به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرانک جعفری

  • رومینا رسوله وندی، محسن کاظمی نیا، فرانک جعفری، محمود رحمتی، آرزو محمد قلی زاده، محمدمهدی خشمین*
    زمینه و هدف

    درد یکی از پیچیده ترین فرآیندهای بدن انسان است که ابعاد مختلف جسمی و روان شناختی دارد. تاکنون مطالعات اولیه فراوانی در زمینه مدیریت کاهش درد در بخش مراقبت های ویژه انجام شده است، ولی بر اساس دانش ما مطالعه ای که نتایج آن ها را در یک مقاله جمع آوری و بیان نماید، یافت نشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مدیریت کاهش درد در بخش مراقبت های ویژه به روش مرورسیستماتیک انجام پذیرفت.

    روش ها: 

    برای دستیابی به مطالعات مرتبط با هدف پژوهش، پایگاه های اطلاعاتی SID، MagIran، Embase، PubMed، Scopus، Web of Science (WoS) و Google Scholar با استفاده از کلید واژه های Therapy، Interventive، Therapeutics، Therapies، Treatment، Effect، Management، Intensive Care Units، ICU، Pain بدون محدودیت زمانی تا شهریور 1400 مورد جستجو قرار گرفتند. ارزیابی کیفی مقالات با استفاده از چک لیست CONSORT انجام گرفت.

    یافته ها:

     در جستجو اولیه 7190 مطالعه یافت شد، که پس از حذف مطالعات غیرمرتبط با هدف پژوهش، در نهایت 56 مقاله وارد مطالعه شدند. با توجه به بررسی مطالعات می توان نتیجه گرفت که داروهای مسکن در بخش مراقبت های ویژه به طور قابل توجهی درد را کاهش می دهند اما اثر بخشی داروهای مختلف متفاوت است. همچنین روش های طب مکمل و طب سنتی مانند طب سوزنی، ماساژ درمانی، موسیقی درمانی، سرما درمانی و استفاده از گیاه اسطوخودوس می تواند در کنار داروها به کاهش درد در بخش مراقبت های ویژه کمک کند. اما در خصوص تاثیر سایر درمان ها از جمله هیپنوتیزم، مدیتیشن و آموزش نیاز به انجام مطالعات بیشتری می باشد.

    نتیجه گیری:

     نتایج این مطالعه نشان می دهد که روش های درمانی طب جدید و طب سنتی مکمل یکدیگرند. لذا می توان در بخش مراقبت های ویژه از آن ها به صورت مکمل جهت مدیریت درد بیماران استفاده کرد.

    کلید واژگان: مدیریت درد, بخش مراقبت های ویژه, مرور سیستماتیک
    Roumina Rasulehvandi, Mohsen Kazeminia, Faranak Jafari, Mahmoud Rahmati, Arezo Mohamad Gholizadeh, MohammadMehdi Khashmin*
    Background and Aim

    Pain is one of the most complex processes in the human body, having various physical and psychological dimensions. To date, many preliminary studies have been conducted in the field of pain management in the Intensive Care Unit (ICU), but to our knowledge, no study has been found that summarizes the results in one article. Therefore, the present study aimed to investigate pain reduction management in the ICU via systematic review.

    Methods

    To find studies related to the research objective, the databases SID, MagIran, Embase, PubMed, Scopus, Web of Science (WoS), and Google Scholar were searched using the keywords Therapy, Interventive, Intervention, Therapeutics, Therapies, Treatment, Effect, Management, Intensive Care Units, ICU, and Pain with no time limit until September 2021. A qualitative assessment of articles was performed using the checklist CONSORT.

    Results

    During the initial search, 7190 studies were found, of which 56 articles were finally included after deleting studies not related to the purpose of the research. According to the studies, it can be concluded that pain medications significantly reduce pain in the ICU, but the effectiveness of different medications varies. In addition to medications, Complementary and traditional medicine methods such as acupuncture, massage therapy, music therapy, cold therapy and the use of lavender can also contribute to pain relief in the ICU. However, further studies are needed on the effects of other therapies, including hypnosis, meditation, and education.

    Conclusion

    The results of this study show that modern and traditional medicine treatments are complementary. Therefore, in the ICU, they can be used as a supplement to manage patients’ pain.

    Keywords: Pain management, Intensive care units, Systematic review
  • محسن کاظمی نیا، علیرضا خاتونی، فرانک جعفری*
    مقدمه

    امروزه مقوله توسعه، مورد توجه بسیاری از کشورهاست و یکی از الزامات اولیه تحقق توسعه متوازن، مبحث حکمرانی خوب است. لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی حکمرانی خوب در ابعاد کیفیت، اثربخشی و مسیولیت پذیری در نظام سلامت انجام گردید.

    روش پژوهش

    این مطالعه به صورت تطبیقی انجام شد. در این فرایند مطالعه حاکمیت نظام سلامت در ابعاد سازمانی کیفیت و اثر بخشی و مسیولیت پذیری در هفت کشور منتخب جهان و ایران انجام شد. داده ها پس از جمع آوری توصیف، تفسیر و تحلیل شدند. جهت یافتن مقالات و مستندات اطلاعاتی بانک های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی، سایت های معتبر سازمان بهداشت جهانی مورد جستجو قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج حاصل از مطالعه کشورهای منتخب و ایران نشان داد که همه کشورها جهت ارتقای کیفیت و اثر بخشی  خدمات، توجه ویژه ای به سیستم های الکترونیکی و فن آوری اطلاعات داشته اند، در بعد مسیولیت پذیری نیز نتایج نشان داد که در کشورهای سنگاپور، ترکیه و ایران، تعدد مسیولیت های وزارت بهداشت مانعی در برابر انجام وظایف اصلی آن ها می باشد.

    نتیجه گیری

    الگوی فعلی حاکمیت نظام سلامت ایران و کشورهای در حال توسعه با نظام سلامت مشابه با آن چالش هایی در دست یابی به اهداف نظام سلامت ایجاد می کند. توسعه یک مدل یکپارچه نظام سلامت و تدوین استانداردهای جامع سیستمی برای ارزشیابی و اعتباربخشی خدمات سلامت، برای حاکمیت نظام سلامت این کشورها پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: کیفیت, اثربخشی, مسئولیتپذیری, نظام سلامت, حکمرانی خوب
    Mohsen Kazeminia, Alireza Khatony, Faranak Jafari *
    Introduction

    Today, the issue of development is considered by many countries and one of the basic requirements for achieving balanced development is the issue of good governance. Therefore, the present study was conducted to evaluate good governance in terms of quality, effectiveness and responsibility in the health system.

    Methods

    This study was a comparative study. In this process, the study of the governance of the health system in the organizational dimensions of quality, effectiveness and responsibility was conducted in seven selected countries of the world and Iran. Data were described, interpreted and analyzed after collection. In order to find articles and information documents in Persian and English databases, reputable sites of the World Health Organization were searched.

    Results

    The results of the study of selected countries and Iran showed that all countries to improve the quality and effectiveness of services, have paid special attention to electronic systems and information technology, in terms of responsibility, the results showed that In Singapore, Turkey and Iran, the multiplicity of responsibilities of the Ministry of Health is an obstacle to the performance of their core tasks.

    Conclusion

    The current model of governance of the health system of Iran and developing countries with similar health systems creates challenges in achieving the goals of the health system. The development of an integrated model of the health system and the development of comprehensive system standards for the evaluation and accreditation of health services are proposed for the governance of the health system of these countries.

    Keywords: Quality, Effectiveness, Responsibility, health system, Governancee
  • تینا قوامی، محسن کاظمی نیا، زهرا السادات نقیب زاده، راحله رسد، فرانک جعفری
    زمینه و هدف

    بیماری کووید-19 که در دسامبر 2019 در ووهان چین نمایان شد، به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی این ویروس ما را در معرض یک بحران جهانی قرار داده است، بنابراین هدف این مطالعه شناخت عوامل مرتبط با بستری شدن بیماران مبتلا به کووید-19 در بیمارستان می باشد.

    مواد و روش‌ها

     در این مرور سیستماتیک، جهت یافتن اطلاعات موجود در مطالعات انجام شده در ارتباط با بررسی عوامل مرتبط با بستری شدن بیماران مبتلا به کووید-19 از کلیدواژه‌های "2019-nCoV"، "COVID-19"، "SARS-CoV-2"، "Coronaviruses"، "Hospitaliz*"، "Factor*" در پایگاه‌های اطلاعاتی SID، MagIran، Embase، ProQuest، Scopus،PubMed ، Web of Science (ISI) و موتور جستجوی Google Scholar بدون محدودیت زمانی تا April 2021 استفاده شد.

    یافته‌ها

     از 8710 مقاله اولیه یافت شده، پس از حذف مقالات غیرمرتبط با معیارهای ورود به مطالعه، در نهایت 13 مقاله با حجم نمونه 129022 نفر وارد ÷مطالعه شدند. با توجه به بررسی مطالعات مختلف؛ افزایش سن، جنسیت مرد، نژاد سیاه، چاقی، بالا بودن شاخص توده بدنی، مصرف دخانیات، دیابت، بیماری‌های قلبی-عروقی، کلیوی، پرفشاری خون رابطه مستقیمی با بستری شدن بیماران مبتلا به کووید-19 دارند (05/0>P)، اما در خصوص مصرف الکل و ابتلاء به آسم نیاز به تحقیقات بیش‌تری است.

    نتیجه‌گیری

     نتایج این مطالعه‌ی مرورسیستماتیک نشان داد که سالمندان، مردان، سیاه‌پوستان، افراد چاق، سیگاری‌ها، دیابتی‌ها، بیماران قلبی-عروقی، کلیوی و پرفشاری خون بیش‌تر در خطر بستری شدن در بیمارستان در اثر ابتلاء به کووید-19 می‌باشند، که می‌تواند مورد توجه متخصصان مربوطه قرار گیرد.

    کلید واژگان: عوامل مرتبط, کووید-19, بستری شدن, مرور سیستماتیک
    Tina Ghavami, Mohsen Kazeminia, Zahra AL-sadat Naghibzadeh, Raheleh Rasad, Farank Jafari
    Background and Objectives

    Covid-19 disease, which appeared in Wuhan, China in December 2019, spread rapidly around the world. According to the World Health Organization (WHO), the virus has exposed us to a global crisis. Therefore, this study aimed at investigating the factors associated with the hospitalization of patients with Covid-19. Materilas and

    Methods

    In this systematic review, the information of studies carried out concerning surveying the factors associated with the hospitalization of patients with COVID-19 was extracted with no time limit up to April 2021, using the keywords "2019-nCoV", "COVID-19", "SARS-CoV-2", "Coronaviruses", "Hospitaliz*", and "Factor*" in SID, MagIran, Embase, ProQuest, Scopus, PubMed, Web of Science (ISI), and Google Scholar engine .

    Results

    Finally, out of 8710 received articles and after eliminating the articles irrelevant to inclusion criteria, 13 articles with a sample size of 129022 people were included in the study. According to various studies, aging, male gender, black race, obesity, high BMI, smoking, diabetes, cardiovascular disease, kidney disease, hypertension are directly related to the hospitalization of patients with COVID-19 (p<0.05), but more research is needed on alcohol consumption and asthma.

    Conclusion

    The results of this study showed that the elderly, men, blacks, obese people, smokers, hypertension, diabetics, and patients with cardiovascular and kidney disease are at a higher risk of hospitalization due to COVID-19, which may be of interest to the related specialists.

    Keywords: Related factors, COVID-19, Hospitalization, Systematic review
  • معصومه غلامی، تینا رهجو، فرانک جعفری، جمال امری، مهدی صادق*
    سابقه و هدف

    مشتقات والپروات، مهارگر هیستون داستیلازها هستند. هیستون داستیلازها در فرایند اپی ژنتیک مهم می باشند. برخی تغییرات اپی ژنتیک به ارث می رسند. در این مطالعه، اثرات بین نسلی مصرف مزمن والپروات پیش از بارداری، در فرزندان بررسی شد.

    مواد و روش ها:

     در این مطالعه تجربی، 12 رت ماده تصادفی در دو گروه مادران کنترل و والپروات قرار گرفتند. مدت 30 روز، روزانه مادران کنترل، سالین و مادران والپروات، سدیم والپروات (mg/kg 300) را داخل صفاقی دریافت کردند. پس از جفت گیری، بارداری و شیردهی از فرزندان نر و ماده هر مادر، 2 حیوان تصادفی انتخاب و گروه های زیر ایجاد شد:(1) فرزندان نر مادران کنترل، (2) فرزندان ماده مادران کنترل، (3) فرزندان نر مادران والپروات و (4) فرزندان ماده مادران والپروات. این گروه ها برای آزمایش های بعدی استفاده شدند. حافظه اجتنابی با شاتل باکس اندازه گیری شد. هیپوکمپ فرزندان استخراج و بیان ژن های MECP2, HDAC2, BDNF با روش qRT-PCR بررسی شد.

    یافته ها:

     تغییر معنی داری در حافظه اجتنابی فرزندان نر و ماده مادران والپروات نسبت به فرزندان نر و ماده کنترل مشاهده نشد (05/0>p). بیان ژن های MECP2, HDAC2, BDNF در فرزندان نر مادران کنترل و والپروات با هم تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0P>)، در حالی که بیان این ژن ها در فرزندان ماده والپروات، کاهش معنی داری در مقایسه با فرزندان ماده کنترل داشت (05/0<p).

    استنتاج

    مصرف مزمن والپروات پیش از بارداری تاثیری در یادگیری اجتنابی فرزندان نداشت. هر چند به نظر می رسد می تواند به صورت وابسته به جنس بیان ژن های تنظیمی را در هیپوکمپ متاثر بسازد.

    کلید واژگان: حافظه اجتنابی, BDNF, HDAC2, MeCP2, والپروات
    Masoumeh Gholami, Tina Rahjoo, Faranak Jafari, Jamal Amri, Mehdi Sadegh*
    Background and purpose

    Valproic acid derivatives are histone deacetylases (HDACs) inhibitors. HDACs are important in epigenetic processes. Some epigenetic modifications are inherited. This study aimed at investigating the intergenerational effects of pre-pregnancy chronic valproate consumption on offspring.

    Materials and methods

    In this experimental study, twelve female Wistar rats were randomly divided into two groups of control and valproate. For 30 days, the control group received saline and the valproate group received sodium valproate (300 mg/kg) intraperitoneally (i.p.). After mating, pregnancy, and nursing, two males and two females pup were randomly selected from the mothers and placed in the following groups: 1) male offspring of the control group, 2) female offspring of the control group, 3) male offspring of the valproate group, and 4) female offspring of the valproate group. Future experiments were followed using these groups. Avoidance memory was assessed using the shuttle box. Offspring's hippocampus were extracted and used for MECP2, HDAC2, BDNF genes expression study by qRT-PCR.

    Results

    No significant differences were detected in avoidance memory between male and female offspring of the mothers in valproate group and that of the controls (P>0.05). There were no significant differences in MECP2, HDAC2, and BDNF genes expression between male offspring of the mothers in control and valproate groups (P>0.05). But, expression levels of these genes significantly decreased in female offspring of valproate mothers compared with those of the female offspring of the controls (P<0.05).

    Conclusion

    Pre-pregnancy chronic valproate consumption did not affect avoidance memory in offspring. But, it seems to affect hippocampus gene expression sex-dependently.

    Keywords: avoidance memory, BDNF, HDAC2, MeCP2, valproate
  • امید غلامی، اکبر پژهان، بهاره امین، صمد ناظمی، فرانک جعفری
    سابقه و هدف
    درد های مزمن و نوروپاتی که در اثر آسیب یا اختلال در عملکرد سیستم حسی پیکری ایجاد می شود، یکی از مشکلات بهداشتی مهم بوده و افراد زیادی از این بیماری رنج می برند. هدف از این مطالعه بررسی اثر آمبلی پرنین بر علائم رفتاری درد نوروپاتی در مدل نوروپاتی بستن مزمن عصب سیاتیک (CCI) در موش صحرایی نر بالغ بود.
    مواد و روش ها
    تعداد 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار (250±20 گرم) به صورت تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: گروه شم، گروه CCI و گروه CCI + آمبلی پرنین (100μg/rat) ؛ تزرق دارو و حامل از روز قبل از جراحی تا روزسوم بعد از عمل به مدت 4 روز و به روش تزریق مستقیم داخل نخاعی انجام گرفت. تست های رفتاری فون فری و هات پلیت در روز قبل از جراحی و روزهای 2، 4، 7، 10 و 14 بعد از جراحی انجام گرفت. نتایج به صورت میانگین و SEM گزارش شدند (P
    کلید واژگان: درد نوروپاتی, آمبلی پرنین, آلودینیا, هایپرالژزیا, موش صحرایی
    faranak jafari, omid gholami, Akbar Pejhan, bahareh amin, Samad Nazemi

    Background and Purpose: Chronic neuropathic pain caused by damage or disturbance of the functioning of the somatosensory system are one of the major health problems and many people suffer from such diseases. The aim of this study was to investigate the effect of Umbelliprenin (UMB) on the symptoms of neuropathic pain in chronic constriction injury model (CCI) of neuropathy in adult male rats.
    Materials and Methods
    24Wistar rats (250±20g) were randomly divided into 3 groups: sham, CCI and CCI+UMB (100μg/rat) groups. UMB was injected intrathecaly one day before surgery, and 3 days after surgery. Von Frey and Hot-Plate tests were performed one day before surgery and on days 2, 4, 7, 10 and 14 after surgery. The results were reported as mean and SEM (P
    Keywords: Neuropathic pain, Umbelliprenin, Allodynia, Hyperalgesia, Rat
  • هانیه صاحبکار خورقی، فرانک جعفری، اعظم رمضانی، حسن اژدری زرمهری، معصومه غلامی *
    زمینه و هدف
    صرع یکی از اختلالات شایع مغز پس از سکته مغزی است که حدود 1 درصد جمعیت جهان به آن مبتلا هستند به دلیل عوارض داروهای شیمیایی و مقاومت برخی بیماران مبتلا به صرع به این داروها، یکی از رویکردهای مهم در درمان و پیشگیری از صرع استفاده از عصاره‎های گیاهان است.
    روش ها
    در این مطالعه مروری در پایگاه هایElsevier ،Scopus ، Science Direct و PubMed با کلید واژه های صرع، تشنج، عصاره گیاهی و مغز در بازه زمانی 1980 تا 2018 جستجوگردید و نهایتا 50 مقاله مرتبط وارد مطالعه شدند.
    نتایج
    مطالعات بر روی حیوانات آزمایشگاهی نشان داد که بسیاری از این گیاهان از طریق اثر بر روی گیرنده های گابا ، گلوتامات و یا کانال های کلسیم، کانال های سدیم، کانال های کلر و هم چنین از طریق کاهش استرس اکسیداتیو سبب مهارفعالیت های تشنجی در صرع می شوند.
    نتیجه گیری
    با توجه به مساله اقتصادی و اثرات سوء داروهای شیمیایی مصرف عصاره های گیاهی با عوارض کم تر، می تواند جایگزین مناسبی جهت درمان و پیشگیری بیماری صرع باشد.
    کلید واژگان: صرع, تشنج, عصاره گیاهی, مغز
    Hanieh Sahebkar, Khorghi, Faranak Jafari, Azam Ramezani, Hassan Azhdari Zarmehri, Masoumeh Gholami*
    Background & Aim
    Epilepsyis one of the most common brain disorders following stroke, which affects about one percent of the world's population. Regarding the complications of chemical drugs and the resistance of some patients with epilepsy to these drugs, one of the most important approaches in treatment and preventionofepilepsy is the use of herbal extracts.
    Methods
    In this review study, Elsevier, Scopus, Science Direct and PubMed databases were searched for epilepsy, seizures, plant extracts and brain keywords from 1980 to 2018. Finally, 50 related articles were included.
    Results
    Animal studies have shown that many of these plants inhibit seizure activity in epilepsy through affecting GABA, glutamate or calcium channel receptors, sodium channels, chlorine channels and also by reducing the level of oxidative stress.
    Conclusion
    Regarding the economic issues and the adverse effects of chemical drugs, the use of herbal extracts with fewer complications, can be a good alternative for the treatment and prevention of epilepsy
    Keywords: Epilepsy, Seizure, Plant extract, Brain
  • فرانک جعفری، بهاره امین، صمد ناظمی، امید غلامی، اکبر پژهان
    درد حسی ناخوشایند و تجربه ای احساسی همراه با آسیب بافتی یا عصبی می باشد. با وجود کشف داروهای جدید در سال های اخیر برای درمان دردهای حاد و مزمن، اما اپیوئیدها از جمله مورفین هنوز درمان اصلی برای دردهای حاد و مزمن به حساب می آیند. مکانیسم های سلولی و مولکولی مشترکی در ایجاد دردهای نوروپاتی ناشی از آسیب های عصبی و بروز پدیده تحمل/پردردی ناشی از مصرف مزمن اپیوئیدها ذکر شده است. به نظر می رسد فعال شدن سیستم نوروایمنی در مغز و نخاع یکی از مهمترین مکانیسم های دخیل در ایجاد و پایدار شدن دردهای نوروپاتی و کاهش اثر ضددردی مورفین بعد از آسیب های عصبی بوده و در بروز تحمل و پردردی ناشی از مصرف مزمن اپیوئیدها نیز نقش دارد. سلول های گلیا به خصوص میکروگلیا ها به عنوان سلول های ناظر ایمنی در سیستم عصبی بوده و در پاسخ به بسیاری از عوامل خارجی فعال می شوند. فعال شدن سلول های گلیا موجب بروز تغییرات ساختاری و عملکردی در آنها می شود. علاوه بر این، سلول های گلیای فعال شده فاکتورهای التهابی مختلف از قبیل IL1β، IL6 و TNFα را ترشح می کنند. این تغییرات موجب افزایش تحریک پذیری و تخلیه خودبخودی نورون ها شده که در ایجاد و پایدار شدن دردهای نوروپاتی و کاهش اثر ضددردی اپیوئیدها و همچنین در بروز پدیده تحمل/پردردی اپیوئیدها نقش مهمی ایفا می کند. در این مقاله مروری سعی شده است تا مطالعات اخیر در زمینه نقش سیستم نوروایمنی در مغز و نخاع در ایجاد درد های نوروپاتی و بروز پدیده تحمل/پردردی به اپیوئیدها مورد بررسی قرار گیرد. دیدگاه ما این است که جلوگیری از فعال شدن یا کاهش فعالیت سیستم نوروایمنی با استفاده از ترکیبات دارویی مناسب می تواند به عنوان یک استراتژی جدید در درمان و پیشگیری از دردهای نوروپاتی و بروز پدیده تحمل/پردردی به مورفین، مفید باشد و کارایی بالینی اپیوئیدها را افزایش دهد
    کلید واژگان: درد نوروپاتی, هیپرآلژزیا, گلیا, تحمل-پردردی, مورفین, اپیوئیدها
    Faranak Jafari, Bahareh Amin, Samad Nazemi, Omid Gholami, Akbar Pejhan
    Common cellular and molecular mechanisms are not only involved in the development of neuropathic pain caused by neurological damage but also in the occurrence of the tolerance/hyperalgesia phenomenon caused by chronic use of opioids. It seems that the activation of the neuroimmune system in the brain and spinal cord is one of the most important mechanisms involved in the initiation and maintenance of neuropathic pains and reducing the antinociceptive effect of morphine after nerve injury. Plus, it also plays an important role in the development of tolerance/hyperalgesia due to chronic opioid consumption. Glial cells, especially microglia, are resident immune cells in the nervous system and get activated in response to many exogenous and endogenous factors. When activated, glial cells undergo structural and functional changes and can secrete various inflammatory factors such as IL1β, IL6 and TNFα. These changes increase the irritability and spontaneous firing of neurons, which play an important role in creating and maintaining neuropathic pain as well as reducing the analgesic effect of opioids and bringing about the onset of opioid tolerance/hyperalgesia phenomenon. In this review, we have tried to observe recent studies on the role of the neuroimmune system of the brain and spinal cord in the development of neuropathic pain and of opioid tolerance/hyperalgesia. In our view, a prevention of activation or a diminished activity of the neuroimmune system via appropriate drug compounds can be useful as a new strategy in the treatment of neuropathic pain and in the decrease of morphine tolerance/hyperalgesia, which will in turn result in an increase of the clinical efficacy of opioids.
    Keywords: Neuropathic pain, Hyperalgesia, Glia, morphine tolerance-hyperalgesia, opioids
  • زهرا سادات مهدیون، علیرضا خاتونی*، علیرضا عبدی، فرانک جعفری
    مقدمه
    افت تحصیلی یک مشکل چند بعدی و شایع در نظام آموزشی است که باعث اتلاف هزینه، سرخوردگی و از دست دادن روحیه و رفتارهای منفی اجتماعی در دانشجویان می شود. با توجه به ضرورت شناخت عوامل موثر بر این مشکل آموزشی و بحث بر انگیز بودن نتایج مطالعات موجود در خصوص علل افت تحصیلی در مناطق مختلف، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان افت تحصیلی و عوامل مرتبط با آن از دیدگاه دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی کرمانشاه در نیمسال اول سال تحصیلی 91-1390 انجام شد.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی تحلیلی، 33 نفر از میان 359 نفر دانشجوی پرستاری وارد مطالعه شدند. روش نمونه گیری برای گروه با افت تحصیلی (11 نفر) به صورت سرشماری و برای گروه موفق (22 نفر) تصادفی منظم بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه روا و پایای پژوهشگر ساخته بود، که توسط نمونه های پژوهش تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمونهای توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این بررسی میزان افت تحصیلی با احتساب تعداد کل دانشجویان (359) و تعداد افرادی که افت تحصیلی (11 نفر) داشتند برابر با 3/06% برآورد شد. اثر علل خانوادگی برای افت تحصیلی بیشتر از علل آموزشی و فردی بود و آزمونهای آماری نشان داد که گروه موفق (بدون افت تحصیلی) با ناموفق (با افت تحصیلی) از لحاظ متغیرهای جنس (0/001> P)، محل سکونت (0/013= P)، شغل پدر (0/009= P)، برنامه ریزی برای مطالعه (0/024= P)، نگرش به آینده شغلی (0/001> P) تفاوت معنادار داشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه حاکی از اثرات منفی مشکلات خانوادگی، مذکر بودن، زندگی در خوابگاه دانشجویی، عدم برنامه ریزی درسی و نگرش منفی به آینده شغلی، بر میزان افت تحصیلی دانشجویان پرستاری بود، لذا توصیه می شود اقدامات لازم درخصوص شناسایی دانشجویان مستعد و ارائه برنامه های مشاوره ای لازم به آنها انجام گردد.
    کلید واژگان: دانشجویان, پرستاری, وضعیت آموزشی, ترک تحصیل
    Zahrasadat Mahdion, Alireza Khatony *, Alireza Abdi, Faranak Jafary
    Introduction
    Academic failure is a multifaceted common problem in the educational system, which imposes costs and causes frustration, lowering morale and resulting in negative social behaviors in students. Regarding the importance of identifying the academic failure factors, and controversial results of the existing researches in various regions, this study was conducted to determine the rate of academic failure and its related factors from the perspectives of nursing students of Kermanshah School of Nursing and Midwifery in 2011-2012.
    Methods
    In a descriptive-analytical study, among 359 nursing students, 33 were recruited. The sampling method was census in the group with academic failure (11 individuals) and systematic randomized for the group with academic success (22 individuals). The tool was a researcher-tailored valid and reliable questionnaire, which was completed by the participants. Data was analyzed using SPSS 16, descriptive and inferential statistics.
    Results
    In this study, the rate of academic failure was estimated at 3.06%, considering the total number of students (359 individuals) and the number of failed students (11 individuals), accordingly. The mean of familial factors was more than educational and individual factors. The statistical tests revealed that there was difference between failed and succeeded groups in terms of gender (P
    Conclusions
    The findings showed negative effects of the following items on academic failure in nursing students: familial problems, male gender, living in the campus, lack of study planning, and negative attitude to employment in the future. Therefore, it is recommended to identify students at risk and provide them with counseling assistance.
    Keywords: Nursing, Students, Educational Status, School Dropout
  • جهانگیر رضایی، امیر آرین، پگاه صدیقی، محمود فخری، آرش ضیاء پور، فرانک جعفری
    مقدمه
    دفاع از حقوق انسان به منظور حفظ حرمت اوست مطالبه و رعایت حقوق بیماران مستلزم آشنایی و آگاهی گروه های درگیر با بیماران می باشد لذا این پژوهش با هدف بررسی میزان آگاهی و نگرش دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در خصوص رعایت منشور حقوق بیمار در سال 1391 انجام شد.
    روش ها
    مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت مقطعی در سال 1391 انجام گرفت. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشکده پرستاری و مامایی تشکیل دادند. نمونه های پژوهش شامل دانشجویان سال سوم و چهارم بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS نسخه 12 با آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه 90 دانشجو بررسی شدند که میزان آگاهی 6/55% از دانشجویان متوسط 4/34%، خوب و 10% ضعیف بود، همچنین 8/47% نگرش خوب، 9/38% نگرش متوسط و 3/13% نگرشی ضعیف در خصوص منشور حقوق بیمار داشتند. یافته ها نشان داد که بین میزان آگاهی نمونه ها و متغیرهای سن و تاهل ارتباط آماری معناداری یافت شد (001/0P<). به علاوه بین میزان نگرش و متغیرهای جنس (013/0P<) و منبع اطلاعاتی(001/0P<) ارتباط آماری معناداری یافت شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصله و اهمیت موضوع و با توجه به ارتباط مستقیم و نزدیک دانشجویان با بیماران و میزان آگاهی و نگرش متوسط دانشجویان، لذا ضروری است که مسئولین مربوطه زمینه ها و امکانات لازم را جهت افزایش آگاهی و نگرش دانشجویان فراهم نمایند.
    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, منشور حقوق بیمار
    Introduction
    Defense of human rights is for preserving human beings. Demanding and observance of patient rights requires introduction and awareness of groups that are involved with patients. So the purpose of this study is surveying awareness rate and nursing and midwifery student's attitude about doing human rights charter in Kermanshah of medical School, 2012.
    Methods
    The present study was done by descriptive – analytic and sectional method in 2012. The study societies are all the nursing and midwifery. The study samples involve third and fourth year students that enter study by census method and using questionnaire. Data using SPSS 12 they were be analyzed.
    Results
    In this study, 90 students were assessed for the level of awareness in %55. 6 of students, moderate %34. 4 good، %10 poor, respectively. The attitude rate of students in %47. 8 good attitude, %38. 9 intermediate, and %13. 3 attitude weak the rights of patients. Results There is meaningful association between the level of knowledge and age and Marriage (P<0. 001). In addition there is attitude rate and sex (P<0. 013) and data source (P<0. 001) correlation was found.
    Conclusion
    According to results, importance of subject, student's direct relations with patients, the average awareness and students attitude, it's necessary that authorities provide facilities for increasing student's attitude and awareness.
    Keywords: Awareness, attitude, human rights charter
  • فرشته محبی، فرانک جعفری، منصور رضایی
    هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع اختلالات خوردن در دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. در این مطالعه مقطعی 578 نفر از دانشجویان به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
    بر اساس پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن، 2/0 درصد دانشجویان به بی اشتهایی عصبی و 4/2 درصد به اختلال خوردن تصریح نشده مبتلا بودند ولی هیچ موردی از پراشتهایی عصبی دیده نشد. بی اشتهایی عصبی و اختلال خوردن تصریح نشده، ارتباط آماری معناداری با شاخص توده بدنی داشتند (035/0P= و 009/0P=).
    Fereshte Mohebi, Faranak Jafari, Mansour Rezaei
    This research was designed to investigate the eating disorders among the female students residing in the dormitory of Kermanshah University of Medical Sciences. In this cross sectional research، 578 of female students residing in the dormitory of Kermanshah University of Medical Sciences were chosen by stratified random sampling. Based on the eating disorders diagnosis scale، (0. 2%) of the participants suffered from anorexia nervosa، and (2. 4%) of them suffered from non-specified eating disorder. No case was found to suffer from Bulimia nervosa. Anorexia nervosa and non-specified eating disorder had a significant relationship with BMI (P=0. 009، P=0. 035).
  • فرانک جعفری
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت بهداشت روانی در کاهش بروز بیماری های روان تنی، پرخاشگری، افسردگی و اضطراب های مزمن در نوجوانان، این مطالعه با هدف تعیین عوامل استرس زا در نوجوانان 13 ساله مدارس راهنمایی منتخب شهر کرمانشاه در سال 1380 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی، تحلیلی است. نمونه پژوهش شامل 664 نفر از دانش آموزان (332 دختر و 332 پسر) بود که از طریق نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای دو قسمتی (تست استاندارد احساس بد Lewis و همکاران) بود. بخش اول مشتمل بر شدت موارد استرس زا بوده است و بخش دوم تکرار اتفاقات استرس زا را درطول یک سال گذشته مورد بررسی قرار داده است.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داده است که بین شدت موارد استرس زا و تکرار وقوع آن اتفاقات در مواردی نظیر نزاع والدین، عدم توجه و تنبیه از جانب معلمان، تحت فشار قرارگرفتن برای انجام بعضی ازکارهای جدید، دیر رسیدن به مدرسه و انجام ندادن تکالیف به موقع با (p<0.001) ارتباط معنادار وجود داشت. همچنین بین جنس و تکرار اتفاقات در مورد نزاع با والدین، نگذراندن وقت کافی با والدین، عدم کفایت در ورزش و اضافه وزن اختلاف معنادار وجود داشت. دختران تقریبا همه موارد استرس زا را شدیدتر از پسران گزارش کرده بودند.(P<0.001) بحث: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش می توان با آموزش خانواده و اولیای مدارس در برخورد مناسب با نوجوانان از ایجاد واکنش های فیزیولوژیک و روانی ناشی از عوامل استرس زا در آن ها پیشگیری به عمل آورد.
    کلید واژگان: عوامل استرس زا, نوجوان, بهداشت روانی, مدارس راهنمایی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال