عباسعلی کریم پور ملکشاه
-
سابقه و هدف
سیکلوفسفامید (CP) به عنوان یک داروی ضد سرطان آلکیله کننده و یکی از موفق ترین داروها با طیف وسیعی از فعالیت های بالینی می باشد. این دارو دارای اثرات سمی بر اکثر احشاها، به خصوص بافت کلیه است. پیپرین، به عنوان یک فلاونوئید دارای خاصیت آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و آنتی آپوپتوزی می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر آنتی اکسیدانی پیپرین (PIP) بر سمیت کلیوی ناشی از سیکلوفسفامید(CP) با ارزیابی بیوشیمیایی بافتی، سرمی و هیستوپاتولوژیکی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، 48 سر موش سوری از نژاد BALB/c نر بالغ با سن 8-6 هفته و وزن 30 الی 35 گرم در 6 گروه کنترل(C)، گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید(CP) با دوز mg/kg200، گروه دریافت کننده پیپرین (Pip) با دوز mg/kg5، گروه دریافت کننده پیپرین با دوز mg/kg10، گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید و پیپرین(CP+Pip) با دوز mg/kg 5 و گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید و پیپرین (CP+Pip) با دوز mg/kg 10 استفاده شد. CP در روز سوم مطالعه تجویز شد. پیپرین برای مدت 7 روز به صورت پیش و بعد از تجویز CP تجویز شد. در هشتمین روز مطالعه، بعد از کشتن حیوانات با کتامین و زایلازین، ارزیابی هیستوبیوشیمیایی (GSH و MDA)، هیستوپاتولوژی و بیوشیمیایی سرمی انجام گرفت. سپس داده ها با نرم افزار GraphPad Prism و تست واریاسیون یک طرفه و تست تعقیبی توکی آنالیز شدند.
یافته هادر مطالعه حاضر، CP باعث القاء استرس اکسیداتیو با کاهش معنی دار درمیزان GSH (0/001>P) و افزایش سطح MDA (0001/0>P) گردید. از طرفی تجویز PIP با دو دوز 5 و 10 میلی گرم/کیلوگرم در موش های دریافت کننده CP توانست مقدار MDA را به طور معنی دار کاهش دهد (به ترتیب: 0/001˂P، 00/001P˂) و مقدار GSH را در مقایسه با موش هایی که فقط CP دریافت کرده بودند به طور معنی داری افزایش دهد (به ترتیب: 0/05˂P، 0/05P˂). در موش های دریافت کننده CP، افزایش معنی داری (05/0>P) در میزان اوره و کراتینین در مقایسه با موش های گروه کنترل نشان داده شد. در مقابل، گروه هایی که با پیپرین (5 و 10 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به صورت قبل و بعد از تجویز CP تیمار شده بودند، به طور معنی داری (0/001>P) در مقایسه با موش های تحت تیمار با CP تنها بهبود بخشیدند و آسیب کلیه به سمت نرمال شدن و ارزیابی هیستوپاتولوژی این یافته را تایید کرد. تاثیر پیپرین به صورت وابسته به دوز در این مطالعه دیده شد، به طوری که در گروه تیمار شده با سیکلوفسفامید، ریزش سلول های اپیتلیالی و گشاد شدن فضای لومن لوله های خمیده دور و نزدیک، جمع شدن شبکه گلومرولی و اتساع فضای کپسول بومن بین دو لایه ویسرال و پاریتال دیده شد. دریافت پیپرین این تغییرات را بهبود بخشید و دوز 5 میلی گرم/کیلوگرم نقش موثرتری را نشان داد.
استنتاجنتایج کلی مطالعه حاضر نشان می دهد که تجویز قبل و بعد پیپرین در موش های تحت تیمار با CP در کاهش سمیت کلیوی ناشی از CP و تاثیر مثبت در بهبود عملکرد کلیوی در ارتباط با اثر آنتی اکسیدانی آن می باشد و می توان پیپرین را به عنوان یک کاندید بالقوه برای بیماران سرطانی که تحت داروی شیمی درمانی می باشند، پیشنهاد داد.
کلید واژگان: سیکلوفسفامید, پیپرین, نفروتوکسیسیتی, استرس اکسیداتیو, اوره, کراتینینBackground and purposeCyclophosphamide (CP) is an alkylating anticancer drug and one of the most successful drugs with a wide range of clinical activities. This drug has toxic effects on most organs, especially kidney tissue. Piperine, as a flavonoid, has antioxidant, anti-inflammatory, and anti-apoptotic properties. The purpose of the present study is to investigate the antioxidant effect of piperine (PIP) on nephrotoxicity following cyclophosphamide (CP) by tissue, serum, and histopathological biochemical evaluation.
Materials and methodsIn this experimental study, 48 adult male BALB/c mice aged 6-8 weeks and weighing 30-35 grams were divided into 6 groups, the control group (C), the group receiving cyclophosphamide (CP) with a dose of 200mg/kg, the group receiving piperine (Pip) with a dose of 5mg/kg, the group receiving piperine (Pip) with a dose of 10mg/kg, the group receiving cyclophosphamide and piperine at a dose of 5mg/kg (CP+Pip) and the group receiving cyclophosphamide and piperine with A dose of 10mg/kg (CP+Pip) was used. CP was administered on the third day of the study. Piperine was prescribed for 7 days in the form of pre-treatment and post-treatment. On the eighth day of the study, histochemical (GSH and MDA), histopathology, and serum biochemical evaluations were performed. Then, the data were analyzed with GraphPad Prism software one-way ANOVA and Tukey's post hoc tests.
ResultsCP induced oxidative stress with a significant decrease in GSH level (P<0.001) and increased MDA level (P<0.0001). On the other hand, administration of PIP with two doses of 5 and 10 mg/kg in mice receiving CP could significantly reduce the amount of MDA (respectively: P˂0.001, P˂0.001) and increase the amount of GSH compared to the mice that only received CP (respectively: P˂0.05, P˂0.05). In mice receiving CP, a significant increase (P<0.05) in the amount of urea and creatinine was shown compared to mice in the control group. In contrast, groups treated with piperine (5 and 10 mg/kg body weight) before and after CP administration significantly (P<0.0001) improved the kidney damage towards normalization compared to mice treated with CP alone and histopathological evaluation confirmed this finding. The effect of piperine was seen in a dose-dependent manner in this study. Thus, in the group treated with cyclophosphamide, the loss of epithelial cells and the widening of the lumen of the distal and proximal convoluted tubules, the contraction of the glomerular network, and the expansion of Bowman's capsule between the visceral and parietal layers were seen. The administration of piperine improved these changes, and the 5 mg/kg dose showed a more effective role.
ConclusionThe general results of the present study showed that before and after the administration of piperine in rats treated with CP, it reduces nephrotoxicity caused by CP and has a positive effect on improving kidney function in connection with its antioxidant effect. Piperine can be suggested as a potential candidate for cancer patients undergoing chemotherapy.
Keywords: Cyclophosphamide, Piperine, Nephrotoxicity, Oxidative Stress, Urea, Creatinine -
سابقه و هدفسیس پلاتین، یکی از داروهای شیمی درمانی است و سبب تغییرات هماتولوژیک می شود. آویشن شیرازی دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی آویشن شیرازی بر تغییرات هماتولوژیک ناشی از سیس پلاتین در موش سوری انجام گرفت.مواد و روش ها32 سر موش سوری نر بالغ(30-25 گرم)، به 4 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل به مدت 7روز نرمال سالین دریافت کردند. گروه آویشن شیرازی، آویشن شیرازی با دوز 200 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن به مدت 7روز با گاواژ دریافت کردند. به گروه سیس پلاتین، سیس پلاتین با دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی در روز 5 مطالعه تزریق شد. گروه آویشن شیرازی+سیس پلاتین، آویشن شیرازی را به مدت 7 روز دریافت کردند و سیس پلاتین در روز 5 مطالعه تزریق شد. در روز هشتم خون حاصل از قلب موش ها جهت ارزیابی هماتولوژی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و با آزمون هایANOVA و Tukey آنالیز شدند.یافته هاتعداد گلبول های قرمز، هموگلوبین، پلاکت، میانگین حجم گلبول قرمز، میانگین هموگلوبین گلبول قرمز و میانگین غلظت هموگلوبین گلبول قرمز به طور معنی داری در گروهی که سیس پلاتین دریافت کردند در مقایسه با گروه کنترل کاهش و تعداد گلبول های سفید افزایش یافت. آویشن شیرازی این تغییرات را بهبود بخشید(05/0< p).استنتاجآویشن شیرازی تغییرات هماتولوژیک ناشی از تجویز سیس پلاتین در موش سوری را بهبود بخشید.کلید واژگان: سیس پلاتین, آویشن شیرازی, پارامترهای هماتولوژیکBackground and purposeCisplatin (CP) is an anticancer drug that cause hematological changes. Zataria Multiflora Boiss (ZM) has antioxidant property. The preset study was done to determine the protective effect of ZM against hematological changes induced by Cisplatin in mice.Materials and methodsThirty two adult male mice (25-30 g) were divided into 4 groups: the control group received normal saline for 7 days; ZM group received ZM (200 mg/kg) for 7 days by gavage; CP group received Intraperitoneal CP (10 mg/kg) injection at day 5; ZM + CP group received ZM for 7 days and CP was injected at day 5. Then, blood samples were taken for hematological assessment at day 8 of the study. Data were analyzed by SPSS applying ANOVA and Tukey test.ResultsThe number of red blood cells, hemoglobin levels, platelets, MCV, MCH, and MCHC significantly decreased and white blood cells increased in the group that received CP compared with those of the control group. ZM improved these changes (P<0.05).ConclusionZM improved hematological changes induced by Cisplatin in mice.Keywords: Cisplatin, Zataria Multiflora Boiss, hematological parameters
-
سابقه و هدفسیکلو فسفامید دارویی است که به عنوان ضد سرطان و سرکوب گر سیستم ایمنی استفاده می شود مصرف این دارو همراه با سمیت قلبی و خونی است. آتورواستاتین دارویی است که علاوه بر کاهش کلسترول خون، در دوز پایین خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی نشان می دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظتی آتورواستاتین بر سمیت قلبی و خونی ناشی از سیکلو فسفامید در موش می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی 32 رت ماده به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. 1: گروه کنترل که نرمال سالین دریافت کردند. 2: گروه سیکلو فسفامید ، به صورت داخل صفاقی و تک دوز (mg/kg 150 ) دریافت کردند. 3: گروه آتورواستاتین به صورت گاواژ (mg/kg 10 ) برای مدت 10 روز دریافت کردند. 4: گروه آتورواستاتین + سیکلو فسفامید، آتورواستاتین 5 روز قبل و 5 روز بعد از تجویزسیکلو فسفامید دریافت کردند. حیوانات سه روز بعد از دریافت آخرین دارو کشته شدند.یافته هاتجویز سیکلو فسفامید موجب آسیب عضله قلب با افزایش فعالیت آنزیم های مارکر قلبی، CK-MB و LDH همراه بود. ارزیابی هیستو پاتولوژیکی بافت قلبی در گروه سیکلو فسفامید ادم بینابینی، نکروز، خونریزی، احتقان و واکوئول اطراف هسته را نشان داد. تعداد گلبول های قرمز و سفید، هموگلوبین و هماتوکریت و پلاکت به طور معنی داری در گروهی که سیکلو فسفامید دریافت کردند کاهش یافت. آتورواستاتین توانست تا حد زیادی میزان فعالیت آنزیم ها و آسیب ساختار بافتی عضله قلب را کاهش دهد و تعداد سلول های خونی را حفظ کرد.
استنتاج: آتورواستاتین اثر محافظتی روی سمیت قلبی و خونی ناشی از تجویز سیکلو فسفامید در موش داشته است.کلید واژگان: سیکلو فسفامید, کاردیوتوکسیسیتی, سمیت خونی, آتورواستاتین, آنتی اکسیدانتBackground andPurposeCyclophosphamide (CP) is used as an anti-cancer and immunosuppressive agent and it is accompanied with severe cardiotoxicity and anemia. Atorvastatin (ATV) is a widely used medication in hypercholesterolemia that has antioxidant and anti-inflammatory properties at low dose. The aim of this study was to investigate the protective effect of ATV on cyclophosphamide-induced cardiotoxicity and hematotoxicity in rats.Materials And MethodsThirty two rats were randomly divided into four groups as following: control group that received normal saline; CP group that received CP intraperitonealy single dose (150 mg/kg); the ATV group that were treated through gavage (10 mg/kg) for 10 days; and ATV CP that received ATV five days before and five days after CP treatment. The animals were killed three days after the last treatment.ResultsAdministration of CP caused heart damage through increased activity of cardiac marker enzymes, such as CK-MB and LDH. Histological evaluation of heart tissue showed interstitial edema, necrosis, hemorrhage, congestion, and vacuole around the nucleus. The number of red and white blood cells, platelets, hemoglobin and hematocrit significantly decreased in the group that received CP. ATV significantly reduced the amount of oxidative stress enzymatic activity and heart tissue damage and preserved blood cell counts induced by CP.ConclusionThese findings prove the protective role of ATV on CP-induced cardiotoxicity and hematotoxicity in mice.Keywords: cyclophosphamide, cardiotoxicity, hematoxicity, atorvastatin, antioxidant -
مقدمه
چرخش با تغییر در ساختار بافتی بیضه منجر به ناباروری می گردد.
هدفبررسی اثر محافظتی ملاتونین (M) در تخریب بیضه ناشی از چرخش و باز چرخش می باشد.
موارد و روش هادر این مطالعه تجربی، حیوانات به طور تصادفی به سه گروه (8 موش/گروه) تقسیم شدند. گروه کنترل (گروه C) که فقط تحت عمل جراحی اسکروتوم راست قرار گرفتند. گروه T/D بیضه راست متحمل چرخش و باز چرخش شد. گروه T/D+M چرخش و باز چرخش، بلافاصله پس از عمل جراحی به صورت داخل صفاقی µg/kg 25 ملاتونین دریافت کردند. سپس تغییرات بافتی ارزیابی و میزان MDA تجزیه و تحلیل گردید.
نتایجدر گروه T/D، قطر لوله ها (13/71±123/47) به طور قابل توجهی نسبت به گروه شاهد (19/71±137/48) کاهش داشت (0/001˂p). ملاتونین می تواند این تغییرات را جبران کند، اما این تغییرات معنادار نبود (0/26=p). با توجه به رتبه بندی جانسون، ملاتونین اسپرماتوژنز را به طور قابل توجهی ترمیم کرد. اما ملاتونین نتوانست سطح MDA را بهبود بخشد (0/99=p).
نتیجه گیریملاتونین با دوز µg/kg 25 اثر محافظتی بر یافته های هیستوپاتولوژیک بیضه داشت، اما هیچ تاثیری بر روی سطح MDA نداشت.
کلید واژگان: پیچ خوردگی طناب اسپرماتیک, بیضه, ملاتونین, مالون دی آلدئید, موش صحراییBackgroundTesticular damage due to spermatic cord torsion may lead toinfertility. It is probably because of changes in oxidative stress factors such asmalondialdehyde.
ObjectiveTo investigate the protective effect of melatonin (MLT), as anantioxidant, on testicular damage induced by acute unilateral spermatic cord torsionand detorsion (T/D) in rats.
Materials And MethodsIn this experimental study, 48 adult male Wistar rats wererandomly divided into three groups (8 rats/group): sham group underwent rightscrotal surgery only., the T/D group underwent right testicular torsion (for 1 hr) anddetorsion, and the melatonin group underwent right testicular torsion, received 25μg/kg melatonin intraperitoneally immediately after surgery of T/D. Then thehistological parameters and malondialdehyde (MDA) changes were evaluated.
ResultsTorsion and detorsion decreased the diameter of the tubules significantlycompared to controls (p=0.003). Melatonin could increase the diameter, but it wasnot significant (p=0.26). The heights of the epithelium were constant in sham, T/D,and melatonin groups without any significant difference between groups (p=0.98).Based on Johnsens score, spermatogenesis was normal in the sham group. Thetorsion significantly injured all lineage cells (p
ConclusionSevere degenerative changes of testis were induced by acute unilateralspermatic cord torsion and detorsion in rats, but it had no effect on MDA level.
Keywords: Spermatic cord torsion, Testis, Melatonin, MDA, Rats -
سابقه و هدفبیماری های غضروف مفصلی در همه ی جوامع شیوع فراوانی دارد و در اکثر موارد غضروف آسیب دیده قادر به ترمیم نمی باشد. روش های درمانی حمایتی با مشکلات زیادی همراه است. بنابراین سلول درمانی به عنوان درمان قطعی مورد نیاز می باشد. یکی از بهترین و در دسترس ترین منابع سلولی، سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی است که با تکنیک های مهندسی بافت به سلول های غضروفی تمایز می یابد. روش کشت سلول در تمایز غضروفی نقش کلیدی دارد. هدف از این مطالعه مقایسه پتانسیل کندروژنز سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی انسانی در دو سیستم کشت تک لایه و ریز توده بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی سلول های بنیادی از بافت چربی زیر جلدی جدا شدند. سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی در دوروش کشت سه بعدی (ریز توده) و تک لایه ای با محیط تمایزی کندروژنیک برای 14 روز کشت داده شدند. مورفولوژی سلول ها با استفاده از میکروسکوپ معکوس مشاهده شد. تمایز کندروژنیک با دو روش هیستولوژیکی و ایمونوسیتوشیمی ارزیابی شد.یافته هانتایج نشان داد در سیستم کشت ریز توده، میزان سنتز پروتئین کلاژن نوع 2 بیش تر بود. همچنین گلیکوزآمینوگلیکان بیش تری در ماتریکس خارج سلولی ترشح شد.
استنتاج: با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که سیستم کشت ریز توده (Micromass) شرایط مناسب تری برای تمایز کندروژنیک نسبت به کشت تک لایه ای (Monolayer) دارد.کلید واژگان: تمایز کندروژنز, کشت ریز توده, کشت تک لایه ای, سلول بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربیBackground andPurposeArticular cartilage disease is prevalent in all societies and in most cases the damaged cartilage would not repair. Conservative treatments are associated with many problems. So cell therapy is needed as a definite treatment. One of the best and most accessible sources of cells for this purpose is stem cells derived from adipose tissue which can be differentiated into chondrocytes by tissue engineering techniques. Cell culture method has a key role in chondrogenic differentiation. In this study, two different culture methods (monolayer and micromass) were compared.Materials And MethodsIn this descriptive study, stem cells were isolated from subcutaneous abdominal adipose tissue. Adipose-derived stem cells (ADSCs) were cultured by micromass and monolayer culture methods in chondrogenic differentiation medium for 14 days. The morphology of cells was observed using an inverted microscope. Chondrogenic differentiation was evaluated by histology and immunocytochemistry methods.ResultsThe results revealed that micromass culture system increased the protein synthesis of collagen II and deposition of glycosaminoglycan in extracellular matrix.ConclusionThis study suggests that the micromass culture system is a suitable condition for chondrogenic differentiation compared to monolayer cell culture.Keywords: Chondrogenesis, differentiation, mesenchymal stem cell, adiposetissue, micromass culture -
سابقه و هدفگزارشاتی مبنی بر تاثیر منفی انجماد شیشه ای بر بقا و کلیواژ جنین ها وجود دارد. هدف از این مطالعه، تاثیر مدت زمان انجماد جنین های دو سلولی موش بر زنده ماندن و کلیواژ آن ها بعد از ذوب می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، بعد از تحریک تخمک گذاری موش های ماده NMRI، جفت شدن با موش های نر و تایید وجود پلاک واژنی، موش های ماده 48-44 ساعت بعد از تزریق HCG، قطع نخاع شدند. جنین های دو سلولی حاصله به روش فلاشینگ جمع آوری شده و به مدت 24 ساعت در انکوباتور C ̊37 با جریان CO2 نگهداری شدند. جنین ها در 6 گروه شامل گروه شاهد، انجماد به مدت 24 ساعت، 72 ساعت، یک هفته، دو هفته و یک ماه تقسیم شدند. بعد از اتمام زمان انجماد، جنین ها به روش استاندارد ذوب شده و زنده ماندن و تقسیم سلولی آن ها مورد بررسی قرار گرفت.نتایجدرصد جنین های زنده بعد از مدت زمان انجماد نه تنها نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری را نشان داد، بلکه اختلاف بین گروه ها هم مشهود بود (0/05>P). تکامل جنین ها بعد از انجماد در مدت زمان های مختلف نسبت به گروه شاهد (0/0001>P) و در مقایسه های بین گروهی (0/05>P) افت چشم گیری را نشان دادند.نتیجه گیریطول مدت نگهداری جنین های دو سلولی منجمد شده موش، تاثیر منفی بر بقاء و تقسیم سلولی آن ها دارد. به نظر می رسد که انجام انجماد جنین های موش در مرحله دو سلولی قابلیت تکامل به مراحل بالاتر را کاهش می دهد. بهترین زمان جهت انتقال به رحم موش ماده، 8 سلولی می باشد تا فرصت ادامه تکامل در سیستم تولید مثل انجام پذیرد.
کلید واژگان: مدت زمان انجماد, ذوب, تقسیم سلولی, جنین های دو سلولیFeyz, Volume:18 Issue: 5, 2014, PP 405 -410BackgroundDespite the advantages of the vitrified embryos, some negative aspects of the survival and cleavage of such embryos are reported. This study aimed to examine the effect of freezing period on the viability and cleavage of two-cell mouse embryos.Materials And MethodsIn this experimental study, following the induction of ovulation in female NMRI mice, mating and confirming the presence of vaginal plug, female mice were sacrificed by cervical dislocation, 48-44 h after hCG injection. The two-cell embryos were collected by flushing and incubated for 24 h in an incubator with CO2 stream, 37˚C. Embryos were divided into the 6 groups: the control group, freezing for 24 hours, 72 hours, one week, two weeks and one month. After the completion of the freezing periods, the embryos were thawed by the standard methods and their viability and cell division were examined.ResultsNot only the percentage of embryos survived after freezing period showed a significant difference compared to the control group, but there were also significant differences between the experimental groups (P<0.05). Embryo development after different freezing periods showed a significant decline compared to the control group (P<0.0001) and also between the experimental groups (P<0.05).ConclusionThe freezing period for two-cell mouse embryos has negative effects on the embryo survival and cell division. It seems that freezing in two-cell stage embryos can reduce the ability to evolve to the higher stages. The best time to transfer to the frozen embryos to the uterus of female mice would be in 8-cell stage to provide the opportunity to continue the development of the reproductive system.Keywords: Freezing period, Thawing, Cleavage, Two, cell embryos -
مقدمه
شیوع ناباروری و نیز توزیع علل مختلف آن در میان جمعیت زوج های نابارور در نواحی مختلف دنیا متفاوت می باشد. در خصوص بررسی علل مختلف ناباروری مطالعات انجام شده در ایران محدود هستند.
هدفاین مطالعه به منظور مشخص کردن علل اصلی ناباروری در بیماران نابارور منطقه مازندران و تعیین نسبت هر یک از علت ها انجام شده است.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، پرونده پزشکی 3734 زوج نابارور مراجعه کننده به دو کلینیک اصلی ناباروری استان مازندران، طی سال های 1380 تا 1385 مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه افراد نابارور کسانی در نظر گرفته شدند که پس از یک سال زناشویی بدون پیشگیری بچه دار نشده بودند.
یافته هااز کل جمعیت نابارور مورد مطالعه، 78/7 درصد نازایی اولیه و 21/3 درصد نازایی ثانویه داشتند. میانگین دوره ناباروری پیش از اولین مراجعه به یک کلینیک ناباروری 4 ±5/7 سال بوده است. تعیین علل ناباروری در بیماران نشان داد که 38/9 درصد نازایی ها، بدلیل علل مردانه، 7/34 درصد به علل زنانه و در 14/6 درصد، هر دو زوج درگیر بودند. در 11/8 درصد موارد هم علت ناباروری شناخته نشد.
نتیجه گیریدر این مطالعه، تاخیر زمانی قابل توجه ای در مراجعه زوج های نابارور به یک کلینیک ناباروری دیده می شود. بدین ترتیب بنظر می رسد برنامه آموزش بهداشت باروری و آگاهی دادن در خصوص فاکتورهای خطر از جمله تاخیر در درمان نازایی و راه های پیشگیری از وقوع احتمالی مشکلات باروری، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
کلید واژگان: ناباروری اولیه, ناباروری ثانویه, فاکتورهای مردانه, نارسایی تخمدان, واریکوسلObjectiveThis study was conducted to determine the clinical patterns and major causes of infertility in mazandaran province in north of Iran.
Materials And MethodsThe medical records of 3734 consecutive couples attending two infertility clinics in Mazandaran province north of Iran from 2003 to 2008 were recorded. The couples had not had a viable birth after at least 1 year of unprotected intercourse and were investigated fully.
ResultsOf the entire sample 78.7% had primary infertility and 21.3% had secondary infertility. The mean duration of infertility of couples was 5.7 ± 4 years. The etiology of infertility in couples revealed a male factor in 38.9% a female factor in 34.7% combined factors in 14.6% and an undetermined cause in 11.8%.
ConclusionsIn this study delayed attendance of infertile couples to the infertility clinic was found. Therefore there is a need to revise public health program on infertility to focus on the education and prevention of infertility and its risk factors.
-
سابقه و هدف
طی فرآیند و مراحل اجرای روش های مختلف کمک به باروری، جنین ها طی دوره های زمانی متوالی، در معرض نور آزمایشگاه و نیز نور میکروسکوپ قرار می گیرند. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تاثیر نوربا شدتی تقریبا برابر با نور میکروسکوپ بر تکوین جنین های مرحله قبل از لانه گزینی در شرایط آزمایشگاه می باشد.
مواد و روش هاجنین های 2 سلولی موش های NMRÏ، 48 ساعت بعد از تزریق HÇG از بدن حیوانات حامله خارج شد. پس از شستشو و جمع آوری در قطرات محیط کشت جنینها بطور تصادفی به سه گروه تجربی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. در گروه های تجربی، 215 (گروه B)، 222 (گروه Ç) و 229 (گروه Ç) جنین 2 سلولی به ترتیب 5، 15 و 30 دقیقه در شرایط دمایی 37 درجه سانتیگراد، در معرض نور فلورسانس با شدت 800 لوکس قرار گرفته و سپس برای کشت نهایی به انکوباتور ÇÔ2 انتقال می یافتند. جنین های گروه شاهد، 215 جنین (گروه Â) به همراه 3 گروه دیگر، به مدت 30 دقیقه روی هات پلیت با دمای 37 درجه سانتیگراد قرار داشتند ولی، ظرف کشت مربوطه با پوششی از ورقه آلومینیوم پوشیده شده بود تا نوری به آن نتابد. میانگین نسبت جنین هایی که به مرحله بلاستوسیست رسیدند، همچنین، میزان دژنراسیون جنین ها، پس از 72 و 96 ساعت کشت شاخص های کمی مورد بررسی جهت تعیین تاثیر نور بودند.
یافته هانتایج نشان می دهد که درصد تکوین جنین ها به مرحله بلاستوسیست، در گروه هایی که در معرض نور قرار گرفته بودند به ترتیب، 6/61، 5/52 و 1/65 درصد و در گروه کنترل 61 درصد بود. بهر حال اختلاف معنی داری آماری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود نداشت. همچنین، درصد جنین های دژنره شده در گروه های در معرض نور قرار گرفته با گروه کنترل اختلاف معنی داری نشان نداد.
استنتاجنور فلورسانس سفید با شدت800 لوکس برای مدت زمان کمتر از 30 دقیقه، اثر قابل توجهی بر تکوین جنین های موش نداشته است.
کلید واژگان: اثر نور, جنین های مرحله قبل از لانه گزینی, جنین موش, بلاستوسیستBackground and
PurposeÏn assisted reproductive (ÂRT) laboratory، during the experimental manipulation، oocytes and early embryos are exposed to day light or artificial light for variable periods. The purpose of this study was to assess the effect of fluorescent light exposure، with intensity almost equal to that produced by microscopes in ÂRT laboratory، on mouse early embryo development.
Materials And MethodsThe bicellular embryos were obtained from superovulated pregnant female NMRÏ mice after 48 hours HÇG injection. Âfter washing، the embryos were randomly allocated in HËPËS buffered HTF medium into three experimental and one control group. Two hundred and fifteen (group B)، 222 (group Ç) and 229 (group D) bicellular embryos were exposed to fluorescent light of 800 LX for 5، 10 and 30 minutes at 37°Ç، respectively. The embryos of control group (215، group Â)، and also other groups (B، Ç and D) were kept on a heat plate during the time of experiment and protected from the light by covering the dishes with aluminium foil. Ëxpanding and hatching blastocyst rates were recorded after 72 and 96 hours of culture، respectively.
ResultsThe results demonstrated that 61. 6%، 52. 5% and 65. 1% of embryos in the experimental group (group B، Ç، and D respectively) and 61% of embryos in the control group reached to blastocyst stage. There was no statistically significant difference between the experimental and the control group. Âlso the hatching rates and degeneration rates showed no significant differences between the groups. Çonclusion: The fluorescent light of 800 LX for a period of less than 30 minutes had no significant effect on mouse embryo development in vitro.
-
سابقه و هدفنیکوتین مهم ترین ترکیب آلکالوییدی موجود در توتون می باشد که اثرات تراتوژنیک آن بر تکوین اعضای مختلف، سالهاست که در دست بررسی می باشد. ولی تاثیر نیکوتین بر تکوین کلیه تاکنون گزارش نشده است. در این مطالعه اثرات نیکوتین بر ساختمان کلیه در نوزادان موش صحرایی در زمان حیات داخل رحمی مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش هاتعداد 24 راس موش صحرایی ماده با وزن 250-200 گرم پس از جفت گذاری و تایید وقوع جفت گیری با بررسی اسمیر واژینال، به طور تصادفی به 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. به سه گروه از حیوانات (مورد) به ترتیب مقدار 1، 3 و 6 میلی گرم در هر کیلوگرم وزن، محلول نیکوتین در نرمال سالین به طور روزانه و به مدت 20 روز (تا روز 20 حاملگی) به طریق زیر جلدی تزریق شد. به حیوانات گروه چهارم (گروه شاهد) حجم مساوی از نرمال سالین تزریق شد. پس از مشاهده در زیر استرئومیکروسکوپ، تعیین وزن شده و در محلول بوئن قرار داده شدند. پس از مراحل آماده سازی و انجام مقطع گیری و رنگ آمیزی بررسی هیستوپاتولوژیک و مرفومتریک مقاطع انجام پذیرفت. تعداد کورپوسکول ها، نسبت حجم کورپوسکول ها به کورتکس، نسبت حجم کورتکس به مدولا شاخص های مرفومتریک مورد بررسی بودند.یافته هامیانگین وزن نوزادان در گروه 3 (نیکوتین 6 میلی گرم در هر کیلو وزن) بطور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد پایین بود (p=0.05). همچنین نوزادان گروه 2 (نیکوتین 3 میلی گرم در هر کیلو وزن) و گروه 3 به طور معنی داری قد کوتاهتری داشتند (p<0.05). کلیه ها از لحاظ شکل ظاهری و نمای میکروسکوپی ناهنجاری آشکاری نداشتند اما میانگین وزن آنها در گروه 3 به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (p<0.05). همچنین تعداد کورپوسکولها در هر میدان میکروسکوپی در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه شاهد کم تر بود (p<0.0001). اما نسبت حجمی کورپوسکول به کورتکس و نسبت کورتکس به مدولا در گروه های مورد و شاهد تفاوتی را نشان نداد.نتیجه گیریبر اساس یافته های این مطالعه، نیکوتین ضمن ایجاد اختلال در رشد عمومی جنین بر تکوین کلیه ها بطور نسبی اثرات سمی داشته و می تواند سبب پیدایش کلیه هایی کوچک تر و با تعداد نفرون کم تر شود.
کلید واژگان: نیکوتین, تکوین کلیه, آنومالی مادرزادی کلیه, تراتوژن -
مقدمه و هدف
آلومینیوم که سومین عنصر فراوان پوسته زمین است، ماده ای سمی برای بدن محسوب می شود. اثرات سمی آن بر بدن حیوانات آزمایشگاهی بالغ مورد مطالعه فراوان قرار گرفته است. اما مطالعات در خصوص اثرات این عنصر در تکوین جنین و سمیت آن برای جنین کافی نبوده و گزارشات موجود متناقض می باشند. در این تحقیق بروز ناهنجاری های مادرزادی خارجی در جنین های موش به دنبال قرار گرفتن در معرض کلرید آلومینیوم در یک دوره زمانی کوتاه، مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هاموش های سفید NMRI با وزن 24 الی 33 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. روز مشاهده پلاک واژنی به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد و موش ها به طور تصادفی در 6 گروه 12 تایی جای داده شدند. در سه گروه اول به ترتیب روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم حاملگی یک دوز کلرید آلومینیوم به میزان mg/kg 150 به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در سه گروه دیگر به عنوان گروه های شاهد در روزهای یاد شده مقدار 0.3 میلی لیتر سرم فیزیولوژیک تزریق شد. موش ها در روز پانزدهم کشته شده و جنین ها از رحم بیرون آورده شدند و پس از وزن کردن و اندازه گیری طول سری- دمی (CR) با استفاده از استریومیکروسکوپ وقوع ناهنجاری های ساختمانی خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته هامیانگین وزن جنین ها در گروه های تجربی روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم به طور معنی داری کمتر از گروه های شاهد بوده است (P<0.05). اما طول CR تفاوتی را نشان نداده است. فراوانی ناهنجاری های خارجی در گروه های تجربی یاد شده به ترتیب 47.0، 37.0 و 33.1 درصد و در گروه های شاهد به ترتیب 9.8، 10.2 و 8.7 درصد بوده است که اختلاف بین گروه های تجربی و شاهد معنی دار بوده است (P<0.05).
نتیجه گیریبر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که کلریدآلومینیوم دارای اثر سمی و تراتوژنیک بر جنین های موش بوده و حتی در معرض قرار گرفتن جنین ها برای یک دوره کوتاه می تواند باعث بروز ناهنجاری های ساختمانی در آنها شود.
کلید واژگان: کلرید آلومینیوم, تراتوژن, ناهنجاری مادرزادی, جنین موشBackground and ObjectiveAluminum (Al), the 3rd common element in the earth’s crust has a significant toxin potential for humans. Although the knowledge of Al toxicity has markedly improved in recent years, there is relatively little information regarding the embryotoxic and teratogenic potential of Al. the purpose of this study was to assess the effect of short-term exposure of pregnant mice to Aluminum Chloride on the external organ formation of their fetuses.
Materials and MethodsMature NMRI mice (24-33 g) were used in this study. Day 0 of pregnancy defined as the day in which the vaginal plug was found. Plug-positive mice were randomly divided into size groups. The first, second and 3rd groups of animals were given IP injection of single dose of AlCl3 at 150 mg/kg/day on days 10, 11 and 12 of gestation respectively. Mice in the 3 other groups (Controls) received single injection of 0.3 ml saline on days 10, 11 and 12 respectively. Mice were killed on day 15 of gestation. Live fetuses were weighed and examined for external abnormalities.
ResultsThe fetal body weight was significantly reduced in all Al-treated groups (P<0.05). The proportions of external malformations in 10th, 11th and 12th days treated were 47.0%, 37.0% and 33.1% groups respectively with significantly increase comparing to controls (P<0.05).
ConclusionIt is concluded that a single dose of the Al administered to pregnant mice can cause external malformations in their fetuses.
-
سابقه و هدفمنابع انرژی نقش مهمی را در تکوین جنین های قبل از لانه گزینی بر عهده دارند. یکی از مهمترین منابع تامین کننده انرژی، گلوکز می باشد که تاثیر آن در مراحل مختلف تکوین جنین مورد تحقیق بسیار قرار گرفته است. از آنجایی که فروکتوز و گالاکتوز از ایزومرهای مهم گلوکز می باشند و مطالعات کمی در خصوص تاثیر آنها بر تکوین جنین در محیط آزمایشگاه انجام گرفته است، لذا این مطالعه علاوه بر بررسی مجدد تاثیر گلوکز بر رشد و نمو جنین، تاثیر این دو ایزومر را به عنوان جایگزینی برای گلوکز در محیط کشت مورد بررسی قرار می دهد.مواد و روش هاموش های سفید سوئیسی بعد از تحریک تخمک گذاری توسط هورمون HMG و HCG و جفت گذاری 48 تا 50 ساعت بعد از آخرین تزریق، کشته شده و جنین های دو سلولی به وسیله فلاشینگ از لوله های رحمی آنها جمع آوری شدند. جنین ها به طور تصادفی به محیط های کشت موردنظر انتقال داده شده و تا مرحله هچینگ(خروج از زونا پلوسیدا) کشت داده شدند. در این تحقیق محیط های کشتT6 حاوی گلوکز(T6+g1)، T6 حاوی گالاکتوز(T6+gal)، T6 حاوی فروکتوز (T6+fr) و T6 بدون هگزوز(T6-h) مورد استفاده قرار گرفتند.یافته هادرصد جنین های رسیده به مرحله بلاستوسیست در محیط های کشت فوق به ترتیب 25/91، 09/67، 85/92 و 92/70 بود. همچنین به ترتیب 82/40، 21/25، 85/42 و 46/23 درصد از جنین ها بعد از 72 ساعت به مرحله هچینگ رسیدند. درصد جنین های بلاستوسیست و هچینگ در محیط T6+g1 و T6+ fr به طور معنی داری بیشتر از محیط T6+gal و T6-h بود(0001/0<P)، اما هیچ اختلاف معنی داری بین جنین های کشت داده شده در محیط T6+gal نسبت به محیط T6-h و نیز T6+fr نسبت به T6+gl مشاهده نشد.استنتاجبراساس یافته های این تحقیق می توان استنتاج نمود که گالاکتوز نمی تواند جانشین مناسبی برای گلوکز در محیط کشت جنین های اولیه باشد، اما فروکتوز می تواند جایگزین گلوکز در محیط کشت شود، بدون این که تکوین جنین ها در مقایسه با گلوکز دچار اختلال شود. با وجود این استفاده از فروکتوز به عنوان جانشین گلوکز به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
کلید واژگان: گالاکتوز, فروکتوز, رشد و تکامل جنینی, بارورسازی آزمایشگاهیBackground andPurposeËnergy sources play an important role in preimplantation development. Ëffect of glucose, an importamt energy source, has been studied in different stages of embryo development. Ënergy sources play important role in embryos development in preimplantation peroid. Glucose is one of the main sources of energy supply, and it’s effect has been studied in different stages of embryo development. Since fructose and galactose are the important isomers of glucose, thus in addition to the effect of glucose, its isomers were compared on the development of mouse embryos.Materials And Methods4-6 weeks old swiss mice were supravulated by HMG and HÇG hormones. The mice were killed 48- 50h after last injection and 2- cell embryos were collected by flashing. The embryos were cultured randomly to hatching stage using T6 medium with glucose (T6+gl), galactose(T6+ gal), fructose(T6+fr) and without hexose(T6-h).ResultsThe percentages of embryos reached to blastocyst were 91.25, 67. 09, 92.85 and 70. 92 respectivly. Âlso, 40.82, 25.21, 42.85 and 23.46 percent of embryos were hatched after 72h of culture respectively. The percentages of blastocyst and hatching embryos in T6+gl and T6+fr were significantly greater than those in T6+gal and T6-h (p<0.0001), but there were no obvious differences between embyos cultured in T6+gal and T6–h and those cultured in T6+gl and T6+fr in reaching to blastocyst and hatching stages.Çonclusion : The results indicate that galactose can not be a proper replacement for glucose in primary embryos medium. But fructose can be an alternate for glucose in the medium, without causing any disorder in embryo development compared to glucose. But despite of this phenomenon, use of fructose as an alternate of glucose needs more studies.Keywords: Galactose, Fructose, Growth, Ëmbryonic, Fertilization in vitro
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.