فریبا بیات
-
برای بررسی نقش تغذیه بر عملکرد و کیفیت دو رقم تجاری خیار با نام های رویال و هایک، اثر کودهای مرغی در سه سطح 0، 6 و 12 تن در هکتار و شیمیایی در چهار ترکیب شامل مصرف یک نوبتی 50 کیلوگرم اوره بدون کود ریزمغذی، مصرف یک نوبتی 109 کیلوگرم سولفات آمونیم بدون کود ریزمغذی ها، مصرف کود اوره، فسفر، پتاسیم و کود کامل ریزمغذی ها مطابق آزمون خاک و مصرف کود سولفات آمونیوم، فسفر، پتاسیم و همچنین کود کامل ریزمغذی ها مطابق آزمون خاک در سه مرحله برداشت مطالعه شد. کود مرغی به مقدار 6 تن در هکتار به همراه مصرف کودهای اوره، فسفر، پتاسیم و همچنین کود کامل ریزمغذی ها مطابق آزمون خاک، سبب افزایش معنی دار عملکرد کل در هر دو رقم شد. با افزایش مصرف کود مرغی، تجمع نیترات در خیار افزایش یافت، ولی مقدار آن در همه تیمارهای کودی در هر دو رقم زیر آستانه مجاز بود. سفتی بافت در بیشتر تیمارهای کودی، در برداشت های اول و دوم بیشتر از برداشت سوم بود و مقدار آن با مصرف بیشتر نیتروژن کاهش یافت. در رقم هایک، تجمع کلروفیل در کلیه سطوح کود شیمیایی برداشت های اول و سوم، بیشتر از مرحله دوم برداشت بود. در رقم رویال، شاخص رنگ سبز با مصرف تیمارهای کود مرغی و کود شیمیایی از منبع سولفات آمونیوم افزایش یافت. در مجموع مصرف 6 تن کود مرغی و کود شیمیایی بر اساس آزمون خاک و نیز محلول پاشی کودهای ریزمغذی سبب بهبود عملکرد و کیفیت خیار شد.کلید واژگان: تغذیه کودی, رطوبت, سفتی بافت, کلروفیل, نیتراتIn order to investigate the role of nutrients on yield and quality of two commercial cucumber cultivars, Royal and Hike, the effect of poultry manure at levels of 0, 6, and 12 tons per hectare and chemical fertilizers in four different combinations including the one-time application of 50 kg of urea without micronutrient fertilizer; one-time application of 109 kg ammonium sulfate without micronutrient fertilizer; application of urea, phosphorus, and potassium fertilizers as well as complete micronutrient fertilizer according to soil test; and ammonium sulfate, phosphorus, and potassium fertilizers as well as complete micronutrient fertilizer according to soil test, were studied at three harvesting time. Total yield increased in both cultivars by using fertilizers consisting of poultry manure in the amount of 6 tons per hectare in combination with urea, phosphorus, potassium, and complete micronutrient fertilizers based on soil tests. With increasing poultry manure, the quantity of nitrate accumulation increased, but it was below the allowed threshold in all treatments. In most treatments, tissue firmness in the first and second harvests was higher than in the third harvest and its amount decreased with more nitrogen application. In the Hike cultivar, at all levels of chemical fertilizers, the amount of chlorophyll accumulation in the first and third harvests was higher than in the second harvest. The green color index in the Royal cultivar increased with the application of ammonium sulfate and poultry manure fertilizers. In total, the consumption of six tons of poultry manure with chemical fertilizers based on soil tests and also foliar application of the micronutrient fertilizers improved the yield and quality of cucumber fruit..Keywords: Chlorophyll, micronutrient fertilizer, Moisture content, Nitrate. Tissue Firmness
-
سابقه و هدف
دیابت ملیتوس یک بیماری مزمن شایع در تمام جهان است. این بیماری با افزایش ریسک بیماری های قلبی -عروقی و نارسایی قلبی همراه است. بیماران مبتلا به دیابت در صورت ابتلا به بیمار یهای قلبی با عوارض بدتری مواجه هستند، بنابراین تشخیص به موقع بیماری قلبی ناشی از دیابت برای جلوگیری ازپیشرفت بیماری قلبی- عروقی و نارسایی قلبی ضروری است. دیس سینکرونی بطن چپ روشی است که می تواند اختلال عملکرد قلبی را در مرحله پیش از بروز علایم بالینی تشخیص دهد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی فراوانی دیس سینکرونی بطن چپ و بررسی عواملی است که در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس تیپ 2بدون بیماری های قلبی- عروقی همزمان بر دیس سینکرونی بطن چپ تاثیرگذار هستند.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی 100 بیمار دیابت تیپ 2 بدون علایم بیماری قلبی وارد مطالعه شدند و در نهایت داد ه های 52 بیمار که هیچ یک از کریتریاهای خروج از مطالعه را نداشتند، آنالیز شد. پارامترهای جنسیت، سن، فشارخون، مصرف سیگار، مدت زمان ابتلا به دیابت، داده آزمایشگاهی هموگلوبین گلیکوزیله (HB-A1C) و پارامترهای مربوط به دیس سینکرونی بطن چپ در اکوکاردیوگرافی داپلر بافتی (TDI) آنالیز شدند. بیماران بر اساس وجود یا نبود دیس سینکرونی بطن چپ به دو زیرگروه تقسیم شدند و این دو زیرگروه از نظر پارامترهای ذکرشده با هم مقایسه شدند.
یافته هاتعداد 52 بیمار واجد شرایط بررسی شدند که سن آ نها 8.8 ± 53.2 سال و 30 بیمار (57 درصد) مرد بودند. دیس سینکرونی بطن چپ بر اساس اندکس تاخیرزمانی سپتوم به لترال و همچنین اندکس آسینکرونی توتال در 35 درصد بیماران و براساس تاخیر حرکت دیواره سپتال به پوستریور در 25 درصد بیماران وجود داشت.میزان هموگلوبین گلیکوزیله به طور معناداری بین دو گروه با و بدون دیس سینکرونی بطن چپ متفاوت بود. (p<0.001)
نتیجه گیریبه نظر می رسد در بیماران دیابت تیپ 2 بدون علامت و بدون بیماری قلبی - عروقی همزمان، دیس سینکرونی بطن چپ که نشانگر اولیه اختلال عملکرد تحت بالینی قلبی است، از فراوانی قابل توجهی برخوردار است و ارتباط معناداری با سطح هموگلوبین گلیکوزیله دارد.
کلید واژگان: دیس سینکرونی بطن چپ, اکوکاردیوگرافی داپلر بافتی, دیابت تیپ 2, هموگلوبین گلیکوزیلهBackground and AimDiabetes mellitus is a common chronic disease in the world, independently associated with an increased risk of cardiovascular disease (CVD) and heart failure (HF). Patients with diabetes have worse outcomes once heart disease developes; thus, the timely detection of diabetic heart disease is necessary to prevent the progression of CVD and HF. Also, Left ventricular (LV) dyssynchrony is used to detect the evidence of pre-clinical cardiac dysfunction. The purpose of the current investigation was to assess factors that influence LV dyssynchrony in patients with type 2 diabetes mellitus without evidence of concomitant CVD.
Materials and MethodsIn the current descriptive study, 100 patients with type 2 diabetes and without symptoms of heart disease were included. Finally, the data of 52 patients who did not meet any of the exclusion criteria were analyzed. Parameters of sex, age, blood pressure, smoking, duration of diabetes, glycosylated hemoglobin (HB-A1C), and parameters of LV dyssynchrony were analyzed using tissue doppler echocardiography (TDI). Patients were divided into two subgroups based on the presence or absence of LV dyssynchrony and these two subgroups were compared in terms of the mentioned parameters.
ResultsThe mean age of the patients was 8.8 ± 53.2 years and 30 patients (%57) were male. LV dyssynchrony was present based on the septal to lateral Ts delay index as well as total asynchrony index in %35 of the patients and based on the septal to posterior wall motion delay in %25 of them. Glycosylated hemoglobin levels were significantly different between the two groups with and without LV dyssynchrony (p˂0.001).
ConclusionIt seems that in patients with asymptomatic type 2 diabetes and without concomitant cardiovascular disease, LV dyssynchrony, which is the early marker of subclinical cardiac dysfunction,has a significant frequency and has a significant relationship with glycosylated hemoglobin levels.
Keywords: LV dyssynchrony, tissue Doppler Echocardiography, Type 2 diabetes, HB-A1C -
بررسی اثر ترکیب و نوع کود شیمیایی و مرغی بر عملکرد و صفات رویشی و زایشی خیار مزرعه ای در استان همدانبه منظور بررسی اثر کودهای مرغی و شیمیایی بر صفات رویشی، زایشی و عملکرد میوه خیار مزرعه ای، آزمایشی به صورت استریپ- فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان همدان در سال 1398 اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل دو رقم هایک و رویال، کود مرغی در سه سطح (صفر، شش و 12 تن در هکتار) و کود شیمیایی در چهار سطح (مصرف یک نوبتی 50 کیلوگرم اوره بدون کود میکرو (عرف منطقه)، مصرف یک نوبتی 109 کیلوگرم سولفات آمونیم بدون کود میکرو، مصرف کودهای اوره، فسفر، پتاسیم و همچنین کود میکرو کامل مطابق آزمون خاک و مصرف کودهای سولفات آمونیوم، فسفر، پتاسیم و همچنین کود میکرو کامل) مطابق آزمون خاک بودند. نتایج نشان داد که استفاده از کود مرغی به میزان شش تن صرفا در زمانی که مصرف کودهای اوره، فسفر، پتاسیم و همچنین کود میکرو کامل مطابق آزمون خاک صورت گرفته بود، سبب افزایش معنی دار عملکرد کل به میزان 68/4 تن در هکتار در هر دو رقم شد. اما با مصرف کود مرغی در حد 12 تن در هکتار در تمامی سطوح کود شیمیایی به طور متوسط افزایش عملکرد معنی داری معادل 29/4 تن در هکتار نسبت به عدم کاربرد آن در هر دو رقم ایجاد شد. در مجموع استفاده از کود مرغی در دو سطح شش و 12 تن در هکتار به ترتیب به میزان 09/3 و 13/4 تن در هکتار در مقایسه با عدم مصرف کود مرغی سبب افزایش تولید میوه خیار شد. هر دو تیمار مصرف کود شیمیایی بر اساس آزمون خاک و در ترکیب با محلول پاشی کود میکرو کامل سبب افزایش معنی دار صفات رویشی و زایشی و همچنین افزایش عملکرد تولید خیار شورابی (به میزان 02/2 تن در هکتار) در مقایسه با مصرف یک نوبتی کود اوره و بدون کود میکرو شدند.کلید واژگان: تغذیه, خیار شورابی, صفات رشد, عملکردAn study was conducted in order to investigate the effect of poultry and chemical fertilizers on vegetative and reproductive traits and the total yield in field cucumbers in Hamedan province of Iran. The research project was conducted in a strip factorial experiment based on randomized complete block design with three replications. The treatments were Haiek and Royal cultivars, poultry manure including 0, 6 and 12 tons per hectare and chemical fertilizer including 1- 50 kg urea without micronutrient fertilizer (regional custom), 2- 109 kg ammonium sulfate without micronutrient fertilizer, 3- combination of urea, phosphorus, potassium and micronutrient fertilizers according to the soil test and 4- combination of ammonium, phosphorus, potassium sulfate and micronutrient fertilizers according to soil test. Analysis of variance of the data showed that the interaction effect of different levels of poultry manure with different levels of chemical fertilizer and cultivar was significant on male to female flower ratio, number of pickling cucumber yield, fresh cucumber yield and length of fruiting period. The mean comparison of the data showed that the use of six tons poultry manure cause a significant increase in total yield by 4.68 tons per hectare in both cultivars only when urea, phosphorus, potassium and complete micronutrient fertilizers were applied according to the soil test. However, with the use of poultry manure at the rate of 12 tons per hectare in all levels of chemical fertilizers, there was a significant increase in the yield with average of 4.29 tons per hectare in both cultivars. Totally, the use of poultry manure at two levels of 6 and 12 tons per hectare increased the production of cucumber fruit by 3.09 and 4.13 tons per hectare, respectively. Chemical fertilizer application based on soil test and in combination with micronutrient-complete fertilizer by spraying solution enhanced the growth traits as well as cucumber yield (at the rate of 2.02 tons per hectare) as compared to consumption of 50 kg urea without micronutrient fertilizer.Keywords: Nutrition, Pickling cucumber, Growing traits, Yield
-
یکی از مراحل بحرانی در ایجاد ضایعات پس از برداشت سیر، مرحله خشک کردن یا التیام دهی آن است. برای تعیین روش مناسب خشک کردن سیر پس از برداشت آن، سوخ های سیر سفید همداندر آزمایشی دوساله، 7 روز پس از قطع آبیاری برداشت و ازنظر بزرگ ترین قطر به سه اندازه کمتر از 3.5، بین 3.5 تا 5.5 و بیشتر از5.5 سانتی متر درجه بندی شدند. بوته ها با برگ (به صورت ایستاده و افقی) و بدون برگ (ساقه سیر به سمت بالا و پایین) برای خشک شدن در سایه قرار داده شدند و با خشک شدن مزرعه ای (برداشت در 35 روز پس از قطع آبیاری) مقایسه شدند. نتایج بررسی ها نشان داد رطوبت سوخ های با قطر بیش از 5.5 سانتی متر بیشتر از رطوبت سوخ های با اندازه های دیگر است و اختلاف بین شاخص تندی و سفتی بافت آنها معنی دار نیست. پس از خشک شدن خارج از مزرعه، درصد افت رطوبت در سوخ های با برگ بیشتر بود تا سوخ های بدون برگ، ولی بین اندازه های مختلف سوخ از لحاظ میزان رطوبت اختلاف ناچیزی وجود داشت. فساد و افت وزنی سوخ ها پس از چهار ماه نگهداری و نیز تغییرات رنگ و افت تندی سیر در تیمار خشک شدن مزرعه ای به صورت معنی داری بیشتر بود تا در تیمارهای خشک شدن خارج از مزرعه. بین روش های خشک شدن خارج از مزرعه نیز خشک شدن با برگ تغییرات رنگ و افت وزنی بیشتری نسبت به روش خشک شدن بی برگ داشت؛ بنابراین خشک شدن خارج از مزرعه با جدا کردن برگ ها مناسب تر تشخیص داده شد ولی جهت قرار گرفتن سوخ ها به سمت بالا یا پایین اثر معنی داری بر ویژگی های کیفی و عمر انباری سیر نداشت.
کلید واژگان: افت وزنی, جوانه زنی, خشک شدن مزرعه ای, رطوبت پوسته, ضایعات پس از برداشتCuring is one of the critical stages in postharvest wastage of garlic. To find out the suitable method of curing, a two-year examination has been followed. Garlic bulbs were harvested 7 days after cutting off irrigation and, from the point of diameter, were devided into three groups: less than 3.5 cm. between 3.5 to 5.5 cm. and longer than 5.5 cm. Plants cured with leaves of various shapes (standing and horizontal) and without leaves (upward and downward stem) to be dried up in the shade and were compared with the field curing: harvesting 35 days after the last irrigation. Results showed that after harvesting, the moisture content of various parts of bulbs with diameter longer than 5.5 cm. was more than what could be found in other two groups and the difference between pungency and firmness of bulbs was not significant. Among treatments, moisture loss in bulbs dried with leaves was higher than that in bulbs without leaves, and little difference was noticed in moisture losses among the bulbs of different sizes. Spoilage and bulb weight loss after four months, as well as color changes and pungency losses in field curing were significantly higher than that when curung occurred out of the field. Curing with the leaves faced with more color changes and weight loss than what could be niticed in curing without the leaves. We came to this conclusion that curing without the leaves was the best way of curing, but there was no significant difference between the quality properties and shelf life of bulbs with upward or downward stems.
Keywords: Curing, Field curing, Postharvest wastage, Skin moisture content, Sprouting, Weight losses -
به دلیل اهمیت دارویی و غذایی سیر، مصرف جهانی آن رو به افزایش است. بنابراین، تولید محصولی با کیفیت بالاتر بر قابلیت بازارپسندی آن اثر قابل ملاحظه ای می گذارد. لذا جهت بررسی اثرهای عناصر روی و منگنز بر عملکرد، کیفیت و بازارپسندی سیر، این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار، در استان همدان و در طی سالهای 91-1389 اجرا شد. فاکتورها شامل کود روی در چهار سطح (صفر، 20، 40 و 60 کیلوگرم در هکتار سولفات روی پودری 33 درصد (ZnSO4. H2O)) و کود منگنز در سه سطح (صفر، 20 و 40 کیلوگرم در هکتار سولفات منگنز 31 درصد (MnSO4. H2O)) بود. نتایج ادغام شده دو سال نشان داد اثر اصلی روی بر عملکرد سیر، مقدار روی برگ و سوخ، اسید پیرویک غیرآنزیمی و مواد جامد محلول در سطح احتمال پنج درصد معنی دار شد. بیشترین عملکرد از تیمار مصرف 20 کیلوگرم در هکتار سولفات روی و به مقدار 7997 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن از تیمار عدم مصرف کود روی و به مقدار 6099 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. اثر اصلی منگنز بر عملکرد و غلظت مواد جامد محلول درسطح احتمال پنج درصد معنی دار شد و با افزایش مصرف منگنز، عملکرد روند افزایشی نشان داد. ولی اثر منگنز بر سایر فاکتورهای اندازه گیری شده معنی دار نگردید. اثر متقابل دو جانبه روی و منگنز بر تعداد سیرچه ها و غلظت مواد جامد محلول معنی دار گردید. در مجموع، مصرف 20 کیلوگرم در هکتار سولفات روی و 40 کیلوگرم در هکتار سولفات منگنز برای افزایش عملکرد و بهبود برخی ویژگی های کیفی سیر برای مناطق و شرایط مشابه با شرایط پژوهش حاضر، قابل توصیه می باشد.کلید واژگان: پیروات, ترکیب های عطر و طعم دهنده, رنگ سیرچه, کیفیتApplied Soil Reseach, Volume:7 Issue: 2, 2019, PP 123 -134With the increasing of demand for medicinal plants, the world consumption of garlic in many continues is growing. Therefore, the quality can influence the acceptability of the products by consumers. The study was conducted to investigate the effect of Zinc (Zn) and Manganese (Mn) micronutrients on yield and growth parameters of garlic (Allium sativum L.). The experiment was laid out in Hamedan province during 2010-2012 as factorial experiment based on randomized complete block design with three replications. The experimental was conducted with four levels of Zn (0, 20, 40 and 60 kg ha-1) and three levels of Mn (0, 20 and 40 kg ha-1). As the results, the yield and growth parameters correlated significantly with increasing of zinc concentration. The highest yield (7997 kg ha-1) was obtained by application of 20 kg ha-1 zinc sulfate respective to the control (6099 kg ha-1). Significant correlation was obtained between Mn concentration and plant yield, and soluble solids concentration only. The interaction of Zn and Mn application were significant on number of gloves and brix. In general, to increase the yield and improvement the quality of garlic, application of 20 kg ha-1 zinc sulfate and 40 kg ha-1 manganese sulfate could be recommended for regions and conditions like of current project conditions.Keywords: Color of bulbs, Flavor, perfume compounds, Pyruvate, quality
-
تغییر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی گوجه فرنگی در مرحله های مختلف رسیدگی
-
تعیین محدوده ویژگی های فیزیکی و شیمیایی اثرگذار بر کیفیت محصول، امکان تشخیص زمان مناسب برداشت هر رقم و شکل مصرف آن را تعیین می کند. به این منظور، 9 رقم دورگه گوجه فرنگی و یک رقم گلخانه ای در 6 مرحله رسیدگی در مزرعه (شکستگی رنگ، تغییر رنگ، صورتی رسیده، قرمز روشن، قرمز و رسیدگی کامل) برداشت شدند. نتیجه های اندازه گیری برخی ویژگی های شیمیایی و فیزیکی روی رقم های گوجه فرنگی نشان داد که در همه تیمارها، سیتریک اسید و سفتی بافت میوه طی رسیدگی کاهش و مقدار ویتامین C، چگالی و ماده خشک افزایش یافت. از نظر شکل، دورگه های با ضریب کرویت کمتر از 85/0، بیضی شکل و رقم هایی با ضریب کرویت بالاتر کروی شکل بودند. از نظر اندازه نیز، میوه های با قطر بیش از 54 میلی متر، قابلیت بازار پسندی بیشتری دارند و اندازه های کوچک تر برای صنعت کنسروی مناسب هستند. میوه های با سفتی بافت کمتر از 22 نیوتن بر سانتی متر مربع حساس ترین و بالاتر از 30 نیوتن بر سانتی متر مربع مقاوم ترین رقم ها در برابر شکستگی و ضربه دسته بندی شدند. رقم های با شاخص رنگ (a*/b*)، بیشتر از55/1، برای تازه خوری و با مقدارهای بیشتر از 2، برای فراوری مناسب هستند.کلید واژگان: رسیدگی, سفتی بافت, گوجه فرنگی, ویژگی های شیمیایی, ویژگی های فیزیکیEvaluation of effective physical and chemical indices on crop quality is essentioal for recognition of suitable harvest time and case consumption of tomato cultivars becomes possible with determination of the limitations for. For this reason 9 tomato hybrid cultivars and a greenhouse cultivar (breaker, turning, pink, light red, red and deep red) were harvested at 6 stages of ripening. Results of the measured physical and chemical factors showed that in all cultivars, citric acid and firmness decreased and ascorbic acid, density and dry matter increased during ripening. Fruits with sphericity index lower and higher than 0.85 were oval and sphere respectively. Fruits with diameter higher than 54 mm were marketable and smaller sizes were suitable for canning industry. Fruits with frimness values below 22 N cm-2 were most sensitive cultivars & fruits with firmness values above 30 N cm-2 were resistant cultivars aganst craching and damage. Cultivars with Minolta values (a*/b*) above 1.55 and 2 was suitable for fresh consumption and processing Key Words:Keywords: Ripening, Firmness, Tomato, Chemical Properties, Physical properties.
-
با توجه به بحران آب در ایران کاربرد کشت گلخانه ای برای استفاده بهینه از منابع آب در حال گسترش است. هدف اصلی این تحقیق تعیین تناوب و مقدار آب آبیاری مناسب در کشت محصول گوجه فرنگی (رقم فالکاتو) گلخانه ای بود. اثر دور آبیاری به صورت ثابت روزانه، دو و سه روز یک بار و تیمارهای عمق آب آبیاری در سال اول برابر سه سطح ETC75%، ETC100% و ETC 125% و در سال دوم ETC50%، ETC75% و ETC 100% در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اثر دور و عمق آبیاری بر عملکرد و برخی متغیرهای کمی گوجه فرنگی معنی دار نبود. هرچند مقدار عملکرد با افزایش دور آبیاری کاهش نشان داد. کم ترین مقدار وزن متوسط یک گوجه فرنگی در دور سه روز مشاهده شد. کارایی مصرف آب سال های اول و دوم در سطوح آبیاری 75% و 50% بالاترین مقدار را داشت. در کارایی مصرف آب دورهای مختلف آبیاری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقایسه میانگین اثر متقابل دور و سطح آبیاری نشان داد در سال اول بالاترین عملکرد مربوط به سطوح آبیاری 100 و 125 درصد و دور آبیاری 2 روز و کم ترین آن مربوط به دور آبیاری 3 روز و سطح آبیاری 100 درصد بود. همچنین در سال دوم، بالاترین عملکرد مربوط به تیمارهای سطح آبیاری 75 و دور آبیاری 2 روز و کم ترین آن مربوط به تیمار دور آبیاری 2 روز و 50 درصد بود. با توجه به نتایج می توان به جای آبیاری روزانه از آبیاری 2 یا 3 روز یک بار و در صورت استفاده از آبشویی می توان از سطح 75% آب مورد نیاز برای آبیاری استفاده نمود.کلید واژگان: دور آبیاری, عمق آب آبیاری, گلخانه, گوجه فرنگیDue to the water crisis in Iran¡ the application of a greenhouse cultivation of optimum use for the water resources is expanding. The main objective of this research is to determine the frequency and amount of proper irrigation water in the cultivation of greenhouse tomato (cv Falkato).For this reason¡ an experiment was performed in completely randomized block split plot experiment design at three replications. Irrigation frequency as main plot consists of daily¡ two and three days. The effect of irrigation interval on a constant basis daily¡ two or three days once were imposed and treatments of irrigation water levels in the first year¡ 75%ETc¡ 100%ETc and 125%ETc and in the second year 50%ETc¡ 75% ETc and 100%ETc were considered. Results showed that the effect of irrigation frequency and levels on tomato yield and some quantitative variables were not significant. Although the yields showed reduction with increasing irrigation frequency. The least average weight of a tomato belonged to three days frequency. The highest value of WUE in the first and second years was observed in 75% ETc and 50%ETc irrigation level. Differences between the water use efficiency in irrigation frequencies was not significant. The interaction between irrigation frequency and levels showed in the first year the highest yield occurred in 100% and 125% ETc irrigation levels and 2 days irrigation frequency and the least yield occurred in 2 days irrigation frequency and 100% ETc. Mean comparisons of interaction between irrigation frequency and levels showed the highest yield in the first year occurred in 100% and 125% ETc of irrigation levels and intervals 2 days and the least for 3 days and 100%. Also in second year¡ the highest yield related to 75% ETc irrigation level and 2 days irrigation frequency and the lowest were related to 2 days irrigation frequency and 50% ETc¡ respectively. According to the results¡ two or three day irrigation frequency can be used instead of daily irrigation. Leaching is needed when irrigated with 75% ETc irrigation level.Keywords: Greenhouse, Irrigation frequency, Irrigation level, Tomato
-
با تعیین همدمای جذب رطوبت و خواص گرمایی پودر سیر می توان پایداری آن را در مدت نگهداری تعیین کرد. نتایج خشک کردن ورقه های 2 میلی متری سیر با دو روش انجمادی و جریان هوای گرم نشان داد که مقدار پیرووات پودر سیر انجمادی بیشتر و دانسیته و تغییرات رنگ آن به صورت معنی داری کمتر از نمونه دیگر بود. منحنی های همدمای جذب تا فعالیت آبی 4/0 تغییرات کمی داشت ولی با افزایش فعالیت آبی محیط، رطوبت جذب شده به وسیله نمونه ها افزایش یافت. دمای انتقال شیشه ای در پودر سیر انجمادی با رطوبت 0/7 درصد، 4/50 درجه سلسیوس و برای پودر سیر با جریان هوای گرم با رطوبت 7/7 درصد، 5/44 درجه سلسیوس بود. در هر دو پودر سیر افزایش رطوبت سبب کاهش دمای انتقال شیشه ای شد. فعالیت آبی بالاتر از 55/0 و دماهای بیشتر از 35 درجه سلسیوس، احتمال جذب رطوبت و کلوخه شدن پودر را به شدت افزایش داد.کلید واژگان: خشک کردن, دمای انتقال شیشه ای, ظرفیت گرمای ویژه, منحنی های همدماSorption isotherm and thermal properties of powders were used for determining stability during storage. Garlic slices with 2 mm thickness were dried, using two methods of freeze and cabinet drying. The results showed that, the density, loss of pyruvate and color changes of the freeze dried powder were less than those of the cabinet dried powder. Sorption isotherm curves of the both garlic powders changed slightly up to 0.40 water activity and increased drastically at higher water activity values. The glass transition temperature of freeze dried powder with 50.36 ºC at 6.98 % moisture content was more than cabinet dried powder with 44.5 ºC at 7.68 % moisture content. The glass transition temperatures of the powders decreased with increasing in their moisture contents. The critical condition for the storage of garlic powder was the water activity higher than 0.55 and the temperatures above 35 ºC that increased the risk of moisture absorption and agglomeration of the garlic powder.Keywords: Drying, Glass transition temperature, Specific heat capacity, Isotherm curves
-
پژوهش حاضر به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی به مدت سه سال در همدان اجرا شد که در آن مقادیر مختلف آب آبیاری به عنوان عامل اصلی (در سطوح 75، 100 و 125 درصد نیاز آبی) و زمانهای قطع آبیاری به عنوان کرت فرعی (زمان رایج قطع آبیاری در منطقه، یک هفته قبل و یک هفته بعد از زمان معمول منطقه) در 3 تکرار به اجرا درآمد. 20 روز پس از قطع آبیاری هر تیمار، سوخها برداشت شد و اثر سطوح مختلف و زمان های قطع آبیاری بر برخی عوامل کیفی و عمر انباری سیر در مدت شش ماه نگهداری، اندازهگیری و رابطه عوامل رنگ، درصد فساد و افت وزنی سوخ های سیر در انتهای مدت انبارداری با کارایی مصرف آب تعیین شد. نتایج نشان داد در طول مدت نگهداری در انبار، مقادیر پیرووات، تغییرات رنگ، افت وزنی و فساد، افزایش معنی دار و درصد رطوبت سیرچه ها کاهش معنی داری داشت. تاخیر در قطع آبیاری سبب افت ترکیب های عطر و طعم دهنده و نیز افزایش افت وزنی و فساد سوخ های سیر در مدت نگهداری در انبار شد. تغییرات رنگ در قطع های دیرتر آبیاری کاهش یافت ولی این کاهش معنی دار نبود. مقادیر آب آبیاری اثر معنی داری بر عوامل کیفی سوخ های سیر نشان نداد. با افزایش کارایی مصرف آب، کاهش در مقادیر افت وزنی، فساد و تغییرات رنگ سوخ های سیر مشاهده شد. در نتیجه، آبیاری 75 درصد نیاز آبی با بالاترین کارایی مصرف آب و تاریخ قطع یک هفته زودتر از زمان رایج منطقه مناسب تشخیص داده شد.
کلید واژگان: افت وزنی, جوانه زنی, رژیم آبیاری, سیر, کیفیتThis research was conducted on completely randomized block design in a split plot experiment during 3 years in Hamedan consisting of three levels of irrigation (75%, 100%, 125% water requirement) as main plot and cut off dates of irrigation as sub plot, (current date, a week before and a week after the current date of irrigation in the region) at three replications. Garlic bulbs were harvested 20 days after cut off irrigation and the effect of cut off dates and different levels of irrigation on some qualitative factors during 6 months of storage were measured. The relationship between color, weight loss and sprouting with water - use efficiency were determined at the end of storage duration. Results showed that during storage, pyruvate content, color changes, weight loss and sprouting increased and moisture content of cloves decreased significantly. Pyruvate content, weight loss and spoilage increased and color changes decreased due to the delay of cut off irrigation. The amount of water irrigation showed no significant effect on measured factors. With increasing water - use efficiency, weight loss, spoilage and color changes decreased. Consequently, 75% water requirement with the highest water - use efficiency and cut off date a week earlier than the current date was appropriate for this region.
Keywords: Garlic, Irrigation regime, Quality, weight loss, Sprouting -
با فرآیند پرتوتابی می توان ماندگاری سیر را در مدت نگهداری در انبار افزایش داد، به این منظور برای تعیین دوز مناسب پرتوتابی، سوخ های سیر صورتی رقم مازند، 30 روز پس از برداشت با دوزهای 0، 25، 50، 75، 100 و 150 گری پرتوهای الکترون سریع پرتودهی شدند. طی 8 ماه نگهداری در دو شرایط انبار سرد و غیر فنی عوامل کمی و کیفی آنها هر دو ماه یک مرتبه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، در هر دو شرایط نگهداری، مقدار پیرووات آنزیمی، پیرووات غیر آنزیمی، افت وزنی و تغییرات رنگ، افزایش و سفتی بافت، کاهش یافت. کمترین تخریب آنزیمی ترکیب های عطر و طعم دهنده در انبار سرد و در دوزهای 50 و 75 گری مشاهده شد ولی در انبار غیر فنی بین مقادیر پیرووات آنزیمی تیمارهای شاهد و پرتوتابی شده اختلاف معنی دار مشاهده نشد. کمترین تغییرات رنگ در انبار سرد برای دوزهای 50 و 75 گری و در انبار غیر فنی برای دوزهای 75 و 100 گری مشاهده شد. بین مقادیر سفتی بافت تیمارهای پرتوتابی شده اختلاف معنی دار مشاهده نشد ولی مقدار آن در شاهد بیش از دیگر تیمارها بود. افت وزنی تیمارهای شاهد و دوز 25 گری بیش از سایر دوزهای پرتوتابی بود و دوزهای 100 و 150 گری کمترین مقدار افت وزنی را داشتند. جوانه زنی فقط در سیرچه های شاهد مشاهده شد و سوخ های پرتوتابی شده علایم جوانه زنی درونی را نشان ندادند. در مجموع دوز مناسب برای پرتوتابی سیر نگهداری شده در انبار سرد، 50 گری و در انبار غیر فنی 75 گری است.
کلید واژگان: سیر, پرتوتابی, افت وزنی, جوانه زنی, کیفیتIrradiation process could increase shelf life of garlic during storage. For determination of the optimum dose of irradiation, Garlic bulbs of Mazand variety were irradiated 30 days after harvest with 0, 25, 50, 75, 100 and 150 Gy dose of fast electrons. During the 8 months of storage at cold and uncontrolled conditions some properties were measured bi-monthly. Results showed that in both conditions the contents of enzymatic pyruvate, non enzymatic pyruvate, weight loss and color changes increased and the firmness decreased. In cold storage, at the presence of 50 and 75 Gy doses, the least destruction of flavoring compounds was seen but in uncontrolled storage irradiation had no significant effect on enzymatic pyruvate. At cold storage 50 and 75 Gy and at uncontrolled storage 75 and 100 Gy doses led to the least color changes. At the end of storage, firmness of irradiated treatments had no significant difference. Non irradiated treatment showed the most values of firmness. Weight loss under non irradiated treatment and 25 Gy dose was more than the weight loss under other doses and 100 and 150 Gy doses showed the least weight losses. Sprouting was only observed in non irradiated cloves and irradiated ones showed no symptoms of internal sprouting. Consequently, for garlic bulbs at cold storage, 50 Gy and for uncontrolled storage, 75 Gy was found to be the optimum dose of irradiation.Keywords: Garlic, Irradiation, Weight Loss, Sprouting, Quality -
وجود نیتروژن برای انجام کلیه فرآیندهای حیاتی گیاه ضروری است و نقش مهمی در رشد، عملکرد و کیفیت محصولات دارد. در این تحقیق اثر مقادیر 100، 150، 200، 250 و 300 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار به صورت کود اوره (46 درصد نیتروژن) و سولفات آمونیوم (21 درصد نیتروژن)بر تعداد و طول برگ، عملکرد و اجزای سیر بررسی شده است.برای اجرای آزمایش در مزرعه، از آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار استفاده شد. نوع کود در کرت اصلی و سطح کود در کرت های فرعی قرار گرفت. سیرچه های سیر توده همدانی در 30 مهر 1386 در کرت هایی به ابعاد 4/1×2 متر مربع کشت شدند. نتایج این بررسی نشان داد، اثر نوع کود بر وزن سیر تک بوته، طول و قطر سیر، میانگین تعداد سیرچه، طول و قطر سیرچه و وزن تک سیرچه معنی دار و بر طول و تعداد برگ و عملکرد معنی دار نشد. با افزایش مقدار کود تا سطح 200 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار مقدار عملکرد و دیگر صفات کمی افزایش و پس از آن با افزایش مقدار کود تا سطح 300 کیلوگرم در هکتار کاهش یافت. بیشترین مقدار عملکرد، وزن سیر تک بوته، طول و قطر سیر و طول و قطر سیرچه و تعداد سیرچه در 300 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار مشاهده شد. بیشترین تعداد و طول برگ در تیمار 300 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و کمترین آن در تیمار 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار مشاهده شد. عملکرد نیز همبستگی مثبت و معنا داری (p£0.01) با تعداد و طول برگ، طول و قطر سیر، طول و قطر سیرچه و وزن تک سیرچه نشان داد.
کلید واژگان: سیر, اوره, سولفات آمونیوم, تعداد و طول برگ, عملکرد, اجزای عملکرد -
از آنجا که مدیریت آبیاری (زمان قطع آبیاری، حجم آب آبیاری و دور آبیاری) بر عملکرد و کیفیت پس از برداشت محصول سیر و قابلیت انباری آن اثر گذار است، آزمایشی به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی به مدت سه سال (1386-1384) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اکباتان مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان اجرا شد که در آن مقادیر مختلف آب آبیاری به عنوان عامل اصلی در 3 سطح (75، 100، و 125 درصدنیاز آبی) و زمان قطع آبیاری به عنوان عامل فرعی در 3 سطح (یک هفته قبل از زمان رایج منطقه، زمان رایج قطع آبیاری در منطقه و یک هفته پس از زمان معمول منطقه)و در 3 تکرار به اجرا درآمد. پس از برداشت محصولوزن، قطر، تعداد پوسته سوخ سیر، تعداد سیرچه ها، و عملکرد اندازه گیری شد. نتایج آزمایش نشان می دهد که بالاترین و پایین ترین وزن سوخ را به ترتیب در تیمار 125 درصد نیاز آبی و قطع آبیاری مرحله های سوم و اول با وزن 5/47 و 8/39 گرم به دست می آید. وزن و قطر سوخ ها در تاریخ های قطع دیرهنگام تر آبیاری افزایش و تعداد پوسته سیرکاهش می یابد. بالاترین عملکرد در تیمار 125 درصد نیاز آبی و قطع آبیاری مرحله اول به مقدار 10450 کیلوگرم در هکتار به دست آمده است که از نظر آماری، جز در مقایسه با تیمار75 درصد نیاز آبی و قطع آبیاری مرحله سوم به مقدار 8622 کیلوگرم در هکتار، با دیگر تیمارها تفاوت معنی داری نداشت. بالاترین کارایی مصرف آب مربوط به سطح تامین 75 درصد نیاز آبی و قطع آبیاری مرحله اول به مقدار 7/9 کیلوگرم بر متر مکعب است. بر اساس نتایج حاصل، تامین 75 درصد نیاز آبی و تاریخ قطع آبیاری اول مناسب تشخیص داده شده است.Irrigation management includes cut-off dates, water volume and irrigation frequency control to influence the yield and post-harvest status of garlic. In this study, the effect of cut-off dates and irrigation levels on garlic were investigated over three years using a completely randomized block arranged in a split plot experimental design consisting of three levels of irrigation (75%, 100%, 125% water use) as the main plot and three irrigation cut-off dates (current date of cut-off, one week prior to and one week subsequent to the prevalent date for Hamedan garlic farms) as the sub-plot with three replications. After harvesting, the clove weight, bulb diameter, clove and skin numbers and yield were measured. The greatest and least clove weights were obtained for 125% water used in the third (47.5 g) and first (39.8 g) cut-off dates, respectively. Clove weight and bulb diameter for the third date increased and skin number decreased. The greatest yield was obtained for 125% water and at the first cut-off date (10450 kg/ha). The differences were not significant for the other treatments, except for 75% water used at the third cut-off date (8622 kg/ha). The greatest WUE was found for 75% water at the first cut-off date (9.7 kg/m3). As a result of this study, the 75% level of irrigation and the first cut-off date were shown to be the most suitable.Keywords: Cut, off date, garlic, irrigation amount, yield
-
با فرایند پرتوتابی می توان از ضایعات سیر در انبارها جلوگیری کرد. زمان و دوز(مقدار) پرتو دو عامل موثر در انجام فرایند پرتوتابی هستند، بنابراین توده سیر سفید همدان 30 و 45 روز پس از برداشت با دوزهای 0، 25، 50، 75، 100، و 150 گری پرتوهای الکترون سریع پرتودهی شدند. طی 8 ماه نگهداری در دو شرایط انبار سرد و کنترل نشده برخی عوامل کمی و کیفی سوخ ها هر دو ماه یک مرتبه اندازه گیری و ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که در هر دو شرایط نگهداری، تیمارهای پرتو دیده علایم جوانه زنی بیرونی را بروز ندادند و جوانه زنی فقط در سیرچه های پرتو ندیده مشاهده شد. افت وزنی تیمارهای پرتو دیده کمتر از شاهد بود به طوری که پس از 300 روز نگهداری، میانگین افت وزنی سیر در هفته در انبار سرد برای دوزهای 50 گری و بالاتر و در انبار با شرایط کنترل نشده برای دوزهای 75 گری و بالاتر در محدوده پایین یعنی کمتر از 1 درصد قرار داشت. مقدار پیرووات کل به ویژه تا 120 روز پس از نگهداری، افزایش یافت ولی اختلاف معنی داری بین مقادیر آن در دوزهای مختلف پرتوتابی مشاهده نشد. بین سفتی بافت دوزهای مختلف پرتوتابی اختلاف معنی دار وجود نداشت، ولی دوزهای 50 گری و بالاتر در انبار سرد و دوزهای 75 گری و بالاتر در انبار با شرایط کنترل نشده، بیشترین مقادیر را داشتند. اثر زمان های پرتوتابی یعنی 30 و 45 روز پس از برداشت، بر مقادیر سفتی بافت در هر دو شرایط نگهداری معنی دار نبود. تغییرات رنگ و پیرووات غیر آنزیمی در مدت نگهداری در هر دو شرایط افزایش یافت و تغییرات آنها در زمان پرتوتابی 45 روز پس از برداشت بیش از 30 روز پس از برداشت بود. در مجموع دوز مناسب بین هر دو زمان پرتوتابی برای نگهداری سیر در انبار سرد، 50 گری و در انبار با شرایط کنترل نشده 75 گری بود و برای هر دو شرایط نگهداری، پرتوتابی در زمان30 روز پس از برداشت مناسب تر تشخیص داده شد.
کلید واژگان: پرتوتابی, سیر, جوانه زنی, عمر انباری, کیفیتIrradiation is known to inhibit waste in stored garlic. Treatment time and optimum irradiation dosage are two key factors in achieving the least waste in this process. These two factors were investigated on white ecotype bulbs from Hamedan, Iran that were irradiated after harvest for 30 and 45 days using fast electrons at dosages of 0, 25, 50, 75, 100, and 150 Gy. Different properties of the garlic were measured bimonthly over eight months of storage under both cold and uncontrolled conditions. The results showed that sprouting was observed only in non-irradiated cloves and irradiated cloves showed no signs of external sprouting. Weight loss for non-irradiated bulbs was greater than for the irradiated cloves. The minimum weight loss for cold storage was less than 1% per week at dosages of 50 Gy and higher. For uncontrolled storage, this minimum was achieved at dosages of 75 Gy and higher after 300 days. Total pyruvate, particularly up to 120 days of storage, increased sharply and there was no significant difference between them at the end of storage. While the firmness of irradiated cloves at the end of storage was not significant, the greatest firmness was observed for cold storage at dosages of 50 Gy and higher. For the uncontrolled conditions, this was measured at 75 Gy and higher. During storage, both color change and non-enzymatic pyruvate increased. More change was observed during irradiation at 45 days after harvest than at 30 days. Consequently, it concluded that for garlic bulbs in cold storage, 50 Gy is the optimum dosageof irradiation and, for uncontrolled conditions, 75 Gy is optimum. For both storageconditions, irradiation for 30 days after harvesting seems to be the most suitable period.Keywords: Garlic, Irradiation, Quality, Sprouting, Storage life -
به منظور امکان استفاده از ضایعات پوست گیری واحدهای فرآوری سیب زمینی به عنوان ضداکسنده طبیعی در روغن های خوراکی مطالعه ای بر روی اثر ضداکسندگی مواد استخراجی از پوست سه رقم سیب زمینی - آگریا، آئولا و کاردینال- و نیز ضایعات پوست گیری خط تولید چیپس بر روی روغن سویا انجام شد. ترکیب های فنلی پوست سیب زمینی که دارای فعالیت ضداکسندگی هستند به وسیله حلال های آب و اتانول 90 درصد استخراج شد، از نظر آماری بین مقدار کل ترکیب های فنلی استخراج شده با دو نوع حلال اختلاف معنی دار مشاهده شد، به طوری که با حلال اتانول مقدار بیشتری از ترکیب های فنلی استخراج شد. مقدار مواد ضداکسنده در رقم کاردینال بیشترین و در ضایعات پوست گیری تولید چیپس کمترین مقدار بود. مواد استخراجی با حلال اتانول پس از خشک شدن، در غلظت های 0، 100، 200، 300، 400 و 500 قسمت در میلیون به روغن سویای بدون ضداکسنده افزوده شد و فعالیت ضد اکسندگی آنها پس از شش روز قرار گرفتن در گرمخانه 63 درجه سانتی گراد با اندازه گیری عدد پراکسید با یکدیگر مقایسه شد. با افزایش غلظت ماده استخراجی عدد پراکسید کاهش یافت به طوری که غلظت 500 قسمت در میلیون از ماده استخراجی از رقم کاردینال کمترین عدد پراکسید و بیشترین اثر محافظت کنندگی را بر روی روغن سویا نشان داد. به منظور مقایسه ضد اکسنده سنتزی با ضد اکسنده طبیعی اثر ضداکسندگی غلظت 500 قسمت در میلیون از ماده استخراجی از پوست رقم کاردینال (CA) با غلظت 200 قسمت در میلیون از ضداکسنده سنتزی SA)) و نیز مخلوطی از هر دو ضد اکسنده (CA+SA) به مقدار 250 قسمت در میلیون از ماده استخراجی از پوست رقم کاردینال و 100 قسمت در میلیون از ضد اکسنده سنتزی بر روی روغن سویا بررسی شد. اثر ضداکسندگی ماده استخراجی از پوست رقم کاردینال کمتر از اثر ضداکسنده سنتزی بود ولی با مخلوطی از هر دو ضد اکسنده اختلاف معنی دار نشان نداد.
کلید واژگان: سیب زمینی, ضداکسنده طبیعی, استخراج با حلال, ضداکسنده سنتزی, عدد پراکسیدIn this study، phenolic compounds were extracted from the peel of the three varieties of potato (Cardinal، Agria، Aula) and potato chips waste (obtained from a local factory) using 90% ethanol and water then their antioxidant activity in soybean oil and potato chips waste were investigated. Ethanol extracts of potato peels had got more phenolic compounds than water extracts and the extract of Cardinal had the greatest content of phenolic compounds. Ethanol extracts after drying were added to antioxidant free soybean oil at different concentrations (0. 100، 200،300،400 and 500 PPm) and their antioxidant activity based on peroxide value were compared. Results indicated that by the increasing of antioxidant concentrations، PV was decreased and Cardinal extract at 500 PPm were the most effective natural antioxidant. Effect of this antioxidant as compare to synthetic antioxidant on the PV of soybean oil and potato chips waste showed that synthetic antioxidant was more effective than their natural counterpart. -
-
برای نگهداری سیر در انبار افزون بر زمان و روش برداشت، نوع توده سیر و شرایط خشک کردن پس از برداشت نیز ضروریست. به این منظور توده های سیر سفید (Allium sativum L.) همدان پس از آخرین آبیاری، در سه مرحله (مرحله زرد شدن نوک برگها، مرحله زرد شدن کامل برگها و مرحله قهوه ای و خشک شدن برگها) برداشت و بعد در دو شرایط مصنوعی (دماهای 35، 45 و 55 درجه سانتی گراد) و طبیعی خشک شدند. کلیه تیمارها برای مدت 6 ماه در انبار نگهداری شدند و هر دو ماه یک مرتبه پیرووات، رنگ، سفتی بافت، افت وزنی و فساد آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بین مقادیر پیرووات، رنگ و سفتی بافت سیر پس از برداشت در سه مرحله اختلاف معنی دار وجود ندارد. بنابراین برداشت آنها از مرحله زرد شدن نوک برگها امکان پذیر است ولی به دلیل رطوبت بالای گردن و پوسته های پیاز سیر، خشک کردن پس از برداشت آنها ضروریست. مقایسه خشک کردن پیازهای سیر در دو شرایط مصنوعی و طبیعی نشان داد که مدت زمان خشک کردن با تاخیر در برداشت و افزایش دما کاهش می یابد. طی فرایند خشک کردن، مقدار رطوبت سیرچه ها تغییرات کمی دارد ولی رطوبت ساقه و پوسته سیرچه ها کاهش یافته و به ترتیب به میانگین 4±15 و 2±20 درصد می رسد. افزایش دمای خشک کردن و تاخیر در برداشت سیر سبب افزایش تغییر رنگ می شود. مقدار پیرووات نیز با کاهش دمای خشک کردن و تاخیر در برداشت افزایش می یابد ولی بین مقدار سفتی بافت پیازهای سیر اختلاف معنی دار وجود ندارد. پس از 6 ماه نگهداری سیر در انبار افت وزنی و فساد پیازهای سیر مرحله های اول و دوم برداشت و دماهای 35 و 45 درجه سانتی گراد کمترین مقدار را دارد. مقادیر اسید پیروویک و تغییر رنگ نیز در طول مدت نگهداری، افزایش و سفتی بافت کاهش می یابد. کمترین مقدار پیرووات و رنگ در مرحله اول برداشت، در شرایط مصنوعی با دمای 35 درجه سانتی گراد و شرایط طبیعی خشک کردن و در مرحله دوم برداشت، در شرایط مصنوعی با تیمارهای 35 و 45 درجه سانتی گراد و شرایط طبیعی خشک کردن مشاهده می شود.
کلید واژگان: سیر (Allium sativum L, ), زمان برداشت, خشک کردن پس از برداشت, عمل آوری, انبارداریProper drying is essential to successful marketing in regions which cultivated Garlic (Allium sativum L.) and most serious post harvest losses result from improper drying. For this reason, after the cut off irrigation, white garlic population were harvested at three stages. The first stage of harvesting was done after that approximately 70 percent of the top leaves turned yellow, while the second harvesting was began when whole leaves became yellow and eventually the last harvesting was ensued by getting dry, brown leaves which fell over on the field. After harvesting, bulbs dried at natural condition and artificial state at 35, 45 and 55oC. Effect of harvesting stage and drying conditions on the garlic shelf life were investigated during 6 months and qualitative and quantitative factors i.e. moisture content, pyruvate, color and texture in addition to weight loss and spoilage were measured bimonthly. The results of two years study showed that after harvesting, there was no significant difference between pyruvate, color and texture contents of cloves. Drying time at natural condition of the first stage of harvesting was longer than artificial drying process time as well as the other harvesting stages. At 55°C some cloves turned yellow, soft and sticky especially at the early stages of harvesting. During the post harvest drying of garlic the moisture content of cloves was relatively constant, while that of the skins and stem rapidly decreased. After curing, moisture contents of the cloves, skins and stems were 641, 202 and 154 percent respectively. Effect of drying on some quality factors showed that at low temperatures, the pyruvate content and color changes decreased. Qualitative and quantitative factors at the end of storage period showed that for harvesting at the first stage, drying at 35°C or natural conditions and at the second stage, drying at 35°C and 45°C or natural conditions were the best.Keywords: Garlic (Allium sativum L.), harvesting time, post harvest drying, curing, storing
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.