سیمین ناصری
-
زمینه و هدف
یکی از مهمترین عوامل موثر بر سلامتی در یک اجتماع، آب آشامیدنی سالم و بهداشتی است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد "اطمینان از در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و بهداشت برای همه" را به عنوان یکی از 17 آرمان توسعه پایدار برای دستور کار توسعه 2030 اتخاذ کرده است. هدف 1-6 از آرمان 6 توسعه پایدار دسترسی جهانی و عادلانه به آب آشامیدنی سالم و مقرون به صرفه و تامین امنیت آب آشامیدنی برای همه خانوارها است. هدف 2-6 خواستار پایان دادن به دفع مدفوع در محیط آزاد برای اطمینان از اینکه هر شخص به توالت و سیستم دفع ایمن دسترسی دارد، است. 143 روستای سوادکوه با ضعف در سیستم های آبرسانی و خدمات بهداشتی جهت به روز رسانی شاخص ها و اجرایی شدن اهداف توسعه پایدار انتخاب گردید.
روش بررسیچک لیستی برای استخراج اهداف 1-6 و 2-6 براساس برنامه پایش مشترک (JMP) طراحی شد. با احتساب 7400 خانوار، حاشیه خطای 5 درصد و حدود اطمینان 95 درصد و لحاظ کردن محافظه کارانه ترین حالت برای توزیع پاسخ برابر با 50 درصد، مقدار حجم نمونه ای برابر با 512 خانوار تعیین گردید. نمونه ها تصادفی و از بین تمامی روستاها گردآوری و سپس تحلیل توسط SPSS19 انجام شد.
یافته ها:
در بخش آب آشامیدنی 84 درصد به خدمات ایمن، 15 درصد به خدمات پایه و حدود 1 درصد به خدمات بهبود نیافته دسترسی دارند. در بهسازی 98/8 درصد از خدمات ایمن و 0/2 درصد از خدمات محدود استفاده می کنند. در بخش بهداشت فردی 98/8 درصد افراد به خدمات ایمن دسترسی دارند.
نتیجه گیری:
عدم ایمن سازی آب آشامیدنی و عدم بهسازی منابع آب عمده مشکلات بخش آب آشامیدنی است. عدم دسترسی به شبکه فاضلاب، دفع فاضلاب در زمین بزرگ ترین مخاطرات بهداشتی منطقه است. مطالعه انجام شده می تواند راهکارهایی جهت بهبود کیفیت بهداشتی زندگی افراد، ارایه کند.
کلید واژگان: آب آشامیدنی, بهسازی, بهداشت فردی, اهداف توسعه پایدارBackground and ObjectiveOne of the most important factors affecting communities’ health is safe drinking water. The UN general assembly considers “ensure availability and sustainable water and sanitation for all “as one of the 17 goals of SDGs for the 2030 development agenda. Target 6.1 of SDGs aims to provide universal and equitable access to affordable drinking water and to provide safe drinking water for all households. Target 6.2 calls for an end to defecation in an open environment to ensure that each person has access to the toilet and safe disposal system. In current study, 143 Savadkooh villages with defects in water supply systems and health services were selected to update the indicators and implement sustainable development goals.
Materials and MethodsA checklist was designed to extract targets 6.1 and 6.2 based on the Joint Monitoring Program (JMP). Considering 7400 households, margin of error of 5%, confidence limit of 95%, and the most conservative mode for response distribution (50%), the sample size was determined (512 households). Samples were collected randomly from all villages and then analysis was performed by SPSS 19.
ResultsIn drinking water sector, 84% of people have access to safe services, while only 15% and 1% have access to basic services and unimproved services, respectively. In sanitation sector, 98.8% of people use safe services though only 0.2% utilize limited services. In hygiene sector, 98.8% of people are provided with safe services.
ConclusionLack of drinking water safety and failure to improve water resources’ quality are the main problems in the drinking water sector. Lack of access to sewage network, wastewater disposal in the land is the biggest health hazard in the region. This study can provide solutions to improve the health quality of affected community.
Keywords: Drinking water, Sanitation, Hygiene, Sustainable development goals -
زمینه و هدف
یکی از شیوه های بررسی برونداد علمی و روند مطالعات پژوهشی، تحلیل علم سنجی است. هدف این مطالعه بررسی تولیدات علمی پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از ابزارهای علم سنجی است.
روش بررسی:
کلیه مقالات پژوهشکده، نمایه شده در پایگاه های استنادی Scopus و WoK از 2009 تا 23 نوامبر 2019 جستجو شد. داده های تحقیق با استفاده از روش های علم سنجی در نرم افزار R استخراج و مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
روند تولید مقالات یک روند افزایشی نمایی با نرخ رشد سالیانه 10 درصد تعیین شد. تعداد مستندات 807 مقاله، متوسط تعداد ارجاعات به هر مستند 19/26 مورد، تعداد مستند به مولف 0/196 و تعداد مولف به مستند 5/1 نفر تعیین شد. بیشترین تعداد ارجاعات در 2017 با متوسط 35/5 بود. پرکاربردترین واژگان کلیدی Adsorption، Drinking water، Air pollution، Particulate matter، Risk assessment و Response surface methodology بودند که حاکی از برجسته تر بودن مطالعات مهندسی محور است. بخش قابل توجهی از مطالعات نیز با رویکرد ارزیابی مخاطرات بهداشتی انجام شده است. بیشترین وزن همکاری بین المللی پژوهشکده با ایالات متحده، سوییس، کانادا و هندوستان است. همچنین در بین موسسات داخلی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی بیشترین همکاری را با پژوهشکده داشته است.
نتیجه گیری:
علیرغم همکاری های قابل توجه پژوهشکده با موسسات خارج و داخل، همچنان ضرورت دارد تا سطح همکاری های بین المللی در جهت ارتقای جایگاه منطقه ای پژوهشکده افزایش یابد و بعلاوه به مطالعات سلامت محور با رویکرد ارزیابی مخاطرات بهداشتی توجه بیشتری شود و این مطالعات در اولویت بیشتری در برنامه عملیاتی مراکز تحقیقاتی و گروه های پژوهشی قرار گیرند.
کلید واژگان: پژوهشکده محیط زیست, دانشگاه علوم پزشکی تهران, تحلیل علم سنجی, تولیدات علمیBackground and ObjectiveThe bibliometric analysis is the most effective way to study the scientific output and trend of research. The purpose of this study is to analyze the scientific output of the Institute of Environmental Research (IER) at Tehran University of Medical Sciences using bibliometric technique.
Materials and MethodsAll related IER articles that have been indexed in Scopus and WoK were retrieved from the beginning of 2009 till November 23, 2019. The bibliometric data were extracted and analyzed using R software.
ResultsThe document production follows an increasing exponential trend with a rate of 10% per year. 807 documents were retrieved with an average citations of 19.26 per each document. The documents per author and authors per document were obtained 0.196 and 5.1, respectively. The highest citations to documents was in 2017 (35.5 citations). The most frequent keywords were found “Adsorption”, “Drinking water”, “Air pollution”, “Particulate matter”, “Risk assessment” and “Response surface methodology”. Thus, engineering-based studies are more prominent in the published studies. Health-based studies, including risk assessment studies, accounted for the most area of research. The largest numbers of international research collaboration were recorded with the United States, Switzerland, Canada and India. While, in the national scale, Shahid Beheshti University of Medical Sciences’ collaboration was prominent.
ConclusionIt is still necessary to promote the level of the IER’s international collaborations to raise its regional status. In addition, more attention should be paid to health-based topics like risk assessment studies. These studies need to be given higher priority in the action plan of the IER’s centers and research groups.
Keywords: Institute for environmental research, Tehran University of Medical Sciences, Bibliometric study, Scientific productions -
مقدمهاستروژن مصنوعی 17 آلفا- اتینیل استرادیول (EE2) حتی در غلظت های بسیار کم می تواند اثرات نامطلوب بر محیط های آبی داشته باشد. شناسایی ارگانیسم هایی با توانایی تخریب این ترکیب، همواره حائز اهمیت بوده است. تخریب زیستی شامل فعالیت انواع میکروارگانیسم ها و مخلوط های میکروبی می باشد که در طی آن آلاینده برای رشد میکروارگانیسم مورد استفاده قرار می گیرد و یا در طی فرآیند متابولیسم همراه ، دستخوش تغییر می شود. در مطالعه حاضر، مخلوط میکروبی جداسازی شده از لجن فعال واحد تصفیه پساب داروسازی، برای تخریب زیستی EE2 به عنوان تنها منبع کربن-انرژی، مورد استفاده و مطالعه قرار گرفته است.مواد و روش هاآزمایش های مربوط به تطبیق و غنی سازی میکروارگانیسم ها در محیط حاوی نمک های معدنی شامل EE2 و لجن رقیق شده انجام شد تا سویه هایی که توانایی استفاده از EE2 را دارند جداسازی شوند. توانایی مخلوط میکروبی جداسازی شده در تخریب EE2 ، با افزودن آن در غلظت های متفاوت (0 تا 4 میلی گرم بر لیتر) بررسی شد. پس از بررسی روند رشد مخلوط میکروبی (به روش اسپکتروفتومتری) و روند تخریب EE2 (به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا)، سینتیک رشد و تخریب با استفاده از مدل های متداول مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایجمخلوط میکروبی جداسازی شده، حاوی دو ایزوله باکتریایی بود. مخلوط میکروبی، توانایی تخریب موثر EE2 در غلظت های اولیه مختلف را دارا بود. سینتیک تخریب زیستی EE2، با توجه به حضور چند سیستم آنزیمی، از مدل آلوستریک- سیگموییدال تبعیت کرد. تخریب زبستی EE2 با رشد توده زیستی همراه بود. سینتیک رشد زیستی مخلوط میکروبی، از مدل مونود تبعیت کرد.بحث و نتیجه گیریمخلوط میکروبی جداسازی شده، قادر به تخریب زیستی EE2 در غلظت های اولیه مختلف بود. EE2 به عنوان سوبسترای حامی رشد توسط مخلوط باکتریایی مورد استفاده قرار گرفت چرا که تخریب آن منجر به افزایش جمعیت سلولی شد.کلید واژگان: 17 آلفا- اتینیل استرادیول, تخریب زیستی, لجن فعال, مخلوط میکروبی, مدل سازی سینتیکیIntroductionSynthetic estrogen, 17α-ethinylestradiol (EE2), has adverse effects on aqueous environments even at the lowest concentrations. Identification of microorganisms with high degradation capability has always been expected. Biodegradation processes may involve the action of different microorganisms and microbial consortia, during which, either pollutants are consumed for growth or transformed due to co-metabolism. In this study, an enrichment culture of activated sludge from the pharmacy wastewater treatment unit was used for degradation of EE2 as the sole source of carbon and energy.Material and methodFor obtaining the strains with the capability of EE2 degradation, the sludge samples were used as seed and the enrichment culture was performed using mineral salt medium (MSM) with EE2 as the sole carbon source. To evaluate the EE2 degradability of the mixed culture, EE2 was added to the cultures at initial concentrations of 0-4 mg L-1. The degradation rate of EE2 (using HPLC) and the biomass concentration (using spectrophotometry) were monitored during the biodegradation process and the kinetic results were also investigated.ResultsTwo colonies were obtained from the enrichment culture solution of activated sludge. It was concluded that the obtained mixed culture was able to degrade EE2 at different initial concentrations. Considering the probability of presence of multi-enzymes systems in the mixed culture which exhibit the property of cooperativity, the allosteric sigmoidal model was matched with the experimental data. The concentration of biomass was clearly increased along with EE2 biodegradation. The Monod growth equation was applied for modeling the variations of biomass concentration. Discussion andconclusionIn this study a mixed culture capable of degrading EE2 as the sole carbon and energy source was isolated from the activated sludge of the pharmacy wastewater treatment unit. EE2 was used as a growth substrate due to the increase in the cell population.Keywords: 17α-ethinylestradiol, Biodegradation, Activated sludge, Microbial consortia, Kinetic modelling
-
زمینه و هدفآنتی بیوتیک ها بخشی از آلاینده های نوظهور در محیط های آبی هستند، که در غلظت های محیطی بسیار کم سلامت انسان و محیط زیست را تهدید می کنند. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی تفاوت آماری بین غلظت و کارایی حذف هفت آنتی بیوتیک پر تجویز در ایران از جمله آموکسی سیلین، پنی سیلین جی، سفیکسیم، سفالکسین، سیپروفلوکساسین، اریترومایسین و آزیترومایسین اندازه گیری شده در دو تصفیه خانه فاضلاب شهر تهران، انجام یافت.روش بررسیمطالعه حاضر یک مطالعه کاربردی بوده است که در سال 1395 و بر اساس دستورالعمل 1694 سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا برای اندازه گیری ترکیبات دارویی در آب به روش کروماتوگرافی مایع – طیف سنجی جرمی (HPLC/MS/MS) انجام شده است. تفاوت بین داده های غلظت آنتی بیوتیک ها در فاضلاب ورودی و خروجی از نظر آماری بررسی شد. پس از محاسبه کارایی حذف در دو تصفیه خانه، توزیع داده های کارایی حذف از نظر نرمال بودن، مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک برای بررسی اختلاف بین داده های کارایی حذف استفاده شد.یافته هاتفاوت غلظت در ورودی و خروجی برای آنتی بیوتیک های سفیکسیم و آزیترومایسین در تصفیه خانه اکباتان و سفیکسیم در تصفیه خانه جنوب معنی دار نبود. تفاوت معنی داری بین کارایی حذف برای دو آنتی بیوتیک سفالکسین (0/005p=) و اریترومایسین (0/002p=) در دو تصفیه خانه اکباتان و جنوب تهران مشاهده شد. بر اساس آزمون یو من ویتنی میزان حذف سفالکسین در دو تصفیه خانه اکباتان و جنوب تهران با میانه حذف 94/41 و 99/47 به ترتیب، بیشترین میزان حذف آنتی بیوتیک را در بین آنتی بیوتیک های دیگر داشت.نتیجه گیریعلاوه بر نوع فرایند تصفیه در این تصفیه خانه ها، خصوصیات فیزیکو شیمیایی هر کلاس آنتی بیوتیک تاثیر به سزایی در سرنوشت این آنتی بیوتیک ها در تصفیه خانه های فاضلاب و منابع آبی دارد.کلید واژگان: آنتی بیوتیک, آلاینده های نوظهور, تصفیه خانه فاضلابBackground and ObjectiveAntibiotics are a group of emerging contaminants in the aquatic environment. Antibiotic residues threaten the human health and ecosystem in the low concentrations found in the environment. Hence, the present work has been conducted to investigate the occurrence and removal efficiency of most prescribed antibiotics including amoxicillin, penicillin, cefixime, cephalexin, ciprofloxacin, erythromycin and azithromycin detected in two urban wastewater treatment plants (WWTPs) in Tehran.Materials and MethodsThe present work is an applied research based on USEPA method no. 1694, to investigate pharmaceuticals residues in water by HPLC/MS/MS in year 2016. The differences between target antibiotics residues were investigated statistically. After the calculation of the removal efficiencies, the normality of the data was assessed. Then, parametric and non-parametric tests were used to compare the removal efficiencies in both WWTPs.ResultsThere was not a significant difference between the influent and effluent concentrations of cefixime and azithromycin (in Ekbatan WWTP) and cefixime (in southern Tehran WWTP). There is a significant difference between the removal efficiencies of cephalexin (p=0.005) and erythromycin (p=0.002) in two WWTPs. The Highest median removal efficiencies were observed for cephalexin 94.41 and 99.47 in Ekbatan WWTP and southern Tehran WWTP, respectively.ConclusionIn addition to the type of treatment processes, it is physicochemical properties of the selected compound has a significant influence on removal efficiencies.Keywords: Antibiotic, Emerging contaminants, Wastewater treatment plant
-
سابقه و هدففرایند سونوکاتالیستی به عنوان یکی از روش های اکسیداسیون پیشرفته برای تجزیه آلاینده ها در محیط های آبی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف از این مطالعه افزایش راندمان فرایند سونوکاتالیستی به روش دابد کردن دی اکسید تیتانیوم با یک عنصر غیر فلزی مانند نیتروژن است.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، TiO2 دابد شده با مقادیر مختلف نیتروژن به روش سل- ژل در آزمایشگاه سنتز شد و آنالیز های X-ray diffraction (XRD) ، field emission scanning electron microscopy (FE-SEM) ، Energy dispersive X-ray analysis (EDX) و UV–visible diffuse reflectance spectra (UV-visDRS) جهت تعیین خصوصیات نانوذرات سنتز شده استفاده گردید. فعالیت سونوکاتالیستی نانوذرات سنتز شده با بررسی تجزیه رنگ راکتیو بلو 29 تحت شرایط تابش امواج اولتراسونیک در حضور TiO2 دابد شده با مقادیر مختلف نیتروژن و هم چنین تغیییرات pH و غلظت های مختلف رنگ مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که نانوذرات ساخته شده دارای اندازه ای در مقیاس نانومتری است که تمایل به آگلومره شدن دارد. بالاترین فعالیت سونوکاتالیستی برای نانوکاتالیست 0. 6 N-doped TiO2 به مقدار 58 درصد بعد از 90 دقیقه حاصل شد. اثر pH اولیه محلول نشان داد که فعالیت سونوکاتالیستی با افزایش pH کاهش پیدا می کند. استنتاج: چنین فرایندی می تواند به عنوان یک روش موثر جهت تجزیه رنگ های نساجی مورد استفاده قرار گیرد. فعالیت بالای سونوکاتالیستی را می توان به کاهش شکاف انرژی نسبت داد. این مطالعه از مدل لانگمویر-هینشلوود (98/0 = R2) با ثابت سرعت واکنش mg L−1 min−1 01/0 در تجزیه سونوکاتالیتیکی رنگ پیروی گردید.کلید واژگان: رنگ راکتیو بلو 29, دی اکسید تیتانیوم دابد شده با نیتروژن, فرایند سونوکاتالیستیBackground and purpose: Sonocatalytic process as an advanced oxidation process is considered for degradation of pollutants in aqueous solution. The aim of this study was to increase the removal of dye by doping of TiO2 with non-metal element such as nitrogen.Materials and methodsUn-doped and N-doped TiO2 nano-particles with different nitrogen contents were synthesized by a simple sol–gel method in laboratory. X-ray diffraction (XRD), Field emission scanning electron microscopy (FE-SEM), Energy dispersive X-ray analysis (EDX), and UV–visible diffuse reflectance spectra (UV-vis DRS) were used for characterization of the synthesized nanoparticles. The sonocatalytic activity of synthesized nanoparticles was evaluated by investigating degradation of reactive blue 29 under ultrasonic radiation and the effects of nitrogen doping content, different initial pH of solution, and dye concentration.ResultsThe study showed that both un-doped and doped nano-particles were in nano-sized that tend to agglomerate. By using different nano-particles, the highest sonocatalytic activity was achieved by 0.6 N-doped TiO2 with 58 % after 90 min of ultrasonic irradiation. Effect of initial pH of aqueous solution showed that the sonocatalytic activity decreased by increase in initial pH.ConclusionSonocatalysis using N-doped TiO2 was found to be an effective method for degradation of textile dyes. The high sonocatalytic activity could be attributed to the band gap narrowing and anatase phase in TiO2 nanoparticles. Sonocatalytic degradation followed the Langmuir–Hinshelwood kinetic model (R2 = 0.98) with a rate constant of 0.01 mg L−1 min−1.Keywords: Reactive blue 29, N-doped TiO2, Sonocatalytic process
-
زمینه و هدفتهیه و تامین آب آشامیدنی سالم برای جامعه یکی از مهمترین چالش ها در راستای ارتقاء سلامت جامعه است. با توجه به اهمیت تحقیقات در زمینه کیفیت آب، شناسایی خلاء های پژوهشی در این زمینه از طریق جستجوی مطالعات مرتبط در ایران و انجام یک مطالعه مروری انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه به ترتیب تعداد 638، 166، 300 و 1000 مقاله در پایگاه های Scopus، SID، Magiran و Iranmedex جستجو شد. از مجموع 2104 مقاله جستجو شده، بعد از حذف 1394 مقاله، تعداد 710 مقاله مورد بررسی بیشتر قرار گرفت.یافته هاپایش توصیفی آلاینده ها هدف اصلی 36/62 درصد از مطالعات است. حدود 13 درصد از مطالعات در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده اند. آلاینده های آلی فقط در 17 استان کشور بررسی شده و سایر استان ها در انجام تحقیقات و یا پایش آنها مشارکتی نداشته اند. نیترات در حدود یک پنجم از کل مطالعات مورد بررسی قرار گرفته است و فلزات سنگین نیز از عوامل شیمیایی مورد توجه در مطالعات بررسی کیفی منابع آب آشامیدنی در کشور هستند.نتیجه گیریاین مطالعه نشان دهنده خلاءهای تحقیقاتی و همچنین مبنایی برای اولویت بندی کردن پژوهش ها در حوزه کیفیت آب در کشور است. پایش دقیق تر انواع آلاینده های آلی و معدنی از اقدامات ضروری است. ارزیابی ریسک شیمیایی و میکربی آلاینده ها، تحلیل سرنوشت آلاینده ها و اثرات اکولوژیکی آنها، استفاده از فرایندهای تصفیه پیشرفته، استفاده از روش های تصفیه زیستی، استفاده از شناساگرهای زیستی به منظور پایش آلاینده ها و تکنیک های شناسایی مولکولی از مهمترین اولویت های پژوهشی هستند که تحقیقات بیشتری را می طلبند.کلید واژگان: عوامل آلاینده آب شرب, مرور ساختار یافته, خلاء های پژوهشیBackground And ObjectiveSupply of safe drinking water to each community is one of the most important challenges in improving the general communitys health. Considering the importance of the research on water quality, identification of water quality research gaps was performed by reviewing the relevant studies through a systematic review for Iran.Materials And MethodsIn this study 638, 166, 300 and 1000 relevant articles were found on Scopus, SID, Magiran and Iranmedex databases, respectively. Out of 2104 articles, 1394 articles were excluded from the study. Finally, 710 articles were further reviewed.ResultsMonitoring of pollutants by a descriptive study was the main objective of the most studies (36.62%). Around 13% of the studies were performed on a laboratory scale. Organic pollutants in Iran have been concerned only in 17 provinces, and other provinces have not participated in this regard. Nitrate is studied in around one fifth of the total studies. Heavy metals were also considered as a parameter of concern in the studies carried out on monitoring drinking water resource quality.ConclusionThis study reflects the research gaps and provides a basis for prioritizing water quality research in Iran. More actions and sound planning should be taken to monitor organic and inorganic pollutants. Chemical and microbial risk assessment, tracing the fate of pollutants and assessment of their ecological effects, investigations on advanced water purification processes, the use of bioremediation methods, identification of biological contaminant using biomarkers and molecular identification techniques are the most important research priorities that require more investigations.Keywords: Drinking water pollutants, Systematic review, Research gaps
-
زمینه و هدفمزیت انتخاب سیستم های تصفیه آب خانگی نسبت به آب لوله کشی بر اساس تضمین کننده سلامت انسان از خطرات بهداشتی توسط این سیستم ها صورت می گیرد. تجزیه وتحلیل خطر و نقاط کنترل بحرانی (HACCP) یک چهارچوب جهت شناسایی و مدیریت خطرات قابل توجه از منبع تا نقطه مصرف در فرایند تولید آب آشامیدنی است. لذا این پژوهش باهدف معرفی سیستم HACCP جهت شناسایی و محدودسازی مهم ترین خطرات ایجادشده در فرایند تولید آب آشامیدنی توسط سیستم های تصفیه خانگی مبتنی بر اسمز معکوس در شهر تهران انجام شده است.مواد و روش هاخطراتی که ممکن است در هر مرحله از تولید آب آشامیدنی توسط سیستم های تصفیه آب خانگی به وجود آید، شناسایی شد. بر اساس اصول هفت گانه HACCP، نقاط کنترل بحرانی (CCP) انتخاب شد و حدود بحرانی، نظارت، اقدامات کنترلی و اصلاحات تعیین شد. برداشت نمونه آب از هر یک از نقاط کنترل بحرانی انجام شد. پارامترهای فیزیکوشیمیایی و میکربی با روش های استاندارد موردسنجش قرار گرفتند.یافته هانتایج مربوط به سنجش خطرات در CCP نشان می دهد که پارامترهای pH، نیترات، کربن آلی کل و شاخص های میکروبی کلی فرم کل و کلی فرم مدفوعی در همه CCP های تعیین شده در محدوده بحرانی بودند. درحالی که پارامترهای سختی کل، فلوراید و شاخص میکروبی HPC صرفا در CCP1 در محدوده بحرانی قرار داشتند.نتیجه گیرینتایج نشان داد که سیستم HACCP را می توان جهت کاهش خطرات و افزایش ایمنی کیفیت آب خروجی سیستم های تصفیه آب خانگی به کاربرد. در همین راستا بایستی پایش منظم در دوره تناوب مشخص توسط اپراتور مناسب صورت گیرد.کلید واژگان: سیستم های تصفیه آب خانگی, سیستم HACCP, آب آشامیدنی, شهر تهرانBackground and Objectivethe advantage of choosing Household water treatment over tap water for drinking is based on the human health assurance of health risks with these devices. The Hazard Analysis Critical Control Points system (HACCP) is a framework that identifies and manages significant hazards at the source to point of use in the process of producing drinking water. This study can be aimed at introducing of HACCP systems as a model to identify the most important potential hazards and control these risks in the flow diagram of RO-based Household Water Treatment in Tehran.MethodsThe possible hazards identified at each step of water production by household water treatment. According to the principle of Seven HACCP, Critical Control Point (CCP) is selected and determined critical limits, monitoring, and corrective action. Sampling water is taken from each critical control point. Physicochemical and microbiological parameters were measured by standard methods.ResultsResults of CCP Risk assessment have confirmed that the parameters of pH, nitrate, total organic carbon, and total coliform and fecal coliform were in the critical limits for defined CCPs. While, the total hardness, fluoride, and HPC were in the critical limit only at the CCP1.ConclusionThe results showed that the HACCP system can be used to reduce the risks, increase the safety of the output water of the household water treatment. To this end, regular monitoring must be carried out in the specified period by the appropriate operator.Keywords: Household Water Treatment, HACCP system, drinking water, Tehran
-
: استفاده از مواد غذایی به منظور پیشگیری از بیماری ها در سال های اخیر مورد توجه محققان قرارگرفته است. چای منبع طبیعی کافئین، تئوفیلین، تیانین، اسکوربات و آنتی اکسیدان ها است. هدف از این مطالعه بررسی خاصیت آنتی اکسیدانی و اثرات ضد التهابی و میزان فلاونوئیدهای چای رودسر و چای سیاه وارداتی در مقایسه با چای سبز است.
در مطالعه مقطعی حاضر سه نمونه از هر چای به صورت تصادفی از سطح فروشگاه های زنجیره ای و نیز بازار مرکزی شهر تهران جمع آوری شد سپس به منظور بررسی توان آنتی اکسیدانی انواع چای، از ارزیابی احیا یون مس (Cupric assay) در حضور معرف مس و میزان جذب نوری آن در nm450 سنجیده شد. قدرت ضدالتهابی ترکیبات مورد مطالعه با آزمون ممانعت از دناتوره شدن پروتئین سرم با جذب نوری nm660 بررسی گردید. در نهایت میزان فلاونوئیدها به روش رنگ سنجی آلومینیوم کلراید نیز اندازه گیری گردید. برای مقایسه آن ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
توان آنتی اکسیدانی و میزان فلاونوئیدها چای ایرانی به ترتیب معادل 03/0±231/ 0 و 0005/0±0242/0 شد. میزان خاصیت ضدالتهابی چای سبز با میزان 001/0±01/0 بیش از چای سیاه ایرانی (045/0=p) و نمونه وارداتی بود (027/0P=). در خصوص میزان فلاونوئیدها تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده شد. میزان فلاونوئیدها چای سیاه بالاتر از چای وارداتی (045/0P=) و از چای سبز (038/0P=) بود.کلید واژگان: فلاونوئیدهای کل, آنتی اکسیدان, ضدالتهاب, چایIntroductionIn recent years, there has been a growing interest in using food for prevention of disease. Tea is the natural source of caffeine, theophylline, theanine, ascorbate, and antioxidants. The objective of this study was to assess the antioxidant capacity, anti-inflammatory effects and flavonoids of Iranian tea from Rudsar and imported black tea in comparison with green tea.MethodsIn this cross-sectional study, three samples of each type of tea were randomly collected from chain stores and Tehran Central Market. Then, in order to assess the antioxidant capacity of different sorts of tea, copper ion resuscitation was assessed with the presence of copper reagent and its light absorption was evaluated at 450 nm. The anti-inflammatory capacity of the combinations under this study were evaluated with inhibition albumin serum denaturation at 660 nm. Finally, total flavonoids were measured via aluminum chloride colorimetric method. One-way ANOVA test was also used to compare them.ResultsThe antioxidant capacity and total flavonoids of Iranian tea were 0.231±0.03 and 0.0242±0.0005, respectively. The anti-inflammatory activity of green tea was 0.01± 0.001. This amount was more than that of Iranian black tea (P=0.045) and more than that of imported black tea (P=0.027). The level of flavonoids contents of Iranian black tea was significantly different from imported black tea (P=0.045) and green tea (P=0.038).ConclusionIn this study, the nutrition value of Iranian tea was compared with imported tea concerning the flavonoids and consequently, a considerable antioxidant capacity was detected.Keywords: Total flavonoids, antioxidant, anti, inflammatory, tea -
زمینه و هدفرسوبگذاری و خورندگی عوامل مخرب کیفیت آب آشامیدنی و تجهیزات لوله کشی محسوب می شوند. در این مطالعه تمایل به خورندگی یا رسوبگذاری آب زیر زمینی، آب مخازن ذخیره و شبکه های توزیع مورد بررسی قرار گرفت. استفاده از شاخص های کیفی و شاخص کمی پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم و تحلیل آماری شاخص ها به منظور بررسی وضعیت آب، انجام شد.روش بررسینتایج آنالیز آب های زیر زمینی، آب مخازن ذخیره و شبکه توزیع آب روستایی شهرستان های استان کردستان مورد تحلیل قرار گرفت. مقدار شاخص های خورندگی لانژلیر (LI)، رایزنار (RI)، پوکوریوس (PSI) و لارسون- اسکولد (LS) و پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم (CCPP) تعیین گردید. آستانه خورندگی یا رسوبگذاری بر مبنای شاخص CCPP تعیین و مقایسه میانگین شاخص ها با مقادیر آستانه با استفاده از independent t-test انجام شد. آنالیز واریانس یکطرفه به منظور بررسی اختلاف بین مقدار شاخص ها در منابع استفاده شد.یافته هامحدوده تعادل آب بر مبنای لانژلیر، رایزنار و پوکوریوس به ترتیب 0/05-0/1-، 9-7 و 8/5-7/1 تعیین شد. مقدار CCPP در آب های زیر زمینی، مخازن و شبکه به ترتیب برابر با 1/29±9/27، 1/25±9/13، 1/23±11/25 تعیین گردید و مقادیر شاخص های لانژلیر، رایزنار و پوکوریوس در هر سه منبع، نزدیک به وضعیت رسوبگذار بود. با این حال به لحاظ آماری وضعیت تعادل معنی دار شد. براساس مقادیر شاخص لارسون-اسکولد در مورد منابع آب مورد مطالعه، آنیون های سولفات و کلرور نقشی در رسوبگذاری ندارند.نتیجه گیریبررسی همزمان شاخص های کیفی در کنار شاخص CCPP اطلاعات دقیق تری از وضعیت خورندگی و رسوبگذاری آب فراهم می نماید. توصیه می شود مقدار شاخص های کیفی همواره در کنار شاخص CCPP بررسی شوند.کلید واژگان: پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم, سیستم تامین آب شرب, شاخص های خورندگیBackground And ObjectiveWater corrosion and scaling are known as destructive phenomenon of drinking water quality and water facilities. In this study, the groundwater tendency to corrosion or scaling in source water, water storage reservoirs and distribution system were studied. Simultaneous use of some qualitative and a quantitative index along with statistical analyses to assess the water scaling or corrosion tendency were investigated.Materials And MethodsThe data analysis of groundwater, water storage reservoirs and water distribution system in rural area of Kurdistan province were analyzed and the amount of Langelier (LI), Ryznar (RY), Pockorius (PSI) and LarsonSkold (LS) and CCPP indices were determined. Corrosion and scaling threshold for qualitative indices were determined based on CCPP index. The mean of indices was compared with the thresholds using independent t-test. ANOVA was used to assess the difference between the indices in different sources of water.ResultsThe balance range for LI, RY and PSI found to be -0.1-0.05, 7-9 and 7.1-8.5. The mean CCPP for groundwater, reservoirs and networks were 9.27 ± 1.29, 9.13 ± 1.25, 11.25 ± 1.23, respectively. All three sources of water have some tendencies toward scaling; however, a significant balance status was confirmed statistically. According to LarsonSkold index, sulfate and chloride anions did not play a role in scaling process.ConclusionThe use of qualitative indices with CCPP index can provide more accurate estimation of water tendency toward scaling or corrosion. The assessment of qualitative indices along with CCPP is recommended in drinking water corrosion monitoring studies.Keywords: Calcium carbonate precipitation potential, Drinking water system, Water corrosion indices
-
زمینه و هدفمواجهه انسان با مواد شیمیایی مانند فلزات سنگین می تواند از طریق مصرف آب آشامیدنی صورت گیرد. کروم به دلیل نقش در بروز اثرات سرطانزایی و غیر سرطانزایی در انسان اهمیت دارد. در این مطالعه ریسک سرطانزایی و خطر غیرسرطانزایی کروم ناشی از مصرف آب های بطری شده توزیع شده در سراسر کشور، مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیمیزان نسبت خطر (HQ) و ریسک مازاد سرطان (ELCR) محاسبه گردید. مقادیر HQ و ELCR بر مبنای متغیرهای ورودی شامل غلظت آلاینده، میزان سرانه مصرف آب، وزن بدن، دز مرجع، ضریب در دسترسی زیستی و ضریب منبع آلودگی، با استفاده از تکنیک Monte-Carlo شبیه سازی و تعیین گردید.یافته هامیانگین مقدار کروم در آب برابر μg/L 2/32±4/79 برآورد شد. مقدار نسبت خطر غیر سرطانی این فلز در گروه های سنی زیر 2 سال، بین 2 تا 6 سال، بین 6 تا 16 سال و بیشتر از 16 سال به ترتیب برابر 0/000354، 0/00292، 0/00236 و 0/00147 و ریسک سرطانزایی به ترتیب 11-10×4/04، 10-10×5/99، 10-10×8/61 و 9-10×2/34 تعیین گردید.نتیجه گیریبا توجه به مقادیر غلظت کروم در آب های بطری شده در ایران و مقادیر HQ و ELCR برآورد شده، امکان بروز اثرات غیر سرطانزایی و احتمال بروز سرطان ناشی از کروم در اثر مصرف آب های بطری شده بسیار پایین بوده و حضور این آلاینده در آب های بطری شده خطری را متوجه مصرف کنندگان در هیچ یک از گروه های سنی نمی کند.کلید واژگان: ارزیابی ریسک, آب بطری شده, کرومBackground And ObjectiveExposure to chemicals such as heavy metals can be occurred through the route of drinking water consumption. Chromium is an important pollutant because of its role in the appearance of carcinogenic and non-carcinogenic health effects in humans. In this study, we studied the carcinogenic risk and non-carcinogenic hazard of chromium due to the consumption of bottled drinking water distributed throughout Iran.Materials And MethodsThe Hazard Quotient (HQ) and Excess Lifetime Cancer Risk (ELCR) indices were calculated. Monte-Carlo simulation technique was adopted for simulating uncertainty in the estimation of HQ and ELCR based on the input variables namely the concentration of pollutant, per capita water consumption, body weight, reference dose, biological availability, and source contribution factors.ResultsThe average concentration of chromium in bottled waters determined was 4.79 ± 2.32 µg/L. The amounts of HQ and ELCR for the age groups of lower than 2, 2 to 6, 6 to 16 and over 16 years old were 0.000354, 0.00292, 0.00236, 0.00147 and 4.04×10-11, 5.99×10-10, 8.61×10-10 and 2.34×10-9, respectively.ConclusionIn regard to the concentration of chromium in bottled waters in Iran, the incidence probability and the possibility of carcinogenic and non-carcinogenic effects by this pollutant due to the consumption of bottled water are considerably low and there is no health concern for any age groups.Keywords: Risk assessment, Bottled water, Chromium
-
زمینه و هدفعملکرد فرایند کمپوست به عنوان یکی از روش های موثر تصفیه لجن های نفتی به عواملی همچون مواد مغذی و دما بستگی دارد. بنابراین لازم است که روند تغییرات این عوامل بررسی شوند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی روند تغییرات کربن آلی، نیتروژن، فسفر و دما در فرایند کمپوست لجن های کف مخازن ذخیره نفت خام بود.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت کمپوست به نسبت های 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P اولیه 100/5/1 به مدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه برداری و آنالیز نمونه های کربن آلی، نیتروژن و فسفر بصورت هفتگی و دما بصورت روزانه انجام گرفت.یافته هانتایج نشان دادند که میزان کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در هفته های ابتدایی فرایند زیاد و به مرور کمتر شد. نسبت های C/N و C/P در انتهای فرایند کمپوست به ترتیب از نسبت 20:1 و 100:1 به نسبت 26:1 و 166:1 افزایش یافت. علاوه بر این، دمای راکتورها در طول دوره زمانی فرایند در محدوده مزوفیلیک قرار داشت.نتیجه گیریالگوی مشابه کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در راکتورهای کمپوست نشان دهنده کاهش فعالیت بیولوژیکی دخیل در تجزیه و مصرف هیدروکربن های نفتی در هفته های انتهایی فرایند است.کلید واژگان: کمپوست درون محفظه ای, لجن نفتی, مواد مغذی, دماBackground And ObjectiveThe performance of in-vessel composting process, as one of the most effective methods of oily sludge treatment, depends on factors such as nutrients and temperature. Therefore, it is crucial to investigate the trend of changes of these factors. The aim of the present study was to investigate the trend of changes of organic carbon, nitrogen, phosphorus, and temperature during the composting of bottom sludge of crude oil storage tanks.Materials And MethodsThe sludge was mixed with the immature compost at the various ratios of sludge to compost including 1:2, 1:4, 1:6, 1:8, and 1:10 with the initial C/N/P of 100/5/1 and then was composted for a period of 10 weeks. The process of mixing and moisture adjustment of the mixtures was done 3 times a day during the composting period. Sampling and analysis were performed every week for organic carbon, nitrogen, and phosphorus and every day for temperature.ResultsThe research indicated that the concentrations of organic carbon, nitrogen, and phosphorus were decreased sharply during the first weeks of the process and then they were decreased gently. At the final stage of the composting, the ratios of C/N and C/P increased from 20:1 and 100:1 to 26:1 and 166:1, respectively. In addition, the temperature of the reactors was kept in the mesophilic range during the process period.ConclusionThe similar trend of decrease of organic carbon, nitrogen, and phosphorus in the composting reactors is an indication of decreasing the activity of the microorganisms involved in petroleum hydrocarbons degradation.Keywords: In, vessel composting, Oily sludge, Nutrient, Temperature
-
زمینه و هدفترکیبات فنلی از جمله آلاینده های مقاوم به تجزیه بیولوژیک هستند و حذف موثر آن ها از محیط آب و فاضلاب از نظر بهداشتی و زیست محیطی دارای اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارایی فرآیند اکسیداسیون الکتروشیمیایی در حذف ترکیبات فنلی با استفاده از یک رآکتور دوقسمتی جریان مداوم انجام شد.روش کاررآکتوری حاوی آندهای کاتالیستی SnO2-Sb، کاتدهای آهن و یک جداساز سلولزی برای تفکیک محفظه آند از محفظه کاتد استفاده شد. تاثیر متغیرهای غلظت اولیه فنل (88/40-12/14 میلی گرم بر لیتر)، زمان ماند (77/82-23/32 دقیقه) و شدت جریان برق (42/0-18/0 آمپر) بر کارایی حذف و غلظت باقی مانده TPh و انرژی مصرفی با استفاده از متدولوژی سطح پاسخ تعیین شد.یافته هاکارایی حذف TPh بیش از همه به فاکتور زمان ماند و پس از آن به ترتیب به شدت جریان برق و غلظت اولیه آلاینده وابسته بود. غلظت اولیه آلاینده، مهم ترین عامل موثر بر غلظت باقی مانده TPh در پساب تعیین شد. انرژی مورد نیاز (kWh m‒3) عمدتا توسط فاکتور زمان ماند و سپس شدت جریان برق کنترل شد و مستقل از غلظت اولیه آلاینده بود. تحت شرایط بهینه، کارایی حذف TPh 21/93% به دست آمد که با مصرف انرژی 40/34 کیلووات ساعت بر متر مکعب حاصل شد. در این شرایط، باقی مانده ترکیبات فنلی در پساب خروجی از رآکتور در سطح 1 میلی گرم بر لیتر قرار داشت که با استاندارد تعیین شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایران برای تخلیه به آب های سطحی همخوانی داشت.نتیجه گیریفرآیند الکترواکسیداسیون با جداساز سلولزی کارایی بسیار بالایی برای حذف ترکیبات فنلی دارد و قادر است حدود مجاز تخلیه پساب به محیط را برآورده کند.کلید واژگان: اکسیداسیون الکتروشیمیایی, جداساز سلولزی, حذف فنل, متدولوژی سطح پاسخBackgrounds &ObjectivesElimination of phenolic compounds which is considered as resistant pollutants to biological degradation has a great importance. This study aims to investigate the electrochemical oxidation process efficiency in removal of phenol compounds using a continuous and divided rector.Materials and MethodsThe catalytic anodes of Ti/SnO2-Sb and cathodes of iron were employed in a reactor divided into anolyte and catholyte chambers by a cellulosic separator. The influence of initial phenol concentration (14.12‒40.88 mg L‒1), retention time (32.23‒82.77 min), and current intensity (0.18‒0.42 A) on TPh removal efficiency, TPh residual concentration, and energy consumption was investigated using response surface methodology.ResultsThe results showed that TPh removal efficiency strongly depends on retention time, followed by current intensity and initial phenol concentration. The importance order of factors affecting on TPh residual concentration were distinguished as initial TPh concentration > retention time > current intensity. The energy consumption in terms of kWh m‒3 is mostly affected by retention time and then current intensity, and irrespective of initial phenol concentration. Under the optimal conditions, removal efficiency of 93.21%, residual concentration of 1 mg L‒1, and energy consumption of 34.40 kWh m‒3 is achieved.ConclusionBased on the obtained results, the electro-oxidation is a very efficient process for diminution of wastewater phenolic content, and is able to set the allowable limits to discharge to the environment.Keywords: Electrochemical oxidation, Phenol removal, Cellulosic separator, Response surface methodology
-
زمینه و هدفرنگ موهای شیمیایی از پرمصرف ترین محصولات آرایشی هستند. فلزات سنگین در این محصولات می تواند سلامت مصرف کنندگان را به مخاطره بیندازد. برخلاف سایر محصولات آرایشی، تاکنون مطالعه ای بر روی میزان غلظت فلزات سنگین موجود در رنگ موهای شیمیایی صورت نپذیرفته است. مطالعه حاضر غلظت برخی از فلزات سنگین در این محصولات و ارزیابی ریسک اثرات غیر سرطانزای ناشی از این عناصر را مورد محاسبه قرار داد.روش بررسی32 نمونه رنگ موی شیمیایی از 8 برند (3 برند داخلی و 5 برند خارجی) و 4 رنگ پرمصرف در بازار تهران جمع آوری شد. غلظت 3 عنصر باریم، کادمیوم و سرب توسط روش ICP-MS تعیین گردید. اطلاعات مورد نیاز جهت ارزیابی مواجهه به کمک توزیع پرسشنامه در بین شهروندان تهرانی به دست آمد. ارزیابی مواجهه به کمک روش Monte Carlo و میزان ریسک غیر سرطانزا برای عناصر با محاسبه ضریب خطر Hazard Quotient (HQ) تعیین گردید.یافته هاغلظت عنصر باریم بر حسب 0/86mg/kg، به دست آمد و غلظت عناصر کادمیوم و سرب برحسب μg/kg به ترتیب 0/45 و 185/34 به دست آمد. سرب با ضریب خطر برابر با 4- 7/46×10 بیشترین ریسک و کادمیوم با ضریب خطر برابر با 5-3/57×10 کمترین ریسک را به خود اختصاص داد. همچنین، برند ساخت کشور ایران و رنگ بلوند بیشترین ریسک را دارا بودند.نتیجه گیریضریب خطر محاسبه شده برای فلزات مورد مطالعه کمتر از 1 است، لذا در صورت مصرف محصولات مورد بررسی، از لحاظ اثرات غیر سرطانزا، تهدید چشمگیری متوجه مصرف کنندگان نیست.کلید واژگان: کادمیوم, سرب, باریم, رنگ مو, ریسک بهداشتیBackground And ObjectivesChemical hair color are one of the most widely used cosmetics. The presence of heavy metals in these products can affect the health of consumers. Unlike other cosmetics, no study has been conducted on the heavy metal levels in the synthetic chemical hair colors. This study determined the concentration of heavy metals in these products and the risk assessment of non-carcinogenic effects by these elements were calculated.
Material andMethod32 samples of chemical hair color from eight brands (3 local and 5 imported ones) and four most used colors were collected from the markets in Tehran. The concentration of cadmium, lead, and barium was determined using ICP-MS. The information required to assess exposure risk was gathered through a questionnaire distributed among citizens of Tehran. The assessment of exposure was conducted using Mont Carlo method and non-carcinogenic risk was determined using the index of Hazard Quotient. .ResultsBarium concentration measured was 0.86 mg/kg and concentrations of Cadmium and Lead were 0.45 and 185.34 µg/kg respectively. Among the elements, Pb with Hazard Quotient equals to 7.46×10-4 had the most risk and cadmium with Hazard Quotient equals to 3.57×10-5 had the lowest risk. Moreover, the Iranian brand and blond had the highest risk among the samples.ConclusionBased on the index of Hazard Quotient, heavy metals in the studied samples had no risk for consumers of these products.Keywords: Barium, Cadmium, Lead, Hair color, Risk assessment -
زمینه و هدفدر این مطالعه محاسبه شاخص کیفی آب (WQI) توسط نرم افزار ایرانی IWQIS برای بررسی کیفیت آب آشامیدنی در شبکه های توزیع شهرستان ری انجام شده است.روش بررسی73 نمونه آب شرب در طول سال 1392 و مقایسه 18 پارامتر فیزیکوشیمیایی مطابق با استاندارد 1053 آب آشامیدنی ایران بررسی شدند.یافته هانتایج نشان داد که هفت پارامتر سختی کل، منیزیم، نیترات، سدیم، فلوئور، کلرور و سولفات به ترتیب در 31/5، 46/6، 50/68، 45/2، 42/46، 2/7 و 28/76 % از نمونه ها غلظت هایی خارج از حدود مجاز را داشته اند. میانگین غلظت این پارامترها نیز به ترتیب 375، 32، 47/43، 187، 0/5، 169 و 263mg/L بدست آمده و در خصوص نیترات، فلوئور و سدیم، جمعیت در معرض خطر دریافت غلظت های نامتعارف این سه پارامتر از آب آشامیدنی شهرستان ری به ترتیب 5/6، 79/1 و 13/5 % از جمعیت کل این شهرستان است.نتیجه گیریمتوسط شاخص کیفی آب آشامیدنی در شهرستان ری 71/22 و در محدوده کیفی خوب ارزیابی شد. 17 نمونه (23/2 %) در محدوده کیفیت عالی، 54 نمونه (74 %) خوب، یک نمونه (1/4 %) خیلی ضعیف و یک نمونه (1/4 %) نیز در محدوده کیفیت نامناسب قرار داشت و هیچ نمونه ای در محدوده کیفیت ضعیف قرار نگرفته است. نمونه های مربوط به فصل پاییز بدترین کیفیت را نشان داده اند.کلید واژگان: کیفیت آب آشامیدنی, شبکه توزیع آب, شاخص کیفی آبBackground And ObjectiveIn this study, WQI was estimated using an Iranian software called IWQIS to assess drinking water quality in Ray Township distribution systems.Materials And MethodsThe assessment of 73 samples of drinking water during 2013 and the comparison of 18 physicochemical parameters with the standard Code of 1053 (Iran National Standard) was done.ResultsThe results showed that the concentration of 7 parameters is out of normal range in special percentage of the samples. Those parameters are as follow: total hardness (31.5%), Mg (46.6%), nitrate (50.68%), Na (45.2%), F (42.46%), Cl (2.7%), Sulfate (28.76%) of samples. The medium concentration of theses parameters was: total hardness (375 mg/L), Mg (32 mg/L), Nitrate (47.43 mg/L), Na (187 mg/L), F (0.5 mg/L), Cl (169 mg/L), and Sulfate (263 mg/L). It is estimated that 5.6% of the population of this township are highly exposed to nitrate, 79.1% to fluoride and 13.5% are exposed to sodium. The average WQI in Rey Township in a good spectrum is 71.22.Conclusion17 samples (23.2%) were assessed in excellent spectrum, 54 samples (74%) in good and 1 sample (1.4%) in very poor spectrum and 1 sample in unsuitable condition were assessed. No sample was assessed in poor situation. The samples of the autumn showed the worst quality.Keywords: Drinking Water Quality, Water Distribution System, Water Quality Index
-
امروزه موضوع جداسازی و حذف اورانیم از لحاظ مسائل محیط زیستی، بهداشتی و استراتژیکی اهمیت فراوانی یافته است. این عنصر دارای کاربرد مهم و پرسودی است که پژوهشگران را به سمت شناسایی روش های حذف اورانیم همراه با احیای آن کشانده است. در این پژوهش با سنتز جاذب C14/Fe3O4@SiO2، و با ایجاد کمپلکس اورانیم بنزامید سعی در حذف اورانیم بر روی جاذبی با قابلیت احیای مناسب شد. ابتدا جاذب Fe3O4@SiO2 سنتز و توسط ماده ی تری اتوکسی سیلان اصلاح شد. ویژگی های فیزیکی جاذب توسط آنالیز SEM و FTIR بررسی شد. سپس آزمایش هایی در زمینه تاثیر سرعت اختلاط، زمان، قدرت یونی و قابلیت استفاده مجدد جاذب انجام گرفت. در نهایت کارایی این جاذب در حذف اورانیم از پساب واقعی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز SEM و FTIR تاییدکننده سنتز و اصلاح موفق جاذب Fe3O4@SiO2 بودند. اگرچه بر اساس آنالیز آماری، سرعت اختلاط و قدرت یونی همانند زمان عواملی موثر بر کارایی جاذب محسوب می شوند، اما تنها سبب افزایش 5 درصد و کاهش 17 درصد راندمان حذف همزمان با افزایش سرعت اختلاط تا 250 و قدرت یونی تا 5/1 مولار شدند. بالاترین راندمان حذف اورانیم در پساب سنتتیک 97 درصد بود که در پساب واقعی به 49 درصد کاهش یافت. جاذب C14/SiO2_Fe3O4 با برخورداری از هسته مغناطیسی و سطحی مقاوم، علاوه بر جداسازی آسان و توانایی قابلیت استفاده مجدد بالا، دارای تاثیرپذیری اندک از تغییر سرعت اختلاط و قدرت یونی است و قابلیت بالایی در حذف اورانیم از پساب واقعی دارد.کلید واژگان: اورانیم, نانوکامپوزیت C14, Fe3O4@SiO2, پساب, بنزامیدUranium separation and removal are important from environmental, public health, and strategic veiwpoints. Scientits have put great efforts to develop technologies for uranium removal and regeneration because of its important applications and beneficial uses. In this study, efforts have been made to synthesize a modified form of Fe3O4@SiO2 and benzamide uranium complexes that can be exploited to remove and adsorb uranium onto an adsorbent that can be recycled. In the first step, Fe3O4@SiO2 was synthesized and later modified with trimethoxysilane. The adsorbent was subsequently characterized by SEM and FTIR. In a second step, experiments were performed to determine optimum stirring speed, contact time, ion strength, and adsorbent reusability. Finally, the performance of the adsorbent was tested in samples of real wastewater. SEM and FTIR analyses confirmed the satisfactory synthesis and modification of Fe3O4@SiO2 Nps. Statistical analyses revealed that although contact time, ion strength, and stirring speed were effective in adsorbent performance, they only led to a removal enhancement of 5% and a decrease of only 17% with increasing RPM to 250 and the enhancement of ion strength to 1.5M. The highest U(VI) removal efficiency in the synthetic solution was found to be 97%, which reduced to 49% in real wastewater samples. It was concluded that the nano-composite C14/SiO2_Fe3O4 adsorbent with its magnetic core and resistant surface not only offers the possibility for easy separation of urnaium from solutions but is also reusable and is only slightly affected by changes in stirring speed or ion strength. It, therefore, has a good capability for use as a U(VI) adsorbent in wastewater treatment.Keywords: Uranium, Nano, composite C14, SiO2, Fe3O4, Wastewater, Benzamide
-
زمینه و هدفبا توجه به افزایش چشمگیر تعداد مشترکین تلفن همراه در سال های اخیر، تعداد ایستگاه های آنتن تلفن همراه نیز افزایش یافته است. ازدیاد آنتن های BTS در شهرها و روستاها و دائمی بودن مواجهه با امواج آنها از یک سو و افزایش نگرانی بسیاری از مردم در مواجهه با این امواج از سوئی دیگر تحقیقات بیشتر را در این زمینه مجاب می کند. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی چگونگی انتشار امواج میکروویو در اطراف آنتن های BTS شهرمراغه و مقایسه اندازه گیری های چگالی توان با مقادیر مجاز استانداردهای محیطی است.روش بررسیدر این بررسی ابتدا فراوانی آنتن های BTS از طریق پایش های میدانی مشخص شد. سپس اندازه گیری ها توسط دستگاه کالیبره شده اسپکتران 4060 و روش استاندارد IEEE Std C95.1 در میدان های نزدیک و دور از پایه هر آنتن انجام پذیرفت. سپس داده های بدست آمده پس از ورود به محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در این تحقیق از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف و آزمون های ناپارامتریک کروسکال والیس و من ویتنی استفاده شد.یافته هانتایج این مطالعه نشان می دهد که در هر دو اپراتور ایرانسل و همراه اول در میدان نزدیک با افزایش فاصله چگالی توان افزایش یافته و در میدان دور مقادیر چگالی توان کاهش می یابد. علاوه بر این در فاصله m 20 بیشترین میزان چگالی توان انداز گیری شده است. تفاوت معناداری در بین این فاصله و فواصل دیگر دیده می شود (0/05 P-value ≼).نتیجه گیریبیشترین میزان چگالی توان اندازه گیری شده از میان 1804 مورد اندازه گیری شده در میدان نزدیک و دور در باند MHz900 برابر با mW/m2 4/51 مطابق با 0/1 درصد میزان مواجهه مجاز استاندارد محیطی است.کلید واژگان: آنتن های بی تی اس, چگالی توان, سنجش افقی امواج مایکروویوBackground And ObjectivesDue to the increasing use of mobile phone in recent years, the number of BTS antennas has also increased. .Proliferation of BTS antennas in cities and villages, and perpetuation of encountering with waves from one side and increasing the anxiety of many people in encountering with their waves from the other side convinced more investigations in this field. Therefore, the purpose of this study was to investigate the propagation of microwave around the BTS antennas of Maragheh and to compare power density measurements with allowable environmental standards.
Material andMethodsIn this research, the frequency of BTS antennas was determined through field monitoring. Then, measurements were performed using a calibrated Spectran 4060 and the standard method IEEE Std C95.1 was adopted in close and far fields from each antenna. Then, the obtained data were analyzed after entering to SPSS environment. In this study, the Kolmogrov-Smirnov test, Kruskal-Wallis, and Mann-Whitney tests were used.ResultsThis research found that in both Irancel and Hamrah Aval operators, the power density increased with distance in close fields and decreased in far fields. Moreover, at the distance of 20 meter, the maximum value of power density was measured. Significant difference between these distances was observed (P-value ≤0.05).ConclusionOut of 1804 cases in far and close fields, the highest power density measured at 900 MHz band was 4.51 mW/m2, which is in accordance with 0.1% permissible exposure.Keywords: BTS Antenna, power density, electromagnetic waves, Microwave horizontal measuring -
سابقه و هدفتعیین کیفیت آب های سطحی جهت مصارف مختلف مهم بوده و شناخت نقاط آلوده و آلاینده های منطقه باعث استفاده بهینه آب در مصارف مختلف میگردد، بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش ارزیابی کیفی آب رودخانه بابلرود می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، نمونه برداری از ده ایستگاه در تابستان 1392 انجام گرفته است. داده های حاصله با استفاده از شاخص NSFWQI و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیده و سپس مسیر رودخانه با استفاده از نرم افزار GIS پهنه بندی گردید.یافته هابر اساس شاخص NSFWQI، بهترین وضعیت مربوط به ایستگاه دوم (79، خوب) و بدترین وضعیت مربوط به ایستگاه دهم (52، متوسط) بوده است.
استنتاج: بر اساس شاخص NSFWQI، کیفیت آب رودخانه در بالادست خوب و میان دست و پایین دست متوسط بوده و عامل انسانی مهم ترین عامل آلودگی رودخانه و کاهش کیفیت آن بوده است.کلید واژگان: رودخانه بابلرود, شاخص NSFWQI, کیفیت آبBackground andPurposeQuality of surface waters is important for different uses and identification of contaminated sites and pollutants leads to appropriate use of water. So, the aim of this study was to evaluate the quality of water Babolrood.Materials And MethodsIn this cross-sectional study, sampling was conducted in ten stations during summer 2013. Data was analyzed using National Sanitation Foundation Water Quality Index (NSFWQI) and SPSS, and then the rivers path was zoned by Geographic Information System (GIS).ResultsBased on NSFWQI, the best status was found in second station (79, good) and the worst was observed in station 10 (52, moderate).ConclusionBased on NSFWQI, the quality of river was good in upstream and moderate in downstream, indicating human as the main responsible for low quality of water.Keywords: Babolrood river, NSFWQI, zoning, GIS, water quality -
زمینه و هدفذخیره نفت خام در مخازن سبب می شود مقدار زیادی لجن در کف آنها تشکیل شود که لازم است بطور مناسبی تصفیه و دفع گردند. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی فرایند کمپوست درون محفظه ای در حذف کل هیدروکربن های نفتی (TPH) از لجن های کف مخازن ذخیره نفت خام انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت کمپوست به نسبت های 1 به صفر (بعنوان شاهد)، 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P و رطوبت اولیه 100/5/1 و 55 درصد بمدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه برداری و آنالیز نمونه های TPH وpH بترتیب بصورت هفتگی و دو روز یکبار انجام گرفت.یافته هامیزان حذف TPH در راکتورهای کمپوست 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 بترتیب برابر با 66/59، 73/19، 74/81، 80/20 و 79/91 درصد بود. بنابراین تنظیم نسبت اختلاط لجن با پسماند تحت کمپوست نقش مهمی در کاهش TPH داشت. نتایج راکتورهای شاهد نشان داد که مکانیسم اصلی کاهش هیدروکربن های نفتی فرایندهای بیولوژیکی بود.نتیجه گیریفرایند کمپوست درون محفظه ای با استفاده از پسماند تحت کمپوست گزینه قابل قبولی در اصلاح زیستی لجن های کف مخازن ذخیره نفت خام است.
کلید واژگان: کمپوست درون محفظه ای, لجن مخازن ذخیره نفت, کل هیدروکربن های نفتی, پسماند تحت کمپوستBackground And ObjectivesRemaining of crude oil in storage tanks usually results in accumulating oily sludge at the bottom of the tank, which should be treated and disposed of in a suitable manner. The efficiency of in-vessel composting process in removing total petroleum hydrocarbons (TPH) from bottom sludge of crude oil storage tanks was investigated in the present study.Material And MethodsThe sludge was mixed with immature compost at the ratios of 1:0 (as control), 1:2, 1:4, 1:6, 1:8, and 1:10 (as dry basis) with the initial C:N:P and moisture content of 100:5:1 and 55% respectively for a period of 10 weeks. The moisture adjustment and mixing process were done 3 times a day during the composting period. Sampling and analysis of TPH and pH were done every week and every two days, respectively.ResultsTPH removal in the 1:2, 1:4, 1:6, 1:8, and 1:10 composting reactors was 66.59, 73.19, 74.81, 80.20, and 79.91%, respectively. Thus, initial adjustment of sludge to immature compost ratios plays a great role in reduction of TPH. The results of the control reactors indicated that the main mechanism of TPH removal in the composting reactors was biological process.ConclusionsIn-vessel composting by addition of immature compost as amendment is a viable choice for bioremediation of the bottom sludge of crude oil storage tanks.Keywords: In, vessel composting, Bottom sludge of oil storage tanks, Total petroleum hydrocarbons, Immature compost -
زمینه و هدففلوئور عنصری است که به طور گسترده در پوسته کره زمین یافت می شود. فواید و مضرات فلوراید در بدن انسان، به غلظت آن بستگی دارد. مصرف آب آلوده به آرسنیک در درازمدت باعث بروز انواع اثرات نامطلوب بهداشتی از جمله ضایعات پوستی و سرطان در مصرف کنندگان می شود. هدف از این مقاله کارائی نانوالومینا بر روی نانوتیوب کربن در حذف فلوراید و آرسنیک (V) از محلول های آبی است.روش بررسیدر این مطالعه، آلومینای کریستال در مقیاس نانو بر روی نانوتیوب کربنی چند جداره بوسیله روش سل – ژل به عنوان یک جاذب در استخراج فاز جامد برای حذف فلوراید و آرسنیک (V) مورد استفاده قرار گرفت. از روش سطح پاسخ بر مبنای طراحی Box-Behnkenجهت ارزیابی اثر متغیرهای مستقل بر عملکرد پاسخ (راندمان حذف آرسنیک (V)) و همچنین پیشگوئی بهترین مقدار پاسخ استفاده شد. در این مطالعه تاثیر پارامترهای مختلف از جمله: زمان تماس min 120-10، دوز جاذب (g/L1/5-0/25) و pH = 3-9غلظت اولیه فلوراید mg/L 8-2 بر کارایی فرایند بررسی شد. ساختار نانو با تکنیک های پراکنش پرتو ایکس XRD، SEM و TEM مشخص گردید. در این پژوهش از دو مدل ایزوترم فروندلیچ و لانگمویر جهت محاسبه ثابت تعادل استفاده گردید.یافته هانتایج نشان داد که با افزایش زمان تماس و دوز جاذب میزان حذف فلوراید افزایش می یابد. اما با افزایش pH و غلظت اولیه فلوراید راندمان حذف آن کاهش می یابد مقدار بالای (0/94) 2 R نشان می دهد که حذف آرسنیک (V) می تواند بوسیله این مدل تعریف شود. ایزوترم فروندلیچ با R2 بیش از 0/997 بهترین نمودار برای داده های آزمایش است و از این مدل تبعیت بیشتری دارند.نتیجه گیریاستفاده از نانوآلومینای پوشش داده شده بر روی نانوتیوب کربنی چند جداره (MWCNTs) می تواند راندمان حذف آرسنیک (V) و فلوراید را بشدت افزایش دهد.
کلید واژگان: آرسنیک (V), نانوآلومینا بر روی نانوتیوب کربنی چند جداره, فلوراید, ایزوترم جذب, باکس بنکنObjective andBackgroundFluoride is an element widely found in the earth crust. Advantages and disadvantages of fluoride in the human body are depended on its concentration. Long-term consumption of drinking water contaminated with arsenic can cause adverse health effects such as skin lesions and cancer in humans. The aim of this study was to study efficiency of nano alumina on multi walled carbon nano tube for removal As(V) and fluoride from aqueous solution.Materials And MethodIn this study, nano-scale crystalline alumina was synthesized on single walled carbon nanotube by sol-gel method for using as a sorbent for solid phase extraction of Fluorine ion and arsenic(V). Response surface methodology based on Box-Behnken was used to assess the effect of independent variables on the response function and prediction of the best response value. In this study, effect of different parameters, such as contact time (10 to 120 min), pH (3-9), adsorbent dosage (0.25-1.5 g/L) and initial concentration of fluoride (2-8 mg/L) on efficiency of process was investigated. The structure of nano-scale alumina on multi walled carbon nano tube was determined by XRD and SEM techniques. Moreover, Freundlich and Langmuir isotherm models were used to calculate equilibrium constant.ResultsIt was found that by increasing contact time and adsorbent dosage the rate of fluoride removal increased. However, by increasing pH and initial concentration the efficiency of fluoride removal decreased. High value for R2 (0.94) shows that removal of arsenic(V) can be described by this model. The Freundlich isotherm was the best fitted graph for experimental data with R2 more than 0.997.ConclusionIn this study, it was observed that efficiency of arsenic(V) and fluoride removal was greatly increased by using nano-scale alumina on multi walled carbon nanotubes (MWCNTs).Keywords: Arsenic(V), Nano, Scale Alumina on Multi Walled Carbon Nano tube, Fluoride, adsorption isotherm, Box, Behnken -
زمینه و هدففنل یکی از آلاینده هایی است که در پساب های صنعتی وجود دارد و به علت سمیت آن برای سیستم های بیولوژیکی از فرایندهای پیش تصفیه مختلفی استفاده می گردد. هدف از این مطالعه بررسی کارایی فرایند تلفیقی ازناسیون کاتالیزوری (COP) و راکتور ناپیوسته متوالی(SBR) برای تصفیه و حذف سمیت این نوع پساب ها است.روش بررسیدر این تحقیق اثر COP بر حذف فنل، مواد آلی و مقدار سمیت مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین سمیت حاد پساب و شناسایی ترکیبات واسطه ای تولید شده، به ترتیب از آزمون زیستی توسط دافنی مگنا و دستگاه GC/MS استفاده گردید. سپس حذف فنل و COD پساب پیش تصفیه شده در راکتور بیولوژیکی SBR مورد تحقیق قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که در بهترین شرایط فرایند COP غلظت فنل و COD باقیمانده پس از زمان واکنش min 60 به ترتیب از mg/L 500 و mg/L 1162 به mg/L 7/5 و mg/L 351 رسید و سمیت پساب خام (TU=36) پس از افزایش در مراحل ابتدایی، به طور موثری در انتهای واکنش حذف گردید (2/23 TU=). تلفیق این فرایند و SBR نیز توانست میزان غلظت فنل و COD را به کمتر از حد قابل تشخیص توسط دستگاه HPLC و mg/L 18 برساند.نتیجه گیرینتایج نشان دادند که فرایند ازناسیون کاتالیزوری دارای تاثیر بسیار بالایی بر تجزیه، سمیت زدایی و معدنی سازی فنل بوده و تلفیق این فرایند باSBRمی تواند به طور موثر و مقرون بصرفه ای فاضلاب های سمی حاوی فنل را تصفیه نماید.
کلید واژگان: ازناسیون کاتالیزوری, آزمون زیستی, فنل, SBRBackground And ObjectivesPhenol is one of the industrial pollutants in wastewaters, which due to its toxicity for biological systems various pretreatment processes have been used for its detoxification. In this study, the combination of catalytic ozonation process (COP) and sequencing batch reactor (SBR) were used for detoxification of these types of wastewaters.Materials andMethodologyIn this study, the effect of COP on phenol degradation, COD removal, and detoxification of wastewater was investigated. To determine the acute toxicity of effluents and identification of intermediate compounds produced in COP, bioassay using Daphnia Magna and GC / MS were used, respectively. Then, phenol and COD removal of pretreated wastewater was investigated in SBR.ResultsIt was found that under optimal conditions in COP (time = 60 min), the concentrations of phenol and COD reduced from 500 and 1162 to 7.5 and 351 mg/L respectively and pretreated effluent toxicity (TU = 36), after rising in the initial stage of reaction, effectively reduced at the end of process (TU=2.3). the integration of this process with SBR could decreased the COD and phenol concentration less than the detectable range by HPLC.ConclusionResults showed that COP has a high effect on biodegradability, detoxification, and mineralization of phenol and combination of COP with SBR process can effectively treat wastewaters containing phenol.Keywords: Bioassay, Catalytic ozonation, Magnetic activated carbon, Phenol, SBR -
زمینه و هدفیکی از صنایع تولیدکننده آلاینده های زیست محیطی، صنعت تولید لاستیک خودروهاست که مخاطرات زیست محیطی فراوانی به همراه دارد. این مطالعه با هدف اساسی بررسی کارایی فرایندهای ازناسیون و انعقاد شیمیایی در کاهش COD فاضلاب صنعت لاستیک سازی انجام شد.
مواد و رو شها: در این مطالعه، کارخانه لاستیک سازی با حجم فاضلاب صنعتی بالغ بر 2500 مترمکعب در ماه بررسی شد. به منظور ارزیابی کیفی فاضلاب این صنعت و روند کاهش بار آلودگی آن، مقدار COD به عنوان معیار کیفی در نظر گرفته شد.یافته هادر این مطالعه، میزان کاهش COD پساب ناشی از تصفیه شیمیایی با ماده کلرورفریک پس از ازن زنی 34 درصد و پساب تصفیه شیمیایی با ماده سولفات آلومینیوم پس از ازن زنی 48 درصد، کاهش میزان COD را نشان می دهد.نتیجه گیرییکی از راهکارهای علمی و عملی برای تصفیه این صنعت، استفاده از فرایندهای تلفیقی نظیر انعقاد شیمیایی و ازناسیون به همراه فرایندهای بیولوژیکی است.
Background And ObjectiveOne of the industries producing environmental pollutant is the rubber industry, which has a lot of in environmental dangers. This study was conducted in the purpose of investigation on Ozone and coagulant material’s (Aluminum sulfate –Ferric chloride) efficiency in waste water treatmentof Rubber Industry.Materials And MethodIn this work Rubber industries with the industrial waste volume over 2500 m3 per mount was studied. In order to qualitative evaluation of wastewater in this industry, the reduction of turbidity and the amount of COD were considered as the qualitative criteria.ResultsIn this study, the reduction rate of COD by chemical treatment with Ferric chloride after ozonation was 34 percent and the wastewater of chemical treatment with aluminum sulfate after ozonation shown 48 percent, the reduction of COD.ConclusionOne of the scientific and practical approaches for the treatment of wastewater in these industries is the use of complex process like chemical coagulation and ozonation along with possible biological processes.Keywords: Rubber industry, Chemical coagulation, COD, Ozonation -
زمینه و هدف
امروزه استفاده از جاذب های مغناطیسی و به دنبال آن جداسازی مغناطیسی آلاینده ها از فاضلاب های صنایع، به دلیل سادگی، هزینه کم و سرعت بالا بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. از این رو هدف از انجام مطالعه حاضر، سنتز کامپوزیت مغناطیسی کربن فعال/نانوذرات Fe3O4 (Fe3O4/PAC) و استفاده از آن به عنوان یک جاذب مغناطیسی برای حذف همزمان سرب و آنیلین از فاضلاب سنتتیک بود.
روش بررسیخصوصیات فیزیکی، سطحی و مورفولوژی جاذب و همچنین عملکرد فرآیند جذب با بررسی تغییرات پارامترهایی همچون pH، زمان تماس، غلظت جاذب و جذب شونده و دما در یک سیستم ناپیوسته مورد مطالعه قرار گرفت. برای توصیف داده های حاصل از آزمایشات جذب از ایزوترم های تعادلی فروندلیچ و لانگمیر و همچنین معادلات سینتیکی لاگرگرن، هو و ایلوویچ استفاده شد.
یافته هانتایج مطالعه حاضر نشان داد که 90% سرب و 94% آنیلین با استفاده از جاذب سنتز شده تحت شرایط بهینه (6=pH، زمان min 60 و مقدار g/L 2 جاذب) قابل حذف بوده است. داده های حاصل از آزمایشات تجربی جذب با دو مدل ایزوترم لانگمیر و فروندلیچ و مدل سینتیکی شبه درجه دوم همبستگی بهتری داشتند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق حاضر، میتوان اظهار داشت که Fe3O4/PAC ظرفیت جذب موثری را برای حذف همزمان سرب و آنیلین داشته و بنابراین استفادهی بهینه از آن به عنوان یک جاذب کارامد در تصفیه پساب های صنعتی حاوی این آلاینده ها پیشنهاد میگردد.
کلید واژگان: جذب سطحی, سرب, کربن فعال, آنیلین, فاضلاب صنعتی, کامپوزیت مغناطیسیBackground and aimsToday, using magnetic adsorbents and the subsequent magnetically separation of pollutants is highly considered by researchers due to it’s ease of use, low cost and rapid results. Therefore the aim of this study was the synthesis of a magnetic composite of activated carbon/Fe3O4 nanoparticles (Fe3O4/PAC), and its application as a magnetic adsorbent for simultaneous removal of lead and aniline from industrial wastewater.
MethodsPhysical, surface and morphological features of the adsorbent, as well as, the performance of adsorption process were studied in a batch system by investigating the changes in parameters such as pH, contact time, adsorbent and adsorbate concentrations, and temperature. In order to explain experimental data, Freundlich and Langmuir equilibrium isotherms, in addition to Lagergren, Ho and Elovich kinetic equations were applied.
ResultsResults of this study demonstrated that 90 % of lead and 94 % of aniline were removable by the synthesized adsorbent under the optimal conditions (pH 6, a contact time 60 min and adsorbent dose of 2 g/L). Experimental data from adsorption were better described by both Langmuir and Freundlich isotherm models, and the pseudo-second-order kinetic model.
ConclusionAccording to these results, it can be claimed that Fe3O4/PAC had an effective adsorption capacity for simultaneous adsorption of lead and aniline, and thus, it is recommended
Keywords: Adsorption, Lead, Aniline, Activated Carbon, Industrial wastewater, Magnetic Nanocomposite -
زمینه و هدفمواد آلی طبیعی مخلوط پیچیده ای از پلی الکترولیت های با وزن مولکولی متفاوت هستند که عمدتا از تجزیه بقایای گیاهان و حیوانات تولید می شوند. مواد آلی طبیعی توسط روش های تصفیه مختلفی از آب قابل حذف است. هدف از مطالعه حاضر بررسی کارایی نانولوله های کربنی شکل دهی شده در حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی است.روش بررسیدر این مطالعه برای حذف مواد آلی از نانولوله های شکل دهی شده در ستون جریان پیوسته استفاده شد. متغیرهای مختلفی از جمله pH نقطه صفر، pH، غلظت های مختلف مواد آلی طبیعی و همچنین ایزوترم ها مورد مطالعه قرار گرفت.یافته هانتایج بررسی اثر pH نشان داد که ظرفیت جذب سطحی مواد آلی طبیعی با کاهش pH افزایش می یابد. pH نقطه صفر (pHZPC) برای نانولوله های کربنی مورد استفاده در این پژوهش برابر 6 بود. همچنین نتایج آزمایشات ایزوترم های فروندلیچ، لانگمویر و BET نشان داد که ضریب رگرسیون R2 برای ایزوترم فروندلیچ نسبت به دو ایزوترم دیگر برای نانولوله های کربنی مورد استفاده در این تحقیق بالاتر بود. آزمایشات ستون جذب پیوسته در غلظت های مواد آلی طبیعی ورودی مختلف نشان داد که ظرفیت جذب سطحی نانولوله های کربنی برای غلظت های مواد آلی طبیعی ورودی 10، 5 و mg/L 3 به ترتیب برابر 53/46، 30/40، mg/g 24/75 بود.نتیجه گیریاز نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که نانولوله های کربنی شکل دهی شده جاذب موثری برای حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی است.
کلید واژگان: نانولوله های کربنی, شکل دهی, مواد آلی طبیعی, جریان پیوستهBackground And ObjectiveNatural organic matters (NOMs) are a mixture of chemically complex polyelectrolytes with varying molecular weights, produced mainly from the decomposition of plants and animal residues. Various purification methods are used for removal of NOMs from water. The objective of this study was to remove NOMs from aqueous solution using reformed continuous carbon nanotubes column.Materials And MethodsThe removal of NOMs from aqueous solution using reformed continuous carbon nanotubes column was studied. Effect of several variables such as zero point of pH (pHZPC), pH, influent concentration of natural organic matters were studied and different isotherms were assessed.ResultsInvestigation of pH effect showed that the adsorbability of NOMs increased with decreasing of pH. The experiments indicated that carbon nanotubes (CNT) samples exhibit pHZPC around 6. Results from Freundlich, Langmuir, and BET isotherm experiments revealed that the correlation coefficient R2 in Freundlich model was higher than that of Langmuir. In addition, experiments of continuous flow in different initial concentrations of NOMs showed that the adsorption capacities of CNT were 53.46, 30.40, and 24.75 mg/g for NOMs initial concentrations of 10, 5, and 3 mg/L, respectively.ConclusionThe present study shows that CNTs have high potential for adsorption of NOMs from aqueous solution.Keywords: carbon nanotubes, reformation, natural organic matters, continuous flow -
زمینه و هدفامروزه کریپتوسپوریدیوم پاروم به عنوان یکی از عوامل بیماری زای مهم منتقله از آب با مقاومت زیاد در برابر روش های متداول گند زدایی و با توان ایجاد مشکلاتی در منابع آب مطرح است. بدلیل مشکلات مطرح در مطالعات کریپتوسپوریدیوم، جهت برآورد غیرفعال سازی و ارزیابی کیفیت آب، استفاده از اسپور باسیلوس سوبتیلیس غیر بیماری زا به عنوان مدل توصیه شده است. از سوی دیگر، در سال های اخیر توجه ویژه ای به فرایندهای الکتروشیمی به عنوان یک تکنولوژی سازگار با محیط زیست و کارامد در تصفیه و گندزدایی آب شده است. هدف از انجام این تحقیق، ارائه روشی جهت ارتقاء کیفیت آب آشامیدنی است.روش بررسیدر این تحقیق، سیستم الکتروشیمی حاوی الکترودهای استیل به ابعاد cm 4 × 8 در حجم mL 200 از آب آشامیدنی واجد mg/L 4-1 سدیم کلراید مورد استفاده قرار گرفت. سوسپانسیون میکروبی واجد تعداد مشخصی از اسپور باسیلوس سوبتیلیس(ATCC 6633) مطابق باروش استانداردمک فارلند، در محدوده 103 تا 106 اسپور در هر میلی لیتر تهیه گردید. ارزیابی حذف عامل میکروبی هر min 15 طی زمان min 60 با نمونه برداری و انتقال به محیط کشت تریپتیکاز سوی آگار صورت پذیرفت. متغیرهای تعداداسپورهای باکتری، میزان حمایت کننده الکترولیتی، میزان جریان القائی و زمان واکنش مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هافرایند الکتروشیمیائی پیشنهادی بدون استفاده از حمایت کننده الکترولیتی در جریان های الکتریکی کمتر از mA 100 در زمان min 60 قادر به حذف کامل اسپور باسیلوس سوبتیلیس با تراکم 104 تا 106 نبود. افزودن الکترولیت حمایتی سدیم کلراید با غلظت mg/L 4 موجب حذف کامل اسپور در پایان min 60 گردید.نتیجه گیریافزودن حمایت کننده الکترولیتی سدیم کلراید بدلیل افزایش فرایندهای اکسیداسیون مستقیم و غیر مستقیم، تاثیر میکروب کشی فرایند الکتروشیمیائی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. بهبود فرایند گندزدایی آب تا رسیدن به حذف کامل اسپور در زمان min 60، با حضور سدیم کلراید می تواند بدلیل تولید بیشتر عوامل اکسیدانت تولید شده در آند باشد.
کلید واژگان: الکتروشیمی, اسپور, باسیلوس سوبتیلیس, آب, حمایت کننده الکترولیتیBackground and ObjectivesCryptosporidium parvum is considered as one of the pathogenic agents transmitted by water, high resistance to conventional disinfection methods, and potency of creating various problems in water resource. Because of various problems in Cryptosporidium parvum studies, Bacillus subtilis spore is recommended as a surrogate organism for studying protozoa inactivation and evaluation of water quality. On the other hand, electrochemical process is presented as an environmental friendly and high efficient method in disinfection in recent years. The aim of this study was to propose a method for promotion of the water quality.Materials and MethodsIn this study, the electrochemical system used was consisted of steel electrodes (4×8 cm), 200 mL volume, and 1-4 mg/L sodium chloride. The bacterial suspensions of Bacillus subtilis (ATCC 6633) was prepared according to the McFarland method with 103 to 106 spores/mL concentration. The microbial agent removal was evaluated by sampling and transferring water to the tripticase soy agar medium every 15 min for 60 min. The number of bacteria spores, supporting electrolyte, induced current, and reaction time were evaluated.ResultsThe proposed electrolysis process could not eliminate Bacillus subtilis spores at 104 to 106 spores mL-1 rate at lower than 100 mA current for 60 min. Adding sodium chloride supporting electrolyte up to 4 mg/L concentration completely eliminated Bacillus subtilis spores after 60 min.ConclusionAdding sodium chloride as a supporting electrolyte can increase the spore removal because of increasing direct and indirect oxidation in electrolysis process. Improving water disinfection and spore removal after 60 min could be described by higher oxidant agents in anode electrode.Keywords: Electrochemistry, Bacillus subtilis, Spore, Water, Disinfection, Supporting electrolyte -
در این تحقیق، کارایی گیاه پالایی خاکهای آلوده به فنانترن و پایرن و همچنین تاثیر زیست افزایی و سورفاکتانت غیر یونی Tween80 بر کارایی آن توسط دو گیاه سورگوم و اسپرس مورد بررسی قرار گرفت. خاکهای جمع آوری شده از مراتع استان کهکیلویه و بویراحمد در ایران، با غلظت های 100 و 300 میلی گرم در کیلوگرم خاک خشک از فنانترن و پایرن به صورت مجزا و ترکیبی (9 سطح) آلوده شده، و در هر گلدان 5/1 کیلوگرم خاک ریخته شد و در حالات مختلف طبیعی، زیست افزایی و سورفاکتانت به صورت مجزا و ترکیبی (12 حالت) که مجموعا 108 حالت می گردید با سه تکرار (324 گلدان) به مدت 120روز، در شرایط مشابه فیلد قرار گرفت. در پایان، مقدار فنانترن و پایرن خاک با HPLC تعیین مقدار و درصد حذف مشخص گردید. جمعیت میکروبی خاک و ریزوسفر نیز شمارش گردید. نتایج نشان داد که هر دو گیاه به طور چشمگیری باعث بهبود حذف فنانترن و پایرن از خاک می گردند. زیست افزایی و سورفاکتانت غیریونیTween80 نیز باعث افزایش راندمان حذف گردیدند. در حالت ترکیبی گیاه، زیست افزایی و سورفاکتانت حذف به طور قابل توجهی افزایش نشان داد؛ به طوری که حذف 4/99% و 98%با اسپرس و 5/96% و 99% با سورگوم، به ترتیب برای فنانترن و پایرن به دست آمد. این تحقیق نشان داد که هر دو گیاه سورگوم و اسپرس، دارای عملکرد مناسبی در فرآیند گیاه پالایی خاکهای آلوده به فنانترن و پایرن می باشند و افزایش سورفاکتانت و زیست افزایی، کارایی فرآیند گیاه پالایی را تا نزدیک به حذف کامل فنانترن و پایرن از خاک، بهبود می دهد.کلید واژگان: گیاه پالایی, زیست افزایی, فنانترن, پایرن, گیاه سورگوم و اسپرس, خاک های آلودهIn this study, the efficiency of phytoremediation on soils contaminated by Phenanthrene and Pyrene as well as the impact of bioaugmentation and nonionic surfactant Tween80 on its performance was evaluated by sorghum and Onobrychis sativa. Soils collected from the pastures of Kohkiluyeh and Boyerahmad province in Iran, with concentrations of 100 and 300 mg per kg of Phenanthrene and Pyrene, which were separately and combined (9 levels) contaminated, and 1.5 kg of soil was poured in each pot in different conditions of natural, bioaugmented and surfactant separately and combined (12 cases), were a total of 108 cases, with three replications (324 pot) for 120 days were considered in a similar condition to the field. At last, the concentration of Phenanthrene and Pyrene of soil samples was measured by HPLC to determine the amount and rate of removal. Also, microbial population of soil and Rhizosphere was counted. The results showed that both plants significantly improved the removal of Phenanthrene and Pyrene from soil. Bioaugmentation and nonionic surfactant Tween80 increased the removal efficiency. In the composition of plants, bioaugmentation and the surfactant showed significant increase, so as removal of 99.4% and 98% for Onobrychis sativa, and 96.5% and 99% with sorghum were achieved for the Phenanthrene and Pyrene, respectively. The study showed that both sorghum and Onobrychis sativa had a good performance in phytoremediation of contaminated soils by Phenanthrene and Pyrene, and addition of bioaugmentation and surfactants improved the removal of Phenanthrene and Pyrene to nearly complete.Keywords: Phytoremediation, bioaugmentation, Phenanthrene, Pyrene, sorghum, Onobrychis sativa, contaminated soils
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.