به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عبدالکریم فرحانی

  • عبدالکریم فرحانی *

    حکمای اسلامی، حکمت نظری را به سه شاخه الهیات، ریاضیات و طبیعیات تقسیم می کرده اند و این تقسیم را حاصل یک برهان مبتنی بر نفی و اثبات می دانستند و در نتیجه اقسام حکمت نظری را منحصر در اقسام مذکور می دانسته اند، در میان حکمای متقدم، ابن سینا از کسانی است  که به شکل مبسوطی به این دلیل پرداخته است. اما آن چه حصر مذکور را با ابهام و اشکال مواجه می کند، ذکر علومی دیگر در کنار این سه قسم توسط امثال خود ابن سینا از جمله علم منطق می باشد. هر یک از حکمای اسلامی در جهت حل نقض حصر مذکور تلاش کرده اند که در این نوشته پس از اشاره به راه حل ملاصدرا در این زمینه، به پاسخ انتقادی ملاهادی سبزواری به ایشان پرداخته شده است و سپس دیدگاه آیت الله جوادی ناظر به کلام ملاهادی سبزواری تبیین شده است و در نهایت به ارزیابی دیدگاه این دو حکیم پرداخته شده است و اشکالات وارده بر دیدگاه هر یک از آن دو به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است، لذا مطالب این مقاله به روش تحلیلی_توصیفی در سه بخش کلی گردیده است:1) وجه دخول علم منطق در اقسام حکمت نظری از دیدگاه ملاهادی سبزواری. 2) وجه دخول علم منطق در اقسام حکمت نظری از دیدگاه آیت الله جوادی. 3) ارزیابی تحلیلی دیدگاه ملاهادی سبزواری و آیت الله جوادی.

    کلید واژگان: علم منطق, حکمت نظری, معقولات ثانی منطقی, ملاهادی سبزواری, آیت الله جوادی
  • عبدالکریم فرحانی*

    بر اساس مبانی حکمت مشاء آنچه که از تقسیمات حکمت مشهور است تقسیم آن به حکمت نظری و حکمت عملی است که هرکدام از این دو دارای سه قسم بوده و مجموع علوم برهانی را ضمن شش قسم برمی شمارند که یکی از آن اقسام فلسفه اولی می باشد، ملاصدرا نیز با وجود اینکه حکمت را تعالی بخشید اما در عین حال سازمان علوم را به همین اساس بنا کرد؛ علامه طباطبایی بر اساس تحلیل موضوع علم فلسفه و اصل واقعیت که ضرورت ازلی دارد و «الشامل لکل شیء» است به تبیین نسبت علم فلسفه با سایر علوم پرداخته است و منظومه علوم را در نظامی جدید طرح ریزی نموده است. لذا در این تحقیق ابتدا به دیدگاه علامه طباطبایی در مورد ملازمه بین اعمیت علم فلسفه با اعمیت موضوع فلسفه اشاره شده است سپس اشکالات آیت الله مصباح بر ملازمه مذکور بیان گردیده و پس از ارائه پاسخ به اشکالات وارده و با اثبات اعمیت علم فلسفه مبتنی بر اعمیت موضوع آن، با روش تحلیلی به نسبت سنجی سایر علوم با علم فلسفه پرداخته شده است.

    کلید واژگان: تقسیمات حکمت, فلسفه, اعمیت, موضوع علم, علامه طباطبایی
  • عبدالکریم فرحانی *

    تا قبل از ظهور ارسطو، در وجود تغییر در جهان تردیدهای فراوانی بود که این ابهام ها با ظهور وی، از میان رفت. ارسطو تغییر را امری انکار ناپذیر می دانست اما در مقام توزیع اقسام آن، تغییرات ظاهری را تدریجی (حرکت) و تغییرات اساسی و درونی را دفعی تلقی کرد. پس از ارسطو، صدرالمتالهین، با تکیه براصول ارسطویی (احتیاج طرفینی ماده و صورت) و البته اصالت وجود، به اثبات حرکت در جوهر نائل شد. علامه طباطبایی نزدیکه به سه دهه پس از وی، ساز و کاری متفاوت برای مسئله نامبرده ارائه کردند. ایشان با مبنا قراردادن مسئله «وجودربطی» برای اثبات حرکت جوهری، نشان دادند که اثبات نامبرده، احتیاجی به مقدمات مورد استفاده ملاصدرا ندارد. در واقع، اثبات حرکت نه تنها وام دار اصالت یافتن وجود نیست، بلکه حتی متوقف بر اصل احتیاج طرفینی ماده و صورت نیز نمی باشد. بدین ترتیب، خوانشی توسط ایشان ارائه گردید که در مقام اتصال به گذشته متقن تر و در قبال آینده، افق های روشن تری را پیش روی فلسفه پژوهان می گشاید.

    کلید واژگان: حرکت جوهری, اصول مسلم ارسطویی, علامه طباطبایی, صدرالمتالهین, حکمت مشایی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال