علیرضا صفاییان
-
مقدمه
در هرکشوری پیشگیری و مدیریت آسیب های شغلی، منجر به ارتقاء سلامت شاغلین آن جامعه می گردد. شناخت آسیب های شغلی در راستای نیل به هدف فوق از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف تعیین آسیب های شغلی در مراجعه کنندگان به کمیسیون غرامت شغلی پزشکی قانونی اصفهان طی سال های 1395 تا 1400 انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و مقطعی بود که در سال 1400 برروی کلیه مراجعه کنندگان به پزشکی قانونی با شکایت غرامت شغلی انجام شد. حجم نمونه براساس تعداد مراجعات بیماران در طی 5 سال گذشته برابربا 120 نفربود که بصورت سرشماری وارد مطالعه شدند. داده ها توسط چک لیست جمع آوری شد و در نرم افزار SPSS نسخه 22 و درسطح معناداری کمتر از 05/0 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها115 نفر (8/95 درصد) از مراجعه کنندگان مرد، 48 نفر (40 درصد) بین 40 تا 50 سال داشته، 93 نفر (5/77 درصد) متاهل و 58 نفر (3/48 درصد) دارای تحصیلات دیپلم بودند. بیشترین آسیب مربوط به آسیب های اسکلتی در 66 نفر (55 درصد) از مراجعه کنندگان بود. سابقه کار 58 نفر (3/48 درصد) کمتر از 10 سال، 27 نفر (5/22 درصد) از صنایع فلزی و 119 نفر (2/99 درصد) از مشاغل خدماتی بودند. وضعیت شغلی 88 نفر (3/73 درصد) نیز قراردادی بود. بین سابقه کار و ارتباط شغلی با ارگان درگیر ارتباط معنادار وجود داشت (05/0>P).
نتیجه گیریباتوجه به اینکه بیشترین آسیب ها مربوط به اختلالات اسکلتی- عضلانی است باید تدابیر لازم، سیاست های درست، آموزش های مناسب و وسایل حفاظتی مناسب جهت کاهش این آسیب ها فراهم گردد.
کلید واژگان: آسیب های شغلی, غرامت شغلی, حوادثForensic Medicine, Volume:28 Issue: 3, 2022, PP 136 -143IntroductionIn any country, the prevention and management of occupational injuries lead to the improvement of the health of the workers of that society. Recognizing occupational injuries is of special importance to achieve the above goal. In this regard, the present study was conducted to determine occupational injuries in the referrals to the Forensic Medical Occupational Compensation Commission of Isfahan during the years 2017 to 2022.
MethodsThis descriptive, analytical and cross-sectional study was conducted in 1400 on all those who referred to forensic medicine with occupational compensation complaints. The sample size based on the number of patient visits in the last 5 years was equal to 120 people who were included in the study by the census. Data were collected by checklist and analyzed in SPSS version 22 software at a significance level of less than 0.05.
Results115 people (95.8%) were male, 48 people (40%) were between 40 and 50 years old, 93 people (77.5%) were married, and 58 people (48.3%)had a diploma. Most injuries were related to skeletal injuries in 66 (55%)of the patients. The work experience of 58 people (48.3%) was less than 10years, 27 people (22.5%) were from other industries and 119 people (99.2%)were from service jobs. The employment status of 88 people (73.3%) was contractual. There was a significant relationship between the organ involved and work history (P<0.05).
ConclusionConsidering that most injuries are related to musculoskeletal disorders, necessary measures, correct policies, appropriate training and protective equipment should be provided to reduce these injuries.
Keywords: Occupational injuries, Occupational compensation, Accidents -
مقدمه
پرسنل بهداشتی به علت ماهیت شغلی، مستعد اختلال خواب هستند که بر روی عملکرد رفتاری و شناختی افراد تاثیر منفی زیادی می گذارد که می تواند توانایی کار در پرسنل بهداشتی را کاهش دهد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط خواب آلودگی روزانه و عوامل موثر بر آن با شاخص توانایی کار می باشد.
روش هااین مطالعه به صورت مقطعی بر روی 384 پرسنل بخش های مختلف بیمارستان الزهرا اصفهان می باشد که به صورت نمونه گیری سهمیهای و بر اساس نسبت تعداد هر رده شغلی به کل پرسنل بیمارستان انتخاب شدند. برای شرکت کنندگان چکلیست متغیرهای دموگرافیک و شغلی و دو پرسشنامهESS (EPWORTH SLEEPINESS SCALE) و WAI (WORK ABILTY INDEX) تکمیل شد. کسب نمره 13 و بیشتر برای پرسشنامه ESS به عنوان معیار خواب آلودگی مفرط روزانه و کسب نمره 28 و کمتر برای پرسشنامه WAI به عنوان توانایی انجام کار ضعیف در نظر گرفته شد.
یافته ها48% شرکت کنندگان مرد و 52% زن بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان 65/7±79/35 و میانگین سابقه کار آن ها 24/7±48/10 سال بود. نتایج بررسی ها نشان داد که بین خواب آلودگی روزانه با متغیرهای دموگرافیک و شغلی به جز جنس، ارتباط معناداری وجود دارد. در رابطه با توانایی انجام کار نیز ارتباط معناداری با متغیرهای فوق به جز جنس، تحصیلات و رده شغلی دیده شد. بین خواب آلودگی روزانه و توانایی انجام کار ارتباط قوی معکوس و معنادار مشاهده شد. (r=.-0.62, p<0.001)
بحثارتباط شاخصWAI وESS در پرسنل، حاکی از آن است که با اصلاح وضعیت خواب و کنترل عوامل موثر بر آن که منجر به خواب آلودگی روزانه می شوند، می توان وضعیت توانایی انجام کار در پرسنل را بهبود بخشید.
کلید واژگان: خواب آلودگی, پرسنل بهداشتی درمانی, شاخص توانایی انجام کارIntroductionHospital personnel are susceptible to sleep disorders due to their occupational nature, which has a negative impact on their behavioral and cognitive function and can decrease their ability to work. The aim of this study was to investigate the relationship between daytime sleepiness and its affecting factors and work ability index.
MethodsThis cross-sectional study was performed on 384 personnel of different departments of Al-Zahra hospital in Isfahan who were selected by quota sampling based on the ratio of number of staff of each job title to the total number of hospital personnel. For participants a checklist of demographic and occupational variables and two questionnaires: ESS (Epworth sleepiness scale) and WAI (Work Ability Index) were completed. Scores 13 and more for ESS questionnaire were considered as daytime sleepiness, and scores 28 and less for the WAI questionnaire were considered as poor performance.
Result48% of participants were male and 52% were female. The mean age of the participants was 35.79±7.65 years and their mean working experience was 10.48±7.24 years. The results showed that there is a significant relationship between daytime sleepiness and demographic and occupational variables other than gender and educational level. Regarding the work ability index a significant relationship was seen with the above variables except gender, educational level and job title. A strong reverse and significant relationship was observed between daily drowsiness and the work ability index.
ConclusionThe relationship between WAI and ESS in hospital personnel indicates that the ability to work can be increased by improving sleep status and controlling the factors that lead to daytime sleepiness.
Keywords: Sleepiness, Health care workers, Work capacity -
مقدمه:
با توجه به اهمیت روزافزون آنفلوانزا، به ویژه در افراد در معرض خطر، ای مطالعه، با هدف بررسی اثربخشی و عوامل موثر در پذیرش واکسن آنفلوانزا در کارکنان بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام شد.
روش هااین مطالعه، از نوع هم گروهی بود که از شهریور سال 1397 تا اردیبهشت سال 1398 به مدت 9 ماه در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان اجرا شد. کارکنان رده های شغلی مختلف که برای واکسیناسیون آنفلوانزا مراجعه کردند، به صورت سرشماری به عنوان گروه مورد و به تعداد مساوی از کارکنانی که در واکسیناسیون شرکت نکردند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک، شغلی، آگاهی و نگرش و عوامل موثر در پذیرش یا عدم پذیرش واکسن و میزان ابتلا به آنفلوانزا در طول مطالعه در دو گروه، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هادر طول مطالعه، یک نفر از گروه مورد و 3 مورد از گروه شاهد به آنفلوانزا مبتلا شدند و بین دو گروه، اختلاف معنی داری از این نظر وجود نداشت (130/0 = P). خطر نسبی ابتلا به آنفلوانزا 33/0 بود. بین دو گروه، اختلاف معنی داری بر اساس میزان دریافت واکسن سالیان قبل وجود داشت (001/0 = P). همچنین، آگاهی و نگرش نسبت به آنفلوانزا و واکسیناسیون آن در گروه مورد، بیشتر از گروه شاهد بود (050/0 > P).
نتیجه گیریبالا رفتن آگاهی و نگرش نسبت به بیماری آنفلوانزا و واکسیناسیون آن و در دسترس بودن واکسن در زمان مناسب، می تواند در تمایل به تزریق واکسن آنفلوانزا در کارکنان بهداشتی موثر باشد.
کلید واژگان: واکسیناسیون, آنفلوانزا, پرسنل بهداشتیBackgroundRegarding the increasing importance of influenza, especially in those at risk, this study aimed to explore the effectiveness and the effective factors of influenza vaccination acceptance among the staff of Alzahra hospital, Isfahan, Iran
MethodsThis cohort study was performed in Alzahra hospital for 9 months from September 2018 to May 2019. The staffs of different occupations who received influenza vaccination considered as treatment (vaccinated) group, and equal numbers of staffs who did not receive vaccination were selected as the control (unvaccinated) group. In both groups, a questionnaire of knowledge and attitude to vaccination and a checklist of demographic and occupational variables, vaccination acceptance or rejection factors, and influenza infection rate were completed in the study.
FindingsDuring the study, one case in exposed group, and 3 cases in control group got the influenza, and there was no significant difference between two groups (P = 0.130). The relative risk of influenza was 0.33. There was a significant difference between the two groups based on vaccination in previous years (P = 0.001). Moreover, the knowledge and attitude in the vaccinated group was higher than the non-vaccinated group (P <0.050).
ConclusionIncreasing awareness and attitude to influenza and its vaccination, as well as the availability of vaccination at the right time, can be effective in health care workers’ tendency for influenza vaccine.
Keywords: Vaccination, Influenza, Health personnel -
مقدمه
این مطالعه با هدف بررسی علل غیبت از کار به علت بیماری در پرسنل بهداشتی- درمانی بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام گرفت.
روش ها:
مطالعه ی حاضر، از نوع مقطعی است که در سال 1397 در بیمارستان الزهرا (س) در شهر اصفهان انجام شد. جامعه ی آماری، کلیه ی کارکنان بهداشتی- درمانی بیمارستان الزهرا (س) بودند. چک لیستی شامل اطلاعات دموگرافیک، شغلی و علل غیبت از کار طراحی شد و در اختیار پزشک قرار گرفت. حجم نمونه به صورت سرشماری از تمام موارد استعلاجی ارایه شده به پزشک معتمد در بازه ی زمانی یک ساله در نظر گرفته شد. کارمندانی که جهت تایید گواهی مرخصی استعلاجی به پزشک مراجعه می کردند، در صورت رضایت، پس از تکمیل فرم وارد مطالعه شدند. اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شد و به کمک آمار توصیفی و آزمون های t و 2</sup>χ واکاوی گردید.
یافته ها:
192 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. مشکلات تنفسی (4/21 درصد)، مشکلات اسکلتی و عضلانی (8/18 درصد)، مشکلات زنان و زایمان (1/16 درصد)، مشکلات گوارشی (1/15 درصد) و حوادث اعم از بریدگی، شکستگی و غیره (9/8 درصد) بیشترین دلایل غیبت به علت استعلاجی در پرسنل بیمارستان بودند. شایع ترین مدت زمان استعلاجی کمتر از 3 روز (4/71 درصد) بود. بین جنسیت و سابقه ی کار با علت درخواست مرخصی استعلاجی، رابطه ی معنی داری وجود داشت (050/0 > P)، اما بین سن، تاهل، تعداد فرزند، تحصیلات، نوع شغل، تعطیلات، نوع شیفت کاری، بخش محل کار و مدت زمان، با علت مرخصی استعلاجی رابطه ی معنی داری وجود نداشت (050/0 < P).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج این مطالعه، شایع ترین علل غیبت از کار در بین کلیه ی پرسنل، مشکلات تنفسی و اسکلتی- عضلانی بود. بیشترین علل غیبت از کار در پرسنل مرد به ترتیب مشکلات اسکلتی- عضلانی و مشکلات گوارشی و در پرسنل زن، مشکلات تنفسی و مشکلات زنان و زایمان بود. کمترین علت غیبت از کار در بین پرسنل، حوادث، بیماری های چشم پزشکی و بیماری های قلبی- عروقی بود.
کلید واژگان: غیبت از کار, مرخصی استعالجی, پرسنل بهداشتی- درمانیBackgroundThe aim of this study was to investigate the sick leave and its causes among the health care workers in Alzahra hospital, Isfahan, Iran.
MethodsThe present study was a cross-sectional study conducted at Alzahra hospital in 2018. Subjects were staff of hospital that referred to trusted forensic physician for sickness certification confirmation by census method in one year. After obtaining informed consent, a checklist of demographic and occupational variables, causes of sick leave and confirmation or not was completed by forensic physician. The data were entered into SPSS software, and analyzed using chi-square and independent t tests.
Findings192 sickness certifications were enrolled the study. The most prevalent sick leave causes of hospital staff were respiratory (21.4%), musculoskeletal (18.8%), gynecology (16.1 %), gastrointestinal (15.1%), and accidents (cuts and fracture) (8.9%) causes, respectively. There was a significant relationship between gender and work experience with the reasons of sick leave (P < 0.05). There was no significant relationship between age, marital status, number of children, education, type of job, type of shift, department, and duration of sick leave with the causes of sick leave (P > 0.05).
ConclusionThe most prevalent sick leave causes among Alzahra hospital staff were respiratory and musculoskeletal disorders. The male staff suffered mainly from musculoskeletal and gastrointestinal problems, hence female staff often suffered from respiratory and gynecological disorders. The least prevalent sick leave causes were accidents (cuts and fracture), and ophthalmological and cardiovascular diseases.
Keywords: Absenteeism, Sick leave, Healthcare workers -
مقدمه
کارایی منابع انسانی به عوامل بسیاری بستگی دارد که رضایت شغلی، از مهم ترین آن ها می باشد. این مطالعه، با هدف بررسی رضایت شغلی کارکنان و پرسنل مرکز بهداشتی- درمانی الزهرا (س) در شهر اصفهان و عوامل شغلی موثر بر آن انجام شد.
روش ها:
در این مطالعه ی مقطعی که در سال های 97-1396 در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام شد، 603 پرسنل این بیمارستان با روش نمونه گیری سهمیه ای وارد مطالعه شدند. چک لیست متغیرهای دموگرافیک شامل اطلاعات عمومی مانند، سن، جنس و غیره و چک لیست متغیرهای شغلی مانند سابقه ی کار و نوع شیفت کاری برای پرسنلی که وارد مطالعه شدند، تکمیل شد. سپس، پرسش نامه (رضایت شغلی Minnesota) برای پرسنل بهداشتی درمانی تکمیل شد. در نهایت، نتایج پرسش نامه ها بر اساس متغیرهای دموگرافیک و شغلی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها:
کمک بهیارها دارای بالاترین میزان رضایت شغلی و بهیارها دارای کمترین میزان رضایت شغلی بودند. همچنین، در تمامی ابعاد رضایت شغلی، ارتباط معنی داری بین رضایت شغلی و شیفت کاری وجود دارد. همچنین، مشاهده شد که تمامی ابعاد رضایت شغلی به جز ابعاد نوع شغل و جو سازمانی، ارتباط معنی داری با رابطه ی استخدامی داشتند.
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج این مطالعه، بهیارها کمترین میزان رضایت شغلی را داشتند که بر اساس زیرحیطه های رضایت شغلی لازم است مدیران برای افزایش رضایت شغلی برنامه ریزی دقیق انجام دهند.
کلید واژگان: رضایت شغلی, پرسنل بهداشتی- درمانی, بیمارستانBackgroundThe efficiency and effectiveness of human resources depends on many factors that job satisfaction is one of the most important of them. This study aimed to assess the job satisfaction among the staff of Alzahra health center in Isfahan, Iran, and the effective occupational and non-occupational factors.
MethodsIn this cross-sectional study conducted in Alzahra hospital during the years 2017-2018, 603 personnel of this hospital were enrolled the study. Demographic checklist including general information such as age and gender, as well as occupational checklist including work experience and type of shiftwork, were completed for the participants. Then, Minnesota Satisfaction Questionnaire (MSQ) was completed for the health care workers. Finally, the results of the questionnaires were evaluated based on the demographic and occupational variables using SPSS software.
FindingsThe nurse aides had the highest, and nurses had the lowest job satisfaction. There was a significant relationship between job satisfaction and shift-work in all subscales of job satisfaction. It was also observed that all subscales of job satisfaction, except job type and organizational situation, had significant relationship with type of the employment relationship.
ConclusionBased on the results of this study, nurses had the lowest job satisfaction; regarding the subscales of job satisfaction, managers should plan for increasing job satisfaction.
Keywords: Job satisfaction, Healthcare workers, Hospitals -
مقدمه:
با توجه به اهمیت روزافزون آنفلوانزا، به ویژه در افراد در معرض خطر، ای مطالعه، با هدف بررسی اثربخشی و عوامل موثر در پذیرش واکسن آنفلوانزا در کارکنان بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام شد.
روش هااین مطالعه، از نوع هم گروهی بود که از شهریور سال 1397 تا اردیبهشت سال 1398 به مدت 9 ماه در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان اجرا شد. کارکنان رده های شغلی مختلف که برای واکسیناسیون آنفلوانزا مراجعه کردند، به صورت سرشماری به عنوان گروه مورد و به تعداد مساوی از کارکنانی که در واکسیناسیون شرکت نکردند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک، شغلی، آگاهی و نگرش و عوامل موثر در پذیرش یا عدم پذیرش واکسن و میزان ابتلا به آنفلوانزا در طول مطالعه در دو گروه، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هادر طول مطالعه، یک نفر از گروه مورد و 3 مورد از گروه شاهد به آنفلوانزا مبتلا شدند و بین دو گروه، اختلاف معنی داری از این نظر وجود نداشت (130/0 = P). خطر نسبی ابتلا به آنفلوانزا 33/0 بود. بین دو گروه، اختلاف معنی داری بر اساس میزان دریافت واکسن سالیان قبل وجود داشت (001/0 = P). همچنین، آگاهی و نگرش نسبت به آنفلوانزا و واکسیناسیون آن در گروه مورد، بیشتر از گروه شاهد بود (050/0 > P).
نتیجه گیریبالا رفتن آگاهی و نگرش نسبت به بیماری آنفلوانزا و واکسیناسیون آن و در دسترس بودن واکسن در زمان مناسب، می تواند در تمایل به تزریق واکسن آنفلوانزا در کارکنان بهداشتی موثر باشد.
کلید واژگان: واکسیناسیون, آنفلوانزا, پرسنل بهداشتیBackgroundRegarding the increasing importance of influenza, especially in those at risk, this study aimed to explore the effectiveness and the effective factors of influenza vaccination acceptance among the staff of Alzahra hospital, Isfahan, Iran
MethodsThis cohort study was performed in Alzahra hospital for 9 months from September 2018 to May 2019. The staffs of different occupations who received influenza vaccination considered as treatment (vaccinated) group, and equal numbers of staffs who did not receive vaccination were selected as the control (unvaccinated) group. In both groups, a questionnaire of knowledge and attitude to vaccination and a checklist of demographic and occupational variables, vaccination acceptance or rejection factors, and influenza infection rate were completed in the study.
FindingsDuring the study, one case in exposed group, and 3 cases in control group got the influenza, and there was no significant difference between two groups (P = 0.130). The relative risk of influenza was 0.33. There was a significant difference between the two groups based on vaccination in previous years (P = 0.001). Moreover, the knowledge and attitude in the vaccinated group was higher than the non-vaccinated group (P <0.050).
ConclusionIncreasing awareness and attitude to influenza and its vaccination, as well as the availability of vaccination at the right time, can be effective in health care workers’ tendency for influenza vaccine.
Keywords: Vaccination, Influenza, Health personnel -
مقدمه
کیفیت زندگی کاری شاغلین، یک عامل اساسی در جذب افراد واجد صلاحیت، متعهد و با انگیزه برای سازمان های بهداشتی- درمانی می باشد. استرس شغلی، از عواملی است که بر کیفیت زندگی کاری پرسنل بهداشتی- درمانی و ارایه ی خدمات سلامتی تاثیر می گذارد. هدف از انجام مطالعه ی حاضر، بررسی استرس شغلی کارکنان بهداشتی- درمانی شاغل در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان بود.
روش هامطالعه ی مقطعی حاضر، بر 581 نفر از کارکنان بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام گرفت. افراد مورد مطالعه، با روش Quoto-random sampling در 8 رده ی کاری شامل پرستار (290 نفر)، کمک بهیار (88 نفر)، اداری (72 نفر)، تکنیسین اتاق عمل (37 نفر)، تکنیسین بیهوشی (36 نفر)، ماما (21 نفر)، تکنیسین آزمایشگاه (20 نفر) و تکنیسین رادیولوژی (17 نفر) وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی استرس شغلی (Health and safety executive یا HSE) توسط شرکت کنندگان به روش خود اظهاری تکمیل شد. چک لیست مطالعه، شامل خصوصیات دموگرافیک و عوامل شغلی نظیر رده ی شغلی، بخش محل خدمت، نوع رابطه ی استخدامی، سابقه ی کار و شیفت کاری کارکنان نیز ثبت و مقایسه گردید.
یافته هانمره ی کلی استرس شغلی، برابر با 5/16 ± 1/118 بود که بالاترین نمره ها بر اساس پرسش نامه ی HSE در حیطه ی تقاضا و سپس، نقش وجود داشت. رده ی شغلی با نمره ی کلی استرس شغلی و با حیطه ی ارتباط و کنترل ارتباط معنی داری داشت که بیشترین میزان استرس در پرسنل تکنیسین اتاق عمل و کمترین آن در پرسنل مامایی دیده شد (050/0 > P). نمره ی کلی استرس شغلی، از نظر بخش محل خدمت افراد مورد پژوهش با سابقه ی کار، شغل دوم و نوع شیفت تفاوت معنی داری نداشت (050/0 > P)؛ همچنین، شیفت کاری با حیطه ی نقش، ارتباط معنی داری نشان داد (050/0 > P). نوع رابطه ی استخدامی با نمره ی استرس کلی و با حیطه های ارتباط، حمایت مسوول و کنترل ارتباط معنی داری نشان داد (050/0 > P).
نتیجه گیریاز مجموعه یافته های مطالعه، چنین برمی آید که استرس شغلی در میان کارکنان بیمارستان الزهرا (س)، در میان رده های شغلی مختلف تفاوت معنی داری دارد که لازم است توجه بیشتری برای کاهش استرس در رده های شغلی پر استرس نظیر تکنیسین اتاق عمل و پرستار، به عمل آید. با توجه به ارتباط شیفت کاری و نوع رابطه ی استخدامی با بعضی حیطه های استرس شغلی، لازم است مدیران دانشگاه و بیمارستان نسبت به تبدیل رابطه ی استخدامی از موقت به دایم و تنظیم برنامه های شیفت کاری پرسنل، توجه بیشتری معطوف نمایند.<
BackgroundThe quality of working life of workforce is a factor in attracting qualified, tactful, and motivated people to health-care organizations. Job stress is one of the factors that affect quality of service delivery. The aim of this study was to investigate occupational stress of health-care staff working in Alzahra hospital, the largest healthcare center of Isfahan Province, Iran.
MethodsA cross sectional study was performed on 581 employees of Alzahra hospital. The subjects were sampled using quoto-random sampling method in 8 occupations including nurses (290 cases), care aides (88 cases), office workers (72 cases), operating room personnel (37 cases), anesthesia technicians (36 cases), midwives (21 cases), laboratory staff (20 cases), and radiology staff (17 cases). The Health and Safety Executive (HSE) Health Stress Questionnaire was completed by participants in self-administration. The checklist of the study, including demographic characteristics and occupational factors (job title, the place of service for employment, contract type, work history, and employee shift) was also completed and compared.
FindingsTotal stress score according to HSE questionnaire was 118.1 ± 6.5, and the highest score was in demands and role subscale. The job title had a significant relationship with the total score of job stress and as well with control and role subscale (P < 0.050). The highest stress was seen among the operating room technicians, and the lowest among midwifery personnel. Overall, there was no significant difference in the overall job stress score in terms of service area of the employees, work experience, second job, and type of shift (P > 0.050); otherwise, there was a significant relationship between type of shift with role subscale (P < 0.050). There was a significant relationship between the type of contract with total stress score (P < 0.050).
ConclusionThe findings of this study indicate that job stress among employees of Alzahra hospital is significantly different among various job titles, which requires more attention to reduce stress in stressful jobs such as operating room technicians and nurses. Considering the relationship between shiftwork and contract type with some subscales of job stress, managers need to pay more attention to convert contracts from temporary to permanent, and preparation of staff shift schedules.
-
مقدمه
استرس در شغل هایی مانند پزشکی می تواند اثرات مخرب فیزیولوژیکی و روان شناختی ایجاد کند. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مقایسه ی استرس پزشکان اورژانس، شناسایی راه کارهای اداره و مدیریت استرس و رتبه بندی این راه کارها است.
روش هامطالعه ی مقطعی حاضر برای 91 نفر از پزشکان اورژانس بیمارستان های شهید صدوقی، شهدای کارگر، افشار و شهید رهنمون یزد در سال 1396 انجام گرفت. افراد مورد مطالعه با روش سرشماری و با در نظر گرفتن معیارهای ورود و عدم ورود از پزشکان عمومی، متخصصین طب اورژانس، دستیاران داخلی، جراحی، قلب و طب اورژانس وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مورد استفاده در این مطالعه، از تحقیق Miguel استخراج شد و بر اساس نظر استادان مربوط، تعداد سوالات آن از 192 سوال به 125 سوال کاهش یافت و پس از بررسی روایی و پایایی، مورد استفاده قرار گرفت.
یافته هابالاترین میانگین استرس در بیمارستان افشار (3/57 ± 2/325) بود و بیمارستان های شهید صدوقی (8/52 ± 9/304)، شهید رهنمون (0/39 ± 0/288) و شهدای کارگر (6/21 ± 7/174) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. همچنین، ابعاد ارتباط با سرپرست (29/2 ± 4/17) و ارتباط با کارکنان (6/2 ± 2/20) کمترین میانگین استرس و شغل پزشکی در کل (7/2 ± 2/18) و شرایط خانواده (9/2 ± 1/27)، بالاترین میانگین استرس مربوط به ابعاد را داشتند. نتایج رتبه بندی راه کارهای مدیریت استرس نیز نشان داد که پزشکان اورژانس در موقعیت تنش زا برای کاهش استرس واکنش های منفی از خود نشان می دهند.
نتیجه گیریپزشکان اورژانس در محیط پراسترسی فعالیت می کنند و این موضوع، باعث کاهش کارایی و فرسودگی شغلی آن ها می شود. از این رو، شناخت ابعاد استرس و راه کارهای مدیریت نمودن آن، می تواند باعث بهبود شرایط کاری شود.
کلید واژگان: استرس شغلی, بخش اورژانس, پزشکانBackgroundStress in jobs such as medicine can cause physiological and psychological damage. Therefore, the aim of this study was to investigate and compare the stress among emergency physicians, identify strategies for managing stress, and ranking these strategies.
MethodsThis cross-sectional study was conducted on 91 emergency physicians of Shahid Sadoughi, Shohadaye Kargar, Afshar, and Shahid Rahnemoon hospitals in Yazd City, Iran, in year 2017. The participants were selected using convenience sampling method. In this survey, we studied general physicians, emergency medicine specialists, and the residents of internal medicine, general surgery, cardiology, and emergency medicine. The questionnaire used in this article was obtained from Miguel research, and according to the opinion of the professors, its questions reduced from 192 to 125 questions, and after verification of validity and reliability, it was used.
FindingsAfshar hospital had the highest mean of stress (325.20 ± 57.30), and hospitals of Shahid Sadoughi (304.9 ± 52.8), Shahid Rahnemoon (288.02 ± 39.01), and Shohadaye Kargar (174.70 ± 21.60) were ranked next. Moreover, the dimensions of communication with the supervisor (17.40 ± 2.29) and communication with the staff had the lowest (20.24 ± 2.60) and medical care in general (18.20 ± 2.73) and family conditions (27.12 ± 2.98) had the highest mean of dimensional stress. The results of ranking stress management strategies also showed that emergency doctors showed negative reactions in stressful situations to reduce stress.
ConclusionEmergency practitioners work in a high-profile environment, which reduces their work efficiency and burnout. Therefore, recognizing the dimensions of stress and its management solutions can improve working conditions.
Keywords: Occupational stress, Emergency ward, Physicians -
مقدمهتماس های شغلی با خون و مایعات بدن و به دنبال آن ایجاد عفونت های منتقل شونده از راه خون خطر قابل توجهی را برای پرسنل بهداشتی- درمانی ایجاد می کند. آسیب نیدل استیک منجر به آسیب های شغلی می شود و بار سنگین بهداشتی، روانی و اقتصادی به فرد، نظام سلامت و جامعه تحمیل می نماید. مطالعه ی حاضر، با هدف ارزیابی عوامل موثر بر آسیب نیدل استیک در بزرگ ترین بیمارستان اصفهان انجام شد.روش هامطالعه ی حاضر، از نوع مورد- شاهدی بود که بر روی 200 نفر (شامل 100 نفر در گروه مورد و 100 نفر در گروه شاهد) از کارکنان بهداشتی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. تعداد 100 نفر از کارکنان دچار آسیب نیدل استیک به عنوان گروه مورد انتخاب شدند و برای مقایسه ، 100 نفر از کسانی که تا کنون دچار آسیب نیدل استیک نشده بودند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. پرسش نامه ی محتوای شغلی (Job content questionnaire) ، عوامل شغلی (عنوان شغلی، سابقه ی کار، شیفت کاری، وضعیت استخدامی و بخش محل فعالیت) و خصوصیات نیدل استیک (شامل شدت مواجهه، نوع فرایند در حال انجام، نوع و خصوصیات ابزار مصرفی) تکمیل گردید.یافته هاارتباط معنی داری میان دست غالب چپ (020/0 = P) و سابقه ی شرکت در کلاس های آموزشی (010/0 > P) با نیدل استیک یافت شد. بیشترین میزان نیدل استیک در پرستاران (72 درصد در گروه شاهد در برابر 65 درصد در گروه مورد) ، شیفت کاری چرخشی (80 درصد در گروه شاهد در برابر 72 درصد در گروه مورد) و با سابقه ی کار کمتر از 15 سال (52 درصد در گروه شاهد در برابر 46 درصد در گروه مورد) بود، اما این موارد، رابطه ی معنی داری با بروز نیدل استیک نداشتند (050/0 < P). آزمون Logistic regression نشان داد که حمایت اجتماعی (85/0 = Odd ratio یا OR؛ 001/0 > P) ، تقاضای روحی- روانی شغلی (07/1 = OR؛ 001/0 = P) ، جنس (44/0 = OR؛ 010/0 = P) ، دست غالب (52/0 = OR، 040/0 = P) و شرکت در کلاس های آموزشی (24/0 = OR، 005/0 = P) عوامل موثر در نیدل استیک بودند.نتیجه گیریشرکت در کلاس های آموزشی توسط کارکنان بهداشتی- درمانی، به صورت چشم گیری می تواند نقش پیش گیرانه در بروز آسیب نیدل استیک داشته باشد. از جمله مواردی که ارتباط معنی داری با آسیب نیدل استیک داشت، باید به نگرش به مهارت، قدرت تصمیم گیری، فعالیت بدنی و انواع حمایت اجتماعی اشاره نمود که لزوم برنامه ریزی جامعی در مراکز بهداشتی- درمانی نمایان می سازد.کلید واژگان: آسیب نیدل استیک, آسیب شغلی, عوامل موثرBackgroundOccupational exposure to body fluids, and consequently the blood-borne infections, is an important risk to healthcare workers. Needle-stick injury (NSI) causes occupational injuries, and imposes heavy health, as well as psychological and economic burdens on the individual, health system and community. In this study, we evaluated the risk factors of NSI in Alzahra hospital, the largest hospital of Isfahan City, Iran.MethodsThis case-control study was carried out on 200 healthcare workers of Alzahra hospital affiliated to Isfahan University of Medical Sciences (100 cases and 100 controls). A total of 100 employees with NSIs were selected as cases and compared with 100 of those who had not NSIs as controls. Job content questionnaire (JCQ), job factors (job title, work experience, shift work, employment status, and department of activity), and NSIs characteristics (exposure severity, type of procedure, type and characteristics of tools) were asked and compared between the groups.FindingsThere was a significant association between left dominant hand (P = 0.020), and history of participation in educational classes (P = 0.010) with NSIs. Highest rate of needle-stick was among nurses (72% in controls vs. 65% in cases), those with rotational shifts (80% in controls vs. 72% in cases), and those with less than 15 years of work experience (52% in controls vs. 46% in cases); but the differences were not statistically significance (P > 0.050 for all). Logistic regression analysis showed that social support [odds ratio (OR) = 0.85, P < 0.001)], psychosocial demand (OR = 1.07, P = 0.001), gender (OR = 0.44, P = 0.010), the dominant hand (OR = 0.52, P = 0.040), and participation in educational classes (OR = 0.24; P = 0.005) were risk factors of NSIs.ConclusionParticipating in training classes by healthcare worker can play a crucial role in preventing NSIs. Attitude to skill, decision-making power, physical activity, and social support have a significant relationship with NSIs, and should be planned comprehensively in health care centers.Keywords: Needle-stick injuries, Occupational injuries, Risk factors
-
مقدمهشیوع بالای دیابت و دیس لیپیدمی، از عوامل خطر ابتلا به بیماری هایی نظیر سندرم متابولیک در جامعه ی امروزی و به ویژه در شاغلین می باشد. از این رو، هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر شیفت کاری بر روی قند خون ناشتا و پروفایل لیپید در شاغلین شهر اصفهان در سال 1394 بود.روش هادر این مطالعه ی مقطعی، تعداد 6983 فرد شاغل که به مراکز طب کار برای معاینات دوره ای مراجعه کرده بودند، با توجه به معیارهای ورود و خروج مطالعه، وارد شدند. بیماران بر اساس نوع شیفت کاری به سه گروه روز کار، شب کار ثابت و شیفت کار گردشی و بر اساس نوع کار به دو گروه دفتری و غیر دفتری تقسیم شدند. میزان قند خون و پروفایل چربی [کلسترول، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین کم چگال (Low-density lipoprotein یا LDL) و لیپوپروتئین پرچگال (High-density lipoprotein یا HDL)] در گروه های مورد مطالعه بررسی و مقایسه شد.یافته هابین گروه های مورد مطالعه از نظر قند خون ناشتا، تری گلیسیرید و HDL تفاوت معنی داری وجود نداشت (050/0 < P)، اما بین سه گروه نوبت کاری از نظر کلسترول و LDL اختلاف معنی داری وجود داشت (001/0 > P)؛ به طوری که میزان کلسترول و LDL در گروه روز کار بیشتر از سایر گروه ها بود.نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، در حجم نمونه ی بالا در شاغلین شهر اصفهان، میزان کلسترول و HDL در افراد روز کار بیشتر از افراد شیفت شب ثابت و شیفت کار گردشی بود.کلید واژگان: شیفت کاری, قند خون, کلسترول, تری گلیسیرید, لیپوپروتئین های کم چگال, لیپوپروتئین های پرچگالBackgroundDue to the high prevalence of diabetes and dyslipidemia, which are risk factors for diseases such as metabolic syndrome in today's modern society, especially in the working population, the aim of this study was to determine the effect of shift work on fasting blood glucose and lipid profiles in workers in Isfahan City, Iran, during the years 2014-2015.MethodsIn this cross-sectional study, 6983 employees referred to labor centers for periodic examinations were entered according to the inclusion and exclusion criteria. The patients were divided into three groups based on the type of work shift as day, fixed night, and rotate shift workers, and two groups based of type of work as official and non-official workers. The level of blood glucose and lipid profiles [cholesterol, triglyceride, low-density lipoprotein (LDL) and high-density lipoprotein (HDL)] were evaluated and compared between the groups.
Findings: There were no significant differences between three groups according to the levels of fasting blood glucose (FBS), triglyceride, and high-density lipoprotein (P > 0.050); but there was a significant difference between the three groups based on the cholesterol and low-density lipoprotein (PConclusionBased on the results of this study, cholesterol and low-density lipoprotein levels was higher in day shift worker than fixed night and rotate shift workers in high sample sizes of workers in Isfahan City.Keywords: Shift work, Blood glucose, Cholesterol, Triglycerides, Low, density lipoproteins, High, density lipoproteins -
مقدمهشیوع بالای اختلالات اسکلتی- عضلانی، یکی از مشکلات جدی جامعه ی امروز به خصوص قشر شاغل می باشد و در جامعه ی کارکنان بهداشتی- درمانی نیز بر اساس برخی مطالعات شیوع بالایی داشته است. هدف از انجام مطالعه ی حاضر، بررسی شیوع ناراحتی های اسکلتی- عضلانی در دستیاران تخصصی رشته های مختلف دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1395 بود.روش هادر این مطالعه ی مقطعی، 400 دستیار تخصصی از تمام رشته های تخصصی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند. اختلالات اسکلتی- عضلانی دستیاران با استفاده از پرسش نامه ی استاندارد Nordic به صورت خود ایفا مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیزان درد در هفته ی اخیر در بین رشته های مختلف اختلاف معنی داری داشت (001/0 > P)؛ به طوری که میزان درد در هفته ی اخیر به ترتیب در رشته های دستیاری اورولوژی (0/90 درصد)، داخلی (2/87 درصد)، داخلی اعصاب (2/86 درصد)، چشم پزشکی (3/81 درصد)، ارتوپدی (0/80 درصد)، پاتولوژی (2/72 درصد) و بیهوشی (4/71 درصد) بیشتر از سایر موارد بود. همچنین، بین دستیاران بر اساس سال دستیاری، اختلاف معنی داری بر اساس درد در نواحی مختلف وجود نداشت (05/0 < P).نتیجه گیریمیزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین دستیاران در سال های مختلف دستیاری شبیه به هم است، اما در برخی رشته ها که شیفت کاری و فعالیت فیزیکی بیشتری دارند، ممکن است درد بیشتر از بقیه ی رشته ها باشد.کلید واژگان: اختلالات اسکلتی- عضلانی, شیوع, دستیارانBackgroundHigh prevalence of musculoskeletal disorders is one of the serious problems of today's society, especially in the working class, and has a high prevalence in healthcare community staff, according to some studies. The purpose of this study was to evaluate the prevalence of musculoskeletal disorders in specialty residents of different fields and years in School of Medicine, Isfahan University of Medical Sciences, Iran, in 2016.MethodsIn this cross-sectional study, 400 residents from all specialty fields in Isfahan University of Medical Sciences were randomly selected. Musculoskeletal disorders of the auxiliaries were assessed using self-administered standard Nordic questionnaire. Data were analyzed using SPSS software.
Findings: There was a significant difference in presence of pain during the last week between the specialty residents of different fields (P 0.050).ConclusionThe prevalence of musculoskeletal disorders among the specialty residents in different years is similar; but in some fields that have more shift works and physical activity, pain may be more prevalent than the other fields.Keywords: Musculoskeletal diseases, Prevalence, Resident -
مقدمهبا توجه به شیوع بالای چاقی و بیماری های قلبی- عروقی در افراد جامعه به خصوص افراد شاغل و مشکلاتی که به دنبال این بیماری ها برای آن ها ایجاد می شود، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تاثیر شیفت کاری (روزکار، شب کار ثابت و شیفت گردشی) بر فشار خون و شاخص توده ی بدنی (Body mass index یا BMI) جمعیت شاغل شهر اصفهان انجام شد.روش هادر این پژوهش مقطعی، 6983 فرد شاغل که در سال 1394 به مراکز طب کار شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، با توجه به معیارهای ورود و خروج در مطالعه شرکت نمودند. افراد شاغل بر اساس نوع کار، به دو گروه دفتری و غیر دفتری و بر اساس شیفت کاری، به سه گروه شیفت شب ثابت، شیفت روز و شیفت گردشی تقسیم شدند و متغیرهای سن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، BMI و نوع شغل در این سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت.یافته ها2/82 درصد افراد شیفت روز، 7/0 درصد شیفت شب ثابت و 1/17 درصد شیفت گردشی داشتند. اختلاف معنی داری از نظر سن (001/0 > P) و نوع شغل (001/0 > P) بین گروه ها وجود داشت، اما از نظر فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و BMI اختلاف معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد.نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده از مطالعه ی حاضر، شیفت کاری تاثیری بر میزان فشار خون و BMI افراد شاغل ندارد.کلید واژگان: شیفت کاری, فشار خون, شاخص توده ی بدنیBackgroundRegarding the high prevalence of obesity and cardiovascular diseases in people, especially worker population, and the problems caused by these diseases, this study aimed to evaluate the effect of work shift (day, night, and rotate shift workers) on blood pressure and body mass index (BMI).MethodsIn this cross-sectional study, 6983 employees who referred to the occupational centers of the city of Isfahan, Iran, in 2015, participated according to inclusion and exclusion criteria. They were divided into two groups based on type of work as official and non-official and three groups based on work shift: day, fixed night, and rotate shift working. Age, systolic and diastolic blood pressure, body mass index, and occupational type were compared between these groups.
Findings: 82.2%, 0.7%, and 17.1% of participants were day, fixed night, and rotate shift workers, respectively. There was a significant difference between the groups in age and type of occupation (P 0.050 for all).ConclusionThe results of this study indicate that shift work has no effect on the level of blood pressure and body mass index.Keywords: Shift work, Blood pressure, Body mass index
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.