فردین عمیدی
-
سندرم تخمدان پلی کیستیک یک بیماری شایع تولید مثلی است، که شیوع بالایی در زنان در سن باروری دارد. کوئرستین (QUR) یک ترکیب طبیعی از فلاونوئیدها است که می تواند در روند پاتولوژیک PCOS مداخله کند. هدف این مطالعه بررسی اثر کوئرستین در بیماران PCOS بر بلوغ تخمک در بیماران تحت درمان با IVF می باشد. همچنین اثر کاهش ویتامین D در این روند بررسی گردید. بیماران در این مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: که گروه اول، گروه کنترل بود که بدون هرگونه اطلاعی تنها دارونما استفاده کردند و گروه دوم، گروه مورد آزمایش بود که کوئرستین استفاده کردند. هر کدام به مدت حدودا چهل روز از ابتدای شروع یک سیکل قبل از سیکل تحریک تخمک گذاری تا روز تخمک گیری، روزانه یک عدد کپسول خوراکی (دارو یا پلاسبو) دریافت کردند. در انتها میزان بلوغ تخمک و کیفیت جنین و میزان سطح سرمی LH, FSH و AMH مورد بررسی قرار گرفت. سطح سرمی ویتامین D نیز آنالیز گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در گرید تخمک و کیفیت جنین در دو گروه کنترل و دارو وجود دارد. هیچ تفاوت معنی داری در سطح LH, FSH و AMH بین دو گروه کنترل و دارو دیده نشد. همچنین در گروهی که کوئرستین مصرف کردند، کیفیت جنین و بلوغ تخمک رابطه مستقیمی با سطح ویتامین D دارد.
نتیجه گیریکوئرستین نقش مهمی در بلوغ تخمک و کیفیت جنین دارد که ارتباط مستقیمی با با سطح سرمی ویتامین D در بیماران مبتلا به PCOS که تحت درمان IVF قرار گرفتند دارد.
کلید واژگان: کوئرستین, سندروم تخمدان پلی کیستیک, PCOS, ویتامین DPolycystic ovary syndrome is a common reproductive disease, which has a high prevalence in women of reproductive age. Quercetin is a natural compound of flavonoids that can intervene in the pathological process of PCOS. The aim of this study is to investigate the effect of quercetin in PCOS patients on egg maturation in IVF patients. Also, the effect of reducing vitamin D in this process was investigated. The patients in this study were divided into two groups: the first group was the control group used only placebo without any information and the second group was the experimental group that used quercetin. Each of them received one oral capsule (medicine or placebo) daily for about forty days from the beginning of a cycle before the ovulation stimulation cycle until the day of ovulation. At the end, the level of egg maturation and embryo quality and serum level of LH, FSH and AMH were investigated. Vitamin D serum level was also analyzed. The results showed that there is a significant difference in egg grade and embryo quality in both control and drug groups. There was no significant difference in the level of LH, FSH and AMH between the control and drug groups. Also, in the group that took quercetin, embryo quality and egg maturation have a direct relationship with vitamin D levels.
ConclusionQuercetin plays an important role in egg maturation and embryo quality, which is directly related to the serum level of vitamin D in PCOS patients who underwent IVF treatment.
Keywords: Quercetin, Polycystic Ovary Syndrome, PCOS, Vitamin D -
فرآیند لانهگزینی بهعنوان یک رویداد حیاتی در شروع تکامل جنین، نتیجه میانکنشهای متقابل اندومتر پذیرا و جنین واجد شرایط می باشد. این گفتگو توسط مولکولهای سطح سلولی، اجزای ماتریکس خارج سلولی و مواد ترشحی از سلولهای اندومتر و جنین از قبیل سایتوکینها، فاکتورهای رشد، هورمونها و وزیکولهای خارج سلولی میانجیگری میشود. مطالعات سالهای اخیر، microRNAها را بهعنوان میانجیهای جدید در ارتباطات بین سلولی معرفی میکنند. MiRNAها RNAهای کوچک تک-رشتهای و غیرکدکننده هستند که ژنهای هدف خود را به شیوه پس ترجمهای کنترل میکنند و از این طریق بر بسیاری از فرآیندهای سلولی تاثیر میگذارند. همچنین این مولکولها پس از ترشح شدن، میتوانند به سلولهای اطراف وارد شوند و از طریق مهار بیان ژنهای هدف وقایع سلولی آنها را نیز تغییر دهند. در همین راستا، در این مقاله ما نقش miRNAها را در تمایز سلولهای تروفوبلاستی، نقش miRNAهای ترشحی بلاستوسیست در میانکنش با سلولهای اندومتر و کنترل فرآیند لانهگزینی جنین مرور کردیم. از آنجا که، در درمان ناباروری با استفاده از روشهای کمک باروری، متخصصین بالینی جهت دستیابی به مشخصههای بهترین جنین ایجاد شده در محیط آزمایشگاه بهمنظور انتخاب آنها برای انتقال به رحم مادر نیاز به استراتژیهای غیرتهاجمی دارند، ما در این مقاله پتانسیل miRNAها را بهعنوان نشانگرهای زیستی در انتخاب جنینهای واجد شرایط برای انتقال به رحم در درمانهای ناباروری مانند لقاح آزمایشگاهی و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم نیز مرور کردیم.
کلید واژگان: جنین, لانه گزینی, microRNA, اندومتر, ناباروریThe process of implantation, a critical phenomenon in early development of embryo, is result of regulated reciprocal interaction between receptive endometrium and competent embryo. This dialogue is mediated by cell surface molecules, components of extracellular matrix and both embryo and endometrium secreted substances such as cytokines, growth factors, hormones and extracellular vesicles. Intensive recent studies introduce secreted microRNAs (miRNAs) as novel mediators in intercellular communication. MiRNAs are endogenous small single-stranded non-coding RNAs which involved in regulating post-transcriptionally target genes and influencing various intracellular processes. These molecules can be secreted and delivered into recipient cells where they affect host cellular events through target gene suppressing. Inthis regard, we reviewed the role of miRNAs in trophoblast cell differentiation, blastocyst secreted miRNAs in interaction with endometrium and regulation of implantation. In infertility treatment through assisted reproductive techniques, clinician needs to non-invasive strategies for exploring the criteria to select the best in vitro-produced embryo for transfer into uterine and achieving pregnancy. Here, we also reviewed potential role of miRNAs as biomarkers for selecting of competent embryos to transfer into uterine during infertility treatment such as in vitro fertilization and intracytoplasmic sperm injection.
Keywords: Embryo, Implantation, microRNA, Endometrium, Infertility -
مقدمه
این مقاله به توصیف مراحل پیشبرد ایجاد فضای یادگیری فعال بر اساس مدل رهبری تغییر جان کاتر و ارزشیابی پیامدهای ایجاد این فضا در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می پردازد.
روشاین مطالعه اقدام پژوهی از سال 1396 تا 1398 بعد از کسب مجوز از دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. رهبری این تغییر با استفاده از مدل جان کاتر پیش رفت و ارزشیابی پیامدهای ایجاد فضای یادگیری فعال با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته روا و پایا با همکاری 265 دانشجوی پزشکی علوم پایه با روش نمونه گیری در دسترس و 33 نفر اعضای هیات علمی مدرس در کلاس یادگیری فعال انجام شد.
نتایجفرایند رهبری تغییر، موفقیت آمیز بود و منجر به اصلاح بخشی از فضای فیزیکی کلاس های دانشکده پزشکی شد. در تحلیل نتایج ارزشیابی از نظر دانشجویان بر اساس یافته های این مطالعه 129 نفر (48.76 درصد) موافق و کاملا موافق بودند که یادگیری در این فضا تاثیر بیشتری بر عمیق شدن یادگیری شان دارد. نتایج نشان داد 30 نفر (90.91 درصد) از اعضای هیات علمی معتقد بودند که در فضای تالار قریب زمان بیشتری را به کار گروهی و تبادل نظر اختصاص می دهند.
نتیجه گیریپ به نظر می رسد تغییر فضای فیزیکی باعث تسهیل بحث گروهی و تعامل شده است. در این مطالعه ما به توصیف تجربه رهبری این تغییر و ارزشیابی نظرات دانشجویان و اعضای هیات علمی در مورد یاددهی- یادگیری درکلاس فعال اکتفا نمودیم. کاربرد این مطالعه برای مدیران و رهبران تغییر است که به دنبال اصلاح در برنامه های درسی هستند، چراکه توجه به تغییر در فضای فیزیکی همراستا با برنامه های درسی عموما مورد غفلت قرار می گیرد.
کلید واژگان: یادگیری فعال, دانشجو محوری, فضای فیزیکی, رهبری تغییر, مدل جان کاترIntroductionThis article describes the steps of creating an active learning space based on John Kotter's Leadership Change Model and evaluating the consequences of creating this learning space in the Faculty of Medicine of Tehran University of Medical Sciences.
MethodThis action research study was conducted from 2017 to 2019 after obtaining permission from Tehran University of Medical Sciences. The leadership of this change was guided by the John Kotter model and the evaluation of the consequences of creating the active learning space using a valid and reliable researcher-made questionnaire in collaboration with 265 basic science students through available sampling and 33 faculty members who had class in the Active learning space.
ResultsThe change leadership process was successful and resulted in the creating the active physical space. Based on the findings of this study, 129 students (48.76%) agreed and strongly agreed that learning in this area had a greater impact on deepening their learning. The results showed that 30 (90.91%) of faculty members believed that they spend more time in creating collaboration and teamwork activities.
ConclusionIt seems that changing physical space has facilitated group discussion and interaction. In this study, we describe the leadership experience of this change and evaluate the opinions of students and faculty about active teaching in the classroom. The application of this study is for managers and leaders in education in medical universities seeking to change curricula, as attention to physical change alongside curricula is generally neglected. Keywords: Active Learning, Student-centered, Physical Space, Change Leadership, John Kotter Model
Keywords: Active Learning, Student-centered, Physical Space, Change Leadership, John Kotter Model -
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال شانزدهم شماره 11 (پیاپی 106، Nov 2018)، صص 689 -696مقدمه
ویتامین D، دارای عملکردهای مختلفی در فیزیولوژی تولیدمثل انسان میباشد. نشان داده شده است که ویتامین D، در اسپرماتوژنز نقش داشته و هم چنین، کیفیت سیمن با میزان ویتامین D در مردان مرتبط میباشد.
هدفارزیابی ارتباط سطح 25-هیدروکسی ویتامین (-OHD25 D (در سرم با ویژگی های سیمن و عوامل تعیین کنندهی عملکرد اسپرم.
موارد و روش هاافراد مورد مطالعه، براساس مشخصات سیمن، به دو گروه نورموزواسپرمی و الیگواستنوتراتوزواسپرمی تقسیم شدند. سطح سرمی ویتامین -OHD25 اندازهگیری شد. آپوپتوز اسپرمها، پتانسیل غشای میتوکندری اسپرم و میزان گونههای آزاد اکسیژن (ROS) در سیمن مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجغلظت -OHD25 در سرم افراد نورموزواسپرمی و الیگواستنوتراتوزواسپرمی دارای اختلاف معناداری نبود. شکستگی DNA، میزان ROS سیمن و پتانسیل غشای میتوکندری اسپرمها، اختلافی معنادار در بین افراد دو گروه نشان داد (0/05>p). اختلاف معناداری در مشخصات اصلی و عملکردی سیمن در گروه های مختلف بیماران که براساس غلظت -OHD25 تقسیم بندی شده، وجود نداشت. پس از گروه بندی افراد مورد مطالعه براساس غلظت -OHD25 و کیفیت سیمن (نورموزواسپرمی و الیگواستنوتراتوزواسپرمی) نیز اختلاف معناداری در پارامترهای مطالعه شده مشاهده نشد. با در نظر گرفتن همه افراد مورد مطالعه، تحرک اسپرمها، دارای همبستگی مثبت با غلظت سرمی -OHD25 بود. علاوه براین، مورفولوژی طبیعی اسپرم در مردان نورموزواسپرمی، ارتباط مثبت و معناداری با -OHD25 سرم نشان داد.
نتیجه گیریویتامین D میتواند تحرک و مورفولوژی اسپرمها را تحت تاثیر قرار دهد. پایین بودن میزان ویتامین D در سرم مردان، ممکن است باروری آن ها را تحت تاثیر قرار دهد و بنابراین، ارزیابی سطح سرمی ویتامین D در مردانی که اسپرموگرام غیرطبیعی دارند، بهتر است که مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: ویتامین D, ناباروری, شکستگی DNA, گونههای فعال اکسیژن (ROS), آنالیز سیمنBackgroundVitamin D has multifaceted function in human reproductive physiology. It has been revealed that vitamin D is involved in spermatogenesis, and semen quality can be linked to vitamin D status in men.
ObjectiveEvaluating the correlation of 25-hydroxy vitamin D (25-OHD) levels in serum with basic and advanced semen parameters and essential determinants of spermatozoa function.
Materials and MethodsParticipants were categorized, based on semen parameters, into normozoospermic (NS) and oligoasthenoteratozoospermic (OAT) men. Serum level of 25-OHD was measured. Apoptotic status of spermatozoa, mitochondrial membrane potential and reactive oxygen species content of semen were assessed.
ResultsDifference of 25-OHD concentration in serum of NS men versus OAT ones did not meet significance threshold. DNA fragmentation, reactive oxygen species content of semen and mitochondrial membrane potential state revealed significant difference between NS and OAT subjects. There were no significant differences in basic and functional semen parameters when men were stratified based on serum 25-OHD level. Taking both 25-OHD and semen categories (NS and OAT) into consideration did not indicate any significant difference in studied parameters. Total motility of spermatozoa was positively correlated with serum concentration of 25-OHD in all studied subjects. In addition, normal morphology of spermatozoa in NS men revealed a positive and significant correlation with levels of 25-OHD in serum.
ConclusionVitamin D may affect motility and morphology of spermatozoa. Lower content of serum vitamin D may affect fertility of men and should be considered in examination of men with abnormal spermogram.
Keywords: Vitamin D, Infertility, DNA fragmentation, Reactive oxygen species, Semen analysis. -
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال پانزدهم شماره 5 (پیاپی 88، May 2017)، صص 279 -286مقدمه
تراتواستنوزواسپرمیا، یکی از اشکال شدید ناباروری در مردان است که علت پاتوفیزیولوژی آن چندان روشن نیست.
هدفمقایسه آنیون سوپراکساید داخل سلولی، HSPA2 و نقص پروتامین در اسپرم مردان نابارور تراتو استنوزواسپرمیا و نورموزواسپرمیا. عقیده بر آن است که این عوامل ممکن است که در ناباروری مردان تراتواستنوزواسپرمیا نقش داشته باشند.
موارد و روش هادر یک مطالعه مورد- شاهدی، 40 نفر تحت بررسی قرار گرفتند: 20 مرد نابارور با علایم تراتواستنو (گروه تحت مطالعه)، و 20 مرد بارور نورموزواسپرمیا (گروه کنترل). بعد از سیمن آنالیز برطبق WHO، ما آنیون سوپراکساید داخل سلولی و HSPA2 را با روش فلوسیتومتری و نقص پروتامین در اسپرم را با تست CMA3، در هر دوگروه مورد ارزیابی و مقایسه قرار دادیم.
نتایجآنیون سوپراکساید داخل سلولی و نقص پروتامین در بیماران تراتواستنو سطح بالاتری را نسبت به افراد نرمال نشان دادند (به ترتیب43/1±69/33 و 69/1±67/36 در مقابل 7/2±35/16 و68/0±71/20 : 05/0p≤)، در حالیکه HSPA2، سطح پایین تری را در گروه بیمار نسبت به افراد نرمال نشان داد (به ترتیب 87/2±86/22 در مقابل 81/1±56/46: 5 0/0p≤). نتایج ما رابطه مثبتی را بین آنیون سوپراکساید داخل سلولی و آپوپتوز و همچنین مورفولوژی غیر نرمال اسپرم نشان دادند، ولیکن بین آنیون سوپراکساید داخل سلولی و زنده مانی اسپرم، تعداد اسپرم و حرکت اسپرم (01/0≥p و 81/0-=r) و غلظت اسپرم (05/0≥p و 052/0-=r) رابطه منفی برقرار بود.
نتیجه گیریسنجش آنیون سوپراکساید داخل سلولی، HSPA2 و نقص پروتامین در ارزیابی ناباروری بیماران تراتواستنوزواسپرمیا می تواند مفید باشد.
کلید واژگان: آنیون سوپرااکساید, HSPA2, نقص پروتامین, تراتو استنوزواسپرمیا, نورموزواسپرمیاBackgroundTeratoasthenozoospermia (TA) is a severe form of male infertility with no clear etiology.
ObjectiveTo compare the level of intracellular anion superoxide (O2), heat shock protein A2 (HSPA2) and protamine deficiencies in ejaculated spermatozoa between teratoasthenozoospermic and normozoospermic men.
Materials And MethodsIn this case- control study, semen samples of 20 infertile men, with TA (with normal morphology lower than 4%_ and total motility lower than 40% ) as the case group and 20 normozoospermic fertile men as the control group were evaluated for intracellular O2 and HSPA2 by flow cytometry and protamine deficiency by Chromomycin A3 (CMA3) test.
ResultsThe rate of CMA3 spermatozoa in the case group was higher than controls (p=0.001). The percentages of HSPA2 spermatozoa in the cases were significantly lower than controls (p=0.001). Also, intracellular O2 levels in the case group were significantly higher than controls (p=0.001) and had positive correlations with sperm apoptosis (r=0.79, p=0.01) and CMA3 positive sperm (r=0.76, p=0.01), but negative correlations with normal morphology (r=-0.81, p=0.01) and motility (r=-0.81, p=0.01). There was no significant correlation between intracellular O2 and HSPA2 in the case group (r=0.041, p=0.79).
ConclusionWe suggest that the increase in intracellular O2 , decrease in spermatozoa HSPA2, and high percentages of spermatozoa with immature chromatin might be considered as etiologies of infertility in TA patients.
Keywords: Male infertility, Sperm chromatin, HSPA2, Protamine deficiency -
زمینهواریکوسل شایع ترین علت ناباروری در مردان است. افزایش رادیکال های آزاد اکسیژن یکی از مهم ترین مکانیسم های آسیب رسان در واریکوسل است.هدفمطالعه به منظور تعیین اثر عصاره زعفران بر شاخص های مختلف اسپرم (تحرک، تعداد و مورفولوژی) در موش های صحرایی واریکوسلی انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه 6 تایی واریکوسلی، شم، شاهد و واریکوسلی درمانی تقسیم شدند. در گروه های واریکوسلی و درمانی، واریکوسل به روش جراحی انجام شد و گروه درمانی روزانه 50 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره اتانولی زعفران به صورت داخل صفاقی دریافت کردند 8 هفته بعد شاخص های اسپرم در تمام گروه ها بررسی و داده ها با آزمون آماری آنوای یک طرفه تحلیل شد.یافته هاتمام شاخص های در گروه واریکوسلی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری داشت. مصرف عصاره اتانولی زعفران سبب بهبود پارامترهای اسپرم شد.نتیجه گیریبراساس یافته ها، احتمالا کروسین و سافرانال موجود در عصاره اتانولی زعفران رادیکال های آزاد را حذف می کنند و می توانند در بهبود ناباروری ناشی از واریکوسل موثر باشند.
کلید واژگان: واریکوسل, اسپرماتوزوآ, تعداد اسپرم, تحرک اسپرم, باروریBackgroundVaricocele is the most common cause of infertility in men. Increased release of free oxygen radicals is one of the most important mechanisms of damage in the pathophysiology of varicocele.ObjectiveThe aim of this study was to determine the effects of saffron extract treatment on sperm parameters (sperm count, motility and morphology) in rats with experimentally induced varicocele.MethodsIn this experimental study, 24 male Wistar rats were randomly divided into four groups: varicocele without treatment, sham, control, varicocele with treatment. Varicocele was induced in both varicocele groups. Saffron ethanolic extract (50 mg/kg) was daily administered intraperitoneally in the varicocele group with treatment for eight weeks. After eight weeks, the sperm parameters were studied in all groups. Data were analyzed using one way ANOVA.FindingsAll sperm parameters in the varicocele groups were significantly reduced in comparison to the control group. The sperm parameters were significantly improved by saffron ethanolic extract.ConclusionWith regards to the results, crocin and safranal in saffron extract which probably eliminate free radicals can be effective in treatment of infertility caused by varicocele.Keywords: Varicocele, Spermatozoa, Sperm Count, Sperm Motility, Fertility -
زمینه و هدفمطالعات انجام شده در سال های اخیر در زمینه تمایز سلول های بنیادی به سلول های زایا نگرش دانشمندان را به مبحث باروری و ناباروری تغییر داده است. تولید داخل آزمایشگاهی سلول های زایا گام مهمی در درک بهتر نحوه تکامل سلول های زایا می باشد. با توجه به اینکه که کاربرد بالینی سلول های بنیادی رویانی به دلیل توان تومور زائی بالا و مسائل اخلاقی بسیار محدود است و محققان را با مشکلات عدیده ای روبرو می سازد، بنابراین یافتن سلول هایی با ویژگی های پرتوانی و به دست آمده از یک بافت یا اندام بالغ می تواند جایگزین مناسبی برای سلول های مذکور در تولید گامت های درون آزمایشگاهی باشد. در این تحقیق، جهت القای تمایز سلول های بنیادی به سلول های زایا از رتینوئیک اسید (RA - Retinoic Acid) استفاده شد. لذا در مطالعه حاضر سعی بر آن بود که با تمایز سلول های بنیادی مزانشیمال بافت چربی به سلول های زایا (Germ cell)، سلول بنیادی مناسبی را به عنوان جایگزین سلول های بنیادی رویانی معرفی کرد تا شاید بتوان با ادامه تحقیقات به تولید داخل آزمایشگاهی سلول های جنسی تکامل یافته تر دست یافت.روش کارپس از به دست آوردن جمعیت خالصی از سلول های بنیادی مزانشیمی برگرفته از بافت چربی (Adipose Tissue Derived Mesenchymal Stem Cells- ADMSC)، جهت ارزیابی چند توان بودن این سلول ها با استفاده از محیط تمایزی به Osteoblast و Adipocyte تمایز داده و با رنگ آمیزی Alizarin Red S و Oil red-O تمایز آن ها بررسی شد. همچنین فلوسیتومتری جهت بررسی مارکرهای سطحی سلول های بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت چربی و مغز استخوان (بیان دو مارکر CD90، CD44 و عدم بیان مارکرهای CD45 و CD31) انجام شد. سپس این سلول ها در محیط های القایی حاوی رتینوئیک اسید (به مدت7 روز) به سلول های زایا تمایز داده شدند. سپس آنالیز فلوسایتومتری و رنگ آمیزی ایمونوفلوروسنس جهت برسی بیان مارکرهای رده سلول های زایا Mvh) و DAZL (انجام شد.یافته هادر سلول های مذکور، مثبت بودن مارکرهای سطحی سلول های بنیادی CD90 و CD44 و منفی بودن مارکر آندوتلیال (CD31) وسلول های خونی (CD45) نشان داده شده است که گویای مزانشیمی بودن این سلول ها بود. قابلیت تمایز به سلول های Osteoblast و Adipocyte با رنگ Alizarin Red S و Oil red-O نشان داده شد که بیان کننده چند توان بودن این سلول ها می باشد. پس از بررسی سلول ها با آنالیز فلوسایتومتری و ایمونوفلوروسنس مشخص شد که سلول های تیمار شده با رتینوئیک اسید، مارکرهای سلول های زایا (Mvh & DAZL) را بیان داشته اند.نتیجه گیریدر مطالعه حاضر نشان داده شد که مارکرهای سلول جنسی در سلول بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت چربی پس از اضافه کردن فاکتور تمایزی رتینوئیک اسید به محیط کشت بیان شده است.
کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, ناباروری, سلول های زایا, اسید رتینوئیکBackgroundRecent publications regarding the differentiation of stem cells to germ cells have motivated researchers to make new approaches in infertility. In vitro production of germ cells improves the understanding of differentiation process of male and female germ cells. Since using embryonic stem cells for this purpose has been associated with tumorogenesis and ethical criticisms، the mentioned cells were suggested to be replaced with some adult multipotent stem cells. In this study، we used Retinoic acid to induce the differentiation of stem cells into germ cells. To find appropriate non invasive source replacement for embryonic stem cells in this study; we evaluated differential potentials of Adipocyte Derived Mesenchymal Stem Cells (ADMSCs) to germ like cells.MethodsTo find the differentiation capabilitypurified ADMSCs were obtained and differentiated to osteoblasts and adipocytes by using appropriate culture medium (Alizarin Red S and Oil red-O). Superficial markers for mesenchymal stem cells (expression of CD90 and CD44 and non-expression of CD45 and CD31) were investigated by flow cytometry to confirm mesenchymal lineage production. The cells were differentiated to germ cells in mediums containing Retinoic acid for 7 days. To evaluate germ cells characteristic markers (Mvh and Dazl) flow cytometry and imunoflorescence were used.ResultsPresence of stem cell superficial markers (CD90 and CD44) and absence of endothelial and blood cell markers (CD31 and CD45) were confirmative for the mesenchymal origin of these cells. The cells were able to differentiate into osteoblast and adipocyte cells. This fact was representative for the multipotential entity of the examined cells. After treating the cells with Retinoic acid، flow cytometry and imunoflorescence results showed remarkable expression of germ cells characteristic markers (Mvh and Dazl).ConclusionsBy this study، it was found that germ cell markers were expressed in ADMSCs after adding exogenous Retinoic acid into culture medium.Keywords: Mesenchymal stem cells, Infertility, Germ cells, Retinoic acid -
زمینهوجود سلنیوم برای عملکرد طبیعی و انجام فرایند اسپرماتوژنز ضروری است. این ماده به عنوان عامل کمک کننده آنتی اکسیدانی به کاهش رادیکال های آزاد اکسیژن منجر می شود و انتظار می رود در افزایش باروری موثر باشد.هدفمطالعه به منظور تعیین اثر سلنیوم بر حرکت، مورفولوژی و زنده مانی اسپرم بعد از فرایند انجماد و ذوب انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه تجربی بر 42 نمونه مایع سمن با شاخص های طبیعی، از مردان مراجعه کننده به مرکز ناباروری بیمارستان شریعتی تهران در بهمن و اسفند ماه سال 1391 انجام شد. نمونه های اسپرم به چهار قسمت مساوی تقسیم شد ند (دو قسمت شسته شده و دو قسمت دیگر شسته نشد ه). به یک قسمت از اسپرم های شسته شده و یک قسمت از شسته نشده سلنیوم (5 میکروگرم در لیتر) اضافه شد و دو قسمت دیگر بدون سلنیوم به عنوان شاهد محسوب شدند. هر چهار گروه به مدت دو هفته منجمد و سپس ذوب شدند و حرکت، مورفولوژی و زنده مانی اسپرم ارزیابی شد. داده ها با آزمون آماری آنوای یک طرفه تحلیل شدند.یافته هاسلنیوم به صورت معنی داری بر حرکت، مورفولوژی و زنده مانی اسپرم ها پس از فرایند ذوب نسبت به گروه شاهد تاثیر مثبت داشت.
نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، می توان از دوز 5 میکروگرم در لیتر سلنیوم در درمانگاه های ناباروری برای افزایش کیفیت اسپرم پس از پدیده انجماد وذوب استفاده کرد.کلید واژگان: اسپرم, انجماد, ذوب, سلنیوم کلیدواژه ها: حرکت اسپرم, انجماد, ذوب, سلنیومBackgroundSelenium is essential for the normal function of sperm cells and spermatogenesis. This element as an antioxidant cofactor reduces oxygen free radicals، and is expected to be effective for increasing fertility.ObjectiveThe aim of this study was to determine the effect of selenium on motility، morphology and viability of sperm cells after freezing and thawing procedure.MethodsThis experimental study was performed on semen samples from 42 males with normal semen parameters referred to Shariati infertility center in Tehran during February and March 2013. Each sample was divided into four equal parts (two parts were washed and the other two parts were remained unwashed). 5 µg/l selenium was added to one of the washed and one of the unwashed sperm parts. Two other parts were remained untreated as control groups. Every four parts were freezed for two weeks، and subsequently they were thawed and motility، morphology، and viability of sperm cells were assessed. Data were analyzed by one-way ANOVA.FindingsAfter defreezing، motility، morphology، and viability of sperm cells in selenium groups were significantly different from control groups.ConclusionWith regards to the results، 5 µg/l selenium can be used in infertility clinics in order to increase sperm quality after freezing and thawing procedure.Keywords: Sperm Motility, Freezing, Thawing, Selenium -
مقایسه توان تمایزی سلول های بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت چربی و مغز استخوان موش نر به سلول های زایاInternational Journal of Reproductive BioMedicine، سال یازدهم شماره 12 (پیاپی 47، Dec 2013)، صص 965 -976مقدمهمطالعات انجام شده در سال های اخیر در زمینه تمایز سلول های بنیادی به سلول های زایا نگرش دانشمندان را به مبحث باروری و ناباروری تغییر داده است. تولید داخل آزمایشگاهی سلول های زایا گام مهمی در درک بهتر نحوه تکامل سلول های زایا جنس مذکر و مونث می باشد. با توجه به مشکلات استفاده از سلول های بنیادی رویانی، یافتن سلول هائی با ویژگی های پرتوانی و به دست آمده از یک بافت یا اندام بالغ می تواند جایگزین مناسبی برای سلول-های مذکور در آزمایشگاه باشد.هدفهدف از این تحقیق به دست آوردن سلول های زایا از منبع مناسبی به جای سلول های بنیادی رویانی و مقایسه توان تمایزی سلول های بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت چربی و سلول های بنیادی مزانشیمال حاصل از مغز استخوان می باشد.مواد و روش هاپس از به دست آوردن جمعیت خالصی از سلول های BMMSCs و ADMSCs، جهت ارزیابی چند توان بودن این سلول ها با استفاده از محیط تمایزی به استئوبلاست و آدیپوسیت تمایز داده شدند. همچنین فلوسیتومتری جهت بررسی مارکرهای سطحی سلول های بنیادی مزانشیمال حاصل از بافت چربی و مغز استخوان (بیان دو مارکر CD90، CD44 و عدم بیان مارکرهای CD45 و CD31) انجام شد. سپس این سلول ها در محیط های القایی حاوی رتینوئیک اسید به مدت 7 روز به سلول های زایا تمایز داده شدند. آنالیز فلوسایتومتری، رنگ آمیزی ایمونوفلوروسنس و real time PCR جهت برسی بیان مارکرهای رده سلول های زایا (Mvh، DAZL، STRA8 و SCP3) انجام شد.نتایجهر دو نوع سلول قابلیت تمایز به سلول های استئوبلاست و آدیپوسیت را داشته و مثبت بودن مارکرهای سطحی سلول های بنیادی CD90 و CD44 و منفی بودن مارکر آندوتلیال وسلول های خونی (CD45 و CD31) نشان داده شده است. آنالیز فلوسایتومتری، ایمونوفلوروسنس و real time PCR بیان قابل توجه مارکرهای سلول های زایا (Mvh، DAZL، STRA8 و SCP3) را نشان داده است.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد هرچند که سلول های زایای تمایز یافته از بافت چربی علاوه بر نمونه گیری بسیار آسان، سریع تر رشد و تکثیر یافتند، ولی میزان بیان مارکرهای سلول های زایای تمایزیافته از سلول های بنیادی مغز استخوان به طور معنی داری از سلول های زایای تمایز یافته از بافت چربی بیشتر بوده است.
کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, ناباروری, سلول های زایا, اسید رتینوئیکBackgroundRecent publications about differentiation of stem cells to germ cells have motivated researchers to make new approaches to infertility. In vitro production of germ cells improves understanding differentiation process of male and female germ cells. Due to the problem of using embryonic stem cells (ESC), it’s necessary the mentioned cells be replaced with some adult multi-potent stem cells in laboratories.ObjectiveThe aim of this study was to obtain germ cells from appropriate source beyond ESC and compare differential potentials of adipocytes derived stem cells (ADMSCs) with bone marrow derived stem cells (BMMSCs).Materials And MethodsTo find multi-potential entity, after providing purified ADMSCs and BMMSCs, differentiation to osteoblast and adipocyte was confirmed by using appropriate culture medium. To confirm mesenchymal lineage production superficial markers (expression of CD90 and CD44 and non-expression of CD45 and CD31) were investigated by flowcytometry. Then the cells were differentiated to germ cells in inductive medium containing retinoic acid for 7days. To evaluate germ cells characteristic markers [Dazl (Deleted in azoospermia-like), Mvh (Mouse vasa homolog gene), Stra8 (Stimulated by retinoic acid) and Scp3 (Synaptonemal complex protein 3)] flowcytometry, imunoflorescence and real time PCR were used.ResultsBoth types of cells were able to differentiate into osteoblast and adipocyte cells and presentation of stem cell superficial markers (CD90, CD44) and absence of endothelial and blood cell markers (CD31, CD45) were confirmative The flowcytometry, imunoflorescence and real time PCR results showed remarkable expression of germ cells characteristic markers (Mvh, Dazl, Stra8, and Scp3).ConclusionIt was found that although ADMSCs were attained easier and also cultured and differentiated rapidly, germ cell markers were expressed in BMMSCs significantly more than ADMSCs.Keywords: Mesenchymal stem cells, Infertility, Germ cells, Retinoic acid -
میزان تشکیل بلاستوسیست پس از انجماد شیشه ای تخمک های نابالغ موش با استفاده از محلول تعادل گام به گاممقدمهانجماد و بلوغ آزمایشگاهی تخمک روش مهمی در درمان ناباروری و حفظ باروری است که برای ایجاد یک بانک ژنتیکی برای گونه های جانوری در معرض انقراض یا گونه هایی که از نظر اقتصادی اهمیت دارند نیز پیشنهاد شده است.هدفهدف از این مطالعه، ارزیابی میزان زنده ماندن، بلوغ و لقاح تخمک های نارس موش پس از انجماد شیشه ای به روش تک مرحله ای و گام به گام بوده است.مواد و روش هاتخمک های نارس از موش های ماده با سن 4 هفته، 48 ساعت پس از تزریق داخل صفاقی 7/5 واحد گنادوتروپین سرم مادیان حامله (PMSG) به دست آمدند. تخمک ها جمع آوری شده قبل از انجماد شیشه ای در معرض محلول های ضدیخ متشکل از 30% اتیلن گلیکول، 18% فیکول - 70، و 0/3 مول ساکارز بصورت تک مرحله ای یا گام به گام قرار گرفتند. پس از انجماد و ذخیره سازی در نیتروژن مایع، تخمک ها ذوب و دو بار در محیط کشت TCM199 شستشو داده شدند سپس جهت بلوغ آزمایشگاهی، لقاح و تکامل تا مرحله بلاستوسیست مورد استفاده قرار گرفتند.نتایجدر گروه گام به گام میزان زنده ماندن تخمک ها پس از انجماد شیشه ای و ذوب (88/96%)، میزان بلوغ (73/23%)، میزان لقاح (57/80%) و میزان رسیدن به مرحله بلاستوسیست (16/41%) بود که در تمامی موارد فوق بطور معنی داری بیشتر از گروه تک مرحله ای بود (p<0.001).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که انجماد شیشه ای با روش گام به گام دارای اثرات مثبت بر بلوغ و ظرفیت رشد و نمو تخمک های ژرمینال وزیکول موش در مقایسه با روش تک مرحله ای است.
کلید واژگان: انجماد شیشه ای, تخمک مرحله ژرمینال وزیکول ژرمینال, بلوغ آزمایشگاهی, موشBackgroundCryopreservation and in vitro maturation (IVM) of oocyte is becoming an important technique in infertility treatment and fertility preservation. Also it has been proposed to establish a genetic resource bank for endangered or commercially important animal species.ObjectiveThe aim of this study was to evaluate viability, maturation and fertilization rate of mouse immature oocytes after single and stepwise vitrification procedure.Materials And MethodsOocytes were obtained from 4 weeks old female mice 48h after intraperitoneal injection of 7.5 IU pregnant mare serum gonadotropin (PMSG). Collected oocytes before vitrification were exposed to cryoprotectant, which was composed of 30% (v/v) ethylene glycol, 18% (w/v) Ficoll-70, and 0.3 M sucrose, either by single step or in a step-wise way. After vitrification and storage in liquid nitrogen, the oocytes were warmed and washed two times in medium TCM199 and then subjected to IVM, fertilization and subsequent development to blastocysts.ResultsThe oocytes survival rates after vitrifying-warming (88.96%), maturation rate (73.23%), the capacity of fertilization (57.80%) and embryonic development to blastocyst (16.41%) in the step-wise exposure were significantly higher (p<0.001) compared with corresponding rate in the single step procedure.ConclusionThe results suggest that vitrification with step-wise procedure has positive effects on maturation and developmental capacity of mice germinal vesicle oocytes in compare with single step vitrification procedure.Keywords: Vitrification, Germinal Vesicle stage Oocyte, IVM, Mouse -
مقدمهپارامترها و ویژگی های حرکتی اسپرم ها تحت تاثیر انجماد تغییر می کنند.هدفهدف اصلی مطالعه، مشخص کردن تاثیر غلظت های متفاوت ترولوکس به عنوان یک آنتی اکسیدان در فرآیند انجماد-ذوب بر ویژگی های حرکتی اسپرم انسان می باشد.مواد و روش هانمونه های سیمن از 20 فرد سالم تهیه و قبل از انجماد به 5 گروه تقسیم شدند. گروه اول با سیستم کامپیوتری آنالیز اسپرم (CASA) آنالیز حرکتی شد. بقیه با مواد محافظ در برابر انجماد و غلظت های متفاوت ترولوکس (0 و 20 و 40 و 80 میکرومول) مخلوط شدند. گروه های درمانی با ترولوکس در نیتروژن مایع قرار گرفتند. بعد از دو هفته نمونه ها ذوب و ویژگی های حرکتی اسپرم ها توسط CASA بررسی شد. درصد تحرک (Mot)، سرعت در مسیر منحنی (VCL)، سرعت در مسیر مستقیم (VSL)، سرعت میانگین (VAP)، حرکت در مسیر مستقیم (LIN) و میزان جابجایی سر اسپرم به طرفین ALH قبل و بعد از انجماد با هم مقایسه شدند.نتایجاضافه کردن 40 میکرومول ترولوکس منجر به افزایش معنی داری (0/05>p) در میزان VCL، VSL و VAP بعد از فرآیند انجماد-ذوب در مقایسه با دیگر گروه ها شده بود. بنابراین میزان اسپرم های متحرک پس از ذوب به طور معنی داری بیشتر بود (0/01>p).نتیجه گیریکیفیت، حرکت رو به جلو و سرعت میانگین اسپرم ها با اضافه کردن ترولوکس به طور معنی داری در این مطالعه بهبود یافت.
کلید واژگان: اسپرماتوزوای انسانی, ترولاکس, انجماد, CASA, ویژگی های حرکتیBackgroundSperm parameters and motion kinetics are affected by cryopreservation.ObjectiveThe main purpose of the current study was to determine the effect of different concentrations of Trolox as an antioxidant to freezing-thawing procedure on human sperm kinematic parameter.Materials And MethodsSemen was collected from 20 normal donors and divided into five aliquots prior to cryopreservation. The first aliquot was analyzed by computer-assisted sperm analysis (CASA). Other aliquots were mixed with cryo-protective agent containing 0, 20, 40, and 80 µmol Trolox and treated samples were cryopreserved in liquid nitrogen. After two weeks samples were thawed and sperm motion kinematics was measured by CASA. Percent motility (Mot), curvilinear velocity (VCL), straight-line velocity (VSL), average path velocity (VAP), linearity (LIN), and amplitude of lateral head displacement (ALH) were compared before and after freeze.ResultsAddition of 40µmol Trolox resulted in significantly higher (p<0.05) post thaw VCL, VSL and VAP compared to other groups. Therefore the percentage of post thaw motile spermatozoa were significantly higher (p<0.01).ConclusionThe supplementation of Trolox significantly improved the post-thawed human semen quality, especially progressive motility and average path velocity. -
هدف
بررسی انجماد شیشه ای تخمکIIM; IIegatS esahpateM)) موش سوری با دو پروتکل مختلف و ارزیابی تاثیر آن بر تغییر بیان ژن های A1APSH و DOSnM
مواد و روش هاتخمک های IIM موش سوری بدون کمپلکس کومولوس در گروه های 51 تایی جمع آوری شده و به ترتیب در دو غلظت متفاوت از محلول های انجمادی اتیلن گلیکول 01 درصد، دی متیل سولفوکسید (OSMD; edixohpuslyhtemiD) 01درصد، سوکروز 5 مولار در گروه A (ISV; 1noituloS noitacifirtiV)، پروپاندیول 5/41 درصد، دی متیل سولفوکسید 5/41 درصد و سوکروز 5 مولار در گروه B (2SV; 2noituloS noitacifirtiV) منجمد شدند. تخمک ها پس از انجماد با قرار گرفتن در محلول حاوی سوکروز 1 مولار به مدت یک دقیقه و سپس دو محلول رقیق شده هر کدام به مدت 3 دقیقه ذوب شدند. سپس تخمک ها مورد لقاح قرار گرفته و در محیط کشت تا مرحله پرونوکلئوس پیش برده شدند. درصد زنده ماندن تخمک های منجمد و ذوب شده و درصد لقاح آنها ارزیابی و تغییر بیان ژن های (nitca β dna DODnM، A1A PSH) با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز ترانس کریپتاز معکوس بررسی شد.
نتایجدرصد زنده ماندن تخمک های موش پس از ذوب در هر گروه به طور جداگانه با گروه کنترل مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین دو گروه انجمادی و کنترل وجود دارد (100/0≥p). درصد زنده ماندن در گروه ISV (7/1 ± 2/19) نسبت به گروه IISV (5/1 ± 2/98) افزایش یافت؛ اما تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه مشاهده نشد. درصد لقاح آزمایشگاهی در دو گروه انجمادی (8/5 ± 93 درصد: ISV، 7/5 ± 43 درصد: IISV) کاهش قابل ملاحظه ای نسبت به گروه کنترل (5/1 ± 2/98) (3/2 ± 63/88 درصد) داشت. تغییر بیان ژن های A1A PSH و DOSnM بررسی شد. به طور کلی میزان فراوانی ANRm در تخمک های انجمادی در طی انجماد شیشه ای کاهش یافته؛ اما بیان ژن DOSnM در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. ژن A1A PSH تنها در گروه های کنترل و ISV شناسایی شد.
نتیجه گیریدر نتیجه انجماد شیشه ای تخمک با روش کرایوتاپ potoyrC درصد زنده ماندن افزایش یافت. احتمالا کاهش توانایی تکامل و درصد لقاح در تخمک های منجمد و ذوب شده را می توان تغییر بیان ژن های مهم پس از ذوب دانست.
کلید واژگان: تخمک, انجماد شیشه ای, A1A PSH, DOSnMObjectiveThe aim of this study was to investigate the effects of two vitrification protocols on mouse metaphase stage II (MII) oocytes and evaluate their effects on the expression of heat shock protein A1A (HSP A1A) and MnSOD genes.
Materials And MethodsGroups of approximately 15 oocytes without cumulus complexes were collected and vitrified with 10% (v/v) ethylene glycol (EG) + 10% (v/v) dimethylsulphoxide (DMSO) + 0.5M sucrose in group A (VSI) and 14.5% (v/v) EG + 14.5% PROH + 0.5M sucrose in group B (VSII), respectively. Thawing after vitrification was performd by placing the oocytes into 1M sucrose for 1 minute and two diluted solutions, each for 3 minutes. After thawing, the oocytes were fertilized and cultured in vitro to develop into the pronuclear stage. The survival rate of vitrified-warmed oocytes and rate of fertilization were evaluated. In addition, gene expressions (HSP A1A, MnSOD and β actin) of vitrified-warmed oocytes were also examined by reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR).
ResultsSurvival rates of each group were separately compared to the control. The result showed significant differences between each experimental group compared to the control (p≤ 0.001). The survival rate of oocytes after warming was higher in VSI (91.2% ± 1.7) compared to VSII (89.2% ± 1.5) but there were no significant differences between the two groups. The rate of fertilization was significantly (p≤0.05) reduced in vitrified-warmed (VSI: 39% ± 5.8; VSII: 34% ± 5.7) oocytes compared to the control (88.36% ± 2.3). The expression of MnSOD increased in the vitrified-warmed oocytes when compared to control oocytes. We also detected HSP A1A only in the control and VSI group.
ConclusionVitrification of oocytes by cryotop resulted in high survival rate; low developmental competence and fertilization rate of vitrified-warmed oocytes which may be a result of changing expression of important genes after thawing.
Keywords: Oocyte, Vitrification, Cryotop, Gene Expression, HSP A1A, MnSOD -
هدفبررسی تاثیر سلول های کومولوس بر روی بلوغ، لقاح و تکامل جنین موش تا مرحله بلاستوسیستمواد و روش هادر کل تعداد 074 تخمک در مرحله VG) elciseV lanimreG) از 62 تخمدان موش نژاد RCI 6-4 هفته ای پس از تزریق 5 واحد (SGMP) niportodanoG mureS eraM tnangerP به دست آمد. تخمک های جمع شده به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول: تخمک های بدون سلول های کومولوس و گروه دوم: تخمک های با سلول های کومولوس. تخمک های هر دو گروه در محیط 991-MCT با 10 درصد سرم جنین گاو به مدت 42-22 ساعت در دمای 73 و 5 درصد در داخل انکوباتور کشت داده شدند سپس با میکروسکوپ معکوس بررسی شدند. جهت انجام لقاح آزمایشگاهی تخمک های بالغ از هر یک از گروه ها در محیط 6T قرار گرفتند و اسپرم به آنها اضافه گردید. تخمک های لقاح یافته جهت بررسی مرحله دو سلولی به مدت 42 ساعت و ایجاد بلاستوسیست به مدت 021 ساعت پس از لقاح ارزیابی شدند. در انتها اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون کای اسکور با دقت 50/0> p جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.نتایجدرصد بلوغ، لقاح، تسهیم و تشکیل بلاستوسیست در تخمک های بدون کومولوس به ترتیب 67/33 درصد، 75/94 درصد، 75/94 درصد، 15/51 درصد و 91/41 درصد و در تخمک های دارای سلول های کومولوس به ترتیب 98/14 درصد، 08/67 درصد، 57/85 درصد و 54/26 درصد بودند. نتایج نشان داد تمام موارد ارزیابی شده در تخمک های دارای سلول های کومولوس به طور معنی داری (50/0>p) بیشتر از تخمک های بدون سلول کومولوس بوده است.نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که اتصال سلول های کومولوس به تخمک در طی بلوغ و لقاح جهت بلوغ هسته، لقاح و تکامل بعدی جنین تا مرحله بلاستوسیست مهم می باشد.
کلید واژگان: بلوغ اووسیت ها, سلول های کومولوس, لقاح آزمایشگاهی -
زمینه و هدفتراتوژنیسیتی ثابت شده تقصان سطح روی و بیان فرضیه هایی مبنی بر تداخل عمل فولیک اسید و جذب روی، ما را بر آن داشت که به بررسی اثر فولیک اسید بر میزان سطح روی پلاسما بپردازیم.روش بررسیدر این مطالعه تجربی از دو گروه استفاده شد. هر گروه شامل 6 موش صحرایی ماده از نژاد آلبینو با وزن 250 گرم بود که تحت شرایط یکسان محیطی و تغذیه ای قرار داشتند و به روش تصادفی انتخاب شده بودند. تک دوز فولیک اسید به میزان 4 mg/kg به روش داخل صفاقی به رت های گروه تجربی تزریق گردید و رت های گروه کنترل نیز نرمال سالین را با دوز 4 mg/kg دریافت کردند. غلظت روی پلاسما توسط دستگاه جذب اتمی سنجیده شد و تحلیل داده ها با روش آماری t-test صورت گرفت.یافته هامیانگین روی پلاسما در گروه تجربی (27.90 ± 2.23) پایین تر از گروه کنترل (42.1 ± 0.579) بود. (t=15.14 و P=0.000)نتیجه گیریفولیک اسید موجب کاهش سطح روی در پلاسما می گردد.
کلید واژگان: فولیک اسید, روی, پلاسماBackground And AimConsidering the relation of teratogenecity with decreased plasma zinc level and expression of hypotheses concerning effect of folic acid on absorption of zinc, this study was designed to deal with the effect of folic acid on plasma zinc concentration in female rats.Materials And MethodsIn this experimental study we assigned 12 albino rats randomly in 2 groups (6 rats in each group). The rats had been bred in equal environmental and nutritional states. Control and experimental groups received intra-peritoneal injections of normal saline 4 CC/Kg and folic acid 4 Mg/Kg respectively. All the rats were beheaded and plasma zinc concentration was measured by use of flameless atomic absorption method. Quantitative data presented as Mean±SD, were analyzed by means of T-test.ResultsMean plasma zinc levels in the experimental and control groups were 27.90±2.23, and 42.1±0.579 respectively (p=0.000) (t=15.14).ConclusionThese results indicate that intra-peritoneal injection of folic acid decreases plasma zinc concentration in rats. This adverse effect of folic acid may play a role in the development of congenital defects. Therefore we believe that administration of zinc during pregnancy is at least as important as the administration of folic acid, to prevent occurrence of congenital anomalies. -
پیش زمینه و هدفمطالعه کروماتین سلول های اسپرماتید می تواند مشخص کننده وضعیت تولید اسپرم باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت بلوغ کروماتین هسته اسپرماتیدهای داراز در بافت بیضه بیماران آزواسپرمی غیر انسدادی به وسیله میکروسکوپ الکترونی است.مواد و روش هاتعداد 12 نمونه از بیوپسی بافت بیضه از بیماران آزواسپرمی غیر انسدادی به عنوان گروه بیماران و تعداد5 نمونه بافت طبیعی بیضه به عنوان گروه کنترل تهیه شد. پس از انجام مراحل پردازش بافتی بلوک هایی از زرین برای مطالعه با میکروسکوپ الکترونی انتقالی تهیه و وضعیت تراکم کروماتین هسته اسپرماتیدهای دراز مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت.یافته هادر حالت طبیعی اسپرماتیدهای بالغ و نرمال که دارای هسته با کروماتین متراکم بودند قابل تشخیص بود. اما در گروه بیماران، سلول های مذکور به بلوغ کامل نرسیده بودند به طوری که تراکم کروماتینی هسته آن ها کمتر از حالت نرمال بود و کروماتین موجود در هسته آن ها به صورت یک الگوی دانه دار بود.نتیجه گیرینتایج نشان داد که سلول های اسپرماتید در بیماران مورد مطالعه در خلال اسپرماتوژنسیس به بلوغ نمی رسند و موید وجود اختلال در روند تولید اسپرم است که می توان آن را به عنوان یکی از دلایل احتمالی ناباروری در این بیماران در نظر گرفت.
کلید واژگان: بیضه, آزواسپرمی, اسپرمائید, کروماتین, میکروسکوپ الکترونی -
مقدمهماست سلها در بافت بیضه وجود دارند ولی محل تجمع آنها دقیقا مشخص نیست. در این مطالعه سعی داریم محل ماست سلها و رابطه بین تعداد آنها و ناباروری را در بیماران آزواسپرمی غیرانسدادی بررسی کنیم.مواد و روش ها12 نمونه بیوپسی بافت بیضه بیماران آزواسپرمی غیرانسدادی مراجعه کننده به «پژوهشکده رویان» در دانشگاه علوم پزشکی ایران بعنوان «گروه بیماران» و5 نمونه بافت بیضه بیماران مبتلا به کانسر پروستات بعنوان «گروه طبیعی» تهیه شد. پس از مراحل پردازش و تهیه بلوکهایی برای مطالعه با میکروسکوپ های نوری و الکترونی، از بلوکهای پارافینی، لامهای رنگ آمیزی شده با تلوییدین بلو برای بررسی ماست سلها فراهم شد.یافته هادر رنگ آمیزی H&E از نمونه گروه بیماران، افزایش ضخامت لامیناپروپریا و فیبروز بافتی به خوبی مشهود بود. در گرافهای تهیه شده از میکروسکوپ الکترونی، ضخیم شدگی لامیناپروپریای لوله های منی ساز و همچنین گرانولهای موجود در ماست سلها مشخص شد. تعداد ماست سلهای بافت بیضه بیماران به طور معنی داری بیش ازگروه کنترل بود.نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که فیبروز بافت بینابینی اطراف لوله های منی ساز در افراد گروه بیماران وجود دارد. شاید بتوان تغییرات فیبروتیک مشاهده شده را که منجر به ناباروری در بیماران مورد مطالعه شده است، به افزایش تعداد ماست سلها نسبت داد.
کلید واژگان: ماست سل, آزواسپرمی غیر انسدادی, بافت بیضه, میکرو سکوپ الکترونیIntroductionThe exact places of mast cells in human testicular tissue remains unclear. This study was conducted to show places of mast cell accumulation and relation between number of mast cell and infertility in non- obstructive azoospermia patients.Materials and Methods12 biopsies from the testis tissues of non obstructive azoospermia patients referred to Royan institue (patient group) and 5 biopsies from persons with prostatic cancer (control group) were used in this study. Light and electron microscopic studies were performed on processed tissues. 1% toluidine blue staining were used for counting the number of mast cells.ResultsThickening of lamina properia and basement membrane of seminiferous tubule and fibrosis in interstitial tissue was observed in patient group. The total number of mast cells in patients group were significantly increased in comparison to control group.ConclusionResults of this study revealed fibrosis in interstitial and peritubular tissues of patient group. Observed fibrotic changes in testicular tissues of patient group resulted from the increased number of mast cells. -
مطالعه ورید کلیوی چپ در 45 نمونه انسانی تشرح شدهبطور معمول ورید کلیوی چپ در قدام آئورت از آناستوموز وریدهای Subcardinal veins راست و چپ تشکیل میگردد. در دوره جنینی ارتباط وریدهای Supercardinal با وریدهای Iliac و وریدهای Subcardinal یک گردن بند را حول شریان آئورت بوجود می آورد. اغلب، شاخه های خلفی این گردن بند جذب شده و از بین می رود. اما ندرتا گزارش شده است که این حلقه پایدار بوده و یا شاخه های قدامی آن جذب می گردد که منجر به وضعیت خلف آئورتی ورید کلیوی چپ می شود.
در تشریحی که روی 45 نمونه جسد انسانی در دانشگاه های علوم پزشکی تهران، آزاد اردبیل، سمنان و سنندج انجام گرفته تنها در یک مورد از جسدها ورید کلیوی چپ از پشت آئورت عبور کرده و در سطح مهره L3 به بزرگ سیاهرگ زیرین (I.V.C) ختم شده است. وجود چنین واریاسونی می تواند علاوه بر فشار بر ورید کلیوی چپ بر روی تخلیه ورید بیضوی چپ نیز تاثیر منفی داشته باشد. که از نظر بالینی حائز اهمیت است. علاوه بر این آناتومی طبیعی و مسیر وریدهای کلیوی، بیضوی و شریان بیضوی تغییر می یابد عدم توجه به این واریاسیون در جراحی ها می تواند موجب آسیب به عناصر اطراف مخصوصا شریان بیضوی گردد.
کلید واژگان: واریاسیون, ورید کلیوی چپ انسان
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.