به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرامرز بیجنوند

  • فرامرز بیجنوند*، مهدی سبحانی نژاد، امیر نیک آذین، سهراب محمدی پویا

    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی مهارت تفکر انتقادی دانشجویان پزشکی با کیفیت زندگی، سلامت روان، مقبولیت اجتماعی و قدردانی آنان صورت گرفته است. روش مورد استفاده در پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزارهای گردآوری داده ها، پنج پرسشنامه ی: تفکر انتقادی واتسون - گلیزر، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF)، سلامت روانی گلدبرگ و هیلیر (GHQ-12)، نسخه کوتاه مقیاس مقبولیت اجتماعی مارلو- کراون (SDS) و قدردانی مک کلگ و همکاران (GQ) بوده است. جامعه پژوهش مورد نظر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته های علوم پزشکی دانشگاه شاهد تشکیل داده اند که از این میان، تعداد 100 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چند متغیره و آزمون تی، استفاده گردید. نتایج حاصل از انجام پژوهش نشان داد که: بررسی رابطه بین مهارت تفکر انتقادی با سلامت روان، مبین ارتباط مثبت و معنادار بعد ارزیابی مدارک و شواهد از تفکر انتقادی با سلامت روانی (05/0P<) و ارتباط منفی و معنادار بین بعد استنتاج (05/0P<) و تفسیر از تفکر انتقادی با سلامت روانی (01/0P<) می باشد به علاوه بین بعد استنتاج از تفکر انتقادی با مقبولیت اجتماعی، رابطه ی منفی و معنادار وجود داشته است (05/0P<) و همچنین همبستگی بین ابعاد تفکر انتقادی با متغیر قدردانی نیز مثبت و معنادار بوده است (05/0P<). مهارت تفکر انتقادی با بعد سلامت روانی کیفیت زندگی نیز رابطه مثبت و معنادار داشته است (05/0P<). در نهایت نتایج نشان داد که مجموع متغیرهای سلامت روان، مقبولیت اجتماعی، قدردانی و کیفیت زندگی(ابعاد سلامت محیط، روابط اجتماعی، سلامت روانی و سلامت جسمانی)، 32 درصد واریانس تفکر انتقادی را تبیین می کنند.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, کیفیت زندگی, سلامت روان, مقبولیت اجتماعی, قدردانی
    F Bijnavand*, M Sobhaninejad, A Nikazin, S Mohammadi Pouya

    This survey is conducted aimed to survey the relation between critical thought skill and quality of life, social acceptance and appreciation of medical science students. This is descriptive correlation survey. Data gathering tools were five questionnaires of Watson & Glaser critical thought, world health organization quality of life (WHOQOL-BREF), GHQ-12, Marlowe – Crowne Social Desirability Scale – short, and Gratitude Questionnaire. Statistical population in this survey is all of medical science students in Shahed University while 100 students were selected as survey sample using stratified random sampling. Correlation test, multi-variable linear regression, and t-test were used for data analysis. Findings indicated that surveying the relation between critical thought and mental health describes existence of positive and significant relation between assessment of proofs from critical thought and mental health (p< 0.05) and negative and significant relation between deduction and interpretation of critical thought with mental health (p<0.01). In addition, there is negative and significant relation between deduction of critical thought with social acceptance while correlation between critical thought and gratitude was positive and significant. Also, critical thought and quality of life was positive and significant. Results showed that totally the five variables determined 32% for critical thought variance

    Keywords: Critical thought, Quality of life, Mental health, Social acceptance, Gratitude
  • اکبر رهنما*، محمدحسن میرزامحمدی، فرامرز بیجنوند
    هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه تفکر انتقادی با تولید علم اعضای هیئت علمی دانشگاه شاهد بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون استاندارد تفکر انتقادی واتسون- گلیزر و همچنین پرسش نامه محقق ساخته تولید علم بود. جامعه پژوهش مورد نظر شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شاهد بود. پژوهش به روش سرشماری صورت گرفته و کل جامعه از طریق دو پرسش نامه مورد پژوهش قرار گرفتند. با توجه به عدم همکاری تعدادی از اعضای هیئت علمی و همچنین ناقص بودن تعدادی از پرسش نامه های جمع آوری شده، درنهایت، داده های گردآوری شده از 197 نفر، مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، شامل «میانگین و انحراف استاندارد» و نیز استنباطی، شامل «ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه بین آزمودنی و آزمون تعقیبی توکی، آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام»، استفاده شد. یافته های پژوهش، بیانگر وجود رابطه مستقیم (مثبت) و معنادار بین میزان تفکر انتقادی اعضای هیئت علمی دانشگاه شاهد با میزان تولید علم ایشان است. میزان مهارت های تفکر انتقادی اعضای هیئت علمی دانشگاه شاهد در حد بالا و میزان تولید علم ایشان در حد متوسط بوده است. نتایج، بیانگر عدم وجود تفاوت معنادار بین میزان تفکر انتقادی و همچنین میزان تولید علم اعضای هیئت علمی زن و مرد دانشگاه شاهد بوده است. 5/19 درصد از واریانس متغیر «تولید علم» از طریق مولفه «توانایی بررسی پیش فرض ها» و 9/21 درصد از واریانس متغیر «تولید علم» از طریق دو مولفه «توانایی بررسی پیش فرض ها» و «توانایی استنتاج» قابل تبیین است.
    کلید واژگان: تفکر انتقادی, تولید علم, آموزش عالی, اعضای هیئت علمی
  • سید مهدی سجادی، فرامرز بیجنوند
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه های دولتی شهر تهران درباره جایگاه رشته فلسفه تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. کلیه اعضای هیئت علمی گروه فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه های دولتی شهر تهران که مشتمل بر 22 نفر می باشند، جمعیت مورد مطالعه را تشکیل دادند که از این مجموع 13 پرسشنامه گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که اعضای هیئت علمی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در خصوص این رشته تعریف جدیدی ارائه ندادند و همه آنها بر تعریف های موجود اتفاق نظر داشتند. همچنین، آنها ضمن تاکید بر کاربرد فلسفه تعلیم و تربیت در سطح کلان نظام تعلیم و تربیت، فلسفه تعلیم و تربیت را به منزله آبشخوری برای دیگر رشته های علوم تربیتی تلقی می کنند که به منظور فراهم کردن مبانی نظری خود از فلسفه تعلیم و تربیت مدد می گیرند. علاوه براین، آنها فلسفه تعلیم و تربیت در ایران را علمی جوان و نوپا معرفی کردند که نگاهش بیشتر به سمت غرب بوده و بومی نگری در آن چندان به چشم نمی خورد.
    کلید واژگان: فلسفه تعلیم و تربیت, اعضای هیئت علمی, دانشگاه های دولتی شهر تهران
    Seyyed Mehdi Sajjadi, Faramarz Bijnavand
    The purpose of this study is to review the viewpoints of the academic members of universities in Tehran, about Philosophy of Education and its status and applications. The research is a kind of descriptive – analytical one and its instrument is a questionnaire with five questions (about the definition of Philosophy of Education, its applications, its relationship with the other fields of educational sciences, its status, both in Iran and the West, and the strategies to improve the current situation in the country). The research community consists of all faculty members of the departments of Philosophy of Education at governmental (public) universities in Tehran (there were 22 people at the time of research) who were studied in the census. Then, after the necessary follow-up, 13 questionnaires were collected. Results showed that subjects of the study, almost, did not give any new definition about Philosophy of Education and they just focused on the existing ones. They emphasis on applications of Philosophy of Education at the macro levels of educational system and consider it as an origin for other fields of Education sciences; which they use Philosophy of Education, in order to provide their theoretical foundations. Also, they consider it as a new science in Iran, which gives more attention to the West and it is still not much localized.
    Keywords: Philosophy of Education, academic members, governmental (Public) universities in Tehran
  • اکبر رهنما، فرامرز بیجنوند، عباس خدابنده اویلی
    هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی میزان انطباق محتوای کتاب «دین و زندگی» سال سوم متوسطه با اهداف مصوب آن در حیطه شناختی بوده است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوا و ابزار پژوهش، فرم فهرست وارسی کتاب مذکور بوده، که روایی صوری و محتوایی آن به وسیله صاحب نظران تایید شده و پایایی آن نیز طی محاسبه ضریب همبستگی داده های حاصل، برابر با 88/0 بوده است. یافته های حاصل از انجام تحقیق نشان داد: کتاب مذکور برای رسیدن به اهداف مصوب در حیطه شناختی بیشترین استفاده را از خرده طبقه دانش با 44/62% و کمترین استفاده را از خرده طبقه تجزیه و تحلیل و ترکیب در حد صفر، نموده است. این کتاب درمجموع دارای 37 هدف جزئی در قالب 10 مفهوم کلی: خدا؛ نظام خلقت؛ هدایت الهی و پیامبری؛ قرآن کریم؛ امامت؛ ولایت و حکومت اسلامی؛ سنت و سیره؛ انسان در اسلام؛ جامعه اسلامی؛ راه زندگی (در ارتباط با خود) و راه زندگی (در ارتباط با خانواده و جامعه) است. کتاب مذکور با مجموع 221 مرتبه فراوانی با 37 هدف جزئی در حیطه شناختی انطباق داشته است. بنابراین، میزان انطباق کلی کتاب با اهداف مصوب در حیطه شناختی به طور متوسط 6 مرتبه برای هر هدف است.
    کلید واژگان: اهداف مصوب, حیطه شناختی, کتاب دین و زندگی سوم متوسطه
    Akbar Rahnama, Faramarz Bijnavand, Abbas Khodabandeh Avili
    This research was to find that to what extent the content of third year of high school textbook "religion and life" conforms to the approved objectives in cognitive area. The method of research was content analysis and its instrument was checkout form for the afore-mentioned textbook, the one which its form and content was validated by experts. Through the calculation of the correlation coefficient of the form its reliability was equal to 88%, respectively. The results showed that to achieve the approved objectives in cognitive area, the textbook used mostly from the subclass of knowledge about 62/44% and the use of subclass of analysis and composition were not remarkable, around zero. That textbook included 37 minor objectives in the form of 10 general concepts such as God, system of the creation, divine and prophet's guidance, Holy Quran, Imamate, the governance of Fagih and Islamic government, tradition and conduct, human being in Islam, Islamic society, way of life (relating to oneself) and the way of life (relating to family and society). It conformed to cognitive area with 231 frequency including 37 minor objectives. Thus, the extent in which the textbook complied with approved objectives in cognitive area was recognized 6 times for each objective.
    Keywords: approved objectives, cognitive area, third year of high school textbook religion, life
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال