به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد افشار

  • محمد افشار*، صبا محمدی

    پیش زمینه و هدف:

     شفقت به بیمار عنصر اصلی ارایه خدمات سلامت با کیفیت به بیماران و عاملی در رضایت شغلی است. لذا هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان شفقت پرستاران نسبت به بیماران و عوامل مرتبط با آن در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1400 می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 400 پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس آن ها پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، شفقت به بیمار لی و همکاران و استرس شغلی را تکمیل نمودند. سپس نتایج در نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 با تستهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین شفقت به بیمار در پرستاران 37/5±99/65 (طیف نمره 85-17) بود که با توجه به امتیاز درصدی 6/77 درصد، در حد بالا بود. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمره کل استرس شغلی پرستاران 23/14±73/112 (طیف نمره 175-35) بود و آن ها از نظر استرس شغلی در حد متوسط (4/64%) بودند. نتایج رگرسیون نشان داد تنها سه متغیر سابقه خدمت (173/0= β)، استرس شغلی (121/0= β) و وضعیت تاهل (110/0=β) با شفقت به بیمار ارتباط معناداری داشتند (05/0<p) و شفقت پرستار به بیمار را پیشگویی می کنند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش می توان چنین استنباط کرد که با مدیریت استرس در پرستاران و توجه به عوامل دموگرافیک پرستاران، می توان میزان شفقت پرستار به بیمار را افزایش داد.

    کلید واژگان: شفقت, پرستار, استرس
    Mohammad Afshar*, Saba Mohamadi
    Background & Aim

    Patient compassion is critical in providing quality health services and is essential to nurses' job satisfaction. Therefore, this study aimed to determine compassion level of nurses towards patients and its related factors in the hospitals of Kashan University of Medical Sciences in 2021.

    Materials & Methods

    In this cross-sectional study, 400 nurses working in educational hospitals of Kashan University of Medical Sciences were selected by convenient sampling method in 2021. Then they completed the questionnaires of demographic information, patient compassion of Lee et. al., and job stress. The results were then analyzed by one-way analysis of variance, Pearson correlation, and stepwise regression using SPSS v16 statistical software.

    Results

    The mean score of patient compassion was 65.99±5.37 (range from 17 to 85) in nurses which was high according to the percentage score of 77.6%. The results also showed that nurses’ the mean of total score of job stress was 112.73 ± 14.23 (range from 35 to 175) and was moderate in terms of job stress (64.4% score). Regression results showed that only three variables of work experience (ß = 0.173), job stress (ß = 0.121), and marital status (ß = 0.110) had significant relationships with compassion for the patient (p <0.05), and may predict the nurse's compassion towards patient.

    Conclusion

    According to the results of this research, it can be inferred that the nurse's compassion towards patient could be increased by managing stress in nurses and paying attention to their demographic factors.

    Keywords: Compassion, Nurse, Stress
  • محمد افشار، محبوبه کفایی عطریان*، زهره سادات، زهرا اهنگریان
    مقدمه و هدف

    برای دست یابی به کنترل قند خون در دیابت از هموگلوبین گلیکوزیله استفاده می شود و تبعیت از درمان میزان انجام رفتار درمانی فرد است. این مطالعه با هدف تعیین عومل موثر بر ابعاد تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران دیابتی آران و بیدگل در سال1400-1399  انجام شد.

    مواد و روش ها

    این یک مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیماران مبتلا به دیابت شناسایی شده و مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت شهر آران و بیدگل در سال 1400 -1399 بود. از پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو و جدیدترین میزان HbA1c موجود درپرونده بیمار طی سه ماه اخیر استفاده شد. پرسشنامه توسط شرکت کننده و در افراد کم سواد با مصاحبه تکمیل گردید. از آزمون رگرسیون خطی چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین سنی شرکت کنندگان 75/10±04/60  و میانگین مدت درمان 81/6±46/9  سال بود. تعداد زنان 258 (67 درصد) ، افراد متاهل 302(4/78 درصد) ، شاغل 234 (8/60 درصد)، مبتلا به دیابت نوع2 381(99درصد) نفر از جمعیت مورد مطالعه بود. طبق آزمون رگرسیون چندگانه بازای هر واحد افزایش مشارکت در درمان 088/0، تلفیق 038/0 و چسبیدن به درمان 156/0، از مقدار هموگلوبین گلیکوزیله کاسته می شود. همچنین بازای هر واحدافزایش تعهد به درمان 056/0 و هر واحد تدبیر در اجرا 089/0 بر مقدار هموگلوبین گلیکوزیله افزوده می شود. مقدار R2 برابر 0.683 و مقدار P<0.001 بود.

    نتیجه گیری

    میزان هموگلوبین گلیکوزیله با میزان تبعیت از درمان همبستگی منفی و معنادار دارد. با توجه به بهبود سطح هموگلوبین گلیکوزیله در اثر تبعیت بهتر از درمان مداخلات ارتقایی برای افزایش تبعیت از درمان در این بیماران پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: دیابت, تبعیت از درمان, هموگلوبین گلیکوزیله
    Mohammad Afshar, Mahboobeh Kafaei-Atrian*, Zohreh Sadat, Zahra Ahangarian
    Introduction

    Glycosylated hemoglobin is used to achieve glycemic control in diabetes, and adherence to treatment is the amount of behavioral therapy performed by an individual. This study aimed to determine effective factors on treatment adherence dimensions and glycosylated hemoglobin in diabetic patients at Aran and Bidgol in 2019.

    Methods

    This was a descriptive-analytical study on diabetic patients referred to Aran and Bidgol health centers from 2019 to 2020. Data were collected through the Madanlu treatment adherence questionnaire and measuring the latest HbA1c level in the patient’s file during the last three months. Literate patients completed the questionnaire, and the illiterate ones were interviewed. Data were analyzed using multiple regression tests and the Pearson correlation coefficient.

    Results

    The mean age of participants was 60.04±10.75 and the duration of treatment was 9.46±6.81 years. The number (%) was 258(67%) for women, 302(78.4%) for married, 234(60.8%) for employed, 381(99%) for type 2 diabetes. According to the multiple regression test, the amount of glycosylated hemoglobin decreases for each unit of increasing participation in treatment by 0.088, combination by 0.038 and adherence to treatment by 0.156. Also, the value of glycosylated hemoglobin is increases 0.056 for each unit of increasing in commitment to treatment and 0.089 for each unit of tact in execution. R2 was 0.683 and P <0.001.

    Conclusion

    Glycosylated hemoglobin level has a negative and significant correlation with treatment adherence rate. Due to the improvement of glycosylated hemoglobin levels as a result of better adherence to treatment, promotional interventions are recommended to increase adherence to treatment.

    Keywords: Adherence to treatment, Diabetes, Glycosylated hemoglobin
  • معصومه منعمی بیدگلی، محمد افشار*، محمدجواد آزاد چهر
    سابقه و هدف

    کووید-19 با ایجاد مشکلات جسمی و عاطفی، کیفیت خدمات به بیماران را کاهش می دهد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین مشکلات پرستاران مراقبت کننده از مبتلایان به کروناویروس بستری در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی کاشان سال 1400 انجام شد.

    مواد و روش ها

     مطالعه مقطعی، برروی 246 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان شهید بهشتی کاشان و سیدالشهدا آران وبیدگل که سابقه حداقل یک ماه مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا را داشتند، انجام گردید. پژوهشگر با انتخاب نمونه ها از آنان خواست پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مشکلات پرستاران در مراقبت از بیماران کرونا را تکمیل کنند. سپس نتایج با آزمون های کای دو، آنوا و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارSPSS  ویرایش 16 تجزیه وتحلیل شد.

    نتایج

    میانگین مشکلات مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در پرستاران در حد متوسط (19/01±94/13) با فراوانی (51/1 درصد) بوده است. همچنین بیشترین میزان مشکلات، در حیطه شخصی (4/54±22/16) با فراوانی (61/5 درصد) و کمترین آن در حیطه های انگیزشی (20/98±6/2) با فراوانی (38/7 درصد) و دانش و تجربه (1/74±4/93) با فراوانی (41/1 درصد) بوده است. حیطه مشکلات جسمی و روحی با جنس ارتباط معناداری داشت (0/05<P).همچنین حیطه مشکلات شخصی با نوع بیمارستان و تعداد فرزند ارتباط معناداری داشت (0/05<P). حیطه مشکلات جسمی و روحی با سن ارتباط معناداری داشت (0/05<P).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان مشکلات پرستاران در مراقبت از بیماران مبتلا به کووید-19 در بیمارستان های شهید بهشتی و سیدالشهدا در حد متوسط است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد مدیران بیمارستان ها جهت رفع مشکلات پرستاران برنامه ریزی های لازم را انجام دهند.

    کلید واژگان: مشکلات پرستاری, مراقبت, پرستاران, کووید-19
    Masoumeh Monemi-Bidgoli, Mohammad Afshar*, MohammadJavad Azadchehr
    Background

    Covid-19 reduces the quality of service to patients with physical and emotional problems. This study aimed to determine the problems of nurses caring for patients with coronavirus hospitalized in Kashan medical sciences hospitals in 2021.

    Materials and Methods

    The cross-sectional study was performed on 260 nurses working in Shahid Beheshti Hospital and Seyed Al-Shohada who had at least one month of care for patients with Covid-19. The researcher selected the samples and asked them to complete the questionnaire of demographic informations and problems of nurses in caring for patients with Covid-19. Then the results were analyzed using chi-square, ANOVA and Pearson correlation coefficients in SPSS 16 software.

    Results

    The mean care of patients with Covid-19 in nurses was moderate (94.13±19.01) with frequency (51.1%). Also, the highest rate of problems was in the personal domain (22.16± 4.54) with a frequency (61.5%) and the lowest was in the motivational domain (6.20±2.98) with a frequency (38.7%). And knowledge and experience (4.93±1.74) with frequency (41.1%). The domain of physical and mental problems had a significant relationship with gender (P<0.05). The domain of personal problems was significantly related to the type of hospital and the number of children (P<0.05), also.

    Conclusion

    The results of the study showed that rate of nurses' problems in caring for patients with Covid-19 is moderate. Therefore, it is suggested that hospital managers should make the necessary plans to solve the problems of nurses.

    Keywords: Nursing problems, Care, Nurses, Covid-19
  • محمد باقری، محمد افشار، زهره سادات*
    سابقه و هدف

    مشاوره معنوی یک مداخله سنتی برای تسکین بیماری و پیشبرد سلامتی است و شادکامی یکی از مولفه های مهم در به زیستی افراد است. مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر مشاوره معنوی بر شادکامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 50 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروز در شهر کاشان در سال 1399 انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مداخله (دریافت کننده مشاوره معنوی به مدت یک ماه به صورت هشت جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه) و کنترل تقسیم شدند. پرسشنامه شادکامی آکسفورد، قبل، بلافاصله بعد و یک ماه بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل شد. داده های جمع آوری شده، از طریق نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته (بین گروهی - درون گروهی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    یافته ها نشان داد که میانگین شادکامی در گروه دریافت کننده مشاوره معنوی، بعد از مداخله و یک ماه بعد از آن به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0<P).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مشاوره معنوی باعث ارتقای شادکامی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود. احتمالا می توان از رویکرد مشاوره معنوی به عنوان یک مداخله مفید و موثر در بهبود شادکامی این بیماران استفاده نمود. تحقیقات بیشتر در این زمینه توصیه می گردد.

    کلید واژگان: مشاره معنوی, مراقبت معنوی, شادکامی, مولتیپل اسکلروزیس
    Mohammad Bagheri, Mohammad Afshar, Zohreh Sadat*
    Background

    Happiness is the most important components in the mental health of patients with multiple sclerosis. Spiritual counseling is a traditional intervention to alleviate illness and promote health. Accordingly, the present study aimed to determine the effect of spiritual counseling on happiness among patients with multiple sclerosis.

    Material and Methods

    This clinical trial study was performed on 50 patients with multiple sclerosis in Kashan in 2020. Patients were randomly divided into two groups of intervention (receiving spiritual counseling for one month in eight sessions of 60 minutes and two sessions per week) and control. The Oxford Happiness Questionnaire was completed by both groups before, immediately after and one month after the intervention. The collected data were analyzed by SPSS software version 16 using mixed analysis of variance (between-within groups) test.

    Results

    The results showed that the mean of happiness in the group receiving spiritual counseling after the intervention and one month after it was significantly higher than the control group (P<0.001).

    Conclusion

    The results of the present study showed that spiritual counseling promotes happiness in patients with multiple sclerosis. Therefore, the approach of spiritual counseling can be used as a useful and effective intervention in improving the happiness of these patients. Further studies are recommended.

    Keywords: Spiritual Counseling, Spiritual Care, Happiness, Multiple Sclerosis
  • محمد افشار، راضیه مختاری*
    سابقه و هدف

    با توجه به اهمیت نماز و تاثیرات عمیق و شگرف آن در زندگی فردی و اجتماعی دانشجویان، این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر در جذب دانشجویان به نماز جماعت در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.

    مواد و روش ها:

     این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 205 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته روا و پایا، در زمینه ی عوامل موثر در جذب دانشجویان به نماز جماعت بود؛ که در مقیاس لیکرت 5 نمره ای تنظیم شده بود. داده ها در نرم افزار آماریSPSS ویرایش 16 با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    عوامل موثر در جذب دانشجویان به نماز جماعت برحسب میانگین و انحراف معیار به ترتیب شامل: مشارکت مسوولان و اساتید 0/89±3/23، عوامل فرهنگی و درون سازمانی 0/84±3/2، فضای فیزیکی و زیبایی نمازخانه 1/07±3/03، عوامل مربوط به نقش همسالان و دوستان 1/19±2/98، عوامل فردی 0/77±2/92، عوامل مربوط به والدین 1/03±2/71 و عوامل مربوط به امام جماعت 1/007±2/96 بود. بین جنسیت (0/001 =P)، رشته ی تحصیلی (0/006  = P) و محل زندگی (0/03 = P) دانشجویان با میزان جذب آن ها رابطه ی معنادار مشاهده شد.

    نتیجه گیری:

     براساس یافته های این تحقیق، عواملی نظیر: دانشگاه، مسوولان و خانواده بر جذب دانشجویان به نماز جماعت موثر می باشد. بنابراین شایسته است تا حصول توفیقات کامل با واکاوی مستمر عوامل موثر در زمینه ی جذب دانشجویان به نماز به منظور برنامه ریزی هرچه بیشتر، دست از تلاش کشیده نشود.

    کلید واژگان: نماز, نماز جماعت, جذب, دانشجو, پزشکی, پیراپزشکی, عوامل موثر
    Mohammad Afshar, Razieh Mokhtari*
    Background

    Considering the importance of prayer and its profound and wonderful effects on the individual and social life of youth and students, this study aimed to investigate the effective factors in attracting students to congregational prayers in Kashan University of Medical Sciences, 2019.

    Materials and Methods

    This descriptive cross-sectional study was conducted on 205 students of Kashan University of Medical Sciences. The data gathering tool was a researcher-made, reliable and validity questionnaire in the field of effective factors in attracting students to congregational prayers, which was set according to 5 Likert scale. Data were analyzed using descriptive statistics and the t-test.

    Results

    The effective factors in attracting students to congregational prayers (by mean and standard deviation) were respectively: the participation of authorities and professors (3.23±0.89), cultural and internal organizational factors (3.2±0.84), physical and beauty atmosphere of the prayer room (1.07±3.03), factors related to the role of peers and friends (2.98 ±1.19), the individual factors (2.92±0.77), the parents related factors (2.71±1.03), and the factors related to Imam congregation prayer (2.69±1.007). There was a significant relationship between sex (P=0.001), field of study (P=0.006) and place of life of students (P=0.03) with their attraction rate.

    Conclusion

    According to the findings, university, authorities and family are effective factors in attracting students to congregational prayer. Therefore, it is worthy to analyze the factors that influence students' attraction to prayer and planning to achieve success in this way

    Keywords: Prayer, Congregational prayer, Attraction, Student, Medicine, Paramedical, Effective factors
  • راضیه مختاری، محمد افشار*، محسن تقدسی
    سابقه و هدف

    با توجه به تاثیرات نماز بر هر شخص به خصوص در سنین جوانی و دانشجویی، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت التزام به نماز دانشجویان پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم به نماز بود.

    مواد و روش ها: 

    این مطالعه ی توصیفی- مقطعی روی 334 نفر از دانشجویان پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته روا و پایا، در زمینه ی عوامل موثر در التزام دانشجویان به نماز بود. داده ها در نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 با استفاده از شاخص های توصیفی، آزمون آنالیز واریانس و آزمون آماری تی، تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    براساس نتایج این تحقیق، 194 نفر (58/1 درصد) از دانشجویان همیشه و اغلب اوقات، نمازهای واجب یومیه را به جا می آوردند. عوامل موثر بر پای بندی دانشجویان به نماز براساس میانگین و انحراف معیار به ترتیب شامل: آگاهی از احکام و فلسفه ی نماز 0/92±3/87، اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی 0/82±3/66، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز 0/9±3/42، و توجه به مستحبات و آمادگی های قبل از نماز 0/82±2/92 بود.

    نتیجه گیری: 

    پای بندی جوانان و دانشجویان به نماز در کشور اسلامی مساله جدی و از دغدغه های متولیان امر می باشد؛ امید است یافته های حاصل از این مطالعه و مطالعات بیشتر، راهگشای برنامه ریزان فرهنگی دانشگاه های کشور شود، تا با درک عمیق تری سیاست گذاری کنند.

    کلید واژگان: نماز, التزام, دانشجو, عوامل موثر
    Razieh Mokhtari, Mohammad Afshar*, Mohsen Taghdosi
    Background

    Due to the effects of prayer on each person especially at a young age and students, this study aimed to investigating the status of adherence to prayer of the students of Farabi campus of Tehran University in Qom.

    Materials and Methods

    This descriptive cross-sectional study was conducted on 334 students of Farabi campus in Qom. The data gathering tool was a researcher-made, reliable and valid questionnaire in terms of effective factors in adhering students to prayer. Data were analyzed using descriptive statistics, analysis of variance and the t-test.

    Results

    According to the results of this study, 194 (58.1%) of the students prayed as always and most of the time. The factors influencing students 'adherence to prayer from the students' point of view, based on mean and standard deviation, were as follows: awareness of the rulings and the prayer philosophy 3.87± 0.92, the effect of prayer in the individual and social life 3.66±0.82, serious adherence to prayers 3.42±0.9, and attention to requiring and preparing for prayers 2.92±0.82.

    Conclusion

    Youth and students adherence to the prayers of the islamic country world is a serious issue and concern for authorities. It is hoped that the findings from this study and further studies will be effective for cultural planners of the country's universities, until with a deeper understanding policy making.

    Keywords: Prayer, Adherence, Student, Effective factors
  • محمد افشار*، عباس محسن زاده، ناهید سرافراز
    زمینه و هدف

    اختلال خواب و اضطراب از مشکلات شایع در بیماران تحت درمان با همودیالیز است. با به کارگیری طب مکمل می توان بر این مهم تاثیر گذاشت. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف تعیین بررسی تاثیر تجسم هدایت شده بر اضطراب و کیفیت خواب بیماران تحت درمان با همودیالیز صورت گرفت.

    روش بررسی

    مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر در ارتباط با 70 بیمار همودیالیزی انجام شد. نمونه ها به روش تصادفی بلوکی به دو گروه مداخله (35 نفر) و کنترل (35 نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله علاوه بر دریافت مراقبت های معمول، لوح فشرده (CD) تجسم هدایت شده را به مدت چهار هفته از طریق هدفون به صورت مداوم گوش داد و گروه کنترل تنها مراقبت های معمول را دریافت نمود. در آغاز و پایان مطالعه پرسشنامه های اضطراب (Spielberger) و کیفیت خواب Pittsburg)) تکمیل شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی (t مستقل، t زوجی و آنالیز کوواریانس) توسط نرم افزار آماری SPSS 16 در سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها:

     نتایج نشان دادند که قبل از مداخله، نمره اضطراب حالتی و صفتی و کیفیت خواب بیماران در گروه مداخله به ترتیب معادل 58/3±42/54، 15/3±05/52 و 31/2±45/8 بود و برای گروه کنترل به ترتیب برابر با 21/7±91/47، 49/5±37/49 و 82/2±51/6 به دست آمد؛ به طوری که میانگین نمرات اضطراب در گروه مداخله به شکل معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (001/0<p). پس از مداخله، نمره اضطراب بیماران در گروه مداخله به ترتیب معادل 15/2±05/43 و 06/2±48/42 بود و برای گروه کنترل به ترتیب برابر با 38/6±37/47 و 79/5±40/49 محاسبه گردید؛ به طوری که میانگین نمرات اضطراب در گروه مداخله به شکل معناداری کمتر از گروه کنترل (001/0<p) بود. همچنین نمره کیفیت خواب قبل از مداخله در گروه مداخله معادل 31/2±45/8 و پس از آن برابر با 93/1±54/6 ارزیابی شد. این نمره برای گروه کنترل قبل از مداخله معادل 82/2±51/6 و پس از آن برابر با 47/2±02/6 محاسبه گردید.

    نتیجه گیری:

     استفاده از تجسم هدایت شده موجب کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب بیماران همودیالیزی می شود؛ بنابراین استفاده از این روش به عنوان یک روش غیر دارویی جهت کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب در بیماران تحت همودیالیز توصیه می گردد.

    کلید واژگان: اضطراب, کیفیت خواب, تجسم هدایت شده, همودیالیز
    Mohammad Afshar*, Abbas Mmohsenzade, Nahid Srafraz
    Background and Objectives

    Sleep disturbance and anxiety are common problems in patients undergoing hemodialysis, which can be influenced by use of complementary medicine. Therefore, the objective of this study was to determine the effect of guided imagery on anxiety and quality of sleep in patients undergoing hemodialysis.

    Methods

    This clinical trial study was carried out on 70 hemodialysis patients, who were divided into two intervention (35 subjects) and control (35 subjects) groups using block randomization method. In addition to receiving usual care, the intervention group received a compact disc (CD) of guided Imagery through headphones for a consecutive period of 4 weeks, and the control group received just the usual care. At the beginning and the end of the study, the Spielberger Anxiety Inventory and Pittsburgh Sleep Quality Index, were completed. Data were analyzed using descriptive and analytical statistical tests (independent t-test, paired t-test, and covariance analysis) using SPSS Version 16 at a significant level less than 0.05.

    Results

    The results of the study revealed that the prevalence of state and trait anxiety and the sleep quality of patients in the intervention group, were 54.42 ± 3.58, 52.05 ± 3.15 and 8.45 ± 2.31, respectively, and in the control group, were 47.91 ± 7. 21, 49.37 ± 5.49, and 6.51 ± 2.82, respectively; so that the mean anxiety scores in the intervention group, was significantly higher than the control group (p < 0.001). After the intervention, the anxiety score in the intervention group, was 43.05 ± 2.15 and 42.48 ± 2.06 and in the control group, was 47.37 ± 6.38 and 49.40±5.79, respectively, and the mean of the anxiety scores in the group was 47.37 ± 6.38, so that the mean anxiety score in the intervention group was significantly lower compared to the control group (p < 0.001). Moreover, the sleep quality score before the intervention was 8.45 ± 2.31 in the intervention group, which became 6.54 ± 1.93 after the intervention. Sleep quality score in the control group before the intervention, was 6.51 ± 2.82, which became 6.02 ± 2.47 after the intervention.

    Conclusion

    Use of guided imagery reduced anxiety and improved sleep quality in the hemodialysis patients. Thus, use of this technique is recommended as a non-pharmacological approach to reduce anxiety and improve the quality of sleep in patients undergoing hemodialysis.

    Keywords: Anxiety, Sleep quality, guided imagery, hemodialysissis
  • محمد افشار*، غلامعباس موسوی
    مقدمه و هدف

    اختلال خواب یکی از مشکلات اصلی بیماران مبتلا به سرطان است که کیفیت زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد، لذا پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر تجسم  هدایت شده بر کیفیت خواب در بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نوع کار آزمایی بالینی است که روی 70 بیمار سرطانی صورت پذیرفت. انتخاب نمونه ها برای مطالعه به طور تصادفی بود. نمونه ها به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شده و در شروع مطالعه، پرسشنامه های دموگرافیک و کیفیت خواب پیتزبورگ را تکمیل کردند. سپس گروه مداخله 9 جلسه، تحت آموزش تجسم هدایت شده از طریق گوش دادن به سی دی قرار گرفت و پس از انجام مداخله، دو گروه مجددا پرسشنامه ها را  تکمیل کردند. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS-16 به وسیله ی آزمون های مجذور خی، t-test و ANCOVA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین  اطلاعات دموگرافیک نمونه های  مورد مطالعه در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود نداشت؛ درحالی که میانگین نمرات گروه مداخله در متغیر کیفیت خواب در پس آزمون نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (001/0>p).

    نتیجه گیری

     تجسم  هدایت شده باعث بهبودی کیفیت خواب در بیماران مبتلابه سرطان می شود، بنابراین پرسنل درمانی می توانند از این روش در بهبود کیفیت خواب در بیماران سرطانی استفاده نمایند.

    کلید واژگان: تجسم هدایت شده, کیفیت خواب, سرطان
    Mohammad Afshar*, Gholam Abbas Mossavi
    Introduction

    Sleep disorder is one of the major problems in cancer patients that affect their quality of life. Therefore, the present study was conducted to investigate the effect of guided visualization on sleep quality in cancer patients.

    Materials and Methods

    This clinical trial study was performed on 70 cancer patients. Samples were randomly selected for the study. The samples were divided into intervention and control groups and two groups filled out the demographic and Pittsburgh sleep quality questionnaires at the beginning of the study. After intervention, the two groups completed the questionnaires again and the results were analyzed by SPSS-16 software using chi-square, t-test and ANCOVA

    Results

    The results showed that there was no significant difference between the study groups in the post-test compared to the pre-test, while the mean scores of the intervention group in the post-test were significantly higher than the control group. (P<0.001).

    Conclusion

    According to the results, guided visualization improved sleep quality in cancer patients, so therapists can use this method to improve sleep quality in cancer patients.

    Keywords: Guided visualization, Sleep quality, Canceratients
  • سید مجید یوسفی، محمد افشار*، حمیدرضا گیلاسی، محبوبه سادات یوسفی، فاطمه پاشایی ثابت
    مقدمه

    یکی از شایع ترین مداخلات مراقبتی که توسط پرستاران انجام می شود، دارو درمانی است و خطاهای دارویی شایع ترین نوع خطای پزشکی در مراکز درمانی به شمار می رود. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی خطاهای دارویی و عوامل مرتبط با آن در کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان می باشد.

    روش کار

    این مطالعه توصیفی تحلیلی در بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1396 انجام شد. برای جمع آوری داده ها، ابتدا چهار بخش بیمارستان بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و برای بررسی خطاهای دارویی، از ابزار محقق ساخته 29 سوالی باز پاسخ و چک لیست 20 سوالی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های مطالعه توسط مشاهده گر حین همراهی و مشاهده پرستار مسئول دادن دارو تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. داده های مطالعه توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    در این مطالعه در مجموع 65 پرستار در چهار بخش داخلی، جراحی، مراقبت های ویژه و اورژانس برای اجرای 301 دوز دارو تحت مشاهده قرار گرفتند. بیشترین فراوانی خطاهای دارویی بر حسب انواع خطا بترتیب شامل زمان اشتباه (74/41 درصد)، داروی اشتباه (80/18 درصد) و تکنیک اشتباه (23/14 درصد) بود. بیشترین تعداد خطاهای دارویی بر حسب مرحله تجویز دارو در مرحله دادن دارو (02/20 درصد) و سپس آماده کردن دارو (04/5 درصد) و در نهایت نسخه برداری دارو (94/2 درصد) بود.

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان نتیجه گرفت، وقوع خطاهای دارویی در پرستاران شایع است. لذا، لزوم آموزش اصول دادن دارو به روش صحیح با در نظر گرفتن کلیه نکات ایمنی ضرورت دارد.

    کلید واژگان: خطاهای دارویی, مشاهده, دارو درمانی, پرستار
    Seyed Majid Yousefi, Mohammad Afshar*, Hamidreza Gilasi, Mahboubeh Sadat Yousefi, Fatemeh Pashaei Sabet
    Introduction

    One of the most common care interventions performed by nurses is drug therapy and medication errors are the most common type of medical error in medical centers. The aim of this study was to determine the frequency of medication errors and their related factors in Kashan Shahid Beheshti Hospital staff.

    Methods

    This descriptive-analytical study was performed in Shahid Beheshti Hospital of Kashan University of Medical Sciences in 2016. To collect the data, four hospital wards were selected randomly at first and the researcher-made questionnaire with 29 open-ended questions and a 20-question checklist were used to investigate drug errors. The data collection tool was completed by the observer while accompanying and observing the nurse in charge of the medication. Descriptive and inferential statistics were used for data analysis. The data were analyzed by SPSS software version 16.

    Results

    In this study, a total of 65 nurses were observed in four departments of internal medicine, surgery, intensive care and emergency for 301 doses of medication. The highest frequency of medication errors according to the types of errors were incorrect time (41.74%), wrong medication (18.88%) and wrong technique (14.23%). The highest number of medication errors according to the drug administration stage were in drug administration (20.02%) and then in drug preparation (5.04%) and finally in drug prescription (2.94%).

    Conclusions

    According to the results of the present study, it can be concluded that medication errors are common in nurses. Therefore, it is necessary to educate the fundamentals of medication properly considering all safety considerations.

    Keywords: Medication Errors, Observation, Drug Therapy, Nurse
  • محمد افشار*، شهین زندیان، ندا میرباقر آجرپز
    مقدمه

    اضطراب مرگ یک اضطراب واقعی و یکی از مهمترین مولفه ها در سلامت روانی افراد بویژه سالمندان است. دعا درمانی یک مداخله سنتی برای تسکین بیماری و پیشبرد سلامتی است. بر این اساس مطالعه حاضر  با هدف تعیین تاثیر گوش دادن به دعا بر اضطراب مرگ سالمندان کاشان انجام شد.

    روش

    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است که بر روی 70 سالمند شهر کاشان  در سال 1398 انجام شد. بیماران با استفاده از روش تصادفی به دو گروه  کنترل و آزمون تقسیم شدند. قبل از  شروع مداخله پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و اضطراب مرگ توسط هر دو گروه تکمیل شد. در گروه آزمون، در طول یک ماه، یک روز در میان (هفته ای سه مرتبه) بعد نماز مغرب و عشا در مسجد ثاراله کاشان، دعای توسل با صدای حاج مهدی سماواتی از طریق بلندگو، پخش شد. در گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. دو گروه  بلافاصله پس از پایان مداخله  و یک ماه بعد آن مجددا پرسشنامه اضطراب مرگ را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 16 و آزمونهای توصیفی و تحلیلی تی تست، کای اسکوئر ، آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که دو گروه قبل از مداخله از نظر مشخصات دموگرافیک و میانگین نمره  اضطراب مرگ  تفاوت آماری معناداری نداشتند(05/0>p). ولی بلافاصله بعد از پایان جلسات و یک ماه بعد از مداخله تفاوت اماری معنی داری در میانگین نمره اضطراب مرگ در دو گروه وجود داشت(05/0<p). نتایج آزمون آنالیز واریانس تکراری نشان داد که تغییرات میانگین اضطراب مرگ در طول زمان متفاوت بود و اثر متقابل گروه و زمان در مورد متغیر اضطراب مرگ معنادار می باشد(05/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که گوش دادن به دعای توسل موجب بهبود اضطراب مرگ سالمندان می شود. بنابراین احتمالا می توان از دعا درمانی به عنوان یک مداخله مفید و موثر در بهبود اضطراب مرگ سالمندان استفاده نمود.

    کلید واژگان: دعا, اضطراب مرگ, سالمند
    Mohhamad Afshar*, Shahin Zandian, Neda Mirbagher Ajorpaz
    Introduction

    Anxiety of death is a real anxiety and one of the most components in the mental health of people, especially the elderly. Prayer therapy is a traditional intervention to alleviate disease and promote health.  Therefore, the present study was conducted to determine the effect of listening to prayer on death anxiety of elderly in Kashan.

    Method

    This clinical trial study was performed on 70 elderly in Kashan , 2019. Patients were randomly assigned to control and intervention groups. Before intervention, demographic data and death anxiety questionnaires were completed by patients in both groups. In the intervention group, during one month, every other day (three times a week) after the Maghreb and Esha prayers at the Saraallah Mosque in Kashan, the Tavasol prayer was recited with the voice of Haji Mehdi Samavati through a speaker. The control group did not receive any intervention. The death anxiety questionnaire was completed again immediately after the end of the intervention and one month later in two groups. Data were analyzed using ANOVA, Chi-square and independent and paired t-test in SPSS v=16 software.

    Fundings

    The results showed that there was no significant difference in demographic data and mean score of death anxiety before intervention between the two groups (p> 0.05). But immediately after the sessions and one month after the intervention, there was a statistically significant difference in the mean score of death anxiety in the two groups. (p< 0.05). The results of the repeated measures ANOVA showed that the mean changes of death anxiety varied over time and the interaction between group and time was significant for the variable of death anxiety (p <0.05).

    Conclusions

    The results of this study showed that listening to Tavasol prayer will improve the death anxiety of elderly. Therefore, prayer therapy may be a useful and effective intervention to improve the death anxiety of elderly.

    Keywords: Prayer, Death Anxiety, Elderly
  • محمد افشار*، پژمان اسپینانی
    مقدمه
    اضطراب آشکار ازجمله مشکلات روان شناختی شایع در بین بیماران سرطانی است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تجسم هدایت شده بر اضطراب آشکار بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
    مواد و روش ها
     پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی است که در بخش سرطان بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1397 انجام شد. آزمودنی ها شامل 70 بیمار سرطانی بود. نمونه ها به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 35 نفری مداخله و کنترل تقسیم شدند. از نمونه ها رضایت آگاهانه کتبی گرفته شد، آزمودنی ها پرسش نامه های دموگرافیک و اضطراب آشکار اشپیل برگر را تکمیل کردند. گروه مداخله، 8 جلسه، هر هفته دو بار به مدت چهار هفته تحت آموزش تجسم هدایت شده قرار گرفتند و مجددا پرسش نامه اضطراب آشکار را تکمیل کردند. داده ها با آزمون های مجذور خی دو،  تی تست و تحلیل کوواریانس آنووا در نسخه 16 نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
     نتایج آزمون تحلیل کوواریانس آنووا نشان داد بین گروه ها در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود داشت. میانگین نمرات گروه تجسم هدایت شده در متغیر اضطراب آشکار در پس آزمون نسبت به گروه کنترل به ترتیب  (6/82 ± 54/ 17) و (6/45 ± 41/67) بود که نشان دهنده کاهش معنی دار آن است (0/001p=).
    نتیجه گیری
     تجسم هدایت شده می تواند به طور معناداری علائم اضطراب را در بیماران سرطانی کاهش دهد لذا به نظر می رسد استفاده از روش های طب مکمل، جایگزین مناسبی برای پیشگیری از عوارض داروهای شیمایی باشد.
    کلید واژگان: اضطراب آشکار, تجسم هدایت شده, سرطان, درمان مکمل, کارآزمایی بالینی
    Mohammad Afshar*, Pegman Aspnani
    Introduction
    State anxiety is one of the common psychological problems among cancer patients. The aim of this study was to determine the effect of guided imagery on the state anxiety of cancer patients.
    Methods
    This randomized, clinical trial study was conducted on 70 cancer patients who were randomly selected from the patients in the cancer ward of Shahid Beheshti Hospital in Kashan in 2019. The participants were assigned to two 35-member groups of intervention and control, filling demographic questionnaires and The State-Trait Anxiety Inventory (STAI). Then, the intervention group received 8 sessions of guided imagery, twice a week for four weeks and again filled out the anxiety inventory. The data were analyzed through SPSS 16 using Chi-square, t-test and ANOVA. and ANCOVA.
    Results
    The results of ANCOVA test showed that there is a significant difference between the groups in the post-test compared to the pre-test. The mean scores of the imagery group in the state anxiety variables significantly decreased in the post-test (54.17±6.82) compared to those in the control group (41.67±6.45). (p<0.001).
    Conclusion
    The results of this study showed that guided imagery can significantly reduce the anxiety symptoms in cancer patients, which can be useful in caring cancer patients while decreasing treatment cost.
    Keywords: Anxiety, Guided Imaging, Cancer, Complementary treatment, clinical trial study
  • محمد افشار، محمد مهدی حسن زاده طاهری، محمود زردست، فائزه وحدتی*
    سابقه و هدف
    آزولن یک هیدرو کربن غیر متناوب است و دارای فعالیت های بیولوژیکی مختلفی از جمله اثرات ضد التهابی می باشد. هدف این مطالعه تاثیر این ماده برروند تشکیل بافت گرانوله واپی تلیالیزاسیون در روند ترمیم زخم پوستی موش بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی، 60 سر موش سوری نر بالغ BALB/c به 5 گروه تقسیم شدند. گروه های تجربی 1و 2 تحت درمان با غلظت های 1 و 2 درصد آزولن و گروه های 3، 4 و 5 به ترتیب با نیتروفورازون، پایه کرم اوسرین و بدون هیچ درمان تیمار شدند. پس از ایجاد بیهوشی، یک زخم خطی (2 سانتی متر) در سطح پشتی ناحیه توراسیک بدن موش ها ایجاد گردید. در روزهای 4، 7، 10 و 14، نمونه برداری از محل زخم صورت گرفت و بعد از طی کردن مراحل پاساژ بافتی، جهت بررسی های میکروسکوپی و ارزیابی متغیرهای مورد مطالعه از روش های رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و رنگ آمیزی تری کروم ماسون استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ANOVA و Tukey با نرم افزار SPSS (نسخه 24) مورد تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین وسعت بافت گرانوله، رگ زایی، تعداد سلول های فیبروبلاست و کلاژن سازی در روزهای 7، 10 و 14 در گروه های درمان شده با آزولن 1 و 2 درصد نسبت به گروه های کنترل منفی و شم افزایش معنی داری داشت (01/0 p<). همچنین میزان اپی تلیالیزاسیون در گروه های تحت درمان با آزولن 1 و 2 درصد افزایش معنی داری نسبت به گروه های کنترل و شم نشان دادند (05/0 p<).
    استنتاج
    آزولن می تواند روند ترمیم زخم های پوستی را در موش های نژاد BALB/c تسریع کند.
    کلید واژگان: آزولن, بافت گرانوله, التیام زخم, موش
    Mohammad Afshar, Mohammad mehdi Hassanzadeh, Taheri, Mahmood Zardast, Faezeh Vahdati *
    Background and purpose
    Azulene is a non-alternating hydrocarbon with various biological activities including anti-inflammatory activity. This study investigated the effects of azulene on granulation tissue formation and epithelialization in skin wound healing in mice.
    Materials and methods
    In this experimental study, 60 adult male BALB/c mice were divided into 5 groups (n=12): experimental groups I and II were treated with 1% and 2% azulene, respectively and groups III and IV were treated with nitrofurazone and ucerin cream, respectively. Group V did not receive any treatment. After deep anesthesia, a linear wound (2 cm length) was made on dorsal thoracic skin of the mice. Then, wound samples were taken at days 4, 7, 10, and 14 after treatments and processed for histological and microscopic examinations using Hematoxiline-Eosin (H&E) and Masson Trichrome staining methods. Data analysis was done in SPSS V24 applying One-way ANOVA and Tukey test.
    Results
    The means of granulation formation, angiogenesis, fibroblast cells, and collagen formation increased significantly in groups I and II at days 7, 10, and 14 compared to those of the negative control and sham groups (P<0.01). Also, the rate of epithelialization was higher in these groups compared with that of other groups (P<0.05).
    Conclusion
    In current study, azulene could accelerate skin wound healing in BALB/c mice.
    Keywords: azulene, granulation tissue, wound healing, mouse
  • محمد افشار*، انسیه صباغیان
    سابقه و هدف
    خون ریزی از بینی اختلالی است که حدود 60 درصد از جمعیت آن را تجربه می کنند و عدم درمان و پیشگیری از آن مشکلات زیادی را برای فرد ایجاد می کند. در این مطالعه اثربخشی بسته آموزشی بر کاهش عود خون ریزی بینی مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    کارآزمایی بالینی حاضر روی 60 بیمار مبتلا به اپیستاکسی راجعه مراجعه کننده به بیمارستان متینی شهر کاشان انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در گروه های مداخله (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه درمان های معمول را به صورت یکنواخت دریافت کرده و آموزش از طریق بسته آموزشی که شامل گفتگوی چهره به چهره به مدت 20 دقیقه و در اختیار قرار دادن پمفلت آموزشی بود به گروه مداخله داده شد. پس از گذشت یک ماه از آموزش در پایان هفته چهارم و هشتم و دوازدهم میزان شدت و عود خون ریزی از بینی مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    میزان 60 درصد بیماران گروه مداخله و 66/7 درصد بیماران گروه کنترل زن و بقیه مرد بودند. میانگین سنی افراد در گروه مداخله 19/39±50/8 و در گروه کنترل 18/19±51/47 سال بود. فراوانی عود خون ریزی از بینی طی چهار هفته اول در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 20 و 46/7 درصد بود (0/03=P) ، در حالی که این میزان طی هفته های هشتم به ترتیب 7/6 و 7/16 درصد (0/43=P) و دوازدهم صفر و 7/6 درصد (0/49=P) در گروه های مداخله و کنترل بود. همچنین، شدت خون ریزی در هفته اول (0/07=P) نسبت به هفته های هشتم (0/37=P) و دوازدهم (0/35=P) کمتر بود.
    نتیجه گیری
    آموزش چهره به چهره و پمفلت برای بیماران مبتلا به اپیستاکسی در کوتاه مدت می تواند موجب کاهش عود خون ریزی شده، در حالی که بر شدت خون ریزی تاثیر کمی دارد.
    کلید واژگان: شدت خون ریزی, عود خون ریزی, بسته آموزشی, اپیستاکسی
    Mohammad Afshar*, Ensieh Sbagin
    Background
    Epitasis is a disorder that affects about 60% of the population, and the lack of treatment of this disorder causes a lot of problems for the patient. Therefore, this study aimed at examining the effect of the educational package on reducing the recurrence and severity of bleeding in patients with epistaxis.
    Materials and Methods
    This clinical trial study was performed on 60 patients with epistaxis referred to Matini Hospital, Kashan, Iran. Patients were randomly assigned into two equal groups of intervention and control (n=30, each group). In addition to routine care services, patients in the intervention group received an educational package including face to face education and educational pamphlets. Patients in the control group only received routine care services. After one month of training, at the end of the 4th, 8th and 12th weeks, the intensity and recurrence of epistaxis were evaluated.
    Results
    Sixty percent of the patients in the intervention group and 66.7% of the control group were female and the rest were male. The mean age of the subjects in the intervention group was 50.8±19.39 and in the control group was 47.51±19.19 years. The frequency rates of recurrence of nasal bleeding during the first four weeks in the intervention and control groups were 20% and 46.7%, respectively (P=0.03), whereas in the 8th week, 6.7 and 16.7 percent (P=0.43) and in the 12th week were 0 and 6.7 in intervention and control groups (P=0.49). Also, the severity of bleeding was lower in the first week (P=0.07) than in the eighth week (P=0.37) and twelfth (P=0.35).
    Conclusion
    A short-time education through face-to-face and pamphlet can reduce recurrence of epistaxis while having a modest effect on severity of bleeding.
    Keywords: Severity of bleeding, Recurrence of bleeding, Educational package, Epistaxis
  • محمد افشار، ربابه رستمی*، مجید چهارده چریک
    هدف از این پژوهش مقایسه مهارت های تصویرسازی دیداری و حسی-حرکتی در داوران کم اشتباه و پراشتباه فوتبال بود. این پژوهش از نوع علی مقایسه ای و به لحاظ هدف کاربردی بود. شرکت کنندگان شامل 30 داور مرد استان فارس بودند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و بر اساس میانگین نمرات نظارت، به 2 گروه داوران کم اشتباه (17 داور) و داوران پراشتباه (13 داور) گروه بندی شدند. پرسشنامه تصویرسازی دیداری مارکس (1973) و پرسشنامه تصویرسازی حرکتی ایساکس و همکاران (1986) در ارزیابی مهارت تصویرسازی آن داوران به کار گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل نشان داد که داوران کم اشتباه نسبت به داوران پراشتباه توانایی تصویرسازی دیداری و حسی-حرکتی بهتری دارند و این کمک می کند تا میزان اشتباه کم تری در عملکردشان داشته باشند. بر اساس نتایج به داوران توصیه می شود برای بهبود عملکردشان از مهارت های تصویرسازی ذهنی استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تصویرسازی دیداری, حسی-حرکتی, میزان اشتباه, داوران فوتبال
    Mohammad Afshar, Robabeh Rostami *, Majid Cheric
    This study aims at comparing the visual and sensory-motor imagery skills in soccer referees with less and more mistakes. This was a causal-comparative study and was applied in terms of purpose. Participants included 30 male referees from Fars province who were voluntarily selected and according to average monitoring scores were grouped into two groups of referees with a less mistakes (17 referees) and referees with a more mistakes (13 referees). Marx visual imagery questionnaire (1973) and Isaacs et al motor imagery questionnaire (1986) were used to assess the imagery skills of the referees. Data analysis by independent t-test showed that the referees with less mistakes have higher visual and sensory-motor imagery skills than those with more mistakes, and this helps them to have a lower number of mistakes in their refereeing. Based on the results, referees are advised to use mental imagery skills to improve their performance.
    Keywords: Visual Imagery, sensory motor, the amount of Mistake, Soccer Referees
  • محمد افشار، حمیدرضا صادقی گندمانی، نگین مسعودی علوی*
    مقدمه
    پرستاران بخش جراحی بطور مکرر نیاز به اتخاذ تصمیمات فوری برای بیماران بدحال را تجربه می نمایند. در چنین محیط بالینی، پرستاران احساس می کنند که جهت ارائه مراقبت ایمن و با کیفیت بالا از بیماران و اتخاذ تصمیمات بالینی روزانه نیاز به توانمندی حرفه ای بالایی دارند.
    هدف
    هدف از این مطالعه شناسایی موانع ارتقاء توانمندی حرفه ای از نظر پرستاران شاغل در بخش جراحی ایران بود.
    روش
    در این مطالعه توصیفی-اکتشافی کیفی ، 15 پرستار شاغل در بخش جراحی، بیمارستان آموزشی درمانی کاشان، ایران به روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده های مطالعه از آذر تا بهمن ماه 18-2017 از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. مصاحبه ها هم زمان با جمع آوری اطلاعات، کلمه به کلمه تایپ و تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی انجام شد.
    یافته ها
    تحلیل داده ها منجر به شناسایی درون مایه اصلی تحت عنوان " ناتوانی آموخته شده" شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه، ناتوانی آموخته شده را به عنوان یک چالش مهم در دستیابی به توانمندی حرفه ای شناسایی کردند. این درون مایه اصلی از سه طبقه اصلی « کم صلاحیتی حرفه ای »، « کمبود حمایت حرفه ای » و « کمبودهای پایه ای » تشکیل شده است.
    نتیجه گیری
    پرستاران بخش جراحی در ایران با چالش های متعددی در دستیابی به توانمندی حرفه ای مواجهه می شوند. لذا، می بایست توانمندی حرفه ای پرستاران بخش جراحی از طریق فراهم کردن فرصت کسب دانش و مهارت بالینی ارتقاء یابد. همچنین با توجه به نقش پرستاران بعنوان شاخصی موثر بر کیفیت مراقبت و ایمنی بیمار نیاز به سازمان های حرفه ای قدرتمند جهت حمایت حرفه ای از پرستاران، به رسمیت شناخت شدن پرستاران، توصیف کامل قلمرو پرستاری و شفاف سازی وظایف شغلی ضرورت دارد.
    کلید واژگان: توانمندی حرفه ای, تحقیق کیفی, تحلیل محتوا, پرستاری
    Mohammad Afshar, Hamidreza Sadeghi, Gandomani, N Masoudi, Alavi*
    Introduction
    Nurses in surgical wards frequently need to make prompt decisions for critically-ill patients. Therefore, they need to be professionally empowered to make sound decisions and provide quality care. This study aimed to explore barriers to the promotion of nurses’ professional empowerment from the Perspectives of Nurses working in Surgical Ward of Kashan Shahid-Beheshti hospital.
    Methods
    In this exploratory-descriptive qualitative study, 15 nurses working in the surgical ward, Kashan University of Medical Sciences Hospital, Iran were selected by purposeful sampling with maximum variability. Data were collected through fifteen in-depth semi-structured interviews from December to February 2018. The data were analyzed via conventional content analyses.
    Results
    Data analysis led to the identification of the main theme as "imposed and learned powerlessness." Participants in this study identified imposed and learned powerlessness as an important challenge in achieving professional empowerment. This main theme consists of the three main categories of low professional competence, lack of professional support, and shortage of resources.
    Conclusions
    Surgical nurses in Iran are confronted with numerous challenges in achieving professional empowerment. Therefore, the professional empowerment of nurses in the surgical department should be enhanced by providing opportunities for achieving clinical knowledge and skills. Considering the role of nurses as an effective indicator on the quality of patient care and safety, the need for powerful professional organizations to professional support of nurses, nurses' recognition, and full description of the nursing realms and the clarification of job tasks is necessary.
    Keywords: Professional empowerment, Nursing, Qualitative study, Content analysis
  • محمد افشار، ربابه رستمی*، مجید چهارده چریک
    هدف این پژوهش، مقایسه مهارت های بینایی در داوران کم اشتباه و پراشتباه فوتبال بود. این پژوهش ازنوع علی- مقایسه ای و به لحاظ هدف، کاربردی بود. شرکت کنندگان 30 داور مرد استان فارس بودند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و براساس میانگین نمرات نظارت، به دو گروه داوران کم اشتباه (17 داور) و داوران پراشتباه (13 داور) تقسیم شدند.برای ارزیابی مهارت های بینایی داوران از آزمون بینایی ویلسون و فالکل (2004) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که اختلاف معناداری میان دو گروه در مهارت های بینایی وجود دارد و داوران کم اشتباه در تمامی خرده آزمون های بینایی- ادراکی و بینایی- حرکتی عملکرد بهتری نشان دادند(P ≤ 0.05). به نظر می رسد که توجه بیشتر به عملکرد بینایی داوران فوتبال نقطه عطفی در ارتقای سطح داوری فوتبال باشد.
    کلید واژگان: میزان اشتباه, داور فوتبال, بینایی- ادراکی, بینایی- حرکتی, ارتقای سطح داوری
    Mohammad Afshar, Robabeh Rostami *, Majid Chahardah Cherik
    This study aims at comparing the visual skills in soccer referees with fewer and more mistakes. This was a causal-comparative study and was applied in terms of purpose. The participants consisted of 30 male referees from Fars province who were voluntarily selected. Then, according to average monitoring scores, they were grouped into two groups of referees with fewer mistakes (17 referees) and referees with more mistakes (13 referees). Testable vision skills were measured through Wilson and Falkel vision test (2005) to assess the visual skills of the referees. Data analysis by one-way analysis of covariance revealed a significant difference between the two groups in terms of visual skills with soccer referees committing fewer mistakes showing a better performance across all the visual-perceptual and visual-motor subtests) P≤0.05(. It seems that pay more attention to the performance of soccer referees’ visual skills is crucial in improving their level.
    Keywords: The Number of Mistakes, Soccer Referees, Visual-Perceptual Skills, Visual-Motor Skills, Improving the Level of Judgment
  • لیلا خراسانی، محمد افشار *
    مقدمه و هدف
    دیابت یک سندرم متابولیک مزمن و شایع ترین اختلال آندوکرین است که مشکلات زیادی برای بیمار ایجاد می نماید. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر بحث گروهی بر کیفیت زندگی و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران دیابتی تیپ 2 پرداختند.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که بر روی مبتلایان به دیابت تیپ 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت گلابچی کاشان انجام گرفت. برای انجام مطالعه پس از اخذ رضایت کتبی از بیماران دیابتی، نمونه ها بطور تصادفی در دو گروه کنترل و شاهد قرار گرفتند و از آنان قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله گرفته شد و همچنین پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل نمودند، کلیه مشارکت کنندگان در قالب هشت گروه در 4 جلسه بحث گروهی که توسط کارشناس دیابت هدایت می شد آموزش های لازم را فراگرفته و مدت چهار ماه آموزش هارا به کار گرفتند. پس از آن مجددا قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله و پرسشنامه کیفیت زندگی تکمیل و مقایسه قبل و بعد با آزمون آماری تی زوجی انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند 120 بیمار شرکت کننده با میانگین سنی 10/80 ± 54/75 سال و میانگین ابتلای به دیابت 1/80 ± 3/10 سال بودند،که اختلاف آماری معنی دار بین کیفیت زندگی در قبل و پس از آموزش بحث گروهی و همچنین بین هموگلوبین گلیکوزیله قبل از آموزش 1/35±8/45 وپس از آموزش 0/89 ±6/98 وجود داشت. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد تدوین برنامه آموزشی به روش بحث گروهی می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی و کنترل متابولیک بیماران دیابتی تیپ 2 می شود.
    کلید واژگان: بحث گروهی, دیابت تیپ2, کیفیت زندگی, هموگلوبین گلیکوزیله
    Lila Khorasani, Mohammad Afshar*
    Introduction
    Diabetes is a chronic metabolic syndrome and the most prevalent endocrine disorder that causes multiple problems for patients. The purpose of this study was to assess the effect of group discussion on the quality of life and HbA1C in patients with type II diabetes.
    Materials and Methods
    This semi-experimental study was performed on 120 diabetic patients referred to Kashan diabetes center (Golabchi). After obtaining informed consent, the patients were randomly divided into two groups of intervention and control. Before the intervention, blood sugar and HbA1C were evaluated in both groups, and quality of life questionnaires were completed. The experimental group was divided into eight groups and the intervention was accomplished through four sessions of group discussion held by a diabetes expert. The experimental group applied the educational content for four months. After that, blood glucose and glycosylated hemoglobin and quality of life questionnaires were completed again and compared before and after the intervention by using paired t-test.
    Results
    The results showed the patients had a mean age of 54.75 ± 10.88 years and a mean duration of diabetes of 3.53 ± 1.80 years. We found a significant difference in the quality of life before and after the training. Also, there was a significant difference in glycosylated hemoglobin before (8.45 ± 1.35) and after (6.98 ± 0.89) training.
    Conclusion
    We found that educational programs in the form of group discussions can have positive effects on quality of life and HbA1C in patients with type 2 diabetes
    Keywords: Group discussion, Type II diabetes, Quality of life, HbA1C
  • حسین دولت آبادی، محمد افشار، سید محمد هاشمی نژاد اشرفی، میثم مژدی، مهدی نصری
    یکی از مهمترین تجهیزات مورد نیاز جهت ورود به مشاغل پرتویی و به ویژه کار با پرتوهای یوننده، استفاده از تجهیزات اندازه گیری محیطی می باشد. در این مقاله برای شبیه سازی اتاقک یونش محیطی از نرم افزار گارفیلد استفاده شده است که این نرم افزار از ترکیب چند برنامه برای محاسبه ی میدان الکتریکی، مشخصات انتقال الکترون و تعیین مسیر یونیزاسیون در آشکارساز، تشکیل شده-است. اتاقک یونش مورد نظر با هندسه ی استوانه ای به صورت بسته حاوی هوا در فشار یک اتمسفر به حجم حدود cm3 30 طراحی شده است. الکترود مرکزی از جنس تنگستن با روکش طلا و دیواره از جنس پلاستیک هادی C552، به ضخامت انباشت که در آن شرایط تعادل الکترونی برقرار است، شبیه سازی شده است. ولتاژ اشباع اتاقک یونش 250ولت وقطر آند آن 100میکرومتر و جریان خروجی آشکارساز 200نانوآمپر می باشد. اتاقک یونش با هندسه استوانه ای، سریع تر و در جریان پایین تری به اشباع می رسد و بازده جمع آوری بار واحد را تولید می کند
    کلید واژگان: آشکارساز محیطی, نرم افزار گارفیلد, اتاقک یونش
    hossein dowlatabadi, mohammad afshar, seyed mohammad hashemi nezhad ashrafi, meysam mazhdi, mahdi nasri nasrabadi
    The use of environmental measuring equipment is one of the most important equipment needed to work with ionization radiation. Garfield software has been used to simulate an environmental ion chamber. This software consists of a combination of several programs for calculating the electric field, electron transfer characteristics and determining the path of ionization in the detector. The ion chamber is designed with a cylindrical geometry with air medium at atmospheric pressure and Sensitive volume 30 cm3. Material used for anode are tungsten with gold coated. The wall of the ion chamber used C552 to the thickness of the accumulation in which the electron balance condition is established is simulated. The saturation voltage of the ion chamber is 250 V and the anode diameter is 100 μm and the output current of the detector is 200 Nano amperes. The ion chamber with cylindrical geometry is faster and lower in saturation and produces the unit load.
    Keywords: survey meters, ion chamber, Garfield
  • محمد افشار، روح انگیز کریمی، مرتضی سلیمیان، علیرضا شریف، ابوالفضل افشار
    مقدمه و هدف
    دیابت یک بیماری مزمن است که به واسطه عارضه زخم پای ناشی از آن سالیانه 50000 تا 60000 آمپوتاسیون انجام می گیرد. چنانچه عوارض ناشی از زخم پای بیماران دیابتی کنترل نشود؛ هزینه های قابل توجهی را در پی خواهد داشت. لذا این مطالعه به بررسی مقایسه پانسمان پی آر پی و نرمال سالین در بهبود زخم پای دیابتی پرداخت.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر به روش کار آزمایی بالینی بر روی60 بیمار دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان که مبتلا به زخم پای دیابتی در مرحله 1 یا 2 (بر اساس مقیاس واگنر) بودند، انجام پذیرفت. در این مطالعه ابتدا اطلاعات بیوگرافی جمع آوری و سپس بیماران توسط متخصص عفونی ویزیت و در صورت داشتن شرایط مطالعه به عنوان نمونه انتخاب شد، نمونه های انتخابی بطور تصادفی در دو گروه استفاده کننده از پانسمان پی آر پی و پانسمان نرمال سالین قرار داده شد و در ابتدا و پایان هفته های اول - دوم و سوم پس از انجام پانسمان از نظر عمق و مساحت زخم مورد بررسی قرار گرفتند و سپس از نظر آماری با ازمون های آماری فیشر، کای 2 و تی تست تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از60 بیمار مراجعه کننده، 10 نفر از مطالعه خارج شدند که نهایتا 25 نفر در گروه پانسمان با پی آر پی و 25 نفر در گروه پانسمان با نرمال سالین قرار گرفتند. از 50 بیمار دیابتی 5 نفر دارای دیابت تیپ 1 و 45 نفر مبتلا به دیابت تیپ 2 با میانگین مدت ابتلا 76/6±78/ 12 که 41 نفر آنها تزریق انسولین و 9 نفر دارو های خوراکی مصرف می کردند و داری میانگین هموگلوبین گلیکوزیله 98/0±12/8 و میانگین قند خون ناشتای 76/236 بودند که از نظر آماری هیچ اختلاف معنی داری در گروه کنترل با مداخله در شروع مطالعه دیده نشد لیکن برحسب مساحت و عمق زخم در پایان هفته های اول، دوم و سوم اختلاف آماری معنی دار بین گروهای مطالعه دیده شد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که پانسمان با پی آر پی در مقایسه با پانسمان نرمال سالین در بهبود سریعتر و بهتر زخم پای دیابتی بهتر عمل می کند.
    کلید واژگان: دیابت, زخم پای دیابتی, پانسمان پی آر پی, پانسمان نرمال سالین, کار آزمایی بالینی
    Mohammad Afshar, Rohangiz Karimi, Morteza Salimian, Alireza Sharif, Abolfazl Afshar
    Introduction
    Diabetes is a chronic disease that is accompanied by some complications, such as diabetic foot ulcers, which account for 50,000-60,000 amputations annually. The non-treatment of the complications caused by these ulcers would result in significant costs. Regarding this, the present study aimed to compare the effectiveness of platelet rich plasma (PRP) dressing with that of normal saline dressing in the improvement of diabetic wounds
    Materials and Methodgy: This clinical trial was conducted on 60 diabetic patients with grades 1 and 2 diabetic foot ulcers based on Wagner classification, who referred to Shahid Beheshti Hospital in Kashan, Iran. After the collection of the demographic data, the patients were visited by an infectious disease specialist and entered in the study in case of meeting the inclusion criteria. Subsequently, the participants were randomly assigned into two groups of PRP and normal saline dressing. The two groups were examined in terms of the depth and area of the wound at the beginning and end of the first, second, and third weeks of the intervention. The data were analyzed using Fisher’s exact test, Chi-square test, and t-test.
    Results
    Out of the 60 patients referring to Shahid Beheshti Hospital, 10 patients were excluded from the study. Therefore, the study was continued with 50 patients divided equally into two groups. According to the results, 45 males had type 2 diabetes mellitus, and the rest suffered from type 1 diabetes. The mean disease duration was 12.78±6.76 years. Furthermore, 41 and 9 patients received insulin injections and oral medications, respectively. The mean glycosylated hemoglobin and fasting blood glucose were 12.28±0.98 and 232.66 mmol/L, respectively, which were not statistically different between the two groups at the beginning of the study. However, there was a significant difference between the study groups at the end of the first, second, and third weeks in terms of the area and depth of wound. .
    Conclusion
    As the findings indicated, PRP dressing was more effective in improving the diabetic foot ulcer as compared to the normal saline dressing As the findings indicated, PRP dressing was more effective in improving the diabetic foot ulcer as compared to the normal saline dressing.
    Keywords: Diabetes mellitus, Diabetic foot ulcer, PRP dressing, Saline normal dressing, Clinical trial
  • محمد افشار، سعید وفایی نژاد، مهری شادی، رضا قادری *
    یکی از علل عمده مرگ و میر و ناتوانی در دنیا، سوختگی و ضایعات حاصل از آن است. سوختگی به صورت آسیب بافتی به وجود آمده در اثر عواملی همچون حرارت، مواد شیمیایی، الکتریسته، نور خورشید یا تشعشع هسته ای تعریف می شود. بیشتر سوختگی ها ناشی از آتش سوزی های ساختمان، تماس با آب جوش، بخار آب، مایعات و گازهای قابل اشتعال است. تسریع روند بهبود سوختگی همواره مورد توجه پزشکان بوده است. زیرا این زخم ها به طور معمول دیر بهبود می یابند. لذا درمان صحیح و مراقبت از این نوع زخم ها برای افزایش سرعت بهبودی، همچنین جلوگیری از مزمن شدن و عفونت آنها همواره مدنظر بوده است. در طب سنتی ایران با توجه به گوناگونی و وسعت بسیار زیاد پوشش گیاهی کشور استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود و درمان ضایعات شدید سوختگی با علل مختلف متداول بوده است. در مطالعات مختلف خواص برخی از گیاهان دارویی در بهبود زخم های سوختگی ثابت شده است. در این مقاله با مراجعه به سایت های معتبر به بررسی 10 گونه گیاهی موجود در فلور گیاهی ایران شامل ابوخلسا (Arnebia euchroma)، چای سبز (Green Tea)، چای کوهی یا علف چای (Hypericum perforatum)، گیاه آب بشقابی (Centella asiatica)، تشنه داری (Scrophularia striata)، آلوئه ورا (Aloe vera)، به دانه (Cydonia Oblonga Seed)، پنیرک صحرایی (Malva sylvestris)، گل همیشه بهار (Calendula officinalis)، گیاه مورد (Myrtus) و مقایسه خواص ترمیمی این گیاهان بر تسریع روند بهبود زخم های ناشی از سوختگی به منظور ارایه دارویی موثر با منشا گیاهی پرداخته شده است.
    کلید واژگان: گیاهان دارویی, سوختگی, ترمیم زخم
    M. Afshar, S. Vafaei-Nezhad, M. Shadi, R. Ghaderi *
    Burn is one of the major causes of death and disability in the world. It can cause by heat, chemicals, electricity, sunlight or radiation. More burns caused by fires in buildings, contact with boiling water, steam, liquids and flammable gases. Accelerating the process of healing has always been of interest to practitioners because these injuries are usually takes long time to be healed. Therefore, proper treatment and care of this type of wound required to accelerate healing, prevent infection and chronicity. In traditional medicine, due to the high vegetation diversity and breadth of our country, the use of herbs for burns healing and lesions of various etiologies, has been intesified. Various studies on burn wound healing properties of medicinal plants have been performed. In this article, we refered to reliable sites for evaluating of 10 plants including Amebia euchroma, Green Tea, Hypericum perforatum, Centella asiatica, Scrophularia striata, Aloe vera, Cydonia Oblongae seeed, Malva sylvestris, Calendula officinalis and Myrtus to compare the restorative properties of a number of important medicinal plant flora of Iran on accelerating the process of wounds healing of burn in order to provide effective medicinal plant sources are addressed.
    Keywords: Medicinal herbs, Burns, Healing, Iran
  • معصومه زارع زاده، خدیجه وظیفه شناس درمیان، محمد افشار، مریم ولوی، الهام سرکی، مهران حسینی
    سابقه و هدف
    براساس یافته های علمی، گلبرگ زعفران می تواند تاثیرات سودمندی بر روی برخی بیماری ها نظیر دیابت داشته باشد. این پژوهش به منظور ارزیابی تاثیرات عصاره الکلی گلبرگ زعفران بر روی عملکرد کلیوی موش های صحرایی دیابتی، طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، موش های صحرایی نر نژاد ویستار مبتلا به دیابت (توسط استرپتوزوسین) به مدت 28 روز با عصاره گلبرگ زعفران در دوزهای 100 و mg/kg 200 و یا نرمال سالین، به صورت خوراکی تیمار شدند. درپایان، پارامترهای قند خون ناشتا (FBS)، حجم ادرار 24 ساعته، پروتئین ادرار (UTP)، نیتروژن اوره خون (BUN)، کراتینین خون (Cr) و تغییرات کیفی بافت شناسی گلومرول های کلیه ارزیابی شدند. مقایسه بین گروهی داده ها با کمک آزمون های آماری ANOVA و Kruskal-Wallis و نرم افزار آماری 22 SPSS انجام شد.
    یافته ها
    در مقایسه با گروه کنترل سالم، پارامترهای FBS، حجم ادرار، BUN، UTP وCr در موش های دیابتی به طور معنی داری افزایش یافته بود (05/0>P). تیمار موش های دیابتی با دوز mg/kg 200 از عصاره گلبرگ زعفران، سبب کاهش FBS (011/0=P) و در هردو دوز سبب کاهش حجم ادرار و BUN گردد (05/0>P)؛ اما در هیچ دوزی نتوانست سبب تعدیل UTP و Cr شود. عوارض بافت شناسی متعددی نظیر ضخیم شدگی غشای پایه کپسول بومن، اسکلروز، انتشار ماتریکس مزانشیال و هیالینیزاسیون در گلومرول های گروه کنترل دیابتی مشاهده شد که تیمار موش ها با عصاره گلبرگ زعفران توانست در هردو دوز، برخی از این عوارض را تعدیل کند.
    استنتاج: گلبرگ زعفران احتمالا می تواند به وسیله کاهش تجمع ماتریکس خارج سلولی و همچنین خاصیت آنتی اکسیدانی، تاثیرات سودمندی بر نفروپاتی دیابتی داشته باشد.
    کلید واژگان: دیابت, کلیه, گلبرگ زعفران, موش صحرایی, نفروپاتی
    Masoumeh Zarezadeh, Khadijeh Vazifeshenas- Darmiyan, Mohammad Afshar, Maryam Valavi, Elham Serki, Mehran Hosseini
    Background and
    Purpose
    Multiple lines of evidence demonstrated that Crocus sativus petals (saffron) have beneficial effects on some diseases such as diabetes. This study was carried out to elucidate the effects of ethanolic extract of SP on renal function in diabetic rats.
    Materials And Methods
    In this experimental study, streptozotocin (STZ)-induced diabetic male Wistar rats (180-200 g) were orally treated with normal saline or 100 or 200 mg/kg of SP extract once a day for 28 days. Finally, fasting blood sugar (FBS), urine volume, 24 h urine total protein (UTP), blood nitrogen urea (BUN), and plasma creatinine (Cr) were assessed biochemically, and qualitative renal histomorphological alterations were evaluated pathologically. Data was analyzed using ANOVA and Kruskal-Wallis tests in SPSS, version 22.
    Results
    The FBS, urine volume, UTP, BUN, and Cr levels significantly increased in diabetic rats compared to those of the normal control group (P
    Conclusion
    SP may have beneficial effects against diabetic nephropathy through reducing extracellular matrix accumulation and its antioxidant properties.
    Keywords: diabetes, kidney, nephropathy, rat, saffron petal
  • مهری شادی، محمود زردست، محمدحسن پور فرد، غلامرضا شریف زاده، سعید وفایی نژاد، فائزه وزیری، محمد افشار *
    زمینه و هدف
    ریزش مو یکی از مشکلات مهم در بخش بهداشتی و زیبایی است و یافتن ترکیبی گیاهی برای جلوگیری از آن مستلزم تحقیقات بنیادی است. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات اسانس دانه عناب با غلظت های متفاوت بر روی فولیکول موی بدن موش های نر نژاد Balb/c بود.
    روش تحقیق: این مطالعه تجربی بر روی 40 سر موش سوری نر بالغ 5/2 ماهه، از نژاد Balb/c با وزنgr 2±30 انجام شد. موش ها به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. برای موش های گروه های 1، 2 و 3 از کرم حاوی اسانس عناب به ترتیب با غلظت های: 5درصد، 10درصد و 15درصد استفاده شد. موش های گروه های 4 و 5 نیز به عنوان گروه شاهد و پایه در نظر گرفته شدند. ابتدا پشت موش ها تقریبا به مساحت 4 سانتی مترمربع با موم پاکسازی شد. موش های گروه های 1، 2 و 3 به مدت 12 روز هر روز یک نوبت، با کرم حاوی اسانس عناب تیمار شدند. در روز 12، دوباره پشت موش ها با موم پاکسازی و مداخله ذکرشده دوباره به مدت 12 روز تکرار شد. در روز 13 پس از تیمار، نمونه های پوست در ناحیه مورد مطالعه جمع آوری و مراحل پاساژ بافتی و رنگ آمیزی انجام گرفت. داده های به دست آمده پس از ورود به نرم افزار SPSS (ویرایش 22)، با کمک آزمون های آماری ANOVA و Tukey در سطح معنی داری 05/0P< تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    این مطالعه نشان داد که میانگین تعداد فولیکول های مو در پوست گروه های تحت درمان با کرم حاوی اسانس عناب در غلظت های 5درصد (6/6±75/37)، 10درصد (3/8±75/42) و 15درصد (2/6±25/41) به طور معنی داری بالاتر از میانگین تعداد فولیکول های پوست در دو گروه کنترل پایه (1/3±50/18) و کنترل معمولی (1/2±15) بود. همچنین افزایش معنی داری در تعداد سلول های فیبروبلاست ها و رشته های کلاژن در گروه های در معرض کرم حاوی اسانس عناب نسبت به دو گروه کنترل پایه و معمولی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    اسانس عناب می تواند اثرات مفیدی بر روی روند رشد مو داشته باشد؛ بنابراین می توان از آن برای تحقیق در درمان افراد در معرض ریزش مو استفاده کرد.
    کلید واژگان: عناب, فولیکول مو, پوست, موش کوچک
    Mehri Shadi, Mahmoud Zardast, Mohammad Hassanpour Fard, Gholamreza Sharifzadeh, Saeed Vafaei, Nezhad, Faeze Vaziri, Mohammad Afshar *
    Background And Aim
    This study was to evaluate the effects of different concentrations of jujube seed oil on the hair follicle in BALB/c mice.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 40 male BALB/c mice (2.5 months of age) were used. A 4 cm2of the back of animal’s body shaved with wax. The mice were then divided into five groups (n=8). The first three groups received Jujube oil concentrations 5%, 10% and 15%, respectively.The fourth and fifth groups were selected as the baseand sham control groups, respectively. The animals received topical treatment of jujuba seed oil for 12 day. Base and control groups received Ocerin and water respectively. After passing 12 day, back skin of animals was shaved againby wax and the treatment was repeated again for further 12 days. At 13th day the animals were sacrificed and samples were collected and tissue processing and staining were performed.Data were analyzed by the ANOVA and Tukey statistical tests with the 22th version of SPSS sofware.
    Results
    This study showed that mean number of hair follicles in the skin of 5% jujuba essence treated group(37.75±6.6), 10% jujuba (42.75±8.3), 15% jujuba (41.25±6.2) was meaningful higher than the base (18.50±3.1)and sham (15±2.1) groups. Furthermore, we also showed that the number of hair papilla, fibroblast cells and collagen fibers were increased in the treatment groups as compared with the control groups.
    Conclusion
    Based on our study, Jujube essensial oil can have very positive effects on improving hair growth and can be used for hair losing clinical trial.
    Keywords: Jujuba, Hair follicle, Skin, Mice
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمد افشار
    افشار، محمد
    دانشیار پرسناری، علوم پزشکی کاشان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال