به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عبدالرسول سبحانی

  • سید محمدرضا رشیدی آل هاشم*، عبدالرسول سبحانی

    هدف اصلی  این تحقیق ارایه راهکار های نهادینه نمودن مطالعه در بین دانشجویان یک دانشگاه نظامی است روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و کمی- پیمایشی است. با عنایت به جامعه آماری 4500 نفری دانشجویان یک دانشگاه نظامی، شمار نمونه 353 نفر با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن با نظر متخصصین تایید و پایایی با روش آلفای کرونباخ سنجیده گردید. با استفاده از نرم افزارspss  و آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و...) و استنباطی(کولموگروف اسمیرنوف، آزمون  tتک نمونه ای)، متغیرهای  فرماندهی- مدیریتی، آموزشی- تربیتی و فرهنگی- تبلیغی و سوال های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج حاصل از این تحقیق  عبارتند از اینکه: در فرهنگ مطالعه، شاخص فرماندهی- مدیریتی، بیشترین میانگین مربوط به گویه (برخورد کتابداران و مسیولین کتابخانه ها مناسب است) با میانگین 61/3 (از 5) بوده است. در شاخص آموزشی- تربیتی، بیشترین میانگین مربوط به گویه  (با مطالعه، از فرهنگ سرزمینم باخبر می شوم) با میانگین 68/3 (از 5) بوده است. در شاخص فرهنگی- تبلیغی، بیشترین میانگین مربوط به گویه (از صحبت با اهالی مطالعه لذت می برم) با میانگین 21/4 (از 5) بوده است.

    کلید واژگان: نهادینه نمودن, مطالعه, دانشجویان, دانشگاه نظامی
    Seyed Mohammad Reza Rashidi Al Hashem *, Abdolersol Sobhani

    The main purpose of this research is to provide strategies in institutionalizing the study among students of the officer University and the training of Imam Hussein's protection against al-Islam. The present research method is applied and quantitative. According to the statistical population of 4500 students of a military university, the number of 353 samples was obtained using Cochran formula And for data collection, a researcher-made questionnaire was used, whose validity was measured with approved experts and reliability by Cronbach's alpha method. Using SPSS software and descriptive statistics (frequency, percentage, mean and ...) and inferential (Kolmogorov Smirnov, single-sample t-test), management command variables, educational and cultural promotional and research questions analyzed Took The study culture, management command indicator, the highest mean of the category (the clash of librarians and libraries authorities) with an average of 61.6 (from 5). In the educational index, the highest average of floss (by studying, the culture of my land of my land) was 68.68 (from 5). In the promotional cultural index, the highest average of floss (spoke of the study was pleased) with an average of 4.12 (from 5).

    Keywords: Institutionalization, study, Students, Imam Hussein University
  • عبدالرسول سبحانی، زهره حیدرنژاد *، ماندانا منصورقناعی، فاطمه سلامت
    مقدمه
    کمبود ویتامین D شایع ترین کمبود تغذیه ای در دنیاست. بر پایه گواهان موجود، ویتامین D در نگهداری هموستاز طبیعی گلوکز میانجی گری می کند و در بررسی های صورت گرفته، کمبود ویتامین D با تراوش برهم زده شده انسولین در پیوند بوده است، اما مطالعاتی که ارتباط میزان 25هیدروکسی ویتامینD در گردش و خطر دیابت بارداری را بررسی کرده اند، اندک و حتی برخی ناسازگار بوده اند.
    هدف
    تعیین ارتباط کمبود ویتامین D و دیابت بارداری
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مورد- شاهدی بر 154 زن باردار 50-15 ساله مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا رشت انجام شد. بیماران پس از گرفتن فرم داده ها دربردارنده سن، قد، وزن، پیشینه کامل طبی و بارداری از نظر دیابت بارداری بررسی شدند. سپس، سنجش میزان ویتامینD با کیت Diasorinبه روش CLIA صورت گرفت و داده ها با SPSS16 واکاوی شد.
    نتایج
    میانگین سنی گروه سالم 96/4 ± 75/26 و گروه دچار دیابت بارداری 73/5± 07/27 سالگی بود. (7/0 = P) ، افراد دو گروه، سطوح BMI یکسانی داشته و میانگین سرمی ویتامین D در گروه سالم 06/11 ±81/17 و در گروه مبتلا 76/6±41/17 نانومول بر لیتر بوده است (003/0= P). با الگوی رگرسیون لوجستیک، نشان داده شد که با افزایش میزان سرمی ویتامین D، بخت ابتلای به دیابت بارداری 5% کاهش می یابد. (99/0-91/0 CI= ) 95/0 OR=
    نتیجه گیری
    ارتباط وارونه ای بین دیابت بارداری و میزان ویتامینD وجود دارد. ( 002/0 = P)
    کلید واژگان: دیابت شیرین, گلوکز, ویتامین دی
    Dr Ar Sobhani, Dr Z. Heidarnezhad *, Dr M. Mansour Ghanaei, F. Salamat
    Introduction
    Vitamin D deficiency is the most common nutritional deficiency as well as a basic factor for normal bone growth. Increasing evidence indicates that the vitamin D contributes to normal glucose homeostasis and its deficiency is associated with impaired insulin secretion, as demonstrated in some reported studies. However, very limited studies and some even with conflicting results, have addressed the association between the level of 25-hydroxyvitamin D in circulation and the risk of gestational diabetes.
    Objevtives: Investigating the association between vit D deficiency and gestational diabetese.
    Materials And Methods
    This case-control study was conducted on 157 women aged 15-50 years, referred to Rasht alzahra Hospital. Demographic data and medical history were collected. In doing so, for evaluation of gestational diabetes, glucose challenge test was done. Also, vitamin D level measurement was performed using Diasorin kit and CLIA method and the obtained results were analyzed by SPSS version 16.
    Results
    The mean age of the normal group was 26.75± 4.96 and the mean age for those with gestational diabetese was 27.07± 5.73 .( p = 0.7) .BMI index was the same for both groups and the average vitamin D serum levels for normal and patient groups were 11.06±17.81 and 17.41±6.76 nmol/l , respectively. Using regression logistic model, we demonstrated that increasing vitamin D serum level can reduce the chance of gestational diabetese by 5%. OR=0.95 (CI=0.91-0.99)
    Conclusion
    In conclusion, gestational diabetese and vitamin D level seem to be negatively correlated. (P=0.002)
    Keywords: Diabetes Mellitus, Glucose, Vitamin D
  • محسن مردانی کیوی، عبدالرسول سبحانی، خشایار صاحب اختیاری، کیوان هاشمی مطلق، احسان کاظم نژاد لیلی
    مقدمه
    با توجه به رشد روزافزون آثار علمی-پژوهشی علوم پزشکی در ایران و جهان، گواهمندی درست در مقالات اهمیت دو چندان یافته است که افزون بر آسانی در بازیابی منابع نشانگر اعتبار علمی مجله و نویسندگان مقالات آن است.
    هدف
    بررسی فراوانی انواع اشتباه های منبع نویسی در مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان
    مواد و روش ها
    در مطالعه ای مقطعی–تحلیلی صحت نگارش منابع کلیه مقالات منتشر شده در سال های 90-1380 (42 شماره، 531 مقاله، 9153 منبع) بررسی شد. از هر مقاله سه منبع به طور تصادفی انتخاب (1593 مورد) و از نظر صحت نگارش با اصل مقاله مورد ارجاع مقایسه شدند.
    نتایج
    از 531 مقاله در 102 مورد (2/19 درصد) به برخی از منابع در متن اشاره ای نشده و در 127 مورد (9/23 درصد) ترتیب ذکر منابع در متن رعایت نشده بود. در کل 959 منبع(2/60 درصد) به درجه هایی خطا داشتند. میزان رخ داد خطا پس از اصلاح راهنمای نویسندگان در مجله (سال 1384) و پس از ایجاد تارنمای مجله و کتابخانه الکترونیکی (سال 1388) کاهش چشمگیری یافته بود (هر دو 001/0>P). همچنین، با جلوتر رفتن سال ها کاهش معنی داری در فراوانی و شدت خطاها بوجود آمده بود (001/0>P).
    نتیجه گیری
    اگرچه میزان دقت نگارش منابع در مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال های اخیر بهبود قابل توجهی یافته، کماکان منابع مقالات این نشریه خطا داشته و بکارگیری فناوری نوین، درخواست رونوشت صفحه اول منابع و تاکید بیشتر به نویسندگان می تواند در کاهش هرچه بیشتر خطاها موثر باشد.
    کلید واژگان: دانشگاه علوم پزشکی گیلان, نشریات ادواری, نگارش
    Dr. M. Mardani, Kivi *, Dr. A.R. Sobhani, Dr. Kh Saheb, Ekhtiari, Dr. K. Hashemi, Motlagh, Dr. E. Kazemnejad Leyli
    Introduction
    With rapidly growing literature in the medical sciences being printed internationally, as well as in Iran, the need for citing references accurately has increased in importance. Accurate documentation, not only helps the proficiency of the citing author in a certain subject, but also reveals both journal's and author’s credibility and knowledge.
    Objective
    This study aims to assess the rate and severity of improper citation practices in articles published by The Journal of Guilan University of Medical Sciences
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, 9153 references in 531 articles published in 42 issues from year 2000 to 2011 have been evaluated. From each research article, three randomly selected references (1593 references) were checked for citation errors.
    Results
    Out of 531 research articles, 102 instances (19.2%) were found not to allude to the referenced citation, and 127 articles (23.9%) were not cited in the appropriate accepted format. Overall, 959 references (60.2%), were found to have some degree of error. After improving instructions for authors in 2005, and the creation of e-journal and electronic library in 2008, significant decrease of errors were found (both P<0.001). Additionally, as more years passed by, a significant decrease in the amount and severity of citation errors was noted (P<0.001).
    Conclusion
    Although accuracy of writing references in The Journal of Guilan University of Medical Sciences improved significantly, referencing problems still exist. Utilizing the benefits modern technologies, requesting a copy of the first page of all cited references, and stressing the importance of a trustworthy bibliography, may decrease the citation errors.
    Keywords: Guilan University of Medical Sciences, Periodicals, Writing
  • عاطفه قنبری، اکرم سادات منتظری، مریم نیکنامی، زهرا عطر کار روشن، عبدالرسول سبحانی، بهروز نجفی
    زمینه و هدف
    تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی از شدیدترین عوارض و از نگرانی های مهم بیماران مبتلا به سرطان می باشد. زنجبیل یک داروی گیاهی و موثر در درمان تهوع و استفراغ و هیچ نوع عارضه خاصی ایجاد نمی کند. این گیاه در بعضی از کشورها در تهیه داروهای ضد استفراغ مورد استفاده قرار می گیرد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر زنجبیل بر شدت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان است.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی، متقاطع، دوسوکور و مشابه سازی شده است که بر روی 44 بیمار تحت شیمی درمانی انجام گرفت. بیماران بر اساس تقسیم تصادفی بلوک چهارتایی در سیکل اول مطالعه یکی از رژیم های ضداستفراغ رژیم الف (روتین +1گرم زنجبیل) و رژیم ب (روتین+ 1گرم دارونما) را دریافت کردند و در سیکل بعدی پس از 28 روز رژیم دیگر (الف یا ب) را همراه با داروهای شیمی درمانی دریافت نمودند. شدت، دفعات و نمره تهوع و شدت و دفعات استفراغ 4 ساعت (1،2،3،4) پس از دوز دوم رژیم های درمانی و پایان 24 ساعت از شروع شیمی درمانی با استفاده از ابزار VAS و کورتیلا مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات کسب شده با استفاده SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. مقایسه بین گروه ها با استفاده از آزمون های تی مستقل، آزمون غیر پارامتری (من ویتنی یو) صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج تحقیق بیانگر آن است که در تمام ساعات بررسی، تفاوت قابل توجه آماری در دفعات تهوع و استفراغ بین دو رژیم درمانی بدست نیامد. اما در رابطه با تهوع، رژیم زنجبیل در مقایسه با دارونما شدت و نمره تهوع را به شکل معنی دار کاهش داد. آزمون تی مستقل و من ویتنی یو نیز تفاوت معنی دار آماری را در نمره تهوع در ساعت سوم و پایان 24 ساعت (p= 0/01، p= 0/06) نشان دادند.
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش نمره تهوع در رژیم حاوی زنجبیل نسبت به دارونما، به نظر می رسد که استفاده از زنجبیل یک روش ساده و بی خطر است که می تواند به عنوان مکمل داروهای ضد استفراغ در بیماران تحت شیمی درمانی بکار رود.
    Background And Objectives
    Chemotherapy-induced nausea and vomiting are the most important complications for cancer patients. Ginger is an effective herbal drug for the treatment of nausea and vomiting. It hasn’t any known side effects. In some countries, it is used for making of antiemetic drugs. The aim of this study was to determine the effect of ginger on the intensity of chemotherapy-induced nausea and vomiting in cancer patients.
    Method
    This study is a randomized, cross-over, double – blinded, clinical trial that was done on 44 cancer patients undergone chemotherapy. In the first cycle of the study, patients were assigned by four block random allocation to receive one of the antiemetic regimens; regimen A (routine and 1gr ginger) and regimen B (routine and 1gr placebo). After 28 days, in the next cycle of chemotherapy, another regimen was administrated; A or B plus chemotherapy drugs., the severity of the nausea and vomiting was measured in 4h (1, 2, 3, 4) after second dose and at the end of the 24h after receiving the first dose by using VAS and kortila tools. The data were analyzed by independent student t - test and non-parametric test (Mann-Whitney U test) by using SPSS, version 16 software.
    Results
    The results showed that the frequencies of nausea and vomiting in two regimen groups weren’t different, but nausea score was significantly decreased in ginger group, compared to placebo. Independent student t - test and Mann-Whitney U test also revealed a significant difference on nausea scores in 3rd and 24th hour post chemotherapy (p =0.06, p =0.01, respectively).
    Conclusion
    In respect to low nausea score in ginger regimen, compared to placebo, it seems ginger using is a safe and simple method and it can be used as antiemetic drugs in patient undergoing chemotherapy
  • گلپر رادافشار، عبدالرسول سبحانی، فرشته صادق
    مقدمه
    شناخت دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی در مورد اهداف درس پایان نامه دکترا، چگونگی انتخاب موضوع و استاد راهنما و عقاید آن ها درمورد مشکلات روند اجرایی، می تواند برنامه ریزان آموزشی را در اصلاح و ارتقای کیفیت این فرآیند کمک نماید.
    هدف
    تعیین دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی در مورد فرآیند انجام پایان نامه تحصیلی و عوامل مرتبط با آن دردانشگاه علوم پزشکی گیلان
    مواد و روش ها
    دراین مطالعه توصیفی-مقطعی، 164 نفر از دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی که در دو سال پایانی تحصیل خود بوده یا اخیرا فارغ التحصیل شده بودند، مورد پرسش قرارگرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای خودایفا متشکل از54 سؤال بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرارگرفته بود. سؤالات درسه حیطه فرآیند انجام پایان نامه، انتخاب موضوع و استاد راهنما طراحی شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزارSPSS بررسی شد. یافته های پژوهش به صورت فراوانی نسبی، میانگین و انحراف معیار و آزمون کای دو تحلیل شد.
    نتایج
    در زمینه فرآیند انجام پایان نامه و موضوع، بیشتردانشجویان (4/66%) در خصوص نیاز به آموزش اصول نگارش و تدوین پایان نامه، راهنمایی برای انتخاب موضوع مناسب (4/71%) و دسترسی به منابع و امکانات لازم (2/76%) پاسخ موافق دادند.67٪ دانشجویان به صرف نظر نمودن از نگارش پایان نامه درصورت اختیاری بودن پاسخ مثبت دادند و 4/71% دانشجویان به ثبت نتایج در قالب مقاله گرایش داشتند. مهمترین عامل درانتخاب اساتید راهنما ازدیدگاه دانشجویان، نحوه همکاری و دسترسی آسان به استاد بود. در مجموع یک سوم (4/35%) دانشجویان سابقه کار پژوهشی داشتند. 9/12% از دانشجویان پزشکی و 5/22% از دانشجویان دندانپزشکی در مجموع از فرآیند انجام پایان نامه رضایت داشته به نحوی که ارتباط بین رشته تحصیلی با رضایت از فرآیند انجام پایان نامه ازلحاظ آماری معنی دار بود(P=0.002).
    نتیجه گیری
    این مطالعه اولیه نشان داد که دانشجویان تمایل به کسب اطلاعات در قالب واحد درسی برای آشنایی با اصول نگارش و تدوین پایان نامه و مقالات را دارند. همچنین آموزش اساتید در زمینه مهارت های راهنمایی دانشجویان، تشویق دانشجویان به گذرانیدن کارگاه آموزشی روش تحقیق و تامین بودجه و امکانات، ازجمله اقداماتی است که می تواند در بهبود دیدگاه دانشجویان و نیز افزایش کیفیت ارایه واحد درسی پایان نامه ثمربخش باشد.
    کلید واژگان: پایان نامه دانشگاهی, پژوهش, دانشجویان پزشکی, دانشجویان دندانپزشکی, نگرش
    Introduction
    Determining students attitudes towards the goals of doctoral dissertation writing, topic selection, choosing the supervisor, and their opinion about problems in conducting a research project, can be helpful in assisting programmers to better reform and improve the quality of this course.
    Objective
    Survey the attitudes towards thesis writing process among students of guilan university of medical sciences, in the year of 2009.
    Materials And Methods
    In this descriptive-cross sectional study, 164 medical and dental students who being in the last two years of their education or graduated in recently years, were surveyed. We used a self-made questionnaire comprised of 54 questions, which its validity and reliability were tested prior to initiation of the study. The questions were designed in three bases. Data were analyzed as frequency distribution, mean and standard deviation, and X² test, using SPSS software.
    Results
    Within the thesis process and topic selection domain, most of the students agreed with the need for learning how to write and collect a thesis (66.4%), guidance in topic selection (71.4%), and access to the resources and facilities (76.2%). Most of the students (76%) responded that they would refuse to write a dissertation if it was elective, and 71.4% were willing to write an article based on their work. Availability of the supervisor had the highest priority for the students, within the domain of supervision. 12.9% of medical and 22.5% of dental students were satisfied from thesis process there was a statistically significant relationship between the field and satisfaction of performance process (P=0.002).
    Conclusion
    This preliminary research showed that students inquired to learn basics of dissertation and article writing in the form of a credit course. Encouraging students to attend research methodology workshops, teaching supervision skills to the mentors, providing research funds and laboratory equipments has positive influence to attitudes of students and improve the performance of the doctoral dissertation course.
  • سیدعلی علوی*، فاطمه نجاتی فر، کامبیز فرقان پرست، عبدالرسول سبحانی، گلنار مرتاض
    چکیده
    مقدمه
    استاتین ها پرمصرف ترین داروهای پایین آورنده سطح کلسترول هستند که برای آنها اثر ضدالتهابی هم مطرح شده و از این طریق ممکن است در درمان بیماریهای التهابی نظیر آسم نیز تاثیر داشته باشند با توجه به احتمال عوارض جانبی داروهای رایج، در بیماران مبتلا به آسم متوسط و شدید، استفاده از درمان های جدید در مطالعات مختلف تحت بررسی می باشد. یکی از گروه های دارویی پیشنهادی، استاتین ها می باشند.
    هدف
    تعیین تاثیر آتورواستاتین بر عملکرد ریه و التهاب راه های هوایی در بیماران مبتلا به آسم مزمن متوسط و شدید. مواد و روش ها: روش مطالعه کارآزمایی بالینی سه سویه کور می باشد. 67بیمار مبتلا به آسم متوسط تا شدید تحت درمان با دوز بالای استروئید استنشاقی یا خوراکی، تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و یک گروه به مدت 8 هفته تحت درمان با mg 40 آتورواستاتین به صورت روزانه و گروه دیگر تحت درمان با دارونما قرار گرفتند. دریک دوره 8 هفته ای بیماران هر 4 هفته ویزیت شده، تحت آموزش جهت استفاده صحیح از اسپری ها قرار گرفته و حجم های ریه شامل FEV1،FVC،FEV1/FVC، FEF25-75%، بیومارکرهای التهابی شامل ESRوhs-CRP و پرسشنامه کنترل آسم بررسی شد. مطالعه با 50 نفر به پایان رسید.آزمون آماری به کار رفته 2χt-test, و تست Mann-Whitney می باشد. P-value <0.05 از نظر آماری معنی دار، تلقی شد.
    نتایج
    تفاوت آماری معنی داری بین حجم های ریه و سطح بیومارکرهای التهابی شامل ESRوhs-CRP بین دو گروه تحت درمان باآتورواستاتین و دارونما مشاهده نشد. روند تغییرات شاخص های حجم ریه شامل FEF25-75%,FEV1,FEV1/FVCدر هر یک از دو گروه مورد و کنترل به طور جداگانه، تفاوت آماری معنی داری داشت (P<0.001) ولی بین دو گروه این تفاوت معنی دار نبود. همچنین تغییرات وضعیت کنترل آسم براساس پرسشنامه کنترل آسم در هر یک از دو گروه جداگانه معنی دار بود . (P<0.001) نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه آتورواستاتین اثر ضدالتهابی در بیماران مبتلا به آسم متوسط و شدید نداشته و در نتیجه درکوتاه مدت نمی تواند موثر باشد. به نظر می رسد که ویزیت منظم و آموزش بیمار در چگونگی استفاده صحیح از اسپری ها باعث بهبود وضعیت کنترل آسم می شود.
    کلید واژگان: آتورواستاتین, آسم, گلوکوکورتیکوئیدها
    S.A Alavi*, F Nejatifar, K Forghan Parast, A.R Sobhani, GH Mortaz
    Abstract
    Introduction
    Statins are the most common type of cholesterol- lowering drugs which have anti-inflammatory properties that may be beneficial in the treatment of inflammatory diseases such as asthma. Regarding to examine new medications for asthma management due to the side effects of existing routine asthma treatments, statins are one of drugs which have been suggested recently.
    Objective
    Effect of atorvastatin on lung function and airway inflammation.
    Materials and Methods
    In this triple blind clinical trial study sixty seven patients with moderate to severe asthma were entered. They were divided to two groups randomly. Case group were treatment by oral atorvastatin 40 mg daily and control group were treatment by placebo on lung function. Patients were visited and their lung volumes (FEV1, FVC, FEV1 /FVC, FEF 25-75%) and inflammatory biomarkers (ESR, Hs-CRP) and asthma control questionnaire score were measured every 4 weeks during the course. Fifty patients completed the study. Data was analyzed by χ 2, t-test and Mann-Whitney test. P value <0.05 was significant.
    Results
    There were no significant differences in lung volumes and inflammatory biomarkers between atorvastatin and placebo groups. We observed significant differences in the trend of lung volumes include FEV1, FEV1/FVC and FEF 25-75 % in each of the atorvastatin and placebo groups during the course of study (p<0.001) but there were no significant differences between them. There were significant differences in the trend of asthma control according to asthma control questionnaires in each of atorvastatin and placebo groups during the course (p <0.001).
    Conclusion
    According to this study, atorvastatin does not show any significant anti-inflammatory activity in patients with moderate to severe asthma therefore it could not be beneficial for the short term treatment of asthma. But it seems that regular visit and patient education could lead to better asthma control.
    Keywords: Asthma, Atorvastatine, Glucocoticoids
  • عبدالرسول سبحانی، رسول تبری، نجم الله طایفه
    مقدمه
    علم سنجی به عنوان یکی از روش های ارزشیابی سالیانه فعالیت های دانشگاه های علوم پزشکی کشور مطرح بوده و در آن مجموعه فعالیت های علمی و پژوهشی اعضاء هیات علمی مورد بررسی قرار می گیرد. بررسی تولیدات علمی گستره وسیعی را در بر می گیرد که البته تعیین تعداد انتشار مقالات یکی از شاخص های مهم و تاثیرگذار در این زمینه است.
    هدف
    تعیین وضعیت تولید مقاله توسط اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی با استفاده از روش های علم سنجی، چهار پایگاه اطلاعاتی معتبر شامل پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، ایران مدکس، Web of Knowledge (WOK) و Scopus جستجو و تعداد مقالات 334 عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان تا پایان سال 1387 مشخص گردید.
    نتایج
    اطلاعات حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که در پنج سال اخیر تعداد مقالات فارسی و لاتین منشر شده توسط اعضای هیات علمی دانشگاه از رشد قابل توجه ای برخوردار بوده به گونه ای که در بخش مقالات لاتین این تعداد از 9 مقاله در سال 2003 میلادی به 41 مقاله در سال 2008 میلادی رسیده است. از مجموع 879 مقاله منتشر شده توسط اعضای هیات علمی دانشگاه بیشترین تعداد مقالات (77.47%) مربوط به دانشکده پزشکی بوده و در بین گروه های این دانشکده گروه بیماری های داخلی با 66 مقاله بیشترین تعداد مقالات را منتشر نموده است.
    نتیجه گیری
    روند فعلی تولید مقالات در دانشگاه علوم پزشکی گیلان در همه دانشکده ها رو به افزایش بوده هر چند این روند در دانشکده های مختلف یکنواخت نیست. بر این اساس بنظر می رسد انجام تحقیقاتی به منظور ریشه یابی این وضعیت و سپس ارائه راهکارهای مناسب به منظور حل آن ضروری باشد.
    کلید واژگان: پایگاه اطلاعاتی, دانشگاه علوم پزشکی گیلان, نگارش
  • محمدحسین قربانی، محمد مهدی کرم بین، عبدالرسول سبحانی، معصومه فصیحی، سیما پرنداخ جوشری، حدیث شهرامی
    مقدمه
    سپتی سمی از عوامل مهم و شایع مرگ ومیر و آسیب دوران نوزادی محسوب می شود. عوامل مختلفی از جمله تفاوت ژنیتک، اجتماعی، بهداشتی و تغذیه بر شیوع عوامل باکتریائی سپتی سمی نوزادان مؤثر است. یافته های بالینی بیماران سپتی سمی بستری در بیمارستان 17 شهریور رشت در سال های گذشته منتشر شده ولی به دلیل تغییر عوامل ایجادکننده سپتی سمی و مقاومت دارویی و بخصوص تغییر بنیادی در فضا و امکانات این بیمارستان نیاز به مقایسه دو مقطع وجوددارد.
    هدف
    مقایسه سپتی سمی باکتریال نوزادان بین سال های 1386 و 1379-1377دربیمارستان 17شهریور رشت
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی ومقایسه ای 298 پرونده بیمارانی که در بخش نوزادان بیمارستان هفده شهریور رشت با تشخیص احتمالی سپتی سمی در سال 86 بستری شده بودند انتخاب و موارد کشت مثبت خون و عامل بیماری زای آنها مشخص شد. میزان مقاومت دارویی هر عامل بیماری زا به آنتی بیوتیک های مختلف نیز بررسی شد. سپس، نتایج آن را با یافته های مطالعه مشابه ی از نظر روش که در سال 79-77 در همین بیمارستان ولی درمحل فیزیکی دیگری انجام شده بود مقایسه کردیم.
    نتایج
    از 298 نوزاد بستری شده، 31 نفر (4/10%) کشت خون مثبت داشتند. دراین مطالعه، شایع ترین عامل میکروبی سپتی سمی به ترتیب انتروباکتر با24 مورد (4/77%) و کلبسیلا 2 مورد(5/6 %) بود. در بررسی سال های 79-77 شایع ترین میکروارگانیسم، E. Coli با111 مورد (7/59 %)، انتروباکتر با 47 مورد (3/25%) و کلبسیلا با 17 مورد بوده است.
    درمطالعه اخیرمیزان مرگ ومیر با جنس، سن، رسیدگی نوع زایمان به علت کم بودن تعداد موارد رابطه معنی دار وجود نداشت. ولی بین نوع زایمان(03/0=P)، ماچوریتی،(0001/0p=) وزن هنگام تولد 001/0= P) و مرگ و میر(0001/0 =P) با عامل بیماری زا رابطه معنی دار بود. بین جنس و عامل بیماری زا رابطه معنی دار بدست نیامد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج بررسی سال 86، شایع ترین میکروب بیماری زا، انتروباکتر بوده است و درمان با آنتی بیوتیک های مؤثر نظیر جنتامایسین(مقرون به صرفه و در دسترس)، رعایت دقیق بهداشت دربخش(نظیر شستشوی دست قبل از معاینه، تعبیه دستشویی در خارج از بخش و ایجاد فضای مناسب بیمارستانی) برای حذف عوامل عفونی بخصوص انتروباکتر توصیه می شود.
    کلید واژگان: سپتی سمی, مرگ و میر نوزادان, مقاومت دارویی, نوزاد نارس
  • سیده هاجر شارمی، زیبا ظهیری، فریبا میرنادری، رویا فرجی، عبدالرسول سبحانی
    مقدمه
    آزمون نمودار بیوفیزیکی یکی از بهترین روش های ارزیابی سلامت جنین است که برای پیش بینی پیامدهای نامطلوب پره ناتال بکار می رود. آزمون غیراسترسی که یک جزء نمودار بیوفیزیکی است، موارد مثبت کاذب بالایی دارد و ممکن است در کسب نمره پائین، باعث مداخله غیرضروری و ختم بارداری شود.
    هدف
    بررسی پیامد نامطلوب پره ناتال در حاملگی پرخطر با نمره بیوفیزیکی غیرطبیعی بدون آزمون غیراسترسی.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی- توصیفی بر1000 زن بستری با حاملگی پرخطر شامل مبتلایان به دیابت، فشارخون حاملگی،کاهش حرکت جنین، اختلال رشد داخل رحمی جنین و کاهش حجم مایع آمنیون، در بیمارستان الزهرا(س) انجام شد. متغیرهای مورد بررسی شامل سن، سن حاملگی، پاریتی، میزان سزارین، نمره آپگار زیر 7 در دقیقه1 و 5، زجر جنین، دفع مکونیوم، نوزاد کم وزن، مرگ و میر جنین و نوزاد و زایمان زودرس بود. نمره بیوفیزیکی 8-6 طبیعی و کمتر از 6 غیرطبیعی در نظر گرفته شد. آنالیز آماری با نرم افزار آماریSPSS و آزمون های آماری فیشر و کای دو انجام شد.
    نتایج
    1000 زن باردار با حاملگی پرخطر بررسی شدند. 9/24 % این زنان نمره بیوفیزیکی کمتر از 6 داشتند. مقایسه متغیرهای مورد بررسی در دو گروه با نمره بیوفیزیکی طبیعی و غیرطبیعی نشان داد که میزان سزارین، نمره آپگار کمتر از 7 در دقیقه 1 و 5، اختلال ضربان قلب جنین، زایمان زودرس و مرگ و میر نوزاد در گروه با نمره نمودار بیوفیزیکی غیرطبیعی بیشتر از گروه دیگر بودP<0/001)). در حالی که از نظر متغیرهای نوزاد کم وزن، دفع مکونیوم و مرگ جنین اختلاف دو گروه معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    آزمون بیوفیزیکی بدون آزمون غیراسترسی نیزمی تواند پیامدهای نامطلوب پره ناتال را پیش بینی کند.
    کلید واژگان: حاملگی های پرخطر, عواقب بارداری, نمودار بیوفیزیکی
  • اکرم سادات منتظری، عاطفه قنبری خانقاه، مریم نیکنامی، زهرا عطر کار روشن، عبدالرسول سبحانی، فریده هاساواری، بهروز نجفی، فریبرز معطر، تبسم فاخری
    مقدمه
    تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی از شدیدترین عوارض و از نگرانی های مهم بیماران مبتلا به سرطان می باشد. تهوع و استفراغ منجر به بروز اختلالات فیزیولوژیکی، الکترولیتی، تغییر در سیستم ایمنی، اختلالات تغذیه ای و حتی پارگی مری شده و بر کیفیت زندگی و ادامه درمان بیماران تاثیر می گذارد. زنجبیل یک داروی گیاهی و موثر در درمان تهوع و استفراغ است و هیچ نوع عارضه خاصی ایجاد نمی کند و در بعضی از کشورها در تهیه داروهای ضد استفراغ مورد استفاده قرار می گیرد.
    هدف
    این مطالعه با هدف تعیین تاثیر زنجبیل بر شدت تهوع ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان انجام گردید.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی، متقاطع، دوسوکور و مشابه سازی شده است که برروی 44 بیمار تحت شیمی درمانی انجام گرفت. بیماران بر اساس تقسیم تصادفی بلوک چهارتایی در سیکل اول مطالعه یکی از رژیم های ضد استفراغ (رژیم A (روتین +1گرم زنجبیل)و رژیم B(روتین+ 1گرم دارونما)) را دریافت کردند و در سیکل بعدی پس از 28 روز رژیم دیگر(AیاB) را همراه با داروهای شیمی درمانی دریافت نمودند. شدت دفعات و نمره تهوع 4 ساعت (1،2،3،4) پس از دوز دوم رژیم های درمانی و پایان 24 ساعت از شروع شیمی درمانی با استفاده از ابزار VAS مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج تحقیق بیانگر آن است که در تمام ساعات بررسی، تفاوت قابل توجه آماری در دفعات تهوع و استفراغ بین دو رژیم درمانی بدست نیامد. اماکاهش شدت و نمره تهوع در رژیم زنجبیل در مقایسه با دارونما حاصل گردید و آزمون T مستقل و من ویتنی یو نیز تفاوت معنی دارآماری را در نمره تهوع در ساعت سوم و پایان 24 ساعت (06/0p= و 01/0 =P) نشان دادند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به کاهش نمره تهوع در رژیم حاوی زنجبیل نسبت به دارونما، به نظر می رسد که استفاده از زنجبیل یک روش ساده و بی خطر است که می تواند به عنوان مکمل داروهای ضد استفراغ در بیماران تحت شیمی درمانی بکار رود.
    کلید واژگان: تهوع, پرستاری بیماران سرطانی, دارو درمانی, زنجبیل, سرطان ها
  • غلامرضا مختاری، علیرضا نوشاد، مریم جمالی، عبدالرسول سبحانی
    مقدمه
    واریکوسل اتساع و پیچ خوردگی غیرطبیعی عروق بیضه داخل طناب اسپرماتیک است و تقریبا" در %15 افراد جمعیت عمومی دیده می شود و با وجود شیوع نسبتا" بالای آن در جمعیت عمومی و ارتباطی که با اسپرماتوژنز و استروئیدوژنز تضعیف شده دارد، اطلاعات درباره الگوی وراثتی این بیماری کم بوده و اکثر مطالعات بر پاتوفیزیولوژی، روش ها و نتایج ترمیم واریکوسل متمرکز بوده است.
    هدف
    ارزیابی نحوه وراثت واریکوسل از راه مقایسه شیوع بیماری در خویشاوندان درجه اول بیماران دچار واریکوسل شناخته شده و داوطلبان اهداء کلیه
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی با انتخاب گروه کنترل، 62 نفر از بیماران دچار واریکوسل که برای جراحی از شهریور ماه 84 تا مهر ماه 85 در بخش ارولوژی بیمارستان رازی شهر رشت پذیرفته شده بودند در مطالعه شرکت کردند. خویشاوندان درجه اول در دسترس این بیماران (88=n) برای معاینه دعوت شدند. یک گروه 100 نفری که داوطلب اهدای کلیه بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب و از نظر واریکوسل ارزیابی شدند.
    نتایج
    از 88 نفر بستگان درجه اول بیماران دچار واریکوسل شناخته شده، 40 نفر (4/45%) در معاینه بالینی یک واریکوسل قابل لمس داشتند و از 100 نفر گروه کنترل، 11 نفر (11%) دچار واریکوسل قابل لمس بودند این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0. (p< از خویشاوندان درجه اول، 32 نفر (%1/55) از 58 برادر و 8 نفر %6/26 از 30 پدر واریکوسل قابل لمس داشتند.
    نتیجه گیری
    واریکوسل بالینی شیوع بالاتری بین خویشاوندان درجه اول (بویژه برادران) بیماران مبتلا به واریکوسل شناخته شده دارد که ممکن است نشان دهنده ارثی بودن بیماری و نیاز به غربالگری برای اعضای ذکور خانواده باشد.
    کلید واژگان: ناباروری, واریکوسل, وراثت
  • سید حسن وشتانی، حسن اسمعیلی، عبدالرسول سبحانی
    مقدمه
    سوفل های قلبی، یافته شایعی در معاینه کودکان و اکثرا بی ضرر هستند. شناخت علل و عوامل زمینه ای این سوفل ها می تواند ما را در تشخیص افتراقی آنها یاری کند. باتوجه به شیوع بالای سوفل های قلبی درکودکان و شیوع کم بیماری های قلبی مادرزادی،تشخیص سوفل های بی ضرر از سوفل های پاتولوژیک مهم است.
    هدف
    تعیین شیوع، علل و عوامل زمینه ای سوفل ها و صداهای اضافی قلبی در دانش آموزان کلاس اول دبستان های شهر رشت در سال تحصیلی86-1385.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی روی 4080 دانش آموز کلاس اول دبستان های شهر رشت انجام شد. ابتدا دانش آموزان توسط پزشکان آموزش دیده، معاینه شدند و دانش آموزان مشکوک به سوفل و صدای اضافی قلب به کلینیک بیمارستان قلب ارجاع داده شدند. برای دانش آموزانی که در معاینه توسط متخصص قلب کودکان سوفل و صدای اضافی قلب داشتند، اکوکاردیوگرافی، نوار قلب، در صورت لزوم عکس قفسه سینه، آنژیوگرافی و اقدامات آزمایشگاهی انجام شد. پس از تشخیص نهایی و اخذ شرح حال تکمیلی از والدین دانش آموز، داده های جمع آوری شده با استفاده از برنامه آماریSPSS 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    از4080 دانش آموز (2055پسر،2025دختر)،320 دانش آموز(8/7%)سوفل و صدای اضافی قلبی داشتند(292 دانش آموز(15/7%)سوفل و 52 دانش آموز(6/1%) صدای اضافی قلبی). شیوع سوفل های بی ضرر و پاتولوژیک در دختران به ترتیب 88/4%، 12/2%، و در پسران به ترتیب 91/4% و 38/2% بود. شیوع بیماری های مادرزادی قلب (به جزMVP)، 8/1% بود که شامل: MR (39/0%)، TR(51/0%)،TVP (15/0%)،VSD (12/0%)، PS(12/0%)، ASD (07/0%)، PI(15/0%)، AS،PDA، PPH و آنومالی ابشتاین هرکدام (02/0%) بودند. شیوع MVP 38/2% بود که در دخترها 2/1 برابر پسرها بود(0/05>p). بیشترین درصد فراوانی سوفل های پاتولوژیک در دانش آموزان مادران گروه سنی 39-35 سال (51%) بود. فراوانی نسبی سوفل های پاتولوژیک در کودکان مادران مصرف کننده رانیتیدین وNSAIDs بیشتر بود. فراوانی نسبی سوفل های پاتولوژیک در دانش آموزان مادرانی که در دوران بارداری رنگ مو استفاده می کردند (37%) در مقایسه با گروه مقابل (28%) بیشتربود.
    بحث و نتیجه گیری
    این مطالعه نتایج مطالعات قبلی را تائید می کند که سوفل قلبی یافته شایعی در کودکان است و اکثر این سوفل ها بی ضرر هستند و نیاز به اقدام تشخیصی دیگری نیست. در مقابل، سوفل های غیر طبیعی باید به متخصص قلب کودکان ارجاع داده شود و مورد بررسی های تشخیصی قرار گیرند تا در صورت لزوم درمان شوند.
    کلید واژگان: سوفل های قلب, صداهای قلب, کودکان, میزان همه گیری, نقص های مادرزادی قلب
  • احمد علیزاده، فریبرز منصور قناعی، عبدالرسول سبحانی
    مقدمه
    فاسیولیاز انسانی توسط ترماتودبرگی شکلی بنام فاسیولاهپاتیکا بروز می کند و انسان بطور اتفاقی به آن مبتلا می شود. به نظر می رسد بروز این عفونت در جهان رو به افزایش باشد. فاسیولیاز انسانی درتشخیص افتراقی هپاتیت های حاد، بدخیمی ها و سایر عفونت های کبدی قرار می گیرد. تشخیص این بیماری براساس یافتن تخم انگل در مدفوع یا ترشح دوازدهه یا بررسی سرولوژی است. پرتونگاری مفیدترین روش اثبات تشخیص و نیز پی گیری درمان است.
    هدف
    هدف این مطالعه ارائه نماهای سونوگرافی فاسیولیاز انسانی در کبد در اپیدمی اخیر در شمال ایران است و چون با متاستاز و بدخیمی های کبد در تشخیص افتراقی قرار می گیرد، سونوگرافی قادر است به تشخیص آن کمک شایانی بنماید.
    مواد و روش ها
    از سال 1378 تا 1379، 248 بیمار که به علت دردهای شکمی در ناحیه فوقانی و راست شکم و با ائوزینوفیلی بالا توسط گاستروانترولوژیست ها و متخصصان بیماری های عفونی ارجاع شده بودند بررسی شدند. دستگاه سونوگرافی از نوع ALOKA 288 با پروب5/3 مگاهرتز بود و محل انجام مطالعه کلینیک خصوصی سونوگرافی و نوع مطالعه توصیفی بود. سونوگرافی در تشخیص فاز کبدی بیماری و افتراق آن کمک کننده است. داده ها پس از جمع آوری جهت پردازش به نرم افزارSPSS.10 سپرده شد. آزمون آماری مورد استفاده Chi-Square بود. P کمتر از05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    78 نفر(5/31%) مذکر و 170 نفر (5/68%) مؤنث بودند. اکثر آنها 40-20 ساله بودند. 2/45% آسیب در پارانشیم کبد داشتند. به ترتیب 3/7%، 7/13% و 8/4% بیماران ابتلای مجاری صفراوی، کیسه صفرا و ابتلای همزمان کبد و مجاری صفراوی داشتند و در 29% بیماران هیچ یافته غیرعادی در سونوگرافی دیده نشد. شایع ترین محل آسیب کبد، سگمان خلفی لوب راست بود. بین محل درگیری و سن و جنس بیماران تفاوت آماری معنی دار بدست نیامد.
    نتیجه گیری
    اولتراسونوگرافی می تواند نقش مهمی در تشخیص، پی گیری و درمان فاسیولیاز انسانی داشته باشد.
    کلید واژگان: سونوگرافی, فاسیولای کبد, فاسیولیاز
  • عبدالرسول سبحانی، هاجر شارمی، رضا اورنگ پور، فاطمه شکوهی، مونا عودی
    مقدمه
    از مشکلات عمده بیماران درد پس از عمل است. بررسی های اخیر نشان داده که مردم به استفاده از درمان های مکمل علاقه فراوان دارند. از روش های غیردارویی تسکین درد، رایحه درمانی، و از جمله آنها تجویز اسانس لاواند است که این ماده حاوی لینالیل استات بوده و به عنوان ماده ای ضددرد شناخته می شود.
    هدف
    با توجه به آمار فزاینده سزارین و درد پس از آن، در این مطالعه اثر رایحه لاواند را بر درد پس از عمل ارزیابی شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور در زنان باردار ترم مراجعه کننده به زایشگاه الزهراء رشت در سال 1382 بود که سزارین انتخابی انجام شده بودند, 480 نفر به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون، اسانس لاواند و در گروه شاهد عطر لاواند در سه مرحله تجویز شد و درد بیماران قبل وبعداز هر تداخل با مقیاس دیداری درد، سنجیده شد. سپس داده ها با نرم افزارآماریSpss 10 و آزمون های t – test و ANOVA آنالیز شد.
    نتایج
    میانگین سنی بیماران 74/5 +1/26 سال بوده، و 9/96% آنها خانه دار بودند دو گروه از نظر سنی،میزان تحصیلات،حجم توده بدنی، تعداد فرزندان و سابقه سقط مشابه بودند. پس از محاسبه اختلاف درد و مقایسه آن در دو گروه نشان داده شد که نتایج هر سه تداخل در گروه آزمون، به صورت بارز و چشمگیر مطلوب تر از گروه کنترل بود(001/0‍(P<.رضایت بیماران از این روش نیز در گروه آزمون بطور معنی دار بیشتر بود(001/0‍‍P<).
    نتیجه گیری
    از رایحه درمانی می توان به عنوان درمان مکمل در تسکین درد بیماران پس از عمل جراحی استفاده کرد تا ضمن کاهش نیاز آنان به داروهای کاهنده درد، از مقدار ریادی از هزینه های سیستم درمانی نیزاجتناب شود.
    کلید واژگان: درد, درد پس از عمل جراحی, رایحه درمانی, سزارین, لاوندولا
  • محمد منصوری، الهام بیدآبادی، عبدالرسول سبحانی
    مقدمه
    مطالعاتی مبنی بر ارتباط بین آنمی فقر آهن و تشنج ناشی از تب در دنیا انجام شده ولی تاکنون یافته های اولیه پاسخ قطعی و قانع کننده ای نداشته است. با توجه به شیوع نسبتا بالای آنمی و تب- تشنج در کودکان، اهمیت و قابل پیشگیری بودن آنها و درمان پذیری آنمی فقر آهن در این پژوهش سعی در بررسی بیشتر ارتباط احتمالی این موارد شده است.
    هدف
    بررسی ارتباط آنمی فقرآهن با اولین نوبت تشنج ناشی از تب در کودکان 6 ماه تا 5 سال در بیمارستان 17 شهریور رشت در سال های 1384 تا 1385.
    مواد و روش ها
    مطالعه مقطعی با انتخاب گروه کنترل صورت گرفت. بررسی در یک گروه 200 نفری دچار تب- تشنج و گروه دیگر 200 نفری تب دار ولی بدون تب- تشنج، با تطبیق سن و جنس به صورت آینده نگر پس از بستری انجام شد، با اندازه گیری شاخص های کفایت آهن بدن شامل هموگلوبین (HB), حجم متوسط سلولی (MCV), هموگلوبین متوسط سلولی (MCH), هماتوکریت متوسط سلولی (MCHC) و میزان پلاسمایی فریتین, آهن و ظرفیت کل اتصالی آهن ( TIBC) و آنالیز آماری کای دو Chi square و T-test نرم افزار SPSS ویرایش دهم انجام شد.
    نتایج
    از 400 کودک، 233 نفر(58.2%) پسر و 167 نفر (41.8%) دختر بودند و از 200 مورد دچار تب و تشنج، 118 نفر پسر (59%) و 82 نفر (41%) دختر بودند. متوسط HB=10/84 ± 1/16, MCV=77/5 ± 6/6, و MCH= 25/3 ± 2/78 در گروه تشنجی بیشتر از گروه کنترل و فاقد تفاوت معنی دار و متوسط Fe=58/55 ± 35/35 (P=0/003) آهن سرم, TIBC= 320/89 ± 49/4 (P=0/002) وFerritin= 100/23 ± 114/3 فریتین (P=0/005) در گروه تشنج مؤید وجود موارد آنمی کمتر نسبت به گروه کنترل بود و همگی دارای تفاوت معنی دار بودند. علاوه بر این از 184 نفر (46%) دچار آنمی فقر آهن، 96 نفر (52.1%) تشنج نداشتند و 88 نفر (47.9%) تشنج کرده بودند که تفاوت آماری معنی دار در تب و تشنج با زمینه آنمی فقر آهن وجود نداشت که با Odd Ratio=1/175 نقش حفاظتی آنمی برای تب و تشنج مطرح نیست.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ارتباطی بین آنمی فقر آهن و بروز اولین نوبت تب وتشنج وجود نداشته باشد.
    کلید واژگان: حمله های صرعی ناشی از تب, کم خونی فقر آهن, کودکان
  • عبدالرحیم کوشا، عبدالرسول سبحانی، فریدون احمدی نژاد
    مقدمه
    عمل جراحی خارج کردن لوزه سوم و لوزه های کامی را می توان شایع ترین عمل در حیطه کار گوش و گلو و بینی و جراحی سر و گردن دانست که به طور عمده روی افراد زیر 15 سال انجام می شود. این بافت ها به عنوان سیستم دفاعی مخاطی در ابتدای محل ورود مواد مختلف قرار گرفته اند و نقش آنها در تولید ایمنوگلوبولین ها کاملا شناخته شده است. بنابراین، این نوع عمل جراحی ممکن است روی سطح سرمی ایمنوگلوبولین ها تاثیر داشته باشد.
    هدف
    تعیین اینکه آیا واقعا عمل جراحی لوزه سوم و لوزه های کامی تاثیر مهمی روی سطح سرمی ایمنوگلوبولین ها دارد یا خیر؟
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع شبه تجربی است و روی 300 نفر از افراد زیر 15 سالی که به درمانگاه گوش و گلو و بینی و جراحی سر و گردن بیمارستان امیرالمومنین رشت مراجعه نمودند و نیاز به عمل جراحی داشتند، انجام شد. سرم خون این افراد 2 بار، یک مرتبه بلافاصله قبل از عمل و مرتبه دوم یک ماه بعد جهت اندازه گیری ایمنوگلوبولین های سرم گرفته می شد. روش اندازه گیری ایمنوگلوبولین ها به طریقه انتشار ایمنی شعاعی یک طرفه (SRID) بود. عمل جراحی لوزه سوم با استفاده از کورت و آدنوتوم و عمل جراحی لوزه های کامی هم به روش Incision Blunt Dissection Snare در تمام بیماران بود.
    نتایج
    IgG سرم قبل و بعد از عمل در همه افراد در محدوده نرمال بود. IgM سرم قبل از عمل در 289 نفر در محدوده نرمال بود که بعد از عمل از این تعداد 278 نفر در محدوده نرمال باقی ماندند و 11 نفر قبل از عمل IgM نرمال داشتند که بعد از عمل سطح سرمی آنها پایین آمد. 11 نفر دیگر هم قبل از عمل سطح سرمی IgM پایین داشتند که از این تعداد بعد از عمل 4 نفر به سطح نرمال رسیدند و 7 نفر دیگر همچنان در محدوده پایین باقی ماندند.
    IgAسرم قبل از عمل در 296 نفر نرمال بود که بعد از عمل هم در محدوده نرمال باقی ماند. از 4 نفر باقی مانده 2 نفر بعد از عمل سطح سرمی نرمال پیدا کردند، 2 نفر دیگر همچنان در سطح سرمی پایین و غیرنرمال باقی ماندند.
    نتیجه گیری
    آدنوتونسیلکتومی تاثیر معنی داری از نظر آماری بر سطح ایمنوگلوبولین های سرم ندارد.
    کلید واژگان: ایمونوگلوبولین A, ایمونوگلوبین M, ایمونوگلوبولین G, برداشتن لوزه سوم, لوزه برداری
  • هوشنگ گرامی متین، عبدالرسول سبحانی، کیفری
    مقدمه

    ‌ اتیت مدیای مزمن همراه با افیوژن (COME) یکی از شایع‌ترین بیماری ها در زمینه گوش و حلق و بینی می‌باشد. مطالعات زیادی در حال انجام می باشد تا بتوان درمان دارویی را جایگزین درمان‌های جراحی کرد. استروییدهای خوراکی از مهمترین داروهایی هستند که به همین منظور تحت مطالعه می باشند.

    هدف

    هدف از این مطالعه نیز بررسی بیشتر تاثیر افزودن استرویید خوراکی به آنتی بیوتیک در درمان اتیت مدیای مزمن همراه با افیوژن است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی شاهددار دو سوکور انجام شد. هشتاد بیمار 10-4 ساله که در تمپانومتری هر دو گوش آنها منحنی نوع B ثبت شده بود، به دو گروه تقسیم شدند به 40 بیمار تنها آموکسی سیلین داده شد (گروه اول) و به 40 بیمار دیگر آموکسی سیلین همراه با پردنیزولون داده شد(گروه دوم) و بعد از دو هفته مجددا تمپانومتری انجام شد. در صورت وجود منحنی نوع A در هر دو گوش، بهبود و در غیر این صورت عدم بهبود اطلاق شد.

    نتایج

    ‌ در گروه اول تنها 2 نفر از چهل نفر (5%) بهبود یافتند در حالی که در گروه دوم 11 نفر از 40 نفر (5/27%) بهبود نشان دادند. از نظر آماری اختلاف معنی دار (013/0= P) و میزان بهبود در گروه دوم به مراتب بهتر بود. نتیجه‌گیری:‌ افزودن استرویید به آنتی بیوتیک بیشتر از آنتی بیوتیک تنها در درمان COME موثر می باشد. با توجه به عوارض بالقوه‌ی استروییدها، تا زمانی که مطالعات بیشتر در این زمینه انجام نشده است،‌ استفاده معمول از آنها توصیه نمی شود.

    کلید واژگان: آنتی بیوتیکها, استروئیدها, التهاب گوش میانی همراه با ترشح, اندازه گیری مقاومت امواج صوتی
    H Gerami *, AR Sobhani, A Keifari
    Introduction

    Chronic otitis media with effusion (COME) is one of the most common diseases in otolaryngology. The most important complication of COME is development delay of cognitive and linguistic skills due to hearing loss. Treatment of COME is both surgical and medical. Because of the high cost of operation and its complications, many studies have been done to replace it with medical therapy. Oral steroids are one of the most important drugs which are studied for treatment of COME.

    Objectives

    Purpose of present study was to examine the effect of adding oral steroids to antibiotics in treatment of otitis media with effusion.

    Materials and Methods

    The study was carried out as double- blind controlled clinical trials and eighty cases of 4 - 10 years old patients who had type B tympanometry in both ears were divided into two equal groups. Forty patients received only Amoxicillin (Group 1) and the remaining received Amoxicillin with prednisolone. (Group2) Tympanometry was repeated after two weeks. Type A tympanometry in both ears was supposed as improvement and the other form indicated no improvement.

    Results

    In Group (1) only 2 out of 40 patients (%5) and in Group (2) 11 out of 40 patients (27/5%) were improved. There was a statistically difference in improvement between the two groups,(P=0/013) which was greater in group 2.

    Conclusion

    The results of this study confirmed previous studies and showed that the combination of steroids with Antibiotics has a greater efficacy than antibiotics alone. At the same time, becauses of steroids' potential adverse effects, their routine use is not advocated until greater studies will carried out.

    Keywords: Acoustic Impedance Tests, Antibiotics, Otitis Media with Effusion, Stereoids
  • حمیدرضا حاتمی، عبدالرسول سبحانی، محمدرضا امام هادی
    مقدمه

    مننژیوم‌ها معمولا نیوپلاسم‌های خوش خیم با رشدی آهسته هستند که از مننژهای مغز ونخاع و استطاله‌های دورا منشا می گیرند. این تومورها حدود 20% نیوپلاسمهای سیستم اعصاب مرکزی را بخود اختصاص می دهند.

    هدف

    هدف این مطالعه تعیین برخی از مشخصات عمده این تومور در بخش نورولوژی است.

    مواد وروش ها

    در طی یک دوره 6 ساله (78-1373)، 62 بیماری که با تشخیص مننژیوم عمل جراحی شده بودند بطور گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند. محل انجام تحقیق بیمارستان پورسینای رشت بود و از پرونده‌های بیماران مشخصات فردی، سن ، جنس و سایر مشخصات بالینی، پاتولوژیک و رادیولوژیک و متغیرهای عمده دیگر استخراج و پردازش گردید.

    نتایج

    مننژیوم 1/19 درصد (با محدوده اطمینان 95% :3/23-8/14%) تومورهای مغز را تشکیل داده بود. میانگین سنی بیماران 7/11 1/49 سال و نسبت زن به مرد 6/1 به 1 بود. شرح حال ضربه به سر در 5 بیمار (1/8%) وجود داشت. 7/23% از خانم‌ها قرص جلوگیری از بارداری مصرف می‌نمودند. شایعترین علامت مراجعه بیماران سردرد بود. اکثر مننژیومها از سطح محدب مغز منشا گرفته بودند. ادم دور تومور در 37 بیمار (7/59%) مشاهده شد. شایعترین پاتولوژی تومور فیبروبلاستیک بود در این بررسی هیچ مورد مننژیوم بدخیم و یا مننژیوم متعدد گزارش نشد.

    نتیجه گیری

    یافته‌های این مطالعه با مطالعات دموگرافیک و بالینی دیگر مشابه بوده است.

    کلید واژگان: پرده های مغز, تومور پرده های مغز, دستگاه عصبی مرکزی, سرطان پرده های مغز
    HR Hatamian *, AR Sobhani, MR Emam hadi
    Introduction

    Meningiomas are usually slow growing and benign neoplasms that arise from the intracranial and spinal meninges and their dural extensions. They constitue about 20% of all central nervous system neoplasms.

    Objective

    The objective of this study was to gain more insight into some of important characteristics of meningioma in neurological department of the hospital.

    Materials and Methods

    We reviewed retrospectively a series of 62 patients operated on for an intracranial meningioma over a period of 6 years (1994-1999). Setting of study was Rasht Poorsina Hospital and medical records were used. Demographic characteristics, age, gender, clinical, pathological, radiological and other important data were investigated and analyzed.

    Results

    Meningioma represent 19.1% [CI95%: 14.8%-23.3%] of intracranial tumors. Mean age was 49.1  11.7 years. Female/ male ratio was nearly 1.6:1. History of head trauma was seen in 5 (8.1%). Contraceptive pills were used in 23.7% of women. The most common presenting symptom was headache. The majority of tumors originated in convexity of brain. Peritumoral edema was observed in 37 (59.7%) of cases. Fibroblastic tumors were the most common reported pathology. In our series, we did not observed malignant meningioma and/or multiple meningioma.

    Conclusion

    Findings of this study were consistent with other demographic and clinical studies.

    Keywords: Central Nervous System, Meningeal Neoplasms, Meninges, Meningioma
  • رویا فرجی درخانه، عبدالرسول سبحانی، فروزان میلانی، فاطمه گلرخ نیا
    مقدمه

    خونریزی‌ شدید پس‌ از زایمان‌ یکی‌ از مهمترین‌ علل‌ مرگ‌ ومیر مادران‌ می‌باشد که‌ حدود 28 درصد علل‌ مرگ‌ ومیر مادران‌ را تشکیل‌ می‌دهد.

    هدف

    هدف‌این‌ مطالعه‌، تعیین‌ شیوع‌ خونریزی‌شدید زودرس‌ پس‌ از سزارین‌ و بررسی‌ عوامل‌ موثر همراه‌ بوده‌ است‌.

    مواد و روش ها

    این‌ مطالعه‌بصورت‌ مقطعی‌ وبا مراجعه‌ به‌ پرونده‌ بیماران‌ سزارین‌ شده‌ در سال‌ 1379 در زایشگاه‌الزهرا(س‌)رشت‌ انجام‌ شد. تعداد 1600پرونده‌ از بین0 320 مورد به‌ روش‌ نمونه‌گیری‌ تصادفی‌ سیستماتیک‌ انتخاب‌ شد. 100 پرونده‌ به‌ دلیل‌ اینکه‌ اطلاعات‌ کافی‌ نداشتند،حذف‌ شدند. در 1500 پرونده‌ متغیرهایی شامل نیاز به‌ تزریق‌ خون‌، نوع‌ بیهوشی‌، آمنیونیت‌ ، پره‌ اکلامپسی‌ ،نوع‌ برش‌ رحمی‌ و اختلال‌ زایمانی‌ بر اساس‌ تعاریف‌ عملی‌ موردبررسی‌ قرار گرفتند.از آزمون‌ کای‌ دو جهت‌ مقایسه‌ متغیرها در دو گروه‌یعنی‌ افرادی‌ که‌ نیاز به‌ تزریق‌ خون‌ داشتند وآنهایی‌ که‌ نداشتند، استفاده‌ کردیم‌.

    نتایج

    شیوع‌ خونریزی‌ شدیدزودرس‌ پس‌ از زایمان‌ حدودا 26/2% بود.بین‌ خونریزی‌ شدید وزودرس‌ پس‌ از سزارین‌ با پره‌ اکلامپسی‌ ،اختلال‌ زایمانی‌ ،بیهوشی‌ عمومی‌ ارتباط‌ معنی‌ داری‌ وجود داشت‌. این یافته با مطالعه‌ای‌ که‌ توسط‌ combs و همکارانش‌ در سال‌ 1991 با بررسی‌ پرونده‌های‌ بیمارستان‌ Moffitt در امریکا صورت گرفته بود، مشابه‌ بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج بدست آمده، زنان دچار پره اکلامپسی یا اختلال زایمانی یا دریافت کننده بیهوشی عمومی در معرض خطر بیشتری از نظر خونریزی شدید زودرس پس از سزارین قرار دارند. بنابراین، بیمارستان بایستی در برخورد با این گونه بیماران پرخطر کاملا مجهز باشد.

    کلید واژگان: پره اکلامپسی, خونریزی بعد زایمان, سزارین
    R .Faraji *, A .Sobhani, F. Milani, F .Golrokh nia
    Introduction

    One of the most important cause of mortality in parturients is early postpartum severe hemorrhage that accounts for 28% of maternal death.

    Objective

    The aim of this study was to determine prevalence of postpartum hemorrhage in cesarean section and requirement of blood transfusion during 24 hours after operation.

    Materials and Methods

    This was a cross sectional study that performed among patients who underwent cesarean section at Alzahra Hospital in Rasht in 2000. Selection of 1600 records out of 3200 records by systematic Randomization was the base of this study. Of these, 100 records were omitted because of poor information and the rest (1500 records) were considered with these variables: blood transfusion requirements, kind of anesthesia, amnionitis, kind of uterine incision and labor abnormalities. Test of chi-square has been used for making a comparison between two groups, namely those requiring blood transfusion and those who didn’t need it.

    Results

    Our study showed that incidence of early postpartum hemorrhage in cesarean deliveries was 2.26 percent and it was similar to other studies and the risk factors associated with early postpartum hemorrhage were pre-eclampsia, labor abnormalities and general anesthesia.

    Conclusion

    Considering the results obtained, women with preeclampsia or labor abnormalities or receiving general anesthesia, were at higher risk of early severe hemorrhage after cesarean section. Thus, the hospital should be well- equipped in dealing with such high- risk patients.

    Keywords: Cesarean Section, Postpartum Hemorrhage, Pre- Eclampsia
  • سیده هاجر شارمی، عبدالرسول سبحانی
    بی حسی پاراسرویکال روش نسبتا ساده ای است که جهت بی حسی موضعی هم در سقط سه ماهه اول و هم در مرحله اول زایمان استفاده می شود. در بی حسی پاراسرویکال از بی حس کننده های موضعی شامل لیدوکائین استفاده می شود که دارای عوارض بالقوه ای است. در این مطالعه با توجه به عوارض ناشی از لیدوکائین، از نرمال سالین به صورت مقایسه ای جهت بی حسی پاراسرویکال استفاده شده است. این مطالعه به صورت کارآزمایی تصادفی دو سویه کور انجام شده است. تعداد بیماران مورد مطالعه در این پژوهش در هر گروه 100 نفر بودند. معیار ورود به مطالعه عبارت بودند از: اندازه رحم کمتر از 14 هفته، فقدان بیماری مول و سقط فراموش شده، فقدان بیماری همراه با درد. از بیماران رضایت نامه آگاهانه اخذ می شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه برای تزریق لیدوکائین 1%یا نرمال سالین تقسیم می شدند و شدت درد در سه مرحله بررسی می گردید: 1- پس از قراردادن اسپکولوم 2- در حین دیلاتاسیون 3- در حین عمل کورتاژ شدت درد توسط خود بیمار بر روی یک مقیاس مدرج 100 قسمتی مشخص می شد و از نظر متغیرهای سن، سطح سواد، تعداد حاملگی ها و سقطهای قبلی بررسی شدند. تعیین رابطه بین متغیرها از آزمونهای کای دو، تی و آنالیز واریانس دو طرفه با استفاده از نرم افزار SPSS.9 انجام شد. P<0.05 نیز به عنوان معنی دار بودن رابطه آماری منظور می شد.
    اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر سن، سطح سواد، تعداد حاملگی ها و سقطهای قبلی وجود نداشت (P>0.05) میانگین و انحراف معیار درجه شدت درد در گروه لیدوکائین 1% پس از قرار دادن اسپکولوم 22.1±23.6، در حین دیلاتاسیون 35.7±27.9، در حین کورتاژ 52.15±27.2 بود در گروه نرمال سالین پس از قراردادن اسپکولوم 27.35±25.7، در حین دیلاتاسیون 41.15±31.3 و در حین کورتاژ 54.1±28.1 بود. بین شدت درد در هر کدام از مراحل ذکر شده فوق تفاوت معنی داری وجود نداشت (P<0.05) در گروه دریافت کننده لیدوکائین 1% عارضه وجود داشت ولی در گروه نرمال سالین هیچگونه عارضه ای دیده نشد. با وجود اینکه نرمال سالین یک داروی بی حس کننده موضعی نیست ولی تزریق پاراسرویکال آن به اندازه تزریق لیدوکائین 1% اثر کاهش دهنده درد در مراحل مختلف عمل کورتاژ دارد.
    کلید واژگان: بلوک پارا سرویکال, لیدوکائین, نرمال سالین, کاورتاژ
    Sharemi S.H., Sobhani A.R
    Paracervical block is a relatively simple method that is used by obstetrician to provide analgesia during labour and D & C. Lidocaine as a local anesthetic agent is used in paracervical blockage that has some potential side effects. In this study from the point of Lidocain morbidity, Normal Saline was used for this purpose. A randomized comparison of Lidocaine and saline for cervical anesthesia was performed.This is a double - blind randomized clinical trial. Number of patients at each group was 100 women. The inclusion criteria were: uterine size 14 weeks, patients who didnt have molar pregnancy, missed abortion, underlying painful condition. Subjects gave informed consent and were assigned randomly to receive Lidocain, %1 or Normal Saline.Subjects rated their pain on visual analog scale in three occasions. Using the SPSS did age, education, parity, previous abortion was collected and statistical analysis. Chi-Square test, T-test and variance analysis was done. Age, education, parity, the history of previous abortion have not significance difference in two groups. The mean  SD of pain intensity after speculum insertion, during dilatation and during curettage in Lidocain, group were 22.123.6, 35.727.9, 52.1527.2 and in Normal Saline group were 27.3525.7, 41.1532.3, 54.128.1, respectively. No significant difference was observed in pain rating reported in two groups (P>0.05). Complication rate was %7 in Lidocain group but Saline group has no side effect. Normal Saline is as effective as Leidocaine in paracervical anesthesia for dilatation & curettage.
  • مریم اصغرنیا، عبدالرسول سبحانی، زهرا امیدوار جلالی
    عوارض جنینی- نوزادی در نوزادان نارس نسبت به نوزادان رسیده شیوع بیشتری دارد. تعداد زیادی از داروها برای مهار زایمان زودرس به کار رفته اند ولی هیچ کدام به طور کامل موثر نبوده اند. هدف این مطالعه، مقایسه میزان موفقیت ایندومتاسین و سولفات منیزیوم در به تاخیر انداختن زایمان زودرس بوده است. در این مطالعه که به صورت کارآزمایی شاهددار تصادفی شده انجام گرفت، 120 زن حامله به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. معیارهای ورود برای ارزیابی شامل سن حاملگی 32-24 هفته و مبتلا به زایمان زودرس، پرده های جنینی سالم، اتساع (دیلاتاسیون) حداقل دو سانتی متر، عدم ابتلا به خون ریزی شدید یا کوریوآمنیونیت و حاملگی سه قلویی یا بیشتر، عدم هر گونه اندیکاسیون مادری یا جنینی برای ختم حاملگی، وجود حداقل دو انقباض رحمی در ده دقیقه. گروه اول با ایندومتاسین خوراکی، با دوز 25 میلی گرم هر 8 ساعت تا 4 دوز و گروه دیگر با سولفات منیزیوم، با دوز اولیه 4 گرم وریدی و سپس 2 گرم هر ساعت به صورت انفوزیون وریدی تا زمان کاهش یا توقف انقباضات رحمی تحت درمان و مقایسه قرار گرفتند. موفقیت درمان زایمان زودرس بر اساس کاهش و در نهایت توقف انقباضات رحمی و عدم افزایش دیلاتاسیون یا افاسمان نسبت به مقادیر اولیه تعریف شده بود. دو گروه مورد مطالعه از نظر سن مادر، سن حاملگی، تعداد زایمان، دیلاتاسیون و افاسمان اولیه و تعداد انقباضات رحم تفاوت معنی داری نداشتند. در گروه تحت مطالعه با سولفات منیزیوم، زایمان در 66.6 درصد به مدت 24 ساعت و 58.3 درصد به مدت 48 ساعت و در گروه تحت مطالعه با ایندومتاسین، زایمان در 40 درصد به مدت 24 ساعت و در 35 درصد به مدت 48 ساعت به تاخیر انداخته شد. (p<0.0001) هیچ گونه عارضه مادری و نوزادی در بین دو گروه گزارش نشد. نتیجه نهایی این که سولفات منیزیوم در به تاخیر انداختن زایمان زودرس موثرتر از ایندومتاسین است.
    کلید واژگان: زایمان زودرس, سولفات منیزیوم, ایندومتاسین
    M.Asgharnia, A.Sobhani, Z.Omidvar-Jalali
    A great number of drugs have been used to inhibit preterm labor but none has been completely effective. This study has compared. The efficacy of Indomethacin and Mg-Sulfate for delaying delivery in preterm labor. In this randomized controlled trial study 120 pregnant women with intact membrane and preterm labor, cervical dilatation at least 2 cm were studied and if they had premature rupture of membranes, gestational age less than 24 or more than 32 weeks, complete cervical dilatation, severe hemorrhage, chorioamnionitis and triple or higher order gestation excluded from study. Subjects are randomly managed with Indomethacin 25 mg every 6 hours for 4 doses or Mg-Sulfate initially 4 gr/IV followed by 2 gr/h IU infusion until uterine activity diminished or decrease. The success of management was considered as either reduce or stopping the uterine contractions, and no increase in cervical dilatation or effacement. Statistical analysis were performed with Chi-square and T-test. The 2 groups understudy had the same inducer maternal matched maternal age, gestational age, parity, dilatation and effacement at initiation of study, frequency of uterine contractions. Delivery was delayed 24 hr in 66.6% and 48 hr in 58.3% by Mg-Sulfate, also delayed 24 hr in 40% and 48hr in 35% by Indomethacin (P<0.0001). No complications were reported in each group. Mg-Sulfate is more effective than Indomethacin in delaying preterm labor.
  • عباس درجانی، آرزو عطارختایی، کاوه فرخیان، عبدالرسول سبحانی، سعید کلانتری
    مقدمه

    دیابت یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک است که عوارض آن همه اعضاء بدن از جمله پوست را درگیر می سازد. برخی از علایم جلدی به عنوان کلید تشخیصی و ظن بالینی برای دیابت یا عوارض آن به کار می روند و تشخیص به موقع آنها می تواند از لطمات شدیدتر به بیمار مثل پای دیابتی جلوگیری کند.

    هدف

    هدف این تحقیق، تعیین شیوع علایم جلدی در بیماران دیابتی بوده است.

    روش کار

    مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی با نمونه گیری غیراحتمالی آسان بر روی 351 بیمار دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان رازی رشت طی سالهای 80 1379 انجام شده است. براساس لیستی از بیماریهای پوستی مرتبط با دیابت، بیماران معاینه کامل جلدی شدند و در موارد مشکوک از آزمایشات پاراکلینیک کمک گرفته شد. در این مطالعه فراوانی انواع ضایعات جلدی به تفکیک نوع دیابت، سن، جنس و مدت دیابت مورد بررسی قرار گرفت و تحلیل توسط آزمون t و کای دو انجام شد.

    نتایج

    از بیماران دیابتی مورد مطالعه 1/70% ضایعه جلدی داشتند و اکثر افراد مبتلا به ضایعه جلدی (65%) بالاتر از 45 سال بودند. تفاوت معنی دار بین ابتلا به ضایعه جلدی و جنس (درگیری بیشتر مردان) و همچنین بین مدت ابتلا به دیابت و وجود ضایعه جلدی دیده شد. تفاوت قابل توجه ای بین ابتلا به ضایعه جلدی و نوع دیابت یا سن وجود نداشت. عفونتهای جلدی شایعترین بیماری پوستی بودند (6/28%) که در بین آنها علل قارچی (24%) شایعتر از عوامل باکتریال بودند. چهار نوع از ضایعات جلدی دیگر با فراوانی بیشتر از 10% به ترتیب عبارت بودند از Skin Tag (8 /25%)، خارش (8/23%)، سردی و رنگ پریدگی اندام تحتانی (4/19%) و درموپاتی دیابتی (6/13%).

    نتیجه گیری

    نتیجه اینکه بنظر می رسد شیوع تظاهرات جلدی خصوصا بیماریهای عفونی در بیماران دیابتی نسبتا‏ زیاد است، لذا آشنایی پرسنل گروه پزشکی و آموزش بیماران در مورد علایم شایع جلدی خصوصا علل عفونی و تشویق برای رعایت مسایل بهداشتی باید مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: تظاهرات پوستی, دیابت شیرین, همه گیرشناسی
    A .Darjani *, A .Attar khataie, K. Farrokhian, A .Sobhani, S .Kalantari
    Introduction

    Diabetes millitus is one of the most common disorders that its complications involved every organ such as skin. Some of skin Conditions can be regarded as cutaneous markers of diabetes while others are related to its characteristic complications such as vascular disorders or peripheral neuropathy. Early diagnosis and treatment of skin disorders can prevent other serious complications such as diabetic foot.

    Methods

    Thus, with the aim of detecting the prevalence of cutaneous manifestations of DM, we examined 351 diabetic patients that consecutively attending the outpatient diabetes clinic at the Razi hospital in Rasht in 2000–1, on the basis of complete dermatological examination in a analytic descriptive convenience non-probability sampling study. We made use of paraclinic examinations in suspicious cases. We studied the relation of cutaneous manifestations to type of DM, age, sex and diabetes duration. Analysis was performed by Chi–square and t test.

    Results

    Diabetic skin manifestations were detected in 70.1% diabetic patients. Majority of patients with skin lesions were older than 45 years (65%). Our study showed significant difference between involvement by skin lesions and duration of DM (p=0.001) and sex (male>female) (p=0.01). This study did not show significant difference between involvement by skin lesions and age, and type of DM. Infection (28.6%) was the most common finding followed by skin tag (25.8%), pruritus (23.8%), pallid and cool skin on distal extremities (19.4%) and diabetic dermopathy (13.6%). Among skin infections, the most common were fungal infections (24%).

    Conclusion

    Thus, in this study skin lesions were common in DM patients and the most frequent cutaneous manifestations were infections (especially fungal infections). For these reasons, education and special attention to medical staff and patients and searching practical approach to early diagnosis and treatment of skin lesions seem to be necessary.

    Keywords: Diabetes Mellitus, Epidemiology, Skin Diseases
  • ارزیابی ترویج تغذیه با شیر مادر در بیمارستانهای دوستدار کودک استان گیلان
    عبدالرسول سبحانی، حسین شجاعی تهرانی، ندا ملک زاده، فروغ ابراهیمی نژاد
    شیر مادر بهترین و کاملترین غذای شیرخوار است و او را از بسیاری از بیماری ها مصون می دارد.لذا ترویج تغذیه با شیرمادر باید سرلوحه اقدامات بهداشتی برنامه بهداشت مادر و کودک قرار گیرد.
    ارزیابی اقدامات دهگانه ی ترویج تغذیه با شیرمادر در بیمارستانهای دوستدار کودک استان گیلان (1377) هدف این مطالعه می باشد.روش کار در این تحقیق استفاده از پرسشنامه ای است که توسط یونیسف با عنوان خودآزمایی زایشگاه ها و بیمارستانها برای ارزیابی سیاست ها و روش های ترویج تغذیه با شیرمادر تهیه شده و ده اقدام را مورد ارزیابی قرر می دهد این پژوهش در همه سطح 14 بیمارستان دوستدار کودک استان گیلان انجام شد. نتایج نشان می دهد که اقدامات هفتم، هشتم و نهم به طور کامل (100%) در بیمارستانهای مورد مطالعه اجرا می شوند و در بین اقدامات دهگانه اقدام دهم کمترین امتیاز (79.03) را دارا می باشد. دو مورد در اقدام سوم یک مورد در اقدام پنجم و سه مورد در اقدام دهم از کیفیت متوسط دو مورد در اقدام سوم و یک مورد در اقدام پنجم از کیفیت ضعیف و بقیه موارد از کیفیت خوب برخوردار بوده اند. درصد اقدامات انجام شده برای ترویج تغذیه با شیر مادر در بیمارستانهای امینی (لنگرود) شهید انصاری (رودسر) و ولی عصر(رودبار) از همه بیشتر و در بیمارستان شهید بهشتی (انزلی) از همه کمتر بوده است. با این حال همه بیمارستانها از کیفیت خوبی در این زمینه برخوردار بوده اند.
    در مجموع اقدامات دهگانه ترویج تغذیه با شیر مادر در بیمارستانهای دارای لوح دوستدار کودک دارای ارزیابی خوب است ولی تنها در بعضی از اقدامات باید تلاش بیشتری صورت گیرد.
    کلید واژگان: تغذیه با شیر مادر, ارتقاء, سلامتی, اقدامات ده گانه, یونیسف
  • محمد جواد گلچای، عبدالرسول سبحانی، چنگیز فتحی، محمدرضا فیضی خواه

    تومورهای بدخیم پوست از شایعترین سرطانهای انسان است. انواع تومورهای بدخیم شایعترین سرطان سلولهای لایه بازال (B.C.C) کارسینوم سلول های سنگفرشی(S.C.C) ملانوم بدخیم (MM) است ، هدف از مطالعه حاضر تعیین فراوانی نسبی تومورهای پوست در استان گیلان بوده است . دراین مطالعه توصیفی ، کل موارد ثبت و تایید شده تومورهای پوست در آزمایشگاه های پاتولوژی خصوصی و دولتی استان گیلان در طی 7 سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت . این بررسی نشان داد که شایعترین آنها B.C.C (64%) و SCC و (28%) و MM 3/3%) می باشد این مطالعه نشان داد BCC در مردان و MM در زنان شایعتر است همچنین گروه سنی 69-60 ساله ها بیشترین ابتلا به تومورهای مختلف پوستی را بخود اختصاص داده اند .

    کلید واژگان: سرطان پوست, سرطان سلول بازال, سرطان سلول اسکواموس, ملانوم
    J .Golchai *, AR .Sobhani, MR. Feyzi Khah, CH. Fathi

    Skin cancers are the abnormal uncontrolled prolifration of skin . These are also the most common cancers of the human body . The most common types are Basal Cell Carcinoma (B.C.C), Squamos Cell Carcinoma (S.C.C) and Malignant Melanoma (M.M). In this study we reviewed the data of all registered skin tumors in all clinichopathological Labs (6 private and 2 supervised by Guilan university) during 1991-1998. Total number of registered tumors was 1126. The most common were B.C.C (717 cases), S.C.C (315 cases) and MM (37 cases). B.C.C and S.C.C were more common in men than women (399/195 and 318 / 120 cases respectively) but MM was more in women. The most common malignant skin tumors were in 60-69 years age group and the most common location of tumors were head and face.

    Keywords: Neoplasms, Basal Cell, Squamous Cell, Melanoma, Skin Neoplasms
  • محمدجعفر مدبرنیا، عبدالرسول سبحانی، علی نصیری راد، سعید کیاکجوری

    بیماری افسردگی چهارمین مشکل فراگیر بهداشتی اعلام شده از طرف سازمان بهداشت جهانی است . شدت ناتوان کنندگی آن قابل مقایسه با هشت بیماری عمده طبی مزمن می باشد. پی آمد وجود این بیماری در مبتلایان به سکته قلبی، وخیم تر شدن حالت جسمی و روحی آنهاست . هدف این پژوهش تعیین شیوع افسردگی در مبتلایان به سکته قلبی بود. این مطالعه مقطعی و آزمودنیهای آن را همه 234بیمار مبتلا به سکته قلبی که طی سه ماه از اسفند 79 لغایت اردیبهشت 80 در بیمارستان حشمت رشت بستری بودند، شامل می شدند. با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ، بیمارانی که بیش از ده امتیاز کسب می کردند از نظر انواع افسردگی مورد ارزیابی بالینی بابهره گیری از DSM - IV قرار گرفتند و متغیرهای جنس وسن ، شغل ، محل زندگی ، تحصیلات و وضعیت تاهل نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss آزمون آماری خی دو انجام شد.‌از 234بیمار مبتلا به سکته قلبی 137 نفر (5/58%) مذکر و 97 نفر (5/41 ٪‌) مونث بودند و 123نفر (6 /52%) آنها‌، افسردگی داشتند. در میان مبتلایان به افسردگی ، افسردگی اساسی با تعداد 51 نفر (21/8 ٪) بیشترین فراوانی رابخود اختصاص داده بود. پس از آن به ترتیب افسردگی جزیی‌، کج خلقی‌، افسردگی زود گذر عود کننده قرار داشتند . از میان عوامل زمینه ای ، ارتباط س ن ، جنس ، محل س کونت و وضعیت تاهل با افسردگی معنی دار نبود ولی در مورد شغل و میزان تحصیلات این ارتباط معنی دار بود(05/0>p). نتایج این مطالعه نشان داد که افسردگی در مبتلایان به سکته قلبی بستری در بیمارستان شایع بوده لازمست به موقع شناخته و درمان شود.

    کلید واژگان: افسردگی, سکته قلبی
    MJ ..Modabernia *, A Sobhani, A. Nasiri rad, S. Kiakajoori

    Depression is a common disorder and WHO has ranked fourth on the list of the most urgent health problems worldwide. Severity of disability resulted from depression is comparable with 8 major chronic disorders. The impact of depressive disorders on poor outcome of coronary artery disease appears equal or exceed than other well-known cardiovascular risk factors Our purpose was to ascertain prevalence of depressive disorders in post MI patients because of the important practical implication. This study was cross-sectional and included 234 post MI patients who were admitted since 20/2/2001 to 21/5/2001 in Heshmat Hospital in Rasht. Patients were requested to fill a questionnaire, if patient's score was more than 10, types of depression were evaluated with DSM-IV clinically. With consideration of other factors such as sex, age, occupation, residence, educational and marital status data were analysed with spss software and chi2 test . From 234 patients who filled this questionnaire, 137 (56.5%) were male and 97(41.5%) were female, 123(52.6%) had one type of depressive disorders that major depression was the most common (n=51,21.8%), followed by, dysrhythmia, minor depression and recurrent brief depressive disorder, respectively. Also, sex,age, residence and marital status were not significantly related to depression, but there was relation between occupation and educational status with depression (p< 0.05 ). We found that depression was common in post MI patients and require to be diagnosed and managed as soon as possible.

    Keywords: Depression, Heart Block
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال