به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عزت الله کردمیرزا

  • معصومه کاظمی، مژگان آگاه هریس*، محمد جلالی، عزت الله کردمیرزا
    مقدمه

    هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر درد و آنزیم های قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود.

    روش

    پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود و 60 نفر از بیماران مبتلا به درد قفسه سینه در بیمارستان شهید رجایی کرج انتخاب شدند و در سه گروه آموزش اتوژنیک، آموزش تنش زدایی پیش رونده عضلانی و گروه کنترل قرار گرفتند. آموزش اتوژنیک 12 جلسه 90 دقیقه ای و مداخله تنش زدایی پیش رونده عضلانی نیز شامل 8 جلسه 2 ساعته بود. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های شدت درد مک گیل و فاجعه سازی درد استفاده شد. برای اندازه گیری آنزیم های قلبی از کیت تروپونین و کراتینین فسفوکیناز (CPK-MB) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد تنش زدایی پیش رونده عضلانی در مقایسه با آموزش اتوژنیک بر کاهش درد اثربخشی بیشتری دارد (05/0> p) و بین آموزش اتوژنیک و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر آنزیم های قلبی، تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    با توجه به اثربخشی بیشتر تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر کاهش درد پیشنهاد می شود کارشناسان مربوطه جهت کاهش شدت درد بیماران مبتلا به درد قفسه سینه از تنش زدایی پیش رونده عضلانی استفاده کنند.

    کلید واژگان: آنزیم های قلبی, اتوژنیک, تنش زدایی پیشرونده عضلانی, درد قفسه سینه
    Masoumeh Kazemi, M. Agah Heris *, Mohammad Jalali, Ezatollah Kordmirza
    Objective

    The aim of present study was comparison of the effectiveness of autogenic training and progressive muscle relaxation on pain and cardiac enzymes in women with chest pain.

    Method

    The current research was a pre-test-post-test experiment with a control group and a three-month follow-up. The statistical population included all women with chest pain in Karaj city in 1400. The sampling method was purposeful and 60 patients with chest pain were selected in Shahid Rajaei Karaj Hospital and were placed in three groups: autogenic training, progressive muscle relaxation treatment and control group. Autogenic training consisted of 12 sessions for 90 minutes and progressive muscle relaxation intervention included 8 sessions for 2 hours. To evaluate research variables MC Gill pain intensity and pain catastrophizing were used. Troponin and creatinine phosphokinase kit (CPK-MB) were used to measure cardiac enzymes. Data analysis was done using covariance analysis and post hoc test.

    Findings

    The results showed that progressive muscle relaxation is more effective in reducing pain compared to autogenic training (P<0/05) and there was no significant difference between autogenic training and progressive muscle relaxation on cardiac enzymes (P<0/05).

    Conclusion

    Considering the greater effectiveness of progressive muscle relaxation on pain reduction, it is suggested that relevant experts use progressive muscle relaxation to reduce the pain intensity of patients with chest pain.

    Keywords: Autogenic, Cardiac Enzymes, chest pain, Progressive muscle relaxation
  • عزت الله کردمیرزا*، شیوا شمس زهرایی
    مقدمه

    آموزش مدیریت استرس با تاکید بر سبک های تفکر به عنوان یک مداخله چندوجهی که شامل مولفه های شناختی اجتماعی است، می تواند به عنوان یک مداخله موثر بر استرس مورد توجه قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی این مداخله چندوجی بر سبک تفکر بود.

    روش

    برای این منظور، طرح پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل طراحی و جامعه فعالان بورس اوراق بهادار به عنوان جامعه در معرض استرس انتخاب و پرسنل شرکت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه پژوهش با هماهنگی مدیریت شرکت مزبور و از طریق انتشار فراخوان کتبی، انتخاب و در نهایت 40 نفر از ثبت نام کنندگان در دو گروه (20نفر گروه آزمایش و 20نفر گروه کنترل)، به صورت تصادفی گمارده شدند. برای سنجش سبک های تفکر از پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992)، استفاده شد. افرد گروه آزمایش مطابق پروتکل، تحت 18 جلسه آموزش مدیریت استرس با محوریت سبک تفکر قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج با آزمون آماری کوواریانس تحلیل و نشان داد که آموزش مداخله شناختی اجتماعی مدیریت استرس، بر تمامی مولفه های سبک های تفکر (به جز سبک های تفکر سلطنتی و آنارشیستی) موثر بوده است.

    کلید واژگان: سبک های تفکر, فعالان بورس اوراق بهادار, استرس شغلی, مولفه های شناختی اجتماعی, مدیریت استرس
    Ezatollah Kordmirza *, Shiva Shams Zahraee
    Introduction

    Stress management training with emphasis on thinking styles, as a multifaceted intervention that incorporates social cognitive components, can be considered as an effective stress intervention. The purpose of this study was to determine the effectiveness of the intervention on the thinking style.

    Method

    This study was quasi-experimental with pretest and post-test and control group. To do this, the community of Stock Exchange activists were considered as a population who exposed to stress, and the employees of Stock Exchange Company were selected as study samples. The research sample was selected in coordination with the management of the company and through the publication of a written call, and finally, 40 registered volunteers were randomly assigned in two groups (20 experimental and 20 control). The Sternberg and Wagner’s Thinking Styles Inventory (TSI) (1992) was used to measure thinking styles.According to the protocol, the experimental group were subjected to 18 stress management training sessions focusing on thinking style.

    Results

    The results of covariance analysis showed that stress management training program has been effective on all components of thinking styles (except royal and anarchist thinking styles).

    Keywords: thinking styles, activists stock, Job stress, social cognitive components, stress management
  • نسا جاوید جهرمی*، محمد سعید مردوخی، عزت الله کرد میرزا
    هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خلاقیت پسران ابتدایی شهر شیراز بود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی ابتدایی شهر شیراز بود که با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، 40 دانش آموز انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش یا کنترل تخصیص یافتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی است. برای گروه آزمایش، 8 جلسه ی 60 دقیقه ای هفتگی برنامه ی آموزش مهارت های اجتماعی اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 25-SPSS انجام شد. نتایج MANCOVA و ANCOVA نشان داد که مداخله ی به کاررفته باعث افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر می شود. به طورکلی، می توان گفت که مداخله ی آموزش مهارت های اجتماعی برای کمک به دانش آموزان پسر اثربخش است و توصیه می شود.
    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, خلاقیت, دانش آموز
    Nesa Javid

    The current research aimed to examine the effective1ness of social skills training on creativity in elementary boys. The research design was semi-experimental with control group and multivariate ANCOVA. The statistical population of the research included all elementary school students in Shiraz among whom 40 were recruited using multistage random sampling method and were randomized into either treatment or control group equally. The participants filled out the Abedi's Creativity Questionnaire,. The treatment group was administered 8 weekly sessions of the intervention each lasting 60 mins while the control group received no intervention. The data were analyzed using MANCOVA and ANCOVA and the analyses were performed using SPSS-25 software. The results of MANCOVA and ANCOVA showed that the social skills increased students' creativity. Generally, one can conclude that the social skills is effective for helping students and is recommended.
    Keywords: Social skills training, creativity, boys
  • صداقت در رابطه درمانی / آیا درمانگران مجاز به افشای احساسات خود نسبت به درمانجوی خود هستند؟
    عزت الله کردمیرزا
  • خطای جنسی
    عزت الله کردمیرزا
  • برخی فنون آموزش خانواده با رویکرد مصاحبه انگیزشی
    عزت الله کردمیرزا
  • مهناز مظفری پور، عزت الله کرد میرزا، مستوره صداقت
    سابقه و هدف
    اختلال هویت جنسی یکی از معظلات و مشکلات مهم خانوادگی و اجتماعی است، در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزند ترنس سکشوال یا TS با سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزند عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه این بود که آیا فرزندTS بر سازگاری اجتماعی مادران تاثیر منفی دارد یا خیر.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک مطالعه مورد- شاهدی بود. نمونه ها شامل 80 نفر (40 مادر دارای فرزند TS مراجعه کننده به انستیتو روان پزشکی تهران و 40 مادر دارای فرزند عادی) بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن و پیکل استفاده شد که سازگاری اجتماعی را در هفت حوزه بررسی می کند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران با فرزند TS با سازگاری اجتماعی مادران با فرزند عادی تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0> p). هم چنین بین سازگاری اجتماعی مادران با فرزند TSبا متغیرهای دموگرافیک، سن فرزند، سن مادر، میزان تحصیلات مادر، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان و ترتیب تولد فرزند TS دخالتی وجود نداشت.
    استنتاج: در مجموع مادران دارای فرزند TS نسبت به مادران با فرزند عادی (به جز روابط والدینی) سازگاری اجتماعی کم تری داشتند.
    کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, ترنس سکشوال یا TS, خانواده, مادر
    Mahnaz Mozaffaripour, Ezatollah Kord Mirza, Mastooreh Sedaghat
    Background and
    Purpose
    Gender dysphoria is a disorder that causes problems for families and societies. This research compared the level of social adjustment between mothers of transgender children and mothers of normal children. The purpose of this study was to investigate whether having a transgender child has or has not a negative effect on social adjustment of mothers.
    This research compared the level of social adjustment between mothers of transgender children and mothers of normal children. The purpose of this study was to investigate whether having a transgender child has or has not a negative effect on social adjustment of mothers.
    Materials And Methods
    In a case-control study 80 mothers with transgender teenagers (n= 40) and normal children (n= 40) were randomly selected from those attending Tehran Psychiatry Institute. The Social Adjustment Scale (Weissman & Paykel) was used which investigates social adjustment in seven main areas.
    Results
    The results showed a significant difference between social adjustment in mothers of transgender children and mothers of normal children (P
    Conclusion
    In this study social adjustment of mothers of transgender children was less than that of mothers with normal children.
    Keywords: social adjustment, transgender, family, mother
  • ریحانه فهامی، حمید ملکی، محمدرضا سرمدی، عزت الله کردمیرزا
    به دلیل توسعه فناوری های نوین دانش و ارتباطات تحولی شگرف در نظام آموزش از راه دور ایجاد شده است و مولفه های مدیریت دانش می تواند بر ارتقاء بهره وری سیستم دانشگاه پیام نور اثر داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین برازش مولفه های مدیریت دانش در ارتقا بهره وری آموزش از دور دانشگاه پیام نور (مطالعه موردی: استان اصفهان، ایلام و البرز) انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان دانشگاه پیام نور در استان های ایلام، اصفهان و البرز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 755 نفر تعداد انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه های مدیریت دانش نوناکا و تاکوچیبرای، پرسش نامه بهره وری سازمان جاهد، پرسش نامه فرهنگ سازمانی رابینز و پرسش نامه سنجش فناوری داده ها و مدیریت در سازمان بود. داده ها با نرم افزاری SPSS نسخه 19 و بسته نرم افزاری LISREL با روش معادله های ساختاری و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مولفه های مدیریت دانش با عوامل فنی و عوامل مدیریتی رابطه دارد، مولفه فرهنگ سازمانی با بهره وری سازمانی رابطه دارد و عوامل فنی و عوامل مدیریتی با بهره وری سازمانی رابطه دارد. داده های این پژوهش با ساختار عاملی و زیربنای نظری پژوهش برازشی مناسب دارد و این بیانگر همسو بودن پرسش ها با سازه های نظری است.
    کلید واژگان: مدیریت دانش, بهره وری, فرهنگ سازمانی, عوامل فنی و مدیریتی, آموزش از دور
    Reyhane Fahami, Hamid Maleki, Mohammad Reza Sarmadi, Ezat Alah Kordmirza
    Due to recent significant technology development and communication knowledge that provides fundamental changes in distance education¡ management of knowledge components can have positive impacts on Payame Noor university education system. This study aimed at addressing and determining the fitness of knowledge management components in promoting the productivity of distance education (a case study in: Esfahan¡ Ilam and Alborz provinces). The research method was descriptive correlational. The sample consisted of all the employees of Payame Noor University in Esfahan¡ Ilam and Alborz provinces who were randomly selected consisting of 755 employees. The instruments used in the current study were questionnaires of Nonaka and Takeuchi management¡ Jahed organization efficiency¡ Robins'' organizational culture¡ information technology and management. The data were processed and analyzed by using SPSS software LISREL number 72/8. The obtained results revealed that there is a relationship between knowledge management component and practical and technical management. Meanwhile¡ there is a relationship between cultural components. Also¡ there is a relationship between technical and practical management and cultural organization. The data in this study are in correlation with theoretical background and this shows that the stated questions are in line with theoretical bases.
    Keywords: Efficiency, Knowledge Management, Cultural Organization, Technical Management Factors, Distance Education
  • آیا عشق قبلی واقعا فراموش نمی شود؟
    عزت الله کرد میرزا
  • احساس بی پناهی می کنم
    عزت الله کرد میرزا
  • عیسی جعفری*، حمید کمرزرین، عزت الله کردمیرزا، ولی سیفی زاده
    زمینه و هدف
    شناسایی عوامل مرتبط با رضایت شغلی پرستاران به علت استرس زا بودن شغل این افراد دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله با استرس در پیش بینی رضایت شغلی پرستاران می باشد.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی- تحلیلی که جامعه آماری آن را کلیه پرستاران (42 نفر مرد و 53 نفر زن) بیمارستان های امام خمینی و ارس شهرستان پارس آباد در سال 1392 تشکیل می دادند. تعداد 93 پرستار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بهزیستی معنوی، راهبردهای مقابله با استرس و رضایت شغلی استفاده شد و نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله با استرس در پیش بینی رضایت شغلی پرستاران بررسی و روابط بین متغیرها تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله با استرس با رضایت شغلی رابطه دارند (0/01>P). به طوری که متغیر بهزیستی معنوی (0/30=β) و راهبردهای مقابله با استرس (0/23=β) قادر به پیش بینی رضایت شغلی پرستاران می باشند.
    نتیجه گیری
    رضایت شغلی پرستاران توسط متغیرهای بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله با استرس قابل پیش بینی است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت بالا بردن میزان رضایت شغلی پرستاران، نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله با استرس را مورد توجه قرار دهند.
    کلید واژگان: بهزیستی معنوی, راهبردهای مقابله با استرس, رضایت شغلی, پرستاران
    Esa Jafary*, Hamid Kamarzarin, Ezattolah Kordmirza, Vali Sefizadeh
    Background And Aims
    To identify factors associated with nurses’ job satisfaction due to the stress of their job is important. This study aimed to examine the role of spiritual well-being and coping strategies in predicting job satisfaction of nurses.
    Methods
    In this analytic descriptive study, population of all nurses was 42 males and 53 females in Imam Khomeini and Aras Hospital in Parsabad city, 2013. 93 nurses were selected by convenience sampling. Data were collected using the questionnaires spiritual well-being, coping strategies and job satisfaction and the role of spiritual well-being and coping strategies in predicting job satisfaction of nurses and relationship between variables were determined.
    Results
    The results showed that spiritual well-being and coping strategies are related to job satisfaction (P<0.01). Moreover, the spiritual well-being (β=0.30) and variable coping strategies with stress (β=0.23) is able to predict job satisfaction of nurses.
    Conclusion
    Nurse's job satisfaction is predictable by the spiritual well-being and coping strategies with stress. Therefore, it is suggested that psychologists and counselors consider the role of spiritual well-being and coping strategies to promote the level of nurses’ job satisfaction.
    Keywords: Spiritual well, being, Coping with stress, Job satisfaction, Nurses
  • مرجان شفیعی، حسین سلیمی، عزت الله کردمیرزا
    هدف
    پژوهش حاضر به منظور مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده و آزمون ترسیم خانه-درخت-آدم در کودکان دارای والدین معتاد و غیرمعتاد انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسه ای بود. در این پژوهش 50 کودک از والدین معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد تهران با 50 کودک از والدین غیرمعتاد که هر دو گروه با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند و توسط آزمون ترسیم خانواده و ترسیم خانه-درخت-آدم، مورد سنجش قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که شاخص های ترسیمی در نقاشی های خانه-درخت-آدم و ترسیم خانواده کودکان دارای والدین معتاد در مقایسه با گروه غیرمعتاد، بیشتر است و نمرات بالاتری را در میزان شاخص های ترسیمی از جمله افسردگی و نشانه های اضطراب وضعف عزت نفس و همچنین ناارزنده سازی به دست آورده اند.
    نتیجه گیری
    می توان بیان کرد که مصرف مواد در والدین، مشکلات جسمی، عاطفی و رفتاری در کودکان را تشدید و تسریع می کند.
    کلید واژگان: شاخص های بالینی, والدین معتاد, نقاشی خانواده, نقاشی خانه, درخت, آدم
    Shafieim., Salimih., Kordmirza, E.
    Objective
    This study is aimed at comparing results of the draw-a-family test and the house-tree-person test in the children with addicted and non-addicted parents.
    Method
    This is a scientific-comparative study in which 50 children with addicted parents attending Tehran rehab centers and 50 children with non-addicted parents who were selected using the random cluster sampling method were measured by means of the draw-a-family test and the house-tree-person test.
    Findings
    Results suggest that drawing indices in the are more in the house-tree-Person paintings and family drawings of the children with addicted parents in comparison to the non-addicted group, scoring higher in terms of the number of drawing indices such as depression and anxiety symptoms, weak self-esteem, and valuelessness.
    Conclusion
    It can be said that the parent's drug abuse intensifies and expedites children's physical, affective and behavioral problems.
    Keywords: drawing indicators, children with addicted parents, draw, a, family test, house, tree, person test
  • امید و تدبیر همیشه راهگشاست
    عزت الله کردمیرزا
  • عوامل موثر بر طلاق های دوران عقد
    عزت الله کردمیرزا
  • فرهاد اصغری، عزت الله کردمیرزا، لیلا احمدی
    هدف
    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین نگرش مذهبی، منبع کنترل و گرایش به سوءمصرف مواد بوده است.
    روش
    روش این پژوهش همبستگی است و برای انجام تحقیق340 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان از طریق جدول مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های گرایش مذهبی آلپورت، منبع کنترل راتر و آمادگی اعتیاد زرگر استفاده شد.
    یافته ها
    بین نگرش مذهبی، منبع کنترل و گرایش به سوءمصرف مواد رابطه معناداری به دست آمد، به طوری که توانستند به عنوان پیش بینی کننده های معنادار وارد معادله رگرسیون شوند. همچنین، رابطه معناداری بین نوع نگرش مذهبی و منبع کنترل به دست آمد. در مجموع، نتایج حکایت از آن داشت که افراد دارای نگرش مذهبی درونی بیشتر منبع کنترل درونی و گرایش کمتر به سوءمصرف مواد دارند وکسانی که گرایش مذهبی بیرونی دارند، منبع کنترل بیرونی و گرایش بیشتر به سوءمصرف مواد دارند.
    نتیجه گیری
    منبع کنترل و جهت گیری مذهبی نقش مهمی در گرایش به سوءمصرف مواد دارند.
    کلید واژگان: گرایش به سوء مصرف مواد, منبع کنترل, نگرش مذهبی
    Asgharif., Kurdmirza, N. E., Ahmadi, L
    Aim
    The purpose of this study was the study of relationship between religious attitudes, locus of control and tendency to substance abuse among students of Guilan University.
    Method
    The research design was correlational design. For this purpose, 340 university students of Guilan University selected through Morgan table by cluster randome sampling. Allport religious orientation, Ratter locus of control and addiction potential scale administered among selected sample.
    Results
    The results showed significant relationship between religious attitude, locus of control and tendency to substance abuse. That is religious attitude, locus of control entered in regression model as significant predictors. Also there was significant relationship between religious attitude, and locus of control. Altogheder, results showed that people with internal religious attitude have internal locus of control and lower tendency to substance abuse. Also, people with external religious attitude have external locus of control and higher tendency to substance abuse.
    Conclusion
    According to the results, we can conclude that religious attitude and locus of control play important role on tendency to substance abuse.
    Keywords: Tendency to Substance Abuse, Locus of Control, Religious Attitude
  • الگوی زندگی تغییر کرده است
    عزت الله کردمیرزا
  • بهبود رانندگی با بهبود سطح زندگی
    عزت الله کردمیرزا
  • آیا اعتیاد درمان پذیر است؟
    عزت الله کردمیرزا
  • آزادی و استقلال معلول حفظ شود
    عزت الله کردمیرزا
  • هیچ وقت برای تغییر دیر نیست
    عزت الله کردمیرزا
  • سه بعد از آسیب های مردان بعد از طلاق
    عزت الله کردمیرزا
  • از روی عادت عاشق می شوید
    عزت الله کردمیرزا
  • آمیزه ای از عشق و عقل / شناخت بهتر در دوران نامزدی
    عزت الله کردمیرزا
  • مدیریت مدرسه و سنجش برای یادگیری
    عزت الله کردمیرزا
  • عزت الله کردمیرزا، حسین آزاد، حسین اسکندری
    تحقیقات اخیر با استناد به مطالعات جامع و الگول نشان داده است که در کنار افراد وابسته به یکی از انواع مواد مخدر، تعداد قابل توجهی از افراد را می توان یافت که از نظر شخصیتی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند.
    پژوهش حاضر نیز با امعان نظر به این تحقیقات و با هدف آماده سازی و بررسی ارزش تشخیصی سه خرده مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS)، استعداد اعتیاد (APS) و می بارگی مک اندرو(MAC.R) ازفرم بلند آزمون چند وجهی شخصیتی مینه سوتا (MMPI-2) در مورد سوء مصرف مواد طراحی شده است که پس از مطالعه مقدماتی (Pilot Study) به صورت مشترک و در قالب یک فرم 90 سوالی تنظیم و بر روی 108 معتاد داوطلب درمان و همچنین 500 دانشجو که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده از چهار گروه آموزشی پزشکی، هنر، فنی و مهندسی و علوم انسانی در سطح دانشگاه های تهران انتخاب شده بودند، اجرا و پاسخ به سوال زیر مورد بررسی قرار گرفت:1. آیا بین مصرف مواد و نمره حاصل در مقیاس سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
    2. آیا بین جنسیت و نمره حاصل از مقیاس آمادگی سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
    3. آیا بین نمرات گروه های آموزشی (هنر، فنی و مهندسی، پزشکی و انسانی) در مقیاس آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد؟
    بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، مقیاس مورد سنجش، توانایی تفکیک معتادان را از سایر اقشار جامعه، تعیین موارد سوء مصرف مواد و تفکیک گروه های پر خطر را دارد و نیز محاسبه آلفای کرونباخ نشان می دهد که مقیاس هایAAS MAC.R، و APS به ترتیب حائز بیشترین توان هستند.
    همچنین نتایج حاصل از تحلیل عوامل به روش تاییدی، سه عامل را مشخص کرد که به ترتیب، عامل A (Addiction)، N (Neurosis) و E (Emotional) نامگذاری شدند.
    کلید واژگان: هنجاریابی, MMPI - 2, عوامل خطرساز اعتیاد, استعداد اعتیاد, اعتراف به مصرف مواد, تحلیل عامل
    Ezzatollah Kordmirza, Dr. Hossein Azad, Dr. Hossein Eskandari
    Recent research on the basis of documented and comprehensive studies have indicated that besides individuals who are dependent on a certain type of drug, one can find considerable number of other individuals who are exposed to drug addiction from the viewpoint of their personality. The article with regard to these researches and in order to look into the diagnostic value of three sub-scales of addiction acknowledgement (AAS), Addiction Potential (APS) and Mac Andrew Alcoholism Scale-Revised (MAC.R) has been designed on the basis of Minnesota Multi-phasic Personality Inventory. After conducting a joint pilot study, a form is prepared comprising 90 questions and was implemented by involving 108 addicts who voluntarily sought treatment as well as 500 students who went through random sample-taking from the four educational groups of medicine, arts, engineering and humanities at Tehran universities. The answers to the following questions were analyzed:1-Is there a relationship between drug consumption and the result of the drug abuse scale?2-Is there a relationship between gender and the result of drug abuse potential scale?3-Is there a relationship between the results of educational groups as far as the addiction potential scale is concerned?
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر عزت الله کردمیرزا نیکوزاده
    دکتر عزت الله کردمیرزا نیکوزاده
    (1388) دکتری روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبائی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال