به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

شیما کیوان

  • گل آرا شریعت زاده جنیدی*، ژینوس آروند، امین زندی، شیما کیوان
    زمینه و هدف

    درمان راه حل محور یکی از شاخه های رویکرد پست مدرن در حیطه خانواده درمانی و زوج درمانی است که با تمرکز بر یافتن راه حلها به درمان مشکلات می پردازد؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین انجام شد.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه و جامعه آماری زوج هایی بودند که به دلیل عدم رضایت و ناسازگاری و مشکلات ارتباطی به مرکز مشاوره مهرآور واقع در منطقه 2 شهر تهران در سال 1395 مراجعه کرده بودند. پس از غربالگری با پرسشنامه های رضایت زناشویی (فاورز و اولسون، 1993) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، 20 زوج ناسازگاری به صورت هدفمند انتخاب و 10 زوج در گروه آزمایش و 10 زوج در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، مداخله های 8 جلسه ای زوج درمانی راه حل محور را به صورت گروهی دریافت و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد.

    یافته ها:

     نتایج نشان داد که زوج درمانی راه حل محور میزان رضایت زناشویی (68/10=F و 002/0=P) و سازگاری زناشویی (58/13=F و 001/0=P) را به طور معناداری افزایش می دهد و نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0=P).

    نتیجه گیری: 

    بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که زوج درمانی راه حل محور می تواند درمان مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی در زوجین باشد.

    کلید واژگان: زوج درمانی, راه حل محور, رضایت زناشویی, سازگاری زناشویی
    Golara Shariat Zadeh Joneidi*, Jinous Arvand, Amin Zandi, Shima Keyvan
    Background and Aim

    Solution-focused therapy is a branch of the postmodern approach in the field of family and couple therapy and focuses on finding solutions to problems. The present study aimed to evaluate the effectiveness of solution-focused couple therapy on marital satisfaction and adjustment of couples.

    Methods

    The present study was quasi-experimental with experimental and control groups and pretest-posttest and one-month follow-up, and its statistical population consisted of couples who visited Mehravar Counseling Center of Tehran in 2016. After screening with marital satisfaction Scale (Fowers and Olson, 1993) and Dyadic Adjustment Scale (DAS) (Spanier, 1976), we selected 20 non-adjustment couples using the purposive method, and randomly replaced 10 couples in the experimental group and 10 couples in the control group. The experimental group received eight sessions of solution-based couple therapy interventions in a group, and the control group was placed on a waiting list. Repeated measures analysis of variance was used to analyze the data.

    Results

    The results indicated that the solution-focused couple therapy significantly increased marital satisfaction (F= 10.68, P= 0.002) and marital adjustment (F= 13.58, P= 0.001) and the results were stable in the follow-up phase (P=0.05).

    Conclusion

    Based on the findings, solution-focused couple therapy could be a suitable treatment to increase marital satisfaction and adjustment in couples.

    Keywords: Couple Therapy, Solution-Oriented, Marital Satisfaction, Marital Adaptation
  • شیما کیوان*، نوشیروان خضری مقدم، اسدالله رجب
    زمینه و هدف

    دیابت یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که با مشکلات روان شناختی به ویژه استرس رابطه‏ی زیادی دارد. در این زمینه مداخلات روان شناختی می تواند مفید واقع شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر فعالیت‏های خودمراقبتی و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، با پیگیری یک ساله بود.

    روش کار

    در این پژوهش از طرح نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون و یک دوره ی پیگیری یک ساله با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به دیابت نوع دو -عضو انجمن دیابت ایران شهر تهران- تشکیل دادند. برای نمونه‏ی پژوهش، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در نهایت برای هر گروه 15 نفر درنظر گرفته شد که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورداستفاده، پرسش نامه‏های خلاصه‏ای از فعالیت‏های خودمراقبتی برای افراد دیابتی (SDSCA) و امید به زندگی اشنایدر بود. داده های حاصل به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

     نتایج نشان داد، درمان فوق تاثیر معناداری بر فعالیت های خودمراقبتی داشت و این تاثیر پس از دوره ی پیگیری یک ساله پایدار بود (037/0=p). همچنین، این درمان فقط باتوجه به زمان های پیش آزمون، پس آزمون و دوره ی پیگیری و تعامل آن با گروه توانست تاثیر معناداری را بر امید به زندگی بگذارد و این تاثیر پس از دوره ی پیگیری یک ساله پایدار بود (004/0=p).

    نتیجه گیری

     یافته ها نشان داد، درمان فوق می‏تواند بر افزایش فعالیت‏های خودمراقبتی و امید به زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد. لذا، ارائه‏ی این نوع مداخلات به عنوان بخشی از درمان و مراقبت جامع دیابت توصیه می‏گردد.

    کلید واژگان: دیابت نوع دو, ذهن آگاهی, استرس, خودمراقبتی, امید به زندگی
    Shima Keyvan*, Noshirvan Khezri Moghadam, Asadollah Rajab
    Background

    Diabetes is one of the most prevalent chronic illnesses that is closely associated with some psychological problems, particularly stress. In this case, psychological interventions can be useful. The aim of this study was to investigate effectiveness of Mindfulness Based Stress Reduction (MBSR) on self-care activities and life expectancy in patient with type 2 diabetes.

    Methods

    In this study, semi-experimental design (pretest-post-test) and a one year follow up period with control group was used. Population of the study included patients with type 2 diabetes that were members of Iranian Diabetes Society of Tehran. For sampling, 60 patients were selected by available sampling method. Finally, 15 patients were randomly assigned to either experimental and control groups. Summary of Diabetes Self-care Activities Questionnaire (SDSCA) and Snyder’s life expectancy Questionnaire were used. The obtained data were analyzed using repeated measures ANOVA.

    Results

    The results showed that MBSR significantly affected on self-care activities and this effect was stable after one year follow up period (p=0.037). Also, the results showed that MBSR only with regard to pretest, post-test and follow up periods and its interaction with the group could have a significant effect on life expectancy and this effect was stable after one year follow up period (p=0.004).

    Conclusion

    Findings revealed that MBSR can be effective on increasing self-care activities and life expectancy in patients with type 2 diabetes. Therefore, it is recommended to integrate such interventions into comprehensive treatment of diabetes.

    Keywords: Type 2 diabetes_Mindfulness_Stress_Self-care_Life expectancy
  • شیما کیوان، نوشیروان خضری مقدم*، اسدالله رجب
    مقدمه
    دیابت یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که با مشکلات روان شناختی به ویژه استرس رابطه ی زیادی دارد. در این زمینه مداخلات روان شناختی می تواند مفید واقع شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
    روش ها
    در این پژوهش از طرح نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تشکیل دادند که عضو انجمن دیابت ایران شهر تهران محسوب می شدند. برای نمونه ی پژوهش، تعداد 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در نظر گرفته شد که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری (PAIS) بود.
    یافته ها
    نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) تاثیر معناداری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری داشته است. همچنین یافته ها نشان داد، روش فوق بر نگرش نسبت به بیماری و محیط اجتماعی تاثیر معناداری داشت (05/0>P).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) می تواند بر افزایش سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد. این یافته ها تبیین کننده ی نیازمندی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به افزایش سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری خود می باشد.
    کلید واژگان: دیابت نوع دو, ذهن آگاهی, استرس, سازگاری روانی, سازگاری اجتماعی
    Shima Keyvan, Noshiravan Khezri Moghadam *, Asadollah Rajab
    Background
    Diabetes is one of the most prevalent chronic illness that is closely associated with some psychological problems, particularly stress. In this case, psychological interventions can be useful. The aim of this study was to investigate effectiveness of Mindfulness Based Stress Reduction (MBSR) on psychosocial adjustment to illness in patient with type 2 diabetes.
    Methods
    In this study, semi-experimental method (pre-posttest) with control group was used. Population of the study included patients with type 2 diabetes that were member of Iranian Diabetes Society of Tehran. For sampling, 60 patients with type 2 diabetes were considered and then divided in two groups based on random sampling method. Psychosocial Adjustment to Illness Scale was used.
    Results
    ANCOVA showed that MBSR significantly effect on psychosocial adjustment to illness. Additionally, the results showed that MBSR significantly effect on attitude towards the disease and the social environment (P
    Conclusion
    Findings revealed that MBSR can be effective on increasing psychosocial adjustment to illness in patients with type 2 diabetes. These findings have been inferred that patients with type 2 diabetes need to increase their psychosocial adjustment to illness.
    Keywords: Type 2 diabetes_Mindfulness_Stress_Psychological Adjustment_Social Adjustment
  • احمدرضا زمانی، آرمیندخت شاه ثنایی، شیما کیوان، سیمین همتی، فریبرز مکاریان
    مقدمه
    در مقوله ی ارتباط پزشک و بیمار، حقیقت گویی به بیمار از مباحث مهم به شمار می رود. از آن جایی که بیان یا کتمان حقیقت علاوه بر مسایل اخلاقی از نظر قانونی نیز ایجاد مشکل می کند، شیوه ی برخورد صحیح با این موضوع به خصوص در بیماری هایی مانند سرطان دارای اهمیت است. هدف این مطالعه، بررسی نگرش پزشکان و بیماران در مورد حقیقت گویی به بیمار مبتلا به سرطان بود.
    روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی بود. 50 پزشک و 150 بیمار وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسش نامه بود. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله ی نرم افزار SPSS نسخه ی 16 آنالیز شد.
    یافته ها
    88 درصد از بیماران و 90 درصد از پزشکان موافق حقیقت گویی به بیمار مبتلا به سرطان در مرحله ی اولیه بودند و 78 درصد از بیماران و 72 درصد از پزشکان موافق بودند که حقیقت به بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته نیز گفته شود. اکثر پزشکان و بیماران موافق صراحت در بیان تشخیص، عدم تاثیر شرایط اقتصادی بیمار در بیان حقیقت و بیان حقیقت بلافاصله بعد از تشخیص بودند و بهترین فرد برای گفتن تشخیص سرطان را پزشک می دانستند. بهترین مکان از نظر بیماران مطب و از نظر پزشکان مکان ساکت و بدون مزاحمت بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده در فرهنگ جامعه ی ما نیز با وجود تفاوت نظرات در اجزای حقیقت گویی اکثر بیماران و پزشکان نظر موافقی نسبت به لزوم حقیقت گویی به بیمار مبتلا به سرطان داشتند، در نتیجه بیان حقیقت به روش صحیح از ضروریات درمان این بیماران است.
    کلید واژگان: حقیقت گویی, سرطان, نگرش, پزشک, بیمار
    Ahmadreza Zamani, Armindokht Shahsanai, Shima Kivan, Simin Hematti, Fariborz Mokarian
    Background
    Truth telling is found as one of the most important issues in physician-patient communication and all of the physicians are concerned with it in some way. As disclosure (or truth reticence) would cause ethical or legal problems, this study aimed to assess the attitude of patients and physicians about truth telling.
    Methods
    In this descriptive study, 50 physicians and 150 patients with cancer were envolved in Isfahan, Iran. Two standardized attitude questionnaires were used for physicians and patients. Data were analyzed by SPSS software.
    Findings
    About 88% of patients and 90% of physicians agreed truth telling for patients in early stage of cancer. 78% of patients and 72% of physicians were agreed truth telling for patients with terminal stage cancer. Both physicians and patients were agreed frankness in telling the diagnosis; they separated no effect for patient socioeconomic condition on truth telling. In both groups, doctor was the best person for telling the cancer diagnosis. Doctor office and quiet and undisturbed room were the best places for truth telling in patients and physicians viewpoints, respectively.
    Conclusion
    Noticing the obtained results in our society culture, the majority of patients and physicians had positive attitude about truth telling to patients in different stages of cancer.
  • آرمیندخت شاه ثنایی، احمدرضا زمانی، شیما کیوان، سیمین همتی، فریبرز مکاریان
    در مقوله ارتباط پزشک و بیمار حقیقت گویی به بیمار از مباحث مهم به شمار می رود. از آنجایی که بیان یا کتمان حقیقت علاوه بر مسائل اخلاقی از نظر قانونی نیز ایجاد مشکل می کند، شیوه برخورد صحیح با این موضوع به خصوص در بیماری هایی مانند سرطان دارای اهمیت است. به نظر می رسد میزان و نحوه حقیقت گویی به بیمار سرطانی تابع شرایط متنوعی رسد مرحله سرطان، شرایط فرهنگی هر جامعه، شرایط اقتصادی بیمار، هوش، تحصیلات بر نظر بیماران و فاکتورهایی از جمله نوع تخصص، مدت طبابت، مرحله بیماری بر نظر پزشکان موثر می باشد. هدف از این مطالعه بررسی نگرش پزشکان و بیماران در مورد حقیقت گویی به بیمار سرطانی است.
    این مطالعه از نوع توصیفی می باشد که در بیمارستان سیدالشهداء شهر اصفهان انجام شده است. 50 پزشک و 150 بیمار وارد مطالعه شدند که روش نمونه گیری پزشکان سهمی و آسان و برای بیماران آسان و متوالی در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه شامل 22 سوال برای هر دو گروه پزشکان و بیماران جهت بررسی نگرش آنان انتخاب بود. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله نرم افزار 16 SPSS آنالیز شد.
    کلید واژگان: حقیقت گویی, سرطان در مرحله اولیه, سرطان در مرحله پیشرفته, نگرش پزشکان, بیماران
    Armindokht Shahsanai, Ahmadreza Zamani, Shima Kivan, Simin Hematti, Fariborz Mokarian
    Truth Telling has been found as one of the most important issues in physician patient communication. Therefore all of the physicians are concerned with this matter in some way. Disclosure or reticence of the truth has also caused ethical or legal problems. So correct approach to this issue is very important. Truth – telling is more important especially in some diseases such as cancer because it has a meaning as same as death in many cultures. It seems stage of cancer, social culture, socioeconomic condition, intelligence, education and some other factors affect patients, view and duration of practice stage of disease and some other factors influence physicians, opinion the main goal of this plan is to determine the attitude of patients and physicians about truth telling to cancer patients. this study is a descriptive one that has been performed in Omid hospital in Isfahan. The bulk sample was considered 50 physicians and 150 patients. The sampling method was non probability for physicians and non-probability (sequentional) for patients. The tool of gathering the data were two standardized questioner’s (every include 22 questions) asking about attitude. Gathering data was analyzed by SPSS software. All of the questionnaires were analyzed. About truth telling to early stage cancer patient %88 of patients and %90 physicians were agree and %78 patients and %72 physicians were agree with truth telling to terminal stage cancer patient. Both of physicians and patient were agree with frankness in telling the diagnosis, no effect of patient socioeconomic condition on truth telling and telling the truth immediately after diagnosis. In both group view doctor is the best person for telling the cancer diagnosis. The best place in patients, view is doctor office and in physicians, view is a quiet and undisturbed room. The majority of idea in both groups was giving the complete information to cancer patients about diagnosis, prognosis, treatment and side-effects of treatment.
    Discussion
    Noticing the obtained results in our society culture, the majority of patients regardless of age, sex, marring state level of education, job condition and incoming, and the majority of physicians regardless of age, sex, marring state, having relative with cancer and medical experience had positive attitude about truth telling to patients in different stages of cancer. So it seems it is one of the essentials to tell the truth based on a correct method.
    Keywords: Truth telling, early stage cancer, Terminal stage cancer, Attitude Physicians, Patients
سامانه نویسندگان
  • شیما کیوان
    شیما کیوان
    دانش آموخته ارشد روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال