فرهاد ادهمی مقدم
-
تاکید بیش از حد بر زیبایی، باعث رشد روزافزون متقاضیان جراحی زیبایی در کشورهای مختلف شده است. این جراحی ها بیشتر برای از میان بردن ناخوشنودی افراد از ظاهر خود و در پاره ای از موارد جهت افزایش عزت نفس انجام میشود. هدف این پژوهش، بررسی میزان عزت نفس، رضایتمندی و نگرش به دوام اثر دارو در افراد متقاضی انجام بوتاکس درکلینیک های منتخب شهر تهران بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی- مقطعی به روش نمونه گیری در دسترس، 240 متقاضی بوتاکس از نظر عزت نفس، رضایتمندی و نگرش نسبت به دوام دارو مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد عزت نفس، رضایتمندی و نگرش نسبت به دوام اثر دارو، ارتباط معناداری را بین زنان و مردان نشان ندارد. نتایج، ارتباط معناداری را بین عزت نفس و رضایت مندی از تزریق بوتاکس و نگرش به دوام اثر دارو و رضایت مندی نشان می دهد. نتایج نشان میدهد که هر چه نگرش نسبت به دوام اثر دارو افزایش یابد، رضایتمندی و هر چه رضایتمندی افزایش یابد، عزت نفس افراد نیز افزایش می یابد. این پژوهش از رابطه عزت نفس و تقاضا و اقدام پزشکی برای زیبایی حمایت می کند.
کلید واژگان: عزت نفس, رضایت مندی, بوتاکسExcessive emphasis on beauty has caused the growing number of applicants for cosmetic surgery in different countries. These surgeries are mostly done to eliminate people's dissatisfaction with their appearance and in some cases to increase self-esteem. The purpose of this research was to investigate the level of self-esteem, satisfaction and attitude towards the durability of drug effects in people applying for Botox in selected clinics in Tehran. For this purpose, during a cross-sectional descriptive research, 240 Botox applicants were selected by convenience sampling method and evaluated in terms of self-esteem, satisfaction and attitude towards the durability of the drug. The results of regression analysis showed that self-esteem, satisfaction and attitude towards the durability of drug effects do not show a significant relationship between men and women. The results show a significant relationship between self-esteem and satisfaction with botox injection and attitude towards the durability of the drug effect and satisfaction. The results show that the higher the attitude towards the durability of the drug effect, the higher the satisfaction, and the higher the satisfaction, the higher the self-esteem of the people. This research supports the relationship between self-esteem and demand and medical treatment for beauty.
Keywords: Self-esteem, Satisfaction, Botox -
سابقه و هدف
توانمندی های اعضای هییت علمی شامل دانش موضوعی، مهارت های تدریس و نگرش های حرفه ای است.هدف از این مطالعه ارزیابی اثربخشی دوره آموزش پزشکی با استفاده از مدل ارزیابی کرک پاتریک بوده که توسط مرکز مطالعات و توسعه آموزش معاونت علوم پزشکی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی جهت اعضای هیات علمی گروه های علوم پزشکی در بهار 1400 تدوین و اجرا گردید.
مواد و روش هامطالعه به صورت تجربه ای و مداخله ای بر روی نمونه ای متشکل از 45 هیات علمی از سراسر کشور به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، از پیش آزمون و پس آزمون، آموزش، و از نظرسنجی رفتاری برای ارزیابی اثربخشی آموزش استفاده شد. در سطح واکنش از پرسشنامه کریک پاتریک استفاده شد که روایی و پایایی آن تایید شده است . جهت پیش آزمون وپس آزمون از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن توسط گروه متخصصان آمورش پزشکی تایید شده بود و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0.92 مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده شد.جهت تحلیل داده ها از تستهای آمار تی جفتی و رگرسیون با spss 24 استفاده شد.
یافته هامطالعه نشان داد که آموزش انجام شده به شواهدی برای دو سطح از چهار سطح مدل کرک پاتریک منجر شد. واکنش به آموزش دریافت شده به طور متوسط 4/48 از مقیاس 5 درجه ای لیکرت است. مقایسه پیش و پس آزمون برای تعیین یادگیری افزایش معنی دار دانش را نشان داد. (0.000>p).
نتیجه گیریبر اساس مدل کریک پاتریک دوره آموزش پزشکی اعضای هیات علمی گروه های علوم پزشکی با واکنش مثبت آنها روبروشد و این دوره منجر به افرایش معنی دار دانش آنها گردید.
کلید واژگان: مدل کرک پاتریک, هیات علمی, اثربخشی, آموزش پزشکیBackground & Aimfaculty members should be competent experts and knowledgeable in their specializations and become skillful in teaching and professional attitude. This paper aims to evaluate the effectiveness of the Medical Education Course in the Education Development Center of the deputy of medical sciences Islamic Azad University. Using Kirkpatrick’s evaluation model in spring 2021.
Material and MethodsA sample of 45 faculty members from all over the country was selected by random sampling method. Pre-test and post-test, and feedback questionnaires were used to evaluate the effectiveness of training. At the reaction level, the feedback questionnaire was used, which confirmed its validity and reliability. A researcher-made questionnaire was validated by a group of medical education experts for pre-test and post-test, and reliability was evaluated by Cronbach's alpha. For data analysis, paired t-test and regression tests with SPSS24 were used.
ResultsThe study revealed that the training conducted had resulted in evidence to two of the four levels of Kirkpatrick’s model. The reactions to the training received on average 4.48 of the 5-point Likert scale that revealed overall positive feedback on the evaluation. Pre and post-test to determine learning resulted in a significant increase in knowledge p <0.000.
ConclusionReffer to Kirkpatrick’s model, Medical Education course of faculty members,revealed overall positive feedback and a significant increase in their knowledge and attitude.
Keywords: Effectiveness, Kirkpatrick’s evaluation model, Faculty member, Medical Education -
Background and Objectives
Social anxiety is a type of disorder in which a person becomes anxious and afraid in social interactions and situations. It is well known that 90% of a person’s social interactions are related to their vision, so blind people definitely have problems in all their social interactions.
MethodsLeibovitz’s social anxiety scale is the only tool that is based on social situations. Participants were asked to answer the questions of the data collection tool. Normal subjects were also randomly selected from the normal population who are similar to the patient group in terms of age and gender. The results were analyzed with relevant statistical software.
ResultsThe results show that the average score of social anxiety in the blind group is 43.27 and 44.25 in the sighted group. The average score of avoidance in the blind group is 39.83 and 41.66 in the sighted group. The amount of social anxiety between the blind and the visually impaired group has a significant difference compared to normal people. There is also a significant difference in the comparison between totally blind and mildly impaired people (P=0.027). The amount of avoidance is also different between totally blind and sighted people. There is a significance (P=0.024) and there is a statistical difference between the totally blind and mildly visually impaired (P=0.022).
ConclusionPeople with normal vision or mild vision loss experience more degrees of social anxiety as well as avoidance than totally blind people.
Keywords: Social Anxiety, Avoidance Or Escape, Blindness, Low Vision -
سابقه و هدف
Optimized روش رایجی است که در آن ابیراهی های رده بالا توسط دستگاه در بیمار القا می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان ابیراهی های رده بالا القا شده خارج از کنترل جراح و تاثیر آن بر نتایج بینایی بعد از عمل کراتکتومی فوتورفرکتیو (PRK) بود.
روش بررسیدر کارآزمایی بالینی Before and after treatment، تعداد 24 بیمار شامل 48 چشم وارد مطالعه شدند. برای کلیه بیماران قبل و 6 ماه بعد از عمل اورب اسکن، اندازه گیری ابیراهی های چشمی، قرنیه و اسفریسیتی با توپولایزر ارزیابی شد.
یافته هابیماران شامل 8 مرد و 16 زن با میانگین سنی 5±29 سال بودند. ابیراهی های کلی رده بالای چشمی پس از عمل افزایش پیدا کرد و بین ابیراهی های قرنیه ای و چشمی رده سوم و چهارم زرنیکه قبل و پس از عمل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. ابیراهی کروی قرنیه ای و چشمی افزایش یافت. میانگین آسفریسیتی قبل و بعد از عمل مشابه بود. همچنین رابطه معنی داری بین مقدار اکی والان اسفر و ابیراهی های رده بالای کل و ابیراهی کروی یافت شد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر، پس از عمل اختلالات انکساری چشم بیمار بهبود می یابد، ولی با القای ابیراهی های رده بالا به حالت ایده ال و بدون اختلال نمی رسد، هرچند سبب بهبود رفرکشن می شود که بر کیفیت بینایی بیماران اثرگذار است. با توجه به یافته های موجود به نظر می رسد روش optimized علی رغم برتری بر روش مرسوم کماکان موجب القای ابیراهی های رده بالا و تغییر آسفریسیتی از حالت prolate به oblate می شود.
کلید واژگان: عمل PRK, ابیراهی رده بالا, بیمار مایوپ آستیگماتMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:31 Issue: 4, 2021, PP 425 -431BackgroundOptimized is a common and important method in which aberrations are created by the device and the surgeon, but high-grade aberrations are out of the surgeon's control and are induced by the device in the patient. The aim of this study was the evaluation of out-of-control high-order aberration changes before and after PRK surgery and these impact on vision outcome.
Materials and methodsIn this before and after clinical trial study, we recurred 24 patients consist of 48 eyes. For the patients with myopic astigmatism, before the operation, a complete visual examination (visual acuity, refraction, etc.) and imaging including orbscan, zywave, and topolyzer were performed and tests were repeated six months after surgery. The results were compared before and after surgery.
Results24 patients included 8 males (33.3%) and 16 females (66.7%) with a mean age of 29±5 years recurred in the study. The total higher-order aberration increased after operation. There was no significant difference between the third and fourth-order corneal
aberrations before and after the operation. The ocular and corneal high-order aberration was increased. Mean asphericity was similar before and after the operation. Also, significant correlations among spherical equivalent, total high order abbration, and occular abbaration were found.ConclusionRegarding our study, eye sporadic defect improved after the operation but it would never achieve the optimal goal. According to the findings, it seems that the optimized method with the Allegretto EX500 device, despite its superiority over the conventional method, still induces high-grade aberrations and changes the asphericity from prolate to oblate mode. However, it improves refraction, which affects the quality of patients' vision.
Keywords: Asphericity, High-order aberration, Optimized PRK -
مقدمه
عمل جراحی فیکو از شایع ترین و مدرن ترین اعمال جراحی انجام شده برای درمان کاتاراکت است. فیلم ویدیویی می تواند برای انتقال مطالب جهت آموزش بیماران در مدت زمان کوتاه در جراحی های مختلف استفاده شود.
هدفهدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر فیلم آموزشی بر اضطراب قبل از عمل جراحی بیماران کاندید عمل جراحی چشم با روش فیکو می باشد.
مواد و روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی بود که در آن 160 نفر از بیماران کاندید عمل جراحی کاتاراکت با روش فیکو به روش تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل با اخذ رضایت نامه کتبی شرکت کردند. مداخله فیلم کوتاه مدت آموزشی (10 دقیقه ای) در مورد ماهیت بیماری کاتاراکت،نحوه عمل جراحی فیکو و مراقبت های قبل و بعد از عمل جراحی بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد اشپیل برگر استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 23 و آزمون های آماری t مستقل و t ذوجی استفاده گردید. سطح معنی دار 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته هامیانگین سنی بیماران در دو گروه مداخله و کنترل به ترتیب 68/7±63/58 و 15/9±32/62 بود. میانگین اضطراب آشکار و پنهان قبل از مداخله در گروه آزمایش به ترتیب 86/4±92/48، 27/6±97/50 و در گروه کنترل به ترتیب 35/8±88/48، 80/7±31/46 و بعد از مداخله در گروه آزمایش به ترتیب 04/7±95/37، 79/6±20/44 و در گروه کنترل به ترتیب 46/7±72/48، 23/8±10/44 بود. تفاوت آماری معناداری در نمره اضطراب آشکار و پنهان قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله وجود داشت (000/0=P). مقایسه میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان نشان داد که تفاوت آماری معناداری در نمره اضطراب آشکار و پنهان بعد از مداخله در دو گروه مداخله و کنترل وجود داشت (000/0=P).
نتیجه گیریبه نظر می رسد فیلم کوتاه مدت آموزشی منجر به کاهش اضطراب پنهان و آشکار در بیماران کاندید عمل جراحی کاتاراکت به روش فیکو می شود. آموزش پرسنل پرستاری بمنظور آموزش بیماران از طریق فیلم آموزشی و فراهم ساختن امکانات بمنظور ایجاد تعامل پرستاران با بیماران و آموزش به آن ها ضروری می باشد.
کلید واژگان: اضطراب, فیلم آموزشی, جراحی کاتاراکت, فاکوامولسیفیکاسیونComplementary Medicine Journal of faculty of Nursing & Midwifery, Volume:11 Issue: 1, 2021, PP 44 -55BackgroundOne way to educate patients is to use instructional videos. The use of educational videos has been introduced as a valuable tool in patient education and counseling, especially preoperative education to reduce anxiety and control vital signs.
AimThe aim of this study was to determine the effect of educational video on preoperative anxiety in patientchr('39')s candidates for eye surgery by Fico method.
Materials and MethodsThe present study was a clinical trial study in which 160 patients who was candidates for cataract surgery by Fico method by simple random sampling participated in the intervention and control groups with written consent. Data collection tools were demographic characteristics questionnaire and Spiel Berger standard questionnaire. SPSS software version 23 and descriptive and inferential statistical tests were used to analyze the data. Significant level was considered 0.05.
ResultsThe mean age of patients in the intervention and control groups was 58.63± 7.68 and 62.32 ±9.15 respectively. The mean of overt and covert anxiety before the intervention in the experimental group were 48.92 ± 4.86, 50.97 ±6.27 and in the control group 48.88± 8.35, 46.31 ±7.80 and After the intervention in the experimental group were 37.95 ±7.04, 44.20± 6.79 and in the control group were 48.72 ±7.46 and 44.10 ±8.23, respectively. There was a statistically significant difference in the score of overt and covert anxiety before and after the intervention in the intervention group (P =0.05). Comparison of the mean score of overt and covert anxiety showed that there was a statistically significant difference in the score of overt and covert anxiety after the intervention in the intervention and control groups (P = 0.000).
ConclusionThe short educational video leads to the reduction of hidden and overt anxiety in patients who are candidates for cataract surgery by Fico method. It is necessary to train nursing staff in order to educate patients through educational videos and to provide facilities in order for nurses to interact with patients and educate them.
Keywords: Anxiety, educational video, cataract Extraction, Phacoemulsification -
مقدمه
با توجه به ابتلای روز افزون بیماری کووید- 19 شناخت ویژگی های بالینی این بیماری از جمله شناسایی اولین علامت بیماری و اختلال بویایی، چشایی و عوامل موثر بر آن به نظر می رسد قدم موثری بر تشخیص زود هنگام بیماری باشد، این مطالعه با هدف بررسی میزان اختلال بویایی و چشایی و عوامل مرتبط با آن در بیماران قطعی مبتلا به کووید- 19 طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش هادر این مطالعه تعداد 158 بیمار مبتلا به کووید- 19 وارد مطالعه شدند. داده ها بر اساس چک لیست محقق ساخته و با معاینات پزشک متخصص گوش و حلق و بینی تکمیل گردیده است، بعد از ورود داده ها به نرم افزار SPSS نسخه 21 شاخص های مرکزی و پراکندگی محاسبه و جهت بررسی روابط بین متغیر ها از آزمون های مربع کای، تی مستقل و رگرسیون استفاده شد.
نتایجدر افراد این مطالعه اولین علامت ظاهر شده در 66 مورد (8/41 درصد) تب، در 31 مورد (6/19 درصد) سرفه، 27 مورد (1/17 درصد) گلودرد، در 20 مورد (7/12 درصد) اختلال بویایی، 9 مورد (7/5 درصد) اختلال چشایی، سه مورد (9/1 درصد) کاهش سطح هوشیاری و دو مورد (3/1 درصد) تهوع گزارش شده است. در این افراد اختلالات بویایی در 37 نفر (4/23 درصد) و اختلالات چشایی در 47 نفر (7/29 درصد) مشاهده شده است.
بحث و نتیجه گیریدر این مطالعه بیماران کووید- 19 طیف گسترده ای از علایم بالینی و غیراختصاصی را نشان داده اند که به نظر می رسد یکی از تظاهرات بالینی قابل توجه اختلال بویایی و چشایی باشد که ممکن است قبل از هر علامت دیگری در بیماران رخ دهد. بنابراین با توجه به اهمیت جداسازی بیماران جهت پیشگیری از انتقال بیماری بهتر است آموزش ها و توصیه های لازم به جامعه داده شود.
کلید واژگان: اولین علامت, حس بویایی, حس چشایی, کووید-19IntroductionConsidering the increasing incidence of Covid-19, recognizing the clinical features of this disease, including the identification of the first symptom of the disease and smell, taste and their affecting factors, seems to be an effective step in early diagnosis of the disease. The aim of this study was to evaluate the degree of olfactory and taste disorders and its related factors in definitive patients with COVID-19.
Materials and MethodsThis study is a case series study in which 158 patients with Covid-19 were included in the study. The data are based on a researcher-made checklist and completed with the examination of an ENT specialist. After entering the data into SPSS-21 software, central indices and dispersion were calculated and examined the relationships between variables with chi-square, t test and Regression.
ResultsIn these study, olfactory disorders were observed in 37 patients (23.4%) and taste disorders in 47 patients (29.7%). first symptom appeared in 66 cases (41.8%) fever, 31 cases (19.6%) cough, 27 cases (17.1%) sore throat, in 20 cases (12.7%) olfactory, 9 cases (5.7%) taste disorders, Three cases (1.9%) were reported decreased level of consciousness and two cases (1.3%) nausea.
DiscussionIn this study, COVID 19 patients showed a wide range of clinical and nonspecific symptoms, which seems to be one of the significant clinical manifestations of olfactory and taste disorders that may occur before any other symptoms in patients. Therefore, considering the importance of isolating patients to prevent disease transmission is better to give the necessary training and advice to the community.
Keywords: first sign, olfactory disorder, taste disorder, COVID 19 -
سابقه و هدف
بستری شدن کودک برای مادر یک واقعه استرس زا است و منجر به واکنش های هیجانی در او می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش مراقبت خانواه محور به روش تله نرسینگ (مراقبت پرستاری از طریق تلفن) بر واکنش های هیجانی مادران انجام شد.
مواد و روش ها:
در این کارآزمایی بالینی، 66 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و در گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در هر دو گروه، در ابتدای مطالعه و 45 روز پس از ترخیص پرسشنامه DASS-21 (اندازه گیری مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس) را تکمیل کردند. گروه آزمون در واتس آپ آموزش های بهداشتی و تغذیه ای، را گرفتند. گروه کنترل آموزش روتین هنگام ترخیص را دریافت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها:
میانگین و انحراف استاندارد اضطراب، افسردگی و استرس در گروه آزمون قبل از مداخله به ترتیب 03/5 ±21/8، 3/13±09/28، 85/4±41/11 و بعد از مداخله 91/3±45/5، 78/11 ± 64/18، 86/4 ±33/8 بود و در گروه کنترل قبل از مداخله 14/5 ±01/7، 75/14±61/22، 91/8±64/5 و بعد از مداخله 64/5±91/8، 75/12 ± 00/22، 89/4 ±91/6. تفاوت معنادرای بین میانگین نمرات اضطراب و افسردگی و استرس قبل از انجام مداخله در دو گروه مشاهده نشد (05/0> P). پس از مداخله، نمرات افسردگی و استرس در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0< P). اما، تفاوت معنی داری بین نمرات اضطراب در دو گروه مشاهده نشد (05/0> P). شیب رگرسیون 338/0F= می باشد که معنی دار نیست (05/0≥p).
استنتاجآموزش مراقبت خانواده محور به روش مراقبت پرستاری به روش تله نرسینگ روشی موثر در کاهش آشفتگی های هیجانی مادران کودکان پس از پیوند مغز استخوان است.
کلید واژگان: تله نرسینگ, پیوند مغز استخوان, اضطراب, افسردگی, استرسBackground and purposeChild hospitalization is a stressful event for the mother and can cause emotional reactions in her. The aim of this study was to investigate the effect of family-based education by telenursing on emotional reactions in mothers.
Materials and methodsThis clinical trial was performed in 66 individuals who were randomly assigned into experimental and control groups. Participants in both groups completed the Depression Anxiety Stress Scale (DASS-21) at the beginning of the study and 45 days after discharge. The experimental group received training on health and nutrition through WhatsApp Messenger, while the control group received routine training at discharge. Data were analyzed using SPSS V24.
ResultsThere were no significant differences between the intervention and control group in mean scores for anxiety, depression, and stress (P>0.05). The mean scores in experimental group were 8.21±5.03, 28.09±13.3, and 11.41±4.85 before the intervention and 5.45±3.91, 18.64±11.78, and 8.33±4.86 after the intervention, respectively. In control group, the mean scores for anxiety, depression, and stress were 7.01±5.14, 22.61±14.75, and 8.91±5.64 before the intervention and 8.91±5.64, 22±12.75, and 6.91±4.89 after the intervention, respectively. The scores for depression and stress indicated significant differences between the two groups after the intervention (P<0.05). But, there were no significant differences between the experimental group and controls in the mean score for anxiety before and after the intervention (P>0.05). The regression slope was not found to be significant (F=0.338, P≥0.05).
ConclusionFamily-based care training by telenursing could be effective in reducing the emotional reactions in mothers of children with bone marrow transplantation.
Keywords: telenursing, bone marrow transplantation, anxiety, depression, stress -
اضطراب پدیده ای است که در دنیای امروز با تاکید بیش از حدی که نظام های آموزشی بر آزمون ها دارند، روز به روز تشدید خواهد شد و این موضوع می تواند عملکرد صحیح فراگیر را در موقعیت آزمون مختل نماید. هدف این مطالعه بررسی میزان اضطراب امتحان و تاثیر آن بر عملکرد دانشجویان در آزمون صلاحیت بالینی پایان دوره پزشکی عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی تهران سال تحصیلی 97-96 بود. روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بود. تعداد 270 نفر از دانشجویان پایان دوره رشته پزشکی عمومی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی، اضطراب امتحان ساراسون (1977) و نتایج آزمون صلاحیت بالینی استفاده شد. با استفاده از رگرسیون لجستیک و نرم افزار 22SPSS به بررسی وضعیت روابط متغیرهای پژوهش از دیدگاه پاسخ دهندگان پرداخته شد. نتایج نشان داد اضطراب امتحان (خفیف، متوسط و شدید) بر عملکرد دانشجویان در آزمون صلاحیت بالینی پایان دوره پزشکی عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی تهران سال تحصیلی 97-96 تاثیر معناداری دارد (05/0 <p). با توجه به این امر که برگزاری امتحان در دانشجویان ایجاد اضطراب می کند، برنامه ریزی جهت مدیریت موثر اضطراب امتحان در دانشجویان ضرورت دارد.
کلید واژگان: اضطراب امتحان, عملکرد تحصیلی, آزمون صلاحیت بالینی, دوره پزشکی عمومیAnxiety is a phenomenon that is intensified nowadays along with the high emphasis of educational systems on tests. Hence, it can disrupt the correct performance of the learner in the test position. The purpose of this study was to determine the test anxiety and its effect on the performance of students in the clinical competency test of the end of the general medical course at Tehran Islamic Azad University in the academic year 2017-2018. The research method was a descriptive-correlational design. In addition, a total of 270 graduate students were selected by available sampling method. For data collection, demographic questionnaire, test anxiety Sarason (1977) and the results of clinical competency test were used. Using the logistic regression and software 22SPSS, the status of relationships between the variables of research was examined from respondents' point of view. Accordingly, the results showed that test anxiety (mild, moderate and severe) had a significant effect on students' performance in the clinical competency test of the end of the general medical course in Tehran Islamic Azad University during the academic year 2017-2018 (p <0.05). Considering the fact that examination may cause anxiety among students, planning for effective management of test anxiety in students is necessary and should be noticed.
Keywords: Anxiety test, Academic performance, clinical competency test, General Medical Course -
سابقه و هدف
چاقی کودکان، همراه با افزایش موربیدیتی در کودکی است، به طوری که مراجعات سرپایی، دفعات بستری و نیاز به درمان در کودکان چاق نسبت به کودکان غیرچاق بیشتر است. هدف ازمطالعه حاضر بررسی ارتباط سبک زندگی والدین با چاقی کودکان و مقایسه آن در خانوارهای تک و چند فرزند بود.
روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی 400 دانش آموز مدارس ابتدایی شهر مشهد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مبتنی برهدف بود. ابزارجمع اوری اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر سه بخش دموگرافیک، محقق ساخته سبک زندگی LSQ وروش فرزندپروری دایانا باومریند بود.
یافته هابین ابعاد سبک زندگی خانواده ها و چاقی کودکان دربعضی ابعاد ارتباط معنی داری وجود داشت، به طوریکه بین سلامت جسمانی، خواب و استراحت، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغدیه، پیشگیری از بیماری ها و سلامت محیطی و BMI کودکان ارتباط معنی دار منفی به دست آمد (001/0=p). اما در ابعاد سلامت روانشناختی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی، اجتناب از دارو و مواد مخدر، و پیشگیری از حوادث ارتباط معنی داری با BMI کودکان دیده نشد. بین ابعاد سبک زندگی در خانواده های تک فرزند و چند فرزند تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0=p). بین سبک های مختلف فرزند پروری با BMI کودکان چاق همبستگی وجود نداشت.
نتیجه گیریآموزش به والدین درمورد عوامل ایجادکننده چاقی درکودکان و همچنین پایش کودکان درابعاد خانواده، مدرسه و محیط می تواند در اصلاح سبک زندگی آنان موثر باشد.
کلید واژگان: چاقی, کودک, سبک زندگی, تک فرزندی, چند فرزندیMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:30 Issue: 2, 2020, PP 185 -192BackgroundChildhood obesity is associated with an increase in childhood morbidity, so that outpatient visits, hospitalization repetitions and the need for treatment in obese children are higher than non-obese children. The purpose of this study was to examine the relationship between parents' lifestyle and childhood obesity and its comparison in single and multi-child families.
Materials and methodsThis study was a descriptive-correlation on 400 primary school students in Mashhad City in a multi-stage cluster sampling method based on the purpose. A questionnaire consisting of three sections of demographic, researcher-made LSQ lifestyle, and a Dianna bavmerind parenting method was used.
ResultsThere was a significant relationship between dimensions of lifestyle of families and obesity of children in some dimensions, so that significant negative correlation was found between physical health, sleep and rest, exercise and health, weight and nutrition control, disease prevention and environmental health, and BMI of children (p=0.001). In terms of psychological, mental, social health, drug avoidance, and prevention of events, no significant relationship was seen regarding the BMI of children. There was a significant difference between lifestyle dimensions in single child families and multiple children ones (p=0.001). There was no correlation between different styles of parenting and BMI in obese children (P>0.05).
ConclusionTraining parents about the causes of obesity in children and also monitoring children in their family, school, and environment can be effective in improving their lifestyle.
Keywords: Obesity, Child, Lifestyle, Single-child family, Multi-child family -
تاثیر توانایی های ذهنی و شناختی افراد بر یادگیری بسیار اهمیت دارد. اما یکی از عواملی که می تواند موثر بر یادگیری باشد سبک های یادگیری و تفاوت افراد در این امر است. لذا جهت بررسی سبک های یادگیری دانشجویان سال آخر رشته پزشکی و ارتباط آن با نمرات آزمون های جامع علوم پایه و پیش کارورزی و نتایج آزمون صلاحیت بالینی پایان دوره دکتری عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی تهران سال تحصیلی 97_1396 مطالعه ای از نوع توصیفی و همبستگی بر روی 270 نفر از دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران که با روش در دسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه دموگرافیک و پرسش نامه سبک یادگیری کلب (1999) است که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. با استفاده از نرم افزار 22SPSS و از طریق رگرسیون خطی دو متغیره و لجستیک به بررسی وضعیت روابط ابعاد و متغیرهای پژوهش از دیدگاه پاسخ دهندگان پرداخته شد. نتایج نشان دهنده رابطه مثبت بین متغیرهای مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده تاملی و تجربه عینی با آزمون های جامع علوم پایه و پیش کارورزی دوره دکتری عمومی می باشد. در نهایت متغیر مفهوم سازی انتزاعی بیش ترین توانایی را در پیش بینی وضعیت مردود/ قبول دانشجویان در آزمون صلاحیت بالینی دارد (05/0p<). آگاهی از سبک یادگیری دانشجویان هم برای شخص یادگیرنده و هم برای فرد آموزش دهنده مفید است و می تواند موفقیت شخص یادگیرنده را به همراه داشته باشد.کلید واژگان: سبک یادگیری, آزمون صلاحیت بالینی, آزمون جامع پیش کارورزی, آزمون جامع علوم پایهThe impact of individuals’ cognitive and subjective abilities on learning is very important. But one of the effective factors on learning is learning styles and hereupon people's differences in this regard. Therefore, in order to examine the styles of learning of the medical students’ final year and its relationship with the scores of both basic sciences and pre-internships comprehensive exams and the results of the clinical competency test of the end of the general practitioner course in Tehran Islamic Azad University in academic year 2017-2018, a descriptive and Correlation study was carried out on 270 medical students who were selected by available method. The data collection tool was a demographic questionnaire and Kolbe's learning style questionnaire (1999). Accordingly, reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha; and also by SPSS22 software and using bivariate linear and logistic regression, the relationship between dimension and research variables were examined from respondents' point of view. The results showed the positive relationship between abstract conceptualization variables, reflective observation and objective experience with comprehensive exams of basic sciences and pre-internships of the general practitioner course. Finally, the abstract conceptual variable revealed the highest ability to predict students' reject / acceptance in clinical competency test (p <0.05). Ultimately, awareness of the student's learning style is useful both for the learner and for the trainer, and can lead the learner successful in this regard.Keywords: Learning Style, clinical competency test, Comprehensive pre-internship exam, Comprehensive Basic Science Test
-
هدف از این مطالعه تعیین ارتباط سبک یادگیری با عملکرد مبتنی بر شواهد در دستیاران بیمارستان های کرمانشاه بود. مطالعه از نوع همبستگی و به روش مقطعی بود که روی 65 دستیار بالینی به روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای، به صورت انتساب متناسب انجام گردید. ابزار گرد اوری داده ها پرسشنامه استاندارد سبک یادگیری وارک و پرسشنامه محقق ساخته بررسی آگاهی و نگرش نسبت به عملکرد مبتنی بر شواهد بود. پژوهشگر پس از مراجعه به بیمارستانها، پرسشنامه ها را در اختیار نمونه ها قرار داد و بعد از تکمیل شدن نسبت به جمع آوری آنها اقدام نمود. داده ها با ابزار تحلیلی سبک یادگیری وارک و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سبک یادگیری غالب، تک مدله(75%)، از نوع شنیداری با فراوانی نسبی(2/49%) بود. میزان آگاهی در مورد عملکرد مبتنی بر شواهد دستیاران (6/64%) خوب بود. نگرش (7/67%)دستیاران نسبت به عملکرد مبتنی بر شواهد مثبت بود. (1/43%) عملکرد مبتنی بر شواهد درسطح مطلوب داشتند. آزمون کای دو نشان داد ارتباط معناداری بین آگاهی و عملکرد مبتنی بر شواهد(01/0=p)، نگرش و عملکرد مبتنی بر شواهد وجود داشت(001/0>p). بین سبک یادگیری و عملکرد مبتنی بر شواهد ارتباط وجود نداشت(639/0=p). با افزایش سطح آگاهی و مثبت بودن نگرش، به افراد دارای سطح عملکرد مبتنی بر شواهد مطلوب، اضافه گردید. لذا نیاز به آموزش مدون و اصولی در رابطه با عملکرد مبتنی بر شواهد از ضروریات به نظر میرسد.کلید واژگان: سبک یادگیری, عملکرد مبتنی بر شواهد, دستیاران بالینیThe current study was conducted to determine the relationship between learning style and EBP. In a cross sectional- correlational study, 65 individuals of clinical assistance were recruited to the study as stratified random and proportional assignment. The tools were learning style of Vark scale and evaluation of knowledge and attitude towards evidence-based performance. Data were collected by referring of the researcher to the hospitals and offering the questioners to subjects and completing by them, thereafter data were analyzed by SPSS software. The dominant learning style was one-mode (75%) of auditory style with frequency percent of (49.2%). The attitudes (67.7%) of the clinical assistance regarding EBP were positive and 43.1% of them had an appropriate level of EBP. The chi square test showed a significant relationship between awareness and EBP (P=0.01), as well as between attitude and EBP (P<0.001). There was no relationship among EBP and learning style (P=0.639). With increasing the awareness level, and positive attitude, EBP level was raised in clinical assistances, so, it is essential to provide some systematic and disciplined educational programs about EBP.Keywords: Learning Style, Evidence Based Practice, clinical assistances
-
مقدمهعملکرد مبتنی بر شواهد مستلزم این است که کارکنان بالینی در حیطه های مختلف آموزش، بالین و مدیریت، مهارت های استفاده از شواهد حاصل از پژوهش را بیاموزند و در عمل به کار گیرند. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط سبک یادگیری با عملکرد مبتنی بر شواهد در پرستاران بود.روش کاراین مطالعه بر روی 319 پرستار شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه در سال 1394 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بصورت انتساب متناسب انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل دو پرسشنامه سبک یادگیری Vark و عملکرد مبتنی برشواهد و فرم مشخصات جمعیت شناختی بود. روایی و پایایی پرسشنامه سبک یادگیری Vark در داخل و خارج کشور تایید شده است. روایی پرسشنامه عملکرد مبتنی بر شواهد از طریق روایی محتوی تایید و به منظور تعیین اعتبار این پرسشنامه، روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ابزار تحلیلی سبک یادگیری Vark طراحی شده در محیط Excel، آزمون همبستگی اسپیرمن و کای دو انجام شد.یافته هاسبک یادگیری غالب تک مدله (1/84 درصد) و از نوع شنیداری با فراوانی نسبی (3/46 درصد) بود. میزان آگاهی از عملکرد مبتنی بر شواهد (2/53 درصد) پرستاران متوسط بود. نگرش (6/52 درصد) افراد نسبت به عملکرد مبتنی بر شواهد مثبت بود. میزان عملکرد مبتنی بر شواهد بیشتر پرستاران (8/57 درصد) در سطح تقریبا مطلوبی قرار داشت. بین سبک های یادگیری پرستاران و میزان عملکرد مبتنی بر شواهد ارتباط آماری معنادار وجود نداشت.نتیجه گیریپرستاران دارای سبک های یادگیری متفاوت هستند. توسعه روش های آموزشی موثر و متناسب با سبک یادگیری کمک خواهد کرد که با افزایش آگاهی پرستاران باعث افزایش میزان عملکرد مبتنی بر شواهد آنها شود. آموزش مدون و اصولی برای افزایش آگاهی و بهبود نگرش نسبت به عملکرد مبتنی بر شواهد و نیز آموزش پرستاری در خصوص مفاهیم عملکرد مبتنی بر شواهد بصورت علمی و آموزش کارگاهی و ایجاد تسهیلات ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: سبک یادگیری, عملکرد مبتنی بر شواهد, پرستارانIntroductionEvidence-based performance requires that Clinical staff in different areas of teaching, clinical and management learn the skills of using the evidence from the research and apply these. The purpose of this study was to determine the relationship between learning style and evidence-based performance in nurses working in Kermanshah hospitals.MethodsThis study was performed on 319 nurses working in hospitals affiliated to Kermanshah University of Medical Sciences in 2015 by stratified random sampling and proportional assignment. The data gathering tool in this research was questionnaires include: the learning style of VARK, Evidence-based performance and demographic data form. Validity and reliability of the VARK learning style questionnaire have been confirmed in the country and abroad.
Validity of evidence-based performance questionnaire was confirmed through content validity and the test-retest method was used to determine the reliability of this questionnaire. Data analysis was performed using the VARK learning style analytical tool in Excel, Spearman correlation and Chi-square tests.ResultsThe learning style of single-mode template (84.1%) and hearing-type with relative frequency (46.3%). Knowledge about evidence-based performance (53.2%) was moderate in nurses Attitude (52.6%) of people was positive about evidence-based performance. The evidence-based practice nurses (57/8 %) were nearly desirable level. There was no significant relationship between nursing learning styles and evidence-based performance (p = 0.926).ConclusionNurses have different learning styles. The development of Effective educational methods adapted to the learning style will help increasing their evidence-based performance by increase nursing awareness. Principled and systematic training to raise awareness and improve attitudes toward evidence-based performance and Nursing education also seems to be essential in terms of the concepts of evidence-based practice, scientific and workshop training, and the creation of facilities.Keywords: learning style, evidence-base practice, nurses. -
مقدمهاجرای طرح تحول نظام سلامت و افزایش بارکاری بر روی همان تعداد پرستار، بی شک می تواند زمینه سازی برای نارضایتی و به دنبال آن فرسودگی شغلی و ترک شغل پرستاران را در پی داشته باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای تمایل به ترک خدمت، فرسودگی و رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران قبل و بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت بوده است .
روش پژوهش: این مطالعه توصیفی - مقایسه ای به روش نمونه گیری سهمیه ای بر روی 362 پرستار شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1395، انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بودکه شامل مشخصات دموگرافیک ، پرسشنامه های رضایت شغلی اسپکتور، فرسودگی شغلی ماسلاچ و تمایل به ترک خدمت نید بودند.یافته هارضایت شغلی پرستاران قبل و بعد از اجرای طرح (0/3917±3/12) و (0/3279±32/12)، فرسودگی شغلی (0/765+4/62) و (0/6374+4/61) و تمایل به ترک خدمت پرستاران (1/141+74/1) و (1/252+2/778) بود. نتایج آزمون تی زوجی تفاوت معناداری را در رضایت شغلی و تمایل به ترک خدمت پرستاران قبل و بعد از اجرای طرح نشان داده (p=0/000). آزمون تی زوجی تفاوت معناداری را در فرسودگی شغلی قبل و بعد از اجرای طرح نشان نداده است (p=0/848 ) .نتیجه گیرینتایج بیانگر این می باشد ، بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت، رضایت شغلی پرستاران کاهش، تمایل به ترک خدمت پرستاران افزایش و فرسودگی شغلی پرستاران ثابت بوده است.کلید واژگان: رضایت شغلی, فرسودگی شغلی, تمایل به ترک خدمت, طرح تحول نظام سلامتIntroductionThe implementation of the health care reform plan and the increase in workload on the same number of nurses can undoubtedly lead to dissatisfaction and Followed by job burnout and Leaving nurses Job. Therefore, this study was conducted with the aim of comparing the desire to quit serving, burnout and job satisfaction of nurses working in hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences before and after the implementation of health system development plan.MethodsThis Descriptive-comparative study was performed on 362 nurses working in hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences in 1395. The data gathering tool was a questionnaire that included demographic characteristics, Spector's Job Satisfaction Questionnaire, Maslach Job Burnout, and need desire to quit serving.ResultsThe job satisfaction of nurses before and after the implementation of the plan (3.12.3917) and (2.98.3279), burnout (4.62.765) and (4.61.8374) And the desire to quit serving of nurses (3.26.141) & (2.778.252). The results of paired t-test showed a significant difference in job satisfaction and desire to quit serving of nurses before and after the implementation of the plan (p=0.0001). The Paired t-test did not show a significant difference in burnout before and after the implementation of the plan (p = 0.848).ConclusionThe results indicate that after implementing the health system reform plan, job satisfaction of nurses decreased, the desire to quit serving nurses has increased and nursing job burnout has been fixed.Keywords: job satisfaction, Job Burnout, Service Abandonment, Health System Development Plan -
فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، سال بیست و هفتم شماره 4 (پیاپی 90، زمستان 1396)، صص 290 -293سابقه و هدفاین مطالعه به منظور بررسی اختلال راه عصب بینایی چشم با آزمایش الکترورتینوگرام (ERG) در بیماران مصرف کننده سیکلوسپورین ارجاع شده به کلینیک بصیر طی سالهای 95-94 انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه مورد- شاهدی، 50 بیمار مصرف کننده سیکلوسپورین مراجعه کننده به کلینیک بصیر در سال 1394-1395 به صورت در دسترس انتخاب شده و تحت آزمون الکترورتینوگرافی قرار گرفتند. نتایج این آزمون شامل ولتاژ و فاز تاخیری در آنها تعیین شد و با یافته های به دست آمده در گروه شاهد مقایسه شد.یافته هامیانگین ولتاژ ثبت شده در ERG در گروه مورد 1/117 با انحراف معیار 9/14 و در گروه شاهد 2/116 با انحراف معیار 3/14 میکروولت بود که اختلاف آماری معنی داری را بین دو گروه نشان نمی داد (82/0=P). میانگین فاز تاخیری ثبت شده در ERG در گروه مورد 33/44 با انحراف معیار 24/2 و در گروه شاهد 42/43 با انحراف معیار 11/2 میلی سکند بود که اختلاف آماری معنی داری را بین دو گروه نشان نمی داد (14/0=P).نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از این مطالعه چنین استنباط می شود که مصرف سیکلوسپورین سبب تغییر معنی داری در الکترورتینوگرام نمی شود.کلید واژگان: الکترورتینوگرافی, سیکلوسپورین, بیناییMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:27 Issue: 4, 2018, PP 290 -293BackgroundThis study was performed to evaluate the rate of abnormality in the ERG test (electroretinogram test) in the cyclosporine users referred to the Basir Clinic during 2015-2016.Materials And MethodsIn this case- control study, 50 patients who had been prescribed cyclosporine referred to the Basir Clinic during 2015-2016 were studied. Results of ERG test, including voltage and the delayed phase, were determined and were compared to the findings of the control group.ResultsThe mean (±standard deviation) of the recorded voltages in the ERG in the experimental group and control group were 117.1±14.9 microvolt and 116.2±14.3 microvolt, respectively (P=0.82). The mean (± standard deviation) of recorded delayed phase in the ERG in the experimental group was 44.33±2.24 microsecond, compared to 43.42±2.11 microsecond in the control group (P=0.14).ConclusionAccording to the acquired results of this study, generally it is inferred that using cyclosporine do not significantly change the result of electroretinogram (ERG).Keywords: Electroretinography, Cyclosporine, Vision
-
زمینه مطالعهاستفاده گسترده از متیل فنیدیت و اثرات تضعیف کننده ایمنی آن بر روی اندامهای مختلف، اهمیت مطالعات میکروسکوپیک در این رابطه را ضروری می سازد.هدفتعیین اثرات متیل فنیدیت بر روی غدد فوق کلیوی و اندامهای لنفاوی در موش می باشد.روش کار30 سر موش نر بالغ از نژاد Balb/C تهیه و به یک گروه شاهد و دو گروه تجربی تقسیم گردیدند. گروه شاهد تنها آب آشامیدنی و به گروه های تجربی متیل فنیدیت هیدروکلوراید به میزان ترتیبی 2 و 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن روزانه بمدت چهل روز خورانده شد. سپس حیوانات را بیهوش و از قلب آنها نمونه های خون تهیه گردید. طحال، تیموس، عقده های لنفاوی و غدد فوق کلیوی برای مطالعه میکروسکوپی بروش هماتوکسیلین و ائوزین جدا گردیدند. نمونه های طحال برای شمارش پلاسما سل ها و رنگ آمیزی label antibody CD138* مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها به روش آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و pکلید واژگان: غدد فوق کلیوی, هیستوپاتولوژی, اندامهای لنفاوی, متیل فنیدیت, مورفومتریBackgroundConsidering widely administration of methylphenidate and also its immunosuppressive effects on different organs, importance of related microscopic studies is obvious.ObjectivesDetermining histological effects of methylphenidate on adrenal glands and lymphatic organs in mice.MethodsA total number of 30 adult male Balb/C mice were provided, weighed and divided into one control and two experimental groups. The control group received water by gavages once a day, for 40 days. The experimental groups were orally administered MPH hydrochloride (2mg/kg and 10mg/kg body weight,) respectively. Animals were anesthetized and blood samples were collected through cardiac puncture for analysis of blood cells. Spleen, thymus, lymph nodes and adrenal glands were removed and processed for microscopic studies through hematoxylin and eosin staining. Spleen samples were processed for plasma cell count and staining (label antibody CD138*). The data were analyzed using analysis of variance (ANOVA) and pKeywords: adrenal gland, histopathology, lymphoid organs, methylphenidate, morphometry
-
مقدمهتوسعه روز افزون کیفیت گرایی و مشتری محوری در خدمات بهداشتی، از طریق بازخورد مداوم انتظارات بیماران و بهبود مستمر نحوه ارائه خدمات میسر می شود. ارزیابی کیفیت خدمات بیمارستانی از دیدگاه بیمار یک شاخص و راهنمای عینی ارزشمند در اختیار مدیران و برنامه ریزان امر مراقبت و درمان قرار می دهد.
روش پژوهش: این پژوهش، توصیفی - همبستگی برروی 405 نفر از بیماران بستری در سه بیمارستان وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ای مشتمل بر دو بخش مشخصات دموگرافیک و سوالات سنجش کیفیت خدمات (سروکوال) بود.یافته هابیشترین میانگین کیفیت خدمات بیمارستانی در قسمت ادراکات، مربوط به بعد اطمینان با میانگین 17/5 و کمترین درصد مربوط به بعد ملموس بودن با میانگین 12/84 بود. بیشترین میانگین کیفیت خدمات بیمارستانی در قسمت انتظارات، مربوط به بعد همدلی با میانگین 21/12 و کمترین درصد مربوط به بعد ملموس بودن با میانگین 17/23 بود. شکاف بین ادراکات و انتظارات بیماران در بیمارستان های وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران برابر با 19/19- واحد بود. کمترین شکاف با 52/2- واحد مربوط به بعد تضمین خدمات و بیشترین شکاف با 4/6- واحد مربوط به بعد انتظار همدلی بود.نتیجه گیریبرای ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی درمانی برقراری توازن بین انتظارات بیماران و ارائه دهندگان این خدمات ضروری است .کنترل مناسب کیفیت راهی برای کاستن از شکاف کیفیت می باشد.کلید واژگان: انتظارات, ادراکات, کیفیت خدمات, سروکوال, شکافIntroductionEver-increasing development of quality-oriented and customer orientation in health services, through continuous feedback of patients expectations and continual recovery of service presentation, is possible. Patient satisfaction can impact on compliance with suggested treatment and therefore impact on health outcomes.Methodsthis correlation-descriptive study of 405 bedridden patients was done at 3 hospitals that are depending to Tehran medical sciences Islamic Azad University that were selected according to the available sampling. Information collecting tools was a questionnaire including of two parts demographic and questions measuring service quality (SERVQUAL).ResultsThe highest quality of hospital service in the perceptions of the reliability dimension was with 17.5 averages and the lowest percentage was related to tangibility dimension with the average of 12.84. The highest average of hospital services quality in the expectation part was related to Empathy dimension with the average of 21.12 and the lowest percentage was related to tangibility dimension with the average of 17.23. The gap between patients perceptions and expectations at hospitals depending to Tehran medical sciences Islamic Azad University equal to -19.9 units. The lowest gap with -2.52 unit related to service Assurance dimension and the most gap with -4.6 units related to Empathy expectations.ConclusionFor promotion of treatment health service quality, its necessary to establish a balance between services presenting and patient expectations. Suitable quality control is was to decrease of quality gap.Keywords: Expectations, perceptions, service quality, SERVQUAL, Gap -
سابقه و هدفکیفیت خدمات، عامل متمایز کننده و قدرتمندترین اسلحه رقابتی است که بسیاری از سازمان های خدماتی در اختیار دارند. ارتقای کیفیت ارائه خدمات منجر به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش میزان رضایتمندی بیماران می شود.روش بررسیاین مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1394 برروی 405 نفر از بیماران بستری در سه بیمارستان وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ای مشتمل بر سه بخش مشخصات دموگرافیک، سوالات سنجش رضایتمندی بیماران و سنجش کیفیت خدمات (سروکوال) بود.یافته هابین رضایتمندی و کیفیت خدمات ادراک شده توسط بیماران، بر اساس مدل سروکوال ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0p<). 8/72% بیماران از خدمات بیمارستانی ارائه شده در این بیمارستان ها رضایت کامل داشتند. بیشترین میانگین (±انحراف معیار) نمره کلی ادراک از کیفیت 15/14±55/75 بود. بالاترین میانگین کیفیت خدمات بیمارستانی در قسمت ادراکات، مربوط به بعد اطمینان و پایین ترین درصد مربوط به بعد عوامل محسوس بود؛ همچنین کیفیت کلی معنی دار بود ( 0001/0 >p).نتیجه گیریرضایت مشتری در گرو کیفیت خدمات است. تحلیل کیفیت خدمات، مدیریت بیمارستان را قادر می سازد تا منابع مالی را برای بهبود عملکرد در حوزه هایی که اثر بیشتری بر ادراک مشتری از کیفیت خدمات دارد، تخصیص دهد.کلید واژگان: رضایتمندی بیماران, کیفیت خدمات بیمارستانی, مدل سروکوالMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:26 Issue: 3, 2016, PP 173 -179BackgroundServices quality is a distinctive factor and the most powerful competitive weapon where most of servicing organizations have in their properties. Offering services improvement causes productivity, costs reduction and so increasing patients satisfactory.Materials And MethodsThis correlation description study performed on 405 in-patients of 3 hospitals related to Islamic Azad University, Tehran Medical Branch, in 2015. They were chosen by available sampling. Information gathering was performed by a questionnaire, including 3 parts of demographic specifications, patients satisfaction questions and services quality evaluation (SERVQUAL).Resultsthere was significant relation between patients satisfaction and hospital services quality on the basis of SERVQUAL model (pConclusionCustomer satisfaction is owed to services quality. Services quality analysis makes hospital management system to be able to assign financial resources for performance improvement in fields that are more effective on customer comprehension of services quality.Keywords: Patient's satisfaction, Hospital services quality, SERVQUAL model
-
فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، سال بیست و پنجم شماره 2 (پیاپی 80، تابستان 1394)، صص 151 -156سابقه و هدفیکی از سرنوشت سازترین انتخاب های دوره دانش آموزی انتخاب رشته دانشگاهی است. نداشتن آگاهی نسبت به رشته تحصیلی موجب به وجود آمدن عدم تطابق بین آینده شغلی افراد با نیازها و انتظاراتشان می گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران نسبت به رشته تحصیلی خود در بدو ورود به دانشگاه انجام شد.روش بررسیاین مطالعه توصیفی- زمینه ای روی 501 دانشجوی ترم اول (بدو ورود) رشته های مختلف علوم پزشکی و رشته های غیر پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ای مشتمل بر دو بخش مشخصات دموگرافیک و سوالات سنجش میزان آگاهی بود.یافته هامیانگین و انحراف معیار آگاهی دانشجویان 48/5 و 60/3 بود. میزان آگاهی دانشجویان در 3/30% موارد بالا، در 5/40% موارد متوسط و در 1/29% موارد پایین بود. افزایش مقاطع تحصیلی رابطه مستقیمی با میزان آگاهی داشت، بدین معنی که با افزایش مقطع تحصیلی، آگاهی گروه مورد بررسی افزایش می یافت. بالاترین رتبه آگاهی براساس مقاطع تحصیلی، مربوط به مقطع تحصیلی دکترای حرفه ای با میانگین رتبه 17/342 و پایین ترین آن در گروه کاردانی با میانگین رتبه ای 32/136 بود.نتیجه گیرییافته های این پژوهش بیانگر این است که اکثر دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه نسبت به رشته خود آگاهی متوسطی دارند. پیشنهاد می گردد قبل از ورود به دانشگاه، جهت شناخت هر چه بیشتر رشته های تحصیلی، مشاوره های لازم از طرق مختلف نظیر مدارس، رسانه های جمعی، خانواده و... ارائه گردد تا دانش آموزان با آگاهی قبلی رشته خود را انتخاب و با علاقه و انگیزه به ادامه تحصیل مشغول شوند.
کلید واژگان: آگاهی, دانشجویان, رشته تحصیلیMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:25 Issue: 2, 2015, PP 151 -156BackgroundOne of the most critical choices of students is to choose a university major. Lack of knowledge, towards the major causes a mismatch between the career prospects and their needs and expectations. Therefore, this study was conducted to determine the knowledge of Islamic Azad University, Tehran Medical Branch students to their educational major at the time of ثntrance to university.Materials And MethodsThis descriptive study was conducted on 501 medical and non-medical fisherman students of Islamic Azad University, Tehran Medical Branch, whom were selected by relative stratified random sampling technique. Data gathering tool was a questionnaire which consisted of two sections, including demographic information and questions to measure students’ knowledge.ResultsThe mean and standard diversion of students’ knowledge was 5. 48 and 3. 60, respectively. Students’ knowledge was high in 30. 3%, moderate in 40. 5% and low in 29. 1%. The study showed that the increase in educational levels directly correlate with the knowledge. This means that with an increase in educational levels, the knowledge increases. The highest rank of knowledge, based on the educational levels, was related to professional doctoral degree with mean rating of 342. 17, and the least knowledge was related to the Bachelor's degree mean rate of 136. 32.ConclusionThe findings indicated that most of students had moderate knowledge about their major at arrival to college. Therefore, it is suggested that the students have consultation about their major by schools, media, families, and… in order the students know more about their majors before entering university.Keywords: Knowledge, Educational major, Students. -
IntroductionKeratoconus is a relatively common disease of cornea in which structural changes within the cornea cause it to thin and change to a conical shape and scar at the central portion of cornea. So far, few methods and drug treatments were introduced due to both lack of accepted animal models to induce experimental keratoconus and limitation of research in human considering ethical issues. In the present study, keratoconus were produced experimentally in mice focusing on collagen regarding histopathological mechanisms.MethodsIn this study, collagenase (1, 3 and 6 mg/ml) were injected into the cornea of male mice. Both macroscopic and microscopic evaluations were performed in short periods of one, three and five days after injection. In macroscopic observations, eyes were graded according to the intensity of keratoconus. Microscopic observations consisted of cornea layers evaluations, presence of inflammation, changes of the cornea thickness, epithelium thickness and collagen and stroma changes.ResultsMost cornea damage and changes to more conical shape were observed by 6 mg/ml of collagenase. In fact, collagenase at 3 and 6 mg/ml caused deformity and opacity of cornea, dose dependently in a manner that severe damage to collagen fiber, thinness of cornea and epithelium and cornea rupture, in some cases, were observed at high dose of collagenase.
-
کدورت عدسی علت حداقل 50 درصد موارد نابینایی در سراسر جهان است. پیری، تروما، داروها، سیگار، بیماری های سیستمیک، بیماری های چشمی، علل مادرزادی و غیره از عوامل اتیولوژیک کدورت عدسی محسوب می شوند.
مطالعه حاضر با هدف بررسی انواع کدورت عدسی و فراوانی عوامل تعیین کننده آن و نیز تعیین ارتباط برخی از این عوامل با نوع کدورت عدسی انجام شد.
نوع مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد. از بین بیمارانی که در سال 82 در بیمارستان لبافی نژاد تهران با تشخیص کدورت عدسی جراحی شده بودند، تعداد 400 نفر به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از فرم اطلاعاتی انجام گردید که بر اساس پرونده بیماران تکمیل گردید. متغیرهای سن، جنس، نوع کدورت عدسی، بیماری های سیستمیک، بیماری های چشمی غیر از کدورت عدسی و نوع آنها، مصرف سیگار، سابقه ضربات وارده به چشم و نوع آنها، علت کدورت عدسی مادرزادی، معاینه اسلیت لمپ و نوع درگیری (یک یا دو طرفه بودن) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
میانگین سنی بیماران 7/54 سال بود و بیشتر بیماران در گروه سنی 69-50 سال قرار داشتند. شایع ترین انواع کدورت عدسی به ترتیب انواع ناشی از سن (78 درصد) و مادرزادی (15 درصد) بودند. بین نوع کدورت عدسی و سن (0001/0P<)، جنس (016/0=P)، میانگین سنی (0001/0P<) و نوع درگیری چشمی (0001/0P<) ارتباط معنی داری وجود داشت. شایع ترین بیماری های سیستمیک، پرفشاری خون با 5/35 درصد و دیابت با 22 درصد فراوانی بودند. در معاینه اسلیت لمپ، شایع ترین نوع کدورت در کدورت عدسی مادرزادی، نوع لاملار و در سایر انواع کدورت عدسی نوع مختلط بود. در 8 درصد بیماران سابقه ضربه به چشم مثبت بود که در 67 درصد آنها نوع ضربه، بسته بود. 5/18 درصد بیماران بالای 15 سال سیگار مصرف می کردند. 62 درصد کل بیماران نیز سابقه سایر بیماری های چشمی غیر از کدورت عدسی را داشتند. در 84 درصد بیماران نیز کدورت عدسی، دو طرفه بود.
در مجموع، تعداد مردان مبتلا به کدورت عدسی بیشتر از زنان بود که در بیشتر منابع بیماری در زنان شایع تر ذکر شده است. در ضمن 5/65 درصد بیماران زیر 70 سال سن داشتند که لزوم بررسی علل پایین بودن سن کدورت عدسی را نشان می دهد.
کلید واژگان: کدورت عدسی, علل مادرزادی کدورت عدسی, بیماری های سیستمیکPayesh, Volume:7 Issue: 3, 2008, PP 219 -223Objective(s)To evaluate the etiology of cataract and prevalence and correlation of risk factors with various types of cataract.MethodsAmong the patients who underwent cataract surgery in Labafinejad Hospital in 2004, 400 patients were chosen by a systemic sampling method. Information were collected from the patient's records and recorded in a check list.ResultsSenile and congenital types of cataract were the most prevalent in the sample. There was a correlation between age, mean age, sex, type of involvement and type of cataract. Among systemic diseases, hypertension was the most common (35.5%), followed by diabetes mellitus (22%). In slit lamp examination, of congenital cases, the most common opacity was lamellar type and in other types of cataract, mixed opacity was the most common type.ConclusionIn this study the proportion of male cases was greater than that reported in other studies. Meanwhile, 65.5% of the patients were under the age of 70, which shows the need for evaluation of the relatively low age of onset in Iran. -
سابقه و هدفدر این مطالعه، میزان شیوع و پیشرفت میوپی در طی دوران تحصیل دانشجویان پزشکی سه ترم آخر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران اندازه گیری شده و تاثیر تعدادی از عوامل مساعدکننده احتمالی ارزیابی شد.روش بررسیدر این مطالعه مقطعی با روش نمونه گیری تصادفی ساده به 240 دانشجوی پزشکی دوره کارورزی فرم اطلاعاتی دوقسمتی ارائه شد. بخش اول این فرم توسط کلیه شرکت کنندگان و بخش دوم تنها توسط افراد میوپ پاسخ داده شد. در این مطالعه شیوع میوپی براساس قدرت لنز کمتر یا مساوی 5/0- دیوپتر در یکی از دو چشم و پیشرفت میوپی بصورت تفاضل قدرت لنز کنونی و قدرت لنز بدو ورود اندازه گیری شد.یافته هامیزان شیوع میوپی 1/22 درصد، میوپی و آستیگماتیسم 2/29 درصد، آستیگماتیسم 1/12 درصد، آستیگماتیسم و هیپروپی 9/2 درصد و هیپروپی7/1 درصد بدست آمد و به طور کلی شیوع عیوب انکساری 9/67 درصد و شیوع کلی میوپی3/51 درصد بود. میانگین میزان میوپی در دو چشم 28/2- دیوپتر و میانگین پیشرفت میوپی طی تحصیل 75/0- دیوپتر بود. میزان شیوع پیشرفت میوپی 8/78 درصد بود و 10 درصد میوپ ها پس از ورود به دانشگاه میوپ شده بودند. میانگین سن شروع میوپی 8/15 سال بود. بین جنس مونث، سن شروع، سابقه فامیلی و فاصله کتاب از چشم در هنگام مطالعه با میوپی ارتباط معنی داری وجود داشت.نتیجه گیریشیوع میوپی در مطالعه ما بیش از آمار جهانی و تقریبا مشابه نتایج بدست آمده در مطالعات قبلی بر روی دانشجویان پزشکی است که این امر می تواند نشان دهنده نقش تحصیلات و به طور کلی کارهای نیازمند مطالعه به عنوان یک عامل خطر برای نزدیک بینی باشد.
کلید واژگان: میوپی, شیوع, پیشرفت, دانشجویان پزشکیMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:18 Issue: 1, 2008, P 45BackgroundThis study was performed to evaluate the myopia prevalence, myopia progression, and various potential myopia risk factors in medical students’ final year (Internship period) at Islamic Azad University, Tehran unit.Materials And MethodsIn this cross-sectional study, 240 medical students were selected through simple random sampling. The students, who spend Internship course at the university hospitals in the first term of 1383, were asked to complete a questionnaire designed to assess the prevalence of myopia, myopia Progression, and possible risk factors. The first part of questionnaire was completed by all participants and the second part was completed only by myopias. Myopia was defined on a per student basis at the mean spherical equivalent of equal to or less than – 0.5 diopters (D) at the end of medical school. Myopia progression defined as the difference between current myopia and spherical equivalent at the beginning of medical school.ResultsAmong 240 students, the prevalence of myopia was 22.1%, myopia and astigmatism 29.2%, astigmatism 12.1%, astigmatism and hyperopia %2/9, hyperopia 1.7%. The prevalence of total refractive errors was 67. 9% and the prevalence of myopia found to be 51.3%. The mean equivalent sphere for the myopic student was – 2.28 D and the mean myopia progression during medical school was – 0.75 D. Myopia increased in 78.8% during medical college. Among myopic student 10% become myopic after the beginning of medical School. The mean age of onset of myopia was at 16 years of age. There was significantly statistical association between myopia and female gender, age of onset, positive myopia family history, and reading distance.ConclusionPrevalence of myopia in our study was higher than worldwide prevalence. It may demonstrate the role of academic education and generally the reading required works as a risk factor for myopia. -
هدف
تعیین شیوع انواع افتادگی پلک براساس سبب شناسی، دموگرافی، روش جراحی و عوارض پس از عمل در مراجعه کنندگان به واحد چشم پزشکی بیمارستان لبافی نژاد تهران طی سال های 82-1378.
روش پژوهش: این مطالعه بر روی پرونده 233 بیمار که با تشخیص اولیه افتادگی پلک طی سال های مزبور به واحد چشم پزشکی بیمارستان لبافی نژاد تهران مراجعه کرده بودند؛ صورت پذیرفت.یافته هامیانگین سنی بیماران 18.7±12.8 سال بود و نسبت زنان و مردان برابر بود. در 3.4 درصد (8 نفر) سابقه خانوادگی افتادگی پلک وجود داشت. افتادگی پلک در 85 درصد موارد یک طرفه، در 15 درصد موارد دو طرفه، در 79 درصد موارد مادرزادی و در 21 درصد موارد اکتسابی بود. بیماران در 19 درصد موارد دچار تنبلی چشم و در 7 درصد موارد دچار استرابیسم بودند.
نتیجه گیریاغلب موارد افتادگی پلک از نوع مادرزادی هستند؛ بنابراین غربالگری کودکان از نظر افتادگی پلک و درمان کودکان مبتلا، به منظور جلوگیری از بروز تنبلی چشم، امری ضروری است.
PurposeTo assess the etiology, demography, surgical management and postoperative complications of ptosis in a referral ophthalmologic center.
MethodsWe reviewed records of 233 ptosis patients managed at Labbafinejad Hospital during 1998-2003. Etiology, age, sex, laterality, family history, amblyopia, past medical history, margin reflex distance and levator function, type of surgery, and postoperative complications were evaluated.
ResultsThe study included 117 female and 116 male subjects with mean age of 18.712.8 years. There was past ocular surgery in 85%, family history of ptosis in 3.4%, amblyopia in 19.2% and strabismus in 6.9%. Ptosis was unilateral in 85% and bilateral in 15% and was congenital in 79%.
ConclusionThe most prevalent type of ptosis is congenital therefore early detection and referral of affected children is necessary to prevent amblyopia.
Keywords: ptosis, amblyopia
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.