عدالت حسینیان
-
زمینه و هدفباتوجه به تغییر سبک زندگی، بیماری های قلبی عروقی درحال افزایش هستند. آگاهی از وضعیت سلامتی و بررسی پراکنش بیماری، نقش اساسی در برنامه ریزی سلامت دارد. این پژوهش باهدف تعیین نرخ بستری به علت بیماری عروق کرونر در استان اردبیل توسط GIS انجام گرفت.روش کاراین مطالعه توصیفی- مقطعی روی 60156 بیمار بستری به علت بیماری عروق کرونر که از سال 1390 تا 1394 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بستری شده بودند انجام شد، نرخ بستری پس از طبقه بندی از نظر محل و تاریخ بستری محاسبه شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آنالیز واریانس و اندازه گیری مکرار با نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با استفاده از تحلیل خودهمبستگی فضایی، تمرکز بیماری در سطح استان بررسی و با ابزار تحلیل خوشه- ناخوشه و تحلیل لکه های داغ، محل های تمرکز بیماری مدلسازی شدند.یافته هابررسی الگوی توزیع بیماری، حاکی از وجود توزیع تصادفی بیماری در استان اردبیل بود. در تحلیل خوشه -ناخوشه، در شهرستان های خلخال و کوثر ناخوشه مشاهده شد بدین معنا که توزیع بیماری در شهرستان خلخال نسبت به شهرهای اطراف بیشتر و در شهرستان کوثر نسبت به شهرهای اطراف کمتر بود. در تحلیل لکه داغ نیز وجود لکه سرد در شهرستان های اردبیل و نیر، توزیع کم بیماری را در مقایسه با سایر شهرستان های استان نشان داد.نتیجه گیرینتایج نشان داد که علیرغم توزیع تصادفی بیماری عروق کرونر در استان اردبیل، این بیماری در شهرستان خلخال از شیوع بیشتری برخوردار می باشد. شناسایی نواحی پرخطر، خوشه بندی فضایی و تعیین لکه داغ و سرد به روشن شدن جنبه های فضایی همبستگی داخلی و خارجی بیماری های قلبی عروقی و ارزیابی و کنترل عوامل خطر فضایی و غربالگری مناسب آن کمک می کند. این مساله در برنامه ریزی سیاست های بهداشت ودرمان و اجرای خدمات بهداشتی درمانی و شناسایی اولویت مناطق برای پیشگیری از بیماری ها موثر است.کلید واژگان: بیماری عروق کرونر, آمار فضایی, خودهمبستگی فضایی, GIS, اردبیلBackground And AimCoronary artery disease (CAD) increased due to lifestyle changes. Awareness of health status and distribution of disease have major role in the health planning. This study aimed to determine hospitalization rate due to coronary artery disease in Ardabil Province by GIS.MethodsThis cross-sectional study was performed by using the data belonging to 60156 patients with history of admission in the hospital due to CAD in Ardabil Province over the years 2010-2015. Hospitalization Rate (HR) was calculated after classification of the data in terms of location and date of hospitalization. Data were analyzed by descriptive statistics, ANOVA and repeated measure in SPSS v23. Then centralization of disease in the province was studied by Spatial Autocorrelation Analysis.ResultsThe pattern of disease distribution was indicated the random distribution in Ardabil province. In cluster and outlier analysis was observed outlier in Khalkhal and Kosar city, that was indicated the hospitalization rate in the Khalkhal city was higher than the surrounding cities and in the city of Kosar was lower than the surrounding cities.
In Hot Spots analysis was observed cold spot in the cities of Ardebil and Nir that was showed a low distribution of disease in comparison with other cities of the province.ConclusionThe results of this study showed that in spite of the randomized distribution of coronary artery disease in Ardabil province, this disease is more prevalent in Khalkhal city. Identification of high risk areas, spatial clustering and determination of hot and cold spots will help to clarify the spatial aspects of internal and external correlations of cardiovascular disease and to assess and control the risk factors of space and screening. This is effective in planning health policies and implementing health services and identifying priority areas for disease prevention.Keywords: Coronary Artery Disease, Spatial Statistics, Spatial Autocorrelation, GIS, Ardabil -
زمینه و هدفبیماری های قلبی- عروقی اولین علت مرگ ومیر و ناتوانی در جهان است. آگاهی از وضعیت سلامت و الگوی فضایی و زمانی شیوع بیماری نقش اساسی در برنامه ریزی سلامت دارد. لذا این پژوهش با هدف بررسی روند فضایی و زمانی بیماری عروق کرونر در استان اردبیل انجام گرفت.روش کاراین پژوهش مطالعه ای توصیفی– تحلیلی و مقطعی است. جمعیت مورد بررسی تمامی بیماران بستری به علت بیماری عروق کرونر در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در یک بازه زمانی 5 ساله (1394-1390) به روش سرشماری انتخاب شدند. داده ها از نظر محل سکونت و زمان بستری طبقه بندی شده و نرخ بستری براساس جمعیت بدست آمده همان سال محاسبه گردید. میزان های حاصله توسط SPSS-23 با استفاده از آزمون های توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس نقشه های توزیع فضایی به تفکیک سال با استفاده از نرم افزار ArcGIS 10.2 ترسیم شد.یافته هادر تجزیه وتحلیل دموگرافیک از 60156 بیمار بستری به علت بیماری عروق کرونر در بازه زمانی مورد مطالعه، 58 درصد را مردان و 42 درصد را زنان تشکیل میدادند. بیشترین محدوده سنی بیماران بستری 60-69 سال (25/3%) بود. در بررسی مدت و دفعات بستری بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر 92/4 درصد بیماران کمتر از 7 روز و 53/9 درصد بیماران یک بار بستری شده بودند. در بررسی روند زمانی بیماری، بیشترین نرخ بستری با روند صعودی در خلخال و با روند کاهشی در اردبیل و کمترین نرخ بستری علیرغم روند افزایشی در شهرستان کوثر مشاهده شد. در طول بازه زمانی بیشترین کاهش نرخ به ترتیب در شهرستان بیله سوار، مشکین شهر، نمین و نیر و بیشترین افزایش در گرمی، پارس آباد و کوثر دیده شد.نتیجه گیریبا استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع فضایی و مناطق در معرض خطر و روند فضایی و زمانی بیماری عروق کرونر قلب در بازه زمانی 94-1390 در استان اردبیل مدلسازی شد. نتایج نشان داد که میزان بستری در برخی از شهرستان های استان علیرغم نوسان در سال های متوالی بالا بوده و روند افزایشی داشت. همچنین مناطق شمالی و جنوبی استان در معرض خطر بیشتری از لحاظ ابتلا بودند. با شناسایی مناطق در معرض خطر و روند افزایشی میزان بستری می توان از عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی در دوران کودکی و نوجوانی و در زمان درمان بیماران از مرگ و میر ناشی از این بیماری ها پیشگیری نمود.کلید واژگان: بیماری عروق کرونر قلب, نرخ بستری, الگوی فضایی, زمانی, GIS, اردبیلBackground and ObjectivesCoronary artery disease (CAD) is the most common cause of mortality and disability around the world. Determination of the health status and spatial and temporal patterns of the disease prevalence has a major role in health planning. This study aimed to investigate the spatiotemporal pattern of CAD in Ardabil Province.MethodsThis descriptive and cross-sectional study was performed using the data belonging to 60156 patients with history of hospital admission due to CAD in Ardabil Province during 2010-2015. Hospitalization Rate (HR) was calculated after classification of the data in terms of location and date of hospitalization. The spatiotemporal and demographic variables, including age, gender, type of CAD, periods and duration of hospitalization were analyzed by descriptive statistics, ANOVA and repeated measures in SPSS v23 statistical software. Spatial distribution maps were drawn for each month and year in ArcGIS 10.2.ResultsOf 60156 hospitalized patients with CAD diagnosis, men (58%) were more in number than women (42%). The majority of hospitalized patients fell in the age range 60-69 years (25.3%), and 92.40% of patients were hospitalized for less than 7 days. An ascending pattern was observed in temporal hospitalization trend in Khalkhal and a descending trend in Ardabil. The lowest hospitalization rate, however, was observed in Kosar city despite the ascending trend. During the research period, the greatest decline in hospitalization rate was observed in temporal trend in Bilasuvar, Meshkinshahrand Namin cities, and the largest increase was observed in Germi, Pars-Abad and Kosar cities.ConclusionBy using the comprehensive technology, GIS, spatiotemporal distribution and CAD trend during 2011-2015 were modeled in Ardabil province. Spatiotemporal trend of CAD in Ardabil province and allied cities indicated the necessity of paying more attention and studying community for further prevention of the disease. Community-based interventions should be implemented for prevention of risk factors of CAD during childhood and adolescence especially in the districts with high risk.Keywords: Coronary Artery Disease, Hospitalization Rate, Spatiotemporal Pattern, GIS, Ardabil
-
زمینه و هدفاکثر بیماران درباره آنژیوگرافی آگاهی کافی ندارند و همین موضوع سبب بروز اضطراب و در نتیجه تغییرات علائم حیاتی بیماران می گردد. خلاهای مطالعاتی در زمینه آموزش موثر به بیمار با توجه به زبان بومی وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش از طریق فیلم مبتنی بر زبان بومی بر تغییرات علائم حیاتی ناشی از اضطراب بیماران بستری برای آنژیوگرافی در بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل انجام گردید.روش کارمطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی در این بیمارستان روی 160 نفر از بیماران بستری برای آنژیوگرافی کرونر در سال 1392 انجام گردید. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه مورد( آموزش با فیلم به زبان ترکی(آذری)) و کنترل تقسیم شدند. جهت جمع آوری داده ها، برگه ثبت متغیرهای همودینامیک تکمیل گردید. از آزمون های آماری واریانس با اندازه گیری های تکراری و کای دو جهت تجزیه و تحلیل داده ها درSPSS-13 استفاده شد.یافته هانتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری نشان داد که در هر دو گروه مورد و کنترل، شاخص های علایم حیاتی بجز شاخص درجه حرارت در طول زمان بهبودی معنی داری داشته است (p<0.05) و میانگین علائم حیاتی در مقاطع زمانی مختلف با یکدیگر اختلاف معنی داری داشت (p<0.05).نتیجه گیریآموزش رسانه ای از طریق فیلم مبتنی بر زبان بومی باعث افزایش آگاهی بیماران نسبت به آنژیوگرافی و در نتیجه کاهش اضطراب آنان می شود و این امر باعث تعدیل علائم حیاتی در این بیماران میگردد، لذا توصیه می شود از این روش جهت تعدیل علائم حیاتی بیماران، قبل از روش های تهاجمی استفاده شود.کلید واژگان: آنژیوگرافی عروق کرونر, آموزش فیلم, علائم حیاتیBackground and ObjectivesMost of coronary angiography patients have not enough information about undergoing procedure . This lack of knowledge makes anxiety in patients and thereby changes their vital signs. There is no study regarding the effective education of patients based on their native language. This study was done to investigate the effect of video education in native language on vital signs caused by anxiety of patients undergoing coronary angiography.MethodsThis quasi experimental study was done in 2013 on 160 patients undergoing angiography in Imam Khomeini Hospital in Ardabil. Participants were divided into two groups randomly (80 in each group): case (native video education) and control groups. The sheets of hemodynamic variables were completed in determined time intervals for data collection. ANOVA with repeated measures and Chi square were used to analyze the data in SPSS13 software. P-valueResultsThe results of repeated measures ANOVA showed significant improvement in vital sign variables except for temperature in both groups over the time (pConclusionVideo education in native language decreases the vital signs in coronary angiography patients. Therefore the video education especially in native language is recommended for improving vital signs before invasive procedures.Keywords: Coronary Angiography, Video Education, Vital Sign
-
زمینه و هدفانفارکتوس قلبی یکی ازشایع ترین بیماری های قلبی در تمام کشورها است. میزان مرگ و میر مبتلایان به این بیماری حدود 30 درصدمی باشد. برقراری مجدد جریان خون کرونری مسدود شده نقش بسزایی در کاهش مرگ و میر و کیفیت زندگی بیماران متعاقب انفارکتوس حاد میوکارد به عهده دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر سرعت تزریق استرپتوکیناز در بیماران انفارکتوس قلبی حاد بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان امام خمینی می باشد.روش کارمطالعه حاضر کارآزمایی بالینی و با هدف مقایسه تاثیر کارایی استرپتوکیناز وریدی در تزریق آهسته و تسریع شده انجام گرفت که شامل دو گروه شاهد (تزریق یک ساعته یا آهسته وریدی) و مورد (تزریق تسریع شده 30 دقیقه ای وریدی) بودند. حجم نمونه 100 نفر، در هر گروه 50 نفر تعیین و روش نمونه گیری تصادفی بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که با مراجعه به پرونده بیمار و مطالعه نوار قلبی، اکو قبل و بعد از تزریق جمع آوری گردید. برای تمام بیماران که معیارهای ورود را داشتند پس از رضایت کتبی، استرپتوکیناز (SK) یک و نیم میلیون واحد داخل ورید تزریق گردید و عوارض حین و بعد از تزریق توسط پژوهشگر دیگری مشاهده و ثبت گردید و نوار قلبی، اکو و جواب آزمایشات بعد از ترخیص بیمار از روی پرونده بررسی و ثبت گردید. داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SSPS وارد و با استفاده میانگین و انحراف معیار وآزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتیجه پژوهش در مورد برقراری مجدد جریان خون کرونری نشان داد که در نوار قلبی بیشتر افراد دریافت کننده SK در هر دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 60 درصد و 84 درصد ارتفاع قطعه ST کاهش یافته است وازنظر آماری بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود دارد. در مورد عوارض ناشی از سرعتتزریق که ازافراد مبتلا بهMIدریافت کننده SKدرهر دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 46 درصد و 56 درصد دچار عوارض وازمیان عوارض تزریق SK، عوارض قلبی در دو گروه به ترتیب 30و 38 درصد، عوارض آلرژیک 32و 22 درصد و عوارض خونی 32 و 22 درصد بود که از نظر آماری بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیریباتوجه به نتایج این مطالعه می توان باتزریق تسریع شده (30 دقیقه ای) SK در بهبود و برقراری مجدد جریان خون کرونری به بیماران MI کمک کرد.
کلید واژگان: سکته قلبی, استرپتوکیناز وریدی, نحوه تزریقBackground and ObjectivesMyocardial infarction (MI) isone of the most commonly heart diseases in all countries with the mortality rate of about 30%. Reperfusion of blocked coronary arteries plays an important role in reducing mortality and enhancing the quality of life of patients after acute MI.MethodsThis clinical trial is to compare the efficacy of streptokinase administered intravenously in a two slow and accelerated groups: control group (slow intravenous infusion during 1 hour) and case group (half-hour accelerated intravenous infusion of streptokinase) with the sample size of 100 patients (divided randomly to 50 patients in each group). The data tool was a questionnaire, included the collected ECG changes before and after echocardiography and laboratory tests of patients. Data analyzed with SPSS software using chi-square test.ResultsAfter reperfusion of the coronary artery, in the both case and control groups, elevation of ST segment has decreased statistically in two groups (60% and 84%, respectively). The complications rate following injection of SK in both case and control groups were 46% and 56%, respectively. The fraction in which 30% and 38% belong to cardiac complications, 32% and 22% to allergic symptoms and hematologic effects were 32% and 22%, in two groups, respectively and there was no statistically significant difference between two groups.ConclusionAccording to the results of this study the accelerated (30 minutes) SK infusion can be fruitful for improving coronary reperfusion in patients with MI.Keywords: Myocardial Infarction, Intravenous Streptokinase, Injection Speed -
زمینه و هدفامروزه بیماری های قلبی، شایعترین علت مرگ ومیردرکشورهای توسعه یافته وهمچنین درکل دنیاست و طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، عامل اصلی مرگ و میر در سراسر دنیا در سال 2020 خواهد بود. انفارکتوس میوکارد یکی از شایعترین تشخیص ها در بیماران بستری در کشورهای صنعتی است. این بیماری، نسبت به سایر بیماری ها موجب مرگ و میر، ناتوانی و هزینه بیشتر می شود، جراحی پیوند عروق کرونری یکی از روش های درمانی بیماری ایسکمیک قلبی می باشد. با توجه به اینکه این روش جراحی از چند سال قبل در بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام می گردد لذا هدف از این مطالعه بررسی عوارض جراحی عروق کرونری در بیماران بستری در این بیمارستان می باشد.روش کاراین مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد که بر روی تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل جهت عمل جراحی (CABG) در طی سال 91-1390انجام گرفت و عوارض بعد از عمل در طی ماه اول بعد از عمل جراحی در آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه چک لیستی که شامل ویژگی های فردی (سن، جنس، محل سکونت، شغل، وضعیت تاهل) سوابق بیمار (دیابت، پرفشاری خون و...)، عوارض ناشی از CABG (عفونت محل زخم، خونریزی، عوارض عصبی، عوارض کلیوی، عوارض تنفسی و عوارض قلبی) بود، تکمیل شد و پس از تکمیل چک لیست ها اطلاعات حاصل وارد برنامه آنالیز آماری SPSS v16 شد.یافته هادر این مطالعه 211 بیمار CABG شده مورد بررسی قرار گرفتند که در بین آنها 145 نفر(72/68%) مرد و 66 نفر(28/31%) زن بودند. 70 بیمار (17/33%) بالای 70 سال سن داشتند. 22/32% بیماران سابقه مصرف سیگار، و 95/9% نیز سابقه مصرف اوپیوئید داشتند. 12/34% دارای سابقه هیپرتانسیون، 28/40% سابقه دیابت، 06/17% سابقه هیپرلیپیدمی و 98/63% بیماران سابقه MI قبلی داشتند. درد سینه با 36/93% شایع ترین شکایت بدو ورود بیماران بود. بررسی عوارض نشان داد که 27/13% بیماران دچار خونریزی پس از جراحی، 05/8% عفونت پس از عمل، 36/2% طی یک ماه پس از جراحی فوت نموده، 32/12% دچار اختلال عصبی، 36/2% عوارض کلیوی، 37/11% علایم تنفسی و 59/34% بیماران نیز دچار علایم قلبی شدند. همچنین آنالیز داده ها نشان داد که میان جنس و وضعیت حیات، بروز عفونت و اختلال عصبی، میان سن و وضعیت حیات، بروز خونریزی و عوارض کلیوی، میان دیابت با وضعیت حیات، بروز عفونت و عوارض تنفسی و نیز میان هیپرتانسیون تنها با بروز عفونت ارتباط معنی داری وجود دارد.نتیجه گیرینتایج نشان داد که شایع ترین عارضه در میان این بیماران، عوارض قلبی عروقی بالاخص دیس ریتمی های قلبی می باشد. از این رو این بیماران حمایت های قلبی بیشتری را می طلبد.
کلید واژگان: عمل جراحی پیوند عروق کرونری, بیماری ایسکمیک قلبی, عوارض زودرس, آنژیوگرافی عروق کرونرBackground and ObjectivesNowadays, coronary artery disease is the most common cause of death in developed countries and in the whole world. According to the WHO reports, it will be the main cause of death in 2020. Myocardial infarction is the most common diagnosis among hospitalized patients in industrialized countries. This disease causes more mortality and morbidity than others. Coronary artery bypass grafting surgery (CABGS) is one of the common treatments for ischemic heart disease but it may have some complications. In this study we wanted to evaluate the incidence of CABGS complications in Imam Khomeini Hospital of Ardabil in the first month after CABG.MethodsThis study was a cross sectional analytic descriptive type and performed on all of the patients underwent CABGS in Imam Khomeini Hospital during 2011-2012. All of the data from patients (like demographic, past medical history, physical exam findings, paraclinical findings and CABGS complications) were inserted in special forms after gathering, and analyzed by SPSS v.16.ResultsIn this study, 211 patients were studied. About 145 (68.72%) of them were male and 66 (31.28%) were female. Seventy patient (33.17%) were more than 70 years old. About 33.22% of patients had a history of cigarette smoking and 9.95% were opioid abused. The 34.12% of patients had hypertension (HTN) history, 40.28% diabetes mellitus (DM), 17.06% history of hyperlipidemia and 63.98% had a history of the previous MI. Chest pain was the most common complication among the patients (93.36%). According to our study the prevalence rate of post CABGS complications were: bleeding after surgery 13.27%, postoperative myocardial infection 8.05%, neurological disorders 12.32%, renal complications 2.36%, respiratory symptoms 11.37% and 34.59% for cardiovascular complications. Also the total mortality was 5 (2.36%) persons. The data analysis showed that there was a significant relationship between sex with survival status, local infection and neurological disorders, and also there was a significant relationship between age with post CABGS survival, bleeding after surgery and renal complications. There was also a significant relationship between DM and post CABGS survival, local infections and respiratory complications and between HTN and local infections.ConclusionAccording to the results of this study, the most common post CABGS complications were cardiovascular complications, especially arrhythmias.Keywords: Coronary Artery Bypass Graft, Ischemic Heart Disease, Early Complications, Coronary Angiography -
زمینه و هدفضایعات محل دو شاخه شدن عروق کرونر از ضایعات مهم و پیچیده باانواع متفاوت استراتژی های درمانی هستند. در این مطالعه بیماران مبتلا به ضایعات دو شاخه تحت درمان قرار گرفتند و پیامدهای بالینی طی دوره نه ماهه مورد پیگیری قرار گرفت.روش کاردر این مطالعه توصیفی- تحلیلی که از دی ماه 1386 تا اسفند 87 در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی تبریز انجام شد، 96 بیمار (83 نفر مرد و 13 نفر زن) مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران بر اساس استفاده از یک یا دو استنت و همچنین استفاده از استنت دارویی و غیر دارویی در دو گروه قرار گرفتند و بعد از آنژیو پلاستی تشخیصی در صورت وجود ضایعات دو شاخه بر اساس تقسیم بندی مدینا بر حسب نوع ضایعه آنژیو پلاستی انجام گرفت. در صورت وجود درد، تغییرات الکتروکاردیوگرام و اندیکاسیون آنژیوگرافی اقدام تشخیصی مناسب طی مدت زمان پیگیری انجام گردید. پیامدهای بالینی شامل حوادث حاد عروق کرونری ثبت شد ند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازSPSS-16 انجام شد. جهت مقایسه ارتباط متغیر ها از آزمونهای کای دو، فیشر وT test استفاده گردید.یافته ها5/86% بیماران مرد و 5/13% زن بودند. متوسط سن بیماران 9/9 ±56 سال، شایعترین عامل خطر هیپرتانسیون (7/47%) و شایعترین شکایت در هنگام مراجعه آنژین پایدار (2/55%) بود. 26٪ سابقه MI و 2/7٪ PCI و 2/5٪ سابقه CABG داشتند. در 5/65٪ بیماران شایعترین محل ضایعه محل دو شاخه شدن شریان قدامی نزولی چپ بود. در 4/10٪ شایعترین عارضه خونریزی خفیف از محل آنژیوگرافی بود و 2/5% بیماران هماتوم ملایم داشتند. از نظر وجود شرح حال سکته قلبی و مراجعه با آنژین پایدار و صعود قطعه ST در الکتروکاردیوگرام بین دو گروه، دارای یک و دو استنت، تفاوت معنی دار موجود بود (03/0=p). همچنین از نظر وجودگرفتاری و طول ضایعه در شاخه فرعی انجامKissing balloon بعد از تعبیه دو استنت تفاوت معنی داری بین این دو گروه نشان داد. در بین دو گروه دارای استنت دارویی و استنت غیر دارویی، زمان پروسیجر، دوز رادیاسیون و زمان فلوروسکوپی بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0=p) از نظر حوادث حاد عروق کرونری کلی درشش ماه اول در گروه دارای دو استنت این حوادث بیشتر و تفاوت معنی دار بود.نتیجه گیریسن بیماران در این مطالعه پایین بود و در بسیاری از این بیماران استنت غیر دارویی مورد استفاده قرار می گیرد و بدین علت نتایج استفاده از دو استنت غیر دارویی با پیامدهای نامطلوبی همراه است.
کلید واژگان: ضایعات محل دو شاخه شدن, عروق کرونر, استنت دارویی, استنت غیر داروییBackground and ObjectivesCoronary bifurcation lesions are important، complex lesions with different therapeutic strategies. In this study، patients with Coronary bifurcation lesions were treated and clinical results in these patients were followed during the nine-month period.MethodsThis descriptive analytical study was performed between January 2007 to December 2008 at Tabriz Shahid Madani Cardiovascular Center. We have studied 96 patients (83 male and 13 female). Patients on the basis of one or two stents were placed in one group and the other groups were divided based on the use of Drug Eluting Stent and Bare Metal Stent. After diagnostic angiography if coronary bifurcation lesions were present based on Medina classification، appropriate angioplasty treatment was carried out. In a situations including chest pain، electrocardiographic changes or the objective evidence of ischemia and indication of angiography، appropriate diagnostic tests during follow up period were done. Clinical outcomes including acute coronary events were recorded. And result analyzed using SPSS version 16. Chi-square، Fisher and T tests were used to compare the relationship between variables.ResultsIn this study 86. 5% was male and 13. 5% female. The mean age of these patients was 56±9. 9 years old. The most prevalent risk factor was HTN with 41. 7% incidence and 55. 2% of patient had chronic stable angina and 26% of them had history of acute myocardial infarction، 7. 2% with history of PCI and 5. 2% with history Of CABGS. Most prevalent site of bifurcation was ALD/diagonal with 65. 5% incidence. The most prevalent complication was mild bleeding from puncture site with 10. 4% and 5. 2% of patients had mild hematoma. Among patients with two stents versus one stent presence of AMI presentation with CSA، ST Elevation in ECG was statistically significant. Also involvement of SB (side branch) lesions lengths at SB، kissing ballooning after implantation of two stents were statistically significant. Among patients with DES versus BMS usage of stent in RCA، LAD، lesion lengths at PMB (proximal main branch)، DMP (distal main branch) and SB، procedure time، radiation dose، fluoroscopy time were statistically significant. Among two groups MACE (major acute coronary event) in two stents patient between 1-3 month and total MACE at first 6 month were statistically significantConclusionThe age of patients treated with CBL was low، also more usage of BMS and stenting of BFLs with two BMS had weak results in this study but surprisingly total results of BMS and DES did not have significant difference after 9 months follow up between two groups.Keywords: Coronary Bifurcation Lesions, Drug Eluting Stent, Bare Metal Stent -
زمینه و هدفبیمارستان از محیط های با خطر بالا در رابطه با ایجاد عفونت است. بالا بودن خطر عفونتهای بیمارستانی صرف نظر از مشکلات هزینه، مهمترین دلایل واهمه بیماران در مراجعه به مراکز درمانی است. عفونت بیمارستانی بعد از پذیرش بیماران در بیمارستان رخ می دهد. این عفونت معمولا با مرگ و میر و ناخوشی قابل توجه همراه است. بنابراین، این مطالعه جهت تعیین شیوع عفونت های بیمارستانی و علل احتمالی مرتبط با آن در بیمارستان بوعلی اردبیل در سال 1389 انجام شده است.روش کاراین مطالعه، یک مطالعه مقطعی است که با جمع آوری اطلاعات از طریق معاینات بالینی، تستهای آزمایشگاهی و پر کردن فرمهای بیماران با عفونت بیمارستانی در بیمارستان بوعلی اردبیل از سال 1389 تا 1390 انجام شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به صورت فراوانی و درصد بیان شده است.یافته هااز کل 3254 بیمار، 42 مورد (3/1%) با عفونت بیمارستانی شناسایی شد. 6/47% مذکر و 4/52% مونث بودند. این عفونت در بیماران با سنین بین 1 ماه تا 1 سال با 8/23% شایعتر بود. سپسیس (3/33%)، پنومونی و عفونت خون (8/23%) و عفونت دستگاه ادراری (19%) به ترتیب شایعترین عفونتها بودند. میانگین طول مدت بستری در بیمارستان 86/26 روز بود. کلبسیلا شایعترین پاتوژن (8/23%) گزارش شده بود. فراوانی عفونت در NICU (1/38%) بیشتر بود.نتیجه گیریدر این مطالعه فراوانی عفونت بیمارستانی کمتر از سایر مطالعات بود. توزیع عفونت با سن، بخش و طول مدت بستری در بیمارستان رابطه داشت.
کلید واژگان: اتیولوژی, عفونت بیمارستانی, بیمارستان بوعلی اردبیلBackground and ObjectivesLow dose aspirin has been widely used in the prevention and treatment of cardiovascular disease. The bimodel action of aspirin on serum uric acid showed that aspirin at a high dosage promoted uricusuria; while intermediate doses were (1-2gr/day) caused uric acid retention. The main goal of this study was to survey the effect of low dose aspirin on serum level of uric acid in patients with ischemic heart disease.MethodsThe study design was cross-sectional and analytical type. In this study we selected 60 patients who used low dose aspirin among the patients of Imam Khomeini hospital's heart clinic (2008-9) and their information was registered in special questionnaires including serum level of uric acid and creatinine before and after prescription of aspirin. Data was then statistically analyzed using Paired t test and Willcoxon.ResultsOf 60 patients 11 (18.3%) were under 50 years and 49 (81.7%) were above 50 years. The male to female ratio was 1.72 (38: 63.3% versus 22: 36.7%). 53.3% of patients showed an increase in serum uric acid, but 46.7% did not. No significant differences in uric acid levels was found in patients under 50 years before and after administration of aspirin. Serum uric acid levels were increased after administration of 0.1unit of aspirin.ConclusionLow-dose aspirin (80 mg/ day) caused a slight but significant increase in serum uric acid and creatinine levels in patients over 50 years of age.Keywords: Aspirin, Uric Acid, Ischemic Heart Disease -
زمینه و هدفانفارکتوس میوکارد یکی از شایع ترین علل مرگ در جهان است، که درمان در ساعتهای اولیه و با استفاده از داروهای ترومبولیتیک نقش به سزایی در کاهش مرگ و میر آن دارد. استرپتوکیناز به دلیل ارزان و در دسترس بودن پرمصرف ترین داروی ترومبولیتیک در ایران است. کاربرد این دارو دارای زمان طلایی است زیرا در ساعت اول حداکثر فایده را دارد. در صورت تجویز آن پس از 3 ساعت از زمان شروع بیماری، از اثرات آن کاسته شده و پس از 12 ساعت تقریبا بی اثر خواهد بود.این مطالعه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد کاندید دریافت استرپتوکیناز را از نظرفاصله زمان شروع علائم تا دریافت دارو مورد بررسی قرار داده است.روش کارمطالعه به صورت مقطعی در بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی اردبیل با تشخیص STEMI انجام پذیرفت و150 نفر از مبتلایانی که با تشخیص کاردیولوژیست تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، تحصیلات، زمان شروع علائم، زمان مراجعه به بیمارستان، زمان دریافت استرپتوکیناز، سابقه بیماری قلبی پیشین، کنترااندیکاسیون ها و عوارض استرپتوکیناز اخذ گردید ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هایک صد وپنجاه بیمار بررسی شدندکه 111 نفر(74%) مرد و 39 نفر (26%) زن بودند. میانگین فاصله زمانی شروع علائم تا دریافت استرپتوکیناز، 8 ساعت و 27 دقیقه و و انحراف معیار آن 8 ساعت و 18 دقیقه بود. تنها 45 نفر (41%) از افراد واجد شرایط درمان با استرپتوکیناز این دارو را در زمان ایده آل کمتر از 3 ساعت از بروز علائم دریافت نمودند. اصلی ترین عامل تاخیر در شروع درمان، تاخیر در تصمیم گیری و تحمل درد توسط بیمار با تعداد 56 (61%) تعیین گردید. پس از آن دوری مسافت با (20 بیمار22%)، تاخیر در انتقال به سی سی یو، با 12 بیمار (13%) و عدم تشخیص سریع پزشک با 4 بیمار (043%) قرار داشتند. جنس مرد و سکونت در داخل شهر با شروع سریع تر درمان همراه بودند ولی سطح تحصیلات، سن و سابقه MI قبلی رابطه ای با زمان شروع درمان نداشتند.نتیجه گیریدر مطالعه حاضر اکثریت بیماران مبتلا، داروی استرپتوکیناز را در فاصله زمانی طولانی تر از 3 ساعت از شروع علایم دریافت نموده اند. با توجه به عواملی که در این مطالعه با تاخیر مرتبط بوده اند ارائه آموزش های لازم به بیماران دچار بیماری ایسکیمیک قلب مثل بالا بردن اطلاعات بیماران در مورد نقش زمان در بهبود پیش آگهی بیماری و همچنین افزایش دسترسی به مراکز درمان بیماری های قلبی برای ساکنین حومه شهر می تواند به عنوان راهکارهایی برای حفظ محدودیت زمانی تجویز داروی مذکور پیشنهاد شود.
Background and ObjectivesMyocardial infarction is one of the most common causes of mortality throughout the world. Utilization of thrombolytic drugs at the first hours upon MI leads to decrease in the rate of mortality. Streptokinase (SK) is commonly used because of its cost and availability. The golden time for maximum effect of SK appeared to be first hours after MI. The drug efficiency diminishes after 3 hours and it will be ineffective after 12 hours. This study was aimed to investigate interval between onset of the clinical symptoms and streptokinase receiving in patients with acute myocardial infarction admitted for drug reception.MethodsThis cross-sectional study was conducted in 150 patients with STEMI (ST elevation Myocardial Infarction) who were attended to emergency room of Imam Khomeini hospital and fulfilled a questionnaire containing the data about age, sex, educational level, onset of symptoms, referring time to emergency room, SK utilization, past medical history of cardiac diseases, type and location of AMI, contraindications and side effects of SK.ResultsIn 111 men (74%) and 39 women (26%), the mean for interval between onset of symptoms and drug injection was 8 hour and 27 minutes ± 8 hour and 18 minutes. Only 41% of patients received streptokinase in less than 3 hours after chest pain. The main reasons for delaying in drug consumption were delayed decision to come to hospital in 61% of persons, long distance to hospital for 22% of individuals, delayed admission tor CCU for 13% of cases and delay in physician diagnosis for 0.043% of patients. To have a male sex and residency in city where the hospital was establilished were associated with less-delayed treatment start. However, the educational level, age and history of MI were not correlated with onset of treatment.ConclusionsOur results clearly show that the majority of patients receipt streptokinase more than 3 hours after chest pain. With considering the factors associated with delay to receive SK, teaching the patients with ischemic heart disease and giving information about golden time for thrombolytic therapy and its effect in prognosis as well as extending cardiac disease treatment centers in suburbs are recommended. -
زمینه و هدفبیماری های عروق کرونر، علت اصلی مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشند. دخالت عوامل عفونی از جمله هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک عامل خطر برای سندرم حاد کرونری مطرح می باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری با سندرم حاد کرونر طراحی و اجرا گردید.روش کارمطالعه مورد-شاهدی بر روی 300 مورد بیمار با سندرم حاد کرونر و 300 شاهد در مراکز آموزشی درمانی امام خمینی، فاطمی و علوی شهر اردبیل در سال 1388 انجام گرفت. از افراد مبتلا به انفارکتوس حادمیوکارد وآنژین صدری ناپایدار (گروه مورد) و افراد بستری در بخش های ارتوپدی، جراحی و ارولوژی که سابقه بیماری قلبی نداشتند (گروه شاهد) نمونه خون گرفته شد و پس از جدا نمودن سرم، آنتی بادی هلیکوباکترپیلوری به روش الیزا در دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری t و کای دو در نرم افزار spss تحت آنالیز قرار گرفت.یافته هابررسی یافته ها نشان داد که 79 نفر (3/26%) از گروه شاهد و 122 نفر (66/40%) از گروه مورد دارای IgG مثبت بودند و اختلاف بین گروه ها معنی دار بود (05/0 > p) بررسی عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی تائید شده در افراد گروه مورد و شاهد نشان داد که در افراد IgG مثبت عوامل خطرزای قلبی عروقی نسبت به موارد منفی و مشکوک IgG بیشتر بود ولی مقایسه عوامل خطرزا بین دو گروه مورد و شاهد به غیر از یک مورد تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد ولی مقایسه پرفشاری خون و سابقه بیماری قلبی بین افراد با سرولوژی مثبت در دو گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت (05/0 > p).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که احتمالا عفونت با هلیکوباکترپیلوری در بروز سندرم حاد کرونر دخیل می باشد لذا مطالعات تکمیلی بیشتری جهت اثبات ارتباط سندرم حاد کرونر و عفونت هلیکوباکتر پیلوری پیشنهاد می شود.
Background and ObjectivesCoronary artery disease is the main cause of mortality in developing and industrial countries. Recently the involvement of infectious agents as a risk factor for Acute Coronary syndrome is drafted. So this study was designed to investigate the probable association between Acute Coronary syndrome and Helicobacter pylori infection.MethodsThis case-control study was carried out on 300 hospitalized patients with the diagnosis of Acute Coronary syndrome (UA and MI) and 300 hospitalized patients without the history of coronary heart disease. Anti Helicobacter pylori Antibody level was determined by as an indicator of infection history. Using chi-square and t- test the results were analyzed in SPSS software.ResultsResults showed that 79 patients (26.3%) in control group and 122 patients (40.6%) in case group were seropositive and the difference was significant. Relationship between cronory diseases risk factors and levels of IgG was not significant. Also the results showed that the rate of hypertension in seropositive patients in case group was significantly upper than control group.ConclusionRegarding the findings of this study we can conclude that Helicobacter pylori infection probably is a risk factor for Acute Coronary Syndrome. Thus, further studies are needed to elucidate the association between Helicobacter pylori infection and Acute Coronary Syndrome. -
زمینه و هدفملاقات یکی از موضوعات اصلی و از نیازهای اساسی بیماران در بخش های مراقبت ویژه می باشد، ولی هنوز مدراک کافی برای تعیین تاثیرات فیزیولوژیک ملاقات بر بیماران وجود ندارد. هدف این مطالعه تعیین شاخص های فیزیولوژیک بیماران قبل، حین و بعد از ملاقات در بخش مراقبت ویژه ی قلبی در بیمارستان امام خمینی(ره) اردبیل می باشد.مواد و روش هااین پژوهش از نوع ارزشیابی و به روش توصیفی است که تعداد50 بیمارمبتلا به سکته قلبی حاد به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارپژوهش، پرسشنامه و دستگاه مانیتورینگ قلبی بود. جهت تعیین اعتبار ابزار از اعتبار محتوا استفاده شد و پایایی با کالیبراسیون دستگاه بدست آمد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری اس پی اس اس16 و آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرراستفاده شده است.یافته هایافته ها نشان دادند که 72 درصد بیماران مرد و 28 درصد زن هستند. میانگین سنی کل بیماران 8/59 می باشد. تغییرات میزان فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و فشار متوسط شریانی، تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس، میزان درجه حرارت و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی قبل، حین و بعد از ملاقات از نظر آماری معنی دار بود. به این صورت که شاخص های نام برده شده بعد از شروع ملاقات افزایش پیدا کردند که از لحاظ آماری با زمان قبل از ملاقات، تفاوت معنی دار بود و بعد از اتمام ملاقات این شاخص ها مجددا کاهش پیدا کردند که با مقدار آن قبل از شروع ملاقات از لحاظ آماری تفاوت معنی دار نبود.نتیجه گیریشاخص های فیزیولوژیک بیماران طی ملاقات در محدوده طبیعی و به صورت گذرا تغییر می کند و 30 دقیقه بعد از ملاقات دوباره به حالت اول برمی گردد و از لحاظ بالینی اهمیت ندارد.
کلید واژگان: ملاقات, بخش مراقبت ویژه قلبی, شاخص های فیزیولوژیکBackground And AimVisit is an essential issue in hospitals and of patient's basic needs in coronary care units (CCUs). However, there is no evidence regarding its physiologic effects on them. The aim of this was to determine the physiologic indexes of patients before, during and after visit at CCU of Imam Khomeini Hospital in Ardebil.Materials And MethodsIn this descriptive study, 50 patients with acute myocardial infarction were selected through convenience sampling method. A questionnaire and a cardiac monitoring device were used for data collection. Content method and calibration the device were used for validity and reliability of the tools respectively. ANOVA with repeated measurements was used for data analysis.Findings%72 of patients was male and %28 was female. Their mean age was 59.8. Significant differences were found between systolic, diastolic and mean arterial pressures; heart as well as respiratory rates; temperature; and oxygen saturation before, during and after the visits. Accordingly, the indexes increased significantly by the start of visits and turned back to the previous state after them with no significant difference in before-after amounts.ConclusionIt seems that the physiologic indices of patients change in normal range during visits and return to their primary state after 30 minutes from the end of visits with no clinical importance.Keywords: Visit, Coronary Care Unit (CCU), Physiologic indexes -
زمینه و هدفبیماری های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان است. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران هم رو به افزایش است و مراقبت از مبتلایان بعد از وقوع سکته قلبی نیاز به ارتقای کیفی وکمی روزافزون دارد. از این رو تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران سکته قلبی حاد مهم بوده و این مطالعه به بررسی بقای یکساله این بیماران می پردازد.روش کاراین مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات بقا و به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی اردبیل انجام گرفت. بیماران به مدت یکسال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس پرسشنامه ای جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقای بیماران از جدول عمر و روش کاپلان مایر وبرای مقایسه میانگین بقا در گروه های مختلف از آزمون لگ رنک و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده شد.یافته هامیانگین سنی بیماران 12/4± 60/6 سال بود. میزان مرگ و میر کل بیماران درطی یکسال پیگیری 84 نفر(10/5%) بود. 582 نفر از بیماران (72/8%) مرد و 218 آنان (27/3%) زن بودند. 47/4% سیگاری بوده و 33/4% پرفشاری خون، 18/1% دیابت، 15/3% هیپرلیپیدمی و 30% آریتمی داشتند. میزان بقا در 10 روز اول 94%، در یک ماه اول 93% و در یکسال 90% بود.نتیجه گیریبر اساس این مطالعه عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارت بودنداز دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسر جهشی و داشتن بلوک قلبی و آشنایی با این عوامل می تواند به افزایش بقا و بهتر شدن کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
Background and ObjectivesCardiovascular disease is the most important cause of death in the world. Statistics shows that mortality and morbidity from cardiovascular disease in Iran is going up, so quality of management and treatment of these patients need to be better. For these reasons, determination of survival rates and factors affecting it is important and is also the aim of this study.MethodsThis is a survival analytic prospective study, done on 800 patients, admitted in Ardabil Bouali Hospital CCU. All of the patients were followed up one year and a questionnaire about them was obtained. Statistical analysis was done with SPSS. For survival analysis Kaplan Maier, life table, logReng test and Cox regressions model were used.ResultsMean age of patients was 60.6±12.4 years. Total number of mortality in one year was 84 persons (10.5%). 582 patients were men and 218 were women. 47.4% were smokers, 33.4% had hypertension, 18.1% had diabetes mellitus, 15.3% had hyperlipidemia and 30% had arrhythmia. Survival rate in the first 10 days, 28 days and one year were 94%, 93% and 90% respectively.ConclusionFactors that affected survival in Cox regress ional model were: diabetes mellitus, age, use of streptokinase, left ventricular ejection fraction, heart rate and heart block. Knowledge from survival rates and relative risks can help health managers in better health service preparation. -
سابقه و هدفبیماری های قلبی عروقی مهم ترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان شناخته شده اند. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران رو به افزایش است. تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران دارای سکته قلبی حاد جزء اهداف این مطالعه می باشد.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی بوده که به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی شهر اردبیل انجام گرفت. برای سنجش میزان بقا، بیماران به مدت یک سال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس چک لیست از قبل طراحی شده که روایی و پایایی آن بر اساس نظر افراد صاحب نظر و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ در یک نمونه کمکی قبل و بعد 30 تایی سنجیده شده بود، جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقا بیماران از روش کاپلان مایر و برای مقایسه میانگین بقا در گروه های مختلف از آزمون لگ رنگ و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده کردیم.یافته هامیانگین سنی بیماران 6/60 سال با انحراف معیار 4/12 سال بود. میزان مورتالیته در بین کل بیماران در یک سال مورد بررسی به تعداد 84 نفر(5/10 %) بود. 8/72% بیماران مرد و 3/27% زن بودند. 4/47 % بیماران سیگاری، 4/33% دارای سابقه پرفشاری خون، 1/18% دیابتی، 3/15% دارای لیپید بالا، 30% دارای اریتمی بودند. میزان بقا در 10 روز اول 94/0، در یک ماه اول 93/0 و در یک سال 90/0 بود. میانگین زمان بقا 333 روز با انحراف معیار 5/3 روز بود. عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارتند از دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسرجهشی و داشتن بلوک قلبی.نتیجه گیریباداشتن میزان بقا و عوامل موثر برمیزان بقا در بیماران با سکته قلبی حاد می توان در ارائه خدمات بهینه برای بیماران و همچنین اقدامات ویژه جهت کنترل و کاهش میزان مرگ و میر ناشی از سکته قلبی حاد و افزایش طول عمر وبقای این بیماران اقدام نمود.
کلید واژگان: بقا, سکته قلبی, مدل کاکس, قلبی عروقیIntroductionToday, heart diseases are the most common mortality causes in many of the world countries. According to current statistics, mortality rate from MI have been increased in Iran. The aim of this study was to determine survival rate and its effective cause in MI patients.Material And MethodsThis analytical-descriptive study was performed on 800 MI patients in Ardabil Bouali hospital. One year follow-up was carried out for all patiens and data collected through a questionnaire. The reliability and validity of questionnaire had been earlier evaluated using Cronbach's alpha in 30 samples pilot study. Data analysis was caried out by statistical methods such as: Kaplan-Maier for survival rate and log-rank test for comparison survival mean in two groups using SPSS software. Cox regression model and survival graph was used for predictive effective causes on survival rate.ResultsAge mean of patients was. For one-year follow-up, mortality rate was 10.5% for all patients. 72.8% of patients were male and 27.2% female. 47.4% of patient was smoker, 33.4% have a HTN history, 18.1% were diabetic and 15.3% had high lipid. Survival rate in first ten days, first month and a year following MI was 0.95, 0.93 and 0.91, respectively. Effective causes in patient’s survival rate were DM, HTN, SK and EF.Discussionknowing survival rate and effective causes in MI patients, we can provide a better service as well as spatially works to control MI and decrease mortality rate from MI and also increase survival time in patients. -
زمینه و هدفسندرمMVP (Mitral Valve Prolapse) از ناهنجاری های شایع دریچه های قلبی است که از تغییرات پاتولوژیک قسمت های مختلف دریچه میترال منشا می گیرد. MVP ممکن است موجب تغییرات ECG (Electro Cardio Gram) در بعضی افراد گردد این تغییرات به صورت تغییرات موج T در لیدهای تحتانی، انواع آریتمی های بطنی و دهلیزی و غیره ظهور می کند که در تشیخص افتراقی با ایسکمی میوکارد مطرح می شود.روش کاراین مطالعه بصورت (Case - Control) Analytical Study می باشد که در 50 فرد مبتلا به MVP و زیر 30 سال که به مطب های خصوصی و درمانگاه تخصصی قلب و عروق بیمارستان بوعلی اردبیل مراجعه کرده بودند انجام شد و اطلاعات حاصل با 50 نفر فرد سالم از نظر قلبی (گروه شاهد) که با گروه اصلی از نظر سن و جنس همسان سازی شده بودند، مقایسه گردید. تشخیص MVP بر اساس علایم بالینی و اکوکاردیوگرافی بود. بعد از تشخیص MVP از بیماران و نیز گروه شاهد ECG گرفته شد و در نهایت اطلاعات با برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاگروه مورد شامل 60% (30 نفر) زن، 40% (20 نفر) مرد بودند و بیشترین توزیع سنی در محدوده 25-21 سال قرار داشت. در افراد مبتلا به MVP ارتباطی بین جنسیت با تغییرات ECG وجود نداشت. آزمون کای اسکوئر، تغییرات ECG در گروه مورد به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش داشت (p=0/013).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد تغییرات نوارقلب در پرولاپس میترال بطور چشمگیر بالاتر است و افزایش تغییرات نواری عمدتا در مردان دارای پرولاپس میترال بود. از آنجا که تغییرات ECGدر پرولاپس میترال در تشخیص افتراقی با IHD (Ischemic Heart Disease) قرار می گیرد. لذا پیشنهاد می شود که مبتلایان به MVP بخصوص مردها نمونه ای از نوار قلب خود را برای استفاده های بعدی حفظ نمایند.
کلید واژگان: پرولاپس دریچه میترال, اکوکاردیوگرافی, الکتروکاردیوگرافیBackground and ObjectivesMitral valve prolapse (MVP) syndrome is one of the most prevalent abnormalities of mitral valve that arises from pathologic changes of the various parts of mitral valve. MVP may lead to ECG changes, like T wave inversion in inferior leads and atrial and ventricular arrhythmias, in some people that may be misdiagnosed as myocardial ischemia.MethodsThis was an analytical (case-control) study in 50 cases with MVP with age below 30 years who had referred to the Ardabil Bouali Hospital and some private cardiology clinics. The diagnosis of MVP was based on clinical and echocardiographic findings, and after taking history and physical examination, an ECG and an echocardiogram were taken from each person in case and control groups and the acquired information was analyzed via statistical methods of SPSS software.ResultsFrom 50 studied cases with MVP, 60% (30 cases) were female and 40% (20 cases) were male, and the most common age range was 21 – 25 years. From these cases, 68% (34 persons) had changes in their ECGs while %32 (16 subjects) did not. In control group, from 50 persons, 44% (22 persons) had ECG changes and 56% (28 persons) did not.ConclusionIn general this study showed that increase in ECG changes in MVP group in comparison with control group (p=0.01). In cases with MVP, there was not significant relationship between gender and ECG changes. In comparing case and control groups, there was not significant difference in ECG changes in females, while there was a significant difference in males (14 of 20 versus 6 of 20) with considering that ECG changes in persons with MVP may be misdiagnosed as ischemic heart disease,it is recommended that cases (especially men) with MVP always keep a record of their ECGs.Keywords: Mitral valve prolapse, echocardiography, electrocardiography -
زمینه و هدفآترواسکلروز عامل اصلی اختلالات عروقی بوده و از مشکلات اصلی کشورهای صنعتی به شمار می آید. در ایالات متحده از هر چهار نفر یک نفر از آترواسکلروز رنج می برد و عامل 42%از کل مرگ و میرها می باشد. مرگ و میر ناشی از بیماری های مزمن مثل آترواسکلروزو هم مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی رابطه معکوس با سطح درآمد و سواد افراد دارند. این موضوع انگیزه بررسی ارتباط بین عوامل محیطی دیگری نظیر بیماری های عفونی با روند آترواسکلروز شده است.روش کاراین بررسی یک مطالعه مورد- شاهدی می باشد که در آن 60 نفر بیمار و 60 نفر شاهد بررسی شدند. تمام بیمارانی که در طی زمان مطالعه حاضر با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بو علی بستری شده بودند انتخاب شده و اطلاعات آنها در پرسشنامه های محقق ساخته ثبت گردید. سپس نمونه خون آنها جهت اندازه گیری آنتی بادی IgG ضد کلامیدیا پنومونیه به روش ایمونواسی اخذ شدو نتیجه آن ثبت گردید. گروه شاهد بیمارستانی از بیماران بستری در بخش های دیگرهمان بیمارستان که از نظر سن، جنس با گروه مورد تطبیق داده شده بودند انتخاب و نمونه خون آنها نیز از نظر IgG ضد کلامید یا پنومونیه بررسی شد.یافته هادر این بررسی از هر گروه 48 نفر (80%) مرد و 12 نفر (20%) زن بودند محدوده سنی گروه بیمار و شاهد در حد 35 تا 80 سال بود که میانگین سنی گروه مورد 58/83 سال با انحراف معیار 12/06 و میانگین سنی گروه شاهد 59/08 سال به انحراف معیار 11/59 سال بود. تمامی افراد بیمار و گروه شاهد IgG ضد کلامیدیای مثبت (بالای U/ml 5) داشتند. میانگین IgG در دو گروه با استفاده از آزمون t مقایسه شد که با 0/85=P اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.نتیجه گیریدر مطالعه حاضر تمامی بیماران گروه شاهد و مورد، IgG ضد کلامید یا پنومونیه مثبت داشتندکه ممکن است بخاطر شیوع بالای عفونت کلامیدیا پنومونیه در این منطقه به دلیل برودت هوا و تراکم بالای حضور افراد در فصول سرد سال باشد.
کلید واژگان: کلامیدیا پنومونیه, انفارکتوس میوکارد, آنتی بادی IgGBackground And ObjectivesArthrosclerosis is the major cause of cerberovascular disorders and major problems of industrial countries. Mortality from chronic diseases such as arthrosclerosis and mortality from infectious diseases have a reverse, relationship with economic and educational levels of people. For this reason, investigating the relationship of MI with other risk factors such as infections has been of great interest.MethodsThis was a case- control study. 60 patients with MI and 60 matched cases were selected from other wards of Boali Hospital. All of the patients who had been admitted with myocardial infarction diagnosis in the time of study were selected and information about them was recorded in a researcher made questionnaire. Serum sample from patients and control case were sent to determinations of IgG Anti Chlamydia antibodies with enzyme immune assay. Control case were selected from other wards of hospital who matched in age, sex and same test in serum sample was done.ResultsIn this study in each group 48 persons (80%) were male and 12 persons (20%) were female. The range of age group was 35-80. Mean age group was 58.83±12.6 (SD) and mean age of control tools was 59.08±11.59.All of the patients in each group had anti Chlamydia antibodies (IgG) (titer more than 5U/ml). The mean range IgG in both groups were compared through t-test and there was no significant difference between them (p=0.85).ConclusionIn this study all of the cases and controls had anti Chlamydia antibodies. (IgG) high prevalence due to cold climate and high crowd of people in this area may be related to Chlamydia infection.Keywords: Chlamydia Pneumonia, Myocardial Infarction, IgG Antibody -
زمینه و هدفبیماری های عروق کرونری قلب از مهم ترین علل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در کشور ایران است. انفارکتوس میوکارد و آنژین صدری ناپایدار جزو سندرم های بالینی درگیری عروق کرونری قلب هستند. با این تفاوت که مرگ و میر ناشی از انفارکتوس میوکارد بیشتر از آنژین صدری ناپایدار است و مراقبت دقیق تر و بیشتری نیاز دارد. افتراق سریع و تشخیص به موقع بیماران دچار انفارکتوس میوکارد از بیماران دچار آنژین صدری ناپایدار نقش بسیار مهمی در درمان موثر و بهبود پیش آگهی در این بیماران دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع انفارکتوس میوکارد بدون صعود قطعه ST در بیماران بستری با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار انجام شد.روش کاراین مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیماران بستری با تشخیص اولیه U/A (Unstable Angina) در بیمارستان بوعلی اردبیل طی سال های 1381-1380 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه (شامل مشخصات دموگرافیک بیماران، علایم بالینی، تغییرات ECG و آزمایشگاهی) جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد و جهت آنالیز از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده گردید.یافته هامیانگین سنی افراد مورد مطالعه 61 سال و شیوع NSTEMI (Non-ST Elevated Myocardial Infarction) در بیماران با تشخیص اولیه آنژین صدری ناپایدار 23 نفر (22/1%) بود. میانگین سنی بیماران NSTEMI، 60/5 سال و شیوع آن در مردان بیشتر از زنان بود (69/9% درمقابل 30/4%). شایع ترین تغییر ECG دربیماران NSTEMI موج T معکوس و نزول قطعه ST (78/3%) و در بیماران U/A موج T معکوس (60/5%) بود. این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود(p<0/001). 64/7% بیماران NSTEMI و 27/4 % بیماران U/A، درد سینه فوق العاده شدیدی داشتند(p<0/004).نتیجه گیریحدود یک پنجم بیمارانی که با U/A بستری می شوند NSTEMI دارند و تغییرات ECG به صورت نزول ST همراه با موج T منفی در این بیماران شایع تر از بیماران با U/A می باشد و شدت علایم بالینی وعوارض نیز شدیدتر از U/A است.
کلید واژگان: آنژین ناپایدار, انفارکتوس میوکارد بدون صعود قطعه ST, تغییرات EKGBackground and ObjectivesCoronary artery diseases are the leading causes of mortality and morbidity in industrial countries and in Iran. Myocardial infarction and unstable angina are essential clinical syndromes of coronary artery diseases, with the difference that the mortality and morbidity of NonST-elevated myocardial infractions is more than U/A and requires more intensive care. Rapid differentiation and diagnosis of NSTEMI from U/A plays a major role in effective treatment of patients and improvement of their prognosis. This study was designed to determine the incidence of nonST-elevated MI among patients hospitalized with initial diagnosis of U/A.MethodsThis is a descriptive and analytical study performed on patients hospitalized with U/A diagnosis between 2001 and 2002 in Ardabil Buali hospital. The data (including demographic characteristics, patients’ clinical findings, ECG changes, laboratory findings) were collected using a questionnaire and analyzed by SPSS software using descriptive and analytical statistics.Resultsmean patient age was 61 and prevalence of nonST-elevated MI among patients with U/A was 23 patients (22.1%). Mean age of patients with NSTEMI was 60.5 and its prevalence was greater in male (69.9%) than in female (30.4%). The most prevalent ECG change in patients was T wave inversion and ST depression (78.3%) and in U/A patients it was T wave inversion (60.5%). The difference was statistically significant (p<0.001). 64.7% of the NSTEMI patients and 27.4% of the patients with U/A had severe chest pain (p<0.004).ConclusionPrevalence of NSTEMI was about 1/5 of patients hospitalized with diagnosis of U/A and ECG changes among these patients (as T wave inverison and ST depression along with negative T wave) is more prevalent compared to those with U/A. Clinical manifestation and complications were more severe in these patients than U/A group.Keywords: Unstable Angina, NonST elevated MI, ECG Changes -
زمینه و هدف
دیابت شیرین و پرفشاری خون بیش از آنچه به طور تصادفی بنظر برسد، با هم همراهی دارند و اثر سینرژیک این دو بیماری عامل ناتوانی زودرس و مرگ و میر بالای این بیماران می باشد. کنترل فشار خون در بیماران دچار دیابت تاثیر بسزایی در کاهش مرگ و میر قلبی-عروقی این بیماران دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کنترل پرفشاری خون در بیماران دیابتیک مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی - درمانی بوعلی شهر اردبیل انجام گرفته است.
روش کاردر این مطالعه توصیفی- مقطعی 300 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه دیابت بیمارستان بوعلی معاینه شدند و از نظر وضعیت کنترل فشار خون مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هادر این مطالعه محدوده سنی بیماران مورد بررسی 28 تا 80 سال و میانگین سنی آنان 4/11± 7/55 سال بود. شیوع پرفشاری خون در بیماران مورد بررسی 6/61% بود (mmHg 140/90 < BP) که 7/76% از آنان از ابتلای خود به پرفشاری خون آگاه بودند. در بین افراد مبتلا به پرفشاری خون فقط فشار خون 8/8% از آنان به طور مطلوب کنترل شده بود و فشار خون 2/91% آنان تحت کنترل مناسب قرار نداشت(mmHg 130/80< BP). ئ8/21% افراد دچار پرفشاری خون علیرغم اطلاع از ابتلای خویش به پرفشاری خون داروی خاصی مصرف نمی کردند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه بیانگر کنترل نامناسب پرفشاری خون در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و به نظر می رسد با بازنگری در برنامه های بازآموزی پزشکان و تاکید بر کنترل عوامل خطر بخصوص در گروه های پرخطر و آموزش مناسب بیماران دیابتی کنترل پرفشاری خون در این بیماران با کیفیت بهتری صورت پذیرد.
کلید واژگان: دیابت نوع II, پرفشاری خون, کنترل مطلوب, کنترل نامطلوبBackground and ObjectiveHypertension and diabetes mellitus coexist more commonly than predicted by chance and the synergistic effect of these two diseases is the cause of early disability and high rate of mortality in these patients. Controlling the blood pressure has a critical role in decreasing cardiovascular mortality in diabetic hypertensive cases. The goal of this study is to determine the rate of recognition and treatment of hypertension in type II diabetic subjects referring to diabetes clinic of Bou-ali hospital, Ardabil.
MethodsIn this cross-sectional study 300 type II diabetic patients were examined in terms of blood pressure control.
ResultsThe patients who participated in this study ranged between 28 to 80 years of age (mean: 55.5 ± 11.4). About 61.6% of diabetic patients had hypertension (BP>140/ 90 mmHg) 76.7% of these patients were aware of their hypertension. Only 8.8% of these patients with hypertension had a well-controlled blood pressure and the rest of them (91.2%) had a poorly- controlled blood pressure (BP>130/80 mmHg). About 21.8% of hypertensive diabetics although aware of their hypertension were not on any anti- hypertensive agents.
ConclusionsThis study indicates poor control of hypertension in diabetic patients. It seems that reconsidering CME programs for the physicians, emphasizing the control of risk factors especially in high-risk groups and educating the diabetic patients will improve the control of hypertension in these patients.
Keywords: Diabetes Mellitus, Hypertension, Good Control, Poor Control -
زمینه و هدفبا وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باشند و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و مرگ و میر بیمارستانی موثرند دارای اهمیت زیادی هستند.روش کاردر این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از دیماه 1377 تا دیماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روش های آماری تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها4/9% افراد مورد مطالعه بلوکAV و 2/30% بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37% زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% مرگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و مرگ و میر بیمارستانی می باشد(05/0 p<).
نتیجه گیریمیزان کل فراوانی بلوک هایAV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود.
کلید واژگان: سکته قلبی حاد, بلوک دهلیزی بطنی, بلوک شاخه ایBackground and ObjectiveDespite all improvements in diagnosis and treatment, one third of patients with Myocardial infarction lose their life. Different studies have shown that cardiac arrhythmia are the most common cause of death in MI, and cardiac blocks are one of the important groups of these arrhythmia, which are effective in prognosis, duration of hospitalization and hospital mortality of the patients.MethodsIn this study, 630 patients with AMI, who were admitted in CCU of Bou-Ali hospital in Ardabil from January 1998 to January 2001 were studied and the data were callected with the help of questionnaires and secondary data analysis method. The data were analyzed with statistical methods.Results9.4% of cases in this study had AV block and 30.2% had bundle branch block. 40.5% of men and 37.6% of women had at least one kind of block(in AV node or bundle branch), but no significant relation was found between sex and these blocks. Also, 62% of in-hospital mortalities of patients with AMI were in association with blocks (AV or bundle branch) and only 38% of mortalities were without blocks. This showed a meaningful relation between hospital mortality and these kinds of blocks (p <0.05).ConclusionsThe total frequency of AV and bundle branch blocks due to AMI, was 39.6% which is similar to other studies, but what is remarkable in this study, is the higher prevalence of bundle branch blocks due to AMI.Keywords: Acute Myocardial Infarction, AV Block, Bundle Branch Block -
زمینه و هدفامروزه با تغییر سیستم ارایه مراقبت های بهداشتی، بیشتر بیماران مراقبت های حرفه ای و تخصصی لازم را پس از ترخیص از بیمارستان در منزل دریافت میکنند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر پیگیری بر وضعیت سلامت جسمی و روحی بیماران دچار انفارکتوس قلبی بود.روش کاراین پژوهش تجربی بر روی 60 بیمار دچار انفارکتوس قلبی مراجعه کننده به مرکز آموزش درمانی بوعلی اردبیل در سال80-1379 انجام شد. نمونه های مورد بررسی بصورت مبتنی بر هدف انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه 30 نفری شاهد و آزمون قرار گرفتند. سپس برای گروه آزمون برنامه بازدید منزل تدوین گردید ولی برای گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. یک هفته پس از اجرای کامل برنامه بازدید منزل، وضعیت سلامت جسمی و روحی نمونه های مورد بررسی در هر دو گروه توسط چک لیست نهایی و تست اسپیلبرگروبک مورد بررسی و نتایج با آزمون X2 در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.یافته هاآزمونX2 بین ضربان قلب زمان استراحت در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نشان داد (P<0/05) ولی این تفاوت بین فشار خون سیستولیک، دیاستولیک، وزن، اضطراب و افسردگی در دو گروه معنی دار نبود.نتیجه گیریبا توجه به آنکه پیگیری بر وضعیت سلامت جسمی و روحی بیماران موثر است بنابرین پرستاران می توانند با فعال کردن سیستم مراقبت در منزل و برنامه های بازتوانی همراه با حمایت های اجتماعی بعد از انفارکتوس قلبی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران شوند.
کلید واژگان: پیگیری بیمار, انفارکتوس قلبی, وضعیت سلامت جسمی و روحیBackground and ObjectiveToday, with changes in health care systems, most of the patients, receive occupational and special cares at home after being discharged from hospital. The aim of this study was to assess the effects of follow up on physical and emotional status of the patients with recent myocardial Infarction.MethodsThis experimental study was done on 60 patients with acute myocardial infarction, who referred to Boali Hospital during 2000-2001.The patients were chosen randomly and were set in two different groups with 30 subjects in each group. Then, a home care program was designed for case group. but there was no intervention for control group. This home care program was completed and one week later the physical and emotional status of the patients in two groups were analyzed by Spilbergar and Beck tests and finally the results were compared in two groups using X2 test.ResultsThe X2 test showed that there is a significant difference between resting heart rate of two groups with P<0.05 but the difference among systolic and diastolic blood pressure, body weight, anxiety and depression was not statistically significant in two groups.ConclusionsRegarding the effects of follow-up on the physical and emotional status of the patients, nurses can improve the quality of the patienys life through active home - care and rehabilitation programs along with social supports.Keywords: Patients follow, up, Myocardial infarction, Emotional health
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.