به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

صفورا غریب زاده:

  • مهناز سنجری، نوشین فهیم فر، فاطمه حاجی ولی زاده، صفورا غریب زاده، کاظم خلجی، زهره حسین زاده، فیروزه حاجی پور، کبری گرگانی، افشین استوار*
    مقدمه

    استیوپروز به دلیل عارضه ی شکستگی یکی از معضلات مهم بهداشتی کشور است. مرکز تحقیقات استیوپروز با بیش از 20 سال سابقه ی فعالیت در این حوزه تلاش می کند تا با ارایه ی مجموعه دستاوردها و فعالیت های این حوزه ضمن معرفی این مرکز تصویری از وضعیت مدیریت و درمان استیوپروز در کشور ارایه دهد.

    روش ها

    در این مطالعه مروری، فعالیت های مرکز تحقیقات استیوپروز در خصوص برنامه ی راهبردی و عملیاتی ارایه شده است. به منظور دستیابی به مستندات، جستجو در پایگاه های رسمی بین المللی و ملی و همچنین گزارشات و اسناد چاپ نشده و غیر رسمی و وب سایت پژوهشگاه علوم غدد و مرکز تحقیقات استیوپروز صورت گرفته است.

    یافته ها

    مرکز تحقیقات استیوپروز براساس برنامه ی راهبردی در سه حوزه ی تحقیقات (مطالعات مبتنی بر جمعیت، مطالعات بالینی، مطالعات علوم پایه و مطالعات نظام سلامت)، فن آوری (فن آوری های تشخیصی، درمانی، مدل های ارایه خدمات) و آموزش (تربیت دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی، آموزش به بیماران، آموزش عمومی، و آموزش ارایه دهندگان خدمت)، فعالیت می نماید.

    نتیجه گیری

    مرکز تحقیقات استیوپروز پژوهشگاه علوم غدد دانشگاه علوم پزشکی تهران، به عنوان تنها مرکز تحقیقات تخصصی استیوپروز در سطح ملی شناخته شده است. این مرکز تلاش دارد با تکیه بر برنامه ی راهبردی و برنامه ی عملیاتی مدون ماموریت اصلی خود را که فراهم آوردن شواهد لازم برای تصمیم گیری در حوزه ی تخصصی استیوپروز است به خوبی انجام دهد.

    کلید واژگان: استئوپروز, مرکز تحقیقات استئوپروز, پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم
    Mahnaz Sanjari, Noushin Fahimfar, Fatemeh Hajivalizadeh, Safora Gharibzadeh, Kazem Khalaji, Zohreh Hosseinzadeh, Firozeh Hajipour, Kobra Gorgani, Afshin Ostovar*
    Background

    Osteoporosis is one of the most important health problems in the country due to fracture. Osteoporosis Research Center with more than 20 years of experience in this field tries to present achievements and activities of the management and treatment of osteoporosis in the country while introducing this center. This review aims to overview the osteoporosis research center activities on osteoporosis.

    Methods

    In these conventional review national and international databases were investigated on osteoporosis without any restriction on time and language. Also, other activities that are not reflected in the papers were obtained from the professional website and official reports.

    Results

    According to the strategic plan of the osteoporosis research center, the achievements of this center provided in in three areas of research (population-based studies, clinical studies, basic science studies and health system studies), technology (diagnostic, therapeutic technologies, service delivery models) and education (training students at different levels of education). Supplementary, patient education, general education, and service provider training).

    Conclusion

    Osteoporosis Research Center is recognized as the only specialized research center in the field of osteoporosis in the country. The center is trying to improve its position as a regional center in the field of osteoporosis by relying on its strategic and operational plan, in addition to maintaining its current position.

    Keywords: Osteoporosis, Osteoporosis Research Center, Endocrinology, and Metabolism Research Institute
  • فرزانه شیخ الاسلامی*، صفورا غریب زاده، احسان مصطفوی، نرگس میاندهی، فرزانه احمدنژاد، سعید جدیری اسلامی، جواد واعظ، علی مرادی
    زمینه و هدف

    ارزیابی ایمنی زایی واکسن هاری با یک روش ارزان، سریع، دارای دقت بالا و سازگار با ارزش های اخلاقی بسیار مهم است، بنابراین پژوهشگران به ارایه روش های گوناگونی از جمله انتشار یک طرفه شعاعی، روش آزمایشگاهی ارایه شده توسط انستیتوی سلامت ملی آمریکا پرداخته اند. مطالعه حاضر با هدف جایگزینی یک روش برون تنی سازگار با معیارهای اخلاق پزشکی به جای روش درون تنی انجام شد. با پذیرش این نکته که ایمنی زایی واکسن هاری، وابسته به مقدار آنتی ژن گلیکوپروتیینی موجود در آن است و این که آنتی بادی مونوکلونال تا خوردگی صحیح گلیکوپروتیین ویروس هاری را تشخیص می دهد، مقدار جزو گلیکوپروتیینی می تواند نشان دهنده مقدار ایمنی زا بودن واکسن باشد.

    روش بررسی

    این مطالعه کاربردی از شهریور 1395 تا شهریور 1397 در آزمایشگاه مرکز همکاری های سازمان بهداشت جهانی برای رفرانس و تحقیقات هاری انستیتو پاستور ایران در تهران انجام گرفت. ما برای تعیین مقدارگلیکوپروتیین ویروسی در واکسن های مختلف هاری یک الایزای ایمنی-تسخیری (Immune-capture enzyme-linked immunosorbent assay, ELISA) طراحی کردیم.

    یافته ها: 

    در منحنی استاندارد شیب خط برابر (0/0013R2=0/98 (P= محاسبه شد. در واکسن های انسانی میانگین بین 7/366-5/554 (انحراف معیار 0/1039-0/0463 به ترتیب) و ضریب تغییرات 2/436-0/778 و در واکسن های حیوانی میانگین 5/993-2/293 (انحراف معیارها 0/2724-0/0041) و ضریب تغییرات 4/546-0/182 تعیین گردید. برای واکسن حیوانی ضریب همبستگی پیرسون 0/99 و برای واکسن انسانی این ضریب 0/95 به دست آمد. همچنین ضریب همبستگی توافقی برای واکسن حیوانی 0/98 و برای واکسن انسانی 0/98 بود که نشان دهنده وجود توافق متوسط رو به بالا در نمونه های واکسن های انسانی و حیوانی است.

    نتیجه گیری:

     کیت الایزای طراحی شده دارای تکرارپذیری، دقت بینابینی و استواری مناسبی برای سنجش میزان گلیکوپروتیینی واکسن هاری بود که ارتباط مستقیمی با ایمنی زایی واکسن داشت.

    کلید واژگان: الایزا, انستیتوی سلامت ملی آمریکا, گلیکوپروتیین ویروس هاری, قدرت ایمنی زایی واکسن
    Farzaneh Sheikholeslami*, Safoora Gharibzadeh, Nargess Miyandehi, Farzaneh Ahmadnejad, Saeed Godeyri Eslami, Javad Vaez, Ali Moradi
    Background

    Potency evaluation of rabies vaccine is a cheap, fast, high precision and consistent with ethical values is critical, so researchers have modified a variety of methods such as: National Institute of Health (NIH) method, Single Radial Immunodiffusion (SRID) and so on. The purpose of the present study was to replace an in vitro method consistent with medical ethics criteria instead of an in vivo method. By recognizing that the potency of the rabies vaccine depends on the amount of glycoprotein antigen content and the monoclonal antibody detect the correct folding of antigen of the rabies virus, then the glycoprotein content could be represent of vaccine potency.

    Methods

    In this study, we designed an immune-capture enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) with three antibodies (capture, primary and secondary) to determine the existent amount of viral glycoprotein in different rabies vaccines, and compared the results at the same time with measuring potency of those vaccines using the NIH method. This applied study was conducted from September 2016 to September 2018 at the Research Laboratory of the World Health Organization Collaborating Center for reference and research on rabies at the Pasteur Institute of Iran in Tehran.

    Results

    The slope of the standard line was calculated to R2=0.98 (P=0.0013). In the humans’ vaccines, the mean lied between 5.554-7.336 (SD=0.0463-0.1039) and the coefficient of variation was 0.778-2.436 (SD=0.0041-0.2724), at the same time in the animals’ vaccines the mean were 2.293-5.993 (SD=0.0041-0.2724) and the coefficient of variation was calculated 0.182-4.546. For animal vaccines the Pearson correlation coefficient is 0.99 and for the human vaccines this coefficient was 0.95. Also, the concordance correlation coefficient for animal vaccines was 0.98 and for human vaccines is 0.95, indicating a moderate to high concordance in both animals and humans vaccines.

    Conclusion

    The designed Immuno-capture ELISA kit had a proper acceptance criterion, intermediate precision, good linearity and robustness for measuring the glycoprotein level of the vaccine, which was directly related to the vaccine potency.

    Keywords: enzyme-linked immunosorbent assay, National Institutes of Health (U.S.), rabies virus glycoprotein, vaccine potency
  • Zeinab Shayeghian, Parisa Amiri*, Elnaz Hajati, Safoora Gharibzadeh
    Background

    Diabetes is a complex and chronic disease, i.e. associated with patients’ lifestyle and affects their quality of life. The present study examined the role of alexithymia on the relationship between social support, health-related quality of life, and glycated hemoglobin in patients with type 2 diabetes. 

    Methods

    This was an analytical cross-sectional study. The study participants consisted of 100 (60% females) type 2 diabetic out-patients visiting the Labbafinejad Hospital in Tehran City, Iran, between February 2013 and January 2014. Measures of data collection included the multidimensional scale of perceived social support, the diabetes-related quality of life, and alexithymia Scale. 

    Results

    The results of two hierarchical linear regression analyses indicated that alexithymia moderated the relationship between perceived social support, quality of life, alexithymia scale, and HbA1c in patients. To evaluate the moderating role, two hierarchical multiple regression analyses were calculated. The obtained results suggested that alexithymia moderates the relationship between social support, health-related quality of life, and glycated hemoglobin in patients with type 2 diabetes (P>0.001). 

    Conclusion

    The study findings contribute to a better understanding of effective psychosocial factors in the quality of life and HbA1c among patients with diabetes. Therefore, developing psychological interventions is essential for these patients.

    Keywords: Alexithymia_Social support_Health_Type 2 diabetes
  • شهناز ریماز *، محمد ابراهیمی کلان، صفورا غریب زاده:، مریم چهره گشا، سمیرا وصالی آذر شربیانی، الهام زندیان، مریم دستورپور، عبدالحلیم رجبی
    مقدمه
    زندانی بودن زنان می تواند مشکلات روانی مهمی از جمله استرس و افسردگی بر روی این گروه آسیب پذیر جامعه داشته باشد. هدف از این مطالعه تعیین سلامت روان و عوامل موثر بر آن در زنان زندانی در یکی از زندان ها ایران درسال1390 می باشد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی بر روی 120 زندانی زن، به مدت 10 ماه طی نمونه گیری در دسترس و به صورت مصاحبه ای انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه نجش سلامت روان (GHQ28) بود. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و هم چنین آنالیز رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 6/9± 8/32سال بود. تجزیه و تحلیل مربوط به حیطه ها چهار گانه پرسشنامه سلامت روان نشان داد که بیشترین نمره میانگین متعلق به حیطه اضطراب و بی خوابی (9/5±2/10) و کمترین متعلق به حیطه افسردگی (4/5±1/7) بود. نتایج مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وجود بیماری فعلی و سرپرست خانوار بودن به ترتیب با حیطه های علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی و کارکرد اجتماعی، ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    بیش از یک چهارم از زنان زندانی دارای سلامت روان متوسط و ضعیفی بودند و عوامل مختلفی بر روی سلامت روان آنان تاثیرگذار بود، بنابراین ضروری است به تمامی مولفه های اثرگذار بر زندگی زنان زندانی توجه خاص شود. اما قبل از به کارگیری هر گونه برنامه های مداخله ای جهت بهبود وضعیت سلامت روان این گروه از زنان، لزوم توجه به تحصیلات، وضعیت اشتغال و سرپرست خانوار بودن آنان می تواند در روند ارتقاء و یا نزول وضعیت سلامت روان این زنان اثرگذار باشد.
    کلید واژگان: سلامت روان, زنان زندانی, GHQ, 28
    Shahnaz Rimaz *, Mohammad Ebrahimi, Kalan, Safora Gharibzadeh, Maryam Chehrehgosha, Samera Vasali, Elham Zandian, Maryam Dastoorpoor, Abdolhalim Rajabi
    Background And Objectives
    Female prisoners considered as a vulnerable group in society which label of prison lead to destructive effect on mental health of these groups. Also crime of these women in most situations has light condemnation for their but prevalence of mental health problem related to these women was very high, so the aim of the study was evaluation of effective factors on mental health in a women prisoners in Iran, 2011-2012.
    Methods
    In this cross- sectional study, 120 female prisoners participated via convenience sampling. Data was collected by demographic and mental health questionnaire (GHQ-28) and then analyzed by SPSS software version 20. To describe data used from mean, standard deviation and frequency, subsequent, multiple linear regression for statistical test applied.
    Results
    The mean age of participants was 32.8±9.6 years. Analysis of related to the domain mental health questionnaire showed that the highest average scores in the domain of anxiety and insomnia (10.2±5.9) and the lowest average in the domain of depression(7.1±5.4). Based on regression analysis, occupation variable on physical symptom domain (P=0/025), education and recent disease on anxiety and insomnia domain, breadwinner of person on social action and education variable on mental health were statistically effected.
    Conclusion
    Over a quarter of women in prison has mental health been middle and poor. Several factors affected the mental health of women prisoners, which should be consideration to all factors affecting the lives of women prisoners are essential. But before applying any intervention programs to improve mental health this group of women, paying attention to education, employment status and household head that can In the process of improving or decline women's mental health status affected.
    Keywords: Mental Health, Female prisoners, GHQ, 28
  • پریسا امیری، محمود عباسی، صفورا غریب زاده، محمد اصغری جعفرآبادی، نجمه حمزوی زرقانی، فریدون عزیزی
    مقدمه
    علیرغم پژوهش های بسیاری که در مورد سلامت معنوی در طول دهه های گذشته انجام شده، فقدان ارائه ی تعریفی جامع و قابل قبول از آن مشاهده می گردد. سنجش سلامت معنوی در جمعیت ایرانی در گام نخست نیازمند ارائه ی تعریفی از سلامت معنوی است که منطبق با ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی جامعه ی ما باشد لذا طراحی و آزمون ابزاری که بتواند سازه های مفهومی تعریف ارائه شده را بسنجد از جمله ضروریات این حوزه محسوب می گردد. مطالعه ی حاضر یکی از اولین مطالعاتی است که با هدف تبیین مفهوم سلامت معنوی و سپس طراحی و آزمون پرسشنامه ی جامع سلامت معنوی در جمعیت ایرانی صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه متدلوژیک و مقطعی پرسشنامه ی سنجش سلامت معنوی در جامعه ی ایرانی، با 69 گویه ی اولیه، مستخرج از منابع و متون معتبر اسلامی و تایید شده از سوی گروه سلامت معنوی فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران در سه حیطه ی بینش، گرایش و رفتار طراحی شد. در مجموع 506 نفر (64% زن)، از افراد20 ساله و بالاتر ساکن در منطقه 13 شهر تهران، در فرآیند روانسنجی پرسشنامه شرکت کردند. جهت سنجش پایایی از روش های آزمون- بازآزمون و سنجش هماهنگی درونی استفاده شد. روایی صوری، محتوا و سازه ی پرسشنامه ارزیابی گردید.
    نتایج
    در مجموع 48 گویه از سوی متخصصین و همچنین جامعه ی مخاطب، ضروری، مرتبط و قابل فهم تشخیص داده شدند. روایی محتوا از سوی متخصصین تایید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، وجود مدل 6 عاملی را در ساختار گویه های تدوین شده نشان داد و مدل بهینه در قالب دو مولفه ی 1) شناختی/ عاطفی و 2) رفتاری تبیین شد. برازش مدل استخراج شده توسط تحلیل عاملی تاییدی در سطح مطلوب تایید شد. هماهنگی درونی در سازه ها و تمامی زیر سازه های پرسشنامه مطلوب بود (آلفای کرونباخ بیش از 7/0). نتایج حاصل از آزمون- بازآزمون در تمامی سازه ها و زیرسازه ها پایایی پرسشنامه را تایید نمود.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده از مطالعه ی اولیه، نشانگر روایی و پایایی مطلوب پرسشنامه ی جامع سنجش سلامت معنوی در یک جامعه ی شهری ایرانی است. مطالعات تکمیلی جهت سنجش سلامت معنوی در جمعیت ها و مناطق مختلف کشور توصیه می گردد.
    کلید واژگان: سلامت معنوی, پرسشنامه, روایی, پایایی, اسلام, ایران
    P.Amiri, M.Abbasi, S.Gharibzadeh, M.Asghari Jafarabadi, N.Hamzavi Zarghani, F.Azizi
    Introduction
    Despite the considerable research documented regarding spiritual health through the last decades, there is still the lack of a comprehensive and acceptable definition for the term. Measuring spiritual health in Iranian populations initially requires a definition of spiritual health that meets the cultural, social and religious norms of our society. Hence designation and evaluation of an appropriate questionnaire to measure its conceptual constructs is essential. As one of the first efforts, this study aimed to explore the concept of spiritual health and to design and assess a comprehensive spiritual health questionnaire in an Iranian population.
    Methods
    In this methodological cross-sectional study, a spiritual health questionnaire was developed based on three constructs, including “insight”, “tendency” and “behaviors” based on a review of Islamic literature approved by the spiritual health department of academy of medical sciences Islamic republic of Iran. Overall 506 individuals)64% females), aged ≥ 20 years, participated in the psychometric assessment process, were recruited from among residents of district 13 of Tehran. Test-retest reliability and internal consistency were used to assess reliability. Face, content and construct validity were examined.
    Results
    Forty-eight items were perceived as essential, relevant and comprehendible by both the experts and the community. Content validity was confirmed by a panel of experts. Exploratory factor analysis suggested a six-factor model in the structure of developed items, which was optimized in a two factor model that encompassed 1) cognitive/emotional and 2) behavioral constructs. The results of the confirmatory factor analysis indicated acceptable fits for the proposed models. The internal consistency, as measured by Cronbach’s alpha coefficients, exceeded the minimum reliability standard of 0.70 for all scales and subscales, all of which demonstrated satisfactory test-retest reliability over two weeks.
    Conclusion
    Our results provide initial evidence that the much needed questionnaire developed is a valid and reliable instrument for measuring spiritual health in this urban Iranian population. Further research is suggested for different populations and regions in Iran.
    Keywords: Spiritual health, Questionnaire, Validity, Reliability, Muslims, Iran
  • پریسا امیری، عطیه آموزگار، صفورا غریب زاده، الهام کاظمیان، فهیمه رمضانی تهرانی5، فریدون عزیزی*
    سابقه و هدف
    آگاهی از عوامل موثر در انتخاب روش های پیشگیری از بارداری می تواند جهت برنامه ریزی های مناسب در زمینه تعادل درنرخ موالید و ارائه خدمات تنظیم خانواده به صورت سازمان یافته مورد استفاده قرار گیرد. هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل جمعیت شناختی، رفتاری و باروری تاثیرگذار در انتخاب روش های پیشگیری از بارداری در زنان تهرانی بود.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بود که بر روی 2551 زن انجام گرفت که این افراد بر اساس نوع روش پیشگیری از بارداری به 5 گروه تقسیم شدند که شامل روش های هورمونی، مکانیکی، طبیعی، دائمی و مخلوطی از روش های پیشگیری از بارداری بود. اطلاعات جمعیت شناختی، رفتاری و باروری نمونه های تحت بررسی از بانک داده های مطالعه قند و لیپید تهران به دست آمد.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد شرکت کننده 39.4±10.5 سال بود. روش های هورمونی (0/66 درصد) و طبیعی (37/12 درصد) به ترتیب کمترین و بیشترین روش های پیشگیری از بارداری بودند. با افزایش سن شانس استفاده از روش های هورمونی(0/96=OR)، مکانیکی (0/97=OR) و روش های ترکیبی(0/91=OR) کاهش یافت. در مقایسه با زنان با تحصیلات بالاتر، زنانی که که دارای تحصیلات متوسطه و فوق دیپلم(2/08=OR) بودند با احتمال بیشتری از روش های دائمی استفاده کرده بودند. زنانی که دارای 5-3 فرزند بودند، تمایل بیشتری به استفاده از روش های دائمی داشتند. سابقه سقط جنین احتمال انتخاب روش های هورمونی را کاهش می داد (0/60=OR).
    نتیجه گیری
    بین سن، تحصیلات،تعداد بارداری، تعداد فرزندان، سابقه سقط و مصرف سیگار با الگوی انتخاب روش پیشگیری از بارداری در زنان تهرانی ارتباط دیده شد. به نظر می رسد نتایج می تواند برای برنامه ریزی های موفق در زمینه تنظیم خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: تعیین کننده های جمعیت شناختی, رفتاری, باروری, روش های پیشگیری از بارداری
    Parisa Amiri, Atieh Amouzegar, Safoora Gharibzadeh, Elham Kazemian, Fahimeh Ramezani Tehrani, Fereidoun Azizi *
    Background
    providers and policy makers to identify programs and plan capable to balance birth could use Information about women’s beliefs and preferences regarding their choice of birth control methods. The aim of the current study is to investigate socio-behavioral and reproductive factors influencing the choice of contraceptive methods among a large number of Tehranian women.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was conducted on 2551 women divided into five groups according to their birth control methods, which included: hormonal, mechanical, natural, permanent and mixed methods of contraception. All socio-demographic, behavioral and reproductive data were extracted from the Tehran Lipid and Glucose Study data bank.
    Results
    The mean age of subjects was 39.4±10.5 Hormonal(0.66%) and natural (37.12%) methods were the least and most popular methods among participants, respectively. The odds of hormonal (OR: 0.96; 95%CI: 0.94-0.98), mechanical (OR: 0.97) and mixed methods (OR: 0.91) declined with increasing age. Compared with higher educated women, participants with secondary school (OR: 2.08) education were more likely to use permanent methods. Women with 3-5 living children had more tendencies to use permanent contraception. The past history of abortion decreased the odds of choosing hormonal methods of contraception(OR: 0.60).
    Conclusion
    Age, education, parity, number of living children, abortion and smoking are associated with choice of contraceptive methods among Tehranian women and these information could be used for family planning.
    Keywords: Socio, behavioral determinants, Reproductive, Contraception
  • راضیه محمدجعفری *، مهین نجفیان، الهام وهابی، صفورا غریب زاده
    پیش زمینه و هدف
    زایمان زودرس علت حداقل دو سوم موارد مرگ و میر نوزادان می باشد. دهانه رحم نقش مهمی در نگهداری جنین و جلوگیری از زایمان زودرس دارد. اندازه طول دهانه رحم با بروز زایمان زودرس ارتباط معکوس دارد. امروزه سونوگرافی از راه واژن یکی از راه های مهم در تشخیص نارسایی دهانه ی رحم و زایمان زودرس می باشد.این تحقیق با هدف بررسی رابطه ی زایمان زودرس و اندازه ی طول دهانه ی رحم در سونوگرافی از راه واژن طراحی گردید.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه آینده نگر کوهورت(هم گروهی)، 76 نفر از زنان با سن حاملگی 24-16 هفته که به درمانگاه بیمارستان های آموزشی امام خمینی(ره) و رازی اهواز مراجعه کردند، پس از اندازه گیری طول دهانه رحم توسط سونوگرافی از راه واژن، در دو گروه طول دهانه رحم بین 26 تا 30 میلی متر(36 نفر) و گروه طول دهانه رحم بین 30 تا 35 میلی متر(40 نفر) به صورت آینده نگر تا زایمان مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان بروز زایمان زودرس در گروه اول 38درصد و در گروه دوم 5درصد به دست آمد.در تحلیل چند متغیر از بین متغیر های: طول دهانه رحم، شغل، تحصیلات، تعداد حاملگی، تعداد زایمان و سن، تنها طول دهانه رحم با زایمان زودرس ارتباط معنی داری داشت(p<0.01).
    نتیجه گیری
    زایمان زودرس تحت تاثیر عوامل مکانیکی و بیوشیمی است. زنانی که طی هفته 24 –16 بارداری از طول دهانه رحم کوتاه تر از 30 میلی متر برخوردارند خطر بیشتری برای زایمان زودرس دارند (p<0.01).
    کلید واژگان: زایمان زودرس, طول دهانه رحم, سونوگرافی از راه واژن
    Dr Razeyeh Mohamadjafari *, Dr Mahhin Najafian, Elham Vahaby, Safoora Gharibzadeh
    Background and Aims
    At least two third of neonatal morbidity and mortality are due to preterm labor. Transvaginalultrasonography has an important role in diagnosis of cervical incompetency and prediction of preterm labor. T he aim of this study was to determine the value of ultrasonographically measured cervical length between 16-24 weeks gestation in the prediction of spontaneous preterm delivery.
    Materials and Methods
    A prospective cohort study examined cervical length by transvaginal ultrasonography between 16-24 weeks gestation. A total of 75 women who referred to prenatal clinic of imam Khomeini and Razi educational hospitals in Ahvaz and met inclusion criteria after measuring cervical length (c l) by transvaginal ultrasonography (TVS). They included two groups (36 cases with c l =26-30 m and 40 cases with cl=30-35mm. Then they followed until delivery.
    Results
    The incidence of preterm labor in c l=26-30 mm was 38% and in group with c l=30-35 mm was 50%. Respectively, in the multivariate analysis, age, parity, job, education, and cl. There was a statistically sign ificant relation between cl and preterm birth. (p<0.01)
    Conclusion
    Mechanical and chemical factors can effect on the cl and cause preterm labor. A short cervix seen on 16-24 weeks gestation was a strong predictor of preterm birth.
    Keywords: Preterm birth, Cervical length, Transvaginal ultrasonography
  • زهرا پنجعلی، سید ابوالفضل ذاکریان*، رضوان عابدینلو، صفورا غریب زاده، هادی احسنی، احسان رضایی
    مقدمه
    اختلالات اسکلتی عضلانی شایع ترین عارضه ناشی از کار می باشد. حمل دستی بار (MMH) یکی از علل ارگونومیکی است که منجر به ایجاد این نوع اختلالات می شود و این امر یکی از دلایل مهم برای بروز کمردرد می باشد. حمل دستی نا ایمن بار منجر به ایجاد آن دسته از اختلالات اسکلتی عضلانی می شود که شامل آسیب های فیزیکی حاد و نیز ایجاد استرین هایی در نواحی کمر، شانه ها و بازو ها می باشد. جامعه جراحان ارتوپد آمریکا، مشکلات کمر را پر هزینه ترین مشکل پزشکی جامعه خوانده اند. در این میان شمار قابل ملاحظه ای از مشکلات کمر مربوط به محیط کار می باشد.
    روش کار
    با توجه به این که کمتر مطالعه ای با رویکرد مقایسه ای استانداردهای داخلی و خارجی در این زمینه در ایران انجام گرفته است، این مطالعه با هدف مقایسه روش های داخلی و روش های معتبر جهانی انجام پذیرفت. این مطالعه از نوع موردی مقطعی بوده و با هدف ارزیابی مقایسه ای آیین نامه حمل دستی بار در ایران و معادله حمل بار سازمان نایوش و MAC در یکی از صنایع ریخته گری تهران در سال 1391 انجام پذیرفت.
    یافته ها
    جامعه هدف، کارگران مرد صنعت مورد مطالعه بودند که به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با کمک کاربرگ MAC، معادله نایوش و آیین نامه ایران انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار Stata صورت پذیرفت و سطح معناداری 0.05 مورد نظر قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دادند توافق معناداری بین روش آیین نامه ایران و MAC وجود دارد و این توافق در مورد معادله سازمان نایوش و آیین نامه ایران نیز وجود دارد. با این حال رابطه معنا داری بین معادله نایوش و روش MAC به دست نیامده است.
    کلید واژگان: معادله نایوش, MAC, آیین نامه حمل دستی بار در ایران, صنعت ریخته گری
    Introduction
    Musculoskeletal disorders are the most prevalent problem in the workplace. Unsafe manual material handling is amongst important causes of such disorders. Unsafe manual material handling can result in different musculoskeletal disorders such as acute physical injuries and increase of strain in back، shoulders and arms. United state society of orthopedic surgeons ranked back pain as the most costly disorder، which workplaces are considered to be responsible for most of them. Few studies compare related national and non-national standards in Iran. Therefore، the aim of the present study was to compare Iranian manual material handling regulation، NIOSH equation and MAC method in one of metal casting industries in Tehran، 2001.
    Material And Method
    In this cross-sectional study، participants were randomly selected among men workers، working in industry. Data collection was done using MAC data sheet، NIOSH equation and Iranian MMH regulation. Data were Analyzed using stata software and P-value of 0. 05 or less was considered significant.
    Result
    Results showed an acceptable agreement between Iranian regulation and MAC method as well as Iranian regulation and NIOSH equation. However، no acceptable agreement was observed between MAC method and NIOSH equation.
    Keywords: NIOSH equation, MAC method, Iran act of manual material handling, metal casting industry
  • صفورا غریب زاده، حسین محجوب، عباس مقیم بیگی، غلامحسین صدری
    مقدمه
    هدف این مطالعه نقشه بندی بیماری فلج شل حاد در استان های مختلف ایران با استفاده از توزیع های آمیخته می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه اطلاعات موارد جدید بیماری فلج شل حاد ارایه شده توسط مرکز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت و درمان در سال 1385، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مدل آمیخته پواسن جهت پیدا کردن تعداد گروه های خطر مورد استفاده قرار گرفته است. تعداد مؤلفه ها و پارامترهای هر یک از مؤلفه ها با استفاده از روش ماکزیمم درست نمایی ناپارامتری با استفاده از نرم افزار C.A.MAN برآورد شده است. جهت انتساب هر یک از استان ها به مؤلفه مورد نظر از قضیه بیز و برنامه نوشته شده در محیط نرم افزار R2.8.0 استفاده شده است. نتایج با استفاده از نرم افزار ArcGis9.2 روی نقشه نشان داده شده است.
    یافته ها
    یافته ها نشان می دهد میزان بروز بیماری فلج شل حاد با چهار رده به طور مناسب دسته بندی می شود که هر رده دارای ریسک ابتلاء و احتمال خاص خود می باشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد می توان با استفاده از روش مدل های آمیخته نقشه بندی بیماری فلج شل حاد را در ایران به طور مناسب مورد ارزیابی قرار داد.
    کلید واژگان: نقشه بندی بیماری ها, مدل های آمیخته, ایران
    Gharibzadeh S., Mahjub H., Moghimbeigi A., Sadri Gh
    Introduction
    The aim of this study is to map acute flaccid paralysis in the provinces of Iran, using mixture distributions.
    Methods
    In this study, information about the new cases of acute flaccid paralysis which were provided by Management Center of Ministry of Health and Medical Education in 1385 (2006) were analyzed. Poisson Mixture distribution was used to find out the number of at risk groups. Number of components and parameters of each component were found by nonparametric maximum likelihood method using the C.A.MAN software. Bayes’ theorem and programs which are written in the R2.8.0 software were used to assign each province to a parameter. Finally the results were shown on the map using ArcGis9.2.
    Results
    The results show that the incidence of acute flaccid paralysis can be classified into four categories, each having their own specific risk and probability.
    Conclusion
    This study showed that Mixture models can be used to accurately map acute flaccid paralysis in Iran.
سامانه نویسندگان
  • دکتر صفورا غریب زاده
    دکتر صفورا غریب زاده

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال