قاسم سلطانی
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و سوم شماره 6 (پیاپی 174، بهمن و اسفند 1399)، صص 2004 -2010هدف
در مطالعه حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین امتیاز STS risk score1 ومیزان بروز دلیریوم بعد عمل در ICU در جراحی بای پس عروق کرونر به روش off pump انجام شد.
روش اجرا و مواد مورد استفاده150 بیمار بین سنین 18 تا 75 سال که تحت جراحی الکتیو off-pump CABG2 قرار گرفتند ، حین عمل از نظر STS risk score بررسی شدند ، پروتکل بیهوشی یکسان بود. دلیریوم در بیمار با چک لیست CAM ICU توسط پرستار آموزش دیده بعد ازاکستوباسیون در ICUبررسی شد.
یافته هافراوانی زن و مرد به ترتیب 57 و 93 نفر بود . از نظر STS بین دو گروه دارا و فاقد دلیریوم تفاوت معناداری مشاهده نشد. در بررسی تفاوتهای بین داده های کمی بین دو گروه نشان داد که تعداد گرافت ها و مدت زمان بستری در بیمارستان در گروهی که دلیریوم داشتن بطور معناداری بیشتر بوده است ، ولی بقیه شاخص ها تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. در بررسی داده ها نشان دادند که بین سن با وزن و STS همبستگی معناداری وجود دارد . وزن و قد و شاخص توده بدنی و قد بیماران با STS ، همچنین تعداد پکسل دریافت شده حین عمل با STS ، ptl با EF4 قبل عمل و مدت زمان عمل همبستگی معناداری داشت.
نتیجه گیریدر این مطالعه 4 نفر معادل 7/2 دچار دلیریوم شدند و وجود یا عدم وجود دلیریوم با STS اسکور تفاوت معناداری نشان نداده است.
کلید واژگان: STS risk score, دلیریوم, ICU, جراحی بای پس عروق کرونر به روش off pumpObjectiveDespite the improvement in postoperative outcomes, delirium is a common neurological complication after cardiac surgery. Therefore, the present study was conducted to investigate the relationship between STS risk score and postoperative delirium in ICU in coronary artery bypass graft surgery.
Methods & Materials150 patients between the ages of 18 and 75 who underwent elective off-pump CABG surgery were evaluated for STS risk score during the operation, the anesthesia protocol was the same, the patient's blood pressure was kept in the optimal range (map: 60-80). Delirium in the patient was assessed with a CAM ICU checklist by a trained nurse after extubation. After the operation, the care protocol was the same in the ICU and in the ICU after extubation, the rate of delirium was assessed by the trained nurse.
ResultsFrequency male and female was 57 and 93 respectively. STS, was no significant difference between the two groups .The number of grafts and the length of hospital stay in the group was significantly . No significant differences were observed between the two groups.There was a significant correlation between age and weight and STS . Weight, height and body mass index had a significant correlation with STS. The number of pixels received during operation with STS has a significant correlation. The number of platelets received during operation with EF before surgery and duration of operation had a significant negative and positive correlation, respectively.
ConclusionThe presence or absence of Delirium did not show a significant difference with STS score. The presence or absence of Delirium did not show a significant difference with STS score.
Keywords: STS risk score, post-operative delirium, ICU, pump coronaryartery bypass graft surgery -
هدف از انجام این تحقیق بررسی مقایسه اثر استفاده از سلنیوم معدنی و آلی بر غلظت سرمی هورمون های تیروئیدی در اسب های دوخون میباشد. در این مطالعه 10 راس اسب دوخون که تقریبا هم سن میباشند، انتخاب و بر اساس سن (4 و 5 ساله) به دو گروه 5 راسی تقسیم شدند. اسب ها سلنیوم آلی و معدنی را در یک دوره 12 روزه بصورت خوراکی و مخلوط با خوراک روزانه دریافت کردند. اسب های گروه تیمار اول علاوه بر جیره عادی، مکمل حاوی سلنیوم معدنی (NaSeO3) به میزان 1 میلیگرم به همراه کنسانتره روزانه دریافت کردند، گروه دوم علاوه بر جیره عادی، مکمل آلی سلنیوم یا مخمر سلنیوم به میزان 1 میلیگرم در یک دوره مشابه دریافت نمودند.از اسب های هر گروه در روزهای صفر و در روزهای 3، 6 و 12بعد از تجویز مکمل، با استفاده از ونوجکت از ورید وداج خونگیری به عمل آمد و نمونه ها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل گردیدند. میزان هورمون های تیروئیدی سرم (تیروکسین و تری یدوتیرونین) توسط کیت تجاری و دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. همچنین غلظت سرمی سلنیوم با روش جذب اتمی اندازه گیری شد. بعد از تجویز سلنیوم آلی و معدنی، سطح سرمی هورمون T3افزایش آماری معنی داری نسبت به زمان صفر در هر دو گروه داشت(05 /0 P <)، در حالیکه با کاهش سطح هورمون T4 همراه بود. بر اساس نتایج حاصله، تجویز مقادیر محدودی از سلنیوم می تواند سبب بالا رفتن سطح شکل فعال هورمون های تیروئیدی شود که افزایش این هورمون ها می تواند روی کارآیی اسب تاثیر مثبت داشته باشد.کلید واژگان: سلنیوم, هورمون های تیروئیدی, اسبSelenium has an important role in the metabolism of thyroid hormones because it is necessary in the conversion ofthyroxine (T4) to its active form triiodothyronine (T3). For this conversion, selenoenzymes which are mainly located in the liver and kidneys are necessary. This study was conducted to determine the effects of organic and inorganic selenium (Se) supplementation on serumic levels of thyroid hormones in mixed breed horses. For this purpose, 10 healthy mixed breed horses 4-5 years of age were randomly divided into two equal groups. The first treatment group received routine diet plus premix (1 mg sodium selenite/day) for 12 days and the second group was supplemented similarly with 1 mg commercially available yeast enriched organic selenium (O-Sel). Blood samples were taken by venoject tubes from the jugular vein on days 0, 3, 6 and 12. Serumic selenium concentrations were measured using atomic absorption and serum thyroid hormones were measured by spectrophotometer. After selenium supplementation, mean serum T3 levels increased significantly in both treatment groups (p<0.05) while T4 concentrations decreased. According to the results, administration of limited amounts of selenium can increase the active form of thyroid hormones with a positive impact on the performance of the horse.Keywords: selenium, thyroid hormones, Horse
-
زمینه و هدفلرز بعد از بیهوشی باعث افزایش نیاز بدن به اکسیژن تا حد 500%، افزایش درد بعد از عمل، طولانی شدن ریکاوری، افزایش تهوع -استفراغ، بالا رفتن فشار خون، افزایش فشار چشم و مغز میشود. مپریدین از پرکاربردترین داروها در درمان و پیشگیری از آن است ولی دارای عوارض شناخته شده مخدرها است. با هدف یافتن درمان موثر با عوارض جانبی کمتر، این مطالعه به مقایسه اثر درمانی دو داروی اندانسترون و مپریدین در درمان لرز بعد از بیهوشی پرداخت.مواد و روش کاردر این کار آزمائی بالینی تصادفی سه سوکور تعداد 206 بیمار در 3 گروه مساوی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش آنالیز آماری تست کای دو و آزمون تی زوجی بود. همه بیماران در همان گروهی که بر اساس تصادفی سازی قرار گرفته بودند آنالیز شدند (Intention to treat). کلیه تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS 18 انجام گردید.یافته هاتفاوت معنیدار آماری از نظر پاسخ به درمان در سه گروه مشاهده شد و در گروه مپریدین تعداد درمان شده ها بیشتر بود (001/0 P<). همچنین افرادی که با مپریدین درمان شدند به طور معنی داری از 50 درصد بیشتر بودند، در حالی که افرادی که با اندانسترون درمان شدند با 50% تفاوت معنی دار آماری نشان ندادند و در بیماران درمان شده با دارونما این تعداد به طور معنی داری از 50 درصد کمتر بود.نتیجه گیریهر چند مپریدین در درمان لرز بعد از بیهوشی موثرتر از اندانسترون است، ولی با توجه به تفاوت معنی دار مشاهده شده اندانسترون نسبت به دارو نما، اندانسترون نیز می تواند در مواردی که کنتراندیکاسیون استفاده از مپریدین وجود دارد، یک درمان مناسب باشد.
کلید واژگان: لرز بعد از بیهوشی, درمان, اندانسترون, مپریدینBackgrounds andObjectivespost anesthesia shivering increases the oxygen requirement up to 500%، post operative pain، post operative nausea and vomiting، blood pressure، intra –ocular pressure، intracranial pressure، and prolongs recovery stay. Meperidine is one of the most useful drugs for treatment and prevention of this condition but would lead to common side effects of opioids. Addressing an effective drug with less adverse reactions، we compared the therapeutic effects of Ondansetron and Meperidine. Methods and Materials: This randomized triple blind placebo controlled clinical trial examined 206 patients were divided into three groups. Statistical analysis was done using paired T-test. All patients were analyzed in the group as they were randomized (Intension to treat). All statistical analysis performed in SPSS-18 software.ResultsThe difference between three groups was significant in particular treated patients with meperidine group (P<0. 001). The number mepredine group was significantly more than 50%while the number of patients treated with Ondansetron was 50% and showed no significant difference. The number of patients treated with placebo was significantly lesser than 50%.ConclusionsMeperidine is more effective than Ondansetron in treatment of post anesthesia shivering notwithstanding، ondansetron is an appropriate therapy in some conditions.Keywords: Post anesthesia shivering, therapy, Ondansetron, Meperidine -
مقدمهدرد شانه پس از سزارین، از جمله شکایات بیماران است. هدف از اجرای این مطالعه، تخمین شیوع درد شانه و ارتباط آن با عمل جراحی سزارین انتخابی در بیماران با بیهوشی عمومی بوده است.روش کارمطالعه حاضر، مطالعه توصیفی مقطعی است که جامعه آماری پژوهش در بیمارستان امام رضا (ع) و بیمارستان امام زمان (عج) مشهد 930 نفر بودند و از این تعداد 332 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه ای توسط پژوهشگران شامل سن، وجود یا عدم وجود درد، محل درد (شانه راست یا چپ)، شدت درد (خفیف، متوسط و شدید) و محل نصب کاتتر وریدی بوده، طراحی شد و برای هر بیمار با روش مصاحبه، پر شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمونهای آماری تی مستقل، کای دو و آزمون دقیق فیشر و با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 14) انجام شد.یافته هایافته ها نشان داد که شیوع درد شانه در عمل جراحی سزارین انتخابی، 131 نفر (45/39%) بوده و ارتباط معنی داری بین میزان درد (بی دردی، خفیف، متوسط و شدید) و سمت شانه وجود داشت. بیشترین شیوع درد شانه در شانه راست به میزان متوسط بود (05/0p<) و همچنین ارتباط معنی داری بین شیوع درد شانه پس از سزارین و جراح آن و تعداد عملهای سزارین انجام شده توسط آن جراح وجود داشت (05/0p<).نتیجه گیریاین مطالعه مشخص می کند که درد شانه به دنبال سزارین در بیماران با بیهوشی عمومی، عارضه قابل توجهی است و این درد با شدت متوسط و در شانه راست بیشتر ایجاد می شود.
کلید واژگان: درد شانه, سزارین, بیهوشی عمومیIntroductionShoulder pain is one of the patient complaints after cesarean section. The aim of this study was to estimate the prevalence of shoulder pain and its association with elective cesarean section in patients with general anesthesia.MethodsAn observational cross-sectional study was conducted with statistical society of 930 patients in Emam Reza and Emam Zaman hospitals in Mashhad using random sampling of 332 participants. To assess the prevalence of shoulder pain in elective cesarean with general anesthesia, a questionnaire was designed that consisted of age, existence or non existence of pain, severity of pain (severe, moderate or mild) occurrence of pain in right or left shoulder, and location of intravenous catheter. Statistical analysis was done using SPSS version 14, by independent t-test, chi-square and fisher exact tests.ResultsThe prevalence of shoulder pain in elective cesarean section was found to be 131 patients(39.45%). There was a positive correlation between pain range (without pain, mild, moderate, severe) and side of painful shoulder. The most prevalent rate of shoulder pain was in right shoulder with moderate severity (p<0.05). There was a positive correlation between the prevalence of shoulder pain after cesarean section and each gynecologist and the number of her cesarean section (p<0.05).ConclusionThe present study highlights the significance of shoulder pain in elective cesarean with general anesthesia that is more in right shoulder with moderate severity. -
زمینه و هدففنتانیل جلدی علاوه بر درمان دردهای مزمن، جهت کنترل درد بعد از عمل نیز مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه مقایسه اثر فنتانیل جلدی و مورفین وریدی در کنترل درد بعد از جراحی قفسه سینه و همچنین مقایسه میزان بروز عوارض ناشی از این دو روش می باشد.روش بررسی40 بیمار ASA I، II که جهت جراحی قفسه سینه انتخاب شده بودند به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه مورفین در مرحله بعد از عمل، مورفینmg/kg 1/0 هر 6 ساعت تزریق می شد و در گروه فنتانیل، چسب فنتانیلμg/h 50 دو ساعت قبل از عمل چسبانده می شد. همچنین در دو گروه در صورت نیاز مورفین mg/kg 1/0 تزریق می گردید. نتایج با نرم افزار SPSS13 تجزیه و تحلیل و P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هاعوامل مستقل مانند سن، جنس، سیگار و وزن در دو گروه مشابه بود. کاهش فشار خون در گروه مورفین بیشتر و معنی دار بود (01/0p<) و افزایش ضربان قلب در گروه فنتانیل بیشتر دیده شد (01/0p<). میزان میانگین درد در گروه فنتانیل 3/0±2/3 و در گروه مورفین 4/0±6/4 بر اساس درجه آنالوگ گفتاری به دست آمد و میزان مصرف مورفین در گروه مورفین حدود سه برابر گروه فنتانیل (16/3±71 در برابر 79/9±5/22) بود.نتیجه گیریفنتانیل جلدی برای کنترل درد بعد از جراحی قفسه سینه مؤثرتر از مورفین وریدی بوده و تغییرات تنفسی یکسانی دارند. کاهش فشار خون در گروه مورفین بیشتر از فنتانیل و افزایش ضربان قلب در گروه فنتانیل بیشتر از مورفین بود.
کلید واژگان: تراکوتومی, درد بعد از عمل, فنتانیل جلدی, مورفینBackground And AimTransdermal fentanyl can be used for treatment of chronic pain and postoperative pain. The aim of this study was to compare the effect of transdermal fentanyl with that of IV morphine on post thoracotomy pain and their complications.Material And Methods40 patients ASA I, II who had been selected randomly for thoracotomy, was divided into two similar groups. After operation, morphine 0.1mg/kg was administered IV Q6h for morphine group in ICU and in fentanyl group fentanyl patch 50 μg/h was administered 2 hours before operation. Also in both groups morphine 0.1mg/kg was infused PRN. SPSS13 was used for data analysis & P<0.05 was considered significant.ResultsDemographic parameters such as age, sex, weight and smoking were similar in two groups. Decrease of blood pressure was more in morphine group but it was not significant & increase of heart rate was more common in fentanyl group (p<0.01). Pain relief was more in fentanyl group (3.2 vs 4.6 score based on VAS). Morphine consumption in M group was three times more than that of fentanyl group (71±3.16 vs 22.5±9.79).ConclusionTransdermal fentanyl was more effective than IV morphine for controlling post thoracotomy pain and respiratory changes were similar in both groups. Hypotension in morphine group was more common than that of fentanyl group but tachycardia was more prevalent in fentanyl group. -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و دوم شماره 1 (پیاپی 103، بهار 1388)، صص 43 -48مقدمهاختلالات هدایتی دهلیزی - بطنی یکی از مشکلات مهم در پی اعمال جراحی قلب می باش ند. این اختلالات در مواردی به تعبیه ضربان ساز موقت یا دائم نیاز پیدا می کن ند. بروز این عارضه بر مدت زمان بستری در بیمارست ان، موربیدیتی و مرگ و م یر داخل بیمارستان اثر می گذارد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع انواع اختلالات هدایت دهلیزی- بطنی و توصیف عوامل خطر موثر در بروز این عارضه در گروهی از بیماران که تحت جراحی هایگوناگون قلبی قرار گرفته اند، می باشد.روش کاراین مطالعه توص یفی مقطعی - تحلیلی بر 400 بیمار که در طول شش ماه اول سال 1385 در بخش جراحی قلب بیمارستان امام رضا (ع) تحت اعمال مختلف جراحی قلب قرار گرفتند، انجام شده است. تمامی بیماران عمل شده ازنظر بروز بلوک دهلیزی بطنی، نیاز به ضربان ساز موقت و دائم و ارتباط متغیرهای سن، جنس، نوع عمل انجام شده،نوع بیماری قلبی، فاصله زمانی پس از عمل تا بروز بلوک، طول مدت بلوک و طول مدت بستری مورد بررسی قرارتجزیه و تحلیل شده و ارتباط متغیرها با بروز بلوک و انواع آن به SPSS گرفتند. متغیرها با استفاده از نرم افزاروسیله آزمون مجذور کای دو و آزمون تی مستقل مورد بررسی قرار گرفت.نتایجدر این مطال عه 43 % زن (172 نفر) و 57 % مرد (228 نفر) و بیشتر در دهه اول یا دهه پنجم زندگی بودند. شایعترین 188 نفر) بود. از بیماران عمل شده 152 نفر (38 %) بیماری های) % عمل جراحی انجام شده، جراحی عروق کرونر با 48 PDA مادرزادی قلب و 248 نفر (62 %) بیماران اکتسابی قلب بودند. شایعترین ناهنجاری مادرزادی عمل شده، بستن (باز ماندن کانال شریانی) و نقص دیواره بین دو بطن بود. 3% بیماران نیاز به ضربان ساز پیدا کردند17 %) بود. بلوک در تمام بیماران / 1% دائم). شایعترین بل وک، بلوک درجه یک (8 / %1/7 ضربان ساز موقت و 3) تحت عمل جراحی برای تر میم نقص کانال دهلیزی بطنی دیده شد میزان بلوک در بیماری های مادرزادی بیشتر از اکتسابی بود. بلوک کامل قلبی با افزایش معنی داری در اقامت بیمارستانی همراه بود و تمامی موارد بلوک کامل قلب، نیاز به ضربان ساز دائم پیدا نکردند.نتیجه گیریبروز بلوک دهلیزی بطنی یکی از عوارض عمل جراحی قلب به ویژه در اعمال جراحی که به منظور اصلاح ناهنجاری های مادرزادی قلب صورت می گیرد، می باشد و بیماران به ندرت پس از عمل جراحی قلب به بلوک کامل قلبی دچار شده و نیا ز به ضربان ساز دائم پیدا می کنند. بروز بلوک دهلیزی بطنی در بیماران همراه با افزایش عوارض قلبی و طول مدت بستری در بیمارستان می باشد.
کلید واژگان: جراحی قلب, آریتمی, بلوک, ضربان سازIntroductionAtrioventricular conduction disorders are the most important common problems after cardiac surgeries, which may need pacemaker implantation. This may increase morbidity, mortality and hospital stayment. We studied the AV conductive disorders and their risk factors in patients who underwent cardiac surgery for different reasons.Materials And MethodsA total of 400 cases that underwent cardiac surgery at Emam Reza hospital during the first half of 2006 were evaluated for time of onset and duration of AV block after surgery and need for pacemaker implantation during hospitalization.Results43%t of cases was female and 53% were male. CABG, VSD, ASD and PDA closure surgery were the most common procedures.38% had congenital heart diseases and 62% had acquired heart diseases. Permanent Pacemaker was needed in 1.3%. First degree AV block was the most common type (17.8%). Complete AV block was observed in all patients who underwent surgery for AV canal repairment. Occurrence of AV blocks was less common after CABG, but more frequent following surgery for congenital heart diseases. AV blocks, prolonged hospital stayment and need for permanent pacemaker. Multi-vessel coronary artery disease especially with RCA involvement, low EF and digoxin accompanied with increased risk of AV block.ConclusionComplete AV block is an important, but rare complication of cardiac surgery. This complication occurs more frequently after surgery for congenital heart disease that may need permanent pacemaker, prolonged hospital stayment and has increased morbidity.Keywords: Arrhythmia, Block, Heart surgery, Pacemaker -
زمینه و هدفآریتمی های قلبی بعد از عمل یکی از شایعترین عوارض عمل جراحی قلب می باشد. هدف این مطالعه ارزیابی اثر تزریق سولفات منیزیم بر میزان بروز آریتمی های قلبی از جمله فیبریلاسیون دهلیزی (AF) و انقباض های زودرس بطنی (PVC) در بیمارانی که تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر به روش on-pump قرار می گیرند می باشد.
روش بررسیدر این مطالعه در یک کار آزمایی بالینی 120 بیمار به طور تصادفی به دو گروه مداخله وکنترل تقسیم شدند، 60 بیمار (گروه منیزیم) مقدار 2 گرم سولفات منیزیم وریدی شب قبل از عمل، 2 گرم در حین عمل و 30 میلیگرم برکیلوگرم در روزهای 1، 2، 3 و 4 بعد از عمل دریافت نمودند و 60 بیمار در گروه کنترل به طور روتین تحت عمل قرار گرفتند. بیماران از نظر میزان بروز فیبریلاسیون دهلیزی وانقباض زودرس بطنی حین و بعد از عمل توسط فرد دیگری که از نوع مداخله اطلاعی نداشت ارزیابی شدند. سطح سرمی منیزیم در پنج نوبت: روز قبل از عمل و روزهای اول، دوم، سوم و چهارم بعد از عمل اندازه گیری و ثبت می شد. برای تجزیه و تحلیل متغیرهای کیفی از آزمون دقیق فیشر و مربع کای استفاده شد (05/0p>).یافته هامشخصات و ویژگی های بیماران قبل از عمل جراحی و متغیرهای حین عمل جراحی در دو گروه مشابه بود ولی میزان بروز فیبریلاسیون دهلیزی بعد از عمل در گروه منیزیم صفر (0 درصد) و در گروه شاهد 4 نفر (3/8 درصد) بوده است (03/0P=). همچنین میزان بروز PVC در گروه منیزیم 12 نفر (7/20 درصد) و در گروه کنترل 21 نفر (9/42 درصد) بود (02/0P=).
بحث: افزودن سولفات منیزیم در حین عمل در جلوگیری از موارد جدید فیبریلاسیون دهلیزی (AF) و انقباض های زودرس بطنی (PVC) بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر(CABG) مفید به نظر می رسد.
کلید واژگان: جراحی قلب (CABG), سولفات منیزیم, فیبریلاسیون دهلیزی (AF), انقباض زودرس بطنی (PVC), آریتمی قلبیBackground And AimPostoperative cardiac arrhythmias are among the most common complications of cardiac surgery. The purpose of this study was to assess the effect of infusion of magnesium-sulfate on the incidence of cardiac arrhythmias especially atrial fibrillation (AF) and premature ventricular contraction (PVC) in patients undergoing on-pump coronary artery bypass grafting (CABG).Material And MethodsIn this clinical trial 120 patients were randomly divided into two groups. In experimental group sixty patients received intravenous magnesium-sulfate 2gr at the night before operation and 2gr during operation and 30mg/kg on the first, second, third, and fourth days after surgery. In control group sixty patients underwent surgery as the routine treatment. Incidence of atrial fibrillation and premature ventricular contraction were evaluated during and after surgery. For analysis of qualitative variables, X2 and Exact Fischer tests were used.ResultsPreoperative patient characteristics and operative variables were similar in both groups (P>0.05). No postoperative AF was detected in the patients of magnesium group, while 4 (8.3%) patients in control group developed AF post-operatively (P=0.03). Post-operative PVC occurred in 12 (20.7%) patients of magnesium group and in 21 (42.9%) patients of control group (P=0.02).ConclusionInfusion of magnesium sulfate during operation seems to be effective in the prevention of new episodes of AF and PVC after coronary artery bypass grafting (CABG). -
زمینه و هدفدر حال حاضر عمل جراحی عروق کرونر با استفاده از پمپ قلبی- ریوی (on-pump) یا بدون استفاده از آن (off-pump) انجام می گردد. بیمارانی که تحت عمل جراحی عروق کرونر با روش بدون پمپ (OPCAB) قرار می گیرند، پتانسیل بیشتری جهت انعقاد خون دارند و احتمال ترومبوز در عروق پیوندی آنها زیاد است؛ برای مقابله با این عارضه و کاهش حوادث ایسکمیک، از داروهای ضد فعالیت پلاکتی از جمله تیکاوپیدین در اغلب مراکز دنیا استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوارض تجویز زودهنگام تیکلوپدین پس از عمل جراحی عروق کرونر در روش OPCAB انجام شد. روش تحقیق: این مطالعه نیمه تجربی (کارآزمایی بالینی) بر روی 300 بیمار بستری در بخش جراحی قلب بیمارستان امام رضا (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. بیمارانی که در چهار ساعت اول پس از عمل کمتر از cc/h 100 درناژ داشتند، در دو گروه 150 نفره قرار گرفتند. در گروه اول (آزمون) مصرف تیکلوپدین به مدت چهار هفته ادامه یافت؛ در گروه دوم (شاهد) تیکلوپدین تجویز نگردید. به افراد هر دو گروه قبل و بعد از عمل آسپیرین داده شد. پیگیری بیماران با استفاده از تلفن بعد از ترخیص از بیمارستان طی 6 تا 12 ماه انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کای دو در سطح معنی داری 05/0P≤ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته هاهیچ کدام از بیماران گروه اول احتیاج به عمل مجدد به علت درناژ نداشتند. میزان درناژ بیماران گروه تیکلوپیدین در 24 ساعت اول mL 423±1005 و در گروه شاهد mL 400±950 بود. میزان تزریق خون و تعداد بیمارانی که خون به آنها تزریق شد در هر دو گروه تقریبا مساوی بود. مرگ و میر بیمارستانی در گروه تیکلوپدین 2/1% و در گروه شاهد 2/3% بود (314/0=P). اختلافی در میزان مرگ و میر و یا حوادث قلبی- عروقی در طی شش ماه در دو گروه مشاهده نشد. خونریزی از دستگاه گوارش در گروه تیکلوپیدین 5/2% و در گروه شاهد 9/0% گزارش شد (234/0=P).نتیجه گیریاین تحقیق نشان داد که تجویز تیکلوپدین بر اساس روش فوق میزان خونریزی پس از عمل را افزایش نمی دهد.
کلید واژگان: تیکلوپدین, جراحی عروق کرونر, جراحی بدون پمپBackground And AimNowadays coronary surgery is done by means of cardiopulmonary pump (on-pump) or without using it (off-pump). Patients who undergo off-pump coronary artery bypass graft surgery (OPCAB) may be potentially hypercoagulable with an increased risk of graft thrombosis in their transplanted vessels. To counteract this complication and reduce ischemic events, antiplatelet drugs including ticlopedin is used in most therapeutic centres of the world. The purpose of this study was to determine the side effects of early ticlopedin administration after OPCAB.Materials And MethodsThis clinical trial study was done on 300 patients admitted to cardiosurgical ward of Imam Reza hospital affiliated to Mashhad University of Medical Sciences between 2005 and 2007. Those clients whose postoperative drainage was less than 100cc/h were divided into two groups with 150 cases in each. The first group took ticlopedin for four weeks, but the second group (control) was not administered the drug. Aspirin was administered preoperatively and postoperatively to all patients. Telephone follow-up was made 6 to 12 months after being discharged. The obtained data was statistically analysed by means of 2 at the significant level P≤0.05.ResultsNone of the patients in the first group required re-operation for mediastinal hemorrhage. Mean chest tube drainage was 1005±423 in ticlopedin group and 950±400 mL in patients who had not received ticlopedin. The total number of blood units transfused and the number of patients receiving blood transfusions was almost similar in the two groups. In-hospital mortality was 1.2% in ticlopedin group and 3.2% in the control group (P=0.314). No group difference in mortality or adverse cardiac events were observed during 6 months. Gastrointestinal bleeding occurred in 2.5% of ticlopedin patients but in 0.9% of the controls.ConclusionThe study showed that ticlopedin administration does not increase postoperative mediastinal hemorrhage. -
مقدمهاستفاده از بیهوشی عمومی در اعمال دندانی گسترده کودکان برای فراهم آوردن معالجه ای مطمئن و موثر، ضروری است. تجربه بیهوشی عمومی و دندانپزشکی بیمارستانی در کشور ما محدود است. هدف از این مطالعه بررسی موارد بیهوشی عمومی در اعمال دندانپزشکی کودکان در طی یک دوره دو ساله بود.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی –مقطعی در 72 بیمار کودک که جهت درمان های دندانپزشکی تحت بیهوشی عمومی به اتاق عمل منتقل شده بودند در طی مدت دو سال صورت گرفت. القای بیهوشی با گاز سووفلوران در حضور والدین صورت گرفت. سپس نگه داری بیهوشی با پروپوفول و یا رمی فنتانیل همراه با گاز نیتروس اکساید ادامه یافت. علائم حیاتی، عوارض احتمالی، حین و پس از عمل ثبت می شد. داده های بدست آمده در برنامه نرم افزاری SPSSآنالیز گردید. برای نشان دادن نتایج از مقادیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد.یافته هامتوسط سن بیماران 10/4±2/7 سال و میانگین مدت بیهوشی 48/1±1/2 ساعت بود. 31 نفر (1/43 درصد بیماران) هیچ بیماری همراهی نداشتند. 4/26 درصد فلج مغزی و 2/15 درصد عقب ماندگی ذهنی داشتند. در 3/15 % بیماران، سندرم همراه شناخته نشد. در طول عمل تاکی کاردی در 9 مورد و برادی کاردی در 7 نفر و هیپرتانسیون در 6 مورد و هیپوتانسیون در 1 نفر گزارش گردید. شایعترین عوارض حین عمل خونریزی و تورم لب و زبان بود که به ترتیب در 7% و 8/2% گزارش شد. در مجموع 592 دندان مورد معالجه قرار گرفت. اعمال دندانپزشکی انجام شده شامل 215 مورد پالپوتومی، 57 مورد پالپکتومی، 293 مورد پر کردن دندان با آمالگام و 123 مورد پر کردن دندان با گلاس آینومر و 15 مورد جرم گیری و 138 مورد کشیدن دندان و 101 مورد کرون بود. شایعترین عوارض بعد از بیهوشی بی قراری و استفراغ و درد بودند که به ترتیب در 28 و 17 و 7 نفر گزارش شد. یک مورد از بیماران بعد از عمل دچار بی قراری و توهم بدلیل سندروم آنتی کولینرژیک مرکزی شد و بعد از 96 ساعت بهبودی کامل حاصل گردید.نتیجه گیریاگرچه بدلیل گستردگی اعمال دندانی و در نتیجه طولانی شدن مدت عمل و بیهوشی، در عمل انتخاب گروه شاهد تحت بی حسی موضعی، امکان پذیر نبود با این حال در مطالعه ما انجام اینگونه اقدامات وسیع تحت بیهوشی عمومی در موارد عدم همکاری یا وجود معلولیت ها حتی با وجود بیماری های همراه با نتایج قابل قبول، عوارض کم و قابل پیشگیری، انجام پذیر بود. قطعا با راه اندازی دوره های دندانپزشکی بیمارستانی بر میزان کیفیت و ایمنی مراقبت های دندانپزشکی در اطفال افزوده خواهد شد.
کلید واژگان: اطفال, دندانپزشکی, بیهوشی عمومی -
مقدمهبای پس کامل عروق کرونردربیماران دیابتیک بدلیل باریک بودن و یا کوچکتر بودن عروق کرونر در آنها از مشکلات عمده جراحی قلب به شمار می آید.با توجه به عوارض متعددی که در جراحی به روش پمپ وجود دارد روش جراحی بدون پمپ برای بیماران دیابتیک مطرح شده است.این مطالعه با هدف مقایسه نتایج کوتاه مدت بای پس کامل عروق کرونر در بیماران دیابتیک با غیر دیابتیک انجام شده است.روش کاراین مطالعه مورد -شاهدی در بیماران بستری در بخش جراحی قلب بیمارستان امام رضا (ع) مشهد طی سالهای 1381تا 1385 انجام شده است.500 بیمارکه به روش بدون پمپ جراحی شده اند مورد مطالعه قرار گرفتند. این بیماران به دو گروه235 بیمار دیابتیک (گروه مورد) و 265 بیمارغیر دیابتیک (گروه شاهد) تقسیم شدند.روش نمونه برداری به صورت غیر احتمالی آسان بوده است.مشخصات فردی بیماران, عوامل خطر قبل از عمل، ملاحظات حین عمل، اندازه گیری های کرونر در محل آناستوموز و تعداد گرافت درپرسشنامه ثبت شد. متغیرهای حین و بعد از عمل در دو گروه (دیابتیک و غیر دیابتیک) با یکدیگر مقایسه شدند. تعداد گرافت های انجام شده بعد از جراحی (O) با تعداد گرافتهای پیش بینی شده قبل از جراحی (P) مقایسه شدند. نسبت O/P یا شاخص کامل مساوی یا بیش از یک نشانه ریواسکولاریزاسیون کامل بود.اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارspssو آمارتوصیفی و جداول توزیع فراوانی, پردازش شده است.نتایجبیماران دیابتیک مسن تر وعوامل خطر بیشتری (نارسائی احتقانی قلب، یا بیماری های عروق محیطی و دیالیزی) داشتند. تعداد گرافتها در بیماران دیابتیک1/3 ± 4/2 بود. قطر شریانها اندازه گیری شد که اختلاف آماری وجود نداشت. همه نسبتها در دو گروه بین 0/9 تا 1/2 بود. تنهاعامل خطر مهم در ارتباط با مرگ و میر عمل پائین بودن عملکرد بطن چپ بود. (EF)نتیجه گیریبیماران دیابتیک علیرغم این که بیمارتر بودند ولی همانند بیماران غیردیابتیک جراحی بدون پمپ را تحمل کردند. تعداد گرافتها در هر بیمار و نسبت O/P حاکی ازامکان انجام ریواسکولاریزاسیون کامل بود. بنابراین امکان انجام بای پس در عروق کرونر کوچک وجود دارد. دیابت به عنوان یک فاکتورمنع انجام بای پس بدون پمپ و همچنین به عنوان یک فاکتورپیش بینی کننده نتیجه درمان نیست.
کلید واژگان: جراحی عروق کرونر بدون پمپ, بیماری, دیابت, ریواسکولاریزاسیون کامل -
مقدمهپارگی بطن بدنبال انفارکتوس میوکارد یکی از مشکلات کلینیکی وخیم همراه با مرگ و میر بالا است. هدف از این مطالعه معرفی یک بیمار با پارگی قلب می باشد.
معرفی بیمار: یک مرد 73 ساله با پارگی بطن چپ و تامپوناد بدنبال انفارکتوس میوکارد طی یک عمل جراحی اورژانس با موفقیت تحت درمان قرار گرفت. عمل جراحی با استفاده از پمپ قلبی- ریوی انجام شد. طبق روش Nunez و با استفاده از یک تکه پچ PTFE محل پارگی ترمیم شد. بیمار طی یک پی گیری 12 ماهه همچنان زنده می باشد.
کلید واژگان: انفارکتوس میوکارد, پارگی بطن, ترمیم با پچ -
مقدمهفنتانیل که یک مخدر مصنوعی می باشد کاربرد گسترده ای در بین متخصصین بیهوشی دارد. تزریق بولوس فنتانیل قبل از اینداکشن بیهوشی در 45-28% از بیماران موجب سرفه می گردد. سرفه ناشی از تزریق فنتانیل همیشه خوش خیم نیست و گاهی به صورت انفجاری بوده و نیاز به اقدامات خاصی دارد. هدف این مطالعه مقایسه اثرات سالبوتامول و بکلومتازون استنشاقی و لیدوکائین وریدی در پیشگیری از سرفه ناشی از فنتانیل قبل از اینداکشن بیهوشی بوده است.روش کاراین مطالعه کار آزمایی بالینی در سال 1385 در بیماران بستری در بخش جراحی استخوان بیمارستان قائم (عج) انجام شده است. 320 بیمار که بین 60-20 سال و در کلاس II و I ASA که قرار بود تحت اعمال جراحی ارتوپدیانتخابی قرار گیرند به طور تصادفی به 4 گروه 80 نفری تقسیم شدند. گروه I به عنوان کنترل و گروه II و III و IV به ترتیب سالبوتامول، بکلومتازون استنشاقی و لیدوکائین وریدی دریافت کردند. بدنبال تزریق فنتانیل وریدی (μg/kg 2)بروز سرفه در هر گروه، به صورت خفیف (2-1 سرفه)، متوسط (4-3 سرفه) و شدید (5 ≤ سرفه) ثبت شد.مشخصات فردی، نتایج استفاده از داروها و تعداد سرفه ها در پرسشنامه جمع آوری وبا استفاده از آمار توصیفی پردازش شد..P value کمتر از 05/0 قابل اهمیت در نظر گرفته شد.نتایجبروز سرفه در گروه کنترل 40% و در گروه سالبوتامول، بکلومتازون و لیدوکائین به ترتیب 25/6% و 25/1% و 25/11% بود. بروز سرفه در سه گروه درمانی به طور قابل ملاحظه ای پایین بود با این حال بین سه گروه اختلاف قابل ملاحظه ای وجود نداشت.نتیجه گیریتجویز سالبوتامول و بکلومتازون استنشاقی و لیدوکائین وریدی قبل از تزریق فنتانیل موجب کاهش سرفه ناشی از فنتانیل شده و در مواردی همانند پارگی قرینه و افزایش فشار داخل چشم که سرفه کردن بیمار خطرناک است می تواند مفید باشد.
کلید واژگان: فنتانیل, سرفه, سالبوتامول, بکلومتازون, لیدوکائین -
مقدمهبی حسی به روش اسپاینال – اپیدورال توام به طور شایع در اعمال جراحی سزارین استفاده می شود. مزایای این تکنیک شامل شروع سریع و عمیق بی حسی اسپاینال به همراه امکان دسترسی به بلوک اپیدورال جهت تداوم بی حسی و بی دردی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی بی حسی توام اسپاینال – اپیدورال در اعمال جراحی سزارین بوده است.روش کاراین مطالعه توصیفی در اعمال جراحی سزارین در سال 84-1383 در بیمارستان امام رضا (ع) انجام شده است. 56 خانم با حاملگی ترم با تکنیک بی حسی اسپاینال – اپیدورال که کاندید عمل جراحی سزارین اورژانس یا الکتیو بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. تکنیک در وضعیت نشسته انجام شد. سوزن اپیدورال شماره 18 نوع تویی همراه کاتتر، سوزن اسپاینال نوع لانست شماره 26 استفاده شد.
داروی بی حس کننده موضعی بوپی واکائین 12) %0.5 میلی گرم) به همراه فنتانیل (25 میکروگرم) به فضای ساب دورال تزریق شده و سطح بی حسی در حد T4 مورد نظر بود. مشخصات فردی، نتایج عمل جراحی، میزان سردرد و تهوع بعد از عمل در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.نتایجشکست کلی در تکنیک (%16.07) بود که شامل مواردی بود که نیاز به انجام بیهوشی عمومی شد (%1.78)، مواردی که خروج مایع مغزی نخاعی رویت نشد و نیاز به انجام بی حسی از طریق کاتتر اپیدورال بود (%3.57)، شکست در امکان تزریق از طریق کاتتر اپیدورال بود (%5.36). تغییرات همودینامیک در مادر در %83.9 موارد دیده شد که در %50 نیاز به تجویز افدرین بود، میزان سردرد بعد از سوراخ کردن سخت شامه %0 و میزان تهوع %42.8 بدست آمد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه بهتر است بی حسی اپی دورال در بیمارانی که جراحی سزارین طولانی برای آنها خطرناک است و یا مواردی که منعی برای بیهوشی عمومی وجود دارد و یا هدف بی دردی بعد از عمل باشد، استفاده گردد.
کلید واژگان: بی حسی مامایی, بی حسی اسپاینال, اپیدورال توام, سردرد بعد از سوراخ کردن سخت شامه -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال چهل و نهم شماره 4 (پیاپی 94، زمستان 1385)، صص 447 -454مقدمهروش معمول بیهوشی در جراحی عروق کرونر استفاده از مخدر و شکل کننده های عضلانی طولانی اثر است اما در بعضی مواقع کاربرد آنها می تواند خطرناک باشد. استفاده از رمی فنتانیل و بدنبال آن پروپوفل شرایط مناسبی را بدون استفاده از شل کننده جهت لوله گذاری فراهم می نماید. این مطالعه با هدف بررسی لوله گذاری تراشه بدون استفاده از شل کننده عضلانی در بیماران تحت عمل جراحی عروق کرونر انجام شده است.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1383 در بخش جراحی قلب بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انجام شده است. 90 بیمار که براساس معیار عملکرد قلبی در بخش قلب آمریکا در کلاس II بودند به صورت تصادفی به 3 گروه 30 نفری تقسیم و مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از دریافت محلول رینگر در گروه شاهد سوفنتانیل به میزان یک میکروگرم به ازا هر کیلوگرم و در دوگروه دیگر رمی فنتانیل با دوزهای 2 و 4 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم داده و پس از آن به هر سه گروه پروپوفل به میزان 1.5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم تزریق شد. 90 ثانیه پس از پروپوفل شرایط لوله گذاری با مقیاس درجه بندی شده چهار امتیازی بررسی گشت. تغییرات ST و ضربان قلب و فشار متوسط شریانی به صورت تهاجمی قبل از القای بیهوشی، تا 5 دقیقه پس از آن اندازه گیری شد و در برگه های مشاهده ثبت شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمونهای کی دو و تی پردازش شد.نتایجلوله گذاری در تمام بیماران بدون مشکل انجام گرفت. شرایط لوله گذاری نیز در تمام گروه ها از نظر کلینیکی قابل قبول بود. تغییرات ST و متغیرهای همودینامیک بین گروه ها برجسته نبود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که با استفاده از دوزهای مختلف رمی فنتانیل و بدنبال آن پروپوفل می توان شرایط قابل قبولی برای لوله گذاری تراشه بدون تغییرات مهم در همودینامیک و قطعه ST نسبت به روش معمول بیهوشی بدست آورد.
کلید واژگان: لوله گذاری تراشه, رمی فنتانیل, بیماری عروق کرونر -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال چهل و نهم شماره 4 (پیاپی 94، زمستان 1385)، صص 441 -446مقدمهمطالعات فراوان انجام شده نشان می دهد که فیبریلاسیون دهلیزی (AF) پس ازعمل در 30 تا 50 درصد موارد رخ و منجر به عوارض مهمی نظیر افت فشارخون، نارسایی قلبی، حوادث ترومبو آمبولی، طولانی شدن زمان بستری و افزایش هزینه های بیمارستانی می گردد.
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر و کم خطر بودن کاربرد پیشگیرانه دوز واحد و بارگیری یکجای آمیودارون، دیگوگسین و هیدورکورتیزون قبل از عمل و نیز اثر جلوگیری کننده آن در بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل در بیماران تحت عمل جراحی عروق کرونر بدون استفاده از پمپ قلبی- ریوی می باشد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در بیماران جراحی عروق کرونر در سال 84-1383 در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انجام شده است، 100 بیمار منتخب جراحی عروق کرونر بدون استفاده از پمپ قلبی- ریوی که به صورت تصادفی به دو گروه 50 نفری مورد و شاهد تقسیم شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه مورد مطالعه بیماران از سه داروی آمیودارون به میزان 300 میلی گرم، دیگوگسین به میزان 0.5 میلی گرم و هیدروکورتیزون به میزان 200 میلی گرم استفاده و در گروه کنترل به صورت روتین و بدون استفاده از داروهای فوق بود. مشخصات فردی، نتایج درمان در برگه مشاهده و پرسشنامه ثبت گردید و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.نتایجخصوصیات بیماران و نیز متغیرهای جراحی آنها قبل از عمل در هر دو گروه مشابه بود (p<0.05). فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل درگروه مورد مطالعه در 4 بیمار (8%) و در گروه کنترل در 12بیمار (24%) مشاهده گردید (p<0.05).نتیجه گیریبه نظر می رسد کاربرد قبل از عمل سه داروی آمیودارون، دیگوگسین و هیدروکورتیزون به صورت وریدی و با دوز یکجا در جلوگیری از بروز فیبریلاسیون دهلیزی جدید پس از عمل در بیماران تحت عمل جراحی عروق کرونر بدون استفاده از پمپ قلبی- ریوی موثر و کم خطر باشد.
کلید واژگان: فیبریلاسیون دهلیزی, جراحی عروق کرونر, داروهای ضد آریتمی -
زمینه و هدفتانسیلکتومی یکی از اعمال جراحی شایع در کودکان است. این عمل با عوارضی نظیر تهوع و استفراغ، درد و اشکال در بلع پس از عمل همراه می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرات تزریق دوز واحد دگزامتازون در جلوگیری از تهوع و استفراغ پس از عمل با کوتر انجام شد.روش بررسیاین مطالعه آینده نگر دوسویه کور به روش کارآزمایی بالینی و در سال 84-1383 انجام شد. 130 بیمار که به منظور برداشتن لوزه به بیمارستان امام رضا (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مراجعه کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمون، دگزامتازون وریدی به میزان 0.5 mg/kg (حداکثر تا 25 میلی گرم) و گروه شاهد همان حجم نرمال سالین دریافت نمودند. وقوع تهوع و استفراغ و زمان شروع تغذیه دهانی و نیز زمان ریکاوری در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون Chi-Square، در سطح معنی داری P?0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هادگزامتازون در گروه آزمون به طور معنی داری تهوع و استفراغ را کاهش داد (P=0.04)؛ همچنین زمان شروع تغذیه دهانی در گروه آزمون به طور معنی داری کوتاهتر بود (P=0.00). مقایسه زمان ریکاوری بین در دو گروه، تفاوت معنی داری را نشان نداد (P=0.15).نتیجه گیریبر اساس نتایج تحقیق حاضر می توان اذعان نمود که کاربرد دگزامتازون قبل از عمل به میزان 0.5 mg/kg تهوع و استفراغ پس از عمل و نیز زمان تغذیه دهانی را در تانسیلکتومی با کوتر کاهش می دهد؛ اما بر زمان ریکاوری تاثیری ندارد.
کلید واژگان: تانسیلکتومی, تهوع و استفراغ پس از عمل, دگزامتازونBackground And AimTonsillectomy is one of the most common operations in children. This operation is associated with complications such as nausea and vomiting, pain and dysphagia postoperatively. The aim of this study was to evaluate the effect of a single dose of dexamethasone on the incidence of postoperative nausea and vomiting (PONV).Materials And MethodsIn this double-blinded study, 130 patients who had referred to Imam Reza hospital-affiliated to BUMS- for tonsillectomy were randomly divided into case and control groups. The case group was administered dexamethasone 0.5 mg/kg (Maximum dose 25 mg) IV preoperatively. The control group received an equivalent volume of saline preoperatively. Then, the incidence of PONV, time of first oral intake and time of recovery were compared in both groups were compared. The obtained data were statistically analysed at the significant level P≤0.05 by means of statistical software’s SPSS and Chi-square test.ResultsCompared with placebo (Saline), dexamethasone significantly decreased the incidence of PONV (P=0.048). The time of first oral intake was shorter (P=0.003) but the time of recovery was not different (P=0.159).ConclusionPreoperative dexamethasone reduces both PONV and the time of first oral intake without any effect on recovery time. -
هدفمنظور از این مطالعه، بررسی بیماران حامله به دنبال جراحی قلب باز بوده و هم چنین به بررسی عواقب آن برای مادر و جنین می پردازد.روشدر این مطالعه، عوارض ناخواسته را در 14 بیمار حامله که در یک دوره سه ساله در بیمارستانهای دانشگاهی مشهد تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفتند بررسی کردیم. متغیرها شامل موارد ذیل بود:سن، تعداد زایمان، سن حاملگی، سابقه جراحی قلبی و مصرف داروهای قلبی، عوارض قلبی طی حاملگی، اندیکاسیونهای جراحی قلبی، مرگ و میر و عوارض مادر و جنین به دنبال جراحی قلب باز.نتایجمتوسط سن و سن حاملگی به ترتیب 38.4 سال و 17.28 هفته بود. اغلب بیماران (71.42 درصد) چند زا و در کلاس NYHA بالای III (85.70 درصد (قرار داشتند. طی حاملگی 71.42 درصد بیماران علایمی از نارسایی قلبی را از خود نشان داده و 64.28 درصد آنها فیبریلاسیون دهلیزی داشتند. تمام بیماران به صورت اورژانس تحت عمل قرار گرفتند. مرگ و میر مادر و جنین به دنبال عمل به ترتیب 35.71 و 78.57 درصد بود.نتیجه گیریجراحی قلب باز طی حاملگی همراه با مرگ و میر بالای مادر و جنین می باشد. چنین حاملگی هایی نیازمند همکاری دقیق بین متخصصین زنان، قلب، بیهوشی و جراحی قلب می باشد. به منظور حصول بهترین نتیجه، در صورت امکان بهتر است جراحی تا زمان زایمان به تعویق و زمانی انجام گیرد که اندیکاسیون قطعی برای آن وجود داشته باشد. مطالعه حاضر نشان می دهد جراحی اورژانس، کلاس NYHA بالا، فیبریلاسیون دهلیزی، بیماری قلبی کنترل نشده و شرایط بد اقتصادی - فرهنگی منجر به عواقب بد مادر و جنین خواهد شد.
کلید واژگان: جراحی قلب باز, حاملگی, عواقب مادر, عواقب جنینی -
مقدمهتهوع و استفراغ بعد از عمل (PONV) از مشکلات و شکایات شایع بیماران است. بی هوشی با پروپوفول از روش های شناخته شده برای پیش گیری از عارضه فوق است.
مطالعات زیادی مبنی بر کاهش PONV به دنبال مصرف دگزامتازون وجود دارد. نظر به این که گزارشات کمی مبنی بر تاثیر همراهی دو داروی دگزامتازون و پروپوفول در پیشگیری از این عارضه در عمل دیلاتاسیون و کورتاژ انجام شده بر آن شدیم این مطالعه را انجام دهیم.روش کاردر این مطالعه آینده نگر، تصادفی، دوسوکور، 202 بیمار کاندید عمل دیلاتاسیون و کورتاژ را که در 4 گروه، دارونما و دگزامتازون با سه دوز 4 و 16 میلی گرم تقسیم شدند بررسی کردیم. اساس بی هوشی در تمام بیماران پروپوفول بود و دگزامتازون بلافاصله قبل از القا بی هوشی به صورت داخل وریدی تزریق شد. حوادث تهوع دار (شامل تهوع و استفراغ) و عوارض احتمالی داروها نیز ارزیابی شد. برای تخمین حجم نمونه از آزمون کای اسکوار با ضریب اطمینان (β=0.2, α=0.05)%95 استفاده شد.یافته هاتعداد بیمارانی که طی 24-0 ساعت بعد از بی هوشی بدون هر حادثه تهوع زا (نه تهوع نه استفراغ) بودند در گروه پلاسیو 78.4% و در گروه دگزامتازون 4 میلی گرم 81.1% و در گروه دگزامتازون 8 میلی گرم 90.0% و در گروه دگزامتازون 16 میلی گرم %95.8 بود. هیچ حادثه بالینی مهمی در هیچ گروهی دیده نشد.بحث و نتیجه گیریدگزامتازون با دوز 8 میلی گرم یک ضد تهوع موثر طی 24-0 ساعت بعد از بی هوشی برای پروپوفول در اعمال دیلاتاسیون و کورتاژ جهت ختم حاملگی است. افزایش دوز به 16 میلی گرم فایده بیشتری برای بیمار به همراه ندارد.
کلید واژگان: تهوع, استفراغ پس از عمل, دگزامتازون, دیلاتاسیون و کورتاژ -
بررسی تاثیر مصرف کتامین خوراکی بر شدت درد بعد از عمل در بیماران مبتلا به سوختگیسابقه و هدفبیماران مبتلا به سوختگی در مرحله بعد از عمل به علت دبریدمان وسیع و برداشت گرافت، درد و سوزش شدیدی دارند و نیاز است از دوز کافی مسکن های قوی برای آنها استفاده شود. کتامین دارای خواص آنالژزیک و آرام بخشی است و با مهار گیرنده های NMDA در نخاع از تشدید و مزمن شدن درد جلوگیری می کند. در این مطالعه اثر کتامین خوراکی برای کنترل درد بعد از عمل در بیماران دچار سوختگی بررسی شده است.مواد و روش هااین تحقیق به صورت کنترله و دو سویه کور بر روی 40 بیمار 15 تا 50 ساله با درصد سوختگی 10 تا 50 درصد انجام شد. نیمی از این بیماران در گروه آزمون هر 8 ساعت به میزان 2 میلی گرم / کیلوگرم کتامین به صورت خوراکی دریافت کردند.یافته هاشدت درد ذکر شده توسط بیمار، نظر پرستار در مورد شدت درد بیمار و همچمین میزان مصرف داروی مخدر به طور قابل ملاحظه ای در گروه شاهد بیش از گروه آزمون به دست آمد. ارتباطی بین شدت درد بیمار با متغیرهای سن، جنس و درصد سوختگی وجود نداشت اما بین شدت درد و میزان مصرف مخدر و تعداد ضربان قلب بیمار ارتباطی مستقیم به دست آمد.نتیجه گیریمصرف 2 میلی گرم / کیلوگرم کتامین به صورت خوراکی سبب کاهش شدت درد بیماران شده و میزان مصرف مسکن های مخدری را نیز شدیدا کاهش می دهد و تاثیری بر وضعیت هوشیاری بیماران ندارد.
کلید واژگان: درد سوختگی, کتامین, درد بعد از عمل -
در سال های اخیر تجربه انجام جراحی عروق کرونر بر روی قلب در حال تپش افزایش یافته است. در همین راستا برای کاهش میزان تهاجم جنبه های دیگری نظیر استفاده از بیهوشی اپیدورال توراسیک بدون بیهوشی عمومی مطرح شده و در تعدادی از بیماران به کار رفته است که کاهش استرس و درد حین و پس از عمل، عدم استفاده از تنفس مکانیکی و بهبود خوب، از مزایای آن است. البته باید خطرات بالقوه ناشی از این روش توجه نمود. این گزارش اولین تجربه ما در انجام جراحی عروق کرونر بدون لوله گذاری داخل تراشه و بیهوشی عمومی است.
کلید واژگان: جراحی عروق کرونر در بیمار بیدار, اپیدورال توراسیک -
بستن مجرای شریانی از اعمال جراحی شایع قلب در اطفال می باشد. از دهه 90 به بعد، تمایل به انجام این عمل جراحی از طریق ویدئو افزایش یافته است. از خرداد ماه سال 1375 تا اردیبهشت ماه 1382، 650 بیمار در دانشگاه علوم پزشکی مشهد که مرکز ارجاع بیماران از استان های مجاور نیز می باشد، با این روش تحت عمل جراحی قرار گرفتند. مطالعه بصورت آینده نگر از نقطه نظر اداره بیهوشی و عوارض پس از عمل بر روی بیماران انجام شد. متوسط سن و وزن بیماران به ترتیب 6.5 سال و 12.5 کیلوگرم و متوسط زمان بیهوشی 5 ± 25 دقیقه بود. علاوه بر داروهای معمول بیهوشی از داروهای جدید رمی فنتانیل و سیس آتراکوریوم نیز استفاده شد. با توجه به ملاحظات جراحی از دو روش تهویه یک ریه ای و هیپوتانسیون کنترل شده در بیماران استفاده شد. عوارض مرتبط با بیهوشی شامل هیپرتانسیون گذاری بعد از عمل 1.4 درصد، گرفتگی صدا 0.7 درصد، کلاپس ریه 0.3 درصد و شیلوتوراکس 1.7 درصد بود. با توجه به نتایج حاصله، جراحی به روش فوق آسان، کوتاه، کم تهاجم و کم هزینه است؛ اما از نقطه نظر بیهوشی، دقت و ظرافت، پایش کاملی را طلب می نماید.
کلید واژگان: مجرای شریانی باز, جراحی قفسه سینه, ویدئو, بیهوشی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.