به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

لیلا حیدریانی

  • لیلا حیدریانی، مجید کرامتی مقدم*

    پژوهش حاضر با هدف تاثیر معنادرمانی بر انگیزه ورزشی و انزوای اجتماعی نوجوانان دچار ضربات روحی بعد از خط خوردن از تیم های ورزشی انجام گرفت. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه نوجوانان ورزشکاری تشکیل می داد که از تیم های ملی، لیگ و باشگاهی و مسابقات کشوری سطح شهر خرم آباد در سال 1401 خط خورده بودند که از میان آن ها،30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد و در دو گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) با گمارش تصادفی جایگزین شدند. سپس در پیش آزمون، همه آزمودنی ها پرسش نامه های انگیزه ورزشی و انزوای اجتماعی را تکمیل کردند. در مرحله بعد، گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) مداخله دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار Spss نسخه 22 تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاصل از پس آزمون از هر دوگروه نشان داد، نمرات انگیزه ورزشی و انزوای اجتماعی گروه آزمایش در پس-آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری متفاوت بود، بنابراین معنادرمانی، بر بهبود انگیزه ورزشی و کاهش انزوای اجتماعی نوجوانان دچار ضربات روحی بعد از خط خوردن از تیم های ورزشی موثر بوده است.

    کلید واژگان: معنادرمانی, انگیزه ورزشی, انزوای اجتماعی, نوجوانان, ضربات روحی, خط خوردن
    Leila Heydaryni, Majid Keramati-Moghadam*

    The present study was conducted with the aim of the effect of meaning therapy on sports motivation and social isolation of teenagers suffering from emotional trauma after being kicked out of sports teams. The design of the research was semi-experimental and pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the current study consisted of all the young athletes who were selected from the national, league and club teams and national competitions in Khorramabad city in 1401. They were replaced by random assignment in two groups of 15 people (experimental group and control group). Then, in the pre-test, all the subjects completed the sports motivation and social isolation questionnaires. In the next stage, the experimental group received 10 sessions of 90 minutes (twice a week) and the control group did not receive any intervention. The obtained data were analyzed using multivariate covariance analysis and Spss software version 22. The results of the posttest of both groups showed that the scores of sports motivation and social isolation of the experimental group were significantly different in the post-test compared to the pre-test, so meaning therapy improves the sports motivation and reduces the social isolation of adolescents suffering from emotional trauma. It has been effective after being banned from sports teams.

    Keywords: Meaning Therapy, Sports Motivation, Social Isolation, Teenagers, Emotional Trauma, Eatingdisorders
  • مجید کرامتی مقدم، لیلا حیدریانی*

    پژوهش حاضر با هدف تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرسختی روانی و نشاط ذهنی در نوجوانان ورزشکار آسیب دیده ورزشی انجام گرفت. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه نوجوانان ورزشکار آسیب دیده ورزشی در تیم های ملی، لیگ و باشگاهی و مسابقات کشوری در سال 1400 در سطح شهر خرم آباد تشکیل دادند که از میان آن ها،30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) با گمارش تصادفی جایگزین شدند. سپس در پیش آزمون، همه آزمودنی ها پرسش نامه های سرسختی روانی و نشاط ذهنی را تکمیل کردند. در مرحله بعد، گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) مداخله دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار Spss نسخه 22 تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاصل از پس آزمون از هر دوگروه نشان داد، نمرات سرسختی روانی و نشاط ذهنی گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری بالاتر بود، بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر بهبود سرسختی روانی و نشاط ذهنی نوجوانان آسیب دیده ورزشکار موثر بوده است.

    کلید واژگان: درمان اکت, سرسختی روانی, نشاط ذهنی, نوجوانان, ورزشکار
    Leila Heidaryani*, Majid Karamati Moghadam

    The aim of this study was to investigate the effect of acceptance and commitment-based therapy on mental toughness and mental vitality in adolescents with sports injuries. The research design was quasi-experimental and was a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the present study consisted of all injured sports athletes in national teams, leagues and clubs and national competitions in 1400 in the city of Khorramabad, from which 30 people were selected by available means and in two A group of 15 people (experimental group and control group) were replaced by random assignment. Then, in the pre-test, all subjects completed the Ahvaz Hardiness Inventory or AHI and Mental Vitality Questionnaires of Ryan and Frederick. In the next step, the experimental group had 8 sessions of 90 minutes (twice a week). The data were analyzed using multivariate analysis of covariance and SPSS software version 22. The results of the post-test research from both groups showed that the scores of mental toughness and mental vitality of the experimental group in the post-test were significantly higher than the pre-test. Based on the results of the present study, treatment based on acceptance and commitment has been effective in improving the mental toughness and mental vitality of injured adolescent's athletes.

    Keywords: Act treatment, mental stubbornness, mental vitality, adolescents, athlete
  • محسن کرامتی مقدم*، لیلا حیدریانی، مجید کرامتی مقدم

    پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه اوقات فراغت دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر خرم آباد در سال 1401 در سطح شهر و مدارس فوتبال و آموزشگاه های هنری، کانون های زبان، کانون های فرهنگی - تربیتی و... بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 237 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج نشان داد پرسشنامه اوقات فراغت دانش آموزان تحلیل عاملی شده دارای 12 سوال و 4 مولفه (دغدغه مالی- معیشتی؛ دغدغه تربیتی- آموزشی؛ سبک زندگی مدرن و شهری؛ علاقه و استعداد فرزند) بوده و از لحاظ روان سنجی از پایایی، روایی و برازندگی خوبی برخوردار است. از پرسش نامه تحلیل عاملی شده اوقات فراغت دانش آموزان، می توان برای مطالعات مربوط به اوقات فراغت دانش آموزان استفاده کرد.

    کلید واژگان: ساخت, اعتباریابی, اوقات فراغت, دانش آموزن
    Mohsen Keramati Moghadam*Leila Heydariani, Majid Keramati Moghadam

    The present study was conducted with the aim of building and validating the questionnaire of students' free time. The method of the current research was a descriptive correlation type and a confirmatory factor analysis type. The statistical population of the research included all the citizens of Khorram-Abad city in 1401 at the city level and football schools and art schools, language centers, cultural-educational centers, etc. 237 people were selected as a statistical sample. The results showed that the questionnaire of students' free time factor analysis has 12 questions and 4 components (financial-livelihood concern; educational-educational concern; modern and urban lifestyle; child's interest and talent) and in terms of psychometric reliability, It has good validity and elegance. The factor analysis questionnaire of students' free time can be used for studies related to students' free time.

    Keywords: construction, validation, free time, students
  • لیلا حیدریانی، عزت الله قدم پور*، محمد عباسی

    این پژوهش با هدف اثربخشی سبک زندگی تحصیلی سلامت محور بر ثبات قدم و امید تحصیلی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این تحقیق را تمامی دانش آموزان ابتدایی دوره دوم (پایه های چهارم، پنجم و ششم) شهرستان بروجرد تشکیل داده اند که در سال تحصیلی 400- 1399 به صورت آنلاین مشغول به تحصیل بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس بوده که در مجموع 36 نفر از دانش آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل  جایگزین شدند (هر گروه 18 نفر)، سپس پرسشنامه های ثبات قدم تحصیلی داکورث و امید تحصیلی کمپل و کاون که از روایی مناسب و پایایی قابل قبول (87/0 و 82/0) برخوردار بودند، توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش سبک زندگی تحصیلی سلامت محور قرار گرفت و گروه کنترل مداخل ه ای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره آموزشی از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. در نهایت، داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون ثبات قدم تحصیلی و امید تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و سبک زندگی تحصیلی سلامت محور بر گروه آزمایش تاثیر معنادار داشت و اثربخشی آموزش سبک زندگی تحصیلی سلامت محور در خصوص افزایش ثبات قدم و امید تحصیلی دانش آموزان مشاهده شد. بنابراین، آموزش مداوم و مستمر سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با هدف بهبود عملکرد دانش آموزان در خصوص داشتن سبک زندگی تحصیلی سالم پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: سبک زندگی تحصیلی سلامت-محور, ثبات قدم تحصیلی, امید تحصیلی, دانش آموزان
    Leila Heidaryani, Ezatolah Ghadampour *, Mohamad Abbasi

    The present study aimed to evaluate the effect of health-centered academic lifestyle training on student’s academic stability and hope. The research design was quasi-experimental with a pretest-posttest control group design. The statistical population in this study comprised all elementary students of the fourth to the sixth grade in Boroujerd city who were studying online in the academic year 2020-2021. Convenience sampling was used to select 36 students who were randomly assigned to the experimental and control groups. The participants filled out Academic Stability Questionnaire and Academic Hope Questionnaire. The experimental group received training for a healthy-oriented academic lifestyle for 12 sessions. After the training course, post-test was performed in both groups. The collected data were analyzed using multivariate ANOVA. The results showed training health-oriented academic lifestyle had a significant effect on the experimental group.

    Keywords: Health-oriented academic lifestyle, Academic stability, academic hope, Students
  • حسنعلی ویسکرمی، جهانگیر کلانتر، لیلا حیدریانی*
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش هوش اخلاقی بر سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی دانشجومعلمان پسر دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجومعلمان پسر مشغول به تحصیل دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی 97-1396 بود؛ که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. مداخله آموزشی هوش اخلاقی برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی دلاویز (1387) و گرایش های اجتماعی مطلوب کارلو و همکاران (2003)، که به ترتیب پایایی آن ها 87/0، 88/0 و 89/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. پیش از آموزش، بین میانگین نمرات سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی گروه های آزمایش و کنترل، تفاوت معناداری مشاهده نشد. پس از آموزش بین میانگین دو گروه در متغیرهای فوق، تفاوت معناداری ملاحظه شد؛ به گونه ای که میانگین نمرات این متغیرها در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود. بنابراین، می توان گفت که آموزش هوش اخلاقی موجب افزایش سرمایه روان شناختی، سرمایه اجتماعی و نوع دوستی می شود.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه روان شناختی, نوع دوستی, هوش اخلاقی
    Hasanali Veiskarami, Jahangir Kalantar, Leila Heidaryani *
    The purpose of this research was to investigate the effect of moral intelligence training on psychological capital, social capital and altruism of male student teachers of Farhangian University. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population consisted of all students of male teachers studying at Farhangian University of Ahvaz in the academic year of 2012-18; Using random sampling method, 40 individuals were selected and randomly assigned to two groups of experimental and control (20 experimental and 20 control group). The educational intervention of moral intelligence was performed for the experimental group, while the control group did not receive any training. After completion of the sessions, the post-test was performed on two groups. Data collection tools were Lutans psychological capital (2007) questionnaire, Delaouis social capital (2007) and desirable social tendencies of Carlo et al. (2003) their reliability was 0.87, 0.88 and 0.89, respectively. Multivariate analysis of covariance test was used to analyze the data. There was no significant difference between the mean scores of psychological capital, social capital and altruism of the experimental and control groups before training. After training, there was a significant difference between the two groups in the above variables, so that the mean scores of these variables increased in the experimental group compared to the control group (p <0.01). Therefore, it can be said that teaching moral intelligence increases psychological capital, social capital and altruism.
    Keywords: Altruism, Moral intelligence, Psychological kapital, social capital
  • لیلا حیدریانی*، مجید کرامتی مقدم، محسن کرامتی مقدم
    زمینه

    گسترش استفاده از تکنولوژی رسانه های صوتی و تصویری، جامعه را با چالش های پزشکی، فرهنگی و اقتصادی فراوانی رو به رو ساخته است. در این میان استفاده مفرط از تلفن همراه می تواند مشکلات فراوانی را در پی داشته باشد.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسش نامه آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه انجام گرفت.

    روش

    روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه شهروندان شهر خرم آباد با مدرک تحصیلی دیپلم به بالاتر در سال 1399 تشکیل داد که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر به صورت آنلاین و مجازی به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد پرسش نامه آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه تحلیل عاملی شده دارای 42 سوال و 10 مولفه (ترس از دست دادن، سندرم ویبره، سندرم اردک، نوموفوبیا، بیخوابی، مشکل شنوایی، سندرم چشم، سندرم تونل و گردن پیامکی) بوده و از لحاظ روان سنجی از پایایی، روایی و برازندگی خوبی برخوردار است. 

    بحث و نتبجه گیری

    از پرسش نامه تحلیل عاملی شده آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه، می توان برای شناسایی و مطالعات مربوط به آسیب های جسمی و روانی تلفن همراه استفاده کرد.

    کلید واژگان: ساخت, اعتباریابی, آسیب های جسمی و روانی, تلفن همراه
    Leila Heidaryani *, Majid Keramatimoghadam, Mohsen Keramatimoghadam
    Background

    The expansion of the use of audio and video media technology has faced society with many medical, cultural and economic challenges. In the meantime, excessive use of mobile phones can cause many problems.

    Objective

    The aim of this study was to construct and validate a questionnaire on physical and psychological injuries of mobile phones.

    Method

    The method of the present study was descriptive-correlational and confirmatory factor analysis. The statistical population of the study consisted of all citizens of Khorramabad with a diploma or higher in 1399, which was selected as a statistical sample by available sampling method of 200 people online and virtual.

    Results

    The results showed that the factorized physical and psychological harm questionnaire of cell phone with 42 questions and 10 components (fear of loss, vibration syndrome, duck syndrome, nomophobia, insomnia, hearing problem, eye syndrome, tunnel and neck syndrome SMS) and has good reliability, validity and flexibility in terms of psychometrics. Discussion and

    Conclusion

    The questionnaire of factor analysis of physical and psychological injuries of mobile phones can be used to identify and study the physical and psychological injuries of mobile phones.

    Keywords: Construction, Validation, physical, psychological injuries, Mobile Phone
  • لیلا حیدریانی، زهرا ترکاشوند

    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بهزیستی روانی و درگیری تحصیلی با میانجی‌گری اشتیاق ورزشی در دانش‌آموزان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجرد در سال تحصیلی 1401 – 1400 بود که به صورت تصادفی خوشه‌ای تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده‌های پژوهش به کمک پرسشنامه‌های بهزیسیتی روانی، درگیری تحصیلی و اشتیاق ورزشی گردآوری گردید. داده‌ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری نشان داد که بهزیستی روانی اثر مستقیم معناداری بر درگیری تحصیلی دانش‌آموزان دارد. همچنین بهزیستی روانی به طور غیر مستقیم و از طریق اشتیاق ورزشی اثر معناداری بر درگیری تحصیلی دارد. نتایج نشان می‌دهد با توجه داشتن به متغیرهای بهزیستی روانی و اشتیاق ورزشی می‌توان افزایش درگیری تحصیلی دانش‌آموزان را انتظار داشت.

    کلید واژگان: بهزیستی روانی, درگیری تحصیلی, اشتیاق ورزشی
    Leila Heidaryani*, Zahra Torkashvand

    The aim of this study was to investigate the causal relationship between psychological well-being and academic involvement mediated by sports enthusiasm in students. The research method was descriptive-correlational and structural equation modeling. The statistical population included all female high school students in Boroujerd city in the academic year 1401-1400, in which 450 people were randomly selected as a sample. Research data were collected using questionnaires of psychological well-being, academic involvement and sports enthusiasm. Data were analyzed using structural equation method. The results of structural equation modeling showed that psychological well-being has a significant direct effect on students' academic engagement. Psychological wellbeing also has a significant effect on academic conflict indirectly through sports enthusiasm. The results show that considering the variables of psychological well-being and sports enthusiasm, we can expect an increase in students' academic engagement.

    Keywords: Mental well-being, Academic conflict, Sports enthusiasm
  • رسول علی پناهیان، لیلا حیدریانی

    پژوهش حاضر با هدف تاثیر ذهن‌آگاهی بر گرایش به ورزش در دانش‌آموزان مبتلا به اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش تحقیق نیمه‌آزمایشی و از نوع طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه دانش‌آموزان دختر متوسطه اول شهر بروجرد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از میان آن‌ها، 56 نفر به‌ صورت هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه 28 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) با گمارش تصادفی جایگزین شدند. سپس در مرحله پیش‌آزمون، همه آزمودنی‌ها پرسش‌نامه‌های گرایش به ورزش را تکمیل کردند. در مرحله بعد، گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته (هفته‌ای یک جلسه) به مدت 2 ماه به صورت گروهی مداخله ذهن‌آگاهی را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌های به‌دست‌ آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم‌افزار Spss نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاصل از پس‌آزمون از هر دو گروه نشان داد، نمرات گرایش به ورزش گروه آزمایش در پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون به‌طور معناداری بالاتر بود. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، مداخله ذهن‌آگاهی بر افزایش گرایش به ورزش دانش‌آموزان مبتلا به اضطراب فراگیر موثر است.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, گرایش به ورزش, اضطراب فراگیر, دانش آموزان
    Rasoul Alipanahyan, Leila heidaryani *

    The aim of this study was to investigate the effect of mindfulness on exercise orientation in students with generalized anxiety disorder. The research method was quasi-experimental and was a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the present study was all female high school students in Boroujerd in the academic year 1401-1400, of which 56 were purposefully selected and alternated in two groups of 28 (experimental group and control group) by random assignment. Were. Then, in the pre-test, all subjects completed the sports orientation questionnaires. In the next stage, the experimental group received 8 sessions of 2 hours (one session per week) for 2 months as a group and the control group did not receive any intervention. The obtained data were analyzed using univariate analysis of covariance and Spss software version 26. The results of post-test research from both groups showed that the scores of exercise tendency in the experimental group in the post-test were significantly higher than the pre-test. Based on the results of the present study, mindfulness training has been effective in increasing the tendency to exercise in students with generalized anxiety disorder.

    Keywords: Mindfulness, tendency to exercise, pervasive anxiety, students
  • لیلا حیدریانی، مجید کرامتی مقدم*، محسن کرامتی مقدم
    مقدمه

    با توجه به وضعیت پاندمی بیماری کرونا که تمام جنبه های مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است، بحث آثار روان شناختی این بیماری بر بهداشت روان افراد در سطوح مختلف جامعه اهمیت بسزایی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش سرسختی روانی و گرایش به ورزش در پیش بینی اضطراب سلامتی در دوره همه گیری COVID-19 بود.

    روش ها

    این مطالعه از نوع همبستگی بود و به روش تحلیلی- مقطعی بر روی کلیه شهروندان شهر خرم آباد در سال 1399 انجام گردید. 352 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه سرسختی روانی (Ahvaz Hardiness Inventory یا AHI) کیامرثی و همکاران، پرسش نامه گرایش به ورزش زرندیه و مقیاس اضطراب سلامتی (Health Anxiety Inventory یا HAI) Salkovskis و همکاران بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    همبستگی منفی و معنی داری بین سرسختی روانی (574/0- = r) و گرایش به ورزش (407/0- = r) با اضطراب سلامتی وجود داشت (010/0 > P). یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای سرسختی روانی (318/0 = β، 010/0 > P) و گرایش به ورزش (460/0 = β، 001/0 > P) پیش بینی کننده معنی داری برای اضطراب سلامتی بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به اهمیت نقش سرسختی روانی و گرایش به ورزش در پیش بینی اضطراب سلامتی، می توان با تقویت سرسختی روانی و همچنین، پر نمودن اوقات فراغت با فعالیت های مختلف ورزشی، گام موثری در زمینه کاهش اضطراب سلامتی در دوران همه گیری COVID-19 برداشت.

    کلید واژگان: سرسختی روانی, ورزش درمانی, اضطراب, COVID-19
    Leila Heidaryani, Majid Keramati-Moghadam*, Mohsen Keramati-Moghadam
    Background

    Given the pandemic status of coronavirus disease 2019 (COVID-19), which affects almost all important economic, political, and social aspects, it is important to discuss the psychological effects of this disease on the mental health of individuals at different levels of society. The aim of this study was to investigate the role of psychological stubbornness and exercise tendency in predicting health anxiety during the COVID-19 epidemic.

    Methods

    The present correlational analytical-cross-sectional study was performed on all citizens of Khorramabad, Iran, in 2020. 352 people were selected through available sampling. The instruments used included Kiamarsi et al.’s Ahvaz Hardiness Inventory (AHI), Zarandieh Tendency to Exercise Questionnaire, and Health Anxiety Inventory (HAI) of Salkovskis et al. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and stepwise regression analysis via SPSS software.

    Findings

    There was a significant negative correlation between mental stubbornness (r = -0.574) and tendency to exercise (r = -0.407) with health anxiety (P < 0.010). Findings of stepwise multiple regression analysis also showed that the variables of mental stubbornness (β = 0.318, P < 0.010) and tendency to exercise (β= 0.460, P < 0.001) were significant predictors of health anxiety.

    Conclusion

    Given the importance of the role of mental stubbornness and tendency to exercise in predicting health anxiety, it is possible to take an effective step in reducing health anxiety during the COVID-19 epidemic by strengthening mental stubbornness as well as filling leisure time with various sports activities.

    Keywords: Psychological stubbornness, Exercise therapy, Anxiety, COVID-19
  • لیلا حیدریانی، عزت الله قدم پور*، محمد عباسی

    هدف پژوهش حاضر رابطه علی جو مدرسه و رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی (دوره دوم) شهرستان بروجرد در سال  تحصیلی 400- 1399 به تعداد 16000 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور (HC-ALFB) صالح زاده و همکاران (1396)، جو مدرسه (SC) لی و همکاران (2017) و درگیری تحصیلی (AC) زرنگ (1391) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که جو مدرسه نقش مستقیم معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان دارد (0.01<p). همچنین جو مدرسه به طور غیر مستقیم و از طریق درگیری تحصیلی اثر معناداری بر رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارد (0.01<p). در نهایت، نتایج مربوط به شاخص های برازندگی مدل نشان داد که مدل پیشنهادی اصلاح شده با داده ها برازش نسبتا خوبی دارد و می تواند واریانس رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور را تبیین کند نتایج نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جو مدرسه و درگیری تحصیلی می توان افزایش رفتارهای تسهیل کننده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دانش آموزان را انتظار داشت.

    کلید واژگان: رفتارهای تسهیل کننده, سبک زندگی تحصیلی سلامت محور, جو مدرسه, درگیری تحصیلی
    Leila Heidaryani, Ezatolah Ghadampour*, Mohamad Abasi

    The aim of the present study was to investigate the causal relationship between school climate and health-oriented academic lifestyle behaviors mediating academic engagement in students. The statistical population included all elementary students (second year) of Boroujerd city in the academic year 2020-21 in the number of 16,000, of which 450 people were randomly selected as a sample. Research data using questionnaires of health-oriented academic lifestyle behaviors (HC-ALFB) Salehzadeh et al. (2017), school climate (SC) Lee et al. (2017), and academic engagement (AC) Zarang (2012) Was collected. Data were analyzed using the structural equation method. The results of structural equation modeling showed that school climate has a significant direct role in behaviors that facilitate students' health-oriented academic lifestyle (p <0.01). Also, school climate indirectly and through academic conflict has a significant effect on behaviors that facilitate a healthy academic lifestyle (p <0.01). Finally, the results of model fit indices showed that the proposed model fits relatively well with the data and can explain the variance of health-oriented academic lifestyle facilitating behaviors. These findings indicate that considering the variables of school climate and academic conflict, we can expect an increase in the health-oriented academic lifestyle behaviors of students.

    Keywords: facilitative behaviors, health-oriented academic lifestyle, school climate, academic engagement
  • لیلا حیدریانی*
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت‎ بندی آسیب‎ های اجتماعی با ارایه مدل مفهومی پیشگیری انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع هم‎ بستگی و از نوع تحلیل عاملی تاییدی بود. جامعه آماری پژوهش را تمام شهروندان شهر خرم‎ آباد با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر در سال 1398 تشکیل می‎ داد که با روش نمونه‎ گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شدند. به‎ منظور گردآوری داده ها از پرسش‎ نامه گزارش شخصی محقق‎ ساخته استفاده شد که دارای روایی محتوایی و پایایی قابل‎ قبولی بود. در‎ نهایت، داده های گردآوری‎ شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل عاملی تاییدی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مدل موردنظر دارای برازش مطلوب و قابل‎ قبولی است، آسیب‎ های اجتماعی شناسایی‎ شده در شهر خرم‎ آباد عبارت بودند از بیکاری، فقر اقتصادی، بی‎ تفاوتی اجتماعی، فقدان قانون و قانون‎ گریزی، اعتیاد، ناهنجاری‎ های جنسی، حاشیه‎ نشینی، بحران هویتی، فقر فرهنگی، طلاق، کودکان کار، نابرابری‎ های اجتماعی، سرقت، بزهکاری نوجوانان و طایفه‎ گرایی که در این میان، سه مولفه بیکاری، حاشیه‎ نشینی و طلاق به‎ دلیل بار عاملی ضعیف از مدل حذف شدند. اولویت این آسیب‎ ها به‎ ترتیب برابر بود با: بیکاری، ناهنجاری‎ های جنسی، فقدان قانون و قانون‎ گریزی، نابرابری اجتماعی، بحران هویتی، طایفه‎ گرایی، سرقت، بی‎ تفاوتی اجتماعی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و بزهکاری. از سوی دیگر، نتایج نشان داد که از بین همه عوامل، اعتیاد با بار عاملی 89 درصد قوی‎ ترین آسیب اجتماعی و بزهکاری با بار عاملی 23 درصد ضعیف‎ ترین آسیب اجتماعی در شهر خرم‎ آباد شناسایی شدند. شناسایی و اولویت‎ بندی آسیب‎ های اجتماعی به‎ منظور پیشگیری و مبارزه با آسیب‎ های اجتماعی دارای اهمیت بسزایی است.
    کلید واژگان: شناسایی, اولویت بندی, آسیب های اجتماعی, شهروندان, پیشگیری
    Leila Heidaryani *
    The aim of this study was to identify and prioritize social harms by presenting a conceptual model of prevention. the present research method was a descriptive correlational and confirmatory factor analysis. The statistical population of the study consisted of all citizens of Khorramabad with a master's degree or higher in 1398, with a simple random sampling method, 200 people were selected as available. In order to collect data, a researcher-made self-report questionnaire was used which had acceptable content validity and reliability. Finally, the collected data were analyzed using statistical factor analysis test and analyzed using Amos and Spss software. The findings showed that the model has a favorable and acceptable fit, the social harms identified in Khorramabad were unemployment, economic poverty, social indifference, lack of law and lawlessness, addiction, anomalies. Sex, marginalization, identity crisis, cultural poverty, divorce, child labor, social inequality, theft, juvenile delinquency, and sectarianism, among which, the three components of unemployment, marginalization, and divorce, were excluded from the model due to poor performance. Priority was given to unemployment, sexual dysfunction, lack of law and order, social inequality, identity crisis, sectarianism, theft, social indifference, economic poverty, cultural poverty and delinquency. Among all the factors, the factor of addiction with a factor of 0.89 was identified as the strongest social harm and the factor of delinquency with a factor of 0.23 was identified as the weakest social harm in Khorramabad.
    Keywords: Identification, Prioritization, social injuries, Citizens, Khorramabad, Prevention
  • محسن کرامتی مقدم، کبری کرامتی مقدم، مجید کرامتی مقدم *، لیلا حیدریانی

    مطالعه حاضر با هدف مروری بر تاثیرات اینترنت اشیاء در زندگی مردم و آینده پیش روی آن انجام شد.  ورود اینترنت اشیاء باعث اتصال جهانی بین مردم و اشیاء شده است و سوالاتی در مورد حریم خصوصی کاربران که به چه صورت است را مطرح می کند. شناخت شیوه های آشنایی و استفاده درست از اینترنت اشیاء برای زندگی بهتر مردم در جامعه ضرورت دارد. پژوهش نشان می دهد تنها میزان استفاده از تلنولوژی های امروزی که از اینترنت اشیاء بهره می برند به مقدار زیاد و معناداری در زندگی مردم تاثیرگذار بوده اند. امنیت در زندگی کنونی به طور مداوم به علت مشکلات فنی، قانونی و انسانی مورد حملات زیادی قرار می گیرد که مطمینا این مشکلات در خصوص اینترنت اشیاء که با ابزارهای حوزه سلامت، صنعت خودرو، خدمات شهری و... در ارتباط هست بسیار بیشتر و خطرناک تر خواهد بود. اینترنت اشیاء ادغام دنیای فیزیکی با دیجیتال است. در این فناوری، وسایل معمولی جهت به دست آوردن یک هویت آنلاین منحصر به فرد و کسب توانایی تعامل با محیط خارجی، با تکنولوژی دیجیتال عجین می شوند. ظهور اینترنت اشیاء موجب ایجاد تغییرات اساسی در زندگی بشر شده است.

    کلید واژگان: اینترنت اشیاء, زندگی, مردم, آینده
  • مجید کرامتی مقدم*، محسن کرامتی مقدم، لیلا حیدریانی

    مطالعه حاضر با هدف مروری بر تاثیرات شبکه های اجتماعی بر تغییر سبک زندگی مردم انجام گرفت. در جوامع امروزی، سبک زندگی نقش مهمی در زندگی ایفا می نماید، چراکه با مسایل کلیدی و حساسی از جمله الگوی مصرف، هویت (تمایز) فردی و اجتماعی، فعلیت بخشیدن به قدرت تشخیص و انتخاب یا حداقل ایجاد احساس آزادی عمل، پیوند خورده است. با توجه به کارکردهای مثبت و منفی اینترنت و فضای مجازی، نحوه استفاده نوجوانان از این پدیده نوظهور به دلیل قرار گرفتن در مهم ترین دوره زندگی شان، بروز تغییرات در تمامی جنبه ها، شکل گیری هویت شان و هم چنین تاثیرآن بر سبک زندگی و سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان بسیار حایز اهمیت است. از جمله آسیب هایی که این فضا بر سبک زندگی نوجوانان وارد می کند می توان به تغییر سبک زندگی ایرانی _ اسلامی و هویت شان اشاره کرد.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, تغییر, سبک زندگی, مردم
  • مجید کرامتی مقدم *، محسن کرامتی مقدم، لیلا حیدریانی

    مطالعه حاضر با هدف مروری بر تاثیرات شبکه های اجتماعی در شکل گیری و تشدید مصرف گرایی و مدگرایی در جامعه انجام شد. مصرف گرایی به عنوان یک پدیده جهانی، بیشتر از منظر اثرات جمعی مثبت یا منفی اش بر ساختارهای اقتصادی بررسی شده است و دیدگاه های کم شماری به اثرات منفی آن بر هویت فردی مصرف کننده توجه داشته اند. ارزیابی اثرات منفی مصرف گرایی با تاکید بر تعارضات هویتی، مسئله ای کلیدی است که پرداختن به آن در جهت شناخت شیوه های مصرف و کاهش عواقب فردی و اجتماعی مصرف گرایی در جامعه ضرورت دارد. در این راستا شناخت نقش عوامل موثر بر مصرف گرایی سیاسی به منظور ارزیابی نظرات مردم، اهمیت بسیار زیادی دارد. پژوهش نشان می دهد تنها میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی بر مصرف گرایی سیاسی تاثیر معنی دار داشته است. به عبارت دیگر به هر میزان فعالیت افراد در شبکه های اجتماعی عمق بیشتری می یابد، گرایش آنان به مصرف گرایی سیاسی نیز افزایش پیدا می کند.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, شکل گیری, مصرفگرایی, مدگرایی, جامعه
  • محسن کرامتی مقدم، مجید کرامتی مقدم *، لیلا حیدریانی

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه ای بر تاثیر رسانه های اجتماعی در تشویق و ترغیب مردم برای مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری انجام شد. انتخابات به عنوان بارزترین شیوه و تجلی مشارکت، همواره مورد اهتمام نظریه پردازان علوم اجتماعی و سیاسی و نیز به طریق اولی سیاست ورزان بوده است. از جمله پرسش هایی که برای هر دو گروه یاد شده از اهمیت مضاعف برخوردار است، تبیین رفتار انتخاباتی مردم و گروه های اجتماعی است. در تبیین چگونگی مشارکت شهروندان، ترجیحات رای دهی و کیفیت تصمیم گیری در گزینش و رای دادن به نامزدهای انتخاباتی، سه الگو و رویکرد نظری؛ جامعه شناسی سیاسی، اقتصاد سیاسی و روان شناسی سیاسی وجود دارد. امروزه، رسانه ها به عنوان قوه ی چهارم در حکومت های دموکراسی نقش بسیار تعیین کننده ای در جریان انتخابات دارند. با وجود تاثیرات مثبت رسانه ها در عرصه ی سیاست از قبیل انتخابات و مشارکت انتخاباتی، نظارت بر دولت ها و پاسخگو بودن آن ها، حضور بدون قید و شرط رسانه ها می تواند پیامدهای نامطلوبی را در پی داشته باشد. برای کنترل و به حداقل رساندن اثرات نامطلوب رسانه ها، نیاز به ضوابطی هست که در کنار منشورهای اخلاقی مورد پذیرش اصحاب رسانه و تفسیر مضیق از محدودیت های آزادی بیان وآزادی جریان اطلاعات، می تواند به اثرات مطلوب رسانه ها بیفزاید. از این رو، علاوه بر توجه به کارکردهای مثبت و سازنده آن در توسعه سیاسی جوامع، باید با تدوین راهبردها و سیاست گذاری مناسب، به منظور تقویت مبادلات فرهنگ اسلامی - بومی، در تقویت و رشد رفتار انتخاباتی شهروندان گام برداشت و توسعه سیاسی در رفتار انتخاباتی را به نسل های آینده منتقل کرد.

    کلید واژگان: رسانه های اجتماعی, تشویق, مشارکت, انتخابات, ریاست جمهوری
  • مجید کرامتی مقدم *، محسن کرامتی مقدم، لیلا حیدریانی، کبری کرامتی مقدم

    پژوهش حاضر با هدف مروری بر تاثیرات شبکه های اجتماعی در تولید، انتشار و باورپذیری شایعه در سطح جامعه انجام گرفت. امروزه اینترنت بخشی جدایی ناپذیر از زندگی بشر شده است. اگرچه از طریق اینترنت می توان اطلاعات مفیدی بدست آورد، اما در دنیایی که جدا کردن حقیقت از باطل دشوار است، شایعه به آسانی گسترش می یابد. شایعات بیشتر در شبکه های اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرند؛ این امر به این دلیل است که اغلب شبکه های اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات بین کاربران استفاده می شود و این اطلاعات می تواند نادرست یا نامعتبر باشد. بر این اساس تشخیص زود هنگام شایعه لازم و ضروری است. با توجه به عدم اطمینان به اطلاعات موجود در شبکه های اجتماعی، در سال های اخیر متخصصین تصمیم به استفاده از تکنیک های هوشمند جهت تشخیص شایعات در این شبکه ها نموده اند. سیستم های هوشمند احتمال وقوع خطاها و هزینه ها را کاهش می دهند. به کارگیری دانش داده کاوی (متن کاوی) و الگوریتم های یادگیری ماشین در حوزه تشخیص شایعه از جمله شیوه های هوشمندی است که می تواند با تحلیل ویژگی های موثر، شایعات را زودتر و دقیق تر تشخیص دهد. شایعه با توجه به ماهیت و قدرت تاثیرگذاری آن می تواند اضطراب اجتماعی را افزایش و بهره وری و تولید را کاهش دهد و حتی اعتبار اجتماعی کارکنان، مدیران، موسسات و سازمان ها را خدشه دار کند. در این زمینه انتظار می رود افرادی که به اصول اخلاقی پایبندترند، در درک، تجزیه و تحلیل و مدیریت شایعه، رفتاری متمایز داشته باشند.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, تولید, انتشار, باورپذیری, شایعه
  • عزت الله قدم پور*، لیلا حیدریانی، مهدی برزگربفرویی

    هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخص های روان سنجی مقیاس جو مدارس متوسطه با تاکید بر امنیت، تعهد و محیط مدرسه بود. بدین منظور 429 نفر دانش آموز (245 پسر و 187 دختر) از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان میبد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه جو مدرسه برادشو و همکاران(2014) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار AMOS 24 و SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مدل سه بعدی مناسبی برای جو مدرسه وجود دارد که شامل سه بعد امنیت، تعهد و محیط مدرسه در 13 خرده مقیاس است که بعد امنیت شامل خرده مقیاس ادراک امنیت، قلدری / زورگویی و سوء مصرف مواد؛ بعد تعهد شامل خرده مقیاس های ارتباط معلم- دانش آموز، ارتباط دانش آموزان، درگیری تحصیلی، ارتباط با کل مدرسه، انصاف و برابری، درگیری والدین و  بعد محیط مدرسه شامل خرده مقیاس های وظایف و نقش ها، پاکیزگی محیط مدرسه، حمایت عاطفی، اختلال و بی نظمی در مدرسه است. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین ضرایب پایایی این 13 خرده مقیاس در حد 68/0 و 87/0 بدست آمد که این نشان دهنده پایایی قابل قبول و مناسب این مقیاس است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که پرسشنامه جو مدرسه با تمرکز بر سه بعد امنیت، تعهد و محیط در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: جو مدرسه, امنیت, تعهد, محیط مدرسه
    Ezatolah Ghadampour *, Leila Heidaryani, Mahdi Barzegarbefroui

    The purpose of this study is to investigate was Psychometric indicators of high school climate scale with an emphasis on security, commitment and school environment. For this purpose, 429 students (245 boys and 187 girls) from Meybod high school students were selected by cluster random sampling method and answered the Joe Questionnaire of Bradshaw School et al. (2014).Data were analyzed by confirmatory factor analysis and AMOS 24 and SPSS 22 software.The findings show that there is a good three-dimensional model for school atmosphere, which includes three dimensions of security, commitment and school environment in 13 subscales. The commitment dimension includes teacher-student relationship subscales, student communication, academic engagement, relationship with the whole school, fairness and equality, parental engagement, and the school environment dimension includes sub-scales of tasks and roles, school environment cleanliness, emotional support, Disorder and disorder in school.Findings from confirmatory factor analysis showed that this model has a good fit.Also, the reliability coefficients of these 13 subscales were obtained as 0.68 and 0.87, which indicates the acceptable and appropriate reliability of this scale. According to the obtained results, it can be said that the school climate questionnaire has a favorable validity and reliability by focusing on the three dimensions of security, commitment and environment in Iranian society.

    Keywords: school climate, Security, commitment, school environment
  • عزت الله قدم پور، لیلا حیدریانی، جهانگیر کلانتر، غفار نصیری هانیس*
    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی بر سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان به انجام رسیده است.

    روش

    این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی ناحیه 4 شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای یک مدرسه ابتدایی از بین تمام مدارس ابتدایی ناحیه 4 شهر اهواز به صورت تصادفی انتخاب شد و در مرحله بعد، 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردید و به صورت تصادفی در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. مداخله آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی برای گروه آزمایش اجرا شد، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک، سازگاری اجتماعی بل و سازگاری هیجانی رابیو و همکاران بود. برای دست یابی به نتایج، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار Spss نسخه 22 استفاده شد. 

    یافته ها:

    پیش از مداخله، میان میانگین نمرات سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی، دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد؛ پس از مداخله میان میانگین دو گروه در سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی تفاوت معناداری دیده شد به گونه ای که میانگین نمرات گروه آزمایش از نمرات گروه گواه بیش تر بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه گویی می تواند موجب بهبود سازگاری تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان شود.

    کلید واژگان: هوش اخلاقی, سازگاری تحصیلی, سازگاری اجتماعی, سازگاری هیجانی
    Ezzat.. Ghadampour, Laila Heidaryani, Jahangir Kalantar, Gh Nasiri Hanis *

    Entering educational centers is an important event in the life of every child that most times it is necessary for the person to adapt to the resulting changes and related requirements. During the transition from home to school, the child on the one hand strives to meet greater independence and autonomy and must adapt to new friends, tasks, tasks, and roles. Adaptation refers to the experience of students with special problems in the educational environment and the coping methods they used to intervene with stress because children's moods are strongly associated with important variables such as academic performance, social development, and their behavioral adaptation, Therefore, understanding the mood characteristics of children in childhood is of particular importance. Children who have difficulty adapting to the structure of the school environment, when they first enter the social or school environment, often face difficulties in school that affect their individual and social moods and behaviors. Therefore, creating a positive mood path in the early years of childhood, especially at school age, is very important. One factor that can affect the adaptation and help them grow is moral intelligence. Moral intelligence determines the moral trajectory of the individual in life and education and prevents the occurrence of delinquent and illegal acts and leads to the observance of ethics in decisions. Moral intelligence is considered a turning point for all intelligence and, in fact, vital intelligence for all human beings. Therefore, the present study investigated the effect of teaching moral intelligence through storytelling on the academic, social, and emotional adjustment of students. The method of the present study was quasi-experimental with pretest and post-test design with a control group. The statistical population included all sixth-grade male students in District 4 of Ahvaz in the academic year 2017-17. To determine the sample suitable for psychoeducational interventions, 20 people were considered for each group and a multi-stage cluster sampling method was used. In the first stage, one district was selected from the four education districts of Ahvaz, and in the next stage, one school was selected from the schools of the selected district. Finally, two classes from the mentioned school were selected as the last sample. And witnesses were assigned that the number of each class was 20. To conduct the research, first, the necessary coordination was done with education in Ahvaz, and by referring to primary schools and selecting a statistical sample and identifying the two experimental and control groups, educational, social, and emotional adjustment questionnaires were administered as a pre-test for both groups. The experimental group then underwent a moral intelligence training program in a storytelling way and the control group did not receive any intervention. One week after the intervention process, academic, social, and emotional adjustment questionnaires were administered again for both experimental and control groups as a post-test. Inclusion criteria included: having informed consent to participate in the study. Exclusion criteria included: unwillingness to continue cooperation. In order to comply with the ethical principles, all participants completed the questionnaires with informed consent, and it was also ensured that the information obtained from the questionnaires would remain confidential. Data collection tools were Baker and Cyriac educational adjustment questionnaires, Bell social adjustment and emotional adjustment of Rabio et al., Which had appropriate validity and reliability. The obtained data were analyzed by descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (multivariate analysis of covariance) by SPSS software version 22. Prior to data analysis, they reviewed to make sure that the data met the underlying assumptions of covariance analysis. Assuming that the level of significance of the relationship between pretest and post-test for academic adjustment was equal to r = 0.68, social the adjustment was equal to r = 0.53 and emotional adjustment was equal to r = 0.71. According to the got data, the assumption of linearity is established for the research variables. With multiple non-alignment, the correlation between academic, social, and emotional adjustment pretests in the range between 0.7 and 0.23 was obtained (p <0.005), so we can say that the assumption of non-all Multiple lines between auxiliary variables (covariates) are observed. Results of multivariate analysis of covariance on subjects in experimental and control groups in the post-test stage show that there is a significant difference between the experimental and control groups in terms of dependent variables in at least one of them, at the level of P 000.001. To find out the difference, they performed an analysis of covariance in MANCOVA text. Results of analysis of covariance in MANCOVA text on academic, social and emotional adjustment scores of experimental and control groups in the post-test stage show there is a significant difference between the subjects of the experimental and control groups in the dependent variables so that teaching moral intelligence through storytelling has been able to significantly increase academic, social, and emotional adjustment. (p <0.001) The experimental group was more effective than the control group in the post-test stage. The aim of this study was to investigate the effect of teaching moral intelligence through storytelling on students' academic, social, and emotional adjustment. As the results showed, teaching moral intelligence through storytelling was able to significantly differentiate between the level of academic, social, and emotional adjustment of students in the pretest and post-test. This finding was consistent with the results of earlier research (Holder & Klassen, 2010; Salley, Miller & Bell, 2013). In explaining these findings, it can say that children with adaptation problems, especially in interpersonal issues; they deprived of having a proper behavior pattern and correct moral standards and could not learn the right way and conscience in interacting with others. Having strong moral convictions enables people to do the right thing, to keep their actions consistent with their values and beliefs, to do well, which paves the way for an academic adjustment. Holder, M D., & Klassen, A. (2010). Temperament and happiness in children. Journal of Happiness Studies, 11(4): 419-439. Salley, B., Miller, A., & Bell, M. A. (2013). Associations between temperament and social responsiveness in young children. Infant and Child Development, 22(3): 270-288.

    Keywords: ethical intelligence, educational adaptability, social adjustment, emotional adaptability
  • عزت الله قدمپور*، لیلا حیدریانی، فرناز رادمهر

    هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد تحمل آشفتگی بیماران مبتلا به صرع با پیگیری سه ماهه بود. روش پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جهت انتخاب نمونه، از میان زنان مبتلا به بیماری صرع مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر خرم آباد درسال 1395 تعداد 30 زن مبتلا به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند با موضوع پژوهش انتخاب و به صوردت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) جایگزین شدند. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-های حاصل از این پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل آشفتگی و زیرمقیاس های آن در مبتلایان تاثیر معنی داری داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. باتوجه به تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل آشفتگی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماری های جسمی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: تحمل آشفتگی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, صرع
    Ezatollah Ghadampour *, Leila Heidaryani, Farnaz Radmehr

    The purpose of this study was to investigate The efficacy of acceptance and commitment therapy on distress tolerance dimensions of woman with epilepsy with three- month follow-up The present study was method quasi-experimental included with pretest-posttest and follow-up design with control group. In order to select a sample, 30 women with available and targeted sampling method were selected from among women suffering from epilepsy referring to Khorramabad health centers in 1395. They were randomly divided into two groups: experimental and control (15 People tested and 15 controls) were replaced. Intervention acceptance and commitment therapy during 8 sessions, 90-minute, two sessions a week for the experimental group, while the control group did not receive any interventions during this period . After finishing session, posttest and three months after intervention follow-up was administrated to experimental and control group. The data collection tools were Simmons and Gahir disturbance tolerance questionnaire. Data were analyzed using statistical tests, repeated measures analysis of variance. The study findings of the present study revealed that the acceptance and commitment therapy had a significant positive effect on increase distress tolerance. Findings were also preserved in the follow-up phase. According to the effect the effect of acceptance and commitment therapy on increase distress tolerance in suffering and its effects, application of this method at all levels of prevention and treatment of physical illness seems necessary.

    Keywords: Distress Tolerance, Epilepsy, Treatme nt Based on Acceptance, Commitment
  • عزت الله قدم پور*، لیلا حیدریانی، مهدی برزگربفرویی، غفار نصیری هانیس، مهشید محمدی رایگانی
    زمینه

    اضطرب ریاضی از عواملی است که عملکرد ریاضی دانش آموزان را مختل می کند، اما مسئله اینست، آیا حافظه کنشگر و خودپنداشت ریاضی، با اضطراب ریاضی و عملکرد ریاضی دانش آموزان رابطه دارند؟

    هدف

    بررسی نقش میانجی گر حافظه کنشگر و خودپنداشت ریاضی در رابطه اضطراب ریاضی و عملکرد ریاضی دانش آموزان بود.

    روش

    پژوهش از نوع توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه رشته تجربی شهرستان میبد در سال تحصیلی 98-1397 بود، 260 نفر به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند ازمقیاس اضطراب ریاضی پلاک و پارکر (2004)، پرسشنامه حافظه کنشگر والات ازووی، پارادات دیل و ازووی (2012)، پرسشنامه خودپنداشت ریاضی مارش (1990) و نمره درس ریاضی در پایان ترم. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    اضطراب ریاضی، عملکرد ریاضی دانش آموزان را به صورت منفی پیش بینی می کند (p<0/05). اضطراب ریاضی بر عملکرد ریاضی با نقش میانجی گر حافظه کنشگر و خودپنداشت ریاضی اثر مستقیم و معنادار داشت (p<0/05).

    نتیجه گیری

    حافظه کنشگر و خودپنداشت می توانند اضطراب ریاضی و عملکرد دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند.

    کلید واژگان: اضطراب, حافظه کنشگر, خودپنداشت, ریاضی
    Ezatollah Ghadampour*, Leila Heidaryani, Mahdi Barzegarbafrooei, Ghafar Nasiri Hanis, Mahshid Mohammadi Rayegani
    Background

    Math anxiety is one of the factors that disrupt students 'math performance, but the question is, are mathematical anxiety and math self-concept correlated with students' math anxiety and math performance?

    Aims

    To investigate the mediating role of mathematical memory and math self-concept in the relationship between mathematical anxiety and mathematical performance in students.

    Method

    This was a descriptive correlational study. The statistical population of the study consisted of all students in the experimental period of Meybod city during the academic year of 1398-1989. 260 students were selected by cluster random sampling., Dale and Azov Paradat (2012), Marsh's Mathematical Self-Concept Questionnaire (1990), and Mathematics Lesson Score at the end of term. Data were analyzed using path analysis.

    Results

    Math anxiety predicts students' math performance negatively (P<0/05). Mathematical anxiety had a direct and significant effect on mathematical performance with the mediator role of activator memory and mathematical self-concept (P<0/05).

    Conclusions

    Active memory and self-concept can influence students' mathematical anxiety and performance.

    Keywords: Anxiety, memory, self-concept, math
  • فرناز رادمهر*، لیلا حیدریانی
    زمینه و هدف
    موضوع نوجوانان بزهکار، یکی از مسائل ناراحت کننده جوامع امروزی است و خانواده مهم ترین رکن بروز این بزهکاری را بر عهده دارد. از همین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین نگرش به بزهکاری در نوجوانان براساس سبک های فرزند پروری انجام شده است.
    روش
    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل کلیه نوجوانان سنین 13 تا 18 سال شهر خرم آباد در سال 1396 است که تعداد 290 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند و نگرش به بزهکاری فضلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام و تی گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در بین دختران و پسران، سبک های فرزند پروری مقتدرانه با نگرش مثبت به بزهکاری، رابطه منفی و با نگرش منفی به بزهکاری، رابطه مثبت دارد. از طرفی، بین سبک های فرزند پروری مستبدانه و سهل گیرانه با نگرش مثبت به بزهکاری، رابطه مثبت و با نگرش منفی به بزهکاری، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که در بین دختران و پسران، فقط سبک فرزندپروری مستبدانه قادر به پیش بینی نگرش مثبت به بزهکاری و در بین دختران، سبک فرزندپروری مقتدرانه قادر به پیش بینی نگرش منفی به بزهکاری بود. ولی در بین پسران، سبک های فرزند پروری مقتدرانه و مستبدانه هرکدام قادر به پیش بینی نگرش منفی به بزهکاری بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد نگرش مثبت به بزهکاری در بین پسران بیشتر از دختران و نگرش منفی در بین دختران بیشتر از پسران بود و با توجه به اهمیت سبک های فرزند پروری در پیش بینی نگرش به بزهکاری نوجوانان، ضروری به نظر می رسد مسئولان بهداشت روان نوجوانان و خانواده ها به این مسئله توجه ویژه ای داشته باشند.
    کلید واژگان: نگرش به بزهکاری, نوجوانان, سبک های فرزند پروری, سبک مستبدانه, سبک سهل گیرانه, سبک مقترانه
  • فرناز رادمهر *، لیلا حیدریانی
    زمینه و هدف
    امنیت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی امروزه یکی از اساسی ترین مسائل پیش روی جوامع و به خصوص جوامع در حال توسعه به شمار می رود که تحت تاثیر شبکه های اجتماعی قرار گرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه شبکه های اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی در بین شهروندان شهر خرم آباد است.
    روش
    روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر خرم آباد است که براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 279 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های شبکه های اجتماعی امامی ریزی و احساس امنیت اجتماعی رستگارخالد و محمدیان است. داده های جمع آوری شده، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تی تک گروهی، تی گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان می دهد، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی و تمام خرده مولفه های آن (امنیت هویتی، فرهنگی، فکری و جمعی) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی و تمام خرده مولفه های آن در بین زنان و مردان و بر حسب میزان تحصیلات آن ها تفاوت وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    شبکه های اجتماعی می توانند نقش مثبتی در ارتقای احساس امنیت جامعه ایفا کنند، ولی این امر مشروط به شناسایی نقاط آسیب پذیر در آن ها و ارتقای وضعیت اجتماعی و همچنین مستلزم همگامی تمامی نهادهای مسئول، توجه به ارزش های جامعه و شناخت وضعیت جدید جهانی است.
    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, احساس امنیت اجتماعی, رسانه ها, آسیب های اجتماعی, خرم آباد
  • عزت الله قدم پور*، لیلا حیدریانی، فرناز رادمهر
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود.
    روش
    روش پژوهش حاضر به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود که بر روی 30 زن مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند، انجام شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. تحلیل داده های خام با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز کوواریانس صورت گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی(001/0>P) مبتلایان تاثیر معنی داری داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید.
    نتیجه گیری
    باتوجه به تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماری های جسمی ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: درمان پذیرش و تعهد, انعطاف پذیری شناختی, رضایت مندی از زندگی, مولتیپل اسکلروزیس
    Ezatollah Ghadampour *, Leila Heidaryani, Farnaz Radmehr
    Objective
    The aim on present study was to evaluate the effectiveness of acceptance and commitment group therapy on cognitive flexibility and life satisfaction women with multiple sclerosis.
    Method
    The present study design was method experimental included with pretest-posttest and follow-up with control group which was performed on 30 women with multiple sclerosis, who were randomly assigned into two groups of experimental and control group. Intervention acceptance and commitment therapy during 8 sessions, 90-minute, two sessions a week for the experimental group, while control group received no the intervention. After finishing session, posttest and three months after intervention follow-up was administrated to experimental and control group. Analysis of raw data using descriptive and inferential and tests, including analysis of covariance was performed.
    Results
    The results revealed that the acceptance and commitment therapy had a significant positive effect on increase cognitive flexibility and life satisfaction (P<0/001). Findings were also preserved in the follow-up phase.
    Conclusion
    According to the effect of acceptance and commitment therapy on increase cognitive flexibility and life satisfaction in suffering and its effects, application of this method at all levels of prevention and treatment of physical illness seems necessary.
    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Cognitive Flexibility, Life Satisfaction, Multiple Sclerosis
  • عزتاللهقدم پور*، مهدی برزگر بفرویی، لیلا حیدریانی
    مقدمه
    فرسودگی تحصیلی یکی از مهم ترین مشکلات گریبان گیر سیستم آموزشی در همه مقاطع تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تفکر ارجاعی در رابطه بین ابعاد چشم انداز زمان و فرسودگی تحصیلی بود.
    روش
    روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پیش دانشگاهی شهرستان میبد بود که در سال تحصیلی 97- 1396 مشغول به تحصیل بودند که از بین آن ها، 261 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های چشم انداز زمان زیمباردو و بوید، نفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران و فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادکه بعد گذشته منفی و حال قضا و قدری با واسطه گری تفکر ارجاعی بر فرسودگی تحصیلی اثر غیر مستقیم مثبت معنادار دارند. همچنین ابعاد گذشته مثبت، حال لذت گرا و آینده نیز با واسطه گری تفکر ارجاعی بر فرسودگی تحصیلی اثر غیر مستقیم منفی معنادار دارند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد با تغییر جهت گیری چشم انداز زمان و برخوردار بودن از یک تفکر مثبت و داشتن منابع کافی برای تفکر هدف مدار، فرسودگی تحصیلی کاهش یابد.
    کلید واژگان: چشم انداز زمان, تفکر ارجاعی, فرسودگی تحصیلی
    Ezatollah Ghadampour *, Mahdi Berzegarbfroui, Leila Heidaryani
    Introduction
    Educational burnout is one of the most important problems in the educational system at all levels. The aim of this study was to investigate the mediating role of respective negative thinking in relationship between the dimensions of time perspective and academic burnout.
    Method
    The method was descriptive and correlational using structural equation modeling. The statistical population included all pre-university male students in Maybod city studying in the academic year of 2015-16. Among them, 261 samples were selected through multi-stage cluster sampling. Data were collected applying Zimbardo and Boyd's time perspective, Ehring et al.'s respective negative thinking and Berso's academic burnout questionnaires. The data were analyzed using structural equation modeling.
    Results
    The results of structural equation modeling showed that the negative last and present situation dimensions with intermediating respective negative thinking have a positive indirect effect on academic burnout. In addition, the positive last, pleasurable present and future dimensions with mediating respective negative thinking have negative indirect effect on academic burnout.
    Conclusion
    These findings suggest that academic burnout will be decreased by changing the perspective of time and having positive thinking and sufficient resources for the purposeful thinking.
    Keywords: Time Perspective, Respective Negative Thinking, Academic Burnout
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر لیلا حیدریانی
    حیدریانی، لیلا
    دانش آموخته دکتری رشته روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال