فضل الله کاظمی
-
هدف پژوهش حاضر بررسی تصویر مقصد بر قصد بازدید مجدد گردشگران با نقش میانجی بازاریابی رابطه مند است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل بازدیدکنندگان از بنای تاریخی مسجد نصیر الملک شیراز بوده که بر اساس جدول مورگان تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد سنجش تصویر مقصد امامی و همکاران (1393)، قصد بازدید مجدد گردشگران سبکبار و همکاران (1393) و بازاریابی رابطه مند عباسی (1382) بوده است. روایی پرسشنامه ها از طریق محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از طیف لیکرت (پنج بخشی) و نرم افزار Smart Pls2 می باشد. تحلیل داده ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار تصویر مقصد بر قصد بازدید مجدد گردشگران از طریق بازاریابی رابطه مند می باشد.
کلید واژگان: تصویر مقصد, قصد بازدید مجدد گردشگران, بازاریابی رابطه مندJournal of New research approaches in management and accounting, Volume:4 Issue: 42, 2020, PP 27 -37The purpose of this study is to examine the destination image on the intention of tourists to visit again with the role of marketing mediator. The research method is descriptive and correlational and the statistical population of this research includes visitors to the historical monument of Nasir Al-Molk Mosque in Shiraz. Based on Morgan table, 384 people were selected as the sample and non-random sampling method is available. Measurement tools in this study were standard questionnaires for measuring the destination image of Emami et al. (2014), intention to revisit light tourists and colleagues (2014) and Abbasi relational marketing (2003). The validity of the questionnaires was confirmed through content and its reliability was confirmed using Cronbach's alpha. Data analysis using Likert spectrum (five parts) and Smart Pls2 software. Data analysis indicates a positive and significant effect of the destination image on the intention of tourists to visit again through relationship marketing.
Keywords: Destination Image, Tourist Revisit Intention, Relationship Marketing -
زمینه
رهبری همواره روی خوش و مثبت خود را نشان نداده و در مواردی وجه تاریک خود مانند سبک های رهبری غیراخلاقی ماکیاولی و خودکامه را به نمایش گذاشته و بر سازمان و عملکرد آن تاثیر منفی می گذارد. بر این اساس هدف این پژوهش تبیین نقش میانجی گرانه رهبری خودکامه و بدبینی سازمانی در رابطه بین رهبری ماکیاولی و رفتار انحرافی کارکنان بود.
روشپژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان یکی از ارگان های دولتی شهر شیراز می باشد که تعداد 127 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به عنوان نمونه آماری تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2 استفاده گردید.
یافته هابر مبنای نتایج پژوهش مشخص شد رهبری ماکیاولی با بروز رهبری خودکامه، بدبینی سازمانی و رفتار انحرافی رابطه مثبت و معنادار دارد. نتایج نشان داد رهبری خودکامه رابطه مثبت و معنادار با بدبینی سازمانی دارد ولی رابطه آن با بروز رفتار انحرافی تایید نشد. همچنین مشخص شد بدبینی سازمانی با بروز رفتار انحرافی رابطه مثبت و معناداری دارد. در نهایت نقش میانجی گر بدبینی سازمانی در رابطه رهبری ماکیاولی و رفتار انحرافی تایید و نقش میانجی گر رهبری خودکامه رد شد.
نتیجه گیریدر این پژوهش مشخص شد با افزایش سطح ماکیاولی رهبران، میزان بروز رهبری خودکامه، بدبینی سازمانی و رفتارهای انحرافی نیز افزایش خواهد یافت که بدبینی سازمانی بر خلاف رهبری خودکامه، شدت رابطه میان رهبری ماکیاولی و رفتار انحرافی را افزایش می دهد.
کلید واژگان: رهبری غیراخلاقی, رهبری ماکیاولی, رهبری خودکامه, بدبینی سازمانی, رفتارهای انحرافی در سازمانBackgroundLeadership has not always shown its nice face; rather, in some cases, it has exhibited the dark part such as the authoritarian leadership and Machiavellian leadership which could negatively affects the organization and its performance. Therefore, the purpose of current study is to explain the mediating role of authoritarian leadership and organizational cynicism in the relationship between Machiavellian leadership and employees’ deviant behavior.
MethodsThis research is descriptive–correlation study. The statistical population of the study consisted of the employees of one of the governmental organization of Shiraz, a total of 127 subjects were selected by random sampling as a statistical sample. The instruments for data collection were questionnaire. To analyze the collected data, vertical factor analysis and structural equation modeling and smart PLS software were used.
ResultsBased on the results of the study, it was found that Machiavellian leadership has a positive and significant relationship with authoritarian leadership, organizational cynicism, and deviant behavior. Results also show authoritarian leadership has a positive and significant relationship with organizational cynicism, but its relationship with deviant behavior is not confirmed. It was also shown that organizational cynicism has a positive and significant relationship with incidence of deviant behavior. Finally, the role of mediator of organizational cynicism in the relationship between Machiavellian leadership and deviant behavior was confirmed, and also the mediator role of the authoritarian leadership in the relationship between Machiavellian leadership and deviant behavior was rejected.
ConclusionIn this research, it has been shown that in parallel with the increase of the Machiavellian level of leaders, the rate of authoritarian leadership, organizational cynicism and deviant behavior would also increase. Meanwhile, organizational cynicism, unlike the authoritarian leadership, would increases the intensity of the relationship between Machiavellian leadership and deviant behavior.
Keywords: Unethical leadership, Machiavellian leadership, Authoritarian leadership, Organizational cynicism, Deviant workplace behaviors -
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی بود. همچنین نقش میانجی گر ادراک کارکنان از عدالت تعاملی در رابطه بین سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل 126 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ارسنجان بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سرپرستی توهین آمیز دارای رابطه منفی و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی، تعهد عاطفی سازمانی و ادراک کارکنان از عدالت تعاملی است. همچنین مشخص شد که ادراک کارکنان از عدالت تعاملی دارای رابطه مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی است. نهایتا نتایج پژوهش تاییدکننده نقش معنادار متغیر میانجی ادراک کارکنان از عدالت تعاملی در رابطه بین سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی بود.
کلید واژگان: سرپرستی توهین آمیز, رفتار شهروندی سازمانی, تعهد عاطفی سازمانی, ادراک کارکنان از عدالت تعاملیThe aim of this study was examine the relationship of abusive supervision with organizational citizenship behavior and affective organizational commitment. Also examined the relationship of employees' perceptions of interactional justice as moderator variable. This study in terms of aim, functional and in terms of data collection, descriptive survey and the population of the population consisted of 126 elementary school teachers in Arsanjan. Data collecting tool was questionnaire. Validity and reliability the questionnaires using face validity, construct validity and Cronbach's alpha were examined. To analyze the data, confirmatory factor analysis and structural equation modeling was used. The results showed abusive supervision has a negative and significant relationship with organizational citizenship behavior, affective organizational commitment and employees' perceptions of interactional justice. It was also found employees' perceptions of interactional justice has a positive and significant relationship with organizational citizenship behavior and affective organizational commitment. Finally, the results was confirming a significant role Variable mediator of employees' perceptions of interactional justice in Relation between abusive supervision with organizational citizenship behavior and affective organizational commitment
Keywords: Abusive supervision, Organizational citizenship behavior, Affective organizational commitment, Employees', perceptions of interactional justice -
این پژوهش به منظور بررسی نقش میانجی رفتارهای درون نقشی و فرانقشی در تاثیرگذاری نیازهای روانی بر شناسایی نام تجاری توسط مصرف کننده در شرکت ارتباطات سیار ایران "همراه اول" انجام شد، در این پژوهش متغیرهای پژوهش به وسیله پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسشنامه بین 400 نفر نمونه از جامعه آماری که کلیه مشتریان شرکت ارتباطات سیار ایران "همراه اول" در سطح شهر شیراز می باشد، توزیع شد. روش تحقیق پیمایشی و توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت پاسخ به سوالات و بررسی فرضیات تحقیق با نرم افزار اسمارت پی ال اس از روش بررسی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تعلق خاطر و خودباوری بر رفتار درون نقشی مصرف کننده دربرند سازی تاثیر مثبت و معنی داری دارند. نتایج این پژوهش تاثیر مثبت و معنی دار خودباوری و استقلال فردی بر رفتار فرانقشی مصرف کننده دربرند سازی را نیز تایید می کند. نتایج همچنین نشان می دهد که رفتار درون نقشی مصرف کننده و رفتار فرانقشی مصرف کننده دربرند سازی بر شناسایی برند تاثیر معنی داری دارد.
کلید واژگان: نیازهای روانی, رفتارهای درون نقشی و فرانقشی, شناسایی نام تجاری, همراه اولThis Study Was Done to Evaluate the Mediating Role of In-Role and Extra-Role Behaviors in the impact of Psychological Needs on Brand Identification in Mobile Telecommunication Company of Iran “Hamrahe Aval”. In this study, the variables were evaluated by a questionnaire. A questionnaire was distributed among 400 individuals from the statistical population that was distributed among all customers of the Mobile Telecommunication Company of Iran “Hamrahe Aval”, in the city of Shiraz. The research method was descriptive and correlational. To answer the questions and check the hypotheses by Smart-PLS Software, the structural equations method and path analysis with partial least squares (PLS) method was used. The results show that Affiliation and self-confidence have a positive and significant effect on the behavior within the consumer role in branding. The results of this research also confirm the positive and significant effect of self-esteem and individual autonomy on consumer redundancy behavior in branding. The results also show that behavior in consumer role and consumer redundancy behavior in branding has a significant effect on brand identification.
Keywords: Psychological Needs, In-Role, Extra-Role Behaviors, Brand Identification, Hamrahe Aval -
این پژوهش با هدف "به کارگیری موثر ارزش ویژه برند از طریق مزیت رقابتی پایدار، استراتژی بازاریابی و تصویر ذهنی شرکت در کارخانجات کاشی و سرامیک ایران" انجام پذیرفته است. در این پژوهش برای سنجش مزیت رقابتی پایدار از پرسشنامه سالونک و همکاران (2014)، استراتژی بازاریابی شرکت از پرسشنامه کیم و همکاران (2012)، تصویر ذهنی شرکت از پرسشنامه سالیناز و پرز (2009)، ارزش ویژه برند از پرسشنامه آکر (1990) و فروش و سودآوری شرکت از پرسشنامه قرانفله و همکاران (2014) استفاده گردید و پرسشنامه پژوهش بین 190 نفر نمونه از جامعه آماری که کلیه مدیران و کارشناسان فروش کارخانجات کاشی و سرامیک ایران می باشد، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت پاسخ به سوالات و بررسی فرضیات تحقیق با نرم افزار Smart-PLS ، از روش بررسی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که مزیت رقابتی پایدار شرکت بر استراتژی بازاریابی شرکت تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتایج همچنین تاثیر مثبت و معنی دار استراتژی بازاریابی شرکت بر تصویر ذهنی شرکت و بکارگیری ارزش ویژه برند را تایید می کند. نتایج تاثیر مثبت و معنی دار تصویر ذهنی شرکت بر بکارگیری ارزش ویژه برند را تایید ولی تاثیر معنی دار تصویر ذهنی شرکت بر فروش و سودآوری شرکت را تایید نمی کند. نتایج نشان می دهد که بکارگیری ارزش ویژه برند بر فروش و سودآوری شرکت تاثیر مثبت و معنی داری دارد ولی مزیت رقابتی پایدار شرکت بر فروش و سودآوری شرکت تاثیر معنی داری ندارد.کلید واژگان: مزیت رقابتی پایدار, استراتژی بازاریابی, تصویر ذهنی شرکت, ارزش ویژه برندThis research was aimed with the aim of "Effective employment brand equity through sustainable competitive advantage, marketing strategy, and corporate image in ceramic tile factories in Iran". In this research, the Salonak et al. (2014) questionnaire, marketing strategy of the company from Kim et al. (2012), the company's image from Salinase & Peres (2009), brand equity questionnaire from Aker (1990) And sales and profitability of the company from the Quranfleh et al. (2014) questionnaire were used and a questionnaire was distributed among 190 individuals from the sample population of all the managers and experts selling tile and ceramic factories in Iran. The research method was descriptive correlational. Structural equation analysis and path analysis using partial least squares (PLS) were used to answer the questions and to investigate the research hypotheses with Smart-PLS software. The results show that the firm's competitive advantage to the company's marketing strategy has a positive and significant effect. The results also confirm the positive and significant impact of the company's marketing strategy on the company's image and the use of brand equity. The results confirm the positive and significant impact of the company's image on the use of brand equity, but does not confirm the significant impact of the company's image on sales and profitability of the company. The results show that the use of brand equity has a positive and significant effect on sales and profitability of the company, but the firm's competitive advantage on sales and profitability of the company has no significant effect.Keywords: Sustainable competitive advantage, marketing strategy, corporate image, brand equity
-
پژوهش حاضر به منظور بررسی مدل معادلات ساختاری برای ویژگی های فردی موقعیتی و روانشناختی بر رفتار خرید تفننی انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل مشتریان صنعت خرده فروشی شهر شیراز می باشد. نمونه گیری به صورت تصادفی برای جمع آوری اطلاعات از مشتریان مورد استفاده قرارگرفته است. در این تحقیق متغیرهای عوامل فردی (لذت از خرید و تمایل به خرید تفننی) ، عوامل موقعیتی (پول در دسترس، زمان در دسترس، جستجو در فروشگاه، محیط فروشگاه، گروهی خرید کردن و راهنمایی فروشنده) و عوامل روانشناختی (عزت نفس و هیجان پذیری) اندازه گیری شد و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور بررسی آماری از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش آزمون ضریب همبستگی، رگرسیون سلسله مراتبی و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاصل، وجود رابطه معنی دار بین ابعاد لذت از خرید، تمایل به خرید تفننی مربوط به عوامل فردی و ابعاد پول در دسترس، زمان در دسترس، جستجو در فروشگاه، محیط فروشگاه، گروهی خرید کردن و راهنمایی فروشنده مربوط به عوامل موقعیتی و هیجان پذیری مربوط به عوامل روانشناختی و همچنین عدم رابطه معنی دار بین بعد عزت نفس از عوامل روانشناختی بر رفتار خرید تفننی را نشان داد.کلید واژگان: خرید تفننی, عوامل فردی, عوامل موقعیتی, عوامل روانشناختیIn order to evaluate to determine the effect of Personal, situational and psychological traits on behavior impulse buying were conducted. The statistical population of this research is includes customers of retailing industries in Shiraz City and a random sample used to collect information from customers of retailing industries. In this research the variables of Personal traits (Shopping enjoyment and Impulse buying tendency) ,Situational traits (Money availability,Time Availability, Browsing in store,Store Environment ,Group's Buying and direction of sellers) and psychological traits (Emotional intelligence and Self-esteem) were measured and the data were analyzed. For statistical analysis, descriptive statistics and inferential statistics and correlation, hierarchical regression and structural equation modeling was used. The results, a significant relationship between the dimensions of the shopping enjoyment and Impulse buying tendency related to Personal traits and dimensions of the Money availability, Time Availability, Browsing in store, Store Environment, Group's Buying and Direction of sellers related to situational traits and Emotional intelligence related to psychological traits as well as the lack of a significant relationship between the self-esteem of psychological factors on impulse buyingKeywords: impulse buying, Personal traits, psychological traitsکليدواژه ها [English]
-
استفاده از مدل های ارزیابی فازی مبتنی بر نظرسنجی امروزه بسیار مورد توجه قرار می گیرد. در اغلب روش های توسعه یافته توجه چندانی به قابلیت اطمینان نظرات افراد شرکت کننده در نظرسنجی نشده است. در این پژوهش، جهت بهبود قابلیت اطمینان نظرات (قضاوت شفاهی) افراد یک مدل ارزیابی چند معیاره نوین فازی ارائه شده است. جهت طراحی این مدل، ابتدا روش های سوآرا و کوپراس در محیط فازی توسعه و با یکدیگر تلفیق شده اند. سپس، در راستای بهبود قابلیت اطمینان داده های حاصل از نظرسنجی (قضاوت شفاهی افراد) و افزایش دقت نتایج نهایی، ضمن تفاوت قائل شدن بین وزن ارزیاب ها (افراد شرکت کننده در نظرسنجی)، از مفهوم عدد Z استفاده شده است. به منظور تشریح فرآیند اجرایی مدل پیشنهادی، یک مطالعه ی موردی عملی در حوزه بانکداری اینترنتی به انجام رسیده است که طی آن کیفیت خدمات بانکداری اینترنتی موسسه اعتباری کوثر بر اساس شاخص های مبتنی بر رضایت مشتری مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت، ضمن تفسیر نتایج عددی حاصل و تشریح قابلیت های برجسته مدل فازی پیشنهادی، نتایج و پیشنهادات مدیریتی نیز مورد بحث قرار گرفته است. رویکرد پیشنهادی در این مقاله، یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره جدید فازی است که با بهبود قابلیت اطمینان قضاوت شفاهی افراد، ضمن کاهش عدم قطعیت ذاتی نهفته در مسائل ارزیابی، به بهبود قابلیت اطمینان داده های تصمیم گیری و افزایش دقت نتایج نهایی منجر خواهد شد.
کلید واژگان: بانکداری اینترنتی, سوآرای فازی, عدد Z, کوپراس فازی, قابلیت اطمینانToday, the use of survey-based fuzzy assessment models is very common. Most developed methods, had rarely attended to the reliability of survey participants’ opinions. This paper proposed a new fuzzy multi-criteria evaluation model for improving the reliability of individual’s opinion (verbal judgment). For this, first, SWARA and COPRAS methods are developed in a fuzzy environment. Then, Z-number concept is used to increase data reliability and accuracy of final results, while differentiating between the weight of the evaluators (people participating in the survey). To illustrate the implementation process of the proposed model, a practical case study of Internet Banking is done. This case evaluated the quality of Internet banking services of the Kosar Credit Institute based on customer satisfaction criteria. Finally, while interpreting the numerical results and describing the prominent features of the proposed fuzzy model, management results and suggestions are also discussed. The proposed approach in this paper is a new fuzzy multi-criteria decision making model that improves the reliability of individual’s verbal judgment of, while reducing the inherent uncertainty in evaluation issues. This model will improve the reliability of decision-making data and increase the accuracy of final results.
Keywords: Internet banking, Fuzzy SWARA, Z-Number, Fuzzy COPRAS, Reliability -
امروزه ایجاد و حفظ برند شهری یکی از نکات اساسی مد نظر مدیران شهری قرار گرفته و موضوعی است که موفقیت در آن می تواند ضمن زنده نگه داشتن شهر ها، رفاه، رونق و سعادت ساکنان را به ارمغان آورد. اولین قدم در مسیر ایجاد برند شهری، شناسایی عوامل تاثیر گذار و نقش آفرین در ایجاد برند شهری هر شهر می باشد. هدف از این پژوهش نیز بررسی عوامل کلیدی موثر در ایجاد برند شهری شهر شیراز می باشد. به منظورتجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از تکنیک های آماری مدل سازی معادلات ساختاری، شامل آمیز های از نمودار مسیر و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که متغیرهای موثر در مدل ایجاد برند شهری شهر شیراز به ترتیب رتبه و اولویت، شامل: میراث فرهنگی، تاریخی و مذهبی، جاذبه های گردشگری، زیرساخت های حمل و نقل و ارتباطات، دامنه خدمات، محیط زیست، مراکز آموزشی معتبر، جایگاه بین المللی، فرهنگ شهری، مسایل اجتماعی؛ و اولویت آخر، فرصت های کسب و کار می باشد.کلید واژگان: برند شهری, برندسازی شهری, بازاریابی شهریToday, city brand creation and retention is a main consideration for urban managers and is an issue if being successful could bring welfare, prosperity and happiness for the citizens as well as keeping the cities alive. The first step towards creating a city brand is recognizing the factors that are effective and play a role. The purpose of this research is to review the effective key factors in the creation of city brand of Shiraz city. In order to analyze the research data, statistical techniques of structural equations modeling, including a combination of path diagram and confirmatory factor analysis, have been used. The findings show that the variables forming the model for creating the city brand of the Shiraz, in order of preference and rank, include: historical, religious and cultural heritage, tourism attractions, transportation and communications infrastructures, service range, environment, creditable educational centers, international status, urban culture, social issues, and the last one is business opportunities.Keywords: Urban brand, Urban branding, Urban marketing
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مرچندایزینگ (بازارپردازی) بر رضایت و تصمیم خرید مشتریان در فروشگاههای زنجیره ای شهر شیراز است.
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات تحقیق علی است. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق میدانی و به کارگیری پرسشنامه استاندارد شده جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه مشتریان فروشگاههای زنجیره ای شهر شیراز می باشد. در این تحقیق روش نمونه گیری خوشه اییک مرحله ای می باشد که برای انجام این تحقیق از نمونه با حجم 385 پرسشنامه استفاده شده است، پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین جامعه آماری و اساتید بازاریابی تایید شده است.
یافته های پژوهش حاکی از تاثیر مثبت مرچندایزینگ (بازارپردازی) بر رضایت مشتری و تاثیر مثبت رضایت مشتری بر تصمیم خرید مشتری است. همچنین مرچندایزینگ (بازارپردازی) بر تصمیم خرید مشتری با نقش واسطه ای رضایت مشتری تاثیر مثبت و معنی داری دارد.کلید واژگان: مرچندایزینگ (بازارپردازی), رضایت مشتری, تصمیم خرید مشتری, فروشگاههای زنجیره ای شهر شیراز
The purpose of this study was to investigate the effect of Merchandising (Marketing) on customers' satisfaction and purchasing decisions in chain stores in Shiraz.
The current research is applied in terms of target and in terms of collecting causal research information. In this study, using a field research method and using a standardized questionnaire for collecting data. The statistical population is all customers of chain stores in Shiraz. In this study, a one-stage cluster sampling method was used. A sample of 385 questionnaires was used for this research. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha and the validity of the questionnaire was confirmed by a number of experts from the statistical community and marketing professors.
The findings of the research indicate that Merchandising has a positive effect on customer satisfaction and the positive effect of customer satisfaction on customer purchasing decision. Merchandising also has a positive and significant effect on customer purchasing decisions with the mediating role of customer satisfaction.Keywords: Merchandising (marketing), customer satisfaction, customer purchase decision, chain stores in Shiraz
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.