به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فاطمه نبی پور

  • نورالدین نعمت الهی ماهانی، سارا امینی*، حسن افتخارواقفی، فاطمه نبی پور

    مواد اعتیاد آور با تاثیر بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز –تخمدان می توانند بر دستگاه تولید مثل اثر بگذارند و ترشح گنادوتروپین ها را تحت تاثیر قرار می دهند. مورفین موجب کاهش چشمگیر سطح LH پلاسما می شود . بیشتر داروهای غیر مجاز و اپیوییدها و از جمله مورفین با کاهش محرک های فیزیکی، کاهش میل جنسی، کاهش توانایی در رسیدن به ارگاسم(در زن) و در مردان با تاخیر و یا توقف انزال همراه هستند. مورفین با ایجاد تغییرات غیر طبیعی در ساختار سلول و بافت پوششی اندومتر باروری و بارداری را مورد تهدید جدی قرار می دهد. این مطالعه با توجه به استفاده متداول از مورفین که منجر به اعتیاد می شود و نبود اطلاعاتی در تاثیر مورفین بر تخمک در محیط کشت، به تاثیر مورفین بر ادامه تکامل تخمک و توانایی باروری آن در محیط کشت سلولی پرداخته است.

    مواد و روش کار

    16 سر موش ماده با میانگین وزن 24-20 گرم در دو گروه تیمار و شاهد قرار گرفتند. در طی سه هفته گروه تیمار دستر سی آزاد به آب آغشته با سولفات مورفین با (4/0 میلی گرم در میلی لیتر) داشت. به منظور تحریک تخمک گذاری، گنادوتروپین سرم مادیان باردار تزریق و پس از 48 ساعت حیوانات قربانی شدند. مجموعه کومولوس-اووسیت از تخمدان ها استخراج و به محیط کشت غنی شده انتقال یافتند. پس از 24 ساعت تعداد اووسیت های حاوی اولین جسم قطبی(تخمک متافاز دو) ثبت و به محیط لقاح انتقال یافتند. اسپرماتوزوییدها از وازودفران موش نر استخراج و پس از انجام مراحل مقدماتی از قبیل سانتریفیوژ و نگهداری در در انکوباتور باشرایط مناسب به محیط لقاح انتقال یافتند و سرانجام اووسیت های دارای دومین جسم قطبی و تخمک دو سلولی بعنوان لقاح مثبت، ثبت شدند.

    نتایج

    میانگین وزن تخمدان گروه شاهد و تیمار بترتیب ذکر 6.7 و 7.3 میلی گرم بود. (P=0/7) در گروه شاهد از مجموع 128 تخمک متافازI تعداد 89 تخمک متافاز (69.53%) II و در گروه تیمار از 140 تخمک متافاز I تعداد 99 تخمک متافاز II (70.71%)استحصال شد(P=0.051) . گروه شاهد از 89 تخمک متافازII تعداد لقاح مثبت 29 مورد(32.58%) و گروه تیمار از مجموع 99 تخمک متافاز II تعداد لقاح مثبت 3مورد(31.31%)بود(P=0.21).

    نتیجه گیری

    بنظر می رسد علیرغم وابستگی حیوان، مورفین موجب اختلال در از سرگیری و تکمیل تقسیم میوز نشده است و به موجب آن توانایی باروری تخمک در محیط کشت آسیب ندیده است.

    کلید واژگان: مورفین, تقسیم میوز, تخمک, باروری, موش
    Norreddin Nematollahi Mahani, Sarah Amini*, Hasan Eftekharvaghefi, Fateme Nabipour

    substances can effect on the Hypothalamus-hypophysis-ovary and affect the performance of the Addictive substances can affect the reproductive system and they affect the secretion of gonadotropins. Morphine significantly reduces plasma LH levels in all range groups of men and women. Most illicit drugs and opioids, including morphine, are associated with decreased physical stimulation, decreased libido, decreased ability to reach orgasm (in women), and delayed or stopped ejaculation in men. Morphine can pose a serious threat to fertility and pregnancy by causing abnormal changes in the cell structure and lining of the endometrium. In this study, due to the common use of morphine as a narcotic that leads to addiction and the lack of information on the effect of morphine on ovum in culture medium, the effect of morphine on cell development and its fertility in culture medium has been investigated.

    Material and methods 

    Sixteen female mice with average weight 20-24gm divided into control and treated groups. During three weeks, treated group got access water infected with 0/4 mg/ml morphine sulfate. In order to superovulation, pregnant mare serum gonadotropin injected. Animals sacrificed and ovaries removed. The cumulus-Oocyte complex from the ovaries transferred to medium. After 24 hours, Oocytes containing the first polar body was transferred to in vitro fertilization medium. Male mice was sacrificed and spermatozoids from vas deferens stored in incubator for 2 hours, and then sperms transferred into IVF medium. Finally, the Oocytes observed for second polar body or two cell.

    Results

    The mean ovarian weight of the control and treatment group was 6.95 mg and 7.2 mg respectively that was not significant. In control group out of 128 metaphase I Ooctytes, 89 metaphase II ovum (69.53%) and in treatment group 99 metaphase II ovum were obtained from 140 metaphase I Oocytes (70.71%) (p = 0.051). Also in control group 29 case positive fertilization from 89 MII Oocytes(32.58%) and in treatment group 31 cases positive fertilization from 99 MII Oocytes(31.31%) was acquired(p=0.051).

    Conclusion

    It seems that despite its dependence on the animal, morphine does not interfere with the resumption and completion of meiotic division and thus does not impair egg fertility in the culture medium.

    Keywords: Morphine, Maturation, Fertility, meiosis, Invitro, Mice
  • فاطمه نبی پور*، محمد فضیلتی، بهروز دوستی، رضا میردریکوند

    اخیرا به علت افزایش عفونت های کاندیدیایی و عود مکرر آن ها و با توجه به مقاومت گونه های کاندیدا به اکثر داروهای ضدقارچی، برای اولین بار خواص ضدقارچی عصاره های مختلف از بخش های هوایی و ریشه گیاه گل گاوزبان ایتالیایی در مقایسه با آنتی بیوتیک ها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه عصاره های متانولی، ان-هگزانی و آبی از قسمت های مختلف گیاه در غلظت های مختلف به روش خیساندن تهیه گردید و روی دو گونه قارچ کاندیدا گلابراتا و کاندیدا تروپیکالیس به روش انتشار دیسک و MIC (حداقل غلظت مهار کنندگی)، MFC (حداقل غلظت قارچ کشی) به روش میکرودایلوشن بررسی شد. آنتی بیوتیک نیستاتین و فلوکونازول به عنوان کنترل مثبت، دی متیل سولفوکساید به عنوان کنترل منفی استفاده گردید. داده ها توسط واریانس یک طرفه ANOVA و آزمون t تست آنالیز شدند. نتایج نشان داد که عصاره های مختلف ریشه فعالیت ضدقارچی بیشتری بر علیه هر دو گونه کاندیدا نسبت به بخش هوایی گیاه نشان داد (05/0˂P). عصاره متانولی ریشه بیشترین میانگین قطر هاله عدم رشد و کمترین MIC (μg/μl62/15) و MFC ( μg/μl25/31) علیه کاندیدا گلابراتا نشان داد، به طوری که میانگین قطر هاله عدم رشد عصاره متانولی ریشه در غلظت 5 میلی گرم بر میلی لیتر (5/0±5/18) بیشتر از میانگین قطر هاله عدم رشد آنتی بیوتیک نیستاتین برای کاندیداگلابراتا می باشد. نتایج نشان داد که عصاره های این گیاه دارای اثرات ضدقارچی روی هر دو گونه کاندیدا می باشد و بعد از آزمایش های تکمیلی و بالینی می تواند به عنوان یک داروی ضدقارچی مناسب علیه عفونت های ناشی از کاندیدا گلابراتا و تروپیکالیس استفاده شود.

    کلید واژگان: عصاره, کاندیدا تروپیکالیس, کاندیدا گلابراتا, گل‌گاوزبان ایتالیایی
    Fatemeh Nabipour *, Mohammad Fazilati, Behroze Dousti, Reza MirDerikvand

    Recently, due to increased Candida infection and frequent recurrence and due to the resistance of Candida species to most antifungal drugs, for the first time, antifungal properties of methanolic, n-hexane and aqueous extracts from different parts of Echium italicum were compared with antibiotics. In this study, methanol, n-hexane and aqueous extracts from different parts of the plant were prepared in different concentrations by soaking method And on two species of Candida glabrata and Candida tropicalis by disk diffusion method and MIC (minimum inhibitory concentration), MFC (minimum fungicidal concentration of growth) by micro dilution method. Antibiotics Nystatin and Fluconazole were used as a positive control and DMSO was used as a negative control. Data were analyzed by one-way ANOVA and t-test. The results showed that different extracts from the root of the plant showed more antifungal activity than the aerial part of the plant against both species of Candida (P<0/05). The methanolic extract of the root showed the highest mean diameter of growth and the lowest MIC (15.62 μg/μl) and MFC (31.25 μg/μl) against Candida glabrata as inhibitory diameter of growth the methanolic extract in concentration of 5mg/ml (18.5±0.5) was higher than Nystatin antibiotic inhibitory diameter of growth for Candida glabrata. The results showed that the extracts of this plant have antifungal effects on both Candida species and after supplementary and clinical trials as an appropriate antifungal agent against Candida glabrata infection and Tropicalis infection.

    Keywords: Candida glabrata, Candida tropicalis, Echium ‎italicum, Extract‎
  • بهروز دوستی*، فاطمه نبی پور، امین حاجی امرایی
    زمینه و هدف

    روش تولید زیستی نانوذرات به علت دارا بودن ویژگی هایی مانند سازگاری با محیط زیست، ساده و کم هزینه بودن مورد توجه واقع شده است. در این مطالعه سنتز سبز نانو ذرات نقره از عصاره گیاه شاه تره و خواص آنتی اکسیدانی و ضدباکتریایی آن در قیاس با دو آنتی بیوتیک رایج مورد بررسی قرار گرفت.

    روش کار

    ابتدا عصاره آبی گیاه شاه تره تهیه و به محلول نیترات نقره 1 میلی مولار اضافه شد. پس از تغییر رنگ عصاره، محصول واکنش به وسیله روش های اسپکتروفتومتری، پراش پرتوی ایکس و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت خواص آنتی اکسیدانی و خواص ضدباکتریایی نانوذرات سنتز شده با استفاده از روش 2و2- دی فنیل-1- پیکریل هیدرازیل DPPH)) و روش انتشار دیسک به ترتیب بررسی شد. هم چنین MIC (حداقل غلظت ممانعت از رشد)، MBC (حداقل غلظت باکتری کشی) با دو روش میکرودایلوشن و رقت در لوله تعیین شد.

    یافته ها

     نانو ذرات نقره سنتز شده بیشترین جذب را در 430 نانومتر نشان دادند و دارای شکل کروی و میانگین اندازه آن ها بین 50-10 نانومتر بود. نانوذرات سنتز شده دارای خواص آنتی اکسیدانی با IC50 برابر با 21 میکروگرم بر میلی لیتر بودند.نتایج بررسی های ضدباکتریایی نشان داد که نانو ذرات نقره سنتز شده، فعالیت ضدباکتریایی بیشتری بر علیه باکتری گرم مثبت استافیلوکوک اورئوس نسبت به باکتری گرم منفی اشریشیاکلی داشتند.

    نتیجه گیری

     عصاره شاه تره قادر به احیای یون Ag+ به نانوذرات نقره می باشد. هم چنین نانوذرات نقره سنتز شده دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضدمیکروبی مناسبی می باشند.

    کلید واژگان: نانو ذرات نقره, شاتره, ضدباکتریایی, آنتی اکسیدان
    Behrooz Dousti*, Fatemeh Nabipour, Amin Hajiamraei
    Background

    The bio-production method has been respected due to the lack of energy consumption and environmental compatibility. In this study, the green synthesis of silver nanoparticles was investigated from the extract of Fumaria Parviflora and its antioxidant and anti-bacterial properties compared to two common antibiotics.

    Methods

    First, aqueous extract of Fumaria Parviflorawas prepared and admixed with AgNo3solution at a concentration of 1 mM. After changing the color of extract, the reaction product was examined by spectrophotometric, X-ray diffraction and scanning electron microscopy. Finally, antioxidant properties and antibacterial properties of synthesized nanoparticles were investigated using DPPH method and disk diffusion method, respectively. Also, the MIC (minimum inhibitory concentration of growth and MBC (minimum bactericidal concentration) were determined by two methods of microdilution and dilution in the tube.

    Results

    The synthesized silver nanoparticles showed the most absorbance at 430 nm and had a spherical shape with an average size of 10-50 nm. The synthesized nanoparticles have antioxidant properties with IC50 of 21 μg / ml.The results of the antibacterial studies showed that the synthesized silver nanoparticles had more antibacterial activity against the gram-positive bacteria of Staphylococcus aureus than the gram-negative bacteria of Escherichia coli.

    Conclusion

    The extract of Fumaria Parviflora has the ability of reducing Ag+ ion to silver nanoparticles. Also, synthesized silver nanoparticles have good antioxidant and antibacterial activities.

    Keywords: Silver nanoparticles, Green synthesis, Fumaria Parviflora, Antibacterial, Antioxidant
  • فاطمه نبی پور*، محمد فضیلتی، بهروز دوستی، رضا میردریکوند
    مقدمه
    کاندیدیازیس شایع ترین عفونت انسانی در جهان است که در افرادی با سیستم ایمنی ضعیف جزء بیماری های خطرناک محسوب می شود و با توجه به مقاومت آن ها به داروهای ضدقارچی و عود مکرر و عوارض شناخته شده داروهای شیمیایی، برای اولین بار خواص ضدقارچی بخش های مختلف گیاه Echium italicum در مقایسه با آنتی بیوتیک ها مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پس از جمع آوری گیاه، شناسایی و خشک کردن آن، عصاره های آبی، ان-هگزانی و متانولی از بخش هوایی و ریشه گیاه به روش خیساندن تهیه شد. اثرات ضدقارچی غلظت های مختلف عصاره ها با استفاده از روش انتشار دیسک و MIC (حداقل غلظت ممانعت از رشد)، MFC(حداقل غلظت قارچ کشی) به روش میکرودایلوشن بررسی شد. آنتی بیوتیک نیستاتین و فلوکونازول به عنوان کنترل مثبت، DMSO به عنوان کنترل منفی استفاده گردید. داده ها توسط آزمون t تست و واریانس یک طرفه ANOVA آنالیز شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که عصاره های آبی، ان-هگزانی و متانولی بخش های مختلف گیاه E.italicum فعالیت ضدقارچی را بر علیه کاندیدا آلبیکنس نشان دادند به طوری که عصاره متانولی و ان-هگزانی ریشه در غلظت 5 میلی گرم بر میلی لیتر بیشتر از میانگین قطر هاله عدم رشد آنتی بیوتیک نیستاتین برای کاندیدا آلبیکنس می باشد (05/0˂ P). کمترین میزان MIC و MFC مربوط به عصاره متانولی ریشه گیاه مذکور با مقدار مساویμg/μl 62/15 می باشد.
    بحث و نتیجه گیری
     عصاره های این گیاه می تواند برای درمان عفونت های ناشی از کاندیدا آلبیکنس مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: نیستانین, فلوکونازول, ضدقارچی, عصاره, Eacium italicum
    Fatemeh Nabipour*, Mohammad Fazilati, Behroze Dousti, Reza Mir Derikvand
    Background
    Candidiasis is the most common human infection in the world, and is considered a dangerous disease in people with a weak immune system because of their low resistance to antifungal drugs, the frequent recurrence of infections, and the known complications of chemical drugs. The antifungal properties of different parts of Echium italicum were compared with antibiotics for the first time.
    Materials and Methods
    After collection, identification and drying, water, n-hexane and methanolic extracts from the air and root parts of the plant were prepared by soaking. The antifungal effects of different concentrations of extracts were studied by the disc diffusion method and determination of MIC (minimum inhibitory concentration of growth), MFC (minimum fungicidal concentration) by the microdilution method. The antibiotics nystatine and fluconazole were used as positive controls and DMSO as the negative control. Data was analyzed bythe t-test and one-way ANOVA.
    Results
    The results showed that the aqueous, n-hexane and methanolic extracts of different parts of E. italicum plant exhibited antifungal activity against Candida albicans. The mean inhibitory diameter of growth of the methanolic and n-hexane extract in concentration of 5 mg / ml was higher than the nystatin antibiotic inhibitory diameter of growth for Candida albicans (P˂0.05). The lowest MIC and MFC was of the methanolic extract of the root of the plant for Candida albicans with a value of 15.62 μg / μl.
    Conclusion
    Extracts of this plant can be used to treat Candida albicans infections.
    Keywords: nystatin, Fluconazole, Antifungal, Extract, Echium italicum
  • فاطمه نبی پور*، بهروز دوستی
    مقدمه
    با توجه به عود عفونت های کاندیدائی و مقاومت آن ها به داروهای ضدقارچی در طی درمان و نیز عوارض شناخته شده داروهای شیمیایی و وجود بعضی تحقیقات مبنی بر اینکه جنس Onosma حاوی مشتقات آلکانین و شیکونین بوده که دارای خواص ضدقارچی می باشند، برای اولین بار خواص ضد قارچی گیاه Onosma Chlorotricum در مقایسه با آنتی بیوتیک مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    گیاه مذکور در اواسط تیرماه از شهرستان کوهدشت جمع آوری و پس از شناسایی و خشک کردن، عصاره های ان-هگزانی، متانولی و آبی به روش خیساندن تهیه شد. اثرات ضدقارچی غلظت های مختلف عصاره ها با استفاده از روش انتشار دیسک و MIC (حداقل غلظت ممانعت از رشد)، MFC (حداقل غلظت قارچ کشی) به روش میکرودایلوشن بررسی شد. آنتی بیوتیک فلوکونازول و نیستاتین به عنوان کنترل مثبت، DMSO به عنوان کنترل منفی استفاده گردید. داده ها توسط آزمون t و واریانس یک طرفه ANOVA آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین قطر هاله عدم رشد عصاره ان-هگزانی در غلظت 10 میلی گرم بر میلی لیتر بیشتر از قطر هاله عدم رشد آنتی بیوتیک نیستاتین برای کاندیدا آلبیکنس و گلابراتا می باشد (05/0˂P). کمترین میزان MIC مربوط به عصاره ان-هگزانی برای کاندیدا آلبیکنس و گلابراتا به ترتیب برابر با μg/μl 62/15 و μg/μl 25/31، کمترین میزان MFC مربوط به عصاره ان-هگزانی برای کاندیدا آلبیکنس و گلابراتا به ترتیب برابر با μg/μl 25/31 و μg/μl5/62 می باشد.
    بحث و نتیجه گیری
    عصاره های این گیاه اثر ضدقارچی مناسبی بر کاندیدا آلبیکنس و گلابراتا نشان داد. بررسی احتمال کاربرد این عصاره در درمان عفونت کاندیدایی نیاز به اتمام مطالعات تکمیلی دارد.
    کلید واژگان: فلوکونازول, نیستانین, ضدقارچی, عصاره, Onosma Chlorotricum
    Fatemeh Nabipour *, Behrouz Dousti
    Background
    Because of the recurrence of Candida infections, their resistance to antifungal drugs during treatment, the known side effects of chemical drugs, and the existence of some studies that Onosma's genus contains derivatives of alkannin and shikonin that have antifungal properties, for the first time, the antifungal properties of Onosma Chlorotricum were compared with antibiotics.
    Materials And Methods
    The plant was collected from Koohdasht in July of 2016, and after detection and drying, N- hexane, methanol, aqueous extracts of plants were prepared by soaking. The antifungal effects of different concentrations of extracts were studied by the disc diffusion method and determination of MIC (minimum inhibitory concentration of growth), MFC (minimum fungicidal concentration) was done by microdilution method. Antibiotics fluconazole and nystatine were used as a positive control and DMSO was used as a negative control . Data were analyzed by t-test and one-way ANOVA.
    Results
    The mean inhibitory diameter of growth of the hexane extract in concentration of 10 mg / ml was higher than nystatin antibiotic inhibitory diameter of growth for Candida albicans and Candida glaberata (P˂0.05). The lowest MIC for Candida albicans and Candida glaberata was respectively, 15.62 and 31.25 μg / μl, and the lowest MFC for Candida albicans and Candida glaberata was 31.25 and 62.5. μg / μl.
    Conclusion
    Extracts of this plant showed antifungal effect on Candida albicans and glaberata. The possibility of using this extract in the treatment of Candida infection requires the completion of supplementary studies.
    Keywords: Fluconazole, nystatin, Antifungal, Extract, Onosma Chlorotricum
  • مریم هاشمی، فاطمه نبی پور*، رضا یاری، رضا جعفری
    کفشدوزک (Col.:Coccinellidae) Goeze Hippodamia variegata یکی از شکارگرهای مهم آفات در کشتزارهای ایران است. این شکارگر همه چیز خوار است و از شته ها و پسیل ها تغذیه می کند. مارکر  RAPD نشانگر ژنتیکی مفیدی در بررسی تنوع ژنتیکی و چندشکلی در بین کفشدوزک ها می باشد. این تحقیق با هدف شناسایی و بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت کفشدوزک Hippodamiavariegata در 9 جمعیت طبیعی و 2 جمعیت پرورش تجاری صورت پذیرفته است. برای بررسی تنوع ژنتیکی از 8 آغازگر10 نوکلئوتیدی تصادفی (C-15،C-16 ، C-18، C-19، BE-03، BE-09، B-01، B-06 ) استفاده گردید. تمامی آغازگرها باندهای واضح و تکرار پذیر ایجاد کردند. از 147 باند تولید شده 82 باند یعنی78/55% باند چند شکل بودند. طول قطعات تکثیر یافته در آغازگرها از 225 تا 20000 جفت باز متغیر بود. دندروگرام بر اساس ضریب تشابه جاکارد به روش UPGMA رسم گردید. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، بیانگر وجود تفاوت ژنتیکی بالا در بین جمعیت های مورد مطالعه در سطح استان لرستان بود. پرایمر BE-09 (باند 28) بالاترین و پرایمر C-16 (باند 13) کمترین تعداد باند را تشکیل دادند. به طوری که تنها دو جمعیت دورود و خرم آباد آن هم با درصد بسیار کم (به میزان 285/0 با ضریب جاکارد) نخستین خوشه را تشکیل می دادند و سایر خوشه ها با درصد تشابه بسیار کم تشکیل شدند که این امر حاکی از مستعد بودن شرایط اکولوژی و جغرافیایی استان لرستان با وجود کوچک بودن سطح استان برای ایجاد و حفظ تنوع ژنتیکی در کفشدوزک های استان می باشد.
    کلید واژگان: Hippodamia variegata, RAPD, تنوع ژنتیکی, نشانگر ملکولی, کنترل بیولوژیک
    M. Hashemi, F. Nabipour *, R. Yari, R. Jafari
    Hippodamia variegata is one of the major predators of crop pests which feed an aphids and psyllids. RAPD is a useful genetically marker to determine polymorphism and relationship among LadyBirds species. The aim of this study was to identify and study the genetic diversity of Hippodamia variegata Goeze (Col.:Coccinellidae)in 9 natural populations and 2 commercial breeding populations. To investigate the genetic diversity of 8 primers, 10 randomized nucleotides (C-15, C-16, C-18, C-19, BE-03, BE-09, B-01, B-06) were used. All primers created clear and repeated bands. Of the 147 bands produced, 82 bands, 55.78 percent, were polymorphic. The length of amplified fragments by all primers varied from 225 to 2000 base pairs. The dendrogram was calculated based on the Jaccard similarity coefficient by UPGMA method. The results of cluster analysis indicated that there was a high genetic difference among the populations studied in Lorestan province. Primer BE-09 (28 bands) produced the highest and primer C-16(13 bands) produced the lowest number of bands. Two populations Dorud and Kuhdasht formed the first cluster close to 0.28 Jaccard coefficient of using UPGMA method. Other clusters formed a very low percentage of similarity. This shows that the susceptibility of the ecology and geography of the province despite the small size establishes and maintains the genetic diversity in the province of the ladybirds. The results of cluster analysis indicated high genetic differences between populations studied in the Lorestan province.
    Keywords: Hippodamia variegata, RAPD-PCR, genetic variation
  • از حوادث درس بیاموزیم
    علیرضا رستمی، فاطمه نبی پور
  • زهره مهدی نیا، رعنا افتخار واقفی، میترا مهربانی، فاطمه نبی پور، نجمه مهدی نیا، سید نورالدین نعمت اللهی ماهانی *
    مقدمه

    گیاه کلپوره (Teucrium polium L.) از گیاهان دارویی پرمصرف در طب سنتی می باشد. برخی مطالعات حاکی از سمیت کبدی گیاه کلپوره است در حالی که برخی دیگرآن را تایید نکرده اند. مطالعه حاضراحتمال سمیت کبدی فراکسیون پترولئوم اتر کلپوره را در موش آزمایشگاهی بررسی کرده است.

    روش

    فراکسیون پترولیوم اتر کلپوره ابتدا در DMSO حل شد و سپس با سرم فیزیولوژی غلظت های 50، 100، 200 و 400 میلیگرم/ کیلوگرم آن تهیه شد. گروه های ده تایی موش ها 3 نوبت با فاصله 7 روزعصاره گیاه را به شکل داخل صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد مثبت 5 میلیگرم/ کیلوگرم پاکلی تاکسل وگروه شاهد منفی محلول نیم درصد دی متیل سولفوکساید را به همان شکل دریافت کردند. قبل از هر تیمار، وزن موش ها اندازه گیری شد و پس از پایان دوره و بعد از بیهوشی عمیق از بطن چپ حیوانات خون گیری به عمل آمد و سرم خون برای اندازه گیری آنزیم های کبدی، کلسترول، تری گلیسرید و قند جدا شد و لوب چپ کبد نیز به منظور بررسی های آسیب شناسی جدا، تثبیت ورنگ آمیزی شد.

    یافته ها

    افزایش وزن بدن در گروهی که mg/kg400 کلپوره دریافت کرده بود از بقیه گروه ها کمتر بود. نمای هیستوپاتولوژی کبد در گروه های مختلف نزدیک به هم بود و تفاوت معنی داری از نظر میزان سلول های التهابی وجود نداشت. میزان گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، آسپارتات ترانس آمیناز و آلانین ترانس آمیناز تفاوت معنی داری در مقایسه با گروه شاهد منفی نداشتند. درحالیکه مقادیرآلکالین فسفاتاز و گاما گلوتامیل ترانسفراز در برخی گروه ها درمقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی دار داشتند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که تجویزعصاره کلپوره با غلظت بالا باعث کاهش معنی دار وزن بدن و تغییردر برخی آنزیم های کبدی می شود. لیکن این تغییرات در ویژگی های هیستوپاتولوژیکی کبد به وضوح بروز نمی کند.

    کلید واژگان: کلپوره, فراکسیون پترولیوم اتر, سمیت کبدی, هیستوپاتولوژی کبد
    Mehdinia Z., Eftekhar, Vaghefi R., Mehrabani M., Nabipour F., Mehdinia N., Nematollahi, Mahani S., N
    Background and Aims

    Teucrium polium (TP) is amongst the commonly used remedies in traditional medicine. Some reports have claimed hepatotoxicity of TP but other reports have not supported it. This study was designed to evaluate the probable hepatotoxicity of TP.

    Methods

    Petroleum ether fraction of TP was dissolved in DMSO and the final concentration was adjusted by diluting in physiologic saline. TP was administered intra peritonealy one time a week for 3 weeks at doses of 50, 100, 200 and 400 mg/kg. Five mg/kg Paclitaxel was used in positive control group and 0.5% DMSO was administered in negative control group. The weight gain was assessed every other week. By the end of the treatment period, the animals were deeply anesthetized and blood samples were obtained from the left ventricle for biochemical analyses. Liver function tests as well as triglyceride, cholesterol and glucose was assessed later. The left lobe of the liver was removed, fixed and stained for histopathologic evaluations.

    Results

    Weight gain was significantly lower in animals that received 400mg/Kg TP compared with negative controls. No significant histopathologic changes were detected among the various experimental groups. Also, no significant differences were detected considering inflammatory cells in liver. ALT, AST, glucose, cholesterol and triglyceride was comparable among the groups but gamma-glutamyl transferase (GGT) and ALP differed significantly between control and some treated animals.

    Conclusion

    It can be concluded that high doses of TP affect weight gain and also some liver parameters but do not affect the histologic structure of the liver.

    Keywords: Teucrium, hepatotoxicity, Liver function tests, pathology, Petroleum ether of liver
  • سمانه قائدیان، حمید معرفتی، فاطمه نبی پور، محمد مهدی نقی زاده
    مقدمه
    تاثیر فعالیت های هوازی بر سیستم انعقادی خون به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری عروق کرونری هم چنان مورد بحث است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت هوازی متوسط بر برخی از فاکتورهای انعقاد خون در دختران جوان است.
    روش کار
    مطالعه حاضر با تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی کرمان به شکل مداخله ای روی 11 دختر داوطلب سالم 21 تا 24 سال بدون هیچ نوع فعالیت ورزشی منظم در طی یک سال قبل از شروع پژوهش انجام شد. پروتکل پژوهش 30 دقیقه دویدن با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود. از تمامی شرکت کنندگان در مطالعه در سه نوبت (قبل، بلافاصله و 30 دقیقه پس از مداخله) خون گیری به عمل آمد. فاکتورهای انعقادی خون شامل زمان ترومبوپلاستین فعال شده (Activated Partial Thromboplastin Time-aPTT) و زمان پروترومبین (PT)، فیبرینوژن، فاکتور هشت (VIII) و همچنین تعداد پلاکت و متوسط حجم پلاکتی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند.
    یافته ها
    بلافاصله پس از یک جلسه فعالیت هوازی، تعداد پلاکت ها 23 درصد افزایش (001/0=p)، فاکتور هشت 75 درصد افزایش (004/0=p) و زمان ترومبوپلاستین 8 درصد (007/0=p) کاهش داشت. افزایش زمان پروترومبین با تاخیر همراه بود و نیم ساعت پس از فعالیت مشاهده شد (001/0 >P).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد فعالیت ورزشی حتی با شدت متوسط، برخی از فاکتورهای انعقادی را فعال کرده و باعث ایجاد عوارض بیش تر و طولانی تر شدن زمان برگشت به حالت استراحت می شود. این نتایج در تنظیم شدت تمرینات برای افراد غیر ورزشکار به خصوص در ابتدای دوره تمرینی کمک کننده خواهد بود.
    کلید واژگان: تمرین های هوازی, انعقاد خون, زمان ترومبوپلاستین, فاکتور هشت
    S. Ghaediyan Firs, H. Marefati, F. Nabipur, Mm Naghizadeh
    Introduction
    The effect of aerobic exercise on the blood coagulation system as a risk factor for coronary disease is still controversial. This study aimed to investigate the effect of a session of moderate aerobic exercise on some of the blood coagulation factors in the young girls.
    Materials And Methods
    This interventional study was conducted on 11 healthy female volunteers aged 21 to 24 years, who had taken no systematic physical exercise for one year. This study was approved by the Ethics Committee of Kerman University of Medical Sciences. The performed protocol comprised 30 minutes of running with 70-75% intensity of maximal heart rate reserved. Every volunteer donated blood for 3 times (before, immediately after and 30 minutes after the intervention), and the coagulation factors of Platelet count, Mean Platelet Volume, PT, aPTT, Fibrinogen and Factor VIII of plasma were measured. The data were analyzed using the repeated measures ANOVA.
    Results
    Immediately after a session of aerobic exercise, the platelet count and factor VIII increased about 23% (P= 0.001) and 75% (P=0.004), respectively while aPTT decreased about 8% (P= 0.007). PT showed a delayed increase observed 30 minutes after the exercise (P< 0.001).
    Conclusion
    The results revealed that physical exercise, even with moderate intensity, activates some of blood coagulation markers and can lead to further side effects and probably a longer recovery. These findings would be helpful in adjusting the exercise intensity for the sedentary people, especially at the beginning of the training course
    Keywords: Aerobic Exercises, Blood Coagulation, aPTT Compound, Factor VIII
  • حمید معرفتی، سمانه قائدیان، فاطمه نبی پور، کوروش قهرمان تبریزی
    مقدمه
    به هم خوردن هموستاز یکی از عوامل خطرزای بیماری کرونری است. با توجه به تاثیر سطح آمادگی جسمانی بر سیستم انعقادی، هدف این پژوهش مقایسه پاسخ فاکتورهای انعقادی دختران فعال و غیرفعال به یک جلسه فعالیت هوازی متوسط می باشد.
    روش کار
    مطالعه حاضر به شکل مداخله ای و مقطعی بر 22 دختر(11 نفر فعال و 11 نفر غیرفعال) 21- 24 ساله و با تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی کرمان اجرا شد. پروتکل اجرایی30 دقیقه دویدن با شدت 70%-75% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود. از هر آزمودنی در سه نوبت (قبل، بلافاصله و30 دقیقه پس از اجرا) خون گیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و در سطح 05/0≥p تحلیل شد.
    نتایج
    پس از یک جلسه فعالیت هوازی، PTافراد فعال (47/0±45/11) به صورت معناداری بیشتر از گروه غیرفعال (43/0±05/11) بود (050/0=p). اما هیچگونه اختلاف آماری معنادار به ترتیب بین گروه فعال و غیرفعال در خصوص متغیرهای (306/0=p)PLT، (140/0=p)MPV، (082/0=p)aPTT، فیبرینوژن (59/0=p) و فاکتور(694/0=p) VIII مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    سطح آمادگی افراد بر پاسخ بعضی از فاکتورهای انعقادی خون موثر بوده به طوری که سرعت و میزان پاسخ افراد فعال و غیر فعال به فعالیت در بعضی از این فاکتورها می تواند متفاوت باشد.
    کلید واژگان: انعقاد خون, فعالیت هوازی, فاکتورVIII
    Hamid Marefati, Samaneh Ghaediyan, Fatemeh Nabi Pour, Kurosh Ghahreman Tabrizi
    Introduction
    Hemostasis disequilibrium is one of the coronary risk factor diseases. According to the effects of physical capacity on coagulation system, therefore, the aim of this study was to determine and compare coagulation markers responses to a moderate aerobic exercise in active and inactive young girls.
    Materials And Methods
    The present study enrolled on 22 volunteer girls students (11: active and 11: inactive) who were 21-24 years old. Inactive subjects did not perform any regular exercise during 1one year ago; on the other hand, active subjects had regular sport activity in past four years. Current protocol was 30 minutes running with 75-70% intensity of maximal heart rate reserve in two groups. For checking the response of coagulation factors, blood sampling conducted in 3 different times (before, immediately and 30 minutes after the running) in all subjects. Independent T-test conducted for statistical analysis at level p≥0/05.
    Results
    After moderate exercise session, the PT of active subjects (11.45±0.47) was significantly more than inactive subjects (11.05±0.43) (p=0/0050). On the other hand, there was no significant difference between the degree of PLT, MPV (p=0.14 0), aPTT (p=0. 082), fibrinogen (p=0.59), and factor VIII (p=0.694) in active and inactive subjects, respectively.
    Conclusion
    The Level of physical fitness effects on some of blood coagulation factors responses, so that reaction time, the amplitude response to exercise, and recovery could be different in the active and inactive young girls.
    Keywords: Aerobic exercise, Active, inactive girls, Blood coagulation, Factor VIII
  • بررسی تظاهر پروتئین سایکلین D1 در کارسینوم سلول سنگ فرشی سر و گردن با استفاده از تکنیک ایمنوهیستوشیمی
    شهرزاد ادهمی، فاطمه نبی پور، فهیمه بقایی، شهلا کاکویی، موسی محمودی، مریم عزیزی
    مقدمه
    سرطان های سر و گردن پنجمین سرطان شایع در جهان هستند. با وجود پیشرفت های علمی زیادی که در زمینه تشخیص و درمان این بیماری به عمل آمده است، هنوز پیشرفت قابل توجهی در افزایش شانس حیات بیماران پیش نیامده است و توانایی های ما در پیش بینی نمونه های پیشرفته ی سر و گردن ضعیف است. هدف از این مطالعه بررسی تظاهر پروتئین سایکلین D1 در سرطان سلول سنگفرشی سر و گردن بود.
    روش
    از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی به روش استاندارد Biotin Streptavidine Peroxidase دراین مطالعه استفاده شد تا رنگ پذیری پروتئین cyclin D1 روی بلوک های پارافینی 42 بیمار مبتلا به سرطان سلول سنگ فرشی و 25 مورد نمونه مخاط طبیعی مورد بررسی قرارگیرد.
    یافته ها
    در مجموع 42 نمونه مربوط به سرطان سر و گردن با 25 نمونه ی اپیتلیوم مخاط طبیعی حفره دهان مورد مقایسه قرار گرفتند. تظاهر مثبت پروتئین سایکلین D1 در3/66 درصد نمونه ها مشاهده شد. همچنین ایمونوراکتیویتی مثبت به میزان بالاتری در تومورهای مرحله 2 مشاهده شد. همچنین ارتباط مثبتی بین افزایش تظاهر سایکلینD1 در تومورهای با فنوتیپ مهاجم تر سر و گردن مشاهده شد. البته تفاوت معنی داری در رنگ پذیری براساس گرید هیستوپاتولوژیک (0041/0=P) و محل ضایعه (044/0=P) نیز وجود داشت.
    نتیجه گیری
    یافته ها دلالت بر این دارد که ایمونوراکتیویتی مثبت به عنوان یک مارکر ارزشمند می تواند در تعیین فنوتیپ سرطان های مهاجم تر با پیامد ضعیف ارزشمند باشد که البته مطالعات با تعداد بیشتر نمونه و در سطح وسیع تر را می طلبد.
    کلید واژگان: سرطان سلول سنگ فرشی, سیکلینD1, سر و گردن
    The Expression of Cyclin D1 Protein in Head and Neck Squamous Cell Carcinoma Using Immunohistochemical Technique
    Adhami Sh, Nabipour F., Baghaee F., Kakooee Sh, Mahmoodi M., Azizi M
    Background & Aims Head and neck squamous cell carcinoma (HNSCC) is the fifth most common cancer worldwide. Despite major advancement in cancer diagnosis and treatments, survival rate has not significantly improved over the past few decades. Our ability to make prognosis of advanced cases of HNSCC is especially poor. The aim of this study was to investigate the expression of cyclin D1 protein in HNSCC by immunochemical study.
    Methods
    The standard biotin streptavidine peroxidase immunochemical staining method was used to study the expression of cyclin D1 on formalin fixed paraffin embedded blocks of 42 cases of HNSCC and 25 cases of normal mucosal epithelium.
    Results
    A total of 42 cases of HNSCC were compared with 25 cases of normal mucosal epithelium. Positive expression of cyclin D1 was seen in 66.3% of cases and also more positive immunoreactivity was seen in grade 2 HNSCC. Positive correlation between overexpression of cyclinD1 and more aggressive phenotype of HNSCC also was evident. There was a significant difference between tumor site and grading with more aggressive phenotype of HNSCC.
    Conclusion
    We suggest that immunohistochemistry for cyclin D1 is reliable in identifying the phenotype of more aggressive HNSCC cases with poor outcome.
  • فاطمه نبی پور، محمدعلی شاهزمانیان
    اثرات پتانسیل دوقطبی - دوقطبی و چهارقطبی - چهارقطبی ناهمسانگرد بر گاف انرژی گاز بوزی را در تقریب میدان متوسط بررسی می کنیم. از مدل دوشاره ای برای به دست آوردن بیناب انرژی قسمت های چگاله و ناچگاله (حرارتی) استفاده می کنیم. با به دست آوردن این بیناب، تغییر گاف انرژی به دست می آید. در مقایسه با سیستم بوزی با بر هم کنش ضعیف تماسی که اثر ناچگاله ها بزرگتر است، مشاهده می شود که در سیستم با برهم کنش دوقطبی اثر چگاله ها بر گاف انرژی بزرگتر است و تغییر گاف انرژی در مورد پتانسیل دوقطبی به هندسه دام بستگی دارد. همچنین پتانسیل چهارقطبی - چهارقطبی تاثیری بر گاف انرژی ندارد.
    کلید واژگان: گاز بوزی, برهم کنش دو قطبی, چگالی بوز انیشتین, گاف انرژی
    F. Nabipoor, A. Shahzamanian
    We investigate the effect of dipole-dipole and quadrapole- quadrapole interaction of a weakly interacting Bose gas near the transition temperature on the energy spectra of the thermal and condensate parts. We use the two fluid model and mean field approximation. We show that the effects of the condensate part on the shift of energy is greater than the case of contact potential
  • میترا مهربانی، مهرزاد مهربانی، شاهرخ رفتاری، فاطمه نبی پور، محمودرضا حیدری، زهرا مهدوی میمند، بهنام صادقی راد
    مقدمه
    سال های زیادی است که گل برگ های بنفش- ارغوانی گیاه گل گاوزبان از خانواده گاوزبان (Boraginaceae) با نام علمی Echium amoenum Fisch. and C.A. Mey. در طب سنتی ایران به عنوان مقوی، آرام بخش، معرق و در درمان سرماخوردگی، گلودرد و سرفه به کار می روند. از آنجا که این گیاه دارای آلکالوئیدهای پیرولیزیدین با اثرات سمیت کبدی می باشد و دم کرده آن در طب سنتی مصرف می شود در تحقیق حاضر سعی شده سمیت کبدی آن مورد بررسی قرار گیرد.
    روش
    به ترتیب سه دوز 40mg/kg، 400 mg/kg و 800mg/kg از دم کرده خشک شده گل گاوزبان (براساس دوز مصرفی انسان) با استفاده از روش گاواژ به مدت 28 روز به موش صحرایی خورانده شد. به گروه کنترل حلال عصاره یعنی آب تجویز گردید. هر گروه شامل پنج موش ماده و پنج موش نر بود. در روز بیست و نهم، سرم حیوانات از نظر آزمون های عملکردی کبد مورد آزمایش قرار گرفت و کبد حیوانات نیز جدا و از نظر هیستوپاتولوژی بررسی شد.
    یافته ها
    از نظر آزمون های عملکرد کبدی (AST،ALT، بیلی روبین تام و آلکالین فسفاتاز) هیچ اختلاف معنی داری بین گروه های دریافت کننده عصاره و شاهد به دست نیامد. مطالعات هیستوپاتولوژی کبد نیز نشان داد عصاره در دوزهای مورد استفاده، سمیتی ایجاد نکرده است.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم سمیت دم کرده گل گاوزبان در دوزهای مصرفی توسط انسان می باشد.
    کلید واژگان: گل گاوزبان, سمیت کبدی, موش صحرایی, دم کرده
    Mehrabani M., Modirian E., Ebrahimabadi Ar., Vafazadeh J., Shahnavaz S., Heidari M.R
    Introduction
    Epilepsy is the second most common nervous disorder after brain strok. In spite of present anticonvulsant drugs, researchers need to search for drugs with better efficacy and less side effects. Medicinal plants with various natural components so that different properties are suitable field for investigation. In this study, anticonvulsant effect of Lavandula vera DC. and Cuscuta epithymum Murr. were investigated.
    Methods
    After collection and identification, percolation extract of the plants were prepared by methanol 80% and different doses of extracts were injected intraperitoneally in to mice. Pentylen tetrazole (PTZ) with dose of 90 mg/kg was used for induction of seizure. Changes in the onset time of seizure, duration of seizure, percent of mortality and the percent of seizure protection were determined in different groups.
    Results
    Different doses of extracts of Lavandula vera and Cuscuta epithymum delayed the onset of seizure (P<0.01), but the duration of seizure did not change significantly. Pretreatment of animals with different doses of extracts decreased the mortality rate significantly (P<0.01), the percent of seizure protection was also greater than control group significantly (P<0.05) The most effective dose of Cuscuta epithymum and Lavandula vera were 100 mg/kg and 50 mg/kg respectively.
    Conclusion
    It seems that Cuscuta epithymum and Lavandula vera have effective anticonvulsant component, however more investigations are needed in this field.
  • رضوان توکلی، فاطمه نبی پور، حمید نجفی پور
    سابقه و هدف
    بتادین یکی از محلولهای ضد عفونی کننده است که به صورت معمول در تمام مراکز درمانی ایران و بیشتر کشورهای جهان کاربرد دارد ولی در مورد تاثیر آن بر روند ترمیم زخم اختلاف نظر وجود دارد، لذا هدف از این مطالعه بررسی تاثیر بتادین بر ترمیم زخم پوستی در Rat می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع مداخله ای و بر روی دو گروه رت انجام شد (n=10). پس از انجام بیهوش کردن حیوان با پنبه آغشته به اتر، زخم پوستی به مساحت تقریبی cm2 2 در پشت گردن ایجاد و بلافاصله بعد از ایجاد زخم در گروه بتادین سطح زخم به این محلول کاملا آغشته شد. گروه شاهد هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. سطح زخم، درصد بهبودی آن و وزن موش در روزهای 1، 4، 7 و 10 بعد از ایجاد زخم اندازه گیری و تعداد فیبروبلاستها، فیبرهای کلاژن، رگهای خونی کوچک، لنفوسیتها، ماکروفاژها، نوتروفیلها و ضخامت اپی درم با انجام بیوپسی در روز دهم تعیین گردید. انقباض زخم در روزهای 4، 7 و 10 بعد از ایجاد زخم اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که درصد بهبودی در دو گروه در روزهای 4، 7 و 10 اختلاف معنی داری نداشت. تعداد عروق، فیبروبلاستها، لنفوسیتها، نوتروفیلها، ضخامت اپی درم و فیبرهای کلاژن بعد از ده روز بین دو گروه معنی دار نبود. تعداد ماکروفاژها در روز دهم در گروه بتادین به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود. (p<0.01).
    نتیجه گیری
    یافته ها پیشنهاد می کنند که بتادین در تسریع ترمیم زخم تاثیر نداشته حتی باعث تاخیر در فاز التهابی می شود.
    کلید واژگان: بتادین, ترمیم زخم, Rat
  • سید نورالدین نعمت اللهی ماهانی، سارا امینی، محمدعلی امامی میبدی، فاطمه نبی پور، سید حسن افتخار واقفی
    مقدمه
    مواد افیونی با اثر بر ترشح هورمون آزاد کننده گونادوتروپین (GnRH) و محور هیپوتالاموس – هیپوفیز - تخمدان می توانند بر عملکرد دستگاه تولید مثل اثر بگذارند.
    هدف
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات وابستگی به مرفین در فولیکول زایی تخمدان به دنبال تحریک تخمک گذاری با هورمون محرک تخمدان (PMSG) از طریق مطالعات مورفولوژیک و مورفومتریک انجام شده است.
    روش
    در این مطالعه از 20 موش آزمایشگاهی نژاد NMRI استفاده شد که در مرحله نهایی در دو گروه 6 تایی شاهد و تیمار بررسی شدند. مرفین خوراکی از طریق آب آشامیدنی به مدت 21 روز در اختیار حیوانات قرار داده شد. پس از تایید اعتیاد به کمک نالوکسان، با تزریق داخل صفاقی 10 واحد PMSG، تخمک گذاری تحریک شد و بعد از 48 ساعت موش ها کشته شدند. تخمدان ها از بدن حیوانات جدا و از بافت های اطراف پاکسازی شدند. تخمدان های هر موش جداگانه توزین و سپس فیکس شدند. پس از آماده سازی بافتی، برش های سریال 5 میکرونی از تخمدان ها تهیه و به روش هماتوکسیلین وائوزین (H&E) رنگ آمیزی شدند. ده درصد برش ها به طور غیر تصادفی انتخاب و توسط میکروسکوپ، تعداد فولیکول های کوچک، در حال رشد، آنترال و فولیکول های در حال تحلیل شمارش شدند. همچنین قطر فولیکول های آنترال و تخمک آنها اندازه گیری و حجم تخمدان نیز به روش cavalieri محاسبه شد.
    یافته ها
    حجم و وزن تخمدان در دو گروه تغییر معنی داری نداشت. در حالی که درصد فولیکول های کوچک و فولیکول های آترتیک در گروه تیمار نسبت به شاهد به طور معنی داری اختلاف داشت (P<0.001).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت مرفین خوراکی موجب افزایش غیر معنی دار اندازه تخمدان و تغییر در نسبت انواع فولیکول های تخمدان گردیده است ولی به نظر می رسد با توجه به عدم افزایش درصد فولیکول های آترتیک گروه تیمار تغییرات ساختاری غیر قابل برگشتی در تخمدان ها رخ نداده است.
    کلید واژگان: وابستگی به مرفین, تخمدان, فولیکول زایی, موش, ریخت شناسی
  • فاطمه نبی پور، محمدعلی طیارزاده
    زمینه و هدف
    استرپتوکوک بتاهمولیتیک A شایع ترین پاتوژن جداشده از بیماران مبتلا به فارنژیت و فارنگوتونسیلیت حاد درکودکان سنین مدرسه می باشد. عوارض خطرناک این بیماری نظیر تب روماتیسمی و گلومرولونفریت اهمیت تشخیص و درمان به موقع این بیماری را مشخص می سازد. هدف این مطالعه بررسی میزان فراوانی ناقلین استرپتوکوک بتاهمولیتیک A در بین دانش آموزان مدارس راهنمایی و تعیین حساسیت دارویی استرپتوکوک بتاهمولیتیک A جدا شده از این نمونه ها بود
    مواد و روش کار
    در این مطالعه مقطعی که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انجام شد تعداد 200 دانش آموز مقطع راهنمایی مورد مطالعه قرار گرفتند. معیار ورود به مطالعه، عدم مصرف آنتی بیوتیک در دو هفته اخیر، عدم وجود شکایت و علائم فارنژیت با توجه به شرح حال و معاینه فیزیکی بود. با استفاده از سواپ استریل، از محیط حلق نمونه برداری شده، و نمونه ها درکمتر از یک ساعت به آزمایشگاه منتقل شدند. برای جداسازی و شناسایی استرپتوکوک بتاهمولیتیک A، از محیط آگار خونی، مانیتول سالت آگار، روش رنگ آمیزی گرم و آزمون کاتالاز و حساسیت نسبت به باسیتراسین استفاده شد. میانگین قطر هاله ایجاد شده در اطراف هر دیسک آنتی بیوگرام به عنوان معیار حساسیت نسبت به آنتی بیوتیک در نظر گرفته شد. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    فراوانی حاملین استرپتوکوک بتاهمولیتیک A بدون علامت، 5/28% بود. این فراوانی در دو جنس تفاوت آماری معنی دار نداشت. تمامی استرپتوکوک بتاهمولیتیک A بدست آمده از محیط کشت، نسبت به پنی سیلین مقاوم بودند. مقاومت دارویی نسبت به کوتریموکسازول و آموکسی سیلین به ترتیب در 2/91 و 7/87% موارد مشاهده گردید. وانکومایسین در 5/89% موارد و سفالکسین و اریترومایسین در 5/59% موارد، حساسیت بالای دارویی را نشان دادند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که مقاومت دارویی استرپتوکوک بتاهمولیتیک A نسبت به پنی سیلین همانند دیگر مطالعات در جامعه رو به افزایش است. فراوانی نسبتا زیاد ناقلین مزمن بدون علامت نیز خود نشان دهنده عدم درمان مناسب با روش های مرسوم است. به نظر می رسد برای جلوگیری از افزایش مقاومت دارویی و یا تجویز آنتی بیوتیک های موثر جایگزین، باید اقدامات پیشگیرانه جدی انجام گیرد.
    کلید واژگان: آنتی بیوتیک, استرپتوکوک بتاهمولیتیک گروه A, حاملین استرپتوکوک
    Nabipoor F., Tayarzadeh Ma.
    Background
    Streptococci group A is most frequently isolated pathogen in the cases of acute pharyngitis and pharyngotonsilitis in school-aged children. It’s Dangerous complication such as rheumatic fever and glomerulonephritis increase the necessity of diagnosis and timely treatment.The aim of this study was, determination of the frequency of streptococci carriers in group A in junior secondary school in Kerman.Methods and Materials: In this cross-sectional study conducted by random sampling, a total of 200 students aged 11 to 15 were included in the study. These students must have no symptom or sign of upper respiratory tract infection and not used any antibiotics in the previous two weeks.
    Results
    The prevalence of beta hemolytic streptococci group A carriers in all age groups was 28.5%. After doing antibiogram test, it was revealed that all of them were sensitive to Vancomycin, Erythromycin and Cephalotin and reversely, resistance to penicillin.
    Conclusions
    Our data suggest that incorrect use of these antibiotics increases the chronic carrier state of group A Streptococcal pharyngitis in our community.
    Keywords: Streptococcal carriers_Group A beta hemolytic streptococcus_Antibiotics
  • فاطمه نبی پور
    مقدمه
    بتاتالاسمی یک بیماری تک ژنی شایع در دنیا است، اما شیوع این بیماری در ایران مشخص نیست.
    روش کار
    این مطالعه جهت بررسی شیوع تالاسمی بتا در شهرستان بم در استان کرمان انجام شده است. تعداد 5267 دانش آموز 14 – 12 ساله برای تعیین شیوع بتاتالاسمی در شهرستان بم مورد مطالعه قرار گرفتند.
    در طول مطالعه، شمارش کامل گلبولی برای هر فرد انجام شد. افرادی که دچار میکروسیتوز بودند پس از درمان با آهن، تحت کروماتوگرافی و الکتروفورز هموگلوبین جهت تعیین میزان HbA2 در خون قرار گرفتند.
    نتایج
    شیوع کلی بتاتالاسمی یا صفت بتاتالاسمی در این دانش آموزان 6/2 درصد برآورد شد. شیوع میکروسیتوز نیز 3/17 درصد بود. تعیین شیوع بتاتالاسمی در بم و سایر شهرها جهت مشاوره ژنتیک و تشخیص پری ناتال (قبل از تولد) این بیماری مفید است.
    کلید واژگان: بتاتالاسمی, شیوع, بم
  • رضوان توکلی، حمید نجفی پور، محمدرضا هادیان، غلامرضا علیایی، فاطمه نبی پور، سعید طالبیان
    سابقه و هدف
    اشعه مادون قرمز(IR) یکی از درمان های الکتروتراپی است که با کمترین عوارض جانبی در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده می شود، اما راجع به تاثیر آن بر روند ترمیم زخم نظرات متفاوتی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اشعه IR بر ترمیم زخم پوستی رت و مقایسه آن با اثر فنی تویین است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مداخله ای تجربی، روی سه گروه از موشها (rat) انجام شد. پس از بیهوش کردن حیوان، زخم پوستی به مساحت تقریبی2 cm در پشت گردن آنها ایجاد شد. سپس از روز 3 بعد از ایجاد زخم، اشعه IR و فنی تویین 1% در دو گروه فوق استفاده شد. گروه شاهد هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. سطح زخم، درصد بهبودی زخم و وزن موش در روزهای اول، چهارم، هفتم و دهم بعد از ایجاد زخم اندازه گیری شد. تعداد فیبروبلاست ها، فیبرهای کلاژن، رگهای خونی کوچک، لنفوسیت ها، ماکروفاژها، نوتروفیلها و ضخامت اپی درمیس به وسیله بیوپسی در روز 10 تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که درصد بهبودی در روز چهارم در سه گروه اختلاف معنی داری ندارد ولی در روز هفتم در گروه (51.5±17.7) IR، شاهد (17.9±38.8) و فنی تویین (10.1±55.3) بود (P<0.04). در روز دهم درصد بهبودی در گروه (68.4±17.5) IR، شاهد (18.4±57) و فنی تویین (78.9±8.2) بود (P<0.01). تعداد عروق، فیبروبلاست ها، ماکروفاژها، لنفوسیت ها، نوتروفیل ها و ضخامت اپی درم بعد از ده روز در سه گروه معنی دار نبود. تعداد فیبرهای کلاژن در گروه IR بطور معنی داری بیش از دو گروه دیگر بود (P<0.01).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه اشعه IR ترمیم زخم را از روز هفتم به بعد تسریع می کند که این اثر قابل مقایسه با اثر ترمیمی کرم فنی تویین است.
    کلید واژگان: اشعه مادون قرمز, الکتروتراپی, ترمیم زخم, فنی توئین
  • محمدعلی دامغانی، محمدرضا احمدی موسوی، فاطمه نبی پور
    به دنبال کشف اولین مورد کارسینومای سلول کوچک (Small cell carcinoma) حنجره در سال 1972 در کانادا، تا سال 2001، فقط 82 مورد از آن گزارش گردیده است. منشا این تومور از سلول های نورواندوکرین حنجره می باشد. علایم بالینی مهم آن مشابه سایر سرطان های حنجره، گرفتگی صدا و مشکل تنفسی بوده و ریسک فاکتور مهم آن سیگار کشیدن می باشد. این تومور بیشتر در سنین بالای 50 سال و در ناحیه ساب گلوت (Subglottis) دیده می شود. تشخیص اولیه تومور با میکروسکوپ نوری و مطالعه شیمیایی - بافتی (Histochemical) امکان پذیر است. بر خلاف کارسینوم سلول سنگ فرشی حنجره، در این کارسینوم شیمی درمانی و رادیوتراپی موثرتر از جراحی می باشند. در مقاله حاضر، یک تومور کارسینومای سلول کوچک حنجره در یک مرد 27 ساله غیر سیگاری و معتاد به تریاک معرفی می شود.
    کلید واژگان: کارسینوم سلول کوچک, سرطان حنجره
    Damghani Ma, Ahmadi Mousavi Mr, Nabipour F
    Following the first report of laryngeal small cell carcinoma in Canada in 1972, only 82 cases of this cancer has been reported in the literature until 2001. This cancer originates from laryngeal neuroendocrine cells. It’s clinical presentation consists of hoarseness, breathing difficulty; and cigarette smoking is the most important risk factor. This type of cancer is mostly presented after 50 years of age and in subglottic region. The diagnosis of small cell carcinoma of the larynx is essentially based on the light microscopic and immunohistochemical examinations. Chemotherapy and radiotherapy provide better results. This is a case report of laryngeal small cell carcinoma in a 27-year-old non-smoker, but opium addict man.
سامانه نویسندگان
  • دکتر فاطمه نبی پور
    دکتر فاطمه نبی پور
    دانشجوی دکتری گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال