عبدالرضا اخگر
-
لاستیک های ماشین حاوی مقادیر قابل توجهی عنصر روی هستند، از این رو، ضایعات لاستیک می توانند منبع بالقوه روی برای گیاهان باشند. مطالعه حاضر جهت بررسی اثر سویه های سودوموناس حل کننده ترکیبات نامحلول روی و پودر ضایعات لاستیک بر رشد و تغذیه ذرت اجرا شد. نتایج مطالعه آزمایشگاهی نشان داد که 12 جدایه قادر به انحلال روی موجود در پودر لاستیک در محیط مایع بودند. در همین راستا pH محیط حاوی باکتری A2 نسبت به شاهد کاهش 66 درصدی را نشان داد. پژوهش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در بستر کشت شن استریل انجام شد. فاکتورها شامل باکتری های سودوموناس در شش سطح (بدون تلقیح (C) و تلقیح با پنج سویه سودوموناس (B1 تا B5)) و تیمار روی از منبع پودر لاستیک در چهار سطح 0 (C)، 100 (T1)، 200 (T2) و 300 (T3) میلی گرم در کیلوگرم روی (به ترتیب معادل 0، 9، 18 و 27 گرم پودر لاستیک در کیلوگرم شن) بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تیمارها بر پارامترهای کلروفیل فلورسانس (Fv/Fm)، شاخص سبزینگی (SPAD)، شاخص کارایی دستگاه فتوسنتزی (PI) و وزن خشک اندام هوایی معنی دار شد. با کاربرد سویه های باکتری و افزایش در میزان پودر لاستیک، میزان هر یک از این پارامترها افزایش معنی دار یافت. کاربرد سطح T3 لاستیک به همراه تلقیح با تمامی جدایه ها باعث افزایش پارامترها (به ترتیب افزایش 1/33، 1/02 و 1/28 برابری در مقدار SPAD، Fv/Fm و PI) در مقایسه با تیمار شاهد شد. وزن خشک ریشه و غلظت روی در اندام هوایی و ریشه ذرت تحت تاثیر اثر متقابل تیمار ها قرار گرفت. بیشترین مقدار وزن خشک ریشه گیاه در تیمار B3+T3 (افزایش 2/14 برابری نسبت به شاهد) مشاهده شد. غلظت روی در اندام هوایی در تیمار B4+T3 بیشترین مقدار را داشته که افزایش معنی دار و 20 برابری نسبت به شاهد داشت. بیشترین غلظت روی در ریشه در حضور سویه های B3 و B2در سطح T3 پودر لاستیک بود که به ترتیب 25 و 22 برابر نسبت به شاهد افزایش معنی دار داشت. بیشترین میزان غلظت آهن در اندام هوایی و ریشه گیاه مربوط به کاربرد سطح T3 پودر لاستیک به ترتیب با مقدار 28/3 و30/7 میلی گرم در کیلوگرم وزن خشک بود. همچنین، سویه های باکتری باعث افزایش معنی دار غلظت آهن اندام هوایی نسبت به شاهد شدند ولی تفاوت معنی داری بین سویه ها مشاهده نشد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که استفاده از پودر لاستیک تلقیح شده با جدایه های باکتری می تواند تاثیر زیادی در رشد و بهبود عملکرد گیاه داشته باشد.
کلید واژگان: باکتری های حل کننده روی, پودر لاستیک, پارامترهای رویشی, عناصر غذاییWaste tire rubber (WTR) contain significant amounts of zinc (Zn) and they are potential sources of Zn for plants. This study was carried out to investigate the effect of Zn-dissolving Pseudomonas isolates and WTR on growth characteristics and Zn and Fe concentrations of the corn plant. An experiment was conducted in a completely randomized design with factorial arrangement with three replications in a sterile sand -culture in green house condition. The experimental factors include Pseudomonas bacteria at six levels (without inoculation (C) and inoculation with five isolates (B1 to B5)) and Zn treatment from the WTR source at four levels of 0 (C), 100 (T1), 200 (T2) and 300 (T3) mg Zn per kg (equivalent to 0, 9, 18 and 27 g WTR per kg of sand respectively). The results showed that the main effects of the treatments on Photosynthetic performance index, chlorophyll content of leaves, Chlorophyll fluorescence and shoot dry weight were significant. The amount of each of these parameters increased in all bacterial and WTR treatments. The use of WTR (18 g/kg) along with inoculation of isolates increased all measured parameters compared to the control. Root dry weight and zinc concentration in shoots and roots, were affected by the interaction of treatments. The highest amount of plant dry weight was observed in B3+T3 treatment (2.14 fold increase compared to the control (. The concentration of zinc in the plant shoots was the highest in the B4+T3 treatment, which was 20 times higher than the control. The highest concentration of zinc in the root was observed in the presence of isolates B3 and B2 in WTR (18 g/kg) treatment which was 25 and 22 times higher than the control, respectively. The highest concentration of iron in the shoots and roots of the plant was related to the WTR (18 g/kg) treatment with the amount of 28.3 and 30.7 mg kg-1, respectively. The bacterial isolates increased the iron concentration of shoot compared to the control, but no significant difference was observed between the isolates.
Keywords: Zn-dissolving bacteria, Tire waste powder, Growth parameters, Nutrients -
فسفر یکی از عناصر مورد نیاز گیاه است و کاهش تثبیت یا افزایش فراهمی آن در خاک می تواند نقش موثری در کاهش مصرف کودهای شیمیایی داشته باشد. این پژوهش به منظور بررسی چند فرمولاسیون از باکتری سودوموناس فلورسنت حل کننده فسفات انجام گرفت. بدین منظور ابتدا 30 جدایه از باکتری های گروه سودوموناس فلورسنت از بانک میکروبی دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر رفسنجان تهیه گردید. سپس توانایی جدایه ها برای حل تری کلسیم فسفات در محیط جامد و مایع اندازه گیری شد. همچنین در زمان های 15، 30 و 60 روز، توانایی جدایه ها در افرایش زیست فراهمی فسفر در خاک (با و بدون حضور خاک فسفات) تعیین گردید. در آخر ماندگاری جدایههای منتخب در چند فرمولاسیون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تمامی جدایه ها قادر به افزایش حلالیت تری کلسیم فسفات در محیط جامد و مایع PKV و کاهش pH محیط کشت بودند. بیشترین و کمترین حلالیت تری کلسیم فسفات در محیط جامد PKV بهترتیب مربوط به جدایههای D33 وD24 و در محیط مایع بهترتیب مربوط به D6 وD4 بود. همچنین نتایج نشان داد که جدایهD33 فراهمی فسفر خاک را در زمان های 15، 30 و 60 روز بهترتیب معادل 48، 25 و 75 درصد و جدایهD33 بهترتیب معادل 72، 50 و 26 درصد نسبت به شاهد افزایش دادند. بررسی جمعیت جدایههای D33 و D35 در سه فرمولاسیون پودر تالک، پودر تالک+سبوس برنج و پودر تالک+خاک اره در 150 روز پس از تهیه نشان داد که بیشترین و کمترین جمعیت جدایه D33 بهترتیب مربوط به فرمولاسیون پودر تالک و پودر تالک+سبوس برنج (cfu/g 105) و فرمولاسیون پودر تالک+خاک اره (cfu/g 103×8) بود. همچنین بیشترین و کمترین جمعیت جدایه D35 به ترتیب در فرمولاسیون پودر تالک+سبوس برنج (cfu/g 105) و پودر تالک+خاک اره (cfu/g10) مشاهده گردید. در مجموع فرمولاسیون پودر تالک+سبوس برنج توانست در پایان 150 روز جمعیت جدایههای D33 و D35 را در حد قابل قبول و معادل cfu/g106 نگهدارد.کلید واژگان: باکتری ریزوسفری محرک رشد گیاه, فرمولاسیون, مایه تلقیحPhosphorus is one of the essential elements for plant growth and increase in the availability of indigenous phosphorus have an effective role in reducing the chemical fertilizers consumption. This study was conducted to investigate some inoculant formulations for phosphate-solubilizing fluorescent pseudomonads for agricultural and environmental uses. For this purpose, 30 isolates belong to fluorescent pseudomonad group were collected from microbial bank of Faculty of Agriculture of Vali-e-asr University of Rarsanjan. Then ability of all isolates for solubilizing tricalcium phosphate were studied. In addition, the ability of those isolates for increasing phosphorus availability in soil amended with and without phosphate rock at 15, 30 and 60 days was inspected. Finally, the persistence of the selected isolate was evaluated in some inoculant formulations. The results indicated that all isolates were able to increase the solubility of tricalcium phosphate in solid and liquid media of PKV and the pH of culture medium also decreased significantly. The maximum and minimum phosphate solubilization in solid media of PKV were related to isolates D33 and D24 and in liquid media, it was related to isolates D6 and D4 respectively. The results showed that isolates D33 and D35 increased the soil phosphorus bioavailability in 15, 30, 60 day after inoculation by 48, 25, 75% and 72, 50, 26% respectively. The cell numbers of D33 and D35 isolates in three inoculant formulations including talcum powder, talcum+rice bran and talcum+sawdust (180 days after inoculation) indicated that maximum and minimum of cell numbers of D33 were occurred in talcum powder and talcum+rice bran (105 cfu/g) and talcum+sawdust (8×103 cfu/g) respectively. Maximum and minimum of cell numbers of D35 were observed in talcum+rice bran (105 cfu/g) and talcum+sawdust (10 cfu/g) respectively. Finally, inoculant formulation of talcum+rice bran was able to maintained an acceptable cell numbers of both isolates D33 and D35 (106 cfu/g) at the end of 150 days.Keywords: Formulation, inoculant, Plant growth promoting rhizobacteria
-
به منظور بررسی تاثیر کاربرد هم زمان ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد بر شاخص های عملکرد، درصد روغن و پروتئین و هم چنین غلظت عناصر در دانه کنجد (.indicum L Sesamum) یک آزمایش گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه ولی عصر رفسنجان در سال 1393 به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایش شامل ورمی کمپوست در چهار سطح (صفر (V0)، یک (V1)، دو (V2) و چهار (V3) درصد) و باکتری های محرک رشد در پنج سطح (بدون باکتری (B0)، تلقیح با یک باکتری از گروه سودوموناسهای فلورسنت دارای توان حل فسفاتهای معدنی (B1)، تلقیح با جدایهای از باکتری های آزوسپیریلوم (B2) و ازتوباکتر (B3) با توان تثبیت نیتروژن، و تلقیح مخلوط سه باکتری (B4)) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد، هر یک به تنهایی باعث افزایش معنیدار درصد روغن (بهترتیب تا 7/80 و 4/15 درصد)، غلظت پتاسیم، آهن و منگنز دانه کنجد شدند. هم چنین کاربرد هم زمان ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد توانست به طور معنی داری تعداد و وزن دانه، تعداد و وزن کپسول، میزان پروتئین دانه، غلظت نیتروژن، فسفر و مس دانه را افزایش دهد. در مجموع کاربرد هم زمان ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد، از طریق رابطه همافزایی باعث افزایش عملکرد دانه کنجد و محتوای عناصر معدنی آن شدند.
کلید واژگان: آزوسپیریلیوم, ازتوباکتر, سودوموناس فلورسنت, کشاورزی پایدار, کود زیستیTo study the effect of vermicompost and plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) on yield indices, oil and protein percent and element concentration of seed in sesame (Sesamum indicum L.), a greenhouse experiment has been conducted in factorial based on completely randomized design with four replications at Vali-e-Asr university of Rafsanjan in 2014. Experiment factors include four levels of vermicompost (zero (V0), 1 (V1), 2 (V2), and 4 (V3) percent) and five bacterial levels (without bacteria (B0), inoculation with an isolate from fluorescent pseudomonads group, having ability to dissolve inorganic phosphate (B1), Azospirillum sp. (B2), Azotobacter sp. (B3), and with the ability to fix nitrogen and a mixture of three bacteria (B4)). The results show that the application of vermicompost and PGPR alone significantly increase oil percentage (up to 80.7% and 15.4%, respectively), potassium, iron, and manganese concentration in seed sesame. Also, simultaneous application of vermicompost and PGPR are significantly enhanced along with weight of seeds, number and weight of capsule, protein of seed and concentration of nitrogen, phosphorous and copper in seed sesame. In general, the combined application of vermicompost and growth-promoting bacteria, through a synergistic relationship, have increased the yield and the content of mineral elements of sesame seeds.
Keywords: Azospirillum, Azotobacter, Biofertilizer, Fluorescent pseudomonad, Sustainable agriculture -
پالایش خاک های آلوده به عناصر سنگین به وسیله گیاهان یکی از روش های مقرون به صرفه و دوست دار محیط زیست است. در مواردی برای افزایش کارایی گیاهان در استخراج فلز سنگین از ریزموجودهای مفید خاکزی استفاده می شود. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سودوموناس ها ریزوسفری بر افزایش پاکسازی مس از خاک با فرآیند گیاه پالایی توسط گیاهان مختلف انجام شد. مرحله اول کشت در یک طرح کاملا تصادفی با 11 تیمار گیاهی (ذرت، سورگوم، گندم، کلزا، زنیان، قیچ، مریم گلی، تاج خروس، رازیانه، یونجه و کدو) و در سه تکرار انجام گرفت. بیش ترین غلظت و جذب مس به ترتیب در قیچ با 173 میلی گرم بر کیلوگرم و کدوی پوست کاغذی با 222 میکروگرم بر گلدان بود. پنج گیاه انتخابی کدو، ذرت، گندم، کلزا و قیچ براساس بیش ترین غلظت و جذب مس برای کشت دوم انتخاب شد. کشت دوم گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور شامل نوع گیاه در پنج سطح (کدو، ذرت، کلزا، گندم و قیچ) و باکتری شامل سه سطح (عدم تلقیح باکتری، تلقیح سویه Pseudomonas putida PA2 و تلقیح سویه Pseudomonas fluorescence PA3) در سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش وزن خشک اندام هوایی و ریشه؛ غلظت و جذب عنصر مس در اندام هوایی و ریشه و هم چنین تغییرات شیمیایی مس در ریزوسفر بررسی شد. کاربرد هر دو سویه باکتری باعث افزایش معنی دار وزن خشک، غلظت و جذب مس در اندام هوایی و ریشه در مقایسه با شاهد شد. از بین گیاهان نیز گیاه کدو به دلیل زیست توده ی بالا، بیش ترین جذب مس در اندام هوایی (2/90 میکروگرم بر گلدان) (موثرموثرترین در گیاه استخراجی) و گیاه ذرت به دلیل وزن خشک ریشه ی بالا بیش ترین جذب مس در ریشه (428 میکروگرم بر گلدان) (موثر در گیاه تثبیتی) را دارا بود. بررسی شکل های شیمیایی مس در خاک ریزوسفری نشان داد که تلقیح باکتری های محرک رشد PA2 و PA3 به ترتیب باعث افزایش 9/41 و 37 درصدی شکل های محلول و قابل تبادل مس و کاهش 05/7 و 41/6 درصدی شکل باقی مانده شدند. نتایج کلی نشان داد که باکتری های محرک رشد گیاه می توانند نقش موثری در افزایش کارایی گیاه پالایی به ویژه در فرآیند گیاه استخراجی داشته باشند و گیاه کدو با بیش ترین مقدار جذب مس کاراترین گیاه در فرآیند گیاه پالایی مس در این پژوهش بود.
کلید واژگان: ذرت, کدو, گیاه پالایی, فلزات سنگین, عصاره گیری دنباله ایRemediation of heavy metals contaminated soils by plants is one of the most cost-effective and environmentally friendly methods. In some cases, useful soil microorganisms are used to increase the plants efficiency in heavy metal remediation. The aim of this study was to investigate the effect of rhizospheric pseudomonads on increasing the phytoremediation efficiency in copper (Cu)-contaminated soils. The first experiment was carried out in a completely randomized design in three replications with 11 plant treatments (Maize (Zea mays), sorghum (Sorghum bicolor), wheat (Triticum aestivum), canola (Brassica napus), Fennel (Foeniculum vulgare), Amaranth (Amaranthus), Salvia (Salvia officinalis), Zygophyllum (Zygophyllum), Ajwain (Trachyspermum ammi), alfalfa (Medicago sativa) and pumkin (Cucurbita)). The highest Cu concentration and uptake were related to Zygophyllum with 173 mg kg-1 and pumkin with 222 µg pot-1, respectively. Five plants including pumpkin, maize, wheat, canola, and Zygophyllum were selected based on the highest Cu concentration and uptake of for the second experiment. The second experiment was designed in a completely randomized design with two factors including plant types at five levels (pumkin, maize, canola, wheat and Zygophyllum) and three levels of bacteria (non-bacterial inoculation, Pseudomonas putida PA2 strain, Pseudomonas fluorescence PA3) in three replications. In this section, the shoots and roots dry weight; Cu concentration and uptake in shoots and roots, as well as the chemical changes of the Cu in the rhizosphere were investigated. The use of both strains of the bacteria significantly increased the dry weight, concentration and uptake of Cu in shoots and roots compared to the control. Among the plants, pumpkin had the highest uptake of Cu in shoots due to high biomass (90.2 µg pot-1) (the most effective in phytoextraction) and maize due to its high root weight had the highest Cu uptake (428 µg pot-1) (effective in high Phytostabilization). Investigation of the chemical forms of Cu in the rhizosphere showed that inoculation by PA2 and PA3 growth-promoting bacteria increased 41.9 and 37% of soluble and exchangeable forms of Cu respectively, and decreased the residual form of copper up to 7.05 and 6.41%. The overall results showed that the growth-promoting bacteria play an effective role in increasing the phytoremediation, especially the phytoextraction and pumpkin with the highest Cu uptake was the most efficient plant in the Cu phytoremediation in this study.
Keywords: Heavy metals, Maize, Pumpkin, phytoremediation, sequential extraction -
یکی از راه کارهای مناسب برای کاهش اثرات نامطلوب کودهای شیمیایی بر خواص فیزیکی و شیمایی خاک و رشد گیاهان، استفاده از کودهای زیستی مانند قارچ های محرک رشد گیاه می باشد. کودهای زیستی می توانند به عنوان مکمل یا جایگزین کودهای شیمیایی در کشاورزی پایدار به کار برده شوند. بر این اساس، به منظور بررسی تاثیر قارچ تریکودرما بر تغذیه و رشد درختان پسته، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، که هر بلوک شامل چهار تیمار (T0) شاهد، (بدون مایه زنی قارچ تریکودرما)، گونه Trichoderma harzianum (T1)، گونه Trichoderma viride (T2) و تیمار T3 مخلوط مساوی از مایه تلقیح تیمار T1 و T2 در سه تکرار در شرایط باغی انجام گردید. نتایج نشان داد که هر سه تیمار قارچ توانستند پارامترهای رویشی شامل طول شاخه (تا 60%)، تعداد جوانه رویشی (تا 30%)، سطح برگ (تا 50%) و شاخص کلروفیل را (تا 171%) در درختان پسته به طور معنی داری در مقایسه با شاهد بدون تلقیح افزایش دهند. کاربرد تیمارهای قارچی باعث افزایش معنی دار غلظت پتاسیم و روی برگ درختان پسته به ترتیب تا 20 و 70 درصد نسبت به شاهد گردید. کاربرد تیمار T2 باعث افزایش معنی دار و 14 درصدی غلظت فسفر و 40 درصدی کلسیم برگ شد. کاربرد دو تیمار T1 و T3 غلظت منیزیم برگ درختان پسته را در مقایسه با شاهد به طور معنی دار و تا 25 درصد افزایش دادند و تنها تیمار T1 باعث افزایش معنی دار و 28 درصدی غلظت آهن برگ در مقایسه با عدم مایه زنی درختان شد. استفاده از تیمارهای T1، T2 و T3 به ترتیب باعث افزایش معنی دار 2/73، 171 و 2/59 درصدی کلروفیل کل و 6/77، 3/80 و 8/64 درصدی کاروتنویید برگ درختان پسته نسبت به تیمار شاهد گردید. با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش و پس از انجام آزمایشات مزرعه ای بیشتر می توان انتظار داشت که بتوان از این قارچ ها به عنوان کود زیستی (به تنهایی و یا به صورت کاربرد توام) در جهت کاهش حداقل بخشی از مصرف کودهای شیمیایی استفاده کرد.کلید واژگان: اکسین, انحلال فسفات, تریکودرما ویریدی, تریکودرما هارزیانوم, فسفرphysicochemical properties and plant growth is to use biological fertilizers such as plant growth-promoting fungi. Biological fertilizers could be used as a supplement or alternative to the chemical fertilizers in sustainable agriculture. Accordingly, to investigate the effect of Trichoderma fungi on the nutrition and growth of pistachio trees, an experiment was conducted in a randomized complete block design, in which each block contains four treatments, control (T0) (no inoculation), Trichoderma harzianum (T1), Trichoderma viride (T2) and treatment of an equal mixture of T1 and T2 (T3) in three replications under common garden conditions. The results showed that all three fungal treatments significantly increased growth parameters including branch length (up to 60%), the number of vegetative buds (up to 30%), leaf area (up to 50%), and chlorophyll index (up to 171%) in pistachio trees in comparison with control. The use of fungal treatments significantly increased the concentration of potassium and zinc in pistachio leaves up to 20 and 70%, respectively, compared to the control. T2 treatment significantly increased the phosphorus concentration by 14% and the calcium by 40% in pistachio leaves. The application of T1 and T3 treatments significantly increased the magnesium concentration up to 25%, in pistachio leaves compared to the control. T1 treatment significantly increased the leaf iron concentration by 28% compared to the control. The application of T1, T2, and T3 treatments significantly increased the content of total chlorophyll up to 73.2, 171, and 59.2% of and carotenoids up to 77.6, 3.80, and 64.8% in pistachio leaves respectively, compared to the control. According to the results of this study and after further field experiments, it can be expected that the studied fungi can be used as biofertilizers (alone or in combination) to reduce the utilization of chemical fertilizers in the future.Keywords: Auxin, Phosphate solubilization, Trichoderma viride, Trichoderma harzianum, phosphorous
-
کادمیوم بدلیل سمی بودن و نیمه عمر طولانی در بدن انسان و حیوان از اهمیت ویژه ای در کشاورزی برخوردار می باشد. امروزه سعی بر آن است تا از باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) برای افزایش زیست فراهمی و جذب فلزات سنگین در خاک های آلوده استفاده شود. هدف این پژوهش بررسی کارایی باکتری های سودوموناس فلورسنت مقاوم به کادمیوم با توانایی حل فسفات های معدنی بر جذب کادمیوم توسط ذرت در یک خاک آلوده بود. بدین منظور یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح باکتری (بدون باکتری (P0)، تلقیح با سه جدایه P1،P169و P108) و چهار سطح زمان بعد از کشت (سه، شش، نه و دوازده هفته) بودند. برای آلوده کردن خاک از 13 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم از منبع نیترات کادمیوم استفاده گردید. نتایج نشان داد تلقیح ذرت با جدایه های منتخب به طور معنی داری وزن خشک بخش هوایی و ریشه و نیز جذب کادمیوم بخش هوایی و ریشه را افزایش داد. بیشترین وزن خشک بخش هوایی مربوط به زمان 12 هفته با تلقیح باکتری P169 بود) 22/31 درصد افزایش نسبت به شاهد(. هم چنین باکتری های P1 و P108 در هفته 12 اختلاف معنی داری با باکتری P169 نداشتند و توانستند وزن خشک بخش هوایی را نسبت به شاهد به ترتیب معادل 81/23 و 21/25 درصد افزایش دهند. بیشترین جذب کادمیوم بخش هوایی ذرت در 12 هفته با تلقیح باکتری P169 بدست آمد. در هفته 12، باکتری P169 جذب کادمیوم بخش هوایی را نسبت به شاهد معادل 150 درصد و نسبت به دو جدایه P1 و P108 به ترتیب به میزان81/13 و 75/37 درصد افزایش داد. اگرچه کاربرد تمام جدایه های مورد استفاده در آزمون گلخانه ای به طور معنی داری باعث افزایش جذب کادمیوم توسط ذرت شدند؛ لیکن تاثیر و کارایی جدایه P169بیشتر از سایر جدایه ها بود.
کلید واژگان: باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه, فسفر, فلزات سنگینCadmium, because of the long half a lifetime in the human and animal body and its toxicity, has great importance in agriculture. Today, plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR) are used to increase the bioavailability and uptake of heavy metals in polluted soils. This study aimed to investigate the effectiveness of cadmium-tolerant fluorescent pseudomonads with inorganic phosphate solubilizing ability on the cadmium uptake by maize plants in contaminated soil. For this purpose, a greenhouse experiment was conducted in factorial based on a completely randomized design with four replications. Treatments were included four levels of bacteria (without bacteria (P0) and inoculation with three isolates P1, P169, P108) and four levels of time after planting (3, 6, 9, and 12 weeks). The soils were artificially spiked with cadmium (13 mg kg−1) as Cd(NO3)2. The results showed that the inoculation of maize with the selected isolates significantly increased shoot and root dry weights and shoot cadmium uptake in comparison to non-inoculated plants. The maximum shoot dry weight observed in plants inoculated with P169 and 12 weeks (31.22% more compared to non-inoculated plants). In the 12th week after planting, there was not any significant difference among P1, P108, and P169 isolates in shoot dry weights. P1 and P108 enhanced shoot dry weights by 23.81 and 22.21 percent in comparison to control, respectively. The maximum uptake of cadmium in plant shoot was found in inoculation with P169 and 12th week. In the 12th week, P169 increased cadmium uptake of the shoot by 150 percent in comparison to the control and 13.81 and 37.75 percent, compared to P1 and P108, respectively. Although all of the isolates used in the greenhouse experiment significantly increased cadmium uptake by maize plants but the effectiveness of P169 was more evident than other isolates.
Keywords: Heavy metals, Phosphorus, Plant growth-promoting rhizobacteria -
مدیریت حاصل خیزی خاک از طریق استفاده از کودهای زیستی یکی از اجزای حیاتی کشاورزی پایدار می باشد. امروزه استفاده از کودهای زیستی به عنوان جایگزین کودهای شیمیایی با هدف کاهش یا حذف مصرف آن ها با توجه به اثرات مخرب زیست محیطی کودهای شیمیایی در راستای نیل به کشاورزی پایدار افزایش یافته است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر کاربرد توام جدایه هایی از باکتری های سودوموناس فلورسنت و ورمی کمپوست بر رشد و ترکیب شیمیایی دانهال های پسته رقم قزوینی (Pistacia vera L. var. Qazvini) انجام گرفت. آزمون در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر رفسنجان و به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل ورمی کمپوست در سه سطح (صفر، دو و چهار درصد وزنی)، و باکتری در سه سطح (تلقیح با دو جدایه سودوموناس فلورسنت محرک رشد و بدون باکتری) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد جدایه های باکتری باعث افزایش معنادار وزن خشک بخش هوایی، جذب فسفر، پتاسیم، کلسیم، و عناصر غذایی کم مصرف آهن، روی، منگنز و مس نسبت به شاهد شد. کاربرد جدایه D12 جذب فسفر و کلسیم بخش هوایی را به ترتیب 18 و 23 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین کاربرد ورمی کمپوست سبب افزایش معنی دار جذب فسفر، پتاسیم، منیزیم و روی بخش هوایی در مقایسه با شاهد گردید. کاربرد تیمار چهار درصد وزنی ورمی کمپوست باعث افزایش 20 درصدی جذب پتاسیم و هم چنین افزایش 28 درصدی منیزیم بخش هوایی شد. کاربرد توام جدایه D12 و چهار درصد ورمی کمپوست باعث افزایش معنادار جذب آهن به میزان 85 درصد گردید. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه و کود زیستی ورمی کمپوست و همچنین کاربرد توام آنها توانستند نقش موثرتری در رشد و تغذیه نهال های پسته داشته باشند.کلید واژگان: سودوموناس فلورسنت, کشاورزی پایدار, کود زیستی, کود آلیNowadays the application of organic and biological fertilizers has increased regarding to the destructive environmental impacts of applying chemical fertilizers and the high cost of production of them. One of the essential components to achieve the sustainable agriculture is integrated plant nutrition through using organic and biological fertilizers. An experiment was conducted as completely randomized factorial design in the greenhouse of University of Vali-e-Asr to evaluate the effect fluorescent pseudomonads and vermicompost on growth and nutrition of pistachio (Pistacia vera L. var. Qazvini) seedlings. In this experiment Factors included vermicompost at 3 levels (0, 2 and 4 % w/w) and 3 levels of bacteria (Inoculation with two strains of fluorescent pseudomonads and without bacteria). The results showed that use of bacterial isolates significantly increased shoot dry weight, uptake of phosphorus, potassium, calcium, and micro elements compared to control. Application of strain D12 increased phosphorus and calcium uptake in shoot respectively 18 and 23 percent compared to control. Also the application of vermicompost significantly increased phosphorus, potassium, magnesium and zinc upkake in shoot compared to control. using vermicompost (4%) increased uptake of potassium and magnesium respectively 20 and 28 percent in shoot. The combined use of D12 and vermicompost (4%) increased iron uptake equivalent 85%. Altogether the results indicated that use of plant growth promoting rhizobacteria and vermicompost as an organic fertilizer and also their combined application could be effective on growth and nutrition of Pistachio seedlings.Keywords: Fluorescent pseudomonads, Sustainable agriculture, biofertilizer, Organic fertilizer
-
در این مطالعه اثر برخی از باکتری های پروبیوتیک گیاهی جداسازی شده از مناطق شور و خشک در کنترل قارچ عامل بیماری گموز پسته و خصوصیات محرک رشدی (PGPR) بررسی شد.200 جدایه باکتریایی از ناحیه ریزوسفر و غیرریزوسفر درختان پسته و علف های هرز حاشیه باغات استان کرمان جداسازی شد. تعدا 30 جدایه توانستند حداکثر سطح شوری استفاده شده را تحمل کنند. جدایه های منتخب در آزمون القای واکنش فوق حساسیت مورد ارزیابی قرار گرفتند،. سه جدایه به دلیل مثبت بودن در این آزمون کنار گذاشته شدند و بفیه جدایه ها به عنوان عوامل آنتاگونیست بالقوه مورد مطالعه بیشتر قرار گرفتند. در مرحله اول قابلیت بیوکنترلی این جدایه ها در مقابل قارچ عامل بیماری گموز پسته Phytophthora drechsleri مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمون ایجاد هاله بازدارنده (آنتی بیوز) به کار گرفته شد. در این آزمون جدایه های آنتاگونیست اثر معنی داری در مهار رشد قارچ، P. drechsleri از خود نشان دادند. توانایی جدایه ها در تولید برخی متابولیت های بیوکنترلی از جمله تولید پروتئاز، ترکیبات فرار ضد قارچی و تولید سیانید هیدروژن ارزیابی شد. همچنین خصوصیات محرک رشدی این جدایه ها از جمله میزان تولید سیدروفور، تولید اندول و توان حل کنندگی فسفات های معدنی نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد از 27 جدایه انتخاب شده برای تعیین صفات محرک رشدی، 80 درصد حداقل دارای یکی از صفات PGPR بودند. 64 درصد از جدایه ها مولد سیدروفور، 80 درصد مولد IAA، 45 درصد دارای توانایی حل فسفات های نامحلول بودند. جدایه های (C16, F47, G11) به عنوان جدایه های برتر این مطالعه در شرایط آزمایشگاهی در کنترل بیماری موفق بودند.کلید واژگان: آنتاگونیست, آنتی بیوز, پوسیدگی طوقه و ریشه, کنترل بیولوژیکIn this study, the effect of some plant probiotic bacteria were isolated from salty and dry areas were investigated in control the fungus agent pistachio gummosis disease and growth stimulating properties. 200 bacteria isolates were isolated from rhizosphere and non rhizosphere areas of pistachio trees and weeds in the margins of gardens in Kerman province. Thirty isolates were able to endure the used salt tolerant. The bacteria isolates were investigated at the hypersensitivity reaction (HR) test. Three of them were eliminated due to positive result of HR and the other were studied more as antagonist agents. In the early stage the biocontrol ability of these isolates against the fungus causing pistachio gummosis diseases such as Phytophthora drechsleri were surveied. For this purpose, inhibition zone test (antibiosis) was performed that antagonist isolates showed significant effect on P. drechsleri growth. In the secondary stage, The ability of isolates to produce some biocontrol metabolites including protease, antifungal volatile compounds and hydrogen cyanide were evaluated. Growth stimulating characteristics of these isolates incloding amount of siderophore and IAA production were measured. soluble ability of insoluble mineral phosphate was surveied, too. The results showed from 27 studied isolates for growth stimulating properties, %80 at least had one of the PGPR properties. %64 of the isolates were productive of siderophore, %80 productive of IAA, %45 having solving ability of insoluble mineral phosphate. The isolates C16, F47 and G11 as superior isolates of this study in vitro were successful in controlling the disease.Keywords: Antagonist, Antibiosis, Crown, root rot, biological control
-
سابقه و هدفارزن یکی از غلات سنتی در نواحی خشک و نیمه خشک مناطق گرمسیری محسوب می شود که از تحمل بالایی نسبت به تنش خشکی و شوری برخوردار است. شوری یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده است، کاهش اثرات محدود کننده تنش شوری، تاثیر مثبتی بر تولید محصولات کشاورزی دارد. مواد هیومیکی به عنوان مهم ترین و پایدارترین بخش ماده آلی به طور مستقیم روی رها سازی عناصر غذایی، ظرفیت تبادل کاتیونی، آزاد سازی فسفر و مهار فلزات سنگین و سمی نقش اساسی دارند ورمی کمپوست نوعی کمپوست تولید شده به کمک کرم های خاکی است که در نتیجه تغییر و تحول و هضم بازمانده های آلی، ضمن عبور از دستگاه گوارشی این جانوران بوجود می آید هدف از اجرای این تحقیق عبارتند از مقایسه تاثیر کود هیومیک گرانوله و ورمی کمپوست در افزایش عملکرد ارزن پروسو در شرایط شوری و بررسی تاثیرکاربرد کود اسید هیومیک گرانوله و ورمی کمپوست در کاهش اثرات شوری خاک بود.
مواد وروشبه منظور بررسی اثر کاربرد کود های آلی از قبیل کودهای هیومیکی و ورمی کمپوست در بهبود شرایط خاک و اصلاح خاک های شور و همچنین کاهش یا حذف تدیجی مصرف کود های شیمیایی، آزمایش گلدانی در شهر یزد صورت گرفت. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی و در 4 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل فاکتور اول شامل شوری با دو سطح (1 و 10دسی زیمنس بر متر)، فاکتور دوم شامل سه سطح (صفر، 2 و 4 درصد وزنی)کود اسید هیومیک و فاکتور سوم شامل سه سطح (صفر، 5 و 10 درصد وزنی) کود ورمی کمپوست بودند که بر روی گیاه ارزن پرسو اعمال گردیدیافته هانتایج نشان داد وزن خشک بوته تحت تاثیر درصد اسید هیومیک و ورمی کمپوست قرار گرفت. بر طبق نتایج بدست آمده کلروفیل تنها تحت تاثیر اسید هیومیک قرار گرفت و سطح برگ تنها تحت تاثیر ورمی کمپوست قرار گرفت. در این آزمایش اثرات متقابل ارتفاع بوته، عملکرد دانه، با ورمی کمپوست، شوری و اسید هیومیک معنی دار شد. طبق نتایج بدست آمده مصرف ورمی کمپوست باعث افزایش وزن خشک بوته شد و بیشترین وزن خشک بوته با مصرف 2 درصد اسید هیومیک بدست آمد. بنابراین به نظر میرسد با کاربرد کودهای آلی میتوان اثرات سوء ناشی از تنش شوری را تعدیل نموده و گیاهان نسبتا مقاوم به شوری را بدون کاهش معنی دار عملکرد کشت نمود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، اسید هیومیک و ورمی کمپوست باعث افزایش برخی از ویژگی های رشدی در ارزن شد. اثر متقابل اسید هیومیک و ورمی کمپوست برعدد اسپد، وزن خشک بوته و عملکرد دانه، اثر معنی دار داشت. همچنین با اعمال تیمار شوری کمترین میزان عملکرد دانه بدست آمد که این امر تاثیر منفی شوری را بر گیاه نشان میدهد. هم زمان با کاربرد تیمار شوری در داخل خاک یون سدیم، فاز تبادلی برخی از کاتیون ها را اشغال کرده و غلظت آنها را در محلول خاک افزایش داد! که منجر به دسترسی آسان تر و جذب بیشتر آنها توسط گیاه گردید. بنابراین می توان از کودهای بیولوژیک به منظور کاهش اثرات ناشی از تنش شوری استفاده نمود.کلید واژگان: ارزن پرسو, اسید هیومیک, تنش شوری, ورمی کمپوستIntroductionMillet is one of the traditional cereal in arid and semi-arid tropics That it had high tolerance to drought and salinity stress. Salinity is one of the most important abiotic stresses. Reducing the limiting effects of salinity, has a positive impact on agricultural production. Humic acid substances play a major role as the most stable part of organic matter directly on the release nutrients, cation exchange capacity, inhibiting the release of phosphorus and heavy metals and toxic. Vermicompost is a kind of compost produced by worms as a result of the transformation and digestion of organic remains, occurs while passing through the digestive tract of the animals. The aim of this study was include Comprising of the granular humic and vermicompost fertilizer at increasing grain yield in salinity condition and Effect of humic acid granular fertilizer and vermicompost at reducing the effects of soil salin.Materials and methodIn order to evaluation the effect of organic fertilizers such as vermicompost and humic fertilizer on amendment of salty soils to improve soil conditions as well as reduce or eliminate the use of chemical fertilizer. This factorial experiment took place in a randomized complete block design with 4 replications. The First factor include salinity levels (1 and 10 ds/m), the second factor consists of three levels (0, 2 and 4%) humic Fertilizer and the third factor consists of three levels (0, 5 and 10 %) vermi compost fertilizer that applied in growth of millet Proso.Results and discussionThe results indicated that plant dry weight influenced by humic acid and vermi compost by weight percentage. According to the results, chlorophyll was only affected by humic acid treatment. In this study was significant interaction between plant height, grain yield, with vermicompost, salt and humic acid. The results indicated that the use of vermicompost increased plant dry weight. The highest plant dry weight were obtained with the use of 2% humic acid. thus seam with application of organic fertilizer can be adjusted adverse effects of salt stress and planted Relatively tolerant plants without a significant reduction in yield and yield componentsConclusionAccording to the results of this study Vermicompost humic acid and the increased growth in some of the properties of millet Interaction of humic acid and vermicompost had a significant effect on chlorophyll content index, plant dry weight and grain yield Also with the applying salinity stress was obtained least amount of grain yield that This was indicated the negative impact of salinity stress on plant. Simultaneously with application of salinity in the soil Na + occupying exchangeable phase Some of the cations And increased concentration in the soil solution. Leading to easier access and more absorbed by the plant. Therefore, it can be used. Biofertilizers in order to reduce the effects of salinity stressKeywords: humic acid, vermi compost, Salinity, millet Proso -
سابقه و هدفشوری آب و خاک در بسیاری از نقاط جهان، به خصوص نواحی خشک و نیمه خشک، یک عامل مهم محدودکننده رشد محسوب می شود. با توجه به تحمل نسبی گیاه پسته به شوری و وسعت زیاد خاک های شور در کشور، به نظر می رسد پسته گیاه مناسبی برای کشت در این مناطق باشد. از آن جا که تولید و فعالیت هورمون های گیاهی از جمله سیتوکینین ها تحت تاثیر تنش های محیطی و عناصر غذایی قرار می گیرد و با توجه به شور بودن خاک های پسته خیز استان کرمان و نقش مهم نیتروژن در تولید و انتقال سیتوکینین از ریشه به اندام هوایی، پژوهش حاضر به بررسی نقش هورمون بنزیل آدنین (سیتوکینین) و نیتروژن در شرایط شور بر پارامتر های فیزیولوژی و تنظیم کننده های اسمزی دانهال های پسته (رقم بادامی ریز زرند) پرداخت.مواد و روش هابه منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف نیتروژن و بنزیل آدنین در شرایط شور (کلرید سدیم) بر پارامتر های فیزیولوژیکی و تنظیم کننده های اسمزی دانهال های پسته، رقم بادامی ریز زرند یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه انجام شد. تیمارها شامل شوری (صفر و 2000 میلی گرم کلرید سدیم در کیلوگرم خاک)، نیتروژن (صفر و 100 میلی گرم در کیلوگرم خاک از منبع نیترات آمونیم) و هورمون بنزیل آدنین (صفر، 250 و 500 میلی گرم در لیتر) بودند.یافته هانتایج نشان داد، در شرایط شور مصرف 500 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین، وزن خشک گیاه را بیش از 2 برابر نسبت به شاهد افزایش داد. هم چنین مقدار کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل با شور شدن محیط کشت کاهش یافت، در حالی که مصرف توامان نیتروژن و بنزیل آدنین، به ترتیب افزایش 77، 72 و 52 درصدی این ویژگی ها را باعث گردید. کاروتنوئید ها نیز تحت تاثیر این تیمارها با افزایش 78 درصدی مواجه گردیدند. همچنین علیرغم اینکه شوری شاخص فلورسانس کلروفیل (Fv/Fm) را 31 درصد کاهش داد، ولی مصرف توامان نیتروژن و 500 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین توانست تا حدودی اثرات ناشی از تنش شوری را بهبود ببخشد و این پارامتر فتوسنتزی را 43 درصد افزایش دهد. نتایج همچنین نشان داد که مقدار پرولین و قند های محلول (تنظیم کننده های اسمزی) نیز تحت تاثیر نیتروژن و بنزیل آدنین (500 میلی گرم در لیتر)، با افزایش روبرو گشت، لیکن مصرف هم زمان این تیمار ها مقدار این تنظیم کننده های اسمزی را به ترتیب 78 و 59 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. نسبتهای K/Na و Ca/Na نیز که با شور شدن محیط کاهش معنی داری یافتند، با مصرف500 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین، افزایش بهترتیب 100 و 40 درصدی پیدا نمودند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده، مشخص گردید که نیتروژن و بنزیل آدنین با بهبود ویژگی های فیزیولوژی و تنظیم کننده های اسمزی، توانایی دانهالهای پسته را در مقاومت به تنش شوری افزایش دادند و در نتیجه پیشنهاد میگردد، این آزمایش بر روی درختان مثمره پسته انجام و در صورت افزایش کمی و کیفی محصول به باغداران توصیه گردد.کلید واژگان: پرولین, فلورسانس کلروفیل, قند های محلول, کاروتنوئید ها, کلروفیلBackground And ObjectivesSoil and water salinity is considered an important limiting factor for growth in many parts of the world especially in arid and semi-arid areas. Plant growth is restricted by salt stress like many other abiotic stresses. According to the relative tolerance of pistachio plant to salinity and large areas of saline soils in the country, it seems that pistachio is a suitable plant for cultivation in these areas. Since the production and activity of plant hormones such as cytokinins is influenced by environmental stresses and nutrient elements and considerig the soil salinity of pistachio orchards in kerman province and the important role of nitrogen in the production and exportation of cytokinin from roots to shoots this research for the first time investigates the role of benzyl adenine hormone (cytokinin) and nitrogen under salt stress on physiological parameters and osmotic regulators of pistachio seedlings (Pistachia vera L.).Materials And MethodsIn order to evaluate the effect of different levels of nitrogen and benzyl adenine on some physiological and osmotic regulators parameters of pistachio seedlings, cv. Badami Zarand in saline conditions (sodium chloride), a factorial experiment was carried out in a completely randomized design with three replications in the greenhouse. Treatments were consisted of salinity (0 and 2000 mg NaCl per kg soil), nitrogen (0 and 100 mg N kg-1 soil as NH4No3), and benzyl adenine hormone (0, 250 and 500 mg l-1).ResultsThe results showed that application of 500 mg per liter benzyl adenine under salt stress increased dry weight of plant more than 2 folds compared to control. Also, with increasing salinity, the content of chlorophyll a, chlorophyll b and total chlorophyll was decreased. However application of nitrogen and benzyl adenine together, increased these parameters by 77, 72 and 52 percent, respectively. Also, carotenoids are affected by the treatments were increased by 78 percent. Although salinity reduced chlorophyll fluorescence index 31 percent, the application of nitrogen and 500 mg per liter benzyl adenine together could improve somewhat the effects of salinity and increased this photosynthetic parameter by 43 percent. Also, the results showed that proline and soluble sugars contents (osmotic regulators) increased with application of nitrogen and benzyl adenine (500 mg per liter), but combined application of these treatments increased osmotic regulators content by 78 and 59 percent compared to control, respectively.
The ratio of K/Na and Ca/Na were also significantly reduced with increasing salinity, but application of 500 mg per liter benzyl adenine increased these parameters by 100 and 40 percent, respectively.ConclusionAccording to the results, it is concluded that the nitrogen and benzyl adenine with improving of physiological and osmotic regulators parameters, increased the ability of pistachio seedlings to resistance to salinity stress and thus recommended to performe this test on maturity pistachio trees and if increase the quality and quantity of product to be recommended to farmers.Keywords: Carotenoids, Chlorophyll, Chlorophyll fluorescence, Proline, Soluble sugars -
تلقیح گیاهان با باکتری های ریزوسفری محرک رشد موثر و مقاوم به فلزات سنگین در خاک های آلوده به منظور افزایش کارایی گیاه پالایی و استخراج فلز سنگین از خاک توسط گیاه امری ضروری می باشد. در این جهت این پژوهش به منظور جداسازی، شناسایی و صفات محرک رشدی باکتری های مقاوم مس از یک خاک آلوده به مس انجام شد. ابتدا شش نمونه خاک ریزوسفری گیاهان بومی منطقه خاتون آباد سرچشمه استان کرمان جمع آوری شد و نهایتا شش جدایه باکتری از نمونه های خاک ریزوسفری جمع آوری و خالص سازی شد. نتایج شناسی فنوتیپی، بیوشیمیایی و ژنتیکی نشان داد که پنج جدایه از جنس سودوموناس و یک جدایه از جنس باسیلوس بودند. سپس حداقل غلظت بازدارنده[1] مس، میزان تولید سیدروفور، تولید اکسین، سیانید هیدروژن، توانایی حل فسفات های معدنی، در محیط جامد و مایع، اندازه گیری توان حل کنندگی ترکیبات کم محلول روی در محیط جامد و مایع و تولید -ACC دآمیناز باکتری ها بررسی شد. نتایج نشان داد تمام جدایه ها نسبت به غلظت های مختلف مس از خود مقاومت نشان دادند. بیشترین مقاومت نسبت به غلظت بازدارنده مس مربوط به سویه های K4 و K5 در غلظت 400 میلی گرم بر لیتر مس بود. همچنین در رابطه با تولید سیدروفور، بجز سویه های K6 که توانایی تولید سیدروفور را در محیط CAS نداشت، پنج سویه دیگر توانایی تولید سیدروفور را در این محیط دارا بودند و سویه ی K5 بیشترین میزان تولید سیدروفور با نسبت هاله به کلنی 56/1 را به خود اختصاص داد. در بین جدایه ها، دو جدایه K4 و K6 قادر به تولید اکسین نبودند. تولید اکسین توسط جدایه K1 تفاوت معنی داری با دیگر جدایه های مورد بررسی داشته و با مقدار 07/2 میلی گرم در لیتر بیشترین میزان تولید اکسین در بین جدایه ها را دارا بود. نتایج همچنین نشان داد که از بین جدایه ها، تنها جدایه K4 توانایی تولید سیانید هیدروژن را با درجه چهار (نسبتا زیاد) دارا بوده و دیگر جدایه ها با اختصاص درجه یک مبنی بر عدم تولید سیانید هیدروژن گزارش شدند. نتایج ارزیابی انحلال تری کلسیم فسفات[2] در محیط مایع PKV توسط جدایه ها نشان داد که. سویه K1، K2، و K3 به ترتیب با میزان 706، 661 و 588 میلی گرم در لیتر بیشترین حل کنندگی فسفر را به خود اختصاص داده و با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند. نتایج بررسی ها نشان داد که در محیط جامد حاوی کربنات روی دو سویه K4 و K5 به ترتیب با مقادیر 910/0 و 850/0 نسبت هاله به کلونی تفاوت معنی داری با دیگر سویه ها داشته و بقیه سویه ها شامل K1، K2، و K3 و K6 توانایی انحلال کربنات روی از خود نشان ندادند. همچنین انحلال اکسید روی در محیط جامد توسط سویه K4 با 11/2 نسبت هاله به کلونی بیشترین میزان انحلال اکسید روی و سویه های K1، K2، و K3 و K6 قادر به انحلال اکسید روی در محیط جامد نبودند. سویه های K1، K2، K3 و K6 قادر به انحلال ترکیبات کم محلول اکسید و کربنات روی در محیط مایع نبودند. سویه K4 با 5/12 میلی گرم در لیتر با بیشترین میزان انحلال کربنات روی در محیط مایع را داشت و همچنین بیشترین انحلال اکسید روی در محیط مایع به سویه K4 با 76/9 میلی گرم در لیتر نسبت داده شد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان از این جدایه ها در جهت افزایش کارایی گیاه پالایی این عنصر در خاک های آلوده استفاده کرد.کلید واژگان: اکسین, ریزوباکتری های محرک رشد گیاه, حداقل غلظت بازدارنده, سیدروفورPlant inoculation with effective plant growth promoting and heavy metal resistant rhizobacteria is an efficient method to improve the phytoremediation efficiency and extraction of heavy metals from contaminated soils. With respect to this reason, astudy was conducted to isolate, identify and evaluate the growth stimulating traits of copper-resistant bacteria from a Cu-contaminated soil. Six rhizospheric soil samples of indigenous plants were collected in Sarcheshmeh Khatoonabad, Kerman province. After screening, six strains were selected. Phenotypic, biochemical and genetic identification data showed that five and one isolates were belong to Pseudomonas and Bacillus genera respectively. Then, the minimum inhibitory concentration of copper, siderophore production, auxin and hydrogen cyanide production, the ability to solubilize mineral phosphate in solid and liquid medium, the ability to solubilize Zn low soluble compounds in solid and liquid medium and production of ACC-deaminase were investigated. The results indicated that all of the isolates were resistant to various concentrations of copper. The maximum resistance to inhibitory concentration of copper was related to K4 and K5 strains at a concentration of 400 mg L-1 of copper. All of the strains were able to produce siderophore in CAS medium except for K6 strains and strain K5 was also the superior in siderophore production. Among the strains, K4 and K6 were not able to produce auxin. There was also a significant difference between auxin productions by isolates K1 with the other isolates, with the highest auxin production (2.07 mg L-1). The results also demonstrated that among the strains, only K4 strain was capable of producing hydrogen cyanide (degree: four=relatively high) and the other isolates were reported as non-production of hydrogen cyanide (degree: one). The results of Three Calcium Phosphate (TCP) solubilizing by isolates in PKV broth medium showed that K1, K2, and K3 strains had the most phosphorus solubility (706, 661 and 588 mg L-1) respectively and there wasnt significant difference between them. The results demonstrated that K4 and K5 isolates with 0.910 and 0.850 halos to colony diameter had a significant difference with other isolates in solid medium containing ZnCO3 and the rest of the strains, K1, K2, K3 and K6 did not show the ability to solubilize the zinc carbonate as well. The solubilizing of solid zinc oxide in solid medium by K4 strain (halo:colony, 2.11) was the highest solubility of zinc oxide and K1, K2, K3 and K6 strains were not able to dissolve the zinc oxide in the solid medium. They did not show the ability to dissolve the low soluble zinc oxide nor the zinc carbonate compounds. K4 strain had the highest zinc carbonate solubility in the broth (12.5 mg L-1) and the highest solubility of zinc oxide in the broth was attributed to K4 strain (9.76 mg L-1). According to the results, these isolates can be used for enhancing phytoremediation efficiency of this element in contaminated soils.Keywords: Auxin, Plant growth promoting rhizobacteria, Minimum inhibitory concentration, Siderophore
-
به منظور بررسی تاثیر جدایه های باکتریایی بر پارامترهای رویشی و جذب عناصر غذایی در دو رقم ذرت سینگل کراس 704 و تری وی کراس 645، دو آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در گلخانه دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان در سال 1393 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل (P7، P15، P24، P29و شاهد (بدون باکتری) بود. نتایج نشان داد که استفاده از جدایه های 29p، 15p، 7p، 15p، 29p و 24p در مقایسه با شاهد (تلقیح نشده)، بکاربرد اکثر جدایه های مورد آزمایش جذب عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم را در رقم سینگل کراس 704 نسبت به شاهد به طور معنی داری افزایش دادند. جدایه های مورد آزمایش جذب عناصر آهن، روی، مس و منگنز ساقه و ریشه رقم تری وی کراس 645 را نسبت به شاهد به طور معنی داری افزایش دادند. بیشترین جذب روی ساقه و ریشه در رقم تری وی کراس 645 در تیمار با جدایه 29p مشاهده شد که جذب روی در ساقه و ریشه را به ترتیب 8/41 و 2/66 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. در سینگل کراس 704 تمامی جدایه ها تاثیر معنی داری بر جذب روی ریشه داشتند و در ساقه بیشترین افزایش جذب روی مربوط به 29 pبا 2/60 درصد افزایش نسبت به شاهد بود. در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد که تلقیح ذرت با جدایه های منتخب نقش مهمی در افزایش رشد ذرت و میزان جذب عناصر غذایی توسط این گیاه داشت.کلید واژگان: حجم ریشه, فسفر, کلروفیل, نیتروژن, وزن خشک ریشهIn order to evaluate the effect of bacterial isolates on growth parameters and nutrient uptake in two varieties of maize (such as SC704 & TWC645), two experiments were separately conducted based on a completely randomized design with four replication in greenhouse of University of Vali-e-Asr in 2014. The experimental treatments consist of four isolates of fluorescent Pseudomonads (P7, P15, P24 and P29) and control (without bacteria inoculation). The results showed that the inoculation with isolates P29, P15, P7, P15, P29 and p24 respectively increased shoot dry weight (42.9 percent), shoot length (23.7 percent), leaf area (43.6 percent), chlorophyll content (15.9 percent), root dry weight (49.8 percent) and root mass in variety of SC704 compared to the control (no inoculation). of SC704 significantly compared to the control. The examined isolates increased the uptake of Fe, Zn, Cu and Mn in root and shoot in variety of TWC645 significantly compared to the control. The highest uptake of Zn was observed in treatment P29 which raised the uptake of Zn in root and shoot 66.2 and 41.8 respectively in variety of TWC645 in comparison with control. All isolates had significant effect on SC704 root zinc uptake and largest increase in shoot Zn uptake was related to isolate P29 with 60.2% increase compared to the control. Overall, our observations revealed that the inoculation of maize with selected isolates had effective role on the growth and uptake of nutrients in maize.Keywords: root volume, Phosphorus, Chlorophyll, Nitrogen (N), Root dry weight
-
تغذیه تلفیقی گیاه از طریق استفاده از کودهای آلی و زیستی یکی از اجزای لازم و حیاتی برای رسیدن به کشاورزی پایدار می باشد. پژوهش های زیادی در مورد میزان تحمل پایه های مختلف ارقام پسته به خشکی و شوری انجام گرفته است اما در زمینه پاسخ ارقام مختلف به کاربرد کودهای آلی و زیستی تحقیقات بسیار محدود است. به همین منظور آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل کاملا تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر رفسنجان در سال زراعی 1394 انجام شد. در این آزمایش بذرهای پسته رقم بادامی ریز زرند و قزوینی پس از استریل شدن و جوانه زنی، با باکتری در سه سطح (بدون تلقیح، تلقیح با دو جدایه متفاوت از باکتری سودوموناس فلورسنت D6 و D12) و سه سطح (صفر، دو و چهار درصد وزنی) کود گاوی و با سه تکرار در 54 گلدان کاشته شدند. کاربرد کود گاوی و باکتری سودوموناس فلورسنت باعث افزایش رشد و جذب عناصر غذایی در هر دو رقم پسته قزوینی و بادامی ریز زرند شد. در این تحقیق افزایش پارامترهای اندازه گیری شده در دو رقم پسته در مقایسه با شاهد (عدم کاربرد کود آلی و زیستی) به عنوان پاسخ گیاه در نظر گرفته شد و دو رقم از نظر پاسخ با هم از نظر آماری با مقایسه شدند. نتایج حاصل نشان داد که کاربرد باکتری در مقایسه با عدم کاربرد باعث افزایش معنی دار فسفر، آهن و روی در رقم قزوینی در مقایسه با رقم بادامی ریز زرند شد. تیمار کود دامی در مقایسه با عدم کاربرد آن به ترتیب باعث افزایش معنی دار 61، 189 و 490 درصدی جذب نیتروژن، فسفر و مس رقم قزوینی در سطح احتمال پنج درصد نسبت به بادامی ریز زرند شد. اثر متقابل باکتری و کود دامی نیز توانست وزن خشک اندام هوایی، جذب آهن، روی، مس، فسفر، کلسیم و نیتروژن را در رقم قزوینی نسبت به بادامی ریز زرند به طور معنی دار افزایش دهد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد پاسخ دو رقم پسته به کاربرد کود دامی و باکتری های محرک رشد متفاوت بوده و رقم قزوینی نسبت به بادامی ریز زرند پاسخ بهتری به استفاده از کودهای آلی، زیستی و کاربرد همزمان این دو کود نشان داد. بنابراین به نظر می رسد که علاوه بر درنظر گرفتن مقاومت ارقام به شوری و خشکی و سایر موارد، باید پاسخ ارقام به کودهای آلی و بیولوژیک در جهت کشاورزی پایدار و تولید محصولات با کیفیت بالاتر در نظر گرفته شود.کلید واژگان: ارقام پسته, آهن, فسفر, کود زیستی, نیتروژن و وزن خشک گیاهOne of the vital components to achieve sustainable agriculture is integrated plant nutrition through using organic and biofertilizers in. A lot of researches have been conducted regarding the tolerance of different varieties of pistachio (Pistacia vera) to drought and salinity; however, limited researches are focused on the reaction of various varieties to organic and biofertilizers. For this purpose, a greenhouse experiment was performed in Vali-e- Asr University of Rafsanjan in 2015 as a completely randomized factorial design in three replications. In this study, treatments included surface sterilized and germinated seeds of pistachio in two varieties (Badamie-riz Zarand and Qazvini), three levels of bacteria (inoculated with D6 and D12 isolates of Fluorescent pseudomonads and non-inoculated) and three organic manure application rates (0, 2 and 4 % w/w). The treatments were replicated three times and arranged totally in 54 pots. Application of cow manure and fluorescent psudomonads increased growth and nutrient uptake Badamie-riz Zarand and Qazvini pistachio varieties. In this research the increment of measured parameters in two pistachio varieties in comparison with controls (with no application of organic and biofertilizers) were considered as response and then two varieties responses were statistically compared together. The application of manure and Fluorescent pseudomonads promoted the growth and nutrient uptake in both varieties. Comparing of two varieties showed that using bacteria compared with significantly increased phosphorus, iron and zinc uptake in Qazvini (Q) variety in comparison with Badami-rizZarand (B) variety. Response of Qazvini to application of cow manure was better and the applied manure treatments could significantly enhance nitrogen, phosphorus and copper uptake up to 61, 189 and 490 percent (PKeywords: Pistachio varieties, iron, phosphorous, biofertilizer, nitrogen, shoot dry weight
-
با توجه به وجود اثرات مخرب زیست محیطی استفاده از کودهای شیمیایی و بالا بودن هزینه تولید آن ها امروزه استفاده از کودهای آلی و میکروبی افزایش یافته است. تغذیه تلفیقی گیاه از طریق استفاده از کودهای آلی و میکروبی یکی از اجزای لازم و حیاتی برای رسیدن به کشاورزی پایدار می باشد. به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و میکروبی بر رشد و تغذیه دانهال های پسته آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان انجام شد. در این آزمایش بذرهای پسته رقم بادامی ریز زرند و قزوینی در دو آزمایش جداگانه پس از استریل شدن و جوانه زنی، با باکتری در سه سطح (بدون تلقیح (D0) ، تلقیح با دو جدایه متفاوت از باکتری سودوموناس فلورسنت (D6 و D12) و سه سطح کود دامی (0 (M0) ، 2 (M2) و 4 (M4) درصد وزنی) با 3 تکرار کاشته شدند (54 گلدان). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثر توام باکتری و کود دامی باعث افزایش 1/28 درصدی وزن خشک برگ، 6/77 درصدی وزن خشک ساقه و 0/37 درصدی وزن خشک اندام هوایی در رقم بادامی ریز زرند و 4/60، 6/48 و 0/55 درصدی در رقم قزوینی شد. هم چنین جذب تمامی عناصر پرمصرف و کم مصرف در تیمارهای کود و باکتری افزایش یافت. جذب کلسیم در هر دو رقم مورد مطالعه بیش از 160 درصد افزایش یافت. هم چنین در رقم قزوینی بیشترین جذب نیتروژن و فسفر مربوط به تیمارهای M2D6 و M0D6 به ترتیب با افزایش 114 و 115 درصدی نسبت به شاهد بود. بیشترین جذب منگنز در رقم بادامی ریز زرند و قزوینی به ترتیب مربوط به تیمارهای M2D6 و M2D12 و با افزایش 7/91 و 100 درصدی در مقایسه با شاهد بود. در رقم قزوینی تیمار M4D12 بیشترین جذب آهن و روی به ترتیب با افزایش 4/94 و 1/88 درصدی در مقایسه با شاهد به خود اختصاص داد. با توجه به نتایج به دست آمده، مشکلات زیست محیطی و گرانی کودهای شیمیایی استفاده از کودهای دامی و میکروبی برای افزایش رشد و تغذیه پسته توصیه می شود.کلید واژگان: بادامی ریز زرند, سودوموناس فلورسنت, قزوینی, کود دامیNowadays the application of organic and microbial fertilizers has increased regarding the destructive environmental impacts of applying chemical fertilizers and the high cost of production of them. One of the essential components to achieve the sustainable agriculture is integrated plant nutrition through using organic and microbial fertilizers. An experiment was done in a completely randomized factorial design in the greenhouse of University of Vali-e-Asr to evaluate the effect of organic and microbial fertilizers on growth and nutrition of pistachio seedlings. In this experiment two variety of pistachio seeds, Badami-riz Zarand and Qazvini, after sterilization and germination were planted In two separate experiments and were inoculated in 3 level of bacteria (uninoculated (D0) and inoculated with 2 different strains of Fluorescent Pseudomonads (D6 and D12)) and 3 level of manure (0 (M0), 2 (M2) and 4 (M4) W/W%) in 3 replications (54 pots). The results indicated that the combined effect of bacteria and manure could rise leaf dry weight (28.1 %), stem dry weight (77.6 %) and shoot dry weight (37.0%) in Badami-riz Zarand variety and 60.4%, 48.6% and 55.0% in Qazvini variety in comparison to control respectively. The application of fertilizer and Bacteria in all of the treatments increased macronutrients and micronutrients uptake. The uptake of Ca raised more than 160% in both of the varieties as well. The uptake of N and P in Qazvini variety was related to M0D6 and M2D6 which soared 114% and 115% respectively compared to the control. The maximum uptake of Mn in Badami- riz Zarand and Qazvini varieties was indicated in M2D6 and M2D12 which boosted 91.7% and 100% respectively in comparison with the control. M4D12 demonstrated the highest Fe and Zn uptake (94.4% and 88.1% respectively) compared to the control. Regarding the results, environmental problems and high costs of chemical fertilizers, manure and microbial Fertilizers are recommended for improving growth and nutrition of pistachio.Keywords: Badami-riz Zarand, Fluorescent Pseudomonads, Qazvini, manure
-
سابقه و هدفنیتروژن یکی از مهمترین عناصر غذایی درگیاه بوده که کمبود آن در خاک از عوامل اصلی محدودکننده رشد گیاه می باشد. نیتروژن ملکولی حدود 80 درصد از گازهای اتمسفر را تشکیل می دهد لیکن بصورت مستقیم برای گیاهان قابل جذب نمی باشد. تثبیت بیولوژیک نیتروژن از طریق همزیستی با گیاهان لگومینوز یکی از مهمترین راه های ورود نیتروژن معدنی به خاک است. همچنین تلقیح گیاهان لگوم با باکتری های ریزوبیومی فرآیندی مهم در افزایش ظرفیت تثبیت بیولوژیک نیتروژن به شمار می رود. علاوه بر این فسفر نیز یکی از عناصر ضروری برای تبدیل بیولوژیک نیتروژن اتمسفری به آمونیوم دز فرایند تثبیت بیولوژیک نیتروژن می باشد. بنابر این در این پژوهش تاثیر کاربرد توام باکتری های سینوریزوبیوم و فسفر بر رشد، تثبیت نیتروژن و جذب عناصر غذایی شنبلیله مورد ارزیابی قرار گرفت.مواد و روش هابه منظور بررسی تاثیر کاربرد توام باکتری های سینوریزوبیوم و سطوح فسفر بر رشد، مقدار نیتروژن و جذب سایر عناصر غذایی شنبلیله، تعداد 5 جدایه سینوریزوبیوم جدا شده از گره های ریشه شنبلیله که از کارایی همزیستی بالایی برخوردار بودند؛ از بانک باکتری گروه علوم خاک، دانشگاه ولی عصر رفسنجان انتخاب و در یک آزمون گلخانه ای مورد استفاده قرار گرفتند. آزمون گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار با دو فاکتور شامل 1) باکتری با 5 سطح (چهار جدایه سینوریزوبیوم (SR4، SR5، SR12 و SR16) و شاهد بدون باکتری)، 2) فسفر با 4 سطح (صفر، 20، 40 و 60 میلی گرم فسفر در کیلوگرم خاک از منبع منوکلسیم فسفات (مرک)) در سال 1393 در دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر رفسنجان انجام شد.یافته هانتایج نشان داد که کاربرد هم زمان جدایه های سینوریزوبیوم و سطوح فسفر باعث افزایش معنادار تعداد گره و وزن خشک شاخساره شد. همچنین کاربرد توام جدایه های سینوریزوبیوم و سطوح فسفر باعث افزایش معنادار مقدار نیتروژن، فسفر، آهن و منگنز در شاخساره شنبلیله گردید. کاربرد توام این جدایه ها و سطوح فسفر اثر معنی داری (در سطح 5 درصد) بر وزن خشک ریشه و جذب عناصر روی و مس شاخساره نداشت؛ لیکن وزن خشک ریشه و مقدار روی و مس شاخساره در نتیجه تلقیح شنبلیله با جدایه های سینوریزوبیوم و نیز کاربرد سطوح مختلف فسفر هر یک به تنهایی به طور معناداری افزایش یافت.نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد که کاربرد توام جدایه SR4 و 60 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک کارامدترین تیمار در افزایش رشد و مقادیر نیتروژن و سایر عناصر غدایی در شنبلیله بود. این تیمار وزن خشک شاخسار را از 25/0 گرم بر گلدان در تیمار شاهد به 25/2، تعداد گره را از 70 عدد بر گلدان در تیمار شاهد به 570 و همچنین جذب نیتروژن و فسفر را به ترتیب از 95/6 و 28/0 میلی-گرم بر گلدان در تیمار شاهد به 100 و 54/3 و جذب آهن و منگنز را از 02/0 و 03/0 میکروگرم بر گلدان در تیمار شاهد به 19/0 و 28/0 افزایش داد.کلید واژگان: تثبیت نیتروژن, رشد, سینوریزوبیوم, شنبلیله, فسفرBackground And ObjectivesNitrogen is one of the most important nutrients in plants which its shortage in soil is the main factor limiting plant growth. Molecular nitrogen comprises about 80 % of the atmospheric gases whereas it is not directly absorbable in plants. Biological nitrogen fixation (BNF) through symbiosis with leguminous plants is one of the most important ways entrance of inorganic nitrogen into soils. Inoculation of legumes with rhizobia is also an important process to maximize biological N2 fixation capacity in these crops. Moreover, phosphorus is an essential element to convert atmospheric N (N2) into ammonium (NH4) in nitrogen fixation process. Hence in this study, the effects of simultaneous application of Sinorhizobium and phosphorus on the growth, nitrogen fixation and nutrients uptake of Fenugreek were evaluated.
Material andMethodTo evaluate the effect of combined application of Sinorhizobium and phosphorus levels on growth, nitrogen content and other nutrients uptake of Fenugreek, five isolates of Sinorhizobium were selected from bacterial bank of soil science department, University of Rafsanjan and used in a greenhouse experiment. These bacteria were had isolated from Fenugreek root nodules and had the highest symbiotic effectiveness. The greenhouse experiment was conducted in factorial based on completely randomized design with three replications including two factors i) five levels of bacteria (inoculation with four Sinorhizobium isolates (SR4,SR5,SR12, SR16) and non-inoculated as control) ii) four levels of phosphorous (0, 20, 40 and 60 mg kg-1soil).ResultsResults showed that simultaneous application of Sinorhizobium and phosphorus levels significantly increased the number of nodule and shoot dry weight. Also combined application of Sinorhizobium and phosphorus levels significantly enhanced amounts of nitrogen, phosphorus, iron and magnesium in shoot of Fenugreek. Interaction of the isolates and phosphorus levels didnt have any significant effect (pConclusionthis study revealed that simultaneous application of isolate SR4 and 60 mg phosphorus per kg soil was the most efficient treatment in improvement of growth, nitrogen content and other nutrients uptake of Fenugreek. In comparison with control, this treatment enhanced soot dry weight from 0.25 to 2.25 g pot-1, nodule number from 70 to 570, nitrogen and phosphorus contents from 6.95 and 0.28 to 100 and 2.54 mg pot-1 and also iron and manganese uptake from 0.02 and 0.03 to 0.19 and 0.28 µg pot-1respectively.Keywords: Fenugreek, Growth, Nitrogen fixation, Phosphorus, Sinorhizobium -
Soil fertility management through use of organic and biological fertilizers is a crucial component of sustainable agriculture. A greenhouse experiment was carried out to investigate the effect of vermicompost and plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) on the growth and nutrient uptake of sesame seedlings. This experiment was conducted in factorial based on completely randomized design with four replications. Experiment factors included four levels of (zero (V0), 1 (V1), 2 (V2) and 4 percent (V3)) and five bacterial levels (without bacteria (B0), inoculation with an isolate from fluorescent pseudomonads group, having ability to dissolve inorganic phosphate (B1), Azospirillum sp. (B2) and Azotobacter sp. (B3) with ability to fix nitrogen, and a mixture of three bacteria (B4). The results showed that the main effects of vermicompost and PGPR significantly enhanced the leaf area, stem diameter and chlorophyll index in comparision to the control. Also, the combined application of vermicompost and PGPR significantly increased the shoot dry weight, plant height, number of leaves and nitrogen, phosphorus, iron, manganese, zinc and copper uptake in sesame seedling (PKeywords: Azospirillum sp, Azotobacter sp, Pseudomonas sp, Sesame, Vermicompost
-
امروزه مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیست محیطی عدیده ای از جمله آلودگی منابع آب، خاک و کاهش میزان حاصلخیزی خاک ها گردیده است. استفاده از منابع بیولوژیک به جای منابع شیمیایی، نقش مهمی در باروری و حفظ فعالیت بیولوژیک خاک، افزایش کیفیت محصولات کشاورزی و سلامت اکوسیستم دارد. بنابراین به منظور بررسی تاثیر ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد بر شاخص های رشد و جذب عناصر کنجد، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. فاکتورهای مورد بررسی شامل ورمی کمپوست در چهار سطح (صفر (V0)، یک (V1)، دو (V2) و چهار (V3) درصد وزنی) و باکتری های محرک رشد در سه سطح (تلقیح با جدایه ای از باکتری آزوسپیریلوم (B1)، تلقیح با جدایه ای از باکتری ازتوباکتر (B2)) و تیمار بدون باکتری (B0)) بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ارتفاع ساقه، قطر ساقه، جذب فسفر و روی تحت تاثیر اثرات اصلی ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد به طور معنی داری افزایش یافتند. همچنین کاربرد تلفیقی ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد توانست به طور معنی داری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی، سطح برگ و جذب عناصر نیتروژن، پتاسیم، آهن، منگنز و مس شود. بیشترین وزن خشک اندام هوایی، سطح برگ و جذب نیتروژن، پتاسیم، آهن و منگنز اندام هوایی در تیمار کاربرد 4 درصد وزنی ورمی کمپوست به همراه باکتری ازتوباکتر مشاهده گردید و بیشترین مس اندام هوایی در تیمار کاربرد 2 درصد وزنی ورمی کمپوست بدون باکتری بدست آمد.کلید واژگان: باکتری های محرک رشد گیاه, جذب عناصر, شاخص های رشد, کود آلیNowadays, the use of chemical fertilizers in agricultural land causes numerous environmental problems such as water pollution, soil pollution and reduction of soil fertility. Using biological resources have important role in soil biological activity and fertility, improvement of product quality and safety of agricultural ecosystems. Hence, to investigate the effects of vermicompost and nitrogen-fixing bacteria (NFB)on the growth and nutrient uptake of Sesame seedlings, a greenhouse experiment was conducted in completely randomized factorial design with four replications. Treatments were included four levels of vermicompost (zero (V0), 1 (V1), 2 (V2) and 4 percent (V3)) and three levels of bacterial treatments (inoculation with Azospirillum (B1) and Azotobacter (B2) and without bacteria (B0)). The results showed that the application of vermicompost and NBF, each one alone, significantly increased the plant height, stem diameter, phosphorus and zinc uptake. Also, simultaneous application of vermicompost and NFB significantly enhanced shoot dry weight, leaf surface area and uptake of nitrogen, phosphorus, potassium, iron, manganese and copper. The maximum shoot dry weight, leaf surface and uptake of nitrogen, potassium, iron and manganese were obtained from 4 % vermicompost treatment with Azotobacter inoculation. The highest copper content in the shoot was found in 2% vermicompost treatment without bacteria inoculation.Keywords: PGPR, growth parameters, nutrient uptake, Organic fertilizer
-
به منظور بررسی اثر اسید جیبرلیک و نیتروژن بر طول سیستم ریشه ای و غلظت عناصر کم مصرف دانهال های پسته در شرایط شور، یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار روی رقم بادامی ریز زرند صورت گرفت. تیمارها شامل دو سطح شوری (صفر و 1200 میلی گرم کلرید سدیم در کیلوگرم خاک)، دو سطح نیتروژن (صفر و 150 میلی گرم در کیلوگرم خاک از منبع نیترات آمونیوم) و دو سطح هورمون اسید جیبرلیک (صفر و 75 میلی گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد، علیرغم اینکه شوری باعث کاهش معنی دار طول سیستم ریشه ای گردید، اما مصرف 75 میلی گرم در لیتر اسید جیبرلیک در همین شرایط شور، طول سیستم ریشه ای را 36 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. هم چنین در شرایط شور، با کاربرد 75 میلی گرم در لیتر اسید جیبرلیک غلظت مس، روی و آهن اندام هوایی به ترتیب 58، 44 و 65 درصد افزایش یافت. با مصرف توامان نیتروژن و اسید جیبرلیک، غلظت عناصر مس و آهن اندام هوایی بیش از 2 برابر نسبت به شاهد افزایش یافت. در ریشه نیز با مصرف توامان نیتروژن و اسید جیبرلیک، غلظت مس و روی بیش از 2 برابر و غلظت آهن 52 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت. نتایج هم چنین نشان داد، در شرایط شور بیشترین غلظت مس، منگنز و آهن اندام هوایی و روی ریشه با مصرف توامان نیتروژن و اسید جیبرلیک مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، در نهایت می توان چنین نتیجه گیری نمود که مصرف توامان نیتروژن و اسید جیبرلیک، در کاهش اثرات مخرب شوری موثرتر از مصرف این تیمار ها به تنهایی بود.کلید واژگان: اسید جیبرلیک, شوری, طول سیستم ریشه ای, عناصر کم مصرف, نیتروژنIn order to investigate the effect of gibberellic acid and nitrogen on the length of root system and micronutrients concentration of pistachio seedlings in saline conditions (cv. Badami Zarand), a factorial greenhouse experiment was carried out as a completely randomized design (CRD) with three replications. Treatments consisted of two salinity levels (0 and 1200 mg NaCl per kg soil), two nitrogen levels (0 and 150 mg N kg-1 soil as NH4No3) and two levels of gibberellic acid hormone (0 and 75 mg l-1). Results showed that although salinity significantly decreased the length of root system, the application of 75 mg per liter gibberellic acid in this saline conditions increased the length of root system 36 percent compared to control. Also, the application of 75 mg per liter gibberellic acid in saline conditions increased the concentration of Cu, Zn and Fe in shoot by 58, 44 and 65 percent, respectively. Combined application of nitrogen and gibberellic acid increased the concentration of Cu and Fe in shoot more than 2 folds compared to control. Also, combined application of nitrogen and gibberellic acid increased Cu and Zn concentrations more than 2 folds and Fe concentration increased 52 percent compared to control. The results also showed that in saline conditions, the highest concentrations of Cu, Mn and Fe by shoot and Zn by root was observed with the combination of nitrogen and gibberellic acid. According to the results, in the end of it can be concluded that the combination application of nitrogen and gibberellic acid was more effective in reducing the detrimental effects of salinity than the use of these treatments alone.Keywords: Gibberellic Acid, Length of Root System, Micronutrients, Nitrogen, Salinity
-
به منظور مطالعه اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست و محلول پاشی چای کمپوست بر خصوصیات رشدی گیاه ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان در سال 1392 انجام شد. تیمارها شامل ورمی کمپوست (0، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد وزنی) و چای کمپوست (محلول پاشی و عدم محلول پاشی) بود. صفاتی که در این آزمایش اندازه گیری شد شامل وزن خشک برگ، ساقه و ریشه، حجم ریشه، غلطت روی، مس، منگنز، آهن، نیتروژن و فسفر اندام هوایی بود. نتایج نشان داد که محلول پاشی چای کمپوست سبب افزایش وزن خشک برگ، ساقه و غلظت آهن در ذرت شد. ورمی کمپوست در سطح 25، 25، 30، 30 و 15 درصد وزنی به ترتیب باعث افزایش وزن خشک برگ، ساقه و غلظت آهن، نیتروژن و روی در اندام هوایی شد. نتایج همچنین نشان داد که در شرایط عدم محلول پاشی چای کمپوست بیشترین وزن خشک ریشه، حجم ریشه و غلظت منگنز، فسفر و مس اندام هوایی به ترتیب در سطوح 30، 30، 30، 25 و 30 درصد وزنی ورمی کمپوست به دست آمد و در شرایط محلول پاشی چای کمپوست بیشترین وزن خشک ریشه، حجم ریشه و غلظت منگنز و مس اندام هوایی در تیمار 15 درصد وزنی ورمی کمپوست و بیشترین میزان فسفر اندام هوایی در تیمار 5 درصد وزنی ورمی کمپوست به دست آمد. به طور کلی در شرایط محلول پاشی چای کمپوست به دلیل فراهمی بیشتر عناصر غذایی میزان کود کمتری مورد نیاز است.کلید واژگان: حجم ریشه, عناصر پرمصرف, عناصر کم مصرف, وزن خشک برگ, وزن خشک ساقهIntroductionMaize (Zea mays) is a cereal crop that is grown widely throughout the world in a range of agroecological environments. .Its value as a cost-effective ruminant feed is one of the main reasons that farmers grow it. However, lack of nutrients such as N and P, are the principal obstacles - to crop production under low input agricultural systems leading to dependency on chemical fertilizers. Long-term use of chemical fertilizers destroy soil physicochemical properties and it reduced permeability which restricts root growth, nutrient uptake and plant production. Therefore, the use of organic fertilizers can help to enrich the soil root zone As a result growth and yield will improve.Materials And MethodsIn order to study the effects of different levels of vermicompost and foliar application of tea compost on growth characteristics of the hybrid maize genotype 713, a greenhouse experiment was conducted as a factorial experiment in randomized complete block design with three replications at the Vali-e-Asr University of Rafsanjan, during 2013. Treatments were included vermicompost (0, 5%, 10%, 15%, 20%, 25% and 30% pot weight) and tea composts (foliar application, non-foliar application). Measured traits were included root dry weight, root volume, leaf dry weight, stem dry weight, macro nutrient concentration (N and P) and micro nutrient concentration (Zn, Mn, Fe and Cu). All the data were subjected to the statistical analysis (two-way ANOVA) using SAS software (SAS 9.1.3). Differences between the treatments were performed by Duncans multiple range test (DMRT) at 1% confidence interval.Results And DiscussionResults indicated that leaf and stem dry weight affected by the application of vermicompost and tea compost. However, the interaction effects had no significant effects on the leaf and stem dry weight. Application of tea compost increased 20% and 50% leaf dry weight and stem dry weight of corn compared to non- foliar application, respectively. The highest leaf dry weight and stem dry weight observed at 25% pot weight vermi compost, and lowest leaf and stem dry weight observed in control. Root volume and root dry weight affected by the interaction effects of vermi compost and tea composts. The highest root dry weight and root volume observed in 30% weight in non-foliar application condition. The highest root dry weight and root volume observed in 15% pot weight in tea compost application condition. It is also resulted that Fe concentration of shoot had affected by the application of tea compost, and using vermi compost affected the concentration of Zn, Fe and N in shoot. Application of tea compost increased 15% Fe concentration of shoot compared to non- foliar application. Using vermi compost of 30, 30 and 15% per pot weight increased concentration of Fe, N and Zn of corn shoot, respectively.
Result indicated that Mn, Cu and P concentration of corn shoot affected by interaction effects of vermicompost tea compost. It is also resulted that the highest concentration of Mn, and Cu observed in 15% pot weight in tea compost application condition and the highest concentration of P observed in 5% pot weight in tea compost application.ConclusionsNutrient contents of vermicompost and tea compost are comparable with other organic fertilizers. Totally, it seems that using tea compost foliar application due to bioavailability nutrient could decrease the amount of vermicompost application.Keywords: Leaf dry weight, Macro nutrient, Micro nutrient, Root volume, Stem dry weight -
خاک های ایران عمدتا آهکی هستند که در آن ها کمبود عناصر کم مصرف از جمله منگنز به دلیل pH بالا و تثبیت عناصر غذایی مشاهده می شود. هدف این مطالعه بررسی اثر منگنز بر رشد و ترکیب شیمیایی نهال های پسته در تعدادی از خاک های آهکی با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی متفاوت بود. برای این منظور یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل سه سطح منگنز (0، 10 و 20 میلی گرم منگنز در کیلوگرم خاک به صورت سولفات منگنز) و 12 نوع خاک متفاوت از منطقه ی رفسنجان در جنوب ایران بود. نتایج نشان داد که کاربرد 10 میلی گرم منگنز در کیلوگرم خاک باعث افزایش برخی پارامترهای رشدی گردید. ترکیب شیمیایی (غلظت و جذب) اندام هوایی نهال های پسته هم تحت تاثیر کاربرد منگنز قرار گرفت. کاربرد منگنز غلظت و جذب آهن، غلظت روی و مس را در اندام هوایی نهال پسته کاهش داد به طوری که بالاترین غلظت این عناصر در تیمار شاهد مشاهده شد. کاهش غلظت عناصر مس و روی در تیمار 10 میلی گرم منگنز در کیلوگرم خاک از لحاظ آماری معنی دار نبود ولی در تیمار 20 میلی گرم در کیلوگرم معنی دار شد.کلید واژگان: پسته, ترکیب شیمیایی, خاک های آهکی, منگنزJournal of water and soil, Volume:29 Issue: 6, 2016, PP 1469 -1480IntroductionPistachio is one of the most important crops in many regions of Iran with respect of production and export. There are more than 470000 ha of nonbearing and bearing pistachio trees mainly in Kerman province. Despite the economic importance of this crop, very little information is available on its nutritional requirements. Pistachio trees like other crops need to macro and micro nutrients. one of these elements is manganese (Mn). Manganese is an essential mineral nutrient, playing a key role in several physiological processes, particularly photosynthesis, respiration and nitrogen assimilation. This element is normally supplied to the plants by soil. Therefore, soil conditions affect its availability to plants. Soils with high pH, calcareous soils, especially those with poor drainage and high organic matter, are among the soils which produce Mn-deficient plants. Calcium carbonate is the major inactivation factor of Mn in calcareous soils. The soils of Iran are predominantly calcareous in which micronutrients deficiency, including Mn, is observed due to the high pH and nutrient fixation. The objective of this research was to examine the effect of manganese application on growth and chemical composition of pistachio seedlings in some calcareous soils with different chemical and physical properties.Materials And MethodsFor this purpose a greenhouse experiment was carried out as factorial (two factors including soil type and Mn levels) experiment in completely randomized design with three replications. Treatments were consisted of three levels of Mn (0, 10 and 20 mg Mn Kg-1 soil as Manganese sulfate) and 12 different soils from Rafsanjan region in Southern Iran. Soil samples were air dried and crushed to pass through a 2-mm sieve, and some physical and chemical properties of soils such as texture, electrical conductivity, pH, organic matter content, calcium carbonate equivalent, cation exchange capacity and iron, manganese, copper and zinc availability were determined. Then plastic pots were filled with 5 kg of these soils. Pistachio seeds (cv Badami Zarand) were placed in muslin sacks and pretreated for 24 h with Benomyl solution. The germinated seeds were planted in each pot, and each pot was irrigated with distilled water. Nitrogen and phosphorous were applied uniformly to all pots at the rate of 50 mg kg−1 soil as ammonium nitrate and potassium dihydrogen phosphate forms, respectively. Zinc, iron and copper also were added to treatments at level of 5 mg kg−1 soil as zinc sulfate, iron sequestrine138 and copper sulfate. After 24 weeks, the seedlings were cut at the soil surface, and the roots were washed free of soil. Leaves, stems and roots were dried at 70 oC for 48 h in an oven. The total leaf, stem, and root dry weights were recorded. The ground plant samples were dry- ashed at 550oC, dissolved in 2 N HCl, and made to volume with hot distilled water. Plant Mn, Cu, Zn and Fe concentrations determined by atomic absorption spectrophotometry. All data were statistically analyzed according to the technique of analysis variance (ANOVA) by MSTATC.Results And DiscussionResults indicated that the application of manganese increased leaf, stem and root dry weight of pistachio seedlings so that the maximum amount of the dry weight of roots stems and leaves of pistachio seedlings were observed at 10 mg Mn kg-1soil. Application of 10 mg Mn kg-1 soil increased leaf, stem and root dry weight by 19.2%, 25.2% and 23.9% in comparison to control, respectively. Chemical composition (concentration and uptake) of shoot of pistachio seedlings was also affected by Mn application. Mn application decreased the concentration and uptake of iron, concentrations of copper and zinc in Pistachio seedling shoots so that the highest concentrations of these elements were observed in control treatment. Reductions in concentrations of zinc and copper elements in 10 mg Mn kg-1 treatment were not statistically significant but in 20 mg Mn kg-1 treatment they were significant.ConclusionsThe results of this research showed that the application of 10 mg Mn kg-1soilto highly calcareous soils significantly increased most of growth parameters of pistachio seedlings in comparison to control. Although higher amounts of manganese (20 mg Mn kg-1 soil) reduced the growth parameters than the previous level. In overall, the results of this study indicated that for optimum growth and chemical composition of pistachio seedlings in calcareous soils, application of 10 mg Mn kg-1 sol is necessary.Keywords: Calcareous Soils, Chemical Composition, Manganese, Pistachio
-
مطالعات متعددی نشان داده اند که استفاده از کودهای شیمیایی فسفاتی سبب انتقال عناصر سنگین به محصولات کشاورزی می گردد. ازطرف دیگر پتانسیل بالای خاک های کربناتی در تثبیت فسفر باعث استفاده از اصلاح کننده های طبیعی به همراه کودهای فسفاتی به منظور افزایش کارائی آن ها شده است. بنابراین پژوهش حاضر به منظور بررسی توانایی کود سوپرفسفات تریپل وارداتی و خاک فسفات داخلی تیمارشده با گوگرد و تیوباسیلوس در تجمع سرب و کادمیوم بر روی نهال پسته انجام گرفت. آزمایش گلخانه ایی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه سطح منبع فسفر (بدون کود فسفری (P0)، 2000 میلیگرم خاک فسفات درکیلوگرم خاک (PR) و 67 میلیگرم کود سوپرفسفات تریپل درکیلوگرم خاک (TSP))، دو سطح گوگرد (صفر (S0) و 2000 میلیگرم گوگرد درکیلوگرم خاک (S1)) و دو سطح مایه تلقیح تیوباسیلوس (بدون تلقیح (T0) و تلقیح با تیوباسیلوس (T1)) درسه تکرار به اجرا درآمد. غلظت کادمیوم و سرب اندام هوایی و ریشه نهال های پسته و همچنین غلظت کادمیوم و سرب موجود در هر دو کود فسفاتی به طور جداگانه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد آلودگی کادمیوم در سوپرفسفات تریپل 5 برابر بیشتر از خاک فسفات بود ولی اختلاف معنی داری در غلظت سرب این دو کود مشاهده نشد. بیشترین تاثیر بر غلظت کادمیوم اندام هوایی را کاربرد سوپرفسفات تریپل به میزان 5/10% افزایش نسبت به خاک فسفات نشان داد. هم چنین استفاده از مایه تلقیح تیوباسیلوس افزایش معنی داری بر غلظت کادمیوم اندام هوایی (6%) و فاکتور انتقال آن از ریشه به اندام هوایی داشت. کاربرد کودهای فسفاتی باعث کاهش غلظت سرب شد بطوریکه بیشترین غلظت سرب در تیمار شاهد مشاهده گردید.کلید واژگان: تیوباسیلوس, خاک فسفات, سرب, سوپر فسفات تریپل, کادمیومSeveral studies have shown that the use of phosphate fertilizers resulted in the transfer of heavy metals to agricultural crops. On the other hand, potential of carbonates soils in the stabilization of P have been caused of using natural modifier along with phosphate fertilizers for increasing their effectiveness. Hence, this study was carried out to investigate the effect of native phosphate rock and imported triple superphosphate treated with sulfur and Thiobacillus on the accumulation of lead and cadmium in pistachio seedling. The pot experiment was conducted as factorial based on completely randomized design with three replications including three levels of phosphate fertilizers (control (P0), 2000 mg phosphate rock per kg soil (PR) and 67 mg triple superphosphate per kg soil (TSP)), two levels of elemental sulfur (0 (S0) and 2000 mg sulfur per kg soil (S1)) and two levels inoculums (non-inoculation (T0) and Thiobacillus inoculation (T1)). Cadmium and lead concentrations in shoots and roots were measured and also cadmium and lead concentrations were analysed in both phosphate fertilizers. Results showed that cadmium contamination in the triple superphosphate was 5 times higher than phosphate rock while there are no significant differences in the concentration of lead in both of fertilizers. Application of triple superphosphate had the greatest effect on shoot cadmium concentration (10.5%) compared to the phosphate rock. Using Thiobacillus increased significantly shoot cadmium concentration (6%) and cadmium translocation factor. Application of phosphate fertilizers decreased lead concentration in shoot and the highest lead concentration was observed in the control treatment.Keywords: Thiobacillus, Phosphate rock, Lead, Triple superphosphate, Cadmium
-
به منظور بررسی اثر برخی جدایه های سینوریزوبیوم ملیلوتی بر رشد و جذب برخی عناصر غذایی کنجد، آزمایشی در شرایط گلخانه انجام شد. ابتدا جدایه ها از نظر تولید IAA، سیدروفور و توانایی انحلال فسفات های معدنی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تمامی جدایه ها قادر به تولید IAA با مقادیر متفاوت بودند. بیش ترین مقدار تولید IAA مربوط به جدایه ی SR24 با مقدار 5/59 میکروگرم در میلی لیتر بود. نتایج مربوط به انحلال فسفر معدنی حاکی از توانایی تمام جدایه ها در حل تری کلسیم فسفات در محیط اسپربر بود به طوری که بیش ترین توانایی حل فسفر مربوط به جدایه SR18 با مقدار 139 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. هم چنین جدایه های SR32 و SR3 بالاترین توان تولید سیدروفور را داشتند. بر مبنای نتایج حاصل، پنج جدایه برتر از حیث تولید IAA، سیدروفور و توانایی انحلال فسفات های معدنی کم محلول انتخاب و در آزمون گلخانه ای در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار باکتری و یک تیمار بدون باکتری به عنوان شاهد و در 4 تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که جدایه های مورد آزمایش وزن خشک اندام هوایی کنجد را نسبت به شاهد افزایش دادند. به طوری که این افزایش در مورد جدایه-های SR18، SR3 و SR16 معنی دار بود. همچنین اکثر جدایه های مورد آزمایش جذب عناصر غذایی اندام هوایی کنجد را افزایش دادند. لیکن تنها کاربرد جدایه SR18 باعث افزایش معنی دار جذب عناصر غذایی شامل فسفر، روی، مس و آهن اندام هوایی نسبت به شاهد شد.
کلید واژگان: اکسین, سیدروفور, شاخص های رشد, ریزوباکتری های محرک رشد گیاهIn order to study the effect of Synorhizobium meliloti on growth and nutrients uptake of sesame, a greenhouse test was carried out. The first isolates investigated in IAA and siderophore producing and their ability in solubilizing inorganic phosphates. The results showed that all of isolates were able to produce auxin with different among. The maximum amount of IAA production was 59.5 g ml-1 that was related to SR24 isolate. All isolates could solubilize tricalcium phosphate (Ca3(PO4)2) in Sperber medium, and SR18 with 139 µg ml-1 had the highest ability to solubilize tricalcium phosphate. Also SR3 and SR32 isolates produced the highest amont of siderophore. According to the results, five isolates that were better in IAA and siderophore producing and solubilizing inorganic phosphates were selected and used in a greenhouse test. This experiment was conducted base on completely randomized design with five treatment including four isolates of Synorhizobium meliloti and one treatment without bacteria as control and four replications. The results indicated that inoculation of isolates enhanced Sesame shoot dry weight compared to control and this increasing was significant for SR18, SR16 and SR3. Application of most isolates also increased measured nutrients uptake in Sesame shoot. However only isolate SR18 significantly increased the nutrients uptake including P, Zn, Cu and Fe compared to control.
Keywords: Auxin, siderophore, growth indexes, Plant growth promoting rhizobacteria -
-
To study the interactive effects of arbuscular mycorrhizal fungus (Glomus mosseae) and Pseudomonas fluorescens (P52 strain) bacteria¡ on osmotic regulators and water relations of pistachio seedling (Pistacia vera cv. Qazvini) under drought stress¡ a greenhouse experiment was conducted using four levels of drought stress (100% Field capacity (FC) as control and 75¡ 50 and 25% FC) and four levels of biofertilizer (non mycorrhizal and non bacterial plants as control¡ mycorrhizal treatment¡ bacterial treatment and a mixed treatment of both) in a completely randomized design as factorial with four replications. The maximum of root colonization (49.6%)¡ leaf relative water content (64.8%) and proline (10.8 mg l-1) was observed in 25% FC. Water use efficiency increased in 50% FC (0.6 mg ml-1). Drought stress reduced the soluble carbohydrates in leaves (2245.3 mg l-1 in 25% FC). None of treatments had effect on proteins and phenolic compounds. According to the results obtained¡ pistachio plants provide resistance against drought with increase of proline and bacterial treatment increased proline content in 25% FC (13.4 mg l-1). In addition¡ effect of mycorrhizal treatment on leaf relative water content was positive (61.3%). Thus consolidated application of mycorrhizal fungus and Pseudomonas fluorescens bacteria is recommended for increasing drought resistance of pistachio.Keywords: Pseudomonas fluorescent bacteria, Pistachio, Drought stress, Osmotic regulators, Mycorrhizae
-
در یک آزمون گلخانه ای، فراوانی و گوناگونی کارکردی باکتری های اندوریزوسفری نهال های پسته در سه خاک با ویژگی های فیزیکی و شیمیایی ناهمانند، بررسی شد. با گذشت دو ماه از کشت، فراوانی باکتری های اندوریزوسفری و برخی ویژگی های مهم افزاینده رشد گیاه مانند توانایی ساخت ایندول استیک اسیدIAA))، تثبیت نیتروژن و توان کاربرد ACC همانند تنها منبع نیتروژن، ارزیابی شد. این پژوهش نشان داد خاکی که دارای بیشترین درصد کربن آلی و کمترین درصد کربنات کلسیم معادل بود (خاک شماره 2)، از فراوانی باکتری اندوریزوسفری بیشتری برخوردار است. همچنین فراوانی جدایه های اندوریزوسفری خاک های شماره 1، 2 و 3 در ساخت IAA به ترتیب 5 / 48، 60 و 53 درصد، فراوانی جدایه ها در تثبیت نیتروژن به ترتیب 3 / 27، 9 / 62 و 50 درصد و فراوانی جدایه ها در کاربرد ACC به ترتیب 2 / 15، 6 / 48 و 7 / 16 درصد بود. با نگاه به بیشتر بودن درصد کربن آلی، کمتر بودن آهک معادل و فراوانی باکتری های اندوریزوسفری در خاک شماره 2 و توانایی بیشتر آن ها در ساخت مواد افزاینده رشد گیاه، شاید بتوان گزارش کرد که میان درصد کربن آلی و فراوانی باکتری های اندوریزوسفری و نیز درصد فراوانی جدایه های دارای ویژگی های افزاینده رشد پیامدهای چشم گیری داشته باشد.
کلید واژگان: ایندول استیک اسید, آزمون گلخانه ای, تثبیت نیتروژن, توان کاربرد ACCA greenhouse study was conducted to compare the abundance and functional diversity of endorhizobacteria of pistachio seedlings grown in three soils with different chemical and physical characteristics. After two months, the abundance of endorhizobacteria and some important plant growth promoting-properties including Indole Acetic Acid (IAA) production, nitrogen fixation and ACC utilization as the sole source of nitrogen were determined. The results showed that the abundance of endorhizobacteria was the highest in soil 2, which contained the highest organic carbon content. Also, the abundance of endorhizobacteria isolated from soil 1, 2 and 3 were 48.5, 60 and 53 % for IAA production; 27.3, 62.9 and 50 % for nitrogen fixation; and 15.2, 48.6 and 16.7 % for ACC utilization, respectively. Based on high organic carbon content, high abundance of endorhizobacteria in soil 2 and their high capability in production of plant growth promoting compounds, it seems that there is a relationship between soil organic carbon and endorhizobacteria population and also the abundance of these bacteria.Keywords: Indole Acetic Acid, Nitrogen fixation, Utilizing of ACC, Greenhouse study
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.