به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرهاد نظریان

  • سیمین موگویی، فرهاد نظریان*، احمد اسماعیلی، میترا خادمی

    بهینه سازی کشت بافت گیاهی پس از تراریزش برای تولید گیاهچه های بیشتر، یکی از اولین اقدامات مهم برای تولید گیاهان تراریخت است. برای بررسی اثر فاکتور های مختلف بر روی صفات کالوس زایی دو رقم سیب زمینی (آگریا و مارفونا)، دو نوع ریزنمونه (برگ و میانگره)، دو نوع غلظت آنتی بیوتیک کانامایسین (50 و 100 میلی گرم در لیتر) و پنج نوع محیط کشتA, B, C ، D1 و D2 در آزمایشی به صورت فاکتوریل با چهار تکرار در قالب طرح پایه کاملا تصادفی اجرا گردید. ریزنمونه ها توسط ناقل pBIN19 حاوی ژن nptII تراریزش شدند. آزمایش های مولکولی نشان داد که ژن nptII به درستی در ژنوم هر دو رقم سیب زمینی درج شده است. میزان کارایی تراریزش به ژنوتیپ ریزنمونه وابسته نبود و کارایی تراریزش در حدود 3/6 درصد محاسبه گردید. تجزیه واریانس صفت درصد کالوس زایی نشان داد که محیطD2 ، ریزنمونه برگ، رقم مارفونا با غلظت آنتی بیوتیک 50 میکروگرم در لیتر با مقدار 100 درصد شناخته شد. کمترین درصد کالوس زایی در محیط C با ریزنمونه های میانگره مشاهده گردید. در بررسی تاثیر هورمون ها بر روی صفت کالوس زایی، در صورتی که هورمون زآتین به تنهایی استفاده شود، کالوس زایی بیشتری در مقایسه با سایر هورمون ها مشاهده شد. همچنین ریزنمونه برگ بهتر از ریزنمونه میانگره و رقم مارفونا نیز با حدود 9 درصد کالوس دهی بیشتر، بهتر از آگریا بود. نتایج نشان داد که کالوس های حاصل از ریزنمونه های میانگره بهتر از کالوس های ریزنمونه های برگی توانستند گیاهچه تولید کنند. به طور کلی، ریزنمونه های برگ رقم مارفونا سیب زمینی در حضور هورمون زآتین کالوس بیشتری تولید کردند.

    کلید واژگان: باززایی, تراریزش, سیب زمینی, کالوس زایی, میانگره
    Simin Moogooie, Farhad Nazarian Firouzabadi*, Ahmad Ismaili, Mitra Khademi

    To obtain a higher percentage of callogenesis and consequently the maximum number of plantlets, one of the most important procedures for transgenic plant production. To this end, a factorial experiment using completely randomized design (CRD) with four replications was carried out to assess the effect of cultivar (Marfona and Agria), type of explants(leaf and internode), Kanamycin concentration (50 mg/l and 100 mg/l) and medium (A, B, C, D1, D2) on callogenesis. Explants were transformed with pBIN19 construct harboring nptII. Analysis of variance of callus percentage showed that D2 medium, leaf explant, Marfona cultivar with an antibiotic concentration of 50 mg/l was identified as 100%. The lowest percentage of callus formation was observed in medium C with internode explants. When zeatin was the only growth hormone regulator, a higher percentage of callogenesis was observed. Moreover, leaf explants exhibited superiority over internode and marfona cultivar over agria counterparts, respectively. Results of these experiments showed that callus tissues from internode explants responded better to shoot regeneration in comparison to leaf driven calli. In conclusion, results of this study suggest, marfona leaf explants in the pretense of zeatin can be used for callus induction.

    Keywords: Callogenesis, Internodes, Potato, Regeneration, Transformation
  • مژگان بیرانوندی، ناصر اکبری، عبدالرضا احمدی*، حسن مومیوند، فرهاد نظریان

     به منظور مطالعه اثر بیوچار و سوپرجاذب بر ترکیب های شیمیایی مرزه رشینگری (Satureja rechingeri Jamzad) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مزرعه تحقیقات گیاهان دارویی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. تیمارها شامل تنش خشکی به عنوان عامل اصلی در سه سطح (100، 80 و 60 درصد نیاز آبی) و کرت های فرعی شامل فاکتور بیوچار کود گاوی در دو سطح (بیوچار به میزان 10 تن در هکتار و شاهد) و عامل سوم شامل سوپرجاذب استاکوزورب در سه سطح (0، 60 و 120 میلی گرم به ازای هر بوته) بود. با استفاده از GC-MS، 24 ترکیب در اسانس اندام هوایی شناسایی شد. ترکیب های اصلی شامل کارواکرول (76.6%)، گاما-ترپینن (5.8%)، پاراسمین (3%)، ترپینن-4-ال (2.5%)، 8،1-سینیول (2%) و لینالول (0.9%) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار کارواکرول (90.8%) در تیمار تنش رطوبتی شدید + بیوچار+ 60 میلی گرم استاکوزورب و کمترین آن (73.8%) در تیمار شاهد بدون تنش به همراه بیوچار +120 میلی گرم استاکوزورب مشاهده شد. نتایج نشان داد که کاربرد سوپرجاذب استاکوزورب بر کلیه صفات بجز ترکیب های تشکیل دهنده اسانس معنی دار بود اما اثرهای متقابل تنش رطوبتی و بیوچار تاثیر معنی داری بر عملکرد اسانس داشت. همچنین با کمک همبستگی بین صفات مشخص شد که هیچ گونه همبستگی بین حضور و عدم حضور سوپرجاذب استاکوزرب با ترکیب های مختلف اسانس مرزه رشینگری وجود ندارد.

    کلید واژگان: مرزه رشینگری (Satureja rechingeri Jamzad), تنش رطوبتی, بیوچار, سوپر جاذب
    M. Beiranvandi, N. Akbari, A. Ahmadi *, H. Mumivand, F. Nazarian

    To study the effect of biochar and superabsorbent on the chemical composition of Satureja rechingeri Jamzad essential oil, under drought stress conditions, a factorial split-plot experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications in 2018-2019 at the Medicinal Plant Research Farm of Lorestan University. Treatments included drought stress as the main plot at three levels (100, 80, and 60% of water requirement) and cow manure biochar at two levels (0 and 10 ton ha-1), and stockosorb hydrogel at three levels (0, 60, and 120 mg plant-1) as subplots. Twenty-four compounds were identified in aerial parts essential oil of the plant using GC-MS. The main constituents included carvacrol (76.6%), γ-terpinene (5.8%), p < /em>-cymene (3%), terpinen-4-ol (2.5%), 1,8-cineole (2%), and linalool (0.9%). The results showed that the highest amount of carvacrol (90.8%) was observed in severe moisture stress+biochar+60 mg stockosorb and the lowest (73.8%) was observed in stress-free control treatment with biochar+120 mg stockosorb. The results showed that interactions between drought stress and biochar had a significant effect on essential oil yield. Also, no correlation was observed between the presence and absence of stockosorb superabsorbent with different compounds of Satureja rechingeri essential oil.

    Keywords: Satureja rechingeri Jamzad, Drought Stress, biochar, superabsorbent
  • حسین کمائی*، حمیدرضا عیسوند، ماشاالله دانشور، فرهاد نظریان

    به‏ منظور بررسی اثر محلول‏ پاشی روی و بور بر سهم انتقال مجدد مواد فتوسنتزی در عملکرد دانه گندم نان تحت تنش گرمای انتهایی، آزمایشی به‏ صورت کرت‏های خرد شده فاکتوریل با سه تکرار در شهرستان رامهرمز واقع در جنوب غربی ایران اجرا گردید. عوامل آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تاخیری (15 دی) به‏ عنوان عامل اصلی و محلول‏ پاشی در چهار سطح با آب (شاهد)، روی، بور و روی + بور و دو رقم گندم نان پیشتاز و چمران 2 به‏ صورت فاکتوریل به‏ عنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش گرمای انتهایی ناشی از تاخیر در کاشت انتقال مجدد مواد فتوسنتزی ذخیره‏ ای از ساقه و سنبله به دانه و سهم نسبی ذخایر ساقه و سنبله در عملکرد دانه را به‏ طور معنی‏ داری افزایش داد، اما میزان فتوسنتز جاری و سهم نسبی آن در عملکرد و عملکرد دانه هر دو رقم گندم نان را به‏ طور معنی‏ داری کاهش داد. محلول‏ پاشی روی و بور بجز میزان فتوسنتز جاری و سهم نسبی آن در عملکرد و عملکرد دانه، همه صفات مورد اندازه ‏گیری را در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری به‏ طور معنی‏ داری کاهش داد. رقم چمران 2 نسبت به رقم پیشتاز در صفات میزان فتوسنتز جاری، سهم نسبی فتوسنتز جاری در عملکرد و عملکرد دانه از برتری معنی‏ داری برخوردار بود، اما در سایر صفات، رقم پیشتاز برتری معنی‏ داری داشت. در بین همه صفات مورد اندازه‏ گیری، فتوسنتز جاری بیشترین سهم را در افزایش عملکرد دانه هر دو رقم گندم نان در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری داشت. به‏ طور کلی، استفاده از محلول‏ پاشی روی یا روی + بور در رقم چمران 2 به‏ عنوان بهترین ترکیبات تیماری به‏ منظور کاهش اثرات زیان‏بار تنش گرمای انتهایی و بهبود عملکرد دانه در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری توصیه می‏شود.

    کلید واژگان: ارقام گندم, تاریخ کاشت, عناصر میکرو, فتوسنتز جاری
    Hossein Kamaei *, HamidReza Eisvand, Mashaallah Daneshvar, Farhad Nazarian
    Introduction

    Wheat (Triticum aestivum L.) is one of the most important sources of plant food for human among the main crops globally. High temperature resulting from delay in planting is one major environmental factor limiting growth and production of wheat, especially in tropical regions. Terminal heat stress during the last phases of wheat development especially in booting, heading, anthesis and grain filling stages of the spring wheat cultivars is considered as one of the major environmental constraints that drastically reduces grain yield and yield components of wheat in Khuzestan province and other warm and dry regions of Iran. Most of the Iranian soils have a high pH and calcareous nature, so absorption of nutrients is limited in these soils. Mineral nutrition of plants plays a critical role in increasing plant resistance to environmental stresses. Zinc is a ubiquitous micronutrient. It is required as a structural and functional component of many enzymes and proteins, and increases the yield and yield components of wheat. Boron is essential for pollen viability, flowering, fruiting and seed production. As a micronutrient, it plays a vital role in nitrogen metabolism, hormonal action, and cell division.

    Materials and Methods

    To evaluate the remobilization of photosynthetic materials and their contribution in the formation of grain yield of two bread wheat cultivars affected by terminal heat stress and zinc and boron foliar application, an experiment was conducted as split-split plot based on randomized complete blocks design with 3 replications in Ramhormoz city. The experimental factors were included planting date in two levels optimum (November 21) and late (January 5) to coincide growth terminal stages with high temperatures as the main factor, foliar application in four levels with water (control), zinc, boron and zinc + boron as the sub factor and two cultivars of bread wheat Pishtaz and Chamran 2 as the sub-sub factor.

    Results and discussion

    The results showed that terminal heat stress caused by delay in planting increased significantly traits of stored photosynthetic materials remobilization from stem and spike to seed and relative contribution of stem and spike reserves in grain yield, but decreased significantly traits of current photosynthesis and its relative contribution in yield, and grain yield of two bread wheat cultivars of Pishtaz and Chamran. Zinc and boron foliar application reduced significantly all of the above traits in both optimum and late planting dates except for the traits of current photosynthesis and its relative contribution in yield, and grain yield. Among the wheat cultivars cultivated, Chamran 2 cultivar had a significant advantage in traits of current photosynthesis and current photosynthesis relative contribution in yield and grain yield compared to Pishtaz cultivar, but in other traits this superiority was evident in Pishtaz cultivar.

    Conclusions

    In general, it can be attributed the main factor increasing grain yield of two bread wheat cultivars of Pishtaz and Chamran to improve current photosynthesis. As well as, it can be used from timely planting date, zinc and boron foliar application and suitable wheat cultivar such as Chamran 2 as three management strategies to reduce the harmful effects of terminal heat stress caused by late planting date in Ramhormoz city.

    Keywords: Current photosynthesis, Micro elements, Planting date, Wheat cultivars
  • مرضیه وارسته، فرهاد نظریان *، احمد اسماعیلی
    زمینه و هدف

    به دلیل افزایش مصرف آنتی بیوتیک ها و گسترش مقاومت های میکروبی، دستیابی به عوامل ضد میکروبی موثر جدید امری اجتناب ناپذیر است. یکی از راه های مقابله با طیف وسیعی از بیماری زاها، بیان پپتیدهای ضد میکروبی قوی است که بخشی از سیستم ایمنی ذاتی همه موجودات زنده محسوب می شوند. پپتید درماسپتین B1 یک پپتید کاتیونی قوی با اثرات ضد میکروبی بسیار بالا است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توالی کدکننده پپتید درماسپتین B1 از قورباغه فیلومدوسا بایکالر به دو تکرار پشت سر هم از دمین اتصال به کیتین پروتئین Avr4 قارچ کلادوسپوریوم فلاوم متصل و سازه ژنی (CBD)2-DrsB1 پس از همسانه سازی در ریشه های موئین توتون بیان شد. بیان پپتید نوترکیب به کمک روش های مولکولی مورد تایید قرار گرفت. اثرات ضد میکروبی این پپتید نوترکیب بر باکتری های اشریشیا کولای، سودوموناس آروژینوزا، استافیلوکوکوس اورئوس، انتروکوکوس فکالیس، باسیلوس سوبتیلیس در محیط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که عصاره پروتئین کل از کلون های تراریخت ریشه های موئین، اثرات ضد میکروبی معنی داری (0/05>P) بر رشد باکتری های بیماری زا داشتند. نتایج تعیین شاخص MIC نشان داد که جهت بازدارندگی از رشد باکتری های گرم منفی غلظت دو برابری از پپتید نوترکیب (CBD)2-DrsB1 در مقایسه با باکتری های گرم مثبت مورد نیاز بود.

    نتیجه گیری

    شواهد این مطالعه نشان داد که بیان و تولید پپتید نوترکیب (CBD)2-DrsB1 در سیستم ریشه های موئین می تواند راهکاری جهت تولید یک داروی ضد میکروبی جدید باشد.

    کلید واژگان: پپتید ضدمیکروبی, Dermaseptin B1, CBD, باکتری های بیمارگر انسانی
    Marzieh Varasteh, Farhad Nazarian*, Ahmad Ismaili

    New and effective antimicrobial agents are inevitable because of the increased use of antibiotics and spread of microbial resistance. The expression of antimicrobial peptides that are part of the inherent immune system of all organisms, is a novel approach of confronting a wide range of pathogens. Among the wide range of antimicrobial peptides, Dermaseptin B1 is a potent cationic peptide with strong antimicrobial activity. In this study, Dermaseptin B1 (DrsB1) coding sequence from Phyllomedusa bicolor frogs was fused to a tandem repeat of a chitin-binding domain (CBD) from Cladosporium fulvum Avr4 effector protein and expressed in tobacco Hairy Roots (HRs). The expression of recombinant (CBD)2-DrsB1 peptide was confirmed, using molecular methods and its antimicrobial activity was evaluated against Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Enterococcus faecalis and Bacillus subtilis bacteria. The results of antimicrobial activity analysis demonstrated that the recombinant protein had a significant (P

    Keywords: Antimicrobial peptide, CBD, Dermaseptin B1, Human pathogenic bacteria
  • حسین کمایی، حمیدرضا عیسوند*، ماشاالله دانشور، فرهاد نظریان
    به‏ منظور بررسی اثر محلول ‏پاشی پتاسیم و روی بر شاخص ‏های فیزیولوژیک رشد، پارامترهای فلئورسانس کلروفیل و عملکرد دو رقم گندم نان تحت تاریخ کاشت تاخیری، آزمایشی به ‏صورت کرت‏ های دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‏ های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. عامل‏ های آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تاخیری (15 دی) به‏عنوان عامل اصلی، محلول ‏پاشی در چهار سطح با آب (شاهد)، پتاسیم، روی و پتاسیم + روی به‏ عنوان عامل فرعی و دو رقم گندم نان پیشتاز و چمران 2 به‏عنوان عامل فرعی فرعی بودند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت تاخیری به ‏دلیل تنش گرمای انتهایی شاخص سطح برگ (LAI) (25/95درصد)، دوام سطح برگ (LAD) (48/44درصد)، سرعت رشد محصول (CGR) (21/76درصد)، سرعت رشد نسبی (RGR) (13/72 درصد)، سرعت جذب خالص (NAR) (22/43درصد)، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II در شرایط سازگار شده با تاریکی (Fv/Fm) (3/25 درصد)، عملکرد کوانتومی موثر فتوسیستم  II(ΦPSII) (4/37 درصد)، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم  IIدر شرایط سازگار شده با روشنایی (Fv'/Fm') (3/24 درصد) و عملکرد دانه (27/02درصد) ارقام گندم نان را به ‏طور معنی‏ داری کاهش داد، اما موجب افزایش معنی ‏دار خاموشی غیرفتوشیمیایی (NPQ) (22/73درصد) گردید. محلول‏ پاشی پتاسیم و روی غیر از NPQ صفات LAI (17/50درصد)، LAD (17/62درصد)، CGR (33/49درصد)، RGR (12/00درصد)، NAR (37/62درصد)، Fv/Fm (3/12درصد)، ΦPSII (7/37درصد)،Fv'/Fm' (6/65 درصد) و عملکرد دانه (17/30درصد) ارقام گندم نان را تحت تاریخ کاشت تاخیری به طور معنی‏ داری بهبود بخشید. به‏ طور کلی، استفاده از محلول‏پاشی روی و روی + پتاسیم در رقم چمران 2 به ‏عنوان بهترین ترکیبات تیماری در بهبود صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری توصیه می‏شود.
    کلید واژگان: تنش گرمای انتهایی, عناصر غذایی, غلات
    Hamidreza Esvand*
    Introduction
    Wheat (Triticum aestivum L.) is one of the most important sources of plant food for human among the main crops globally. High temperature resulting from delay in planting is one major environmental factor limiting growth and production of wheat, especially in tropical regions. Most of the Iranian soils have high pH and calcareous nature, so absorption of nutrients is limited in these soils. Mineral nutrition of plants plays a critical role in increasing plant resistance to environmental stresses. Among the mineral nutrients, potassium plays a crucial role in the survival of crop plants under environmental stress conditions. Potassium is essential for many physiological processes, such as photosynthesis, maintenance of turgidity and activation of enzymes under stress conditions. Zinc is a ubiquitous micronutrient. It is required as a structural and functional component of many enzymes and proteins.
    Materials and Methods
    To study the effect of potassium and zinc foliar application on growth physiological indices, chlorophyll fluorescence parameters and yield of two bread wheat cultivars under late planting date, an experiment was conducted as split-split plot based on randomized complete blocks design with 16 treatments and three replications in Ramhormoz city during 2015-2016. The experimental factors were included planting date in two levels optimum (November 21) and late (January 5) as the main factor, nutrients foliar application in four levels (water as a control, potassium, zinc and combination potassium + zinc (each 3 l.ha-1)) as the sub factor and two cultivars of bread wheat Pishtaz and Chamran 2 as the sub-sub factor. Solutions for foliar application were prepared by using potassium (21%) and zinc-chelate (7.5%). Traits measured were included leaf area index (LAI), leaf area duration (LAD), crop growth rate (CGR), relative growth rate (RGR), net assimilation ratio (NAR), maximal quantum yield of PSII in the dark-adapted state (Fv/Fm), effective quantum yield of PSII photochemistry (ΦPSII), maximal quantum yield of PSII in the light-adapted state (Fv'/Fm'), nonphotochemical quenching (NPQ) and grain yield. To determine LAI, LAD, CGR, RGR, NAR, Fv/Fm, ΦPSII, Fv'/Fm' and NPQ were used from equations 1-9, respectively.
     LAI= Pla×den /10000
     LAD= 1/2 (LA2+LA1) (T2-T1) 
     CGR= [(W2 – W1)/(T2 – T1)] × (1/GA) × 100
     RGR= [(lnW2 – lnW1)/( T2 – T1)] × 100
     NAR= CGR/LAI
     Fv/Fm= (Fm – F0)/Fm
     ΦPSII= (Fm – Ft)/Fm'
     Fv'/Fm'= (Fm' –F0')/Fm'
     NPQ= (Fm – Fm')/Fm'
    where, Pla is average leaf area per plant (cm2); den is real density (plant m-2); LA1 is primary leaf area (cm2); LA2 is secondary leaf area (cm2); T1 is first sampling time (day); T2 is second sampling time (day); W1 is primary dry weight (g); W2 is secondary dry weight (g); GA is ground area (m2); lnW2 – lnW1 is natural logarithm difference of dry weight; Fm is maximal fluorescence yield of the dark-adapted state; F0 is minimal fluorescence yield of the dark-adapted state; Fv is variable fluorescence (dark) (Fm-F0); Ft is fluorescence emitted by the leaves adapted to lighting; Fm' is maximal fluorescence yield of the light-adapted state; F0'is minimal fluorescence yield of the light-adapted state, and Fv' is variable fluorescence (light) (Fm'-F0'). The grain yield was determined at maturity stage and through the harvest of all spikes from the level of 1 m2 per plot and after removing 0.5 m from the beginning and end respective planting rows (rows 5 and 6).Analysis of variance was performed using general linear model (GLM) procedure of statistical analysis system (SAS version: 9.3). The means were analyzed using the least significant difference (LSD) method at P=0.05 (LSD 0.05).
    Results and Discussion
    The results showed that late planting date due to terminal heat stress significantly decreased LAI (30.0%), LAD (48.4%), CGR (21.8%), RGR (13.7%), NAR (22.4%), Fv/Fm (3.2%), ΦPSII (4.4%), Fv'/Fm' (3.2%) and grain yield (27.0%) of two cultivars of bread wheat Pishtaz and Chamran 2, but increased significantly the NPQ (22.7%). Potassium and zinc foliar application improved significantly traits the LAI (17.5%), LAD (17.62%), CGR (33.5%), RGR (12.0%), NAR (37.6%), Fv/Fm (3.1%), ΦPSII (7.4%), Fv'/Fm' (6.6%) and grain yield (17.30%) of two cultivars of bread wheat Pishtaz and Chamran 2 under late planting date except for the NPQ. Among the interactions of nutrients foliar application and bread wheat cultivars, the response of Pishtaz and Chamran 2 cultivars were more suitable to potassium foliar application, and zinc and zinc + potassium foliar application, respectively. As well as, among wheat cultivars cultivated under the conditions of non-application of potassium and zinc (control), Chamran 2 cultivar had a comparative advantage in all measured traits under both optimum and late planting dates compared to Pishtaz cultivar.
    Conclusions
    In general, it can be used from timely planting date, potassium and zinc foliar application and suitable wheat cultivar such as Chamran 2 as three management strategies to reduce the harmful effects of terminal heat stress caused by late planting date in Ramhormoz city.
    Keywords: Cereals, Nutrients, Terminal heat stress
  • میترا خادمی، احمد اسماعیلی، فرهاد نظریان *
    سابقه و هدف

    بیمارگرهای مقاوم به آنتی بیوتیک های رایج، یکی از مهم ترین چالش های جهانی در علوم پزشکی است. یکی از راه کارهای مناسب در این زمینه، جایگزینی پپتیدهای ضدمیکروبی قوی به جای آنتی بیوتیک ها در کنترل بیمارگرهای مهم است.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه تجربی، توالی DNA کد کننده پپتید ضدمیکروبیDermaseptin B1 (DrsB1) از قورباغه جداسازی و به توالی کدکننده دمین مسئول اتصال به کیتین پروتئین قارچی Avr4 به صورت دو سامانه ژنی متصل شد. ناقل های نوترکیب به صورت جداگانه به کمک باکتری Agrobacterium rhizogenes جهت تولید ریشه های مویین به ریزنمونه های برگی توتون منتقل شدند. استخراج پپتیدهای نوترکیب از ریشه های مویین توتون انجام  شد و فعالیت ضدمیکروبی آن ها علیه تعدادی از بیمارگرهای انسانی مهم مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

     آنالیزهای PCR و RT-PCR نیمه کمی به ترتیب انتقال ترانس ژن ها و بیان آن ها را در ریشه های مویین توتون مورد تائید قرار دادند. بررسی اثرات ضدمیکروبی پپتیدهای نوترکیب نشان داد که هر دو پپتید نوترکیب دارای
    اثرات بازدارندگی معنی داری (0/01< P) در جلوگیری از رشد بیمارگرهای باکتریایی بودند. بیش ترین اثر مهارکنندگی مربوط به پپتید نوترکیب CBD-DrsB1 بود و علیه باکتری های Enterococcus faecalis و Bacillus subtilis مشاهده شد، در صورتی که پپتید نوترکیب DrsB1-CBD علیه باکتری های Escherichia coli, Staphylococcus aureus و Pseudomonas aeruginosa دارای کمترین اثر ضدمیکروبی بود.

    استنتاج

    نتایج این  مطالعه برای اولین بار نشان داد که پپتیدهای نوترکیب دارای فعالیت ضدباکتریایی بالایی هستند. از آن جایی که ظهور مقاومت علیه پپتیدهای ضدمیکروبی در باکتری ها به سهولت امکان پذیر نیست، احتمالا راه کار این مطالعه بتواند جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی با خواص آنتی بیوتیکی پیشنهاد کند.

    کلید واژگان: اگروباکتریوم رایزوژنز, بیان ژن, Dermaseptin B1, خاصیت ضد میکروبی
    Mitra Khademi, Farhad Nazarian, Firouzabadi*, Ahmad Ismaili
    Background and purpose

    Rapid emergence of traditional antibiotic-resistant pathogens is one of the most important global challenges in medical sciences. To this end, substitution of current antibiotics with strong antimicrobial peptides could be of great benefit.

    Materials and methods

    In this study, the DNA sequence encoding dermaseptin B1 (DrsB1) antimicrobial peptide derived from Phyllomedusa bicolor frog species was fused to either N or C terminal end of the sequence encoding the chitin-binding domain of the Avr4 gene from Cladosporium fulvum. The recombinant expression vectors containing two separate structures were transferred to Agrobacterium rhizogenes bacterium and then used to produce Hairy Roots (HRs) in tobacco plants. Recombinant dermaseptin B1 peptides were extracted from HRs and their antimicrobial activity was evaluated against some important human pathogens.

    Results

    Transgene integration and expression of recombinant DrsB1 in hairy roots were confirmed by PCR and semi-quantitative RT-PCR analysis, respectively. Antimicrobial activity of the protein extracts from transgenic HRs showed that both recombinant proteins had significant inhibitory effects on the bacterial pathogens growth (P>0.01). CBD-DrsB1 recombinant protein had the highest inhibitory activity against Enterococcus faecalis and Bacillus subtilis, whereas DrsB1-CBD recombinant protein showed the least antimicrobial activity against Escherichia coli, Staphylococcus aureus, and Pseudomonas aeruginosa.

    Conclusion

    To the best of our knowledge, this study for the first time showed that the new recombinant peptides possess a high antibacterial activity. Acquiring resistance to antimicrobial peptides in bacteria is not readily feasible, therefore, present findings may find application as suitable alternative for current antibiotic drugs.

    Keywords: Agrobacterium rhizogenes, gene expression, dermaseptin B1, antimicrobial
  • سجاد زارع، فرهاد نظریان *، احمد اسماعیلی، حسن پاک نیت
    مطالعه سازوکار‏های تحمل تنش در گیاه جو، می‏تواند به درک بهتر اساس ژنتیکی تحمل به تنش خشکی کمک کند و در نهایت به بهبود خصوصیات ژنتیکی مرتبط با تحمل به تنش خشکی از طریق روش‏های نوین ژنتیک مولکولی منجر شود. به منظور شناسایی و بررسی بیان ژن های درگیر در تحمل به تنش خشکی گیاه جو، تجزیه و تحلیل ESTهای برگ و ریشه در ژنوتیپ های اسپانتانئوم (جو وحشی) و رقم زراعی نیمروز (متحمل در برابر تنش خشکی) صورت گرفت. اطلاعات اولیه کتابخانه ها از پایگاه های جهانی دریافت گردید، سپس پیش پردازش داده ها و شناسایی ژن های مرتبط با بیان متفاوت در بین کتابخانه ها، به کمک نرم افزارهای بیوانفورماتیک متعددی صورت گرفت. به منظور بررسی بیان ژن های کاندید با استفاده از روش Real time-PCR، یک آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار روی ژنوتیپ ها به عنوان عامل اول و تیمار آبیاری (شاهد و آبیاری در50 درصد FC) به عنوان عامل دوم در گلدان صورت گرفت. همچنین عامل زمان نمونه برداری نیز در سه سطح صفر، 24 و 72 ساعت پس از اعمال تنش خشکی لحاظ شد. بر اساس میزان بیان ژن در شرایط تنش، دو ژن به نام های HvPIP1;4 (Plasma Membrane Intrinsic Protein 1;4) و HvnsLTP (Non-Specific Lipid Transport; nsLTP) به عنوان ژن های مهم درگیر در پاسخ به تنش خشکی در جو شناسایی شدند. بر اساس نتایج حاصل از بررسی بیان این ژن ها مشخص گردید که ژنوتیپ نیمروز به عنوان رقم متحمل از بیان بالاتری برای ژن های کاندید برخوردار بود، به طوری که ژن های PIP1;4 و nsLTP به ترتیب یک افزایش 98/95 و 54/53 برابری بعد از 72 ساعت نسبت به شرایط شاهد از خود نشان دادند. به علاوه، نتایج این مطالعه نشان داد که تغییرات میزان بیان ژن PIP1;4 در مقایسه با ژن  HvnsLTPجو در ژنوتیپ متحمل نیمروز بطور معنی داری (P<0.05) بیشتر از ژنوتیپ اسپانتانئوم بود. از آنجایی که این ژن حرکت آب و مواد محلول غیر باردار و دارای جرم مولکولی پایین را از شامه‏های پلاسمایی و تونوپلاست تسهیل می‏کند، این ژن احتمالا در روند تحمل به تنش خشکی نقش داشته باشد.
    کلید واژگان: آکواپورین, تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی, شبکه ژنی, غشاء پلاسمایی
    Sajjad Zare, Ahmad Ismaili, Hassan Pakniyat, Farhad Nazarian *
    It is of great significance to understand the tolerance mechanisms by which plants deal with drought stress and application of these mechanisms for improvement of genotypes in response to drought stress. In order to identify and investigate the expression of genes involved in tolerance to drought stress, leaf and root EST were analyzed in Spontaneum (wild barley) and Nimruz (tolernt to drought stress) barley genotypes. The library's initial information was received from the databases and the bioinformatics services were used for the pre-processing and identify genes. In order to investigate the expression of candidate genes with Real time-PCR, a factorial experiment was conducted in a Completely Randomized Design in a pot with 3 replication. First factor included cultivars (Nimruz and Spontaneum) and second factor was irrigation (control and 50%FC). Also sampling times was considered at 3 levels of 0, 24 and 72 hours after drought stress. Two genes HvPIP1; 4 (Plasma Membrane Intrinsic Protein 1;4) and HvnsLTP(Non-specific lipid transport) were identified based on expression in stress conditions as important genes involved in response to drought stress in the barely. Based on the analysis of gene expression, it was found that Nimruz genotype as resistant cultivar had a higher expression for candidate genes. The expression of HvPIP1; 4 and HvnsLTP genes were 95.98 and 54.53fold after 72 hours, respectively. In addition, the results of this study showed that changes in HvPIP1; 4 gene expression were significantly (P <0.05) higher than the HvnsLTP in the Nimruz genotype in the compared to the spontanum genotype. So, this gene has key role in drought resistance in Barley.
    Keywords: Aquaporin, Bioinformatics Analysis, Gene Network, Plasma membrane
  • حسین کمایی، حمیدرضا عیسوند*، ماشاالله دانشور، فرهاد نظریان
    به‏منظور بررسی اثرات تاریخ کاشت، کود زیستی فسفاته و محلول‏پاشی روی و بور بر شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ پرچم، پایداری غشای سلول، عملکرد کوانتومی فتوسیتم II، میزان پرولین برگ و عملکرد دانه گندم نان (رقم افلاک)، آزمایشی به‏صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‏های کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در طی سال زراعی 95-1394 در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. عامل‏های آزمایشی شامل تاریخ کاشت (30 آبان و 15 دی) به‏عنوان عامل اصلی، کود زیستی فسفاته (بارور 2) در دو سطح (عدم مصرف و مصرف به‏صورت بذر مال) به‏عنوان عامل فرعی و محلول‏پاشی در چهار سطح (آب به‏عنوان شاهد، روی، بور و ترکیب روی +  بور (هر کدام سه لیتر در هکتار)) به‏عنوان عامل فرعی فرعی بودند. محلول‏ها برای محلول‏پاشی از طریق کلات- روی هفت و نیم درصد و بور پنج درصد آماده گردید. با تاخیر در کاشت به‏دلیل تنش گرمای انتهایی غیر از میزان پرولین برگ کلیه صفات شاخص سطح برگ (LAI)، دوام سطح برگ (LAD)، محتوای نسبی آب برگ پرچم (FLRWC)، پایداری غشای سلول، عملکرد کوانتومی فتوسیتم II (ΦPSII) و عملکرد دانه به‏طور معنی‏داری کاهش یافت. تلقیح بذر با کود زیستی فسفاته اثرات زیانبار ناشی از تاخیر در کاشت را بر صفات فوق کاهش داد. در بین سطوح مختلف محلول‏پاشی عناصر غذایی، کاربرد تلفیقی روی + بور در مقایسه با کاربرد مجزای هر یک از آنها در کاهش اثرات زیانبار ناشی از تاخیر در کاشت موثرتر بود. اما زمانی‏که بذرها قبل از کاشت با کود زیستی فسفاته آغشته شدند، محلول‏پاشی مجزای عنصر روی تاثیر بیشتری در بهبود صفات LAI، LAD، FLRWC، پایداری غشای سلول، ΦPSII، میزان پرولین برگ و افزایش عملکرد گندم نان در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری داشت.
    کلید واژگان: تنش گرما, عناصر غذایی کم مصرف
    Hossein Kamaei, Hamid Reza Eisvand*, Mashaallah Daneshvar, Farhad Nazarian
    To study effects of planting date, phosphate Bio-fertilizer and foliar application of Zinc and Boron on leaf area index, leaf area duration, leaf relative water content, cell membrane stability, quantum efficiency of PSII, leaf proline content and grain yield of bread wheat (Aflak cultivar), an experiment was conducted as split-plot factorial based on randomized complete blocks design with 16 treatments and 3 replications in Ramhormoz city during farming year 2015-2016. The experimental factors were included planting date (November, 21and January, 5) as the main factor, phosphate bio-fertilizer (Barvar 2) in two levels (non-used and using as seed inoculation) as the sub factor and foliar application in four levels (water as a control, Zinc, Boron and combination Zinc + Boron (each 3 lit.h-1)) as sub-sub factor. Solutions for foliar application were prepared by using Zinc- chelate (7.5%) and Boron (5%). With delay in planting due to terminal heat stress except leaf proline content all traits leaf area index (LAI), leaf area duration (LAD), flag leaf relative water content (FLRWC), cell membrane stability, quantum efficiency of PSII (ΦPSII) and grain yield were decreased significantly. Seed inoculation with phosphate bio-fertilizer reduced harmful effects resulting from delay in planting on above traits. In between the different levels of nutrients foliar application, the combined application of Zinc + Boron<span style="font-family:;" dir="RTL" new="" b="" roman";"="" roman";="" "times="" lotus";=""> as compared to the separate application for each of them was more effective in reducing the harmful effects resulting from delay in planting. But when the seeds were inoculated before planting with phosphate bio-fertilizer, the separate application Zinc element had more influence in improving the traits of LAI, LAD, FLRWC, cell membrane stability, ΦPSII, leaf proline content and increase yield of bread wheat in both optimum and late planting date.
    Keywords: Heat stress, Micronutrient
  • حسین رحیم سروش، احمد اسماعیلی، علی اکبر عبادی، فرهاد نظریان *، مریم حسینی

    به منظور شناسایی QTLهای اصلی و اپیستاتیک و برهمکنش آن ها با محیط برای برخی صفات مهم زراعی برنج، تعداد 242 لاین خالص نوترکیب از دو جمعیت نسل F6حاصل از تلاقی IR67017-180-2-1-2 / علی کاظمی (جمعیتIRA) و صالح / علی کاظمی (جمعیتSA) در دو منطقه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نقشه پیوستگی دو جمعیت با استفاده از 87 نشانگر ریزماهواره (SSR)، 1356 سانتی مورگان از ژنوم برنج را با فاصله متوسط 58/15سانتی مورگان بین نشانگر ها پوشش داد. در مجموع بیست QTL اصلی و 33 QTL اپیستاتیک با آثار مثبت و منفی شناسایی شدند. تعداد پنج QTLاصلی و پنج QTL اپیستاتیک دارای برهمکنش معنی دار با محیط بودند و هشت QTLاصل یوده QTLاپیستاتیک کنترل کننده صفات زراعی مطلوب شناسایی شدند که هیچ گونه برهمکنش معنی داری با محیط نداشتند. اینQTLها شامل: دوQTL اصلی و دو QTL اپیستاتیک برای کاهش ارتفاع بوته، سه QTLاصلی و سه QTL اپیستاتیک برای کاهش تاریخ خوشه دهی، یک  QTLاصلی و یک QTL اپیستاتیک برای افزایش طول خوشه و دو QTL اصلی و چهارQTL اپیستاتیک برای افزایش عملکرد دانه بودند که بین 11/12 درصد (qHD6) تا 24/5درصد (qGY1) از تنوع فنوتیپی صفات مربوطه را توجیه کردند. بنابراین، از این QTLهای مطلوب می توان در برنامه هرمی کردن ژن ها برای بهبود صفات مورد مطالعه استفاده کرد. همچنین، شش نشانگر پیوسته (RM421، RM178، RM3441، RM5101، RM7551 و RM5302) با فاصله کم تر از پنج سانتی مورگان با این QTLها شناسایی شدند که می توان از آن ها در برنامه های انتخاب به کمک نشانگر به منظور به نژادی لاین های برنج برای صفات مطلوب در نسل های در حال تفکیک استفاده کرد.

    کلید واژگان: اپیستازی, عملکرد دانه, لاین های خویش آمیخته نوترکیب, نقشه پیوستگی
    Hossein Rahimsoroush, Ahmad Esmaeili, Ali Akbar Ebadi, Farhad Nazarian *, Maryam Hosseini

    To detect main and epistatic QTLs and their environmental interactions for rice important agronomic traits, 242 recombinant inbred lines (RIL) from two F6 rice populations derived from crosses between Alikazemi / IR67017-180-2-1-2 (IRA population) and Ali Kakami / Saleh (SA) cultivars were evaluated in two locations. Results of the present experiment showed that the linkage map of the two populations using 87 polymorph microsatellite markers (SSR) covered 1356.0 cM of rice genome with an average distance of 15.58 cM between two markers. A total of 20 main QTLs (M-QTLs) and 33 epistatic QTLs (E-QTLs) were identified with positive and negative effects. Five M-QTLs and five E-QTLs had a significant interaction with the environment. Eight M-QTLs and ten E-QTLs with significant effect on agronomic traits were stable and did not have any significant interaction with the environment. These QTLs include two M-QTLs and two E-QTLs for reducing plant height, three M-QTLs and three E-QTLs for decreasing heading date, an M-QTL and an E-QTL for increasing panicle length and two M-QTLs and four E-QTLs to increase grain yield. These main QTLs explained 11.12% (qHD6) and 24.5% (qGY1) phenotypic variation, respectively. Therefore, such useful QTLs can be used for gene pyramiding programs to improve rice agronomical traits. Furthermore, six linked SSR markers (RM421, RM178, RM3441, RM5101, RM7551 and RM5302) were identified with less than 5 cM distance from important QTLs, suggesting that such SSR markers can be used in marker-assisted selection to select rice lines with desirable traits in segregation generations.

    Keywords: Epistasis, Grain yield, Linkage map, Recombinant inbred lines
  • فردوس دارابی، عبدالله احتشام نیا *، فرهاد نظریان، زینب رویین
    آگاهی از تنوع ژنتیکی، پیش شرط اصلی و اولین گام در اصلاح گیاهان می باشد. در همین راستا، این پژوهش به بررسی تنوع ژنتیکی 20 رقم گل داوودی (.Chrysanthemum morifolium Ramat) با استفاده از نشانگر مولکولی SSR پرداخته است. نشانگرهای مورد استفاده، در مجموع توانستند 731 باند با اندازه 128 تا 404 جفت باز ایجاد کنند. تعداد باند در آغازگرهای مختلف، دامنه ای از 22 تا 96 عدد باند در ارقام مورد بررسی بود. میانگین تعداد آلل موثر برای 12 ترکیب آغازگری، 25/1 آلل بود که بیشترین تعداد آلل موثر در پنج آغازگر JH09، JH52، JH72، JH30 و JH47 با تعداد 2 آلل مشاهده شد. درصد چندشکلی باندها در ارقام، بالا (100 درصد) بود. PIC در ارقام مورد بررسی، از 26/0 تا50/0 متغیر و به ترتیب مربوط به آغازگر JH42و JH31بود. دندروگرام حاصل از تجزیه کلاستر ارقام در فاصله 61/0 ضریب تشابه، ارقام را در هفت خوشه اصلی قرار داد. تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که شش مولفه اول در مجموع بیش از 60 درصد از کل تغییرات را توجیه کردند. در مجموع، شش آغازگر JH09،JH11، JH52، JH72، JH30 و JH47 می توانند به عنوان آغازگرهای مفید و مطلوب برای تفکیک ژنوتیپ ها و ارقام گل داوودی معرفی شوند.
    کلید واژگان: شاخص نشانگری, گل داوودی, محتوای اطلاعات چندشکل, نشانگر ریزماهواره
    Ferdos Darabi, Abdollah Ehteshamn, Nia *, Farhad Nazarian, Firouzabadi, Zeynab Roein
    Awareness of genetic diversity is a prerequisite and the first step in plant breeding. In this regard, the present study investigates the genetic diversity of 20 cultivars of Chrysanthemum (Chrysanthemum morifolium. Ramat) using SSR molecular markers. The markers used in total were able to create 731 bands with sizes from 128 to 404 bp. The number of bands in different primers were range from 22 to 96 bands in the cultivars studied. The average number of effective alleles for 12 primers was 1.25 alleles with the highest number of effective alleles in five primers JH09, JH52, JH72, JH30 and JH47 with 2 alleles. The polymorphism of the bands in the cultivars were high (100%). The PIC in the cultivars under study were from 0.26 to 0.50, respectively, and related to the JH42 and JH31 primers. The dendrogram obtained from the cluster analysis of cultivars in a similarity coefficient of 0.61 placed the cultivars in the seven main clusters. The analysis of the main components showed that the first six components justify more than 60% of the total variation. Overall, six primers JH09, JH11, JH52, JH72, JH30 and JH47 can be introduced as useful and desirable for separation of genotypes and cultivars of Chrysanthemum.
    Keywords: Chrysanthemum, Markers Index, Polymorphic Information Content, SSR Molecular Markers
  • حسین کمایی، حمیدرضا عیسوند، فرهاد نظریان
    به‏منظور بررسی اثرات تاریخ کاشت، کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات و محلول‏پاشی عناصر روی و بور بر صفات فیزیولوژیک و زراعی گندم نان (رقم افلاک)، آزمایشی به‏صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‏های کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. عامل‏های آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تاخیری (15 دی) به‏عنوان عامل اصلی و کاربرد کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات در دو سطح عدم بذر مال و بذر مال و محلول‏پاشی عناصر روی و بور در چهار سطح با آب (شاهد)، روی، بور و روی + بور (هر کدام سه لیتر در هکتار) به‏صورت فاکتوریل به‏عنوان عامل‏ فرعی بودند. نتایج نشان داد که با تاخیر در کاشت به‏دلیل تنش گرمای انتهایی غیر از میزان پرولین برگ کلیه صفات شاخص کلروفیل برگ (SPAD)، شاخص پایداری غشای سلول، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm)، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت به‏طور معنی‏داری کاهش یافت. اثر متقابل تلقیح بذر با کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات و محلول‏پاشی عناصر روی و بور غیر از شاخص برداشت، صفات شاخص کلروفیل برگ (SPAD)، میزان پرولین برگ، شاخص پایداری غشای سلول، Fv/Fm، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را به‏ترتیب به‏طور معنی‏داری به‏میزان %37/3، %29/12، %48/6، %02/3، %25/17 و %04/22 تحت تاریخ کاشت تاخیری بهبود بخشید. در این آزمایش مشاهده شد که تیمار تلقیح بذر با کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات نسبت به تیمار محلول‏پاشی عناصر روی و بور و هم‏چنین محلول‏پاشی عنصر روی نسبت به بور تاثیر بیشتری در بهبود صفات فیزیولوژیک و افزایش عملکرد دانه و بیولوژیک گندم نان (رقم افلاک) در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری داشت.
    کلید واژگان: تنش گرما, عناصر ریزمغذی, غلات, کلروفیل
    H. Kamaei, H. R. Eisvand, F. Nazarian
    IntroductionWheat, being a major source of human food, occupies a significant portion of cultivated area of globe mostly located in altitude from a few meters to more than 3,000 m above sea level. High temperature resulting from delay in planting date is one major environmental factor limiting growth and productivity of wheat. Plants need phosphorus in relatively large quantities, and its role cannot be played by any other elements. Phosphate bio-fertilizers bacteria such as Bacillus and Pseudomonas increased soil soluble phosphorus by secreting organic acids and phosphatase enzyme. In most of the Iranian soils pH is high and they are also calcareous. In this type of soils, solvability of micronutrients is less and it decreases absorption of micronutrients by plant, finally requirement of plants increases to this elements. This experiment was conducted to study the effects of planting date, Bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron on physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar).
    Materials and MethodsTo study the effects of planting date, bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron on physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar), an experiment was conducted at split factorial design based on randomized complete blocks with 16 treatments and three replications in Ramhormoz city in farming Year 2015-16. The experimental factors were included planting date in two levels (21 November and 5 January) as the main factor and use of bio-fertilizer in two levels of seed non-inoculated and seed inoculation with phosphate solubilizing bacteriaand elements foliar application of zinc and boron in four levels by water (control), zinc (3 L ha-1), boron (3 L ha-1) and zinc (3 L ha-1) boron (3 L ha-1) to form of factorial as sub factor. Solutions for foliar application were prepared by using Zinc- chelate (7.5%) and Boron (5%). In this experiment, traits measured were involved leaf chlorophyll index (SPAD), leaf proline content, cell membrane stability index, maximum quantum efficiency of PSII (Fv/Fm), grain yield, biological yield and harvest index. To determine leaf chlorophyll index (SPAD), digital chlorophyll meter (SPAD-502) was used. To determine leaf proline content Bates et al., (1973) method was used. To determine cell membrane stability index (CMSI) Luttset al., (1996) method was used and according to equation 1. The Fv/Fm was measured with a portable Photosynthetic Efficiency Analyser PEA (Walz, Germany) and according to equation 2.
    1: CMSI=(1-(EC1/ EC2))×100
    2: Fv/Fm= (Fm-F0)/Fm
    Where in this equation EC1 is primary electrical conductivity, EC2 is secondary electrical conductivity, Fm is the maximum fluorescence, F0 is the minimum fluorescence, and Fv is the variable fluorescence (Fm-F0). Grain yield was estimated after physiological maturity and through total spikes harvested from the level of 1 m-2 per plot and after removing 0.5 m from the beginning and end respective planting rows. To measure the biological yield at maturity, after removing 0.5 m from the beginning and end respective planting rows from the level of 1 m-2 per plot all the plants were harvested and weighted for each plot separately. Harvest index was determined by the equation grain yield/biological yield × 100. Analysis of variance was performed by using general linear model (GLM) procedure of statistical analysis system (SAS version: 9.1). Traits means were compared by LSD test at 5% probability level.
    Results and DiscussionThe results showed that with delay in planting due to terminal heat stress all traits such as leaf chlorophyll index (SPAD), cell membrane stability index, Fv/Fm, grain yield, biological yield and harvest index except leaf proline content decreased significantly. Seed inoculation with bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria improved significantly all physiological and agronimic traits of bread wheat (Aflakcultivar) except harvest index in both the optimum planting dates and delayed. Between the different levels elements foliar application of zinc and boron, combined application of zinc溊 was more effective on physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar), and could reduce the harmful effects caused by the delay in planting. The interaction of seed inoculation with bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron except harvest index improved significantly harmful effects caused by the delay in planting on traits leaf chlorophyll index (SPAD), leaf proline content, cell membrane stability index, Fv/Fm, grain yield and biological yield to values 3.37%, 12.29%, 6.48%, 3.02%, 17.25% and 24.04%, respectively. Between interaction of bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron, the use of zinc nutrient than application of combining it with boron was more effective in reducing the harmful effects resulting from delay in planting.
    ConclusionsIn general it can be concluded that the optimum planting date (21 November), seed inoculation with bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron especially zinc, is three strategies appropriate management to improve physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar)in the Ramhormoz city.
    Keywords: Cereals, Chlorophyll, Heat stress, Micronutrients
  • اثر محلول پاشی کود نانو کلات آهن بر عملکرد و صفات رشدی ارقام نخود دیم
    یونس میر*، ماشااله دانشور، فرهاد نظریان، حامد خسروی
    به منظور بررسی اثر تغذیه برگی آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود دیم آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 92-91 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. عامل اول رقم(آزاد، هاشم و لاین ILC482) و عامل دوم محلول پاشی کود نانو کلات آهن(عدم محلول پاشی، 1، 2 و 3 در هزار در هکتار) بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل رقم در کود آهن بر صفات ارتفاع بوته، طول غلاف، تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد دانه معنی دار شد و بر صفات درصد پوکی غلاف، وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک نخود تاثیر معنی داری نداشت. بالاترین تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در بوته و عملکرد بیولوژیک از اثر متقابل لاین ILC482 در سطح 3 در هزار محلول پاشی نانو کودکلات آهن حاصل شد. بیشترین عملکرد دانه(به میزان 1296 و 1238 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب از اثر متقابل لاین ILC482 در سطح 3 و 2 در هزار محلول پاشی نانو کودکلات آهن حاصل شد، بنابراین به طورکلی با توجه به کاهش هزینه های تولید و ملاحظات زیست محیطی لاین ILC482 به همراه سطح 2 در هزار محلول پاشی نانوکودکلات آهن جهت کسب عملکرد دانه مناسب برای شرایط دیم منطقه آزمایش و مناطق اقلیمی مشابه توصیه می شود.
    کلید واژگان: اجزای عملکرد, بقولات, ریزمغذی, عملکرد دانه
    Effect of foliar application nano iron chelate on Yield and growth traits of chickpea cultivars
    Younes Mir*, Mashaalah Daneshvar, Farhad Nazarian, Hamed Khosravi
    To evaluate the effect of iron foliar feeding of micronutrient on yield and yield components of chickpea, a factorial experiment with two factors in a randomized complete block design with three replications was conducted (crop season, 2012-2013). Factors were Azad, Hashem, ILC482 line as cultivar and iron chelated fertilizer foliar application(one, two and three part per thousand). The results of the study showed that the effect of iron fertilizer × cultivar on Plant height, pod length, number of secondary branches, number of pods per plant, number of seeds per pod and seed yield was significantly(p≤.05) and the characteristics of unfilled pods, seed weight and biological yield of peas had no significantly(p≤.05). The highest number of secondary branches, number of pods per plant and biological yield was obtained from combination ILC482 line in three per thousands foliar fertilizer iron nano chelate. ILC482 line Produced The highest grain yield (1296 and 1238 kg/ he-1) was obtained when both 2 and 3 part per thousand iron micronutrient was used, the interaction of. Due to lower production costs and environmental considerations, it is recomneded to apply two part per thousands of iron nano chelated foliar fertilizer (manufactured by issuing Ahrar East) ILC482 line to achieve reasonable yield for rainfed conditions in the region and other region with similar climates.
    Keywords: Fabaceae, Grain yield, Micronutrients, Yield components
  • سجاد رحیمی مقدم، رضا دیهیم فرد، سعید صوفی زاده، جعفر کامبوزیا، فرهاد نظریان، فیروزآبادی، حامد عینی نرگسه
    به منظور تعیین ضرایب ژنتیکی برخی رقم های ذرت (Zea mays L.) برای کاربرد در مدل های شبیه سازی گیاه زراعی، آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان در سال 1391 به صورت بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمار آزمایش شش رقم ذرت (شامل ارقام T.V.C767 و S.C704 از گروه دیررس، ارقام N.S640 و Maxima از گروه متوسط رس و ارقام Koppany و D.C370 از گروه زودرس) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که اثر رقم در ضرایب وزن خشک تک ساقه، بیشینه تعداد دانه در بلال، زمان دمایی از مرحله ظهور برگ پرچم تا گلدهی، زمان دمایی از مرحله گلدهی تا رسیدگی، فیلوکرون، وزن تک دانه، بیشینه ارتفاع گیاه و کمینه درجه روز رشد برای دوره رشد رویشی معنی دار بود. بیشترین (49/ 659) و کمترین (02 /373) تعداد دانه در بلال به ترتیب مربوط به ارقام S.C704 و D.C370 بود. این ارقام همچنین از نظر ضرایب وزن تک ساقه خشک، فیلوکرون و ارتفاع بوته به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار را به خود اختصاص دادند. در بین ضرایب، کمینه درجه روز رشد برای دوره رشد رویشی و بیشینه تعداد دانه با عملکرد به ترتیب با ضریب 72 /0 و 84/ 0 بیشترین همبستگی را داشتند. نتایج نشان دهنده این بود که ضرایب ژنتیکی محاسبه شده در مدل های مختلف در بین ارقام متفاوت می باشد و به طور کلی ضرایب در دامنه ای که در مدل برای گروه های مختلف رسیدگی تعریف شده است تغییر می کنند.
    کلید واژگان: ارقام ذرت, ضرایب ژنتیکی, مدل های شبیه سازی
    S. Rahimi Moghaddam, R. Deihimfard, S. Soufizadeh, J. Kambouzia, F. Nazariyan Firuzabadi, H. Eyni Nargeseh
    A field experiment was conducted at the research field of the University of Lorestan in 2011 as a randomized complete block design with three replications to estimate genetic coefficients of some maize (Zea mays L.) cultivars. Treatments include six maize cultivars (T.V.C.767 and S.C.704 from late maturing group, T N.S640 and Maxima from mid-maturing group, and Koppany and D.C.370 from early maturing group). Results showed that there were significant differences among cultivars in terms of stem dry weight, maximum number of kernel per ear, thermal time from the flag leaf appearance to flowering, thermal time from flowering to maturity, phyllochron interval, grain weight, maximum plant height and minimum growth degree days during vegetative period. The highest (649.2) and lowest (350.6) maximum number of kernel per ear belonged to cultivars S.C.704 and D.C.370, respectively. Also, the highest and lowest stem dry weight, phyllochron interval and maximum plant height belonged to cultivars S.C.704 and D.C.370, respectively. Among genetic coefficients, the minimum growth degree days required for vegetative growth and the maximum number of kernel per ear had the greatest correlation with grain yield (r=0.72 and r=0.84, respectively). Overall, the results portrayed that the estimated genetic coefficients of the cultivars are not identical in different models and varied in a defined range.
    Keywords: Cultivar, specific parameters, Modelling, Phenology
  • رضا دریکوند*، عزت الله فرشادفر، فرهاد نظریان

    به منظور بررسی خصوصیات ژنتیکی برخی صفات در لاین های گندم نان در شرایط دیم این تحقیق اجرا گردید. شش لاین بر مبنای تلاقی دی آلل یک طرفه تلاقی داده شدند. والدین همراه نتاج نسل اول (F1) آن ها در سال 1380 در یکطرح آماری بلو ک های کامل تصادفی به سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان کاشته شدند و صفات ارتفاع بوته، زمان سنبله رفتن، زاویه برگ، لوله شدن برگ، کلروفیل فلورسنس (CHF)، طول برگ پرچم، طول ریشک، وزن بیوماس بوته، تعداد دانه در سنمبله، و شاخص برداشت سنبله اندازه گیری شدند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه آماری، تمامی صفات به استثنای تعداد دانه در سنبله و شاخص برداشت سنبله اختلاف آماری معنی دار نشان دادند. تجزیه دی آلل بر اساس روش گریفینگ (روش 2 مدل 2) و تجزیه ژنتیکی هیمن (روش مورلی جونز) برای صفات انجام شده. ترکیب پذیری عمومی (GCA) برای همه صفات به جز کلروفیل فلورسنس و ترکیب پذیری خصوصی (SCA) برای اکثر صفات به استثنای ارتفاع بوته، طول ریشک و وزی بیوماس بوته معنی دار شد. در مجموع نتیجه گیری شد که اثر افزایشی ژن ها مبین بازده بالای انتخاب برای صفت ارتفاع بوته، اثرات افزایشی و غیر افزایشی ژن ها بیانگر کارآ بودن روش های مبتنی بر دورگ گیری و انتخاب در نسل های در حال تفکیک برای صفات زمان سنبله رفتن، لوله شدن برگ، طول برگ پرچم و طو.ل ریشک و اثرات غیر افزایشی ژن ها مبین کارآ بودن روش های مبتنی بر دورگ گیری برای صفات کلروفیل فلورسنس و زاویه برگ می باشد.

    کلید واژگان: گندم نان, تجزیه دای آلل, پارامترهای ژنتیکی, ترکیب پذیری
    R. Derikvand *, E. Farshadfar, F. Nazarian

    To study genetic of some characters in bread wheat lines under dryland conditions, a diallel crossing design was conducted. Six lines were crossed unilaterally in spring of 2001. In the following year, parents and F1s were evaluated in RCB design with three replications in the Agricultural Research Field of Lorestan University. Plant height, heading date, leaf angle, leaf rolling, chlorophyll fluorescence, flag leaf length, awn length, plant biomass weight, number of seed per spike and spike harvest index were measured. Analysis of variance showed significant differences for all characters except for number of seed per spike and spike harvest index. Data were analyzed by Griffing (method II and model II) and Hayman's methods (Morley and lones method). General combining ability (GCA) was significant for all characters except for chlorophyll fluorescence. Specific combining ability (SCA) was also significant for all characters except for plant height, awn length and plant biomass weight. In general, genes additive effects revealed the effectiveness of selection for plant height. Additive and non additive effects together were effective for selection in segregating population for heading date, leaf rolling, flag leaf length and awn length. Finally non-additive effects were effective for chlorophyll fluorescence and leaf angle

    Keywords: Bread wheat, diallel analysis, genetic parameters, Combining ability
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال