مجتبی ذکائی
-
مقدمه
امروزه آمار ساخت و ساز پروژه های زیر زمینی در کشور رو به افزایش است، به دنبال آن نیز آمار حوادث ناشی از کار این پروژه ها رو به فزونی است. لذا بکارگیری سیستم های نظارتی اثر بخش جهت کنترل و پایش مخاطرات ایمنی و بهداشت محیط کار می تواند در کاهش حوادث و بیماریهای شغلی نقش بسزایی داشته باشد. بکارگیری ترکیبی تکنولوژی های نوین از قبیل فناوری اطلاعات، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و... می تواند در تشخیص سریع و دقیق مخاطرات محیط کار قابل توجه باشد.
روش کاررویکرد اصلی مدل پیشنهادی در این مطالعه استفاده از فناوری IOT در چارچوب مدیریت ریسک شامل شناسایی ، ارزیابی، کنترل سطح ریسک مخاطرات در فاز ساخت تونل مترو بود که خط 7 مترو تهران بعنوان محیط مورد مطالعه انتخاب گردید. روش تحقیق این مطالعه در 4 مرحله طراحی گردید. در مرحله اول قوانین، الزامات و استاندارد های ایمنی و بهداشت مرتبط با مخاطرات مذکور در سطح ملی گردآوری شد. در مرحله دوم معیار ها و حدود مجاز مواجهه شغلی مخاطرات شناسایی شده تعیین گردید و در مرحله سوم حسگر های نوری، صوتی، گاز سنج و بینایی با قابلیت اتصال به شبکه مورد بررسی قرار گرفت. برنامه نویسی کامپیوتری، نحوه دریافت، پردازش و مقایسه اطلاعات حسگرها با استانداردهای تعیین شده در مرحله چهارم انجام و سیستم های هشدار و کنترل هوشمند مربوط به مخاطرات مورد نظر پیشنهاد شد.
یافته هابراساس مراحل تحقیق مخاطرات مهم کارگاه از قبیل صدا، کمبود روشنایی و مواجهه با گازهای Co ، متان و کمبود اکسیژن تعیین گردید و یک مدل تلفیقی با استفاده از استفاده از IOT جهت کنترل و پایش این این مخاطرات استخراج و براساس مدل موجود سنسورهای تشخیص میزان صدا، روشنایی، گاز متان و اکسیژن تعیین و کد نویسی آن بر اساس حد مجاز شغلی (OEL) تعیین گردید.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد، با بکارگیری دانش تخصصی IT و استفاده از نرم افزار و سخت افزارهای مرتبط، با ایجاد یک دانش مشترک در حوزه های IT و ایمنی و بهداشت میتوان مفهوم اینترنت اشیاء را در بکارگیری نظارت دقیق بر کنترل میزان غلظت گازهای گازهای متان و منواکسید کربن و همچنین پایش عوامل زیان آوری فیزیکی از قبیل صدا و روشنایی در محیط های کاری مختلف از قبیل فاز ساخت تونل مترو توسعه داد.
کلید واژگان: گاز متان, صدا, ارزیابی, اینترنت اشیاء, تونل متروIntroductionNowadays, the statistics prove that the underground construction projects in the country are increasing, as well as the number of accidents arising from the unsafe condition of these projects. The purpose of this study was to create a framework of safety and health risk management in the construction phase of the Tehran Metro Line 7 tunnel, using IoT technology.
Material and MethodsIn the first stage, the national safety and health standards, laws and requirements related to the mentioned hazards were collected. In the second stage, the criteria and permissible limits of exposure to occupational hazards were determined. Next, sensors with optical, auditory, gas detection, and visual capabilities connected to the network were examined, and computer programming and comparing sensor information with the specified standards were carried out. Finally, intelligent warning and control systems related to the determined hazards were proposed.
ResultsIn this study, a combined model of risk management utilizing IoT for controlling and monitoring safety and health hazards such as sound, light, explosive and toxic gases was proposed. According to the model, sensors for detecting the mentioned hazards were determined and coded based on the permissible limit of each of the harmful factors.
ConclusionThis study has shown that by employing specialized IT and safety knowledge and utilizing relevant software and hardware, the concept of the Internet of Things can be utilized in precise monitoring of the concentration levels of flammable and toxic gases, as well as monitoring of physical agents such as noise and light in various workplace, such as metro tunnel construction sites.
Keywords: Noise, Methan, Carbon Monoxide, Assessment, IOT, Metro Tunnel -
مقدمه
صدا از مهم ترین استرسورهای محیطی می باشد که ضمن شیوع مواجهه در محیط کاری و محیط زندگی دارای اثرات متنوع می باشد. مواجهه با صدا در ترازهای مختلف پیامدهای مثبت یا منفی می تواند ایجاد نماید. در مطالعه حاضر تغییرات امواج مغزی در مواجهه با ترازهای مختلف صدا موردبررسی قرار گرفت.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی 72 داوطلب دانشجو، پس از رعایت معیارهای ورود و خروج و آموزش های کافی در خصوص رویه اجرایی در این مطالعه شرکت کردند. قبل از شروع آزمون، پرسشنامه ها تکمیل و شنوایی سنجی برای شرکت کنندگان انجام شد. شرکت کنندگان به مدت نیم ساعت تحت مواجهه با هریک از تراز فشار صوت تعیین شده (چهار سطح) قرار گرفتند و نیم ساعت پس از آن نیز استراحت کردند. در طول مواجهه با صدا، امواج مغزی داوطلبین ثبت و توسط نرم افزار مطلب آنالیز شد.
نتایجتوان مطلق موج آلفا در 14 کانال مغزی، هنگام مواجهه با دو تراز 95 و 85 دسی بل افزایش یافت. در هیچ کدام از کانال های ثبت سیگنال، امواج مغزی در مواجهه با تراز صدای 75 دسی بل نسبت به حالت زمینه تغییر معناداری را نشان نمی دهد (05/0->p). در مواجهه با تراز 95 دسی بل، افزایش موج بتا تقریبآ در تمام نواحی مغزی (15 کانال) از لحاظ آماری فراوان و معنادار می باشد (05/0 <p).
نتیجه گیرینتایج این مطالعه تاکید می کند مواجهه با صدا باعث تغییر در فعالیت های نورونی در مغز شود، بنابراین می توان گفت امواج مغزی شاخص مناسبی برای تعیین اثرات مواجهه با صدا می باشد.
کلید واژگان: صدا, موج آلفا, موج بتاNoise is one of the most important environmental stressors, which, along with the prevalence of exposure in the work and living environment, has various effects. Noise exposure can create positive or negative consequences at different levels. Based on this, in the present study, brain wave changes in exposure to different levels of noise were investigated. In this experimental study, 72 student volunteers with an average age of 26.27 years old, participated in this study after meeting the exclusion criteria and receiving sufficient training regarding the implementation procedure. Before starting the test, demographic questionnaires, noise sensitivity, and audiometry were completed for the participants. For exposure, a noise level of 45 dB was chosen as the background sound, and three levels of 75, 85, and 95 dB were selected for exposure. The participants were exposed to the determined facial pressure level for half an hour and rested for half an hour after that. During exposure to the noise, the brain waves of the volunteers were used by the portable EEG device Ewave, 16 channels. And the results were analyzed by the mat lab v12 software. The results of the study show that exposure to two levels of 75 and 85 dB of absolute power alpha has increased in 14 brain channels, including CZ and O2 channels. The results showed that the noise level of 75 dB compared to the background state did not change significantly in any of the channels (P>0.05). At the level of 85 and 95 dB, the absolute power of the beta frequency band has increased. At the level of 95 dB, this increase is statistically noticeable and significant in almost all brain regions (P<0.05). Based on the results of this study, it can be said that exposure to noise causes changes in neuronal activities in the brain, and this can affect the performance of the exposed workers.
Keywords: Noise, Alpha Wave, Beta Wave -
مقدمه
به دلیل افزایش ارایه خدمات الکترونیک به شهروندان در ادارات دولتی، تعداد کاربران کامپیوتر و در نتیجه بروز اختلالات اسکلتی عضلانی افزایش یافته است. لذا هدف این مطالعه پیش بینی و مدلسازی روابط پیچیده بین عوامل خطر اختلالات اسکلتی عضلانی در کاربران کامپیوتر شاغل در ادارات دولتی توسط شبکه عصبی مصنوعی بود.
روش کارمطالعه مقطعی حاضر در سال 2020 روی 342 نفر از کارکنان ادارات مختلف دولتی شهر ساوه در ایران انجام گردید. ابتدا محقق به منظور شناسایی اولیه مشکلات از محیط کار بازدید نموده و عوامل محیطی را اندازه گیری کرد. با استفاده از پرسشنامه نوردیک و روش ROSA، ارزیابی ریسک ارگونومیک و بررسی عوامل روانی اجتماعی صورت پذیرفت. بمنظور تدوین مدل، تاثیر عوامل مختلف در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک بررسی شد، سپس داده های حاصل توسط یکی از الگوریتم های شبکه عصبی جمع آوری و مدل سازی گردید و در نهایت یک مدل بهینه برای پیش بینی خطر اختلالات اسکلتی عضلانی توسط شبکه های عصبی مصنوعی ارایه شد.
یافته هانتایج نشان داد با افزایش سطح تعاملات اجتماعی، سطح تقاضا، کنترل و رهبری در شغل، اختلالات اسکلتی عضلانی در مردان و زنان کاهش می یابد. بین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و میزان تقاضای شغل، سطوح کنترل شغل، سطوح تعاملات اجتماعی، سطوح رهبری، سطوح جو سازمانی، سطح رضایت شغلی و سطوح استرس رابطه معناداری وجود داشت. علاوه بر این، بین گزارش درد در ناحیه گردن، شانه و مچ/دست با نمره کلی ROSA رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین گزارش درد یا ناراحتی در ناحیه گردن با امتیاز خطر صفحه نمایش گوشی، مچ/دست با نمره خطر صفحه کلید-موس و همچنین شانه، قسمت بالای کمر، آرنج و پایین کمر با نمره ریسک صندلی رابطه معنادار وجود داشت. دقت مدل ارایه شده جهت پیش بینی اختلالات اسکلتی عضلانی نیز حدود 5/88 % بود که نشان دهنده قابل قبول بودن نتایج است.
نتیجه گیرینتایج نشان داد چندین فاکتور در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی نقش دارند که شامل عوامل فردی، محیطی، روانی اجتماعی و ایستگاه کاری می باشد. لذا در طراحی یک ایستگاه کاری ارگونومیک بایستی تاثیر توام عوامل ذکر شده مورد بررسی قرار گیرد. همچنین پیش بینی میزان تاثیرگذاری هر کدام از عوامل مذکور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که این نوع مدلسازی می تواند به عنوان ابزاری جهت پیشگیری از اختلالات اسکلتی عضلانی و یا دیگر اختلالات چندعاملی کاربردپذیر باشد.
کلید واژگان: مدل پیش بینی کننده, MSDS, شبکه عصبی مصنوعی, رایانهIntroductionDue to the increase in the provision of electronic services to citizens in government offices, the number of computer users and the occurrence of musculoskeletal disorders have increased. Therefore, this study aimed to predict and model the complex relationships between the risk factors of musculoskeletal disorders in computer users working in government offices by an artificial neural network.
Material and MethodsThe current cross-sectional study was conducted in 2020 on 342 employees of various government offices in Saveh city. First, the researcher visited the work environment to identify the problems and measure the environmental factors. Then, ergonomic risk assessment and psychosocial factors were evaluated using the Nordic questionnaire and the ROSA method. The effect of various factors in causing musculoskeletal disorders was investigated using a logistic regression test.Then the resulting data were collected and modeled by one of the neural network algorithms. Finally, artificial neural networks presented an optimal model to predict the risk of musculoskeletal disorders.
ResultsThe results showed that by increasing the level of social interactions, the level of demand, control, and leadership in the job, musculoskeletal disorders in men and women decrease. There was a significant relationship between the prevalence of musculoskeletal disorders and job demand, job control levels, social interaction levels, leadership levels, organizational climate levels, job satisfaction levels, and stress levels, in addition between reports of pain in the neck and shoulder and wrist/hand region. There was a significant relationship with the overall ROSA score. Also, there was a significant relationship between the report of pain or discomfort in the neck area with the phone screen risk score, wrist/hand with the keyboard-mouse risk score, and shoulder, upper back, elbow, and lower back with the chair risk score. The accuracy of the presented model for predicting musculoskeletal disorders was also about 88.5%, which indicates the acceptability of the results.
ConclusionThe results showed that several factors play a role in causing musculoskeletal disorders, which include individual, environmental, psychosocial, and workstation factors. Therefore, in the design of an ergonomic workstation, the effects of the mentioned factors should be investigated. Also, predicting the effectiveness of each of the mentioned factors using an artificial neural network showed that this type of modeling can be used to prevent musculoskeletal disorders or other multifactorial disorders.
Keywords: Predictive model, MSDS, Artificial neural network, Computer -
مقدمه
امروزه بسیاری از صنایع دارای عوامل متعدد آسیب رسان به سلامت هستند و این امر منجر به مواجهه توام با این عوامل خواهد شد. صدا از شایع ترین پارامترهای فیزیکی در محیط کار است. از طرف دیگر گرما نیز به علت فرآیندهای متنوع انرژی بر در صنایع رو به افزایش است. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تغییرات پارامترهای فیزیولوژیک و توجه دیداری - شنیداری در مواجهه حاد توام با گرما وصدا انجام شد.
روش کاردر این مطالعه تجربی تعداد 72 نفر (36 مرد و 36 زن) در محدوده ی سنی 23 تا 33 سال بر اساس معیارهای ورود به مطالعه شرکت داشتند. در مجموع 12 حالت آزمایش (3 سطح دما و 4 تراز فشار صوت) مختلف انجام شد. آزمایش برای هر فرد در 4 مرحله طی یک روز مشخص انجام شد. مدت مواجهه با هر حالت نیم ساعت و بین هر حالت آزمایش نیز نیم ساعت استراحت داده شد. نمونه بزاق هر آزمایش شونده قبل و بلافاصله بعد از مواجهه با صدا و گرما با هدف تعیین میزان کورتیزول بزاق جمع آوری شد. همچنین آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری (IVA)، به صورت همزمان، توسط شرکت کنندگان نیز ثبت شد.
یافته هانتایج مواجهه توام با صدا و گرما بر توجه دیداری و شنیداری نشان داد، تنها دو حالت مواجهه توام SPL95+WBGT34 و SPL95+WBGT29 کاهش معنادار (05/0 <p) توجه دیداری و شنیداری گردید. علاوه بر این نتایج نشان داد که مواجهه مستقل با صدا در ترازهای 85 و 95 دسی بل و مواجهه با گرما در سطوح دمای تر گوی سان 34 و 29 درجه سانتی گراد باعث افزایش قابل ملاحظه و معنادار (05/0 <p) کورتیزول بزاق بعد از مواجهه می شوند. نتایج اثر مواجهه توام با صدا و گرما بر کورتیزول بزاق نشان داد که 3 حالت آزمایشی مواجهه توام (SPL85+WBGT34، SPL95+WBGT29 و SPL95+WBGT34) باعث افزایش قابل ملاحظه و معنادار (001/0 <p)، کورتیزول بزاق شده است.
نتیجه گیریکورتیزول بزاق را می توان بعنوان یک شاخص فیزیولوژیک برای ارزیابی مواجهه با صدا و گرما توصیه کرد. همچنین کورتیزول بزاق نسبت به عملکرد شناختی بیشتر تحت تاثیر مواجهه صدا و گرما قرار می گیرد.
کلید واژگان: صدا, استرس گرمایی, توجه دیداری و شنیداری, کورتیزول بزاقIntroductionMany industries have multiple factors harmful to health, leading to simultaneous exposure of these factors to each other. Noise is one of the most common physical parameters in the work environment. On the other hand, heat is also increasing due to various energy processes in industries. Therefore, this study was conducted with the aim of determining changes in physiological parameters and visual-auditory attention in acute exposure to heat and noise.
Material and MethodsIn this experimental study, 72 individuals (36 men and 36 women) aged between 23 and 33 years participated according to the inclusion criteria. In total, 12 different test modes were performed (3 temperature levels and 4 noise pressure levels). The test was conducted for each person in 4 steps during a specific day. The duration of exposure to each condition was half an hour, and a half-hour rest was given between each test condition. Saliva samples of each subject were collected before and immediately after exposure to noise and heat. Also, The Integrated Visual and Auditory (IVA) was recorded by the participants simultaneously.
ResultsThe results of combined exposure to noise and heat on visual and auditory attention showed that only two modes of combined exposure, SPL95+WBGT34 and SPL95+WBGT29, caused a significant increase (P < 0.05) in mental workload and a significant decrease (P < 0.05) in visual and auditory attention. In addition, the results showed that independent exposure to noise at the levels of 85 and 95 dB and exposure to heat at higher temperature levels of 34 and 29 degrees Celsius cause a significant increase (P < 0.05) in salivary cortisol after exposure. The results of the effect of combined exposure to noise and heat on salivary cortisol showed that three experimental modes of combined exposure (SPL85+WBGT34, SPL95+WBGT29, and SPL95+WBGT34) caused a noticeable and significant (P<0.001) increase in salivary cortisol.
ConclusionIndeed, salivary cortisol can be recommended as a physiological index to evaluate noise and heat exposure. It’s also noteworthy that salivary cortisol is more affected by noise and heat exposure than cognitive performance.
Keywords: Noise, Heat stress, Visual, auditory attention, Salivary cortisol -
مقدمه:
اختلالات اسکلتی عضلانی یکی از مشکلات اصلی صنایع و همچنین مشاغل اداری است که عوامل مختلفی در ابتلا به آن نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین نقش هر یک از عوامل فردی، فیزیکی، روانی اجتماعی و محیطی در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی می باشد تا با شناسایی و کنترل آن ها گام مهمی در کاهش و پیشگیری از این اختلالات برداشته شود.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بر روی 342 نفر از کارکنان شاغل در ادارات مختلف دولتی شهر ساوه در سال 1400 می باشد. در این مطالعه به منظور بررسی شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از پرسشنامه خلاصه نوردیک و چک لیست ROSA استفاده شد. همچنین به منظور بررسی عوامل فردی و روانی اجتماعی محیط کار پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه عمومی نوردیک بکار برده شد. علاوه براین ارزیابی شرایط محیطی کار توسط دستگاه های لوکس متر Hagner مدل E1، دستگاه سنجش استرس حرارتی مدل TIS10 و صداسنج TES1358 صورت پذیرفت.درنهایت تمام داده های حاصل وارد نرم افزار SPSS شدند و پس از کدبندی مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد شاخص توده بدنی و جنسیت در ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی تاثیر معناداری دارند(p-value<0/05). نتایج آزمون همبستگی پیرسون مشخص کرد بین گزارش درد یا ناراحتی در ناحیه ی گردن با نمره ی ریسک صفحه نمایش- تلفن ، مچ / دست با نمره ی ریسک کیبورد- موس همچنین شانه، بالای کمر، آرنج و پایین کمر با نمره ی ریسک صندلی ارتباط معناداری وجود دارد (p-value<0/05). بعلاوه بین گزارش درد یا ناراحتی در نواحی گردن، شانه و مچ / دست با نمره ی کلی ROSA ارتباط معناداری دیده می شود. همچنین بین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و سطوح نیازهای شغلی، سطوح کنترل شغلی، سطوح تعاملات اجتماعی، سطوح رهبری، سطوح جو سازمانی، سطوح رضایت از کار و سطوح استرس تفاوت معناداری دیده می شود (p-value<0.05).
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد بروز اختلالات اسکلتی عضلانی در بین کارکنان چندعاملی است؛ به گونه ای که در بین عوامل روانی اجتماعی؛ نیازهای شغلی، تعاملات اجتماعی و استرس اهمیت موثری در ایجاد اختلالات اسکلتی عضلانی داشته اند. در بین عوامل فردی جنسیت و شاخص توده بدنی(BMI) و در بین عوامل ایستگاه کاری صندلی نقش بارزی در ایجاد اختلالات اسکلتی-عضلانی داشته اند.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی عضلانی, فاکتورهای محیطی, ریسک فاکتورهای ارگونومی, دموگرافیک, فاکتورهای روانی اجتماعیIntroductionMusculoskeletal disorders are one of the main problems of industries and administrative jobs, which are caused by various factors. The study aimed to determine the role of each individual, physical, psychosocial, and environmental factors in causing musculoskeletal disorders; Identifying and controlling risk factors, is an important step in reducing and preventing these disorders.
Materials and methodsThe present study is a cross-sectional study of 342 employees working in different government offices in Saveh city in 2021. In this study, the Nordic summary questionnaire and ROSA checklist were used to investigate the prevalence of musculoskeletal disorders. Also, to investigate individual and psychosocial factors of the work environment, a personal information questionnaire and a general Nordic questionnaire were used. In addition, the evaluation of conditions of work environment was done by Hagner model E1 lux meter devices, TIS10 model thermal stress measuring device, and TES1358 sound meter. Finally, all the resulting data were entered into SPSS software and tested after coding.
ResultsThe results showed that body mass index and gender have a significant effect on suffering from musculoskeletal disorders (p-value<0.05). The results of the Pearson correlation test indicated that there is a significant relationship between the report of pain or discomfort in the neck area with the screen-phone risk score, wrist/hand with the keyboard-mouse risk score, as well as shoulder, upper back, elbow and lower back with the chair risk score. p-value <0.05). In addition, there is a significant relationship between the report of pain or discomfort in the neck, shoulder, and wrist/hand areas with the overall ROSA score. Also, there is a significant difference between the prevalence of musculoskeletal disorders and levels of job demands, levels of job control, levels of social interactions, levels of leadership, levels of the organizational atmosphere, levels of job satisfaction, and levels of stress (p-value<0.05).
ConclusionThe results of this study showed that several factors play a role in musculoskeletal disorders, such as job requirements, social interactions, and stress in the group of psychosocial factors that had considerable importance in causing musculoskeletal disorders. Among the individual factors, gender and body mass index (BMI) is important, and among the workstation factors, the chair has played a significant role in causing musculoskeletal disorders.
Keywords: Musculoskeletal disorders, Environmental, ergonomic risk factors, demographic, psycho social -
زمینه وهدف
آگاهی از یک بیماری می تواند بر نگرش ها و عملکردهای افراد تاثیر بگذارد و نگرش ها و عملکردهای نادرست به طور مستقیم خطر عفونت را افزایش دهد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت و ارتباط بین دانش، نگرش و عملکرد کارکنان صنایع درباره اقدامات حفاظت فردی موثر بر پیشگیری از ابتلا به covid-19 در شهر صنعتی کاوه انجام گرفته است.
روش بررسیدر این مطالعه مقطعی که جهت بررسی دانش، نگرش و عملکرد افراد درباره اقدامات حفاظت فردی موثر در پیشگیری از ابتلا به COVID-19 در ایران در تابستان سال 1399 انجام گردید ، از پرسش نامه محقق ساخت استفاده شد. در این مطالعه بعد از انتخاب 24 کارخانه در شهر صنعتی ساوه ،500 پرسشنامه در میان کارکنان بصورت نمونه گیری سهمیه ای توزیع شد که پس از جمع آوری و بررسی آنها تعداد 461 عدد از پرسشنامه ها بصورت کامل پاسخ داده شده و مورد مطالعه قرار گرفت. در نهایت امتیازات مربوط به هر سه پارامتر محاسبه گردید و جهت بررسی ارتباط آنها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته هامیانگین سنی افراد شرکت کننده در این مطالعه 6 ± 4/36 سال بود و دارای سابقه کار 6/6 ± 66/12سال بودند و بیش از 87% آنها مرد بودند. مشخص گردید امتیاز مربوط بهدانش درباره ماهیت ویروس نسبت بهدانش درباره اقدامات حفاظتی بیشتر است. بگونه ای که 9/88 % افراد درباره ماهیت ویروسدانش خوبی دارند ولیکن در رابطه با اقدامات حفاظتی 8/71 % افراد در این زیرگروه قرار دارند. بالاترین سطح امتیاز مطلوب مربوط به نگرش آنها بود که 4/92 % را بخود اختصاص داده بوند. در رابطه با عملکرد نیز مشخص گردید 3/80 % افراد دارای عملکرد متوسطی می باشند.
نتیجه گیریدانش افراد درخصوص ماهیت ویروس کووید 19 بالا بوده ولیکندانش آنان در رابطه با اقدامات بهداشتی بمنظور پیشگیری از این بیماری در سطح پایین تری قرار داشت. با عنایت به این که اکثر افراد اطلاعات مربوط به این بیماری را از طریق تلویزیون دریافت میکردند، تقویت اطلاع رسانی صحیح و به موقع درجهت افزایشدانش و همچنین عملکرد مطلوب افراد جامعه درخصوص پیشگیری از بیماری ضروری می باشد.
کلید واژگان: حفاظت فردی, دانش, نگرش, عملکرد, covid-19Background and AimsAwareness of a disease can affect people's attitudes and practices, and wrong attitudes and practices directly increase the risk of infection. The aim of this study was to determine the status and relationship between knowledge, attitude and practice of industry employees about personal protection measures effective in preventing covid-19 infection in Kaveh Industrial City.
MethodsIn this cross-sectional study, which was conducted to assess the knowledge, attitude and practice of individuals about effective personal protection measures to prevent COVID-19 in Iran in the summer of 2020, a researcher-made questionnaire was used. In this study, after selecting 24 factories in Saveh Industrial City, 500 questionnaires were distributed among the employees by quota sampling. After collecting and reviewing them, 461 questionnaires were fully answered and studied. Finally, the scores related to all three parameters were calculated and Pearson correlation coefficient was used to examine their relationship.
ResultsThe average age of participants in this study was 36.4 ± 6 and had a work experience of 12.66± 6.6 years. It was determined that the score related to the awareness of the virus nature was greater than the awareness of personal protective measures. It was deduced that, while 88.9% of individuals are well aware of the nature of the virus, 71.8% were in the subgroup of taking protective measures. The highest level of desirable score was related to their attitude, which accounted for 92.4%. In terms of preventive practice, 80.3% of participants exhibited moderate adherence to good practices towards preventing Covid-19 infection
Conclusionindividuals had heightened awareness towards the nature of Covid-19 virus, however they had little awareness towards preventive health measures. consideration that majority of people have received concerned information via television, its essential to give accurate and timely information in order to increase community’s awareness as well as optimal behavior in preventing Covid-19
Keywords: Personal Protective, Covid-19, knowledge, attitude, practice -
مقدمه
بررسی حوادث رخ داده در صنایع نشان داده که عوامل مختلفی بر وقوع حوادث تاثیرگذار می باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی ارتباط شیوع حوادث شغلی با فاکتورهای فردی و شغلی در محیط کار صنایع استان قم می باشد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی براساس حوادث ثبت شده در اداره بازرسی کار استان قم در سال 1396انجام گردید. تمام پرونده ها انتخاب و باتوجه به ثبت دقیق حوادث 1048 مورد پرونده بررسی گردید. پارامترهای لازم از فرم های گزارش حوادث استخراج و فراوانی و درصد فراوانی آنها توسط نرم افزار18 SPSSآنالیز گردید.
یافته هابیشترین آمار حوادث در رنج سنی 30-20 سال با سابقه کار کمتر از 5 سال بود. کمترین آمار حوادث مربوط به مقاطع تحصیلی لیسانس و بالاتر بود. علاوه براین آمار بالایی از افراد حادثه دیده (5/41 %) در فعالیت های ساختمانی و عمران فعالیت داشتند. دربررسی جمعیت کارگری بیشترین آمار حوادث مربوط به کارگاه هایی با تعداد پرسنل 10-24 نفر می باشد. در بررسی علل حوادث 2/33 % حوادث ناشی از عدم آموزش ایمنی و2/24 % عدم رویه کاری ایمن شناخته شد. در گروه علل تجهیزات بیشترین سهم حوادث به علت عدم وجود تجهیزات مناسب و در رابطه با علل انسانی عدم توقف دستگاه هنگام تعمیر دلیل اصلی حادثه شناخته شد.
نتیجه گیرینتایح مطالعه حاضر نشان داد در وقوع حوادث صنعتی فاکتورهای دموگرافیک و شغلی از جمله سن، سابقه کار ، و نوع صنعت اهمیت بسزایی دارند. علاوه براین مشخص گردید علل مدیریتی، تجهیزاتی و انسانی هر کدام نقش موثری در وقوع حوادث دارند که می توان با نظارت بیشتران مدیران و جذب مسیول ایمنی و بهداشت و در نهایت رعایت اصول ایمنی در تمام زمینه های کاری نرخ حوادث را به میزان چشمگیری کاهش داد.
کلید واژگان: فراوانی حوادث, فاکتورهای فردی و شغلی, علل حوادثIntroductionInvestigations of accidents in industry have shown that various factors affect the occurrence of accidents. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between the prevalence of occupational accidents with individual and occupational factors in the industrial work environment of Qom province.
MethodsThis descriptive study was performed based on the incidents registered in the Labor Inspection Office of Qom Province in 2017. All cases were selected and 1048 cases were reviewed according to the accurate registration of incidents. Necessary parameters were extracted from accident reporting forms and their frequency and frequency percentage were analyzed by SPSS 18 software.
ResultsThe highest number of accidents was in the age range of 20-30 years with less than 5 years of work experience. The lowest number of accidents was related to bachelor's degree and higher. In addition, a high number of victims (41.5%) were involved in construction activities. In the study of the working population, the highest number of accidents was related to workshops with a staff number of 10-24. In investigating the causes of accidents, 33.2% of accidents were identified as lack of safety training and 24.2% as lack of safe work procedures. In the group of equipment causes, the highest share of accidents was due to the lack of proper equipment and in relation to human causes, the main reason for the accident was the non-stopping of the device during repair.
ConclusionThe results of the present study showed that demographic and occupational factors, such as age, work experience, and type of industry were very important in the occurrence of industrial accidents. In addition, it was found that managerial, equipment and human causes each have an effective role in the occurrence of accidents, which can be significantly reduced using more supervision by managers and recruiting safety and health officials, and finally observing safety principles in all areas of work.
Keywords: Accident Frequency, Individual, Occupational Factors, Causes of Accidents -
مقدمه
تعیین روش هایی جهت ارزیابی استرس های حرارتی در محیط های کاری مختلف یکی از چالش های مهم محققین در این زمینه می باشد. مطالعه حاضر با هدف اعتبارسنجی شاخص های WBGT و ارزیابی فشارگرمایی (HPA) از طریق اندازه گیری برخی پاسخ های فیزیولوژیک در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجام گردید.
روش کاراین مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 154 نفر از شاغلین پایانه های نفتی خارک، عسلویه و ماهشهر در سه شرایط کاری شامل محیط مسقف، محیط روباز و محیط استراحت در فصل تابستان انجام گردید. میزان استرس حرارتی موجود در محیط کار توسط شاخص WBGT و روش ارزیابی فشار گرمایی مورد بررسی قرار گرفت، که بدین منظور پارامترهای محیطی دمای خشک،دمای تر، دمای تشعشعی، رطوبت نسبی، فشار بخارآب و سرعت جریان هوا تعیین شد. بمنظور محاسبه شاخص WBGTعلاوه بر روش قرایت مستقیم توسط دستگاه WBGT meter از استاندارد 7243-ISO نیز استفاده گردید. به منظور اعتبار سنجی شاخص های مذکور نیز اندازه گیری پارامترهای فیزیولوژیکی دمای دهانی، دمای تمپان و متابولیسم فعالیت همزمان با اندازه گیری پارامترهای محیطی صورت گرفت.
یافته هانتایج آزمون آماری Paired Sample T-test نشان می دهد میانگین شاخص WBGT و ارزیابی احتمال فشار گرمایی در محیط مسقف و روباز دارای اختلاف معنادار می باشد(p<0/05). همچنین میانگین شاخص های فیزیولوژیک دمای دهانی و دمای تمپان و متابولیسم کاری در محیط مسقف و روباز دارای اختلاف معنادار می باشد(p<0/05). آزمون همبستگی بین شاخص WBGT بعنوان متغیر مستقل و روش ارزیابی فشار گرمایی بعنوان متغیر وابسته معنادار بوده (P<0.05) و از همبستگی بالایی برخوردار است (914/0 =R2) میزان همبستگی بین شاخص WBGT با پارامتر های دمای دهانی، دمای تمپان و میزان متابولیسم کاری معنادار بوده (P<0.05) و بترتیب برابر (423/0 =R2)، (335/0 =R2) و (523/0 =R2) می باشد. میزان همبستگی بین روش ارزیابی احتمال فشار گرمایی(HPA) با پارامتر های دمای دهانی، دمای تمپان و میزان متابولیسم کاری معنادار بوده (P<0.05) و بترتیب برابر (632/0 =R2)، (605/0 =R2) و (579/0 =R2) می باشد. این نتایج نشان می دهد میزان همبستگی بین روش ارزیایی احتمال فشار گرمایی با پارامترهای فیزیولوژیک بیشتر از میزان همبستگی WBGT با این پارامترها می باشد.
نتیجه گیریاین تحقیق نشان داد با توجه به ماهیت شغلی کارکنان شاغل در مناطق نفت خیز شاخص WBGT و ارزیابی فشار گرمایی روش های مفیدی جهت ارزیابی استرس حرارتی موجود در پایانه های نفتی می باشند. همچنین مشخص گردید ارزیابی فشار گرمایی برای اندازه گیری استرس حرارتی در این مناطق از اعتبار بالاتری برخوردار می باشد.
کلید واژگان: ارزیابی فشار گرمایی, WBGT, استرس حرارتی, شاخص فیزیولوژیکIntroductionDetermining methods for assessing heat stress in different work environments is one of the major challenges for researchers in this field. The purpose of this study was to validate WBGT index and heat pressure assessment (HPA) by some physiological responses in Iranian South Oil Company.
Material and MethodsThis descriptive-analytical study was carried out on 154 employees of Kharg, Asalouyeh and Mahshahr oil terminals recruited from three different working conditions including indoor, outdoor and rest environments in the summer. The amount of heat stress in the workplace was evaluated by WBGT index HPA method. To meet this purpose, the environmental parameters i.e., temperature, wet temperature, radiation temperature, relative humidity, water vapor pressure and air flow rate were determined. In addition to the direct reading method by the WBGT meter, ISO 7243 was used to calculate the WBGT index. In order to validate the heat stress indicators, physiological parameters of oral temperature, tympanic temperature and work metabolism were measured.
ResultsThe results of paired sample t-test showed a significant difference between WBGT index and HPA in indoor and outdoor environment (P<0.05). Moreover, there was a significant difference between the physiological indices of oral and tympanic temperatures and work metabolism in the indoor and outdoor environment (P<0.05). Furthermore, the correlation test was significant between WBGT index as an independent variable and HPA as a dependent variable (P<0.05) and showed a high correlation (R2=0.914) between WBGT index with oral temperature and tympanic temperature . Also, the rate of work metabolism was significantly related with the aforementioned parameters (P<0.05) and was equal to R2=0.423, R2=0.335, R2=0.552, respectively. The correlations were also significant between HPA with Oral temperature, tympanic temperature and work metabolism (P<0.05)and were equal to R2=0.632, R2=0.605, R2=0.557, respectively. The results showed also that the correlation rate between the HPA with physiological parameters is stronger than that between physiological parameters with the WBGT index.
ConclusionThis study showed that WBGT and HPA methods are useful for assessing the heat stress of Iranian South Oil Company. Also, the HPA method is more reliable for assessing heat stress in these regions.
Keywords: WBGT, Heat stress, HPA, Physiological Parameters -
الکتروکاردیوگرافی یکی از ابزار مفید و رایج در بررسی عملکرد قلب می باشد. در مطالعات انجام شده در سالهای1960 ،تغییرپذیری ضربان قلب[1] (HRV)، به عنوان ابزاری غیرتهاجمی برای بررسی عملکردهای سیستم خودمختار قلبی و سایر اختلالات عملکردی قلب در شرایط مختلف معرفی و استفاده شد.علاوه بر کاربردهای بالینی تغییرپذیری ضربان قلب، این پارامتر فیزیولوژیک در حوزه ارگونومی و بهداشت حرفه ای نیز کاربردهای فراوانی دارد. در مطالعه بارکارذهنی، مواجهه با صدای محیط کار، نوبت کاری، استرس و دیگر پارامترهای مرتبط با محیط کار از تغییرپذیری ضربان قلب بهره می گیرند. تغییرپذیری ضربان قلب تحت تاثیر سیستم عصبی خودمختار و بوسیله گره سینوسی تنظیم می شود. سیستم عصبی خودمختار به شاخه های سمپاتیک و پاراسمپاتیک تقسیم می شود و تاثیرات آنها بر ضربان قلب و تغییرپذیری ضربان قلب کاملا درک شده است. فعالیت سمپاتیک تمایل به افزایش ضربان قلب و کاهش تغییرپذیری ضربان قلب دارد، در حالی که پاراسمپاتیک تمایل به کاهش ضربان قلب و افزایش تغییرپذیری ضربان قلب دارد. بارزترین مولفه دوره ای تغییرپذیری ضربان قلب، آریتمی سینوس تنفسی[2] (RSA) است که از 15/0 تا 4/0 هرتز در نظر گرفته می شود. مولفه ی فرکانس بالا تنها تحت تاثیر فعالیت عصبی پاراسمپاتیک است. یکی دیگر از مولفه های تغییرپذیری ضربان قلب، مولفه فرکانس پایین (LF) در رنج فرکانسی، 04/0تا 15/0هرتز است.این مولفه تحت تاثیر فعالیت عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد. روش های محاسباتی بسیاری برای تجزیه و تحلیل HRV توسعه داده شده اند، هر یک از این روش ها با نقاط قوت و ضعف همراه هستند. اگرچه، ممکن است در تفسیر این شاخص همچنان دشواری های وجود داشته باشد، این ابزار، با یک رویکرد غیرتهاجمی اطلاعات فیزیولوژیکی قابل اطمینان را در اختیار محققین، پزشکان و کارشناسان بهداشت و درمان قرار می دهد. پارامترهای HRV را می توان در حوزه های زمان، فرکانس و روش های غیر خطی طبقه بندی کرد. تجهیزات تجاری در دسترس ECG ، معمولا به دلیل عدم وجود پروتکل های تشخیصی استاندارد شامل ویژگی هایHRV نیستند. به عنوان جایگزین این نرم افزارهای تجاری، بسیاری از نرم افزارهای ساده، آنلاین و رایگان، مستقل از دستگاه و قابل حمل برای تجزیه و تحلیل HRV و تحقیقات قلبی عروقی تهیه شده اند. از مهمترین ابزارهای تجزیه و تحلیل ضربان قلب می توان به کوبیوس، gHRV ، KARDIA، VARVI، ARTiiFACT و RHRV اشاره کرد. در این مقاله خلاصه ای از روش های تجزیه و تحلیل HRV بررسی شده است، که برای محققین و متخصصین علاقمند به مطالعه عملکردهای قلب و عروق از جمله متخصصین قلب عروق، ارگونومی، طب ورزش، فیزیولوژی و دیگر رشته های مرتبط مفید می باشد.
کلید واژگان: تغییرپذیری ضربان قلب, سیستم عصبی خودمختار, ضربان قلب, روش های تجزیه وتحلیل ضربان قلبIntroduction and aimElectrocardiography is one of the most useful and common tools for examining heart function. In studies in the 1960s, heart rate variability (HRV) was introduced and used as a non-invasive tool to evaluate the functions of the autonomic nervous system and other functional disorders of the heart under various conditions. In addition to the clinical applications of heart rate variability, this physiological parameter is also widely used in ergonomics and occupational health. In the study of mental workload, exposure to industrial noise, shift work, stress, and other parameters related to the workplace benefit heart rate variability. Heart rate variability is regulated by the autonomic nervous system and by the sinoatrial (SA) node. The autonomic nervous system is divided into sympathetic and parasympathetic branches, the autonomic nervous system is divided into sympathetic and parasympathetic branches, thereby affecting the heart rate and heart rate variability. Sympathetic activity tends to increase heart rate and decrease heart rate variability, while parasympathetic tend to reduce heart rate and increase heart rate variability. The most prominent component of the variable heart rate period is a respiratory arrhythmia (RSA), which is considered to be 0.15 to 0.4 Hz. The high-frequency component is only affected by parasympathetic neural activity. Another component of heart rate variability is the low-frequency (LF) component in the frequency range, 0.04 to 0.15 Hz. This component is affected by sympathetic and parasympathetic neural activity. Many computational methods have been developed for HRV analysis, each of which is associated with strengths and weaknesses. Although there may still be difficulties in interpreting this index, it provides researchers and health experts with reliable non-invasive physiological information. HRV parameters can be classified in terms of time, frequency, and nonlinear methods. The commercially available ECG equipment does not usually include HRV features due to the lack of standard diagnostic protocols. As an alternative to this commercial software, many simple, online and free, device-independent, and portable software has been developed for HRV analysis and cardiovascular research.Heart Rate Variability Quantification: Heart rate variability can be measured in long-term (24 hours), short-term (5 minutes), and very short-term periods (less than 5 minutes) and can be analyzed as time- -domain, frequency-domain, and non-linear.1. Time-domain measuresThe simplest method to analyze heart rate variability is time-domain. Analysis of heart rate variability in the time-domain is performed through both statistical and geometric analysis, both of which are based on heart rate or RR intervals between successive QRS series. Using these methods, the heart rate can be assessed at any point in time or between normal consecutive sets. Statistical parameters recommended by the European Society of Cardiology and the American Society of Pacing Electrophysiology include: 1) SDNN 2) NN50 3) SDSD 4) SDANN 5) RMSSD 6) SDSD 7) NN50 count (Table 1).Table 1: time-domain measures of HRV Variable Units Description [1]SDNN ms Standard deviation of all NN intervals SDRR[2] ms standard deviation of RR interval series SDANN ms Standard deviation of the averages of NN intervals in all 5 min segments of the entire recording SDNN index ms Mean of the standard deviations of all NN intervals for all 5 min segments of the entire recording pNN50 % NN50 count divided by the total number of all NN intervals HR Max –HR Min bmp The average difference between the highest and lowest HRs during each respiratory cycle rMSSD ms Root mean square of successive RR interval difference HRV triangular index Integral of the density of the RR interval histogram divided by its height TINN ms Baseline width of the RR interval histogram 2. Frequency-domain measures:Time-domain measurements information about the overall change in time series or maximum variable amplitude, but no information about periodic heart rate fluctuations. Data frequency domain analysis provides information on how power distribution is a function of frequency. According to the European Society of Cardiology, the power range of a healthy person is usually divided into four main frequency bands. The range of components used is usually: high-frequency (0.4 - 0.15 Hz), low-frequency (0.15-0.04 Hz), very low frequency (0.04 - 0.003 Hz) and infinitely low frequency (<0.003 Hz).Table 2: frequency-domain measures of HRV Variable Units Description ULF power ms2 Absolute power of the ultra-low-frequency band (≤0.003 Hz) VLF power ms2 Absolute power of the very-low-frequency band(0.0033–0.04 Hz) LF peak Hz Peak frequency of the low-frequency band (0.04–0.15 Hz) LF power ms2 Absolute power of the low-frequency band (0.04–0.15 Hz) LF power nu Relative power of the low-frequency band (0.04–0.15 Hz) in normal units LF power % Relative power of the low-frequency band (0.04–0.15 Hz) HF peak Hz Peak frequency of the high-frequency band (0.15–0.4 Hz) HF power ms2 Absolute power of the high-frequency band (0.15–0.4 Hz) HF power nu Relative power of the high-frequency band (0.15–0.4 Hz) in normal units HF power % Relative power of the high-frequency band (0.15–0.4 Hz) LF/HF % Ratio of LF-to-HF power 3. Nonlinear measures:The parameters commonly used in the analysis of time and frequency domain HRV are not always suitable for analysis due to the existence of various nonlinear phenomena in physiological signal parameters. Therefore, the use of nonlinear techniques is recommended. Pincus developed Approximate Entropy (ApEn) as a nonlinear complexity index to determine the random quantity of a physiological time series. Richman and Moorman developed a sample entropy (SampEn), a new family of statistics, to measure the complexity and data of clinical and experimental time series, and compared it to ApEn.Common heart rate analysis tools: HRV analysis has led to the development of several commercial and non-commercial software. Most commercial equipment for heart monitoring and HR analysis includes software that depends on devices for HRV analysis, but there are also software-independent. In addition to commercial tools, several free non-commercial software have been developed.Kobius:This powerful software is based on MATLAB. Kobius (version 2.1) is a free and non-commercial software for researchers and physicians (http://kubios.uef.fi 7). This software can analyze HRV in time-, frequency-domine, and non-linear indicators. Kobius is compatible with Windows and Linux operating systems, and supports both ECG and RR data formats, and performs the pre-processing operations required to detect QRS and correct corrections.gHRV:gHRV is based on the Python programming language and performs heart rate variability analysis for a specified period of time. The software can be easily run on Windows, Apple OS X Linux, or GNU operating systems. Data and formats supported by gHRV include heart rate in WFDB and ASCII formats, (IBI (InterBeat Intervals ASCII files), heart rate monitoring in polar (common heart rate recording form), and Santo wristbands. The pre-processing step involves deleting and interpolate. Updated versions of gHRV are available for free at http://ghrv.milegroup.net. This website provides information on how to download, install, and use. GHRV analyzes HRV in terms of time, frequency, and nonlinear domain.KARDIA:KARDIA is based on MATLAB programming language. All functions of this software are written in a single program (kardia.m) which is available for free (at http://sourceforge.net/projects/mykardia/). Execution of m-file requires MATLAB 7 or updated version with MATLAB signal processing toolbox. KARDIA can calculate the heart rate in any method sampled by the user by interpolating using fixed, linear, or splint methods. Linear parameters of heart rate variability in time and frequency range and nonlinear parameters can be quantified by analyzing fluctuations.VARVI:VARVI is free software designed in Python programming language for HRV analysis in response to various visual stimuli. This HRV software measures the person who is watching a video. This software has wide applications in psychiatry and psychological studies. VARVI software is available at varvi.milegroup.net.RHRV:This software is based on R programming language for HRV statistical calculations. This programming language (R) is originally implemented in the S language and is compatible with Windows and MacOSX. Several advantages of this software are available. The data file containing the heart rate in WFDB and ASCII format is entered into the software. Software package is available for download and installation.ARTiiFACT :ARTiiFACT is a MATLAB-based tool with compiler 4.13 for artifact processing and HRV analysis. ARTiiFACT has options for processing a set of data, analyzing HRV by the autoregressive and nonlinear domain model, as well as correcting respiration-related distortions, which allows raw data from the ECG to be applied bypassing the filter over, and over. Set their bypass at the appropriate critical frequency. Software, tutorials and user manuals are available for free upon request (email tobias.kaufmann@uni-wuerzburg.de).LabVIEW:LabVIEW software is a design-specific operating system that provides a development environment. It can also be used to analyze heart rate variability. LabVIEW is supported by Windows, Linux GNU or Apple OSX.POLYAN:POLYAN is based on MATLAB programming language and has a computing environment with the aim of excellent performance in numerical and visual calculations. The software can be easily run on Windows operating systems, Linux GNU or Apple OS X. POLYAN is a free software specifically designed for the simultaneous analysis of multiple signals (multi-parameter approach) to evaluate the performance of an Autonomic nervous system.aHRV:aHRV is a commercial software developed by Nevrokard for heart rate variability analysis. The software supports data in the form of ASCII, binary files in European data format and many dedicated formats.
ConclusionHRV plays an important role in assessing ANS fluctuations in healthy individuals and heart patients and promoting understanding of disease mechanisms and physiological phenomena. Currently, there are commercial or semi-commercial tools that possible simultaneous ECG recording, respiration, blood pressure. Commercially available recording systems are not usually separated by HRV analysis features. Software developers have not prioritized this because HRV is not yet included in standard diagnostic protocols. However, various developers and research groups are developing software tools tailored to their specific needs. [1] - Standard deviation of NN intervals[2] - Standard deviation of RR intervals
Keywords: Heart Rate Variability, Autonomic nervous system, Heart Rate, Analysis Method -
مقدمه
استرس گرمایی در صنایع نفت و گاز از دغدغه های مهم ایمنی و بهداشت است . مطالعه حاضر باهدف مقایسه استرس گرمایی در دو پایانه نفتی شمال و جنوب ایران توسط شاخص های تحلیلی و تجربی انجام گردید.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 130 نفر از شاغلین دو پایانه نفتی خارک و نکاء انجام شد. در این تحقیق شاخص های HSI، AET ، WBGT و P4SR محاسبه شدند. به منظور اعتبارسنجی شاخص های مذکور، دمای دهانی و دمای پرده سماخ افراد بررسی گردید. آنالیز داده ها توسط نرم افزار 22SPSS انجام گردید.
یافته هاهمبستگی شاخص های فیزیولوژیک با شاخص های حرارتی در محیط مسقف خارگ معنادار می باشد و در محیط مسقف نکاء تنها با شاخص HSIرابطه معنادار نمی باشد. در محیط روباز خارگ همبستگی برای تمام پارامتر های مذکور به استثناء شاخص HSI وجود دارد و در نکاء به استثناء شاخص HSIهمبستگی دمای دهانی و سایر شاخص ها معنادار بوده ولیکن بین دمای پرده سماخ با شاخص های مذکور معنادار نمی باشد(p>0.05). شاخص های WBGT و AET در هر دو محیط پایانه ها بایکدیگر اختلاف معناداری دارند. شاخص HIS در هیچ یک از پایانه های مذکور اختلاف معناداری نداشت . شاخص P4SR در محیط های مسقف دو پایانه فاقد اختلاف معنادار بود(P>0.05).
نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد که شاخص WBGT و شاخص AET شاخص های معتبری جهت ارزیابی استرس گرمایی در پایانه های نفتی می باشند که با توجه به آنها میزان استرس گرمایی در پایانه نفتی خارگ در محیط روباز بالاتر از نکا بود.
کلید واژگان: شاخص های تحلیلی, شاخص های تجربی, پایانه های نفتی, استرس حرارتیIntroductionHeat Stress in Oil and Gas Industries Is Important Concern in Safety and Health fields. The Aim Of Study Was Comparison To The Heat Stress By Experimental And Analytical Index In Two Oil Terminals In The North And South Of Iran.
MethodsThis Descriptive-Analytical Study Was Carried On 130 Employees Of Neka And Kharg Oil Terminals. In This Research, HSI, AET, WBGT And P4SR Indices Were Calculated. In Order To Validate These Indicators, The Oral Temperature And Tympanic Temperatures Of Employees Were Studied. Data Analysis Was Performed Using 22spss Software.
ResultsSignificant Correlation Was Found between Physiological Indices and Thermal Indices in Indoor Environment Kharg and Neka .There Is Not Significant Relationship With HSI Index. In The Outdoor Environment Kharg .Significant Correlation Was Found For All of The Indices Except For HSI Index. In Neka, With The Exception Of The HSI Index, Was Significant Correlation Between Oral Temperature And Thermal Indices, But There Is Not Significant Difference Between The Tympanic Temperatures With Thermal Indices (P> 0.05). WBGT And AET Indices Had A Significant Difference In Both Terminal Environments. The HSI Index Were not Shown Any Significant Difference at Any of These Terminals. The P4SR Index Was Not Significant Different In the Indoor Environments of Two Terminals (P> 0.05).
ConclusionIt was found that WBGT index and AET index are reliable indices for assessing thermal stress in oil terminals. According to them, the amount of thermal stress in outdoor environment in Kharg oil terminal was higher than NEA oil terminal.
Keywords: Analytical Indicators, Experimental Indicators, Oil Terminals, Heat stress -
با توسعه روزافزون استفاده از برق در تمامی جنبه های زندگی انسان، حوادث برقی نیز افزایش یافته است. یکی از مولفه های اصلی در مکانیزم پیشگیری از حوادث برقی، ارزیابی عملکرد ایمنی سازمان یا صنعت با استفاده از شاخص های ارزیابی عملکرد مناسب با عملیات مربوطه می باشد.
روش بررسیاین مطالعه، توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی در 6 مرحله شامل : آنالیز ساختار شکست پروژه، آنالیز مقدماتی خطر عملیات، تشکیل شبکه علی حادثه، تعیین اقدامات کنترلی، استخراج شاخص های فعال ارزیابی عملکرد و اعتبارسنجی شاخص ها انجام گرفت.
یافته هادر این مطالعه نرخ احتمال وقوع حادثه برق گرفتگی با استفاده از روش BN 053/0 بدست آمد و 11 شاخص فعال ارزیابی عملکرد ایمنی برق تدوین گردید. میزان R- square ضریب فراوانی حادثه با شاخص های فعال کل پروژه 819/0 و مقدار P-value کمتر از 05/0 بود. بنابراین این نتایج نشان می دهد همبستگی بین ضریب فراوانی حوادث بعنوان متغیر وابسته و شاخص های فعال بعنوان متغیرهای مستقل در کل پروژه معنادار می باشد.
نتیجه گیریبا پیشرفت عملیات در پروژه های عمرانی، سطح ریسک عملیات در این پروژه ها تغییر می کند. بنابراین شاخص های اندازه گیری عملکرد ایمنی در این پروژه ها باید حساس به تغییرات سریع باشد. بنابراین شاخص های فعال که دارای دوره اندازه گیری کوتاه مدت می باشند جهت اندازه گیری سطح عملکرد ایمنی عملیات ساخت و ساز دارای اثربخشی بیشتر می باشند.
کلید واژگان: شبکه بیزی, Bow-tie, ایمنی برق, شاخص های ارزیابی عملکردBackgroundWith the developing use of electricity in all aspects of human life, electricity accidents have also increased. One of the main components of the for the prevention policy, is the safety performance assessment of the organization's or industry's by using appropriate performance indicators with related operations.
MethodThis study was a descriptive-analytical of 6 steps including: analysis of work Breakdown Structure of the project, preliminary hazard analysis of the operation, the establishing of the accident causal network, determination of control measures, extraction of active performance indicators and validation of the indicators.
ResultsIn this study, the probability of occurrence of electric shock was 0.053 calculated using the method of BN and 11 active performance indicators were developed. The R-square value of the incident frequency with the active indicators of the total project was 0.819 and P-value was less than 0.05. Therefore, these results indicate that the correlation between incident frequency as an associated variable and active indicators as independent variables in the whole project is significant.
ConclusionAs the project progresses, the nature and level of risk of the operation of construction projects is changing. Therefore, indicators of safety performance measurements in these projects should be sensitive to rapid changes. For this reason, active indicators with a short-term measurement period are more effective in measuring the safety performance of construction operations.
Keywords: Bayesian network, Bow-tie, Electrical Safety, Active performance indicators -
مقدمهدر سراسر دنیا تلاش های بسیاری انجام می شود تا ابزارهای مناسبی برای تحقق توسعه پایدار شهری و دست یابی به یک شهر پایدار انتخاب و به کار گرفته شود. استقرار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS)،
یکی از ابزارهای تحقق توسعه پایدار شهری است. سنجش عمل کرد یک سازمان در حوزه HSE پیش نیازی برای بهبود مستمر می باشد که روح سیستم های مدیریتی جدید HSE است. لذا هدف اصلی از انجام این پژوهش ارایه یک الگوی کاربردی جهت رتبه بندی کمی مناطق مختلف شهرداری تهران از لحاظ عمل کرد HSE با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه می باشد.روش کاردر این مطالعه توصیفی-کاربردی، پس از تعیین محورهای عمل کردی و شاخص های ارزیابی عمل کرد مربوط به هر یک از آن ها (29 محور عمل کردی و 154 شاخص ارزیابی عمل کرد) از طریق طراحی پرسش نامه و بر اساس نظرات گروه خبرگان، وزن محورها و شاخص های عمل کردی با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد.یافته هادر این مطالعه محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE نسبت به محورهای نتیجه محور HSE ارزش وزنی بالاتری را به خود اختصاص داد. در محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE، محورهای عمل کردی«تعهد و رهبری» و «شناسنامه HSE مشاغل»، در محورهای عمل کردی نتیجه محور HSE، محورهای عمل کردی «ایمنی» و «بهداشت» و در محورهای عمل کردی مدیریت شهری، محورهای عمل کردی«پایداری اقتصادی» و «معماری و شهرسازی» به ترتیب بالاترین و پایین ترین ارزش وزنی را کسب نمودند.نتیجه گیرینتایج ارزیابی و اعتبارسنجی شاخص ها و محورهای عمل کردی منتخب نشان داد که در طراحی و تعیین مدل ارزیابی عمل کرد HSE شهرداری ها، علاوه بر محورها و شاخص های حوزه HSE، فاکتورهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری می تواند تاثیر چشم گیری بر عمل کرد شهرداری ها در حوزه HSE داشته باشد.کلید واژگان: سیستم مدیریت بهداشت, ایمنی و محیط زیست, ارزیابی عمل کرد, فرآیند تحلیل سلسله مراتبی, مدیریت شهریIntroductionThroughout the world, many efforts have been made to provide suitable tools for achieving sustainable urban development and the achievement of a sustainable city. Establishing a Health, Safety and Environment Management System (HSE-MS) is one of the tools for achieving sustainable urban development. Measuring the performance of an organization in the HSE area is a precondition for continuous improvement, which is the spirit of the new HSE management systems. Therefore, the main purpose of this research was to provide a practical model for quantitative ranking of different areas of Tehran municipality in terms of HSE performance with using of multi-criteria decision-making method.Material and MethodsIn this descriptive-applied study, after determining functional axis and performance evaluation indicators related to each of them (29 functional axis and 154 performance evaluation indicators), through designing a questionnaire and based on the views of the expert group, weight of functional axis and performance indicators were determined using a hierarchical process analysis technique.ResultsIn this study, the weighted value for functional axis of the process based HSE in comparison to the result based HSE were higher. “Commitment and Leadership” and “HSE Certificate of Occupations” for the process based HSE, “Safety” and “Health” for the result based HSE, and “Economic Sustainability” and “Architecture and Urbanism” for urban management had the higher and lowest weighted values.ConclusionThe results of assessment and validation of selected indicators and functional axis showed that in designing and determining the HSE performance assessment model of municipalities, in addition to the axises and indicators of the HSE domain, factors affecting urban management can have a significant impact on the performance of municipalities in the field of HSE.Keywords: Health, Safety, Environment Management System, Performance Evaluation, Analytical Hierarchy Process, Urban Management -
زمینه و هدفاندازه گیری عملکرد سیستم مدیریت HSE، با هدف تهیه اطلاعات لازم در رابطه با میزان پیشرفت و شرایط کنونی استراتژی ها، فرآیند ها و فعالیت هایی یک سازمان به منظور کنترل مخاطرات انجام تدوین می شوند. سنجش عملکرد یک سازمان در حوزه HSE پیش نیازی برای بهبود مستمر می باشد که روح سیستم های مدیریتی جدید HSE است. لذا هدف اصلی از انجام این پژوهش ارائه یک مدل کاربردی جهت تدوین و اولویت بندی شاخص های پایش عملکرد سیستم مدیریت HSE شهری می باشد.روش بررسیاین مطالعه توصیفی-کاربردی در 4 مرحله شامل: تعیین محورهای عملکردی مدیریت HSE شهری، تعیین مولفه های سیستم مدیریت HSE، تدوین شاخص های ارزیابی عملکرد و انتخاب شاخص های عملکرد کلیدی با استفاده از روش AHP انجام گرفت.یافته هابراساس تجزیه و تحلیل نتایج، در مجموع 155 شاخص ارزیابی عملکرد HSE در سه محور فرآیند، نتیجه و مدیریت شهری تدوین شد که در نهایت 47 شاخص ارزیابی عملکرد کلیدی فرآیند محور، 16 شاخص عملکرد کلیدی نتیجه محور و 7 شاخص عملکرد کلیدی جهت اندازه گیری مولفه های مدیریت شهری تاثیر گذار بر عملکرد HSE بر اساس معیارهای SMART انتخاب گردید.نتیجه گیریبررسی ساختار مدیریتی شهرداری ها نشان می دهد شاخص های استخراج شده براساس مولفه های سیستم مدیریت HSE به تنهایی نمی تواند عملکرد HSE شهری را پوشش دهد زیرا فاکتورهایی از قبیل پایداری اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، جمعیت شناسی، معماری و شهرسازی و صنفی- صنعتی می تواند بطور قابل ملاحضه ای در وضعیت عملکرد سیستم مدیریت HSE شهری تاثیر گذار باشد.کلید واژگان: شاخص ارزیابی عملکرد, HSE, AHP, شهریBackground and aimsPerformance assessment and also performance indicators have a great importance in all aspects of life. By these indicators appropriate responses to what is happening for make some improvement, could be determined. In the past, the safety and health performance of organizations was measured with using of some indicators from the USA Occupational Health and Safety Administration (OSHA) such as the rate of recorded injuries, the rate of lost days, the rate of workers' complaints, and so on. Determining of this information were done to compare the health and safety status of contractors and industries and ranking them. However, improvement or weakening the safety and health status is cleared by the OSHA indicators, but the ways were not determined by these indicators.
The main objective of measuring safety and health performance is to provide the necessary information on the developments and current status of strategies, processes and activities that an organization is conducting to control health and safety risks. Safety performance indicators are divided into two main categories: the leading and the lagging indicators.
The leading indicators are the organization's actions for predicting and preventing incidents and accidents before they occur, while the lagging indicators are shown the organization's performance after the occurrence of the accidents to reduce its consequences. Sustainable urban development is a high-profile goal, and its realization in metropolitan areas requires the use of efficient management practices and extensive planning. The extent and complexity of urban issues and the urban ever- increasing development have made urban management a difficult task. In addition to issues such as transportation, urban planning and management is one of the important factors that has a main influence on urban constructive factors. In organizations such as the municipality, and on a wider dimension in societies, various plans and policies such as environmental plans, safety plans, crisis management, educational policies, occupational health plans, as well as some international standards for sustainable urban development were used. The Integrated Health, Safety and Environment Management System (HSE-MS), by providing the appropriate structure and model, manages all these policies and plans, and, in addition to creating a specific order in the implementation of these programs helps to centralize costs and improve the economic status of the organization and the achievement of sustainable urban development.
Performance measurement is the main issue at all levels of the organization and its improvement needs to be measured, so an organization cannot be conceived without a performance evaluation system. Measuring the performance of an organization in the HSE field is a precondition for continuous improvement. Different organizations and industries need to design performance measurement indicators to assessment and monitor the performance of the HSE management system and determine the effectiveness of themselves performance. Determining the performance assessment indicators of HSE in addition to measuring of the management system performance can lead to systematic identification of improvement points and reduction of HSE related risk factors and ultimately lead to increased organizational productivity. The research shows that the applied, comprehensive and structured model has not yet been designed and implemented to ensure the efficiency and effectiveness of the HSE management system in different metropolitan areas.
Although there are some retrospective and prospective HSE performance assessment indicators in municipalities but these indicators are purely result-oriented and the creation and institutionalization of processes related to the seven components of the health, safety and environmental management system cannot be measured by them. What matters here is to create an appropriate method with sufficient accuracy to determine the effectiveness of the system. This research, while introducing an innovative model for quantitative ranking of different municipality areas of metropolitans according to the HSE performance assessment with using of AHP technique, the final goal is the determine of key indicators of urban HSE performance assessment.MethodsThis descriptive-applied study was conducted in four steps.
Step 1: Selecting HSE Performance Measurement Indicators and Urban Management:In the first step, a variety of safety and health management systems (HSE-MS, OHSAS 18001, ISO 14001, etc.), a variety of existing national and international health and safety assessment methods, guidelines, and requirements for safety and health management systems for determining the performance measurement indicators were studied. At this step, through the field visits of the different areas of the municipality and observing work processes, interviewing and organizing various meetings with HSE managers and experts, and studying documentation, the HSE performance assessment indicators in the three areas including process-oriented, result-oriented and urban management were categorized.
Step 2: Selecting the components of the performance monitoring system:The findings suggest that the use of a systematic approach in different domains, in addition to integrating activities, has improved efficiency and effectiveness and increased operational efficiency. Accordingly, many organizations have set up various health, safety and environmental management systems as the basis of themselves operations. The use of the main components of an integrated management system to identify weaknesses or strengths of system is one of the effective measures for measuring performance. At this step, after determining the assessment axes, the performance assessment components were identified for each of the performance monitoring axes.
Step 3: Development of Urban HSE Performance Assessment Indicators:At this step, the indicators for assessing the performance of the urban HSE management system were determined based on the components of each of the performance monitoring axes. According to the main components, the HSE management system was included 18 components such as commitment and leadership, policy, resources, etc. Also in the urban management part 6 components including economic sustainability, social sustainability, architecture and urbanization, demographics, political, legal, and industrial was considered. Indicators related to the result performance were also developed based on the components of the HSE performance output monitoring system in the six areas including safety, health, environment, education, culture and HSE of citizenship.
Step 4: Select Key Performance Indicators:To create an effective HSE-MS performance measurement method, it is necessary to reduce the number of LPIs to fewer or the most important KPIs. This means that among the existing indicators, the best and most important indicators are selected based on the considered criteria. At this step, key performance indicators were selected from the sum of the extracted indicators based on the elements of the HSE management system using the AHP method. All indicators were compared in pairs and each of them was prioritized as a number between 1-9, 1 as lowest priority and 9 as most preferred. Couple comparisons were conducted based on SMART criteria and expert’s opinion. In this study, the paired comparison of axes and performance indicators and determining the weight vector of the indicators was performed using Expert Choice11 software.ResultsIn addition to examining the HSE management systems deployed in the municipalities, as well as using previous studies, the axes and indicators for assessing the performance of the urban HSE management system were determined. Of the 30 components and 155 indicators of performance assessment, 18 components and 98 indicators were related to monitoring of management system of HSE based on the seven elements and sub elements of the Health, Safety and Environment Management System (HSE-MS). Performance output and urban management axes with 40 and 17 indicators, respectively, have a smaller share of the total indicators developed. Between the process-oriented performance axes, the commitment and leadership axes (0.198) and the HSE records of occupations (0.016) have the highest and lowest weight, respectively. The safety components (0.247) and training (0.150) had the highest and lowest weight in the result-oriented performance axes respectively and economic sustainability (0.301) and architecture and urban planning (0.122) had the highest and lowest weight in among the urban management functional axes respectively. After weighting the indicators for measurement of performance, 70 indicators that had the highest weight than other indicators were selected as key performance indicators. Of the 70 indicators, 47, 16 and 7 indicators are related to the HSE process, the result and urban management respectively. Between the functional sub axes of the HSE process, accident management, inspection, and audit each with five key performance indicators, has the highest measurement index compared to other HSE process sub axes. In the functional axis of the HSE result, the sub axes of ecology with 4 key performance indicators and the sub-axes of safety and health, each with 3 indicators, had the highest number of indicators in this axis. In the urban management axis, sub axes including the socio-cultural and architecture and urbanism axes, each with two key performance indicators, had 4 indicators of total 70 selected key performance indicators.ConclusionThe results of this study indicate that the determination of HSE performance indicators in addition to the components of the HSE management system should be done based on the type of macro management structure and other influential parameters of the organization. The study of the municipals management structure shows that the extracted indicators based on the components of the HSE management system alone cannot cover the urban HSE performance because of factors such as economic sustainability, socio-cultural, demographic, architectural, urban, and industrial-industrial can significantly affect the performance status of the HSE management system of city.
Therefore, it is essential to design and codification of indicators as a tool for measuring the performance of management systems, all aspects of the management system in order to achieve the more accuracy and reliability be considered.Keywords: Performance assessment indicators, HSE, AHP, Urban -
زمینه و هدفاندازه گیری عملکرد ایمنی و بهداشت، با هدف تهیه اطلاعات لازم در رابطه با میزان پیشرفت و شرایط کنونی استراتژی ها، فرآیند ها و فعالیت هایی سازمان تدوین می شود. هدف از این مطالعه ارائه یک مدل جدید تدوین شاخص های ارزیابی عملکرد ایمنی با استفاده از مدل ارزیابی ریسک احتمالاتی و بکارگیری نظرات خبرگان می باشد.روش بررسیاین مطالعه توصیفی-تحلیلی در 3 مرحله شامل: شناسایی و دسته بندی عملیات فاز ساخت پروژه و مخاطرات مربوط به آن، تشکیل شبکه علی حوادث رخداده در فاز ساخت پالایشگاه نفت و گاز با استفاده از شبکه بیزی و انتخاب شاخص های عملکرد کلیدی با استفاده از روش AHP انجام گرفت.یافته هانتایج آنالیز آماری حوادث ثبت شده نشان داد که 21 درصد نرخ فراوانی حوادث مربوط به سقوط از ارتفاع می باشد. از بین کلیه فعالیت های فاز ساخت و ساز با استفاده از آنالیز WBS پروژه، 27 فعالیت دارای مخاطره کار در ارتفاع شناسایی شد، با تشکیل شبکه علی حوادث سقوط از ارتفاع، 18 شاخص ارزیابی عملکرد فعال استخراج گردید و با استفاده از معیارهای SMART و احتمال وقوع علل بدست آمده از شبکه بیزی حوادث 5 شاخص عملکرد کلیدی فعال انتخاب گردید.نتیجه گیریتعیین شاخص های عملکرد ایمنی پیشرو تحت تاثیر فاکتورهای مختلف سازمانی، مدیریتی، عملیاتی و غیره می باشد. با پیشرفت عملیات پروژه، ماهیت و سطح ریسک عملیات پروژه های عمرانی در حال تغییر می باشد. بنابراین شاخص های اندازه گیری عملکرد ایمنی در این پروژه ها باید حساس به تغییرات سریع باشد. بنابراین شاخص های فعال که دارای دوره اندازه گیری کوتاه مدت می باشند جهت اندازه گیری سطح عملکرد ایمنی عملیات ساخت و ساز دارای اثربخشی بیشتر می باشند.کلید واژگان: شاخص ارزیابی عملکرد, فاز ساخت پالایشگاه, شبکه بیزی, ایمنیBackground and aimsThe safety and health performance measurement, designed to provide the necessary information on the concern to progress and the current state of the organization's strategies, processes and activities. The purpose of this study is to present a new model for the development of safety performance indicators using the probability risk assessment model and applying experts' opinions.MethodsThis descriptive-analytic study was carried out in 3 steps: categorize of the construction face activities and its related hazards identification; formation of the accident causal network occurred in the oil and gas refinery construction phase using the Bayesian network and the selection of key performance indicators using AHP method.ResultsThe statistical analysis of the recorded accidents showed that 21% of the incidence rate is related to the falling. Among all the construction phase activities, using the WBS analysis of the project, 27 activities with work at height risk of were identified. 18 active performance indicators were extracted the accident causal network that using SMART criteria and occurrence probability rate Calculated from the Bayesian network was selected as 5 active key performance indicators.ConclusionDetermining the leading performance indicators is influenced by various organizational, managerial, operational and other factors. As the project progresses, the nature and level of risk of the operation of construction projects is changing. Therefore, indicators of safety performance measurements in these projects should be sensitive to rapid changes. For this reason, active indicators with a short-term measurement period are more effective in measuring the safety performance of construction operationsKeywords: Bayesian network, refinery construction phase, safety, key performance indicators
-
فعالیت های شناختی و انجام وظایف در محیط های کاری منجر به ایجاد بارکارشناختی و اختصاصا بار کار ذهنی کارکنان در محیط های کاری می شود. به منظور اندازه گیری این متغیر های شناختی از پارامترهای فیزیولوژیک استفاده می گردد. الکترو آنسفالوگرافی از جمله روش های غیرتهاجمی و نسبتا ارزان می باشد که می توان جهت ارزیابی نوروفیزیولوژی و عملکردهای شناختی مورد استفاده قرار داد. الکتروآنسفالوگرافی فعالیت الکتریکی تعدادزیادی از نورونهای مغز را بر روی سطح جمجمه یا سطح مغز دریافت ثبت می نماید. در این مقاله هدف به بیان کلیات روش های تصویربرداری در ارگونومی، مبانی امواج مغزی، تجهیزات و الزامات مورد توجه شرکت کنندگان می پردازد. همچنین پروتکل ثبت امواج مغزی نیز بصورت گام به گام تشریح می نماید. با عنایت به گسترش مطالعات بین رشته ای، کسب مهارت ثبت امواج مغزی برای محققین حوزه ارگونومی و بهداشت حرفه ای ضرورت می یابد.کلید واژگان: نوروارگونومی, الکتروآنسفالوگرافی (EEG), امواج مغزیCognitive activities and the operation of tasks in the workplaces lead to the creation of a cognitive workload and specifically mental workload employee in the work environment. In order to measure these cognitive variables, physiological parameters are used. Electroencephalography is a non-invasive and relatively inexpensive method that can be used to evaluate neurophysiology and cognitive functions. Electroencephalography the electrical activity records a large number of brain neurons on the surface of the skull or the brain. The purpose of this article is to provide generalizations of imaging methods in neuroergonomic, brain wave bases, equipment and requirements for participants. It also describes the brainwave recording protocol step by step. Due to the expansion of interdisciplinary studies, the acquisition of brainwave recording skills is essential for researchers in the field of ergonomics and occupational healthKeywords: Neuroergonomic, Electroencephalography (EEG), Brain Waves
-
زمینه وهدفآسیبهای ناشی از وسایل تیز و برنده از مهمترین خطراتد بیولوژیک برای کارکنان خدمات بهداشتی درمانی به شمار می آید. پیامد بیولوژیکی این آسیب ها می تواند بسیار خطرناک باشد و منجر به انتقال بیماری هایی نظیر ایدز و هپاتیت ب و ث گردد. این مطالعه با هدف تعیین میزان مواجهه شغلی کارکنان خدمات بهداشتی درمانی با نیدل استیک و فاکتورهای خطر آن در یکی از بیمارستانهای بزرگ شهر سبزوار انجام شد.روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می باشد که با کمک پرسشنامه مربوطه میزان و خصوصیات مواجهه کارکنان خدمات بهداشتی درمانی با اشیا تیز مورد بررسی قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بوده و در نهایت داده ها به کمک نرم افزار STATA و با استفاده از آزمونهای توصیفی و کای اسکوئر مورد آنالیز قرار گرفتند.یافته هامیزان 32.99% از کارکنان این بیمارستان در طی 12 ماه پیش از انجام مطالعه سابقه آسیب با وسایل تیز و برنده داشتند. از بین متغیرهای مختلف مورد بررسی متغیرهای آموزش ، سابقه کاری و سطح تحصیلات با سابقه آسیب از لحاظ آماری رابطه معنی دار داشتند. در مورد فاکتورهای سازمانی نتایج نشان داد که در سازمان رویه ای محکمجهت گزارش جراحات موجود است و 79% از کارکنان اظهار داشتند که با چگونگی گزارش آشنایی دارند. همچنین 95.8% از کارکنان در برابر هپاتیت ب واکسینه شده بودند.در مورد علت بروز جراحت نیدل استیک اکثریت افراد بی دقتی (40.68) و فشار بار کاری زیاد (38.98%) را دلیل وقوع جراحات دانستند.نتیجه گیریبا توجه به نرخ بالای سطح ریسک نیدل استیک، نشان دهنده تهدید جدی برای ابتلا کارکنان سیستم خدمات بهداشتی درمانی به بیماری های عفونی خطرناک می باشد. بررسی های دفیفتر جهت دستیابی به علل پنهان و ارائه راهکارهای کنترل عوامل مخاطره آمیز می تواند مدیران را در ارتقاء سطح ایمنی و بهداشت سیستم خدمات بهداشتی درمانی یاری نماید.کلید واژگان: نیدل استیک, عوامل خطر, کارکنان خدمات بهداشتی درمانیBackground And AimsOne of the most important and preventable hazard related to Healthcare Workers (HCWs) are Needle Stick Injuries (NSI). Biologic outcomes of these injuries can be so hazardous and can cause to transmission of disease such as AIDS, Hepatitis B and C. The aim of this study was determination of occupational exposure to needle stick and its risk factors in one of Sabzevars hospital.MethodsThis is a cross sectional study on HCWs that by the help of related questionnaire, rate and characteristics of exposure of healthcare personnel was determined. Sampling method was in form of consensus and finally collected data with the help of STATA software and using descriptive and chi-square test were analyzed.ResultOccupational exposure to needle stick among participated HCWs with at least one injury in 12 months before study was close to 32.99%. Among the different variables that might have influenced on the needle stick injuries only training, education level and work experience had significant relationship. (p= 0.001, 0.009,0.009). About organizational factors, the result showed there is a good guideline for reporting injuries and about 79% of employees said they are familiar with how to report. In the case of cause of needle stick injuries, carelessness and high work load pressure were the most frequent respectively.(40.68, 38.98).Conclusionregarding to high rate of needle stick injurie, its a very serious threat for health care workers to suffer from infectious diseases.detailed inspection in order to achieve to hidden causes and providing control solution for hazardous factors can help managers in improving the level of health and safety in health care system.Keywords: Needle stick, Risk factor, Healthcare Workers
-
مقدمهمیدان مغناطیسی از دسته آلاینده هایی است که روز به روز جای خود را بیشتر در زندگی بشر باز می کند. در سیستم های مدرن حمل و نقل شهری موتور های دیزلی جای خود را به موتور های الکتریکی که با جریان های متناوب و مستقیم کار می کنند، داده اند که این امر منجر به مواجهه شغلی راهبران قطار ها با میدان مغناطیسی شده است. این مطالعه به بررسی مواجهه راهبران قطار های شهری تهران با میدان های مغناطیسی پایا و مقایسه آن با حدود مجاز مواجهه شغلی کشوری می پردازد.روش بررسیبه منظور سنجش مواجهه راهبران، از دو نوع قطار AC و DC داخل شهری و AC بین شهری از هر خط شامل خط 1، 4،2 و 5 نمونه های به طور تصادفی انتخاب شد و پس از ایستگاه بندی، میدان مغناطیسی پایا به وسیله دستگاه سه جهته HI-3550 و با توجه به استاندارد IEEE std C95.3.1 و مطالعات پیشین اندازه گیری شد. سپس مواجهه راهبران با حدود مجاز مواجهه شغلی ملی مقایسه شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 20 استفاده شد.نتایجحداکثر مواجهه تمام بدن راهبران در قطار های DC خط 2 (mT 52/0) بود، هرچند میانگین مواجهه راهبران قطار های AC (mT 095/0) نسبت به DC (mT 081/0) بالاتر بود. میانگین چگالی شار مغناطیسی پایا بین خطوط داخل شهری اختلاف معنا داری وجود نداشت. بالاترین میزان میانگین مواجهه وزنی زمانی مربوط به راهبران قطار های AC خط 1 (mT 06/0) بود.نتیجه گیریمواجهه راهبران قطار تا 10 برابر بالاتر از سطح زمینه (μT 60 تا 30) بود و این امر معنادار بودن مواجهه این گروه شغلی را با میدان مغناطیسی نشان می دهد، هرچند در هیچ کدام از وضعیت های ارزیابی، مواجهه تمام بدن راهبران از مواجهه شغلی (T 2/0 TWA= و مقدار سقف T 2) فراتر نرفته بود. البته این امر بدان معنا نیست که این سطح مواجهه ایمن و بی خطر است، چرا که مطالعات مختلف، مشکلات سلامتی را در مقادیر کمی از میدان مغناطیسی گزارش کرده اند.کلید واژگان: راهبران قطار, مواجهه شغلی, میدان مغناطیسی پایاIntroductionOne of the pollutants that is developing in human life day by day is Magnetic field. In modern urban transport systems, diesel motors have been replaced with electric motors, working with alternating and direct currents, and leading to occupational exposure of drivers with magnetic fields. This study aimed to determine the urban train's drivers exposure with static magnetic fields and compare it with national occupational exposure limits.MethodsIn order to measure the train's drivers exposured with static magnetic field, several samples were selected from urban AC and DC and AC intercity trains, in the 1,2,4, and 5 lines of Tehran, Iran. After determination of the sampling location, static magnetic field was measured by three axes magnetic field meter (HI-3550), according to the standard IEEE std C95.3.1 and previous studies. In order to analyze the data, SPSS software (ver. 20) was used.ResultsThe maximum exposure of drivers was in DC trains- line 2- (0.52 mT), meanwhile, average exposure of AC trains driver (0.095 mT) was higher than DC trains driver (0.081 mT). The average magnetic flux density between different lines has not have significant differences. The highest levels of time-weighted average exposure were related to line 1 AC train drivers (0.06 mT).ConclusionExposure of trains drivers was 10 time higher than background level, indicating a significant exposure in this job. However, in none of the assessment situation, the whole body exposure of trains drivers was not exceeded from National Occupational Exposure Level (TWA= 0.2 and ceiling= 2 T). Of course, it does not imply that this level of exposure is completely safe, because different studies have reported health problems even at lower values of the magnetic field.Keywords: Train drivers, Occupational exposure, Static magnetic field
-
هدفرانندگی از جمله مشاغل دارای وظایف شناختی (Cognitive task) پیچیده است که نیازمند سطح بالایی از هوشیاری و واکنش به هنگام در شرایط اضطراری می باشد. هر عاملی که منجر به تخریب عملکرد شناختی در پردازش ذهنی راننده شود، ریسک رخداد تصادف را افزایش می دهد صدای ترافیک از جمله عوامل مخرب عملکرد شناختی است که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیدر این مطالعه نمونه ای به حجم 80 نفر(40 مورد و 40 شاهد) از دانشجویان دانشکده بهداشت علوم پزشکی تهران بصورت سیستماتیک انتخاب شدند. صدای ترافیک ضبط شده با میانگین تراز فشار صوت معادل 9/72 دسی بل در اتاق اکوستیک به مدت 2 ساعت برای شرکت کنندگان پخش شد. به منظور اندازه گیری زمان عکس العمل و خطا در تخمین زمان جابجایی به ترتیب از نرم افزارهای RT و ZBA استفاده شد.نتایجنتایج نشان می دهد که زمان عکس العمل بعد از مواجهه با صدای ترافیک بطور معنادرای افزایش یافت. همچنین بین خطا در تخمین زمان جابجایی قبل و بعد از صدای ترافیک تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت فعالیت های ذهنی مانند سرعت و قدرت پردازش اطلاعات تحت تاثیر صدای ترافیک تغییرات متفاوتی رانشان می دهد.کلید واژگان: عملکرد شناخنی, صدای ترافیک, رانندگانIntroductiondriving is such a complex cognitive task that requires a high level of vigilance and response to an emergency. Anything that leads to cognitive performance degradation in the driver's mental processing, increases crash risks. Traffic noise as one of the most destructive elements of cognitive function was examined in this study.MethodsIn this study, the sample consisted of 80 patients (40 cases and 40 controls) who were students of Tehran University of medical sciences that were selected through systematic sampling and then the average sound pressure level recorded traffic noise was played for participants in the acoustics room. To Measure reaction time and error in time movement anticipation, the RT and ZBA softwares were used ,respectively.ResultsThe results revealed that reaction time increased significantly after exposure to traffic noise. The error time movement after exposure to traffic noise has not significant difference.
Conlusions: According to the results it can be concluded that mental activities such as speed and power of information processing are affected by traffic noise and in a confrontation with traffic noise show different changes.Keywords: Cognitive performance, Traffic noise, Reaction time, Error in time movement anticipation -
مقدمه
میدان های مغناطیسی با فرکانس بی نهایت کم بخشی از طیف پرتوهای الکترومغناطیسی با فرکانس 300-30 هرتز است که بر سلامت روانی و جسمانی اثر می گذارند. بسیاری از مسئولین امور کارگری در شرایط فعلی، مشکلات روانی ناشی از کار را مهمترین مشکل کارگران می دانند. مطالعه حاضر به منظور بررسی سلامت عمومی و افسردگی در کارکنانی که در مواجهه با این میدان ها هستند، صورت گرفت.
روش بررسیمطالعه به صورت مورد و شاهد طراحی گردید. به منظور بررسی مواجهه این دو گروه، چگالی شار میدان مغناطیسی با فرکانس بی نهایت کم توسط دستگاه TES-1934 در محیط کاری و تردد کارکنان اندازه گیری شد. از پرسشنامه های سلامت عمومی و افسردگی بک به منظور بررسی وضعیت سلامت عمومی و افسردگی کارکنان، استفاده شد.
نتایجبین گروه های مورد و شاهد از لحاظ سلامت عمومی(003/0>P) و افسردگی(031/0P=) اختلاف معنادار وجود دارد. 60% از کارکنانی که با این میدان ها در تماس بودند مشکوک به اختلال در سلامت عمومی بوده و 68% میزانی از افسردگی(خفیف 20%، متوسط 30% و شدید 10%) را گزارش کردند.
نتیجه گیریسلامت عمومی و افسردگی در کارکنانی که با میدان های مغناطیسی در تماس بودند، با گروه شاهد اختلاف معنادار داشته و کاهش سلامت عمومی و بالا بودن میزان افسردگی در گروه مورد دیده شد. با توجه به مطالعات انجام شده، تفسیر اثر این میدان ها بر بروز علائم افسردگی مشکل بوده و این امر به دلیل عدم ثبات نتایج بدست آمده از مطالعات مختلف است.
کلید واژگان: میدان مغناطیسی با فرکانس بی نهایت کم, سلامت عمومی, افسردگی, نیروگاه برقIntroductionExtremely low frequency magnetic field is a part of electromagnetic spectrum with frequency range from 30-300 Hz, which effects on the mental and physical health. In the current conditions, some of the labor affairs authorities believe that psychological problems are the main problem among the workers. The present study was designed to assess general health and depression in workers who are exposed to these fields.
MethodsThis is a case-control study. In order to evaluate the exposure of these two groups, magnetic flux density with extremely low frequency was measured with TES-1394 device in workplace and staff commuter. Beck Depression Inventory and General Health Questionnaires were used to assess general health status and depression.
ResultsThere are significant differences between the case and control groups in terms of public health (p<0.003) and depression (p=0.031). 60% of the workers who were exposed to these magnetic fields were suspected to the general health problems and 68% of these were reported different degrees of depression (mild 20%, moderate 30%, severe 10%).
ConclusionGeneral health and depression among the workers who were exposed to magnetic fields had a significant difference compared with the control group. Lower general health and higher rates of depression were seen in the case group. According to the previous studies, analysis and interpreting of the effects of these magnetic fields on the outbreak of depressive symptoms were difficult and this was because of the different results from different studies.
Keywords: Extremely low frequency magnetic field, General health, Depression, Power plant -
مقدمهیکی از اصلی ترین فعالیت ها در خودروسازی، مونتاژکاری است. پوسچر کاری نامناسب یکی از ریسک فاکتورهای اصلی در بروز اختلالات اسکلتی - عضلانی می باشد، به طوری که برای ارزیابی آن روش های متنوعی ارائه شده است. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی - عضلانی به روش MFA و RULA انجام شد.روش بررسیدر این پژوهش مقطعی از جامعه ای با حجم معلوم، با استفاده از فرمول کوکران، 37 شغل انتخاب شد که 80 پوسچر را با دو روش مذکور سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هانتایج حاصل از روش ارزیابی MFA نشان داد 5/17%، 3/11%، 5/7% از مشاغل در اندام های شانه، کمر، مچ و انگشتان به ترتیب در سطح «بسیار زیاد» اولویت اقدامات اصلاحی قرار داشتند و بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی RULA، از بین مشاغل مورد ارزیابی، 8/38% در سطح اقدامات اصلاحی 4 قرار داشتند. نتایج آزمون آماری اسپیرمن نشان داد بین امتیازات کسب شده در روش RULA برای بازو، تنه و گردن و سطح اقدام اصلاحی که در روش ارزیابی MFA به دست آمده به ترتیب (001/0P=)، (005/0P=)، (003/0P=) ارتباط معناداری وجود دارد و ضرایب همبستگی نیز به ترتیب 782/0، 787/0و 8/0 به دست آمد.نتیجه گیریاین دو روش تشابه های زیادی را از نظر نحوه بررسی و چگونگی ارزیابی نهایی دارا هستند ولیکن یک تفاوت عمده در این است که در روش MFA نتایج مطالعه زمانی از اعتبار بالاتری برخوردار است که کل اعضای بدن به نسبت درگیر فعالیت فیزیکی باشند. از سویی در روش MFA اندام های جزیی تر بیش از روش RULA مورد بررسی قرار می گیرند.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی, عضلانی, RULA, MFABackgroundOne of the most main jobs in the automotive industries is assembly that its activities include hand motions، navigation of pieces and using controlled forces for joining of them together. Awkward posture is one of the most important risk factors in incidence of musculoskeletal disorders. There are different methods to assess those factors. This study was conducted to illustrate the correlation between the results of MFA method and RULA in the assessment of musculoskeletal disorders risk.MethodsIn this cross-sectional study 37 jobs were selected as a sample by using of Cochran formula. In this study، 80 postures were assessed by using of two mentioned methods to determine the musculoskeletal risk level.ResultsThe results of MFA method indicated that 17. 5%، 11. 3% and 7. 5% of jobs in shoulders، low back، wrist and fingers were sequentially in “very high” level of modified actions preference. On the other hand، the results of RULA assessment pointed out that 46. 3% of jobs were in level 3 of modified actions and 38. 8 of them were in level 3 of those actions. Analyzing of data by using of Spearman test displayed that there is significant relationship between RULA scores of shoulders، body and neck with the level of modified action in MFA method (P-value≤0. 05) and sequentially، the correlation coefficients were 0. 782، 0. 787 and 0. 8.ConclusionIn general view، there are many similarities between two methods in both the way of study and the final assessment; however، one of the main differences of them is that; the results of MFA method are more reliable when all parts of body involve in physical activities. In addition، in MFA method، the details of body’s limbs are assessed more than RULA method.Keywords: musculoskeletal disorders, MFA, RULA -
زمینه و هدفواژه سیلیس آزاد به فرم کریستالیزه سیلیس و کوارتز که به عنوان فراوانترین ترکیب در پوسته زمین اطلاق می شود که می تواند باعث ایجاد سیلیکوزیس و سرطان ریه در مواجهه های با دز زیاد این ماده شود. مواجهه با سیلیس آزاد در تخریب ساختمان اجتناب ناپذیر است. و می تواند مشکلات عدیده ای برای سلامت کارگران داشته باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه تنفسی کارگران با سیلیس آزاد در طی تخریب ساختمانها در شهر تهران بود.روش بررسیدر این مطالعه برای ارزیابی مواجه تنفسی کارگران با سیلیس سیلس آزاد، چهار منطقه تهران (غرب، شرق، جنوب، مرکز) انتخاب شد. نمونه برداری بوسیله پمپ نمونه برداری فردی و فیلتیرغشایی ممبران انجام گرفت. نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه بوسیله طیف سنجی مرئی در طول موجهای(820و420 نانومتر) بر اساس روش NIOSH7601 آنالیز شدند.یافته هابیشترین و کمترین غلظت سیلیس به ترتیب در نواحی جنوب و مرکز تهران با میانگین هندسی 185/0 و 085/0میلی گرم بر متر مکعب بود. نتایج نشان داد که 80 در صد (48 نمونه) از کل نمونه بالاتر از حد آستانه مجاز قرار داشتند (ACGIH 05/0 mg/m3). همچنین میانگین هندسی مواجهه کارگران با سیلیس آزاد در رنج 085/0-185/0 mg/m3 قرار داشت.نتیجه گیریبا توجه به بالا بودن مواجهه شغلی کارگران در فر آیند تخریب ساختمان در شهر تهران (80 درصد) رعایت روش های کنترل و استفاده از فرآیند مرطوب و استفاده از وسایل حفاظت فردی توصیه می شود.
کلید واژگان: سیلیس آزاد, تخریب ساختمان, روش 7601Background And AimsThe term "crystalline silica", refers to crystallized form of SiO2 and quartz, as the most abundant compound on earth crust, it can causing silicosis and lung cancer at inhalation large doses in course of occupational exposure. Silica exposure is unavoidable during demolition of buildings and therefore it can result in many problems for demolition workers’ health the aim of this study was assessment of workers respiratory exposure with crystalline silica in during demolition of buildings in Tehran.MethodIn this study, in order to assessment of airborne crystalline silica exposure, four zone of Tehran (west،east،south،center) selected. Samples were collected on mixed cellulose filters, by using filter holder at flow rate of 2 l/min for a maximum volume of 800 liters. After the transferring the samples to laboratory then in order to analysis of samples, Visible absorption spectrometry (at 420-820nm) was used according to the "National Institute of Occupational Safety and Health" (NIOSH) method No. 7601Resulthigher average of exposure crystalline silica with geometric mean of 0/185 mg/m3 was related to south area، and center area with GM 0/085 mg/m3 have lowest exposure with crystalline silica. 48 sample (80%) of total sample were above the standard for crystalline silica (ACGIH0/05mg/m3). The geometric mean of worker's exposure to crystalline silica was in the range of 0/085-0/0185 mg/m3.Conclusionregarding to 80% of total of sample was above the threshold limit value (0/05mg/m3). And exposure with crystalline silica during demolition of building unavoidable, this necessitates control of emission of dust during demolition.Keywords: crystalin silica. Demolition worker.NIOSH7601 -
زمینه و هدفصنعت مونتاژ از جمله صنایعی است که ریسک حرکات تکراری و در نتیجه ریسک اختلالات اسکلتی عضلانی در آن بالا می باشد. بررسی ارگونومیکی این مشاغل به منظور شناسایی، ارزیابی و کنترل این آسیب ها در کارکنان حائز اهمیت می باشد. از روش های مختلفی به منظور ارزیابی ریسک حرکات تکراری در این صنایع استفاده شده است. هدف مطالعه حاضر معرفی ابزار ارزیابی وظایف تکراری (ART Tool) اندام های فوقانی و همچنین استفاده از آن برای ارزیابی ریسک حرکات تکراری مونتاژکاران در صنعت الکتریک می باشد. این روش در سال 2009 توسط اداره ایمنی و بهداشت انگلستان (HSE) ایجاد شد.روش بررسیدر مطالعه مقطعی حاضر کلیه ایستگاه های کاری(20 ایستگاه کاری) بصورت سرشماری انتخاب شدند و سپس با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسه مراتبی وظایف (HTA) هر شغل به وظایف و هر وظیفه به فعالیت ها و هر فعالیت به حرکات تجزیه و تحلیل گردید. بعد از آن روش ART برای شناسایی ریسک فاکتورهای رایج در کارهای تکراری که در پیشرفت اختلالات اندام های فوقانی (ULDs) دخیل هستند، استفاده شد و تعداد 20 برگ کار ART تکمیل گردید.یافته هانتایج نشان داد که 15% وظایف کاری در سطح ریسک پایین، 55% وظایف کاری در سطح ریسک متوسط و 35% وظایف کاری در سطح ریسک بالا قرار دارند. مهمترین ریسک فاکتورها، نحوه ی چنگش و زمان های استراحت در طول یک شیفت کاری بودند که سطح ریسک آنها برای تمام وظایف کاری بالا بود. یکنواختی کار هم از مهمترین ریسک فاکتورهای روانی- اجتماعی در همه ی وظایف کاری بود.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد که ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از وظایف تکراری در شغل مورد بررسی نسبتا بالاست و مداخلات ارگونومی به منظور طراحی مجدد شغل مورد نظر مورد نیاز است. این مطالعه کاربرد روش ART را به طور عملی نشان می دهد و بکارگیری آن را بعنوان روشی کاربردپذیر، آسان و مناسب برای اهداف ارزیابی و مداخلات ارگونومی در وظایف کاری تکراری پیشنهاد می کند.
کلید واژگان: ریسک فاکتورهای وظایف تکراری, اختلالات اسکلتی عضلانی اندام فوقانی, روش ارزیابی وظایف کاری تکراری (ART)Background And AimsRepetitive tasks are common in assembly industries and the prevalence of musculoskeletal disorders is very high. Ergonomic survey should be applied to identify, assess and control related problems. There are several methods for risk assessment of repetitive tasks. This study aimed to assess the risk of repetitive tasks among assemblers in an electric industry using Assessment Repetitive Tasks (ART) tool. This tool was developed by the Health, Safety and Executive (HSE), UK in 2009.MethodsIn this current study all workstations (20 workstations) were selected based on census method, after that, Hierarchical Task Analysis (HTA) method was used for task analysis and job was degraded to tasks, actions and movements. Then, ART method was implemented to identify common risk factors in repetitive tasks that can contribute to develop musculoskeletal disorders of upper limbs. In total, 20 ART worksheets were completed in 2 assembly lines.ResultsResults showed that 15% of tasks were at low level of risk, 55% of tasks were at medium level of risk and 35% of tasks were at high level of risk. The most important risk factors were hand grip and breaks that were high risk in all tasks. Monotonous of work was also the most important psychosocial factors in all tasks.Conclusionthe results of current study shown that the musculoskeletal disorders due to repetitive tasks are approximately high and ergonomics interventions is needed to reduce risk levels. Using ART method shown that it is a usable, easy and suitable method for assessing repetitive tasks that is recommended for ergonomics interventions and redesigns.Keywords: ART tool, risk factors of repetitive tasks, musculoskeletal disorders, upper limbs -
زمینه و هدفشرایط محیطی گرم و مرطوب در بسیاری از مناطق جهان شایع می باشد که این شرایط می تواند بر سلامت و راندمان افراد موثر باشد. بنابراین جهت توصیف مناسب از شرایط محیطی باید میزان اعتبار شاخص های استرس حرارتی مورد استفاده را سنجید. هدف این مطالعه بررسی میزان دقت و اعتبار شاخص های WBGT و P 4 SR از طریق مقایسه آن ها با دمای عمقی بدن در یک پایانه نفتی بود.روش بررسیاین پژوهش روی 94 نفر از شاغلین واحدهای مختلف در دو گروه سازش یافته و سازش نیافته با گرما انجام گرفت. پس از شناسایی واحدهای مختلف و بررسی نحوه فعالیت کاری، اقدام به اندازه گیری پارامترهای محیطی، شاخص WBGT و دمای عمقی(دهانی و تمپان) در سه شرایط محیط روباز، محیط مسقف و محل استراحت گردید. شاخص P 4 SR نیز از طریق معادلات و نموگرام های مربوطه تعیین شد.یافته هامطالعه ارتباط شاخص های فوق با دمای دهانی و پرده صماخ (24/0± 37.43) نشان داد که میزان همبستگی آن ها معنادار می باشد (P<0.05). بررسی معادلات رگرسیون بین شاخص های استرس حرارتی و دماهای دهانی و پرده صماخ نشان دادند که بیشترین مقدار R2 تطبیق شده مربوط به شاخص WBGT با دمای پرده صماخ بود.بحث و نتیجه گیریاین تحقیق نشان داد که شاخص های استرس حرارتی مورد مطالعه با دماهای عمقی بدن ارتباط معناداری داشتند. از طرفی شاخص WBGT بیشترین دقت را در ارزیابی استرس حرارتی نشان داد.
کلید واژگان: استرس حرارتی, WBGT, P4SR, پایانه نفتیBackground And AimsHot and humid conditions are common in many parts of the world; these conditions can influence both the health and performance of individuals. Therefore to describe the environmental conditions appropriately، the amount of reliability of heat stress indices should be measured. The aim of this study was evaluating the reliability of WBGT and P4SR by comparison to core body temperature in an OilTerminal.MethodsThe participants (94 persons) were two groups of acclimatized and not acclimatized employees of different units of the Oil Terminal. After identifying the units and their activities، air and wet temperatures، WBGT، and core body temperature (oral and tympanic) were measured in three situations including outdoor، indoor، and rest activities.ResultsThe statistically significant correlation was found between above mentioned heat stress indices with oraland tympanictemperatures (P<0/05). The regression equations were shown that the most determinant coefficient belong to WBGT and tympanic temperature (R2=0/571).ConclusionIt was found that the WBGT and P4SR with core body temperature had significant correlations and WBGT had the most accuracy to predict heat stress in employees.Keywords: heat stress, WBGT, P4SR, oil terminal
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.