غلامرضا ناصری
-
جهان طبیعت زنده همواره منبع الهامات بسیاری برای بشر در زمینه های مختلف مطالعاتی و عملی بوده است. سهم برخی از مفاهیم بیولوژیکی، مانند تکامل، مورفولوژی، رفتار سیستم های پویا و انتقال اطلاعات از طریق وراثت (ژنتیک) در کمک به توسعه مفاهیم و کاربردهای جدید در شاخه های مختلف علوم، فناوری و مصنوعات انسانی نقش قابل توجهی به ویژه در سال های اخیر داشته است. در پژوهش حاضر جنبه های مختلف تاثیر طبیعت زنده و شناخت حیات پس از بررسی گسترده متون مورد بررسی قرار گرفته و در دسته بندی های مختلف ازجمله به عنوان استفاده زیستی، الهام در شکل، ساختار، مکانیسم، فرآیند، عملکرد، سیستم، قوانین انتزاعی طبقه بندی می شوند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و استدلال منطقی با ابزار داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و استنادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مطالعه تاریخ معماری الهام گرفته از حیات نشان از حرکت تدریجی از مورفولوژی بیولوژیکی که شباهتی سطحی بود، به سمت جنبه های عمیق تر قیاس های بیولوژیکی در طراحی بیونیک نشان می دهد، به همین دلیل بیونیک، درک عمیق تری از طبیعت زنده ارائه می دهد.
کلید واژگان: آنالوژی, تقلید زیستی, مورفولوژی بیولوژیکیThe world of living nature has always been a source of many inspirations for mankind in various fields of study and practice. The contribution of some biological concepts, such as evolution, morphology, behavior of dynamic systems, and information transmission through heredity (genetics) in helping to develop new concepts and applications in various branches of science, technology, and human artefacts has a significant role, especially in has had in recent years. In the present research, various aspects of the influence of living nature and the knowledge of life have been examined after a wide review of the literature and in different categories such as biological use, inspiration in form, structure, mechanism, process, function, system, Abstract laws are classified. Descriptive-analytical research method and logical reasoning with data tools include library and citation studies. The findings of the research show that the study of the history of architecture inspired by life shows a gradual movement from biological morphology, which was a superficial similarity, to deeper aspects of biological analogies in bionic design. For this reason, bionics offers a deeper understanding of living nature.
Keywords: Analogy, Biological Mimicry, Biological Morphology -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و دوم شماره 5 (پیاپی 79، آذر و دی 1395)، صص 833 -843به منظور تعیین اثر تراکم بوته بر عملکرد و موسیلاژ دانه گیاه دارویی اسفرزه (Plantago ovata Forsk.)، آزمایشی در دو شرایط دیم، در دو ایستگاه تحقیقاتی مراوه تپه (کم باران) و چالکی گرگان (پرباران) انجام شد. این مطالعه در قالب بلوک های کامل تصادفی اجرا و به صورت تجزیه مرکب در مکان، تجزیه واریانس شد. کرت های آزمایشی با تراکم های 100، 200 و 400 بوته در مترمربع و با فاصله بین ردیف 20 سانتی متر کاشته شدند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد اثر تراکم بوته بر طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، درصد موسیلاژ و شاخص برداشت معنی دار نبود، در حالی که تعداد سنبله، عملکرد دانه و موسیلاژ در سطح 1% معنی دار شدند. تحت تاثیر مکان نیز تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه و موسیلاژ در هکتار در سطح 1% و شاخص برداشت در سطح 5% معنی دار شدند. اثر متقابل تراکم بوته و مکان بر عملکرد دانه و موسیلاژ در هکتار در سطح 1% معنی دار شد و سایر صفات اختلاف معنی داری نداشتند. عملکرد دانه و عملکرد موسیلاژ با افزایش تراکم از 100 بوته به 400 بوته در مترمربع در چالکی گرگان به ترتیب 3/2 و 9/2 برابر و در مراوه تپه به ترتیب 94/1 و 86/1 برابر افزایش یافتند. نتایج این تحقیق نشان داد که عملکرد دانه و موسیلاژ در هکتار در چالکی گرگان به ترتیب 71/1 و 69/1 برابر آن در مراوه تپه می باشد. براساس نتایج، همه صفات اندازه گیری شده در تراکم 400 بوته در مترمربع در چالکی گرگان، نسبت به تراکم های دیگر، در هر دو مکان برتری داشتند.کلید واژگان: گلستان, اسفرزه (Plantago ovata Forsk, ), باران, سنبلهThe effect of plant density on the seed yield and mucilage of Plantago ovata Forsk. was studied using a randomized complete block design under dry farming conditions at two stations: a) Maraveh-Tapeh , 240 km northeast of Gorgan, with a long-term average rainfall of 330 mm (low rainfall) and b) Chalaky station, 8 Km west of Gorgan with a long-term average rainfall of 550 mm (rainfed). The experimental plots were planted at densities of 100, 200 and 400 plants m-² with a distance of 20 cm between rows.Data were analyzed using a combined analysis. No significant differences were found for the effects of density on traits including seed number per spike, spike length, harvest index, 1000-seed weight and mucilage percentage, while there were significant differences for the spike number m-1, seed yield, and mucilage yield at 1% probability level. According to the results, the location effect was significant on spike number m-1, seed and mucilage yield (1% probability level), and harvest index (5% probability level). The interactions between plant density and location on spike number per square meter and seed and mucilage yield per hectare were significant at 1% probability level, while no significant differences were found for the other traits. The seed and mucilage yield increased with increasing plant density, so that the seed and mucilage yield at a density of 400 plants m-1 in the Chalaki station were 2.3 and 2.9 times and in the Maraveh-Tapeh station were 1.94 and 1.86 times more compared to 100 plants m-1, respectively. Seed and mucilage yield in Chalaky station were 1.71 and 1.69 times more compared to Maraveh-Tapeh station, respectively. Our results clearly showed superiority for all traits measured at a density of 400 plants m-1 in the Chalaky station as compared with other densities in both locations.Keywords: Golestan, Plantago ovate Forsk, rainfall, spike
-
زمینه و هدفخودکشی دهمین علت مرگ ومیر در دنیا به شمار می آید. گزارش های متعددی در مورد استفاده از مواد غیرمعمول در خودکشی ها وجود دارد. در این میان استفاده از برخی داروها در خودکشی بسیار نادر بوده که یکی از این داروها کلروکین است.
مورد: جسد خانمی 25 ساله، مجرد و با سابقه بیماری روحی-روانی و چندین نوبت مراجعه به پزشک متخصص اعصاب و روان، در منزلش پیداشده و با شک به خودکشی با دارو و یا سم نامشخص به اداره پزشکی قانونی فارس ارجاع شد.نتایجپس از معاینه و کالبدگشایی، در نمونه های کبد، کلیه و قلب ضایعه اختصاصی و خطیر پاتولوژیکی مشاهده نگردید. در نمونه صفرا به روش کروماتوگرافی لایه نازک و HPLC کلروکین یافت شد. در نمونه احشاء و محتویات معده نیز به روش TLC با واکنش مثبت چهار (4+) و تایید به روش HPLC و GC-MS کلروکین یافت گردید. پس از بررسی جمیع جوانب، درنهایت علت فوت متوفی مسمومیت با کلروکین و عوارض آن تعیین گردید.نتیجه گیریبا توجه به بالا بودن موارد خودکشی در افراد افسرده و با توجه به سوابق مثبت فامیلی و قبلی، استراتژی های پیشگیرانه بر مبنای شناسایی بیماران افسرده و درمان آن ها و نیز آموزش خانواده ها برای تشخیص این بیماری و در کنار محدود کردن دسترسی آزاد به کلرولین و داروهای مشابه آن جهت کاهش عوارض ناشی از Overdose و یا موارد خودکشی پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: خودکشی, کلروکین, بیماران افسردهBackground and ObjectiveSuicide is considered as the tenth cause of death worldwide. There are several suicide reports consist in the use of certain unusual drugs, such as chloroquine.
Case report: The cadaver of a 25-year-old single woman was found dead in her home and with suspect to using toxins or drugs was brought to Fars Province Forensic administration. She had history of psychiatric problems for which had referred to psychologist several times.ResultsAfter the autopsy, there was no observation of pathologic lesions in her samples of liver, kidney, or heart. In bile samples, using Thin Layer Chromatography (TLC) and High Performance Liquid Chromatography (HPLC) methods, chloroquine was detected. In visceral and gut samples, chloroquine was found using TLC as reactions and it was confirmed by HPLC and Gas Chromatography Mass Spectrometry (GC-MS). After examining all the aspects, eventually chloroquine overdose and its complications was determined as the cause of the death.ConclusionDue to the high incidence of suicide in depressed patients and according to family and previous positive experience, preventive strategies based on the recognition and the treatment of depressed patients and also teaching the families to diagnose the illness in addition to the limitation of the free access to chloroquine and similar drugs is suggested to reduce overdose complications or suicide.Keywords: Suicide, chloroquine, Depressed patients -
به منظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع تیل آباد در استان گلستان اجرا شد. ارزش رجحانی، ترجیح دام در خوردن یک گیاه نسبت به گیاهان دیگر است، با این وصف که دام به صورت آزاد قادر به انتخاب گیاهان برای چرا باشد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمان سنجی و تولید و مصرف گونه های گیاهی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در روش زمان سنجی (استفاده از دوربین فیلمبرداری) نشان داد تفاوت معنی داری از نظر مدت زمان مصرف علوفه بین گونه ها وجود دارد. بطوری که گونه Artemisiasieberi در رتبه اول و گونه Poabulbosa و یکساله ها در رتبه دوم قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس درصد بهره برداری گونه ها نیز نشان دهنده تفاوت معنی دار بین گونه ها است. گونه های Poabulbosa و یکساله ها بالاترین درصد مصرف را داشتند و در رتبه اول قرار داشتند و سایر گونه ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در این میان گونه های Artemisiasieberi، Festucaovina و Stipabarbata از رجحان متوسط برخوردار بودند اما گونه های Poabulbosa و یکساله ها، نسبتا خوشخوراک بودند. بطور کلی مشاهدات نشان داد، تراکم، فراوانی و در دسترس بودن گونه ها از جمله عوامل موثر بر ارزش رجحانی گیاهان بوده است. بطوری که در هر دو روش گونه های Artemisiasieberi، Poabulbosa، و یکساله ها بیشتر از سایر گونه ها مورد استفاده دام قرار گرفتند.
کلید واژگان: ارزش رجحانی گیاهان, زمان سنجی, تولید و مصرف, تیل آباد, استان گلستانThis research was aimed to study the preference value of range species in Til Abad rangelands. To determine the preference value, timing method as well as measuring the production and consumption of species was used. According to the results of analysis of variance, significant differences were found for the study species in timing method, so that maximum consumption time was recorded for Artemisia sieberi, Poa bulbosa and annual species, respectively. The results of species utilization percentage also showed that there were significant differences among the study species. The highest consumption rate was recorded for Poa bulbosa and annual species. Artemisia sieberi, Festuca ovina and Stipa barbata had an average preference value; however, Poa bulbosa and annual species were relatively palatable. Our results clearly showed that species density and abundance and access to forage species strongly affected the preference value. Generally, in bothe methods studied, Artemisia sieberi, Poa bulbosa and annual species were more grazed as compared to other species.Keywords: Preference value, timing method, production, consumption method, Til Abad, Golestan province -
زمینه و هدفاندازه گیری اتانول در اجساد از مهمترین اقدامات آزمایشگاه-های سم شناسی قانونی می باشد. تفسیر میزان الکل به دست آمده از نمونه های خون به دلیل محدودیت های مختلف، آسان نمی باشد. مایع زجاجیه نمونه مناسبی برای جایگزینی نمونه خون می باشد.در این مطالعه غلظت اتانول در خون و مایع زجاجیه اجساد جهت مقایسه این دو، به دست آوردن نسبت آنها و نقش این اندازه گیری هم زمان در تفسیر میزان اتانول نمونه های اجساد بررسی شده است.
روش بررسینمونه های خون ورید فمورال و مایع زجاجیه مربوط به 167 جسد ارجاعی به این مرکز، با روش گازکروماتوگرافی(FID) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تعیین غلظت اتانول، با یکدیگر مقایسه شدند و رابطه بین این دو غلظت بدست آمد.
یافته هااز نمونه های مورد بررسی، 142 نمونه دارای اتانول در خون ولی فاقد آن در مایع زجاجیه بودند و در 2 نمونه اتانول در زجاجیه به دست آمد در حالی که خون فاقد اتانول بود. غلظت متوسط اتانول در خون 5/61 mg درصد و متوسط اتانول در زجاجیه 167mg درصد به دست آمد. ضریب تبدیل این دو غلظت به میزان 7/0 محاسبه گردید.نتیجه گیریبرای تفسیر صحیح میزان غلظت اتانول در اجساد، اندازه گیری آن در مایع زجاجیه ضروری به نظر می رسد. همچنین لزوم بهبود در روش های نمونه گیری و نگهداری نمونه های خون برای به حداقل رساندن روند تولید الکل پس از مرگ ضروری می باشد.
کلید واژگان: اتانول, مایع زجاجیه, خونBackground And ObjectiveThe concentration of ethanol measured in postmortem blood needs to be interpreted as to whether the person who had consumed alcohol has exceeded some threshold limit. However، interpreting postmortem BAC (Blood Alcohol Concentration) results and drawing correct conclusions about ante mortem levels is fraught with difficulties as under some circumstances alcohol might be produced after death by microbial activity. Subjects andMethodsIn the case of ethanol، the blood samples should be taken from a femoral vein and whenever possible additional specimens، such as urine and vitreous humor (VH)، should also be obtained and sent for analysis to be able to have the best interpretationResults167 Specimens of femoral vein blood and vitreous humor were analyzed. In this study، direct injection and gas-chromatographic techniques were employed to quantitate the ethanol concentrations. These two concentrations were then compared and the BAC/VHAC (Viterous Humor Alcohol Concentration) ratio was evaluated. Among these specimens، there were 142 cases in which we have found ethanol in blood but not in vitreous humor. Also we have found 2 cases by positive VHAC but negative BAC. The average blood ethanol concentration was 61. 5 mg/dLit while the average ethanol vitreous humor concentration was 127 mg/dLit. However، the ratio was measured as 0. 7.ConclusionThe similarity in the results of the post mortem cases reinforces the assertion that co analysis of vitreous humor and blood is important to interpret post mortem results.Keywords: Ethanol, Vitreous Humor, Blood -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال بیست و چهارم شماره 2 (پیاپی 40، تابستان 1387)، صص 126 -134گیاه دارویی بابونه کبیر با نام علمی Tanacetum parthenium(L.) Schultz – Bip. یکی از مهمترین گونه های دارویی جنوب شرق استان گلستان است که اغلب در مناطق 800 تا 1250 متری حاشیه جاده ها و رودخانه ها، مناطق باز جنگلی، لابه لای صخره های مناطق پرشیب و حتی داخل مزارع باز رویش دارد. در این تحقیق ضمن مطالعه برخی نیازهای اکولوژیکی و اتنوفارماکولوژیک این گیاه، مواد موثره آن نیز مورد مطالعه قرار گرفت. سرشاخه های گلدار گیاه در خرداد ماه 1385 از یکی از رویشگاه طبیعی واقع در ارتفاع 1100 متری کوهستان زیارت جمع آوری گردید و پس از خشک کردن در دمای محیط به روش تقطیر با آب اسانس گیری شد. بازده اسانس 66/0% در گل آذین و 12/0% در برگ بدست آمد. ترکیبهای تشکیل دهنده اسانس توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC) و دستگاه کروماتوگراف گازی متصل به طیف سنجی جرمی (GC/MS) مورد تجزیه قرار گرفت. بررسی و شناسایی کمی و کیفی ترکیبها با مطالعه طیفهای جرمی و محاسبه شاخصهای بازداری کواتس و سطح زیر پیک در کروماتوگرام GC صورت گرفت. از بیشترین ترکیبهای شناسایی شده در اسانس گل آذین، کامفور (3/53%)، آلفا-پینن (7/17%) و آلفا-بیزابولول اکسید بی (5/10%) و در برگها، کامفور (9/38%)، آلفا-پینن (4/8%)، ژرماکرن دی (3/6%) و گاما-ترپینن با 2/8% از مهمترین ترکیبهای موجود در اسانس بودند. ترکیبهای شناسایی شده در اسانس گل و برگهای گیاه، مصرف سنتی گیاه را توسط مردم بومی منطقه در تسکین درد و درمان التهابات مزمن مورد تایید قرار می دهد.
کلید واژگان: Tanacetum parthenium (L), اتنوفارماکولوژی, اسانس, کامفور, آلفا, پیننTanacetum parthenium L. is one of the most important medicinal herbs that grows wild and wide distribution near the river, road and sunny positions in forest and mountainous rangelands in South East of Golestan Province, especially in 800-1250m above the sea level in medium soil texture, neutral PH and organic carbon percent with medium to high. In addition to its ecological and ethnopharmacological needs essential oil composition of this plant were also studied. Artemisia annua, Artemisia absintium, Mentha longifolia, Mentha aquatica, Thymus carmanicus, Cuminum cyminum, Echium amoenum, and Salix alba for sedative of headache and menstrual pain, cold, fever, inflammation and healing wound. Flowering aerial parts of this plant were collected in July 2006 in 1100m of Ziarat mountainous region, 6km far from Gorgan city in Golestan province. The essential oil of different parts of plant obtained by water distillation and analyzed by GC/MS. Camphor (53.5%), -pinene (17.7%) and -bisabolol oxide B (10.5%) were the major components of flower oil. But in leaf oil, camphor (38.9%), -pinene (8.4%), germacrene D (6.3%) and -terpinene (8.2%) were the main components. The results confirm use of this plant by the rural healers for curing many types of the sedative pain and other ailments.Keywords: Tanacetum parthenium L., ethno pharmacology, essential oil, camphor, pinene -
گیاه دارویی داوودی وحشی با نام علمی Tanacetum parthenium L. یکی از گونه های مهم و ارزشمند دارویی استان گلستان است که در طب سنتی مردم آن منطقه از ارزش خاص دارویی مخصوصا به عنوان تب بر قوی، مسکن سردرد، کمردرد، دندان درد، دردهای قاعدگی، آسم و ضدالتهاب مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق به بررسی و مقایسه مهمترین مواد موثره ثانوی اندام های گیاه موردنظر در دو رویشگاه متفاوت و طبیعی جنوب شرق استان گلستان پرداختیم. نتایج نشان داد با افزایش ارتفاع بر میزان روغن اسانسی، فلاونویید و آلکالویید مخصوصا در برگ های گیاه افزوده می شود و تقریبا در هر دو رویشگاه ساقه گیاه فاقد متابولیتهای مورد مطالعه می باشد.
کلید واژگان: Tanacetum parthenium L, روغن اسانسی, فلاونوئید, آلکالوئید, اندام ها, رویشگاه های متفاوت, استان گلستانTanacetum parthenium L. is one of the most important medicinal herbs, has been used by the rural people of Golestan province for sedative pain, fever, headache, arthritis, asthma, toothache and menstrual disorders.Variation in bioactive components of Tanacetum parthenium L. were studied and compared for their essential oil, flavonoids and alkaloids of different parts of plant in two geographical regions of this province. Results showed T. parthenium which originated from 2200m produced the highest essential oils, flavonoids and alkaloids, especially in leaves but with low quality and quantities and reduced in flowers. Further more stem have not any bioactive components in two regions.
Keywords: Tanacetum parthenium L, Essential oil, flavonoid, alkaloid, Golestan province
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.