فرهاد شریعت راد
-
بیان مسئله:
اگرچه حوزه فرایندپژوهی جوان است اما پژوهش های این حوزه سیر تحولی پرفرازونشیبی را طی کرده اند که محل بازنمایی تنوع شیوه های فکری و نظری حاکم بر آن است. غالب پژوهش ها با رویکرد تحلیلی و نگاه تجزیهگرا تجربه های امر طراحی را تشریح کرده اند. در این پژوهشها، غالبا از شیوه اندیشیدن به مسیله طراحی غفلت شده است. به موجب همین نگاه تجزیهگرا، جوهره فرایندها از دست خواهد رفت اما فرایند طراحی خود شیوه ای از اندیشهورزی است. لاجرم، فرایند طراحی، فارغ از شناخت ناشی از تلاش های فرایندپژوهان، شیوه های استدلال منطقی را در ازای نیل به هدف خود به استخدام درخواهد آورد. به همین واسطه این پژوهش تلاش دارد تا به چیستی نسبت میان قیاس واستعاره به مثابه روش استدلالی پی ببرد. همینطور به این پرسش پاسخ دهد که تاثیر استعاره، به مثابه روش استدلالی در خلق اثر معماری چیست؟
هدف پژوهش:
شناخت نسبت میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روشهای طراحی و کاربست منطقی آنهاست.روش پژوهش: در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانهای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است.
نتیجه گیری:
در این پژوهش در دو به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تاثیر استعاره به منزله شیوهای استدلالی پرداخته و طبق یافته های آن، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در یک سازوکار چهاربخشی معین، نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا میکنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص، قیاس منجر به خلق اصالت و معنای مضاعف در اثر معماری می شود.
هدفشناخت نسبت میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روشهای طراحی و کاربست منطقی آنهاست.روش تحقیق: در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانهای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است.
نتایجپژوهش حاضر به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تاثیر استعاره به منزله شیوهای استدلالی طبق یافته های این پژوهش، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در سازوکار چهاربخشی ای معین نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا میکنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص قیاس منجر به خلق اصالت در اثر معماری می شود.
کلید واژگان: قیاس, استعاره, استدلال, فرایند طراحی, طراحی معماریProblem statement:
Although the field of the research process is new, research in this area has advanced rapidly. This reflects the diversity of intellectual and theoretical methods governing the research process. The majority of studies have described design experiences using an analytical approach and point of view. The approach of thinking about design has often been overlooked in this research. The main concern of processes will be lost due to this detached viewpoint, yet the design process itself is a style of thinking. Regardless of the awareness gained from the research phase, the design process will invariably apply logical thinking processes to achieve its purpose. As a result, the goal of this study is to figure out the link between deduction and metaphor as a style of reasoning. Also, what influence can metaphor have as an argumentative approach in creating an architectural work?
Research objective:
This study attempts to understand the link between deduction and metaphor as a core thinking tool in design methodologies and apply it logically.
Research method:
Deductive and inferential reasoning was employed in two stages, the bibliographic method was used for data collection, and the logical reasoning method was used for data analysis.
ConclusionThis research aims to understand better the role and function of logical reasoning in the architectural design process and the impact of metaphor as an arguing tool. According to the conclusions of this study, deduction and metaphor are among the complete logical procedures that play a crucial role in the production of architectural works in a four-part mechanism. By keeping the features of deduction, metaphor is a type of deduction that leads to the uniqueness and twofold meaning in architecture.
Keywords: deduction, Metaphor, Reasoning, Design Process -
روشن است که هر ایده طراحی معماری از جایی نشات می گیرد و منبعی برای ایده پردازی وجود دارد. ولی منابع ایده پردازی معماری کدامند و هر کدام چه سهمی در فرایند شکل گیری ایده ها دارند؟ پاسخدهی به پرسش یاد شده، پیشتر در مقاله ای با عنوان «منابع ایده پردازی معماری»، با تمرکز بر فرایند ایده پردازی چند تن از معماران حرفه ای، پیگیری شده است. مقاله حاضر، پرسش یاد شده را با تمرکز بر فرایند ایده پردازی دانشجویان معماری در مقاطع و سالهای مختلف تحصیلی، پی می گیرد. به این ترتیب هم دیدواقعی تری نسبت به منابع ایده پردازی فراهم می آید و امکان مقایسه عملکرد طراحان خبره و مبتدی ممکن می شود. در پیمایش میدانی پژوهش حاضر، به عنوان نمونه موردی، فرایند ایده پردازی 121 نفر از دانشجویان معماری دانشگاه شهیدبهشتی مورد بررسی قرار گرفت و منابع ایده پردازی ایشان به دو دسته "عوامل معطوف به مسیله" و "عوامل معطوف به طراح" تقسیم و سهم آنها تعیین گردید. تحلیل آماری توصیفی و استنباطی بر روی داده ها، مشخص کرد که "عوامل معطوف به مسیله" سهم بیشتری را در شکل-گیری ایده های دانشجویان داشته است. این یافته با مطالعه بر معماران حرفه ای مطابقت دارد ولی نسبت «عوامل معطوف به مسیله» به «عوامل معطوف به طراح» در منابع ایده پردازی دانشجویان، در مقایسه با طراحان خبره، بسیار بیشتر است.
کلید واژگان: ایده پردازی, طراحی معماری, ایده, مسئله طراحی, منابع ایده پردازیIndeed, every architectural design idea comes from somewhere or is inspired from some points. Thus, there is a source for ideation. Architectural designers are constantly faced with ambiguous and complex situations. Therefore, their minds usually fly to a given point after encountering design problems, and the preparations and requirements of the ideation appear as a function in the design process. Ideation can be involved in all stages in a thinking cycle, including innovation, development, and the realization of an idea. Although there are some essential notions in the architectural design process that are not easily distinguished separately, each of them has its exclusive meaning. Some of these seemingly similar definitions including, an idea, a concept, a primary generator, or an initial generator; and, architectural contributors such as designers, professors, instructors, and the students who are under the education of architecture in an academic institution or university use them a lot. This mentioned issue illuminates the importance of the vital role of ideation in the architectural design process. Besides, providing a worldwide cognition of ideation and its crucial role in the architectural design process can lead researchers to accomplish a variety of comprehensive investigations. After introducing the ideation as an essential activity in the design process, some questions should be answered. For Example, what are the sources of architectural design ideation, and what are their contributions to the process of ideas’ forming? Responding to these mentioned questions, an article entitled “the sources of architectural ideation, focusing on the professional architects’ ideation processes” has already been pursued. The present research, has made an effort to answer the above questions by focusing on the architecture students' ideation process in different academic degrees and years. In this way, a more realistic view of the ideation sources comes in to picture, and it becomes possible to compare the expert and novice designers' performance. For the field studies of this present essay, the ideation of architectural design processes of 121 architecture students of Shahid Beheshti University was examined as the case studies. As the subjects of this statistical analysis, these selected students consisted of the first-year undergraduates to the four-year undergraduates studying in their bachelor’s at that time, and the first-year and the second-year students of master’s degree. After completing the data gatherings, categorizing, and analyzing, the primary sources of ideation among the architectural students were appraised based on the influential factors in idea production. These are the factors assigned to the design problem, and the factors assigned to designers. In other words, it turned out that their ideation sources were divided into two categories of “design problem-oriented factors” and “designer-oriented factors”. Furthermore, their shares were defined after the descriptive and extrapolative statistical analysis of gained data. It showed that the design problems factors have a higher contribution to the idea formation of the students. Although this finding corresponds with the research of the professional architects, among the students, the ratio of the "design problem-oriented factors" to the "designer-oriented-factors" is impressively higher than the expert designers.
Keywords: Ideation, Architectural Design, Idea, design problem, Sources of Ideation -
بیان مسئله
اگرچه از عمر طراحیپژوهی زمان زیادی نمی گذرد، اما تداوم خلق اثر معماری در طول تاریخ، گواه بر وجود روش های طراحی، با وجود نبود خودآگاهی درباره آن هاست. برخی روش شناسان، روش هایی را شناسایی کرده اند که ویژگی آن ها بی زمانی است. اهمیت این روش ها در آن است که به شکلی پیوسته در تاریخ طراحی حضور داشته اند. در این پژوهش، تلاش شده تا با نگاهی تحلیلی به مسجد جامع فهرج، به نقش و تاثیر روش روایتی در طراحی این مسجد با استفاده از روش تحلیل بینامتنیت پرداخته شود. مسئله پژوهش تلاش برای فهم تاثیر روش روایتی در فرایند خلق مسجد جامع فهرج به عنوان مسئله بنیادین است و به تاثیر روایت طراح از مسجدالنبی به عنوان منبع قیاس در طراحی آن خواهد پرداخت.
هدف پژوهشهدف پژوهش بررسی ریشه های روش روایتی در خلق اثر و فرایند شکل گیری مسجد جامع فهرج است.
روش پژوهشپژوهش پیش رو پژوهشی کیفی بوده و در گردآوری داده های آن از روش کتابخانه ای استفاده شده است. پس از مرور منابع مکتوب، بر مبنای نظریه بینامتنیت دست به تحلیل اثر به مثابه متن زده و تلاش شده است روش طراحی معماری مورد تحلیل قرار گیرد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد طراحی مسجد جامع فهرج با به کارگیری روش طراحی روایتی و مبتنی بر روایتی از مسجدالنبی طراحی شده و به دست طراح رسیده است و در واقع مسجدالنبی منبع قیاس در طراحی مسجد جامع فهرج بوده است.
کلید واژگان: روش طراحی, روایت, مسجد جامع فهرج, مسجدالنبیBagh-e Nazar, Volume:18 Issue: 104, 2022, PP 93 -110Problem statementThough it has not been a long time since design research emerged as a branch of science, the consistent creation of architectural works proves the existence of design methods. Such methods have developed even though knowledge about them is limited. Some methodologists have identified methods characterized by timelessness. These methods are important because they have constantly revealed themselves in the history of design. This research aimed to analyze the Grand Mosque of Fahraj to investigate the role and effect of the narrative method on the way this mosque has been designed using the intertextual analysis method. The research problem concerns the effect of the narrative method on building the Grand Mosque of Fahraj and addresses the quality of narration of the Al-Nabi Mosque’s designer as a source of analogy for its design.
Research objectiveThis study sought to investigate the effects of the narrative method on creating and building the Grand Mosque of Fahraj.
Research methodThe research employs a qualitative method. After reviewing the written sources, as data collection method, the theory of intertextuality was used to analyze the work as a text, as the architectural design method was also examined.
ConclusionThe Grand Mosque of Fahraj seems to be designed through a narrative design process. This narration is based on Al-Nabi mosque which is regarded as a source of analogy for design in the Grand Mosque of Fahraj.
Keywords: Design Method, Narration, Grand Mosque of Fahraj, Al-Nabi Mosque -
مجله صفه، پیاپی 93 (تابستان 1400)، صص 61 -82
به دنبال شیوع ویروس کرونا در جهان، بسیاری از تعاملات رسمی آموزشی به سمت برگزاری در بستر محیط مجازی سوق یافت و ادامه فرایند آموزش معماری نیز همانند همه دوره های آموزشی، به دلیل تعطیلی دانشگاه ها، تنها در بستر محیط مجازی و برخط ممکن گشت. در این میان کارگاه های طراحی معماری، به منزله کانون آموزش معماری، ویژگی های منحصربه فردی دارند که فرایند این آموزش را از سایر رشته های دانشگاهی جدا کرده است. کارگاه های طراحی معماری نمونه بارزی از یک محیط آموزش مشارکتی، چندحسی، و تجربه گرای مبتنی بر مسئله است. همین ویژگی ها موجب شده است تا در آموزش برخط آن ها، به دلیل وجود نقاط ضعف شاخص، نتوانند جانشین مناسبی برای کارگاه های حضوری باشند. به همین منظور با هدف درک وضعیت موجود و بهبود فرایند آموزشی در شرایط پاندمی کرونا، در پژوهش حاضر به چگونگی بازآفرینی آموزش طراحی معماری در محیط های کارگاهی در شرایط یادگیری و آموزش برخط پرداخته شد. در این تحقیق از روش نظریه زمینه ای در بررسی کارگاه های طراحی معماری دانشگاه شهید بهشتی در نیم سال دوم سال تحصیلی 98-99 و نیم سال اول سال تحصیلی 1399-1400 استفاده شده است. این کارگاه ها به دلیل شیوع کرونا به صورت مجاری برگزار شدند. داده ها با کمک مشاهده و مصاحبه گردآوری و کدگذاری شدند و نشان دادند که 11 عامل در دو گروه «شرایط و امکانات» و «فرایند آموزشی کارگاه» بر عملکرد کارگاه موثر بودند. شرایط و امکانات نگرش به کارگاه مجازی شامل شیوه برگزاری کارگاه، نرم افزار ، سخت افزار، و منابع اطلاعاتی می شود. فرایند آموزشی کارگاه نیز به ساختار آموزشی کارگاه، محتوای برنامه کارگاه، مدیریت زمان، شیوه آموزش، شیوه عرضه، و تعامل مدرس و دانشجو اشاره دارد. در انتها نیز پیشنهادهایی برای مدیریت این عوامل بر اساس تجربه مدرسان بیان گردیده است.
کلید واژگان: آموزش معماری, آموزش برخط, کارگاه مجازی طراحی, کوید 19, نظریه زمینه ایSoffeh, Volume:31 Issue: 93, 2021, PP 61 -82After the COVID-19 pandemic, most educational interactions were redirected towards virtual environments. Architectural education was no exception, and continued in virtual and online environments. But architecture education has architectural design studios at its core, which makes it different from other disciplines. Architectural design studios need a cooperative, multi-sensory, and experimental environment concentrated on multi-faceted problems, which renders virtual environments questionable. These environments are no matching substitutes for physical environments for their shortcomings in providing essential features mentioned above. In response, an investigation was made as to how to recreate architectural education in the current situation, improving educational processes. To do so Grounded Theory method was used in the context of architectural design studios in Shahid Beheshti University held in 2020, all held in a virtual environment because of the pandemic. Structured observation, semi-structured interviews, and group discussions were used to collect data. Open, axial, and selective coding were used to analyse the data. In the end, member checking was used to validate final results and conclusions. Findings show that 11 factors in two broad groups can influence the performance of an architectural design studio, namely, Context and Possibilities, and Educational Processes. Context and Possibilities include attitudes towards the virtual studio, studio-holding methods, software, hardware, and information resources. Educational Processes include educational structure, programme content of the studio, time management, educational methods, presentation methods, and the interaction between students and the tutor. To conclude, recommendations were made to manage these factors based on the experience of the participating tutors.
Keywords: Architectural Education, Online education, virtual design studio, Grounded theory -
عدم تطابق بین حساسیت ها، علاقه مندی ها، نگرش ها و ارزش ها نزد مدرس و دانشجو نسبت به عناصر ارزشمند و درخور توجه موقعیت طراحی، همواره در آموزش معماری تجربه شده است. به طور مشخص تا زمانی که عناصر درخور توجه از دیدگاه مدرس در سامانه ارزشی دانشجو نهادینه نشود، باوری به ارزشمندی و سودمندی آن ها در فرایند طراحی نیز در دانشجو به وجود نخواهد آمد و تضمینی برای توجه به آن ها و به کارگیری شان در عمل وجود نخواهد داشت. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که «درونی سازی یک ارزش و جای دهی آن در سامانه ارزشی دانشجو، در کارگاه طراحی معماری، چگونه اتفاق می افتد؟» بدین ترتیب هدف اصلی مقاله نیز تدوین و طراحی یک مدل یا چارچوب نظری برای «درونی سازی ارزش ها»ست. در این مسیر، ابتدا با تفسیر و تحلیل منطقی بر منابع کتابخانه ای به ویژه مدل پنج مرحله ای رشد در حوزه یادگیری عاطفی، یک الگوی آموزشی برای «درونی سازی ارزش ها» پیشنهاد می شود که از مواجهه عاطفی یادگیرنده با ارزش چیزها حکایت دارد و هرچه این مراحل پیشتر می روند، آن چیز یا ارزش در ساختار درونی کنترل کننده رفتار شخص بیشتر جای می گیرد. مدل یادشده دارای پنج مرحله است: انگیزش غیرفعال، انگیزش فعال، طرح ریزی سناریوی کشف ارزش، طرح ریزی تمرین مواجهه با چند ارزش و در نهایت تعریف تمرین در موقعیت های مختلف. سپس برای سنجش کارایی عملی مدل پیشنهادشده نیز یک آزمون میدانی طراحی، اجرا و گزارش شده است. آزمون از نوع شبه آزمایشی یا شبه تجربی بود و نتایجش گواه آن است که بهره گیری از الگوی پیشنهادی، توسط مدرس کارگاه طراحی، می تواند زمینه ساز رشد عاطفی دانشجویان نسبت به چیزی که مدنظر مدرس است، باشد و به این ترتیب دانشجو آن را، در صورت حضور در موقعیت طراحی، مهم شمرده و در تصمیم گیری هایش در فرایند طراحی وارد می کند.
کلید واژگان: درونی سازی ارزش, رشد عاطفی, آموزش معماری, کارگاه طراحی معماریThe mismatches between the sensitivities, interests, attitudes, and values of an architecture instructor and the students regarding valuable and noteworthy elements of a design situation have always been encountered in architectural education. Specifically, as long as noteworthy elements from an instructor’s point of view are not internalized in students’ value system, there will be no belief in their value or usefulness in the students’ design process and so, no guarantee of applying them in practice. The main question of the paper is, "How does internalization of a value and its placement in the student value system happen in the architectural design studio?" Thus, the main purpose of this paper is to formulate a model/theoretical framework for 'internalizing values'. In this regard, an educational "value internalization model" is first proposed by interpreting and analyzing library resources, with a special focus on the five-stage model of affective development known as the taxonomy of affective domain. It has five levels and reflects the learner's affective encounter with the value of things. The higher these levels go, the greater the value in the internal structure controlling one's behavior. The five levels of the proposed model are: passive motivation, active motivation, planning the value discovery scenario, planning the practice of facing multiple values, and finally planning practice in different situations. Then, to evaluate the practical performance of the proposed model, a quasi-experimental test is designed, implemented, and reported. The results show that applying the suggested model in the architectural design studio can increase the students’ affective development over what the tutor is looking for. Thus, if the mentioned valuable item is in the design situation, the students consider it important and use it in their design processes.
Keywords: value internalization, affective development, architectural education, architecture design studio -
مجله صفه، پیاپی 87 (زمستان 1398)، صص 19 -38
موسیقی هنری است انتزاعی که می تواند در ایجاد رابطه با عالم معنا نقش داشته باشد و معماری هنری کاربردی است که علاوه بر تامین نیازهای جسمی انسان، می تواند پاسخ گوی نیازهای روحی او نیز باشد و معانی متعالی را انتقال دهد. هر دو در وادی هنر دارای اشتراکاتی صوری و معنایی، یا به تعبیر نگارنده این مقاله، کمی و کیفی هستند؛ به گونه ای که بسیاری تلاش کرده اند پیوند معماری و موسیقی را از طریق شناسایی تناظر ظاهری آثار معماری و موسیقی، عناصر ساختاری، مفاهیم مشترک این دو، و با نسبتی کمتر از طریق بازشنایی اهداف، مقاصد، و معانی پس صورت آثار معماری و موسیقی نشان دهند. در این مقاله در حین کوششی که برای معرفی ویژگی های مشترک معماری و موسیقی، با رجوع به خصایص معماری و موسیقی ایرانی، شده است، هدف اصلی شناسایی ویژگی های قدر مشترک این دو از بعد کیفی است. در کنار مباحث نظری مربوط به اشتراکات و افتراقات معماری و موسیقی، در قالب یک تجربه مشترک، احتمالا بیشتر مخاطبین تجربه ای شخصی از دریافت مشابهت هایی بین حال وهوای فضای تجربه شده در معماری ایرانی و فضای حاصل از موسیقی ایرانی داشته اند. از این رو، در این نوشتار برای بررسی آن ها، در ابتدا ضرورت شناسایی ویژگی های معماری و موسیقی و در حالت متمرکزتر معماری و موسیقی اصیل ایران نمایان می شود. در ادامه با بررسی دقیق تر، به ویژگی های کمی مشترک بین آن دو، که به واسطه آن ها در این عالم تعین می یابند، اشاره کوتاهی می شود و سپس ویژگی های کیفی مشترک که به دلیل وجودشان معماری و موسیقی راهی به عالم معنا می گشایند، با رویکردی تاویلی، استخراج می گردد. در پایان نیز، مولفه هایی برای شناخت قدر مشترک معنایی معماری و موسیقی ایرانی با این دستاورد معرفی می شود که میزان درک این اشتراکات بسته به قدر وجودی هر انسان متفاوت خواهد بود.
کلید واژگان: معماری, موسیقی, معماری ایرانی, موسیقی ایرانی, کیفیت, اشتراکات معناییSoffeh, Volume:29 Issue: 87, 2020, PP 19 -38Asistant Professor, Faculty of Architecture and Urban Planning, Shahid Beheshti University Music is an abstract art which tries to make connections with the world of meanings, and architecture is an applied one, which can respond to mental requirements and convey transcendental thoughts on top of responding to physical needs. They share formal denotational aspects, whether qualitative or quantitative, and many have attempted to associate the two by drawing parallels between architectural and musical works, both structurally and conceptually, and to a lesser extent, by finding common purposes between them. Trying to introduce commonalities between architecture and music,with reference to the features of Iranian architecture and music, the present paper tries to focus on their qualitative aspects. Besides theoretical debates regarding commonalities and differences between architecture and music, it seems that many audiences have had personal experiences of finding modal similarities Iranian architecture and music.
The question is, therefore, that of formal and denotational commonalities between the two artforms, namely, which Iranian architecture factors make it coherent with Iranian music in the audience’s mind? To answer, it is necessary to start with recognising the two artforms’ characteristics, particularly in their Iranian versions. This is continued with a closer scrutiny in order to extract common qualities using a hermeneutic approach. In conclusion some factors are introduced, which can be used to understand commonalities between the two, recognising that the appreciation of these commonalities might differ from one person to the other.Keywords: Architecture, Music, Iranian architecture, Iranian music, Quality, Denotational commonalities -
در پژوهش های طراحی در سالهای اخیر به سازوکار شناختی طراحان و راه های دانستن و اندیشیدن آن ها توجه شده و در عین حال مطالعات خبرگی طراحی برای بررسی رفتار و اندیشیدن طراحان خبره رونق گرفته است. این مطالعات ضمن آنکه ابعاد واقعی تری از ماهیت طراحی و مسئله هایی که طراحان با آن سروکار دارند را به دست داده، تبعات مثبتی در حوزه آموزش طراحی داشته و مدلهای آموزشی به کار گرفته شده در کارگاه های طراحی را واقع گرایانه تر و موثرتر ساخته است. یکی از راهبردهایی که طراحان، در زمره فعالیتهای تعریف مسئله، در مواجهه با مسئله های باز و بدساختار طراحی به کار میگیرند و با اتکا به آن می توانند پیچیدگی های مسئله را اداره کنند، «قاب بندی مسئله» است. در مقاله حاضر که بخش اعظم آن مبتنی بر یافته های پژوهش دکتری نویسنده مسئول است، زمینه هایی که اهمیت مفهوم قاب بندی مسئله طراحی را توجیه می کنند، و نیز نقش و جایگاه این مرحله حساس و تعیینکننده در فرایند طراحی تبیین می شود. طراحان در قاب بندی مسئله، جنبه های مهم مسئله را برگزیده و با ایجاد ارتباط میان آن ها مسئله ای تازه تعریف می کنند و به آن پاسخ می دهند. سپس با تامل بر پاسخ خود و بررسی بازخوردهای آن، در صورت نیاز مسئله را دوباره قاب بندی می کنند. در این میان، «قاب اولیه»ی مسئله، به مثابه نخستین بازنمایی ذهنی طراح از مسئله، تشخیص مهمترین جنبه های مسئله در نخستین رویارویی وی با مسئله است و در مقاله حاضر به مثابه عنصری بسیار تاثیرگذار بر ادامه مسیر فرایند طراحی و برایند آن معرفی می شود.کلید واژگان: مسئله طراحی, قاب بندی مسئله, قاب اولیه مسئله, فرایند طراحیRecent design research has shed light on designers thinking and knowledge acquisition mechanisms, design expertise, as well as design education methodologies. Problem Framing is an effective strategy designers employ to manage the complexities of open-ended unstructured design problems. Drawing on the findings of studies conducted for the PhD dissertation of one of the authors, this paper explains definitions and the background of problem framing and its role in the critical junction of problem definition. It explains that by framing a design problem, the designer selects important aspects of the design problem; redefines relations between theses aspects; postulates tentative responses to this new problem; reflects on these responses; assesses the feedbacks of such postulations; and reformulates the problem if necessary. Problem framing thus becomes the primary mental representation of the problem for the designer, which influences the subsequent design process.
-
با اینکه دانشکده های معماری با هدف تربیت نیروی کارآمد برای طرح و سازمان دهی فضای زیست انسان شکل گرفته اند، به نظرمی رسد عمدتا هم راستا نبودن نیاز جامعه با برنامه های آموزش معماران و تاثیر آن بر میزان توانایی دانش آموختگان، موجب تحقق نیافتن این هدف در کار حرفه ای معماری شده است. از طرفی با توجه به نیازهای جامعه و نزدیکی ماهیت دروس طراحی معماری با حرفه معماری، همواره این دروس کارگاهی نقش عمده ای در تربیت توانایی های دانش آموختگان داشته است؛ بنابراین کنترل عملکرد تک تک دروس طراحی معماری در انجام این رسالت حایز اهمیت است. در این مقاله، طرح نهایی کارشناسی، به عنوان آخرین مرحله سنجش توانایی دانشجو و فرصتی برای به کارگیری یافته هایش، قبل از فراغت وی از تحصیل، بررسی شده است. پرسش اصلی مقاله با هدف بررسی کمی و کیفی تاثیر این درس در آینده حرفه ای دانش آموختگان، این گونه مطرح می شود که، با توجه به نیاز هایواقعی جامعه و گذشت سال ها از آموزش دروس طراحی معماری در دانشکده معماری یزد، آیا دروس طراحی معماری (در اینجا طرح نهایی) درتوان حرفه ای دانش آموختگان معماری نقش داشته است؟ در این نوشتار، ضمن بررسی تعریف سرفصل دروس معماری از درس طرح نهایی، اطلاعات حاصل ازپرسش نامه هایی، که در اختیار دانش آموختگان قرار گرفته بود، تجزیه و تحلیل شده و در پایان، با توجه به قیاس اهداف سرفصل و نتایج حاصل از پرسش نامه ها، به بیان نظرات تحلیلی و راهکارهای کلی پرداخته شده است.کلید واژگان: طرح نهایی, طراحی معماری, دانش آموخته ی معماری, توان حرفه ای, حرفه ای شدن, سرفصل دروس معماریThe current Bachelor of Architecture curriculum has been taught for the past eight years. In this curriculum, the last course is called Final Design in which the students design a project in its entirety drawing on all their studies and demonstrating their capacity as professional architects. This paper reports the results of a survey undertaken amongst graduates of architecture of Yazd University on the impact of this course on their professional activity. The results indicate that this course plays its supposed role in developing students professional capacity, yet it would be more effective if during its presentation: the design process is supervised; the design problem is more carefully chosen in terms of size and scope; and efficient use is made of other professionals during project design and its assessment.
-
ایده اولیه طراحی، بازتابی است که در مواجهه با یک مسئله طراحی، در ذهن طراح، شکل گرفته و در بسیاری مواقع ظاهر و آشکار نمی باشد. حال، این که «ایده اولیه طراحی معماری از کجا نشات می گیرد، منابع ایده پردازی معماری کدامند و سهم هر یک چیست؟»، پرسشی است که مقاله حاضر به آن می پردازد. در راستای پاسخگویی به پرسش فوق، پژوهشی بر روی فرایند ایده پردازی چند تن از معماران حرفه ای ایران انجام گرفت که گزارشی از یافته های آن در این مقاله ارائه شده است. در پژوهش یادشده، گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه شخصی، مطالعه مدارک مربوط به فرایند طراحی و ثبت توضیحات معماران درباره یکی از پروژه های ایشان و نیز پرسش و پاسخ جمعی، انجام شد. این مقاله با تحلیل پاسخ های معماران، عواملی که «مسئله» و «طراح»، به عنوان عناصر اصلی «موقعیت طراحی»، با خود وارد می کنند، را به عنوان منابع ایده-پردازی معماری معرفی می کند. این منابع عبارتند از عوامل معطوف به مسئله شامل بستر و موضوع و عوامل معطوف به طراح؛ که هر کدام می تواند سهمی در شکل گیری ایده اولیه معماران داشته باشد. نتایج حاصل از مطالعه، در قالب نموداری، در انتهای مقاله بازنمایی شده و در پایان نیز محدودیت های پژوهش حاضر و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه گشته است.
کلید واژگان: طراح, منابع ایده پردازی, فرایند ایده پردازی طراحی, مسئله طراحی, طراحی معماریPreliminary design ideas, mostly not manifest, are generated in the designers’ minds at the very early stages of their encounter with the design problems. This paper reports a study of the sources from which these ideas are originated, and the corresponding role each source plays in the process of designing. The study was undertaken through the analysis of semi-structured interviews with eight Iranian professional architects about the ideation process of at least one of their design projects. To complement the data gathered through interviews, each interview was followed by a discussion session within a group of graduate architecture students, reflecting on the narratives as well as the documents presented by the participating architects. The interviews as well as the discussion sessions were administered within the framework of a graduate course unit entitled ‘Ideation and the Design Process’, taking a time span of two academic semesters. Graduate students, set in groups of two to five members, contributed to conducting the interviews and further preparing the corresponding written documents. Each group was briefed to interview one of the participating architects, assuring to cover seven key questions of a pre-designed interview pro forma; the questions aiming to uncover the participants’ trains of thought leading to the generation of the central design ideas, and further design developments. In a number of cases, a complementary interview was conducted by the authors to corroborate the written documents prepared by students. A content analysis of the architects’ statements, transcribed from either the interviews or the discussion sessions, was used to identify the role of different sources of design ideas in each design situation. An axial coding of the contributing factors to design ideation, as declared by the architects, verified the central role of the design situation in due course. Three main contributing factors to any design situation were further categorized into ‘the factors brought in by the designer’ and ‘the factors brought in by the design problem’, the latter covering both ‘the site attributes’, and ‘the design brief’ of any design situation. Frequently pronounced by the participating architects, the above mentioned factors can be reckoned as the main sources of design ideation. The findings of the study suggest that the ‘design problems’ were, in sixty percent of the cases, the main source for the design ideation. Design ideas, though, seem to be generated mostly through contemplating the problem situation, i.e. the content and the context of the design task. It was also indicated by the findings that a rating of forty percent of design ideas was evidently brought to the situation by the designers, prior to contemplating the problem variables. In such cases, the designers proved to have drawn on a personal set of cognitive and affective constructs, implying their knowledge and attitude, to come up with the central design ideas. Having acknowledged the changing degree to which any source contributes to idea generation, the paper concludes with a three-fold model which might be used to demonstrate the corresponding roles the sources play in any design situation.Keywords: Architectural Design, Ideation Sources, Designer, Design Ideation Process, Design Problem -
تقریبا هم شمار با تعداد طراحان، تعریف فرایند طراحی و روش حل مسئله هست؛ ذکر این رو شها و تجرب ه های مختلف طراحی از آن حیث که هم قد م هایی در راه رشد طراح و هم مایه نقد روش شناسان است اهمیت دارد. به همین سبب ساختار اصلی این نوشتار بر پایهگزارش یک فرایند طراحی و بازنگری نقادانه آن، شکل گرفته است،به این صورت که به دنبال مسئله اصلی مقاله درباره چگونگی بهر همندی از موسیقی در روند طراحی معماری، یک تجربه طراحی با موضوع «واحد همسایگی» نقل خواهد شد، که در فرایند آن استفاده از موسیقی نقش به سزایی دارد. سپس این فرایند طراحی، با استفاده از تجربیات شخصی، و به مدد نظرات اندیشمندان موسیقی، و روش شناسان مقوله طراحی، از دیدگاهی نقادانه بازنگری خواهد شدو در پایان نتیج هگیری و راهکارهایی برای بهبود این فرایند طراحی،مطرح خواهد شد.کلید واژگان: معماری, موسیقی, طراحی معماری, فرایند طراحی, نمودار فرایند طراحی
-
نزدیک به یک دهه از آموزش دروس طرح معماری دوره کارشناسی در دانشکده های معماری کشور می گذرد و سهم عمده ای در تربیت توانایی های طراحی دانش آموختگان این رشته، بر عهده این دروس گذاشته شده است؛ بنابراین ارزیابی نقش تک تک این دروس در تربیت معماران حرفه ای، همواره حائز اهمیت می باشد. در این مقاله -در گام نخست-، درس طرح معماری4 مورد بررسی واقع شده است، چرا که این طرح جزء اولین تمرین های جدی طراحی دانشجو قبل از فراغت وی از تحصیل محسوب می شود. پرسش اصلی مقاله این است که با توجه به نیاز های واقعی جامعه و گذشت سال ها از آموزش این دروس در دانشکده معماری یزد آیا دروس طراحی معماری (و در اینجا طرح معماری4) در توان حرفه ای دانش آموختگان معماری نقش داشته است؟ و بررسی کمی و کیفی تاثیر این درس در آینده حرفه ای دانش آموختگان، هدف مقاله می باشد. در این نوشتار، ضمن بررسی تعریف سرفصل دروس معماری از درس طرح4، اطلاعات حاصل از پرسشنامه هایی که در اختیار دانش آموختگان قرار گرفته بود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در پایان با توجه به قیاس اهداف سرفصل و نتایج حاصل از پرسشنامه ها به بیان راه حلهای کلی در محدوده فرضیه تحقیق پرداخته شده است.
کلید واژگان: طرح معماری4 طراحی دانش آموخته معماری توان حرفه ای حرفه ای شدن سرفصل دروس معماری
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.