به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد صنوبری

  • محمد صنوبری، ناهید هواخور *

    پرستاران اولین گروه مواجه با آسیب دیدگان در بیمارستان ها می باشند، بنابراین نیاز به آموزش های تخصصی در زمینه مدیریت بحران جهت کاهش تلفات و جایگزینی حادثه دیدگان بدون فوت وقت ضروری است. در مطالعه حاضر مدیریت بحران شناسایی و بکار گیری الگوی جنینگز در چارت فرماندهی کل حادثه مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی _ پیمایشی بود و جامعه پژوهشی شامل مدیران بیمارستانها و دفاتر پرستاری، پرستاران بخشهایICU،CCu ، دیالیز، اورژانس، جراحی، اطاق عمل و پزشکان طب اورژانس که به تعداد 200 نفر و نمونه برابر جامعه بوده است. ابزار گردآوری پرسشنامه محقق ساخته که حاوی 42 سوال و بر اساس 5 حیطه تعهد مدیریت، آگاهی، آمادگی، سطح آموزش و انعطاف پذیری بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه با استفاده از نرم افزار spss 19 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر شرکت کنندگان، تعهد مدیریت با اختلاف میانگین (09/2)، میزان آمادگی (97/0)، توانایی انعطاف پذیری (53/1)، سطح آموزش (67/4) و میزان آگاهی (41/3) به عنوان مهم ترین نیاز های آموزشی پرستاران تشخیص داده شد.بر طبق یافته های فوق نیاز پرستاران در اجرای دوره های مهارت آموزی قبل و حین و بعد از بحران در جهت استفاده از الگوی جنینگز بصورت کاربردی را طلب می نماید.

    کلید واژگان: نیازسنجی آموزشی پرستاران, مدیریت پرستاری بحران, الگوی جنینگز}
    Mohammad Senobari, Nahid Havakhor *

    Nurses are the first group to deal with injuries in hospitals, hence the need for specialized training in emergency management field to reduce casualties and replace non-fatal injuries is essential. In the present research, crisis management was identified and applied to Jennings model in the overall incident command chart. The study was a descriptive-survey study; in addition, the research population consisted of 200 participants: hospital managers, nursing offices and emergency medicine physicians working at operating room, ICU, CCU, dialysis, emergency, and surgery. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire consisted of 42 questions based on five domains of management commitment, awareness, preparedness, level of training and flexibility. Then, data were analyzed using one sample t-test and SPSS 19 software. According to the results, the participants indicated the most important educational needs with average difference considered for management commitment (2.9%), readiness (0.97), flexibility (1.53), education (4.67), and awareness (3.41), moreover, t-test (P = 0.05) showed significant differences in all domains for nurses. Therefore, nurses' need for practical training before, during and after the crisis in applying the Jennings model is required.

    Keywords: Nurses Educational Assessment, Crisis Nursing Management, Jennings Model}
  • محمود نجفی، محمد صنوبری، حمیدرضا حاتمی، محمد بارانی، علی محمد رضایی
    هدف از این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اندازه گیری سرمایه انسانی پلیس است. به این منظور با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای 670 نفر از فرماندهان و مدیران پلیس در سراسر کشور انتخاب شدند و به پرسش نامه سرمایه انسانی پلیس پاسخ دادند. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. و لیزرل تحلیل شد. نتایج همسانی درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که پایایی همه عوامل، به جز تخصص یا آموزش (مهارت و شایستگی) که برابر با 62/0 است، مطلوب و رضایت بخش است. پایایی سایر عوامل بین 70/0 تا 89/0 به دست آمد. تعداد عوامل سرمایه انسانی پلیس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مشخص شد. نتایج نشان دادT -همان گونه که پیش بینی شده بود- ابزار اندازه گیری سرمایه انسانی پلیس متشکل از عوامل 1- آموزشی (مهارت و شایستگی)، 2- اخلاقی- اعتقادی، 3- حفاظتی، 4- جسمانی، 5- انتظامی، 6- بهداشتی و 7- سازمانی است. لازم به توجه است که عامل بهداشتی از دو خرده مقیاس الف) میزان شیوع بیماری های جسمی و ب) میزان شیوع بیماری های روانی و عامل سازمانی نیز از چهار خرده مقیاس الف) جابه جایی، ب)بهره وری ج) نگرش نیروی کار و د) نیم رخ نیروی کار تشکیل شده بود. نتایج تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که همه عوامل از بار عاملی قابل ملاحظه ای برای اندازه گیری سرمایه انسانی برخوردار است. نتایج شاخص های برازش نیز نشان دهنده برازش نسبتا مناسب مدل الگو با داده هاست. در پایان با توجه به عینیت، سهولت اجرا، سهولت نمره گذاری، سهولت تعبیر و تفسیر، زمان مناسب برای پاسخ گویی، قابلیت اجرایی بودن به صورت فردی و گروهی، عملی بودن، اعتبار و پایایی مناسب نتیجه گرفته می شود که پرسش نامه اندازه گیری سرمایه انسانی پلیس ابزار مناسبی برای بررسی سرمایه انسانی پلیس می باشد.
    کلید واژگان: پلیس, سرمایه انسانی, سرمایه انتظامی, سرمایه بهداشتی, سرمایه سازمانی}
    Mahmod Najafi, Mohammad Senobari, Hamid Reza Hatami, Mohammad Barani, Ali Mohammad Rezaee
    The purpose of present research is construction and validity checking of questionnaires measuring police human capital. Therefore using classified random sampling, 670 commanders and police managers from all over the country were selected and answered the questionnaire. The data was analyzed using LI SREL and SPSS software. Internal homogeneity results using alpha chronbach coefficient showed that the reliability of all factors except allocation or training (skill and adequacy) were confirmed which were equal to 0.62 which was good and satisfactory. Reliability of other factors fluctuated between 0.70 to 0.89.the number of factors of police human capital determined using confirmatory factorial analysis. The results indicated as predicated that the tools for measuring police human capital are consisted of: 1-training (skill and adequacy) 2-ethic and belief 3-protection 4-phisical 5-displinary 6-health 7 -organization.it is worth mentioning that health factor is consisted of two sub factors of the extent of physical disease prevalence and psychological disease prevalence and organization factor is consisted of four sub factors of displacement ,productivity ,work force attitude and work force profile. The results of confirmatory factorial analysis indicated that all factors have satisfactory factorial load for measuring human capital. The results of fitness index also showed that the fitness is relatively suitable to model and the data. Finally, regarding objectivity, easy implementation, easy ranking, easy interpretation, time suitability for responding, implementation capability for individual and group, practical and suitable validity and reliability have yielded the results that the questionnaires measuring police human capital are suitable tools for studying police human capital.
    Keywords: police, human capital, disciplinary capital, health capital, organization capital}
  • علی محمد رضایی*، محمد صنوبری
    هدف
    پژوهش ها نشان داده اند اصلاح نگرش افراد درباره مواد مخدر از نگرش مثبت به منفی می تواند از گرایش و ابتلای آنها به اعتیاد جلوگیری کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان به مواد مخدر و تعیین نقش منع قانونی، ممانعت خانواده، عدم دسترسی به مواد و اعتماد به خود بود.
    روش
    در این پژوهش از روش زمینه یابی مقطعی استفاده شد. به منظور نیل به هدف پژوهش، مقیاس علاقه به مصرف موادمخدر در بین 400 نفر از دانشجویان شهر دزفول که به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شده بودند، اجراء شد.
    یافته ها
    تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس تک عاملی است و اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ برای کل دانشجویان، پسران و دختران به ترتیب، 77/0، 81/0 و 70/0 است. نتایج میزان شیوع نگرش مثبت به مواد مخدر نشان داد که 3/18 درصد دانشجویان گهگاهی فکر مصرف مواد مخدر به مغز شان می زند، 5/12درصد برای یک بار هم که شده دوست دارند مواد مصرف کنند، 8/11 درصد مصرف مواد را رویایی می دانند که مدت ها است در سر دارند، 5/4 درصد اعتقاد داشته اند که یک بار مصرف مواد به امتحانش می ارزد و 5/1 درصد مصرف مواد را برای تفریح و سرگرمی مناسب دانسته اند. 5/10 درصد نیز بیان داشته اند که دوست دارند سیگار بکشند. همچنین، نتایج نشان داد که اگر منع قانونی نباشد 3/9 درصد و اگر ممانعت خانواده نباشد، 5/6 درصد دانشجویان احتمالا مواد مخدر مصرف خواهند کرد. نتایج اعتماد به خود نیز نشان داد که 7/87 درصد پاسخگویان کاملا مطمئن هستند که هیچ وقت مواد مخدر مصرف نخواهند کرد.
    نتیجه گیری
    می توان برای پیشگیری از مصرف، نقش عوامل قانونی، خانوادگی و ممانعت از دسترسی را تقویت کرده و با روش های بهبود و ارتقاء اعتماد به نفس از مصرف مواد مخدر جلوگیری کرد.
    کلید واژگان: نگرش, مواد مخدر, علاقه به مصرف, دسترسی به مواد, اعتماد به نفس}
    Ali Mohammad Rezaei *, Mohammad Senobari
    Objective
    The researches showed that the modification of peoples’ attitude toward narcotic substances from positive to negative could be effective on inhibition of tendency and suffering of narcotics. The aim of present research was the study of students’ attitudes toward narcotics and determination of the role of legal and family forbiddances, inaccessibly to narcotics and trust to self.
    Method
    The research method was sectional survey study. In order to access to the aims the interest toward narcotics scale was administered among 400 students of Dezfol city that selected by clustering random sampling.
    Findings
    factor analysis showed one factor in the scale. Reliability for total, boys, and girls students were 0.77, 0.81, and 0.70 respectively. The results of prevalence rate indicated that 18.3% of students sometimes thinking about narcotics, 12.5% of students interested to use narcotics even onetime, 11.8% of students considered the use of narcotics dreamy, 4.5% of students believed that the use of narcotics even onetime is worth the trouble, and 1.5% of students believed that the use of narcotics is appropriate for entertainment and funny. 10.5% of students indicated that they interested to use cigarettes. Also, the results showed if there was not legal and family forbiddances 9.3%, and 6.5% of students respectively used narcotics probably.
    Conclusion
    In prediction of narcotics use legal and family forbiddances, inaccessibly of narcotics are important.
    Keywords: attitude, narcotics, use interest, accessibly to narcotics, trust to self}
  • طیبه خزاعی*، علیرضا سعادت جو، مجید شبانی، محمد صنوبری، محسن بازیان
    مقدمه
    وابستگی به تلفن همراه مشکلی جدی برای کار و زندگی اجتماعی است. افرادی با عزت نفس پایین، استفاده ی مشکل سازو بیشتری از تلفن همراه دارند. هدف مطالعه تعیین شیوع وابستگی به موبایل و ارتباط آن با عزت نفس دانشجویان است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 697 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ی عزت نفس 10 سوالی روزنبرگ با مقیاس 4 درجه ای لیکرت و پرسشنامه وابستگی به موبایل شامل 20 سوال در سه حیطه: تحمل محرومیت (سوالات 1-7)، اختلال عملکرد زندگی (سوالات 8-13) و اجبار – اصرار (سوالات 14-20) بود. داده ها در نرم افزار SPSS وارد و با آزمون های آماری T-Test و کای- دو و ضریب همبستگی پیرسون آنالیز شدند.
    نتایج
    میزان شیوع وابستگی به موبایل 9/0 درصد می باشد. میزان وابستگی به موبایل در دو جنس تفاوت معناداری نداشت، اما بر حسب سن، رشته، مقطع تحصیلی، مدت و چگونگی استفاده، تعداد تماس و پیام های دریافتی و ارسالی روزانه و متوسط شارژ ماهانه متفاوت بود. مدت استفاده از موبایل و تعداد تماس و پیام های دریافتی و ارسالی روزانه و میزان استفاده از اینترنت موبایل و متوسط شارژ ماهانه در دانشجویان برحسب سن و جنس و رشته و مقطع تحصیلی به طور معناداری متفاوت بود. وابستگی به موبایل و عزت نفس در دانشجویان ارتباط معنادار منفی داشت.
    نتیجه گیری
    کاهش عزت نفس می تواند منجر به استفاده مشکل ساز از تلفن همراه شود. پس شناسایی افراد در معرض خطر و به کار گرفتن راهکار هایی برای ارتقای عزت نفس مفید می باشد.
    کلید واژگان: شیوع, وابستگی به موبایل, عزت نفس, دانشجو}
    Tayebe Khazaee, Alireza Saadatjoo, Majid Shabani, Mohammad Senobari, Mohsen Baziyan
    Introduction
    Dependence on mobile phone is a serious problem for work and social life of individuals. People with low self-esteem, have problematic mobile phone use. The aim of this study was to determine the prevalence of mobile dependency and its relationship with self-esteem of students.
    Methods
    In this cross-sectional study, 697 students were chosen through systemic random sampling method. Data collection tools included 10-item rosenberg self-esteem questionnaire with four-point Likert Scale, and the 20-item mobile dependency questionnaire which covered three domains of deprivation tolerance (item 1-7), dysfunction of life (items 8-13) and force - persist (items 14-20). The collected data were entered in SPSS 16 software and analyzed with statistical tests of T Test, and chi-square and Pearson Correlation.
    Results
    The rate of mobile dependency was 0.9 %. It did not differ by sex, however, by age, field of study, educational level, duration and how to use, the number of daily incoming and dialed call and message, average monthly charge were different. Mobile dependency and self esteem in students had a negative significant correlation (r=-0.67).
    Conclusion
    Low self-esteem can lead to problematic use of the mobile phone; therefore, identifying people at risk and strategies for promoting self-esteem is useful.
    Keywords: Prevalence, Mobile dependency, Self, esteem, Students}
  • نعمت الله عزیزی، پریوش جعفری، ولی الله فرزاد، محمد صنوبری
    هدف پژوهش حاضر اولویت بندی راهکارهای مناسب مشارکت دولتی-خصوصی برای آموزش و پرورش ایران است. برای این کار نظرات 10 نفر از خبرگان حوزه اقتصاد آموزش و پرورش دانشگاه های تهران با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که براساس روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تنظیم شده است، گردآوری شد. در پرسشنامه راهکارهای مشارکت دولتی-خصوصی (قراردادهای مدیریتی، قراردادهای عملیاتی، قراردادهای خدمات آموزشی، قراردادهای پشتیبانی و حرفه ای، و قراردادهای زیرساختی) و معیارهای ارزشیابی آنها (آزادی انتخاب، کارایی، برابری، کیفیت آموزش و انسجام اجتماعی) و نیز برتری این راهکارها براساس هریک از معیارها در معرض ارزیابی خبرگان قرار گرفت. داده ها با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که معیار آزادی انتخاب و کارایی بیشترین اهمیت را دارند و معیارهای برابری، کیفیت آموزش و انسجام اجتماعی در مراتب بعدی اهمیت قرار دارند. تحلیل نهایی مناسب ترین راهکارهای مشارکت دولتی- خصوصی نشان داد که قراردادهای خدمات آموزشی و سپس قراردادهای مدیریتی، از بیشترین تناسب و اهمیت برخوردارند. قرارادادهای عملیاتی، قراردادهای زیرساختی، و قراردادهای پشتیبانی و حرفه ای در رتبه های بعدی قرار دارند.
    کلید واژگان: مشارکت بخش خصوصی, مشارکت دولتی, خصوصی, فرایند تحلیل سلسله مراتبی}
  • نعمت الله عزیزی، پریوش جعفری، ولی الله فرزاد، محمد صنوبری
    این پژوهش با هدف بررسی موانع گسترش مشارکت بخش خصوصی در آموزش و پرورش ایران (موردکاوی مدارس غیرانتفاعی) از دیدگاه مدیران و صاحب نظران حوزه ی اقتصاد آموزش انجام گرفت. نمونه ی آماری عبارت بود از 284 نفر از مدیران مدارس غیر انتفاعی پسرانه ی شهر تهران و 10 نفر از صاحب نظران اقتصاد آموزش دانشگاه های تهران که به ترتیب با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای و روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر 62 گویه از عوامل موثر در عدم توسعه ی مدارس غیر انتفاعی در دو بخش عوامل طرف تقاضا و طرف عرضه بود. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمونt تک نمونه ای استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که نگرش منفی و عدم اعتماد دولت به بخش خصوصی برای فراهم سازی آموزش، هدف تک بعدی از مشارکت، عدم انگیزه ی بخش خصوصی برای حضور در بازار آموزشی و عدم پیش نگری امکانات و اقدامات تسهیل کننده ی حضور بخش خصوصی از مهم ترین موانع گسترش مدارس غیر انتفاعی از دیدگاه مدیران و صاحب نظران بوده است.
    کلید واژگان: مدارس غیر انتفاعی, مشارکت دولتی, خصوصی, موانع توسعه ی مدارس غیر انتفاعی, موانع مشارکت بخش خصوصی در آموزش}
    N. Azizi, P. Jafari, V. Farzad, M. Senoubari
    This study aims to investigate the views of the school principals and scholars in economics of education on the obstacles which render private sector participation in Iran' education. Sample included 284 school principals and ten of the well-known scholars in the field of economics of education who were working at Tehran universities. Samples were selected via the cluster and the purposeful sampling methods respectively. In order to collect data, a questionnaire with 62 closed items was applied. T-test for one sample was used for data analysis. The findings showed that the government's negative view and its mistrust to private sector potential to provide educational bases, participation for just economic benefits, lack of private sector's motivation entering educational market, lack of facilities anticipation and supporting and facilitating actions are amongst the most important obstacles which participants believe would not allow that the none for profit schools be expanded effectively in Iran.
    Keywords: The none for profit schools, Public-private participation, Developing obstacles, Participation obstacles}
  • معصومه سیفی ملکی، محمد صنوبری، سعید بختیارپور
    هدف از پژوهش حاضر مقایسه رفتار اطلاع یابی آموزشی- پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در استفاده از منابع اینترنتی بوده که با روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و نمونه پژوهش شامل250 نفر از این دانشجویان بوده که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته رفتار اطلاع یابی آموزشی و پژوهشی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در زمینه آشنایی با نحوه استفاده از ایمیل، استفاده از اینترنت بصورت آفلاین، نوع موتور مورد استفاده، استفاده از راهبردهای بهینه از موتورهای جستجو و چگونگی یادگیری استفاده از اینترنت بین دو گروه علوم انسانی و فنی مهندسی تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد در ابعاد توانایی در راه اندازی وبلاگ، آشنایی با آدرس های اینترنتی در زمینه موفقیت در بازیابی اطلاعات، استفاده از اینترنت جهت مشاهده فیلم و موسیقی و نحوه آشنایی با منابع اینترنتی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
    کلید واژگان: رفتار اطلاع یابی, دانشجویان تحصیلات تکمیلی, اینترنت}
    The aim of this study was the comparison of Information-Seeking Behaviour with using Internet in Arts and science university students and it has been done with descriptive method. Research sample consisted of 250 university students who were selected randomly between the Arts and science students of Islamic Azad University Dezfoul Branch. Data needed was gathered by researcher- made questionnaire that was about Information-Seeking Behaviour. Research findings indicated that there was a significant difference between the Arts and science students about the knowledge of using email, using internet throught off line, the kind of used engines, using optimal strategies of search engines and learning how to use the internet. The results also showed that there was no significant difference between the two groups about the ability of setting up a web log, familiarity with internet addresses, the success in retrieving information, using the internet to observe movies and music and familiarity with internet resources.
    Keywords: Information, seeking behavior, University Students, internet}
  • علی محمدرضایی، محمدصنوبری، نورمحمد رضایی
    طی سال های اخیر، مصرف و سوء مصرف مواد مخدر به علت پیامدهای زیان باری، هم چون تخریب منابع اجتماعی- اقتصادی، تهدید امنیت اجتماعی و بروز انواع کج روی های وابسته به آن، عواقب زیان باری را برای کشور به دنبال داشته و باعث خسارات و تلفات بسیاری برای پلیس نیز شده است. همین امر لزوم بررسی های گوناگون و، به ویژه با رویکرد پیشگیرانه، را بیش از پیش ضروری ساخته است. اصلاح نگرش افراد درباره ی اعتیاد از نگرش مثبت به نگرش منفی می تواند از گرایش و ابتلای آن ها به اعتیاد جلوگیری کند. بدین منظور در پژوهش حاضر به مثابه مقدمه ی اصلاح نگرش سعی شده است نگرش نوجوانان وجوانان شهردزفول را درباره ی آثار فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی مصرف مواد مخدر بررسی کنیم تا بر اساس این شناخت بتوان برای تغییر آن اقدام کرد. به منظور نیل به هدف مذکور، مقیاس نگرش سنج مواد مخدر دربین 1350 نفرازنوجوانان وجوانان شهر دزفول، که به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شده بودند، اجراشد. نتایج نشان داد که 54/4 درصد نگرش مثبت درباره ی آثار فیزیولوژیکی موادمخدر، 64/4 درصد نگرش مثبت درباره ی آثار روانی و 55/2 درصد نیز نگرش مثبت درباره ی آثار اجتماعی موادمخدردارند. درکل، 6/4 درصدازنوجوانان وجوانان شهردزفول نگرش مثبتی درباره ی موادمخدر داشتند.
    کلید واژگان: نگرش, موادمخدر, نوجوانان وجوانان}
    Ali Mohammad Rezaee, Mohammad Sonobari, Noor Mohammad Rezaee
    In recent years the consumption and narcotic drugs abuse due to their harmful repercussions such as social -economical resource destruction, threat to social security and emergence of different deviances relatedto them, have had harmful results for country and have created many losses and casualties for police. This issue has necessitated the demand for different studies particularlya preventive attitude. Correction ofindividual attitude to addiction from positive to negative can prevent them from inclination and addiction to drugs. Therefore the present research as an introduction to attitude correction has attempted to study the attitude of Dezfool teenage and young people to social, psychological and physiological effects of narcotic drugs and using this understanding to change their attitude. To achieve this goal the scale of narcotics measurement attitude among 1350 people from Dezfool teenage and young people have been selected using multi stages clustering sampling. The results indicated that their positive attitude to physiological, psychological, and social effects of narcotic drugs were 4/54%, 4/64% and 2/55% respectively. In general 4/6% of teenage and young people ofDezfool city have positive attitude to narcotic drugs.
  • آزاده فرزان پور، مسعود برومند نسب، محمد صنوبری، عبدالامیر طیب طاهر
    هدف پژوهش حاضر مقایسه ی عملکرد شناختی، عاطفی و روانی– حرکتی با توجه به ارزشیابی کمی و توصیفی دانش آموزان پایه ی دوم مدارس ابتدایی شهر دزفول است. جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان پایه ی دوم ابتدایی شهرستان دزفول بود. حجم نمونه شامل 50 کلاس مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و 50 کلاس مشمول ارزشیابی کمی است که به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شده اند. ابزارهای اندازه گیری عبارتنداز: 1- آزمون های عملکرد تحصیلی ریاضی، علوم و زبان فارسی. 2- ابزارسنجش ویژگی های عاطفی شامل: پرسش نامه ی کیفیت زندگی در مدرسه و پرسشنامه ی عکس العمل دانش آموزان نسبت به کلاس و مدرسه. 3- مقیاس های درجه بندی علوم و ریاضی برای سنجش ویژگی های روانی– حرکتی. در تحلیل داده ها از روش آماری آزمون t برای دو گروه مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که اگر چه دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی عملکرد بالاتری داشتند؛ ولی در آزمون ریاضی و زبان فارسی تفاوت معنی دار نبود. همچنین نمرات طرح توصیفی در متغیرهای عاطفی شامل کیفیت زندگی در مدرسه و عکس العمل دانش آموزان نسبت به کلاس و مدرسه به طور معنی داری با 05/0=α بیشتر از نمرات دانش آموزان ارزشیابی کمی بود. در متغیرهای حوزه ی روانی- حرکتی عملکرد دانش آموزان طرح توصیفی به طور معنی داری با 05/0=α بیشتر از دانش آموزان ارزشیابی کمی بود.
    کلید واژگان: ارزشیابی توصیفی, ارزشیابی کمی, حیطه ی شناختی, حیطه ی عاطفی, حیطه ی روانی, حرکتی}
    A. Farzanpour, M. Brumandnasab, M. Sanubari, A.A. Taibtaher
    The purpose of this research was to conduct a comparative study on cognitive, emotional and psycho-motor performance in terms of quantitative and descriptive Evaluation among second grade elementary students in the City of Dezfool. The target population comprised all second grade classes in Dezfool from whim 50 classes of descriptive evaluation plan as well as 50 classes of quantitative evaluation plan were randomly selected through multi- phase cluster sampling method. Measurement instruments used were: (1) Mathematics Science and Persian language students achievement tests, (2) Quality Of School life (QSL) questionnaire and Students reaction questionnaire toward classroom and the school for the assessment of effective characters. (3) Science and mathematics rating scales for Psycho-motor characteristics assessment. Independent sample T-test was used to analyze the data gathered. The results showed that although student's performance in descriptive evaluation plan in cognitive variables was as the whole higher than the quantitative evaluation plan students. the difference in math and Persian language performance was not significant. The diffrence in science test was significant at α=0.05 leuel. Also the performance of students in descriptive evaluation plan on emotional variables such as quality of school life and students reaction toward classroom and school by α=0.05 was significantly higher than that of the students scores in quantitative evaluation. There were significant differences between two groups in terms of psychomotor domain variables and differences were in favor of students descriptive evaluation at α=0.05.
    Keywords: descriptive evaluation, Quantitative evaluation, cognitive domain, emotional domain, psycho-motor domain}
  • محمد صنوبری، علی محمد رضایی
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ویژگی های شغلی و رفتار شهروندی سازمانی با میانجی گریرضایت شغلی است. به منظور رسیدن به هدف تحقیق با استفاده از فرمول کوکران تعداد 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و پرسش نامه های تحقیق را تکمیل نمودند. داده های حاصله با استفاده از الگوی معادلات ساختاری تحلیل گردید. نتایج الگوی نهایی بازنگری شده نشان داد که 39 درصد از وردایی متغیر رضایت شغلی توسط متغیرهای اهمیت کار و یکنواختی کار تبیین می شود. علاوه بر آن 90 درصد از وردایی رفتار شهروندی سازمانی به وسیله ی اثر مستقیم متغیرهای خودکارآمدی شغلی، حالات روحی مثبت و رضایت شغلی و اثر غیرمستقیم متغیرهای اهمیت کار و یکنواختی کار با میانجی گری رضایت شغلی تبیین می شود. لذا پیشنهاد می شود پژوهش حاضر در سازمان پلیس و به خصوص دانشگاه علوم انتظامی انجام و در صورت تکرار نتایج به منظور ارتقای رفتار شهروندی سازمانی کارکنان پلیس از متغیرهای اهمیت کار، یکنواختی کار، خودکارآمدی شغلی، حالات روحی مثبت و رضایت شغلی استفاده شود.
    کلید واژگان: ویژگی های شغلی, رضایت شغلی, رفتار شهروندی سازمانی, حالت روحی مثبت, خودکارآمدی شغلی}
    The purpose of present research is to study the relation of job characteristics and organization citizenship behavior with job satisfaction intermediate role. Therefore to attain the research purpose the Cochran formula is used and 180 people through stratified random sampling method have been selected and completed the research questionnaires. The resulted data were analysed using Structural Equation Modeling. The revised final modeling results showed that 39% of job satisfaction variable variance explained through work monotomy and work important variables. Furthermore 90% of organization citizenship behavior variance explained through job self efficiency variables direct effect, positive spiritual condition and job satisfaction; and work important variables indirect effect and work monotomy explained through job satisfaction intermediate. Therefore it is suggested that the present research to be carried out in police organization particularly in police university and in case the results repeated, these work important variables, work monotomy,positive spiritual condition and job satisfaction to be used for promoting police employees organization citizenship behavior.
  • محمد صنوبری
    انسان ها منابع جدید مولد ثروت هستند مشروط بر این که سرمایه ی انسانی به حساب آیند. مفهوم سرمایه ی انسانی ناظر بدین واقعیت است که انسان ها در خود سرمایه گذاری می کنند. سرمایه ی انسانی بیان می دارد که خصوصیات کیفی انسان نوعی سرمایه است، زیرا این خصوصیات می تواند به صورت منبع درآمدهای بیشتر و یا اقناع و ارضای فراوانتر در آینده درآید. چنین سرمایه ای «انسانی» است چرا که جزیی از انسان را تشکیل می دهداساس نظریه سرمایه ی انسانی این است که علت تفاوت های درآمدی افراد به خاطر اختلاف در میزان بازدهی آنهاست. امروزه نظریه سرمایه ی انسانی از مهمترین نظریه های توزیع درآمد است.
    در مقاله حاضر تلاش شده است تا سرمایه ی انسانی از طریق اشاره به تعاریف، مفهوم، عناصر و شاخص های اندازه گیری آن به اجمال معرفی شود. کانون توجه مقاله حاضر بر شاخص های اندازه گیری استوار بوده است و فهرستی نسبتا جامع از این شاخص ها به منظور استفاده سازمان ها و ارگان های مختلف فراهم آمده است.
  • آموزش در یک دنیای چند زبانه
    محمد صنوبری
  • محمد صنوبری
    سرمایه اجتماعی در جامعه شناسی به عنوان یک سازه سودمند و مفید در درک اهمیت روابط اجتماعی در موقعیت های گوناگون از توجه بسیار زیادی برخوردار شده است. گرچه تلاش های گوناگون صورت گرفته توسط پلیس و یا شهروندان به منظور ارتقاء کنترل اجتماعی در جامعه تا حد زیادی به میزان سرمایه اجتماعی آنان بستگی دارد، با این حال تاکنون کسی میزان سرمایه اجتماعی موجود در ماموران پلیس را مورد بررسی قرار نداده است. در مقاله حاضر، سرمایه اجتماعی به عنوان یک چارچوب نظری (تئوریک) به منظور درک رفتار نیروی پلیس در دوران حراست از جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. هم چنین تعاریف و مفاهیم، الگوی مفهومی، ابعاد و عوامل تاثیر گذار بر سرمایه اجتماعی پلیس و نیز عوامل تاثیر گذار بر عملکرد ماموران در حراست از جامعه (که در آن نقش سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل اصلی تاثیر گذار برجسته شده است) مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان به وظایف رؤسا و مدیران ادارات پلیس در ایجاد سرمایه اجتماعی اشاره شده است.
  • محمد صنوبری
    در دنیای پر چالش کنونی، سازمان ها به منظور رقابت در صحنه جهانی، ارضای نیازها و انتظارات مشتریان و سازگاری با ماهیت در حال تغییر شغل، در تلاشند تا کارکنانی را به کار گیرند که فراتر از وظیفه و نقش تعیین شده در شرح شغل شان عمل کنند زیرا اعتقاد بر این است که این رفتارهای فراتر از نقش در ارزشیابی عملکرد انعکاس می یابد، مشارکت کارکنان در برنامه ها را تحت تاثیر قرارخواهد داد، و می تواند عاملی موثر بر درگیری شغلی، تعهد سازمانی و عزت نفس باشد. باتمان و ارگان (1983) برای اولین بار از اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی (یا OCB) استفاده کردند و آن را به عنوان رفتارهایی سودمند دانست که در شرح شغل قید نشده است اما کارکنان برای کمک به دیگران در انجام وظایف شان به نحوی مشهود از خود بروز می دهند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، تحولی در حوزه رفتار سازمانی ایجاد نموده است. این مفهوم مسلما باعث شده است که سازمان ها نوآور، منعطف، بهره ور و در برابر بقا و موفقیت شان مسئول باشند. اما در حوزه پلیس و به ویژه در ایران OCB هنوز مفهومی ناآشنا به حساب می آید. بر همین اساس می توان OCB را «روان کردن حرکت ماشین اجتماعی سازمان» نامید از این رو کارکنانی که در کمک به دیگران فراتر از وظایف شغلی شان عمل می کنند و از سیاست های پذیرفته شده سازمان پیروی می کنند به بهتر شدن و غنای محیط عمومی کار کمک می کنند و بنابراین بر کل سازمان تاثیری مثبت دارند. در نوشتاری که در پی می آید به طورمفصل به بحث در مورد رفتار شهروندی سازمانی مفاهیم، تعاریف، ابعاد، و عوامل موثر بر آن پرداخته می شود.
    کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, رفتار نوآورانه, رفتار فرانقشی, رفتار سازمانی مددکارانه, خودانگیختگی سازمانی, رفتار خودجوش و عملکرد زمینه ای}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال