به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عبدالحلیم رجبی

  • سحر علی زاده، یاسمین قلیچی، عبدالحلیم رجبی، وحید شهریاری*
    زمینه و هدف

    مصرف مواد ایپومی از شایع ترین مشکلاتی است که بار اجتماعی، روانی و اقتصادی زیادی را بر جوامع تحمیل می کند. لذا شناخت عواملی که در درمان مصرف مواد اپیومی نقش دارند؛ امری ضروری به نظر می رسد. این مطالعه به منظور ارزیابی مهار پاسخ و تکانشگری در بیماران مصرف کننده اپیوم انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 170 بیمار (139مرد و 31زن) مصرف کننده اپیوم مراجعه کننده به مرکز درمان نگهدارنده متادون به صورت نمونه گیری در دسترس در شهر گرگان طی سال 1401 انجام شد. برای سنجش مهار پاسخ شرکت کنندگان از آزمون تکلیف علامت توقف (Stop Signal Task: SST) و میزان تکانشگری از پرسشنامه بارت (BARRATT) استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین تکانشگری کلی 67.8±11.85 تعیین شد. میانگین پاسخ های صحیح 45.09±5.67، پاسخ های اشتباه 4.51±3.95، تعداد تاخیر 0.96±2.32 بود میانگین زمان پاسخگویی به هر محرک 1290±512.83 میلی ثانیه بود. ابعاد میانگین تکانشگری با سن، میانگین پاسخ ها با سطح تحصیلات و میانگین زمان پاسخ برای مهار پاسخ با سن و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنی داری داشتند (P<0.05). ابعاد مختلف مهار پاسخ با ابعاد تکانشگری (تکانشکری شناختی، بی برنامگی و تکانشگری حرکتی) و تکانشگری کلی همبستگی آماری معنی داری نداشتند.

    نتیجه گیری

    افراد مصرف کننده مواد اپیومی در کل تکانشگرند. همچنین افراد با سن پایین تر و سطح تحصیلات پایین تر نسبت به سایر افراد تکانشگرترند.

    کلید واژگان: مهار پاسخ, تکانشگری, اعتیاد, اپیوم
    Sahar Alizadeh, Yasmin Ghelichi, Abdolhalim Rajabi, Vahid Shahriari*
    Background and Objective

    Opium use is one of the most common problems that impose significant social, psychological, and economic burdens on societies. Understanding the factors involved in the treatment of opium use is essential. This study aimed to evaluate inhibitory response and impulsivity in opium users.

    Methods

    This descriptive-analytical study was conducted on 170 opium users (139 men and 31 women) who visited the Methadone Maintenance Treatment Center in Gorgan, Iran during 2022, selected through convenience sampling. The Stop Signal Task (SST) was used to assess participants' inhibitory response, and the Barratt Impulsiveness Scale (BIS) was used to measure impulsivity levels.

    Results

    The average overall impulsivity score was 67.8±11.85. The average correct responses were 45.09±5.67, incorrect responses were 4.51±3.95, and delays were 0.96±2.32. The mean response time to each stimulus was 1290±512.83 milliseconds. There was a statistically significant correlation between impulsivity dimensions and age, correct responses and education level, and response time for inhibitory control with age and education level (P<0.05). There was no statistically significant correlation between the various dimensions of inhibitory response and impulsivity (cognitive impulsivity, non-planning impulsivity, and motor impulsivity) and overall impulsivity.

    Conclusion

    Opium users are generally impulsive. Additionally, younger individuals and those with lower education levels are more impulsive compared to others.

    Keywords: Psychological Inhibition, Impulsivity, Addictive Behavior, Opium
  • کیمیا کامرانی، میترا جودی مشهد، عبدالحلیم رجبی، ذلیخا کرم الهی*
    زمینه

     ارزش های اخلاقی پرستاران که از مهمترین موضوعات در حرفه پرستاری هستند می تواند علمی ترین و بهترین مراقبت پرستاری را تحت الشاع قرار دهند.  صفات شخصیتی نیز بر کیفیت اخلاق و رفتار حرفه ای تاثیر گذار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط صفات شخصیتی و اخلاق حرفه ای در پرستاران بیماران 5 آذر گرگان در سال 1400 انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش مقطعی- همبستگی بر روی 253 پرستار شاغل در بیمارستان آموزشی 5 آذر  گرگان در سال 1400 انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و به نسبت مساوی از میان پرستاران تمام بخش های انجام شد. داده ها با استفاده از مقیاس 60 سوالی NEO برای تعیین ویژگی های شخصیتی و  پرسشنامه سنجش عملکرد پرستاران به آیین اخلاق پرستاری (34 گویه) جمع آوری  شدند. سپس با استفاده نرم افزار SPSS نسخه 18 و  آزمون های  میانگین ± انحراف معیار، کای اسکویر، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری 0/05 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج نشان  داد بین ویژگیهای شخصیتی و اخلاق حرفه ای رابطه آماری معنی داری وجود ندارد (p>0/05). میانگین نمره اخلاق حرفه ای پرستاران در سطح عالی بود (11/1 ±169). ویژگیهای شخصیتی با وضعیت تاهل، وضیعت استخدامی و جنسیت ارتباط معنی دار داشتند (p<0/05).  اخلاق حرفه ای با مشخصات دموگرافیک ارتباط معنی داری نداشتند (p>0/05).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد با اینکه تعهد عملکرد به آیین اخلاق پرستاری در سطح عالی قرار دارد. اما ارزش های اخلاق حرفه ای با ویژگی های  شخصیتی رابطه آماری معنی داری نداشتند.

    کلید واژگان: ویژگیهای شخصیتی, ارزشهای حرفه ای, پرستار
    Kimia Kamrani, Mitra Joodi Mashhad, Abdolhalim Rajabi, Zolaykha Karamelahi*
    Background

     The moral values ​​of nurses, which are one of the most important issues in the nursing profession, can overshadow the most scientific and best nursing care. Personality traits also affect the quality of ethics and professional behavior. This research was conducted with the aim of investigating the Relationship between personality traits and professional ethics in nurses of 5 Azar Gorgan patients in 1400.

    Materials and methods

    This cross-sectional-correlation study was conducted on 253 nurses working in 5 Azar Teaching Hospital in Gorgan in 1400. Sampling was done in a simple random manner and in equal proportions among the nurses of all departments. The data were collected by using NEO's 60-question scale to determine personality traits and nurses' performance evaluation questionnaire according to nursing ethics (34 items). Then they were analyzed using SPSS version 18 software and tests of mean ± standard deviation, chi-square, independent t, one-way analysis of variance and Pearson's correlation coefficient. A significance level of 0/05 was considered.

    Results

    The results showed that there is no statistically significant relationship between personality traits and professional ethics (p>0.05). The average score of nurses' professional ethics was at an excellent level (169 ± 1.11). Personality traits have a significant relationship with marital status, employment status and gender (p<0.05). Professional ethics had no significant relationship with demographic characteristics (p>0.05).

    Conclusion

    The results showed that although the performance commitment to nursing ethics is at a high level. But professional ethics values ​​did not have a statistically significant relationship with personality traits.

    Keywords: Personality characteristics, professional values, nurse
  • یاسر مصری، مینا پاک خصال*، علی اکبر نقوی الحسینی، فاطمه میرزائی، عبدالحلیم رجبی
    مقدمه و اهداف

    با توجه به تاثیر پاندمی کووید- 19 بر روی سلامتی و اهمیت سلامت دهان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر پاندمی کووید-19 بر روی استفاده از خدمات دندا نپزشکی میان کودکان انجام شده است.

    روش کار

    مطالعه گذشته نگر حاضر با استفاده از اطلاعات موجود در آرشیو کلینیک دندا نپزشکی بیمارستان کودکان شهر گرگان در سال 1401 انجام شد. مشخصات دموگرافیک بیماران و نوع خدمات دندان پزشکی دریافت شده جمع آوری و وارد نرم افزار آماری SPSS  نسخه 26 گردید. جهت مقایسه تفاوت سالانه فراوانی دریافت انواع خدمات دندا نپزشکی ، داده ها تحت آزمون کای اسکویر قرار گرفته و برای بررسی روند تغییرات خطی هر خدمت از آزمون کوکران - آرمیتاژ استفاده شد.

    یافته ها

    تعداد 24185 خدمات دندان پزشکی مختلف، از ابتدای سال 1398 تا انتهای سال 1400 توسط کودکان 2 تا 14 سال مراجعه کننده به کلینیک دندا نپزشکی بیمارستان طالقانی دریافت شده بود. مقایسه فراوانی استفاده از خدمات دندا نپزشکی سال 1399 نسبت به سال 1398، کاهش 31 درصدی را نشان داد. نوع خدمات استفاده شده در سال اول حین پاندمی نسبت به سال قبل از پاندمی تغییرات معنی داری داشت که عمده آن ها افزایش خدمت کشیدن دندان (0/001=P) و کاهش خدمت ترمیم (0/000= P) بود. همچنین افزایش درمان پالپ (0/003 =P) به ویژه در سال دوم پاندمی قابل ملاحظه بود.

    نتیجه گیری

    میزان استفاده از خدمات دندا نپزشکی و نوع خدمات دریافتی در زمان پاندمی تغییرات قابل ملاحظه ای داشته و این امر برنامه ریزی برای درمان های موردنیاز در آینده و همچنین ایجاد زیرساختارهایی برای مواجهه با پاندمی های مشابه را ضروری می سازد.

    کلید واژگان: کووید-19, خدمات دندان پزشکی, کودکان
    Yaser Mesri, Mina Pakkhesal*, Aliakbar Naghavialhosseini, Fatemeh Mirzaei, Abdolhalim Rajabi
    Background and Objectives

    Considering the impact of the COVID-19 pandemic on health and the significance of oral health, this study aims to investigate the effects of the COVID-19 pandemic on dental care utilization among children.

    Methods

    This retrospective study utilized available data from the archives of the dental clinic at Gorgan Pediatric Hospital in 2022. Information regarding demographic characteristics and the types of received services were collected and entered to SPSS version 26 statistical analysis software. The chi-square test was used to compare the annual differences in the frequency of different service types, and the Cochrane-Armitage test was employed to examine the linear trend of changes in each service.

    Results

    A total of 24,185 different dental services were received by children aged between 2 and 14 years old referred to dental clinic of Taleghani Children Hospital from March 2020 to February 2022. Comparing the frequency of dental services in 2021 to that of 2020 revealed a 31% decrease in the total number of services. The types of services utilized during the first year of the pandemic exhibited significant changes compared to the pre-pandemic year. This included an increase in tooth extraction (P = 0.001) and a reduction in restorations (P = 0.000). Additionally, a noticeable increase in pulp treatment (P = 0.003) was observed, particularly in the second year of the pandemic.

    Conclusion

    The frequency of dental care utilization, types of services received, and insurance utilization underwent significant changes during the pandemic. It is crucial to plan for future required treatments and establish infrastructures to address similar pandemics.

    Keywords: COVID-19, Dental health services, Children
  • علی اکبر نقوی الحسینی، مینا پاک خصال*، یاسر مصری، منصوره رودینی، عبدالحلیم رجبی
    سابقه و هدف

    شاخص ها مانند زوایا وسطوح ترسیم شده در سفالومتری لترال دارای روابط و ضریب های همبستگی متفاوتی هستند که بررسی آن ها به تشخیص انواع مختلف مال اکلوژن کمک شایانی می کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان همبستگی شاخص های سفالومتری ANB، Wits، occlusal plane و Y-axis در افراد دارای مال اکلوژن کلاس II می باشد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی ازنوع توصیفی تحلیلی و گذشته نگر بوده که بر روی رادیوگرافی های لترال موجود در پرونده ارتودنسی بیماران 14 تا 18 سال دارای مال اکلوژن کلاس II مراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال های 98- 1397 انجام گردید.

    یافته ها

    در این مطالعه از 156 رادیوگرافی لترال بررسی شده مربوط به بیماران دارای مال اکلوژن کلاس II، 91 فیلم رادیوگرافی (58/3 درصد) متعلق به بیماران زن و 65 فیلم رادیوگرافی (41/7 درصد) مربوط به بیماران مرد بود. به طور کلی به ترتیب بیش ترین میزان ضریب همبستگی (0/61 r=) میان شاخص های ANB و Wits و بعد از آن ANB و Y-axis (0/53r=)، سپس Wits و occlusal Plane (0/36r=)، Y-axis و occlusal plane (0/33r=) و کم ترین میزان ضریب همبستگی (0/23r=) بین شاخص های ANB و occlusal plane تعیین گردید.

    استنتاج

    بر اساس نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که برای تشخیص مال اکلوژن کلاس II می توان علاوه بر زاویه ANB از سایر شاخص های سفالومتری مانند Wits، Y-axis و occlusal plane (به ترتیب میزان ضریب همبستگی آن ها با ANB) استفاده نمود.

    کلید واژگان: مال اکلوژن کلاسII, ANB, Wits, occlusal plane, Y-axis
    Aliakbar Naghavialhosseini, Mina Pakkhesal*, Yaser Mesri, Mansureh Rudini, Abdolhalim Rajabi
    Background and purpose

    Some measurements such as angles and planes drawn in lateral cephalometry have different relationships and correlation coefficients which help to distinguish different types of malocclusions. The aim of this study was to investigate the correlation between ANB, Wits, occlusal plane, and Y-axis cephalometric measurements in patients with class II malocclusion.

    Materials and methods

    A descriptive-analytical and retrospective cross-sectional study was performed using the lateral radiographic images (n=156) in the archive of the Dental Clinic affiliated with Golestan University of Medical Sciences obtained from patients aged 14-18 years of age with class II malocclusion in 2018-2019.

    Results

    There were 91 (58.3%) lateral radiographic images of female patients, and 65 (41.7%) of male patients. The highest correlation was found between ANB and Wits measurements (r= 0.61) followed by ANB and Y-axis (r= 0.53), Wits and occlusal plane (r= 0.36), and Y-axis and occlusal plane (r= 0.33) and the lowest correlation was seen between ANB and occlusal plane measurements (r= 0.23).

    Conclusion

    According to current study, it seems that in addition to ANB angle, other cephalometric measurements such as Wits, Y-axis, and occlusal plane can be used to diagnose class II malocclusion (based on their correlation coefficient with ANB).

    Keywords: class II malocclusion, ANB, Wits, occlusal plane, Y-axis
  • لیلا قهرمانی، هادی طهرانی، عبدالحلیم رجبی، علیرضا جعفری*
    زمینه و هدف

    شادکامی و امیدواری دو مفهومی هستند که در وضعیت سلامت روانی دانشجویان موثر می باشند. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین مفهوم امیدواری و شادکامی در دانشجویان انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 250 نفر از دانشجویان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز با استفاده از پرسشنامه های امیدواری Snyder و شادکامی MUNSH انجام گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 22 و با استفاده از آزمون های توصیفی و تحلیلی شامل آزمون های تحلیل واریانس، تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در این مطالعه میانگین (انحراف معیار) نمره شادکامی و نمره امیدواری به ترتیب برابر 4/50 (0/78) و 24/52 (0/66) بود. بین امیدواری با متغیرهای سن(0/001=P) و جنس (0/008=P) رابطه آماری معنی داری وجود داشت. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین امیدواری و زیر مقیاس های شادکامی (احساس مثبت، تجربه مثبت، احساس منفی و تجربه منفی) همبستگی آماری معنی داری وجود داشت (0/001>P). نتایج آنالیز رگرسیون خطی نشان داد، متغیر های جمعیت شناختی به همراه مقیاس شادکامی و زیر مقیاس های آن قادر به پیش بینی 0/28 واریانس امیدواری بودند.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد، دانشجویان از میزان امیدواری متوسط و سطح شادکامی بسیار ضعیفی برخوردار بودند. بنابراین لازم است عوامل مستعد کننده ایجاد مشکلات روانی از قبیل ناامیدی و افسردگی در دانشجویان شناسایی شده و برنامه های آموزشی و مشاوره ای مناسبی در این خصوص طراحی و اجرا گردد.

    کلید واژگان: امیدواری, شادکامی, سلامت روان, دانشجویان
    Leila Ghahremani, Hadi Tehrani, Abdolhalim Rajabi, Alireza Jafari*
    Background and Objectives

    Happiness and hope are two concepts that affect students' mental health. The aim of this study was to determine the relationship between the concept of hope and happiness in students.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study was conducted on 250 students in school of health, Shiraz University of Medical Sciences. The data collection tool was Snyder's Hope and MUNSH 's Happiness Questionnaires. Data were analyzed by SPSS version 22 using descriptive and analytical tests including ANOVA, independent samples t-test, Pearson correlation and linear regression.

    Results

    In this study, the mean (±SD) of happiness and hope scores were 4.50 (+0.78) and 24.52 (+0.66) respectively. There was a significant relationship between age (P=0.001) and gender (P=0.008) variables with hope scale. Based on the Pearson correlation coefficient, there was a significant correlation between hope and sub-scales of happiness (Positive affect, negative affect, Positive experience, negative experience) (P<0.001). Results of linear regression analysis showed that, demographic variables, happiness scale and its sub-scales, were able to predict 28.8% of the variations of hope (P<0.001).

    Conclusion

    Therefore, it is necessary that the predisposing factors create psychological problems such as disappointment and depression and etc., identified in students and appropriate educational and counseling programs are being designed and implemented.

    Keywords: Hope, Happiness, Mental Health, Students
  • سارا امامقلی پور، بتول احمدی، عبدالحلیم رجبی، آزیتا آذرکیوان، مجتبی ابراهیمی، فیروز اسماعیل زاده*
    سابقه و هدف
    تالاسمی ماژور یک بیماری اتوزومال مغلوب، با عوارض زیاد و مرگ و میر بالا است. امروزه امید به زندگی بیماران تالاسمی ماژور با پیشرفت های درمانی به طور قابل توجهی افزایش یافته است در نتیجه بیماران تالاسمی نیازمند مراقبت مادام العمر هستند، اما مراقبت از بیماران تالاسمی هزینه های زیادی را ایجاد می‏کند، لذا آگاهی از هزینه‏ها و اثربخشی درمان جهت کنترل هزینه ها و ارائه درمان های کارآمد ضروری می‏باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، از روش پایین به بالا برای برآورد هزینه‏های درمان بیماران تالاسمی استفاده شد و تمام هزینه‏ها در یک دوره یک ساله (سال 1394) برآورد گردید، تعداد QALYهای ایجاد شده با درمان نیز به کمک پرسشنامه EQ5D در 198 بیمار استخراج و در نهایت با استفاده از مدل مارکوف، هزینه‏ها و اثربخشی برای طول عمر بیماران محاسبه شد.
    یافته ها
    درمان هر بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور به طور متوسط سالیانه 25, 269, 730± 249, 271, 200 ریال هزینه ایجاد می‏کند، با اعمال نرخ تنزیل 3 درصد، هزینه طول عمر درمان هر بیمار 4. 406. 186. 382 ریال برآورد شد که به ایجاد 8/11=QALY منجر می‏شود لذا هزینه ایجاد هر QALY، 373. 405. 658 ریال خواهد بود.
    نتیجه گیری
    درمان بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور، با وجود هزینه اثربخش بودن، هزینه‏های زیادی را ایجاد می‏کند به طوری که حتی درمان بیماران در دهه چهارم عمرشان به حد آستانه هزینه – اثربخشی نزدیک می‏شود. به نظر می‏رسد افزایش هزینه کرد در حوزه غربالگری بیماران و پیشگیری از به دنیا آمدن بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور می‏تواند مفید باشد.
    کلید واژگان: تحلیل هزینه منفعت, بتاتالاسمی, ایران
    Dr S. Emamgholipour *, Dr B. Ahmadi, Dr A.H. Rajabi, Dr A. Azarkeivan, Dr M. Ebrahimi, Dr F. Esmaeilzadeh Dr
     
    Background and Objectives
    Thalassemia major is an autosomal recessive disease with serious morbidity, mortality and pathology. Due to today’s therapeutic advances, the life expectancy of thalassemia patients has significantly increased. As a result, thalassemia patients need lifelong care, but caring for patients with thalassemia causes a lot of costs. Therefore, being aware of the costs and effectiveness of the treatments is essential for controlling the costs and providing effective treatments.

    Materials and Methods
    In this cross-sectional descriptive study, a bottom-up method was used to estimate the treatment costs for thalassemia patients and all the costs were estimated over a one-year period (2015). The number of QALYs created by treatment was also extracted using the EQ5D questionnaire, and eventually, the Markov model was used to calculate the costs and effectiveness for patients’ longevity.

    Results
    Treatment for any patients with thalassemia major costs $ 8,321.8 per year. Applying a 3% discount rate, we estimated that each patient lifelong treatment costs $ 147,098.4, which would results in 11.8 QALYs. Hence, the cost per QALY would be $ 12,466,0.

    Conclusions
    Treating the patients with thalassemia major, despite its cost effectiveness, might cost a lot so that the treatment of the patients in the fourth decade of their lives may even reach the cost-effectiveness threshold. Therefore, increasing the costs in the field of patient screening and prevention of the birth of patients with thalassemia major seems to be useful.
    Keywords: Key words: Cost-Benefit Analysis, beta-Thalassemia, Iran
  • اکرم ثناگو، عابد نوری، لیلا جویباری، مریم عظیمی، مهین ادیب، عبدالحلیم رجبی
    مقدمه و هدف
    معنویت به عنوان اساس هستی انسانی و تاثیر آن در التیام و شفابخشی انسان در سالهای اخیر مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته است. پرستاران وظیفه مراقبت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی بیماران را برعهده دارند، بنابراین جهت پاسخگویی به نیازهای معنوی بیماران پرستاران آگاه و توانا نیاز داریم. هدف تعیین نگرش پرستاران و دانشجویان پرستاری به معنویت و مراقبت معنوی است
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی-تحلیلی 148 نفر پرستاران مراکز اموزش درمانی به روش نمونه گیری تصادفی ساده ، و 73نفر از دانشجویان پرستاری عرصه به روش سرشماری ، در دانشگاه علوم پزشکی گلستان وارد مطالعه شدند .داده ها با استفاده از پرسشنامه مقیاس سنجش معنویت و مراقبت معنوی جمع آوری شد .. داده ها با نرم افزار spps و با آزمونهای آماری من ویتنی،کای دو و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سن در پرستاران 31/52و در دانشجویان 21/43 بود.میانگین نگرش به معنویت و مراقبت معنوی در پرستاران و دانشجویان پرستاری به ترتیب 55/72 و 57/04 بود. اکثریت پرستاران (83/56%)و دانشجویان پرستاری (64/ 86 %)، سطح نگرش متوسط و تقریبا مطلوبی نسبت به معنویت و مراقبت معنوی داشتند.ارتباط معنی داری نیز بین نگرش به معنویت و مراقبت معنوی با سمت پرستاران وجود داشت ( 0/016 p=).
    نتیجه گیری
    یافته های این تحقیق حاکی از آن است که پرستاران به معنویت و مراقبت معنوی نگرش مثبت دارند و ایجاد بستر مناسب جهت ارائه مراقبت های معنوی، می تواند سبب انجام مراقبت معنوی گردد.
    کلید واژگان: معنویت, مراقبت معنوی, دانشجو, پرستار
    Dr Akram Sanagoo, Abed Noori, Dr Leila Joubari, Maryam Azim, Mahin Adib, Dr Abdolhalim Rajabi
    Introduction and aims: Spirituality as the basis of human existence and its effect on healing and healing of people has been increasing attention in recent years. Duty of Care Nurses are responsible for the physical, psychological, social and spiritual patients .So we need to be aware and knowledgeable nurses to meet the spiritual needs of patients. This study aims to evaluate the attitudes of nurses and nursing students to engage in spiritual.
    Methods and materials:This cross-sectional study 148 nurses in health centers selected by simple random sampling, and 73 nursing students selected by census method, were enrolled in the University of Medical Sciences. All student enrolled census method .Data were collected using a questionnaire measure of spirituality and spiritual care. The collected data were entered into the software spps19and Data were analyzed with the Mann-Whitney U-test, chi-square and Kruskal-Wallis.
    Results
    The average age of nurses was 31/52 and student nursing 21/43 .Averageattitude to spirituality and spiritual care nurses and nursing students, was 55/72 and 57/04.The majority of nursing students(3/81%) and nurses(1/86%), have the average and almost a good attitude towards their spirituality and pastoral care. There was a significant relationship between attitude spirituality and spiritual care (p = 0/016).
    Conclusion
    The findings of this study indicate that the population has a positive attitude to study spirituality and pastoral care and create a framework for pastoral care, can because spirituals care.
    Keywords: Spirituality, Spiritual Care, Nursing, Student Nursing
  • مهدی جهانگیری، مرضیه هنربخش، نرگس عسگرپور کاجی، عبدالحلیم رجبی
    مقدمه
    آگاهی، درک ریسک و آمادگی افراد در برابر زلزله، نقش بسیار حیاتی در کاهش پیامدهای ناشی از آن دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی میزان آمادگی، آگاهی و درک ریسک کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در برابر زلزله انجام شد.

    روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی 215 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز صورت گرفت که به طور تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته ای شامل اطلاعات دموگرافیک، درک ریسک، آگاهی و آمادگی افراد در برابر زلزله بود. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0 < P در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بیشتر افراد مورد بررسی زن (54 درصد)، دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر (85 درصد)، در گروه سنی 40-30 سال (50 درصد) و متاهل (75 درصد) بودند. درک ریسک و آمادگی اغلب افراد در سطح متوسط و میزان آگاهی اغلب آن ها در سطح بالا ارزیابی شد.
    نتیجه گیری
    افراد شرکت کننده مطالعه حاضر از سطح تحصیلات بالایی برخوردار بودند و به خاطر رشته تحصیلی و ماهیت شغلی خود، آموزش هایی را در زمینه آمادگی در برابر زلزله دریافت نمودند. با این حال، میزان آمادگی آن ها در برابر زلزله در سطح متوسط ارزیابی شد. با توجه به این که میزان آمادگی عموم مردم در برابر زلزله در سطوح پایین تری قرار دارد، لازم می باشد که مطالعات مشابهی در حجم نمونه بالا و در سطح عموم مردم جامعه صورت گیرد تا بر اساس نتایج حاصل از آن، نسبت به ارتقای وضعیت موجود اقدام شود.
    کلید واژگان: آمادگی, آگاهی, درک ریسک, زلزله
    Mehdi Jahangiri, Marzieh Honarbakhsh, Narges Asgarpour, Abdolhlim Rajabi
    Background
    Knowledge, risk perception, and preparedness of individuals regarding earthquake have a vital role in the reduction of its consequences. This study was conducted to evaluate the level preparedness, knowledge, and risk perception regarding earthquake among the personnel of Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 215 personnel of Shiraz University of Medical Sciences. The subjects were randomly selected. Data were gathered using a researcher-made questionnaire including demographic data, and risk perception, knowledge, and preparedness regarding earthquake. The collected data were analyzed in SPSS software. All P values of less than 0.05 were considered significant.
    Findings: Most of the studied individuals were women (54%), had diploma and higher levels of education (85%), had 30-40 years of age (50%), and were married (75.3%). Most of them had an intermediate level of preparedness and risk perception and a high level of knowledge in regards to earthquake.
    Conclusion
    The subjects in this study had a high educational level, and due to their job and education, had received some training regarding earthquake preparedness. However, their level of earthquake preparedness was at an intermediate level. Since the earthquake preparedness level of the public is at a lower level, similar studies with greater sample size among the public are required in order to plan for the promotion of the present situation.
    Keywords: Preparedness, Knowledge, Risk perception, Earthquake
  • شهناز ریماز *، محمد ابراهیمی کلان، صفورا غریب زاده:، مریم چهره گشا، سمیرا وصالی آذر شربیانی، الهام زندیان، مریم دستورپور، عبدالحلیم رجبی
    مقدمه
    زندانی بودن زنان می تواند مشکلات روانی مهمی از جمله استرس و افسردگی بر روی این گروه آسیب پذیر جامعه داشته باشد. هدف از این مطالعه تعیین سلامت روان و عوامل موثر بر آن در زنان زندانی در یکی از زندان ها ایران درسال1390 می باشد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی بر روی 120 زندانی زن، به مدت 10 ماه طی نمونه گیری در دسترس و به صورت مصاحبه ای انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه نجش سلامت روان (GHQ28) بود. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و هم چنین آنالیز رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 6/9± 8/32سال بود. تجزیه و تحلیل مربوط به حیطه ها چهار گانه پرسشنامه سلامت روان نشان داد که بیشترین نمره میانگین متعلق به حیطه اضطراب و بی خوابی (9/5±2/10) و کمترین متعلق به حیطه افسردگی (4/5±1/7) بود. نتایج مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وجود بیماری فعلی و سرپرست خانوار بودن به ترتیب با حیطه های علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی و کارکرد اجتماعی، ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    بیش از یک چهارم از زنان زندانی دارای سلامت روان متوسط و ضعیفی بودند و عوامل مختلفی بر روی سلامت روان آنان تاثیرگذار بود، بنابراین ضروری است به تمامی مولفه های اثرگذار بر زندگی زنان زندانی توجه خاص شود. اما قبل از به کارگیری هر گونه برنامه های مداخله ای جهت بهبود وضعیت سلامت روان این گروه از زنان، لزوم توجه به تحصیلات، وضعیت اشتغال و سرپرست خانوار بودن آنان می تواند در روند ارتقاء و یا نزول وضعیت سلامت روان این زنان اثرگذار باشد.
    کلید واژگان: سلامت روان, زنان زندانی, GHQ, 28
    Shahnaz Rimaz *, Mohammad Ebrahimi, Kalan, Safora Gharibzadeh, Maryam Chehrehgosha, Samera Vasali, Elham Zandian, Maryam Dastoorpoor, Abdolhalim Rajabi
    Background And Objectives
    Female prisoners considered as a vulnerable group in society which label of prison lead to destructive effect on mental health of these groups. Also crime of these women in most situations has light condemnation for their but prevalence of mental health problem related to these women was very high, so the aim of the study was evaluation of effective factors on mental health in a women prisoners in Iran, 2011-2012.
    Methods
    In this cross- sectional study, 120 female prisoners participated via convenience sampling. Data was collected by demographic and mental health questionnaire (GHQ-28) and then analyzed by SPSS software version 20. To describe data used from mean, standard deviation and frequency, subsequent, multiple linear regression for statistical test applied.
    Results
    The mean age of participants was 32.8±9.6 years. Analysis of related to the domain mental health questionnaire showed that the highest average scores in the domain of anxiety and insomnia (10.2±5.9) and the lowest average in the domain of depression(7.1±5.4). Based on regression analysis, occupation variable on physical symptom domain (P=0/025), education and recent disease on anxiety and insomnia domain, breadwinner of person on social action and education variable on mental health were statistically effected.
    Conclusion
    Over a quarter of women in prison has mental health been middle and poor. Several factors affected the mental health of women prisoners, which should be consideration to all factors affecting the lives of women prisoners are essential. But before applying any intervention programs to improve mental health this group of women, paying attention to education, employment status and household head that can In the process of improving or decline women's mental health status affected.
    Keywords: Mental Health, Female prisoners, GHQ, 28
  • یوسف علی محمدی، عبدالحلیم رجبی، حبیب الله آذر بخش، فیروز اسماعیل زاده، محمد قربانی
    مقدمه
    عقرب گزیدگی یکی از معضلات بهداشتی بسیاری از کشورهای گرمسیری و در حال توسعه است. در ایران خصوصا در مناطق جنوب کشور عقرب گزیدگی از مهم ترین مسائل بهداشتی محسوب می گردد؛ به طوری که استان خوزستان از جمله مهم ترین کانون های عقرب گزیدگی در کشور محسوب می شود. این مطالعه جهت تعیین ویژگی های اپیدمیولوژیک افراد گزیده شده توسط عقرب در منطقه هفت گل استان خوزستان صورت پذیرفت.
    مواد و
    روش
    این مطالعه از نوع مقطعی است و به بررسی داده های موجود در پرونده های بیماران مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان هفت گل استان خوزستان طی دو سال 90 و 91 پرداخته است. به این ترتیب که اطلاعات مربوط به هر بیمار از پرونده استخراج و در چک لیستی که بدین منظور آماده شده بود وارد شد. اطلاعات وارد نرم افزارSPSS نسخه 19شد و سپس با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون های کای اسکوئر و فیشر تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    از بین 459 بیمار مورد بررسی 4/48% در سال 1390 و 6/51% در سال 1391 اتفاق افتاده بود و نسبت جنسی 52% مرد و 48% زن بودند، میانگین سن افراد مذکر 06/17±62/29و افراد مونث 4/17±02/32 سال بود. بیش ترین و کمترین درصد گزش به ترتیب متعلق به گروه سنی 29-20 ساله و 69-60 ساله بود، 7/39 درصد گزش ها در دست ها، 6/38 درصد در پاها، 1/5 درصد در سر و گردن و 5/16 درصد در ناحیه تنه اتفاق افتاده بود. بیش ترین شیوع عقرب گزیدگی از ماه خرداد تا شهریور گزارش شد. بیش ترین تعداد بیماران مورد مطالعه، در مناطق شهری سکونت داشتند. بیش ترین شغل در بین عقرب گزیده ها بین خانه دارها بوده است و از لحاظ نوع عقرب،4/52% عقرب زرد، 1/32% سیاه و 5/15% نامشخص بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها، مردان بیشتر از زنان، گروه سنی جوان، دست و پاها و ساکنین مناطق شهری به ویژه در ماهای گرم سال با فراوانی نسبی بیشتر در معرض خطر گزش قرار دارند. لذا توصیه می شود آموزش های لازم به خانواده ها به خصوص ساکنین مناطق شهری در زمینه رعایت ایمنی و استفاده از پوشش مناسب هنگام راه رفتن داده شود.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, عقرب گزیدگی, مناطق شهری, خوزستان
    Y. Ali Mohammadi, A. Rajabi, H. Azarbakhsh, F. Esmaeilzadeh, M. Ghorbani
    Background
    Scorpion stings are one of the major health problems in many tropical and developing countries. In Iran, especially the southern regions of the country, scorpion sting is one of the most important health issues; such a way that Khuzestan province is one of the most important foci of scorpion sting. Therefore, the present study aimed to determine the epidemiological characteristics of the individuals bitten by scorpions in Haft gel region, Khuzestan province.
    Methods
    This cross-sectional study aimed at reviewing the medical records of the patients referring to the health center of Haft gel region, Khuzestan province within 2011-2012. The information about the study patients was extracted from their records and was entered into a checklist. Then, the data were entered into the SPSS statistical software (v. 19) and analyzed using descriptive statistics, chi-square, and Fisher’s exact test.
    Results
    Among the 459 cases, 48.4% and 51.6% were related to 2011 and 2012, respectively. Besides, 52% of the cases were male and 48% were female. The mean age of the male and female patients was 29.62±17.06 and 32.02±17.4 years, respectively. The highest and lowest percentages of bites were related to 20-29 and 60-69 year old age groups, respectively. In addition, 39.7%, 38.6%, 5.1%, and 16.5% of the bites were related to hands, feet, head and neck, and trunk, respectively. Moreover, the highest prevalence of scorpion stings was reported from June to September. The majority of the patients lived in urban areas and was homemaker. Furthermore, the case was caused by yellow, black, and uncertain scorpions in 52.4%, 32.1%, and 15.5% of the patients, respectively.
    Conclusion
    Based on the findings, males more than females, younger age groups, hands and feet, and urban areas were at a higher risk of scorpion stings, especially in warm months. Therefore, families, particularly those living in urban areas, should be trained regarding safety and proper use of cover when walking.
    Keywords: Epidemiology, Scorpion sting, Khuzestan
  • حمید سلمانی ندوشن، شقایق کوهی بوشهری، علیرضا چوبینه، هادی دانشمندی*، عبدالحلیم رجبی
    زمینه و هدف
    در کارگاه های ساخت اعضای مصنوعی و وسایل کمکی،پوسچر نامطلوب و حرکات تکراری و مداوم ازجمله ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی محسوب می شوند. این مطالعه باهدف ارزیابی ارگونومیک محیط کار در این مراکز انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه تمام پرسنل شاغل در مراکز ارتوز و پروتز (42 نفر) با روش سرشماری موردبررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک و شغلی، پرسشنامه نوردیک وچک لیست ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیک (ERF). تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های آماری مربوطه انجام شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف استاندارد سن و سابقه کار افراد موردمطالعه به ترتیب برابر با 37/26 (10/21) و 12/8 (9/39) سال بدست آمد. بیشترین میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین پرسنل، مربوط به نواحی کمر (42/9%)، شانه ها (40/5%) و زانوها(40/5%) بود. در ارزیابی به وسیله چک لیست ERF، میانگین امتیاز در اندام های فوقانی و تحتانی و همچنین میانگین امتیاز کل بیش ازحد مجاز (بیشتر از 7) بدست آمد.
    نتیجه گیری
    در بهبود شرایط کار، اقدامات اصلاحی و کنترل ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی- عضلانی در افراد موردمطالعه، توجه به ریسک فاکتورهای نواحی کمر، شانه و زانوها به علت شیوع بالا در این نواحی اهمیت دارد.نتایج این مطالعه نشان داد که مشکلات عمده ارگونومیک در کلینیک های درمانی ارتوز و پروتز مربوط به وظایف کفاشی، کار با سمباده، پر کردن قالب گچی و اصلاح قالب گچی می باشد و انجام مداخلات ارگونومیک جهت کاهش و یا حذف پوسچرهای نامطلوب ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: اختلالات اسکلتی, عضلانی, پرسشنامه نوردیک, چک لیست ERF, مراکز ساخت اعضا مصنوعی و وسایل کمکی
    Hamid Salmani Nodooshan, Shaghayegh Koohi Booshehri, Alireza Choobineh, Hadi Daneshmandi *, Abdolhalim Rajabi
    Introduction
    In the orthotic and prosthetic workshops, awkward postures, repetitive and continuously movements etc. are the risk factors of musculoskeletal disorders (MSDs). This study was conducted with the objective of ergonomic assessment of working conditions in these workshops.
    Material And Methods
    In this study all employed personnel of linorthotic and prosthetic production centers in Shiraz city participated (n=42).Data were collected using Nordic Musculoskeletal disorders Questionnaire (NMQ) and Ergonomic Risk Factor checklist (ERF)for assessment of working conditions. Data analysis was performed using SPSS software (Ver. 16).
    Results
    The means (SD) of age and job tenure (years) in employees studied were 37.26 (10.21) and 12.8 (9.39), respectively. The most prevalent MSDs symptoms were reported in lower back (42.9%), shoulder (40.5%) and knee (40.5%).Working condition assessment by ERF check list revealed that the means core of upper and lower region of body and also mean of total score were higher than acceptable limit (more than 7)..
    Conclusion
    In working conditions improvement, corrective measures and MSDs risk factors control in studied workers should be noted to risk factors in low back, shoulder and knee. The results of this study showed that ergonomic problems in orthotics and prosthetics clinics was related to "custom shoe making", "grinding and finishing", "filling plaster cast" and "positive cast rectification" tasks and ergonomic interventions to decrees and/or eliminate of awkward working posture needed corrections.
    Keywords: Musculoskeletal disorders, Nordic questionnaire, ERF checklist, Production clinics of artificial limbs, assistive devices
  • رضوان زارع، تورج خضرایی، علیرضا چوبینه، هادی دانشمندی، جواد طایفه رحیمیان، عبدالحلیم رجبی
    مقدمه
    اختلالات اسکلتی- عضلانی یکی از مهم ترین موضوعات سلامت شغلی در دنیای امروز می باشد و تقریبا در تمام مشاغل شیوع بالایی دارد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ارزیابی ارگونومیک ریسک ابتلا به این اختلالات در کارکنان یک شرکت کشتی سازی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی 193 کارگر با حداقل یک سال سابقه کار در 17 شغل شرکت کشتی سازی شهر بوشهر مورد بررسی قرار گرفتند. برای تعیین شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای ارزیابی ریسک ابتلا به این اختلالات از روش ارزیابی سریع مواجهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارSPSS و با استفاده از آزمون های من- ویتنی، کای دو و رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
    یافته ها
    بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی به ترتیب در ناحیه پشت (3/70%)، کمر (4/68%) و زانو (58%) بود. نتایج نشان داد که بین سن، سابقه کار، شاخص توده بدنی و وضعیت تاهل با شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی رابطه معنی داری وجود داشت. در ارزیابی به روش ارزیابی سریع مواجهه ، 3/14% از کارکنان در سطح یک، 7/29% در سطح دو، 5/42% در سطح سه و 5/13% در سطح اولویت اقدام اصلاحی 4 قرار گرفتند.
    بحث و نتیجه گیری
    میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین کارگران مورد مطالعه بالاست. بر اساس نتایج به دست آمده، عمده ترین مشکلات ارگونومیک شامل وضعیت بدنی نامناسب، بلند کردن و حمل بارهای سنگین و خمش و پیچش کمر می باشد.
    کلید واژگان: اختلالات اسکلتی, عضلانی, روش ارزیابی سریع مواجهه, صنعت کشتی سازی
    R. Zare_T. Khazraei_A. R Choobineh_H. Daneshmandi_J. Tayefeh Rahimian_A. H Rajabi
    Background
    Musculoskeletal Disorders (MSDs) are one of the most important issues of occupational health and are highly prevalent in all occupations. This study aimed at ergonomic assessment of the risk of MSDs in the workers of a shipbuilding company.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 193 male workers with at least one year working experience in the 17 jobs of Boushehr Shipbuilding Company. Nordic musculoskeletal disorders questionnaire was used to determine the prevalence of the symptoms of MSDs. Besides, the risk of these disorders was assessed using quick exposure check technique. Then, the data were entered into the SPSS software (v. 19.0) and analyzed using Mann-Whitney U, Chi-square test, and logistic regression analysis.
    Results
    The results of this study showed that the highest prevalence of symptoms of MSDs was related to the upper back (70.3%), lower back (68.4%), and knees (58%). Moreover, a significant association was found between the prevalence of MSDs and age, working experience, Body Mass Index (BMI), and marital status. The results of quick exposure check technique demonstrated that 14.3%, 29.7%, 42.5%, and 13.5% of the workers were in action levels 1, 2, 3, and 4, respectively.
    Conclusions
    The prevalence of MSDs was high among the study workers. Besides, inappropriate posture, lifting and carrying heavy loads, and lower back flexion and twisting were the most common ergonomic problems among the study workers.
    Keywords: Musculoskeletal disorders, Quick exposure check, Shipbuilding industry
  • فیروز اسماعیل زاده، ناهید حاتم، ژیلا اسمعیل زاده، عبدالحلیم رجبی*، میثم انعامی، سجاد واحدی، حسین میرزایی
    زمینه و هدف
    هاری از کشنده ترین بیماری ها است و درصورت بروز علایم، مرگ شخص حتمی است، ولی با پیشگیری پس از مواجهه Post-Exposure Prophylaxis (PEP) می توان از مرگ و میر هاری جلوگیری کرد. این مطالعه به منظور برآورد اثربخشی پیشگیری پس از مواجهه انجام گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی- تحلیلی کل موارد حیوان گزیدگی که از اول فروردین تا 29 اسفند 1390 در دفاتر هاری در استان فارس ثبت شده بود وارد مطالعه شدند و تعداد مرگ ها، در هر یک از گروه های سنی به تفکیک جنس با استفاده از مدل درخت تصمیم گیری و با توجه به اطلاعات جمع آوری شده از مراکز بهداشتی درمانی استان فارس، انیستیتو پاستور و مطالعات پیشین به دست آمده بود محاسبه شد. سپس به وسیله فرمول Disability-Adjusted Life Year (DALY) تعداد DALYهای پیشگیری شده در هر یک از گروهای سنی محاسبه گردید.
    یافته ها
    در سال 1390 در استان فارس 7111 نفر مورد حیوان گزیدگی قرار گرفته و درمان PEP را دریافت کرده بودند که (85/75%) 5394 نفر آنها مرد و (15/24%) 1717 نفر آنها زن بودند. درمان PEP در مجموع از 076/177 مرگ پیشگیری کرده بود که تعداد مرگ های پیشگیری شده در مردان (72/75%) 096/134 نفر و تعداد مرگ های پیشگیری شده در زنان (27/24%) 98/42 نفر به دست آمد. همچنین در اثر مرگ های پیشگیری شده برنامه PEP از 71/4455، DALY، جلوگیری کرده بود.
    نتیجه گیری
    انجام درمان Post-exposure prophylaxis برای افرادی که مورد حیوان گزیدگی قرار می گیرند به میزان قابل توجهی از بار بیماری هاری در جامعه می کاهد. محاسبات با برآوردهای مقدماتی هزینه چنین می نماید که به احتمال این مداخله بسیار هزینه- اثربخش نیز می باشد.
    کلید واژگان: هاری, پیشگیری پس از مواجهه, اثربخشی, بار بیماری
    Firooz Esmaeilzadeh, Nahid Hatam, Zhila Esmaeilzadeh, Abdolhalim Rajabi *, Meysam Anami, Sajad Vahedi, Hossien Mirzaei
    Background
    The rabies is a deadly disease and if its symptoms break out in a person، he will certainly die. However، the deaths caused rabies can be prevented by post-exposure prophylaxis (PEP).
    Methods
    In this study، subjects were recruited through census and with respect to in-formation which gathered from Fars Province health centers، Pasteur institution and previous studies In Iran. The mortalities for age groups and by sex type have been cal-culated. The decision tree model using probabilities، which the effectiveness of PEP treatment after getting bitten by an animal suspected، persons to receive specified. Dis-ability adjusted life year score (DALY) was applied to estimate the DALYs saved from PEP. In this study it was assumed that if a person suffering with rabies، a few days af-ter the onset of symptoms، death is compulsory. Therefore YLD rabies was considered zero. Finally، to increasing the accuracy and because inherent uncertainty of the data، and the increase the power of analysis، one-way sensitivity analysis was used.
    Results
    From March 2011 to March 2012، in Fars Province، total cases of animal bites were reported and received PEP treatment. The cases were 5394 (75. 85%) male and 1717 (24. 15%) female. PEP generally prevented from 177. 076 deaths which 134. 096 (75. 72%) were men and 42. 98 (24. 27%) of them were women. The age distribution of suspected animal bites in youth more than adults، and in men higher than women. Also due to prevented mortality caused by PEP، it is prevented from 4455. 71 DALYs. Based on the sensitivity analysis DALY prevented، except for dogs and cats، there was no change in the other animals.
    Conclusion
    The implementation of PEP for animal bitten people remarkably reduced the burden of disease in community. Calculations with primitive cost estimations im-plicitly revealed that this intervention is a most cost-effectiveness program.
    Keywords: burden of illness, post, exposure prophylaxis, rabies, treatment outcome
  • عابد نوری، عبدالحلیم رجبی*، فیروزه اسماعیل زاده
    زمینه و هدف
    بروز سوء رفتار با سالمندان یا سالمندآزاری در دو دهه اخیر به سرعت افزایش یافته است. پدیده سالمندآزاری از جمله چالش های مطرح در حیطه مراقبت و حمایت از سالمندان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی سالمندآزاری در شهرستان کلاله از استان گلستان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 247 فرد بالای 60 سال (137 مرد و 110 زن) در شهرستان کلاله طی سال 1391 انجام شد. برای همه سالمندان پرسشنامه بررسی سوء رفتار در خانواده نسبت به سالمند تکمیل گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی سالمندان 7.08±68.8 سال بود. فراوانی غفلت عاطفی 34.8%، غفلت مراقبتی 33.6%، غفلت مالی 29.1%، سلب اختیار 22.3%، سوء رفتار روان شناختی 26.7%، سوء رفتار جسمی 2.8%، طردشدگی 12.6% و سوء رفتار مالی 21.9% تعیین گردید. بین سوء رفتار با سالمندان دارای سطح درآمد ماهیانه کمتر از 50 هزار تومان و بیشتر از 500 هزار تومان و سالمندان متاهل نسبت به سالمندان بیوه و مطلقه ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    سوء رفتار از نوع روان شناختی و غفلت عاطفی و غلفت مراقبتی در مورد سالمندان شهرستان کلاله از میزان بالایی برخوردار بود.
    کلید واژگان: سالمند, سوء رفتار, سالمندآزاری
    Nori A., Rajabi A. *, Esmailzadeh F
    Background And Objective
    The incidence rate of elderly misbehavior increased in the past two decades. This study was conducted to determine the prevalence of elderly misbehavior in northern Iran.
    Method
    This descriptive - analytic study was done on 247 more than 60 years old (137 males, 110 females) in north of Iran during 2012. In order to determine misbehavior, an elderly questionnaire was filled for each subject.
    Results
    The mean age of subjects was 68.8±7.08 years. The prevalence of lack of attention, care, financial, authentic was 34.8%, 33.6%, 29.1% and 22.3%, respectively. The prevalence of psychological, physical, isolation and financial misbehavior were 26.7%, 26.7%, 2.6% and 21.9%, respectively. There was a significant relationship between income and marital status with misbehavior maner (P<0.05).
    Conclusion
    Elderly misbehavior particularly lack of attention and care are more perevlant in northern Iran.
    Keywords: Elderly, Misbehavior, Attention, Care
  • مهران بابانژاد، مریم عزیزیان، رضا عزیزیان، طیبه آزادی، عبدالحلیم رجبی، علی دل پیشه *، نایبعلی احمدی
    سابقه و هدف
    مصرف مکمل های غذایی به عوامل مختلفی همچون سن، جنس، وضعیت تاهل و سایر عوامل دیگر بستگی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی عوامل موثر بر مصرف مکمل های غذایی در ساکنین جنوب شهر تهران در یک دوره 5 ساله انجام گرفته است.
    روش بررسی
    مطالعه ای مقطعی بر روی 708 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره تغذیه جنوب شهر تهران در طی سال های 89-1385 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. یک چک لیست محقق ساخته جهت بررسی متغیرهای موردنظر و نیز وضعیت مصرف مکمل های غذایی به کار گرفته شد. از آزمون های کای دو و رگرسیون لجستیک برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    فراوانی مصرف مکمل های غذایی در 3/26% موارد وجود داشت و با سن، جنس و وضعیت تاهل رابطه معنی داری داشت (05/0>p)، درحالی که با نمایه توده بدنی ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0> p). فراوانی مصرف مکمل غذایی به طور معنی-داری در افراد 19 تا 35 سال، جنس مونث و افراد متاهل بیشتر بود. پس از کنترل عوامل مخدوش کننده، متغیر وضعیت تاهل عامل موثر بر میزان مصرف مکمل های غذایی شناخته شد، به طوری که مصرف مکمل های غذایی در افراد متاهل بیش از 2 برابر مجردها بود (05/0> p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که مصرف مکمل های غذایی خیلی زیاد بوده و جای نگرانی دارد. آموزش مصرف مکمل های غذایی در ساکنین جنوب شهر تهران با تاکید بر گروه های هدف از جمله افراد در سنین ابتدایی زندگی، مردان و خصوصا افراد مجرد توصیه می-گردد.
    کلید واژگان: مکمل غذایی, تاهل, سن, جنس, تهران
    Mehran Babanejad, Maryam Azizian, Reza Azizian, Tayebeh Azadi, Abdolhalim Rajabi, Ali Delpisheh *, Nayeb Ali Ahmadi
    Background
    Using dietary supplements depends on age، gender، marital status and other factors. The present community-based study was aimed to investigate the factors affecting dietary supplement consumption amongst people residing in south of Tehran.
    Materials And Methods
    Through a cross-sectional study using convenient sampling، 708 records of individuals referred to nutritional centers in south of Tehran between 2006 and 2010 were examined. A predesigned checklist with items relevant to dietary supplement consumption was used to document the necessary information. Data was analyzed using Chi-square test and logistic regression.
    Results
    There was a significant relationship between dietary supplement consumption and age، gender and marital status (p<0. 05)، but not with body mass index (p<0. 05). The frequency of dietary supplement consumption for 19 to 35 years age group، women and married people was significantly higher. Eventually، after adjusting confounding factors، marital status still remained as the most significant factor affecting dietary supplement consumption.
    Conclusion
    Focusing on dietary supplement consumption in target groups including youngsters، men and singles living in southern Tehran is recommended.
    Keywords: Dietary supplement, Marital status, Age, Gender, Tehran
  • مهران بابانژاد، عبدالحلیم رجبی، سمیرا محمدی، فاطمه پرتوی، علی دل پیشه
    زمینه و هدف
    دانشجویان بخش عظیمی از جمعیت را تشکیل می دهند و رفتارهای بهداشتی آنان با عنایت به اینکه فرصت کافی ندارند نیازمند توجه بیشتری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین سبک زندگی و پیش بینی تغییرات عوامل موثر برآن در دانشجویان رشته بهداشت انجام شده است.
    روش کار
    مطالعه ای مقطعی بر روی 100 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران با روش نمونه گیری تصادفی انجام گرفت. پرسشنامه استاندارد رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLP II) در رابطه با فعالیت فیزیکی، عادات غذایی و ایمنی بکار گرفته شد. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمون های مونت کارلو و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    سبک زندگی قاطبه دانشجویان (61 درصد) در سطح متوسط ارزیابی شد. برخورداری از سبک زندگی ضعیف، فعالیت فیزیکی کم، عادات غذایی نامناسب و رفتارهای ایمنی ناکافی به ترتیب برای 23%، 47%، 27% و 8% از واحدهای مورد مطالعه برآورد گردید. ارتباط سطح سبک زندگی با رشته تحصیلی دانشجویان معنی دار (05/0>p)، اما با سن، جنس و بومی بودن آنها معنی دار نبود. رابطه معنی داری بین نمره فعالیت فیزیکی و عادات غذایی دانشجویان دیده شد به طوری که با افزایش فعالیت فیزیکی روزانه، فراوانی عادات مثبت غذایی افزایش می یافت)05/0 >p).
    نتیجه گیری
    بهبود و ارتقای سبک زندگی دانشجویان به ویژه از نظر فعالیت فیزیکی نیازمند توجه بیشتری است. گسترش فعالیت های آموزش بهداشت مبتنی بر فعالیت فیزیکی منظم برای ایجاد تغییرات مثیت در رژیم و عادات غذائی این گروه سنی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: سبک زندگی, فعالیت فیزیکی, عادات غذایی, دانشجویان بهداشت
    Background and Objectives
    Students constitute a large part of the population and their health behaviors require more attention due to their insufficient time. The present study aimed to determine lifestyle and prediction of changes in its associated factors amongst health students.
    Methods
    A cross-sectional study was conducted on100 BSc health students at Shahid Beheshti University of Medical Sciences، Tehran-Iran using randomized sampling method. HPLP II questionnaire was administered on physical activity and food and safety habits. Collected data were analyzed by Monte Carlo and linear regression tests using SPSS software.
    Results
    Lifestyle was evaluated as «moderate» for majority of students (61%). 23%، 47%، 27%، and 8% of students were assessed to have poor lifestyle، low physical activity، inappropriate food habits، and insufficient safety habits، respectively. There was significant relationship between students'' lifestyle and students'' major، however، no such relationships were observed between life style and students'' age، gender، and being native. Linear regression showed a significant relationship between scores of students'' physical activities and food habits where frequency of positive food habits was increased by increasing physical activity (p<0. 05).
    Conclusion
    Improving and promotion of students'' lifestyle especially in the aspect of physical activity require paying more attention. In order to raise positive changes in dietary habits، development of health education programs focusing on regular physical activity is recommended.
    Keywords: Lifestyle, Physical Activity, Food Habits, Health Students
  • مهران بابانژاد، سمیرا محمدی، عبدالحلیم رجبی، علی دل پیشه، کورش سایه میری
    سابقه و هدف
    فعالیت فیزیکی و عادات غذایی با سطح استرس افراد رابطه دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط فعالیت فیزیکی و عادات غذایی با کنترل استرس دانشجویان رشته بهداشت انجام شد.
    مواد و روش ها
    یک مطالعه مقطعی بر روی 100 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفت و پرسشنامه رفتارهای ارتقا دهنده سلامتی (HPLP-II)در رابطه با کنترل استرس و سایر متغیرها به کار گرفته شد. در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS16و آزمونهای کروسکال والیس، من ویتنی و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سن و نمره کنترل استرس دانشجویان به ترتیب 2/2±7/22 سال و 6/3±22/20 بود و 51% دانشجویان مونث بودند. وضعیت کنترل استرس ضعیف، متوسط و خوب به ترتیب در 36%، 49% و 15% از دانشجویان مشاهده شد. کنترل استرس با فعالیت فیزیکی و عادات غذایی ارتباط معنی داری داشت (05/0> p) اما با سن، جنس، محل سکونت و رشته تحصیلی ارتباط معنی داری نداشت (05/0)
    کلید واژگان: فعالیت فیزیکی, عادات غذایی, کنترل استرس, دانشجویان, تهران
    Mehran Babanejad, Samira Mohammadi, Abdolhalim Rajabi, Ali Delpisheh, Kourosh Sayehmiri
    Background And Aim
    There is a correlation between stress levels with motor activity and food habits. The present study aimed to determine the correlation between controlling stress with motor activity، food habits and desired variables in health students.
    Materials And Methods
    Through a cross-sectional study using randomized sampling، 100 health students were recruited. The Health-Promoting Lifestyle Profile II (HPLP II) questionnaire including controlling stress and other variables was administered. Collected data were analyzed using Kruskal-Wallis، Mann-Whitney and linear regression tests in SPSS software.
    Results
    Mean and standard deviation of age and controlling stress score was 22. 77±2. 24 years and 20. 22±3. 6، respectively. 51% of the participants were female. In general، poor، middle and good stress controll were estimated to be 36%، 49% and 15%، respectively. There were significant correlation between students’ controlling stress with motor activity and food habits but not with age، gender، nativity and major of students. Linear regression showed that by improving motor activity and food habits score، the students’ stress control score has increased significantly.
    Conclusion
    Health education in advanced levels considering motor activity and a good nutritional status can have an important role in improvement of students’ stress control.
    Keywords: Motor Activity, Food Habits, Stress Control, Students, Tehran
سامانه نویسندگان
  • دکتر عبدالحلیم رجبی
    دکتر عبدالحلیم رجبی
    (1397) دکتری اپیدمیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال