به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

صادق یوسفی

  • فرانک نجاری، صادق یوسفی*، هومن نامور
    زمینه و هدف

    تفکر انتقادی به عنوان یک هنر تجزیه و تحلیل و ارزیابی تفکر، همراه با بررسی، منجر به اصلاح و بهبود تفکر فرد می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی بر تفکر انتقادی با نقش میانجی بنیان های اخلاقی انجام شد. 

    روش و مواد

    در قالب یک طرح همبستگی از نوع پیش بینی، 404 نفر (دختر و پسر) از جوانان در شرف ازدواج به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کلاین (فرمول 1 به 20) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی - مقیاس خانواده (PSS-FA)، وقایع و تغییرات زندگی خانوادگی جوانان (YA-FILES)، تفکر انتقادی (CTDI)، بنیان های اخلاقی (MFQ-30) بود. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای SPSS19 و Smart-PLS استفاده شد. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد که 19.4 درصد از تغییرات تفکر انتقادی توسط متغیرهای حمایت اجتماعی و تغییرات زندگی توضیح داده می شود (P < 0.001). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی نشان داد که حمایت اجتماعی و تغییرات زندگی از طریق بنیان های اخلاقی به ترتیب 0.005 (0.661) و 0.008- (0.676) اثر غیرمستقیم ندارد (P > 0.05). 

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی خانوادگی بر بنیان های اخلاقی و تفکر انتقادی تاثیرگذار است. بنابراین توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای نوجوانان در شرف ازدواج مفید باشد.

    کلید واژگان: حمایت اجتماعی ادراک شده, تغییرات زندگی خانوادگی, تفکر انتقادی, بنیان های اخلاقی
    Faranak Najari, Sadegh Yousefei *, Homan Namvar
    Background and Objective

    Critical thinking, as an art of analyzing and evaluating thought, leads to the improvement and enhancement of individual thinking through assessment. The present study aimed to investigate the impact of perceived social support and life changes on critical thinking with the mediating role of moral foundations. 

    Methods and Materials:

     In a predictive correlational design, 404 young individuals (both male and female) about to get married were selected through convenience sampling and using Klein's sample size formula (formula 1 to 20). The research instruments included standard questionnaires of Perceived Social Support - Family Scale (PSS-FA), Young Adults Family Inventory of Life Events and Changes (YA-FILES), Critical Thinking Disposition Inventory (CTDI), and Moral Foundations Questionnaire (MFQ-30). Data analysis was conducted using SPSS19 and Smart-PLS software. 

    Findings

    Results indicated that 19.4% of the variations in critical thinking were explained by the variables of social support and life changes (P < 0.001). Additionally, results related to the mediating role of moral foundations showed that social support and life changes, through moral foundations, have no indirect effect on critical thinking, with values of 0.005 (0.661) and -0.008 (0.676) respectively (P > 0.05). 

    Conclusion

    Based on the research findings, it can be concluded that perceived social support and family life changes affect moral foundations and critical thinking. Therefore, paying attention to these mechanisms can be useful in developing effective preventive and therapeutic interventions for adolescents about to get married.

    Keywords: Perceived Social Support, Family Life Changes, Critical Thinking, Moral Foundations
  • فرانک نجاری، صادق یوسفی *، هومن نامور
    هدف

     پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان انجام گرفت.

    روش پژوهش: 

    این طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش متشکل از 500 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990) و مقیاس احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. 

    یافته ها

     یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به جز سبک دلبستگی ایمن ادراک شده بر نوموفوبیا معنادار شدند. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی اصلاح شده نشان می دهد (001/0=P، 626/0 =F) همچنین نتایج حاکی از برازش خوب مدل اندازه گیری با داده هاست؛ و تمامی متغیرهای مشاهده شده دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 بودند. در بخش دیگر نتایج مربوط به مسیرهای مستقیم، سبک های دلبستگی بر احساس تنهایی معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. همچنین یافته ها نشان می دهد سبک های دلبستگی و احساس تنهایی می توانند 54 درصد از تغییرات نوموفوبیا را پیش بینی می کند ضریب تعیین متغیر احساس تنهایی برابر 38 درصد در حد متوسط تا قوی می باشد. 

    نتیجه گیری

     لذا متغییر های سبک های دلبستگی ادراک شده پیش بینی کننده های نوموفوبیا در نوجوانان می باشند

    کلید واژگان: نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر, تفکر انتقادی, بنیان های اخلاقی
    Faranak Nahari, Sadegh Yoosefee *, Hooman Namvar
    Aim

     The present research was conducted with the aim of investigating the effect of the child's attitude towards parents on critical thinking with the mediating role of moral foundations. 

    Method

     in the form of a predictive correlation design, 404 people (girls and boys) from young people about to get married were selected by available sampling method and using Klein's sample size formula (formula 1 to 20). The research tool included standard questionnaires of child's attitude towards father (CAF) and mother (CAM), critical thinking (CTDI), moral foundations (MFQ-30). SPSS19 and Smart-PLS software were used for data analysis. 

    Results

     The results showed that 30.4% of the changes in critical thinking are variables of the child's attitude towards the mother and the child's attitude towards the father (P<0.001). Also, the results related to the mediating role of moral foundations showed that the child's attitude towards parents through moral foundations does not have an indirect effect on critical thinking, respectively -0.005 (p=0.285) and -0.003 (p=0.214) (P > 0.05). 

    Conclusion

     Based on the findings of the research, it can be concluded that the child's attitude towards parents has an effect on the critical thinking of young people. Therefore, paying attention to these mechanisms can be useful in formulating effective preventive and therapeutic interventions for teenagers about to get married.

    Keywords: Child's attitude towards parents, critical thinking, moral foundations
  • هادی خوشاب، صادق یوسفی، اشرف خرمی راد، صدیقه خدابنده *
    زمینه و هدف

     آموزش پرستاران در مورد ارزش‌های معنوی به درک عمیق مشکلات و افزایش کیفیت مراقبت‌ها کمک می‌کند. با این حال، موضوع معنویت در برنامه‌های آموزش پرستاری لحاظ نشده است. هدف از انجام این پژوهش، تاثیر آموزش مراقبت معنوی بر همدلی و تعهد حرفه‌ای پرستاران بود.

    روش‌ها:

     این پژوهش پیش آزمون- پس آزمون بر روی 80 نفر از پرستاران بخش های بیمارستان پاستور بم انجام شد. برنامه آموزش مراقبت معنوی در گروه مداخله به صورت وبینار 2 جلسه ای برگزار گردید. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه‌های استاندارد همدلی جفرسون و پرسشنامه تعهد حرفه‌ای کلایکمن بودند.

    یافته‌ها: 

    نتایج مطالعه اختلاف معنی داری را بین میانگین نمرات تعهد حرفه‌ای قبل 0/32 ± 33/11 و بعد 0/28 ± 65/43 از مداخله و همچنین متغیر همدلی قبل 0/21 ± 53/41 و بعد 0/25 ± 78/83 از مداخله در گروه مداخله نشان داد (0/05>P). این اختلاف در نمرات متغیرهای مذکور قبل و بعد از مداخله در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین بین میانگین نمرات تعهد حرفه ای و نیز همدلی واحدهای مورد پژوهش قبل از مداخله به صورت معنی‌داری اختلاف وجود نداشته (0/05<P)؛ اما بعد از انجام مداخله بین میانگین نمرات تعهد حرفه‌ای و همدلی پرستاران در دو گروه به صورت معنی‌داری اختلاف به وجود آمده (0/05>P) که حاکی از ارتقاء این نمرات به دلیل انجام مداخله می‌باشد.

    نتیجه‌گیری:

     با توجه به تاثیرگذاری آموزش مراقبت معنوی در جهت ارتقای تعهد حرفه ای و همدلی پرستاری، پیشنهاد می شود مراقبت معنوی در محتوای درسی پرستاران گنجانده شود.

    کلید واژگان: مراقبت معنوی, تعهد حرفه ای, همدلی, پرستاران
    Hadi Khoshab, Sadegh Yoosefee, Ashraf khoramirad, Sedigheh Khodabandeh Shahraki *
    Background and Aim

    Educating nurses about spiritual principles and values helps to have a deeper understanding of problems and increases the quality-of-care delivery. However, the issue of spirituality is not included in the educational content. The purpose of this study was to the effect of spiritual care training on the empathy and professional commitment of nurses at Bam University of Medical Sciences.

    Methods

    This was a quasi-experimental study with a two-group pretest-posttest design. The research sample consisted of 80 nurses from different wards of Pasteur Hospital affiliated to Bam University of Medical Sciences were divided into two groups of intervention and control using a simple random sampling. Spiritual care training program in the intervention group was held as a 2-session webinar. The questionnaire used included the Jefferson Standard Empathy Questionnaire, the Kleikman and Henning Professional Commitment Questionnaire, and the Demographic Information Form.

    Results

    The results showed a significant difference between the mean scores of professional commitments before (33.11 ± 0.32) and after (65.43 ± 0.28) the intervention and also the empathy variable before (53.41 ± 0.21) and after (78.83 ± 0.25) of the intervention in the experimental group (P<0.05). This difference was not observed in the scores before and after the intervention in the control group. Also, there was no significant difference between the mean scores of professional commitment and empathy of the subjects before the intervention (P>0.05) while there was a significant difference between the mean scores of professional commitment and empathy of the two groups after the intervention (P<0.05), which indicated that these scores improved due to the intervention.

    Conclusion

    According to the results of this study, it is suggested that the spiritual care training program should be inserted in-service training programs or nurses' curriculum content to promote nursing professional commitment and empathy.

    Keywords: Spiritual Care, Professional Commitment, Empathy, Nurses
  • اشرف خرمی راد، زهرا عابدینی*، هدی احمری طهران، زهره خلجی نیا، ثارالله شجاعی، اکرم حیدری، صادق یوسفی
    زمینه و هدف

    پرستاران از لحاظ حرفه ای و اخلاقی موظف به ارایه مراقبت معنوی، به عنوان بخشی از مراقبت جامع به بیماران هستند مطالعه ی حاضر با هدف تعیین نیازهای آموزشی پرستاران برای ارایه مراقبت معنوی انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه با استفاده از تکنیک دلفی به شکل توصیفی در طی شهریور ماه 1399 تا فروردین 1400[u1]  در دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد. در مرحله نخست،10 نفر از متخصصان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به  یک سوال باز پاسخ جهت تعیین نیازهای آموزشی ارایه مراقبت معنوی پاسخ دادند. پس از جمع اوری نظرات در سه راند، نیازهای دارای ضریب توافق بیش از 51 درصد در قالب پرسشنامه 15 سوالی تهیه و میزان اهمیت گویه ها توسط 144 نفر از پرستاران تعیین گردید. نیازهای دارای نمرات 3 و بالاتر نهایی شدند و  اهداف کلی و رفتاری برای آنها تعیین گردید.

    یافته ها

    نیازهای آموزشی در در راند اول، دوم و سوم به ترتیب، 47،  25 و 15 مورد تعیین گردید و 5 هدف کلی شامل آشنایی با رویکرد کل نگر به انسان و ابعاد سلامت، آشنایی با مفاهیم مراقبت معنوی، آشنایی با نحوه ی اخذ شرح حال معنوی، آشنایی با انواع تشخیص ها و مداخلات معنوی و آشنایی با اصول ارتباط در مراقبت معنوی تعیین شد.

    نتیجه گیری

    از نتایج مطالعه می توان در تدوین کوریکولوم آموزشی مراقبت معنوی و راهنمای عملی ارایه مراقبت معنوی برای پرستاران و سایر گروه های تیم سلامت استفاده کرد.

    کلید واژگان: بررسی نیاز آموزشی, مراقبت پرستاری, معنویت
    Ashraf Khoramirad, Zahra Abedini*, Hoda Ahmaritehran, Zohreh Khalajinia, Sarolah Shojaei, Akram Heidari, Sadegh Yosefi
    Background and Objectives

    Nurses are professionally and ethically obliged to provide spiritual care as part of comprehensive care for patients. The present study was conducted to determine the educational needs of nurses to provide spiritual care.

    Methods

    This study was performed descriptively using the Delphi technique from September 2020 to April 2021 at Qom University of Medical Sciences. In the first stage, 10 specialists were selected by purposive sampling method and answered an open-ended question to determine the educational needs of spiritual care. After collecting opinions in three rounds, the needs with an agreement coefficient of more than 51% were prepared in the form of a 15-item questionnaire and the importance of the items was determined by 144 nurses. Needs with scores of 3 or higher were finalized and general and behavioral goals were set for them.

    Results

    In the first, second, and third rounds, 47, 25, and 15 educational needs were determined, respectively, and five general objectives, including familiarity with the holistic approach to human beings and dimensions of health, familiarity with the concepts of spiritual care, familiarity with how obtaining a spiritual history, familiarity with the types of diagnoses and spiritual interventions, and familiarity with the principles of communication in spiritual care were determined.

    Conclusion

    The results of the study can be used for developing a spiritual curriculum and a practical guide to providing spiritual care for nurses and other groups of the health team.

    Keywords: Needs assessment, Nursing care, Spirituality
  • صادق یوسفی، مرضیه محسنی، حامد شوقی، اعظم بیدرفش، سید علی شفیعی*
    زمینه و هدف

    تقاضای فزاینده مردم و دانشجویان به فناوری رایانه و اینترنت، سبب ایجاد اختلال بهداشت روانی و ارتباطات اجتماعی در آن ها شده است. در این پژوهش به بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم پرداخته شده است.

    روش بررسی

    در این تحقیق صورت توصیفی همبستگی، پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، سلامت عمومی و اعتیاد به اینترنت یانگ، توسط 321 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه علوم پزشکی قم (140نفر آقا و 181 نفر خانم) در سال تحصیلی 1398-1397 تکمیل شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و در دو بخش آمار توصیفی میانگین، تعداد، درصد تعداد و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تک متغیره انجام گرفت.

    یافته ها:

     8/79 درصد دانشجویان، کاربران عادی و 2/ 20 درصد دانشجویان معتاد به اینترنت بودند. با در نظر گرفتن نمره کسب شده از پرسش نامه سلامت عمومی، 1/13 درصد دانشجویان دچار اختلال خفیف بودند و 66 درصد اختلال متوسط و 9/20 درصد اختلال شدید داشتند. ضریب همبستگی پیرسون بین مقیاس ها و سلامت عمومی با اعتیاد به اینترنت، ارتباط معناداری در سطح معناداری 05/0 نشان دادند. در آنالیز رگرسیون خطی، تنها متغیر مدت زمان اتصال به اینترنت در شرایط یکسان از نظر سایر متغیرها توانسته است نمره سلامت عمومی را پیش بینی کند.

    نتیجه گیری: 

    بین سلامت عمومی با اعتیاد به اینترنت ارتباط معناداری وجود دارد. پیشگیری از عوارض و خطرات ناشی از اعتیاد به اینترنت ضروری است و نیاز به برنامه ریزی آموزشی، مشاوره ای و رفتاری بین دانشجویان آسیب پذیر دارد.

    کلید واژگان: اختلال اعتیاد به اینترنت, سلامت عمومی, دانشجویان
    Sadegh Yousefi, Marzieh Mohseni, Hamed Shoghi, Azam Biderafsh, Seyyed Ali Shafiei*
    Background and Objectives

    The increasing demand of people and students for computer technology and the Internet has caused mental health problems and social communication in them. In this study, the relationship between Internet addiction and general health in students of Qom University of Medical Sciences has been investigated.

    Methods

    This descriptive-correlation study was performed on 321 students living in Qom dormitory of medical sciences through demographic, general health (GHQ) and Internet addiction questionnaires. Data analysis was performed using SPSS software in two parts: descriptive statistics, mean, frequency, frequency percentage and inferential statistics of Pearson correlation coefficient and univariate linear regression.

    Results

    79.8% of students were regular users and 20.2% of students were addicted to the Internet and no severe Internet addiction was observed. According to the general health questionnaire, 13.1% of students had mild disorder, 66% had moderate disorder and 20.9% had severe disorder. Pearson correlation coefficient between scales and general health in general with Internet addiction showed a significant and positive relationship at a significant level of 0.05. In linear regression analysis, the only variable is the duration of internet connection under the same conditions in terms of other variables that predict the general health score.

    Conclusion

    There is a significant and positive relationship between public health and Internet addiction. Preventing the complications and dangers of Internet addiction is essential and requires educational, counseling, and behavioral planning among vulnerable students.

    Keywords: Internet Addiction Disorder, Public Health, Students
  • سید علیرضا ذوالفقاری*، مصطفی ایزدی، شایان حجتیان، صادق یوسفی، مهدی سورگی

    در این تحقیق سعی شده است تا الگوی توزیع سرعت، دما و شاخص احساس حرارتی در اتاقی دارای سسیستم تهویه انفرادی جت های هم شار به ازای دو ارتفاع 30 و 160 سانتی متری از کف برای قرارگیری دریچه ورودی و با دو دمای ورودی C°16 و C°24 و همچنین سه زاویه مختلف وزش جت (صفر، 5/22 و 45 درجه) به صورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داد که موارد فوق به طور چشمگیری به جانمایی دریچه ورودی وابسته است. به طوری که با قرارگیری دریچه در ارتفاع 160 سانتی متری، نیم تنه بالایی فرد به شدت تحت تاثیر دریچه قرار می گیرد و بیشینه سرعت در این ناحیه، بسته به تغییر زاویه وزش از صفر تا 45 درجه، می تواند به ترتیب به 5/1 تا 1 متر بر ثانیه برسد و همین امر باعث می شود که نارضایتی ناشی از کوران در نیم تنه بالایی به طور چشمگیری افزایش یابد. این در حالی است که با قرارگیری دریچه در زیر میز و ارتفاع 30 سانتی متری، بیشترین نارضایتی ناشی از کوران در بخش پا و ساق افراد رخ می دهد. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که نارضایتی ناشی از کوران، مهمترین عاملی است که می تواند استفاده از سیستم تهویه انفرادی جت های هم شار را محدود نماید.

    کلید واژگان: سیستم تهویه انفرادی جت های هم شار, آسایش حرارتی, نارضایتی ناشی از کوران, تحقیق آزمایشگاهی
    Alireza Zolfaghari *, M. Izadi, Sh. Hojatian, S. Yoosefi, M. Soorgi

    In this study, the flow pattern, temperature distribution and thermal comfort index have been experimentally investigated in a room with personalized confluent jets ventilation (CJV) system for different diffusers’ heights of 30 and 160cm from the floor and for two inlet temperatures of 16 and 24°C and three different inlet angles of 0, 22.5 and 45 degrees. The results showed that the above cases can be significantly affected by changing in location of inlet diffuser. So that by placing the inlet diffuser at a height of 160 cm, the occupants’ upper body is strongly affected by the flow and the maximum air velocity in this region, depending on the change of inlet flow angle from zero to 45 degrees, can respectively reach about 1.5 to 1 m/s and this causes the draught dissatisfaction in the occupants’ upper body. However, by placing the diffuser under the desk and at a height of 30cm, the most dissatisfaction caused by draught occurs in the legs and feet. Finally, it can be concluded that the draught dissatisfaction is the most important factor that can limit the use of personalized confluent jets ventilation system.

    Keywords: Personalized confluent jets ventilation system, thermal comfort, Dissatisfaction of draught, Experimental Investigation
  • محمد علی جمشیدی، سید فخرالدین حجازی، صادق یوسفی، محمدرضا جهانگیرزاده، عباس مسجدی آرانی، مرضیه کرمخانی، محمد فرهوش
    سابقه و هدف

    در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش‌هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است.

    روش کار

    در این پژوهش که از نوع نیمه‌آزمایشی با پیش‌آزمون-پس‌آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان‌های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه‌های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع‌آوری داده‌های پیش‌آزمون، شرکت‌کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه‌ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس‌آزمون در تمامی گروه‌ها اجرا شد و داده‌ها با استفاده از آزمون‌های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

    یافته‌ها:

    یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به‌صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی ‌شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، موثرتر از امیددرمانی کلاسیک است.

    نتیجه‌گیری:

    بر اساس یافته‌ها، بهره‌گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می‌شود. همچنین، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری‌های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.

    کلید واژگان: بیماری قلبی, کیفیت زندگی, شادکامی, اسلام, امید, درمان
    Mohammad Ali Jamshidi, Seyed Fakhreddin Hejazi, Sadegh Yoosefee, Mohammad Reza Jahangirzade, Abbas Masjedi-Arani, Marzieh Karamkhani, Mohammad Farhoush
    Background and Objective

    In coronary heart disease, patients commonly experience decreased happiness and quality of life. The aim of this study was to investigate the effect of hope therapy with an Islamic approach in comparison with classical hope therapy on increasing happiness and quality of life of the patients with coronary heart disease.

    Methods

    The present study used a quasi-experimental pretest-posttest control group design. 60 patients with coronary heart disease in one of the hospitals in Qom, Iran, were selected by random sampling method. Data collection instruments included questionnaires of hope, happiness, and quality of life (SF-36). After collecting the pre-test data, the participants were divided into three peer groups, with intervention sessions performed in 8 90-minute sessions. The main experimental group received hope therapy with an Islamic approach, the second experimental group received classical hope, and the control group received a stress response package only. After that, the questionnaires were re-administered in all groups. Data were analyzed using Levin, Kolmogorov-Smirnov, and Covariance test. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors.

    Results

    The findings of the present study showed that Islamic and classical hope therapy significantly increased hope, quality of life and happiness in people with coronary heart disease. Also, the results indicated that the method of Islamic hope therapy is more effective in increasing the quality of life and happiness than classical hope therapy in patients with coronary heart disease.

    Conclusion

    Based on the findings, the use of Islamic hope therapy in patients with coronary heart disease is recommended. It is suggested that future studies implement Islamic hope therapy and evaluate its effectiveness in other chronic diseases.

    Keywords: Classical hope therapy, Coronary heart disease patients, Happiness, Islam, Hope, Quality of life
  • سید فخرالدین حجازی، محمدعلی جمشیدی، عباس مسجدی آرانی، صادق یوسفی، مرتضی عبدالجباری، محمد فرهوش*
    سابقه و هدف

    در بیماری عروق کرونر قلب، کاهش عزت نفس و رضایت از زندگی رایج است. هدف پژوهش بررسی اثربخشی امید درمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امید درمانی کلاسیک بر افزایش عزت نفس و رضایت از زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بود.

    روش کار

    در این پژوهش که نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. تعداد 45 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های قم، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های امید، عزت نفس و رضایت از زندگی بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتا تقسیم شدند، جلسات مداخله در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس، دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار22 SPSS- و با استفاده از آزمون های آزمون لوین، کالموگروف - اسمیرنف، و کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امید درمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، رضایت از زندگی و عزت نفس در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی می شود. و همچنین نتایج حاکی از این است که روش امید درمانی اسلامی در افزایش عزت نفس و رضایت از زندگی، موثرتر از امید درمانی کلاسیک است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به نظر می رسد امید درمانی اسلامی بطور موثرتری عزت نفس و رضایت از زندگی بیماران مبتلا به کرونر قلبی را افزایش می دهد. بنابراین بهره گیری از امید درمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی  و سایر بیماری های مزمن مشابه توصیه می گردد.

    کلید واژگان: بیماران عروق کرونر قلب, عزت نفس, رضایت از زندگی, امید درمانی اسلامی, امید درمانی کلاسیک
    Seyedfakhreddin Hejazi, MohammadAli Jamshidi, Abbas Masjedi Arani, Sadegh Yoosefee, Morteza Abdoljabari, Mohammad Farhoush*
    Background and Objectives

    The decreased level of self-esteem and life satisfaction is prevalent among patients with coronary artery disease (CAD). The present study aimed to investigate the effectiveness of an Islamic approach to hope therapy on the promotion of self-esteem and life satisfaction in comparison with its conventional approach in patients with CAD.

    Methods

    The study was conducted in a quasi-experimental control group pretest-posttest design. The participants were 60 patients with CAD selected by convenience sampling method from one of Qom hospitals. Data collection tools included the Self-Esteem Scale, Satisfaction with Life Scale, and Hope State Scale. After collecting pre-test data, participants were divided into three peer groups, and the intervention was performed in eight sessions each lasting for 90-minute. An experimental group was exposed to Islamic hope therapy and the other received conventional hope therapy, while the control group received a stress management package. Finally, all the groups undertook the same posttests and the data obtained were analyzed in SPSS22 software using the Covariance test.

    Results

    Both Islamic and conventional hope therapy increased hope (7, 10.5), life satisfaction )9, 12.8), and self-esteem (7.5, 13.9) of the patients with CAD significantly. Moreover, it was found that Islamic hope therapy was more effective in the enhancement of self-esteem and life satisfaction, compared to conventional hope therapy.

    Conclusion

    Islamic hope therapy outperformed the conventional hope therapy in terms of increasing the self-esteem and life satisfaction of patients with CAD. Therefore, it is recommended to use Islamic hope therapy for patients with CAD and other similar chronic diseases.

    Keywords: Coronary Artery Disease, Conventional Hope Therapy, Islamic Hope Therapy, Life Satisfaction, Self-esteem
  • صادق یوسفی، سروش شریفی مقدم، محمد لطفی، هانیه سادات صادقی، پرنیان عراقی، احمدرضا همتی مقدم*
    زمینه و هدف

    امروزه پایه اصلی تشخیص و درمان در پزشکی، شواهد به دست آمده از تحقیقات است. یکی از جنبش هایی که سعی کرده است این مبنا را محقق سازد، پزشکی مبتنی بر شواهد است. در این مقاله به نقد فلسفی این موضوع پرداخته می شود.

    روش بررسی

    در این مطالعه، مطالب مرتبط با پزشکی مبتنی بر شواهد از کتاب ها و مقالات مرور شد.

    یافته ها:

     بر اساس یافته های ما، طرفداران پزشکی مبتنی بر شواهد دو پیش فرض دارند: 1. پزشکی موجود علمی نیست و باید با استفاده از شواهد، علمی شود. 2. تصمیم گیری های بالینی باید بر شواهد به دست آمده از تحقیقات بالینی مبتنی باشد که معتبرترین آن ها مرورهای نظام مند هستند.

    نتیجه گیری:

     نتایج حاصل از این نوع مطالعات معمولا باعث به وجودآمدن دستورالعمل هایی برای عمل پزشکی می شوند؛ بنابراین، نقدها و چالش های پزشکی مبتنی بر شواهد، حتی اگر تنها راه موجود تا این زمان باشد، باید موردتوجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: پزشکی مبتنی بر شواهد, تشخیص و درمان, دستورالعمل, علم
    Sadegh Yoosefee, Soroush Sharifimoghaddam, Mohammad Lotfi, Hanieh-Sadat Sadeghi, Parnian Eraghi, AhmadReza Hemmati Moghaddam*
    Background and Objectives

    Today, the main basis of diagnosis and treatment in medicine is the obtained evidence from the research. One of the movements that have attempted to establish this basis is evidence-based medicine (EBM). The present review dealt with the philosophical assessment of this subject.

    Methods

    In this study, EBM-related data from books and articles were reviewed. 

    Results

    According to the obtained results of this study, the advocates of EBM have two assumptions. The first one is that medicine as practiced today is not scientific and should become scientific using evidence. The second assumption is that clinical decision-making should be based on the data derived from clinical trials the most reliable of which are systematic reviews.

    Conclusion

    The results of similar EBM-related studies usually lead to the development of guidelines for medical practice. Therefore, the assessments and challenges of EBM should be considered, even if it has been the only way to date.

    Keywords: Diagnosis, treatment, evidence-based medicine, guidelines, diagnosis, Science
  • فریبا دهقانی، جمال سلیمی*، یدالله زارع زاده، محمد آقاعلی، صادق یوسفی، کیوان بلندهمتان
    مقدمه

    اخلاق‌ حرفه‌ای در علوم ‌پزشکی، به عنوان یک حوزه فکری مطالعاتی نوپا است که مستلزم آموزش افکار، عقاید و رفتار تیم پزشکی در مواجهه با اصول و ارزش‌های‌اخلاقی است که به صورت دقیق، مورد ارزیابی قرار گیرند تا آنجا که این اصول و مهارت‌ها نهادینه شوند. این پژوهش با هدف طراحی یک الگوی برنامه‌ درسی اخلاق حرفه‌ای برای دانشجویان علوم ‌پزشکی انجام شد.

    روش‌ها

    پژوهش حاضر به روش ترکیبی در سال 1399، در دو بخش؛ کیفی(طراحی الگو) و بخش کمی (اعتباریابی الگو) انجام شد. تحلیل داده‌های کیفی از طریق مصاحبه با 17نفر از صاحب‌نظران در حوزه آموزش، پژوهش، درمان و اخلاق در علوم ‌پزشکی و اعتباریابی توسط 10نفر از متخصصان برنامه‌ درسی و اخلاق‌ پزشکی دانشگاه‌های مختلف به روش دلفی که با شیوه نمونه‌گیری هدف‌مند انتخاب شدند، با روش تحلیلی و با استفاده از نرم‌افزار اطلس تی‌ای (ATLAS. TI-8) گرفت.

    نتایج

    پس از جمع‌بندی مفاهیم و مقوله‌ها درقالب مولفه‌های برنامه‌ درسی (اهداف، محتوای آموزشی، اجرا یا استراتژی‌های آموزشی و ارزشیابی) در مجموع 150 گزاره مفهومی، 1 مقوله اصلی و 4 مقوله فرعی و 1 زیرمقوله به همراه تحلیل پایانی و گزارش یک الگوی برنامه‌ درسی اخلاق‌ حرفه‌ای برای دانشجویان علوم ‌پزشکی ارایه شد و در نهایت، اعتباریابی الگوی طراحی شده، توسط متخصصان برنامه‌ درسی و اخلاق‌ پزشکی با روش‌دلفی مورد تایید قرار گرفت.

    نتیجه‌گیری

    نتایج نشان می‌دهد تدوین برنامه‌های آموزشی یکسان و مدون اخلاق‌ حرفه‌ای از منابع بالادستی بسیار ضروری است همچنین تبیین محتوای آموزشی اخلاق‌ حرفه‌ای کاربردی و قابل اجرا، آموزش و ارزشیابی مستمر اصول اخلاق‌ حرفه‌ای در همه دوره‌ها و رشته‌های تحصیلی جهت نهادینه کردن اصول اخلاق‌ حرفه‌ای در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان، بسیار لازم است.

    کلید واژگان: الگوی برنامه درسی, اخلاق حرفه ای, علوم پزشکی
    Fariba Dehghani, Jamal Salimi*, Yadolah Zarezadeh, Mohammad Aghaali, Sadegh Yoosefee, Keyvan Boland Hematan
    Introduction

    Professional ethics in the medical sciences is an intellectual field of study that requires educating the medical team about the thoughts, ideas, and behaviors of ethical principles and values that are carefully evaluated until these principles and skills are institutionalized. In so doing, this study endeavored to develop a professional ethics curriculum template for medical students.

    Methods

    This study was conducted using a combination method in the academic year 2020 in two phases like this qualitative (model design) and quantitative (model accreditation). Qualitative data analysis was performed by interviewing 17 members of experts in the field of education, research, treatment, and ethics in medical sciences and accreditation by 10 members of curriculum specialists and Medical ethics of different universities by using Delphi method who were selected by purposive sampling method through Brown and Clark analytical method using Atlas TI.

    Results

    After summarizing the concepts and categories in the form of curriculum components (i.e., objectives, educational content, implementation or educational strategies and evaluation), a total of 150 conceptual propositions, one major category with four subcategories along with a sub-category, final analysis, and report a model of professionalism curriculum was presented for medical sciences students. Finally, the validation of the developed model was done by curriculum and medical ethics experts using Delphi method.

    Conclusion

    The results revealed that the development of uniform and codified professional ethics training programs from upstream sources seems to be essential. It is also necessary to explain the educational content of practical and applicable professional ethics, training and continuous evaluation of the principles of professional ethics in all courses and disciplines to institutionalize the principles of professional ethics in three areas of education, research, and treatment.

    Keywords: Pattern of curriculum, professional Ethics, medical sciences
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال