علی لطیفی
-
در دنیای امروز پرداختن به اخلاق و تربیت اخلاقی در قالب برنامه درسی مشخص ضروری است. این برنامه بر اساس نظرات اندیشمندان فضیلت گرای مسلمان می تواند مسیر مشخصی را پیش روی نظام های آموزشی قرار دهد. فارابی تلاش دارد تا بر اساس «فضیلت»، نظام اخلاقی اسلامی را شکل دهد. این پژوهش با روش استنتاجی، برنامه درسی تربیت اخلاقی را از منظر ایشان بیان می کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که هدف غایی در نگاه فارابی سعادت است و کسب فضایل، به عنوان هدف میانی برای دستیابی به هدف غایی بیان شده است. در بخش محتوای برنامه درسی چنین به دست آمد که فارابی محتوا را فضایلی می داند که در راستای سعادت باشند و گام هایی کاربردی برای شکل گیری فضایل بیان می کند. همچنین می توان روش های «فراهم کردن موقعیت های مشابه عمل»، «عمل وارونه»، «گفت وگوی برهانی، اقناعی و اکراهی»، «احتذاء» و «مقایسه لذت ها» را از آثار فارابی به دست آورد. در ارزیابی نیز فارابی محور اصلی را سنجش فضایل اخلاقی و ملکه شدن آنها می داند که این با سهولت در انجام عمل نیک و ترک عمل زشت، قابل ارزیابی است.
کلید واژگان: برنامه درسی تربیت اخلاقی, فارابی, فضیلت گرایی, اندیشمندان مسلمانIt is necessary to have ethics and moral education in the form of a specific curriculum today. Based on the opinions of Muslim virtue ethics scholars, this curriculum can provide a clear path for educational systems. Farabi tries to form the Islamic moral system based on "virtue". Using an inferential method, this research describes the moral education curriculum from his point of view. According to the results of this research, Farabi’s ultimate goal is ‘prosperity’ and he mentions acquiring virtues as an intermediate goal in order to achieve the ultimate goal. Considering the content of the curriculum, Farabi suggests the content to be virtues that are in line with prosperity and expresses practical steps for the formation of virtues. In addition, some methods can be obtained from Farabi's works, including "providing situations similar to action", "inverted action", "argumentative, persuasive and reluctant dialogue", "obedience" and "comparison of pleasures". Farabi believes the main evaluation factor is to examine moral virtues and whether they are a habitual disposition or not, which can be easily evaluated by doing good deeds and abandoning bad deeds.
Keywords: Moral Education Curriculum, Farabi, Virtue Ethics, Muslim Thinkers -
یکی از پارامترهای اصلی در تعیین میزان کارایی و کیفیت امولسیون، میزان چسبندگی و پوشش دهی مصالح سنگی و زمان شکست آن می باشد. در این پژوهش با تغییر پارامترهای مختلف، شامل: میزان قیرباقیمانده، درصد امولسیون درمصالح، میزان لاتکس و تولید آن در پلنت آزمایشگاهی میزان پوشش دهی مصالح سنگی، و زمان شکست در مواجهه با مصالح سنگی برای دو نوع قیر پایه 70/60 و 100/85 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثر پارامترهای مختلف تشکیل دهنده قیر امولسیون مانند نوع قیر، درصد قیر باقیمانده و میزان امولسیفایر مورد استفاده در تولید امولسیون بر تست های کیفی مانند تست الک، ویسکوزیته، پایداری و نشست قیر امولسیون بررسی شد. در این تحقیق به بررسی اثر دو نوع مصالح مختلف سیلیسی و آهکی و همچنین تاثیر آن بر مشخصات مخلوط اسلاری سیل، پرداخته شده است. نتایج نشان داد که استفاده از لاتکس بیشتر، زمان شکست را حدود 23 درصد کاهش داده ولی پوشش قیری مصالح را حدود 5 درصد افزایش داده است. همچنین استفاده از امولسیفایر و درصد قیر باقیمانده بیشتر، باعث افزایش زمان شکست به میزان 100 درصد و بهبود پوشش قیری مصالح سنگی تا 76 درصد شد. همینطور با استنتاج از نتایج آزمون های صورت گرفته استفاده از مصالح سیلیسی در آزمون چسبندگی به زمان بیشتری جهت سخت شدگی نیاز دارد. همچنین مصالح سیلیسی، مقاومت کمتری نسبت به مصالح آهکی دارد. همچنین مقاومت مصالح سیلیسی در آزمون سایش در شرایط مرطوب حدود 22 درصد کمتر و در آزمون بارگذاری چرخ حدود 25 درصد کمتر از مصالح آهکی است. در آزمون قوام مخلوط اسلاری سیل نیز اینطور مشخص گردید که مصالح آهکی از اسلامپ بیشتر و روانی کمتری در حدود 30 درصد برخوردار هستند.کلید واژگان: آسفالت حفاظتی, اسلاری سیل, قیر امولسیون, مصالح آهکی, مصالح سیلیسیOne of the main parameters in determining the effectiveness and quality of the emulsion is the degree of adhesion and coating of stone materials as well as its failure time. In this research, by changing various parameters, including: the amount of residual bitumen, the percentage of emulsion added to the materials, the amount of latex and its production in the laboratory plant (EmoLab), the amount of coating of stone materials, and the failure time in contact with stone materials for two types of basic bitumen 70/60 and 100/85 have been investigated. Also, the effect of different parameters of the bitumen emulsion, such as the type of bitumen, the percentage of residual bitumen, and the amount of emulsifier used in the production of emulsion, on qualitative tests such as sieve test, viscosity, stability, and settlement of the emulsion bitumen were investigated. In this research, an attempt has been made to investigate the effect of two different types of siliceous and lime materials and their effect on the properties of silt slurry mixture. The results showed that the use of more latex reduced the failure time by about 23%, but the bituminous coating of the materials increased by about 5%. Also, the use of emulsifier and more residual bitumen increased the failure time by 100% and improved the bituminous coating of stone materials by 76%. Also, inferring from the results of the tests, the use of silica materials in the adhesion test requires more time for hardening. Also, siliceous materials have less resistance than limestone materials. Also, the resistance of siliceous materials in the wear test in wet conditions is about 22% lower and in the wheel loading test about 25% lower than limestone materials. In the consistency test of slurry silt mixture, it was also determined that limestone materials have more slump and less fluidity around 30%.Keywords: Protective Asphalt, Slurry Seal, Emulsion Bitumen, Lime Materials, Siliceous Materials
-
-
هدف
یکی از مسئله های مورد دغدغه معلمان و مربیان این است که چگونه میتوانند در موقعیت های عملی، از آموخته های نظری خود (که معمولا کلی و ناوابسته به موقعیت هستند) استفاده کرده و بتوانند به درستی تشخیص دهند که به صورت خاص، چه باید کنند؟ در میان اندیشنمدان تعلیم و تربیت مدرن، برخی به پیشبینی یک قلمروی معرفتی واسطه میان نظریه های کلی و عمل تربیتی یا پیشنهاد مجموعهای از دستورالعمل ها برای پیمودن این فاصله پرداخته اند و برخی نیز، بعضی از ویژگیهای شخصیتی معلم را به عنوان عامل پل زدن میان نظریه و عمل معرفی نمودهاند و برخی رویکردها نیز از اساس، توجه اندکی به این چالش داشته اند. پژوهش حاضر میکوشد با بررسی و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان مسلمان دربارهی پاره ای حقایق انسانی مرتبط همانند انواع و مراتب علوم، فعل ارادی انسان و مقدمات آن، عقل عملی و ملکات عملی، به استخراج مهمترین شایستگی های مورد نیاز مربی برای گذار از نظریه به عمل تربیتی بپردازد.روش تحقیق: روش استفاده شده در پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی است.
یافته هابراساس یافته ها، مربی علاوه بر مجموعه ای از شناختهای کلی، نیازمند شایستگی هایی همانند تجربه ی عملی، تروی (به معنای کلی توانایی تامل و اندیشه ورزی در یک موقعیت عملی جزئی)، برخورداری از ملکات اخلاقی و حرفهای مرتبط و همچنین تقواست. آنچه شکاف میان نظر تربیتی (که همیشه از جنس دانش حصولی و غالبا کلی است) و عمل تربیتی (به معنای تشخیص مصداقی در موقعیت عمل) را پر میکند، شخصیتی برخوردار از این مجموعه شایستگی هاست که توانایی شناسایی شایسته ترین اقدام را داراست.
کلید واژگان: نظریه تربیتی, نظریه و عمل, حکمت اسلامی, شایستگی ها, مربی, تروی, فلسفه تعلیم و تربیتTeachers and educators often concern about how they can benefit from their theoretical knowledge (which is usually general and situation-independent) in practical and real situations and have a sound decision about what to do specifically? In modern educational thought, some thinkers have introduced a mediating field of knowledge or proposed practical guidelines to overcome this gap, some educators have emphasized some personal traits of the teacher, while some other have less attention to this challenge. This research tries to formulate the necessary competencies which a teacher needs to move from theory to practice by analyzing the views of Muslim philosophers on some philosophical issues such as the classification and stratification of knowledge/science, human praxis and its preliminaries, practical intellect and practical characters. According to the findings, beside to some categories of general knowledge, competencies such as practical experience, tarawwi (i.e. the ability to ponder upon a particular practical situation), moral and professional characters and taqwaa (piety) are also needed in this regard. What fills the gap between educational theory (which is always conceptual and general) and educational practice (i.e. to recognize what to do in a specific situation) is a personality who has these competencies.
Keywords: Educational theory, Gap between Theory, Practice, Educational Experience, Tarawwi (Thinking-in-practice), Philosophy of Educational Science -
پژوهشگاه علوم و فناوری های بدیع ، نوظهور و همگرا / قسمت چهارمنشریه گنجینه سما، پیاپی 44 (بهمن 1402)، صص 14 -15
-
کالایی سازی یکی از مهم ترین سیاست ها در حوزه آموزش است که اجرای آن در سال های اخیر در سطح جهانی و در دهه گذشته در ایران، به صورت های مختلف و با انگیزه ها و استدلال های متفاوتی پیگیری شده است. پژوهش حاضر به دنبال وضعیت شناسی کالایی سازی آموزش عمومی در ایران امروز و نیز، ارزیابی انتقادی این سیاست بر حسب مبانی نظری و پیامدهای تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی آن است. بر اساس یافته های پژوهش، کالایی سازی آموزش عمومی در ایران در ضمن روند ها و فرآیندهایی همانند خصوصی سازی آشکار و پنهان، خرید خدمات آموزشی و برنامه های درآمدزایی از مدارس در حال گسترش است. این در حالی است که از یک سو، اتکای این سیاست بر رویکرد نیولیبرالیستی باعث گشته که تعارض هایی میان بنیاد های این سیاست با مبانی و ارزش های اسلامی در زمینه حقیقت و هویت علم، حقیقت آموزش و پرورش و نیز وظیفه دولت و حق مردم نسبت به آموزش عمومی شکل گیرد؛ و از سوی دیگر، با نظر به تجارب جهانی و داخلی، اجرای آن می تواند زمینه ساز پیامدهای نامطلوبی همانند افول ارزش های اخلاقی و اجتماعی، تضعیف کیفیت در آموزش و پرورش دولتی، تبعیض و بی عدالتی و کاهش بهره وری و رشد اقتصادی، علمی و فناورانه در جامعه باشد.
کلید واژگان: خصوصی سازی آموزش و پرورش, نئولیبرالیسم, اقتصاد آموزش و پرورش, سیاست گذاری آموزشیCommodification in education is amongst those policies which have been highly promoted globally based on various grounds and by different means and justifications in recent years and Iran is not an exception. This research, by using content analysis method, studies the documents, regulations and measurements taken by the Iranian government in this regard to represent the current condition of the commodification of public Education in contemporary Iran along with a critical analysis of this policy in regard to its theoretical foundations and also its moral, educational, social and economic consequences. Based on the findings of the research, commodification of public education in Iran is expanding through phenomena and processes such as (apparent and hidden) privatization, buying and selling educational services and plans of monetization of schools. This is despite the fact that, commodification is based on neoliberalism and therefore, contradictive to the Islamic foundations and values about the nature of knowledge, the ideal education and the responsibility of government in public education as a public right. Also, on the other hand and based on global and local experiences, implementing this policy will prepare the ground for undesired outcomes such as the decline of moral and social values, reduction in the quality of state-run education, inequality and injustice and decrease of the economic, scientific and technological efficiency and growth.
Keywords: privatization of education, neoliberalism, Economics of Education, educational policy making -
نشریه پژوهش های فلسفی، پیاپی 39 (تابستان 1401)، صص 301 -316نوشتار حاضر به دنبال بررسی الگوی تدریس مارتین هیدگر، به عنوان یکی از موثرترین فیلسوفان اگزیستانس قرن بیستم است. هیدگر، فرآیند تدریس را منادی به «مجال یادگیری دادن» تعریف می کند و آموختن چگونگی این مجال دهی توسط آموزگار را امری ضروری و در عین حال دشوار می داند. از این روی در این نوشتار با تمرکز بر تعریف فوق، پس از بیان بایسته های امر تدریس و ایضاح مفهوم یادگیری در اندیشه هیدگر، به تحلیل و واکاوی چگونگی مجال دادن و بررسی ابعاد و مراحل آن با توجه به الگوی تدریس هیدگر خواهیم پرداخت. با مطالعه و بررسی آثار مختلف هیدگر به ویژه بررسی پدیداری الگوی تدریس وی در این نوشتار مشاهده خواهیم کرد که: اولا، او در نظام فکری و تعلیمی خود تلاش نموده تا تعریف جدیدی از امر تدریس و یادگیری ارایه دهد که از سنت فکری زمانه او کاملا جدا و بیگانه و در عین حال هماهنگ با اندیشه خود اوست. ثانیا، او تدریس را دارای ابعاد و مراحل پدیداری مختلفی می داند که غفلت از آن ها موجب عقیم گشتن فرآیند تعلیم خواهد شد. از میان این ابعاد و مراحل مختلف، در این پژوهش مباحث ذیل مورد توجه قرار گرفته است: فرآیند تعاملی یادگیری، موضوع مورد اهتمام، مواجهه وجودی، ایجاد اشتیاق، گوش سپاری، خروج از قلمرو مانوس، پرسشگری و جهش.کلید واژگان: آموزش, تدریس, یادگیری, مجال یادگیری دادن, هیدگرThe present article studies the teaching model of Martin Heidegger, as one of the most effective existential philosophers of the 20th century. Heidegger defines the teaching process as a herald of "giving opportunity for learning" and considers it necessary and at the same time difficult for the teacher to learn how to give this opportunity. Therefore, in this article, focusing on the above definition, after stating the requirements of teaching and clarifying the concept of learning in Heidegger's thought, we will analyze how to allow and examine its dimensions and stages according to Heidegger's teaching model. By studying and examining Heidegger's various works, especially the phenomenal examination of his teaching model, we will see in this article that: First, in his intellectual and educational system, he tried to provide a new definition of teaching and learning, which is completely separate from the intellectual tradition of his time and it is alien and at the same time in harmony with his own thought. Secondly, he considers teaching to have different dimensions and phenomenal stages, neglecting which will make the teaching process sterile. Among these different dimensions and stages, the following topics have been considered in this research: the interactive process of learning, the topic of interest, existential encounter, creating enthusiasm, listening, leaving the familiar territory, questioning and leaping.Keywords: Education, Teaching, opportunity to learn, Heidegger, learning
-
نظام فلسفی و اعتقادی اسلام از ظرفیت کافی برای خلق و تدوین نظریه های تربیتی و برنامه درسی برخوردار است، لذا ضروری است تاملات و تبیین های روش شناختی متناسب با نظام فلسفی و اعتقادی اسلام، برای نظریه پردازی در حوزه برنامه درسی با رویکرد اسلامی انجام شود. پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی، اقتضائات و الزامات نظری و بنیادین این امر را معرفی و تبیین نماید. از این رو پس از بررسی مفهوم برنامه درسی و جایگاه مبانی فلسفی در نظریه پردازی های این حوزه، به ظرفیت شناسی نظام اسلامی و تبیین مفروضات روش شناختی آن برای تولید نظریه ی برنامه درسی پرداخته شده است و در نهایت الزامات و اقتضائات اساسی برای دستیابی به برنامه درسی با رویکرد اسلامی معرفی گردیده است. تعیین ماهیت بنیادین و رویکرد اساسی برنامه درسی بر اساس مبانی فلسفی و شبکه مفهومی برخاسته از دو منبع عقل و وحی و لحاظ نمودن سه نظام فاعلی، داخلی و غایی در نظریه پردازی برنامه درسی از جمله این الزامات و اقتضائات می باشد.
کلید واژگان: برنامه درسی, نظریه, روش شناسی, رویکرد, اسلامTheoretical-methodological reflections on the path of achieving a curriculumwith an Islamic approachBackground and ObjectivesThe belief system of Islam has enough capacity to create curriculum theories, therefore it is necessary to carry out methodological reflections and explanations in accordance with this system for theorizing the curriculum with an Islamic approach.
MethodsThe current research was a descriptive, analytical-inferential method.
FindingsThe current research with a descriptive, analytical-inferential method ،has recognized the capacity of the Islamic system and explained its methodological assumptions, and explained its theoretical requirements.
ConclusionDetermining the basic approach of the curriculum and the conceptual network arising from two sources of reason and revelation and considering the three effective, internal and final systems in the theorizing of the curriculum are some of these requirements.
Keywords: curriculum, theory, methodology, approach, Islam -
شناخت چگونگی قوامیافتن تدریجی علم تربیتی مدرن در طول تاریخ فرهنگی و اجتماعی جهان مدرن، نقش مهمی در فهم بنیادین ماهیت این علم، ذهنیتها، مضامین و کلانایدههای حاکم بر آن و میراثی که اکنون از آن به جا مانده، دارد. پژوهش حاضر به هدف بررسی این چگونگی، در پژوهشی تاریخی-تحلیلی و با بهرهگیری از برخی منابع تاریخی دست اول و دست دوم دربارهی تاریخ علوم تربیتی و آموزش و پرورش مدرن در مناطق و کشورها و ادوار تاریخی مختلف، به واکاوی مهمترین بسترهای شکلگیری و تحول و توسعهی علم تربیتی مدرن پرداخته است. بر اساس یافتههای پژوهش، شش زمینهی فرهنگی و اجتماعی شامل «ضرورت یافتن تربیت نسل جدید برای جامعهی جدید و عدم صلاحیت نهادهای سنتی برای ایفای این نقش»، «آموزشیسازی مسایل اجتماعی»، «کشف دورهی کودکی و اهمیت یافتن مطالعهی آن»، «روانشناسیگرایی»، «پیدایش و تحول مدارس و مراکز تربیت معلم» و «پیدایش حرفهی معلمی و حرفهای سازی مشاغل مرتبط با آموزش و پرورش» به عنوان مهمترین ذهنیتها یا پدیدههای اثرگذار در ساخت معنا و ماهیت علم تربیتی مدرن شناسایی گشته و به تفصیل، گزارش و تحلیل شدهاند.
کلید واژگان: علوم تربیتی, آموزش و پرورش مدرن, آموزشی سازی, فلسفه ی کودکیUnderstanding the process and conditions of the constitution of modern educational science during the cultural and social history of modern world has a key role in comprehending the nature of educational science, those mentalities and big ideas which govern it and its legacy for today's educational world. To reach that aim, this research studies the socio-cultural grounds of the formation and development of modern educational science by analyzing first-hand and second-hand historical resources about educational science and modern education across regions along the modern history, using historical-analytical method. Based on the findings of the research, six main grounds have been recognized as most effective in the formation of educational science and explained in detail and they are as follows: necessity of preparing new generation for the modern society and inefficiency of traditional institutions, educationalization of social problems, discovering childhood, psychologism (in education), schools and teacher training institutes and finally, the profession of teaching and professionalization of various educational occupations.
Keywords: Educational sciences, Educational theory, Modern Education, Educationalization, Philosophy of childhood -
افزایش چشمگیر تجدید ارایه حسابداری، توجهات آکادمیک، قانونی و عمومی زیادی را با در نظر گرفتن تمامی عواقب آن، به خود جلب کرده است. در همین راستا، هدف این تحقیق بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی و مدیریت سود تعهدی و واقعی بر تجدید ارایه صورت های مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد در راستای هدف تحقیق نمونه ای متشکل از 120 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1389 تا 1395 انتحاب گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون لوجستیک بهره گرفته شد.
یافته های تحقیق نشان می دهد که کیفیت حسابرسی بر تجدید ارایه صورت های مالی تاثیر منفی دارد در حالی که، مدیریت سود تعهدی و واقعی بر تجدید ارایه صورت های مالی تاثیر مثبت دارند. به عبارت دیگر می توان گفت در صورت بالا بودن کیفیت حسابرسی، احتمال تجدید ارایه صورت های مالی کاهش و در صورت افزایش مدیریت سود تعهدی و واقعی، احتمال تجدید ارایه صورت های مالی نیز افزایش می یابد.کلید واژگان: کیفیت حسابرسی, مدیریت سود واقعی, مدیریت سود تهعدی, تجدید ارائه صورت های مالیA significant increase in the accounting restatements has attracted, academic attention, rule and public attention with considering all its consequences,. In this regard, the purpose of this study is to investigate the relationship between of audit quality, real and accrual earnings management on financial statement restatements in listed companies on Tehran Stock Exchange. In this purpose a sample of consisting of 120 listed companies in Tehran stock exchange during the period 2010 to 2016 was selected. In order to analyze the hypothesis was used logistic regression model.. The research findings show that audit quality hast negative impact on restatement, while real and accrual earning management has positive impact on restatement. In other words, we can say the high level of audit quality, reduce the likelihood of restatements and with increase in real and accrual earnings management, increase the likelihood of restatements.
Keywords: Audit Quality, Real Earnings Management, Accruals Earnings Management, Financial Statement Restatements -
پژوهش حاضر می کوشد ضمن بازخوانی اندیشه و مواضع سیاسی آیت الله مصباح یزدی، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که ساختار بینش سیاسی وی از چه مقوله هایی تشکیل شده و بر این اساس نظام حکومتی مورد نظر وی چه بوده است؟ طبق فرضیه پژوهش، مصباح یزدی در چهارچوب فلسفه اسلامی و مشخصا حکمت متعالیه به ارائه نظام سیاسی مطلوب مبتنی بر تقدم دانش بر قدرت و اصالت وجود مبادرت ورزیده است. اندیشه ایشان بیش از اینکه منبعث از نگاه فقاهتی باشد، منبعث از نگاه فیلسوفانه وی است. پس بر اساس نوع نگاه خود درباره انسان و عقل، به ضرورت وحی و نبوت و از دریچه آن به رابطه دین و سیاست پرداخته است. برای بررسی این فرضیه از روش هرمنوتیک لئو اشترواس، یعنی توجه به نقش متن با استفاده از آثار دیگرش در فهم متن، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نقص انسان و عدم کفایت عقلی او برای تامین سعادتش در نظر آیت الله مصباح یزدی، راه را برای حکومت ولایی در اندیشه ایشان باز نموده است. مشروعیت چنین حکومتی براساس نصب و اذن الهی می باشد و مردم، هرچند نقشی در مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی ندارند، اما برپایی و تشکیل حکومت اسلامی، نیازمند همراهی و پذیرش مردم است.کلید واژگان: مصباح یزدی, نظام سیاسی مطلوب, اصالت وجود, مدل تحلیل سیستمی, مردم, مشروعیتRecognition of major keywords in Imam Khomeini's thoughts is an important path to completely know the intellectual-political collection of the structure which he legally and institutionally built after the revolution of 1357 and left for us. "Ommat" is one of those keywords with religious essence and Islamic feature that came to the political thinking of Islamic thinkers specifically the great leader of our Islamic revolution. The investigation of theoretical and practical works of Imam Khomeini indicates that the word "Ommat" has been able to compete with conceptual changes of the day such as nation and nationalism in addition to maintaining its validity and Koranic origin. In fact, it has reproduced itself employing the instrument of ejtehad, adjusting itself to the conditions of time and place in Imam Khomeini's thoughts. The present research tried to study Imam Khomeini's attitude employing descriptive-analytical technique and library method. By studying the terminology used by Imam Khomeini, it is concluded that the concept of "nation" is a marginal one, in relation with the concept of "Ommat" In fact, Imam Khomeini has not negated nationalism with the meaning of national authority in his comments, but he has negated ethnicity and clanship and their undesirable impact as the factors of separation among Islamic ommat.Keywords: Ayatollah Mesbah Yazdi, an ideal political system, existence, the people, the legitimacy
-
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و به ویژه جوامع اسلامی مطرح است. پدیده بدحجابی در سطح حوزه فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران، به دلیل شرایط جغرافیایی، پدیده مهاجرت، تراکم جمعیت، جرم خیز بودن منطقه و... به طور روزافزون در حال گسترش است. از این رو در این مقاله، چالش های برون سازمانی که نیروی انتظامی برای مقابله و کنترل بدحجابی در سطح فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران با آن مواجه است؛ در چهار حوزه فرهنگی، تبلیغاتی، حقوقی و اجرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش انجام این تحقیق، کیفی، روش گردآوری اطلاعات مصاحبه کتبی با مسیولان و نخبگان انتظامی فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران بود و افراد موردنظر با روش گلوله برفی و به تعداد 32 نفر انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ناجا در انجام وظایف محوله در خصوص کنترل و مقابله با بدحجابی در غرب استان تهران، با 26 مولفه چالش اجرایی، 21 مولفه چالش فرهنگی، 18 مولفه چالش حقوقی- قضایی و 15 مولفه چالش تبلیغاتی در رابطه با سازمان ها و اداره های دیگر مواجه است. همچنین چالش رسانه ها، ماهواره و فضای مجازی به عنوان مهم ترین چالش برون سازمانی برای کنترل و مقابله با بدحجابی در غرب استان تهران شناخته شد و پس از آن چالش نبود قانونی جامع در زمینه حجاب و مصادیق آن و چالش مدگرایی و کم توجهی به عرضه و فروش البسه نامناسب دررتبه های دوم و سوم قرار گرفتند.
کلید واژگان: امنیت اجتماعی, تهاجم فرهنگی, چالش های انتظامی, بدحجابیNevertheless, nowadays, we have encountered increasing spread of unveiling's phenomenon because of different reasons like cultural aggression, media's activity, satellite networks, destructive internet sites and also unavailability of complete low, about veil and it's instances and weak interaction of organizations and institutions of cultural affairs. Unveiling's phenomenon is increasingly spread in west of Tehran's province because of geographical conditions, migration phenomenon, population density and etc. In this research, the extra systematic challenges in west of Tehran`s province are faced with it in controlling unveiling are investigated infour cultural area, advertising area, legal-judicial area and advertising area. The method of this research was qualitative and the way of compilation of information was via written interview with administrators and outstanding of security command of west of Tehran`s province and were choosen by snowball way for 32 persons. Then collected data analyzed by contents analysis. The results showed that the security forces of Islamic republic of Iran encountered 26 adminstrative challenge components, 21 cultural challenge components, 18 legal judicial challenge components and 15 advertising challenge components in doing his duty in confronting and controlling unveiling, connected with other organizations and offices in west of Tehran`s province. Furthermore, the media's challenge, satellite and virtual space known as the most important challenge to control unveiling. Unavailability of a complete low in veil field and it's instances and fashion challenge, in attention toward supply and selling improper clothes are placed in second and third levels.
Keywords: social security, Cultural invasive, Security Challenges, Unveiling, Security mission's -
پله پله سیر کن / تفکر، تعقل و حکمت، و جایگاه هر یک در هویت وجودی آدمی
-
مسئله اساسی پژوهش حاضر پاسخ گویی به این پرسش است که ازنظر فلسفه اسلامی، امتداد و بسط فلسفه به علوم ناظر به زندگی چگونه رخ می دهد و فلسفه چگونه در تولید و تولد نظریه های علمی نقش آفرینی می کند. این مقاله می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بازخوانی آن دسته از مباحث فلسفه اسلامی (با توجه ویژه به تقریر آیت الله جوادی آملی) درباره رابطه فلسفه و علوم، ابتدا مهم ترین ابعاد دیدگاه فلسفه اسلامی را درباره رابطه فلسفه و علوم توصیف کند و سپس با تحلیل منطقی نکته های این دیدگاه، دلالت ها، ظرفیت ها و افق گشایی های آن را درباره چگونگی امتداد فلسفه به علوم آورده ایم. ملاک تمایز در علوم، موضوع فلسفه و موضوع علوم و نسبت آن ها با یکدیگر، جایگاه موضوع، مبادی و مسائل در علوم و نسبت آن ها با یکدیگر از مهم ترین مسائل فلسفه اسلامی اند که چهارچوب نظری مناسبی برای بررسی چگونگی امتداد فلسفه به علوم فراهم می کنند که در بخش «بازخوانی» به آن ها توجه کرده ایم. در بخش پایانی نیز مهم ترین دلالت ها و ظرفیت های این بازخوانی برای چگونگی نقش آفرینی فلسفه در تولید و تولد نظریه های علمی در قالب پنج اصل بنیادین آمده اند که ازجمله آن ها می توان به نقش فلسفه در تامین مقدمات برای اثبات برخی مسائل علمی، تاکید بر اشراف دانشمند بر مبادی فلسفی دانش خود، نقش این اشراف در تعمیق نظری و تدقیق استدلالی نظریه ها و همچنین تفسیر صحیحی از اصطلاح «فلسفه مضاف» و منطبق بر مبانی فلسفه اسلامی اشاره کرد.کلید واژگان: فلسفه اسلامی, فلسفه مضاف, موضوع علوم, مبادی و مسائل علم, تولید علمThe principal problem in the present study is to answer the following question: how philosophy, according to Islamic philosophers, extends to the sciences referring to life and how philosophy contribute to the production and reproduction of scientific theories. With aids of an analytic-descriptive method and by reading out the topics in the Islamic philosophy referring to the philosophy and sciences relations (with especial attention to Ayat Allah Javadi Amolis exposition), we try first to describe the most important features of Islamic philosophy views about the relation between philosophy and sciences and then with a logical analysis we will say the points of this view, its implications, its capacities, and the new horizons it opens in the way in which philosophy extends to sciences. The distinction criterion in sciences, the subject-matters of philosophy and sciences and their relation, the status of subject-matter, elements and problems in sciences and their relation with each other are among the most important problems in Islamic philosophy which make an appropriate framework for investigating the way in which philosophy extends to sciences; these topics will be discussed in the section on reading out. In the final section the most important implications and capacities of this readout for the way in which philosophy could contribute to the production and reproduction of scientific theories will brought out in form of five fundamental principles: the contribution of philosophy to providing premises necessary for establishing some of the scientific problems, emphasis on the scientist proficiency over his/her principles of philosophical knowledge, the role this proficiency plays in theoretical deepening and argumentative accuracy of theories, and also a true interpretation of the term additional philosophies according to Islamic philosophy.Keywords: Islamic Philosophy, Additional Philosophies, Subject, Matter of Sciences, Elements, Problems of Science, Production of Science
-
-
این پژوهش به بررسی رویکرد اسلامی سازی معرفت به عنوان قدیمی ترین رویکرد در زمینه ی نظریه پردازی در دانش تربیت اسلامی می پردازد. بدین منظور در نخستین گام، مقصود از اصطلاحات «اسلامی سازی معرفت»، «تربیت اسلامی» و «روش شناسی» بیان گشته و سپس در ادامه، مهم ترین آرای اندیشمندان این رویکرد -با تمرکز بر آرای عبدالرحمان نقیب، تربیت پژوه مسلمان مصری- در دو سطح مبانی و روش شناسی ارائه می شود. در پایان نیز به مهم ترین نقاط قوت و ضعف این رویکرد و میزان توفیق پیروان آن در دست یابی به اهداف خود اشاره خواهد شد. به نظر می رسد هرچند این رویکرد نقش به سزایی در شکل گیری یک جریان فرهنگی اجتماعی نسبت به ضرورت بازتولید دانش تربیت اسلامی و تدارک ادبیات علمی در این زمینه داشته است، اما ضعف در مبانی و عمق نظری این رویکرد، از مهم ترین نقاط کور آن به شمار آمده و امکان نقش آفرینی جدی در فضای علوم تربیتی معاصر را از آن سلب می نماید.
کلید واژگان: روش شناسی پژوهش در تربیت اسلامی, دانش تربیت اسلامی, نظریه پردازی در تربیت اسلامی, اسلامی سازی معرفت, علم دینیThis research investigates the Islamic approach in islamicization of knowledge as the oldest approach in theorizing Islamic training knowledge. In doing do, at the first step the definitions of the terms, islamicization of knowledge, Islamic training, and methodology are presented and then the most important ideas of Islamic scholars, namely Abdolrahman Naqib, the Egyptian Islamic training expert, in this approach are, fundamentally and methodologically, discussed. Eventually, the most important weaknesses and strengths of the approach as well as the degree of the success of the followers in achieving their goals are mentioned. It seems that, although the approach has had a considerable role in the formation a cultural movement with regard to the necessity of reproduction of Islamic training knowledge and provision of scientific literature, it suffers from weakness in foundations and theoretical depth to play a significant role in contemporary education.Keywords: methodology in Islamic training, Islamic training knowledge, theorizing in Islamic training, islamicization of knowledge, religious knowledge -
تعلیم و تربیت اسلامی به عنوان یک رشته ی علمی یا عرصه ای مطالعاتی که به بررسی مسائل تعلیم و تربیت از منظری اسلامی می پردازد، در کانون توجه اندیشمندان مسلمان در چند دهه ی اخیر بوده است. این مقاله می کوشد با تبیین دیدگاه های یکی از اندیشمندان ایرانی صاحب نظر دربارهی هویت و روش شناسی این دانش انسانی-اسلامی، به تحلیل و نقد رویکرد پیشنهادی ایشان به روش شناسی تربیت اسلامی (از هر دو زاویه ی معرفت شناختی- علم شناختی و دینی) بپردازد. نقدها عمدتا مبتنی بر تحلیل منطقی و بررسی انسجام درون ی دیدگاه های ایشان بوده و حتی الامکان از نقدهای بیرونی و مبنایی احتراز گردیده است. مقاله (پس از مقدمه) در چهار بخش کلی سامان یافته است: بخش نخست به مرور مهمترین مبانی روش شناختی این رویکرد اختصاص یافته و بخش های دوم و سوم نیز، به بررسی چیستی دانش تربیت اسلامی و روش های پژوهش در آن بر اساس این رویکرد، اختصاد دارد. در پایان نیز، برخی ملاحظات و تاملات درباره ی دیدگاه های ایشان طرح شده اند.
کلید واژگان: روش شناسی تربیت اسلامی, نظریه تربیتی اسلامی, پژوهش در تربیت اسلامی, علم دینی, خسرو باقریIn recent decades, "Islamic Education" –as a scientific discipline or a field of study which concentrates on studying educational questions from an Islamic viewpoint– has been at the core of attention of Muslim scholars. This paper seeks to shed some light on the viewpoints of one of the Iranian Philosophers of Education about the nature and methodology of "Islamic education" and to analyze and assess them. The appraisal is based on logical analysis and concentrates on studying the internal coherence of the ideas, rather than external and foundational criticism, as much as possible. The paper includes an introduction and four parts, the first of which reviews the methodological foundations of this approach. The second and third parts discuss about the nature and research methods of Islamic education and finally, the last part presents some considerations and critiques about the aforementioned ideas.Keywords: Methodology of Islamic education, Islamic educational theory, Research in Islamic education, religious science, Khosrow Bagheri
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.