به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عظیم عظیمی

  • عظیم عظیمی *، مهدیه حسن پور
    مقدمه

    هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی ریتالین بر کارکرد اجرایی کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در آزمونهای دیداری – حرکتی بندرگشتالت و ریون کودکان بود.

    روش

    این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره میثاق زاگرس کرمانشاه بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 40 کودک6تا 8 سال با اختلال بیش فعالی /کمبود توجه بود. که با نمونه گیری دردسترس که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل جایگزین شدند. از مقیاس کانرز و مصاحبه ومشاهده بالینی وتایید روانپزشک کودکان برای تشخیص علایم اختلال استفاده گردید.گروه آزمایش با تجویز روانپزشک کودکان با دوز متناسب با وزن هر کودک روزانه دو بار و به مدت دوماه ریتالین مصرف کردند وگروه کنترل در این مدت هیچ درمانی دریافت نکرد. در هر دو گروه پیش آزمون وپس آزمون به عمل آمد .ابزار اندازه گیری آزمون بندر گشتالت وآزمون ریون رنگی بود. از کو واریاتس برای تحلیل داده ها استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مصرف ریتالین بر بهبود عملکرد ذهنی کودکان در آزمونهای تشخیصی بندر وریون کودکان موثر بوده است (01/ 0 P =)

    نتیجه گیری

    عملکرد شناختی کودکانADHD در آزمونهای بندر وریون با مصرف ریتالین بهبود می یابد. بنابراین پیشنهاد می شود ارزیابی شناختی آنها با آزمونها تحت درمان با ریتالین انجام گردد .

    کلید واژگان: ریتالین, بیش فعالی, کمبود توجه, کارکرد اجرایی
  • عظیم عظیمی، شاهرخ مکوند حسینی*، محمود نجفی، پروین رفیعی نیا
    هدف

    در سال های اخیر درمان های روان شناختی به عنوان درمانی مکمل در کنار درمان های دارویی به کمک درمانگران شتافته است. این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علایم اضطراب، افسردگی و استرس زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه نوع عود کننده – فروکش کننده انجام شد.

    مواد و روش ها

    با روش نمونه گیری در دسترس از میان بیماران زن عضو انجمن اسکلروز چندگانه ی کرمانشاه 45 بیمار انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول 8 جلسه درمان گروهی مبنی بر پذیرش و تعهد (اکت) دریافت کردند. گروه آزمایش دوم نیز 10 جلسه گروهی معنادرمانی را دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل تنها 8 جلسه ملاقات گروهی ساده با درمانگر داشتند. گروه ها قبل، بعد و سه ماه پس از کاربندی آزمایشی مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس، را تکمیل کردند.

    یافته ها

    میانگین علائم اضطراب، افسردگی و استرس هر دو گروه آزمایش پس از دریافت مداخلات درمانی با میانگین گروه کنترل به گونه معنادار متفاوت بود، در حالی که میانگین های دو گروه آزمایش تفاوت معناداری با هم نداشتند.

    نتیجه گیری

    معنادرمانی و اکت به یک میزان در کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلابه اسکلروز چندگانه نوع عود کننده – فروکش یابنده موثر است و به عنوان درمان هایی تکمیلی در کنار درمان دارویی شان، قابل توصیه است.

    کلید واژگان: اسکلروز چندگانه, معنا درمانی, درمان پذیرش و تعهد, استرس, اضطراب, افسردگی
    Azim Azimi, Shahrokh Makvandhoseini *, Mahmood Najafi, Parvin Rafieenia
    Introduction

    In recent years, psychological therapies increasingly used as complementary treatment along medication to help clinicians. The purpose of this study was to compare the effectiveness of two methods of group psychotherapy: Acceptance and commitment therapy (ACT) and logo therapy (LT) on the symptoms of anxiety, depression and stress in women with relapsing-remitting Multiple Sclerosis (RRMS).

    Materials and Methods

    A sampling method was used to select 45 women from multiple sclerosis patients in Kermanshah (Iran). They were randomly assigned into two groups of experimental and one control group (n = 15 in each group). The first experimental group received 8 group sessions of ACT treatment. The second experimental group received 10 group sessions of LT as well, while the control group had just 8 simple group meeting with the therapist. All subjects completed Anxiety, Depression, and Stress Scales (DASS-42) before, after and three months after the application.

    Results

    The mean of symptoms of anxiety, depression and stress in both experimental groups after intervention was significantly different with the mean of control group. However, no significant difference was observed between two experimental groups.

    Conclusion

    Logo therapy and ACT are effective in decreasing the symptoms of depression, anxiety and stress in women with RRMS and could be recommended as adjunct therapies along with their medication.

    Keywords: Multiple Sclerosis, Logo Therapy, Acceptance, Commitment Therapy, Stress, Anxiety, Depression
  • عظیم عظیمی*، حجت الله جعفریان، محمد هرسیج، حسنا قلی پور، رحمان پاتیمار

    مطالعه ای به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف مکمل کربن آلی روی شکل گیری بیوفلاک، وضعیت نیتروژن غیرآلی و فسفات، مصرف غذایی و عملکرد رشد کپور معمولی (Cyprinus carpio) در سیستم بیوفلاک به مدت 42 روز انجام شد. پس از دوره سازگاری، تعداد 180 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی (10/0± 78/5 گرم) در مخزن پلاستیکی با حجم آبگیری 40 لیتر ذخیره‏سازی شدند. تعیین نسبت های مختلف کربن به نیتروژن در تیمار A (C/N-15) و تیمار B (C/N-20) براساس مقدار کربن به نیتروژن غذا و مقدار کربن آرد گندم محاسبه شد، که به طور روزانه برای تیمارهای آزمایشی استفاده شد. به تیمار شاهد (C/N-10) مکمل آرد گندم اضافه نشد. افزایش نسبت کربن به نیتروژن، موجب افزایش در پارامتر های کیفی آب مانند کدورت، مواد جامد معلق آب (TSS)، مواد محلول آب (TDS)، تقاضای اکسیژن بیوشیمیایی (BOD)، قلیاییت و غلظت نیترات شد. اما غلظت نیتروژن آمونیاکی کل (TAN) و فسفات با افزایش نسبت کربن به نیتروژن طی دوره آزمایش، کاهش نشان داد (05/0P<). مقدار تبادل آب در تیمارهای بیوفلاک 50 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش داشت. بررسی عملکرد رشد بچه ماهیان در تیمارهای مختلف نشان داد که بچه ماهیان تیمار A دارای میانگین وزن نهایی، نرخ رشد ویژه و نرخ عملکرد پروتیینی بالاتر و ضریب تبدیل غذایی پایین‏تری نسبت به دو تیمار B و شاهد بودند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که نسبت کربن به نیتروژن 15 به 1 تاثیر مثبتی در پارامترهای کیفی آب، بهبود مصرف غذایی و عملکرد رشد کپور معمولی در سیستم بیوفلاک دارد و مقدار مصرف آب را در سیستم کاهش می دهد.

    کلید واژگان: کپور معمولی, سیستم بیوفلاک, کیفیت آب, تبادل آب, عملکرد رشد
    A. Azimi*, H. Jafaryan, M. Harsij, H. Gholipour, R. Patimar

    A study in order to evulated to do the effects of different levels of organic carbon supplement on biofloc formation, inorganic nitrogen and phosphat situation, feed efficiency and growth performance of common carp (Cyprinus carpio) in biofloc system for 42 days. After of acclimatization period, 180 common carp fingerlings with (weight average ± SD, 5/78 ± 0/10 g) were stocked in roundel tank with water capacity of 40 l. Determain of C/N different ratios 15:1 (CN-15) and 20:1 (CN-20) were determined by the content of C/N in commercial feed and the amount of carbon in wheat meal that it was daily used to experimental treatments. Wheat meal don’t added to control treatment (≈ C/N ratio, 10:1). Increasing of carbon to nitrogen ratio was increased water quality parameters such as turbidity, total suspended solid (TSS), total dissolve solid (TDS), Biochemical oxygen demand (BOD), alkalinity and nitrat concentration, but it was decreased total ammonia nitrogen (TAN) and phosphat during the experimental period (p<0/05). Water exchange was reduced 50 % in biofloc treatments than control. Growth performance of common carp fingerlings in different treatments indicated that the fingerlings of CN-15 treatment had the highest of body wieght, specific growth rate, protein efficiency rate (PER) and the lowest of feed conversion rate then both of CN-20 and control treatments. The results of this study suggest that carbon to nitrogen ratio 1:15 a positive impact on water quality parameters, improve food consumption and growth performance of common carp in biofloc system and reduces the amount of water Consumption in the system.

    Keywords: common carp, biofloc system, water quality, water exchange, growth performance
  • حامد کلنگی میاندره*، حمید فرحمند، مصطفی عقیلی نژاد، علی اکبر هدایتی، عظیم عظیمی، علی جافر نوده
    گرلین یکی از فاکتور های کلیدی در سیستم کنترلی هورمون رشد بوده و سبب افزایش رهاسازی هورمون رشد می گردد. به همین منظور اثرات تزریق گرلین سنتتیک بر سطوح هورمون رشد، پرولاکتین، انسولین، گلوکز و TSH در بچه تاس ماهی ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. بچه تاس ماهیان ایرانی (30 ±320 گرم) یک مرحله مورد تزریق گرلین در سه دوز 1/ 0، 1 و 10 (نانوگرم بر گرم وزن بدن) قرار گرفتند. خون گیری از ماهی ها در زمان های 0، 2، 4، 8، 24، 48 و 72 ساعت پس از تزریق انجام شد. سطوح هورمون رشد، پرولاکتین، انسولین، گلوکز و TSH پلاسمای خون با استفاده از کیت اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که سطوح هورمون رشد به طور معنی داری 2، 4 و 8 ساعت پس از تزریق گرلین در پلاسما افزایش نشان داد (05/ 0 < P). تزریق گرلین هیچ تاثیر معنی داری بر روی سطوح پرولاکتین، انسولین و گلوکز پلاسما نداشت (05/ 0 > P). این نتایج برای اولین بار در ماهیان ابتدایی از لحاظ تکاملی همانند تاس ماهی ایرانی گزارش می گردد و بیانگر این موضوع می باشد که گیرنده های مربوط به گرلین در ماهیان خاویاری وجود دارد و نقش گرلین که بعنوان عامل کلیدی در رهاسازی هورمون رشد بوده در ماهیان خاویاری نیز به اثبات می رسد. بنابراین نقش اصلی و عمومی گرلین در تمامی موجودات رهاسازی هورمون رشد می باشد.
    کلید واژگان: گرلین, تاس ماهی ایرانی(Acipenser persicus), پرولاکتین, انسولین, گلوکز, هورمون رشد
  • محسن تجری*، مهلا رضیعی، سمیه افسا، عظیم عظیمی، خدیجه شامخی رنجبر، احمد حامی طبری
    جوامع بنتوزی نقش مهمی در زنجیره غذایی اکوسیستم تالاب ها بازی می کنند و مطالعه این جوامع معیار مناسبی برای ارزیابی وضعیت اکولوژیکی یک اکوسیستم آبی است. در این مطالعه به شناسایی، فراوانی و بیوماس بنتوزهای تالاب گمیشان در فصل پاییز 1389 (از مهرماه تا پایان آذر ماه) در سه ایستگاه بطور ماهانه پرداخته شد. نمونه برداری در هر ایستگاه (با سه تکرار)، توسط نمونه بردار Van Veen Grab انجام و نمونه ها با فرمالین با نسبت 4 درصد فیکس و به آزمایشگاه جهت انجام مراحل بعدی آزمایش منتقل گردیدند. طی این مطالعه، چهار خانواده Chironomidae، Neritidae، Planorbidae و Pyrgulidae شناسایی شدند. نتایج حاصل از بررسی فراوانی و بیوماس بنتوزها در ایستگاه های مختلف نشان داد که خانواده Pyrgulidae بیشترین فراوانی و بیوماس را نسبت به دیگر خانواده ها داشت. در ایستگاه شماره 2 در تمام ماه های نمونه برداری و در ایستگاه شماره 1 در ماه آبان، بنتوز خانواده Planorbidae مشاهده نشد. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که حدود 55 درصد فراوانی یا غالبیت بنتوزها در تالاب گمیشان را خانواده Pyrgulidae تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: بنتوز, بیوماس, اکوسیستم, تالاب گمیشان
    Tajari M.*, Raziee M., Afsa S., Azimi A., Shamekhi Ranjbar Kh., Hami Tabari A
    Benthos communities play an important role in the food chain wetlands ecosystem, and the study of the communities are suitable criteria for assessing the ecological status of an aquatic ecosystem. In this study, the identification, abundance and biomass of Gomishan wetland benthos monthly was studied at three stations in autumn 2010 (from October to end of November). Sampling at each station (with triplicates) done by Van Veen Grab sampler and fixed with a ratio of 4% formalin and transported to the laboratory for later testing. During this study, four families Chironomidae, Neritidae, Planorbidae and Pyrgulidae were identified. The results of the study of the abundance and biomass of benthos at different Stations showed that Pyrgulidae family than other families had the highest abundance and biomass. Benthos of Planorbidae family was not observed At Station 2 at throughout the sampling month and station 1 at November. The results indicate that about 55% of the benthos abundance or dominance belongs to the Pyrgulidae family in Gomishan wetland.
    Keywords: Benthos, Biomass, Ecosystem, Gomishan Wetland
  • معصومه محمدی، محسن تجری، نجمه شانسی، حمد کلنگی میاندره، عظیم عظیمی، امین هاشمی رستمی
    با شناخت صحیح از وضعیت برخی از شاخص های خونی ماهیان خاویاری می توان راندمان حفظ، بازسازی، تکثیر و پرورش این ماهیان ارزشمند را افزایش داد. در این تحقیق اثرات شوری های مختلف روی برخی از شاخص های خونی بچه تاس ماهی انگشت قد ایرانی(قره برون) (Acipenser persicus) بررسی شد. در هنگام رهاسازی بچه ماهیان خاویاری به دریای خزر تعداد 400 قطعه بچه تاس ماهی ایرانی در کلاسه وزنی 43/2 تا 38/7 گرم به سالن ونیرو ایستگاه تحقیقات قره سو منتقل و در 8 مخزن 100 لیتری با شوری های مختلف (5، 7، 10 و 15 گرم در لیتر) توزیع شدند (هر مخزن 50 عدد بچه ماهی). در زمان های (0، 2، 6، 12، 24 ساعت) از بچه تاس ماهیان به روش قطع ساقه دمی خونگیری به عمل آمد و نمونه های خون جهت اندازه گیری پارامترهای بیوشیمیایی (هورمون کورتیزول، گلوکز، سدیم و پتاسیم سرم خون) به آزمایشگاه منتقل شد. اندازه گیری هورمون کورتیزول با روش رادیوایمنواسی، گلوکز سرم خون با روش آنزیماتیک و سنجش یون های سدیم و پتاسیم با دستگاه فلیم فتومتر انجام شد. نتایج حاصل از بررسی پارامترهای بیوشیمایی در شوری 5 و 7 گرم در لیتر بین ساعات مختلف، تفاوت معنی داری نشان نداد. بر اساس آزمون مقایسه میانگین Dennett T3، اختلاف معنی داری در میزان گلوکز و پتاسیم خون در شوری های 10 و 15 گرم در لیتر و سدیم خون در 15 گرم در لیتر بین ساعات مشاهده شد. با افزایش شوری میزان گلوکز خون ابتدا کاهش و سپس افزایش و میزان سدیم خون روند افزایشی و میزان پتاسیم روند کاهشی داشت. بررسی میزان سدیم و پتاسیم سرم خون با توجه به آزمون مقایسه میانگین توکی در ساعات مختلف نشان داد که بین شوری های مختلف اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که پارامترهای بیوشیمیایی خون تحت تاثیر شوری محیط بوده و غلظت یون ها در خون وابسته به غلظت یون های محیط می باشد.
    کلید واژگان: قره برون, هورمون کورتیزول, قند خون, سدیم, پتاسیم
  • محسن تجری، عظیم عظیمی، حامد کلنگی میاندره، رضا ایزی، عزت الله شریف زاده
    در این تحقیق، اثر غلظت و مدت زمان بیهوشی و بازگشت از بیهوشی اسانس گل میخک با غلظت های 50، 100، 150 و 200 میلی گرم در لیتر روی ماهی گوپی ماده بررسی شد. تعداد 5 قطعه ماهی گوپی با وزن زیر یک گرم برای هر غلظت در نظر گرفته شد. پس از آماده سازی غلظت های اسانس آویشن شیرازی در ظرف، ماهیان به صورت انفرادی به ظرف حاوی محلول بیهوشی منتقل و زمان از دست دادن تعادل و زمان ایجاد بیهوشی ثبت شد. سپس ماهیان از ظرف حاوی محلول بیهوشی به ظرف حاوی آب تمیز منتقل و زمان بازگشت تعادل و زمان بازگشت واکنش به محرک خارجی توسط زمان سنج اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که با افزایش غلظت ماده بیهوش کننده، مراحل بیهوشی سریعتر و مراحل بازگشت از بیهوشی کندتر اتفاق می افتد بطوری که در غلظت های 150 و 200 میلی گرم در لیتر اسانس گل میخک، ماهیان گوپی در مدت کمتر از یک دقیقه بیهوش شدند و مرحله بازگشت از بیهوشی آنها در آب تمیز نسبت به غلظت های 50 و 100 میلی گرم در لیتر آهسته تر رخ داد.
    کلید واژگان: بیهوشی, اسانس گل میخک, ماهی گوپی
    خلاصه لاتين مقاله: The effects of anesthetic concentration، duration of anesthesia and return of clove oil with concentration of 50، 100، 150 and 200 mg per liter on female guppy were studied. Five Guppy fish with a weight under 1 gr were taken for each concentration. After preparation of thyme essential oil concentration in the container، fish individually transferred to a container containing the anesthetic solution and loss of balance and anesthesia times were recorded. Results showed that increasing concentration of anesthetic، the anesthesia faster and slower recovery process occurs so that the concentration of l50 and 200 mg clove oil، fish were anesthetized and the guppies in less than a minute recovery in clean water to concentration of 50 and 100 mg occurred more slowly. Stage of recovery in fresh water to concentration of 50 and 100 mg occurred more slowly.
    Keywords: Anesthesia, Clove Oil, Guppy Fish
  • عظیم عظیمی، سید عباس حسینی، محمد سوداگر، حسن اصلان پرویز
    این تحقیق به منظور تعیین اثر سطوح مختلف (0، 5، 10، 20 درصد) پودر گاماروس جایگزین پودر ماهی بعنوان منبع پروتئین در جیره غذایی بر عملکرد رشد، ضریب تبدیل غذایی و درصد بقاء بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان بمدت 8 هفته انجام شد. بچه ماهیان پس از سازگاری با غذای تجاری با متوسط (± انحراف استاندارد) وزنی 32/0±48/5 گرم در قالب یک طرح کاملآ تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار در شرایط یکسان، پرورش داده شدند. نتایج بدست آمده از نظر میزان عملکرد رشد با توجه به طول و وزن نهایی بچه ماهی و نرخ رشد ویژه، تفاوت آماری معنی داری را در بین تیمارها نشان نداد. با افزایش پودر گاماروس به جیره غذایی، ضریب تبدیل غذایی افزایش و بقاء کاهش یافت ولی تفاوت آماری معنی داری بین تیمارهای مشاهده نشد. برآورد اقتصادی جیره غذایی نشان داد که با افزایش پودر گاماروس، هزینه تمام شده خوراک به ازای تولید هر کیلوگرم ماهی افزایش معنی داری داشت. نتایج بدست آمده و برآورد اقتصادی جیره غذایی در این تحقیق مشخص نمود که افزودن 10 درصد پودر گاماروس به جیره غذایی قزل آلای رنگین کمان، با توجه به ارزش غذایی گاماروس، فراوانی آن در سواحل جنوبی دریای خزر و عدم اختلاف آماری در عملکرد رشد، ضریب تبدیل غذایی و بقاء بین تیمارهای مختلف، مناسب می باشد.
    کلید واژگان: تغذیه, پودر ماهی کیلکا, گاماروس, رشد, ضریب تبدیل غذایی, بقا, قزل آلای رنگین کمان
    A. Azimi, S.A. Hosseini, M. Sudagar, H. Aslanparviz
    The effects of using different of gammarus meal levels (0, 5, 10 and 20%) instead of kilk fish meal as a protein source on growth performance, feed conversion ratio and survival of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fingerlings were studied over 8 weeks. Rainbow trout fingerlings (mean body weight 5.48 ± 0.32g) were reared in a completely randomized design with three replications in the same conditions. Based on the results, no significant difference was observed in the final length and weight and specific growth rate among treatments. Increase of gammarus meal in diet led to increase of feed conversion ratio and decrease of survival, but the difference was not significant among treatments. Commercial analysis showed that the cost price of feed increased with increase of gammarus meal in diet, significantly. Thus, results of our study showed that adding up to 10% of gammarus meal instead of kilka fish meal in rainbow trout fingerlings diet is suitable, considering gammarus abundance in the shores of south Caspian Sea and lack of significance in difference on growth, feed conversion ratio and survival.
    Keywords: Nutrition, Kilka fish meal, Gammarus, Growth, Feed conversion ratio, Survival, Rainbow trout
  • حمیدرضا چنگی، علی نظام اسلامی، احسان احمدی فر، عظیم عظیمی، سید عباس حسینی، محمد علی جلالی *

    به منظور بررسی زمان بهینه تغذیه لاروهای قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) از ناپلئوس آرتمیا و جیره های تجاری، آزمایشی به مدت 24 روز در کارگاه مداربسته قزل پرور شهرستان اراک صورت گرفت. لاروهای قزل آلا با میانگین وزنی 002/0 ± 1/0 گرم در 10 روز اولیه به سه تیمار در 3 تکرار تقسیم بندی شده و به ترتیب با غذای آغازین (SFT) قزل آلا (گروه A)، ناپلئوس آرتمیا (گروه B) و ترکیبی از غذای تجاری و ناپلئوس (گروه C) تغذیه شدند. در سری دوم آزمایش که از روز یازدهم تا روز بیست و چهارم به مدت 14 روز به طول انجامید، تیمار B به دو گروهB1 (SFT) و B2 (SFT + ناپلئوس) و تیمار C نیز به دو گروه C1 (SFT) و C2 (SFT + ناپلئوس) تفکیک شدند در حالی که ماهیان گروه A تا پایان آزمایش بدون تغییر باقی ماندند. در پایان دوره آزمایش فاکتورهای رشد و بازماندگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادکه ماهیان تیمار B2 از نظر وزن نهایی، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و درصد افزایش وزن بدن دارای اختلاف معنی داری در مقایسه با سایر تیمارها می باشند (05/0 < P). ضریب تغییرات وزن نهایی نیز تفاوت معنی داری را در بین گروه ها نشان داد به طوری که ماهیان گروه B2 دارای ضریب تغییرات وزنی کمتری بودند. بین تیمارهای C1 و C2 و همچنین بین تیمار B1 و تیمار A از نظر وزنی اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P). مقادیر بقاء در بین گروه های آزمایشی نیز اختلاف قابل توجهی را نشان داد به طوری که ماندگاری لاروهای گروه B2 بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0 < P) در حالی که کمترین مقادیر بقاء در ماهیان گروه A مشاهده شد. نتایج فوق نشان می دهند که کاربرد ناپلئوس آرتمیا از زمان شروع شنای فعال تعدادی از لاروهای قزل آلای رنگین کمان تا زمان شنای فعال تمامی لاروها و در ادامه استفاده از غذای ترکیبی (جیره تجاری + ناپلئوس آرتمیا) می تواند منجر به بهبود راندمان رشد و بازماندگی آنها شود.

    کلید واژگان: ناپلئوس آرتمیا, جیره فرموله, SFT, تغذیه آغازین, لارو قزل آلای رنگین کمان
    Chegeni H.R., Nezameslami A., Ahmadifar E., Azimi A., Hosseini A., Jalali M.A

    A 24-day feeding trial was conducted to determination of optimum time for rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) larvae fed on Artemia nauplii and formulated diet in Ghezelparvar center, Arak. Rainbow trout larvae with mean body weight of 0/1±0/002 g were divided into 3 treatments (with triplicate) and fed on trout starter feed (group A), A. nauplii (group B), combination of A. nauplii + formulated diet (group C) at the first series of the experimental period for 10 days. At the second series of the experiment (11th-24th day), fish in group B divided in group B1 (fed formulated diet) and group B2 (fed formulated diet + A. nauplii). Also, fish in group C divided in group C1 (fed formulated diet) and group C2 (fed formulated diet + A. nauplii). Fish in group A fed with formulated diet at total period of the study. After 24 days feeding trial, growth factors and survival were compared. Results showed that the fish fed with diet B2 exhibited statistically significant differences in final weight, FCR, SGR and weight gain percent (P< 0/05). Coefficient of variation for body weight in the fish fed with diet B2 was significantly better than the other treatments. There was no comparable difference between group C1 and C2 and also B1 and A in some growth factors (P> 0/05). Survival in group B2 was higher than the other treatments (P<0/05) and the lowest survival was observed in group A. These results indicated that the use of A. nauplii from the larval active swimming onset time to all larvae swimming time and then use of combined diet (formulated diet + A. nauplii) can improve growth performance and survival of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) larvae.

  • عرفان شاهکار*، حسین خارا، محمد سوداگر، عظیم عظیمی

    این آزمایش در 8 تیمار و 3 تکرار بصورت زیر انجام گرفت: تیمار A: یک بار غذادهی درروز با SFK (Starter Food Kutum) ، تیمار B: دو بار غذادهی درروز باSFK (تیمار شاهد) ، تیمار C: سه بار غذادهی درروز باSFK ، تیمار D: چهار بار غذادهی در روز با SFK، تیمار E: یک بار غذادهی در روز با مخلوط SFK و پودر ماهی (25% وزن SFK) ، تیمار F: دو بار غذادهی در روز با مخلوط SFK و پودر ماهی (25% وزن SFK) ، تیمار G: سه بار غذادهی در روز با مخلوطSFK و پودر ماهی (25% وزن SFK) ، تیمار H: چهار بار غذادهی در روز با مخلوط SFK و پودر ماهی (25% وزنSFK). هریک از تیمارهای مورد آزمایش به ترتیب در ساعات 8، 11، 14، 17 تغذیه شدند. لازم به ذکر است که نرخ غذادهی براساس 15 درصد وزن کامل بدن لارو ماهیان یک تکرار، در روز صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مورد بررسی از نظر وزن و طول بدن ماهیان اختلاف معنی دار آماری مشاهده می گردد (05/0<p). لارو ماهیانی که با غذای SFK تغذیه شدند، بیشترین افزایش وزن و طول را در یکبار غذادهی در روز داشتند و لارو ماهیانی که با غذای مخلوطSFK و پودر ماهی (25% وزن SFK) تغذیه شدند، بیشترین افزایش وزن و طول را در چهار بار غذادهی در روز بدست آوردند.

    کلید واژگان: پودر ماهی, دفعات غذادهی, بازماندگی, پروتئین, دریای خزر, ماهی سفید
    E. Shahkar *, H. Khara, M. Sudagar, A. Azimi

    This study had 8 treatments and 3 replications: Treatment A: one time feeding per day with SFK, Treatment B: two times feeding per day with SFK, Treatment C: three times feeding per day with SFK, Treatment D: four times feeding per day with SFK, Treatment E: one time feeding per day with mixture of SFK and fish powder (25% weight SFK), Treatment F: two times feeding per day with mixture of SFK and fish powder (25% weight SFK), Treatment G: three times feeding per day with mixture of SFK and fish powder (25% weight SFK), Treatment H: four times feeding per day with mixture of SFK and fish powder (25% weight SFK). Each of treatments in this examination were fed regularly at 8,11,14,17 hours. It’s necessary to notice that rate of feeding was based on 15 percent of weight of larval body fishes on a day. Results indicated that there was significant difference between weight and length gain (p<0/05). Fish larvae with one time feeding per day with SFK diet had the higher weight and length and fish larvale that fed with mixture of SFK and fish powder (25% weight SFK) had the most length and weight when they had feeding four times per day.

    Keywords: Fish powder, Feeding frequency, Survival, Protein, Caspian Sea, Rutilus frisii Kutum
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال