به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

شیرکو جعفری

  • شیرکو جعفری، افشین علیزاده شعبانی*، مظاهر معین الدینی، افشین دانه کار، امیر علم بیگی
    فضای سبز نقش مهمی در کیفیت محیط زیست شهری دارد. هدف این بررسی تعیین رابطه فضای سبز شهری با آلودگی هوا، صوت و دما در شهر تهران با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین است. بدین منظور، ابتدا نقشه فضای سبز تهیه و به روزرسانی شد و سنجه های سیمای سرزمین محاسبه شدند. سپس نقشه های آلودگی هوا و صوت با استفاده از میانگین داده های سالیانه درون یابی شدند و نقشه دما نیز با روش رگرسیون تهیه شد. درنهایت اطلاعات موردنیاز از نقشه های تهیه شده، برای 52 واحد مطالعاتی استخراج شد و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که فضای سبز اثر کاهشی بر میزان آلودگی هوا، صوت و دما دارد. بطوریکه به ازای یک واحد افزایش در انحراف معیار فضای سبز، 0. 509 واحد در انحراف معیار دما، 0. 462 واحد در انحراف معیار میزان آلودگی صوت و همچنین 0. 831 واحد در انحراف معیار آلودگی هوا کاهش مشاهده می شود. در سازه فضای سبز، شاخص انسجام و تراکم لکه بیشترین نقش و شاخص مساحت کمترین نقش را در کاهش آلودگی هوا، صوت و دما داشت. بیشترین و کمترین میزان اثر کاهشی فضای سبز برسازه آلودگی هوا به ترتیب مربوط به ذرات کمتر از 2. 5 میکرون و دی اکسید سولفور بود. میزان آلفای کرونباخ 0. 807 و ضریب پایایی مرکب 0. 808 نشان دهنده پایایی بالا و میانگین واریانس استخراج شده 0. 523 نشان دهنده روایی همگرایی بالا در سازه آلودگی هوا هستند. در سازه فضای سبز شاخص عامل تورم واریانس نشان دهنده عدم خطای هم خطی است.
    کلید واژگان: فضای سبز, سنجه های سیمای سرزمین, مدل سازی معادلات ساختاری, آلودگی هوا
    Shirkou Jaafari, Afshin Alizadeh Shabani *, Mazaher Moeinaddini, Afshin Danehkar, Amir Alambeigi
    Green space has an important role in the quality of urban environments. The purpose of this study was to investigate the relationships between urban green space, air and noise pollution and temperature in Tehran using landscape metrics approach. For this purpose, the green space map was prepared and updated and then landscape metrics were calculated. Then, through interpolated of annual mean data, the air and noise pollution maps were extracted, while the temperature map was prepared by the regression method. Finally, the required information from the prepared maps was extracted for 52 study units and was analyzed using structural equations modelling. The results indicated green space has a decreasing effect on air and noise pollution and temperature. As per unit increase in standard deviation of green space, 0.509 units in the standard deviation of temperature, 0.462 units in the standard deviation of noise pollution and also 0.831 units in the standard deviation of air pollution decrease were observed. For green space construct, the indices of cohesion and patch density had the highest role and the area index had the lowest role in decreasing air and noise pollution and temperature. The highest and lowest amounts of green space construct effect on the air pollution were related to particles less than 2.5 microns and sulfur dioxide, respectively. The Cronbach's Alpha value was 0.807 and the Composite Reliability coefficient of 0.808 indicates high reliability and Average Variance Extracted of 0.523 represents a high convergence validity in the air pollution constructs. In the green space construct, the variance inflation factor value indicates a noncollinearity error.
    Keywords: Green space, Landscape metrics, Structural equation modeling, air pollution
  • افشین دانه کار، شیرکو جعفری *
    مدل تخریب یکی از روش های ارزیابی آثار محیط زیستی است که به صورت گسترده جهت ارزیابی آثار تجمعی فعالیت های انسانی به کار می رود. همچنین از سویی نمایه های سیمای سرزمین به عنوان ابزارهای کمی سازی وضعیت سیمای سرزمین، کاربرد گسترده ای در برنامه ریزی سیمای سرزمین دارند. یکی از این کاربرد ها، استفاده نمایه ها در مدل ارزیابی تخریب سیمای سرزمین است. هدف این پژوهش ارزیابی تخریب سیمای سرزمین در منطقه حفاظت شده جاجرود است. بدین منظور، برای کمی نمودن نمایه های سیمای سرزمین از نقشه کاربری/ پوشش منطقه حفاظت شده جاجرود برای 16 زیرحوزه استفاده شد. برای تهیه نقشه کاربری/ پوشش، ابتدا تصویر ماهواره ای لندست را پیش پردازش نموده و سپس با استفاده از روش هیبرید، تصویر در طبقات مختلف کاربری/پوشش طبقه بندی شد. سپس با توجه به مدل تخریب سیمای سرزمین، درجه آسیب پذیری بوم شناختی، تعیین شدت فعالیت ها و میزان تخریب در سیمای سرزمین محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که زیرحوزه 5 با میزان 31 در منطقه دارای بالاترین عدد تخریب سیمای سرزمین است و زیرحوزه های 1، 13 و 15 بعد از آن قرار دارند و به ترتیب دارای اعداد 25، 25 و 22 هستند. همچنین زیرحوزه های 16، 7 و 4 به ترتیب دارای ارزش های 3/5، 3/25 و 3/25 هستند که نشان می دهد که این زیرحوزه ها دارای کمترین تکه تکه شدگی می باشند. نتایج نشان داد که حدود 68% از منطقه مستعد توسعه یا توسعه بیشتر است، فقط 17% از منطقه مستعد حفاظت است. حدود 13% از منطقه نیازمند بازسازی است که نشان دهنده تخریب پوشش طبیعی و تغییر کاربری در منطقه است.
    کلید واژگان: مدل تخریب سیمای سرزمین, آسیب پذیری بوم شناختی, منطقه حفاظت شده جاجرود, نمایه های سیمای سرزمین
    Afshin Danehkar, Shirkou Jafari *
    Degradation model is a method for environmental impact assessment and it has been widely applied for accumulative impact assessment of human activities. In addition, landscape indicators have been widely used in landscape planning as quantitative tools. One important application of landscape metrics is their contribution to landscape degradation model. The goal of this research was to assess landscape degradation in Jajrood protected area. In doing so, landscape indicators were calculated using a land use/cover map of Jajrood protected area for 16 sub basins. For land use/cover mapping, Landsat satellite image was firstly pre-processed, and then, hybrid classification approach was undertaken to categorize the image into different land use/cover categories. According to landscape degradation model, ecological vulnerability and the severity of activities as well as the degradation degree were calculated for the targeted landscape. The results of this research indicated that sub basin 5 with a value of 31 had the highest level of landscape degradation and sub basins 1, 13 and 15 with values 25, 25 and 22, respectively, were on the next orders in Jajrood protected area. In addition, sub basins 16, 7 and 4 with values 3.5, 3.25 and 3.25, respectively, were least degraded and these sub basins had the least level of fragmentation. The results show that 68% of the area was outlined to be potential for development or further development, only 17% of the area is suitable for protection. Approximately 13% of the area should be considered for rehabilitation that demonstrated natural land cover change and degradation in the protected area.
    Keywords: Landscape degradation model, Ecological vulnerability, Jajrood protected area, Landscape indicators
  • مهدی شیخ گودرزی، بهمن جباریان امیری، شیرکو جعفری
    شهرنشینی یکی از مهمترین تغییرات جهانی است. رشد سریع شهرهای دنیا فشارهای سنگینی بر سرزمین و منابع اطراف آن وارد کرده است. از آن جا که توسعه فضاهای شهری در آینده امری اجتناب ناپذیر است، لزوم درک صحیح از این روند به منظور حفاظت از محیط زیست شهری ضروری است. شبکه های عصبی ابزاری قدرتمند جهت درک فرایندها و الگوهای مکانی هستند. بدین منظور، مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه به عنوان ابزار شبیه سازی توسعه در شهر هشتپر انتخاب شد. در پژوهش حاضر، از نمایه مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) به عنوان شاخص طراحی و پایان آموزش در شبکه استفاده شد. پس از نرمال سازی و حذف متغیرهای همبسته، متغیرهای اثرگذار بر توسعه شهر هشتپر به صورت: فاصله از شهر، شبکه حمل و نقل اصلی، شبکه هیدروگرافی، کشاورزی، مراتع، اراضی بایر و شیب تعیین و شبکه ای متشکل از 22 گره با سه لایه ورودی (7 گره)، میانی (14 گره) و خروجی (1 گره) طراحی شد. فرایند آموزش به کمک تابع مشتق پذیر سیگمویید و استخراج نمونه های تعلیمی از نقشه تغییرات شهری (2000-1989) اجرا و شبیه سازی توسعه برای سال 2007 انجام شد. بررسی قابلیت های مدل و تحلیل ساختار سیمای شبیه سازی شده نیز با کاربرد نمایه های عامل نسبی و بوم شناختی سیمای سرزمین انجام شد. بر اساس نتایج، کمیت به دست آمده از نمایه های عامل نسبی و سیمای سرزمین نشان دهنده توافق نسبی گستره شبیه سازی شده با نقشه حاصل از طبقه بندی تصویر است. بر این اساس، مدل شبکه عصبی در شبیه سازی مساحت کلاس، فاصله اقلیدوسی و چین خوردگی شکل لکه های شهری قابلیت اعتماد مناسبی دارد. در نهایت، تعیین حساسیت مدل به پارامترهای مورد استفاده با حذف متغیرهای مستقل و مقایسه نتایج آن با مدل کامل انجام و موثرترین داده ها برای شبیه سازی توسعه این شهر متغیرهای فاصله از هسته مرکزی و شبکه حمل و نقل به دست آمدند.
    کلید واژگان: شبیه سازی توسعه شهری, شبکه عصبی مصنوعی, مجذور میانگین مربعات خطا(RMSE), بوم شناسی سیمای سرزمین, هشتپر
    Mehdi Sheikh Goodarzi
    Urbanization is one of the most significant global changes. The rapid urban growth has been imposing high pressure to land and their resources. Neural networks are a powerful tool for understanding the spatial processes and patterns. Hence, the neural network model called multi-layer perceptron was applied as a tool for simulating the urban growth in Hashtpar township. The Root Mean Square Error (RMSE) was used as an index in design and stopping the training process of the network in this study. After normalization and removal of the covariate variables, distance to city center, main transportation and hydrographical networks, agriculture, grassland, barren land and slope were chosen as effective variables on the urban growth for study area. Architecture of the network has been designed as 7-14-1, which stands for number of input, hidden and output nodes, respectively. The training process was conducted by implementation of the sigmoid function and extracting the training samples of the urban change (1989-2000) and then simulating the urban growth for 2007. Investigating the performance of the model and analyzing the pattern of the simulated landscape was carried out using the relative operating characteristic and the landscape ecological metrics. The values of the ROC and landscape Ecological metrics indicate an acceptable spatial agreement between the simulated and classified maps. Accordingly, the neural network model has a good reliability in simulation of the class area, Euclidean nearest distance and fractal dimension index of the urban patches, as well. Finally, sensitivity of the model was examined using stepwise independent variable elimination and comparing the results with the full model. The results revealed that the distance to city center and the main transport network can be considered as the most effective variables in simulating the urban growth in the study area.
    Keywords: Urban growth simulation, Artificial neural network, The root mean square error (RMSE), Landscape Ecology, Hashtpar
  • علی دسترنج، علی شهبازی، محسن محسنی ساروی، ابوطالب صالح نسب، شیرکو جعفری
    دراین تحقیق ایستگاه های تهران، زنجان و قزوین در جبهه جنوبی و ایستگاه های رشت، رامسر، بابلسر و گرگان در جبهه شمالی البرز به منظور پیش بینی مقادیر بارش، درجه حرات میانگین، حداکثر و حداقل و تعیین اقلیم آینده با کاربرد مدل های گردش عمومی جو و شبیه سازی اقلیمی در دوره های 2099-2070 ، 2049-2020 و دوره مشاهداتی 2008-1979 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تهیه سناریو های اقلیمی در آینده از خروجی های مدل گردش عمومی HadCM3 تحت سناریوی انتشار A2 و B2 و روش ریزمقیاس نمایی آماری و به کارگیری مدل SDSM استفاده گردید و در ادامه با استفاده از روش دومارتن اقلیم آینده تعیین گردید. هدف اصلی مقایسه تغییرات در دو جبهه شمالی و جنوبی البرز در شرایط تغییراقلیم می باشد. عملکرد مدل در پیش بینی پارامترهای اقلیمی بر اساس شاخص ضریب تشخیص (R2) و جذر میانگین مربعات خطای تخمین (RMSE) ارزیابی شد. نتایج حاصل از پیش بینی پارامترهای اقلیمی نشان داد شبیه سازی پارامترهای اقلیمی توسط مدل با دقت بالایی انجام گرفته است. در همه ایستگاه های مورد مطالعه بارش در دوره 2049-2020 در مقایسه با دوره مشاهداتی 2008-1979 دارای یک روند افزایشی می باشد ولی شدت افزایش در جبهه های جنوبی بیشتر از شمالی خواهد بود. درجه حرارت حداکثر، حداقل و میانگین در دوره های 2099-2070 و 2049-2020 نسبت به دوره مشاهداتی 2008-1979 افزایش خواهد یافت. که شدت این افزایش دما در جبهه جنوبی بیشتر از شمالی خواهد بود. نتایج حاصل از تعیین اقلیم به روش دومارتن نشان داد که در جبهه شمالی اقلیم در ایستگاه های بابلسر، رامسر و رشت نسبت به اقلیم مشاهداتی 2008-1979 در دوره های آتی تغییری نخواهد کرد. در ایستگاه گرگان در دوره 2099-2070 تحت سناریو A2 اقلیم از مدیترانه ای به نیمه خشک تغییر خواهد کرد. و در جبهه جنوبی در ایستگاه تهران در دوره 2049-2020 تحت سناریوA2 اقلیم از نیمه خشک به خشک و در ایستگاه زنجان در دوره 2049-2020 تحت سناریو A2 اقلیم از نیمه خشک به مدیترانه ای و در دوره 2099-2070 از اقلیم مدیترانه ای دوباره به اقلیم نیمه خشک تغییر خواهد کرد. می توان با صحت بالا از این داده های شبیه سازی شده جهت آینده نگری مناسب تر از شرایط آب و هوایی در دوره های آتی استفاده کرد و به کمک آن مدیریت های کلان آتی را در زمینه های بهره وری مناسب تر از منابع و به خصوص منابع آبی ارتقاء بخشید
    کلید واژگان: دومارتن, تغییراقلیم, پیش بینی, ریزمقیاس آماری, SDSM
    Ali Dastranj, Ali Shahbazi, Mohsen Mohsenisaravi, Abotaleb Salehnasab, Shirkoo Jafari
    This study presents the predicted amount of precipitation, temperature and the climate simulation periods 2099-2070, 2049-2020 and 2008-1979 observation period under A2 and B2 SRES scenarios using the statistical downscaling model (SDSM) in Tehran, Zanjan, Qazvin and Rasht stations on the southern side and Ramsar, Babol and Gorgan in Northern side of the Alborz. Also, future climate was determined using the Domarten method. The main objective was to compare the climate change on two fronts in the north and south of the Alborz. The performance of model to predict the climatic parameters was evaluated based on the coefficient of determination (R2 ) and root mean squared estimation error (RMSE). The results of predicting the climate parameters indicate that the model simulated these parameters adequately. The results of the precipitation in all stations in period 2020- 2049 compared with the period 1979-2008 show an increasing trend in all stations and the period 2070-2099 compared to observation periods show an increasing trend in precipitation; while it has a decreasing trend compared to the periods 2020-2049. In 2070-2099 and 2020–2049 periods, the average, minimum and maximum temperature was increased relative to the observation period 1979-2008. The results of the climate determination by the Domarten method show that the climate in the Babolsar, Qazvin, Ramsar and Rasht stations will be change comparing with the observed climate in 1979-2008 in the future periods. In the Gorgan station at period 2070-2099 under the A2 scenario, the climate will change from semi-arid to the arid climate. In the Zanjan station at period 2020-2049 under the A2 scenario, the climate will change from semi-arid to Mediterranean climate and at period 2070-2099 climate from Mediterranean to semi-arid climate. This data can be simulated with high accuracy to better foresight the climatic conditions in future periods to help the future macro-management in providing better productivity of resources, particularly the water resources management.
    Keywords: Climate change, predict, downscaling, SDSM
  • علی دسترنج*، امید اسدی نلیوان، ساناز فلاح، ابوطالب صالح نسب، شیرکو جعفری
    یکی از مشکلات مدیریت و کنترل فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز کشور، فقدان داده های آماری جهت برآورد دقیق میزان فرسایش و رسوب است. بدین منظور استفاده از روش های تجربی کارآمد الزامی است. هدف از تحقیق حاضر، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب حوضه ی زیدشت با استفاده از مدل تجربی EPM و نرم افزار GIS و کارایی این سیستم در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز و در نهایت کاهش حجم رسوبات در سطح حوضه و پشت سدها می باشد. فرسایش سازندهای سنگی و ورود حجم عظیمی از رسوبات به دریاچه سد طالقان، بر اهمیت و لزوم مطالعه ی چگونگی تولید و حمل رسوبات در حوضه آبخیز زیدشت می افزاید. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه ی آبخیز زیدشت از نظر فرسایش و تولید رسوب در وضعیت متوسط قرار داشته و میزان ضریب شدت فرسایش آن 69/0Z= است. همچنین با طبقه بندی کلاس شدت فرسایش معلوم شد که حوضه ی مورد نظر در 2 کلاس شدید و متوسط قرار دارد و میزان فرسایش و رسوب در آن به حدی است که اجرای برنامه های حفاظت آب و خاک ضرورت و اولویت دارد. بیشترین و کمترین میزان ضریب شدت فرسایش به ترتیب در زیرحوضه های Dint2 و D1 بوده است که دلیل آن، وجود سازند (گل سنگ و مارن و نهشته های گراولی) Ngm و Q1g و کاربری کشاورزی و باغات در شیب های تند و بدون پوشش گیاهی زیر درختان در زیرحوضه Dint2 و وجود سازند مقاوم (توف اسیدی و گدازه بازی) Ekv، Ekta و کاربری مرتع خوب در D1 می باشد.
    کلید واژگان: فرسایش, رسوب, EPM, حوضه آبریز زیدشت, طالقان
    Ali Dastranj*, Omid Asadi Nelivan, Sanaz Falah, Aboutaleb Salehnasab, Shirkou Jafari
    Estimation of sedimentation and erosion without sediment statistics serves as one of the main issues of basins and requires the application of empirical approaches to utilize data for managing plans. EPM model is one of the empirical methods widely used in the study of watersheds all over country. The main objective of the present study is to evaluate the effect of geological formations on annual erosion and sedimentation using EPM model and GIS and the investigation of its efficiency in erosion and sediment studies. Rock formation erosion and entering of huge sediments to Taleghan reservoir clarify importance of investigation on how sediments are produced and transported. In respect to the above results, it is worthy to note that Zidasht basin is moderate in terms of erosions and sedimentation and its erosion coefficient is 0.69. In addition, classification of erosion intensity showed that this basin has two intense and moderate classes implying that considering sediment and erosion is essential in soil and water conservation projects. The highest and lowest erosion intensity coefficients are observed in Dint2 and D1 respectively mainly due to presence of formations Ngm, Q1g, and orchards in sub-basin Dint2 and resistant formations of Ekta and Ekv and suitable rangeland land use in D1.
    Keywords: Erosion, Sediment, EPM, Zidasht Basin, Taleghan
  • شیرکو جعفری، افشین علیزاده شعبانی، افشین دانه کار، علی اکبر نظری سامانی
    یکی از مهم ترین هدف های ایجاد پارک های ملی در همه کشورها حفظ گونه ها و جلوگیری از تداوم تخریب در اکوسیستم هاست، زیرا حفاظت از این مناطق می تواند نقشی اساسی در اداره صحیح سایر مناطق، به خصوص مناطق همجوار، داشته باشد. متاسفانه این روند در پارک های ملی ایران با سیری معکوس طی چند دهه اخیر به سوی تغییر در پوشش طبیعی سیمای مناطق تحت حفاظت، به خصوص پارک های ملی بوده که به افزایش نگرانی ها برای حفاظت از باقیمانده تنوع زیستی در این مناطق منجر شده است. در این تحقیق، روند تغییرات پوشش طبیعی و توسعه در دو پارک ملی خجیر و سرخه حصار، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به سال های 1365، 1379 و 1389، بررسی شده است. بدین منظور، ابتدا تصاویر ماهواره ای تصحیح و در پنج طبقه دسته بندی شدند. سپس مساحت این طبقات در نقشه کاربری برای هر سال تعیین و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که هر دو پارک ملی در طول دوره پژوهش با تخریب و تغییر کاربری مواجه بوده اند. به طور کلی پارک ملی خجیر بیشتر با کاهش مرتع و پارک ملی سرخه حصار بیشتر با افزایش ساخت وساز مواجه بوده است. همچنین، میزان تغییر کاربری و ساخت وساز در پارک ملی سرخه حصار بیشتر از پارک ملی خجیر است.
    کلید واژگان: پارک ملی خجیر, پارک ملی سرخه حصار, پوشش گیاهی, ساخت و ساز, سنجش از دور
    Shirkou Jaafari, Afshin Alizadeh Shabani, Afshin Danehkar, Aliakbar Nazarisamani
    Internationally، one of the most important purposes to establish a national park is to protect a unique ecosystem with all its inclusive biota. Therefore، this will facilitate the management and protection of the neighboring lands. Unfortunately، this trend was reversed in Iranian national parks. During recent decades، the land cover changes in protected areas have led to the decrease of the remnant biodiversity in these areas. In this article، land use/cover change and development trend was studied by using satellite images in Khojeer and Sorkhe Hesar national parks between 1986، 2000 and 2010. The satellite images were corrected and they were classified in five classes. The surface areas of the classes have been determined separately and they were compared between each year. The results show that during the study period، both national parks appeared with land use change toward degradation. Khojeer national park faced more with decrease in range lands and Sorkhe Hesar National park expressed with human development، which was superior compared to the Khojeer.
    Keywords: build, up, Khojeer National Park, land cover, remote sensing, Sorkhehesar National Park
  • شیرکو جعفری، یوسف ساکیه، صادق دژکام، سمیه سادات علویان پطرودی، مریم یعقوب زاده، افشین دانه کار
    افزایش عمق آثار ناشی از فعالیت های انسان موجب شده است که پژواک این فعالیت ها حتی در نواحی کاملا طبیعی نیز احساس شود. تالاب میانکاله یکی از مهم ترین پناهگاه های حیات وحش و اکوسیستم های آبی کشور است که تغییرات دو دهه اخیر تاثیرات مهمی بر ساختار و کارکرد این تالاب گذاشته است. از این رو، لازم است به منظور حفاظت از تالاب میانکاله، مدیریت بهینه منابع و سیاست های مناسب محیط زیستی اتخاذ گردد. در این پژوهش نقاط قوت و ضعف موجود در منطقه و نیز فرصت ها و تهدیداتی که تالاب با آن ها مواجه است و یا درآینده با آن ها مواجه خواهد شد، شناسایی و جهت تدوین راهبرد مدیریتی کارآمد بکار گرفته شد. سپس از طریق دسته بندی، وزن گذاری و تجزیه و تحلیل عوامل ضعف و قوت و نیز فرصت و تهدید موجود، با استفاده از ماتریسSWOT ، راهبردهای مناسب تدوین شد. در نهایت با استفاده از ماتریس (QSPM) راهبردها نمره دهی شد. با توجه به نتایج به دست آمده، راهبرد زون بندی منطقه جهت تخصیص بهینه منابع برای فعالیت های حفاظتی، اکوتوریسم، کشاورزی و توسعه دارای بیشترین نمره جذابیت و راهبرد توسعه برنامه های مدیریت تلفیقی آفات و کنترل استفاده از کود شیمیایی دارای کم ترین نمره جذابیت بود. با توجه به اهمیت مدیریت بهینه و حفاظت از تالاب میانکاله و ضعف ها و تهدیدهای اصلی حفاظت تالاب میانکاله و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل راهبردی پیشنهاد می شود تمرکز بر روی راهبرد زون بندی منطقه جهت تخصیص بهینه منابع برای فعالیت های حفاظتی، اکوتوریسم، کشاورزی و توسعه باشد.
    کلید واژگان: تالاب میانکاله, تجزیه و تحلیل راهبردی, ماتریس برنامه ریزی کمی راهبردی
    Shirkou Jaafari, Yusef Sakieh, Sadegh Dejkam, Somayeh Alavianpetrudi, Maryam Yaghubzadeh, Afshin Danehkar
    Increasing the impacts of human activities has resulted in great pressure even on quite natural areas. Miankaleh wetland as one of the most important wildlife refuges and aqua ecosystems of Iran has witnessed significant impacts on its structure and functions during last two decades. In this regard, it is crucially important to adopt appropriate policies by the aim of sustainable resource management and wetland protection. In this survey, Miankalaeh wetland is investigated from weaknesses and strengths in addition to opportunities and threats points of view. These different aspects of Miankaleh wetland were identified and explored in both present and future conditions and efficient strategically management measures are proposed. In this concern, weaknesses, strengths, opportunities and threats factors of wetland are grouped, weighted and analyzed through SWOT matrix leading to appropriate strategical measures. Finally, using QSPM matrix strategies were scored. According to the results, in order to meet the need of sustainable resource allocation for tourism, conservation, agriculture and development activities, the strategy of zoning has gained the highest attraction score. By way of contrast, development of integrated pestmanagement activities and controlled fertilizing plans has attracted the lowest score. With regard to importance of sustainable management, wetland conservation, main weaknesses and threats of Miankaleh wetland as well as derived results from strategic analysis, zoning as an optimized resource allocation tool for conservation, tourism, agricultural and development activities is suggested.
    Keywords: Wetland of Miankaleh, Strategicanalysis, Quantitative Strategic Planning Matrix, Conservation
  • شیرکو جعفری، افشین علیزاده شعبانی، افشین دانه کار، علی اکبر نظری سامانی
    افزایش عمق آثار ناشی از فعالیت های انسان موجب شده است که پژواک این فعالیت ها در همه مکان ها حتی نواحی کاملا طبیعی (مانند مناطق حفاظت شده و پارک های ملی) نیز احساس شود. به نحوی که وجود کاربری های معارض و ناسازگار که با هدف اولیه حفاظت در آنها در تضاد کامل است، باعث تخریب ساختار و جلوگیری از تحقق اهداف و عملکرد های این مناطق حساس و با اهمیت شده است. مناطق حفاظت شده از مهم ترین سرمایه های اکولوژیکی به شمار می روند، که در سال های اخیر با تغییرات کاربری شدیدی مواجه شده اند و اکثر این تغییرات ناشی از توسعه انسانی است. در این مقاله منطقه حفاظت شده جاجرود در استان تهران که پارک ملی خجیر و سرخه حصار را نیز شامل می شود، در شرق شهر تهران، مورد تحقیق قرار گرفته است. متاسفانه در چند دهه اخیر این منطقه با ساخت و ساز رو به رشدی مواجه شده است، که تهدیدی برای محیط زیست طبیعی این منطقه محسوب می شود به منظور یافتن میزان تخریب به دلیل تغییر کاربری، از تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1365، 1379و 1389 شمسی استفاده شد و سپس آشکار سازی تغییرات کاربری منطقه با استفاده از روش های سنجش از دوری و تصاویر ماهواره ای انجام شد. بدین منظور نقشه های کاربری هر دوره در پنج طبقه تهیه و بررسی تغییرات انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین تخریب های ناشی از توسعه انسانی مانند گسترش شهرک های صنعتی و مسکونی و سدسازی از سال 1379 تا 1389 شمسی رخ داده است. همچنین بیشترین افزایش در میان کاربری ها در منطقه مورد مطالعه مربوط به کاربری اراضی انسان ساخت است
    Shirkou Jafari, Afshin Alizadeh Shabani, Afshin Danehkar, Ali, Akbar Nazari Samani
    The echoes of human activities are felt everywhere، even in regions usually regarded as wilderness، such as national parks. Presence of adverse activities inside these areas، which is inconsistent with conservation of their primary goal of protection، will end in structural damages and prevent the fulfillment of the function of these sensitive and important areas. protected areas are amongst the most valuable ecological reserves، thus، knowing the way they change through time will help us in their management quality. Having their change trend at reach will assist us to know about the cause of their changes and will end up in the best decision making and policies. In this study Khojeer and Sorkheh-Hesar national parks that are parts from a single protected area are investigated as case studies، located at Eastern Tehran، Iran. During the recent decades، built-up areas were expanded throughout the region which is threatening the natural environment. To find out the level of degradation of the region caused by this kind of land use change during years 1996، 2000 and 2010 we used image processing using the remote sensing techniques for change detection assessment of study area. Then for this purpose we classified the land use maps in five classes for each period and change detection Was done. The results of this study showed that the greatest destruction caused by human development، such as industrial and residential town development of and dam occurred in the years 2000-2010. Also the highest increase in land use classes is relate to residential in the study area..
    Keywords: Jajrud protected area, Assessment of development Trend, Satellite imagery, Remote Sensing, Geographical Information System
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال