محمد حسن قاسمی
-
حدیث، زمانی می تواند مورد استناد قرار گیرد که با نقد و ارزیابی، صدور آن از معصوم ثابت گردد. شیخ انصاری همانند دیگر فقیهان شیعه با تشکیل خانواده های حدیثی در جای جای مباحث فقهی از قرائن مختلف برای رسیدن به مراد واقعی امام بهره می برد. ایشان در تراث فقهی خود به قرائن فراوانی، توجه کرده است. قرینه ها از جهات گونا گونی قابل تقسیم هستند و بر طبق یک تقسیم بندی گاهی از جنس لفظ و کلام هستند که آن را قرینه لفظی می نامند و گاهی از جنس لفظ و کلام نیست که بدان قرینه مقامی می گویند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده است که در نگاه شیخ انصاری بررسی قرینه های لفظی در فرآیند فهم حدیث تاثیر بسزایی در فهم مراد واقعی معصوم دارد؛ ایشان برای تحصیل ظهور و دستیابی به مراد جدی امام، در تراث فقهی اصولی خود، از قرائن لفظی متنوعی مانند تخصیص، تبیین، حکومت و ورود، تعلیل، سیاق، تقابل، سوال راوی، فهم و تفسیر نخستین راوی، عنوان باب حدیث، امر عقیب حظر، تمثیل استفاده کرده است.کلید واژگان: قرینه های لفظی, قرینه, فهم حدیث, شیخ انصاری, شیخ اعظمA hadith can be cited when it is proved that it was issued by an Imam through criticism and evaluation. Sheikh Ansari, like other Shiite jurists, uses different evidence to reach the Imam's real meaning by forming hadith families instead of jurisprudential discussions. He has paid attention to many evidences in his jurisprudential books. Evidence can be divided in different ways, and according to a single classification, they are sometimes of the type of word and speech, which is called literal context, and sometimes they are not of the type of word and speech, which is called situational context. Using a descriptive-analytical method, this research has concluded that Sheikh Ansari uses this method to achieve the real meaning of a hadith. In his various books, he has used many literal contexts such as assignment, explanation, rule and entry, finding the cause, context, confrontation, narrator's question, understanding and interpretation of the first narrator, the title of the hadith chapter, affair with danger, and proverbs to understand the real intention of Imam in a hadith.Keywords: Literal Evidence, Evidence, Understanding Hadith, Sheikh Ansari, Sheikh A'zam
-
در میان چهار مفصلی که در ناحیه مچ پای انسان قرار دارد، مفاصل تیبیوتالر و سابتالر بیشترین نقش را در ایجاد امکان لازم برای اجرای حرکات دورانی پا دارا هستند به طوریکه رفتار سینماتیکی پا کاملا تحت تاثیر جهتگیری محورهای دوران این مفاصل است. انحراف این محورهای دوران از وضعیت نرمال باعث می شود تا عملکرد مچ پا و به تبع آن عملکرد پایین تنه دستخوش تغییر شود. در این تحقیق، یک روش غیر مخرب جدید ارائه شده است به طوریکه از طریق آن و با استفاده از یک مکانیزم ژیروسکوپی رباتیک برای داده برداری غیر مستقیم از رفتار سینماتیکی پا، علاوه بر جهتگیری محورهای دوران مفاصل تیبیوتالر و سابتالر می توان موقعیت آنها را نیز تعیین نمود. پس از داده برداری، با محاسبه ماتریسهای دوران و بردار انتقال و انجام عملیات بهینه سازی، جهتگیری و موقعیت محورهای دوران با دقت زیادی محاسبه می شوند. این نتایج با ساخت مدل مکانیکی پا و یک مکانیزم ژیروسکوپی رباتیک که در مرحله توانبخشی مچ پا به عنوان ربات توانبخش نیز به کار گرفته می-شود به صورت عملی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده بیشترین خطا در محاسبه جهتگیری محورهای دوران حدود 2 درجه است.
کلید واژگان: مفاصل مچ پا, محورهای دوران, جهتگیری محورهای دوران, ماتریس دوران, توانبخشی, ربات توانبخشAmong four joints of human foot in the ankle area, the tibiotalar and subtalar joints play the most important role in making it possible for the foot to perform rotational movements such that kinematic behavior of foot is almost completely affected by orientation of their rotation axes. Deviation of the axis of rotation from the normal position can impair the function of the ankle and even the lower extremity. In this study, a new non-invasive method has been proposed, through which, using a gyroscopic mechanism, the orientation of the rotation axes of the tibiotalar and subtalar joints can be determined. This method is based on indirect data acquisition from the kinematic behavior of the foot. Using the calculated matrices and through the optimization method, the orientation and position of the rotation axes were respectively calculated at relatively high precision. These results were also assessed in practice by building an ankle mechanical model and a robotic gyroscopic mechanism which is used as a robotic rehabilitation device for ankle rehabilitation. Obtained results show that the maximum error in determining the orientation of the rotation axes is about 2 degrees.
Keywords: Ankle Joints, Rotation Axes, Rotation Axes Orientation, Rotation Matrix, Rehabilitation, Rehabilitation Robot -
بر اساس دیدگاه مشهور فقها، مجرمی که در خارج از حرم مکی دچار خطا شده و به این مکان مقدس پناهنده شود، مشمول رافت اسلامی قرار می گیرد و تا زمانی که در حرم ساکن است، از مجازات مصونیت می یابد. با توجه به این که مشاهد مشرفه در برخی از احکام همانند حرم مکی هستند و از دیگر سوی تاخیر در اجرای حدود روا و نمی باشد این مسئله رخ می نماید که آیا می توان حکم «مصونیت کیفری مجرمان ساکن حرم» را به مشاهد مشرفه نیز سرایت داد یا خیر؟ برخی از فقها مشاهد مشرفه را همانند حرم می دانند و برای اثبات ادعای خود چهار دلیل ذکر می کنند ولی گروهی دیگر آن را نمی پذیرند و دراین باره به «نبود دلیل خاص» و نیز «تمسک به اصل» استناد می نمایند. در جستار حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکردی انتقادی، مسئله مورد بازکاوی قرار گرفته و با توجه به نقدهای وارد بر دیدگاه نخست، دیدگاه دوم تایید شده و در پایان این نتیجه به دست آمده است که دیدگاه گروه دوم (عدم الحاق) صحیح است ولی اگر مصونیت مجرمان پناهنده به حرم، بر اساس امنیت حرم باشد؛ چنان که نصوص دینی بر این امر تصریح دارند، به دلیل وجود نص خاص در مورد امنیت حرم امام حسین (علیه السلام)، از بین مشاهد مشرفه، تنها این حرم مقدس را می توان به حرم مکی ملحق نمود.
کلید واژگان: مشاهد مشرفه, حرم مکی, مصونیت مجرمان, مجرمان پناهنده, اجرای حدود, حرم سیدالشهدا (علیه السلام)According to the opinion of well-known jurists, a criminal who commits a crime outside the Sacred Mosque (Masjid al-Ḥarām) in Makkah and then takes refuge in this holy place, is subject to Islamic treatment and is immune from punishment as long as he/she resides in the holy shrine. The important question is raised whether it is possible to extend the ruling of “criminal immunity for criminals who reside in the Sacred Mosque” to other holy shrines as well or not. In response to that, some jurists consider holy shrines to be the same as the Sacred Mosque and cite four reasons to prove their claims, but another group does not accept the association of other holy shrines with the Sacred Mosque. In this regard, they citing to this evidence that “there is no special reason” and “adhering to the principle.” Using the descriptive-analytical method and with a critical approach, this study strengthens the second group’s point of view and analyses and criticizes the first group’s point of view. Therefore, in the end, the conclusion has been reached that the view of the second group is correct. But, if the immunity of criminals who take refuge in the Sacred Mosque is based on the security of the shrine, as the religious texts clearly state this matter, due to the existence of a special text (naṣṣ) regarding the security of the Holy Shrine of Imām al-Ḥusayn’s (ʻa), only this holy shrine can be associated with the Sacred Mosque and not the other holy shrines.
Keywords: Holy shrines, Sacred Mosque, immunity of criminals, refugee criminals, implementation of ḥudūd, Holy Shrine of Imām Ḥusayn (ʻA) -
پژوهشنامه حقوق اسلامی، پیاپی 61 (پاییز 1402)، صص 589 -616
یکی از جرایمی که در جامعه امروزی شیوع داشته و بعید نیست اثر آن در ترویج فحشا و منکر، از سایر جرایم بیشتر باشد، قوادی است. حکم قوادی غیرمسلمان توسط فقیهان و حتی فقیهان معاصر مورد بررسی قرار نگرفته است؛ علی رغم تصریح قانون گذار ایرانی در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 درباره جرایم موجب حد بر اهل ذمه، در مواد قانونی مربوط به جرم قوادی، مجازات قوادی به صورت مطلق ذکر شده و نامی از غیرمسلمان نیامده است. بر همین اساس، سوال اساسی پژوهش این است که «آیا این جرم در مورد غیرمسلمان، با وجود شرایط آن ثابت است؟ و در صورت اثبات، چه مجازاتی در حق ایشان قابل اجراست؟». اگر چه در ابتدا می توان با استناد به اصول کلی حقوق جزا از جمله اصل قانونی بودن جرم و مجازات و اصل برایت، قوادی اهل ذمه را جرم تلقی نکرد، ولی این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته، با استناد به بنای عقلا و تنقیح مناط، جرم قوادی اهل ذمه را اثبات نموده و با بررسی دیدگاه های فقیهان، مبنی بر تساوی حکم قوادی مسلمان با کافر ذمی و تمسک به دلایلی همچون اطلاق روایت عبدالله بن سنان، به این نتیجه رسیده است که در صورتی که شخص ذمی، با قصد جمع نمودن افراد برای اعمال نامشروع زنا و لواط، آن ها را به یکدیگر برساند شرایط قوادی مستوجب حد، موجود بوده و حد قوادی بر وی جاری خواهد گشت.
کلید واژگان: جرم قوادی, قوادی مسلمان, قوادی غیرمسلمان, قوادی اهل ذمه, جرم مستوجب حدIntroductionIn Islamic jurisprudence, individuals belonging to the divine religions of Judaism, Christianity, and Zoroastrianism, who possess divine prophets and celestial scriptures, are referred to as religious minorities, People of the Book, or Dhimmis. Through the Dhimma contract, they are permitted to live in Islamic societies. Non-Muslims residing in Islamic lands are obliged to enter into a Dhimma contract, necessitating adherence to two fundamental conditions: the payment of the jizya tax and compliance with the regulations of the Islamic society. Among the commitments for non-Muslims (Dhimmis) in Islamic countries is the prohibition of certain acts, such as sexual offenses. Unfortunately, one of the prominent sexual offenses, known as panderism [ghavvadi], persists among Dhimmis residing in Islamic societies, despite their commitment to Islamic penal laws. This offense has evolved from individual transgressions into organized crimes, including the trafficking of women and girls, leading to the establishment of networks of corruption and centers promoting indecency.
Research Question:
This study aims to address a significant gap in the existing body of research by focusing on the offense of panderism committed by non-Muslim minorities. Despite numerous studies on the subject, there is a lack of independent research specifically dedicated to panderism among non-Muslims.
Therefore, the primary research question is whether the offense of panderism is unequivocally established for non-Muslims, and if so, what punishment is applicable to them.Research Hypothesis:
The hypothesis posited for this research is that the offense of panderism by non-Muslim minorities is subject to legal consequences within the framework of Islamic penal laws. While existing legal provisions address the offenses committed by non-Muslims, the legislation does not explicitly mention panderism. This study aims to examine the clarity and adequacy of legal provisions, proposing a nuanced perspective on the equivalence of punishment between Muslim and non-Muslim offenders, particularly in cases of panderism.
Methodology & Framework, if Applicable:
This research adopts a doctrinal and analytical approach, drawing from a comprehensive review of library resources. The nature of panderism as a punishable offense will be first explored from a legal standpoint, examining the legal nature of the offense and its justifiability under the Islamic penal framework. Subsequently, a detailed exploration of panderism from a jurisprudential perspective will be conducted, comparing the legal consequences of panderism committed by Muslim and non-Muslim individuals. The study will scrutinize the legal and jurisprudential foundations to underscore any disparities and ambiguities in the treatment of this offense within Islamic societies.
Results & DiscussionThe culmination of legal perspectives indicates a challenge in categorizing the offense of panderism by non-Muslim minorities as a crime and enforcing punishment solely based on the legality of crimes and penalties. However, a profound examination of the rational foundations and the refinement of principles allows for the substantiation of the criminal nature of panderism committed by non-Muslims (Dhimmis). Furthermore, a steadfast commitment to the broad interpretation of the narrative provided by Abdullah ibn Sinan, as recounted by Imam Sadiq (peace be upon him), sheds light on the role of a panderism. Described as a sexual intermediary who facilitates adultery between men and women, the narrative prescribes a punishment of seventy-five lashes and banishment from the city. Notably, this narrative encompasses both Muslim and non-Muslim offenders, emphasizing the act of bringing individuals together for unlawful sexual activities.
The application of this narrative, inclusive of Dhimmis, overcomes existing challenges and obstacles, leading to the conclusion that there is no ambiguity in the criminality of a panderism, whether Muslim or non-Muslim. The change in religion does not impact the essence of the offense, as a mature, rational, and consenting individual intentionally gathering people for illicit acts remains unchanged. Therefore, establishing both the material and mental elements of the crime is unequivocal, enabling the enforcement of the punishment outlined in Article 242 of the Iran's Islamic Penal Code of 1392 SH. This entails seventy-five lashes and subsequent banishment from the place of residence upon a repeat offense.
Moreover, through the refinement of legal principles, it becomes apparent that the execution of the prescribed punishment is equally applicable to non-Muslim pimpers. This affirms the equivalence of penalties between Muslim and non-Muslim offenders, addressing any potential concerns about disparate treatment based on religious affiliation.ConclusionIn conclusion, this study navigates the intricate legal terrain surrounding the offense of panderism committed by non-Muslim minorities in Islamic societies. By examining both the legal and jurisprudential aspects, the research establishes that the criminality of panderism by non-Muslims can be substantiated through rational foundations and the refinement of legal principles. The study draws on a comprehensive interpretation of a narrated account from Islamic tradition, encompassing both Muslim and non-Muslim offenders, thereby offering a nuanced understanding of the offense.
Furthermore, the research underscores that the conditions warranting the execution of punishment for panderism are applicable to non-Muslim pandersims without any shadow of doubt. The change in religious affiliation does not mitigate the criminal nature of this act, as it involves a mature individual intentionally facilitating illicit activities between consenting parties.
This study contributes to the ongoing discourse on the treatment of offenses committed by non-Muslim minorities within Islamic legal frameworks. By clarifying the legal implications surrounding panderism, the research provides valuable insights for legal practitioners, policymakers, and scholars seeking a comprehensive understanding of the complexities associated with such offenses in the context of Islamic societies.Keywords: Panderism Crime, Muslim Panderism, Non-Muslim Panderism, Panderism for Dhimmis, Crime Deserving the Hadd Punishment -
دانش رجال، بر پاره ای از قواعد و اصول بنا شده که هر حدیث پژوهی پیش از ورود به ارزیابی اسناد روایات (نقد سندی) باید موضع خود را نسبت به آن ها مشخص کند. شیخ انصاری در تراث فقهی و اصولی خود بر طبق مبانی خود روایاتی را به لحاظ سند ارزیابی نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به مبانی رجالی شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: شیخ انصاری در مقام عمل نشان داده که یک فقیه و حدیث پژوه به علم رجال نیاز دارد. ایشان به وثاقت اصحاب اجماع باور دارد و مبنای مشایخ ثقات را پذیرفته و روایت قمی ها از راوی را دلیل بر وثاقت وی می داند. شیخ انصاری کثرت نقل بزرگان از راوی، ترحم و ترضی، نقل شیخ مفید از راوی را دلیل بر توثیق راوی دانسته و بر این باور است که اگر راوی از مشایخ صدوق باشد، ثقه است.کلید واژگان: رجال, مبانی رجالی, شیخ انصاری, توثیق
-
شرطیت خوف نوعی در حرمت القاء در آیه تهلکه / تحلیل تفسیری فقهی
یکی از آیات قرآن کریم که فقیهان در مباحث مختلفی مورد استناد قرار داده اند، آیه «وانفقوا فی سبیل الله ولا تلقوا بایدیکم إلی التهلکه و...» (بقره/ 195) است. گرچه استفاده حرمت القاء در تهلکه از این آیه، جای بحث ندارد، در تعیین گستره حرمت و چگونگی برداشت از آیه، بحث های زیادی مطرح است. این مقاله که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده، در پی پاسخ به این سوٴال است که آیا ملاک حرمت القاء در تهلکه، احتمال، گمان، ترس با ملاک شخصی یا ترس نوعی است؟ این جستار پس از بیان معنای آیه و مطرح نمودن دیدگاه ها، به نقد ملاک های ارایه شده پرداخته و اولا با توجه به نقدهای وارده بر سایر دیدگاه ها و با عنایت به اینکه مورد نمی تواند مفهوم کلی و وسیع آیه را تقیید بزند، عمومیت القاء در تهلکه را پذیرفته، و ثانیا با توجه به اینکه در شریعت اسلام، احکام بر عناوین و موضوعات بار می شود و نیز به خاطر بعید بودن التزام فقیهان به لوازم خوف شخصی و به دلیل تنقیح مناط فتوای فقیهان در نظایر آیه، نظریه ترس نوعی را که همان حکم عرف به تعریض شخص به هلاکت می باشد، پذیرفته است. بنابراین القاء در صورتی حرام است که از دیدگاه عرف برای نوع انسان ها موجب هلاکت باشد.
کلید واژگان: القاء, تهلکه, حرمت, خوف نوعی, خوف شخصی -
در نظر برخی از حدیث پژوهان، روایت«من تعدی فی وضویه کان کناقضه»ممکن است دلالت بر تعداد شستن در وضو یا تعدی در مسح کردن یا تعدی در مقدار آب لازم برای وضو یا شستن به جای مسح کردن داشته باشد. در نوشتار حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، باید گفت: سند این روایت با توجه به موثق بودن راویان آن،موثقه است واز منظر فقه الحدیث با بررسی آیات قرآن و روایات و حکم عقل به این نتیجه رسیدیم که مراد امام معصوم (ع)، این است که اگر کسی مبتلا به وسواس باشد و چند بار وضو بگیرد، وضویش باطل است؛ بسیاری از روایت ها به صورت صریح و با دلالت تطابقی، و برخی از روایات به دلالت التزامی و به صورت تایید کننده، حرمت تعدی و چند بار وضو گرفتن را بیان می کنند وروایات مخالف را به دقت عرفی می توان به دو صورت جمع کرد که بار دوم را از باب استحباب گرفت همان طور که فقهاء نیز به آن فتوا داده اند یا اینکه گفت: منظور از تعدی که ناقض وضو است، شستن اضافه بر بار دوم یعنی همان بار سوم است که به اجماع همه فقهاء مبطل وضوست.
کلید واژگان: وضو, تعدی, زیاده روی, وسواس, طهارتنشریه مصباح الفقاهه, Volume:4 Issue: 8, 2023, PP 119 -138In the viewpoint of some hadith scholars, the hadith "whoever transgresses in ablution is as its violator" may refers to the number of washings or an excess in ablution or an excess in the amount of water which is required for ablution, not the wipe in ablution. In the present survey, which studies the library sources by a descriptive-analytical method, it is revealed that the hadith is authentic due to the reliability of its narrators, and from the juridical point of view. By studying the verses of the Holy Quran, hadiths, and rational reasoning, it could be concluded Imam (AS) refers to a person who has obsession and performs ablution several times and therefore his ablution is invalid. Many hadiths express the prohibition of transgression in ablution and its performance for several times explicitly, implicitly, and confirmatory. The opposing hadiths can be summed up in two ways: 1) the second time washing could be accepted as a prescribed matter which is in accordance with fatwa or 2) which means transgression, is washing more than two times and refers to third washing, the issues makes the ablution unacceptable according to all jurists' consensus.
Keywords: ablution, transgression, excess, obsession, purity -
حدیث، زمانی می تواند مورد استناد قرار گیرد که با نقد و ارزیابی، صدور آن از معصوم ثابت شود. هر حدیث پژوهی پیش از آغاز فهم حدیث باید در متن حدیث درنگ کند تا چنانچه آسیبی در آن باشد، برای زدودن آن، اقدام های لازم را انجام دهد. شیخ انصاری در تراث فقهی خود به برخی از آسیب ها و موانعی که در فهم حدیث خلل وارد می کند، توجه کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بعضی از این آسیب ها در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که عواملی مانند عدم رجوع به منابع اولیه، تصحیف، ادراج، تقدیم و تاخیر، تقطیع نادرست، نقل به معنا، اضطراب و عدم رجوع به احادیث مشابه برای رفع ابهام از حدیث، مورد توجه شیخ انصاری بوده است و حتی خود شیخ انصاری هم به برخی از این آسیب ها مبتلا شده و موجب شده تا در برخی موارد در فهم حدیث دچار اشتباه شود.
کلید واژگان: حدیث, آسیب های فهم حدیث, شیخ انصاریHadith Studies, Volume:15 Issue: 29, 2023, PP 141 -162IntroductionUnderstanding the ḥadīth is the next step after proving the issuance of the ḥadīth and making sure that the text is correct. Scholars, jurists and ḥadīth researchers have different principles and methods in understanding ḥadīth which have a great impact on the understanding of ḥadīth and its main and real purpose. In fact, understanding ḥadīth and understanding the real meaning of the pure narrators, which is the ultimate goal of all aḥādīth knowledges, is one of the most important and difficult knowledge of ḥadīth. The Infallible Imams (pbuh) have given a lot of advice on the science of critical study of transmission of tradition and understanding of ḥadīth. Al-Sheikh al-Ṣadūq, in his book Maʿānī l-ʾAkhbār has quoted from Dāwūd ibn Farqad from Imām al-Ṣādiq (pbuh) that the narrator said: I heard from Imam Ṣādiq (pbuh) that he said: "You are the best jurists, when you understand the meaning of our words." Sheikh Aʿzam writes: “The meaning of this tradition is to encourage Ijtihād and to use all one's strength in the way of understanding the meanings of the traditions.”
Materials and MethodsJurists in their deductive jurisprudential books have criticized and evaluated many ḥadīths with bases and methods and have discovered the meaning and purpose of the transmitter of the hadith. Sheikh al-Anṣārī, the deep-thinking Shiʿa jurist, has also criticized and understood many ḥadīths in his jurisprudential and principal collections. The author tries to analyze his foundations and methods in understanding the ḥadīth with descriptive-analytical method by providing objective examples among his works, which no work has been observed in this regard. The Isnad or the text of the tradition may refer to damages such as Idrāj, Taṣḥīf, Taḥrīf, Taqdīm wa Ta’khīr, Iḍṭrāb, taqṭī’, transmitted to meaning, etc., which make it difficult to validate or understand it. The ḥadīth researcher should review the context of ḥadīth before beginning to understand ḥadīth and identify these damages and take necessary steps to eliminate them and access to an emended text of the ḥadīth to pave the way for the understanding of the ḥadīth.
Results and DiscussionSheikh al-Anṣārī, in his jurisprudential and principal works, has noticed the damages that affect the correct understanding of ḥadīth in order to study the emergence and achieve the serious purpose of the Imam (pbuh), some of which are:The ḥadīth in the view of Sheikh al- Anṣārī should be examined before the process of understanding ḥadīth begins, so that it is not Taṣḥīf in it and it should be reconstructed, if it has Taṣḥīf. Sheikh al-Anṣārī applies the principle of non-misrepresentation if there is doubt about the occurrence of the Taṣḥīf in the narration. Sheikh al-Anṣārī considers the wrong understanding of some ḥadīths as a result of the negligence of the Idrāj occurred in the traditions, and although he did not use the term Idrāj and did not say that the narration is entered, but he noticed it and considered neglecting it as a reason for the slippage of others.Taqdīm wa Ta’khīr is one of the disadvantages of understanding the ḥadīth that has appeared in some ḥadīths and Sheikh al-Anṣārī paid attention to this damage and sometimes made it easier to understand the ḥadīth by showing it.It is necessary for a ḥadīth researcher from Sheikh al-Anṣārī's point of view to reconstruct an interrupted ḥadīth by referring to the original sources in order to have a correct understanding of the ḥadīth. He considers the exact semantics of some narrations to be dependent on seeing the entire narration, and brings the entire narration and explores the Infallible's meaning. Sheikh al-Anṣārī considered it permissible for a word in a ḥadīth to be transmitted in the meaning. He clarifies in the case that the original and the transmitted word's meaning differ only in the wording: "It is not permissible to transmit an muṭlaq tradition in a muqayyad manner, even if the transmitter acknowledges that it meant by muṭlaq is muqayyad manner, because this Ijtihād is from the transmitter and is only a proof for himself." Sheikh al-Anṣārī sometimes differentiates the tradition that transmitted to word from the tradition that transmitted to meaning by comparing similar narrations related to the same subject and by considering other evidences.One of the other problems of some ḥadīths that should be noticed before entering into the understanding of ḥadīth is having or showing Iḍṭrāb in ḥadīth. The extent of this problem is such that Muḥaqqiq al-Baḥrānī has claimed that there are few ḥadīths in al-Sheikh al-Ṭūsī’s Tahdhīb that are free of Ikhtilāl and Iḍṭrāb in the Isnad or text. Sheikh al-Anṣārī paid attention to this issue and tried to solve it. Sheikh al-Anṣārī points out: One of the problems that may cause misunderstanding in a ḥadīth is not to refer to similar and related ḥadīths, and therefore, in some cases, by referring to similar ḥadīths, Sheikh al-Anṣārī tried to remove the ambiguity of the ḥadīths.
ConclusionThe present research has dealt with some of these damages in Sheikh al-Anṣārī's viewpoint in a descriptive-analytical manner and has concluded that: factors such as not referring to primary references, Idrāj, Taṣḥīf, Taḥrīf, Taqdīm wa Ta’khīr, Iḍṭrāb, taqṭī’, transmitted to meaning and failure to refer to similar hadiths to remove ambiguity from the hadith has been considered by Sheikh al-Anṣārī, and even Sheikh al-Anṣārī himself has suffered from some of these damages and they have caused him to make mistakes in understanding the hadith in some cases.
Keywords: Ḥadīth, Damages of the understanding of ḥadīth, Sheikh al-Anṣārī -
عنوان «مدت حمل» در کتاب های فقهی مطرح می شود و موضوع احکام و حقوق بسیاری قرار می گیرد که اقل این مدت را فقیهان، با استناد به قرآن و روایات و اجماع امت، شش ماه دانسته اند ولی در اکثر آن مدت اختلاف فراوانی وجود دارد که مقدار حداقل و حداکثر مدت حمل در پاره ای از احکام و فروع نکاح، طلاق، لعان، وصیت، میراث، حدود و قصاص تاثیر فراوان دارد.نوشتار حاضر به سبک مساله محور، با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی درصدد آن است که آثار شرعی مترتب بر مدت حمل در مذاهب اسلامی را مطرح نموده و مستندات آن را ارایه دهد. در این جستار بعد بیان معانی، حمل، جنین و حبی در لغت و اصلاح به صورت مختصر، آثار شرعی مدت حمل در احوال شخصیه در نکاح، عده، میراث و نفقه و آثار شرعی مدت حمل در احکام جزایی، در قالب سه بخش حدود، دیات و قصاص مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: حمل, حبل, مده الحمل, آثار, مذاهب اسلامی -
قرینه ها از جهات گونا گونی قابل تقسیم هستند که بنا بر یک تقسیم به دو نوع لفظی و غیر لفظی (مقامی) تقسیم می شوند. شیخ انصاری همانند دیگر فقیهان شیعه با تشکیل خانواده های حدیثی در جای جای مباحث فقهی از قراین مختلف برای رسیدن به مراد واقعی امام بهره می برد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چهار قرینه غیر لفظی (مقامی) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: اولا در نظر شیخ انصاری اجماع، یکی از مهم ترین قرینه های غیر لفظی است که حدیث پژوه را به فهم مراد جدی معصوم راهنمایی می کند؛ ثانیا شیخ اعظم در مقام نظریه پردازی فهم و عمل اصحاب را جابر و کاسر نمی داند ولی در مقام عمل برای فهم و تحلیل دلالی روایات، بارها به فهم و عمل اصحاب استناد کرده است؛ ثالثا یکی از قرینه های غیر لفظی که حدیث پژوه را به مراد جدی و واقعی حدیث راهنمایی می کند، جایگاه علمی سایل است که شیخ انصاری هم از این قرینه در آثار فقهی خود استفاده کرده است؛ رابعا شیخ انصاری در تراث فقهی و اصولی خود، در مواردی برخی از معانی محتمل را که مستلزم تخصیص اکثر بوده کنار نهاده است. خامسا شیخ اعظم برخی روایات را با میزان ناسازگاری با شان و عصمت معصوم سنجیده و با اینکه به لحاظ سند معتبر بوده اند، ولی آن ها را تاویل برده یا کنار نهاده است.
کلید واژگان: قرینه های مقامی, قرینه غیر لفظی, فهم حدیث, شیخ انصاریContexts can be divided in various ways, which are divided into two types i.e. literal and non-literal (situational) according to one division. Like other Shiite jurisprudents, Sheikh Ansari uses various contexts to achieve the true meaning of Imam by forming hadith families in all jurisprudential discussions (issues). The present research has been involved in studying four non-literal (situational) contexts in a descriptive-analytical method and has concluded that: Firstly, according to Sheikh Ansari, consensus is one of the most important non-literal contexts that guides the hadith-researcher to understand the serious meaning of the Sinless; Secondly, the Grand Sheikh does not consider the understanding and action of the Companions as compensatory but he has repeatedly cited the understanding and action of the Companions to understand and analyze the meaning of the narrations in position of action; Thirdly, one of the non-literal contexts, which guides the hadith-researcher to the serious and real meaning of the hadith, is the scientific position of the seeker and Sheikh Ansari has used this context in his jurisprudential works, too; Fourth, Sheikh Ansari has omitted some possible meanings, which required the allocation of the majority, in some cases in his jurisprudential and principle heritage. Fifth, the Grand Sheikh has measured some narrations with the degree of incompatibility with the dignity and infallibility of the Sinless, and although they have been authentic in terms of the document (instrument), he has interpreted or discarded them.
Keywords: Situational contexts, non-literal context, understanding of hadith, Sheikh Ansari -
تعارض و اختلاف احادیث به معنای ناسازگاری در مفاد و مدلول دو یا چند حدیث است. بحث رفع تعارض و اختلاف احادیث به جز موارد اندک به فهم و منظورشناسی حدیث مربوط می شود نه به نقد و پاک سازی و تشخیص حدیث معتبر از نامعتبر. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی روش های رفع تعارض اخبار در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: شیخ اعظم، برای رفع تعارض اخبار از سه روش جمع، ترجیح و تخییر با حفظ ترتیب یاد شده استفاده می کند بدین صورت که جمع عرفی را بر اجرای قواعد ترجیح مقدم می دارد و اگر جمع و سازگارسازی عرفی امکان نداشته باشد برای ترجیح یکی از دو خبر متعارض بر دیگری به سراغ مرجحات می رود و چنانچه ترجیحی در میان نباشد، نوبت به تخییر می رسد و یکی از دو خبر متعارض را برمی گزیند. حمل عام بر خاص، حمل مطلق بر مقید، حکومت و ورود، حمل صیغه امر بر استحباب، حمل صیغه نهی بر کراهت، حمل بر زمان خاص و حمل بر تقیه از شایع ترین روش های جمع بین روایات متعارض در نگاه شیخ انصاری می باشدکلید واژگان: رفع تعارض, روش جمع, ترجیح, تخییر, شیخ انصارینشریه آموزه های حدیثی, Volume:5 Issue: 1, 2022, PP 159 -180Conflict and difference of hadiths means inconsistency in content and reasoning of two or more hadiths. The issue of resolving the conflict and difference of hadiths, except in a few cases, is related to the understanding and knowing the purpose of the hadith, not to the critique, purification, and distinction of the valid hadith from the invalid one. The present research has investigated the methods of resolving the news conflict in viewpoint of Sheikh Ansari in a descriptive-analytical method and has concluded that: The Grand Sheikh uses the three methods of addition, preference, and selection - maintaining the mentioned order - in order to resolve the news conflict - in such a way that the customary addition takes precedence over implementation of preference rules, and if customary adaptation and addition is not possible, he refers to the preferences in order to prefer one of the two conflicting news over another and if there is no preference, it is time to select and he selects one of the two conflicting news. Accepting the generality over specific, absolute over constrained, government and entry, accepting the command over recommended one, prohibition to forbid, specific time and taqiyyah (hide and on-time action) are the most common methods of addition between conflicting narrations in the viewpoing of Sheikh Ansari.Keywords: conflict resolution, addition method, preference, selection, Sheikh Ansari
-
ولایت و حاکمیت فقیه و مجتهد جامع الشرایط در عصر غیبت از دیرباز در فقه امامیه مطرح و مورد بحث بوده که مهم ترین دلیل نقلی آن مقبوله عمر بن حنظله است. بسیاری از عالمان روایت را به لحاظ سند معتبر دانسته و آن را مقبوله تلقی کرده اند، ولی گروهی تعدادی از رجال سند را ضعیف شمرده و مقبوله بودن آن را نیز انکار کرده اند. اصل دلالت روایت بر ولایت فقیه نزد آنان مسلم ولی گستره ولایتی که از روایت فهمیده می شود مورد اختلاف است. اقوال مربوط به مقصود روایت را می توان در چهار دیدگاه خلاصه کرد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه اندیشمندان فقه را درباره سند و دلالت مقبوله عمر بن حنظله بررسی کرده و بدین نتیجه رسیده است که همه رجال سند ثقه اند و تضعیف محمد بن عیسی، داود بن حصین و عمر بن حنظله از رجال سند قابل دفاع نیست و وثاقت صدوری روایت را نمی توان انکار کرد و از بین دیدگاه های رایج پیرامون دلالت روایت، دیدگاه چهارم یعنی ولایت مطلقه فقیه درست و اشکال های وارد شده بر آن مردود است. بنابراین مقبوله عمر بن حنظله یکی از مهمترین ادله روایی در جهت اثبات ولایت مطلقه فقیه می باشد.
کلید واژگان: ولایت فقیه, مقبوله عمر بن حنظله, بررسی سندی, بررسی دلالی -
فرآیند فهم حدیث در نزد شیخ انصاری از دو مرحله ظهور تصوری (معناشناسی) و ظهور تصدیقی (منظورشناسی) تشکیل شده است؛ از اماره ها و نشانه هایی که برای تعیین معنای لغوی و عرفی الفاظ به کار می رود به «ظهور تصوری» تعبیر شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده است که شیخ انصاری برای تحصیل ظهور تصوری برخی از علوم و فنون ادبی از قبیل لغت، صرف، نحو و علوم بلاغی و همچنین بسیاری از مباحث الفاظ دانش اصول فقه بهره برده است. ایشان بر این باور است که نه تنها الفاظ غریب نیاز به معناشناسی دارد بلکه برخی واژه ها با آن که از روشن ترین مفاهیم عرفی هستند باز هم برای تبیین گستره معنایی باید مفهوم شناسی شوند. بخشی از مباحث مربوط به مفاهیم و عام و خاص به معناشناسی مربوط می شود که در مرحله ظهور تصوری به کار می آید و شیخ انصاری هم در کتب مختلف خود از این مباحث بهره برده است.کلید واژگان: ظهور تصوری, معناشناسی, فهم حدیث, شیخ انصاریAccording to Sheikh Ansari, the process of understanding hadith consists of two steps: imaginative emergence (semantics) and affirmative emergence (purposefulness); Statistics and signs that are used to determine the lexical and customary meaning of words are called "imaginary emergence". The present research has come to the conclusion by descriptive-analytical method that Sheikh Ansari has used some literary sciences and techniques such as vocabulary, grammar, syntax and rhetorical sciences as well as many topics of the words of jurisprudence principles knowledge to obtain the imaginative emergence. He believes that not only strange words do not need semantics, but some words still need to be conceptualized to explain the semantic range although they are among the clearest customary concepts. Some part of the topics related to concepts, general and specific are related to semantics, which is used in the imaginative emergence step, and Sheikh Ansari has also used these topics in his various books.Keywords: Imaginative Emergence, semantics, Understanding of Hadith, Sheikh Ansari
-
حدیث، زمانی می تواند مورد استناد قرار گیرد که با نقد و ارزیابی، صدور آن از معصوم ثابت گردد. یکی از شیوه های نقد و اعتبارسنجی روایات، نگریستن به متن و محتوای حدیث و سنجیدن آن با معیارهای پذیرفته در نزد عالمان و محدثان است. فقیه ژرف اندیش و بی مانند شیعه، شیخ انصاری نیز در تراث فقهی و اصولی خود، احادیث فراوانی را نقد کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در دو بخش، به نقد از راه متن (نقد محتوایی) در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: ناسازگاری با سنت قطعی، ناسازگاری با قواعد مسلم و اجماعی، ناسازگاری با شان و عصمت معصوم، سنجش با واقعیت های تاریخی، برخورداری از مضامین عالی و مخدوش بودن بخشی از محتوای حدیث از معیارهای نقد محتوایی است که شیخ انصاری در نقد حدیث بدان اعتماد کرده است. همچنین عمل و اعراض مشهور، اعتماد قمیین و تلقی روایت به قبول از قراین معتبر در نزد شیخ انصاری برای نقد حدیث می باشد.کلید واژگان: حدیث, شیخ انصاری, معیار های نقد حدیثA hadith can be referred when its issuance from the Infallible (AS) is proven by criticism and evaluation. One of the criticizing and validating methods of narrations is to make an investigation into the text and content of a narration and to measure it with the criteria accepted by scholars and narrators. Sheikh Ansari, a thoughtful and unique Shiite jurist, has also criticized many hadiths in his jurisprudential and principled works. Based on the descriptive-analytical method, this paper discusses the critique of the text (content critique) from Sheikh Ansari’s view. It concluded that incompatibility with definite tradition, incompatibility with certain and consensual rules, incompatibility with dignity and innocence of the Infallible (AS), measuring with historical facts, including excellent themes, and weakness of a part of the narrative content are the criteria of content critique on which Sheikh Ansari has used in hadith studies. In addition, famous action and statements, Qomis’ trust and perception of accepting a narration have been used by Sheikh to criticize a hadith.Keywords: Hadith, Criteria of Criticizing Hadith, Sheikh Ansari
-
وقف از اعمال حقوقی ای است که بعد از انشای آن، رابطه واقف با مال موقوفه قطع شده و هیچ حق عینی ای برای واقف نسبت به موقوفه باقی نمی ماند. از این رو، این سوٴال مطرح شده است که آیا واقف می تواند در ضمن وقف، شرط کند که بتواند در آینده افراد جدیدی را به موقوف علیهم اضافه نماید یا خیر؟ در صورتی که عقد مطلق باشد، تقریبا عموم محققان و فقها بر این باورند که به علت گسسته شدن رابطه واقف با مال موقوفه، امکان ادخال و اضافه کردن افراد جدید به موقوف علیهم نیست. ولی در صورت اشتراط امکان ادخال افراد جدید به موقوف علیهم، بین محققان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی شرط را باطل دانسته و لذا برای واقف امکان اضافه کردن افراد جدید را ممکن نمی دانند. در مقابل، گروهی شرط را صحیح دانسته و به اقتضای «الموٴمنون عند شروطهم»، برای واقف چنین حقی را قایل هستند. در نوشته حاضر که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، این نتیجه به دست آمده است که چنانچه مفاد شرط، تسلط واقف بر تصرف در موقوفه و ادخال هر کسی که اراده کند، در موقوف علیهم باشد، چنین شرطی باطل است.
کلید واژگان: وقف, موقوف علیهم, واقف, شرطWaqf is of the juridical acts after its establishment, the relation between founder of waqf (Arabic: واقف waqif) with the Waqf asset (Arabic: موقوف mawquf) is dissociated and there is no real right for waqif in relation to the waqf asset. Since there has been stated a question if waqif can stipulate a condition within the waqf that he can add new persons as beneficiaries of waqf or not in future. If the contract is absolute, mostly, most of the researchers and Islamic jurists believe that for the interruption the relation between waqif with the waqf asset (mawquf), there is not the possibility of the inclusion and adding new persons to the beneficiaries of waqf. But there is disagreement between scholars if it is stipulated the inclusions of new persons to the beneficiaries of waqf. Some scholars believes that this clause is void therefore it is impossible to add new persons, in contrast to them, some other scholars believe that this condition is valid and the exigency of the believers must fulfill their conditions ”المومنون عند شروطهم“ makes waqif have this right. In this paper based on the analytic-descriptive method, this outcome has been taken that if the content of the provision is the authority of waqif to possess the waqf asset and to include everyone to the beneficiaries of waqf he desires, this provision is void.
Keywords: Waqf (Endowment), The beneficiaries of waqf, Founder of waqf, Condition (Provision) -
کودکان نقش اساسی در سازمان دهی و هدایت جامعه و تعیین اهداف آن را به عهده دارند و نگاه مثبت به ایشان در گرو برخورداری از حقوق دوران کودکی آنها به نحو کامل میباشد و از این رو ضروری است که آحاد جامعه با حقوق شرعی و قانونی کودک آشنا باشند و سپس به آن عمل کنند. در پژوهش حاضر به سبک مساله محور، با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی، بیان شده است که: در مورد حمایت کیفری از حقوق معنوی کودک در فقه و حقوق اسلامی در مسایلی مانند سوء استفاده از کودکان برای تکدیگری، مسایل مربوط به جرایم مواد مخدر، سوء استفاده جنسی از کودکان اعم از زنا، لواط، ازدواج و قذف و جرایم علیه هویت کودک اعم از اختفاء، ربودن و رها کردن کودک مباحث گسترده و حمایتهای کیفری فراوانی صورت گرفته است؛ البته در مورد برخی از امور مانند عدم اعلام واقعه ولادت کودک، قاچاق کودکان، کار اجباری کودک به دلیل آنکه از مسایل مستحدثه میباشد، بحث فقهی استدلالی صورت نگرفته ولی در حقوق ایران، ضمانت اجرایی برای آن قرار داده شده است.
کلید واژگان: حمایت کیفری, کودک, فقه, حقوق ایران, حقوق معنویChildren have an important role in organizing and directing the community and defining its goals, and a positive intuition to them depends on their full enjoyment of their childhood rights. Therefore, it is essential .for the community to have familiarity with the judicial and legal rights of the child and act based on these rights This study, in problem-solving style, with a descriptive-analytical approach and library research method, states that: there are some widely discussed and debated issues in Islamic jurisprudence and law that regards the criminal protection for children's spiritual rights. Matters like abusing children for beggary, drug issues, sexual abuse including adultery, sodomy, marriage, defamation, and issues related to crimes against the child's identity, including kidnapping and abandoning the child. Although in case of some new matters such as the refusal to declare the birth of a child, children trafficking, the forced labor of the child, there are not judicial logical debates but in judicial system of Iran, a practical guarantee has been applied
Keywords: criminal protection, child, jurisprudence, the judicial system of Iran, spiritual rights -
بازوهای صنعتی باید قادر به کار در محیط هایی با اختلال های پیش بینی نشده باشند. در این مقاله یک کنترل کننده ترکیبی منطق فازی نوع دوم-شبکه عصبی و مود لغزشی مرتبه بالا برای یک بازوی رباتیکی که تحت اختلال خارجی قابل توجه و نامعینی پارامتری است، پیشنهاد شده است. منطق فازی نوع دوم به دلیل استفاده از توابع عضویت فازی و وجود اثر نامعینی در الگوریتم، انتخابی مناسب در مواجهه با نامعینی محیطی محسوب می شود. همچنین شبکه عصبی می تواند به افزایش مقاومت کنترل کننده در برابر نامعینی منجر شود. با وجود آنکه ذاتا شبکه عصبی نیاز به ساخت قوانین فازی مرتبه دوم خود ندارد، قوانین اولیه ای که بر مبنای سطح لغزش روش مود لغزشی تعیین شود، می تواند به بهبود رفتار سیستم کمک کند. از جمله ویژگی های کنترل کننده جدید، افزایش مقاومت آن نسبت به روش های کلاسیک در حضور نامعینی پارامتری و اختلال خارجی است. به علاوه، ویژگی خود تنظیمی کنترل کننده که بر مبنای وجود شبکه عصبی در بلوک مرکزی کنترل کننده فازی نوع دوم است، به افزایش مقاوم بودن روش کمک کرده است. عملکرد مثبت کنترل کننده پیشنهادی تحت اختلال های قابل توجه شبیه سازی ها نشان داده شده است.
کلید واژگان: منطق فازی نوع دوم, مود لغزشی مرتبه بالا, نامعینی پارامتری, اختلال خارجیIndustrial arms must be able to perform their tasks in environments with serious unplanned conditions and perturbations. In this paper, the aim is to control a robotic manipulator which is under parametric uncertainty and significant external perturbations. Fuzzy type 2 logic is considered as an appropriate choice in the face of uncertain conditions due to various reasons such as the use of fuzzy membership functions and footprint of uncertainty existence in the algorithm. The use of neural network can increase the robustness of controller in the face of uncertainties. Although the neural network does not necessarily need to build its fuzzy type 2 rules, the initial rules based on sliding surface of sliding mode scheme can improve system’s performance. More robustness of the novel algorithm in comparison with classic sliding mode controller is the main feature made in the presence of parametric uncertainty and external perturbations. In addition, the controller self-regulation feature, based on the existence of neural network in the central block of fuzzy type 2 controller, helps to increase the robustness of the method. Positive performance of novel scheme has been shown in simulation of two-link robotic arm with different significant perturbations.
Keywords: Fuzzy Type 2 Logic, Higher Order Sliding Mode, parametric uncertainty, Perturbation -
در این مقاله دنبال یابی مسیرمرجع براساس کنترل مد لغزشی ترمینال برای یک ربات سیار چرخ دار پیشنهاد شده است و روش پیشنهادی روی یک ربات سیار به صورت عملی پیاده سازی شده است. ربات محرک چرخ دار یک سیستم غیرهولونومیک غیرخطی که دارای دو ورودی برای کنترل است و دارای سه متغیر حالت و یک قید غیرهولونومیک است. برای کنترل این سیستم در این مقاله ابتدا با تبدیل معادلات سیستم غیرهولونومیک به فرم زنجیره ای، معادلات ربات سیار چرخ دار برای معادلات زنجیره ای تعمیم یافته استخراج می شود. سپس روش کنترل مد لغزشی ترمینال زمان محدود برای کنترل دنبال یابی مسیر مرجع این سیستم ارائه می شود. پس از آن با استفاده از یک محیط شبیه سازی گرافیکی در نرم افزار متلب قابل اجرا است. روش پیشنهادی برای ربات سیار چرخ دار مورد استفاده در آزمایشگاه شبیه سازی می شود. نتایج شبیه سازی در محیط گرافیکی کارآیی روش پیشنهادی را در مقایسه با روش کنترل مد لغزشی کلاسیک به خوبی نشان می دهد. در پایان نتایج عملی پیاده سازی کنترل کننده برای دنبال یابی مسیر مرجع ارائه شده روی ربات سیار نشان داده شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی عملی به خوبی عملکرد مناسب روش پیشنهادی را نشان می دهد.کلید واژگان: سیستم های غیرهولونومیک, ربات سیارچرخ دار, کنترل مد لغزشی, کنترل کننده مد لغزشی ترمینال, شبیه ساز گرافیکیIn this paper, a trajectory tracking control of a nonholonomic wheeled mobile robot is proposed based on terminal sliding mode control, and the proposed method has been implemented on a wheeled mobile robot. A wheeled mobile robot is a nonlinear nonholonomic system, and it has three extended coordinates and a nonholonomic constraint. First, the equation of wheeled mobile robot for the extended chained form is derived by transformation of the nonholonomic system equation to the extended chained form. Then a finite time terminal sliding mode approach for trajectory tracking control of the wheeled mobile robot is presented. Afterward, with a graphical simulation environment which is applicable in the Matlab software, graphical simulations of wheeled mobile robot’s movement are done. The result of the graphical simulation in comparing with sliding mode control show the performance of the proposed method. Finally, the practical results of implementation of the controller for trajectory tracking of the wheeled mobile robot is shown, and the results show good tracking performance of the proposed method.Keywords: Nonholonomic Systems, Wheeled Mobile Robot, Sliding Mode Control, Terminal Sliding Mode Control, Graphical Simulation
-
در این پژوهش، رفتار دینامیکی شناور نفتکش KVLCC2 با استفاده از روش عددی و در سرعت های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. نیروهای وارد بر شناور و همچنین حرکات آن در سیال بر مبنای روش دینامیک سیالات محاسباتی و به کارگیری کد متن باز اوپن فوم و حلگرهای اینترفوم و اینتردایم فوم و شبیه سازی سطح آزاد در جریان دوفازی به دقت تعیین شده اند. دامنه ی حرکات جابجائی عمودی و غلتش طولی شناور در موج منظم از روبرو و در سرعت های مختلف به دست آمده است. موج منظم با استفاده از تکنیک سرعت ورودی و بر اساس موج استوکس مرتبه ی دوم تولید شده است. به منظور بررسی صحت نتایج عددی به دست آمده از تحلیل حاضر، مقادیر مربوط به جابجائی عمودی، غلتش طولی و ضریب مقاومت کل با نتایج معتبر ارائه شده توسط سایر محققین مقایسه شده است. علاوه بر آن، کانتورهای سطح آزاد و متغیرهای مهم جریان استخراج شده است. همچنین دامنه ی تغییرات جابجائی عمودی و غلتش طولی به دامنه و شیب موج بی بعد نیز ارائه شده و با نتایج آزمایشگاهی معتبر مقایسه گردیده است. این بررسی ها در سرعت های متفاوت انجام شده و نتایج حل عددی از دقت قابل قبولی نسبت به داده های آزمایشگاهی برخوردار است. با مقایسه ی متوسط نیروی وارد بر شناور در امواج با مقدار نیرو در آب آرام، مقدار مقاومت افزوده در سرعت های مختلف نیز تعیین گردیده است. سهم مقاومت افزوده از مقاومت کل، با افزایش عدد فرود کاهش می یابد. با توجه به فرم بدنه ی شناور نفتکش مورد نظر، مقاومت آب آرام با افزایش سرعت از رشد بیشتری برخوردار شده است. چنین تحلیلی با استفاده از تکنیک ساخت موج و شبیه سازی رفتار شناور در شرایط منطبق بر واقعیت می تواند پاسخ های دقیق تری را در مقایسه با روش های پتانسیل ارائه نموده و در طیف وسیع تری از سازه های شناور مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: شناور KVLCC2, مقاومت افزوده, جابجائی عمودی, غلتش طولی, ضریب مقاومت کلIn this paper, the dynamic responses of the KVLCC2 tanker at differents speeds have been evaluated using a numerical method. Ship movements and the forces acting on it have been determined accurately based on computational fluid dynamics method using OpenFoam open source code. Free surface of the two phase flow has been simulated using interFoam and interDyMFoam solvers. The amplitude of ship's heave and pitch motions have been determined in the regular head waves at various speeds. The regular second order stokes wave is generated using the input speed technique. In order to verify the accuracy of the numerical results obtained from the present study, the values of the heave motion, rolling angle, thrust coefficient, as well as added resistance compared with the validated experimental results presented by other researchers. In addition, free surface contours and important flow parameters have been extracted. Also, heave and pitch RAO changes are presented and compared with valid experimental results. These simulations are carried out at different speeds and current numerical results have acceptable accuracy compared with experimental data. By comparing the average force applied to the hull in the waves with the amount of calm water resistance, the amount of added resistance is determined at different speeds. The ratio of the added resistance to the total resistance decreases with increasing the Froude number. Due to the hull form of the tanker, the calm water resistance has a higher growth rate relative to added resistance. Such an analysis, using virtual wave making techniques and simulating dynamic behavior Conforms to reality, can provide more accurate results than potential methods and can be used in a wider range of marine applications.Keywords: KVLCC2 tanker, added resistance, heave, pitch, total resistance coefficient
-
به خاطر آن که کودکان در مقابل بزه دیدگی، آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند، می بایست نسبت به بزرگسالان از حمایت بیشتری برخوردار باشند. کودکان سالم و شایسته، نوید جامعه ای پرنشاط و کم تنش را خواهند داد و از این رو، ضروری است که آحاد جامعه با حقوق شرعی و قانونی کودک آشنا بوده و به آن عمل کنند. در پژوهش حاضر به سبک مساله محور، با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی - تحلیلی، بعد از توضیح مفاهیم بنیادین و ذکر تاریخچه بحث و سن مسئولیت کیفری در کودک، آمده است که اگر شخص بالغ، کودکی را عمدا به قتل برساند - خواه جنین بوده یا متولد شده باشد - در صورتی که شرایط مقرر در فقه و قانون را دارا باشد، مشمول قصاص قرار می گیرد. در مورد جنایت علیه اعضای کودک هم، مباحث گسترده و مفصلی در فقه و قانون مطرح شده، که همگی دلالت بر حمایت کامل فقه از کودکان و برقراری ضمانت اجرایی برای ایشان در حقوق می کند.
کلید واژگان: حمایت کیفری, کودک, فقه, حقوق ایران, حقوق جسمانی -
هدف از انجام این مطالعه، کاهش وزن سازه ی شناور سه بدنه ی نظامی با استفاده از بهینهسازی ابعاد المان های سازه ای پل اتصالی آن تحت ممان خمشی عرضی حاصل از امواج به روش اجزای محدود در نرم افزار انسیس است. افزودن بدنه های کناری به بدنه ی اصلی در این شناورها باعث بهبود قابلیت دریامانی و رفتار شناور در امواج می گردد. از طرفی با توجه به عدم تقارن فشار وارد شده از سوی امواج به این بدنه ها، طراحی پل اتصالی نیازمند در نظر گرفتن ملاحظات بیشتری می باشد. این موضوع، در تقابل با امواج دارای زاویه ی برخورد زیاد قابل توجه است. بنابراین در مقاله ی پیش رو، با استفاده از فرضیات بدست آمده برای نیروی حاصل از امواج، بر اساس آیین نامه ی موسسه ی رده بندی لویدز، طراحی سازه ی شناور با استفاده از ساده سازی هایی انجام پذیرفت. طراحی سازه ی اولیه ی شناور بر مبنای نیازمندی های ارائه شده از سوی آیین نامه ی مورد نظر برای شناورهای سه بدنه صورت گرفت. با تکیه بر تحقیقات انجام شده در این حوزه، سازه ی بدنه ی شناور به شکل ساده شده و با استفاده از المان های هندسی غیر پیچیده شبیه-سازی گردید. قبل از حل مسئله ی اصلی، اطمینان از روش حل، بر مبنای یک مسئله ی نمونه ی معتبر ارائه شده است. همچنین، مشخصات شناور، روند صحه گذاری، جزئیات شبکه بندی و نتایج حل مسئله به تفصیل ارائه گردیده است. تحلیل عددی سازه ی شناور منجر به نتایجی گردید که بر اساس آن می توان المان های سازه ای را به سمت کاهش وزن شناور تغییر داد. بر این اساس، کاهش 3 درصدی وزن سازه ی شناور بر اساس تغییر در ابعاد المان های سازه ای پل اتصالی بعنوان یک دستاورد در این مطالعه ارائه می گردد.کلید واژگان: شناور سه بدنه, پل اتصالی, ممان خمشی عرضی حاصل از امواج, بهینه سازیThe aim of this study is.to decrease naval Trimaran weight by optimizing Crossdeck structural elements under splitting moment in the finite element software. Adding sidehulls to mainlhull improves seakeeping and behavior of vessel in waves. In addition, because of asymmetry pressure acts on vessels, designing of crossdeck, especially under big angle of effect, is very important. So in this article, the loading of waves is obtained according to Lloyds register by using some assumption and simplification. The initial structural design of vessel is done based on some requirements provided by Lloyds register. Based on the research conducted on this issue, the hulls and elements of Trimaran are simulated with uncomplicated geometry. Before solving the main problem, the present experimental method is validated by comparing with another authentic article. Furthermore, validation process, meshing details and the problem solving results are presented in detail. numerical analysis has shown that structural elements variation could lead to the decrease in the vessel weight. Accordingly, a decrease of 3% in weight based on the change of cross deck structural elements is presented as a result of this study, as an achievement is obtained.Keywords: Trimaran, Crossdeck, Splitting moment, optimization
-
نشریه شبیه سازی و تحلیل تکنولوژی های نوین در مهندسی مکانیک، سال هفتم شماره 3 (زمستان 1393)، صص 35 -43تحلیل کمانشی پوسته های استوانه ای جدار نازک به دلیل فرآیند ساخت آن ها دارای اهمیت ویژه ای می باشند. برای افزایش استحکام کمانشی معمولا از تقویت کننده های طولی و عرضی استفاده می شود.در این مقاله با در نظر گرفتن یک پوسته استوانه ای جدار نازک تقویت شده با تقویت کننده های طولی و عرضی داخلی، تحت ترکیب نیروهای محوری و فشار جانبی، به بررسی تاثیر نسبت نیروی محوری به نیروی جانبی بر مقدار نیروی کمانش برای نسبت های مختلف ابعادی اعم از نسبت ضخامت به شعاع و نسبت طول به شعاع پوسته استوانه ای پرداختیم. نتایج تحلیلی بر مبنای معادلات پایداری خطی کلاسیک دانل برای پوسته های استوانه ای غیر همسانگرد، با نتایج برآمده از تحلیل المان محدود به وسیلهنرم افزارANSYSمقایسه شد.نتایج نشان می دهد روش تحلیلی دانل در محدوده ای از نسبت های ابعادی کارایی دارد. همچنین در اکثر نسبت های ابعادی،با افزایش نسبت نیروی محوری به نیروی محیطی، نیروی کمانش محوری افزایش و نیروی کمانش محیطی کاهش می یابد.
کلید واژگان: المان محدود, اورتوتروپیک, پوسته های استوانه ای, کمانش, نسبت نیروی محوری به فشار جانبیBuckling analysis of thin cylindrical shells is very important due to their production process. Usually longitudinal and transversal stiffeners are used to increase the buckling stiffness. In this paper, considering a thin cylindrical shell with longitudinal and transversal ribs subjected to axial force and lateral pressure, the influence of different aspect of axial force to lateral pressure on buckling load is investigated for different ratios such as thickness to radius and length to radius. The analytical results based on Donnell’s classical linear stability equations for anisotropic cylindrical shells are compared with FEM results of ANSYS software. The results show that the analytical method of Donnell can be used for special aspect ratios. Furthermore, by increasing the axial to lateral load ratio, the axial buckling load is increased for most of the aspect ratios, while the lateral buckling load decreases.Keywords: FEM, cylindrical shells, Buckling, axial load to lateral pressure ratio, orthotropic -
نهج البلاغه که در بر دارنده کلمات گهربار امیر المومنین علی است، از زمان نگارش آن توسط سید رضی در نیمه دوم قرن چهارم مورد توجه بسیار زیاد دانشمندان و عالمان حوزه های مختلف علوم اسلامی قرار گرفت. از این دریای معارف اهل بیت شاید بیشترین بهره را ادیبان و متکلمان برده، و از سویی دیگر فقی هان و مخصوصا پیشینیان از آن ها کمتر به این کتاب ارزشمند در اثبات مطالب فقهی و از جمله فقه مدنی استناد کرده اند. ما در این پژوهش بر آنیم که از نهج البلاغه به عنوان یک منبع فقهی دفاع کرده وبا بررسی بعضی از مسائل فقهی با تکیه بر نهج البلاغه نشان دهیم که فقی هان و پژوهشگران در استنباط های فقهی خود و مخصوصا در بحث های مربوط به فقه مدنی ناگزیر به مراجعه به این کتاب ارزشمند می باشند. و از آنجا که مباحث فقه مدنی در نهج البلاغه به صورت گسترده مطرح شده، در این تحقیق به ذکر نمونه هایی از آن اکتفا شده است که در هر موردی ضمن بررسی اقوال فقی هان چگونگی استدلال به نهج البلاغه برای اثبات گزاره مورد بحث بیان می شود.
کلید واژگان: فقه مدنی, نهج البلاغه, احتکار, شرائط قاضی, اقرار -
فنولوژی چهار گونه مرتعی Stipa bromoides، Elymus transhyrcanus، Elytrigia libanotica، وStipa capillata در ایستگاه تحقیقات مراتع همند آبسرد و در 70 کیلومتری شرق تهران به مدت پنج سال از سال 82 تا 86 مورد بررسی قرار گرفت. از هر گونه تعداد 20 پایه انتخاب و در فصل رویش هر هفته یکبار و در فصل غیرفعال هر 15 روز یکبار، از چهار مرحله فنولوژی مهم شامل: شروع رویش و رشد رویشی، گلدهی، شیری شدن و بلوغ بذر و رشد مجدد پائیزه یادداشت برداری انجام گرفت. داده های مربوط به فنولوژی در پنج سال جمع آوری و با استفاده از آمار اقلیمی(دما و بارندگی) تفسیر و برای هر مرحله، حرارت تجمعی لازم یا مجموع درجه روزهای رشد (Growth Degree Days) محاسبه شد. هدف از بررسی، شناخت و معرفی پدیده های مهم فنولوژی جهت استفاده در مدیریت چرای دام و مدیریت مزرعه براساس تاریخ وقوع مراحل فنولوژی و مجموع درجه حرارت روزهای رشد می باشد. نتایج نشان داد که زمان شروع و خاتمه رویش در سالهای مختلف متفاوت بوده و این تغییرات تابع درجه حرارت می باشد. به طوری که کلیه گونه های مورد مطالعه در سالهای خنک دارای دوره فنولوژی طولانی تر از سالهای گرم و خشک بودند. اما حرارتهای تجمعی مورد نیاز کلیه مراحل فنولوژی گونه ها در سالهای مختلف تقریبا«یکسان محاسبه شده و دارای اندکی تفاوت هستند. مثلا» گونه Elytrigia libanotica در سالهای 82، 83، 84، 85 و 86 به ترتیب برابر 3/833، 8/830، 0/834، 0/832 و 3/846 درجه روز رشد (GDD) برای مرحله رشد علفی و 1/1342، 8/1342، 0/1355، 8/1344 و 3/1346 درجه روز رشد (GDD) برای مرحله گلدهی، نیاز داشت. به عبارت دیگر، گیاه فوق مجموع درجه روزهای رشد فوق را نیاز دارد تا بتواند وارد مرحله شیری شدن بذر شود. شروع رویش با توجه به نوع گونه و شرایط جوی در سالهای مختلف بررسی متفاوت بوده و معمولا«از نیمه دوم اسفند تا اوایل فروردین متغیر بود. رشد فعال آنها تا اوایل مرداد ادامه داشت، از آن پس رشد آنها متوقف شد و در پائیز در ترسالی، گونه ها رشد مجدد پائیزه داشتند.
کلید واژگان: فنولوژی, حرارت تجمعی, رشد رویشی, گلدهی, بلوغ بذر, ایستگاه همندPhenology of four range species including Elymus transhircanus, Elytrigia libanotica Stipa bromoides and Stipa capillata were studied in Homand Absard Research Station, 70 km far from east Tehran, for five years (2003-2007). 20 plants were selected for each species and four important phenological stages including early and vegetative growth, flowering, seed milk stage, seed maturity and autumn regrowth were recorded. Data recording was done once each week and once 15 days in growing and inactive seasons respectively. Phenological data were recorded during five years and interpreted using climatic data (temperature and precipitation) to calculate Growth Degree Days in each stage. The purpose of this study was to identify and introduce important phenological stages with a view to livestock grazing and farm management based upon phenology and Growth Degree Days. The results showed that onset and end of growth varied in different years and these changes occurred based upon temperature. Phenological period of all studied species in cool years was longer than that of warm years. But required Growth Degree Days for all mentioned species were almost similar. For example, Elytrigia libanotica required 833.3, 830.8, 834, 832 and 846.3 GDD for vegetative stage in 2003, 2004, 2005, 2006 and 2007 respectively. For flowering stage, 1342.1, 1342.8, 1355, 1344.8 and 1346.3 GDD were calculated from 2003 to 2007. In other words, Elytrigia libanotica species needs the mentioned GDD so that it can start seed milk stage. Start of growth varied in different years according to plant type and climatic condition and it was usually from mid to early March. Active growth continued to early July and then stopped. All studied species had an autumn regrowth in wet season.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.