به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محسن رضائیان

  • زهرا بهرام نژاد، حسن احمدی نیا، علیرضا وکیلیان، محسن رضائیان*
    زمینه و هدف

    آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 رونق یافته است. این مطالعه به منظور تعیین میزان رضایت مدرسین دانشکده‏های پیراپزشکی، پرستاری مامایی، بهداشت و دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان نسبت به آموزش مجازی در زمان همه گیری کووید-19 در سال 1399-1400 اجرا شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، جمعیت مورد پژوهش شامل 100 نفر از مدرسینی بود که در سال تحصیلی 1400-1399 در دانشکده های مورد مطالعه تدریس می‏کرده اند. ابزار جمع‏آوری اطلاعات پرسش‏نامه محقق ساخته ای بود که پس از تدوین توسط حداقل 10 نفر از متخصصین در زمینه آموزش و با استفاده از شاخص‏های نسبت روایی محتوایی (Content validity ratio; CVR) و شاخص روایی محتوایی (Content validity index; CVI) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey آنالیز شدند.

    یافته ها

    41 نفر (41 درصد) از مدرسین بیان کردند که آموزش مجازی را بعد از همه گیری کووید-19 ادامه می دهند، 89 نفر (89 درصد) سرعت اینترنت را مهم ترین مشکل آموزش مجازی می دانستند. میانگین نمره رضایت مندی در گروه سنی 30 تا 40 سال و سابقه تدریس کم تر از 5 سال و مرتبه علمی استاد به طور معنی داری بیش از میانگین نمره سایر گروه ها بود (05/0P<).

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر نشان داد که رضایت مندی کلی مدرسین از آموزش مجازی در سطح متوسطی قرار دارد. از دیدگاه مدرسین برخی ابعاد آموزش مجازی از جمله سطح تعامل با دانشجو، ارائه و دریافت بازخورد و ارزیابی تکوینی و تجمعی دانشجو نیاز به ارتقاء دارد. از این رو ارتقاء زیرساخت ها و توانمندسازی مدرسین جهت بهبود کیفیت آموزش مجازی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, کووید-19, علوم پزشکی, دانشجو, رفسنجان}
    Zahra Bahramnejad, Hassan Ahmadinia, Alireza Vakilian, Mohsen Rezaeian*
    Background and Objectives

    Virtual education has flourished during the COVID-19 pandemic. This study was carried out in order to determine the satisfaction of lecturers from virtual education during the COVID-19 epidemic in Paramedical, Nursing, Midwifery, Health, and Dentistry Faculties of Rafsanjan University of Medical Sciences in 2020-2021.

    Materials and Methods

    In this descriptive study, the research population consisted of 100 teachers who taught in the mentioned faculties in 2020-2021. The data collection tool was a researcher-made questionnaire that was compiled by at least 10 experts in the field of education and investigated using content validity ratio (CVR) and content validity index (CVI). Data were analyzed using independent t-test, one-way analysis of variance, and Tukey's post hoc test.

    Results

    41 people (41%) of the teachers stated that they continue virtual education after the COVID-19 epidemic and 89 people (89%) considered the speed of the internet as the most important problem of virtual education. The average satisfaction score in the age group of 30-40 years and in the teaching experience of less than 5 years and the scientific rank of professor was significantly higher than the average score of other groups (p<0.05).

    Conclusion

    The findings of the study showed that the overall satisfaction of teachers with virtual education is at an average level. From the teachers' point of view, some aspects of virtual education including the level of interaction with the student, providing and receiving feedback, and formative and cumulative evaluation of the student need to be improved. Therefore, upgrading the infrastructure and empowering teachers to improve the quality of virtual education seems necessary.

    Keywords: Virtual Education, COVID-19, Medical Sciences, Student, Rafsanjan}
  • محسن رضائیان*

    در سخن سردبیری شماره قبل مجله دانشگاه، به معرفی برنامه ملی پیشگیری از خودکشی در کشور پرداختیم (1). در این سخن سردبیری قصد داریم تا به آسیب شناسی این برنامه پرداخته و به این سوال پاسخ دهیم که چرا برنامه ملی پیشگیری از خودکشی تاکنون، موفق به کاهش سالانه دو درصدی میزان اقدام و فوت ناشی از خودکشی در جمعیت ایران نسبت به سال پایه آن یعنی سال 1400 نشده است (2). اگرچه در پاسخ به این سوال می توان دلایل گوناگونی را اقامه نمود، اما تمرکز این سخن سردبیری فقط در بر گیرنده دو دلیل بسیار مهم و به هم پیوسته بوده و ذکر کامل این دلایل را باید به یک مقاله مفصل دیگر، موکول نماییم. اولین دلیل مهم، عدم وجود یک نهاد قدرتمند برای تصمیم گیری، ایجاد هماهنگی و اجرای برنامه می باشد. دومین دلیل هم، عدم توجه کافی به ظرفیت ها و حمایت های محلی برای اجرای موفقیت آمیز برنامه است. آنچه که در ادامه می آید، تشریح این دو دلیل مهم بوده و ما در سخن سردبیری شماره آینده، به ارائه یک راه کار چندوجهی پیشگیری از خودکشی خواهیم پرداخت که از قابلیت کاربرد برای کشور عزیزمان، برخوردار است. عدم وجود یک نهاد قدرتمند برای تصمیم گیری، ایجاد هماهنگی و اجرای برنامه عدم وجود یک نهاد قدرتمند برای تصمیم گیری، ایجاد هماهنگی و اجرای برنامه، یکی از مهم ترین نقاط ضعف برنامه ملی پیشگیری از خودکشی در ایران است. این در حالی است که برای موفقیت برنامه ملی پیشگیری از خودکشی، وجود چنین نهاد قدرتمندی هم در سطح کشور، هم در سطوح استانی و هم در سطوح شهرستانی، ضرورتی انکار ناپذیر است. بر اساس آن چه که در نسخه آذر ماه سال 1400 این برنامه آمده است"حوزه ریاست دانشگاه های علوم پزشکی واقع در مراکز استان ها، باید تدابیری اتخاذ نمایند تا در هر سال، چهار جلسه کارگروه سلامت و امنیت غذایی استان با موضوعات ارزیابی وضعیت خودکشی در استان در سال گذشته (فروردین ماه)، مرور اقدامات پیش رو در حوزه پیشگیری از خودکشی (تیرماه)، گزارش اقدامات صورت گرفته (مهر ماه) و نهایتا جمع‏بندی و تحلیل آمار خودکشی (دی ماه)، با محوریت استانداری تشکیل گردد. این جلسات باید با حضور و ارائه گزارش از سوی نمایندگانی از سایر دانشگاه/دانشکده های واقع در استان، نمایندگانی از اداره کل آموزش و پرورش استان، شبکه صدا و سیمای استان، اداره کل جهاد کشاورزی استان، هیات مدیره سازمان نظام پزشکی استان، فرماندهی بهداشت و درمان ارتش، فرماندهی ناحیه انتظامی، اداره کل بازرگانی، اداره کل مدیریت و برنامه ریزی استان، اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان، و اداره کل تعاون و کار و رفاه اجتماعی (معاونت رفاه) و مدیرکل بهزیستی استان تشکیل گردند (2)." اگرچه، برگزاری چنین جلساتی بسیار مفید و ضروری است، اما به هیچ وجه، جای خالی یک نهاد قدرتمند برای تصمیم گیری، ایجاد هماهنگی و اجرای برنامه در سطح استان های کشور را پر نخواهد کرد. همین نکته برای سطح کلان کشوری و هم چنین سطوح خرد شهرستانی نیز، صدق می نماید. عدم توجه کافی به ظرفیت ها و حمایت های محلی همان طور که گفته شد، عدم توجه کافی به ظرفیت ها و حمایت های محلی برای اجرای موفقیت آمیز برنامه، دومین دلیل مهم عدم موفقیت برنامه ملی پیشگیری از خودکشی در ایران است. منظور از ظرفیت ها و حمایت های محلی، به ظرفیت ها و حمایت هایی برمی گردد که در سطح هر شهرستان کشور، باید به آن ها توجه نمود. بر اساس آن چه که در نسخه آذر ماه سال 1400 برنامه ملی آمده است: "برنامه پیشگیری از خودکشی در استان، تابع برنامه عملیاتی وزارت متبوع خواهد بود. این برنامه در سال 1400 ویرایش شده و برنامه عملیاتی آن بر خلاف سایر برنامه‏های گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد به صورت 5 ساله تدوین شده است. البته در جلسات آموزشی ابلاغ این برنامه، بر حق تعدیل برنامه توسط دانشگاه به اقتضاء شرایط محیطی و بافت خاص منطقه تاکید شده است (2)." با این وجود، ساز و کار این حق تعدیل در سطوح استانی و به ویژه در سطوح شهرستانی، مشخص نیست. باوم Baum در مقاله خود سعی می کند ضرورت توجه به ظرفیت ها و حمایت های محلی را با بهره گیری از مثال تمثیلی اثر گردوشکن (Nut cracker effect)، بیان نماید. وی برای آن که نظر خود را به خوبی توضیح دهد، به تصویری مانند شکل 1 اشاره می کند (3). سیاست های ملی حمایت های محلی شکل 1- اثر گردو شکن در برنامه ریزی های ملی که موفقیت آن ها، نیازمند حمایتهای محلی است آن چه که در این تصویر مشخص است، آن است که برای شکستن گردو که مثال تمثیلی برای موفقیت برنامه های ملی نظیر برنامه ملی پیشگیری از خودکشی است، ما به دو اهرم قدرتمند نیاز داریم: اهرم بالایی، همان برنامه ملی است که باید به شکلی کاملا علمی نوشته شده و برای اجراء، ابلاغ گردد. اما اگر اهرم قدرتمند دوم که در پایین قرار دارد، هم زمان فعال نشده و یا به فعال شدن آن توجه کافی مبذول نگردد، آن وقت به اهداف برنامه که همان تمثیل شگستن گردو است دست نخواهیم یافت (3). ذکر این نکته ضروری است که راه کار های پیشگیری از خودکشی، مانند راه کارهای پیشگیری از هر آسیب و یا بیماری دیگر، از دو جزء برخوردار است. جزء ملی، که در آن تحت عنوان راه کار های بالا و پایین (Top down) اشاره می گردد که در جای خود حائز اهمیت بسیار زیادی است. اما جزء محلی نیز که به همان اندازه حائز اهمیت است، تحت عنوان راه کارهای پایین به بالا (Bottom up) نام گذاری می شود (4). متاسفانه در بازدیدهای گوناگونی که برای ارزشیابی برنامه های پیشگیری از خودکشی در استان ها و شهرستان های مختلف کشور داشته ام، به ضعف شدید راه کارهای پایین به بالا پی برده ام. این نکته بدان معناست که برنامه های ملی با طراحی خوب و سنجش همه جوانب، متاسفانه به حمایت ها، خلاقیت ها و راه کارهای پایین به بالا، توجه کافی را مبذول نمی نمایند.

  • عبدالله رحمانی، مهدیه نبردی، حسن احمدی نیا، محسن رضائیان*
    زمینه و هدف

    گزارش مسولانه اخبار خودکشی می تواند از رخداد آن پیشگیری کند. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین وضعیت گزارش اخبار خودکشی منتشرشده در روزنامه ها و خبرگزاری های ملی طی سال های 1398 و 1399و طی پاندمی کووید-19 می باشد.

    مواد و روش ها

    پژوهش توصیفی حاضر یک مطالعه پیگیر است که برای اولین بار درسال 1397انجام شد. اخبار منتشرشده از 9 روزنامه (همشهری، جام جم، ایران، اطلاعات، کیهان، شرق، اعتماد، آرمان و شهروند) و 6 خبرگزاری ملی (ایسنا، ایرنا، فارس، خبرآنلاین، مهر و تسنیم) از ابتدای فروردین 1398 تا پایان اسفند 1399، استخراج و نتایج به صورت تعداد (درصد)، میانگین و انحراف معیار گزارش شد. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل و مجذور کای آنالیز گردید.

    یافته ها

    در مجموع 927 خبر (روزنامه ها 416 و خبرگزاری ها511 مورد) مربوط به خودکشی استخراج گردید. میانگین نمره انطباق در روزنامه ها و خبرگزاری ها به ترتیب 46/9 و 28/9 از 15 بدست آمد. در مجموع، تعداد اخبار گزارش شده مربوط به خودکشی در روزنامه ها و خبرگزاری ها در سال 1398 نسبت به سال 1397کاهش یافته ولی در سال 1399 افزایش چشم گیری داشته است، این روند در تمام روزنامه ها به جز همشهری و اطلاعات و تمام خبرگزاری ها به جز مهر و ایرنا قابل مشاهده است. میانگین نمره انطباق در سال های 1398 و 1399 نسبت به سال 1397 افزایش یافته، ولی در سال 1399 نسبت به سال 1398 کاهش داشته است.

    نتیجه گیری

    اخبار منتشرشده در روزنامه ها و خبرگزاری ها در بعضی موارد تا حدودی غیر مسئولانه انجام گرفته بود. اگرچه این اخبار نسبت به سال 1397 بهتر منتشر می گردد، اما باید پرسنل رسانه ها و سردبیران مجلات و روزنامه ها در این زمینه آموزش لازم را دریافت نمایند.

    کلید واژگان: اخبار خودکشی, روزنامه ها, خبرگزاری های ملی, راهنمای چاپ اخبار خودکشی}
    Abdollah Rahmani, Mahdieh Nabardi, Hassan Ahmadinia, Mohsen Rezaeian*
    Background and Objectives

     Responsible reporting can prevent suicide. The purpose of this study was to determine the status of suicide news reports published in national newspapers and news agencies during 2019-2021and the Covid-19 disease.

    Materials and Methods

     The present descriptive study is a follow-up study, first conducted in 2018. The news published by 9 newspapers (Hamshahri, Jam-e-Jam, Iran, Etelaat, Keihan, Sharq, Etemad, Arman, and Shahrvand) and 6 national news agencies (ISNA, IRNA, Fars, Khabaronline, Mehr, and Tasnim) from March 2019 to March 2021, was extracted and the findings were reported as number (percentage), mean, and standard deviation. The data were analyzed using independent t-test and chi-square test.

    Results

     A total of 927 news (newspapers: 416, news agencies: 511) related to suicide were extracted. The compliance mean scores were obtained 9.46 and 9.28 out of 15 in the newspapers and news agencies, respectively. All in all, the number of reported news in newspapers and news agencies has dereased in 2019 compared to 2018, however it significantly increased in 2020. This trend can be observed in all newspapers exept Hamshahri and Etelaat and all news agencies exept Mehr and IRNA. There was an increase in the compliance mean score in 2019 and 2020 compared to 2018, however there was a decrease in 2020 compared to 2019.

    Conclusion

     The news published in newspapers and news agencies is done somewhat irresponsibly. These reports have been improved compared to 2018, but media personnel and editors of magazines and newspapers should receive necessary training in this field.

    Keywords: Suicide News, Newspapers, National News Agencies, Suicide News Printing Guide}
  • محسن رضائیان*

    در سخنان سردبیری شماره های قبل مجله دانشگاه، با انواع رفتار خودکشی آشنا شده و به ضرورت پیشگیری از آن ها در قالب راهکارهای چند وجهی، پرداختیم (6-1). در این سخن سردبیری قصد داریم تا خوانندگان فرهیخته مجله دانشگاه را با برنامه ملی پیشگیری از خودکشی در ایران، آشنا نماییم. در کشور ما، برنامه های ملی در حوزه سلامت، توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و با استناد به تحقیقات موجود و انجام مطالعات راهنما و با بهره گیری از نظرات خبرگان، طراحی و جهت ابلاغ به دانشگاه های علوم پزشکی ارسال می گردد. یکی از این برنامه ها، برنامه ملی پیشگیری از خودکشی است که سابقه طراحی اولیه آن به سال 1379 برمی گردد (7). رئوس کلی این برنامه بر اساس نسخه آذر ماه سال 1400 آن عبارت است از: توسعه و ترویج فعالیت های پیشگیری از خودکشی، ارتقاء آگاهی جامعه و ظرفیت پاسخگویی به رفتار خودکشی و ارائه خدمات لازم به تمامی افراد در معرض خطر یا اقدام کننده به خودکشی (8). آنچه که در ادامه می آید، معرفی راهکارها و اهداف برنامه بوده و ما در سخن سردبیری شماره آینده به آسیب شناسی برنامه، خواهیم پرداخت. بر اساس نسخه آذر ماه سال 1400، برنامه ملی پیشگیری از خودکشی ایران دارای شش استراتژی به شرح زیر است:1. افزایش روایی داده های مربوط به خودکشی از طریق: "توانمندسازی کارشناسان مسئول ثبت داده های خودکشی در سامانه معاونت بهداشت؛ استانداردسازی ثبت داده های خودکشی در سامانه معاونت بهداشت؛ هماهنگی بین معاونت بهداشت و درمان جهت ثبت داده‏های اقدام به خودکشی در مراجعه کنندگان به بیمارستان ها؛ توانمندسازی کارکنان بیمارستانی مرتبط با ثبت موارد خودکشی در بیمارستان ها؛ تعامل و همکاری با سازمان پزشکی قانونی جهت دریافت داده های استاندارد فوت ناشی از خودکشی؛ و تعامل و همکاری با آموزش و پرورش، وزارت علوم، بهزیستی و نیروهای نظامی و انتظامی جهت دریافت داده‏های خودکشی در گروه های هدف تحت پوشش (8(." 2. افزایش آگاهی عمومی پیرامون رفتارهای خودکشی از طریق: " استفاده از ظرفیت تولی گری نظام سلامت در جهت انگ زدایی از مشکلات و اختلالات سلامت روان در میان سیاست گذاران و مسئولین اجرایی؛ تعامل و همکاری با دفتر آموزش و ارتقاء سلامت در راستای آموزش های همگانی موثر در پیشگیری از خودکشی؛ توانمندسازی جمعیت عمومی پیرامون خودمراقبتی در حوزه سلامت روان و پیشگیری از خودکشی؛ توانمندسازی افراد تحت پوشش مدارس (دانش آموزان و والدین)، دانشگاه ها، محیط های کاری، محیط های نظامی، و زنان خانه دار پیرامون خودمراقبتی در حوزه سلامت روان و پیشگیری از خودکشی؛ آموزش مهارت های زندگی و تاب آوری به افراد تحت پوشش مدارس (دانش آموزان و والدین)، دانشگاه ها، محیط های کاری، محیط های نظامی، زنان خانه دار؛ و افزایش تاب آوری از طریق ترویج باورهای صحیح دینی و فرهنگی با محوریت پیشگیری از خودکشی (8)." 3. ارتقاء کمی و کیفی خدمات ارائه شده به افراد در معرض خطر و اقدام کننده به خودکشی از طریق:" توانمندسازی بهورزان/کارشناسان مراقب سلامت خانه های بهداشت روستایی/پایگاه های سلامت شهری در خصوص غربالگری و شناسایی افکار خودکشی؛ افزایش توانایی پزشکان عمومی مراکز خدمات جامع سلامت شهری/ روستایی در خصوص ارزیابی خطر و مدیریت بالینی بیماران دارای افکار خودکشی؛ بهبود کیفی خدمات ارائه شده توسط کارشناسان سلامت روان مراکز خدمات جامع سلامت شهری/روستایی جهت ارائه مداخلات روانشناختی به افراد در معرض خطر خودکشی؛ ارتقاء زیرساخت های بیمارستانی و تقویت ظرفیت نیروی انسانی در حوزه خدمات تخصصی؛ توانمندسازی کارکنان ارائه دهنده خدمت به بیماران در معرض خطر یا اقدام کننده به خودکشی در بیمارستان ها؛ تبیین فرآیندهای شناسایی، مدیریت، و ارجاع افراد در معرض خطر یا اقدام کننده به خودکشی در گروه های هدف تحت پوشش سایر دستگاه ها؛ توانمندسازی کارکنان بهداشتی، درمانی، مشاوره و افراد کلیدی و موثر در حوزه پیشگیری از خودکشی تحت پوشش سایر دستگاه ها؛ ایجاد هماهنگی بین دستگاه های مرتبط با مدیریت صحنه های اقدام به خودکشی در مکان های عمومی (اتوبان ها، پل های هوایی، ایستگاه های مترو)؛ توانمندسازی نیروی های خط مقدم مدیریت صحنه های اقدام به خودکشی (آتش نشانان، پلیس، مدکاران اورژانس اجتماعی، کارکنان اورژانس کشور)؛ ایجاد هماهنگی بین دستگاه های مرتبط با خدمات مددکاری برای افراد در معرض خطر خودکشی؛ و توانمندسازی نیروی های فعال در حوزه خدمات مددکاری برای افراد در معرض خطر خودکشی (8)." 4. ساماندهی اخبار و سایر محتواهای انتشاریافته مرتبط با خودکشی در رسانه ها از طریق: "توانمندسازی اصحاب رسانه های رسمی در جهت انعکاس استاندارد اخبار و سایر محتواهای انتشار یافته مرتبط با خودکشی؛ مدیریت انتشار اخبار و سایر محتواهای انتشار یافته مرتبط با خودکشی در رسانه ها و اتخاذ تدابیر قانونی در مواجهه با تخلفات این حوزه؛ و رصد و مدیریت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در مورد مطالب غیرمجاز پیرامون خودکشی (8)." 5. محدودیت دسترسی به روش های شایع و مهلک خودکشی از طریق: " ارتقاء استانداردهای ایمنی توزیع سموم کشاورزی؛ توانمندسازی کشاورزان و باغداران در خصوص دستورالعمل ایمنی سموم کشاورزی؛ تقویت همکاری نهادهای نظارتی، انتظامی و قضایی در زمینه شناسایی، ارجاع به محاکم قضایی و اعمال قانون در مورد عوامل خرید و فروش قرص برنج؛ ساماندهی نظارت بر فروش دارو در داروخانه ها و محل های غیرمجاز توسط سازمان غذا و دارو و نیروهای انتظامی/ قضایی؛ ساماندهی نظارت بر توزیع متادون در مراکز دارای مجوز درمان اعتیاد و فروش غیرقانونی در محل های غیرمجاز توسط معاونت درمان و نیروهای انتظامی/ قضایی؛ مشخص نمودن ضوابط ایمنی در مکان های عمومی پرخطر برای پیشگیری از خودکشی؛ و بهبود ایمنی اتوبان ها، پل های هوایی، ساختمان های مرتفع عمومی و ایستگاه های مترو با رویکرد پیشگیری از خودکشی (8)." 6. افزایش پژوهش های کاربردی در زمینه خودکشی از طریق: " حمایت علمی، مالی و اجرایی به منظور تسهیل انجام طرح های تحقیقاتی کاربردی در زمینه پیشگیری از خودکشی (8)." برای این برنامه، یک بازه پنج ساله در نظر گرفته شده و قرار برآن است که برنامه، از ابتدای سال 1401 تا پایان سال 1405 به مرحله اجراء درآید. هدف کلان برنامه نیز کاهش 10 درصد میزان اقدام و فوت ناشی از خودکشی در جمعیت در ایران نسبت به سال پایه آن یعنی سال 1400، قلمداد شده است (8).

    کلید واژگان: پیشگیری از خودکشی}
  • صدیقه ولی زادگان، حسن احمدی نیا، رضا وزیری نژاد، محسن رضائیان*
    زمینه و هدف

    خودکشی و اقدام به آن یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی محسوب می شود و با توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی و فردی متفاوت است. لذا هدف مطالعه حاضر تعیین اپیدمیولوژی جغرافیایی خودکشی و اقدام به آن در یک دوره 5 ساله در سطح شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد بود.

    مواد و روش ها: 

    در این مطالعه مقطعی، تمام افرادی که طی سال های 1396 تا 1400 در شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد خودکشی (382 مورد) و اقدام به خودکشی (7039 مورد) داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با چک لیست برنامه کشوری پیش گیری از خودکشی جمع آوری و میزان بروز استاندارد شده سنی برای شهرستان ها محاسبه شد.

    یافته ها

    بیشترین موارد خودکشی شهرستان ها در افراد سنین 15 تا 24 سال (50/76-80/30 درصد) و 25 تا 34 سال (50-90/5 درصد)، مجرد (100-20/46 درصد)، بیکار (90/52-54/23 درصد) و خانه دار (50/38-90/11 درصد) بود و هم چنین بیشترین موارد اقدام به خودکشی نیز در افراد سنین 15 تا 24 سال (50/57-40/44 درصد)، 25 تا 34 سال (60/32-70/25 درصد)، مجرد (70/80-69/45 درصد)، بیکار (10/70-84/20 درصد)، و خانه دار (83/45-50/18 درصد) بود. مردان بیشترین فراوانی را در خودکشی و زنان بیشترین فراوانی را در اقدام به خودکشی داشتند.

    نتیجه گیری

    در همه شهرستان های استان، اکثر افرادی که خودکشی و یا اقدام به آن داشتند در سنین 15 تا 34 سال و بیکار بودند. لذا لازم است که متولیان امر سلامت نسبت به غربالگری و ارجاع گروه های آسیب پذیر و هم چنین ایجاد زمینه های اشتغال، تشکیل خانواده جوانان، آموزش مسائل بلوغ و دیگر مشکلات این گروه سنی توجه ویژه ای داشته باشند.

    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, خودکشی, اقدام به خودکشی, کهگیلویه و بویراحمد}
    Sedighe Valizadegan, Hassan Ahmadinia, Reza Vazirinegad, Mohsen Rezaeian*
    Background and Objectives

    Suicide and attempted suicide are among the major public health problems and the most important indicators of public mental health, which vary according to economic, social, cultural, environmental, and individual factors. The present study was conducted in order to investigate the geographical epidemiology of suicide and attempted suicide in a 5-year period in the cities of Kohgiluyeh and Boyer Ahmad Province.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study, all the people who committed suicide (382 cases) and attempted suicide (7039 cases) in the citiies of Kohgiluyeh and Boyer Ahmad Province, during 2017 to 2021, were investigated. Data were collected using the National Suicide Prevention Program Checklist and the age-standardized incidence rate was calculated for the cities.

    Results

    The most cases of suicide in these cities were among people of the age group 15 to 24 years old (30.80 to 76.50 percent), 25 to 34 years old (5.90 to 50 percent), single (46.20 to 100 percent), unemployed (23.54 to 52.90 percent), and housewives (11.90 to 38.5 percent), and also the most important cases of suicide attempt among people aged 15 to 24 years old (44.40 to 57.50 percent), 25 to 34 years old (25.70 to 32.60 percent), single (45.69 to 80.70 percent), unemployed (20.84 to 70.10 percent), and housewives (18.50 to 45.83 percent). Men had the highest frequency of suicide and women had the highest frequency of suicide attempts.

    Conclusion

    In all the cities of the province, most of the people who committed suicide or attempted suicide were between the ages of 15 and 34 and unemployed. Therefore, those in charge of health should necessarily pay special attention to the screening and referral of vulnerable groups, as well as the creation of employment opportunities, the family formation of young people, the education of puberty issues. And other problems of this age group.

    Keywords: Epidemiology, Suicide, Attempted Suicide, Kohgiloye, Boyerahmad}
  • محسن رضائیان*

    در مقالات سردبیری شماره های قبل مجله دانشگاه، با انواع رفتار خودکشی و ضرورت پیشگیری از آن ها در قالب راهکارهای چند وجهی آشنا شدیم (5-1). یکی دیگر از برنامه های چند وجهی که برای اولین بار در کشور استرالیا طراحی شده است، با عنوان طول عمر (Lifespan) شناخته می شود که در سال 2016 میلادی، با انتشار مقاله ای معرفی گردید (6). این رهیافت، یک راهکار جامعه محور بوده که دارای اجزاء مختلف و متنوعی است. یکی از نقاط قوت این برنامه در آن است که برنامه ریزی چند وجهی برای پیشگیری از خودکشی را در سطح محلی، انجام می دهد. این نکته، نه تنها کمک خواهد کرد که برنامه های پیشگیری از خودکشی مبتنی بر نیازهای محلی به اجراء درآیند، بلکه می تواند باعث موفقیت برنامه ها در اجراء نیز شود (7). اجزاء گوناگونی راهکار طول عمر عبارتند از:1. بررسی داده های خودکشی در سطح محلی و مشخص نمودن خدمات و فعالیت های موجود که برای پیشگیری از خودکشی در حال اجرا است. 2. بهبود بخشیدن به حفظ ایمنی افراد جامعه و کاهش دسترسی به ابزار و وسایل خودکشی. 3. تشویق و ترغیب رسانه ها به گزارش هدفمند و مسئولانه اخبار خودکشی. 4. تجهیز مراقبت های اولیه به منظورتشخیص و حمایت از افرادی که در استرس قرار گرفته اند. 5. تربیت و افزایش توانایی کارکنان سطح اول مراقبت های سلامت در برخورد صحیح با یک بحران. 6. تربیت افراد جامعه برای تشخیص و ارجاع صحیح افراد خودکشی گرا. 7. ارتقاء مراقبت های سلامت روان، مقاومت و درخواست کمک در صورت نیاز در سطح مدارس. 8. استفاده از درمان های مبتنی بر شواهد برای افراد خودکشی گرا. 9. ارتقاء خدمات اورژانسی و پیگیری مراقبت ها برای بحران های خودکشی. همانطور که گفته شد، این یک رهیافت نسبتا جامع برای پیشگیری از خودکشی است که اجازه می دهد نمایندگانی ازکلیه سازمان های ذیربط در برنامه های پیشگیری، در سطح محلی و در برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی آن به طور فعالانه، دخیل باشند. شاید به همین دلیل است که ارزشیابی های اولیه انجام شده نشان می دهد که این رهیافت توانسته است تا 21 درصد از خودکشی و تا 30 درصد از اقدام به خودکشی را کاهش دهد (8).

    کلید واژگان: طول عمر}
  • زهراالسادات حسینی، حسن احمدی نیا، زهره قرشی، محسن رضائیان*
    زمینه و هدف

    خشونت خانگی در دوران بارداری تهدید جدی بر سلامت جسمی، روحی و روانی مادر، جنین و در نهایت تهدید جدی بر سلامت و ساختار جامعه است. در نتیجه این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین خشونت خانگی در طی بارداری با پیامد های نوزادی، در زنان باردار شهر رفسنجان انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مورد-شاهدی، جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه سه قسمتی شامل اطلاعات جمعیت شناختی، خشونت خانگی و پیامد های نوزادی انجام شد. حجم نمونه برای گروه مورد (دارای حداقل یک پیامد نوزادی) 20 نفر محاسبه شد که برای دست یابی به این تعداد، انجام پرسش گری از 211 زن باردار مراجعه کننده به زایشگاه نیک نفس رفسنجان در سال های 1399 و 1400 انجام شد. به ازای هر فرد مورد، سه نفر از افراد بدون پیامد که از لحاظ سن و تعداد فرزند با ایشان همسان بودند، به عنوان شاهد انتخاب شدند (60 نفر). داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک چندگانه تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    تعداد 13 نفر (7/21 درصد) از گروه شاهد و 10 نفر (50 درصد) از گروه مورد با خشونت دوران بارداری مواجهه داشته اند (015/0=P). نتایج رگرسیون لجستیک چندگانه نشان داد با تعدیل اثر سن همسر، شانس بروز حداقل یک پیامد نوزادی در مادرانی که در طول دوره بارداری مورد خشونت قرار گرفته اند 29/3 برابر مادرانی بوده که مورد خشونت قرار نگرفته اند (036/0=P).

    نتیجه گیری

    بر طبق نتایج مطالعه حاضر، به نظر می رسد خشونت خانگی باعث افزایش پیامد ها و عوارض بارداری می شود. در نتیجه برنامه ریزی مناسب برای اجرای فرآیند های مداخله گر و آگاهی بخش ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: خشونت خانگی, پیامدهای نوزادی, بارداری​​​​​​​}
    Zahra Sadat Hosseini, Hasan Ahmadinia, Zohreh Ghorashi, Mohsen Rezaeian*
    Background and Objectives

    Domestic violence during pregnancy poses a serious threat to the physical, mental, and emotional health of both the mother and the fetus. Ultimately, it also jeopardizes the overall health and structure of society. Therefore, this study was conducted with the aim of determining the relationship between domestic violence during pregnancy and neonatal outcomes in pregnant women residing in Rafsanjan City.

    Materials and Methods

    In this case-control study, data collection was performed through a three-part questionnaire, which included demographic information, domestic violence experiences, and infant outcomes. The sample size for the case group (comprising individuals with at least one neonatal outcome) was determined to be 20 people. To achieve this number, interviews were conducted with 211 pregnant women who visited Niknafs Maternity Hospital in Rafsanjan during 2019 and 2020. For each case subject, three individuals without any neonatal outcomes matched in terms of age and number of children, were selected as controls (60 people in total). The obtained data were analyzed using multiple logistic regression.

    Results

    Out of the control group, 13 individuals (21.7%) and out of the case group, 10 individuals (50%) experienced violence during pregnancy (p=0.015). The results of multiple logistic regression analysis indicated that after adjusting for the spouse's age, the odds of experiencing at least one neonatal outcome were 3.29 times higher in mothers who were subjected to violence during pregnancy compared to those who were not (p=0.036).

    Conclusion

    According to the current study, it can be concluded that domestic violence leads to an increase in pregnancy-related consequences and complications. Consequently, it is crucial to implement intervention programs and raise awareness to address this issue effectively.

    Keywords: Domestic violence, Neonatal outcomes, Pregnancy}
  • محسن رضائیان*

    در سخنان سردبیری شماره های قبل مجله دانشگاه، با انواع رفتار خودکشی و ضرورت پیشگیری از آن ها در قالب راهکار های چند وجهی آشنا شدیم (4-1). یکی از مهم ترین راهکار های چند وجهی دیگر برای مقابله با خودکشی با عنوان خودکشی صفر (Zero Suicide) شناخته می شود. این برنامه برای اولین بار در سال 2011 میلادی در کشور آمریکا طراحی شد (5) و سپس به مرور، جای خود را در برخی از کشورهای دیگر جهان باز نموده است. تمرکز این برنامه بیشتر بر روی نظام های مراقبت بهداشتی و درمانی است و بر مداخله در سطح جامعه، تاکید نمی کند. از این رو، اجزاء این راهکار چند وجهی هم، بیشتر متمرکز بر فعالیت های نظام های بهداشتی و درمانی است و مشتمل بر رهبری، آموزش، غربالگری و ارزیابی افراد در معرض خطر، نوشتن یک پروتکل درمانی قوی برای افراد در معرض خطر، تهیه یک برنامه پیشگیری از خودکشی با کمک خود فرد، کاهش دسترسی به مواد و ابزارهای کشنده و امکان دسترسی به خدمات تخصصی برای فرد خودکشی گرا می باشد. سایر اجزاء برنامه نیز شامل استفاده از درمان های مبتنی بر شواهد برای افراد خودکشی گرا، فراهم آوردن حمایت های لازم در طول دوره درمانی و اندازه گیری پیامدهای حاصل از برنامه و اقدام به بهبود برنامه در حین اجرای آن می باشند (5). بنابراین، خودکشی صفر در واقع یک برنامه خودکشی چند وجهی است که بر روی مراکز و سازماهایی تمرکز می کند که خدمات پیشگیری از خودکشی را به ویژه در سطوح بالینی ارائه می نمایند. این برنامه دارای وب سایت http://zerosuicide.sprc.org/ می باشد که در آن، مدل برنامه ارائه شده و از سازمان های مرتبط درخواست می گردد که به این برنامه بپیوندند. تاکنون ارزشیابی های به عمل آمده، نشان داده است که اجرای این برنامه در برخی از سازمان ها و مراکز، با موفقیت هایی همراه بوده است. با این وجود، این راهکار منتقدان فراوانی نیز دارد که معتقد هستند نتایج ارزشیابی های به عمل آمده، میزان موفقیت این برنامه را بیشتر از آنچه که واقعا رخ داده، گزارش نموده اند. از همین رو، آن ها معتقد هستند که نیاز به انجام ارزشیابی های جامع تری، برای بررسی میزان موفقیت واقعی این برنامه، وجود دارد (6). در انتها باید مجددا به این نکته اشاره نمود که این برنامه، کمتر به ریشه های رخداد خودکشی در جامعه پرداخته است و بیشتر به درمان افراد خودکشی گرا، اهمیت می دهد. از این رو در این برنامه، سایر اجزاء بسیار مهم یک استراتژی جامع برای پیشگیری از خودکشی، نظیر برنامه های آگاهی بخش به عموم افراد جامعه، گزارش صحیح و مسئولانه اخبار خودکشی در رسانه ها یا کاهش دسترسی به ابزار و وسایل خودکشی در سطح جامعه، دیده نشده است.

    کلید واژگان: رفتار خودکشی}
  • حمیدرضا نعیم آبادی، حمید یعقوبی، مسعود ظفر، رضا وزیری نژاد، حسن احمدی نیا، محسن رضائیان*
    زمینه و هدف

    توسعه مقیاس سلامت روان در بین دانشجویان، مستلزم استفاده از ابزارهای غربالگری کارآمد و متناسب با فرهنگ جامعه است. از آن جایی که هر ابزار ارزیابی مانند پرسش نامه، باید روایی و پایایی مناسبی داشته باشد، مطالعه حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی پرسش نامه مورد استفاده در تعیین افکار خودکشی و اقدام به آن در دانشجویان یک دانشگاه صنعتی ایران در سال 1400 انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی در سال 1400 بر روی 8440 نفر از دانشجویان یک دانشگاه صنعتی ایران انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود که روایی محتوایی آن با استفاده از نسبت روایی محتوایی (Content validity ratio; CVR) و شاخص روایی محتوایی (Content validity index; CVI) بررسی شد. پایایی درونی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ و Kuder-Richardson بررسی شد.

    یافته ها

    از آن جا که تعداد 10 نفر از کارشناسان سوالات را بررسی کردند،CVR  قابل قبول برای این پرسش نامه 62/0 بود که تعداد 39 سوال در محدوده قابل قبول قرار گرفتند. در بررسی CVI سوالات هم تعداد 40 سوال دارای CVI قابل قبول (بالاتر از 79/0) بودند. ضرایب آلفای کرونباخ و Kuder-Richardson در سنجش پایایی درونی دو مقیاس این پرسش نامه به ترتیب 93/0 و 87/0 محاسبه گردید که  نشان می دهد این پرسش نامه از پایایی خوبی برخوردار است.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر، پرسش نامه سلامت روانی و اجتماعی دانشجویان از روایی و پایایی نسبتا مناسبی برخوردار است، اما تغییر و جایگزینی برخی از سوالات که نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی مطلوبی نداشتند ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: روایی, پایایی, خودکشی, دانشجویان, افکار خودکشی}
    Hamidreza Naimabadi, Hamid Yaghubi, Masoud Zafar, Reza Vazirinejad, Hassan Ahmadinia, Mohsen Rezaeian*
    Background and Objectives

    The development of the mental health scale among students requires the use of efficient screening tools that are compatible with the society's culture. Since every evaluation tool such as a questionnaire must have adequate validity and reliability, the present study was conducted with the aim of determining the validity and reliability of the questionnaire used to determine suicidal thoughts and actions among the students of an Iranian university of technology in 2021.

    Materials and Methods

    This descriptive study was conducted in 2021 on 8440 students of an Iranian university of technology. The data collection tool was a researcher-made questionnaire, whose content validity was checked using the content validity ratio (CVR) and the content validity index (CVI). The internal reliability of the questionnaire was checked by Cronbach's alpha and Kuder-Richardson method.

    Results

    Since 10 experts checked the questions, the acceptable CVR for this questionnaire was 0.62, and 39 questions were within the acceptable range. In examining the CVI of the questions, 40 questions had an acceptable CVI (higher than 0.79). Cronbach's alpha and kuder-Richardson's coefficients in measuring the internal reliability of this questionnaire were calculated as 0.93 and 0.87, respectively, indicating that this questionnaire has good reliability.

    Conclusion

    Based on the results of the current study, the students’ mental and social health questionnaire has relatively appropriate validity and reliability, but it seems necessary to change and replace some questions that did not have favorable content validity ratio and content validity index.

    Keywords: Validity, Reliability, Suicide, Students, Suicidal thoughts}
  • محسن رضائیان*

    در سخنان سردبیری شماره های قبل، با انواع رفتار خودکشی و ضرورت پیشگیری از آن ها در قالب استراتژی های چند وجهی آشنا شدیم [3-1]. یکی از مهمترین این استراتژی های چند وجهی که در کشورهای اروپایی در حال انجام است، با نام اتحاد اروپا علیه افسردگی(European Alliance Against Depression) شناخته می شود [4]. برای اولین بار، این استراتژی با عنوان اتحاد علیه افسردگی (The Alliance Against Depression) در سال 2001 میلادی، به مرحله اجرا درآمد [5]، اما در سال 2004 میلادی، واژه اروپا به نام این استراتژی اضافه شد. این رهیافت چند وجهی در ابتدا از چهار جزء تشکیل شده بود که عبارت بودند از [4]:1. گزارش صحیح و مطابق با دستورالعمل اخبار خودکشی در رسانه ها .
    2. آموزش دروازه بانان، یعنی کسانی که در خط اول ارائه خدمات می توانند یک فرد خودکشی گرا را تشخیص داده و وی را برای دریافت خدمات و مراقبت های بیشتر، ارجاع دهند.
    3. ارتقاء مراقبت های غربالگری و درمانی رفتار خودکشی در مجموعه مراقبت های اولیه بهداشتی و همچنین مراقبت های سلامت روان.
    4. فراهم آوردن حمایت های لازم برای افراد در معرض خودکشی و خانواده های آنان.
    لازم به توضیح است همان طور که از اسم این استراتژی چند وجهی بر می آید، هدف اصلی آن افزایش آگاهی و دانش اعضاء جامعه درباره بیماری افسردگی است. این رهیافت، یک استراتژی جامعه محور است که بعدها در سال 2009 میلادی، یک جزء دیگر به این برنامه اضافه شد که هدف آن، محدود کردن دسترسی به روش ها و ابزارهای مورد استفاده در خودکشی می باشد [6]. برای اجرای موفقیت آمیز این برنامه، گروه های مشاوره که مشتمل بر اعضاء گوناگونی در سطوح محلی، منطقه ای و ملی هستند، اجرای آن را به دقت تحت نظر دارند. شواهد نشان می دهد که وجود این گروه های مشاوره، به افزایش موفقیت آمیز برنامه، کمک های شایانی نموده است.
    همچنین، ارزشیابی این برنامه پس از اجرا در کشورهای مختلف، حاکی از موفقیت برنامه در کاهش تا 24 درصدی موارد اقدام و خودکشی می باشد. البته، ذکر این نکته ضروری است که ارزشیابی های بعدی نشان داده است که اجرای این برنامه در کشورهای گوناگون اروپایی، نتایج متفاوتی را به همراه داشته است. از این رو، ارزشیابی دائم و طولانی مدت این برنامه در کشورهای مختلف اروپایی، پیشنهاد شده است [7].

    کلید واژگان: استراتژی اتحاد اروپا, افسردگی}
  • محسن رضائیان، محمد اسدپور، محمود محبوبی راد*، مهدی عبدالکریمی، محمد مبینی لطف آباد، حسن خدادادی، عرفان شهابی نژاد، امیررضا شکوئی زاده
    زمینه و هدف

    رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و سبک زندگی سالم، راهبردهای اصلی برای تسهیل و حفظ سلامت می باشند. این پژوهش با هدف تعیین رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، 450 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در سال 1401 وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه معتبر رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت بود. پرسش نامه ها توسط دانشجویان به صورت خودگزارشی تکمیل شدند. داده ها با استفاده از آزمون آماری t دو نمونه مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سنی دانشجویان 19/3 ± 86/20 سال بود. نمرات بخش خودشکوفایی بیشترین امتیاز (20/5±33/23) و بخش مدیریت استرس (68/3 ± 54/18) کمترین امتیاز را کسب کردند. بین نمره کل رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دانشجویان با متغیرهای وضعیت تاهل و درجه تحصیلی ارتباط آماری معنی دار بود (05/0>P). هم چنین، بین نمره بعد فعالیت بدنی با متغیر جنسیت و نمره ابعاد مسیولیت پذیری و تغذیه با متغیر وضعیت تاهل رابطه آماری معنی دار مشاهده شد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    از آن جایی که نمره کل رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت دانشجویان مورد مطالعه در طبقه متوسط قرار داشت، بنابراین دانشگاه می تواند با برنامه ریزی مناسب به دانشجویان در ایجاد یک مفهوم سلامتی مثبت کمک کند و آگاهی و عملکرد آن ها را در مورد تغذیه متعادل، ورزش منظم، مدیریت استرس و توجه به سلامت خود یا خودمراقبتی را تقویت نماید.

    کلید واژگان: ارتقاء سلامت, رفتار سلامت, دانشجویان, رفسنجان}
    Mehdi Abdolkarimi, Mohammad Mobini Lotfabad, Hassan Khodadadi, Erfan Shahabinejad, Amirreza Shakoeizadeh
    Background and Objectives

    Health-promoting behaviors and healthy lifestyle are the main strategies to facilitate and maintain health. The purpose of this research was to determine health-promoting behaviors in students of Rafsanjan University of Medical Sciences.

    Materials and Methods

    In this descriptive study, 450 students of Rafsanjan University of Medical Sciences were studied by stratified random sampling method in 2022. The data collection tool was a questionnaire including demographic information and a valid health-promoting behavior questionnaire. The questionnaires were completed as a self-report by students. Data were analyzed using independent two-sample t-test and one-way analysis of variance.

    Results

    The mean and standard deviation of the age of the students was 20.86±3.19 years. The scores of the self-improvement section (23.33±5.20) were the highest scores and the scores of the stress management section (18.54±3.68) were the lowest scores. There was a significant statistical association between the total score of students' health-promoting behaviors and the scores of the variables of marital status and educational level (p<0.05). Also, a statistically significant association was observed between the physical activity dimension score and the gender variable and the responsibility and nutrition dimensions score and the marital status variable (p<0.05).

    Conclusion

    Since the total score of the health-promoting behaviors of the studied students was in the middle class, with proper planning, the university can help students create a positive health concept and strengthen their awareness and performance about balanced nutrition, regular exercise, stress management, and attention to their health or self-care.

    Keywords: Health promotion, Health behavior, Students, Rafsanjan}
  • محسن رضائیان*

    در دو مقاله سردبیری قبل به تشریح انواع رفتارهای خودکشی و ضرورت پیشگیری از آن ها پرداختیم. با توجه به اهمیت بسیار زیاد این موضوع، تمامی جوامع، از سطح محلی تا ملی باید دارای برنامه ها و راه کارهای مشخص برای مقابله با رفتار خودکشی یعنی فکر، برنامه ریزی، اقدام و خودکشی باشند [2-1]. همان طور که دیدیم برای رخداد خودکشی، عوامل متعدد فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارند. بنابراین، برنامه ها و راه کار های مقابله با خودکشی نیز باید تمامی این عوامل موثر را مورد نظر قرار دهند [3].
    بی مناسبت نیست که شواهد موجود، نشان می دهند که راه کار های پیشگیری از خودکشی که اصطلاحا چند وجهی
    (Multi- components) هستند، نسبت به سایر برنامه ها، از موفقیت های بیشتری برای پیشگیری از خودکشی، برخوردارند [5-4]. نظر به اهمیت آشنایی با چنین راه کارهایی، در سخنان سردبیری آینده به تشریح مهم ترین آن ها، خواهیم پرداخت. اما در این سخن سردبیری به این نکته اشاره خواهیم کرد که سازمان بهداشت جهانی، یک راه کار جامع پیشگیری از خودکشی را دارای حداقل دوازده وجه یا جزء می داند [7-6]. این اجزاء به طور اختصار عبارتند از:1. وجود بودجه مناسب و شفاف برای اجرای دقیق برنامه.
    2. وجود نظارت و هماهنگی بین سازمان ها، مراکز و افرادی که در اجرای برنامه، دخیل هستند.
    3. وجود یک نظام جامع جمع آوری داده های مربوط به خودکشی که منجر به ثبت دقیق داده ها و استفاده های علمی از آن ها
    می گردد.
    4. وجود یک دستورالعمل جامع برای گزارش صحیح و مسیولانه اخبار خودکشی در تمامی رسانه ها اعم از چاپی، رادیو، تلویزیون و رسانه های اجتماعی که باید از این دستورالعمل به درستی استفاده شود.
    5. وجود برنامه هایی جهت آگاهی عموم افراد جامعه، به منظور درک این نکته حیاتی که رفتارهای خودکشی، قابل پیشگیری است.
    6. وجود برنامه های تربیتی و آموزشی برای دروازه بانان جامعه مانند معلمین، اساتید، پرسنل بهداشت و درمان، نیروهای انتظامی و روحانیون. یعنی کسانی که می توانند رفتارهای خودکشی را برای اولین بار در جامعه تحت پوشش خود، تشخیص دهند.
    7. وجود برنامه های کاهش دسترسی به ابزار و وسایل خودکشی مانند قرص برنج، سموم دفع آفات نباتی، اسلحه گرم، مکان های بلند و یا کاهش سمیت و کشندگی مواد در دسترس.
    8. وجود برنامه های دسترسی به خدمات جامع برای افرادی که در معرض خودکشی هستند.
    9. وجود برنامه های درمانی مبتنی بر شواهد، برای افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند.
    10. وجود برنامه های مداخله با بحران. هر مورد خودکشی یک بحران به حساب آمده و باید در جامعه برنامه های جامع مداخله با بحران، نظیر دسترسی به مراقبت های اورژانسی سلامت روان از طریق استفاده از خطوط تلفن کمکی، وجود داشته باشد.
    11. وجود برنامه های مداخله پس از بحران به خصوص برای بازماندگان فردی که خودکشی کرده است و یا فردی که از خودکشی خود، جان سالم به در برده است.
    12. کاهش انگ اجتماعی استفاده از خدمات بهداشت روان در جامعه. چرا که استفاده از این خدمات، ممکن است با انگ اجتماعی روبه رو گردد که در نهایت، به عدم استفاده از این خدمات بیانجامد. بنابراین، هر جامعه باید دارای برنامه های جامع برای کاهش انگ اجتماعی استفاده از خدمات سلامت روان به ویژه برای افراد خودکشی گرا، باشد.

    کلید واژگان: رفتار خودکشی}
  • محسن رضائیان*

    تجمع خودکشی به جمع آمدگی یا گردآمدگی دو مورد یا موارد بیشتر از خودکشی اطلاق می گردد که این موارد از نظر زمان و مکان آن قدر به هم نزدیک هستند که نمی توانند به صورت تصادفی رخ داده باشند. رخداد تجمع خودکشی به ویژه اگر در نوجوانان و جوانان یک منطقه رخ دهد، می تواند نظام بهداشتی را با چالش های فراوانی مواجه نماید. همچنین، عدم شناسایی به موقع و نداشتن برنامه مقابله ای موثر با هر تجمع خودکشی، باعث بدبینی و عدم اعتماد مردم جامعه به مسیولان محلی و منطقه ای می گردد. در سال های اخیر، مواردی از تجمع خودکشی در ایران و جهان گزارش شده است که متاسفانه تبعات گوناگون و ناخواسته ای به همراه داشته است. از این رو، مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به دو سوال مهم است: اول این که، چطور می توان یک تجمع واقعی خودکشی را در کوتاه ترین زمان ممکن تشخیص داد؟ دوم این که، چطور می‏توان یک برنامه مقابله ای موثر با تجمع خودکشی را طراحی، اجرا و ارزشیابی نمود؟

    کلید واژگان: تجمع خودکشی, شناسایی, مقابله, ارزشیابی}
    Mohsen Rezaeian*

    The suicide cluster refers to the gathering of two or more cases of suicide that are so close in terms of time and place that they cannot have happened by chance. The occurrence of suicide cluster, especially if it occurs among teenagers and young people of an area can bring about many challenges to the health system. In addition, lack of timely identification and an effective plan to deal with suicide clusters can lead to pessimism and distrust in people towards the local and regional authorities. In recent years, there have been some reports of suicide clusters in Iran and around the world, which unfortunately has brought various unwanted consequences. Therefore, this article seeks to answer two important questions: First, how it would be possible to detect a real suicide cluster in the shortest possible time? Second, how it would be possible to design, implement, and evaluate an effective program to deal with a suicide cluster?

    Keywords: Suicide cluster, Detection, Confrontation, Evaluation}
  • محسن رضائیان*

    همان طور که در سخن سردبیری شماره پیش به آن اشاره گردید، با پدید آمدن افکار خودکشی و طراحی برنامه ای برای اجرای آن، فرد در معرض خطر شدیدی جهت اجرای این برنامه قرار می گیرد [1]. در این مرحله نیز، مجددا مسایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معتددی درگیر می شوند. برای مثال، اگر در جامعه، برنامه ای برای غربالگری افراد در معرض خطر وجود داشته باشد، می توان فردی را که دارای افکار خودکشی است و یا برای انجام آن طرحی را تهیه نموده است، در مراحل اولیه شناسایی و با ارایه خدمات مشاوره ای و درمانی مطلوب، وی را از انجام این عمل برحذر داشت [2].
    همچنین، اگر در جامعه، برنامه های آموزشی مبتنی بر افزایش آگاهی درباره شناخت افراد در معرض خطر خودکشی وجود داشته باشد، آن وقت دوستان، اعضاء خانواده، مددکاران اجتماعی، معلمین، اساتید، پزشکان، روحانیون، نیروهای انتظامی و سایر اقشار جامعه می توانند فرد در معرض افکار خودکشی را تشخیص داده و وی را برای دریافت خدمات مشاوره ای و درمانی مطلوب، هدایت و راهنمایی نمایند. اما اگر چنین برنامه های غربالگری و آموزشی وجود نداشته باشد و اخبار منتشره همچنان به بزرگ نمایی موارد خودکشی بپردازند، آن وقت ممکن است فرد، طرح خود را به مرحله اجرا در آورد [2].
    این مرحله ای بسیار حساس است، چرا که در صورتی که فرد طرح خود را اجرا کند، نتیجه آن ممکن است مرگ باشد. توجه به این نکته ضروری است که حتی یک مورد مرگ ناشی از خودکشی، بسیار زیاد بوده و بار سنگینی را بر دوش دوستان، اعضاء خانواده، جامعه و حتی کشور تحمیل می نماید. تحمل این بار، بسیار دشوار است و ممکن است سال های متمادی طول بکشد تا برخی از افراد از زیر این بار سنگین، تا حدودی نجات یابند [3].
    همچنین، اگر رسانه ها، این مورد خودکشی را بزرگ نمایی کنند، آن وقت ممکن است که با پدیده خوشه خودکشی (Suicide cluster) روبه رو شویم. به این معنی که رفتار خودکشی فرد، به ویژه توسط گروه همسن و همجنس وی، تکرار گردد. آن وقت جامعه به جای بحران یک مورد خودکشی، از چند بحران خودکشی به هم پیوسته رنج خواهد برد که مقابله با آن، بسیار دشوار و نفس گیر خواهد بود [4].
    نکته دیگر این است که اگر فرد طرح خودکشی را پیاده کند، اما جان سالم به در برد، هنوز هم تحمل بار ناشی از این مورد که به آن اقدام به خودکشی گفته می شود، برای خود فرد، خانواده و جامعه وی، بسیار سنگین خواهد بود. چنین افرادی ممکن است دچار ناتوانی و یا نقص عضو شده و برای همیشه، یک نوع زندگی وابسته و بسیار ناخوشایندی را تجربه نمایند. همچنین، شواهد نشان
    می دهند که چنین افرادی، بیشتر از سایر افراد عادی جامعه در معرض انجام خودکشی مجدد می باشند و بنابراین، نیازمند دریافت و مراقبت های بسیار ویژه و معمولا برای مدت های طولانی خواهند بود [3].
    اینکه اقدام یک فرد چقدر به خودکشی وی خواهد انجامید، نسبت بسیار نزدیکی با روش مورد استفاده وی دارد. برای مثال، برخی از روش ها مانند مصرف بیش اندازه ی قرص استامینوفن، درصد خودکشی پایینی دارند. در حالی که مصرف سموم دفع آفات نباتی، خطر خودکشی متوسطی دارند. اما روش هایی مانند خودسوزی، استفاده از سلاح گرم، دار زدن و قرص برنج، از قدرت کشندگی بسیار بالایی برخوردار هستند [5].
    بالاخره، ذکر این نکته هم بسیار ضروری است که استفاده از یک روش به خصوص برای خودکشی، بستگی بسیار نزدیکی به در دسترس بودن آن روش و همچنین مقبولیت فرهنگی آن دارد، برای مثال، در ایالات متحده آمریکا و به خاطر در دسترس بودن سلاح های گرم، استفاده از این روش در صدر روش های دیگر قرار دارد [5]. در حالی که در برخی از مناطق موجود در کمربند جغرافیایی خودسوزی، سوزاندن روش رایجی برای خودکشی است که از مقبولیت فرهنگی خاصی نیز برخوردار است [6].

    کلید واژگان: اقدام به خودکشی}
  • محسن رضائیان*

    کتاب هنر، سلامت و بهزیستی: دیدگاهی انتقادی بر پژوهش، سیاست گذاری و عملکرد (Arts, Health and Well-Being: A Critical Perspective on Research, Policy and Practice)، برای اولین بار در سال 2020 میلادی در 83 صحفه و توسط انتشارات راتلیج (Routledge)، به زیور طبع آراسته گردیده است. نویسنده این کتاب، نورما دیکین (Norma Daykin) است. نورما، استاد موسسه پژوهش اجتماعی جدید در دانشگاه تامپر (Tampere University) در فنلاند است که قبل از آن، به افتخار بازنشستگی در رشته هنر در سلامت از دانشگاه غرب انگلستان (University of the West of England)، نایل آمده است. وی، دانشمندی جامعه شناس و در عین حال موسیقی دان است که به خاطر پژوهش هایش در زمینه هنر، سلامت و بهزیستی، شناخته می شود. پژوهش های وی محدوده گسترده از موضوعاتی نظیر، تاثیر طراحی بیمارستان بر سلامت بیمار تا تاثیر هنرهای مشارکتی در سلامت روان را در بر می گیرد.
    در مقدمه کتاب آمده است که این کتاب، درصدد شکل دهی درکی انتقادی از پیوند هنر با حوزه های سلامت روان است. از این رو، نویسنده تلاش می کند تا با مرور گسترده شواهد علمی موجود و بهره گیری از مدل ها و دیدگاه های اجتماعی، به هنر و سلامت در قالب جنبش های اجتماعی بنگرد. بنابراین، کتاب بیان گر دیدگاه میان رشته ای است که فهرست جدیدی از پژوهش ها را پیشنهاد می کند که می توانند به آگاهی بخشی از پیشرفت های آتی در حوزه هنر، سلامت و بهزیستی، کمک نمایند.
    برای دسترسی به این هدف، نورما کتاب خود را در شش فصل سازماندهی کرده است. در فصل اول کتاب با عنوان مقدمه، وی به محدودیت های پزشکی و چالش های هنری و فرهنگی اشاره می نماید. همچنین، سعی می کند تا سایر فصول کتاب خود را به صورت خلاصه در همین فصل، تشریح نماید. در فصل دوم با عنوان رشته بین المللی هنر، سلامت و بهزیستی، وی سعی می کند تا پیرامون ضرورت ایجاد این رشته و همین طور چالش هایی که در این زمینه وجود دارند، اطلاعات مهمی را به خوانندگان خود منتقل نماید.
    در فصل سوم با عنوان پژوهش و شواهد در هنر، سلامت و بهزیستی، نویسنده سعی می کند تا چگونگی دستیابی به پژوهش ها و شواهد علمی در این رشته را، ترسیم نماید. در فصل چهارم با عنوان هنر برای سلامت و بهزیستی اجتماعی، نمونه هایی از مطالعات پژوهشی منتخب، وی به نمونه های بسیار جالبی نظیر آواز خواندن گروهی برای بهزیستی و سلامت و تاثیر آن ها اشاره می کند. در فصل پنجم با عنوان هنر، سلامت و بهزیستی به عنوان یک جنبش اجتماعی، نویسنده به نظریه ی جنبش اجتماعی پرداخته و سلامت را به عنوان یک جنبش اجتماعی معرفی می نماید. همچنین، سعی می کند تا به این سوال پاسخ دهد که آیا هنر و سلامت یک جنبش اجتماعی است؟ بالاخره در فصل ششم با عنوان کار و موضوعات بین بخشی در هنر، سلامت و بهزیستی، نویسنده نه تنها به موضوعات بین بخشی در این رشته اشاره می کند، بلکه سازوکارهای لازم برای کار بین بخشی در این رشته را نیز، مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
    آن طور که در مقدمه ی کتاب آمده است، خواندن این کتاب برای دانشجویان جامعه شناسی، انسان شناسی،
    روان شناسی، مددکاراجتماعی، پرستاری، روانپزشکی، هنرهای خلاق و نمایشی، بهداشت عمومی و سیاست گذاران و کارشناسان این رشته ها، توصیه می شود. خوشبختانه این کتاب توسط خانم حسینی، آقای میرزایی و اینجانب، به فارسی برگردانده شده است. ترجمه فارسی کتاب، توسط انتشارات فرهامه و در سال 1401 منتشر و روانه بازار کتاب گردیده است.
    با توجه به بکر بودن و جوانی این رشته، اینجانب نیز خواندن متن اصلی و یا ترجمه کتاب را به تمامی علاقمندان حوزه بسیار مهم و در حال گسترش هنر، سلامت و بهزیستی توصیه می کنم. لازم به یادآوری است که اگر چه این کتاب یکسال بعد از رخداد جهان گیری کووید-19 نوشته شده است، اما در متن کتاب به این عالم گیری و اثرات مخرب آن، اشاره ای نشده است. با این وجود، همان طورکه معلوم گردید، استفاده از هنر به ویژه در محیط های درمانی چقدر در برخورد جوامع با این جهان گیری، آن هم در شرایط بسیار بغرنج، کمک نموده است. از این رو و در پایان، می خواهم به این نکته بسیار مهم نیز اشاره نمایم که جهان گیری کووید-19، مهر تاییدی بر ضرورت ایجاد این رشته و انجام و پژوهش های علمی دقیق تر پیرامون نقش هنر در سلامت و بهزیستی آحاد جامعه، ایجاد نموده است. این نکته خود، ضرورت خواندن این کتاب را دو چندان می نماید.

    کلید واژگان: هنر, سلامت, بهزیستی}
  • محسن رضائیان*

    خودکشی یک بحران فردی است که به یک بحران خانوادگی، اجتماعی، و در برخی موارد حتی به یک بحران ملی و یا بین الملی، می انجامد [1]. مطالعات موجود نشان می دهند که تنها گونه انسان است که دست به خود کشی می زند و تا کنون هیچ گونه دیگری مانند انسان، خودکشی نکرده است [2]. بنابراین، خودکشی یک جنبه فلسفی از زندگی انسان است که نیاز به شناخت دقیق و پیشگیری برنامه ریزی شده دارد. از این رو، قصد داریم تا در یک مجموعه به هم پیوسته از مقالات سردبیری، نه تنها نسبت به شناخت دقیق تر از این پدیده تلاش نماییم، بلکه بهترین رهیافت های مقابله با آن را نیز تشریح کنیم.
    شواهد موجود نشان می دهند که چنانچه فردی از عهده مشکلات خود چه در بعد جسمی، چه در بعد روانی و چه در ابعاد دیگری نظیر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، مانند: اتفاقات ناخوشایند در کودکی، از دست دادن عزیزان، برقراری رابطه با دیگران، ازدواج، تحصیل، شغل و غیره بر نیاید، ممکن است افکار خودکشی در وی، پدیدار گردد [3]. البته این نکته به آن معنی نیست که هر کس با مشکلی برخوردار کرد که نتوانست آن را حل کند، ضرورتا افکار خودکشی در وی پدیدار می شود. بلکه، عوامل متعدد ژنتیکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، در این زمینه اثرگذار است.
    برای نمونه، برخی افراد از نظر ژنتیکی احتمال ابتلاء بیشتری به افسردگی و استرس دارند و افسردگی و استرس می توانند در برخی مواقع، پیش زمینه پدید آمدن افکار خودکشی باشند [4]. همچنین، برخی مذاهب و فرهنگ ها مانند اسلام، نگرش سخت گیرانه و در عین حال بسیار عاقلانه ای نسبت به وقوع رفتار خودکشی دارند. بنابراین، خودکشی در جوامع اسلامی نسبت به سایر جوامع، از میزان های بسیار پایین تری برخوردار است. این در حالی است که برخی مذاهب و فرهنگ های دیگر، مانند بودیسم، نگرش باز و غیر عاقلانه ای را نسبت به خودکشی داشته و رخ دادن آن را در برخی مواقع و شرایط، جایز می دانند [5].
    چنانچه افکار خودکشی در فرد پدیدار گردد و واکنش مقابله ای موثری با این افکار از طرف فرد رخ ندهد، مانند این که فرد در گرفتن کمک از افراد دارای صلاحیت، اقدام نکند، آن وقت این افکار ممکن است کم کم به شکل گیری برنامه ای برای انجام خودکشی بیانجامد. در این مرحله، فرد به این نکته فکر خواهد کرد که چگونه و کجا می تواند جان خود را بگیرد و آماده طراحی برنامه ای برای خودکشی خود، خواهد شد [3].
    در این مرحله نیز، مسایل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی می توانند نقش مثبت و یا منفی خود را ایفاء کنند. نقش مثبت به این معنی که فرد را از چنین طرحی منصرف نمایند و نقش منفی به این که معنی وی را به انجام این کار، ترغیب نمایند. برای مثال، اخباری که در رسانه ها پیرامون یک مورد خودکشی منتشر می گردند، اگر مطابق با دستورالعمل های انتشار اخبار خودکشی به رشته تحریر در نیامده باشند، آن وقت می توانند جزییات یک مورد خودکشی را با دقت شرح دهند و یا اینکه خودکشی فرد را موجه جلوه داده و با بزرگ نمایی، به نوعی انجام چنین عملی را توجیه نمایند [6].
    نشر این اخبار و همچنین تایید فرهنگی خودکشی، به خصوص تایید فرهنگی برخی از روش های خاص مانند خودسوزی، بدون شک به فردی که افکار خودکشی دارد، کمک می نماید تا طرحی نسبتا دقیق و واقعی برای کشتن خود، پایه ریزی نماید. اگر همزمان راه کارهای مقابله با این برنامه ریزی به مرحله اجرا در نیاید، آن وقت، فرد خودکشی گرا وارد مراحل خطرناک تری می گردد که در سخن سردبیری شماره بعد، به آن ها اشاره خواهیم نمود.

    کلید واژگان: پدیدآمدن افکار خودکشی}
  • محسن رضائیان*

    نگارش مقالات مروری، از اهمیت بسیار زیادی در علوم سلامت برخوردار هستند. چرا که در این مقالات، محققین می توانند به جمع بندی بسیار دقیق شواهد موجود، پیرامون یک موضوع خاص بپردازند. نظر به اهمیت این گونه مقالات، دانشمندان تا کنون انواع گوناگونی از مطالعات مروری را تدوین کرده اند. در مقاله ای که در سال 2009 میلادی منتشر شده است، حداقل به چهارده مورد مطالعه مروری، اشاره شده است [1]. به نظر می رسد که این تعداد، در سال های پیش رو، افزایش چشم گیری نیز خواهد یافت. ما هم در سخنان سردبیری شماره های پیشین مجله دانشگاه، به معرفی برخی از مهم ترین این مطالعات پرداخته ایم [13-2]، که خوانندگان فرهیخته می توانند به این مقالات رجوع نمایند. با این وجود، ذکر این نکته بسیار ضروری است که نباید انجام این مطالعات بدون رعایت استانداردهای لازم به رشته تحریر در آورده شوند. چون، چنین مطالعات غیر استانداری، ممکن است به زیور طبع آراسته شوند. اما نه تنها به دانش موجود مطلب جدیدی را اضافه نمی نمایند، بلکه ممکن است جمع بندی اشتباهی را از شواهد موجود، نشان دهند. برای نمونه، در مطالعه ای که اخیرا به تحلیل انواع مقالات مروری منتشر شده در دانش پرستاری پرداخته است، نکات بسیار جالبی به دست آمده است. پژوهش گران در این مطالعه نشان داده اند که هشتاد و پنج درصد (5893) مقالات مروری مورد مطالعه، دارای استراتژی قابل قبول و استاندارد بوده اند. در حالی که، پانزده درصد (981) مقالات باقی مانده، از یک روش قابل قبول و استانداردی استفاده نکرده اند [14]. نکته حایز اهمیت دیگر این است که با رشد صعودی مقالات مروری منتشر شده پیرامون یک موضوع، اکنون برای تصمیم گیران بسیار دشوار شده است که از بین تمامی این مقالات، بهترین مقاله را انتخاب و مطالعه نمایند. همچنین، این رشد صعودی ممکن است که به احتمال تکرار مجدد یک مطالعه مروری پیرامون یک موضوع خاص، دامن زند. چنین مقالات بی حاصلی، در واقع تکرار کننده یافته های مطالعات قبل از خود هستند، بدون آن که مطلب نوینی را به دانش موجود اضافه کنند [15]. در دانش اپیدمیولوژی، به این گونه مطالعات بی حاصل که به خصوص ممکن است در مطالعات توصیفی رخ دهند، اپیدمیولوژی مدور اطلاق می گردد [16]. بنابراین، اگر مراقبت های لازم از سوی نویسندگان، سردبیران، داوران و ویراستاران مجلات علمی صورت نپذیرد، متاسفانه به زودی شاهد رشد این پدیده مذموم در بین مقالات مروری نیز، خواهیم بود.

  • محسن رضائیان*

    کتاب راهنمایی برای درمان گران در ارزیابی و مدیریت خطر خودکشی (A Clinician’s Guide to Suicide Risk Assessment and Management) توسط دکتر جوزف سادک (Joseph Sadek)،  به رشته تحریر درآمده است. این کتاب برای اولین بار، در سال 2018 میلادی و توسط انتشارات اسپرینگر (Springer) و در 113 صحفه، منتشر گردید. جوزف، روان پزشک و دانشیار گروه روانشناسی در دانشگاه دال هوزی (Dalhousie University) است و همزمان، مسیولیت کار گروه پیشگیری از خودکشی در استان نوااسکوشیا (Nova Scotia) کشور کانادا را نیز، بر عهده دارد. تخصص و زمینه کاری وی سبب گردیده تا بتواند در کتاب حاضر، راهنمایی جامع برای درمانگران سلامت روان به منظور ارزیابی و مدیریت خطر خودکشی را، فراهم آورد. امروزه، خودکشی به عنوان یک پدیده چند وجهی در نظر گرفته می شود که ریشه در تعاملات پیچیده عوامل زیستی، ژنیتکی، روان شناسی، جامعه شناسی، محیطی و فرهنگی دارد. از این رو، جوزف نهایت تلاش خودش را نموده است تا کتاب حاضر را بر اساس شواهد جدید و مرور گسترده متون مرتبط، به رشته تحریر در آورد. بنابراین، وی قادر بوده است تا در کتاب خود، اطلاعات قابل فهم و مهمی را ارایه دهد تا همکاران بالینی به سادگی بتوانند از آن استفاده نمایند. در دیباچه کتاب که به قلم اسکات تریالت (Scott Theriault) به رشته تحریر در آمده است،گفته شده که این کتاب می تواند منبعی مفید و ارزشمند، هم برای درمانگران بی تجربه، و هم برای درمانگران مجرب، به شمار آید. جوزف، کتاب خود را در هشت فصل و یازده پیوست، سازماندهی کرده است. عناوین هشت فصل کتاب به ترتیب عبارتند از: زمینه و هدف، فهم خودکشی و خودزنی، محتوای ارزیابی خطر خودکشی، ابزار ارزیابی خطر خودکشی، مدیریت  بیماران در فکر خودکشی حاد، مستندسازی و ارتباط، کنترل کیفیت ارزیابی خطر خودکشی و مطالعات موردی. پیوست های یازده گانه کتاب هم، از واژه نامه شروع شده و با تحلیل مشکلات بیمارانی که در اثر خودکشی هنگام روان درمانی و یا دارو درمانی جان خود را از دست می دهند، به پایان می رسد. در فصل اول کتاب، جوزف به این نکته اشاره می کند که بر اساس آخرین آمار، خودکشی در میان ده دلیل عمده مرگ و دومین عامل اصلی مرگ، در میان افراد 15تا 29 ساله قرار دارد. او ادامه می دهد که مطابق با آمار رسمی و در سال 2012 میلادی، 804000 نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست داده اند. همچنین، وی به آمار بسیار تاسف برانگیز دیگری اشاره می کند که در کشور استرالیا، میانگین هزینه خودکشی هر جوان نزدیک به 2،900،000 دلار است. از این مبلغ، حدود 2،800،000 دلار ارزش سال های مفید زندگی از دست رفته، حدود 10،000 دلار برای هزینه های مستقیم مشتمل بر کالبه شکافی، تدفین، آمبولانس و پلیس و حدود 90،000 دلار  هم هزینه های مرتبط با از دست دادن این فرد، برای سایر اعضاء خانواده وی می باشد. بنابراین، در این فصل وی سعی می کند اهمیت خودکشی را از دیدگاه های مختلف توضیح داده و ذهن خواننده را آماده مطالعه و عمل کردن به پیشنهادهای فصول بعدی نماید که به ارزیابی و مدیریت خطر خودکشی اختصاص دارند. در فصل پنجم کتاب نیز، جوزف اعلام می کند که درمان گران، برای مدیریت یک بیمار خودکشی گرا باید حداقل به سه مورد زیر توجه ویژه مبذول نمایند: الف) حفظ همدردی با بیمار، ب) در نظر گرفتن نیازهای ایمنی فوری در طول و بعد از ارزیابی خطر خودکشی، ج) تهیه طرح درمانی با در نظر گرفتن مکان درمان و بر اساس سطح خطر خودکشی ارزیابی شده. بر اساس این سه مورد، آن وقت آن ها می توانند تصمیم بگیرند که فرد خودکشی گرا را در بیمارستان بستری نموده و یا به صورت سرپایی، درمان نمایند. که در هریک از این دو حالت، می بایست نکات ویژه ایی مورد نظر قرار دهند که جزییات آن ها، در همین فصل شرح داده شده است. با این وجود، موضوع بسیار مهمی که جوزف بر روی آن پا فشاری نمی کند این است که در طرح درمان، حتما باید نظر و مشارکت فعال فرد خودکشی گرا را نیز جویا شد. چون، شواهد موجود نشان می دهند که برنامه ریزی چنین درمان های مشارکتی، با موفقیت بیشتری همراه هستند. نظر به موضوعات مهم مطرح شده در این کتاب، راقم این سطورمطالعه ی آن را برای تمامی درمان گرانی که با فرد خودکشی گرا ارتباط دارند، توصیه می نماید. مطالعه این کتاب همچنین، می تواند برای کلیه کسانی که به نحوی در امر پیشگیری از خودکشی، انجام وظیفه می نمایند نیز مفید باشد. خوشبختانه، این کتاب کاربردی، توسط سرکار خانم حسینی و اینجانب به فارسی ترجمه شده است. انتشارات دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان پس از انجام داوری متن ترجمه شده، اقدام به چاپ آن کرده است. همچنین، نسخه ترجمه شده برخط کتاب نیز در آدرس (https://pub.rums.ac.ir) و به صورت رایگان، قابل دسترسی است. امیدوارم که خوانندگان فرهیخته، کتاب اصلی و یا ترجمه آن را مورد مطالعه نقادانه خود قرار داده و نظرات سازنده خود را به آدرس ایمیل اینجانب، ارسال فرمایند.

  • محسن رضائیان*

    همان طور که قبلا به آن اشاره گردید، مقالات گزارش مورد و یا گزارش موارد برای بیان موارد نادر از یک بیماری و یا عارضه های نادر ناشی از یک بیماری، آسیب و یا رفتار، به کار می روند. این قبیل مقالات به طور معمول توسط همکاران بالینی که با آن مورد یا موارد نادر برخورد کرده، به رشته تحریر در می آیند و می توانند تاثیر به سزایی را در افزایش دانش بشری به بیماری ها و آسیب هایی داشته باشند که در نهایت، سلامت مردم یک جامعه یا سلامت تمامی مردم جهان را تحت مخاطره خویش، قرار می دهند [1]. نمونه بارز آن، گزارش مواردی از بیماران مرد همجنس باز جوانی بود که به سارکوم پیچیده و نادر کاپوسی (Kaposi’s sarcoma) مبتلا شده بودند. همین گزارش، راه برای شناخت بیماری ایذر باز نمود که امروز تبدیل به یک بیماری بسیار خطرناک شده است [2]. همچنین، شناخت عارضه نادر فوکوملیا (Phocomelia) در بین مادرانی که از داروی آرامبخش تالیدومید (Thalidomide) در دوران بارداری خود استفاده می کردند، نمونه دیگری از یک گزارش موارد بود که منجر به شناخت اثرات ناخواسته مصرف این دارو در زمان بارداری گردید [3]. برای آن که مقالات گزارش مورد یا گزارش موارد به شیوه نسبتا استانداری به رشته تحریر درآیند و به افزایش دانش بشری پیرامون عوارض نادر یا بیماری ها نادر کمک نمایند، قواعد و دستورالعمل های خاصی تدوین شده است. همچنین، از آنجایی که این مقالات توسط همکاران بالینی به رشته تحریر در می آیند و آن ها از وقت بسیار کمی برای نوشتن مقالات علمی برخوردارند، نباید نگارش یک مقاله گزارش مورد یا گزارش موارد، صرفا به خاطر مشغله ی فراوان آن ها از حالت استاندارد خود خارج شود. چرا که چنین مقالات غیر استانداری، از احتمال چاپ شدن بسیار پایینی برخوردارهستند [1]. با این وجود، وقتی که تعداد کافی از مقالات نسبتا استاندارد در خصوص یک بیماری نادر، یا عارضه ی نادر یک بیماری و یا آسیب چاپ می شوند، پژوهشگران می توانند به مرور نظام مند این مقالات بپردازند. این نوع مقالات را می توان مرور نظام مند گزارش مورد یا گزارش موارد (Systematic review of case reports/case series) ، نامید. برای نگارش این قبیل مقالات، محققین درست همانند یک مقاله مروری نظام مند و با دقت هر چه تمام تر در قسمت مواد و روش های مقاله خود، استراتژی جستجوی خود را شرح می دهند. این استراتژی باید با چنان دقتی نوشته شود که توسط داوران و خوانندگان مقاله قابلیت تکرار داشته و در نتیجه، آن ها بتوانند یافته های یک مقاله نظام مند گزارش مورد را مورد راستی آزمایی قرار دهند. محققین، همچنین می توانند معیارها ورود و خروج مقالات گزارش مورد یا موارد بازیابی شده به مقاله مروری خود را شرح دهند. پس از جمع آوری و ورود مقالات گزارش مورد یا گزارش موارد به یک مقاله مروری نظام مند، آن وقت محققین نسبت به ارایه تحلیل نتایج مطالعه خود خواهند پرداخت. مقالات مرور نظام مند گزارش موارد، از یک تحلیل ساده کیفی استفاده خواهند کرد و با استفاده از این روش، سعی می نمایند که مهم ترین یافته های مقالات منتخب خود را به شیوه ی علمی جمع بندی نموده و در اختیار سایر دانشمندان قرار دهند. برای نمونه، اخیرا یک مطالعه مروری نظام مند که بر روی گزارش موارد مرتبط با طب سوزنی به عمل آمده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که در فاصله سال های 2010 تا 2023 میلادی، به طور متوسط، هر سال دوازده مقاله گزارش موارد مرتبط با طب سوزنی، منتشر شده است. با این وجود، این مقالات هنوز به طور کامل دستورالعمل استانداردی را برای ارایه یافته های خود به کار نبرده و اطلاعات مربوط به طب سوزنی و ارزیابی اثرات آن در این مقالات، ناکافی است [4].

  • محسن رضائیان*

    کتاب، "خودکشی: علل اجتماعی خود تخریبی" (Suicide: The Social Causes of Self-Destruction)، نوشته جیسون مانینگ (Jason Manning) است. این کتاب برای اولین بار در سال 2020 میلادی، توسط انتشارات دانشگاه ویرجینیا (University Press of Virginia) و در 236 صحفه، به زیور طبع آراسته شده است. جیسون، استادیار جامعه شناسی دانشگاه ویرجینیا است. وی در مقدمه کتاب خود می نویسد: "این کتاب، دیدگاه مرا نشان می دهد که خودکشی یک رفتار اجتماعی است. رفتاری که ما می توانیم هم از لحاظ جامعه شناختی و هم از لحاظ علمی آن را تبیین کنیم. با وجود این که اخیرا مدل غالب در گفتمان خودکشی، مدل روان پزشکی است، جامعه شناسی هنوز سهم مهمی در درک این موضوع دارد." جیسون برای این که درک این دیدگاه خود را واضح تر نماید، در پیش گفتار کتاب، به خودکشی محمد بوعزیزی (Mohamed Bouazizi) می پردازد. محمد، دست فروش تونسی بود که در 17 دسامبر سال 2010 میلادی، به خاطر برخورد نامتعارف پلیس محلی که وسایل وی را ضبط کرده و به خودش توهین کرده بودند، به مسیولین آن ها شکایت برد. اما متاسفانه، هیچ کس حاضر نشد که به حرف وی گوش داده و وسایلش را برگرداند. او همان روز مقابل دفتر فرماندار، اقدام به خودسوزی کرد. حاضرین اگر چه برای نجات وی اقدام نمودند، اما چند روز بعد به علت جراحات وارده، جان خود را در بیمارستان از دست داد. خودکشی محمد آن چنان انقلابی در تونس به پا کرد که باعث بر کناری رییس جمهور مستبد تونس شد. حمایت هایی که از محمد به عمل آمد و ادامه خودسوزی های اعتراضی مشابه، منجر به رخ داد ناآرامی های اجتماعی در بسیاری از کشورهای عربی گردید که از آن، به عنوان بهار عربی (Arab Spring) یاد می گردد. جیسون با بیان این داستان و چند داستان مشابه و با هنرمندی هر چه تمام تر، سعی می کند تا نظریه خود را حمایت نماید که خودکشی، شکلی از یک رفتار اجتماعی بوده که از طریق عوامل اجتماعی شکل می گیرد. بنابراین، نیازمند شناخت جامعه شناسانه می باشد. وی معتقد است که تعارضات اجتماعی، عوامل خطر بسیار عمده ای در انجام خودکشی می باشند و اگر این تعارضات، به خوبی مدیریت نشوند، مانند آنچه که درباره محمد اتفاق افتاد، آن وقت به خودکشی خواهند انجامید. در سرتاسر کتاب وی تلاش می نماید تا به این سوالات پاسخ دهد که: "چه زمانی تعارض منجر به خودکشی می شود؟" و یا، "چرا تعارضات مختلف، نتایج مختلفی را به دنبال دارند؟" وی معتقد است که این نظریه، به ما کمک خواهد کرد که هر نوع رفتار خود تخریبی را درک کنیم. جیسون، کتاب خود را در پنج فصل و دو پیوست، سازماندهی کرده است. فصل اول با عنوان "خودکشی و تعارض"، فصل دوم با عنوان "خودکشی و نابرابری"، فصل سوم با عنوان "خودکشی و روابط" و فصل چهارم با عنوان "خودکشی و حمایت"، به رشته تحریر در آمده اند. فصل پنجم نیز، به " نتیجه گیری" می پردازد. موضوع پیوست الف، "در رابطه با روش شناسی" و موضوع پیوست ب، "خودکشی و سرایت اجتماعی" است. در تمامی کتاب، وی سعی می کند که با مرور علمی شواهد و ادبیات موجود در فرهنگ های مختلف، به این نتیجه برسد که خودکشی، در نتیجه افزایش نابرابرهای اجتماعی و کاهش صمیمیت رخ می دهد. در انتهای کتاب نیز به نکته بسیار مهمی اشاره می کند که مانند خودکشی، پیشگیری از این پدیده نیز، باید منطبق با ساختار اجتماعی باشد که خودکشی در آن، رخ داده است. از این رو، راقم این سطور مطالعه کتاب حاضر را به تمامی دست اندرکاران برنامه های پیشگیری از خودکشی، اساتید علوم جامعه شناسی، روان شناسی، روان پزشکی، مددکاری اجتماعی، اپیدمیولوژی و سایر رشته های وابسته و همچنین، دانشجویان تحصیلات تکمیلی این رشته ها، توصیه می نماید. خوشبختانه، این کتاب توسط سرکار خانم حسینی و اینجانب به فارسی ترجمه شده و در سال 1402 توسط انتشارات دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، پس از انجام داوری، هم به صورت چاپی و هم به صورت برخط، منتشر شده است. لازم به توضیح است که نسخه برخط ترجمه این کتاب در آدرس (https://pub.rums.ac.ir)، به صورت رایگان قابل دسترسی است. نظر به اهمیت موضوعات مطرح شده در کتاب، اینجانب مشتاقانه منتظر دریافت نظرات سازنده خوانندگان فرهیخته چه درباره کتاب اصلی و چه درباره ترجمه به عمل آمده از آن، هستم. لطفا نظرات تان را به آدرس ایمیل اینجانب ارسال فرمایید. 

  • محسن رضاییان، نرگس یزدانیان*، علیرضا میرعرب، ندا فرحبخش
    قیمت گذاری صحیح و منصفانه اوراق اختیار معامله، همواره یکی از چالش های پیش روی محققان مالی و سرمایه گذاران بوده است. برای این منظور، مدل های متعددی برای قیمت گذاری اوراق اختیار معامله طرح و مورد آزمون قرار گرفته اند. تمامی این مدل ها، از اطلاعات گذشته قیمت سهم برای قیمت گذاری ورقه اختیار معامله مربوط به آن استفاده کرده اند و توجهی به محتوای اطلاعاتی قیمت از روند کلی حاکم بر بازار نشده است. در پژوهش حاضر مدل قیمت گذاری اوراق اختیار معامله بر پایه محتوای اطلاعاتی سهم از بازار و تحت عنوان مدل اطلاعات-محور ارزیابی شده است و عملکرد آن با مدل پایه بلک-شولز مورد مقایسه قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1395-1399 است که اطلاعات قیمت و بازده آنها به همراه مقادیر شاخص بازار با تواتر ماهانه طی این دوره جمع آوری شد. برای  مقایسه ارزش گذاری منصفانه اوراق اختیار تحت دو روش بلک-شولز و روش پیشنهادی این پژوهش، ابتدا سهام دارای محتوای اطلاعاتی از بازار از طریق برآورد پارامتر نرخ انتقال اطلاعات، شناسایی شده سپس ارزش ورقه اختیار معامله برای هر سهم، طی یک دوره سررسید یک ماهه و بر پایه دو مدل قیمت گذاری بلک-شولز و اطلاعات-محور برآورد شد. نتایج نشان داد که مدل اطلاعات-محور، ارزیابی صحیح تری از ارزندگی ورقه های اختیار معامله ارایه داده و بنابراین، ارزش گذاری منصفانه تری نسبت به مدل بلک-شولز ارایه می دهد. طبق یافته های پژوهش، نسبت معاملات سودآور تحت مدل اطلاعات-محور به طور معناداری بزرگ تر از این نسبت تحت مدل بلک-شولز بوده است. بکارگیری اطلاعات محیطی و بازار در قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مانند سهام و اوراق اختیار می تواند تا حد قابل توجهی از خطر سرمایه گذاری کاسته و سودآوری بالاتری را نصیب سرمایه گذاران نماید.
    کلید واژگان: ارزش گذاری اوراق اختیار, مدل اطلاعات-محور, مدل بلک-شولز}
    Mohsen Rezaeeyan, Narges Yazdanian *, Alireza Mirarab, Neda Farahbakhsh
    Correct and fair options pricing has always been one of the challenges faced by financial researchers and investors. For this purpose, several models have been designed and tested for the pricing of option bonds. All these models have used the past information of the stock price for the pricing of the corresponding option, and the information content of the price from the index trend of market has not been paid attention to. In the current research, the option pricing model is evaluated based on the information content of the market index under the title of information-oriented model, and its performance is compared with the basic Black-Scholes model.The statistical population of the research includes the companies listed in Tehran Stock Exchange during the years 2016-2020, whose price and yield information along with market index values ​​were collected with monthly frequency during this period. To compare the fair valuation of options under the two methods of Black-Scholes and the proposed method of this research, first the stocks with information content from the market are identified through the estimation of the information transfer rate parameter, and then the value of the options for each share during a one-month maturity period is identified, and it was estimated based on two pricing models Black-Scholes and information-oriented.The results showed that the information-oriented model provided a more correct evaluation of the value of options and, therefore, provided a fairer valuation than the Black-Scholes model. According to the findings of the research, the ratio of profitable transactions under the information-oriented model was significantly larger than this ratio under the Black-Scholes model. The use of environmental and market information in the pricing of capital assets such as shares and options can significantly reduce the investment risk and provide higher profitability for investors.
    Keywords: option pricing, Black-Scholes model, Information-Based Model}
  • محمد اسدپور‬‎، محسن رضائیان*

    با توجه به عصر بمباران اطلاعاتی و انبوه اطلاعات وارده به مغز، ممکن است در پردازش اطلاعات و سازماندهی آن مشکلاتی ایجاد شده، منجر به کاهش تمرکز، فراموشی و از بین رفتن آن شود. قدرت تصمیم گیری و حل مسیله هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. لذا در این ارتباط که چگونه اطلاعات را بهتر به خاطر سپرده و بهتر یاد بگیریم، نرم افزاری تحت عنوان نقشه ذهنی طراحی و ابداع شده است. تکنیک نقشه ذهنی یکی از راهبردهای آموزشی نوین می باشد و می تواند مهارت های تفکر و حل مسیله را افزایش داده و با استفاده از تصاویر، رنگ ها، ارتباطات و نمایش ساختارمند، ذهن را وادار به خلاقیت و تفکر کند. هنگام ترسیم نقشه ذهنی هر دو نیم کره مغز به کار گرفته می شود. این کار، نه تنها حواس پرتی را کاهش داده، بلکه خلاقیت را بیشتر نموده و باعث یادگیری عمیق تر می شود. هم چنین، هنگام ترسیم نقشه ذهنی از حافظه تصویری کمک گرفته شده، در یادگیری و به یادسپاری عملکرد فوق العاده ای ایجاد می شود و یادگیری فعال رخ می دهد. از همین رو مقاله حاضر با هدف اطلاع رسانی به آموزش دهندگان، دانشجویان و دانش آموزان در خصوص نقشه دهنی، مزایا و کاربردها و نحوه ترسیم آن به روش دستی و با استفاده از نرم افزار iMindMap به رشته تحریر در آمده است.

    کلید واژگان: نقشه دهنی, خلاصه برداری, تدریس, آموزش دهندگان, iMindMap}
    Mohammad Asadpour, Mohsen Rezaeian*

    Due to the age of information bombardment, and the amount of information entering into the brain, there may be problems in processing information and organizing it, leading to a decrease in concentration, forgetting, and its loss. The power of decision making and problem solving will also be affected. Therefore, a software called iMindMap has been designed and invented regarding how to remember information better and learn better. The mind mapping technique is one of the new educational strategies that can increase thinking and problem solving skills, and by using images, colors, communication, and structured display, it forces the mind to be creative and thoughtful. When drawing a mind map, both hemispheres of the brain are used. This work not only reduces distraction, but also increases creativity and causes deeper learning. Also, drawing a mind map with the help of visual memory, an extraordinary performance is created in learning and memorizing, and active learning occurs. This article has been written with the aim of informing teachers and students about mind maps, their benefits and applications, and how to draw them manually using iMindMap Software.

    Keywords: Mind map, Summarization, Teaching, Educators, iMindMap}
  • محسن رضائیان*

    تاکنون در مجله دانشگاه، پیرامون انواع مقالات مروری، مطالبی را به چاپ رسانده ایم [10-1]. مقالات مروری مورد اشاره، در خصوص جمع بندی مطالعات کمی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، به این نکته نیز اشاره کردیم که چطور می توان از مطالعات مروری نظام مند کمی، برای بهبود و تکمیل مطالعات کیفی استفاده نمود [11]. با این وجود ذکر این نکته ضروری است که، مقالات مروری نظام مند کیفی (Qualitative Systematic review) یا تحلیل شواهد کیفی (Qualitative evidence synthesis)، یکی دیگر از انواع مقالات مروری است که به ادغام و مقایسه نتایج مطالعات کیفی به عمل آمده پیرامون یک موضوع خاص، می پردازند [12]. از آن جایی که شیوه انجام مطالعات کیفی در مقایسه با مطالعات کمی، تفاوت های بسیار زیادی دارد. از این رو، شیوه انجام مطالعات مروری نظام مند کیفی با مرور نظام مند کمی نیز، کاملا متفاوت است. این نکته به ویژه از آن جایی حایز اهمیت است که انجام مطالعات مروری نظام مند کیفی، موضوع بسیار جدیدی است و هنوز شیوه های انجام این مطالعه، در دست توسعه می باشد [13]. برای مثال، "این که آیا باید تمام مطالعات کیفی به عمل آمده پیرامون موضوع نظر مورد شناسایی قرار گیرد یا این که اگر تعداد قابل قبولی از آن ها نیز شناسایی شود کافی است؟"، موضوع قابل بحثی است و "این که آیا کیفیت مطالعات  به دست آمده چگونه ارزیابی شود و یا اصولا انجام چنین ارزیابی ضروری است؟"، موضوع قابل بحث دیگری است [12]. با این وجود، محققین در انجام مطالعات مروری نظام مند کیفی به دنبال گسترش دانش و پیداکردن تم ها (Themes) و یا سازه هایی (Constructs) هستند، تا بتوانند نتایج حاصل از مطالعات مروری خود را در قالب یک تیوری جدید، مطرح نموده و یا قدرت تعمیم نتایج آن را افزایش بدهند. برای نمونه، در مطالعه مروری نظام مند کیفی پیرامون تجارب و ادراک از خودکشی جوانان، محققین نتیجه گرفتند که: " خودکشی جوانان یک موضوع پیچیده با علل و عوامل خطر بسیاری است که با یکدیگر تعامل دارند. از این رو، برای درمان و پیشگیری موفق، اصلاح رویه ها، همراه با تغییر نگرش های اجتماعی نسبت به ابراز عاطفی و خودکشی، مورد نیاز است [14]."

نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال