علیرضا یوزباشی
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تجربه حسی، عاطفی، رفتاری و ذهنی مشتری در نیات مشتریانی که به صورت اینترنتی خرید انجام می دهند با توجه به نقش میانجی برای متغیر تعاملات مشتری در صنعت گردشگری در شهر تهران است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، از نظر جمع آوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری مشتریان اینترنتی ای هستند که از سایت های ارایه کننده خدمات گردشگری در شهر تهران استفاده می کنند. نمونه آماری 384 نفر از افراد استفاده کننده از سایت های اینترنتی برای تهیه بلیت یا خدمات اینترنتی سفر است. روش نمونه گیری به صورت غیراحتمالی دردسترس و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد است. برای تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Smart PlS3 و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تجربیات مشتریان در نیات رفتاری مشتریان در صنعت گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد و در آینده از آن خدمات استفاده خواهند کرد و آن ها را به دیگران توصیه می کنند. همچنین، تجربیات مشتریان در تعاملات شناختی مشتری نیز تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گسترش جوانب حسی، عاطفی، رفتاری و شناختی برندهای گردشگری باعث درک بهتر مشتری از برند می شود که در رفتار آتی آن ها تاثیر می گذارد.کلید واژگان: صنعت گردشگری, نیات رفتاری مشتری, تعامل شناختی, تعامل عاطفی, تعامل رفتاری, تجربه مشتریThe purpose of this research is to investigate the impact of the customer's sensory, emotional, behavioral and mental experience on the intentions of customers who shop online, taking into account the mediating role of customer interactions in the tourism industry in Tehran. The research method is practical in terms of purpose and survey in terms of data collection. The statistical population is internet customers who use the sites that provide tourism services in Tehran. The statistical sample is 384 people who use internet sites to purchase tickets or online travel services. The non-probability sampling method is available and the data collection tool is a standard questionnaire. Structural equation modeling and Smart PLS3 and SPSS software have been used for data analysis. The findings of the research showed that customers' experiences have a positive and significant effect on customers' behavioral intentions in the tourism industry, and they will use those services in the future and recommend them to others. Also, customers' experiences have a positive effect on customers' cognitive interactions. It has meaning. The obtained results show that expanding the sensory, emotional, behavioral and cognitive aspects of tourism brands leads to a better customer understanding of the brand, which in turn affects their future behavior.Keywords: tourism industry, customer behavioral intentions, cognitive interaction, emotional interaction, behavioral interaction, Customer experience
-
فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، سال بیست و هفتم شماره 2 (پیاپی 100، تابستان 1400)، صص 199 -227
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اخلاق حرفه ای تدریس استادان در نیت وفاداری دانشجو و ارزش ویژه برند دانشگاه در موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های 1. اخلاق حرفه ای تدریس شامل ابعاد ویژگی های شخصیتی، تسلط بر محتوا، تسلط بر شیوه های تدریس، شناخت ابعاد مختلف یادگیرنده، ارزشیابی استاندارد و رعایت قوانین و مقررات آموزشی، 2. پرسشنامه نیت وفاداری دانشجویان شامل ابعاد وفاداری شناختی، احساسی، ارادی و عملی و 3. پرسشنامه ارزش ویژه برند شامل ابعاد وفاداری برند، کیفیت ادراک شده برند، تداعی برند و آگاهی برند استفاده شد که با توجه به هدف تحقیق مناسب سازی شدند. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان بود که 119 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) بهره گرفته شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند و در سطح 01/0 تایید شدند.
کلید واژگان: اخلاق حرفه ای تدریس, نیت وفاداری دانشجو, ارزش برند دانشگاه, شهرت دانشگاهThe purpose of this study was to investigate the role of faculty members' teaching professional ethics in student loyalty and the equity brand of the university at the Iranian Electronic Institute of Higher Education. Three standard questionnaires were used for data collection: 1) Professional Ethics of Teaching including personality traits, content management, mastery of teaching methods, recognition of different dimensions of learner, standard appraisal and observance of laws and regulations; 2) the Customer Loyalty Questionnaire including cognitive, emotional, voluntary and practical loyalty dimensions and 3) Brand Equity Questionnaire including brand loyalty, perceived brand quality, brand association and brand awareness dimensions. The statistical population of the study consisted of all students Iranian Electronic Institute of Higher Education. Random and available sampling method and Levi and Lamshou sample volume formula selected 119 people... For quantitative analysis of data, Structural Equation Modeling with Partial Least Squares (PLS) approach was used. The results of confirmatory factor analysis showed that all observable and latent variables had factor load higher than 0.70 on their corresponding latent variable and were confirmed at the level of 0.01.
Keywords: Professional ethics of professor, Student satisfaction, Student loyalty, Brand equity of university, University reputation -
در این پژوهش به بررسی تاثیر محرک های توصیه الکترونیک (کیفیت استدلال، ارزش، سازگاری و حجم) بر پذیرش بانکداری همراه و اعتماد اولیه در میان مشتریان بانک پارسیان شعب شهر تهران پرداخته شد. پژوهش حاضر با روش همبستگی بر اساس مشاهده های پس رویدادی و با تحلیل رگرسیون از نوع معادلات ساختاری اقدام به پیش بینی متغیر وابسته از طریق مجموعه ای از متغیرهای مستقل و میانجی نموده است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان بانک پارسیان است. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه ای طراحی در میان مشتریان بانک مذکور توزیع شد و روش نمونه گیری، اتفاقی از نوع خوشه ای ساده بوده است و تعداد نمونه506 نفر بوده است. نرم افزار مورد استفاده در این پژوهش لیزرل بود. نتایج نشان می دهد پذیرش بانکداری همراه بانک پارسیان از طریق تقویت کیفیت استدلال محرک های توصیه الکترونیک، ارزش، سازگاری و درگیری مشتریان افزایش می یابد ولی حجم نظرات بر پذیرش بانکداری همراه تاثیر ندارد. همچنین اعتماد اولیه مشتریان بانک پارسیان از طریق تقویت درگیری مشتریان، کیفیت استدلال محرک های توصیه الکترونیک، ارزش، سازگاری و حجم نظرات افزایش می یابد. کیفیت استدلال محرک های توصیه الکترونیک، اعتماد اولیه، ارزش، حجم نظرات و سازگاری نیز از طریق تقویت درگیری مشتریان افزایش می یابد.کلید واژگان: پذیرش بانکداری همراه, محرک های توصیه الکترونیک, اعتماد اولیه, کیفیت استدلالJournal of Intelligent Multimedia Processing and Communication Systems, Volume:1 Issue: 2, 2021, PP 43 -49In this study, the effect of electronic advisory stimulus (quality of reasoning, value, consistency and volume) on the acceptance of mobile banking and initial trusts among Parsian banks in Tehran was investigated. The present study uses correlation method based on post-event observations and regression analysis of a kind of structural equations to predict the relationship through a set of independent and mediated changes. The statistical population of the study includes Parsian Bank customers. To collect data, a questionnaire was designed among private banks and the sampling method was a simple cluster random sampling and the number of samples was 506. The software used in this study was a laser. The results show that Parsian Bank's mobile banking acceptance increases value, compatibility and engagement by strengthening the quality of argumentation of electronic recommendation stimuli, but the volume of comments does not affect mobile banking acceptance. Also, Parsian Bank's trust increases through increasing consumption, quality of argumentation of electronic recommendation stimuli, value, compatibility and volume of comments. The quality of the rules of e-recommendation stimuli, initial trust, value, volume of feedback and compatibility also increase through consumptionIn this study, the effect of electronic advisory stimulus (quality of reasoning, value, consistency and volume) on the acceptance of mobile banking and initial trusts among Parsian banks in Tehran was investigated. The present study uses correlation method based on post-event observations and regression analysis of a kind of structural equations to predict the relationship through a set of independent and mediated changes. The statistical population of the study includes Parsian Bank customers. To collect data, a questionnaire was designed among private banks and the sampling method was a simple cluster random sampling and the number of samples was 506. The software used in this study was a laser. The results show that Parsian Bank's mobile banking acceptance increases value, compatibility and engagement by strengthening the quality of argumentation of electronic recommendation stimuli, but the volume of comments does not affect mobile banking acceptance. Also, Parsian Bank's trust increases through increasing consumption, quality of argumentation of electronic recommendation stimuli, value, compatibility and volume of comments. The quality of the rules of e-recommendation stimuli, initial trust, value, volume of feedback and compatibility also increase through consumptionKeywords: mobile banking acceptance, e-recommendation incentives, initial trust, reasoning quality
-
در پژوهش حاضر به بررسی عوامل کلیدی در بهبود اثربخشی دوره های آموزشی شرکت ملی نفت ایران با تاکید بر الزامات اثربخشی آموزش ی پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی بوده به علاوه نمونه پژوهش شامل 134 نفر از افراد شرکت نموده در دوره های آموزشی شرکت ملی نفت ایران بوده اند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته روایی و پایایی سنجی شده بوده و داده ها به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل آماری شده اند. عمده ترین یافته های پژوهش عبارت است از: t» تک متغیره « محاسبه شده در سطح 05 / a=0 مبین معناداری تاثیر عوامل فردی؛ سطح ویژگی های فردی شرکت کنندگان در دوره آموزشی)میانگین 79 / 3 و انحراف معیار 458 / _= 0(، نوع نیازهای غالب شرکت کنندگان)میانگین 18 / 4 و انحراف معیار 588 /_ 0(، نوع علایق و نگرشهای غالب شرکت کنندگان)میانگین 15 / 4 و انحراف معیار 533 / _ 0(، سطح انگیزش شرکت کنندگان در دوره آموزشی)میانگین 27 / 4 و انحراف معیار 604 / _ 0(، ویژگی های شخصیتی شرکت کنندگان در دوره آموزشی)میانگین 91 / 3 و انحراف 611 /_ 0(، در بهبود اثربخشی دور ه های آموزشی شرکت ملی نفت ایران بوده است. t» تک متغیره « محاسبه شده در سطح a=0/05 مبین معناداری تاثیر عوامل آموزشی؛ نوع هدفگذاری دوره های آموزشی)میانگین 01 / 4 و انحراف معیار 721 /_ 0(، نوع امکانات و زمانبندی دوره های آموزشی)میانگین 03 / 4 و انحراف معیار 888 /_ 0(، ویژگی های مدرسین دوره آموزشی)میانگین 4/22 و انحراف معیار 558 /_ 0(، محتوای مطرح در دوره آموزشی)میانگین 88 / 3 و انحراف معیار 702 /_ 0(، نحوه و سبک تدریس مدرسین دوره آموزشی)میانگین 05 / 4 و انحراف 626 /_ 0(، و نحوه ارزشیابی مدرسین دوره آموزشی)میانگین 92 / 3 و انحراف 937 /_ 0(، در بهبود اثربخشی دوره های آموزشی شرکت ملی نفت ایران بوده است. t» تک متغیره « محاسبه شده در سطح a=0/05 مبین معناداری تاثیر عوامل سازمانی؛ وجود خط مشی و قوانین سازمانی متناسب در حمایت از شرکت کنندگان دوره آموزشی)میانگین 07 / 4 و انحراف معیار 872 /_ 0(، وجود مدیریت و پشتیبانی متناسب در حمایت از شرکت کنندگان دوره آموزشی)میانگین 12 / 4 و انحراف معیار 958 /_ 0(، و وجود جو سازمانی متناسب در سازمان جهت حمایت از شرکت کنندگان دوره آموزشی)میانگین 16 / 4 و انحراف معیار 937 /_ 0(، در بهبود اثربخشی دوره های آموزشی شرکت ملی نفت ایران بوده است.
کلید واژگان: عوامل فردی, عوامل آموزشی, عوامل سازمانی, اثربخشی آموزشی, شرکت ملی نفت ایران -
فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال نهم شماره 2 (پیاپی 34، زمستان 1397)، صص 5 -26هدف مقاله حاضر، شناسایی شایستگی های حرفه ای اساتید در محیط های آموزش الکترونیک بوده است. این مطالعه پیمایشی به روش دلفی انجام شد. در این پژوهش پس از بررسی اسناد و مدارک در خصوص شایستگی های حرفه ای اساتید تعداد 21 نفر از اعضای هیات علمی مشغول به تدریس در دانشگاه های الکترونیک، به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عمده ترین شاخص-های فردی شایستگی های حرفه ای اساتید در محیط های یادگیری الکترونیک: حس مسئولیت پذیری و آداب و رفتار اجتماعی با دانشجویان و احترام متقابل؛ عمده ترین شاخص های آموزشی شایستگی های حرفه ای اساتید در محیط های یادگیری الکترونیک: روش های مدیریت کلاس های آنلاین، مشارکت دهی فعالانه دانشجویان در مباحث آموزشی، استفاده از انواع شیوه های تدریس متناسب و متنوع در محیط الکترونیک و...؛ و عمده ترین شاخص فناوری شایستگی های حرفه ای اساتید در محیط های یادگیری الکترونیک: میزان تسلط در سازماندهی و تولید محتوا است. بر مبنای مدل مفهومی ارائه شده با توجه به مطالعات نظری و تجربی شاخص های شایستگی های حرفه ای اساتید در محیط های یادگیری الکترونیک آموزش الکترونیک در سه بعد: شایستگی های فردی، آموزشی و فناوری بود که هر کدام از این ابعاد دارای زیرمولفه هایی بودند که پس از نظرسنجی از اساتید و متخصصان زیرمولفه های معتبر هر کدام از این شایستگی ها شناسایی شدندکلید واژگان: شایستگی, اساتید, دانشگاه الکترونیک, تکنیک دلفیThe purpose of this paper was to identify the professional competencies of faculty members in virtual education environments. This study was conducted by Delphi method. In this research, after examining the documents about the professional competencies of faculty members, 21 faculty members taught in electronic universities were selected as the statistical sample of the study. The professor’s professional Competencies components in e-learning environments, is classified into three personal, educational and technologic categories. Which, in personal level: the responsibility sense component, in educational level: the professor’s comprehensive looking and deep speculation and in technical level: the domination, organizing and producing concepts, are the most important components in professor’s professional efficiency. based on the theoretical and practical studies, the professor’s professional efficiency norms in electronic education environments, were in three dimensions: the personal, educational and technical Competencies that each of these dimensions, had sun-components which after the survey from students, the valid sub-components of each of these Competencies, were measuredKeywords: Competencies, professors, electronic university, Delphi Techniques
-
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی عوامل تسهیل کننده انتقال آموزش در شرکت ملی گاز ایران، به روش آمیخته انجام شده است. بدین منظور در مرحله کیفی، 16 نفر از متخصصان شرکت ملی گاز ایران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها، به عنوان نمونه پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مرحله کمی، روش پژوهش پیمایشی بوده و از طریق فرمول کوکران 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کیفی از فن تحلیل موضوعی و جهت اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی از مدل یابی معادلات ساختاری (PLS) استفاده شد. در مرحله کیفی، نتایج تحلیل موضوعی نشان داد که عوامل سازمانی تسهیل کننده انتقال آموزش شامل؛ جو، فرهنگ، حمایت، پیامد، مدیریت عملکرد، عدالت سازمانی، خصیصه های مدیر مستقیم، مشارکت در تصمیم گیری، محیط یادگیرنده، فرصت کاربرد و تناسب شغل و شاغل است. نتایج آزمون استنباطی حاکی از آن بود که تمامی عوامل سازمانی انتقال یادگیری (به جز مدیریت عملکرد) در حد بالاتر از متوسط ارزیابی گردید. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70 / 0 روی متغیر مکنون متناظر خود بوده و در سطح 01 / 0 مورد تایید قرار گرفتند. نتایج بخش ساختاری مدل نشان داد که عامل سازمانی می تواند 599 / 0 از انتقال یادگیری را تبیین کنند.کلید واژگان: اعتباربخشی, الگو, عوامل سازمانی, انتقال آموزش, شرکت ملی گاز ایرانThis research aims to identify the facilitating factors of learning transfer in NIGC, using a mixed research method. In the qualitative phase, 16 experts of NIGC and university faculty members were selected as the research sample. In the qualitative phase, survey research method was applied and a sample of 376 subjects was selected based on Cochran formula. In order to analyze the qualitative data and to validate the proposed model, thematic analysis technique and Structural Equation Modeling (PLS) approach were utilized consecutively. To collect data in the qualitative step, semi-structured interviews, and in quantitative step, researcher-made questionnaires were used. In the qualitative step, the results of thematic analysis indicate that organizational facilitating factors of learning transfer include climate, culture, support, outcomes, organizational justice, performance management, characteristics of direct manager, participation in decision-making, learner’s environment, application opportunity, and job and job-holder match. Also, inferential tests indicate that NIGC employees assessed all organizational factors of learning transfer, excluding performance management, higher than average. The results of confirmatory factor analysis indicate that all observable and latent variables bear a factor value higher than 0.70 over their corresponding latent variable and they are confirmed at the level of 0.01. The results of structural part of the model show that organizational factors can determine 0.599 of the learning transfer. Finally, the results of Goodness of Fit Index (GOF) represents strong performance of proposed model of learning transfer.Keywords: Validating, Model, Organizational Factors, Learning Transfer, National Iranian Gas Company (NIGC)
-
آموزش شهروندی، از ارکان اساسی زندگی اجتماعی عصر حاضر است و در جوامع پیشرفته، از طریق برنامه ریزی های متنوع، به آموزش مهارت های شهروندی، پرداخته می شود؛ با توجه به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر آموزش شهروندی از دیدگاه کارکنان شهرداری شهر زنجان انجام شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات، در زمره پژوهش های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شهرداری شهر زنجان بوده و با 204 نفر به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند و روش نمونه گیری، خوشه ایچندمرحله ای بوده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت بوده که روایی صوری آن توسط خبرگان دانشگاهی، تایید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 93/0 به دست آمد. همچنین جهت تحلیل داده ها، از آزمون T تک نمونه ای و آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. مهم ترین یافته ها حکایت از آن داشتند که همه عوامل موثر بر آموزش شهروندی (رفتارهای مبتنی بر کنش های اجتماعی/سیاسی، قانون پذیری و قانون گرایی، رفتارهای مبتنی بر آموزه های دینی و ملی و رفتارهای مبتنی بر حفظ محیط زیست و توسعه پایدار) در سطح 05/0، معنادار هستند و نتایج آزمون فریدمن نشان دادند که کارکنان شهرداری شهر زنجان، به ترتیب رفتارهای مبتنی بر آموزه های دینی و ملی، قانون پذیری و قانون گرایی، رفتارهای مبتنی بر کنش های اجتماعی/سیاسی و رفتارهای مبتنی بر حفظ محیط زیست و توسعه پایدار در سطح 05/0 را به عنوان عوامل موثر بر آموزش شهروندی، اولویت بندی کرده اند.کلید واژگان: آموزش شهروندی, تربیت شهروندی, کارکنان شهرداری, توسعه پایدار شهرCitizenship education is one of the main pillars of social life in the current era. Skills of citizenship education are addressed through various planning in advanced societies. Given such conditions, this research aims to investigate effective factors on citizenship education from perspective of municipal employees in the city of Zanjan. In terms of purpose, this research is applied, and in terms of data collection, it is descriptive-survey. Statistical population includes all municipality employees of Zanjan city and 240 of them were selected as sample by using multi-stage cluster sampling. Research tool was researcher-made questionnaire based on five-point Likert scale. Its face validity was confirmed by academic experts and its reliability was calculated using by Cronbachs alpha coefficient equal to 0.93. However, in order to analyze data, one-sample T-test and Friedman ranking test were used. The most important findings indicated that all effective factors on citizenship education including behaviors based on socio-political actions, law-abiding and law-orientation, behaviors based on religious and national commands, and those based on protecting environment and sustainable development are at significance level of 0.05. The results of Freidman test indicated that municipal employees in the city of Zanjan prioritized behaviors based on religious and national commands, law-abiding and law-orientation, those based on socio-political actions, and those based on protecting environment and sustainable development as effective factors on citizenship education respectively at the level of 0.05.Keywords: citizenship education, citizenship training, municipal employees
-
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونهگیری خوشهای در برخی از استانها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمدهترین آسیبهای نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیبهای محتوا (گستردگی سرفصلها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزمهای برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرسها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصصها در آموزش) میباشد.کلید واژگان: دوره های آموزشی, اثربخشی آموزشی, سازمان امور مالیاتی, الگوی کیفیThis research tried to assess the situation of training courses and provide a qualitative model for improving the effectiveness of State Tax Organization, using a mixed method approach. First, the current situation of training was investigated and training courses were assessed. In quantitative part, statistical population included all state audit assistants, assistants, and lead auditors who were selected by cluster sampling method in the some provinces as research samples. Regarding intended training courses, it was specified to assess tax-training courses which were held for experts in the last two years. To collect data, a researcher-made questionnaire was used. The validity of questionnaire was confirmed by educational experts and by using Cronbachs alpha, reliability was reported equal to 0.96. Data analysis indicated that current situation of training courses need-assessment, goals of training courses, content of training course; instructors of training courses, organizing training courses, assessment of training courses, motivation were moderate. Given the above results and interview with tax experts, the results indicated the major training system damages of State Tax Organization included need-assessment (systematic, non-scientific, non-comprehensive, non-functional, and lack of cooperation of staff in need-assessment), goals of courses (lack of information, general, inappropriate content), content damages (the extent of topics, lack of specified team to formulate content, and theoretical content), instructors (incompetence, improper payment, poor teaching method, and faulty system of selecting instructors), environment and condition of holding courses (poor facilities and equipment, and inconvenient time of holding courses), damages of implementing courses (lack of trainees separation i.e. co-educational system, lack of managers support, time of courses, and non-executive courses), training evaluation (not caring about training effectiveness, unreal assessment scores, and lack of supervisors cooperation regarding assessment), motivation (lack of mechanism to encourage and punish trainees, trainees insufficient incentive, instructors insufficient motivation), cultural problems (supervisors do not believe in training and inappropriate attitude of senior managers to training), manpower(lack of manpower and incorrect use of expertise in training).Keywords: Training Courses, Qualitative Model, Effectiveness of Training Courses State Tax Organization
-
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل سازمانی زمینهساز انتقال یادگیری به محیط کار در شرکت ملی گاز ایران با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و آموزشی شرکت ملی گاز ایران بوده که با توجه به سطح اشباع داده ها، 16 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بررسی توسط اعضاء و چندسویه نگری منابع داده ها تضمین گردید. همچنین، به منظور سنجش پایایی کد گذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. پس از مرور و سازماندهی متون مصاحبه ها، محقق کدها یا مفاهیم اولیه را شناسایی و در ادامه کدهای مشابه در طبقه هایی خاص قرار گرفتند. سپس، برای هر یک از این طبقات عناوینی، که نمایانگر کل کدهای آن طبقه باشند، انتخاب گردید و در نتیجه، مقوله های اصلی سازمانی اثرگذار بر انتقال یادگیری به محیط کار در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شد که شامل؛ فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، حمایت سازمانی، پیامد سازمانی، مدیریت عملکرد، عدالت سازمانی، خصیصه های مدیر مستقیم، مشارکت در تصمیم گیری، محیط یادگیرنده، فرصت کاربرد و تناسب شغل و شاغل میباشد.کلید واژگان: عوامل سازمانی, انتقال یادگیری, محیط کار, شرکت ملی گاز ایرانThis study identifies effective organizational factors on transferring learning to workplace at National Iranian Gas Company. Research method is qualitative with the approach of focus group. The population included academic experts, managers, and deputies of human resources and education of NIGC. Depth interviews wereconducted with 16 people of them with purposive sampling method. For data analysis, thematic analysis (theme) was used. The validity of the findings was guaranteed using survey methods by the members and multilateral review of data resources. In order to assess the reliability of codes, retest reliability and agreement within the thematic approach were used. After reviewing and organizing interviews, the researcher identified codes or primary concepts and they were classified with similar codes. Titles showing the total codes of that category were selected for each of them. As a result, main effective organizational factors on transferring learning to the workplace at NIGC were detected as follows: organizational culture, organizational climate, organizational support, organizational outcome, performance management, organizational justice, Features of direct manager, participation in decision-making, learner environment, application opportunity and the proportion of occupation and employee.Keywords: Organizational Factor, Transfer of Learning, Workplace, National Iranian Gas Company
-
در جهان امروز، دانش به یک منبع کلیدی تبدیل شده است که بقای سازمان ها مستقیم یا غیرمستقیم بدان وابسته است. عوامل مختلفی وجود دارند که می توانند بر استقرار مدیریت دانش تاثیر بگذارند از جمله می توان به فرهنگ و ساختار سازمانی، فناوری، رهبری و یادگیری اشاره نمود. هدف مطالعه حاضر، بررسی وضعیت مدیریت دانش و عوامل موثر بر استقرار آن از منظر کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. جامعه آماری این پژوهش 278 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه و نمونه مورد نظر شامل 96 نفر بوده است که به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدهاند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه مدیریت دانش نوناکا با پایایی 0/92 و جهت تعیین عوامل موثر بر مدیریت دانش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیریت دانش از وضعیت نسبتا مطلوبی در میان کارکنان برخوردار است. به علاوه متغیرهای فرهنگ سازمانی، عوامل مدیریتی، زیرساخت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، عوامل محیطی، ساختار دانش و مشارکت کارکنان، به ترتیب از عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش ذکر گردیده اند. می توان چنین نتیجه گرفت که برای استقرار مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی نسبت به فناوری و امثال آن مهم تر می باشد. بنابراین حفظ و تقویت مولفه های فرهنگی موثر بر مدیریت دانش باید از اولویت های دانشگاه علوم پزشکی تهران باشد. کلید واژگان: ساختار سازمانی, فناوری اطلاعات, فرهنگ سازمانی, مدیریت دانشIn today’s world, knowledge has become a key source, on which the survival of organization directly or indirectly depends. There are several factors affecting the establishment of knowledge management, including culture, organizational structure, technology, leadership and learning. The objective of the present research is to study the condition of knowledge management and factors affecting its establishment in viewpoint of the staff of the Tehran University of Medical Sciences. The statistical population of this research includes 278 university non-teaching staff. The sample was 96 non-teaching staff selected through random sampling. The required data were collected through Nonaka Knowledge Management Questionnaire with reliability of 0.92, while the factors affecting knowledge management were determined by a researcher-developed questionnaire. The findings of the research indicate that knowledge management among the staff enjoys a relatively desirable condition. Moreover, the following variables respectively affect establishment of knowledge management: organizational culture, managerial factors, technological infrastructure, organizational structure, environmental factors, knowledge structure and staff contribution. Hence, it can be concluded that organizational culture is more important than technology and other similar factors for establishment of knowledge management. Therefore, protection and promotion of cultural factors affecting knowledge management should be among the priorities of the Tehran University of Medical Sciences.Keywords: Organizational Structure, Information Technology, Organizational Culture, Knowledge Management
-
سازمان ها، سالانه مبالغ سنگینی را به منظور بهبود عملکرد کارکنان خود در زمینه آموزش و یادگیری، سرمایه گذاری می کنند. با وجود توجه بسیار زیاد، به آموزش و برنامه های آموزشی، مطالعات انجام شده، حاکی از آن هستند که بسیاری از این برنامه ها، اثربخشی لازم را از حیث انتقال یادگیری ندارند و انتقال مهارت های آموخته شده به محیط کار به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های اثربخشی برنامه های آموزشی، به میزان بسیار اندکی صورت گرفته و نرخ بازگشت سرمایه حاصل شده برای آنها بسیار کم می باشد. لذا آگاهی از عوامل زمینه ساز یا مانع انتقال آموخته ها به محیط کاری و به تبع آن، بازگشت سرمایه در منابع انسانی، برای سازمان ها به ویژه بانک ها و شهرداری ها بسیار حائز اهمیت است. از این رو، در این پژوهش، به بررسی مدل ها و پژوهش های موجود در خصوص انتقال یادگیری، پرداخته شد و یک الگوی اثربخش انتقال یادگیری در راستای بازگشت سرمایه در توسعه منابع انسانی با تاکید بر مدیریت شهری، ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عمده ترین عوامل انتقال آموخته ها از محیط آموزشی به محیط کار شامل عوامل فردی و سازمانی می باشد. عوامل فردی، عواملی هستند که بر کاربرد دانش و مهارت کسب شده از محیط آموزشی در محیط کار، تاثیر می گذارند و شامل: انگیزش، نگرش، خودکارآمدی و ویژگی های شخصیتی می باشد. همچنین عوامل سازمانی، عواملی هستند که مربوط به محیط کاری هستند و انتقال یادگیری و کاربرد آنچه در دوره های آموزشی آموخته می شوند را تحت تاثیر قرار می دهند و شامل: فرصت کاربرد، حمایت، پاسخگویی، کارراهه، جو سازمانی و پیامدهای فردی می باشد.
کلید واژگان: آموزش, بازگشت سرمایه, منابع انسانی, سازمان های شهریOrganizations invest high amounts annually in order to improve the staff’s performance in the field of training and learning. Despite the great deal of attention to training and its programs, accomplished studies suggest that many of these programs do not have required effectiveness in terms of learning transfer and transmission of learned skills to the workplace, as an important effective indicators of training programs, have done very little and the rate of the obtained capital return on investment is very low for them. So, awareness of predisposing or obstacle factors of learning transfer to the workplace and consequently investment return in human resources for organizations are of great importance specially for banks and municipalities. Therefore, models and current studies regarding the learning transfer were investigated in this research and an effective model of learning transfer was presented parallel with return on investment in human resources development emphasising on urban management. The results showed that major factors of learning transfer from training environment to the workplace include individual and organizational factors. Individual ones are those influencing on the knowledge use and acquired skill from training environment in workplace and include motivation, attitude, self-efficacy and personality characteristics. Organizational factors are those related to the workplace and they influence on learning transfer and its use of whatsoever learned during training courses and they include; support, responsiveness, job career, organizational climate and individual results.Keywords: training, effective transfer of learning, capital return, human resources -
تحقیق حاضر باهدف بررسی ارتباط چندگانه بین سرمایه روانشناختی، رهبری تحولی با خلاقیت کارکنان در موسسه مطالعات انرژی انجامگرفته است. با استفاده از روش تحقیق همبستگی 50 نفر از کارشناسان بهصورت هدفمند (غیر تصادفی) انتخاب شدند. دادههای تحقیق پس از جمعآوری پرسشنامهها و بر اساس سوالات تحقیق و با استفاده از آزمون t تک نمونه، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که؛ 1- سرمایه روانشناختی و ابعاد آن (اعتماد بهنفس/ خود کارآمدی، خوشبینی، امیدواری و انعطافپذیری)، رهبری تحولی و ابعاد آن (نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهامبخش و ملاحظات فردی) و خلاقیت کارکنان از وضعیت مطلوبی برخوردار است، 2- ازنظر کارکنان از بین مولفههای سرمایه روانشناختی، مولفههای انعطافپذیری و اعتمادبهنفس و از بین مولفههای رهبری تحولی ملاحظات فردی، نفوذ آرمانی و ترغیب ذهنی بیشترین اهمیت را دارا بودهاند. 3- رهبری تحولی بهطور مستقیم بر سرمایه روانشناختی و خلاقیت کارکنان اثر گدار است درحالیکه سرمایه روانشناختی تاثیری بر میزان خلاقیت کارکنان ندارد
کلید واژگان: سرمایه روان شناختی, رهبری تحولی, خلاقیتThe current research has conducted with the aim of examining the multiple relationships between psychological capital, transformational leadership and creativity in the institute of international energy studies. Using of correlation research method, 50 experts have been selected purposely (not randomly). After collecting questionnaire and based on research aims Research, data have been analyzed by the statistical methods such as one-sample t test, regression analysis and Structural equation modeling. The results show that 1) the situation of psychological capital and its dimensions, transformational leadership and its dimensions and creativity are desirable, 2) according to employee, among psychological capital and transformational capital dimensions, resilience, self-efficacy, Individual consideration, Idealized Influence, Intellectual Stimulation have more importance. 3) Transformational leadership has direct effect on psychological capital and creativity but psychological capital doesn’t have any effect on employee creativity.
Keywords: Psychological capital, transformational leadership, employee creativity -
دف از پژوهش حاضر شناسایی نیازهای یادگیری اعضای هیئت علمی فعال در محیط یادگیری الکترونیکی (برخط) است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام اعضای هیئت علمی همکار موسسه آموزش عالی مهر البرز (اولین موسسه آموزش عالی الکترونیکی در ایران) در سال تحصیلی 1393-1394 است که با استفاده از روش سرشماری کامل انتخاب شده اند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تحلیل داده ها از روش آماری t تک متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نیازهای یادگیری مدرسان شامل سه دسته، نیازهای قبل از تدریس (ایجاد انگیزه برای یادگیری الکترونیکی، تعهد حرفه ای و اخلاق، مهارت های فنی، به روزرسانی منابع و روش تدریس، پرورش خلاقیت در محیط یادگیری الکترونیکی)، حین تدریس (مدیریت زمان، ارزیابی در طول ترم، ارائه بازخورد، تعامل و برقراری ارتباط در محیط یادگیری الکترونیکی، هدایت دانشجویان در انجام پژوهش) و بعد از تدریس (ارزیابی نهایی، ارتباط با دانشجو پس از اتمام دوره) است که از بین آن ها نیازهای قبل از تدریس اهمیت ویژه ای دارد.کلید واژگان: نیازهای یادگیری, اعضای هیئت علمی, یادگیری الکترونیکی, آموزش عالیThe purpose of this study is identification of faculty learning needs in online learning context. The purpose of the research is applied and from the perspective of data collection, descriptive-survey. The research population is Mehr Alborz Institute of Higher Education faculties (the first institute of higher education in Iran) who have been selected by using the full census method. The research instrument was a researcher-made questionnaire. For analyzing the data, a single-variable t-test was used. The Findings show that the faculty learning needs consist three categories: pre-teaching needs (motivation for e-learning, professional commitment and ethics, technical skills, updating resources and teaching methods, developing creativity in the e-learning context); During teaching (time management, evaluation over the course of time, providing feedback, interacting and communicating in an e-learning context, directing students to research) and after teaching (final evaluation, communication with the student upon completion of the course), from among which Pre-teaching needs are very important.Keywords: learning needs, faculty members, online learning, higher education
-
پیش زمینه و هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (ساختاری، رابطه ای، شناختی) با سلامت روان پرستاران شهرستان کوهدشت و همچنین تعیین سهم نسبی هر یک از ابعاد فوق در پیش بینی سلامت روان آنان صورت گرفته است.مواد و روش هاپژوهش حاضر از توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شهرستان کوهدشت می باشد که تعداد آن ها برابر با 161 نفر بوده است. از این میان، به روش نمونه گیری تصادفی ساده حجم کل نمونه 113 نفر برآورد شد. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سرمایه اجتماعی و سلامت عمومی GHQ-28 استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی همچون فراوانی و استنباطی همچون تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و سلامت روان پرستاران رابطه مثبتی (0/164) وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها بیانگر وجود رابطه مثبت بین ابعاد سرمایه اجتماعی (ساختاری، رابطه ای و شناختی) با سلامت روان بود (به ترتیب: 0/125، 0/161 و 0/102). بعلاوه، یافته ها حاکی از آن بود که از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، ابعاد رابطه ای و شناختی می توانند سلامت روان پرستاران را پیش بینی کنند (به ترتیب: 0/132 و 0/073) و از این میان، بعد ساختاری پیش بینی کننده مناسبی برای سلامت روان پرستاران شهرستان کوهدشت نیست.بحث و نتیجه گیرییافته های این تحقیق بیانگر آن است که بیمارستان ها و مدیران آن بایستی به خلق و گسترش محیط کاری که در آن کمیت و کیفیت روابط مثبت و مولد است توجه نمایند تا بدین ترتیب پرستاران بتوانند بدون وجود مشکلات روانی ناشی از محیط کاری پرفشار به وظیفه خود که همانا مراقبت از بیماران و فراهم کردن حمایت عاطفی برای آنان است، عمل کنند.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, بعد ساختاری, بعد رابطه ای, بعد شناختی, سلامت روان, پرستارانBackground and AimsThe present paper aims at investigating the relationship between social capital and its dimensions with mental health among Kohdasht nursing staff as well as determining each dimension’s contribution to predict their mental health.Materials and MethodsThe study is applied in terms of aim and descriptive-correlational in terms of data collection method. The target population consists of all Kohdasht nursing staff which amounts to 161nurses. A sample of 113 was randomly selected. A researcher-made questionnaire of social capital and general health questionnaire (GHQ-28) with reliability of 0.87 and 0.94 respectively were implemented for data collection. To analyze the data, descriptive and inferential techniques such as frequency, correlation and regression were applied.ResultsAccording to the findings, there is a positive relationship between social capital and nurses’ mental health. In addition, it was revealed that there is a positive relationship between social capital dimensions and nurses’ mental health. Findings also revealed that relational and cognitive social capital could predict nurses’ mental health, but on the other hand, structural social capital turned out not to be a appropriate factor for the prediction of nurses’ mental health.ConclusionWe suggest that hospital administration board should pay attention to and take care of social capital so that nurses could keep up decent work regardless of work-related stress.Keywords: social capital, structural dimension, relational dimension, cognitive dimension, mental health, nurses -
امروزه سازمان ها به منظور توسعه خود، به خلق و تسهیم دانش نیازمندند و این دو میسر نمی گردد مگر در سایه اعتماد سازمانی. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط چندگانه بین تسهیم دانش و خلق دانش با اعتماد سازمانی کارشناسان در پردیس فنی دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده و تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. داده های تحقیق از طریق آزمونt تک نمونه، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOSتحلیل شد. نتایج تحقیق عبارت اند از: 1. وضعیت تسهیم دانش و ابعاد آن بین کارشناسان پایین تر از حد متوسط، و از بین مولفه های خلق دانش، آشکار سازی در حد بالاتر از متوسط است در حالی که اجتماعی شدن، ترکیب و درونی سازی پایین از حد متوسط می باشد و از بین مولفه های اعتماد، اعتماد به همکاران و سازمان بالاتر از حد متوسط و این در حالی است که اعتماد به مدیر در پایین تر از حد متوسط قرار دارد. 2. از نظر کارشناسان پردیس فنی دانشگاه تهران از بین مولفه های تسهیم دانش، مولفه های تسهیم دانش پنهان و از بین مولفه های اعتماد سازمانی، اعتماد به مدیر و از بین مولفه های خلق دانش، اجتماعی شدن بیشترین اهمیت را دارد. 3. اعتماد سازمانی تاثیر مستقیمی بر تسهیم دانش و خلق دانش دارد و همچنین تسهیم دانش بر خلق دانش کارشناسان دارای تاثیر مستقیم می باشد.
کلید واژگان: تسهیم دانش, اعتماد سازمانی, خلق دانش, دانشکده فنی و مهندسیToday, Organizations needs creating and sharing knowledge for development and this meet in the trusted environment. The Purpose of this research is identifying the influencing factors of knowledge sharing, knowledge creation and organizational trust of staff engineering faculty of university of Tehran. 100 people selected as research sample randomly. Data of this research analyzed by T-test, regression and AMOS. The results show that knowledge sharing and its dimentions between staff is lower than average level and externalization is higher than average level. Combination, internalization nd socialization and also trust to managers is lwer than average.. implicit knowledge sharing factors, trust to managers and socialization have the most importance from the view point staff. But socialization, synthesis and internalization organizational trust have an indirect influence on knowledge sharing and knowledge creation and knowledge sharing have a direct influence on knowledge creation.
Keywords: knowledge sharing, knowledge creation, organizational trust, engineering faculty -
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر بهره وری نیروهای دانشگر شرکت ملی نفت ایران به روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته است. تعداد 90 نفر از کارشناسان واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران از طریق روش سرشماری کامل انتخاب و به سوالات پرسشنامه که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرنباخ مورد تایید قرار گرفته بود پاسخ دادند. داده های حاصل به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند. «t تک متغیره» محاسبه شده در سطح a=0/05 مبین معناداری تاثیر عوامل فردی؛ شایستگی، رضایت شغلی، توان و مهارت بر بهره وری نیروهای دانشگر شرکت ملی نفت ایران در حد خیلی زیاد بوده است. هم چنین «t تک متغیره» محاسبه شده در سطح a=0/05مبین معناداری تاثیر عوامل سازمانی؛ مشارکت، انگیزش، ارتباطات سازمانی، آموزش بر بهره وری نیروهای دانشگر شرکت ملی نفت ایران در حد خیلی زیاد بوده است. نتایج «t تک متغیره» محاسبه شده در سطح a=0/05 مبین معناداری تاثیر عوامل شغلی؛ کار با معنی و چالش برانگیز، آزادی و استقلال عمل و وضوح نقش بر بهره وری نیروهای دانشگر شرکت ملی نفت ایران در حد خیلی زیاد بوده است. در نهایت آزمون فریدمن ضمن معنادار نشان دادن اظهارات پاسخگویان، اولویت بندی عوامل موثر بر بهره وری نیروهای دانشگر را به ترتیب شامل؛ عوامل فردی، عوامل شغلی و عوامل سازمانی نشان داد.
کلید واژگان: عوامل فردی, عوامل سازمانی, عوامل شغلی, بهره وری, نیروهای دانشگر, شرکت ملی نفت ایرانThe present paper aims at studying factors affecting knowledge workers’ productivity in national Iranian Oil Company, using descriptive survey method. 90 experts working at staff divisions were sampled, using census method and responded to a reliably confirmed questionnaire. One sample t test revealed at α= 0.05 that individual level factors, such as competence, job satisfaction, proficiency have a highly significant effect on oil company knowledge workers’ productivity. Also one sample t test revealed at α= 0.05 revealed that organization level factors, such as involvement, motivation, organizational communication, and training have highly significant effect on oil company knowledge workers’ productivity. one sample t test revealed at α= 0.05 revealed that job factors, such as meaningful and challenging job, job autonomy, and job clarification have highly significant effect on oil company knowledge workers’ productivity. Indicating participants’ responses’ significance, Freedman’s test ranked factors influencing knowledge workers’ productivity as follows: individual factors, jobrelated factors, and organizational factors
Keywords: individual factors, organizational factors, job factors- productivity, knowledge workers, national Iranian Oil Company -
پژوهش درپی شناسایی موانع خانوادگی مشارکت اولیای دانش آموزان در امور مدارس متوسطه بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از والدین مشارکت نکرده در امور مدارس متوسطه بودند. روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بوده به علاوه از پرسش نامه محقق ساخته روایی و پایایی سنجی شده استفاده شده است. داده ها به دو شیوه توصیفی و استنباطی، تحلیل آماری شدند. یافته ها نشان دادند که فرهنگ خانواده (میانگین 74/1 و انحراف معیار 25/1)، اقتصاد خانواده (میانگین 48/2 و انحراف معیار 33/1)، سطح تعامل خانواده (میانگین 52/1 و انحراف معیار 04/1)، مشکلات خانوادگی (میانگین 25/1 و انحراف معیار 3/1) و رعایت علایق دانش آموزان (میانگین 76/0 و انحراف معیار 09/1) بر عدم مشارکت اولیا در امور مدارس در حد بالاتر از متوسط تاثیرداشته است. تحلیل توصیفی میانگین ها، مبین برتری نقش اقتصاد خانواده بر عدم مشارکت اولیای دانش آموزان در امور مدارس بوده است پس از آن به ترتیب، مقوله های «فرهنگ خانواده، سطح تعامل خانواده، رعایت علایق دانش آموزان و مشکلات خانوادگی» قرار داشتند. در فرهنگ خانواده برحسب متغیر ناحیه، اقتصاد خانواده برحسب متغیر ناحیه؛ مشکلات خانوادگی برحسب متغیر ناحیه و تاثیر رعایت علایق دانش آموزان برحسب متغیر چندمین فرزند خانواده (برتری فرزند دوم و اول)، تفاوت معنادار وجودداشته است.
کلید واژگان: موانع خانوادگی, مشارکت اولیا, دانش آموزان, مدارس متوسطه, اصفهان -
هدفهدف مقاله حاضر، شناسایی و اعتبارسنجی شاخصهای استاد مطلوب دانشگاه اسلامی- ایرانی بوده است.روشروش تحقیق برای تدوین شاخصها، مطالعه اسناد و مدارک بوده و اعتباریابی شاخص ها با استفاده از روش دلفی یک مرحله ای انجام شد.یافته هانتایج پژوهش حاکی از آن بود که عمده ترین شاخصهای فرهنگی- تربیتی استاد مطلوب دانشگاه دانشگاه اسلامی- ایرانی: ایمان و اعتقاد به خداوند یگانه و برخورداری از خشوع و انعطاف درونی، حفظ کرامت انسانی دانشجویان، متعهد و دارای روحیه وطن دوستی و...؛ عمده ترین شاخص های آموزشی استاد مطلوب دانشگاه دانشگاه اسلامی- ایرانی: شاخص تزکیه در تدریس، پرورش نخبگان و متخصصان عالی رتبه، آموزش کارآفرینی به دانشجویان، تسلط علمی در موضوع مورد تدریس و...؛ عمده ترین شاخصهای پژوهشی استاد مطلوب دانشگاه دانشگاه اسلامی- ایرانی: اهتمام به جنبش نرم افزاری، کمک به تحقق و استمرار توسعه پایدار کشور، مدافع خلاقیت، ابتکار و نوآوری و...؛ و عمده ترین شاخصهای شاخصهای اجرایی- خدماتی استاد مطلوب دانشگاه اسلامی- ایرانی: بصیرت سیاسی و مشارکت در مسائل سیاسی جامعه، تلاش برای ارتقای اعتبار دانشگاه اسلامی- ایرانی در سطح ملی و بین المللی و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی در جهت رشد و تعالی جامعه است.نتیجه گیریاستاد مطلوب دانشگاه اسلامی- ایرانی، فردی است که علاوه بر توانایی های لازم در حیطه آموزشی و پژوهشی، باید در حیطه فرهنگی- تربیتی و همچنین در عرصه اجرایی- خدماتی، فردی سرآمد و گذشته از این، به یک سری از اخلاقیات که منشا آن فرهنگ اسلامی- ایرانی است، پایبند باشد.
کلید واژگان: شاخص, دانشگاه اسلامی, ایرانی, استاد اسلامی, ایرانیObjectivesThe main theme of the article is to validate the universities and institutions of higher education and the paper aims to identify and validate indicators of ideal teachers in islamic-iranian Universities.MethodThe method used to compile the index of documents and the validity of usage is the Delphi method.ResultsThe results of the study show that the most appropriate training and cultural indicators of an ideal professor in Islamic University of Iran include; belief in God and having an inner humility and flexibility, maintaining the dignity of students, committed and patriotic spirit of friendship. the most important training indicators of ideal teaching in Iranian Islamic University include refinement of the teaching, training leaders and senior professionals, entrepreneurship education to students, academic mastery of subject matter and teaching. .. the main indicators of qualitative research process of ideal teaching at the Islamic University of Iran include; dedication to software movement, and continue to help achieving sustainable development, advocacy, creativity, innovation and. .. The major indices and indicators of teaching quality in service and executive index at Iranian Islamic University include political insight and participation in political affairs, Iran's efforts to promote national and international reputation of the University and to participate in social activities in the development and excellence society.ConclusionThe author of the survey conclude Iran's Islamic University ideal teacher is someone with capacity of education and research in the field of excellent education and culture, and also excelled and dedicated to the performance of personal services and a series of ethic in Iranian Islamic culture.Keywords: index, the islamic, iranian university, iranian islamic teacher -
In the research at hand, the emphasis has been on the role of women in the upgrading of the psychological health of the Iranian family and in this regard the life of Imam Ali (PBUH) and the Holy Fatima (PBUH) has been the main focus.The approach used has been descriptive and from the documentary analytical type. All the topic-related references have been announced as the literature of study of this research. Moreover, in the exertion of this research there has been no sampling and all the available references and sources, including the books, articles and research reports have been studied. The research tools and voucher forms have been directly taken from these references and sources. Furthermore, the collected data are of quality type and thus, the classification, analysis and conclusions have been carried out with the observation of the nature of the data. In the area of the improvement of the psychological health of the family, the role of women, because of their spiritual sensitivity and their creation harmony, is deemed to be more significant than that of women. In this research it was tried to explicate the afore-mentioned role of women under the light of the life of Imam Ali (PBUH) and the Holy Fatima (PBUH); this has been done with two variables, namely character superiorities and the doctrine of married life. The conclusions of the research denote that should women take example from these two holy figures in areas such as simple lifestyle, piety, good speech, sacrifice, politeness, affection, decency, modesty, patience, role division, guardianship of men in married life, compromise, mutual understanding, and physical satisfaction, the psychological and mental health of the family can be guaranteed.Keywords: Women, Iranian, Islamic Family, psychological health, Imam Ali (PBUH), Holy Fatima (PBUH)
-
زمینهپیشرفت ابعاد گوناگون جامعه بشری، در گرو خلق اندیشه های نو می باشد. تفکر منطقی را می توان منوط به داشتن ذهنیت فلسفی وی دانست. ذهن فلسفی به مدیر و کارکنان بینش و دانشی می دهد تا بتواند در مواجه با مسائل سازمان از تنگ نظری، خود محوری و یک جانبه نگری مصون بمانند.هدفهدف اصلی مورد بررسی در این پژوهش؛ بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و میزان خلاقیت سازمانی کارکنان مرکز آموزش مدیریت دولتی می باشد.روشپژوهش از نوع همبستگی است و در زمره تحقیقات کاربردی می باشد.. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کارکنان مرکز آموزش مدیریت دولتی در سال 1391 (تعداد آنها برابر با 145 نفر) است. از جامعه آماری یاد شده، نمونه ای به حجم 110 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد. در پژوهش حاضر با بهره گیری از دو پرسشنامه استاندارد، سنجش خلاقیت کارکنان رندسیپ (1979) و هم چنین پرسش نامه ذهنیت فلسفی میر سپاسی و سلطانی (1375) به بررسی متغیرهای فوق پرداخته شد.یافته هابین ذهنیت فلسفی و ابعاد آن(جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) با خلاقیت کارکنان مرکز آموزش مدیریت دولتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام حاکی از آن بود که از بین مولفه های ذهنیت فلسفی متغیرهای جامعیت و انعطاف پذیری بهترین پیش بینی کننده برای خلاقیت کارکنان مرکز آموزش مدیریت دولتی هستند.نتیجه گیریبر اساس یافته های تحقیق می توان اذعان داشت که هر چه میزان ذهنیت فلسفی و ابعاد آن(جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) در بین کارکنان مرکز آموزش مدیریت دولتی بیشتر باشد، خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند. از تحلیل داده ها می توان چنین نتیجه گرفت که بعد جامعیت ذهنیت فلسفی رابطه بیشتری با خلاقیت دارد و ابعاد انعطاف پذیری و تعمق در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
کلید واژگان: ذهنیت فلسفی, جامعیت, تعمق, انعطاف پذیری, خلاقیت سازمانی, مرکز آموزش مدیریت دولتیBackgroundThe development of various aspects of human society depends on creating new ideas. Logical thinking can be subject to having his philosophical mind. Mind philosophical insights and knowledge can help the managers and employees to cope with the problems.PurposeThe main goal of the research was to investigate the relationship between philosophical mindset and organizational creativity of State Management Training Center employee.MethodsThe research method used was correlation. The study sample consisted of all employees in 2013, the Public Administration Training Centre, which is equal to 145. Of the population, a sample size of 110 patients were randomly selected. The study used two standard questionnaires to assess employee creativity Randsip (1979) and also philosophically minded questionnaires Mirsepasi & Soltani (1375) examined the above variables. As for inferential statistical analysis of the test data; «r» Pearson, «R» and stepwise regression were used.ResultsThe philosophical dimensions of subjectivity (comprehensiveness, depth and flexibility) as a significant positive relationship with the government management innovation personnel training center were found. The result of stepwise regression showed that integration and flexibility are the best predictor for State Management Training Center staff is predictors of creativity.ConclusionsThe findings stated that the philosophy of mind and its dimensions (recall, meditation and flexibility) in the Public Administration Training Centre staff, were more creative. After analyzing the data, it can be concluded that the integrity of philosophical thinking were more about creativity and flexibility and depth dimensions were in second and third positions.Keywords: Philosophical mindset, Flexibility, Comprehensiveness, Penetration, creativity, State Management Training Center -
مقدمهبین المللی شدن برنامه های درسی با هدف کسب وجهه بین المللی برای برنامه های درسی دانشگاهی شکل گرفته و امروزه به دغدغه ای مهم برای دانشگاه های برتر جهان تبدیل شده است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین راه کارهای موثر در بین المللی شدن برنامه های درسی حوزه پزشکی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است.روش هااین پژوهش توصیفی-پیمایشی در سال تحصیلی 91-1390 انجام شده است. جامعه آماری شامل 423 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که 118 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا مبتنی بر طیف پنج درجه ای لیکرت بوده که در هفت حیطه طراحی شده است. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای، تی نمونه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجنمره به دست آمده برای همه راه کارهای پیشنهادی جهت بین المللی شدن برنامه های درسی حوزه پزشکی در سطح (05/0> p) بیش از میانگین نظری پرسشنامه(3m=) بود. بیشترین میانگین به راه کار محتوایی/آموزشی (86/3±590/0) و کمترین میانگین به راه کار ساختاری/دانشگاهی (34/3±658/0) اختصاص داشت. متغیرهای تعدیل کننده جنسیت و مرتبه دانشگاهی، در نمره راه کارها تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) ایجاد نمی کردند.نتیجه گیریبه نظر می رسد که راه کارهای پیشنهاد شده در حیطه های محتوایی/آموزشی، انگیزشی/انسانی، ساختاری/دانشگاهی، اطلاع رسانی/ارتباطی، فرهنگی/اجتماعی، سیاسی/دیپلماتیک و تجهیزاتی/تکنولوژیک برای بین المللی شدن برنامه های درسی حوزه پزشکی قابل قبول است.
کلید واژگان: بین المللی شدن, برنامه های درسی, جهانی شدن, سیاست آموزشیIntroductionBecoming a concern for top universities worldwide، internationalizing the curricula is aimed to provide an international sight for academic curricula of the disciplines in universities nowadays. The purpose of this study is to investigate effective ways of internationalizing the curricula of medical sciences disciplines from the faculty’s viewpoint in Shahid Beheshti University of Medical Sciences.MethodsThis descriptive survey study was performed during 2011-2012 academic years. The statistical population included 423 faculty members of Shahid Beheshti University of Medical Sciences. 118 members were selected as the research sample. The research instrument was a questionnaire developed by the researcher using 5-point Likert Scale which covered seven areas. Also its validity and reliability was confirmed. Collected data was analyzed by descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (one-sample t-test، independent t-test، ANOVA and Scheffe’s test).ResultsThe score attained for all represented solutions for internationalization of medical curricula was significantly (P≤0. 05) more than the scale’s mean (m=3). Content/educational strategies (3. 86±0. 59) had the highest mean and structural/academic strategies had the lowest mean (3. 34±0. 66). There is no significant difference (P≤0. 05) in terms of sex and academic variables.ConclusionIt seems that it is effective to use different solutions including content/educational، motivation/humanistic، structural/academic، informative/communicative، cultural/social، political/diplomatic، and technological/equipment ones in internationalizing medical curricula. Keywords: Internationalization، Curriculum، Globalization، Educational Policy -
زمینه
پژوهش ها حاکی از آن است که خلاقیت یکی از مهمترین عوامل در موفقیت سازمان بوده و برای سازمان به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار می آید و در این راستا خلاقیت کارکنان می تواند، به عنوان یک مزیت رقابتی مهم، در سایه ی رهبری تحول آفرین پدیدار گردد.
هدفهدف اصلی مورد بررسی در این پژوهش؛ بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین با خلاقیت معلمان می باشد.
روشروش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان شهرستان دره شهر می باشد که حجم آن بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 450 نفر می باشد که تعداد نمونه برآورده شده با عنایت به فرمول لوی و لمشو (1999) برابر با 135 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از دو پرسشنامه استاندارد، پرسشنامه سنجش خلاقیت کارکنان رندسیپ(1979) و هم چنین پرسشنامه باس و آوالیو(2000) برای سنجش رهبری تحول آفرین به بررسی متغیرهای فوق پرداخته شد. سوالات پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته هانتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین رهبری تحول آفرین و ابعاد آن(ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، ملاحظه فردی و انگیزش الهام بخش) با خلاقیت معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که از بین ابعاد چهار گانه رهبری تحول آفرین(متغیرهای پیش بین)؛ متغیرهای پیش بین ترغیب ذهنی و انگیزش الهام بخش به عنوان متغیرهای پیش بین، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح تغییرات خلاقیت (متغیر ملاک)، را دارا بوده اند.
نتیجه گیریبراساس یافته های تحقیق می توان اذعان داشت که هر چه میزان گرایش مدیران به سبک رهبری تحول آفرین بیشتر باشد، معلمان خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند.
کلید واژگان: رهبری تحول آفرین, خلاقیت, معلمانBackgroundthe research suggests that the creativity is one of the most important factors influencing on organization success and is considered a competitive advantage. It is expected that creativity, as a competitive advantage, will be appeared under the shadow of transformational leadership.
Goal: the main purpose of the current study was to investigate the relationship between transformational leadership and teachers ' creativity.Methodthe research method was descriptive-correlative and the statistical population consisted of all primary education teachers in Darreshahr City which was 450 people based on latest reports, of which 135 person were randomly selected using Levey and Lemeshow (1999) formula. The necessary data were gathered using 1) Randsepp (1999) creativity questionnaire, and, 2) Bass and Avolio's (2000) transformational leadership questionnaire. The research questions were analyzed in descriptive and inferential level.
Findingsthe findings showed that there is a positive significant relationship between transformational leadership and its dimensions (intellectual stimulation, idealized influence, individualized consideration, inspirational motivation) with teachers creativity. Moreover, the results of stepwise regression indicated that among transformational leadership dimensions (predictive variables), intellectual stimulation and inspirational motivation can explain the variations of teachers creativity.
Conclusionit can be said that the more principals show transformational leadership behaviors, the more teachers creativity will be emerged, based on research findings.
Keywords: Transformational Leadership, Creativity, Teachers -
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت رفتار شهروندی سازمانی در بین کارشناسان دانشگاه تهران صورت انجام شد.. روش پژوهش ترکیبی و از نوع طرح همسوسازی (مدل رواسازی داده های کمی) بود.. جامعه آماری کلیه کارشناسان دانشگاه تهران بوده (1538 N=) که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 126 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد پودساکف و همکاران (1990) به همراه یک سوال باز پاسخ بوده که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفته است. داده های گردآوری شده در دو سطح کمی (میانگین، انحراف معیار، t تک متغیره، t همبسته، t دو گروهی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه، شفه) و کیفی (مقوله بندی، طبقه بندی، سازمان دهی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد؛ که وضعیت موجود رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن بالاتر از حد متوسط است.بین وضعیت موجود و مطلوب رفتار شهروندی سازمانی تفاوت معنی دار وجود دارد. زنان نسبت به مردان رفتار شهروندی سازمانی بیشتری از خود بروز می دهند، کارشناسان دارای مدرک فوق لیسانس و بالاتر نسبت به کارشناسان با مدرک فوق دیپلم و پایین تر از سطح بیشتری از رفتار شهروندی سازمانی برخوردارند و در پایان با بهره گیری از دیدگاه کارشناسان، راهکارهای فردی، شغلی، مدیریتی و سازمانی جهت بهبود رفتار شهروندی سازمانی ارائه شده است.
کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, کارشناسان دانشگاه تهرانThe purpose of the present study is to assess organizational citizenship behavior among staffs of University of Tehran. The mixed method approach, the triangulation design (Validating Quantitative Data Model), was used in this study. The Statistical population consisted of all 1538 staffs of University of Tehran, of which 126 subjects were selected randomly. The data collection tools included the questionnaire of Podsakoff et al. (1990) and one open-ended question. To analyze the data, quantitative methods (mean, std. deviation, one- sample t-test, pairedsamples t-test, independent-samples t-test, one- way ANOVA, and Scheffe), and qualitative methods (categorizing, classification and organization) were used. The findings showed that current organizational citizenship behavior and its dimensions (conscientiousness, courtesy, sportsmanship, altruism, and civic virtue) are significant at 0.05 level and the desired organizational citizenship behavior and its dimensions are significant at 0.05 levels. There is a significant difference between organizational citizenship behavior and its dimensions in current and desired situation. The findings indicated that women exhibited higher levels of organizational citizenship behavior than men, in terms of schooling. Experts with higher education are more organized in Citizenship Behaviors than ones holding undergraduate degrees. Finally, using viewpoint of experts, individual, job, managerial and organizational solutions were offered for improving their OCB.Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Staffs, University Of Tehran, Mixed Method Research -
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.