به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عطرین ابراهیمی

  • اسدالله حجازی*، عطرین ابراهیمی
    میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهم ترین شهرهای غرب کشور محسوب می شود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژیومورفولوژیکی منطقه، توسعه نواحی سکونتگاهی این شهر با محدودیت هایی مواجه است و به همین دلیل در ادامه روند توسعه این شهر، بسیاری از سکونتگاها در مناطقی استقرار می یابند که از نظر ژیومورفولوژی جزء مناطق مخاطره آفرین هستند. با توجه به موارد مذکور در این تحقیق به ارزیابی روند توسعه شهری بانه از سال 1990 تا 2020 پرداخته شده است و هدف از تحقیق حاضر این است تا روند توسعه شهری بانه در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 ارزیابی و سپس بر مبنای آن، میزان توسعه شهر بانه را تا سال 2030 پیش بینی کرد. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 و همچنین لایه های اطلاعاتی از جمله DEM 30 متر و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزار ARC GIS و IDRISI استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای کاربری اراضی محدوده مطالعاتی در طی سال های 1990 تا 2020 تهیه شده است و سپس بر مبنای این نقشه ها با مدل LCM میزان توسعه نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 وسعت نواحی سکونتگاهی از 9 کیلومترمربع به 20 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین نتایج حاصل از پیش بینی میزان توسعه نواحی سکونتگاهی نیز بیانگر این است که وسعت نواحی سکونتگاهی محدود مطالعاتی تا سال 2030 به حدود 4/27 کیلومترمربع خواهد رسید.
    کلید واژگان: بانه, توسعه سکونتگاه, ژئومورفولوژی, LCM
    Asadollah Hejazi *, Atrin Ebrahimi
    The growth rate of urban population varies in different regions, and the role and position of cities in this area is very influential. Baneh is now considered one of the most important cities in the west of the country, which is very much considered, and due to its commercial location, the urban population and the expansion of its urban settlements are in a steady rising trend. Due to the geomorphologic situation of the area, the development of the settlement areas of this city is confronted, and as a result of the development of this city, many settlements are located in areas that are geomorphologically part of the hazardous areas. Considering the above mentioned cases in this research, the Baneh urban development process from 1992 to 2017 has been evaluated and the aim of this research is to evaluate the Baneh urban development process during the period 1992 to 2017, and then on the basis of it, the development rate the city of Baneh will be projected until 2030. The research data included Landsat satellite imagery of 1992, 2001, 2011, and 2017, as well as information layers including DEM 30m. Data analysis was performed using two ARC GIS and IDRISI software. In this research, using satellite imagery of land use, a study area was developed from 1992 to 2017, and based on these maps, the LCM model predicts the development of residential areas by 2030. The results of the present study indicate that during the period 1992 to 2017 the size of the residential areas increased from 9 km2 to 20 km2, as well as the results of the prediction of the development of residential areas also indicate that the size of the restricted settlement areas until 2030 It will reach about 27.7 square kilometers.
    Keywords: Baneh, Development of Settlement, Geomorphology, LCM
  • مهدی صفری نامیوندی*، حمید گنجائیان، عطرین ابراهیمی، سید علی عبادی نژاد
    هدف

     از جمله مخاطرات شایع در مناطق خشک و نیمه خشک، مخاطره بیابان زایی است. موقعیت هیدرواقلیمی ایران سبب شده است تا بخش های زیادی از آن در معرض این مخاطره باشد. استان سمنان از جمله مناطقی است که در طی سال های اخیر با گسترش بیابا ن زایی مواجه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش، ارزیابی پتانسیل مخاطره بیابان زایی در مناطق شمالی استان سمنان است.

    روش و داده: 

    در این تحقیق از اطلاعات آماری مربوط به جمعیت و اقلیم استان سمنان، اطلاعات کتابخانه ای و همچنین مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای مورد استفاده، نرم افزار SPSS و ArcGIS بوده است که به ترتیب برای انجام محاسبات و تهیه نقشه های نهایی مورد استفاده قرار گرفته شده اند. روش مورد استفاده در این تحقیق مدل DVI بوده است.

    یافته ها

    نتایج حاصله از این تحقیق نشان داده است که 16/8 درصد از مساحت منطقه که عمدتا شامل مناطق غربی و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه است، در طبقه پتانسیل آسیب پذیری خیلی زیاد در برابر مخاطره بیابان زایی قرار دارند. همچنین حدود 60 درصد از منطقه نیز در طبقه با پتانسیل آسیب پذیری زیاد قرار دارند که این مسیله بیانگر پتانسیل بالای منطقه از نظر مخاطره بیابان زایی است. همچنین طبقات با پتانسیل آسیب پذیری متوسط و کم در مجموع 23/2 درصد از منطقه را دربرگرفته اند که عمدتا شامل بخش های شمالی شهرستان مهدی شهر و شاهرود است که به دلیل وضعیت اقلیمی مناسب و نوع خاک، کم تر در معرض مخاطره بیابان زایی هستند.

    نتیجه گیری

    مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که بخش های زیادی از مناطق شمالی استان سمنان پتانسیل بالایی از نظر بیابان زایی دارند، بنابراین لازم است تا جهت جلوگیری از گسترش این مخاطره، برنامه های لازم جهت کنترل تخریب مراتع و تغییرات کاربری اراضی ارایه داد.

    نوآوری، کاربرد نتایج

    در این تحقیق بر خلاف تحقیقات پیشین، علاوه بر پارامترهای طبیعی، پارامترهای انسانی نیز در نظر گرفته شده است. همچنین از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی های مختلف عمرانی و زیست محیطی بهره گرفت.

    کلید واژگان: مخاطره, بیابان زایی, مدل DVI, استان سمنان
    Mehdi Safari Namivandi *, Hamid Ganjaeian, Atrin Ebrahimi, Saiedali Ebadinezhad
    Aim

     Among the common risks in arid and semi-arid regions is the risk of desertification. Iran's hydroclimatic situation has caused many parts of it to be exposed to this danger. Semnan province is one of the regions that has faced the expansion of desertification in recent years. Considering the importance of the subject, this study aims to evaluate the potential of desertification risk in the northern regions of Semnan province.

    Material & Method

     The statistical information related to the population and climate of Semnan province, library information, and the 30-meter high SRTM digital model have been used as the most important research data. The most important software used were SPSS and ArcGIS, which were used to perform calculations and prepare final maps. The method used in this research was the DVI model.

    Finding

     The results of this research have shown that 16.8% of the region's area, which mainly includes the western and southeastern regions of the studied region, is in the category of very high vulnerability potential against the risk of desertification. Also, about 60% of the region is in the class with high vulnerability potential, which indicates the region's high potential from the risk of desertification. The classes with medium and low vulnerability potential cover a total of 23.2% of the region.

    Conclusion

     The findings show that many parts of the northern regions of Semnan province have a high potential in terms of desertification. Therefore, in order to prevent the spread of this danger, it is necessary to have the necessary programs to control the destruction of pastures and changes in land use.

    Innovation: 

    In this research, human parameters are considered. Also, the results of this research can be used in various civil and environmental planning.

    Keywords: hazard, Desertification, DVI model, semi arid, Semnan province
  • حمید گنجائیان، معصومه اسدی*، فاطمه منبری، عطرین ابراهیمی
    مخاطره فرونشست در طی سال های اخیر، شهرهای زیادی ازجمله شهرهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران را با چالش جدی مواجه کرده است. شهر همدان ازجمله شهرهایی است که در معرض این مخاطره قرار دارد و به همین دلیل در این پژوهش به ارزیابی میزان فرونشست در محدوده این شهر پرداخته شده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل تصاویر راداری سنتینل 1، تصاویر ماهواره لندست، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM و اطلاعات مربوط به منابع آب زیرزمینی بوده است. ابزارهای مهم نیز تحقیق شامل ArcGIS، GMT و ENVI بوده است. این تحقیق به طورکلی در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، نقشه های کاربری اراضی منطقه مربوط به سال های 1991 و 2020، تهیه و تحلیل شده است. در مرحله دوم وضعیت افت منابع آب زیرزمینی در محدوده مطالعاتی بررسی شده است و در مرحله سوم نیز با استفاده از تصاویر راداری و روش سری زمانی SBAS، میزان فرونشست منطقه در طی دوره زمانی سه ساله (2017 تا 2020) محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، محدوده شهری و حاشیه شهری همدان سالانه با حدود 1 متر افت منابع آب و 7/. کیلومترمربع توسعه فیزیکی مواجه شده است. همچنین میزان فرونشست این محدوده در طی دوره زمانی سه ساله، بین 6 تا 98 میلی متر بوده است که مطابق نقشه نهایی تهیه شده، مناطق غربی شهر همدان بین 60 تا 98 میلی متر، مناطق مرکزی بین 30 تا 60 میلی متر و بخش زیادی از مناطق شرقی آن بین 6 تا 30 میلی متر فرونشست داشته است. با توجه به اینکه بیش ترین میزان توسعه فیزیکی شهر همدان در طی سال های اخیر، در مناطق غربی و حاشیه ای این شهر بوده است؛ می توان گفت که توسعه فیزیکی شهر همدان به موازات افت منابع آب زیرزمینی، عامل اصلی این فرونشست بوده است.
    کلید واژگان: فرونشست, سنتینل 1, SBAS, همدان
    Hamid Ganjaeian, Maesomeh Asadi *, Fatemeh Menbari, Atrin Ebrahimi
    The risk of subsidence in recent years has posed serious challenges to many cities, including cities in arid and semi-arid regions of Iran. Hamedan is one of the cities that are exposed to this risk and for this reason, this study evaluated the subsidence in the city. The data included Sentinel 1 radar images, Landsat satellite images, 30 m SRTM digital model and groundwater data. Tools also included ArcGIS, GMT, and ENVI. In the first stage, land use maps of the region for the period 1991-2020 were prepared and analyzed. In the second stage, the situation of groundwater depletion in the study area was explored, and in the third stage, using radar images and SBAS time series method, the amount of subsidence in the area over a three-year period (2017 to 2020) was calculated. The results showed that the urban area and suburbs of Hamedan annually experience one meter drop in water resources and 0.7 Square kilometers of physical development. Moreover, the subsidence rate of this area during the three-year period was between 6 to 98 mm. According to the final map, the rate in western areas of Hamadan was between 60 to 98 mm, in central areas was between 30 to 60 mm, and in a big part the city subsidence is 6 to 30 mm from its eastern regions. Considering that the highest rate of physical development of Hamedan city in recent years has been in the western suburbs of the city, it can be said that the physical development along with the decline of groundwater resources are the main factors of subsidence in this city.
    Keywords: subsidence, SENTINEL 1, SBAS, Hamedan
  • عطرین ابراهیمی، داود مختاری*، شهرام روستایی

    ژیوتوریسم یکی از ارکان گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق دارد. یکی از مناطق دارای ظرفیت زیاد برای اهداف توسعه ژیوتوریسم، مناطق کارستیک است. شهرستان کامیاران به دلیل قرار گرفتن در منطقه کارستیک، ظرفیت ژیوتوریسمی زیادی دارد. به همین دلیل در این پژوهش، وضعیت ژیوتوریسمی شهرستان کامیاران بررسی و همچنین الگوهای بهینه ژیوتوریسمی در این شهرستان ارایه شده است. در این پژوهش، به منظور دستیابی به اهداف مدنظر از اطلاعات کتابخانه ای، مصاحبه، بازدیدهای میدانی، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، نقشه های زمین شناسی 1:100000 و نقشه های توپوگرافی 1:50000 به مثابه داده های پژوهش استفاده شده است. نرم افزارهای ArcGIS و SPSS ابزارهای پژوهش محسوب می شوند. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول، ژیوسایت ها شناسایی و با استفاده از مدل کوبالیکوا ارزیابی شدند. در مرحله دوم، با استفاده از مدل های منطق فازی و ANP، مناطق مستعد توسعه ژیوتوریسم شناسایی شدند. در مرحله سوم، برمبنای نتایج به دست آمده از مراحل پیشین و همچنین موقعیت ژیوسایت ها، مسیرهای بهینه بازدید از ژیوسایت ها تعریف شدند. نتایج پژوهش حاکی است که ازنظر روش کوبالیکوا، ژیوسایت های مناطق غربی شهرستان کامیاران، ازجمله دره پالنگان با 25/10 امتیاز، بیشترین امتیاز را دارند و همچنین بخش زیادی از این مناطق در پهنه های بسیار مناسب برای اهداف توسعه ژیوتوریسم واقع شده است. علاوه بر این، از بین الگوهای ارایه شده برای بازدید ژیوسایت ها، الگوی ششم که از کامیاران شروع و به دره پالنگان ختم می شود، به دلیل اینکه بخش زیادی از ژیوسایت های مستعد منطقه را دربرمی گیرد، بیشترین ارزش را دارد.

    کلید واژگان: ژئوتوریسم, کوبالیکوا, مسیرهای ژئوتوریسمی, شهرستان کامیاران
    Atrin Ebrahimi, Davood Mokhtari *, Shahram Roostaei
    Introduction

    The term geosite is a new concept in tourism land and is very important in understanding the geological history and historical geological evolution of a region. Geosites are landforms that have gained special value over time due to human awareness, thus creating the necessary context for the development of tourism activities and special infrastructure in an area. Geosites may exist individually or in broader perspectives. They may be altered, damaged, or even destroyed by the effects of human activities. Different regions have different potentials in terms of geosite diversity and consequently the development of geotourism depends on geological, geomorphological, and hydro-climatic factors. One of the areas that has high potential in the development of the geotourism and tourism industry is the karst areas. Kamyaran city in Kurdistan province is one of the areas located in karst formations. Kamyaran city, despite having developed karst areas, types of landscapes, rivers, and springs, has a high potential for the development of the geotourism industry and geostourism. Despite the natural conditions in the region, it seems that more attention has been paid mainly to cultural issues. Due to the importance of the issue, in this study, the geotourism situation of Kamyaran city is studied and optimal geotourism models in this city have been presented.

    Materials and Methods

    In this research, in order to achieve the desired goals, library information, interviews, field visits, the digital model height of 30 meters, geological maps 1: 100000 and topographic maps 1: 50000 have been used. ArcGIS and SPSS software are the research tools. Also in this research, the Kubalikova model has been used to evaluate geosites and fuzzy logic and ANP models have been used to identify areas prone to geotourism development. This research has been done in three stages. In the first stage, using field visits, interviews, and library studies, the geosites of the region were identified and evaluated using the Kubalikova method. In the second stage, 9 parameters (the distance from the river, landscape, urban areas, communication lines, cultural sites, distance geosites, altitude, slope as well as vulnerability potential) and fusion logic integrated model and AHP were used to identify areas prone to geotourism development in Kamyaran city. In the third stage, based on the results obtained from the previous stages and the location of geosites, appropriate models for visiting geosites were presented.

    Discussion of Results and Conclusions

    The results of the evaluation of geosites based on the Kubalikova model indicate that among the geosites of the region, Palangan valley has the highest score with a total of 10.25 points, followed by Gavoshan dam, and Tangivar River with 10 and 75 points, respectively. The results also indicate that the geosites of the western regions of Kamyaran city had the highest score in terms of the Kubalikova method. In this study, after evaluating geosites, areas prone to geotourism development have been identified. Based on the results, the southern and western parts of Kamyaran city due to the distribution of potential geosites, the presence of permanent rivers, proximity to cultural sites, and proximity to communication lines had a great potential for geotourism development goals. According to the results, Palangan and Tangivar River geosites have the highest potential for geotourism development goals because they have a high score in terms of evaluation methods and are also in classes prone to geotourism development. Also, in this study, based on the location of geosites in the study area, 6 patterns were presented for visiting and planning for geotourism development goals. The results of evaluating the scores of geosites obtained in different models indicate that the total averages percentage of scores of the visited geosites were 26.25, 33.75, 30.75, 23.25, 13, and 71.75 in the second, third, fourth, fifth, and sixth patterns, respectively.

    Keywords: Geotourism, Kubalikova, Geotourism routes, Kamyaran city
  • عطرین ابراهیمی، داود مختاری*، شهرام روستایی

    یکی از مناطقی که پتانسیل بالایی در زمینه توسعه ژیوتوریسم و صنعت گردشگری دارد، مناطق کارستیک است. شهرستان کامیاران یکی از مناطقی است که در سازندهای کارستیک قرار گرفته است و همین عامل سبب شده تا این شهرستان دارای انواع مناظر کارستیک باشد. با توجه به موارد مذکور، در این تحقیق به تحلیل عوامل موثر در توسعه لندفرم های کارستیک و همچنین تاثیر نقش لندفرم های کارستیک در توسعه ژیوتوریسم شهرستان کامیاران پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی و تحلیلی می باشد. داده های تحقیق شامل نقشه های زمین شناسی 1:100000، نقشه های توپوگرافی 1:250000، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر و همچنین اطلاعات کتابخانه ای و اطلاعات حاصله از بازدیدهای میدانی می باشد. این تحقیق از دو مرحله انجام شده است که در مرحله اول با استفاده از روش کوبالیکوا و بومی به شناسایی و ارزیابی ژیوسایت ها پرداخته شده و در مرحله دوم نیز با استفاده از مدل تلفیقی منطق فازی و ANP مناطق کارستیک توسعه یافته شناسایی شده است. نتایج حاصله از ارزیابی ژیوسایت ها بیانگر این است که مناطق غربی و جنوب غربی شهرستان کامیاران دارای بیش ترین تعداد ژیوسایت ها هستند و ژیوسایت های این مناطق از جمله دره پالنگان دارای بالاترین امتیاز هستند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، بخش زیادی از شهرستان کامیاران، خصوصا مناطق غرب و جنوب غربی این شهرستان را مناطق کارستیک توسعه یافته دربرگرفته است. با توجه به موارد مذکور، یکی از دلایل توان توریستی بالای شهرستان کامیاران، وجود منابع کارستیک توسعه یافته است.

    کلید واژگان: ژئوتوریسم, توانمندی های ژئوتوریسمی, منابع کارستیک, توسعه کارست, شهرستان کامیاران
    Atrin Ebrahimi, Davoud Mokhtari *, Shahram Roostaei
    Introduction

    One of the areas that has high potential in the development of geotourism and tourism industry is the karst areas. Iran covers about 11% of the country's karst areas, most of which are located in the Zagros belt.. Kamyaran city in Kurdistan province is one of the areas located in karst formations and due to the geographical location and the existence of appropriate parameters such as rainfall, lime purity, the presence of seams and cracks, etc., has caused most of the karst areas of this area to be developed and this factor has caused in this city We see a variety of karst landscapes such as caves, valleys, rivers and abundant springs and waterfalls, and also on a smaller scale types of lapis that play a role in the diversity of landscapes in the region. The diversity of karst landscapes in the region has caused this city to be very popular with tourists in recent years, so the karstic nature of the region has been the main factor in attracting tourists in recent years, but despite the karst factors as Has been the main factor in the development of tourism in the region, However, no comprehensive research has been done on the geomorphological resources of tourism and their vulnerability, so in this study, the effective factors in the development of karst landforms and also the impact of the role of karst landforms in the development of geotourism in Kamyaran city have been studied.

    Materials and methods

    This research is based on descriptive and analytical methods. Research data include geological maps 1: 100000, topographic maps 1: 250,000, digital model of 30 m height, as well as library information and information from field visits. In this research, ArcGIS and SPSS have also been used as research tools. This research has been done in two stages. In the first stage, potential library geosites have been identified using library studies and field visits. After identifying the geosites, they were evaluated using the Kubalikova method and the local method, which was prepared based on different methods. In the second stage, in order to identify the karst areas developed, 9 parameters including slope, slope direction, altitude, distance from the river, precipitation, temperature, distance from the river, distance from the fault, lithology and land use have been used. After preparing the information layers, in order to do the final zoning, the prepared layers are fuzzy. After preparing the information layers and fuzzy them, the information layers have been weighed using the opinions of relevant experts and the network analysis model (ANP). After weighting the information layers, the obtained weight is applied on the layers and finally the information layers are combined using a fuzzy gamma operator, thus preparing the final map of the developed karst areas.

    Discussion and results

    The results of the evaluation of geosites indicate that according to the Kubalikova method, among the geosites of the region, Palangan valley has the highest score with a total of 10.25 points, followed by the geosites of Gavoshan dam and Tangivar river. With 10 and 8.75 points, respectively, have the highest score. According to the local method, Palangan Valley geosite has the highest score with a total of 28 points, followed by Tangivar River and Amirabad Plain with 26 and 25 points, respectively. Also, based on the results of combining the two methods of Kubalikova and native, the Palangan valley geosite with an average of 74.4%, has the highest score, so it is the most valuable geosite in Kamyaran. After this geosite, the geosites of Tangivar River, Gavoshan dam, Morvarid neck and Vian valley have the highest score with an average of 66.2, 66, 62.7 and 61.4 points, respectively. The results of identifying areas prone to karst development also indicate that the western parts of Kamyaran city, corresponding to the Shaho slopes, have a high potential for the development of karst processes.

    Conclusion

    The results of the research indicate that a large part of Kamyaran city is covered by developed karst areas, which has caused this city to have a high geotourism potential. In fact, under the influence of hydro-climatic conditions, geology and geomorphology, many parts of the city, including its western and southwestern regions, are prone to the development of karstic processes. Influenced by karstic processes, Kamyaran city has various forms of geotourism including springs, karstic valleys, rivers and also various landscapes resulting from dissolution that the distribution of these geosites is directly related to the development of karstic areas. In fact, a large part of the geosites of Kamyaran city are located in developed karst areas. Developed karst areas, along with their high geotourism potential, are exposed to vulnerabilities due to pollution and degradation, which should be considered in the geotourism development goals of the region.

    Keywords: Geotourism, Geotourism Capabilities, Karst Resources, Karst development, Kamyaran City
  • سید اسدالله حجازی*، عطرین ابراهیمی

    یکی از مهم ترین معضلاتی که امروزه مناطق بیابانی با آن مواجه است، روند رو به رشد بیابان زایی و تغییرات کاربری های اراضی است. کاربری های اراضی در طول زمان در حال تغییر بوده و این تغییرات منجر به افزایش تخریب سرزمین و نابودی اکوسیستم به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر روند تغییرات کاربری اراضی شرق استان کرمان از فهرج تا ارگ جدید بم مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق به منظور پایش تغییرات کاربری اراضی محدوده ی مطالعاتی از تصاویر ماهواره ای سال های 2000، 2010 و 2017 استفاده شده است. پس از تهیه ی تصاویر موردنظر، ابتدا با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده ی نقشه ی کاربری اراضی برای سال های مذکور تهیه شده است و سپس با استفاده از مدل LCM (Land Change Modeler) میزان تغییرات محاسبه و نیز روند تغییرات مدل شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در محدوده ی مطالعاتی اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی بیش ترین میزان تغییر را داشته است؛ به طوری که در طی بازه ی زمانی موردمطالعه در کنار روند رو به رشد نواحی سکونتگاهی، اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی، روند کاهش داشته است. در کنار روند افزایش نواحی سکونتگاهی، اراضی بایر محدوده ی مطالعاتی نیز در طی بازه ی زمانی موردمطالعه روند افزایشی داشته است که با توجه به شرایط محیطی حاکم بر منطقه، تغییرات مذکور می تواند خطری جدی برای ساکنان آن باشد.

    کلید واژگان: کاربری اراضی, مناطق خشک, فهرج, LCM
    Seyed Asadollah Hejazi*, Atrin Ebrahimi

    One of the most important problems facing desert areas today is the growing trend of desertification and land use change. Land use is a special use of man from the earth. These uses are changing over time and these changes lead to increased land degradation and ecosystem destruction, especially in arid and semi-arid regions. Accordingly, in this research, the trend of land use change in the east of Kerman Province from Fahroj to Bam's new citadel has been evaluated. In this research, satellite images of the years 2000, 2010 and 2017 have been used to monitor land use change. The methodology is that by using the controlled classification method, the land use map was prepared for these years and then, using the Land Change Modeler (LCM), the amount of variation of the calculation and the trend of the modifications were modeled. The results of this study indicate that in the study area of agricultural land and vegetation has the most change, so that during the study period, along with the growing trend of residential areas, agricultural lands and vegetation, the trend has decreased. In addition to the trend of increasing the residential areas, the areas of the Bayer area of study have also increased during the open time, which, given the environmental conditions governing the area, could be a serious threat to the inhabitants of the region.

    Keywords: Land Use, Dry Areas, Fahroj, LCM
  • عطرین ابراهیمی، افشان قاسمی، حمید گنجائیان*
    یکی از مخاطراتی که در طی سال های اخیر در بسیار از مناطق رخ داده است، مخاطرات ناشی از فرونشست است. موقعیت جغرافیایی ایران سبب شده است تا بسیاری از مناطق آن در معرض این مخاطره باشد، که از جمله این مناطق دشت پاکدشت در دامنه های جنوبی البرز است. با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق به ارزیابی میزان فرونشست در محدوده شهری پاکدشت پرداخته شده است. در این تحقیق به منظور ارزیابی فرونشست منطقه از روش تداخل سنجی راداری و تصاویر سنتینل 1 استفاده شده است. به منظور پردازش اطلاعات نیز از نرم افزارهای SNAP و Snaphu استفاده شده و به این صورت میزان جابجایی عمودی محدوده مطالعاتی از تاریخ 08/01/2018 تا 15/01/2019 محاسبه شده است. نتایج حاصله از تحقیق بیانگر این است که محدوده مطالعاتی به دلیل نداشتن موانع ژیومورفولوژی، در طی سال های اخیر با روند توسعه ساخت و سازها و همچنین توسعه فعالیت های صنعتی و کشاورزی مواجه شده و همین امر سبب افزایش بهره برداری و افت شدید آب های زیرزمینی در محدده مطالعاتی شده است. افت آب های زیرزمینی نیز سبب ایجاد فرونشست در منطقه شده است به طوری که بر اساس نتایج حاصله از روش تداخل سنجی راداری، محدود مطالعاتی در طی دوره زمانی 1 ساله بین 15 تا 85 میلی متر فرونشست داشته است. ارزیابی نقشه جابجایی منطقه بیانگر این است که بیش ترین میزان فرونشست مربوط به مناطق غربی و کم ترین میزان آن نیز مربوط به مناطق جنوب شرقی محدوده شهری پاکدشت بوده است.
    کلید واژگان: فرونشست, تداخل سنجی راداری, SNAP, پاکدشت
    Atrin Ebrahimi, Afshan Ghasemi, Hamid Ganjaeian *
    One of the risks that has occurred in many areas in recent years is the risks of subsidence. Iran's geographical location has caused many of its areas to be at risk, including the Pakdasht plain on the southern slopes of Alborz. Due to the importance of the subject in this study, the amount of subsidence in Pakdasht urban area has been evaluated. In this study, radar interferometry and Sentinel imaging were used to evaluate the subsidence of the area. For process information, SNAP and Snaphu software have been used to calculate the vertical displacement of the study area from 2018/01/08 to 2019/01/15. The results of the study indicate that the study area is lacking geomorphological barriers, in recent years, it has faced the trend of development of construction as well as the development of industrial and agricultural activities, which has led to increased exploitation and severe groundwater loss in the study area. Groundwater depletion has also caused a subsidence in the region so that, based on the results of radar interferometry, limited studies have been conducted within the 15 to 85 mm subsidence period over the 1-year period. Assessment of the displacement map of the area indicates that the highest amount of subsidence was in the western regions and the lowest in the southeastern areas of Pakdasht metropolitan area.
    Keywords: subsidence, Radar interferometry, SNAP, Pakdasht
  • امیرعلی عباس زاده*، عطرین ابراهیمی
    ژیوتوریسم به عنوان شاخه ای از گردشگری در طی سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است و می تواند به عنوان یکی از ارکان مهم در توسعه مناطق، مورد توجه ویژه قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، در تحقیق حاضر به ارزیابی ژیومورفوسایت های استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی-تحلیلی می باشد و در چند مرحله انجام شده است. در مرحله اول به شناسایی ژیوسایت های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه پرداخته شده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش کامنسکو به ارزیابی ژیوسایت ها پرداخته شده است و در نهایت در مرحله سوم بر مبنای نتایج حاصله، ژیوسایت های مستعد استان چهارمحال و بختیاری شناسایی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در بین ژیوسایت های استان چهار محال و بختیاری، ژیوسایت تالاب گندمان با مجموع 83 امتیاز، دارای بالاترین امتیاز است. بعد از این ژیوسایت، ژیوسایت چشمه کوهرنگ با 82، تالاب چغاخور با 81 و دشت لاله های واژگون با 78 امتیاز، دارای بالاترین امتیاز هستند. با توجه به موارد مذکور، ژیوسایت های تالاب گندمان، چشمه کوهرنگ، تالاب چغاخور و دشت لاله های واژگون، به عنوان ژیوسایت-های با ارزش استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شده است که نیازمند توجه ویژه ای هستند.
    کلید واژگان: ژئوسایت, کامنسکو, چهارمحال و بختیاری
    Amirali Abaszadeh *, Atrin Ebrahimi
    Geotourism has received a lot of attention as a branch of tourism in recent years and can be considered as one of the important pillars in the development of regions. Due to the importance of the issue, in the present study, the geomorphosites of Chaharmahal and Bakhtiari province have been evaluated. This research is based on descriptive-analytical methods and has been done in several stages. In the first stage, the geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province have been identified using library studies, interviews and questionnaires. In the second stage, geosites have been evaluated using the Comanescu method, and finally, in the third stage, based on the obtained results, the potential geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province have been identified. The results show that among the geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province, Gandoman wetland geosite has the highest score with a total of 83 points. After this geosite, Spring Koohrang geosite with 82, Choghakhor wetland with 81 and Inverse Laleh plain with 78 points have the highest score. According to the above-mentioned cases, the geosites of Gandman wetland, Koohrang spring, Choghakhor wetland and Inverse Laleh plains have been selected as valuable geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province, which need special attention.
    Keywords: Geosites, Comanescu, Chaharmahal, Bakhtiari
  • حمید گنجائیان*، افشان قاسمی، عطرین ابراهیمی، زهرا اسدپور

    دشت همدان-بهار در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آب زیرزمینی مواجه بوده است که این عامل سبب شده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. بر این اساس در این تحقیق ابتدا با استفاده از اطلاعات مربوط به 13 چاه پیزومتری در محدوده مطالعاتی، وضعیت افت سطح آب زیرزمینی در منطقه ارزیابی شده است و سپس با استفاده از 16 تصویر ماهواره سنتینل 1 (از تاریخ 11/01/2016 تا 19/12/2017) و روش سری زمانی SBAS به ارزیابی میزان جابجایی عمودی منطقه پرداخته شده است. نتایج ارزیابی وضعیت آب زیرزمینی منطقه بیانگر این است که محدوده مطالعاتی در طی سال های اخیر با روند افزایشی افت سطح آب زیرزمینی مواجه بوده است به طوری که میزان افت سطح آب در بعضی از چاه ها به 2 متر در سال رسیده است که این میزان سبب افت شدید سطح آب در آن منطقه شده است. همچنین نتایج حاصله از ارزیابی میزان جابجایی منطقه بیانگر این است که این محدوده در طی دوره زمانی 2 ساله 2/133 میلی متر فرونشست داشته است. به علاوه نتایج حاصله از همبستگی بین میزان افت سالانه سطح آب چاه ها با میزان فرونشست منطقه بیانگر این است که بین افت سطح آب چاه ها و میزان فرونشست منطقه رابطه مستقیم برقرار است و ضریب همبستگی آن ها 94/. می باشد.

    کلید واژگان: فرونشست, دشت همدان-بهار, SBAS
    Hamid Ganjaeian*, Afshan Ghasemi, Atrin Ebrahimi, Zahra Asadpor

    The Hamedan-Bahar plain has experienced a severe drop in groundwater levels during recent salinities, which has caused the region to be exposed to subsidence hazards. Accordingly, in this study firstly, using groundwater level information in the study area, the groundwater level in the study area was evaluated using 5 piezometers in the study area. Then, using the Sentinel 1 satellite imagery (2016/01/11 to 2017/12/19) and the SBAS time series method, the vertical displacement of the region is evaluated. Groundwater assessment results indicate that the range of studies in recent years has seen an increasing trend in groundwater levels, with water levels in some wells reaching up to 2 m / year, which has caused There has been a sharp drop in water levels in that area. Also, the results of the evaluation of the displacement rate of the area indicate that this area has been subsidence by 133/2 mm over the 2 year period. In addition, the results of correlation between annual water level decline and area subsidence indicate that there is a direct relationship between water level decline and area subsidence and the correlation coefficient of ./94 percent.

    Keywords: subsidence, Hamadan-Bahar plain, SBAS
  • سعید نگهبان*، حمید گنجاییان، عطرین ابراهیمی، کامیار امامی
    شهرنشینی یکی از عوامل انسانی مهم و تاثیر گذار بر کاربری اراضی و همچنین تغییردهنده ویژگی های مختلف سطح زمین است. با توجه به روند رو به رشد نواحی سکونتگاهی و افزایش میزان تخریب اراضی مستعد، این پژوهش سعی دارد تا روند تغییرات مناطق مسکونی در شهر سنقر را مورد ارزیابی قرار دهد و همچنین بر مبنای تغییرات صورت گرفته بین سال های 2000 تا 2012، روند این تغییرات برای سال های 2025 و 2040 پیش بینی کند. درواقع هدف اصلی تحقیق حاضر آگاهی از شرایط آینده کاربری اراضی در صورت ادامه یافتن روند موجود است. روش کار به این صورت است که پس از تهیه تصاویر ماهواره ای و پیش پردازش تصاویر، کاربری اراضی محدوده مطالعاتی برای سال های 2000 و 2012 تهیه و با استفاده از مدل LCM میزان تغییرات کاربری اراضی آنالیز شده است. سپس بر اساس مدل زنجیره مارکوف میزان پتانسیل تغییر هر کاربری به کاربری سکونتگاهی سنجیده شده است. پس از محاسبه پتانسیل انتقال هر کاربری به کاربری سکونتگاهی با استفاده از داده های توصیفی موردنظر، نقشه پیش بینی سخت کاربری اراضی برای سال های 2025 و 2040 تهیه شده است. نتایج حاصله بیانگر این است که نواحی سکونتگاهی محدوده مطالعاتی از 3/8 کیلومترمربع در سال 2000 به 6/12 کیلومترمربع در سال 2012 رسیده است که این مقدار بیانگر رشد قابل توجه نواحی سکونتگاهی دارد. همچنین نتایج حاصل از پیش بینی بیانگر این است که میزان گسترش نواحی سکونتگاهی تا سال 2025 و 2040 به ترتیب به 2/18 و 1/24 کیلومترمربع خواهد رسید.
    کلید واژگان: سکونتگاه, سنقر, کاربری اراضی, تغییرات, LCM
    Saeed Negahban *, Hamid Ganjaeian, Atrin Ebrahimi, Kamyar Emami
    Considering the ever-increasing changes in land uses and the need for managers and experts to know how changes have taken place in policy and options for solving the existing problems. Detection of changes to determine the trend over time seems necessary. On the other hand, modeling future changes is important for understanding the quality of future changes. Therefore, the full recognition of land use, its past changes and the prediction of future changes plays an important role in the sustainable management of resources. Modeling land use processes is an important tool in optimizing land use and land use planning. One of the models used to predict landslide changes is the model of artificial neural networks and Markov chain analysis. The features of the artificial neural network include the ability to learn and generalize and process information in parallel. Considering the goal of urban development during the years 2000 to 2012, satellite imagery of the years 2000 and 2012 in June has been used. After the preparation of satellite imagery and pre-processing of images, the landuse in the study area for the years 2000 and 2012 has been prepared. Then useing the LCM model landuse change patterns of changes were analyzed. Then, based on the Markov chain model, the potential for changing each use to residential use is measured. This means that each pixel was capable of showing change the image from one land use to another. Then, based on the major changes in the region in the survey, three sub-models of shifting change were identified as transforming pastures into habitat areas, converting agricultural production into settlements, and transforming dryland farming into settlements. After calculating the potential for the transfer of any land use to a settlement using descriptive data, a plan for predicting the use of land for 2025 and 2040 was then provided. Given that the purpose of the present study was to assess the development of residential areas, the extent of changes in these areas were assessed during the years 2000 to 2012. The results indicate that the residential areas increased from 8.3 square kilometers in 2000 to 12.6 square kilometers in 2012, according to the land use map, and mostly changes in the urban area of Songhor area have been made. The results of the assessment of changes indicate that the land use change from irrigated agricultural to residential use during the 12 year period was 1.9 km2, which for dryland agriculture it was 0.6 kilometers, Also 1.8 km2 of rangelands has become residential. The results of this study indicate that the irrigated agricultural lands of the city of Sangar, especially the southern regions and pastures near the urban area, have had most changes. Among the changes in other uses, about 11.5 km2 of the rangeland has been converted into rainfed farming, and about 12.3 km2 of land has also become rangelands and also, about 4.7 km2 of irrigated agricultural has become arable land or Bayer land and about 1.5 km2 of rangelands has become irrigated agricultural land. The growing population has led to an increase in the number of habitat areas and, as a result, agricultural lands and pastures have undergone changes. The growing trend of settlement development varies from region to region, and in the urban area of Songhor more are moving toward the southern regions of the urban area. Considering the geomorphologic status of the study area, a large part of the range is covered by rangelands. Irrigated agricultural lands which have a significant share, are located on the outskirts of the city of Songhor, which are undergoing further changes. According to the main objective of the research, based on descriptive data such as distance from communication, distance from urban boundaries, elevation and slope, the amount of development of residential areas for 2025 and 2040 is also projected. The results of the forecast indicate that in the case of the growing trend, the development of the settlements will reach about 18.2 km2 in 2025, and will reach 24.2 km2 in 2040, due to the high potential of the southern regions of the city of Songhor, the highest rate of development of settlements will be towards these areas. The results indicate that the increasing number of settlements in the city of Songhor will lead to the degradation of high-quality agricultural lands and pastures. If the trend is continued, the irrigated agricultural around of the city of Songhor will reach the lowest level by 2040. Also most of the pastures will also be degraded. Hence, it is necessary to identify areas suitable for the development of a settlement before increasing of rate the destruction occur, so that less prone areas for agriculture and pastures can be degraded.
    Keywords: Settlement, Songhor, Land Use, Changes, LCM
  • مهران مقصودی، حمید گنجائیان*، مژده فریدونی کردستانی، عطرین ابراهیمی

    ژیوسایت ها علاوه بر ارزش های علمی، دارای ارزش های حفاظتی، فرهنگی، زیبایی، اجتماعی و اقتصادی نیز می باشند. براین اساس در تحقیق حاضر ژیوسایت های شهرستان مریوان مورد مطالعه قرار گرفته شده اند. برای این منظور 12 ژیوسایت مهم شهرستان شناسایی و ارزیابی شده اند. به منظور ارزیابی ژیوسایت ها از سه روش جم، فاسیلاس و کوبالیکوا استفاده شده است و پس از ارزیابی با استفاده معیارها و زیر معیارهای هر کدام از روش ها، بر اساس امتیازات بدست آمده ژیوسایت های منطقه رتبه بندی شده اند. پس از ارزیابی ژیوسایت ها نقشه پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ژیوتوریسم تهیه شده است. برای این منظور از 8 پارامتر استفاده شده و به منظور انجام پهنه بندی از مدل تلفیقی فازی و AHP استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که دریاچه زریبار، دشت بیلو و ناوطاق و منطقه قمیچان داری بالاترین ارزش هستند، همچنین باتوجه به معیارهایی در این روش ها مد نظر بود می توان گفت که ژیوسایت های منطقه از نظر مدیریتی و حفاظتی وضعیت مناسبی ندارند بنابراین ضروری است که به منظور توسعه صنعت ژیوتوریسم در شهرستان در زمینه مدیریتی، حفاظتی و آگاهی سازی مردم اقدامات لازم صورت گیرد.

    کلید واژگان: ژئوسایت, مریوان, جم, فاسیلوس, کوبالیکوا
    Hamid Ganjaeian *, Mojdeh Feridoni Kordestani, Atrin Ebrahimi

    Geosites in addition to academic values, protective values, cultural, aesthetic, social and economic requirements. Based on this research geosites in the city of Marivan, have been studied. For this purpose the city 12 geo sites have been identified and assessed. This research To evaluate the geosites three methods have been used Gam, Fassoulas and Kubalikova. And after evaluation criteria and sub-criteria using any of the methods, based on the scores obtained, the regional geo sites are ranked. After evaluating geosites, maps zoning areas prone to the development of geotourism is provided. For this purpose, 8 parameter is used And in order to do zoning, the fuzzy logic model AHP is used. The results indicate that Zribar Lake, Plain Bilo, Plain Navtagh and Zone Ghamchian have the highest value. Also, the criteria were considered in these methods can be said that the management and protection of regional geosites not suitable It is therefore essential to develop geotourism industry in the city on the management, conservation and public awareness raising activities is necessary.

    Keywords: Geosites, Marivan, Gam, Fassoulas, Kubalikova
  • عطرین ابراهیمی*، امیرعلی عباس زاده، فاطمه نور الدین موسی، حمید گنجائیان، زهرا زنگنه تبار

    زمین لغزش ها به مثابه یکی از فرایندهای دامنه ای محسوب می شوند که نتیجه فرایندهای طبیعی و فعالیت های انسانی هستند. این فرایندها در زمره پرخسارت ترین مخاطرات طبیعی هستند که هم زمان با دست کاری بشر در سیستم های طبیعی در دهه های اخیر، شتاب فزاینده ای یافته اند. با توجه به اینکه شناسایی و بخش بندی نواحی مستعد لغزش و پهنه بندی خطر آن، گام مهمی در ارزیابی خطرهای محیطی به شمار می رود؛ در نوشتار پیش رو به ارزیابی وضعیت لغزش پذیری حوضه لاسم پرداخته شده است. در پژوهش حاضر ابتدا وضعیت ژیومورفولوژی، زمین شناسی و پارامترهای انسانی حوضه ارزیابی شده، سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نظر کارشناسان، لایه های مورد استفاده ارزش گذاری شده است. پس از به دست آوردن وزن لایه ها با مدل AHP، وزن های به دست آمده بر روی لایه ها اعمال شده و سپس لایه های اطلاعاتی با استفاده از مدل منطق فازی باهم تلفیق شده اند و نقشه نهایی حاصل شده است که به منظور تفکیک بهتر و ارزیابی آسان تر، حوضه مورد مطالعه ازنظر پتانسیل وقوع زمین لغزش در پنج کلاس قرار گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که حدود 43% از وسعت کل حوضه (129 کیلومتر مربع) در منطقه با پتانسیل زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش قرار دارد که این طبقات به طور عمده در نیمه جنوبی حوضه (به دلیل فراهم بودن بیشتر شرایط) قرار گرفته اند؛ همچنین نتایج نشان داد که در حوضه مورد مطالعه پتانسیل وقوع زمین لغزش ها به طور کلی از شمال به جنوب و از غرب به شرق افزایش می یابد.

    کلید واژگان: زمین لغزش, لاسم, AHP, منطق فازی
    Atrin Ebrahimi *, AmirAli Abbaszadeh, Fatemeh Noredin Mosa, Hamid Ganjaeian, Zahra Zangane Tabar

    Landslides are considered as one of the domain processes that are the result of natural processes and human activities. These processes are among the most damaging natural hazards that have been accelerating as human manipulation of natural systems in recent decades. Considering that identification and segmentation of susceptible areas and risk zoning is an important step in assessing environmental hazards, this study evaluates the degradation status of the Lasm basin. In this research, the geomorphology, geology and human parameters of the basin have been evaluated first. Then, using the hierarchical analysis method (AHP) and the experts' opinion, the layers used are valued. After obtaining the weight of the layers by the AHP model, the weights obtained on the layers were applied and then the information layers were combined with the fuzzy logic model and a final map was obtained. The studied basin has been classified in 5 classes in terms of potential landslide in order to better distinguish and evaluate more easily. The results show that about 43% of the total area of the basin (about 129 km2) is located in the area with a high and very high potential for landslide, which is mainly located in the southern part of the basin (due to the availability of most conditions). Besides, the results showed potential occurrence of landslides in the studied basin is generally increased from north to south and from west to east.

    Keywords: Landslide, Lasm, AHP, Fuzzy logic
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال