به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فاطمه سادات حسینی خواه

  • فاطمه سادات حسینی خواه، سهیل پارسا، رضا توکل افشاری، مجید جامی الاحمدی، علیرضا اسماعیلی
    زوال یا پیری بذر یکی از عوامل کاهش دهنده بنیه و محدودکننده جوانه زنی در بذر است. هدف این آزمایش بررسی تاثیر هورمون های اسید سالیسیلیک و اسید جیبرلیک بر بهبود خصوصیات جوانه زنی و پیشگیری از زوال بذور دو رقم کنجد بود. این آزمایش در طی سال های 1391 و 1392 در آزمایشگاه بذر گروه زراعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج) انجام گرفت. ارقام کنجد استفاده شده، داراب2 و داراب14 بود. ابتدا آزمون استاندارد جوانه زنی به منظور تعیین قوه نامیه ارقام کنجد انجام گرفت. سپس برای ایجاد بنیه های متفاوت ارقام از روش آزمون پیری کنترل شده استفاده شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل دو رقم بذر کنجد، سه سطح زوال (24، 48 ساعت و شاهد) و هفت ترکیب مختلف غلظت های هورمونی (25، 50 و 100 پی پی ام اسید جیبرلیک- 25، 50 و 100 پی پی ام اسید سالیسیلیک به همراه شاهد) بود. صفات اندازه گیری شده در این آزمایش شامل درصد جوانه زنی، شاخص جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، شاخص بنیه 1 و بنیه 2 بود. نتایج آزمایش نشان داد که زوال سبب کاهش صفات مورد اندازه گیری شد. از میان ارقام به کاررفته، رقم داراب14 نسبت به شرایط زوال مقاوم تر از داراب2 بود. با اعمال تیمار هورمونی برای هر دو رقم بهبودپذیری و جلوگیری از زوال صورت گرفت، به طوری که در آزمایش تیمارهای هورمون قبل از زوال (پیش تیمار) در رقم داراب2، تمام غلظت های اسید جیبرلیک در سطح زوال 24 ساعت بهتر بودند. اما در رقم داراب14، در دو سطح زوال 24 و 48 ساعت، تیمارهای هورمونی بعد از زوال نتایج بهتری نشان دادند. غلظت 50 پی پی ام اسید سالیسیلیک یکی از بهترین غلظت های استفاده شده بود.
    کلید واژگان: پرایمینگ, پیری کنترل شده, جوانه زنی, کنجد}
    Fatemeh Sadat Hosseini Khah, Soheil Parsa, Reza Tavakkol Afshari, Majid Jami Al-Ahmadi, Alireza Esmaeili
    Seed deterioration of seed is one of the most important limiting or even hindering factors in germination. The main purpose of this study was to determine the effects of salicylic acid and gibberellic acid hormonal on improvement and prevailing seed deterioration in two sesame cultivars. This studywere carried out at the Department of Agronomy and Plant Breeding Seed Laboratories of College of Agriculture، University of Tehran (Karaj) during 2012-2013. The sesamum cultivars Darab2 and Darab14were the ones studied. The experiment was designed as a factorial of completely randomized design with tree replication. First، germination characteristic measured and then seeds were aged through Controlled deterioration test. Treatments including: two sesamum cultivars; 2 level deterioration (24 and 48 hr) with controlled; and 6 hormonal concentration (25، 50، 100ppm giberellic acid - 25، 50، 100 ppmsalicylic acid) with controlled. The characteristics were measured، including: germination percentage (%)، germination index (GI)، germination speed (GS)، vigor1 and vigor2. Hormonal treatments were applied to both pre-treatmentand post-treatmentin two separate experiments. The results showed that seed deterioration in both level reduced seed trait measured. Darab14 the more resistant to deterioration than darab2. But، with primed hormonal concentration in two conditions pre-treatment and post-treatment، investigated characteristics for two cultivars improvement and prevailing deterioration had taken place. In Darab 2، all concentrations of gibberellic acid in 24 h deterioration level in testing hormonal pre- treatments were better. But، in Darab 14، at both levels deterioration، the hormonal post-treatment showed better results. Our results suggested that salicylic acid 50 ppm، was the most effective treatment in this study.
    Keywords: sesame, deterioration, priming, hormone, germination}
  • علیرضا اسماعیلی، محمدباقر حسینی، مراد محمدی، فاطمه سادات حسینی خواه
    به منظور تعیین مناسب ترین آرایش کشت مخلوط یونجه یکساله با جو بهاره از نظر عملکرد ماده خشک، دانه، شاخص برداشت و ویژگی های کیفی علوفه و سیلو در مقایسه با کشت خالص آن ها، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه آموزشی-پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال زراعی 1389-1388 در شرایط آبی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آرایش های مختلف کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی بودند که آرایش های جایگزینی عبارت اند از: یونجه1:1 جو، یونجه2:2 جو، یونجه4:4 جو، یونجه6:6 جو، یونجه6:2 جو، یونجه4:2 جو، یونجه2:4 جو، یونجه2:6 جو و آرایش های افزایشی شامل یونجه20%: 100% جو، یونجه40%: 100% جو، یونجه100%: 40% جو، یونجه100%: 20% جو بودند که همراه با تیمارهای کشت خالص یونجه و جو مجموعا 14 تیمار را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد علوفه خشک و دانه جو و یونجه به ترتیب (2900 و 1773 کیلوگرم در هکتار علوفه) و (1907 و 877 کیلوگرم در هکتار دانه) از کشت خالص آن ها به دست آمد. از لحاظ شاخص برداشت، برای جو و یونجه به ترتیب، آرایش های یونجه2:6 جو و یونجه2:2 جو به میزان 75/34 و 28 درصد دارای بیشترین میزان شاخص برداشت بودند. بیشترین میزان درصد قندهای محلول درآب علوفه (42/15)، درصد فیبرخام علوفه (40/38)، درصد فیبرهای غیرمحلول در شوینده خنثی سیلو (72/46)، میزان اسیدیته عصاره اشباع سیلو (31/5) از کشت خالص جو، و بیشترین درصد فیبرهای غیرمحلول در شوینده اسیدی علوفه (88/30) و درصد فیبرهای غیرمحلول در شوینده اسیدی سیلو(42/26) از کشت خالص یونجه بدست آمدند. باتوجه ارزیابی شاخص های کشت مخلوط برای عملکرد دانه، بیشترین میزان نسبت برابری زمین با 29/1 =LER، ضریب نسبی تراکم با 79/2 = RCCو بیشترین میزان سودمندی اقتصادی با 5/1329877 = MAI تومان از ترکیب یونجه6:2 جو و برای عملکرد علوفه خشک بیشترین میزان نسبت برابری زمین از ترکیب یونجه1:1 جو با 232/1 = LER بدست آمد. بنابر این با توجه به شاخص های اندازه گیری شده، آرایش یونجه6:2 جو برای عملکرد دانه و آرایش یونجه1:1 جو برای عملکرد علوفه خشک بهترین آرایش ها بود.
    کلید واژگان: کشت مخلوط, شاخص برداشت, نسبت برابری زمین, ضریب نسبی تراکم و سودمندی اقتصادی}
    A. Esmaeili, M. B. Hosseini, M. Mohammadi, F. S. Hosseinikhah
    Efficient use of natural and biological cycles such as nitrogen fixation by legumes may stimulate yield of the non-legumes crops in an intercropped system. To evaluate spring barley and annual medic intercropping، an experiment was conducted in the research field of Tehran University in Karaj، Iran، in 2009-2010 growing season. Randomized complete block design (RCBD) with four replications and 14 treatments were used. Treatments included: B1:1M، B2:2M، B4:4M، B6:6M، B6:2M، B4:2M، B2:4M، B2:6M، B100%: 20%M، B100%: 40%M، B40%: 100%M، B20%: 100%M and two additional treatments of barley and annual medic sole crop were established. The highest dry matter yield for barely and annual medic was achieved from sole crop (2900 kg ha-1 for barely and 1773 kg ha-1 for annual medic، respectively). The highest forage water soluble carbohydrates (WSC = 15. 42%)، forage crude fiber (CF = 38. 40%)، silage neutral detergent fiber (NDs = 44. 72%)، silage pH (pH = 5. 31) belonged to sole crop of barley. Also، the highest silage acid detergent fiber (ADF = 26. 42%) and forage acid detergent fiber (ADF = 30. 88%) belonged to sole crop of annual medic. The highest seed yield for barely and annual medic was achieved from sole crop (1907 kg ha-1 for barely and 877 kg ha-1 for annual medic، respectively) and the maximum harvest index (HI) was for B2:6M for barley (34. 75%) and B2:2M for annual medic (28%). The highest land equivalent ratio for dry forage yield (LER = 1. 232) was obtained from H1:1M. The highest land equivalent ratio (LER = 1. 29)، monetary advantage index (MAI = 1329877. 5 toman) and relative crowding coefficient (RCC = 2. 79) for seed yield obtained for B6:2M mixture. Results suggested that the suitable mixture for dry matter yield was B1:1M. For achieving better silage and forage quality، higher ratio of annual medic in mixtures with barley is necessary. Results also suggested that the suitable mixture for seed yield was B6:2M.
    Keywords: Intercropping, Harvest index, Land equivalent ratio, Relative crowding coefficient, Monetary advantage index}
  • علیرضا اسماعیلی، محمد باقر حسینی، مراد محمدی، فاطمه سادات حسینی خواه
    به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط یونجه یکساله با جو بهاره از نظر عملکرد ماده خشک، کیفیت علوفه و سیلو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه آموزشی-پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال زراعی 1389-1388 در شرایط فاریاب اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آرایشهای مختلف کشت مخلوط به صورت جایگزینی شامل یونجه1:1جو، یونجه2:2جو، یونجه4:4جو، یونجه6:6جو، یونجه6:2جو، یونجه4:2جو، یونجه2:4جو، یونجه2:6جو وافزایشی شامل یونجه20%:100%جو، یونجه40%:100%جو، یونجه100%:40%جو، یونجه100%:20%جوبه همراه تیمارهای کشت خالص یونجه و جو بودند.نتایج نشان داد که عملکرد تجمعی علوفه خشک، صفات کیفی علوفه (به جز خاکستر) و سیلو تحت تاثیر ترکیبهای مختلف کاشت قرار گرفتند. بیشترین میزان عملکرد تجمعی علوفه خشک (2934 کیلوگرم در هکتار) از آرایش یونجه1:1جو، درصد پروتئین خام علوفه (89‎/30)، درصد قابلیت هضم علوفه (57‎/76) و درصد پروتئین سیلو (88‎/17) مربوط به کشت خالص یونجه و بیشترین درصد قابلیت هضم سیلو (37‎/31) مربوط به یونجه4:2جو و درصد خاکستر (73‎/18) از آرایش یونجه6:2جو به دست آمد. با توجه به شاخصهای اندازهگیریشده مربوط به عملکرد علوفه خشک، شامل نسبت برابری زمین برابر 23‎/1 و ضریب ازدحام نسبی برابر 60‎/2 میتوان یونجه1:1جو را بهترین تیمار معرفی کرد(232‎/1 LER=و 60‎/2RCC=)، و از لحاظ برتری صفات کیفی، کشت خالص یونجه و ترکیبهای حاوی بیشترین درصد یونجه، بهترین ترکیبهاشناخته شدند.
    کلید واژگان: ضریب ازدحام نسبی, نسبت برابری زمین, تیمارهای افزایشی, عملکرد علوفه خشک, تیمارهای جایگزینی}
    Alireza Esmayili, Mohammad Bagher Hosseini, Morad Mohammadi, Fatemeh Hosseinikhah
    Efficient use of natural and biological cycles such as nitrogen fixation by legumes may stimulate yield of non-legumes crops in an intercropped system. In order to evaluate spring barley (H) and annual alfalfa (M) intercropping, a study was conducted in the research field of University of Tehran (located in karaj) during 2009-2010 growing season. In this research, a randomized complete block design with 4 replications and 14 treatments were used. Treatments include: H1:1M, H2:2M, H4:4M, H6:6M, H6:2M, H4:2M, H2:4M, H2:6M, H100%:20%M, H100%:40%M, H40%:100%M, H20%:100%M and two additional treatments of barley and alfalfa sole intercropping were established. The highest cumulative dry forage yield was achieved from treatment H1:1M (2934 Kg/ha). The maximum forage crude protein (CPf=30.87%), dry matter digestibility (DMDf=76.57%) and silage crude protein (CPs=17.88%) was detected in sole culture of alfalfa. Also, the highest silage dry matter digestibility (DMDs=31.37%) and silage ash (18.73%) belong to H4:2M, H6:2M, respectively. The highest land equivalent ratio (LER=1.232), and relative crowding coefficient (RCC=2.60) was detected for H1:1M mixture. Our results suggested that the best mixture is H1:1M for quantity yield. For achieving better quality, more percentage of alfalfa in mixtures is necessary.
    Keywords: Relative Crowding Coefficient, Crude Protein, Cumulative Dry Forage Yield, Dry Matter Digestibility, Land Equivalent Ratio}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال