دکتر عباسعلی کریمپور ملکشاه
-
سابقه و هدف
سیکلوفسفامید (CP) به عنوان یک داروی ضد سرطان آلکیله کننده و یکی از موفق ترین داروها با طیف وسیعی از فعالیت های بالینی می باشد. این دارو دارای اثرات سمی بر اکثر احشاها، به خصوص بافت کلیه است. پیپرین، به عنوان یک فلاونوئید دارای خاصیت آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و آنتی آپوپتوزی می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر آنتی اکسیدانی پیپرین (PIP) بر سمیت کلیوی ناشی از سیکلوفسفامید(CP) با ارزیابی بیوشیمیایی بافتی، سرمی و هیستوپاتولوژیکی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، 48 سر موش سوری از نژاد BALB/c نر بالغ با سن 8-6 هفته و وزن 30 الی 35 گرم در 6 گروه کنترل(C)، گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید(CP) با دوز mg/kg200، گروه دریافت کننده پیپرین (Pip) با دوز mg/kg5، گروه دریافت کننده پیپرین با دوز mg/kg10، گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید و پیپرین(CP+Pip) با دوز mg/kg 5 و گروه دریافت کننده سیکلوفسفامید و پیپرین (CP+Pip) با دوز mg/kg 10 استفاده شد. CP در روز سوم مطالعه تجویز شد. پیپرین برای مدت 7 روز به صورت پیش و بعد از تجویز CP تجویز شد. در هشتمین روز مطالعه، بعد از کشتن حیوانات با کتامین و زایلازین، ارزیابی هیستوبیوشیمیایی (GSH و MDA)، هیستوپاتولوژی و بیوشیمیایی سرمی انجام گرفت. سپس داده ها با نرم افزار GraphPad Prism و تست واریاسیون یک طرفه و تست تعقیبی توکی آنالیز شدند.
یافته هادر مطالعه حاضر، CP باعث القاء استرس اکسیداتیو با کاهش معنی دار درمیزان GSH (0/001>P) و افزایش سطح MDA (0001/0>P) گردید. از طرفی تجویز PIP با دو دوز 5 و 10 میلی گرم/کیلوگرم در موش های دریافت کننده CP توانست مقدار MDA را به طور معنی دار کاهش دهد (به ترتیب: 0/001˂P، 00/001P˂) و مقدار GSH را در مقایسه با موش هایی که فقط CP دریافت کرده بودند به طور معنی داری افزایش دهد (به ترتیب: 0/05˂P، 0/05P˂). در موش های دریافت کننده CP، افزایش معنی داری (05/0>P) در میزان اوره و کراتینین در مقایسه با موش های گروه کنترل نشان داده شد. در مقابل، گروه هایی که با پیپرین (5 و 10 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به صورت قبل و بعد از تجویز CP تیمار شده بودند، به طور معنی داری (0/001>P) در مقایسه با موش های تحت تیمار با CP تنها بهبود بخشیدند و آسیب کلیه به سمت نرمال شدن و ارزیابی هیستوپاتولوژی این یافته را تایید کرد. تاثیر پیپرین به صورت وابسته به دوز در این مطالعه دیده شد، به طوری که در گروه تیمار شده با سیکلوفسفامید، ریزش سلول های اپیتلیالی و گشاد شدن فضای لومن لوله های خمیده دور و نزدیک، جمع شدن شبکه گلومرولی و اتساع فضای کپسول بومن بین دو لایه ویسرال و پاریتال دیده شد. دریافت پیپرین این تغییرات را بهبود بخشید و دوز 5 میلی گرم/کیلوگرم نقش موثرتری را نشان داد.
استنتاجنتایج کلی مطالعه حاضر نشان می دهد که تجویز قبل و بعد پیپرین در موش های تحت تیمار با CP در کاهش سمیت کلیوی ناشی از CP و تاثیر مثبت در بهبود عملکرد کلیوی در ارتباط با اثر آنتی اکسیدانی آن می باشد و می توان پیپرین را به عنوان یک کاندید بالقوه برای بیماران سرطانی که تحت داروی شیمی درمانی می باشند، پیشنهاد داد.
کلید واژگان: سیکلوفسفامید, پیپرین, نفروتوکسیسیتی, استرس اکسیداتیو, اوره, کراتینینBackground and purposeCyclophosphamide (CP) is an alkylating anticancer drug and one of the most successful drugs with a wide range of clinical activities. This drug has toxic effects on most organs, especially kidney tissue. Piperine, as a flavonoid, has antioxidant, anti-inflammatory, and anti-apoptotic properties. The purpose of the present study is to investigate the antioxidant effect of piperine (PIP) on nephrotoxicity following cyclophosphamide (CP) by tissue, serum, and histopathological biochemical evaluation.
Materials and methodsIn this experimental study, 48 adult male BALB/c mice aged 6-8 weeks and weighing 30-35 grams were divided into 6 groups, the control group (C), the group receiving cyclophosphamide (CP) with a dose of 200mg/kg, the group receiving piperine (Pip) with a dose of 5mg/kg, the group receiving piperine (Pip) with a dose of 10mg/kg, the group receiving cyclophosphamide and piperine at a dose of 5mg/kg (CP+Pip) and the group receiving cyclophosphamide and piperine with A dose of 10mg/kg (CP+Pip) was used. CP was administered on the third day of the study. Piperine was prescribed for 7 days in the form of pre-treatment and post-treatment. On the eighth day of the study, histochemical (GSH and MDA), histopathology, and serum biochemical evaluations were performed. Then, the data were analyzed with GraphPad Prism software one-way ANOVA and Tukey's post hoc tests.
ResultsCP induced oxidative stress with a significant decrease in GSH level (P<0.001) and increased MDA level (P<0.0001). On the other hand, administration of PIP with two doses of 5 and 10 mg/kg in mice receiving CP could significantly reduce the amount of MDA (respectively: P˂0.001, P˂0.001) and increase the amount of GSH compared to the mice that only received CP (respectively: P˂0.05, P˂0.05). In mice receiving CP, a significant increase (P<0.05) in the amount of urea and creatinine was shown compared to mice in the control group. In contrast, groups treated with piperine (5 and 10 mg/kg body weight) before and after CP administration significantly (P<0.0001) improved the kidney damage towards normalization compared to mice treated with CP alone and histopathological evaluation confirmed this finding. The effect of piperine was seen in a dose-dependent manner in this study. Thus, in the group treated with cyclophosphamide, the loss of epithelial cells and the widening of the lumen of the distal and proximal convoluted tubules, the contraction of the glomerular network, and the expansion of Bowman's capsule between the visceral and parietal layers were seen. The administration of piperine improved these changes, and the 5 mg/kg dose showed a more effective role.
ConclusionThe general results of the present study showed that before and after the administration of piperine in rats treated with CP, it reduces nephrotoxicity caused by CP and has a positive effect on improving kidney function in connection with its antioxidant effect. Piperine can be suggested as a potential candidate for cancer patients undergoing chemotherapy.
Keywords: Cyclophosphamide, Piperine, Nephrotoxicity, Oxidative Stress, Urea, Creatinine -
Objective (s)
Cyclophosphamide (CP) as an antineoplastic drug is widely used in cancer patients, and liver toxicity is one of its complications. Sinapic acid (SA) as a natural phenylpropanoid has anti-oxidant, anti-inflammatory, and anti-cancer properties.
Materials and MethodsThe purpose of the current study was to determine the protective effect of SA versus CP-induced liver toxicity. In this research, BALB/c mice were treated with SA (5 and 10 mg/kg) orally for one week, and CP (200 mg/kg) was injected on day 3 of the study. Oxidative stress markers, serum liver-specific enzymes, histopathological features, caspase-3, and nuclear factor kappa-B cells were then checked.
ResultsCP induced hepatotoxicity in mice and showed structural changes in liver tissue. CP significantly increased liver enzymes and lipid peroxidation, and decreased glutathione. The immunoreactivity of caspase-3 and nuclear factor kappa-B cells was significantly increased. Administration of SA significantly maintained histochemical parameters and liver function enzymes in mice treated with CP. Immunohistochemical examination showed SA reduced apoptosis and inflammation.
ConclusionThe data confirmed that SA with anti-apoptotic, anti-oxidative, and anti-inflammatory activities was able to preserve CP-induced liver injury in mice.
Keywords: Apoptosis, Cyclophosphamide, Liver injury, Inflammation, Oxidative stress, Sinapic acid -
سابقه و هدف
بنزوپیرن (BaP) یک آلاینده محیطی با اثرات ژنوتوکسیسیتی و سرطان زایی می باشد. آتورواستاتین (ATV)، به عنوان یک داروی پایین آورنده چربی خون، دارای خواص آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و ضد آپوپتوزی است. این مطالعه به بررسی اثرات آتورواستاتین بر آسیب مزمن کبدی و کلیوی ناشی از بنزوپیرن پرداخت.
مواد و روش ها:
در این مطالعه تجربی موش های صحرایی بالغ ماده نژاد ویستار به صورت تصادفی به هفت گروه (8=n) تقسیم شدند، که شامل گروه کنترل، گروه روغن زیتون، گروه ATV با دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه های BaP، بنزوپیرن با دو دوز 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه های BaP +ATV، بنزوپیرن (10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم) به همراه آتورواستاتین بود. دوره تجویز داروها به مدت 10 روز متوالی و گاواژ بود. یک ماه بعد از تجویز دارو بافت کبد و کلیه حیوانات جهت ارزیابی هیستوپاتولوژیکی بررسی شدند.
یافته ها:
تغییرات هیستوپاتولوژیک در بافت های کبد و کلیه از قبیل ارتشاح سلول های التهابی، نشت پلاسما، کاهش اسیدوفیلی سلول های کبدی و سلول های توبولار کلیه در گروه های دریافت کننده بنزوپیرن کاملا مشهود بود. دوز 20 میلی گرم بر کیلوگرم آسیب جدی تری در مقایسه با دوز 10 میلی گرم بر کیلوگرم ایجاد کرد. تیمار حیوانات با آتورواستاتین تغییرات ساختاری در بافت های کبد و کلیه را محافظت کرد.
استنتاجیافته های مطالعه نشان داد اثرات تخریبی بنزوپیرن تا یک ماه بعد از تجویز بنزوپیرن باقی می ماند. اثرات محافظتی آتورواستاتین در برابر سمیت کبدی و کلیوی ناشی از بنزوپیرن در دراز مدت تایید شد.
کلید واژگان: بنزوپیرن, آتورواستاتین, سمیت کبدی, سمیت کلیوی, موش صحراییBackground and purposeBenzo[a]pyrene (BaP) is an environmental pollutant that has genotoxic and carcinogenic effects. Atorvastatin (ATV), as a lipid-lowering drug, has antioxidant, anti-inflammatory and anti-apoptotic properties. This study investigated the effects of ATV on chronic liver and kidney damage induced by BaP.
Materials and methodsIn this experimental study, adult female rats were randomly divided into seven groups (n= 8 per group), including control group, olive oil group, ATV group (10 mg/kg), BaP groups (10 and 20 mg/kg), and ATV + BaP groups (10 and 20 mg). The drugs were administered by oral gavage for ten consecutive days. Histopathologic evaluation of the liver and kidney tissues was done one month after drug administration.
ResultsHistopathologic changes in both liver and kidney tissues such as inflammatory cell infiltration, plasma leakage, reduced acidophilia of hepatocytes, and renal tubular cells were seen in the groups receiving BaP. Findings showed that BaP at 20 mg/kg caused more serious harm than that at 10 mg/kg. ATV treatment protected structural changes in liver and kidney tissues.
ConclusionCurrent study showed that destructive effects of benzopyrene remain until one month after administration. The protective effects of atorvastatin against benzopyrene-induced hepatotoxicity were confirmed over time.
Keywords: Benzo[a]pyrene, atorvastatin, hepatotoxicity, nephrotoxicity, rat -
زمینه و هدف
آنتراسیکلین ها یک گروه از آنتی بیوتیک ها با منشاء میکروبی می باشند که در شیمی درمانی استفاده می شوند و کاربرد بالینی بسیار وسیعی دارند. داکسوروبیسین یا آدریامایسین یکی از قوی ترین داروهای آنتراسیکلین است که برای درمان سرطان مورد استفاده قرار می گیرد. هرچند کاردیوتوکسیسیتی وابسته به دوز ایجاد شده به وسیله این دارو استفاده از آن را محدود کرده است؛ اما مکانیسم عملکرد این دارو به طورکامل مشخص نشده است. ژن های Bcl2 و Bax از جمله ژن های کلیدی مسیر داخلی آپوپتوز می باشند. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروی داکسوروبیسین بر بیان ژن های آپوپتوز Bcl2 و Bax قلب موش صحرایی انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه تجربی روی 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 10-9 هفته ای با وزن تقریبی 180-200 gr انجام شد. حیوانات به طور تصادفی به دو گروه 10تایی کنترل و آزمایش تقسیم شدند. به گروه آزمایش 15 میلی گرم بر کیلوگرم از داکسوروبیسین طی دو هفته به صورت داخل صفاقی طی 6 دوز مساوی و هر دوز برابر 2.5 mg/kg تزریق شد. سه هفته بعد از آخرین تزریق، فیبروز درون میوکارد و بیان ژن های Bcl2 و Bax به ترتیب به وسیله رنگ آمیزی تری کروم ماسون و Real Time-PCR مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های تی مستقل، Kaplan-Meyer و Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاداکسوروبیسین فیبروز درون میوکارد (1±16.14) را به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل (0.79±1) افزایش داد (P<0.01). همچنین نتایج حاصل از Real Time- PCR نشان دادند که در گروه داکسوروبیسن بیان ژن آنتی آپوپتوتیک Bcl2 در مقایسه با گروه کنترل؛ به ترتیب 0.07±0.1 و 1؛ کاهش پیدا کرده است. همچنین میزان بیان ژن پروآپوپتوتیک Bax در گروه داکسوروبیسین در مقایسه با گروه کنترل؛ به ترتیب 0.1±2.1 و 1؛ (P<0.01) افزایش یافت.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که داکسوروبیسین فیبروز درون میوکارد را افزایش می دهد و موجب کاهش بیان ژن Bcl2 و افزایش بیان ژن Bax می گردد.
کلید واژگان: داکسوروبیسین, کاردیوتوکسیسیتی, میوکارد, فیبروز, آپوپتوز, Bcl2, BaxBackground And ObjectiveThe anthracyclin drug doxorubicin (Adriamycin) is one of the most effective antineoplastic agents، and widely used to treat a number of malignancies. However، its use has been restricted due to the dose-dependent cardiotoxicity. The mechanisms of Doxorubicin - induced cardiotoxicity is not entirely clear. This study investigates the effect of Doxorubicin on Bcl2 and Bax genes expression as key molecules that involve in intrinsic pathway of apoptosis in rat heart.
Materials And MethodsIn this experimental study Doxorubicin administration، male Wistar rats were exposed to intraperitoneal injections (2. 5 mg/kg، six times for 2 weeks، n=20). Animals were randomly assigned to the healthy untreated control (n=10) and to the Doxorubicin treatment groups (n=10). Three weeks after completion of treatment myocardial fibrosis، Bcl2 and Bax genes expression were investigated by Masson’s trichrome staining and Real Time- PCR analysis respectively. Statistical analysis was performed using the SPSS-16 and independent samples t-test، Mann-Whitney and Kaplan-Meyer method.
ResultsMasson’s trichrome staining showed that Doxorubicin increased fibrosis in the cardiac muscle (16. 4±1) in compare to control group (1±0. 79). Real Time- PCR analysis showed that Doxorubicin decreased Bcl2 expression levels (0. 1±0. 07) and increased Bax expression levels (2. 1±0. 1) in the myocardium in compare to control group (P<0. 01).
ConclusionThis study showed that administration of Doxorubicin increase interstitial fibrosis of myocardium and Bax expression levels and decrease Bcl2 expression that are the key genes of mitochondria-dependent apoptotic pathway.
Keywords: Doxorubicin, Cardiotoxicity, Myocardium, Fibrosis, Apoptosis, Bcl2, Bax
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.