به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عباس مهرپویا

  • نگار نوروززاده، عباس بیات*، عباس مهرپویا

    پژوهش حاضر به مساله ی مقایسه تاثیر دو رویکرد آموزشی «تکلیف محور محض» و «تکلیف محور ترجمه یار» بر تقویت و ارتقای توانایی نگارش داستان خبری به زبان انگلیسی در زبان آموزان ایرانی می پردازد. شرکت کنندگان در این پژوهش 82 دانشجوی ایرانی سال دوم کارشناسی رشته ترجمه انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان هستند. در راستای رسیدن به هدف پژوهشی مذکور، شرکت کنندگان در ابتدا به شیوه ای همگن به دو گروه گواه و آزمون تقسیم شدند. اگرچه هر دو گروه از مداخله آموزشی تکلیف محور - بر پایه ی طرح سه مرحله ای پیشنهادی از سوی ویلیس (1996) - پیش از تکلیف، تکلیف اصلی، و پس از تکلیف - به مدت شش هفته برخوردار گشتند، تنها گروه آزمون یا گروه تکلیف محور ترجمه یار بود که در پایان مرحله سوم از کنش ترجمه بهره برد. با هدف آزمایش و سنجش دو گروه، آزمونی برای ارزشیابی توانایی نگارش داستان خبری پیش و پس از مداخله آموزشی تکلیف گرا به هر دو گروه از شرکت کنندگان داده شد. نتایج این دو آزمون نشان داد که گروه آزمون، یا همان گروه تکلیف محور ترجمه یار، در عملکرد نهایی خود از گروه گواه پیشی گرفت، که این خود گویای آنستکه آموزش با رویکرد تکلیف محور ترجمه یار در نگارش داستان خبری - در سنجش با رویکرد تکلیف محور محض - توانسته است به گونه ای معنادار کارکرد کلی گروه آزمون و نیز برخی زیرمهارت های آن، از جمله به کارگیری داده های پرسشی گزارشی، گزینش واژگان، همبافت، یکپارچگی بافت، ساختار بافت و زبان ساده را بهبود ببخشد.

    کلید واژگان: آموزش نگارش داستان خبری, رویکرد تکلیف محور محض, رویکرد تکلیف محور ترجمه یار, تکلیف, ترجمه}
    Negar Nowroozzadeh, Abbas Bayat*, Abbas Mehrpooya

    This study aims to examine the effects of employing a mere Task-Based Approach (TB) and a Translation-Assisted Task-Based Approach (TATB) in promoting EFL learners’ news story writing skill. The subjects who participated in this study were 82 Iranian BA sophomores majoring in translation at Islamic Azad University, Hamedan Branch. To this aim, the participants were homogeneously assigned to two groups, i.e. control group (TB) and the experimental group (TATB). Both groups passed through the different phases of Willis’ TBL framework and the translation task was given only to the experimental or the TATB group. In other words, both groups were exposed to a 6-week TB intervention with only the experimental group benefiting from the translation practice at the end of the third phase. To obtain the related data, the researchers administered an evaluation exam on news-story writing at the pre- and post-task evaluation phases, itself prepared by the researchers and put to the test of expert judgment. The results showed that TATB group outperformed the mere TB group which indicates that applying translation-assisted task-based approach in teaching news story writing could significantly improve both the experimental group’s overall performance on news-story writing and some of its different aspects such as the use of Wh/H data, word choice, context, consistency, structure, and simple language.

    Keywords: teaching news-story writing, mere task-based approach (TB), translation-assisted task-based approach (TATB), task, translation}
  • عباس مهرپویا*، نگار نوروززاده
    این جستار کاوشی کارسنجانه در دو ترجمه ی فارسی از نمایش نامه ی «سالومه» آسکر وایلد می باشد که از نگره گاهی بافت شناختی به بررسی موضوع دست کاری های بافتاری در ترجمه ی نمایش نامه ی یادشده می پردازد. گفتنی است که گزینش دو ترجمه ی مورد بررسی که یکی به قلم عبدالله کوثری و دیگری از ابوالحسن تهامی است بر پایه ی ویژگی شناخته شدگی مترجم یا ناشر انجام گرفته است و گزینش بخش های نمونه شناختی گنجانده در این بررسی بر پایه ی سنجش بافت دو ترجمه ی فارسی با نخستین ویراست انگلیسی نمایش نامه ی «سالومه» (1894) به انجام رسیده است. پرسش کانونی در این پژوهش به شیوه های دست کاری بافت آغازین نمایش نامه در دو ترجمه ی فارسی می پردازد، پرسشی که پاسخ به آن در سه الگوی کلی 1) برون گذاری بخش هایی از بافت انگلیسی در ترجمه 2) افزودن بخش هایی به بافت ترجمه و 3) ریخت زدایی از الگوهای سبک شناختی بافت، با نگاه به گزیده ای از نمونه های کژتافته ی جانمایی شده در بافت هر دو ترجمه دنبال خواهد شد. بررسی نمونه های درکاویده در این پژوهش از دست کاری بافت در هر دو ترجمه نشان دارد، و این یافته را پشتیبانی می کند که کوشش هر دو مترجم در برگردان این نمایش نامه ی ادبی خوانش های فارسی این کار را در سنجش با بافت انگلیسی دست خوش دامنه ای از دگرریختی های نابایست در تراز بافتاری نموده است؛ آنچه دگرشدگی بافتاری کار را در ترجمه به دنبال داشته است.
    کلید واژگان: ترجمه, بافت, کاوش کارسنجانه, انتقادی, نمایش نامه, ریخت زدایی ترجمه گرا, دست کاری بافتاری}
    Abbas Mehrpooya *, Negar Nowroozzadeh
    This paper is a critical study of two Persian translations of Oscar Wilde’s playscript “Salomé”, which brings under study the issue of textual manipulations in translating the mentioned playscript from a textological viewpoint. It is to be said that the selection of the two translations under study, one by Abdollah Kowsari and the other by Abolhasan Tahami, has been based on the feature of the popularity of either the translator or the publisher and the choice of the typological items included in this study has been made on the basis of comparing the texts of both Persian translations with the original English version of the playscript “Salomé” published in 1894. The central question in this study addresses the ways by which the source text of the playscript has been manipulated in the two Persian translations, a question whose answer has been sought in three overall patterns of 1) elimination of certain parts of the English text in translation 2) addition of certain parts to the translated text and 3) distorting the stylistic patterns of the text, by looking into a sample of problematic items detected in the texts of both translations. Examining the samples drawn out in this study is suggestive of translational manipulation in both translated texts, and supports the finding that the effort by the two translators at rendering this literary playscript has made the Persian versions of the work undergo a range of undue distortions in the textual level as compared with the English text; what has brought about the textual transmogrification of the work in translation.
    Keywords: Translation, Text, Critical Analysis, Playscript, Translational Distortion, Textual manipulation}
  • عباس مهرپویا*، احمد معین زاده، عزیزالله دباغی
    نیم نگاهی کارسنجانه بر برخی پژوهش ها و نگاشته های انتشار یافته درباب «واژه گزینی فارسی»، به ویژه در برخی شماره های پژوهش نامه نامه فرهنگستان، از وجود رویکردی بیش گرایانه به سوی واژه گزینی دانشیک در پاسخ به سرریز روزافزون نام واژگان بیگانه، به ویژه انگلیسی، می گوید. از خوانش و بررسی این جستارها برمی آید که فرهنگستان زبان و ادب فارسی برجسته سازی برنامه «واژه گزینی علمی» از ره گذر کانونی سازی رویکرد «واژه گزینی علمی» را در دستور کار خود گذارده است. به گفتار دیگر، رویکرد بررسی ها و گفتارهای انتشاریافته ازسوی این نهاد برنامه گذار بسابیش به سوی کانونی سازی کنش «واژه گزینی علمی» است. درحالی که برابرآوری برای درون داد فزاینده زبان های بیگانه تنها محدود به واژگان دانشیک/ علمی یا به بیان کارشناسانه تر اصطلاحات یا نام واژگان دانشیک / علمی نمی شود. بی گمان، برابرآوری زبانی پهنه گسترده تری از زبان را پوشش می دهد؛ به این معنا که دربرگیرنده گفتمان های فرادانشی یا همگانی و واژه شناسی در پیوند با آن ها نیز است. بررسی روند کانونی برابرآوری در زبان فارسی و چگونگی و چه اندازگی نیاز به نوآوری واژگانی و برابرآوری نوواژه ساختی در دیگر زمینه های گفتمانی فرادانشیک در مقایسه با گفتمان های دانشیک پرسشی است که پژوهش پیش روی در دو تراز نظری و عملی به آن پرداخته است.
    کلید واژگان: زبان, گفتمان, نام واژه, نوآوری واژگانی, نوواژه, واژه, واژه گزینی علمی}
    Abbas Mehrpooya *, Ahmad Moinzadeh, Azizollah Dabaghi
    A critical glance at certain researches and articles on "Persian Word-selection", especially in some issues of Name-Ye Farhangestan quarterly, tells of adopting a one-sided approach of science-oriented 'word selection' in response to the pacing overflow of foreign terms, particularly English. It is implied by reading and reviewing such studies that Iranian Academy of Persian Language and Literature (Farhangestan-e Zaban va Adab-e Farsi-ye Iran) has taken on-board the act of foregrounding the 'scientific word-selection' program via centralizing the approach of 'scientific word-selection'. In other words, the approach adopted in the studies and writings published by this planning institution are more towards centralizing the activity of 'scientific word-selection'. This is while equivalent-providing for the increasing input of foreign languages is not to be solely restricted to scientific words or, more expertly expressed, to scientific terms. Undoubtedly, lingual equivalent-providing covers a wider scope of language, that is it incorporates the more general supra-scientific discourses as well as their related lexicology. The study of the mainstream trend of equivalent-providing in Persian language and the status and magnitude of the need for lexical equivalent-providing in other supra-scientific discursive fields, as compared with the scientific discourses, is the question which the present study is going to deal with.
    Keywords: word, term, scientific discourse, Non-scientific discourse, lingual equivalent-providing}
  • پرده برون / سروده های عباس مهرپویا (سرودا)
    عباس مهرپویا
  • عباس مهرپویا
    رویارویی آدمی با پدیده های چشم گیر زمینی در گذر سالها، گاه به پیدایش برخی نوآوری های فرهنگی انجامیده است، آنچه در پرتو دانش نوپای «زمین مردم شناسی» قابل بررسی است و در این جستار از آن سخن می رود. در این میان، پدیده ی زمین داستان از جمله ی نمونه هایی است که در پی هم آمیزی درونمایه های زمینی و فرهنگی در بستر اندیشه ی انسان، هستی و نمو می یابد. جستار پیش روی، با نگاهی به زمین داستان کوه پیرزنه، به بررسی چگونگی پیدایش این پدیده ای زمینی-فرهنگی،می پردازد.
    کلید واژگان: زمین, فرهنگ, پدیده ی زمینی, فرهنگی, زمین مردم شناسی, زمین داستان}
    Abbas Mehrpooya
    Human’s confrontations with eye-catching geological phenomena over the ages have led to the creation of certain cultural innovations. This article aims to introduce what is to be dealt with and studied in the light of the incipient science of ‘geo-anthropology’. Meanwhile, the ‘geo-tale’ is among such instances of the fusion of geological and cultural themes which have been conceived and grown in the realm of human mind. This article, through casting a glance at the geo-tale of ‘Pirzene Mount2’, aims to provide a study on how such a ‘geo-cultural’ phenomenon comes into existence.
    Keywords: Geo, Culture, Geo, cultural phenomenon, Geo, anthropology, Geo, tale}
  • عباس مهرپویا، علی اصغر مروت
    با بنیاد قرار دادن خرد همگانی (Common Sense) و بهره گیری از ویژگی خردگرایی در انسان و پذیرش آن به عنوان ابزاری همگانی، پژوهش پیش رو به روشنگری در این باره می پردازد که زمین گردی و گردشگری در طبیعت با فراهم آوردن بخت شایسته در دستیابی به داده های بکر و دست نخورده زمینی از راه کاوش و جستجوی خردگرایانه در طبیعت و رویارویی و نگرش در پدیده های بیشمار زمین‎شناسی و زمین‎ریخت شناسی آن، می‎تواند تعریفی روشن تر از زیبایی را به دست دهد که این خود در پیوند با اندیشه زمین گردی زیبایی شناسانه است. به گفته ی دیگر، زمین گرد در گردش و کاوش خود با گام نهادن در راه هایی که به نگاهی نزدیک تر به تار و پود درهم تنیده از بافتمان گسترده زمین می انجامد، در جستجویی خردگرایانه درگیر می شود که به دستیابی وی به برداشت اندیششی روشن تری از زیبایی می انجامد. برایند انجامین در پژوهش پیش رو آنست که زمین گردی و گردش و کاوش در پدیده های زمینی از جمله راه های پرباری است که به روشنگری برداشت اندیششی انسان از زیبایی کمک می کند و این خود به گشودن فرادید (واژه ی فرادید ساخته نگارنده در برابر نهاده واژه انگلیسی horizon است.)ی ماندگارتر و پایاتر برای ساختن و گسترش زمین گردی پایدار بر پایه زیبایی شناسی زمینی خردگرایانه خواهد انجامید.
    کلید واژگان: زمین گردی, زیبایی, زیبایی شناسی زمینی, خردگرایی, خرد همگانی, زیبایی شناسی زمینی خردگرایانه}
    A. Mehrpooya, A. A. Morovat
    Basing its foundation on the common sense and relying on the human rationality as a collective tool, this study brings to light the fact that touring in nature by providing the due opportunity of gaining underived data through the rationalistic exploration of nature in its rich variety of geomorphologic and geological phenomena can afford a clearer definition of ‘beauty', hence the term ‘aesthetic geotourism'. In other words, the geotourist in his own endeavor by taking the natural paths leading to a closer look at the delicate strands of the rich fabric of nature is involved in a rationalistic attempt which will culminate in coming up with an illuminated mental concept of beauty. In the last analysis, touring in the nature and its geological phenomena is among the effective factors helping to illuminate and clarify man's mental concept of beauty, which in itself can open a more reliable horizon toward developing a sustainable geotourism based on rationalistic geological aesthetics.
    Keywords: Geotourism, Beauty, Aesthetic geotourism, Rationalism, Common sense, Rationalistic geological aesthetics}
  • عباس مهرپویا، جهانگیر مجیدی
    مترجم: عباس مهرپویا، جهانگیر مجیدی
  • ابزارهای جدید ارزیابی سالمت نظامهای مالی
    پل هیلبرس
    مترجم: عباس مهرپویا
  • اقتصاد سیاسی تاخیر در روند اصلاحات
    عباس مهرپویا
    مترجم: عباس مهرپویا
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال