به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد دادرس

  • افضل السادت حسینی، شب بو حقگو*، روح الله کریمی، محمد دادرس
    هدف این پژوهش تبیین«حلقه های یادگیری» وایتهد ونقش آن در«آموزش و یادگیری تفکرمحور» است، که بارویکرد توصیفی وروش تحلیل مفهومی با مبنا قراردادن نظریه «آموزش ویادگیری»وی مفاهیم اصلی پژوهش را مورد تحلیل مفهومی دقیق قرارداده،ضمن استخراج مولفه های تربیتی، اقتضایات این نظریه را درعرصه تعلیم وتربیت تجویز می نماید وبه دوسوال پژوهشی پاسخ می دهد1.حلقه های یادگیری وایتهدچگونه منجربه آموزش ویادگیری تفکرمحورمی شوند؟2. اقتضایات نظریه وایتهددرآموزش چیست؟ ابتدا نظریه ی انتقادی، سپس اضلاع مثلث یادگیری تبیین می شوند: درضلع اول «آهنگ ووزن»، درضلع دوم «مراحل رشد ذهنی» و«موزون بودن رشد»، ودرضلع سوم نقش«آزادی وانضباط»،درسه مرحله «شوق،دقت وتعمیم» تشریح می شود.شوق درمرحله ی اول حلقه ای ایجاد می کند که با اتصال به حلقه های بعدی چون گردابی تمام مراحل را به هم می پیوندد. دراین مرحله سیطره ی «آزادی» موجب ادراک درکودک می شود.درمرحله ی دوم استیلای«انضباط» بر«آزادی» موجب افزایش دقت، کشف وفهم می شود. درمرحله ی سوم استیلای«آزادی» بر«انضباط»سبب می شود کودک با تفکرمنطقی واستدلالی، آموخته هایش را به موقعیت های زندگی اش تعمیم دهد.درهمه مراحل نقش معلم حفظ شوق است و«آزادی وانضباط» همچون ستون های نظریه حضوردارند. این مراحل همپوشانی داشته، درفرایندی مارپیچی درحال تکرارند وبا آموخته های قبلی ارتباط معناداری ایجاد می کنند.اقتضایات نظریه ی وایتهد عبارتنداز:حذف ایده های راکد، نقش تشویقی معلم، تناسب رشد ذهنی کودک با مطالب درسی،خلاقیت،اخلاق محوری و شجاعت اخلاقی معلم.
    کلید واژگان: وایتهد, حلقه های یادگیری, آموزش و یادگیری تفکرمحور, تعلیم و تربیت, اقتضائات
    Afzal Sadat Hosseini, Shabbou Haghgou *, Roohallah Karimi, Mohamad Dadras
    The purpose of the present study is to explain Whitehead's "learning circles" and its role in "thinking-oriented teaching and learning" which answers two questions: how do whitehead learning circles lead to thinking-oriented learning? What are the requirements of Whitehead's educational theory? First, the critical theory, then the sides of his learning triangle is explained: the first side, "tune and weight", the second side, "stages of mental growth" and "balance of growth" and the third side, role of "freedom and discipline" in three stages of "enthusiasm, accuracy and generalization". At first, enthusiasm creates a ring that connects all the stages, like a vortex, which the domination of "freedom" motivates perception. Secondly, the dominance of "discipline" over "freedom" increases precision and discovery. Finally, conquest of "freedom" over "discipline", the child generalizes what he has learned to life situations. In all stages, the teacher's role to maintain enthusiasm and "freedom and discipline" is the pillars of the theory. These stages overlap and repeating in a spiral process and create a meaningful connection with the previous learning. The requirements of Whitehead's theory include: eliminating stagnant ideas, encouraging teacher's role, appropriateness of the child's mental development with the curriculum, creativity, teacher's moral orientation and courage.
    Keywords: whitehead, learning circles, thinking-oriented teaching, learning, Education, training, Requirements
  • سارا کشکر*، محمد دادرس
    هدف از انجام این تحقیق، مطالعه نقش تربیتی ورزشکاران نخبه و چهره های معروف ورزش بر تغییر رفتار مردم در دوران عالم گیری کرونا بود. برای انجام این تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شد. انتخاب جامعه تحقیق که عبارت بودند از ورزشکاران نخبه جهان و چهره های معروف ورزش با استفاده از رتبه بندی مشاهیر ورزشی ایی اس پی ان، و همچنین وب سایت بازی های المپیک و پارالمپیک، و المپیک جوانان و همچنین وب سایت های کمیته های ملی المپیک 205 کشور استفاده گردید (8000 =N). حجم جامعه نمونه مطابق جدول تعیین حجم نمونه کرجسای- مورگان 367 نفر بود و برای پیشگیری از ریزش تعداد نمونه، 400 ورزشکار با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب با جمعیت ورزشکاران هر کشور بطور تصادفی انتخاب شدند. تمام صفحات ورزشکاران در شبکه اجتماعی اینستاگرام، با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک بررسی شد. به این ترتیب 511 صفحه طی 21 ژانویه تا 19 آوریل 2020 بررسی شد و در کل، 2315 پیام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده نقش های پنجگانه ورزشکاران در شبکه اجتماعی اینستاگرام در قالب مربی ورزش، مربی سبک زندگی، مربی مهارت های اجتماعی، مربی بهداشت و ناظران ساکت و بی تفاوت بود. با شناخت نحوه اثرگذاری ورزشکاران در بحران کرونا می توان در برنامه ریزی آتی سازمان ها برای بهره برداری از پتانسیل ورزشکاران در تاثیرگذاری بر رفتار جامعه اقدام کرد.
    کلید واژگان: ورزشکار, چهره معروف, ورزش, کووید-19, عالم گیری
    Sara Keshkar *, Mohammad Dadras
    The purpose of this research was to study the educational role of elite athletes and sports celebrities on changing people's behavior during the pandemic. A content analysis method was used to conduct this research. For selection of the research population, which included world elite athletes and sports celebrities, ESPN sports celebrity ratings, as well as the Olympic and Paralympic Games and Youth Olympics websites, as well as the websites of the National Olympic Committees of 205 countries were used (N= 8000). The sample size was 367 according to Krejcie & Morgan sample size determination table and to prevent a drop in the number of samples, 400 athletes were randomly selected using the quota sampling method. All athletes' pages on the Instagram were examined using thematic analysis technique. Thus, 511 pages were reviewed from January 21 to April 19, 2020, and a total of 2315 messages were analyzed. The research findings showed that athletes were active in Instagram in five roles including of sports coach, lifestyle coach, social skills coach, health coach and silent observers. By identifying how athletes affect the corona crisis, we can plan for the future strategy of organizations to exploit the potential of athletes in influencing the behavior of society.
    Keywords: athlete, Celebrity, Sports, COVID-19, Pandemic
  • معصومه نجفی پازکی *، محمد دادرس، مهدی دستجردی کاظمی، رضامراد صحرایی
    هدف پژوهش شناسایی و تدوین استانداردهای مهارت گوش دادن و سخن گفتن دوره اول ابتدایی است. اجرای این تحقیق کیفی است در دو بخش انجام شد: ابتدا با مطالعه پیشینه برنامه درسی سایر کشورها استاندارد مهارت های زبانی استخراج شد. سپس با برگزاری جلسات گروه کانونی استاندارد آموزش مهارت های زبان فارسی تدوین شد. محتوای مورد بررسی، برنامه درسی کشورهای پیشرفته بود و برنامه درسی واشنگتن، جرجیا و انگلستان انتخاب شد. نتایج طرح نشان داد در آموزش زبان فارسی با توجه به سه مولفه ساختار، محتوا و کاربرد کریستال (1987) و لاهی (1988)، می توان مهارت زبانی گوش دادن و سخن گفتن را به خرده مهارت های پردازش شنیداری، دستورآگاهی، گفتمان و التذاذ ادبی تقسیم کرد. با آموزش این خرده مهارت ها در پایان دوره اول ابتدایی دانش آموزان به توانش ارتباطی دست خواهند یافت؛ به بیان دیگر کسب این توانایی به معنی ایجاد توانش دستوری، توانش اجتماعی و توانش راهبردی هایمز (1972) و کنل و سواین (1980) خواهد بود.
    کلید واژگان: آموزش زبان فارسی, گوش دادن, سخن گفتن, دوره اول ابتدایی, استاندارد, مهارتهای زبانی
    Masoumeh Najafi Pazoki*, mohammad Dadras, M Kazemi, R Sahrae
    This study intends to identify and develop the listening and speaking skills of the Persian Language teaching standards for the First - term primary school students of Iran. It is a qualitative research and is conducted in two sections: primarily, the standards of language skills were extracted by studying the international curricula in other countries. Afterwards, the standards of Persian language teaching skills were developed by conducting a focus group. Further, the analyzed contents were a set of curricula provided in developed countries. Three documents were chosen: Language arts standards of Georgia department of education and The Washington State Early Learning and Development Guidelines: Birth through 3rd Grade from the United States and the curriculum for language arts and literacy from the United Kingdom. The results suggested that Listening and speaking skills in Persian Language Teaching can be divided into sub-skills such as Audio Processing, Grammar Awareness, Discourse and Literary Enjoyment according to the three components of structure, content and function introduced by Crystal (1987) and Lahi (1988). It is worthy of note that learning these sub-skills helps the students achieve communicative competence; in other words, according to Hymes (1972), Canale and Swain (1980), acquiring such skills means creating the grammatical, social and strategic competence
    Keywords: Persian Language teaching, Listening, Speaking, primary school, Standards, Language Skill
  • محمد دادرس*، زهرا خوران، مجید یوسفی، حاتم فرجی ده سرخی
    ارزیابی درونی به عنوان مرحله نخست الگوی اعتبارسنجی، بر گروه آموزشی متمرکز است و سایر ابعاد خدمات دانشگاهیهمچون کتابخانه، خدمات رایانه ای و... را دربر نمی گیرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی خدماتی است که با عنوان خدمات دانشگاهی در دانشکده یا دانشگاه به دانشجویان ارائه می شود. خدمات یادشده در این پژوهش در پنج حیطه «خدمات الکترونیک، فناوری اطلاعات و کتابخانه»، «تعامل»، «فضای فیزیکی و خدمات رفاهی»، «خدمات اداری دانشکده» و«فرایند تدریس یادگیری» موردارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی یک دانشگاه جامع و یک دانشگاه صنعتی است که از هر دانشگاه به روش تصادفی طبقه ای تعداد 180 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته 86 گویه ای در 5 بعد نام برده، با ضریب آلفای کرونباخ 96/0درصد استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آماره های توصیفی و آماره های استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1) وضع موجود کیفیت خدمات دانشگاهی در دانشکده های فنی با انتظارات دانشجویان فاصله زیادی دارد؛ و 2) میزان رضایت دانشجویان دانشگاه جامع و دانشگاه صنعتی در مولفه های مختلف تفاوت آماری معنا داری دارد. درواقع، از میان مولفه های کیفیت خدمات دانشگاهی در دانشگاه جامع، بالاترین میانگین به مولفه «تعامل» و کمترین میانگین به مولفه «خدمات اداری» مربوط می شود و در دانشگاه صنعتی بالاترین میانگین به مولفه «تعامل» و کمترین میانگین به «خدمات الکترونیک فناوری اطلاعات و کتابخانه» مربوط است. همچنین، باتوجه به یافته ها، پیشنهاداتی برای بهبود خدماتی دانشگاهی ارائه شد.
    کلید واژگان: کیفیت, ارزیابی کیفیت, خدمات دانشگاهی, رضایت دانشجویان, دانشکده فنی - مهندسی
    Mohammad Dadras *, Zahra Khoran, Majid Yousefi, Hatam Faraji Deh Sorkhi
    Internal evaluation is, as the initial phase of accreditation model, perceived as an important step in promoting university quality. In internal evaluation, however, since evaluation occurs at department level, it doesn’t take into account such other levels beyond the department as library, internet services etc. Therefore, the present paper aims to investigate college level services offered to students. These services encompass a wide variety of services at college level including “electronic services”, “information technology and library”, “interaction”, “physical environment and welfare services”, “administrative services” and “teaching-learning process”. In doing so, a descriptive-survey method was applied. The target population consisted of all students of a comprehensive university and a technical university, from whom 180 students were selected respectively using stratified sampling method. To gather data, an 87 item researcher made questionnaire with Chronbach’s alpha of 0.96 was implemented. To analyze data, descriptive and inferential statistics were applied. Findings show that: 1) there is a gap between actual condition of service quality and students’ expectations of these services, and 2) there exists a significant difference between students’ satisfaction with the services at both universities.
    Keywords: quality, quality appraisal, university services, students satisfaction, technical college
  • محمد دادرس، سارا کشکر *، فاطمه فرزندی
    زمان یکی از مولفه های اثربخشی آموزش در برگزاری درس تربیت بدنی است. هدف تحقیق حاضر بررسی تناسب زمان درس تربیت بدنی عمومی (1) با میزان اثربخشی آموزش این درس و رابطه آن با اثربخشی مولفه های آموزش بود. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بود و داده ها به شکل میدانی جمع آوری شد. جامعه تحقیق شامل مربیان و استادان دانشگاه های تهران به تعداد 82 نفر بود که به آموزش درس تربیت بدنی عمومی اشتغال داشتند و به شکل کل شمار در تحقیق حضور یافتند. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پس از تایید روایی و پایایی (77/0=α) استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان زمان اختصاص یافته به درس تربیت بدنی در هر جلسه و در طول ترم تناسبی با محتوا، روش تدریس، اهداف درس و نوع ارزشیابی درس ندارد و تنها با موثر بودن بازخور ارائه شده و ارزشیابی پس از هر مبحث درسی تناسب داشت. تدوین محتوا و سرفصل درس تربیت بدنی عمومی باید با توجه به زمان اجرای این درس تناسب یابد و نیز تعداد شرکت کنندگان در هر کلاس محدود شود تا امکان بهره برداری بهتر از کلاس در زمان معین شده و سرفصل های مشخص فراهم شود.
    کلید واژگان: اثربخشی آموزشی, ارزیابی, تربیت بدنی, دانشجو, زمان
    Mohammad Dadras, Sara Keshkar *, Fatemeh Farzandi
    Time is one of the effective factors of education in physical education courses. The aim of this study was to investigate the proportion of time of general PE course (1) to the educational effectiveness of this course and its relationship with the effectiveness of different aspects of education. The method was descriptive-survey and the data were gathered by field method. The population included coaches and professors of Tehran universities who taught general PE courses (N=82). The sample equaled the population. A researcher-made questionnaire was used after its validity and reliability were approved (α=0.77). Findings showed that the time dedicated to PE course in each session and during each semester was not proportionate to the content, teaching methods, objectives and type of evaluation. It was just proportionate to the effectiveness of feedback and the evaluation after each subject. It is essential that the content and syllabus of the general PE course are proportionate to the time of this course and the number of participants in each class is limited so that the course can be more useful in the determined time and syllabus.
    Keywords: educational effectiveness, evaluation, physical education, student, time
  • عباس بازرگان، محمد دادرس، مجید یوسفی افراشته
    کیفیت خدمات دانشگاهی ارائه شده به دانشجویان یکی از دغدغه های مهم دست اندرکاران آموزش-عالی است. در حال حاضر، تعریف حوزه، مفهوم سازی و تعیین مولفه ها برای مفهوم کیفیت خدمات با ابهام نظری و روشی رو به روست و ریشه بسیاری از این ابهامها و پیچیدگی ها به نبود ابزار مناسب برای اندازه گیری مربوط می شود. تهیه ابزار اندازه گیری معتبر و روا گامی ضروری در حوزه کیفیت خدمات است. هدف اصلی این پژوهش ساخت، اعتباریابی و روایی یابی ابزار سنجش کیفیت خدمات دانشگاهی به دانشجویان بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران (33000N=) بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی90-1389 در این دانشگاه ثبت نام کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 290 نفر از دانشجویان بود که به طور تصادفی انتخاب و به دو قسمت مساوی 45 نفری تقسیم شدند. تحلیلهای اولیه و اکتشافی در نمونه اول و تحلیلهای روایی یابی و تاییدی در نمونه دوم انجام شد. ابزار نهایی 45 سوال داشت که شامل شش عامل خدمات الکترونیکی، تعاملات، فضای فیزیکی، خدمات آموزشی، کتابخانه و خدمات رفاهی بود. ضریب آلفای کرونباخ برای عاملهای زیربنایی ابزار 88/0 تا 92/0 به دست آمد. همگونی درونی، اعتبار گویه و شاخص اعتبار مرکب به منظور اعتباریابی استفاده شد. تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، روایی همگرا و تشخیصی برای عاملها نیز به منظور روایی یابی بررسی شدند. نتیجه این تحلیلها تایید اعتبار و روایی ابزار و عاملهای زیربنایی آن بود.
    کلید واژگان: کیفیت خدمات, آموزش عالی, ساخت ابزار, اعتباریابی, روایی یابی, دانشجو, دانشگاه
    Dr. Abbas Bazargan, Dr. Mohammad Dadras, Majid Yousefi Afrashteh
    The quality of academic services provided to students in higher education is a major concern for practitioners. Now definition، conceptualization and specifying components of service quality have both theoretical and methodological uncertainty. The root of many of these confusions and complexities is associated to lack of appropriate tools to measure. Providing a reliable and valid instrument for measuring quality of service is a necessary step in quality services. The main purpose of this research was to construct a valid and reliable instrument to measure quality academic services to students. The study population included University of Tehran’ students (undergraduate and postgraduate) that were enrolled in the second semester of 2010-11 academic year. The sample consisted of 290 participants who were randomly assigned to two groups of 145 each. Preliminary and exploratory analysis was conducted for first sample and validation and verification for second one. The final instrument consisted of 45 questions and six factors of electronics services، communication، physical environment، education services، libraries and benefits. Cronbach''s alpha coefficient for the instrument underlying factors calculated 0. 88 to 0. 92. Internal consistency، item reliability and composite reliability were used to assess reliability. Exploratory and confirmatory factor analysis، convergent and discriminant validity for factors were assessed. The result of this analysis confirmed reliability and validity of the tool and its underlying factors.
    Keywords: Service Quality, Higher Education, Constructing Instrument, Reliability, Validity, Student, University
  • سارا کشکر، محمد دادرس، راحله قیصری
    هدف تحقیق حاضر ارزیابی کتاب کار تربیت بدنی (راهنمای تدریس) دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان ابتدایی بود. روش تحقیق از نوع تحقیقات ترکیبی بود. جامعه آماری تحقیق معلمان درس تربیت بدنی دوره ایتدایی شهر یزد به تعداد 52 نفر در بودند که همگی آن ها به شکل کل شمار مورد توجه تحقیق قرار گرفتند و نمونه گیری نشدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پس از تایید روایی توسط 15 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی و اساتید مدیریت ورزشی برای تحقیق حاضر استفاده شد. پایایی پرسشنامه پس از اجرای آزمایشی با محاسبه ضریب پایایی آلفای کرونباخ 92/0 حاصل شد که نشان دهنده پایایی مناسب پرسشنامه بود. نتایج تحقیق نشان داد که معلمان در امر تدریس درحد کمی از کتاب استفاده می کنند و معلمان مرد بیشتر از معلمان زن از کتاب استفاده می کنند و همچنین معلمان لزوم ایجاد تغییراتی را در کتاب مورد تاکید قرار دادند. همچنین معلمان به کمبود امکانات در مدارس که مانع استفاده از کتاب می شود، اشاره داشتند.
    کلید واژگان: ارزیابی, کتاب کار, تربیت بدنی, معلمان, مدارس ابتدایی
    Sara Keshkar, Mohammad Dadras, Raheleh Gheysari
    The purpose of this study was to evaluate the elementary physical education teacher's guide book. The methodology of this research was mixed methods. The statistical population of this research was all elementary school PE teachers (N=52) in Yazd city and whole of them were participated in research. The validity of the questionnaire was approved by 15 sport management and educational management experts,anditssuitable reliability was obtained in a pilot study (α= 0.92).The findings showed that teachers rarely use the guidebookand male teachers use the book much more than female teachers. In spite of the requisiteness of the book for elementary PE teachers but it's content needserious modifications to get adjusted to existing situation of schools facilities and student growing population.
    Keywords: Evaluation, guide book, physical education, elementary school, Teachers
  • محمد دادرس
    هدف این مقاله معرفی «طبقه بندی چندگانه موضوعی واژگان پایه فارسی» است. این طبقه بندی، ابتکاری است برای کاربرد مطلوب واژگان پایه به ویژه در تالیف کتاب های درسی و آموزش دانش آموزان ابتدایی به کمک واژه هایی به زبان فارسی و آشنا در همه مناطق ایران؛ و با هدف یاری رساندن به ارتقاء کیفیت آموزش در یک نظام آموزشی متمرکز انجام گرفته است. در این طبقه بندی، واژه ها در برخی موارد در بیش از یک طبقه قرار گرفته اند. علاوه بر معنای فرهنگنامه ای، معنای استعاری نیز در تخصیص واژه ها به موضوعات مورد نظر قرار گرفته است. از سوی دیگر می توان گفت هر موضوع زمینه و بافتی است برای کاربردی تازه و نیز معنایی دیگر به واژه می بخشد. موضوعات انتخاب شده، خود می توانند موضوع آموزش نیز باشند. در این مقاله ضمن بحث درباره مبانی، معیارها و چگونگی این طبقه بندی و معرفی موضوع های 24گانه آن، همه «واژگان پایه» پایه اول و در مواردی واژگان پایه اول تا پنجم در جدول های واژگانی ارائه شده اند و ویژگی واژگانی هر موضوع به تناسب توضیح داده می شود. در پایان به کاربردها و مزیت های آموزشی این طبقه بندی اشاره شده است.
    کلید واژگان: واژگان پایه, زبان فارسی, طبقه بندی واژگانی, طبقه بندی چندگانه موضوعی, زبان و تربیت, زبان آموزشی, برنامه, درسی, کتاب درسی, آموزش ابتدایی
    M. Dadras
    This paper aims to introduce a field-based multifold categorization of Persian core vocabulary. This classification is developed for a more appropriate use of Persian language in textbooks and teaching elementary students with more familiar Persian words in different parts of Iran with different languages and dialects in a centralized educational system. There are 24 topics in this classification. Based on a semantic approach in which meaning is usage، words in different contexts get different meanings and here in this categorization each category is representing a different context. In addition to dictionary meanings، metaphorical meanings have got an important role in allocation of words to each category. From an educational point of view، these topics also can be used as subject matters of curriculum and words in each category are core and simple concepts which may direct the teaching and curriculum at the elementary level or in teaching Persian language to new learners.
    Keywords: core, basic vocabulary, Persian language, word categorization, multiple, meaning classification, language, education, curriculum, textbook, children, elementary education
  • شهین نعمت زاده، محمد دادرس، مهدی دستجردی کاظمی، محرم منصوری زاده
  • عباس بازرگان، رضوان حسین قلی زاده، محمد دادرس
    آموزش عالی فراملی عبارت از مجموعه برنامه های آموزشی و درسی (حضوری یا غیر حضوری) است که مؤسسه ای از کشور مبدا در کشور مقصد عرضه می کند. این نوع آموزش مشمول آیین نامه های تجارت جهانی است.
    آموزش عالی فراملی در کشور ایران نیز در دهه گذشته مورد توجه قرار گرفته است و تعدادی از دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دوره های آموزش-عالی فراملی برگزار کرده اند. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت موجود آموزش عالی فراملی در کشور ایران بوده است. بدین منظور، جامعه آماری مورد نظر بررسی شد و داده های مربوط به آموزش عالی فراملی در ایران در سال تحصیلی 86-1385 از 21 دانشگاه گردآوری و اطلاعات به دست آمده از آن تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ایران یک کشور واردکننده آموزش عالی [از کشورهایی نظیر انگلستان، روسیه، آمریکا و فرانسه و...] است و همزمان صادرکننده آموزش عالی فراملی [به کشورهایی نظیر ازبکستان، افغانستان، ترکمنستان و پاکستان و...] به شمار می آید. مطالعه دروندادها و فرایندهای این نوع آموزش در قالب برنامه های مشترک میان دانشگاه های خارج از ایران با دانشگاه های داخلی نشان دهنده آن است که وضعیت موجود آن از مطلوبیت برخوردار نبوده است. نظر به اهمیت این نوع آموزش عالی، لازم است برای گسترش آن برنامه ریزی و سازماندهی صورت گیرد.
    کلید واژگان: آموزش عالی فراملی, دوره های مشترک دانشگاهی, صادرات و واردات آموزش عالی, تضمین کیفیت
    Abbas Bazargan, Rezvan Hosseingolizadeh, M. Dadras
    Transnational education (TNE) is defined as a set of higher education programs (face-to-face or e-learning) which is offered by institutions of higher education in an exporter country to an importer country. This type of education is covered by General Agreement on Trade in Services. The TNE has been introduced in Iran since last decade and a number of universities and higher education institutions hosted such programs. For the purpose of examining the TNE situation in Iran, a sample survey of universities and other higher education institutions (HEI) was conducted in 2007. Data were collected and analyzed from 21 sample HEIs. The results indicated that (in 2006-2007 academic year) Iran was an importer of transnational education (from countries such as U.K., Russia, U.S.A., and France). At the same time, it was exporter of the TNE (to countries such as Afghanistan, Uzbekistan, Turkmenistan, and Pakistan). Data on the inputs and the processes such program systems indicate that the quality was not satisfactory. Considering the importance of the TNE, efforts should be planned and organized to expand the TNE. Furthermore, as quality assessment and monitoring of the TNE is of prime importance in its success. In last part of this article a proposal is discussed in this regard.
  • مشارکت خانه، مدرسه و جامعه در تربیت فرزندان
    مهندس محمد دادرس
  • محمد دادرس، میرعبدالحسین نقیب زاده
    با توجه به کاربرد گسترده زبان در عرصه های مختلف تربیتی، مساله زبان در تربیت، از ابعاد مختلفی قابل طرح است. بررسی محدودیت های زبان در ارایه و کسب معرفت، راهی است برای آگاهی از تاثیر کاربرد زبان بر نتیجه تربیت. در این مقاله کوشش می شود تا این مساله تربیتی، در آرا فیلسوفان و مربیان مورد بررسی قرار گیرد. از بعد فلسفی، این مساله، ماهیتی معرفت شناختی دارد و فیلسوفان کوشیده اند تا از دیدگاه های مختلف، نقش زبان را در کسب معرفت و ابلاغ آن، بررسی کنند. این مساله، در آرا فیلسوفان، و دیدگاه های فلسفی مختلف، اگرچه از زوایای متفاوتی نگریسته شده است، اما، به نظر می رسد، به برخی نتایج مشترک، انجامیده است. به نظر می رسد افلاطون، فیلسوف خردگرا، کسب و ابلاغ معرفت، به ویژه معرفت حقیقی مورد نظر خویش را، از طریق زبان، ناممکن، می داند. ویتگنشتاین، فیلسوف تجربه گرایی است که کوشش های فلسفی اش، در زمینه زبان، موجب دگرگونی هایی در فلسفه شده است. وی معتقد است، زبان به اندیشه جامه می پوشاند و می تواند موجب گمراهی گردد؛ بنابراین، فعالیت فیلسوفان باید صرف روشن ساختن اشتباهات ناشی از زبان گردد. مساله زبان در تربیت از نظر روسو نیز، ماهیتی معرفت شناختی دارد؛ زیرا او معتقد است کاربرد زبان در فرایند تدریس مفاهیم و موضوعات، برای تربیت شونده معرفتی ایجاد نمی کند، بلکه مانع از کسب معرفت نیز می شود. دیویی، فیلسوف عمل گرایی است که شعار تربیتی خود، یعنی «یادگیری از طریق عمل» را بر اساس معرفت شناسی فلسفه عمل گرایانه خویش، استوار ساخته است. آیزنر، به عنوان فیلسوف و نظریه پرداز برنامه درسی، بر اساس دیدگاه کثرت گرایی شناختی به مساله زبان در تربیت، پرداخته است. وی، معتقد است، معرفت های بشری گوناگونند و کاربرد زبان، آنچنان که در مدارس و دانشگاه ها، رواج دارد، در ارایه بخش بزرگی از معرفت بشری دچار محدودیت است. این معرفت ها، از آن روی که از طریق کاربرد زبان استدلالی بیان ناشدنی اند، نادانستنی محسوب شده و از دایره دانش های مورد توجه در فرایند تربیت، کنار رفته اند. شناخت محدودیت های زبان و توجه به آنها مقدمه ای است برای جستجو و به کارگیری روش های دیگر کسب معرفت؛ تا از این طریق، نتایج تربیت بهبود یابد.
    کلید واژگان: تربیت, معرفت, کاربرد زبان, افلاطون, ویتگنشتاین, روسو, دیویی, آیزنر
  • محمدرضا محمدی، مهدی ره گذر، سیدعباس باقری یزدی، بیتا مسگرپور، محمددادرس، قریب خانی هدایت، علی زینالی
    زمینه و هدف
    برنامه ریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روانی، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همه گیری شناسی اختلالات روانی درافراد 18 سال به بالا در مناطق شهری و روستایی استان آذربایجان غربی انجام گرفته است.
    مواد و روش کار
    نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایو سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا (SADS) توسط کارشناسان روان شناسی در استان، جمعا 1041 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند و براساس معیارهای طبقه بندی DSM-IV تشخیص گذاری اختلالات صورت گرفت.
    نتایج
    نتایج این بررسی نشان داد انواع اختلالات روانپزشکی در استان 29.01 درصد می باشد که این شیوع در زنان 40.23 درصد و در مردان 17.74 درصد می باشد. اختلالات اضطرابی و خلقی به ترتیب با 14.03 و 7.80 شایع ترین اختلالات در استان بودند. شیوع اختلالات روان پریشی در این مطالعه 2.30 درصد، اختلالات عصبی- شناختی 3.18 درصد و اختلالات تجزیه ای 1.73 درصد بوده است. در گروه اختلالات خلقی، افسردگی اساسی با 4.61 درصد و در گروه اختلالات اضطرابی، اختلال استرس پس از رویداد آسیب زا 2.79 درصد شیوع بیشتری داشته اند. در این مطالعه، 14.99 درصد افراد مورد مطالعه دچار حداقل یک اختلال روانپزشکی بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    شیوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 66 سال و بالاتر با 20 درصد، افراد همسر فوت شده با 18.60 درصد، افراد ساکن در شهر ارومیه با 25.42 درصد، افراد بی سواد با 20.05 درصد و افراد بازنشسته با 23.81 درصد بیش از گروه های دیگر بوده است.
    کلید واژگان: همه گیری شناسی, شیوع, اختلالات روانپزشکی, اختلالات عاطفی, اسکیزوفرنیا
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال