محمد زندی
-
اگر سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، به بیضه بره هایی که فاقد این نوع از سلول ها می باشند پیوند شوند در بیضه آنها شروع به تولید اسپرم می نمایند. هدف از انجام این تحقیق آماده سازی بیضه بره-های گیرنده پیوند بود. برای این منظور از تیمارهای دمایی 35، 45، 55 و 65 درجه سانتی گراد و یا از تیمار یخ آب به مدت 20، 40 و 60 دقیقه در سه نوبت به فاصله دو روز استفاده شد.نتایج نشان داد در تیمار 45 درجه سانتی گراد وضعیت بیضه ها طبیعی بود اما تیمار 55 درجه سانتی گراد باعث ایجاد عفونت در لوله های اسپرم ساز شد و در دمای 65 درجه سانتی گراد تخریب کامل بیضه هاصورت گرفت. استفاده از تیمار های یخ آب تغییری در وضعیت ظاهری بیضه ها ایجاد نکرد. تشکیل کلونی پس از استخراج و کشت سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در تیمار 45 درجه سانتی گراد و تیمارهای یخ آب بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش یافت (05/0>P). بیان ژن های Plzf، cmyc وgfrlبه عنوان نشانگرهای اختصاصی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در تیمار 45 درجه سانتی گراد و تیمارهای یخ آب بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش یافت (05/0>P). بر این اساس برای کاهش تعداد سلول های بنیادی اسپرماتوگونی بیضه بره می توان از تیمار یخ آب و یا دمای 45 درجه سانتی گراد به مدت 20 دقیقه در سه نوبت به فاصله دو روز استفاده نمود.
کلید واژگان: سلول های بنیادی اسپرماتوگونی, گیرنده پیوند, تیمار گرما, تیمار سرماIf spermatogonial stem cells (SSCs) are transplanted into the testicles of lambs that do not have this type of cell, they begin to produce sperm in the testis of the recipient rams. The aim of this study was to prepare recipient lambs. For this purpose, heat treatments of 35, 45, 55 and 65 °C or water-ice treatment for 20, 40 and 60 minutes were used for three replicates with two days interval. The results showed that the condition of the testicles was normal at 45 °C, but the treatment at 55 °C caused infection in the seminiferous tubules and at 65 °C, the testicles were completely destroyed. The use of water-ice treatments did not change the appearance of the testes. Colony formation after extraction and culture of SSCs at 45 °C treatment and water-ice treatments were significantly reduced compared to the control (P <0.05). Also, the expression of c-myc, plzfand gfrl genes as specific SSC markers was significantly reduced in 45 °C and cold treatments compared with the control (P <0.05). Accordingly, for reducing the number of SSCs in lambs’ testicles, water ice or 45 °C treatments for 20 minutes can be used three times at intervals of two days.
Keywords: Spermatogonial Stem Cells, Recipient, heat treatment, cold Treatment -
مقدمه و هدف
برآورد دقیق اجزای واریانس ژنتیکی، از ملزومات پیش بینی صحیح ارزش های اصلاحی می باشد. کشف نشانگرهای SNP و پیشرفت های به دست آمده در ژنتیک مولکولی وکشف روش های نوین توالی یابی کل ژنوم موجودات زنده و پیشرفت روش های بیوانفورماتیک و دانش رایانه ای و... حجم بسیار زیادی از داده های مولکولی را فراهم آورده و در علم ژنتیک شاخه ای به نام ژنومیک ایجاد کرده است. هدف از انجام این پژوهش برآورد اجزای واریانس ژنومی گوسفند بوردر با استفاده از داده های SNP بود.
مواد و روش هابرای انجام این پژوهش از پنل SNP که با تراشه نشانگری 50k شرکت ایلومینا، تعیین ژنوتیپ شده بودند، استفاده شد. داده ها در مزرعه فالکینر استرالیا جمع آوری شدند. صفات مورد مطالعه اوزان تولد و شیرگیری، قطر و طول تار پشم بودند. برای مطالعه رابطه بین فراوانی آللی و مقدار واریانس ژنتیکی افزایشی توجیه شده، SNPها در پنج گروه مختلف از فراوانی آللی کمیاب (MAF)، با تعداد تقریبا برابر در هر گروه، طبقه بندی شدند (0/01-0/1، 0/1-0/2، 0/2-0/3، 0/3-0/4 و 0/4-0/5). تجزیه و تحلیل ها با رویکرد حداکثر درست نمایی محدود شده ژنومی و روش تجزیه و تحلیل صفات پیچیده ژنوم گسترده، با نرم افزار GCTA انجام گرفت.
یافته هاوراثت پذیری ژنومی برآورد شده توسط SNPهای با فراوانی آللی کمیاب بیشتر از یک درصد، برای اوزان تولد، شیرگیری، قطر و طول تار پشم به ترتیب برابر 0/58 و 0/47، 0/59 و 0/2 بود. سهم گروه های مختلف SNPهای با فراوانی آللی کمیاب در توجیه واریانس ژنتیکی برای صفات متفاوت بوده و به طور کلی بخش قابل توجهی از واریانس ژنتیکی، توسط SNPهای با MAF < 0/20 توجیه شد. همبستگی ژنومی بین صفات وزن بدن بالا و بین صفات پشم پایین برآورد شد. در مجموع واریانس های ژنتیکی 5 گروه مختلف MAF، که در آنالیز جداگانه نسبت به واریانس محاسبه شده توسط همه SNPها به صورت همزمان، بسیار بزرگتر بود. اما مجموع این واریانس ها در آنالیز توام، مشابه مقدار به دست آمده از کل SNPها، برای همه صفات مورد بررسی بود.
نتیجه گیریاگر چه تعداد SNPها در گروه های مختلف، مشابه بود، اما مقدار واریانس ژنتیکی توجیه شده توسط گروه های مختلف MAF متفاوت بود. با توجه به نتایج به دست آمده حجم نمونه بسیار بزرگ، ایده آل و پوشش بهتر واریانت های با فراوانی پایین مورد نیاز است تا استنتاج قوی تر و قابل اعتمادتری به دست آید.
کلید واژگان: تراشه SNP, گوسفند, فراوانی آللی کمیاب, واریانس ژنومیIntroduction and ObjectiveAccurate estimation of genetic variance components is essential for the correct prediction of breeding values. The discovery of SNP markers and advances in molecular genetics and the discovery of new methods for sequencing the entire genome of living organisms and the development of bioinformatics methods and computer science, etc. have provided a great deal of molecular data and created a branch of genetics called genomics. This study aimed to estimate the genomic variance components of Border sheep using SNP data.
Material and MethodsFor this study, the SNP panel, which was genotyped with a 50k marker chip from Illumina, was used. Data were collected at Falkiner Farm in Australia. The studied traits were birth and weaning weights, diameter, and length of wool yarn. To study the relationship between allelic frequency and the amount of justified genetic variance justified, SNPs were classified into five different groups of rare allelic frequency (MAF), with approximately equal numbers in each group. The analyses were performed with the approach of limited genomic maximum likelihood and the method of analysis of complex genome traits with GCTA software.
ResultsGenomic heritability estimated by SNPs with a rare allelic frequency of more than one percent for birth weights, weaning, diameter, and length of wool were 0.58, 0.47, 0.59, and 0.2, respectively. The contribution of different groups of SNPs with rare allelic frequencies in justifying genetic variance for different traits was different and in general a significant part of genetic variance was justified by SNPs with
ConclusionAlthough the number of SNPs was different in different groups, the amount of genetic variance justified by different MAF groups was different. According to the results, a very large, ideal sample size and better coverage of low-frequency variants are needed to obtain a stronger and more reliable inference.
Keywords: Allele Frequency, Genomic Variance, Sheep, SNP chip -
نذر کردن از دیرباز جایگاه مهمی در بین اقشار مختلف جامعه دینی ایران داشته و این سنت هنوز هم علاقمندان بسیاری دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی جامعه شناختی ترجیحات انجام نذر در زایران حرم مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ (ع) بود. بدین منظور تعداد 135 نفر (97 نفر زن با میانگین سنی 31/35 سال و 38 نفر مرد با میانگین سنی 38/40 سال) از زایران حرم مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ (ع) که در آذرماه 1397 به قصد زیارت به آن آستان مقدس مشرف شده بودند، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از جلب رضایت، پرسشنامه محقق ساخته 13 گویه ای را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون خی دو و آزمون تی مستقل) حاکی از آن بود که 7/86 درصد زایران دست کم یک بار نذر انجام داده اند. مهمترین ترجیحات زایران برای نذر، شامل صدقه و انفاق برای مستمندان و ایتام، نذر ذبح حیوانات و تقسیم آن بین مستمندان، نذر اهدا قرآن کریم و کتب ادعیه و نذر برای امور عام المنفعه (توسعه و تجهیز مراکز بهداشتی درمانی) بود. از بین متغیرهای جمعیت شناختی، تنها وضعیت تاهل با ترجیحات نذر ارتباط داشت و افراد متاهل بیشتر به نذر کردن راغب بودند. بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادهایی در جهت ترویج فرهنگ نذر و استفاده بهینه از نذورات ارایه شد.کلید واژگان: ترجیحات نذر, زائران, حرم مطهر حضرت احمدابن موسی الکاظم شاهچراغ(ع)
-
پرولاکتین از هیپوفیز قدامی ترشح می شود و نقش های مهمی از جمله در توسعه پستان، تمایز و شیرواری دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی چند شکلی ژن گیرنده پرولاکتین در نژاد شال و آمیخته های شال و رومانوف بود. برای این منظور پس از خونگیری از دام ها و استخراج DNA به روش فنول کلروفرم، دو قطعه 176 و 215 جفت بازی از اینترون 1 ژن گیرنده پرولاکتین توسط آغازگرهای اختصاصی و طی واکنش PCR تکثیر شدند. سپس محصولات PCR با استفاده از الکتروفورز ژل آکریل آمید و رنگ آمیزی نقره مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد در قطعه 176 جفت بازی از ژن گیرنده پرولاکتین (1PRLR) در نژاد شال دو ژنوتیپ AB و AC مشاهده شد. فراوانی این ژنوتیپ ها به ترتیب 92/0 و 08/0 و فراوانی آلل های A، B و C به ترتیب 50/0،46/0 و 04/0 بود. همچنین در جایگاه 1PRLR از این ژن در نژاد آمیخته شال و رومانف فراوانی ژنوتیپ AB و AC به ترتیب 94/0 و 06/0 مشاهده شد و فراوانی آلل های A، B و C نیز به ترتیب 50/0، 47/0 و 03/0 بود. بررسی چند شکلی در قطعه 215 جفت بازی از ژن گیرنده پرولاکتین (2PRLR) در نژاد شال و آمیخته شال و رومانف، تنها ژنوتیپ AA را نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد که جایگاه 1PRLR در نژاد شال و آمیخته شال و رومانف چند شکل در حالی که جایگاه 2PRLR در نمونه های مورد مطالعه یک شکل بود.کلید واژگان: شال, رومانوف, ژن گیرنده پرولاکتین, آمیخته گری, چند شکلProlactin is secreted from the anterior pituitary gland and plays an important role in the mammary gland development, differentiation and lactation. The aim of current study was to evaluate prolactin receptor gene polymorphisms in the Shal breed and Shal×Romanov crossbreeds. For this purpose, after blood sampling of animals and extraction of DNA using phenol chloroform method, two fragments of 176 and 215 base pairs from intron 1 of prolactin receptor gene were amplified using PCR reaction. Then PCR products were analysed by acrylamide gel electrophoresis and silver staining. Results showed that AB and AC genotypes were identified in 176 base pairs fragment of prolactin receptor gene (PRLP1) in Shal breed. The frequencies of these genotypes were 0.92 and 0.08, respectively; and the frequencies of A, B and C alleles were 0.5, 0.46 and 0.04, respectively. Also, in the position of PRLR1 of this gene in Shal×Romanov crossbreeds, the frequencies of AB and AC genotypes were 0.94 and 0.06, respectively; and the frequencies of A, B and C alleles were 0.50, 0.46 and 0.04, respectively. A polymorphism study in the 215 bp fragment of the prolactin receptor gene (PRLR2) in the Shal and Shal×Romanov crossbreeds showed only AA genotype. Results of this study showed that PRLP1 position in Shal breed and Shal×Romanov crossbreeds was polymorphic, however the PRLP2 position in the studied samples was monomorphic.Keywords: Shal Breed, Romanov Breed, Prolactin Receptor Gene, Crossbreeding, Polymorphism
-
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر عصاره زنجبیل و ویتامین E بر عملکرد سلول های بنیادی اسپرماتوگونی گوسفند بود. برای این منظور غلظتهای مختلف از عصاره های آبی و هیدروالکی زنجبیل و ویتامین E بر زنده مانی، تشکیل کلونی و بیان ژن های مهار کننده (bcl2 و bcl2l1) و پیش برنده آپوپتوز (bax) در سلول های بنیادی اسپرماتوگونی آزمایش شدند. سلول های بنیادی اسپرماتوگونی از بیضه گوسفندان کشتار شده با استفاده از روش هضم آنزیمی دو مرحله ای استحصال و به روش حذف تمایزی خالص سازی شدند. سپس با استفاده از رنگ آمیزی آلکالین فسفاتاز و بیان شناساگرهای اختصاصی oct-4 و c-kit شناسایی شدند. نتایج نشان داد زنده مانی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در محیط کشت حاوی سطوح بالاتر از 800 میکروگرم بر میلی لیتر از عصاره هیدروالکلی زنجبیل بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش یافت (05/0>P). در حالی که بیشترین زنده مانی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی هنگام استفاده که 800 میکروگرم بر میلی لیتر از عصاره آبی زنجبیل بود و با افزایش غلظت ویتامین E (تا 100 میکروگرم بر میلی لیتر) زنده مانی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی افزایش یافت. بیان ژن bax در غلظت های موثر عصاره آبی زنجبیل (150 میکروگرم بر میلی لیتر) و ویتامین E (50 میکروگرم بر میلی لیتر) کاهش یافت در حالی که عصاره هیدروالکلی زنجبیل (150 میکروگرم بر میلی لیتر) و غلظت های بالای عصاره آبی (بیشتر از800 میکروگرم بر میلی لیتر) بیان این ژن را افزایش دادند. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه می توان از غلظت های 150 میکروگرم بر میلی لیتر از عصاره آبی زنجبیل و یا 50 میکروگرم بر میلی لیتر از ویتامین E به منظور بهبود شرایط کشت سلول های بنیادی اسپرماتوگونی گوسفند استفاده نمود.کلید واژگان: آپوپتوز, آنتی اکسیدان, زنجبیل, سلول های بنیادی اسپرماتوگونیال, ویتامین EThe goal of this paper was to study the effect of ginger extracts and vitamin E on the performance of ovine Spermatogonial Stem Cells (SSCs). For this purpose, different concentrations of hydro and hydroethanolic extracts of ginger and vitamin E on viability, colony formation and expression of inhibiting (bcl2ll and bcl2)and inducing (bax) apoptosisgenes were studied. Spermatogonial Stem Cells (SSCs) were extracted from lamb testes with slaughterhouse origin using two steps enzymatic digestion method and enrichment by differential plating method. The characterization of SSCs was carried by alkaline phosphatase staining and expression of c-kit and oct-4 genes. Results have shown that the viability of SSCs was decreased significantly by using more than 800 µg/mL of hydroethanolic extract of ginger, in comparision with control group (PKeywords: Antioxidant, Apoptosis, Ginger, spermatogonial stem cells, Vitamin E
-
سابقه و هدفموفقیت تولید آزمایشگاهی رویان تا حدود زیادی وابسته به محیط کشت تخمک در زمان بلوغ آزمایشگاهی می باشد. رازیانه با دارا بودن ترکیباتی مانند آنتول دارای خواص مشابه استروژن می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر اسانس رازیانه بر روی بلوغ هسته تخمک گاو بود.مواد و روش هابه منظور انجام بلوغ آزمایشگاهی، مجموعه تخمک کومولوس (772 عدد) از فولیکول هایی به قطر 8-2 میلی متر استحصال و در محیط کشت بلوغ M199 حاوی % 10 سرم جنین گاو، هورمون تحریک کننده فولیکولی (μg/ml 5)، 17-β استرادیول (μg/ml1)، سدیم پیروات (mM81/0)، % 10 مایع فولیکولی گاو و جنتامایسین سولفات (μg/ml50) کشت داده شدند. به محیط های کشت بلوغ گروه های آزمایشی مقادیر0، 5، 10، 20، 30 و 50 میلی گرم بر میلی لیتر اسانس رازیانه اضافه شد و در انکوباتور 5/38 درجه سانتیگراد، دی اکسید کربن 5 درصد و رطوبت 95 درصد برای مدت 24 ساعت کشت داده شدند.یافته هانتایج نشان داد که میزان بلوغ تخمک ها در محیط های دارای اسانس رازیانه با غلظت های 5، 10، 20 و 30 میلی گرم بر میلی لیتر بر اساس توسعه سلول های کومولوس و وجود جسم قطبی در مقایسه با شاهد اختلاف معنی داری نداشت (P>0.05). در حالی که غلظت mg/ml50 بطور معنی داری توسعه سلول های کومولوس و وجود جسم قطبی را نسبت به سایر گروه ها کاهش داد(P<0.05) .نتیجه گیرییافته های این تحقیق نشان داد که اسانس رازیانه بر اساس توسعه سلول های کومولوس و وجود جسم قطبی باعث افزایش بلوغ هسته تخمک های گاو نشد. پیشنهاد می شود از فناوری لقاح آزمایشگاهی به منظور ارزیابی اثر اسانس رازیانه بر روی بلوغ هسته و سیتوپلاسم تخمک های گاو استفاده شود.کلید واژگان: تخمک, رازیانه, سلول های کومولوس, جسم قطبی و گاوAim andBackgroundSuccessful in vitro embryo production extremely depends on the components of culture media during in vitro maturation. With ingredients like Anitol, Fennel has properties similar to estrogen. The aim of this study was to investigate the effect of Fennel essence on nuclear maturation of bovine oocyte.Materials And MethodsIn order to in vitro maturation off oocytes, Cumulus-oocyte complexes (No. 772) from follicles 28 mm in diameter were aspirated and cultured in M199 maturation media containing 10% FBS, 10% bovine follicular fluid, 5 µg/ml FSH, 1 µg/ml oestradiol- 17β, 0.81mM sodium pyruvate and 50 µg/ml gentamicin sulfate. Maturation culture media supplemented with 0, 5, 10, 20, 30 and 50 mg/ml of Fennel essence and were cultured in a CO2 incubator containing 5% CO2 and 95% humidity in air at 38.5ºC for 24 h.ResultsResults showed that the amount of maturation of oocytes under 5, 10, 20 and 30 mg/ml of Fennel essence were not significantly different based on expansion of cumulus cells and polar body extrusion in compared with control (P>0.05). However, 50 mg/ml of Fennel essence significantly decreased expansion of cumulus cells and polar body extrusion in compared to other groups (PConclusionFrom the results of current study we can conclude that, Fennel essence, based on cumulus expansion and polar body extrusion, unable to improve nuclear maturation of bovine oocytes. In order to investigate the effect of Fennel essence on nucleus and cytoplasmic maturation of bovine oocytes, it is suggested to use in vitro fertilization.Keywords: Oocyte, Fennel, Cumulus cells, Polar body, Cow
-
اساس انتقال ژن از طریق اسپرم بر مبنای توانایی سلول های اسپرم برای اتصال به ملکول DNA خارجی و انتقال آن به اووسیت در موقع لقاح است. از مزایای عمده این روش نسبت به سایر روش ها می توان به بهره وری بالا، هزینه کم و سهولت استفاده اشاره کرد. هدف از این مطالعه بررسی امکان انتقال ژن به اسپرم گاو بود. برای این منظور، اسپرم از ناحیه اپیدیدم بیضه گاوهای نژاد هلشتاین استحصال شد. با استفاده از روش لیپوفکشن، حامل حاوی ژن GFP به سلول های اسپرم انتقال داده شد. به منظور بررسی انتقال DNA به اسپرم و همچنین زنده مانی اسپرم های ترانسفکت به ترتیب از رودامین و رنگ آمیزی آکریدین اورنج استفاده شد. نتایج نشان داد، در حدود 19 درصد از اسپرم های حاصل از ناحیه اپیدیدیم بیضه قادر به جذب DNA خارجی بودند و افزایش مدت زمان انکوباسیون کمپلکس DNA- لیپوفکتامین با اسپرم از 30 تا 120 دقیقه اثر معنی داری بر روی جذب DNA خارجی نداشت. همچنین نتایج نشان داد، انتقال ژن به اسپرم گاو تاثیر معنی داری بر روی زنده مانی و تعداد اسپرم های پیش رونده در مقایسه با اسپرم های طبیعی، 120 دقیقه پس از ترانسفکشن نداشت، اگرچه در 30 الی 60 دقیقه اول از ترانسفکشن اختلاف معنی داری در تحرک اسپرم های ترانسفکت مشاهده شد. به منظور بهینه سازی جذب DNA توسط اسپرم پیشنهاد می شود علاوه بر استفاده از ترکیباتی مانند EDTA به منظور حذف DNase، استفاده از سایر حامل ها مانند توربوفکت و FuGene 6 نیز بررسی گردد.کلید واژگان: اسپرم, انتقال ژن به واسطه اسپرم, ترانسفکشن, گاو, لیپوفکتامینIntroduction A simple and efficient method for producing multi-transgenic animals is required for medical and veterinary applications. The principal technique for the production of transgenic animals is pronuclear microinjection, which has a low efficiency for the generation of transgenic farm animals expressing a single transgene. Recently, nuclear transfer has been used to clone large animals, and could allow multiple genetic manipulations to be undertaken in vitro, prior to a single nuclear transfer, rather than complex and time consuming breeding programs. However, at present the frequency of success in cloning large animals is very low and is very expensive. The production of transgenic livestock by sperm mediated gene transfer (SMGT) has a number of advantages compared to other transgenic techniques such as nuclear transfer and microinjection. Both nuclear transfer and microinjection techniques are technically demanding and labor intensive. In contrast, SMGT requires no sophisticated equipment or technical expertise. Furthermore, bovine genetics are distributed through sperm in the dairy industry consequently making it easy to distribute genetically modified sperm. SMGT is based on the ability of sperm to bind to exogenous DNA molecules and transfer it to the oocyte during fertilization. The major benefits of the SMGT technique were found to be its high efficiency, low cost and ease of use compared to other methods. SMGT was first described in a small animal model, with high efficiency reported in the mouse. Recently the technique has been successfully adapted and optimized for use in large animals. Studies have shown that spermatozoa from numerous species, including bovine, can bind and take up foreign DNA and transfer it to the embryo. In bovine studies, the efficiency of SMGT can vary widely depending on both the transgene and the gene transfer method. Liposomes have been shown to be particularly effective in transferring DNA into bovine sperm. However, not all embryos derived from transfected sperm contain the transgene, suggesting that mechanisms exist, which impede SMGT. The aim of this study was to investigate the possibility of gene transfer to bull spermatozoa by using lipofection.
Materials and Methods Ram testes collected from Meysam abattoir slaughterhouse immediately after slaughter and were brought to the laboratory in an ice chest. In the laboratory, the testes were rinsed twice with normal saline and were then trimmed to remove the extra testicular tissue and washed properly with saline containing 0.1% streptomycin sulphate. Connective tissue covering the cauda epididymis was removed by careful dissection, with care to avoid rupturing blood vessels or the epididymal duct. For detection of transfected spermatozoa, they stained with Rodamine. In order to transfection of sperm, 2 μg of Rodamine labeld DNA and 0.5 μl of TurboFect were diluted in 25 μl of transfection medium separately, and incubated for 5 min at room temperature. Then, the diluted DNA was added to diluted TurboFect (total volume=50 μl) and incubated for 20 min at room temperature. 1×106 sperm were added to 50 μl of DNA- TurboFect complexes and mixed gently by rocking the plate back and forth. To evaluation of transfected spermatozoa motility, acridine orange staining was used. Each experiment was replicated at least three times, and for each replicate, at least 50 ES cell colonies were used. Data were analysed with a statistical software program (SPSS 16). Comparisons between two treatments and multiple numeric datasets were performed using t-test and one-way ANOVA followed by Duncan multiple-range test, respectively. Results are expressed as mean±SEM and statistical significance was accepted at P0.05). The comparison of transfected and normal spermatozoa reveal that, motility of transfected spermatozoa at 60 minutes after transfection was significantly lower than normal ones (pKeywords: Bovine, Lipofectamine, SMGT, Sperm, Transfiction -
به منظور مشاهده اثرات دانه کتان بر روی عملکرد تولید مثلی گاوهای هلشتاین تازه زا، از 99 راس گاو شکم اول و 100 راس گاو با چند شکم زایش در قالب دو گروه آزمایشی شاهد و دانه کتان برای 28 روز اول پس از زایش استفاده شد و پس از آن هر دو گروه جیره یکسانی دریافت کردند. از نرم افزار آماری SAS با استفاده از از رویه های LOGISTIC برای تجزیه آماری داده ها استفاده شد. نتایج نشان دادند، استفاده از دانه کتان بر روی صفات تولید مثلی مانند میانگین تعداد تلقیح مصنوعی، نرخ آبستنی و عفونت های رحمی تاثیر معنی داری نداشت. شیوع کیست های تخمدانی در گاوهای شکم اول و چندشکم زایش برای جیره دانه کتان یکسان بود، در حالی که شیوع آن برای گاوهای چندشکم زایش، زمانی که از جیره شاهد استفاده کردند به طور معنی داری بیشتر بود. با توجه به اثر دانه کتان در کاهش شیوع کیست های تخمدانی در گاوهای چند شکم زایش در مقایسه با گاوهای شکم اول، استفاده از دانه کتان در جیره گاوهای شیری بخصوص در دامداری هایی که مشکلات مدیریتی دارند پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: دانه کتان, گاو هلشتاین, کیست تخمدانی, تولید مثلIn order to investigate the effect of linseed on reproduction performance of fresh dairy Holstein cows, 99 primiparous and 100 multiparous cows were used under the control and linseed treatments till 28th day after parturition, and after that the same diet were used. For statistical analysis, the LOGESTIC procedure of SAS statistical software were used. Results showed that, reproductive performance of dairy cows such as mean number of artificial insemination, conception rate and endometritis were not affected by linseed treatment. The incidence of cystic ovary was similar for multiparous and primiparous cows fed linseed. However, it was higher for multiparous cows, when fed the control treatment. Do to the lower incidence of cystic ovary in multiparous cows, it is suggested to feed dairy cows with linseed especially in those farms that have management problems.Keywords: Linseed, Holstein cows, Cystic ovary, Reproduction
-
سلول های بنیادی رویانی که از لایه زاینده داخلی رویان در مرحله بلاستوسیست تولید می شوند، توانایی تمایز به انواع سلول های لایه زاینده رویان شامل برون پوست، میان پوست و درون پوست را دارند. اطلاعات کمی در ارتباط با فاکتورهایی که بر تمایز یا حفظ سلول در حالت تمایز نیافته اثر می گذارند وجود دارد. در این مطالعه الگوی بیان چرخه های فاکتور مهارکننده لوکمیا (LIF) و فاکتور رشد فیبروبلاستی (2-FGF)، به منظور درک بهتر ارتباط چرخه های سیگنالی در خودنوسازی سلول های بنیادی رویانی گاومیش مورد بررسی قرار گرفت. سلول های بنیادی رویانی از رویان های حاصل از لقاح آزمایشگاهی (IVF)، همتاسازی (IVC) و خودگشنی (Parthenogenesis) بدست آمدند و از آلکالین فسفاتاز و رنگ آمیزی ایمیونو فلورسانس به منظور شناسایی سلول های بنیادی استفاده شد. به منظور کشت سلول های بنیادی از لایه تغدیه کننده استفاده شد و محیط کشت حاوی Ko-DMEM،KSR، LIF، 2-FGF، ال- گلوتامین، اسیدهای آمینه غیر ضروری و جنتامایسین بود. بیان ژن های حد واسط چرخه های LIF و 2-FGF با استفاده از RT-PCR بدست آمد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد، بیان2-FGF در سلول های بنیادی رویانی گاومیش بیشتر از LIF بود. 2-LIF، FGF، گیرنده های آن ها و ترکیبات حد واسط این چرخه ها در سلول های بنیادی رویانی حاصل از هر سه منشاء تقریبا در حد یکسانی بیان شدند.
کلید واژگان: سلول های بنیادی رویانی, FGF, LIF, گاومیشEmbryonic stem cells (ESCs) are derived from the inner cell mass (ICM) of blastocyst and differentiate into all three embryonic germ layers: ectoderm، endoderm، and mesoderm. There is less information available about the factors that are affecting buffalo ES cells in culture. In this study، expression profiles of the Leukemia Inhibitory Factor (LIF) and basic Fibroblast Growth Factor (FGF-2) signaling pathways were investigated to better understand the relationships of the signaling pathways for self-renewal in buffalo ES cells. Buffalo ES cells were derived from in vitro fertilized (iESC)، parthenogenetic (pESC) and handmade cloned (cESC) embryos. Alkaline phosphatase and immune-fluorescence staining were used to characterize buffalo ES cells. Feeder layer was used for ESCs culture، and culture medium consisting of Knockout- Dulbecco’s Modified Eagle’s Medium (Ko-DMEM) supplemented with Knockout Serum Replacement (KSR)، leukemia inhibitory factor (LIF)، basic fibroblast growth factor-2 (FGF-2)، L-glutamine، nonessential amino acids and gentamicin. Gene expression was analysed by RT-PCR for signaling pathways. Results showed that، the expression of FGF-2 was higher than LIF in buffalo ESCs. LIF، FGF، their receptors and intermediate signaling pathways was expressed at almost same level in three sources of buffalo ESCs.Keywords: Embryonic Stem Cells, FGF, LIF, Buffalo -
سلول های بنیادی رویانی از لایه زاینده داخلی رویان در مرحله بلاستوسیست تولید می شوند و توانایی تمایز به تمام سلول های لایه زاینده رویان را دارند. در این تحقیق سلول های بنیادی رویانی از بلاستوسیست های حاصل از شبیه سازی به روش Hand Made Cloning (HMC) تولید شدند و کارایی آنها با سلول های بنیادی رویانی حاصل از لقاح آزمایشگاهی مقایسه گردید. برای کشت سلول های بنیادی از لایه تغدیه کننده بعلاوه محیط کشت حاوی Knockout-Dulbeccoʾs Modified Eagle''s Medium (Ko-DMEM)، Knockout Serum Replacement(KSR)، Leukemia Inhibitory Factor (LIF)، Basic Fibroblast Growth Factor-2 (FGF-2)، ال- گلوتامین، اسیدهای آمینه غیر ضروری و جنتامایسین استفاده شد. جهت شناسایی سلول های بنیادی از شناساگرهای سطح سلولی SSEA-1، SSEA-4، TRA-1-60 و TRA-1-81 و پرتوانی OCT3/4، SOX2 وNANOG استفاده گردید. نتایج نشان دادند، که نرخ رشد سلول های بنیادی حاصل از لقاح آزمایشگاهی بطور معنی داری بیشتر از سلول های بنیادی حاصل از شبیه سازی بود (به ترتیب 120 درصد در مقایسه با 65 درصد). با این وجود، نتایج حاصل از بررسی بیان ژن نشان داد، اختلاف معنی داری در بیان ژنهای OCT3/4، SOX2 و C-MYC بین سلول های بنیادی حاصل از شبیه سازی و لقاح آزمایشگاهی مشاهده نگردید، تنها اختلاف مشاهده شده مربوط به بیان ژن NANOG است، که در سلول های بنیادی حاصل از شبیه سازی بطور معنی داری افزایش یافت. سلول های بنیادی حاصل از هر دو منشاء قابلیت پرتوانی خود را برای بیش از دو سال حفظ کردند و به سلول های مختلف از جمله سلول های عصبی، پوششی، چربی و عضلانی تمایز یافتند.
کلید واژگان: سلول های بنیادی رویانی, شبیه سازی, لقاح آزمایشگاهی, گاومیشEmbryonic stem cells (ESCs) are derived from the inner cell mass (ICM) of blastocyst and differentiate into all three embryonic germ layers: ectoderm، endoderm، and mesoderm. In this study، ESCs are derived from Hand Made Cloning (HMG) blastocysts and their efficiencies compared to ESCs derived from In Vitro Fertilization (IVF) embryos. Feeder layer was used for ESCs culture، and culture medium consisting of Knockout- Dulbecco’s Modified Eagle’s Medium (Ko-DMEM) supplemented with Knockout Serum Replacement (KSR)، Leukemia Inhibitory Factor (LIF)، Basic Fibroblast Growth Factor-2 (FGF-2)، L-glutamine، nonessential amino acids and gentamicin. The cell surface antigens used for characterization were the SSEA-1، SSEA-4، TRA-1-60 and TRA-1-81 and the pluripotency markers were NANOG، OCT3/4 and SOX2. Results showed that، the growth rate of ESCs colonies in ESCs from IVF embryos was significantly higher than ESCs from HMG embryos (120% compared with 65%، respectively). Not only real-time PCR results revealed the same expression level of SOX2، OCT3/4 and cMYC between them، but also ESCs from HMG embryos resulted to higher expression of NANOG. Both of ESCs groups maintain in pluripotency state for more than two years and differentiated to the different types of cells like neuron، epithelial، lipid and muscle cells.Keywords: Embryonic stem cell, Cloning, In vitro fertilization, Buffalo -
مقدمهآزمون های چندگزینه ای از عینی ترین و رایج ترین انواع آزمون در آموزش علوم پزشکی هستند و یافتن راه هایی برای بهبود کیفیت آزمون ها به خصوص در مقاطع تخصصی اهمیت دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر کارگاه آموزشی در مورد آزمون های چندگزینه ای، بر بهبود کیفیت طراحی سوالات آزمون ارتقای دستیاری دانشکده دندانپزشکی همدان بود.روش هادر این مطالعه نیمه تجربی، کلیه سوالات آزمون های ارتقای دستیاری دانشکده دندانپزشکی همدان در سال 87 از نظر ساختار طراحی و سطح تاکسونومی با استفاده از چک لیستی روا و پایا مبتنی بر اصول میلمن و چند منبع دیگر مورد بررسی قرار گرفت. بعد از برگزاری کارگاه آموزشی جهت طراحان آزمون در هر دو سال، سوالات آزمون ارتقای سال 88 نیز مورد بررسی قرار گرفت. داده های قبل و بعد از مداخله مربوط به کلیه سوالاتی که توسط افراد شرکت کننده در کارگاه مداخله ای طراحی شده بود با استفاده از آزمون مقایسه نسبت ها (z) مقایسه گردید.نتایجاز نظر ساختار کلی، از کل 1239 سوال وارد شده در مطالعه، (561 سوال مربوط به سال 87 و 678 سوال مربوط به سال 88) به ترتیب 1/63 درصد و 3/76 درصد سوالات مربوط به سال های 87 و 88 بدون اشکال طراحی شده بود که این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). درصد سوالات طراحی شده با تاکسونومی بالا نیز در سال 88 نسبت به سال 87 به طور معناداری افزایش یافته بود (039/0=P).نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه، طراحی و برگزاری کارگاه آموزشی، جهت طراحان سوال موثر بود و برگزاری این کارگاه ها می تواند راه گشایی برای بهبود آزمون های مشابه در دیگر دانشگاه ها نیز باشد.
کلید واژگان: آزمون های چندگزینه ای, آزمون ارتقای دستیاری, آموزش دندانپزشکی, تاکسونومی, آموزش استاد, توانمندسازی استادIntroductionMultiple choice exams are one of the most common objective exams used in medical education. So, it is important to find ways to improve the quality of these exams, especially in residency programs. Thus the aim of this study was to investigate the effect of education on quality improvement of Multiple Choice Questions (MSQ) designed in Annual Residency Exams of Dental Faculty.MethodsIn this experimental study, the structure and taxonomy in all MCQs designed by dental faculty for annual residency exams in 2008 were analyzed through valid and reliable checklist. Checklist items were based on Millman’s principles and several other resources. The same process was repeated for MCQs after running a workshop for question designers. The pre- and post- workshop data were compared using Z test.ResultsFrom 1239 questions, 63.1% and 76.3% of the questions developed in 2008 and 2009 had no structural flaw, which revealed a significant difference between the two years (P<0.001). Regarding high taxonomy questions, a significant increase was observed in the year 2009 (P=0.039).ConclusionConsidering the results of this study, designing and running training workshop for question designers improved quality of MCQs and these workshops can lead to improvement of MCQ exams in other universities. -
برای تشخیص ناهنجاری های دندانی- اسکلتی و ارایه طرح درمان مناسب برای درمان های ارتودنسی و جراحی فک و صورت تاکنون آنالیزهای سفالومتری مختلفی معرفی شده است. آنالیزسفالومتری Delaire بر خلاف سایر آنالیزها وابسته به میانگین های آماری نبوده بلکه بر اساس وجود تعادل بین ساختمان های کرانیوفاشیال طراحی شده است و نسبتهای اسکلتال هر فرد را با خود او مقایسه می نماید. یکی ازدلایلی که این آنالیزبا وجود تمام مزایایی که داراست عملا کمتر مورد استفاده قرار می گیرد مشکل بودن تشخیص شاخص های آن و در نتیجه احتمال بروز خطا در نتیجه گیری از آن می باشد. به همین دلیل این مطالعه با هدف ارزیابی میزان خطا در تعیین نقاط سفالومتریک آنالیزDelaire انجام شد.
در این مطالعه که مشاهده ای و از نوع تعیین صحت روش بود سفالوگرام 40 فرد 17تا30 ساله که سابقه درمان ارتودنسی و جراحی سر و صورت و تروما به این ناحیه را نداشتند مورد بررسی قرار گرفتند. دو مشاهده گر محل 5 شاخص آنالیزسفالومتری Delaire شامل M, FM, Pts, Clp و CT را به طور مستقل در دو مرحله با فاصله زمانی 40 روز تعیین و موقعیت هر نقطه را روی محور مختصات X ها و Y ها مشخص نمودند و اطلاعات به کمک آزمون آماری Student t-test و نرم افزار SPSS (Version 9.01) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و میزان خطای تعیین نقاط سفالومتریک در یک مشاهده گر (Intra - Observer) و بین مشاهده گران(Inter - Observer) بررسی گردید. در این مطالعه مشاهده گر اول در تعیین محل نقاط FM و Clp و مشاهده گر دوم در تعیین محل نقطه Pts روی محور X ها خطا داشتند که از نظر آماری معنی دار بود(P<0.05) ولی در تعیین محل نقاط مورد بررسی بین دو مشاهده گر اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد.
این مطالعه نشان داد که میزان خطا در تعیین نقاط آنالیزسفالومتری Delaire بخصوص برای یک بیمار خاص بالا است و انجام آن حداقل توسط دو نفر و رایج شدن این آنالیزو ممارست بیشتر، باعث بالاتر رفتن دقت تعیین نقاط آن می شود.
کلید واژگان: ارتودنسی, اندازه گیری ابعاد سر, ناهنجاریهای فکی صورتی -
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.