فرزانه دهقانی
-
بخش بندی تومور مغزی گامی مهم در تشخیص بیماری و روند درمان است. بخش بندی دستی تومورهای مغزی روشی زمان بر است. هدف از این مطالعه، بخش بندی خودکار تومور مغزی تصاویر MRI و بررسی میزان دقت توالی های مختلف MRI در بخش بندی تومور مغزی است. برای این منظور، از تصاویر موجود در پایگاه داده BRATS استفاده شده است. برای آموزش شبکه، 310 تصویر MRI در چهار توالی T1W، T1ce، T2W و FLAIR و همچنین، تصاویر بخش بندی شده مرجع استفاده شدند. در این مرحله از شبکه عصبی یادگیری عمیق ResNet استفاده شد. پس از آموزش شبکه، عملیات بخش بندی روی 60 تصویر MRI آزمایش انجام شد. با توجه به نتایج به دست آمده از پارامتر شباهت، توالی FLAIR عملکرد بهتری نسبت به سایر توالی ها به منظور بخش بندی تومور مغزی داشته است. مقدار این پارامتر برای FLAIR برابر با 10/0 ± 77/0 است؛ در حالی که مقدار آن برای T1W، T2W و T1ce به ترتیب برابر با 12/0 ± 73/0، 15/0 ± 73/0 و 17/0 ± 62/0 است. همچنین، توالی FLAIR حساسیت بیشتری برای بخش بندی تومور مغزی داشته و مقدار آن برابر با 12/0 ± 83/0 است. براساس نتایج این مطالعه، FLAIR توالی قابل اعتمادتری نسبت به سایر توالی ها برای بخش بندی تومور مغزی است.
کلید واژگان: بخش بندی تومور, MRI, شبکه عصبی عمیقBrain tumor segmentation is an important step in the diagnosis and treatment planning of cancer patients. The procedure of manual brain tumor segmentation suffers from a long processing time. In this light, automatic brain tumor segmentation is highly appealing in the clinical routine. This study sets out to segment the tumors from brain MR images and to investigate the effectiveness/usefulness of the different MRI sequences for this purpose. Here, the MR images from the BRATS challenge were utilized. 310 patients with four different MRI sequences, including T1, T1ce, T2, and FLAIR were employed to train a ResNet deep CNN. Four separate models were trained with each of the input MR sequences to identify the best sequence for brain tumor segmentation. To assess the performance of these models, 60 patients (external dataset) were quantitatively evaluated. The quantitative results indicated that the FLAIR sequence is more reliable for automatic brain tumor segmentation than other sequences with an accuracy of 0.77±0.10 in terms of Dice compared to Dice indices of 0.73±0.12, 0.73±0.15, and 0.62±0.17 obtained from T1, T2, and T1ce sequences, respectively. Based on the results of this study, FLAIR is a more reliable sequence than other sequences for brain tumor segmentation.
Keywords: Segmentation, MRI, Deep Learning -
هدف
زنجبیل در طب سنتی ایران به عنوان گیاهی موثر در کاهش علایم یایسگی و درمان پوکی استخوان شناخته شده است. لذا در این مطالعه اثر عصاره هیدروالکلی زنجبیل بر دستگاه اسکلتی در دوران جنینی و میزان فاکتورهای استخوان سازی در مادر موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها:
در این مطالعه تجربی، 40 سر موش سوری نژاد Balb/c حامله به طور مساوی به چهارگروه شامل 1) گروه کنترل 2) گروه دریافت کننده عصاره هیدروالکلی زنجبیل به صورت خوراکی به میزان mg/kg100 3) گروه دریافت کننده عصاره هیدروالکلی زنجبیل به صورت خوراکی به میزانmg/kg 500 و 4) گروه دریافت کننده عصاره هیدروالکلی زنجبیل به صورت خوراکی به میزان mg/kg1000 تقسیم شدند. جهت بررسی سیستم اسکلتی جنین از روش رنگ آمیزی آلیزارین رد اس و آلیسین بلو استفاده شد. طول استخوان سازی های فمور و تیبیا و طول ناحیه استخوانی شده در آن ها و هم چنین طول، عرض و ارتفاع جمجمه در جنین ها تعیین گردید. جهت بررسی فاکتورهای استخوان سازی در موش های حامله، خون گیری در روز 19 حاملگی انجام و فاکتورهای بیوشیمیایی در نمونه های خونی اندازه گیری شد
یافته ها:
ارزیابی ها نشان داد که طول فمور و تیبا در گروه های تحت درمان نسبت به گروه کنترل دارای افزایش بود. به علاوه شاخص استخوان سازی در گروه دریافت کننده عصاره هیدروالکلی زنجبیل با دوز mg/kg1000 نیز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت. بررسی های بیوشیمیایی افزایش قابل توجه میزان کلسیم، منیزیم و آلکالین فسفاتاز در گروه دریافت کننده عصاره هیدروالکلی زنجبیل با دوز mg/kg1000 در مقایسه با گروه کنترل را نشان داد.
نتیجه گیری:
نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی زنجبیل می تواند بر افزایش استخوان سازی در جنین و کاهش احتمال بروز پوکی استخوان در مادران موثر باشد.
کلید واژگان: زنجبیل, استخوان سازی, بارداری, جنینKoomesh, Volume:24 Issue: 5, 2022, PP 691 -698IntroductionGinger in Iranian traditional medicine is known as an effective plant in reducing menopausal symptoms and treating osteoporosis. Therefore, in this study, the effects of ginger on the skeletal system in the fetus and the level of bone formation factors in the mice were investigated.
Materials and MethodsIn this study, 40 pregnant Balb/c mice were equally divided into four groups 1) control group 2) group receiving 100 mg/kg ginger hydroalcoholic extract orally, 3) group receiving 500 mg/kg ginger hydroalcoholic extract orally and 4) group receiving 1000 mg/kg ginger hydroalcoholic extract orally. Alizarin Red S and Alcian Blue staining methods were used to examine the embryo skeletal system. Osteogenesis length and bony area of femur and tibia as well as the length, width, and height of the skull in the embryos were measured. Blood samples were taken on the 19th day of pregnancy to evaluate bone formation factors in pregnant mice and biochemical factors were measured in blood samples.
ResultsEvaluations showed that the length of femur and tibia and osteogenesis index in the treated groups relatively increased compared to the control group. Biochemical studies showed a significant increase in calcium, magnesium, and alkaline phosphatase levels in the group receiving 1000 mg/kg ginger hydroalcoholic extract compared to the control group.
ConclusionThe results of this study showed that ginger hydroalcoholic extract can be effective in increasing osteogenesis in the embryos and reducing the risk of osteoporosis in mothers.
Keywords: Ginger, Osteogenesis, Pregnancy, Fetus -
زمینه و هدف
انجماد تخمدان یک تکنیک در روش های کمک باروری مصنوعی می باشد؛ درحالی که تخمدان نسبت به پروسه انجماد-ذوب آسیب پذیراست. پنتوکسی فیلین به عنوان یک آنتی اکسیدان با کاهش رادیکال آزاد در محیط کشت اثر محافظتی دارد. هدف از این مطالعه تعیین اثرات آنتی اکسیدانی پنتوکسی فیلین بر تغییرات استریولوژی بافت تخمدان منجمد شده موش سوری بعد از فرآیند انجماد می باشد.
روش بررسیاین تحقیق بر روی 25 تخمدان موش ماده انجام شد، که به طور تصادفی به پنج گروه (هر گروه 5 موش) تقسیم شدند. گروه1 (کنترل): در این گروه هیچگونه درمانی صورت نگرفت. گروه های 3 و2 (شاهد2و1): در گروه 2 پس از خارج شدن تخمدان ها، نیم ساعت در انکوباتور CO2 در محیط بافر فسفات سالین+ آلبومین سرم گاوی (PB1+BSA) قرار داده و در گروه 3 علاوه بر قرار دادن در انکوباتور، 8/1 میلی مولار پنتوکسی فیلین به محیط بافر اضافه گردید. گروه های 4 و 5 (آزمایش 2و1): در گروه 4 پس از خارج شدن تخمدان ها از بدن حیوان، تخمدان ها به مدت دو هفته منجمد شده و پس از طی این زمان ذوب و در انکوباتور CO2 دار به مدت نیم ساعت در محیط بافر فسفات سالین+ آلبومین سرم گاوی (PB1+BSA) قرار داده و در گروه 5 علاوه بر فریز، ذوب و انکوبه کردن، تخمدان ها در معرض بافر حاوی 8/1 میلی مولار پنتوکسی فیلین قرار گرفتند. پس از مراحل تهیه بافتی، مقاطع بافت تخمدان مورد ارزیابی استریولوژیک قرار گرفت.
یافته هابرآوردهای استریولوژی نشان داد که حجم کل تخمدان و کورتکس در گروه های شاهد 2، آزمایش 1و آزمایش 2 نسبت به گروه کنترل افزایش یافت اما این افزایش معنی دار نبود (05/0<P). از سوی دیگر، حجم مدولا در گروه های شاهد 2، آزمایش 1و آزمایش 2 نسبت به گروه کنترل کاهش یافت اما این کاهش معنی دار نبود (05/0<P).
نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه پنتوکسی فیلین و انجماد سبب افزایش حجم بافت تخمدان می شوند و پنتوکسی فیلین با وجود خاصیت آنتی اکسیدانی، تاثیری بر روی محافظت از تخمدان در برابر اثرات منفی انجماد نخواهد داشت.
کلید واژگان: تخمدان, انجماد, پنتوکسی فیلین, موش سوریArmaghane-danesh, Volume:25 Issue: 3, 2020, PP 306 -317Background and AimOvarian vitrification is a technique for assisted reproductive technologies, while ovaries are vulnerable to the damage caused by the freezing procedure. Pentoxifylline has a protective effect as an antioxidant in reducing the free radicals in the culture medium. This study aimed to determine the antioxidant effects of pentoxifylline on the changes stereological vitrified ovarian tissue of mice after the vitrification process.
MethodsThe study was performed on 25 mice ovaries, which were randomly divided into five groups (five mice each group). Group 1 (control): No treatment was performed in this group. Groups 2 and 3 (sham 1,2): In Group 2, after the ovaries are removed, they are placed for half an hour in a CO2 incubator in the saline phosphate buffer + bovine serum albumin (PB1 + BSA) environment, And in Group 3, in addition to being placed in the incubator, 1.8 mM of Pentoxifylline was added to the buffer environment. Groups 4 and 5 (Experimental 1,2): In Group 4, after the ovaries are removed from the animalchr('39')s body, the ovaries are vitrified for two weeks, after which time they are melted and placed in a CO2 incubator for half an hour in the saline phosphate buffer + bovine serum albumin (PB1 + BSA) environment, and In Group 5, in addition to vitrified, melting, and incubation, the ovaries were exposed to buffers containing 1.8 mM pentoxifylline. after tissue processing, ovarian tissue sections were studied with stereological methods.
ResultsStereological estimation showed that the ovarian tissue volume and cortex in the sham2, experiment1, and experiment2 were increased compared to control and sham1 groups, but this increase was not statistically significant (P>0/05). The volume of the medulla was reduced in the sham2, experiment1 and experiment2 groups compared to the control and sham1 groups, but the reduction was not statistically significant (P>0/05).
ConclusionsAccording to the results of this study, pentoxifylline and Vitrification increase the volume of ovarian tissue, and pentoxifylline, despite its antioxidant properties, will not affect protecting the ovaries against the negative effects of Vitrification.
Keywords: ovary, vitrification, pentoxifylline, mouse -
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شادکامی به روش فوردایس بر ارتقاء شادکامی بانوان کارکنان منطقه ویژه اقتصادی پارس با توجه به نگرش مذهبی آنان است. روش تحقیق: نیمه تجربی پیشرفته آزمایش دو گروهی با استفاده از پیش آزمون وپس آزمون می باشد. جامعه آماری: بانوان خانه دار کارکنان منطقه ویژه اقتصادی پارس بودند که از آن بین بلوک ویژه کارکنان بندر پتروشیمی که تعداد انها 180 نفربود از طریق فرمول کوکران به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب کردیم. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه های شادکامی و نگرش سنجی مذهبی می باشد. روائی محتوائی پرسشنامه شادکامی توسط 8 متخصص روانشناسی به تائید رسید و برای سنجش پایائی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان برابر 0. 93 می باشد. در پرسشنامه نگرش سنجی مذهبی نیز روائی محتوای آن توسط متخصصصین امر تائید شد و برای سنجش پایائی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان برابر 936/0 می باشد. نتایج: بین گروه نگرش مذهبی قوی و ضعیف تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش شادکامی درافراد با نگرش مذهبی قوی دارای تاثیر بیشتری با مولفه های رضایت زندگی – سرذوق بودن- آمادگی روانی – امیدواری نسبت به افراد با نگرش مذهبی ضعیف دارند.کلید واژگان: شادکامی, فوردایس, بانوان, نگرش مذهبی, منطقه ویژه اقتصادیThe aim of this paper is to study the effect of Fordyce happiness model to increase the happiness of the staff wives of the Pars Special Economic Zone with attention to their religious notion. The research method is: two groups advanced quasi- experimental by utilizing pre and post testing. The statistical population is the staff house wives of the Pars Special Economic Zone that among them, it is selected the special block for the staff of Pars Petrochemical Port that they are 180 persons through Cochran's formula with Simple Random Sampling. The measurement instrument of the research is the happiness questionnaire and religious attitude. The Content validity of the questionnaire which have been approved by 8 psychology experts and it has been used Cronbach’s alpha, (α or coefficient alpha) for the final test which it is./93 ( the Cronbach’s alpha coefficient is 0.,93). In the religious attitude questionnaire, the content validity is approved by the psychology experts and it has been used Cronbach’s alpha, (α or coefficient alpha) for the final test which it is 0,936. Outcomes are there is a meaningful difference between two groups; a group with strong religious attitude and a group with weak religious attitude. The happiness teaching in persons with the strong religious attitude is more effective in the components of life satisfaction –feeling well- and hope than in persons with the weak religious attitude.Keywords: happiness, Fordyce, women, religious notion, Special Economic Zone
-
اثربخشی آموزش شادکامی به روش فوردایس بر ارتقای کیفیت زندگی بانوان
-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 98، Mar 2018)، صص 159 -174مقدمه
تکوین فولیکول های تخمدان ممکن است تحت تاثیر سوء داروها قرار گیرد. ناندرلون دکانوات یکی از داروهای استروییدی است که می تواند موجب آسیب مورفولوژی بافت و عمل تخمدان و در نتیجه نارسایی تولید مثل گردد.
هدفاین مطالعه به منظور ارزیابی اثرات تجویز هم زمان و غیر هم زمان hMG با ناندرلون دکانوات بر بافت تخمدان و سطح هورمون های جنسی در موش صحرایی ماده بالغ طراحی شده است.
موارد و روش هاتعداد 40 موش صحرایی ماده بالغ از نژاد Sprague Dawley به طور تصادفی و مساوی به هشت گروه تقسیم گردید. پنج گروه آزمایش به ترتیب به میزان 3 و 10 میلی گرم به ازای یک کیلو گرم وزن بدن موش صحرایی داروی ناندرلون دکانوات به طور هم زمان و غیر هم زمان با 10 واحد hMG و یا به تنهایی hMG دریافت کردند. دو گروه شاهد و گروه کنترل حلال ناندرلون دکانوات و hMG دریافت کردند. وزن و هورمون های LH،FSH ، استروژن و پروژسترون موش های صحرایی و وزن، حجم و ابعاد تخمدان ها اندازه گیری شد. تخمدان ها برای بررسی میزان آپوپتوز و مطالعه فراساختاری آماده گردید.
نتایجحجم تخمدان و هورمون های جنسی در گروه های آزمایش، کاهش داشت اما وزن و ابعاد تخمدان تغییری نیافت. میزان آپوپتوز در گروه های آزمایش به صورت زیر افزایش یافت: در گروه دوز پایین و بالای ناندرولون همراه با مصرف همزمان hMG، 18/70±48/80 و 14/20±65/20 در مقایسه با گروه های شاهد 1 ،17/80±33/20، و دوز پایین و بالای ناندرولون، در گروه غیر همزمان، 17/20±55/80 و 14/30±75/20 در مقایسه با شاهد 2، 32/40±31/60 (0/01p˂). سلول های فولیکولار و استروما در گروه های آزمایش به جز گروه hMG آسیب دیده بودند.
نتیجه گیریتجویز ناندرولون باعث کاهش سطح سرمی LH، FSH، استروژن و پروژسترون و آسیب غیر قابل برگشت و جبران ناپذیر به بافت تخمدان می گردد و hMG نمی تواند از تخریب فولیکول ها جلوگیری نماید. این یک هشدار جدی برای زنانی است که ناندرولون مصرف می کنند.
کلید واژگان: آپوپتوز, ناندرلون دکانوات, hMG, فولیکول تخمدانی, موش صحراییBackgroundThe follicular growth and development may be affected by abused drugs. Nandrolone decanoate (ND) as an anabolic androgenic steroid can damage the morphological and functional features of the ovary and may lead to reproductive failure.
ObjectiveThis study was designed to evaluate the effects of synchronized and non-synchronized administration of Human Menopausal Gonadotropins (hMG) with ND on ovarian tissue and level of sex hormones in the adult female rat.
Materials And MethodsForty adult female Sprague Dawley rats were divided into eight groups. The five experimental groups received 3 and/or 10 mg/kg of ND synchronized and non-synchronized with 10 IU of hMG and hMG alone. The two shams and control groups received solvents of ND and hMG. The animal's serum levels of Follicle-stimulating hormone, Luteinizing hormone, progesterone and estrogen and the weight, volume and dimensions of the ovaries were measured. The ovaries were prepared for apoptosis assessment and morphological study.
ResultsThe ovarian volume and sex hormones in the experimental groups were decreased, but ovarian weight and dimensions didnt change. The rate of apoptosis was increased in the experimental groups as follows; a low and high dose of ND synchronized with hMG 48.80±18.70 and 65.20±14.20 respectively vs. Sham 1, 33.20±17.80, a low and high dose of ND non-synchronized with hMD 55.80±17.20 and 75.20±14.30 respectively vs. Sham 2, 31.60±32.40 groups, p˂0.01. Follicular and stromal cells were damaged in the experimental groups except for the hMG group.
ConclusionAdministration of ND decreased the serum level of Luteinizing hormone, Follicle-stimulating hormone, progesterone and estrogen and damaged ovarian tissue irreversibly and irreparably and hMG cannot prevent the destruction of the follicles in the adult female rats. This can be a serious warning to women who abuse ND.
Keywords: Apoptosis, hMG, Nandrolone decanoate, Ovarian follicle, Rat -
-
زمینهآلودگی صوتی در افراد بالغ سبب آسیب به کلیه ها می شود اما تاثیر آلودگی های صوتی بر روی جنین هنوز ناشناخته باقی مانده است. بنابراین هدف از این مطالعه تاثیر اصوات با شدت زیاد بر روی حجم و ساختمان کلیه های در حال تکامل در جنین بوده است.مواد و روش ها32 موش حامله به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند. مادران باردار در گروه های آزمایش از روز 6 بارداری تا یک هفته پس از تولد به میزان 5/2 ساعت در معرض صداهای پیوسته با شدت 100 دسی بل قرار داده شدند. کلیه نوزادان در روزهای 7 و 14 بعد از تولد برداشته شد. و پس از آماده سازی بافتی، اسلایدهایی به ضخامت 5/0 میکرون با روش orientator به دست آمد. سپس حجم کل کلیه و حجم قسمت های قشری و مرکزی آن با استفاده از اصل کاوالیه مورد مطالعه قرار گرفت. میزان ماتریکس، مقدار نکروز و میزان واکنش های التهابی توسط Knodell Scoring System رتبه بندی گردید. آنالیز آماری توسط آزمون من- ویتنی در سطح (05/0>P) انجام گرفت.یافته هااختلاف معنی داری در میزان حجم کلیه در بین گروه های کنترل و آزمایش وجود نداشت (05/0>P). مطالعات میکروسکوپی نیز نشان داد که صوت، تاثیری بر روی ساختمان بافتی کلیه ندارد.نتیجه گیریبه نظر می رسد که اصوات با شدت زیاد تاثیری روی ابعاد ساختمان بافتی کلیه جنین سوری ندارد.
کلید واژگان: صوت, کلیه, استریولوژی, روش کاوالیهBackgroundSound pollution causes kidney damage in adult but this effect of sound exposure on the fetus is unknown. Therefore, the aim of this study was to find the effect of noise on the structure and volume of fetal kidney.Materials and MethodsA total of 32 pregnant mice were divided into four groups. Pregnant mouse in experimental groups were exposed to load 100 dB continuous noise stress, 2.5 hour per day. After birth, fetus kidneys were removed at days 7 and 14. Tissues processing were performed, and sections with 0.5 micron thickness were prepared with orientator method. Total volume and volume of cortex and medulla were calculated according to Cavalier principle. Amount of matrix, inflammatory reaction and necrosis were evaluated by Knodell Scoring system.ResultsThe results show that there was no significant difference between the volume of different parts of kidney in experimental and control groups (P<0.05). Microscopic evaluations also revealed that sound wave has no effect on the histological structure of kidney.ConclusionIt seems that sound wave has no effect on structure and volume of kidney.Keywords: Noise, Kidney, Stereology, Cavalier principle -
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال یازدهم شماره 9 (پیاپی 44، Sep 2013)، صص 693 -704مقدمهبوسولفان یک داروی شیمیایی با کاربرد گسترده برای درمان سرطان می باشد. تجویز بوسولفان به بیماران مرد مبتلا به سرطان بدخیم می تواند منجر به ناباروری دائم یا موقت در آن ها گردد. انجام این تحقیق در زمینه مواد یا داروهای موثر در کاهش عوارض جانبی بوسولفان بر سیستم تولیدمثلی، به نظر ضروریست.هدفدر این مطالعه اثرات حفاظتی داروی L-carnitine و بافت هموژنیزه بیضه بر سیستم تولیدمثلی موش های صحرایی بالغ به دنبال تجویز بوسولفان بررسی شده است.مواد و روش هادر این مطالعه 20 راس موش صحرایی نر بالغ نژاد Sprague-Dawly به چهار گروه 5 تایی تقسیم شدند. حیوانات گروه کنترل در روز اول آزمایش، حلال بوسولفان (DMSO) را به صورت داخل صفاقی (IP) و از روز دوم به مدت 48 روز آب مقطر (IP) به میزان cc1 دریافت نمودند. حیوانات در گروه های آزمایش اول، دوم و سوم در روز اول آزمایش، mg/kg 10 بوسولفان و سپس از روز دوم، به ترتیب cc1 آب مقطر (IP)، بافت هموژنیزه بیضه (PO) و mg/kg 100 داروی ال-کارنتین (IP) را به مدت 48 روز دریافت نمودند. در انتهای دوره آزمایش، از تکنیک های استریولوژی به منظور بررسی حجم بیضه، لوله های اسپرم ساز و بافت بینابینی، طول و قطر لوله های اسپرم ساز، ارتفاع اپیتلیوم زایا، طول تاژک اسپرم و تعداد کل بعضی از سلول های رده اسپرماتوژنیک استفاده شد. همچنین تکنیک های آنالیز اسپرم، برای بررسی پارامترهای اسپرم به کار گرفته شد.نتایجبر اساس این تحقیق، طول تاژک اسپرم و تعداد اسپرم ها، در حیوانات تحت درمان با L-carnitne و بافت هموژنیزه بیضه بعد از تجویز بوسولفان، به طور معنی داری در مقایسه با گروه دریافت کننده بوسولفان به تنهایی، افزایش یافته بود. بافت هموژنیزه بیضه منجر به افزایش حجم (6/5%) و وزن بیضه (8/6%)، حجم لوله ها و بافت بینابینی (به ترتیب 6/9% و 11/7%)، قطر لوله های اسپرم ساز (3/8%)، ارتفاع اپیتلیوم زایا (13%) و تعداد اسپرم ها (7/5%) و کاهش تعداد اسپرم با مورفولوژی غیر طبیعی (1%) در مقایسه با گروه تحت درمان با L-carnitine گردید.نتیجه گیریبه نظر می رسد، کاربرد L-carnitine و بافت هموژنیزه بیضه بعد از تجویز بوسولفان منجر به کاهش برخی از عوارض جانبی این دارو بر سیستم تولیدمثلی موش نر می گردد. با وجود این، مطالعه ما نشان داد که بافت هموژنیزه بیضه در کاهش عوارض جانبی بوسولفان و بهبودی پارامترهای بیضه و اسپرم بعد از تجویز این دارو در مقایسه با داروی L-carnitine موثرتر می باشد.
کلید واژگان: اسپرم, ال, کارنیتین, بوسولفان, بیضه, باروریBackgroundBusulfan (Bus) is a chemotherapy drug that is widely used for cancer treatment. However, administration of busulfan may cause temporary or permanent sterility in male patients. Therefore, reduction of this side is necessary.Objectiveevaluation of the protective effects of L-carnitine and testis homogenized tissue (THT) on sperm parameters and the testis structure after busulfan treatment.Materials And MethodsTwenty rats were divided four groups. Group I (Control) received a single dose of DMSO and 1mL of distilled water (I.P.). Group II (Bus) received a single of busulfan (10 mg/kg) plus 1 ml of the distilled water (I.P.). Group III (Bus+THT) received busulfan plus 1mL of THT daily by oral gavages. Group IV (Bus+L-car) received a single dose of busulfan plus 100 mg/kg/day L-carnitine (I.P.). After 48 dayst, the Stereological technique was used for the estimating volume and diameter of testis, seminiferous tubules and interstitial tissue, flagella length, germinal epithelium height and spermatoginic cell number. Semen analysis was used for the assessment of sperm parameters.ResultsTHT increased volume of testis (6.5%), seminiferous tubule and interstitial tissue volume (6.5%, 6.9% and 11.7% respectively), germinal epithelium height (13%), sperm count (7.5%), and decreased sperm with abnormal morphology (1%) in comparison with the L-carnitine in busulfan treated group.ConclusionIt seems the use of L-carnitine and THT decreases side effects of busulfan on the male reproductive system. However, in our study, THT is more effective than L-carnitine and leads to the recovery testis structure and sperm parameters after treatment with busulfan.Keywords: Sperm, L, carnitine, Busulfan, Testis, Fertility -
Background
In traditional medicine zingiber officinale used to regulate female menstural cycle and treat male infertility. Recent studies have suggested the possible role of ginger extract in improving the testicular damage of busulfan.
ObjectiveThe aim of this study was to evaluate the effects of zingiber officinale on the sperm parameters, testosterone level and the volume of the testes and seminiferous tubules by stereological methods.
Materials And MethodsFifty rats were divided into four groups. All the rats were given a single intraperitoneally injection of 5mg/kg busulfan solution. The first group was kept as busulfan control, while the other groups were orally administrated ginger extract in graded doses of 50, 100 and 150mg/kg b.wt, for 48 consecutive days. At the end, all animals were anesthetized and their testes and vas deference were removed, fixed, embedded, and stained. The volume of testes and seminiferous tubules were estimated by cavalieri methods.
ResultsThe result showed, that zingiber officinale increased the volumes of seminiferous tubule in 100mg/kg treated group compared to control group. Sperm count (706×105 and 682×105) and the level of testosterone (50.90 ng/mL and 54.10 ng/mL) enhanced in 100 mg/kg and 150 mg/kg treated groups compared to control group (p=0.00).
ConclusionIt seems that zingiber officinale stimulate male reproductive system in induce busulfan infertility.
Keywords: Busulfan, Cavalieri method, Ginger extract -
مجله طب جنوب، سال شانزدهم شماره 3 (پاییز 1392)، صص 207 -214زمینهقهوه یک نوشیدنی سنتی است که مورد استفاده اغلب مردم دنیا قرار دارد. زیاده روی در مصرف این نوشیدنی، سبب بروز عوارض متعددی بر روی بدن می شود. در این مطالعه تاثیر غلظت های مختلف عصاره آبی دانه قهوه بر روی حجم کلیه توسط روشهای استریولوژی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هابه این منظور 60 موش صحرایی نر از نژاد اسپراگو- داولی با وزن 250-230 گرم به 6 گروه تقسیم شدند. به گروه کنترل آب (5/0 میلی لیتر) و به گروه های آزمایش از عصاره آبی دانه قهوه با غلظت های (5/1، 1، 5/0، 25/0، 125/0) گرم بر کیلوگرم به مدت 14 روز و به میزان حجم آب در گروه کنترل خورانیده شد. سپس حیوانات تحت بیهوشی، تشریح و کلیه راست آن ها برداشته شد. از هر کلیه پس از ثبوت و انجام مراحل پاساژ بافتی، اسلایدهایی به روش تصادفی همگون به ضخامت 5 میکرون، تهیه گردید و پس از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین- ائوزین و با استفاده از اصل کاوالیه، حجم کل کلیه و حجم قسمت های قشری و مرکزی مورد مطالعه قرار گرفت. از آزمون های من- ویتنی و کروسکال- والیس برای آنالیز آماری استفاده گردید.یافته هاعصاره قهوه با غلظت های کم، سبب افزایش حجم کلیه و معدل حجمی گلومرول ها شد اما در غلظت های زیاد، حجم کلیه و معدل حجمی گلومرول ها کاهش یافت.نتیجه گیریبه نظر می رسد که قهوه در غلظت های زیاد دارای اثرات سوء بر روی کلیه است سبب کاهش حجم کلیه و حجم گلومرولها می شود. ولی برای رسیدن به نتایج قطعی، تحقیقات بیشتری لازم است.
کلید واژگان: کافئین, استریولوژی, کلیه, گلومرولBackgroundCoffee is a traditional drinking used by most of the people around the world. Overuse of coffee leads to many side effects on body. In this study، the effect of different doses of coffee extract on kidney volume was studied by the stereological method.Material And MethodsSixty spragu-dawley male rats were divided into 6 groups. Control group was given tap water (0. 5ml) and experimental groups were given coffee extract orally for 14 days with doses (0. 125، 0. 25، 0. 5، 1، 1. 5gr/kg) with the same volume of control group. Then rats were anesthetized (with ether)، sacrificed and their right kidneys were removed، fixed، tissue processed and stained with H&E. The 5µm slides were studied by Cavalieri principle.ResultsHigher doses of water coffee extract were associated with decreased kidney volume and volumes of glomerules but in lower doses it increased related to control group.ConclusionIt seems that، high doses of coffee has side effect on kidneyand reduces volume of kidney and its glomerules. However further studies are required to confirm this research.Keywords: coffeine, stereology, kidney, glomerule -
مقدمه
فیتواستروژن ها ترکیبات گیاهی با خاصیت بیولوژیکی استروژنی هستند، فیتواستروژن ها به سه کلاس اصلی لیگنان ها، ایزوفلاونوییدها و کومستان ها تقسیم می شوند. آن ها در منابع غذایی زیادی یافت می شوند که شامل سویا، دانه کتان، کنجد و روغن زیتون است. زیتون با نام علمی Olea europea از خانواده oleacea جز گیاهان حاوی فیتواستروژن است که دارای ترکیبات لیگنان و فنولیک است. برخی مطالعات نشان دادند که فیتواستروژن ها اثرات کاهنده بر روی اسپرماتوژنز دارند.
هدفهدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات عصاره زیتون بر روند اسپرماتوژنز در موش صحرایی نر بود.
مواد و روش هاعصاره هیدروالکلی زیتون با سه دوز mg/kg450 و 150، 50 و به گروه های مورد آزمایش و نرمال سالین به گروه شم خورانده شد، بعد از49 روز شاخص های تولیدمثلی به عنوان مثال شمارش اسپرم، تحرک اسپرم، وزن پروستات بیضه، اپیدیدیم و وزیکول سمینال و میزان هورمون استرادیول و تستوسترون اندازه گیری شد.
نتایجکاهش معنی دار در وزن بیضه سمت چپ و وزیکول سمینال، هورمون تستوسترون، شمارش اسپرم و تحرک اسپرم بود اما تفاوت معنی دار در وزن پروستات و اپیدیدیم و هورمون استرادیول دیده نشد.
نتیجه گیریاین مطالعه پیشنهاد می کند که عصاره زیتون ممکن است اثرات بازدارنده بر روند اسپرماتوژنز داشته باشد بنابراین پس از مطالعات بیشتر بر روی این موضوع ممکن است از این عصاره در آینده به عنوان پیشگیری از باروری در مردان استفاده شود.
کلید واژگان: اسپرماتوژنز, ناباروری, فیتواستروژن, زیتونBackgroundOlive (Olea europea), from the Oleaceae family, is known as a phytoestrogen plant compound, containing Lignans and phenolic compounds. Some studies have shown phytoestrogens to have spermatogenesis-decreasing effects.
ObjectiveThe present study investigated the effects of a hydro-alcoholic extract of olive fruit on reproductive argons in male rats.
Materials And MethodsThe hydro-alcoholic olive (Olea europaea) extract was given orally to three experimental groups of rats in 50, 150, and 450 mg/kg in 48 days. The vehicle group was fed with normal saline and nothing was given to the control group (each group with 8 rats). After 49 days reproductive indicators i.e., sperm count, sperm motility, the weight of prostate, testis, epididymis, and seminal vesicle were measured.
ResultsThe results showed a significant decrease in the weights of the left testicle, seminal vesicle, testosterone hormone, sperm count and sperm motility but there was no significant difference with regard to the weights of prostate and epididymis, and estradiol hormone.
ConclusionThis study suggests that olive extract may have deleterious effects on fertility factors; therefore, after further studies, it may be used as a contraceptive in males.
Keywords: Spermatogenesis, Infertility, Phytoestrogens, Olea Europaea -
مقدمهبا استفاده از روش های مختلف شستشوی اسپرم، می توان آن ها را با توجه به اندازه، تحرک، دانسیته، محتوای کروموزومی، نشانه های سطح سلولی و بار الکتریکی از هم جدا کرد. این روش ها همچنین اسپرم های با نقائص کروموزومی را کاهش می دهند و آن ها را قبل ازاستفاده در تکنیک های کمک باروری غربال می کنند.هدفدراین مطالعه روش های گرادیان ساده آلبومین و پیوراسپرم و روش ترکیبی آن ها(alb/PureSperm) به منظور تعیین جنسیت و یکپارچگی کروماتین با استفاده از روش هیبریداسیون در جای فلورسانس (FISH) و کرومومایسین A3 مقایسه و ارزیابی شده است.مواد و روش ها30 نمونه مایع منی طبیعی با روش های پیوراسپرم، گرادیان آلبومین وترکیب این دو روش(alb/PureSperm) آماده شدند. سپس تمام نمونه ها توسط FISH و کرومومایسین A3 رنگ آمیزی ونتایج با نرم افزار SPSS 11.5 و آزمون کروسکال والیس ارزیابی گردیدند.نتایجنسبت اسپرم های حاوی X در روش پیوراسپرم (5/67±47/58) و اسپرم های حاوی Y در روش گرادیان آلبومین (3/83±46/13) کمی نسبت به نمونه های نرمال (1:1) بیشتر بود، اما تفاوت معنی داری در نسبت اسپرم های حاوی X یا Y در بین سه روش ذکر شده وجود نداشت. روش گرادیان آلبومین در مقایسه با پیوراسپرم و روش ترکیبی، اسپرم های غیرطبیعی بیشتری را حذف نمود.نتیجه گیریروش جداسازی معمول مانند آلبومین و پیوراسپرم به میزان کم اسپرم های X و Y را از هم جدا می کنند، اما این جداسازی به اندازه ای نیست که کاربرد بالینی داشته باشد. همچنین روش ترکیبی(alb/PureSperm) هیچ مزیتی برای ارزیابی نسبت جنسیتی و یا یکپارچگی کروماتین در مقایسه با روش گرادیان ساده ندارد.
کلید واژگان: گرادیان آلبومین, هیبریداسیون درجای فلوئورسنت دو گانه, جداسازی اسپرم, نسبت جنسی, کروماتین اسپرمBackgroundIt has been claimed that by using different washing methods, the sperms can be separated according to size, motility, density, chromosomal content and surface markings and charge. These methods also reduce sperm chromatin deficiencies and screen the sperms before applying in assisted reproduction techniques.ObjectiveThis study compared simple density gradient methods and a combined method with albumin density gradient and PureSperm separation (alb/PureSperm) for sex preselection by double fluorescence in situ hybridization (FISH) versus chromomycin A3 staining to determine chromatin integrity.Materials And Methods30 normal semen samples were prepared with PureSperm, albumin gradients and alb/PureSperm. All samples were then stained by FISH and chromomycin A3. The results were compared with SPSS 11.5 and the Kruskal-Wallis test.ResultsThe proportion of X-bearing spermatozoa by PureSperm separation (47.58±5.67) and Y-bearing spermatozoa by albumin gradient (46.13±3.83) methods were slightly higher than in putative normal sperm samples (1:1), but there were no significant differences in the X- or Y- bearing spermatozoa counts among the three methods. Albumin gradient separation tended to underestimate abnormal spermatozoa compared to PureSperm and combined alb/PureSperm.ConclusionRoutine separation methods slightly enriched X- or Y- bearing spermatozoa, but the differences were not significant for clinical purposes. The combined alb/PureSperm method had no advantages for assessing sex ratio or chromatin integrity compared to simpler gradient methods.Keywords: Albumin gradient, Double, labeled fluorescence in situ hybridization, Sperm separation, Sex ratio, Sperm chromatin -
-
زیره یکی از گیاهان دارویی است که در طب سنتی برای درمان اختلالات گوارشی استفاده می شود. اما گزارشات نشان می دهد که افرادی به میزان زیاد و به مدت طولانی مبادرت به خوردن زیره نموده اند، دچار عوارضی مثل لاغری، ریزش مو، لرزش دست و تعریق شدید شده اند و علائمی شبیه پرکاری غده تیروئید را نشان داده اند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره هیدور الکلی زیره بر میزان هورمون های تیروئید و مطالعه تغییرات ساختمانی این غده در موش صحرایی است. برای این منظور تعداد 60 موش صحرایی به 5 گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. به گروه های آزمایش از عصاره گیاه فوق به میزان های 1600، 800، 400 و 100 میلی گرم/کیلوگرم و به گروه کنترل نرمال سایلین، به مدت 45 روز و به وسیله گاواژ تجویز گردید. در روز اول و روز آخر آزمایش از ورید دمی خونگیری برای آزمایش های هورمونی به عمل آمد. بعد از مدت زمان مذکور، موش ها تحت بیهوشی عمیق تشریح شدند و غده تیروئید آن ها خارج و بعد از انجام مراحل مختلف پاساژ بافتی تمام اسلایدها با H&E رنگ آمیزی گردید. نتایج نشان داد که میزان هورمون های T3 و T4 افزایش یافته بود ولی تاثیر معنی داری بر روی ساختمان غده تیروئید و اندازه فولیکول ها نداشت. به نظر می رسد زیره می تواند به طور موقت سبب افزایش هورمون های تیروئید شود و عوارض پرکاری تیروئید را نشان دهد ولی برای رسیدن به نتایج قطعی، احتیاج به آزمایش های تکمیلی است.
کلید واژگان: زیره, تیروئید, گیاهان دارویی, موش صحراییCaraway is one of the medicinal plants used for digestion problems, however, it has been reported that the long term use of this plant in large doses might cause hyperthyroidism symptoms such as leanness, hair loss, severe sweating and tremulousness. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effect of hydroalcoholic extract of caraway on the level of thyroid hormones and morphologic changes of thyroid gland in rats. For this purpose, 60 rats were divided into 5 experimental and control groups. Experimental groups were orally given 100, 400, 800 and 1600 mg/kg of extract for 45 days by gavage. The same volume of saline was given to the control group. Blood samples were taken before and after the experiments for the measurement of hormones. The rats were dissected under deep anesthesia and their thyroid glands were removed, processed and stained with H&E. Results show that T3 and T4 were increased and TSH was decreased significantly at high doses compared to those in the control group, but no change was observed in the structure of the gland and the size of follicles. It seems that caraway can temporally increase thyroid hormones and cause hyperthyroidism, but further studies are required to clarify the issue. -
طول و ساختار ناحیه انتقالی در لایه میانی، حجم لومن و لایه های مختلف در ناحیه انتقالی و غیر انتقالی در سرخرگ کلیه راست و چپ در گربه نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور مطالعات مورفومتری، هیستولوژی و استریولوژی از 16 سرخرگ کلیه در 8 گربه نر بالغ استفاده شد. پس از پرفیوژن و مورفومتری، نمونه های بافتی به وسیله دستگاه اتوماتیک تهیه بافت، آماده شده و با ضخامت 5 میکرومتر برش داده شدند. مقاطع بافتی به روش هماتوکسیلین-ائوزین و اورسئین رنگ آمیزی شده و برای مطالعه آماده گردیدند. در مطالعات مورفومتری طول سرخرگ کلیه راست با میانگین 2/0 ± 22 میلی متر از سرخرگ کلیه چپ با میانگین 1/0 ± 8/18 میلی متر بلندتر می باشد. طول ناحیه انتقالی علی رغم طویل تر بودن سرخرگ سمت راست، در هر دو سمت راست و چپ در گربه نر بالغ 7 میلی متر می باشد. سرخرگ، در منشا دارای ساختاری مابین سرخرگ الاستیکی و ماهیچه ای است که به طور تدریجی در مقاطع پایین تر از 7 میلی متر بعد از جدا شدن از آئورت به سرخرگ ماهیچه ای تغییر می یابد. ناحیه انتقالی دارای چندین رشته الاستیک می باشد که به شکل موازی قرار گرفته اند و این الیاف به طرف ناحیه غیر انتقالی کاهش یافته و حالت تکه تکه پیدا می کنند. حجم لایه داخلی، لایه میانی، لایه خارجی و لومن از ناحیه انتقالی به طرف ناحیه غیر انتقالی در هر دو سمت راست و چپ کاهش می یابد. حجم نواحی نام برده در هر دو ناحیه انتقالی و غیر انتقالی در سرخرگ کلیه راست بیشتر از سرخرگ کلیه چپ می باشد. حجم لومن در سرخرگ کلیه راست و چپ در ناحیه انتقالی بیشتر از ناحیه غیر انتقالی است و این اختلاف معنی دار می باشد (P<0.05)، همچنین حجم لومن در ناحیه غیر انتقالی در سمت راست و چپ دارای اختلاف معنی دار می باشد. (P<0.05)کلید واژگان: هیستولوژی, استریولوژی, ناحیه انتقالی, سرخرگ کلیه, گربهThe length and structure of the transitional zone in the tunica media in the renal artery of adult male cats were investigated. In addition, the volume of the lumen and different layers in transitional and non-transitional zones in the right and left sides were also determined. Morphometrical, histological and stereological studies were performed on 16 renal arteries of 8 adult male cats. After perfusion and morphometrical measurement, routine tissue processing was carried out by autotechnicon. The processed tissues were embedded in paraffin and sectioned serially into 5 μm thickness. The sections were stained with haematoxylin and eosin and orcein. In the morphometrical measurement, the right renal arteries were longer than the left ones with a mean value of 22.0 ± 0.2 and 18.8± 0.1 mm, respectively. Despite the fact that the right renal artery is commonly longer, the length of transitional zone was 7 mm in both renal arteries of adult male cats. The artery has a structure between muscular and elastic type at its origin with several elastic layers in the tunica media which is gradually changed to a muscular type at the distal section after 7 mm from origin of aorta. Transitional zone has an arrangement of parallel elastic fibers which become rare and fragmented towards the non-transitional zone. The volume of tunica intima, tunica media, tunica adventitia and lumen of the artery decrease from transitional zone towards the non-transitional zone and the volume of these areas in both transitional and non-transitional zones in the right renal artery is more than the left one. The volume of the lumen in transitional zone differs significantly compared to non-transitional zone, in both sides (P<0.05). Also there is a significant difference in the volume of the lumen in non-transitional zone between right and left renal arteries (P<0.05).Keywords: Histology, Stereology, Transitional zone, Renal artery, Cat
-
هندوانه ابوجهل یکی از گیاهان دارویی است که در طب سنتی مصرف می شود و می تواند مانع از جایگزینی جنین در رحم شود. هدف از این مطالعه بررسی تعداد جنین در هر حاملگی و میزان مرگ و میر در موش های باردار می باشد. 115 موش با پلاک واژنی مثبت به 4 گروه تقسیم شدند به گروه های آزمایش از عصاره هیدروالکلی هندوانه ابوجهل با غلظت های مختلف (30، 60 و 120 میلی گرم/کیلوگرم) و به گروه کنترل حلال عصاره تا روز 17 بارداری خورانیده شد. در روز 17 حیوانات کشته، تعداد موش های باردار و تعداد جنین در هر حاملگی شمارش گردید. نتایج نشان داد که در غلظت 30 میلی گرم/کیلوگرم متوسط تعداد جنین در هر بارداری 2/10 است در حالیکه در گروه های دیگر هیچ جنینی دیده نشد. به علاوه تعداد مرگ و میر در موش های باردار با زیاد شدن غلظت عصاره افزایش یافت. بنابراین به نظر می رسد که هندوانه ابوجهل سبب کاهش تعداد جنین و افزایش میزان مرگ و میر در موش های باردار می شود که با افزایش غلظت عصاره رابطه مستقیم دارد.
کلید واژگان: بارداری, هندوانه ابوجهل, جنین, موشCitrullus colocynthis (CCT) is used in traditional medicine to inhibit the implantation of embryos. The objective of this study was to determine the number of embryos per pregnancy and the mortality rate in pregnant mice. 115 vaginal plug-positive mice were divided into 4 groups. The animals were given 30, 60 and 120 mg/kg hydroalcoholic extract of CCT until 17th day of gestation. Control group was fed with solvent. At the day 17, the animals were sacrificed and the number of pregnant mice and embryos per pregnancy were counted. We found that while in 30 mg/kg group the mean number of embryos per pregnancy was around 10, no embryo was found in other groups. Furthermore, 3 out of 30 mice in 30 mg/kg group died, while in 60 mg/kg and 120 mg/kg groups the number of death was 7 and 14, respectively. In conclusion, CCT reduces the number of embryos and increases the mortality rate in pregnant mice in a dose-dependent manner.Keywords: Pregnancy, Citrullus colocynthis, Embryo, Mice -
زنان حامله شاغل در محیط های پر سر و صدا در معرض انواع اصوات ناهنجاری هستند که سلامت جنین آنها را تهدید می کند. یکی از ارگانهایی که تحت تاثیر این اصوات قرار می گیرد، اجزاء مختلف سیستم شنوایی است. صوت با تاثیر بر طرح بیان ژنی می تواند فیزیولوژی گوش و روند تکامل را تغییر دهد. یکی از مولکول های مهم درگیر در فرایند تکامل گلیکوکانژوگه ها هستند. بیان این مولکولها می توانند تحت تاثیر صوت تغییر نموده و مسیر تکاملی اجزاء مختلف گوش را تغییر دهد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات صوت بر روی تکامل مولکولی گانگلیون مارپیچی با شدتی معادل آنچه کارگران در مکان های صنعتی با آن مواجه هستند، می باشد. جهت بررسی تغییرات این گلیکوکانژوگه ها از 42 سر موش حامله استفاده گردید. موش ها به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. هر گروه کنترل و آزمایش نیز به نوبه خود به سه زیر گروه تقسیم گردیدند. جنین و نوزادان موش های گروه آزمایش در معرض صوتی با شدت 100 دسی بل به مدت 5/2 ساعت از روز پنجم جنینی تا روز هفتم پس از تولد قرار گرفتند. نمونه برداری از گوش نوزادان موش ها در روز اول پس از تولد، روز هفتم و روز چهاردهم پس از تولد انجام شد. نمونه ها پس از آماده سازی بافتی با کمک لکتین های PNA >>>
-
مقدمه و هدف
سیسپلاتین یک دارو با فعالیت آنتینئوپلاستیکی قوی است که متاسفانه به دلیل آسیب به بافت کلیه مصرف آن محدودیت دارد، این مطالعه با هدف بررسی استریولوژیکی نفروتوکسیسیتی القا شده به وسیله داروی سیسپلاتین و تعیین نقش حفاظتی گیاه دارویی علف شیر در ممانعت از روند فوق در موش صحرایی نر انجام گردید.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت تجربی بر روی 70 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگ - دالی با وزن 240 - 200 گرم در بخش بافت شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اهواز در سال 1380انجام گرفت. نمونه ها به طور تصادفی به هفت گروه مساوی تقسیم شدند، گروه اول به عنوان کنترل دارو، گروه دوم کنترل عصاره گیاه و پنج گروه دیگر تحت عنوان گروه های آزمایشی در نظر گرفته شدند. یکی از گروه های آزمایشی فقط دریافت کننده دارو به فرم حاد و به طریق داخل صفاقی بود و چهار گروه دیگر دریافت کننده اولیه عصاره گیاه به شکل خوراکی در چهار دوز متفاوت به مدت نیم ساعت قبل از تزریق دوز حاد دارو به شکل داخل صفاقی بودند. پس از 96 ساعت از زمان تزریق دارو حیوانات، مورد کالبد شکافی قرار گرفته و کلیه های راست آنان تمامی مراحل آماده سازی بافت را جهت آنالیز میکروسکوپی با تاکید بر اصل کاوالیه برای تعیین میانگین معدل حجمی گلومرولی گذرانیدند. آنالیز آماری یافته های مطالعه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای آنالیز واریانس برای اختلاف میانگین بین گروه ها و دانت دو طرفه برای مقایسه زیر گروه ها انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که آسیب کلیوی به بافت نه تنها به لحاظ سیتوپاتولوژیک بلکه به شکل ایجاد هیپرتروفی در گلومرولهای کلیوی (گلومرولومگالی) قابل بررسی و اثبات می باشد که این آسیب فقط در دو گروه کنترل دارو و عصاره گیاه مشاهده نگردید. همچنین در گروه های آزمایشی نیز در دو گروه کمتر از بقیه بوده و اختلاف معنی داری را با گروه دریافت کننده دارو نشان میداد (p<0.05).
نتیجه گیریهر چند آسیب کلیوی ایجاد شده به وسیله سیسپلاتین مهم و قابل ملاحظه می باشد، ولی میتوان با استفاده توام از عصاره گیاه علف شیر میزان آسیب وارده به بافت را به میزان زیادی کاهش داد تا ضمن بهره گیری از پتانسیل ضدتوموری قوی دارو به میزان قابل توجهی از مهمترین عارضه آن پیشگیری به عمل آورد. همچنین تعیین معدل حجمی کلافه گلومرولی میتواند به عنوان شاخصی مهم و کار آمد در بررسی آسیبهای بافت کلیوی حاصل از عوامل آسیب رسان مورد ملاحظه و ارزیابی احتمالی قرار گیرد.
کلید واژگان: سیسپلاتین, استریولوژی, مسمومیت کلیوی, اصل کاوالیه, علفشیر, گلومرولومگالی -
مقدمه
استفاده از روش های اندازه گیری سه بعدی ساختمان ها برای بررسی میزان تغییرات در اعضای حیاتی بدن مثل کلیه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحقیقات نشان می دهد که تعیین حجم گلومرولها روش مناسبی برای شناخت بیماری های کلیه است. در این تحقیق حجم گلومرولها در نارسایی حاد کلیه در یک مدل تجربی بر روی موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت....
کلید واژگان: کلیه, استریولوژی, معدل حجمیIntroductionThe use of stereological methods in evaluation of volume changes in vital organs such as kidney is very important. In this study, the volume of glomeruli in glycerol-induced acute renal failure in rats was determined.
Methods48 Sprague-Dawley male rats were divided into 2 groups (1control, 1experiment). Experimental group was injected 10ml/kg of 50% glycerol intramuscularly, while the same volume of saline was injected in the control group. After 48h, animals were dissected under deep anesthesia, and right kidneys were fixed by vascular perfusion. Microscopic slides were stained with H-E. Glomerular volumes were calculated using projecting microscope, point counting and cavalieri principal.
ResultsThe results indicated that renal failure induced-glycerol didn’t affect the glomerular volume
ConclusionIt seems that estimation of glomerular volume can not be a useful variable in identification of acute renal failure induced glycerol, but further investigations are needed to clarify the issue
Keywords: Kidney, Stereology, Mean Volume -
زمینه و هدفقهوه به عنوان یک نوشیدنی سنتی، مورد استفاده اکثر دنیا قرار دارد؛ گرچه مصرف این نوشیدنی موجب نشاط، رفع خستگی و افزایش هوشیاری می شود اما مصرف بیش از حد آن، سبب عوارض جانبی زیادی می شود. شواهد زیادی در دست است که نشان می دهد قهوه سبب نارسایی قلبی می شود اما مطالعه ای دال بر تاثیر قهوه بر روی ساختمان میکروسکوپی قلب وجود ندارد. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عصاره آبی دانه قهوه بر روی ساختمان میکروسکوپی قلب در موش صحرایی انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، تعداد 60 موش صحرایی نر از نژاد اسپراگو- داولی انتخاب و به صورت تصادفی به 6 گروه 10 تایی تقسیم شدند (5 گروه مورد و 1 گروه شاهد). به گروه شاهد آب و به گروه های آزمایش از عصاره آبی دانه قهوه به غلظتهای 1.5، 1، 0.5، 0.25 و 0.125 گرم / کیلوگرم به مدت یک هفته خورانده شد؛ سپس نمونه ها تحت بیهوشی عمیق با اتر، تشریح و قلب آنها برداشته شد. بافت مزبور پس از ثابت شدن در فرمالین 10%، انجام مراحل آماده سازی بافتی و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین- ائوزین (H&E)، با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت.یافته هادر گروه های آزمایش هیچ تغییری در ساختار میکروسکوپی سلول های قلبی مشاهده نگردید؛ اما تعداد فیبروبلاست ها و فیبروسیت ها در غلظتهای زیاد در بافت زمینه ای قلب افزایش یافته و عروق خونی وسیع و دچار پرخونی شده بود. این تغییرات به غلظت عصاره وابسته بود و با افزایش غلظت بیشتر مشاهده گردید.نتیجه گیریبه نظر می رسد این تغییرات ساختمانی سبب اختلالات در عملکرد قلب می شود؛ اما برای اظهار نظر قطعی در این مورد لازم است این یافته ها با استفاده از روش های اختصاصی تر مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: قهوه, ساختمان قلب, میکروسکوپ نوری -
سابقه و هدفقهوه به عنوان یک نوشیدنی سنتی مورد استفاده مردم بسیاری از کشورهای جهان قرار دارد. این گیاه دارای خاصیت ادرار آور است و سبب گشادی عروق و کاهش رادیکال های آزاد اکسیژن می شود. شواهدی در دست است که نشان می دهد که قهوه سبب کاهش اوره و کراتینین سرم می شود. ولی مصرف بیش از حد آن موجب گلومرولواسکلروزیس در کلیه می گردد. در این بررسی تاثیر عصاره قهوه با غلظت های زیاد بر روی کلیه توسط روش های استریولوژیکی بررسی شد.مواد و روش هاشسصت موش صحرایی نر از نژاداسپراگو-داولی با وزن حدود 230-250 گرم انتخاب و به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند. به گروه شاهد، آب وبه گروه های آزمون از عصاره آبی دانه قهوه با غلظت های (کیلوگرم/گرم 5/1و5/0و25/0) دو بار در روز خورانیده شد. بعد از 48 ساعت، کلیه حیوان ها تحت بی هوشی برداشته شد. از هر کلیه قطعاتی به ضخامت 1mm تهیه و از هر قطعه پس از انجام مراحل آماده سازی بافتی یک جفت برش به ضخامت 5 میکرون و با ارتفاع مشخص تهیه و با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی گردید. جفت برش های تهیه شده توسط اصل دیسکتورفیزیکی مطالعه شد.یافته هابین تعداد گلومرول های کلیه در گروه های شاهد و آزمون هیچ ارتباط معنی داری وجود نداشت.استنتاجبه نظر می رسد که غلظت زیاد قهوه تاثیری بر روی تعداد گلومرول ها ندارد. اما تصمیم گیری قطعی در مورد این نتایج، نیاز به مطالعات گسترده تری بر روی بیماری فوق در الگوهای تجربی و اندازه گیری اوره و کراتینین سرم دارد.
کلید واژگان: استریولوژی, قهوه, گلومرول, دیسکتور, تعدادBackground andPurposeÇoffes is a popular traditional drink in many countries, it has duretic and vasodilator properties and reduces free radicals of oygen. Ëvidences show that coffee reduces urea and serum keratinin, but over drinking leads to glomerulosch lerosis. Ïn this study the effects of high concentrations of coffee extract on kidney is studied by sterologic methods.Materials And MethodsÏn this study 60 sprague-dawley rats weighing 230-250 grams were randomly selected and divided into 5 groups. To the control group water and to the experimental groups aqueous extract of coffee with concentrations of 0.025, 0.5, 1,1.5 gr/kg were administered oraly twice a day. Âfler 48 hours, the animals went under deep anaesthesia with ether, disected and after fiation with 10% formalin for solution by vascular perfured. Following routine tissue processing, 1 mm kidney tissue section was prepared and from each section, pairs of 5 μm diametor were prepared and stained with M H & Ë. prepared sections were studied by physical dissector method.ResultsThere was no significant differece between the number of kidney glomeruli between the control and experimental groups. Çonclusion: Ït seems that, high concentrations of coffee has no effect on the number of glomeruli. Howere, further studies with unea and serum keratinin measurements are required to confirm the resuto reportes here.Keywords: Stereology, Çoffee, Glomrule, Disector, Number -
شمارش تعداد گلومرول ها معیار مناسبی برای تشخیص و درمان بیماری های کلیه به حساب می آید. به منظور بررسی این تغییرات در نارسایی حاد کلیه القاء شده توسط گلیسرول در موش صحرایی، از روش های استریولوژی به عنوان شاخص اندازه گیری استفاده شد. در این تحقیق تعداد 24 قطعه موش صحرایی از نژاد اسپراگو-داولی به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم گردیدند. به گروه آزمایش به میزان ده سی سی در کیلو گرم از محلول 50 در صد گلیسرول و به گروه کنترل به همین میزان حلال (نرمال سایلین) به صورت داخل عضلانی تزریق گردید. بعد از 48 ساعت حیوان ها تحت بیهوشی عمیق با اتر تشریح و پس از فیکس شدن به روش پرفوزیون عروقی با محلول فرمالین ده در صد، کلیه راست آنها برداشته شد. از هر کلیه قطعاتی به ضخامت یک میلی متر تهیه و از هر قطعه پس از انجام مراحل آماده سازی بافتی یک جفت برش به ضخامت 5 میکرون و با ارتفاع مشخص تهیه و با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی گردید. جفت برش های تهیه شده توسط اصل دیسکتورفیزیکی، مطالعه شدند. نتایج نشان داد که بین تعداد گلومرول های کلیه در گروه های کنترل و آزمایش هیچ ارتباط معنی داری وجود نداشت. بنابراین بنظر می رسد که در نارسایی حاد کلیه ناشی از تزریق گلیسرول، تعداد گلومرول ها تغییر نمی کند. اما تصمیم گیری قطعی در مورد این نتایج نیاز به مطالعات گسترده تری بر روی بیماری فوق در مدل های تجربی دیگر دارد.
کلید واژگان: استریولوژی, نارسایی حاد کلیه, گلومرول, دیسکتورIn this study, three-dimensional glomerular counting was used as investigation tool for evaluation of the extent of renal damage in an experimental glycerol induced model. 24 male Sprague-Dawley rats were randomly allocated into control or test groups. The test group received an IM injection of 10ml/kg of 50% glycerol and the control group received an equivalent volume of normal saline. 48 hours post, the animals were scarified by intoxication with an overdose of ether. Using vascular perfusion technique, the kidneys were fixed with left intraventicular 10% formaline solution. The right kidney from each animal was removed. Following routine tissue processing, 1mm agar slabs and 5 m paraffin sections were prepared and stained with H&E using physical dissector. The sections were microscopic evaluated. The results showed that there were no significant differences in the number of the glomeruli between both groups. In conclusion, the glycerol induced renal toxicity dose not induce significant change in the number of glomeruli, further studies are warranted in order to assess the nature of the histopathological damages induced in this model.Keywords: stereology, acute renal failure, glomerule, disector -
مقدمه
قهوه یک گیاه ادرار آور است که سبب گشادی عروق و کاهش رادیکالهای آزاد اکسیژن میشود. شواهدی در دست است که نشان میدهد قهوه بر روی کلیه اثر میگذارد. مصرف کم قهوه باعث کاهش اوره و کراتینین و زیادهروی در مصرف آن، سبب سختشدن گلومرولها میشود. در این بررسی تاثیر عصاره آبی دانه قهوه بر روی کلیه موش صحرایی توسط روشهای استریولوژی محاسبه گردید.
روش کارطی یک مطالعه تجربی، تعداد 48 موش صحرایی از نژاد اسپراگو-داولی با وزن حدود 250-230 گرم انتخاب و به صورت تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. به گروه کنترل آب و به گروههای آزمایش، عصاره آبی دانه قهوه با غلظتهای 0/5، 0/25 و 0/25 گرم بر کیلوگرم روزی دو بار خورانیده شد. بعد از مدت 48 ساعت حیوانات تحت بیهوشی عمیق بر اثر تشریح شدند و کلیه راست آنها برداشته شد. پس از انجام مراحل آمادهسازی بافتی اسلایدهایی به ضخامت 5 میکرون تهیه شدند و با هماتوکسیلین-ایوزین رنگآمیزی گردیدند. از هر کلیه حدود 17-15 گلوکرول انتخاب شدند و معدل حجمی آنها بر طبق اصل کاوالیه و روش شمارش نقطهای محاسبه گردید.
نتایجغلظت کم قهوه (0/25 گرم بر کیلوگرم) سبب افزایش معدل حجمی گلومرولها میشود. ولی غلظتهای زیاد این عصاره موجب کاهش حجم گلومرولها میگردد. این نتایج در گروههای آزمایش اختلاف معنیداری را با گروه کنترل نشان دادند (P<0/05).
نتیجهگیریبه نظر میرسد که زیادهروی در مصرف قهوه سبب کاهش حجم گلومرولها میشود و کاهش معدل حجمی گلومرولها سبب سخت شدن گلومرولها و کم شدن میزان پالایش گلومرولی میگردد، اما دست یابی به مکانیسم اصلی این نتایج نیازمند آزمایشات بیش تر مثل اوره و کراتینین سرم است.
کلید واژگان: استریولوژی, قهوه, گلومرول, معدل حجمیIntroductionCoffee is a diuretic plant, cause vascular expansion and reduce free radical oxygen. There is evidence that show its effects on kidney. Low dose of coffee reduces blood urea and cratinine but its overdose may lead to glomeruloschelrosis. In this study, the effect of high dose of coffee on rat kidney was evaluated by stereological method.
Materials and MethodsIn an experimental study, 48 Sprgue-Dawley rats 230-250 gr were selected and divided randomly into 4 groups. The control group was fed with only tap water and the experimental groups were fed with different doses of aqueous extracts of coffee (0.25, 0.5, 0.125 gr/kg) twice daily. After 48 hours, the animals were deeply anesthetized and right kidneys were removed. The Sum slides were prepared and stained with Hematoxyline. Eosin. From each kidney, 15-17 glomeruli were selected and means of glumerular volume were estimated, according to Cavalieri principle and point counting methods.
ResultsOur findings revealed that low dose of coffee extraction were led to increase in glomerular volume, but higher doses decreased these volumes. These results were significantly different form control group (p<0.05).
ConclusionIt seems that decrease in glomerular volume leads glomeruloschlorosis and reduction of glomerular filtration rate. However, there should be more investigation such as urea and cratinine measurement to calrify the exact mechanisms.
Keywords: Coffee, Glomerule, Mean Volume, Stereology -
مقدمه
سیس پلاتین دارویی است که به طور گسترده جهت درمان تومورهای بدخیم مانند سرطان های سر و گردن، تخمدان، مثانه، مری، ریه و انواع لوکمی ها به کار می رود. مصرف این ترکیب به علت عوارض جانبی متعددی که روی اعضای مختلف به ویژه کلیه ها می گذرد محدود می باشد. از آنجا که سمیت کلیوی حاصل ازاین دارو تاکنون به لحاظ جنبه های بالینی (شواهد آزمایشگاهی و یافته های هیستوپاتولوژیکی) اثبات گردیده است. هدف از این تحقیق معرفی و به کارگیری تکنیک سه بعدی جهت مطالعه تغییرات احتمالی در تعداد گلومرول های کلیوی پس از ایجاد سمیت مذکور می باشد.
روش کاردر این تحقیق 30 راس از موش های صحرایی نر از طریق نمونه برداری تصادفی، جداسازی شده و به گروه های ده تایی تقسیم گردیدند. به یک گروه سیس پلاتین به شکل دوز حاد و به میزان 7/5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم حل شده در سرم فیزیولوژی و به گروه کنترل معادل آن حلال دارو به تنهایی از طریق داخل صفاقی تزریق گردید. گروه سوم نیز دارو را به شکل مزمن آن به میزان 1/25 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به مدت 5 روز متوالی دریافت نمودند. تمامی حیوانات به مدت 96 ساعت پس از آخرین تزریق، بیهوش گردیده و سپس مورد کالبدشکافی قرار گرفتند و کلیه های راست آنها پس از تزریق در فیکساتور قرار داده شد و پس از انجام مراحل خالص آماده سازی جهت انجام تکنیک شمارنده فیزیکی و شمارش تعداد ذرات مورد نظر جهت مطالعه آماده گردیدند.
نتایجتعداد کل گلومرول ها 31707، 30415 و 30802 و تراکم عددی آن ها نیز به میزان 162، 119 و 140 به ترتیب در گروه های کنترل، دوز حاد و دوز مزمن محاسبه گردیده است.
نتیجه گیریهر چند به لحاظ هیستوپاتولوژیکی تغییر بافتی به شکل نکروز سلولی بویژه در لوله های پروکسیمال و التهاب بافت بینابینی، آپاپتوز سلولی و در برخی موارد اسکلروز گلومرولی در گروه های دریافت کننده دارو به وضوح نشان داده می شود لیکن گلومرول های کلیوی به لحاظ عددی تغییرات چندانی را نشان نداده و ثبات خود را در این خصوص نسبتا حفظ می نمایند.
کلید واژگان: سپس پلاتین, مسمومیت کلیوی, گلومرول, شمارنده فیزیکیIntroductionCisplatin is a drug widely used as an antineoplastic drug for treatment of malignant tumors. But because of its side effects on the different systems especially kidney (nephrotoxic), the use of this drug is very limited. Clinical as well as, laboratory animal studies have supported this observations. In this research study we have used stereological technique (3-D) for finding the changes, due to nephrotoxic effect of this drug, in the number of glomeruli in kidney (numerical density and total number).
Materials and MethodsFor experimental, 30 rats were separated by random sampling in to 3 groups of 10 animals cache. The first group received acute dose (7.5 mg/kg) of the drug (cisplatin) in serum physiology (experimental group). The second group received equivalent placebo dose in serum physiology through peritoneum (control). The third group received chronic dose (1.25 mg/kg) for 5 days, in serum physiology. All the 30 animals, after 96 hours, were anesthetized, dissected and their right kidneys were removed and placed in fixative (10% formalin). Whole kidney specimens were processed for stereology by special method of sectioning for physical disector and glomeruli number were counted.
ResultsNumber of glumeroli and numerical density was estimated for experimental groups (control, acute and chronic) was 31707, 30415 and 30802 as well 162, 119, and 140 respectively.
ConclusionStereological methods could be very useful for investigation of chemical drug effects in organs with good validity.
Keywords: Cisplatin, Nephrotoxicity, Physical Dissector, Stercology
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.