به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عباس صاحبقدم لطفی

  • محمد حاجی ابوالحسنی*، عباس صاحبقدم لطفی

    ترکیبات ارگانوفسفره نظیردیازینون بدلیل ویژگیهای منحصربفردخود بطوروسیعی بعنوان آفت کش وحشره کش درکشاورزی مورداستفاده قرارمی گیرند. آنزیم ارگانوفسفات هیدرولاز (OPH) بطور موثری طیف وسیعی از ترکیبات استری ارگانوفسفاتهارا هیدرولیز می نماید. دراین تحقیق با استفاده ازدو تکنیک غنی سازی محیط کشت و حداکثرتکرار دررقت سازی، میکروارگانیسم تجزیه کننده دیازینون از نمونه های تیمار شده بادیازینون (مزارع شالیکاری)، جداسازی وباانجام تستهای مورفولوژیکی وبیوشیمیایی شناسایی شد.سپس آنزیم ازسویه باکتریایی استخراج و بترتیب بااستفاده ازرسوب دهی باسولفات آمونیوم وکروماتوگرافی تعویض یونی تخلیص گردید. خلوص آنزیم بااستفاده ازالکتروفورز SDS-PAGE تایید ووزن مولکولی آن نیز توسط مارکرپروتیینی مشخص وخواص کینتیکی آن بررسی گردید.بااستفاده ازتکنیک غنی سازی محیط کشت و افزایش عامل تجزیه زیستی نمونه های تیمارشده بادیازینون، زمان هیدرولیز آنزیمی باکاهش قابل توجهی به کمتراز10ساعت تقلیل یافت. متابولیت اصلی حاصل ازهیدرولیزآنزیمی دیازینون،-2 ایزو پروپیل-6 متیل-4-هیدروکسی پیریمیدین (IMHP) بااستفاده ازدوتکنیک کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) و اسپکتروفتومتری شناسایی گردید. IMHP درمقایسه بادیازینونسمیت کمتری دارد. آنزیم OPH به میزان 48/57 مرتبه، بافعالیت ویژه 44/16 واحددر میلیگرم پروتیین ازمحلول عصاره آنزیمی وبازده4/11درصد ووزن مولکولی تقریبیKD40خالص سازی شد. دما وpH بهینه برای ماکزیمم فعالیت آنزیم بترتیب برابر C 37 و 5/8 بود. علاوه براین غلظت سوبسترا تاM05/0 ویونهای فلزیCa+2, Co+2 به ترتیب 119و106درصد تاثیر مثبت برفعالیت آنزیم داشتند. پارامترهای ثابت میکاییلیس (Km) وحداکثر سرعت آنزیم (Vmax) برای دیازینون بعنوان سوبسترای واکنش بترتیب برابربا Mµ2/434 و Mµ3/107 دردقیقه محاسبه گردید. نتیجه اینکه آنزیم OPH بافعالیت تدریجی و موثر خود علاوه بر سم زدایی، می تواند نقشی کلیدی درآزادسازی فسفات برای تولیدکودزیستی ایفاءکند.

    کلید واژگان: آنزیم ارگانوفسفات هیدرولاز, دیازینون, -2 ایزوپروپیل-6 متیل-4-هیدروکسی پیریمیدین (IMHP), هیدرولیز آنزیمی}
    Mohammad Haji Abolhasani *, Abbas Sahebghadam Lotfi

    Organophosphorus compounds, are widely used as pesticides in agriculture. Organophosphate Hydrolase (OPH) enzyme hydrolyses a wide variety of organophosphate esters. In the present study, by using both enrichment culture and maximum dilution frequency techniques, the diazinon degradation bacteria was isolated from treated samples and was identified by morphological and biochemical tests. The enzyme was extracted from its bacterial strain and then purified using ammonium sulfate and ion exchange chromatography. The purity of the enzyme was confirmed by electrophoresis (SDS-PAGE), then its molecular weight was determined by specific marker proteins and its kinetic properties was evaluated.Using enrichment culture technique and the increasing factor of the biodegradability diazinon, enzymatic hydrolysis time decreased significantly with less than 10 hours. The main metabolite produced from diazinon hydrolysis was identified as 2-isopropyl-6-methyl-4-Hydroxy pyrimidine (IMHP, with less toxicity) through both thin layer chromatography (TLC) and spectrophotometry techniques. Purified OPH enzyme specific activity was found to be 57.48 fold of 16.44 U/mg of protein with a yield of 11.4 percent and approximate molecular weight of 40 KD. Maximum activity enzyme was at optimum pH 8.5 and temperature of 37 ͦ C. Substrate concentration up to 0.05 M and Co+2, Ca+2 metal ions had positive effects on activity enzyme. Michaelis constant (Km) and maximal velocity (Vmax) values were calculated as 434.2 μM and 107.3 μM/min, respectively. The results showed that OPH enzyme with its activity gradual and effective in addition to detoxification, could be played a key role in recovery of phosphate for the production of biofertilizer.

    Keywords: Organophosphate Hydrolase (OPH), Diazinon, 2-isopropyl-6-methyl-4-Hydroxy pyrimidine (IMHP), enzymatic hydrolysis}
  • الهه روشن زاده، عباس صاحبقدم لطفی*، ساره ارجمند
    پیشینه مطالعه و هدف

    استفاده از کشت سه بعدی به منظور افزایش دانسیته سلولی و نیز ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تکثیر و تمایز سلول های بنیادی یکی از روش های مهم جهت کاربرد آنها در مهندسی بافت است. در این تحقیق از سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی به دلیل سهولت دستیابی و مقدار فراوان آن، جهت تمایز به سلول های شبه کبدی با هدف بررسی تاثیر کشت سه بعدی بر روی داربست سه بعدی ژلاتین/لامینین استفاده شده است.

    روش مطالعه

    استخراج سلول های مزانشیمی از چربی زیر پوستی ناحیه شکمی موش C57، به روش هضم آنزیمی انجام شد. بنیادی بودن سلول های استخراج شده از طریق آنالیز فلوسایتومتری و مشاهده بیان مارکرهای اختصاصی سلول های بنیادی و عدم بیان مارکرهای اختصاصی هماتوپویتیک (CD45) و لکوسیت (CD34) بررسی شد. عدم سمیت داربست با روش MTT بررسی شد. سلول های بنیادی، بر روی سطح پلی استیرن و سطح پوشیده شده از لامینین و داربست ژلاتین/لامینین کشت داده شد و به مدت 21 روز طی دو مرحله توسط فاکتورهای رشد تیمار شد. تمایز سلول ها با روش های بیوشیمیایی اوره، ذخیره گلیکوژن بررسی شد.

    نتایج

    بیان مارکرهای اختصاصی سلول های بنیادی و عدم بیان مارکرهای CD45 و CD34 تایید شد. توان تمایزپذیری این سلول ها به سلول های چربی و استخوان به اثبات رسید.

    نتیجه گیری

    پوشش دادن داربست سه بعدی ژلاتین با لامینین باعث افزایش اثر چسبندگی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی موش شده و نیز حضور این داربست، تمایز این سلول ها را به سلول های شبه هپاتوسیت در حضور فاکتورهای رشد افزایش می دهد.

    کلید واژگان: سلول شبه کبدی, سلول بنیادی مزانشیمی, تمایز سلول های بنیادی, داربست ژلاتین, لامینین}
    Elaheh Roshanzadeh, Abbas Sahebghadam Lotfi *, Sareh Arjmand
    Introduction and Aim

    Using 3D culture to increase cell density and creating a suitable bedrock for the growth and proliferation and differentiation of stem cells is one of the important methods for their application in tissue engineering. In this study, mesenchymal stem cells of adipose tissue because of ease of access and abundance have been used to differentiate into hepatocyte-like cells to investigate the effect of 3D cultures on gelatin/laminin 3D scaffolds.

    Methods

    Mesenchymal stem cells were extracted from subcutaneous fat of the abdominal region of C57 mice by enzymatic digestion using collagenase enzyme. The extracted stem cells were confirmed by flow cytometry analysis and observation of the expression of specific stem cells markers such as CD105, CD44, and the absence of specific leukocyte (CD34) and hematopoietic (CD45). The non-toxicity of the scaffold was also investigated by the MTT method. Stem cells were cultured on a polystyrene surface and laminin and gelatin/laminin scaffold and treated with growth factors for 21 days in two stages. Cell differentiation was investigated by biochemical methods including examination of secretion indices such as urea and glycogen storage.

    Results

    The expression of specific stem cells markers such as CD105, CD44, and the absence of CD34 and CD45 were proved. The ability to differentiate these cells into adipocytes and osteocytes has been proven.

    Conclusion

    The results show the presence of a three-dimensional gelatin/laminin scaffold increases the adhesion, proliferation, and differentiation of fatty mesenchymal cells to hepatocyte-like cells.

    Keywords: hepatocyte-like Cells, Mesenchymal Stem Cell, Stem Cell Differentiation, Gelatin, Laminin Scaffold}
  • زهرا محمدی آبگرمی، سعید آبرون، عباس صاحبقدم لطفی، مسعود سلیمانی، شهلا محمد گنجی، پروانه بکتاش
    رادیکال​های آزاد اکسیژندار (ROS) و رادیکال​های آزاد نیتروژندار (RNS)، به​عنوان محصولات جانبی متابولیسم به​طور مداوم در سیستم​های بیولوژیکی تولید و منجر به آسیب DNA، پروتئین​ها و لیپیدها می​شوند. مطالعات اخیر حاکی از نقش ROS در واکنش​های آنزیمی، انتقال پیام و فعال​شدن عوامل نسخه​برداری هسته​ای می​باشد. زنجیره انتقال الکترون میتوکندری، NADPH اکسیداز موجود در غشاء سلول​های فاگوسیت​کننده، سیتوکرومP450 مونواکسیژناز شبکه آندوپلاسمی، گزانتین اکسیداز، واکنش فنتون و هابر- ویس مسئول تولید ROS در سیستم​های سلولی می​باشند. ROS عملکرد پروتئین​ها را از طریق تنظیم پروتئین​های حساس به اکسیداسیون- احیا،، بیان ژن، پروتئین​های اتصالی حساس به اکسیداسیون احیاء، آنزیم​های تغییر-دهنده حساس به اکسیداسیون- احیاء و تنظیم ترن اور پروتئین تغییر می​دهد. سلول​های سرطانی به​دلیل شرایط هیپوکسی، جهش ژن​های هسته​ای و میتوکندریایی، فعال​شدن انکوژن​ها و از​دست​رفتن ژن​های سرکوبگر تومور، نسبت​به سلول​های نرمال ROS بیشتری تولید می​کنند. در سلول​های سرطانی، سطح پایین تا متوسط ROSبرای نمو، تمایز و بقاء سلولی ضروری می​باشد ولی در سطوح بالا منجر به مرگ سلولی می​شود. شواهد اخیر حاکی از نقش ROS به​عنوان پیام​رسان در تهاجم سلول​های توموری، رگزایی و متاستاز می​باشد. این مقاله مروری بر منابع تولید رادیکال​های آزاد، پیامدهای افزایش ROS در سلول​ها و نقش آن در عملکرد سلول​های سرطانی تاکید دارد.
    کلید واژگان: لاسترس اکسیداتیو, سرطان, NADPH اکسیداز, انکوژن}
    Zahra Mohammadi Abgarmi, Saeid Abroun, Abbas Sahebghadam Lotfi, Masoud Soleimani, Shahla Mohammad Ganji
  • حوری قانعی الوار، ساره ارجمند، عباس صاحبقدم لطفی، مسعود سلیمانی، فاطمه مشهدی عباس
    سابقه و هدف
    زخم های التیام نیافته مزمن دیابتی یکی از چالش های بزرگ پزشکی در جهان می باشد. درمان با سلول های بنیادی به عنوان یک رویکرد جدید در مدیریت چنین زخم هایی که نیاز به کاوش بیش تر دارد، در حال توسعه می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی بر فاکتورهای مهم التهابی موثر در ترمیم زخم دیابتی مدل حیوانی انجام شد.
    مواد و روش ها
    سلول های بنیادی مزانشیمی پس از جداسازی از بافت چربی موش از نظر مارکرهای سطحی اختصاصی CD34، CD90 و CD44 و پتانسیل تمایز به رده های سلولی تایید شدند. سپس 106 سلول در ناحیه درم اطراف زخم ایجاد شده در موش دیابتی تزریق گردید و بافت زخم از نظر بیان ژن های IL-10،IL-8 به وسیله q-PCR و هیستوپاتولوژی در روزهای 3، 7، 14 و 21 مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان بیان ژن IL-10 در گروه تیمار شده با سلول های بنیادی در مقایسه با گروه دیابتی بدون تیمار و گروه بدون دیابت در روزهای 3، 14 و 21 افزایش معنی داری (05/0< p) داشت در حالی که بیان ژن IL-8 در این گروه در مقایسه با گروه دیابتی بدون تیمار در روزهای 7،14، 21 کاهش نشان داد. برررسی هیستوپاتولوژیکی بافت زخم ها نشان داد که تیمار با سلول بنیادی سبب ایجاد ضمائم پوستی، عدم التهاب و حضور بافت گرانوله می شود و به طور کلی فرایند التیام بهتر می باشد.
    استنتاج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سلول های بنیادی می توانند شاخص های التیام زخم را بهبود بخشند.
    کلید واژگان: التیام, زخم دیابتی, سایتوکین ها, سلول بنیادی مزانشیمی}
    Hori Ghaneialvar, Sareh Arjmand, Abbas Sahebghadam Lotfi, Masoud Soleimani, Fatemeh Mashhadi Abbas
    Background and
    Purpose
    Chronic non-healing diabetic wounds are a major medical challenge worldwide. Stem cell therapy has been developed as a new approach in the management of such wounds that need to be explored further. In the present study we aimed to evaluate the effects of adipose derived mesenchymal stem cells (ADSCs) on gene expression level of some important inflammatory factors involved in wound healing in diabetic animal model.
    Materials And Methods
    ADSCs were isolated from adipose tissue of mice and their stemness was identified in terms of specific cell surface markers (CD44, CD90, and CD34) and multi-lineage differentiation potentials. Then 106 stem cells were injected in dermis area around the wounds and the wound tissues were tested for the expression level of IL-8 and IL-10 genes and histopathological analysis at 3rd, 7th, 14th, and 21st days after treatment.
    Results
    Expression level of IL-10 gene at days 3, 14 and 21 increased significantly (P
    Conclusion
    The present study indicated that stem cells could improve the indicators of wound healing.
    Keywords: diabetic wound, healing, cytokines, stem cell}
  • سوده خنامانی فلاحتی پور، عباس صاحبقدم لطفی، غلامرضا احمدیان، امین باقی زاده
    اهداف
    ترکیبات ارگانوفسفره به وفور در آفت کش ها و عوامل عصبی شیمیایی مورد استفاده قرار گرفته اند. آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز یک پروتئین همو دایمر است که اولین بار از باکتری سودوموناس دیمینوتا و فلاوباکتریوم جدا شده است. این آنزیم قادر به تجزیه گستره وسیعی از ترکیبات ارگانوفسفره سمی می باشد. استفاده از فرم تثبیت شده این آنزیم در مقابل فرم آزاد آن باعث افزایش پایداری آنزیم شده و قیمت آن را به واسطه امکان بازیافت و استفاده مجدد از آن کاهش می دهد همچنین با تثبیت آنزیم امکان جداسازی آسان و سریع آن از محیط واکنش نیز فراهم می گردد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ژن کد کننده آنزیم نوترکیب ارگانوفسفر هیدرولاز در وکتور بیانی pET-26b (+) کلون شد و در میزبان E. coli BL21 (DE3) pLysS بیان و به داخل محیط کشت باکتری ترشح گردید. سپس آنزیم خالص سازی شد و برای اولین بار بر روی سطح اسپور باکتری باسیلوس سوبتیلیس به روش جذب سطحی تثبیت گردید.
    نتایج
    نتایج این مطالعه نشان داد که تقریبا حدود 42 تا 45 درصد فعالیت آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز در ارتباط با اسپور ها مشاهده شد و در pH و دمای بهینه فعالیت آنزیم با جذب بر روی اسپور تغییری حاصل نشد اما پایداری آنزیم متصل به اسپور در دما و pH های بالا بیشتر از فرم آزاد آنزیم بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به امنیت اسپور باکتری باسیلوس سوبتیلیس برای انسان و محیط زیست از این سیستم می توان به عنوان یک بیوکاتالیست دوستدار محیط زیست برای تجزیه ترکیبات ارگانوفسفره با کارایی بالا استفاده نمود.
    کلید واژگان: ارگانوفسفر هیدرولاز, باسیلوس سوبتیلیس, تثبیت, جذب سطحی, اسپور}
    Soudeh Khanamani Falahati, Pour, Abbas Sahebghadam Lotfi, Gholamreza Ahmadian, Amin Baghizadeh
    Objective
    Organophosphorus (OPs) compounds are widely used in many pesticides, insecticides and chemical nerve agents. These compounds are hazardous for humans and the environment. Organophosphate hydrolase (OPH) is a homodimeric protein initially isolated from Pseudomonas diminuta MG and Flavobacterium species. This enzyme is able to degrade a broad spectrum of toxic OPs compounds. Using immobilized OPH commonly presents a variety of advantages versus the free form of the enzyme. Advantages include an increase in stability, cost reduction by simple recovery and reutilization of the enzyme, quick and easy separation of the reactant and product in the reaction medium.
    Methods
    Plasmid pET-26b (+) was used to generate the OPH protein under the control of the T7lac promoter. E. coli BL21 (DE3) pLysS was used as the host for expression of the OPH enzyme. Recombinant OPH was secreted into the extracellular medium and the purified enzyme was immobilized on the surface of Bacillus subtilis spores by the adsorption method, for the first time.
    Results
    Approximately 42% to 45% enzymatic activity was determined to be associated with spores. Optimal pH and temperature of the enzyme were not altered by the presence of the spores. Thermo and pH stabilities of the immobilized enzyme was higher than the free form of the enzyme.
    Conclusion
    Bacillus subtilis spores are safe for humans and the environment. Therefore this system can be considered an environmentally friendly biocatalyst for degradation of OPs.
    Keywords: Organophosphorus hydrolase, Bacillus subtilis, Immobilization, Adsorption, Spore}
  • ناهید داودیان، عباس صاحبقدم لطفی، مسعود سلیمانی، سید جواد مولی
    هدف
    میکروRNA ها، RNA های غیر کد کننده ای است که به عنوان تنظیم کننده چندین فعالیت زیستی مثل متابولیسم، تکثیر و تنظیم سلولی عمل می کند. مطالعات اخیر نشان دهنده پتانسیل بالای این مولکول های کوچک در تمایز سلول های بنیادی به سلول های مشخص است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر let-7f بر بیان ژن عامل هسته ای کبد (HNF4a) و عوامل خاص کبدی از جمله آلبومین، آلفا فیتوپروتئین، سیتوکراتین 18 و سیتوکراتین 19 در سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انسانی است.
    مواد و روش ها
    سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی تحت تاثیر آنزیم کلاژناز نوع I از بافت چربی انسانی استخراج شده و سپس با استفاده از لنتی ویروس های حاوی مهار کننده let-7f و Scramble (کنترل منفی) ترانسداکت شدند. سپس تغییر در سطح بیان ژن های HNF4a، آلبومین، آلفا فیتوپروتئین، سیتوکراتین 18 و سیتوکراتین 19 در زمان های متفاوت با استفاده از روش Real-time PCR بررسی شد.
    نتایج
    کارآیی ترانسداکشن ناقل های لنتی ویروسی در سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انسانی بیش از 80 درصد بود که با بررسی بیان پروتئین فلورسانت سبز ارزیابی شد. نتایج Real-time PCR نشان داد که مهار let-7f در سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انسانی منجر به افزایش معنی دار در بیان ژن های خاص کبدی در مقایسه با کنترل منفی می شود. همچنین بیان ژن HNF4a روز چهاردهم بعد از ترانسداکشن افزایش داشت که تایید کننده سرکوب ژن HNF4a توسط let-7f است.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که let-7f به عنوان یک تنظیم کننده منفی در بیان ژن HNF4a عمل می کند و مهار let-7f منجر به افزایش بیان نشانگرهای ویژه کبدی می شود. بنابراین مهار let-7f می تواند ابزار موثری در به راه اندازی تمایز سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انسانی به سمت رده هپاتوسیتی باشد.
    کلید واژگان: میکروRNA, لنتی ویروس, سلول های بنیادی جدا شده ازبافت چربی, عامل هسته ای کبد (HNF4a)}
    Nahid Davoodian, Abbas Sahebghadam Lotfi, Masoud Soleimani, Seyed Javad Mola
    Objective
    microRNAs (miRNAs) are noncoding RNAs that function as key regulators of diverse biological activities such as cellular metabolism, cell proliferation and cell cycle regulation. Recent studies have indicated the high potential of these small molecules to control stem cell differentiation into desired cells. The aim of present study is to investigate the possible effect of let-7f on expression of hepatic nuclear factor 4 alpha (HNF4a) and some hepatic specific factors such as albumin (ALB), alpha fetoprotein (AFP), cytokeratin18 (CK18) and cytokeratin19 (CK19) in human adipose tissue derived stem cells (hADSCs).
    Methods
    ADSCs were isolated from human adipose tissue using collagenase type I and were transduced by recombinant lentiviruses that contained human inhibitor let-7f and Scramble (negative control). Afterward, the expressions of HNF4a, ALB, AFP, CK18 and CK19 were evaluated by Real-time PCR at different time points.
    Results
    Transduction efficiency of lentiviral vectors into ADSCs was more than 80% as judged by the expression of the GFP reporter gene. Real-time PCR analysis revealed that inhibition of let-7f in hADSCs resulted in significant up regulation of hepatic specific genes compared with the negative control. The expression level of HNF4a also increased in experimental cells at day 14, which supported the suppression of HNF4a expression by let-7f.
    Conclusion
    The results of this study identified let-7f as a negative regulator of HNF4a expression in hADSCs and increased the expression of hepatocyte specific factors through silencing of let-7f. Therefore, suppression of let-7f could be a considerable tool for hepatic differentiation of hADSCs.
    Keywords: microRNA_Lentivirus_Adipose tissue_derived stem cells_Hepatic nuclear factor 4 alpha}
  • علی مطاع، عباس صاحبقدم لطفی، جلال برزین، محمد معصومی، مصطفی حاتم، بهزاد ادیبی
    هدف
    در این مطالعه پپتیدی حاوی توالی RGD از منشا کلاژن IV معرفی شده است که دارای خصوصیات چسبندگی و تکثیری است. این پپتید روی داربست نانوفیبری پلی کاپرولاکتون/ ژلاتین تثبیت شد و چسبندگی و تکثیر سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی روی داربست تغییر داده شده توسط پپتید بررسی شد.
    مواد و روش ها
    داربست نانوفیبری پلی کاپرولاکتون/ ژلاتین توسط الکتروریسی سنتز و پپتید مورد نظر توسط روش سنتز پپتید در فاز جامد ساخته شد. این پپتید توسط پیوند شیمیایی روی داربست پلی کاپرولاکتون/ ژلاتین تثبیت شد. داربست های طبیعی و تغییر یافته توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره و طیف مادون قرمز بررسی شد. چسبندگی و تکثیر سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی روی داربست طبیعی و داربست تغییر داده شده توسط آزمون MTT بررسی شد.
    نتایج
    تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره نشان داد که داربست های نانوفیبری الکتروریسی شده دارای ریخت شناسی یکنواخت با قطر 38±190 نانومتر است. تغییر معنی داری در ریخت شناسی داربست قبل و بعد از تثبیت پپتید مشاهده نشد. نتایج طیف مادون قرمز نشان داد که پپتید با موفقیت روی داربست تثبیت شده است. براساس نتایج MTT مطالعات سلولی نشان داد که تثبیت پپتید روی داربست، چسبندگی سلول به داربست را در تمام زمان های مطالعه شده بهبود می بخشد. همچنین نشان داده شد که تثبیت پپتید منجر به افزایش قدرت تکثیر سلول ها روی داربست فعال شده با پپتید در مقایسه با داربست طبیعی و پلیت کشت سلولی می شود.
    نتیجه گیری
    پپتید RGD ساخته شده و تثبیت شده روی داربست نانوفیبری می تواند در کاربردهای مختلفی که نیاز به چسبندگی سلولی است استفاده شود و همچنین داربست ساخته شده و فعال شده با پپتید مورد نظر را می توان در مهندسی بافت مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژگان: سلول بنیادی مزانشیمی, پپتید RGD, نانوفیبر, داربست}
    Ali Mota, Abbas Lotfi, Jalal Barzin, Mohammad Massumi, Mostafa Hatam, Behzad Adibi
    Objective
    In this study we introduced an RGD-containing peptide of collagen IV origin that possesses potent cell adhesion and proliferation properties. This peptide was immobilized on a nanofibrous polycaprolactone/gelatin scaffold after which we analyzed human bone marrow-derived mesenchymal stem cells (hBMSCs) adhesion and proliferation on this peptide-modified scaffold.
    Methods
    Nanofibrous scaffold was prepared by electrospinning. The peptide was synthesized by solid-phase peptide synthesis and immobilized on electrospun nanofibrous a polycaprolactone/gelatin scaffold by chemical bonding. Native and modified scaffolds were characterized with Scanning Electron Microscope (SEM) and Fourier-Transform Infra-red Spectroscopy (FTIR). Adhesion and proliferation of hBMSCs on native and modified scaffolds were analyzed by the Methylthiazol Tetrazolium (MTT) assay.
    Results
    SEM images showed that electrospun scaffolds had homogenous morphology and were 312±89 nm in diameter. There was no significant difference in scaffold morphology before and after peptide immobilization. FTIR results showed that the peptide was successfully immobilized on the scaffold. Based on MTT assay، cell adhesion studies indicated that peptide immobilization improved cell adhesion on RGD-modified scaffolds at all corresponding time points (p<0. 05). RGD immobilization led to increased cell proliferation potential of the scaffold compared with tissue culture plate and native scaffold (P<0. 05).
    Conclusion
    This novel peptide and modified nanofibrous scaffold، having improved cell adhesion and proliferation properties، can be used for tissue engineering and regenerative medicine by using hBMSCs.
    Keywords: Mesenchymal stem cell, Nanofiber, RGD peptide, Scaffold}
  • وحید رزبان، سحر خواجه، عباس صاحبقدم لطفی*، مسعود سلیمانی، حسین احمدی، محمد معصومی

    برای درمان بیماری های ایسکمیک، سلول درمانی به عنوان روشی جدید و موثر مطرح است. سلول های بنیادی مزانشیمی به دلایل مختلف مانند امکان جداسازی و تکثیر آسان بدون ازدست دادن توانایی تمایزی و تنظیم سامانه ایمنی جایگاه ویژه ای دارند. سلول های بنیادی پس از تزریق در بافت های ایسکمیک با شرایط سخت کمبود اکسیژن رو به رو می شوند که با مرگ بیشتر سلول ها همراه است. به همین دلیل کارایی سلول درمانی بسیار کاهش می یابد. همچنین سرنوشت این سلول ها از نظر زنده ماندن و تمایز مورد بحث است. در مطالعات متعددی تاثیر مفید پیش آماده سازی سلول ها با هیپوکسی برای سلول درمانی بافت های ایسکمیک گزارش شده است و تنظیم کننده ی اصلی در این فرایند، فاکتور رونویسی HIF-1α است.
    در این پژوهش، ژن HIF-1α با استفاده از لنتی ویروس ها به سلول های بنیادی مزانشیمی منتقل می شود تا با افزایش بیان آن، شرایط پیش آماده سازی با هیپوکسی، شبیه سازی شود. از طرفی پروتئین eGFP نیز به صورت Bisictronic همراه HIF-1α بیان می شود. به این ترتیب هم می توان اثر شبیه سازی پیش آماده سازی هیپوکسی روی سلول های بنیادی مزانشیمی را بررسی کرد و هم پیگیری و بررسی سرنوشت سلول های تزریق شده در مدل های حیوانی با استفاده از مارکر GFP،انجام می شود.

    کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, HIF, 1α, eGFP, انتقال ژن, لنتی ویروس ها}
    Vahid Razban

    Stem cell therapy has been introduced as an innovative and promising treatment in Ischemic diseases. Mesenchymal stem cells are considered for cell therapy to some extent due to their immunemodulatory، differentiation potential، feasibility of isolation and proliferation properties. Stem cells، after transplantation، often encounter harsh and hypoxic environment in ischemic tissues، which leads to cell death and decreased therapeutic efficiency. On the other hand، the fate of stem cell viability and differentiation is still an ambiguous issue in cell therapy regenerative medicine. To overcome this problem، Hypoxic/Ischemic preconditioning has been reported as a powerful tool with beneficial effects on cell survival. The reported master regulator in this process is a transcription factor known as HIF-1α. This study aimed to over-express HIF-1α in mesenchymal stem cells along with eGFP by using lenti viral vectors. Bisistronic expression of eGFP and HIF-1α provides the possibilities of tracking the transplanted cells and mimicking the hypoxic conditions for genetically modified stem cells for future animal model studies.

    Keywords: Mesenchymal stem cells, HIF, 1α eGFP, Gene transfer, Lenti viruses}
  • سعید نژاوند، عباس صاحبقدم لطفی، افشین محسنی فر، ساره ارجمند، علی مطاع
    هدف
    آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز آنزیم هومودیمری است که قادر به هیدرولیز پیوندهای فسفواستر و کاهش سمیت نوروتوکسین های ارگانوفسفره است. این خصوصیت آنزیم، ارگانوفسفر هیدرولاز را ابزار ارزشمندی برای تجزیه، تشخیص و زیست پالایی سموم ارگانوفسفره می سازد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ژن آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز باکتری سودوموناس دیمینوتا پس از بهینه سازی برای مخمر پیکیا پاستوریس و تبدیل آن به فرم ترشحی (آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز به فرم غشایی در باکتری وجود دارد) در ناقل بیانی pPICZαB کلون شد. پس از ترانسفورم و القای مخمرهای نوترکیب، آنزیم به لحاظ تجزیه سموم، تعیین پارامترهای بیوشیمیایی و سینتیکی ارزیابی شد.
    نتایج
    آنزیم به میزان 49/7 مرتبه و با فعالیت ویژه 103 × 421/0 واحد در میلی گرم پروتئین و با بازده 33 درصد از محلول رویی محیط کشت، جداسازی و خالص سازی شد. آنزیم بهترین فعالیت و پایداری را تا دمای 50 درجه سانتی گراد و pH 7 تا 10 از خود نشان داد. با استفاده از سوبسترای پارااکسون، ثابت میکائیلیس (Km) و حداکثر سرعت آنزیم (Vmax) به ترتیب 96/45 میکرومولار و 23/11 میکرومولار در دقیقه محاسبه شد. آنزیم نسبت به کاتیون های دو ظرفیتی بسیار حساس بود و توسط عوامل واسرشته کننده نظیر سدیم دودسیل سولفات فعالیت خود را از دست داد. وزن مولکولی آنزیم با استفاده از الکتروفورز SDS-PAGE حدود 40 کیلودالتون تخمین زده شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج بررسی حاضر آنزیم به طور موثری سموم ارگانوفسفره نظیر پارااکسون را تجزیه می کند. فعالیت و پایداری در pH و دماهای بالا و همچنین پایین بودن ثابت میکائیلیس آنزیم نسبت به انواع باکتریایی، آن را کاتالیزگر زیستی مناسبی برای کاربردهای زیست پالایی و تشخیصی می سازد.
    کلید واژگان: ترکیبات ارگانوفسفره, ارگانوفسفر هیدرولاز, پیکیا پاستوریس}
    Saeed Najavand, Abbass Sahebghadam Lotfi, Afshin Mohsenifar, Sareh Arjmand, Ali Mota
    Objective
    Organophosphorus hydrolase (OPH) is a homodimeric enzyme that can hydrolyze phosphoester bonds and reduce the toxicity of organophosphorus compounds. This makes OPH a suitable element for the biodegradation of these compounds.
    Methods
    We successfully cloned the OPH gene from Pseudomonas diminuta, after optimization for Pichia pastoris, into a yeast expression vector (pPICZαB). After transformation and induction of recombinant yeasts, the expressed enzyme was investigated for its biochemical and kinetical parameters.
    Results
    The enzyme was purified 7.49-fold to a specific activity of 0.421×103 U/mg protein from the supernatant with a yield of 33%. The purified enzyme was able to degrade organophosphates. It had an optimal activity and stability up to 50°C, and a pH range of 7.0-10.0. The enzyme had a Km of 45.96 µM and a Vmax of 11.23 µM/min (421 µM/min/mg) for paraoxon as a substrate. This enzyme was sensitive to divalent cations and inactivated by denaturing compounds such as SDS. The molecular mass of the purified enzyme as estimated by SDS–PAGE analysis was approximately 40 kDa.
    Conclusion
    In this study, the purified enzyme effectively hydrolyzed paraoxon, an organophosphorus compound. The activity and stability of this enzyme at high temperatures and pH, and low Km in comparision with bacterial isolates could make it an attractive biocatalyst for applied bioremediation and biosensing.
    Keywords: Organophosphorus compounds, Organophosphorus hydrolase, Pichia pastoris}
  • عباسعلی گائینی، رعنا فیاض میلانی، عباس صاحبقدم لطفی، محمدرضا کردی، مهدی هدایتی، وحید عربکری، گلنوش صدقی روحی
  • عباسعلی گائینی، ندا خالدی*، دکترعلی اصغر رواسی، دکترعباس صاحب قدم لطفی، دکترمهدی هدایتی، وحد عربکری، سارا صدرالاشرافی
    Gaeini, A.A., Khaledin., Ravasi, Lotfi Sahebghadama., Hedayatim., Arabkariv., Sadrolashrafi, S

    Alpha (α)-actinins are located in the skeletal muscle Z-line and form actin–actin cross-links. It belongs to a highly conserved family of actin-binding proteins – the spectrin superfamily, which also contains the spectrins and dystrophin. Mammalian skeletal muscle has two isoforms:α-actinin-2 and α -actinin-3. However, the response of a-actinin to exercise training is little understood. Forty female Sprague-Dawley rats at the age of three months were obtained from Razi institute and assigned to a control(C; n=18) or exercise training (T; n=22) group. This study examined the effects of 8 weeks of resistance training on muscle mass and α -actinin-2 and α -actinin-3 levels in the flexor hallucis longus muscle(FHL). The resistance training consisted of climbing (with 1-RM until exhaustion) a ladder carrying a load suspended from the tail. The weights were increased gradually throughout the 8 weeks of training. Following 8 weeks of training, we observed significant increase in absolute muscle mass in FHL (P=0.01). Results show that no significant difference was found in α -actinin-2 and α -actinins 3 expression levels between C and T animals in response to progressive resistance training (P=0.61 and P=0.19 respectively). Surprisingly, protein expression levels of α -actinin-2 decreased 12% and α -actinin-3 increased 13% following 8 week of resistance training between groups, but it wasnt statistically significant. The results of this study demonstrate that progressive resistance training do not alters the expression level of α-actinins at the cellular levels in skeletal muscle and probably further investigations will indicate sarcomeric protein's response to exercise training.

  • فریبا فرجی، عباس صاحبقدم لطفی، کاووس فلامکی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، بتول اعتمادی کیا، علی مطاع
    زمینه و هدف
    افلاتوکسین‎ها و به خصوص افلاتوکسین B1، اثرات مرگ بار و جبران ناپذیری روی سلامت انسان و حیوانات دارند. هدف از انجام این تحقیق، ارایه یک روش حساس، اختصاصی و نسبتا سریع برای جداسازی، شناسایی و اندازه‎گیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم می‎باشد.
    مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی سه گروه رات انتخاب و به عنوان کنترل مثبت (تیمار شده با افلاتوکسین (B1، منفی (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با افلاتوکسین B1 رادیواکتیو) مورد استفاده قرار گرفتند. پس از خون‎گیری از رات‎ها، سرم خون و سپس آلبومین سرم جداسازی شد. آلبومین توسط پروناز هیدرولیز گردید و در نهایت افلاتوکسین جدا شده از آلبومین به سیستم کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تزریق و با آشکارگر فلورسانس مورد شناسایی و اندازه‎گیری قرار گرفت.
    یافته ها: به کمک الکتروفورز روی ژل پلی اکریلامید نشان داده شد که آلبومین جدا شده از سرم کاملا خالص می‎باشد. در روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، کمترین میزان اندازه‎گیری برای افلاتوکسین متصل به آلبومین 60 پیکوگرم در میلی‎لیتر تعیین گردید. میانگین میزان افلاتوکسین در سرم رات‎های کنترل مثبت، 2/19 نانوگرم بر میلی‎گرم آلبومین محاسبه شد. طی آزمایشات درون-سنجشی و بین سنجشی تکرار پذیری بسیار خوبی برای این روش مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    میزان افلاتوکسین متصل به آلبومین با میزان دریافت افلاتوکسین متناسب است. این تحقیق با استفاده از نمونه سرم رات طراحی شده اما از آنجایی که آلبومین هیدرولیز شده و از افلاتوکسین جدا می‎شود روش فوق قابل استفاده برای اندازه‎گیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در نمونه سرم انسانی نیز می‎باشد.
    کلید واژگان: افلاتوکسین, افلاتوکسین B1, آلبومین, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا}
    Fariba Faraji, Abbas S. Lotfi, Falamaki, Abdolamir Allameh, Afshin Mohsenifar, Batul Etemadikia, Ali Mota
    Background
    Aflatoxins, especially aflatoxin B1, have lethal effects on human and animal health. This study is intended to present a specific, sensitive, and relatively fast method for measurement, detection, and isolation of aflatoxin-albumin (Af-Alb) adducts in serum.
    Materials And Methods
    In this experimental-trial, three groups of rats were selected and used as positive control (treated with aflatoxin B1), negative control (without treatment) and standard (treated with radioactive aflatoxin B1). After drawing blood samples from the rats, blood serum and then, serum albumin were isolated. Albumin was hydrolyzed by pronase and eventually, was injected into HPLC system. The sample was then identified and measured by fluorescence detector.
    Results
    Electrophoresis on PAGE revealed albumin isolated from serum to be perfectly pure. In HPLC method, detection limit for the measurement of Af-Alb adduct was determined to be 60 pg/ml. The mean of aflatoxin positive control rats serum was 19.2 ng/mg albumin. In inter- and intra-group experiments, a remarkable level of reproducibility was seen for this method.
    Conclusion
    The amount of Af-Alb adduct is proportionate to the amount of aflatoxin received. This project was conducted with rat serum sample, but since albumin is hydrolyzed and can be isolated from aflatoxin, this method is applicable to the measurement of Af-Alb adducts in human serum samples.
  • فریبا فرجی، عباس صاحبقدم لطفی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، بتول اعتمادی کیا، علی مطاع
    هدف
    با توجه به آثار مرگ بار آفلاتوکسین ها و به خصوص آفلاتوکسین B1 بر سلامتی انسان، اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، به عنوان یک شاخص مهم میزان در معرض بودن به آفلاتوکسین ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، بهینه سازی روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و آشکارگر فلورسانس به منظور اندازه گیری این شاخص در خون است.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه، از نمونه سرم خون سه گروه رت به عنوان کنترل مثبت (تیمار شده با آفلاتوکسین B1)، کنترل (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با میزان معینی آفلاتوکسین B1 نشان دار با تریتیوم) استفاده شد. پس از جداسازی آلبومین از نمونه سرم با استفاده از آمونیوم سولفات و اسید استیک، خلوص آلبومین با الکتروفورز SDS-PAGE بررسی و غلظت آن به روش برادفورد اندازه گیری شد. سپس آلبومین تحت تاثیر پروناز هیدرولیز شد تا آفلاتوکسین متصل به آلبومین به صورت آفلاتوکسین- لیزین آزاد شود. سپس آنزیم پروناز و باقیمانده حاصل از هیدرولیز آلبومین توسط استون در سرما رسوب داده و جدا شد. حجم محلول رویی را با دستگاه فریز- درایر تقلیل داده و سپس نمونه تغلیظ شده به دستگاه HPLC تزریق و مقدار آفلاتوکسین موجود در آن در مقایسه با نمونه مشابه حاصل از رت های گروه استاندارد، اندازه گیری شد.
    نتایج
    با الکتروفورز SDS-PAGE، خلوص آلبومین جدا شده اثبات شد و غلظت آن در نمونه های کنترل مثبت، منفی و استاندارد به ترتیب 10، 5/12 و 13 میلی گرم در میلی لیتر به دست آمد. در روش HPLC حداقل میزان تشخیص (Detection limit) برای اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، 20 پیکوگرم در هر میلی گرم آلبومین، اختصاصیت روش، 92 درصد و حساسیت آن، 100 درصد تعیین شد. میانگین میزان آفلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم رت های کنترل مثبت، 10 نانوگرم در هر میلی گرم آلبومین محاسبه شد و تکرارپذیری روش طی بارها تکرار، بسیار خوب ارزیابی شد.
    نتیجه گیری
    در این تحقیق برای اندازه گیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین به روش HPLC تغییراتی در فاز متحرک، درصد حلال ها و زمان هر آزمایش ایجاد شد و همچنین کروماتوگرافی میل ترکیبی قبل از انجام HPLC حذف شد. بر این اساس HPLC-Fluorescence به عنوان یک روش دقیق، حساس و اختصاصی و با بهینه سازی ایجاد شده با سرعت و سهولت بیشتر، تکرارپذیری بالاتر و هزینه کمتر می تواند برای اندازه گیری آفلاتوکسین B1 در سرم استفاده شود.
    کلید واژگان: آفلاتوکسین, آلبومین, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و آشکارگر فلورسانس, آفلاتوکسین B}
    Fariba Faraji, Abdolamir Allameh Allameh, Afshin Mohsenifar, Batoul Etemadikia, Ali Mota
    Objective
    With consideration of lethal effects of aflatoxins specially B1 on human health. Estimation of aflatoxin-albumin adduct, as an important marker of aflatoxin exposure, seems essential. The aim of this study is optimization of HPLC-fluorescence method for measurement of this important marker in blood serum.
    Materials And Methods
    In this study, blood serum of three groups of rats as A) positive controls (treated with AFB1), B) negative controls (without treatment) and standard rats (treated with radiolabeled AFB1) were used. After albumin isolation using ammunium sulphate and acetic acid, purity of albumin was tested by SDS-PAGE electrophoresis and albumin concentration was quantified by bradford method. Then albumin was hydrolysed by pronase and aflatoxin bound to albumin was released as aflatoxin-lysine. Pronase was precipitated and albumin was digested by aceton in cold, the volume of supernatant was reduced by freeze-drier and injected into HPLC system. Aflatoxin was quantified in comparison to standard rats samples.
    Results
    The purity of this isolated albumin was confirmed by SDS-PAGE electrophoresis. Albumin concentration in positive, negative and standard samples were 10, 13 and 12.5 mg/ml, respectively. Detection limit (20 pg/mg Alb) for measurement of aflatoxin was determined by HPLC method, specificity and sensitivity of method were 92% and 100% respectively. The mean concentration of AF-Alb adducts in serum of positive control rats was 10 ng/mg Alb and the reproducibility of the method after several repeat was very good.
    Conclusion
    In this study, for AF-Alb adduct quantification by HPLC method, mobile phase, percentage of solvents and run time were changed and the affinity chromatography before HPLC, was deleted. Therefor HPLC- fluorescence which is a precise and specific method, and since it is fast, highly reproducible and cost effective, also with improvement made, could easily be used for the quantification of this important marker in serum.
  • محمدسعید هخامنشی، سید علیرضا مصباح نمین، مسعود هوشمند، عباس صاحبقدم لطفی
    سابقه و هدف
    بیماری انسداد مزمن ریوی (COPD) یک بیماری ریوی است که با کاهش سرعت خروج هوای بازدمی، افزایش مقاومت سیستم تنفسی و پربادی آن مشخص می شود. مطالعات آزمایشگاهی نشان داده که فعالیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز تحت تاثیر مقدار اکسیژن ملکولی می باشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی فعالیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز در گلبولهای سفید بیماران مبتلا به COPD می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مورد- شاهدی بر روی 42 بیمار با شرایط تثبیت شده بالینی و 50 فرد سالم با خصوصیات سنی مشابه بیماران انجام شد. گلبولهای سفید از خون جدا و سپس لیز شدند. پس از سانتریفوژ نمودن آن محلول رویی از نظر مقدار پروتئین و فعالیت آنزیمی سیتوکروم اکسیداز و سیترات سنتتاز ارزیابی و فعالیت ویژه مطلق و نسبی بررسی شد.
    یافته ها
    فعالیت و فعالیت ویژه (مطلق و نسبی) در حدود 5/3 برابر و به طور معنی داری در گلبولهای سفید بیماران افزایش یافته بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز افزایش یافته است اما اینکه این تغییر یک پاسخ اولیه یا ثانویه به شرایط هیپوکسی در این بیماران است نیازمند مطاله بیشتر است.
    کلید واژگان: بیماری انسداد مزمن ریوی, سیتوکروم اکسیداز, میتوکندری, فعالیت ویژه}
  • محسن محمدیان، عباس صاحبقدم لطفی، دکترمهرداد نصرالله ثابت، نغمه ژاله جو، دکترمرضیه امیریان، مریم بیگلرزاده
    زمینه و هدف
    کمبودآلفا-1- آنتی تزیپسین) (AAT با بیماری های ریوی، کبدی و چندین اختلال دیگر همراه است. به همین دلیل این پروتئین دارای اهمیت بالینی بوده، ارزیابی سرمی دقیق آن از دیدگاه تشخیصی مهم می باشد. در این مطالعه سطح سرمی AAT با سه روش الکتروفورز استات سلولز(CAE)، ظرفیت مهاری تریپسین(TIC) و ایمونودیفیوژن شعاعی(SRID) ارزیابی و نتایج حاصله مقایسه شد.
    روش بررسی
    318 نمونه سرم از دانشجویان داوطلب خوابگاه های دانشگاه های تهران تهیه و میزان AAT آن با سه روش CAE، SRID و TIC ارزیابی شد.
    یافته ها
    در روش TIC، SRID و CAE به ترتیب 34، 84 و 112 نمونه غیر طبیعی بود. 201 نمونه با هر دو روش TIC و CAE در محدوده طبیعی و 29 نمونه غیرطبیعی بود. 83 نمونه با روش TIC طبیعی و با روش CAE غیرطبیعی و 5 نمونه با روش TIC غیرطبیعی و با روش CAE طبیعی بود. 227 نمونه با هر دو روش TIC و SRID طبیعی و 27 نمونه غیرطبیعی بود. 57 نمونه با TIC طبیعی و با SRID غیرطبیعی و 7 نمونه با TIC غیرطبیعی و با SRID طبیعی بود. نتایج ارزیابی AAT نشان داد که روش های CAE و SRID در مقایسه با TIC به ترتیب حساسیت 70% و 83% و ویژگی 85% و 90% دارند.
    نتیجه گیری
    هر چند روش CAE و تعیین درصد باند آلفا-1 گلوبولین روشی رایج در آزمایشگاه های بالینی است، از ویژگی و حساسیت بالایی برای ارزیابی AAT برخوردار نمی باشد. روش SRID نیز با اینکه نسبت به روش CAE از ویژگی و حساسیت قابل توجهی برخوردار است ویژگی و حساسیت آن کمتر از روش TIC است. بنابراین روش TICبه عنوان روش ارجح برای ارزیابی AAT سرمی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: آلفا, 1, آنتی تریپسین, الکتروفورز استات سلولز, ایمونودیفیوژن شعاعی, ظرفیت مهاری تریپسین}
    Background and Objective
    Alpha-1-antitrypsin (AAT) is the major component of the human plasma alpha-1 globulin proteins and acts as a major inhibitor of proteolytic enzymes, particularly elastase. AAT deficiency is accompanied by lung, liver and other disorders, therefore, AAT is clinically important and its precise evaluation is diagnostically critical. In present study serum AAT was evaluated by three Cellulose Acetate Electrophoresis (CAE), Trypsin Inhibitory Capacity (TIC) and Single Radial Immunodiffusion (SRID) methods and results wene compared.
    Materials And Methods
    AAT evaluation was carried out, by CAE, SRID and TIC Methods, on 318 normal sera obtained from volunteer students of Tehran Universities.
    Results
    The results indicated: 34, 84 and 112 samples by TIC, SRID and CAE methods (with reference ranges of 2.1-3.5 mol/min/ml, 126- 226 mg/dl and 2-4.5% respectively) were abnormal; 201samples by CAE and TIC were normal and 29 abnomal, 83 sera were normal by TIC and abnormal by CAE; five of them were abnormal by TIC and normal by CAE; 227 of the samples were normal and 29 abnormal(TIC and SRID); 57 were normal by TIC and abnormal by SRID and seven samples were abnormal by TIC and normal by SRID.
    Conclusion
    Although CAE and alpha-1 globulin band determination are routine in clinical laboratory, they are not reliable in evaluating AAT. SRID sensitivity is more Than CAE and less Than TIC; therefore, TIC is recommended as a precise and reliable method for serum AAT evaluation.
    Keywords: Alpha, 1, antitrypsin, Cellulose Acetate Electrophoresis, Single Radial Immunodiffusion, Trypsin Inhibitory Capacity}
  • عباس صاحبقدم لطفی، مجید مطهری، محمدرضا شکیبی، میرکامران موسوی حسینی، بهزاد ادیبی مطلق، مهدی محمودی
    سابقه و هدف
    آرتریت روماتویید یک بیماری مزمن التهابی شدید می باشد. در بیماری های التهابی از جمله آرتریت روماتویید میزان IgA در سرم افزایش می یابد که به دنبال آن IgA اضافی می تواند با برخی از پروتئین های موجود درسرم از جمله آلفا-1-آنتی تریپسین (a1AT) میانکنش داشته و تشکیل کمپلکس غیرایمنی بدهد. آزمایش های سرولوژی رایج تشخیصی برای آرتریت روماتویید از جمله RF، ESR وCRP در مواردی پاسخ منفی کاذب دارند اما براساس تحقیقات اخیر مشخص شده است که در بیماری آرتریت روماتویید میزان این کمپلکس افزایش و پس از درمان کاهش می یابد، لذا می توان از آن به عنوان یک عامل تشخیصی استفاده نمود.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده تجربی، آزمایشگاهی بود. در این تحقیق میزان کمپلکس IgA – a1AT در سرم 37 بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید (با تشخیص قطعی پزشک) و 44 فرد طبیعی به عنوان کنترل توسط روش الیزا با استفاده از آنتی بادی منوکلونال ضد a1AT و آنتی بادی پلی کلونال ضد IgA کونژوگه شده با HRP (Horse Radish Peroxidase) برای اولین بار در ایران و در آزمایشگاه بیوشیمی انجام شد. همچنین میزان ESR، CRP و RF که آزمایش های معمول جهت تشخیص بیماری می باشند در سرم بیماران و افراد طبیعی نیز اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که اختلاف میزان کمپلکس IgA – a1AT در سرم بیماران نسبت به افراد کنترل به لحاظ آماری معنی دار است (4/15 ± 7/43 در بیماران و 3/8 ± 5/21 در افراد طبیعی) (P<0.05) همچنین علی رغم این که RF در 11 بیمار (30% کل بیماران) منفی به دست آمد، کمپلکس IgA – a1AT تنها در یک بیمار (3%) از میانگین افراد طبیعی گزارش شده کمتر بود. این امر نشان دهنده این است که پاسخ های منفی کاذب در مورد میزان سرمی کمپلکس IgA –a1AT توسط روش الیزا نسبت به آزمایش RF به شدت پایین است.
    نتیجه گیری
    از مطالعه انجام شده نتیجه گیری می شود که تعیین میزان کمپلکس IgA-a1-antitrypsin در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید به عنوان شاخص مراحل پیشرفت بیماری پیشنهاد می شود که با روش الیزا قابل انجام است.
    کلید واژگان: کمپلکس IgA-aAT, الیزا, آرتریت روماتوئید}
  • عباس صاحبقدم لطفی، محسن محمدیان یاجلو، سید علیرضا مصباح نمین، صادق حسن نیا، مریم بیگلرزاده، بهمن غلامحسین گودرزی
    سابقه و هدف
    آلفا- 1- آنتی تریپسین ده ها واریانت مختلف ژنتیکی دارد اما شایع ترین واریانت هایی که موجب کمبود و یا نقص این پروتئین می شوند، آلل های S و Z می باشند، فراوانی انواع آلل ها و هم چنین فنوتیپ های آلفا-1-آنتی تریپسین در بسیاری از کشورها تعیین و مشخص شده است، اما در کشور ما اطلاعات آماری جمعیتی در این مورد در دسترس نبود. پژوهش حاضر به منظور گزارش فراوانی واریانت های M1، M2، M3، Sو Z در جامعه ایران انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 318 نمونه سرم طبیعی از دانشجویان داوطلب خوابگاه های دانشگاه های تهران به شیوه نمونه گیری طبقه ای با طبقات قومیتی جمع آوری شد. نمونه های سرمی با روش الکتروفورزی ایزوالکتریک فوکوسینگ (IEF) با به کاربردن فارمالیت 9/4-2/pH=4 و با استفاده از استانداردهای با فنوتیپ مشخص، تعیین فنوتیپ شدند.
    یافته ها
    از کل 318 نمونه مورد آزمایش، 201 نمونه فنوتیپM1، 55 نمونه فنوتیپ M2، 41 نمونه فنوتیپ M3، 8 نمونه فنوتیپ MS، 6 نمونه فنوتیپ MZ و 7 نمونه فنوتیپ غیر از فنوتیپ های مورد بررسی را دارا بودند.
    نتیجه گیری
    فراوانی آللی واریانت های مورد مطالعه در جامعه ایران بدین صورت محاسبه شد: (0.6477) M1،(0.1776) M2،(0.1305) M3،(0.0126) S،(0.0096) Z و سایر آلل ها (0.0220)
    کلید واژگان: آلفا, 1, آنتی تریپسین, ایزوالکتریک فوکوسینگ, ایران فنوتیپینگ}
    A. S.Lotfi, M. Mohammadian Yajloo, S.A. Mesbah Namin, S. Hasannia, M. Beiglarzadeh, B. Gholamhosein Goodarzi
    Background
    Alpha-1-antitrypsin (AAT) has many different genetic variants but the most prevalent alleles that cause AAT deficiency are S and Z variants. The allele frequencies of AAT variants, have been identified in many countries but there were not any statistical reports on Iranian population. Therefore, the aim of this study was to investigate the frequency of M1, M2, M3, S and Z variants in Iran.
    Materials And Methods
    In this study 318 sera were obtained from healthy volunteer students of Tehran universities dormitories using ethnic stratified sampling. Then phenotyping was carried out by isoelectric focusing (IEF) with pharmalite pH= 4.2-4.9 in comparison with standard phenotypes.
    Results
    From 318 normal sera, 201 had M1, 55M2, 41M3, 8MS, and 6 MZ phenotypes, 7 sera had other phenotypes.
    Conclusion
    Allele frequency of M1, M2, M3, S, Z and other variants of AAT in the population of Iran were 0.6477, 0.1776, 0.1305, 0.0126, 0.0094 and 0.0220 respectively.
    Keywords: AAT, IEF, Iran, Phenotyping}
  • عباس صاحبقدم لطفی، بهزاد ادیبی مطلق، کامران موسوی حسینی، مهدی محمودی
    هدف
    مطالعه حاضر روش تخلیص آلفا-1 مهار کننده پروتئیناز Alpa-1- Proteinase PI1Inhibitor= A از منبع غنی شده خمیر 1-IV کوهن را با حذف مراحل پیچیده و مواد شیمیایی گران قیمت در شرایط ساده و مقرون به صرفه و سریع توضیح می دهد.
    مواد و روش ها
    ابتدا PI1A با دو مرحله رسوبگیری به وسیله پلی اتیلن گلیکول از سایر پروتئین های موجود در منبع اولیه (خمیر IV-1 استخراج و سپس با استفاده از کروماتوگرافی تعویض یون روی ژل DEAE- سفاروز B6CL پروتئین با درجه خلوص بالاتر جداسازی و تخلیص شد. ویروس زایی محصول به روش پاستوریزاسیون (انکوباسیون C60 و 10 ساعت) بدون تغییر فاحش در فعالیت بیولوژیکی پروتئین آن انجام شد. محصول نهایی به وسیله روش اولترافیلتراسیون تغلیظ و سپس به صورت لیوفیلیزه نگهداری شد. برای تعیین فعالیت پروتئین از ظرفیت مهاری تریپسین (TIC) استفاده شد. میزان PI1A محصول با روش ایمونودیفیوژن شعاعی (SRID) تعیین شد.
    نتایج
    در این فرایند راندمان 60% و درجه خلوص PI1A ایزوله شده 62/0 و وزن ملکولی آن با استفاده از روش SDS-PAGE در حدود D540000 تخیمن زده شد. همچنین برای مشاهده دقیق تر درجه خلوص و تایید خاصیت آنتی ژنیک (ایمونوراکتیویته) از روش ایمونوالکتروفورز در مقابل آنتی بادی تام انسانی و آنتی بادی اختصاصی بر علیه PI1A استفاده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج فوق بیانگر تخلیص PI1A با درجه خلوص 62% می باشد، همچنین بررسی PI1A و تریپسین حاکی از آن بود که g2-5/1 از این پروتئین توانایی مهار g1 تریپسین را داشت بنابراین هم درجه خلوص و هم خاصیت مهارکنندگی PI1A تخلیص شده با نوع تجاری قابل مقایسه است.
    کلید واژگان: آلفا 1, مهار کننده پروتئیناز (آلفا 1, آنتی تریپسین), پالایش پلاسما, خیمر 1IV, کوهن, تخلیص پروتئین}
    Sahebghadam Lotti A., Adibi Motlagh B., Mosavi Hosseini K., Mahmoodim
    Purpose
    We used a method to prepare the alpha-I-proteinase inhibitor (AIPI) from the enriched Chon IV-1 paste, without complex steps and expensive chemical materials in a simple condition. The purification and isolation of the AIPI from human plasma and the determination of some of its physicochemical properties were the aims of this study.
    Material And Methods
    Firstly, the AIPI was separated from other proteins in the IV-l paste by two times precipitation by the polyethylene glycol. Secondly, using the ion exchange chromatography on the DEAE-Sepharose-CL6B gel the AIPI was obtained with a higher purity. The virus inactivation by the pasteurization at 60°C for 10 hours was carried out without any significant changes in the biological activity. The final product was concentrated by the ultra-filteration and lyophilized. The activity of the AlPI was determined based on it's trypsin inhibitory capacity (TIC). The single-radial immuno-diffusion (SRID) was also carried out to estimate the amount of the AIPI.
    Results
    The results showed an AIPI purity of 0.62 with a 60 percent yield with a molecular weight determined to be about 54000 Dalton by the SDS-PAGE. For a more precise calculation of the degree of purity and confirming the antigenic property, the immuno-electrophoresis method was used against the human antiserum and the specific antiserum of the AIPI.
    Conclusion
    Stoichiometric studies between the AIPI and trypsin showed that an amount of 1.5 to 2 ug of this protein is able to inhibit 1 ug of trypsin. The inhibitory properly of the purified AIPI was comparable with the commercial product used in this regard.
  • عباس صاحبقدم لطفی، فریبا فرجی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، حمیدرضا رشیدی نژاد، مهدی محمودی
    سابقه و هدف
    آلفا 1- آنتی تریپسین (AAT) یکی از آنتی سرین پروتیازهای مهم پلاسماست.apoB100 هم آپوپروتئین موجود در لیپوپروتئین با دانسیته کم (LDL-C) می باشد،که به عنوان یک واسطه در اتصال و برداشت LDL-C توسط بافت ها اهمیت دارد، بخشی از AAT و apoB100 می تواند در سرم به هم متصل شده و سپس در برداشت LDL-C توسط بافت ها موثر باشد. هدف این پژوهش میزان بر هم کنش این دو پروتئین در سرم بیماران قلبی و مبتلایان به نقص AAT بود؛که می تواند چشم اندازی به درک صحیح تر ارتباط بیماری های قلب و کبد باشد.
    مواد و روش ها
    برای بررسی میان کنش AAT و LDL-Cو تشکیل کمپلکس، 21 نمونه سرم انسانی تهیه و همه نمونه ها بروش الکتروفورز کانونی و با استفاده از سرم های استاندارد AAT تعیین فنوتیپ شدند. سپس در این نمونه ها میزان LDL-C و سایر چربی ها به روش آنزیماتیکی و فعالیت AAT سرم به روش اسپکتروفتومتری با استفاده از آنزیم تریپسین و سوبسترای بنزوییل آرژینین پارانیترو آنیلید (BAPNA) اندازه گیری شد. برای تایید وجود کمپلکس AAT-LDL در نمونه های سرم با میزان LDL-C های مختلف و فعالیت های متفاوت AAT از روش الایزای ساندویچی با به کارگیری آنتی بادی های ضد apoB و AAT استفاده شد.
    یافته ها
    تشکیل کمپلکس AAT-LDL در نمونه های سرم با فنوتیپ طبیعی و غیرطبیعی AAT با مقادیر مختلف تایید گردید میانگین میزان جذب کمپلکس در کل نمونه ها 65% بود.این امر حاکی از آن است که حداقل بخشی از AAT و LDL توانسته اند با غلظت قابل قبولی با هم میانکنش داشته باشند.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که با روش فوق شواهدی دال بر وجود کمپلکس و به عبارتی کنش بین LDL-C و AAT بدست آمد، با مطالعات بیشتر می توان پیش بینی کرد که AAT می تواند با LDL-C به عنوان عامل خطر بیماری های قلبی به نوعی مرتبط باشد.
    کلید واژگان: کمپلکس AAT, LDL, نقص AAT, بیماری های قلبی, LDL, C, ATT, آلفا 1, آنتی تریپسین, لیپوپروتئین با دانسیته کم}
    A.S. Lotfi, F. Faraji, A. Allameh, A. Mohsenifar, Hr. Rashdi Nejad, M. Mahmoodi
    Background
    Alpha-1-antitrypsin (AAT) is one of the important plasma antiserins proteases. This protein is the major inhibitor of leucocytes elastases and plays a crucial role in protecting the pulmonary tissue from elastolytic destruction. ApoB100, is an apoprotein that exist in the low density lipoprotein, and provides structural integrity and functions as a ligand mediating the cellular association and uptake of LDL-C by tissues. Alpha 1-antitrypsin and apoB100, are two proteins that are produced in the liver, can be bound to each other in serum, and affect LDL-C uptake by tissues.
    Materials And Methods
    In the present study, 21 serum for the formation of AAT-LDL complex were investigated initially. All samples were phenotyped by use of isoelectrofocusing using standard serua. We also determined LDL-C level and lipid profile by enzymatic method. Sera AAT activities (TIC) were measured by spectrophotometric method by the use of trypsin enzyme and BAPNA as substrate. The AAT-LDL complex in samples with different LDL-C and AAT activities, was investigated by sandwich ELISA method using anti-apoB antibody and anti AAT monoclonal antibody.
    Results
    The results of this study showed that the AAT-LDL complex is formed in serum with normal and abnormal AAT phenotypes and these preliminary data indicated the different level of complex in different samples. The average of the complex absorbance was 65% in all samples. This showed that at least a part of AAT and LDL interacted with an acceptable concentration.
    Conclusion
    It has been concluded that AAT-LDL complex level in sera of patients with liver disease due to AAT deficiently may correlate with the atherosclerosis. Further studies are needed to show the association of AAT and LDL-C and AAT-LDL complex formation, in various diseases specially heart and liver diseases.
    Keywords: Alpha 1, antitrypsin, AAT deficiency, Low density Lipoprotein, AAT, LDL complex, Heart diseases}
  • عباس صاحبقدم لطفی، محمدسعید هخامنشی، محمدحسین یادگاری، علیرضا مصباح نمین
    هدف
    آنزیم گلوکزاکسیداز، واکنش اکسیداسیون D- گلوکز و تبدیل آن به گلوکونیک اسید و 2O2H کاتالیز می کند. آسپرژیلوس نیجر از جمله منابع مهم تولید این آنزیم است. در این تحقیق روش انتخاب نمونه های آسپرژیلوس نیجر با قدرت بالا در تولید آنزیم گلوکزاکسیداز، روش بهینه سازی محیط کشت مایع از نظر تولید آنزیم، روش تخلیص آنزیم از شیره سلولی و محیط کشت و نیز برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی آنزیم تخلیص شده ارایه و با آنزیم استاندارد مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    17 نمونه آسپرژیلوس نیجر طی دو مرحله از نظر تولید آنزیم گلوکزاکسیداز غربال شد. در مرحله دوم، نمونه های قارچی در محیط کشت تشخیصی غیر اختصاصی کشت داده شد. در مرحله دوم، نمونه های انتخاب شده در محیط کشت تشخیصی اختصاصی، که توانایی بالایی در شناسایی مرحله دوم، نمونه های انتخای شده در محیط کشت تشخیصی اختصاصی، که توانایی بالایی در شناسایی نمونه های با قدرت تولید بالای آنزیم دارد، کشت داده شد و نمونه 3-NRRL برای مراحل بهینه سازی محیط کشت مایع از نظر تولید آنزیم انتخاب شد. بهیه سازی به روش یک متغیر در یک زمان انجام شد و فعالیت ویژه آنزیمی از 172/0 به 22/0 رسید. سپس نمونه 3-NRRL به منظور تولید مقدار بالای آنزیم، تحت شرایط بهینه شده در بیوراکتور کشت داده شد و پس از طی زمان انکوباسیون، محیط کشت و میسلیوم جمع آوری و برای طی مراحل تخلیص مورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج و بحث: پس از انجام دادن مراحل تخلیص، که شامل کروماتوگرافی های تعویض یونی بر روی DEAE- سلولز، فیلتراسیون بر روی سفاکریل 300-S و تعویض یونی بر روی DEAE- سفاروز B6- CL بود. فعالیت ویژه آنزیمی در شیره سلولی از 22/0 به 6/9 و در محیط کشت از17/0 به 8/14 رسید. بازده روش تخلیص 9% و مرتبه خلوص آنزیم از شیره سلولی 89 و از محیط کشت 87 بود. وزن ملکولی آنزیم تلخیص شده در حالت دناتوره شده در حدود KD80 و KDa160 در حالت طبیعی تخمین زده شد. pH اپتیمم برای فعالیت آنزیم بین 6/5 تا 8/5 بود. پس از بررسی اثر مهار کننده ها مشخص شد که اورتو-فتالات در غلظت mM10 به شدت آنزیم را مهار می کند و Hg2+، Cu2+، Ag2+ هیدرازین و هیدروکسیل آمین همگی در غلظت mM10 این عمل را به طور نسبی انجام می دهند. همچنین Km آنزیم برای گلوکز mM37 تعیین شد.
    کلید واژگان: آسپرژیلوس نیجر, گلوکزاکسیداز, بهینه سازی, تخلیص}
    Lotti A.S., Hakhammaneshi , Yadegarie M.H., Mesbah A.R.
    Purpose
    The glucose oxidase (GOD) catalyses oxidation of ~-D- glucose to D-gluconic acid and H202. Aspergilluse niger is one of the most fungal sources used for the GOD production. The present report deals with the optimization of culture conditions for the GOD enzyme production, it's purification from culture broth and cell extract, characterization of the purified enzyme and comparison of this enzyme with the standard enzyme.
    Materials And Methods
    Seventeen samples of Aspergilluse niger were screened for the GOD activity. Samples were cultured in a non specific diagnostic medium. Then the GOD overproducer samples were detected in a specific diagnostic medium and the NRRL-3 strain was selected for the optimization of the GOD synthesis in the submerged culture optimized with the "ONE AT A TIME" method. After the optimization, the enzymatic specific activity reached to 0.22 (from 0.172). For the production of the GOD in large scale, NRRL-3 was cultured in the optimized medium in a bioreactor.Mycelium and postculture liquid medium were used for the enzyme purification.
    Results And Discussion
    The GOD was purified by a combination of ion exchange and filtration chromatography with approximately a 90-fold enrichment in the specific activity and an enzyme recovery of 9%. The purified enzyme had an apparent native molecular weight of 160 KDa and a denatured molecular weight of 80 KDa determined by the SDS-PAGE. The optimum value of pH for the enzyme activity was between 5.6 and 5.8. The enzyme was severely by O-phtalate (10 mM) and partialy by Ag2 +, Cu2 +, Hg2 +, hydrazine and hydroxylamine (all in 10 mM). The enzyme Km value for glucose oxidase was 37mM.
  • عباس صاحبقدم لطفی، محمدرضا شریفی، سعید کاویانی، محمد جهانی
    در دهه های اخیر تلاش های عمده محققین بر یافتن شاخص های بیوشیمیایی معطوف گردیده که در پیش آگهی، تشخیص، ارزیابی سیر درمان و یا عود تومورهای بدخیم انواع سرطان مورد استفاده قرار گیرند. از میزان این شاخص ها آنزیم ها و واریانت های آنزیمی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در بین آنزیم ها آنزیم لاکات دهیدروژناز (LDH) یکی از آنزیم های قدیمی است که اخیرا در تشخیص انواع بدخیمی ها به ویژه بدخیمی های خونی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. یکی از شایع ترین سرطان های خون لوسمی می باشد که به دو نوع مزمن و حاد تقسیم شده است. لوسمی مزمن که بنوبه خود به دو زیر گروه لوسمی میلوبلاستی (CML) و لوسمی لنفوبلاستی (CLL) تقسیم می شود به دلیل اینکه علایم آن تدریجی و مزمن می باشد کمتر از نوع اول مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه ارزش تشخیص LDH تام و همچنین ایزوآنزیم ها و نسبت های ایزوآنزیمی آن در پنجاه بیمار مبتلا به لوسمی مزمن (25 نفر CML و 25 نفر CLL) بررسی گردیده و نتایج با همین تعداد افراد طبیعی، با جنس و گروه مشابه به عنوان کنترل مقایسه و ارزیابی شده است. LDH تام با استفاده از کیت های بیوشیمیایی و توسط دستگاه اتوآنالیزر تکنیکان مدل 1000-RA اندازه گیری شد. ایزوآنزیم های LDH نیز به روش الکتروفورز کانونی (IEF) روی ژل پلی آکریل آمید بررسی گردید. میانگین نتایج به دست آمده در مورد LDH تام برای بیماران CML 9/114/454 بود که با گروه کنترل (5/274/174) اختلاف معنی داری داشت. همچنین LDH تام در گروه CLL برای بیماران و افراد کنترل تفاوت معنی داری نداشت (01/0P). در مور ایزوآنزیم ها در گروه LDH3 CML در بیماران نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری داشت. (67/25/29 برای گروه CML در مقابل 11/317 برای گروه کنترل 001/0P). در حالی که در گروه CLL نسبت ایزوآنزیم ها اهمیت داشت و این نسبت ها در بیماران نسبت به افراد شاهد افزایش چشمگیری داشتند، اما بیشترین افزایش مربوط به افزایش نسبت LDH4 به LDH1 بود که برای بیماران 89/033/2 و برای افراد کنترل 08/036/0 به دست آمد (001/0P). از مجموعه این یافته ها می توان چنین نتیجه گیری کرد که LDH تام و ایزوآنزیم های آن و همچنین نسبت برخی ایزوآنزیم ها می توانند در تشخیص لوکمی مزمن مفید باشند، به ویژه در مواردی که با سایر یافته های آزمایشگاهی نتوان به طور قاطع به تشخیص بیماری نائل شد.
    Lotfi A., (), Sharifi M.R., (), Kaviani S.(), Djahani M.()
    Recently majority of researches focus on the biochemical markers for prognosis, preclinical diagnosis, monitoring therapy and tumor recurrency diagnosis.Among these biomarkers, enzymes, isoenzymes and enzyme variants have distinct importance. Lactate dehydrogenase (LOH), an old enzyme reborn in the diagnosis of various cancers, and its isoenzymes have clinical importance. Among blood cancers, leukemias have more incidance and are devided into two major groups of acute and chronic leukemia. In this study, total LDH, its isoenzymes and also the ratio of its isoenzymes were investigated in two groups of chronic myeloblastic leukemia (CML) and chronic lymphoblastic leukemia (CLL) patients (25 CML and 25 CLL).This enzyme and its isoenzymes were also studied in 50 age and sex matched healthy controls. We used instrumental commercial kits for the total LDH, and isoelectrofocusing on polyacJYlamide gels for the isoenzymes..The results showed that the total LOH in the CML patients was significantly higher than controls (454.4±11.9 versus 174.4±27.5). However the CLL group did not have any statistical difference with the healthy controls (p:s0.01).In the CML patients LOH3 isoenzyme was veJY high compared with the controls (29.4±2.97 versus 17±3.11 P:s0.001). Nevertheless, in the CLL group the ratio of isoenzymes was considerable, so that the LDH isozymes ratios were remarkably increased in the patients compared with the controls. But LDHiLDHl ratio for the eLL group was 2.33±89 and had much difference with the control group (0.36±0.08, P:sO.OOll). It is concluded that the LOH and its isoenzymes could be used for clinical diagnosis of the chronic leukemia, specially when other markers have poor clinical value.
سامانه نویسندگان
  • دکتر عباس صاحبقدم لطفی
    صاحبقدم لطفی، عباس
    استاد بیوشیمی، دانشگاه تربیت مدرس
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال