محمد نصرالهی
-
زمینه
این تحقیق با هدف بررسی طراحی الگوی توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال در سازمان نظام پزشکی انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر از نوع کاربردی و جز روش های ترکیبی بوده که از روش های کیفی و کمی بهره می جوید. در پژوهش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل مدیران عالی نظام پزشکی که سابقه مدیریتی بیش از دوسال در سازمان نظام پزشکی راداشتند و اساتید دانشگاه که تحصیلات ایشان دکترای تخصصی مدیریت و دارای رتبه علمی استادیاری بودند. بعد از جمع آوری داده ها درروش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری گردید و شاخص ها و مولفه های به دست آمده برای طراحی پرسشنامه کمی براساس طیف لیکرت 5 گزینه ای مورد استفاده قرار گرفت. در روش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد و در نهایت با استفاده از معادلات ساختاری مدل نهایی ارایه گردید. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده شد. بخش کمی روایی و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ و CVR و CVI بررسی و در ادامه جهت تحلیل های آماری از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و برای بررسی و آزمون الگوی اندازه گیری، پایایی تشخیصی و روایی همگرا و روایی استفاده گردید.
یافته هانتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال در سازمان نظام پزشکی شامل: برنامه ریزی استراتژیک، توسعه ارتباط سازمانی، توسعه عوامل فرهنگی و اجتماعی آموزش و توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال، توسعه عوامل مدیریتی، توسعه ویژگیهای فردی، توسعه منابع مالی و اقتصادی، توسعه عوامل سازمانی، شناسایی چالشهای پیشروی توانمندسازی نیروی انسانی در نظام پزشکی می باشد.
نتیجه گیرییافته های به دست آمده، بیانگر این موضوع می باشد که جهت توسعه و توانمند سازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال باید، چالش های پیش روی و توانمندسازی نیروی انسانی در نظام پزشکی مورد شناسایی و رفع گردد.
کلید واژگان: توانمند سازی, منابع انسانی, نظام پزشکی, دیجیتالBackgroundThis research was conducted with the aim of investigating the design of the human resource empowerment model with a digital approach in the organization of the medical system.
MethodsIt is an applied research and part of mixed methods, which uses qualitative and quantitative methods. In the qualitative research method, thematic analysis method is used. The statistical community of this department includes top managers of the medical system who had more than two years of management experience in the medical system organization and the professors of the university, whose education was a specialized doctorate in management and had the scientific rank of assistant professor, formed a sufficient number of 20 people. After collecting the data, the data was coded in thematic analysis method, and the obtained indicators and components were used to design a quantitative questionnaire based on the 5-option Likert scale, and descriptive survey method was used in the quantitative method. Finally, the final model was presented using structural equations. In the qualitative part, face and content validity was examined, and the reliability of the qualitative part was examined using the Kappa coefficient index. In the quantitative part, the validity and reliability of the questionnaire was checked with Cronbach's alpha coefficient, CVR and CVI, and then, for statistical analysis, the Kolmogorov-Smirnov test was used to check and test the measurement model, diagnostic reliability, convergent validity and divergent validity.
FindingsThe results of the research showed that the factors affecting the empowerment of human resources with a digital approach in the organization of the medical system include: strategic planning, development of organizational communication, development of cultural and social factors, training and empowerment of human resources with a digital approach, development of management factors, development of individual characteristics, development of financial and economic resources, development of organizational factors and identification of the challenges of advancing the empowerment of human resources in the medical system.
ConclusionFinally, the obtained results indicate that in order to develop and empower human resources with a digital approach, the challenges ahead must be identified and resolved.
Keywords: Empowerment, Human resources, Medical system, Digital -
سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و توجه به مسایل و نیاز های این دوران یک ضرورت اجتماعی است. از مسایلی که زندگی سالمندان را تحت تاثیر قرار می دهد ورزش است. ورزش نقش مهمی در سلامتی جسمانی و روانی سالمندان دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف این پژوهش مقایسه سلامت جسمانی سالمندان اندیمشک و دزفول بر اساس سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی و تفریحی است. تحقیق حاضر از نوع علی-مقایسه ای که به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. پرسشنامه های تحقیق به شکل حضوری در بین سالمندان هردو شهر ودر پارک های عمومی شهرها توزیع شد. جامعه آماری کلیه سالمندان مرد و زن بالای 60 سال از شهرهای اندیمشک و دزفول می باشند. تعداد 400 نفر نمونه بر اساس جدول مورگان و به شیوه نمونه گیری در دسترس بر اساس درصد جمعیتی هر دو شهر گزینش شد. روش های آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها عبارت انداز:آمار توصیفی شامل شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی و در بخش آمار استنباطی از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و همچنین آزمون لوین جهت سنجش تجانس واریانس و آزمون طبیعی بودن توزیع داده ها جهت تعیین توزیع طبیعی داده ها استفاده شد. کلیه تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزارSPSS انجام شد. نتیجه ای که از این پژوهش بدست آمد، نشان داد که بین سلامت جسمانی سالمندان شهرستانهای اندیمشک و دزفول تفاوت وجود دارد. و همچنین بین سطح مشارکت ورزشی و تفریحی در شهرستانهای اندیمشک و دزفول تفاوت وجود ندارد.
کلید واژگان: سلامت جسمانی, سالمندان, فعالیت ورزشی تفریحی -
تغییر در متغیرهای اقلیمی موثر بر دسترسی به منابع آب می تواند نقش کلیدی در توسعه پایدار کشاورزی و محیط زیست داشته باشد. ET0 پس از بارش مهمترین متغیر اثرگذار بر دسترسی به منابع آب است. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی تغییرات زمانی و مکانی ET0، تحلیل روند، تحلیل حساسیت و تحلیل سهم نسبی متغیرهای اقلیمی شامل ساعات آفتابی (SD)، رطوبت نسبی (RH)، سرعت باد (WS)، فشار هوا (P)، دمای حداکثر (Tmax) و حداقل (Tmin) برای یک دوره 30 ساله (2017 - 1988) در 7 ایستگاه سینوپتیک حاشیه جنوبی دریای خزر در مقیاس های زمانی مختلف می پردازد. توزیع مکانی ET0 در حوزه دریای خزر نشان داد که ET0 از غرب به شرق افزایش می یابد. روند تغییرات زمانی ET0 نشان داد که در مقیاس زمانی سالانه و ماهانه شامل ماه های مارس، می، ژوین، جولای، آگوست و سپتامبر تمام ایستگاه ها در سطح معنی داری 5 درصد دارای روند صعودی بودند. در حالیکه نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که ET0 بیشترین حساسیت را به متغیرهای RH ، Tmax و WS دارد، اما نتایج تحلیل نرخ سهم نسبی متغیرهای اقلیمی نشان داد که متغیرهای RH، WS و Tmin بترتیب کنشگران اصلی ET0 در کرانه جنوبی دریای خزر در طول 30 سال گذشته هستند.
کلید واژگان: تحلیل حساسیت, نرخ سهم نسبی, اقلیم مرطوب, تبخیر و تعرق مرجعChanges in climatic variables that affecting access to water can play a key role in the sustainable development of agriculture and the environment. Since ET0 is the most important variable affecting access to water resources after rainfall. Therefore, the present study examines temporal and spatial variations of ET0, temporal analysis of trend, sensitivity and relative contribution rate of climatic variables including Sun Duration (SD), Relative Humidity (RH), Wind Speed (WS), air pressure (P), maximum Temperature (Tmax) and minimum Temperature (Tmin) for a period of 30 years (1988-2017) at 7 synoptic stations on the southern shore of the Caspian Sea at different time scales. The spatial distribution of ET0 in the Caspian Sea basin showed that ET0 increases from west to east. The results showed that on the annual and monthly time scale including March, May, June, July, August and September, all stations had upward trend at 5% probability level of Significance. While the results of sensitivity analysis showed that ET0 has the highest sensitivity to variables of RH, Tmax and WS respectively, but results of relative contribution rate showed that variables of RH, WS and Tmin are the main actors on ET0, in the southern shore of the Caspian Sea during the last 30 years, respectively.
Keywords: sensitivity analysis, relative contribution rate, humid climate, reference evapotranspiration -
تبخیر به عنوان یک مولفه مهم و یک عامل کنترل کننده کلیدی در فرایندهای هیدرولوژیکی عمل می کند. در شرایط گرمایش جهانی، انتظار می رود تقاضای تبخیر از تشت افزایش یابد، اما کاهش در مقادیر تبخیر این فرضیه را که تغییر اقلیم سبب افزایش تبخیر می شود، را به چالش کشیده است. هدف این تحقیق بررسی وجود یا عدم وجود پدیده تناقض تبخیر و همچنین تعیین روند تغییرات تبخیر و سایر متغیر های اقلیمی اثرگذار بر آن می باشد. برای دستیابی به هدف مذکور داده های تبخیر از تشت در مقیاس زمانی سالانه در 50 ایستگاه سینوپتیک پهنه غربی و مرکز ایران با استفاده از روش های ناپارامتری من کندال و تخمینگر شیب سن مورد ارزیابی و تحلیل روند قرار گرفتند. نتایج تحلیل روند با آزمون من کندال نشان داد که تبخیر از تشت در 10% و 28% از ایستگاه ها در سطح معنی داری 5% دارای روند بترتیب کاهشی و افزایشی بود. همچنین نتایج روندیابی میانگین دما به عنوان منبع انرزی لازم جهت انجام تبخیر نشان داد که 94% ایستگاه ها در سطح معنی داری 5% دارای روند افزایشی هستند. نتایج نشان داد که علیرغم افزایش دما در اکثر ایستگاه ها، پدیده تناقض تبخیر در 38% ایستگاه ها اتفاق افتاده که تناقض تبخیر در 10% ایستگاه ها در سطح معنی داری 5% بوده است. بطور کلی نتایج نشان داد که در ایستگاه های دارای تناقض تبخیر معنی داری در سطح 5% (دارای شیب تبخیر تشت منفی) ، افزایش بیشتر دمای کمینه نسبت به بیشینه، کاهش سرعت باد و ساعت آفتابی عوامل اصلی کنترل کننده میزان تبخیر تشت هستند.
کلید واژگان: تناقض تبخیر, من کندال, تبخیر از تشت, تخمینگر شیب سنEvaporation acts as an important component and a key control factor in land hydrological processes. In the context of global warming, pan evaporation demand is expected to increase, but the decrease in measured pan evaporation has challenged the hypothesis that climate change would increase evaporation. The main purposes of this study were (1) to investigate the existence of evaporation paradox, (2) to detect the temporal trends of pan evaporation and related climatic variables on annual time scale. In this study the data of 50 synoptic weather stations in half-west and center of Iran were used. Non-parametric tests Mann-Kendall and Sen's slope estimator were used to discover trend through time series. Results showed that pan evaporation in 10% and 28% of stations had significant (p<0.05) decreasing and increasing trend, respectively. But, trend analysis of mean temperature as source of energy required for evaporation, indicated that in 94% of the stations had increasing trend. Despite the increase in temperature in the all stations, evaporation paradox has occurred in 36% of stations and only in 10% of stations evaporation paradox was significant at 5% level (p<0.05). Data analysis in stations that had evaporation paradox ( with negative pan evaporation trend) indicated that decrease in wind speed and sunshine duration and more increasing in the minimum temperature compared to the maximum temperature, were the main climatic parameters that controlling the rate of pan evaporation. Decreasing in pan evaporation in arid and semiarid areas of Iran is important in climatic studies.
Keywords: Evaporation paradox, Mann-Kendall, Pan evaporation. Sen's slope estimator -
پروسکایت SrSnO3یک ماده دی الکتریک مهم می باشد و به دلیل داشتن ترکیب غیر متداولی از خواص مغناطیسی، الکترونیکی توجه دانشمندان مواد و فیزیک را به خود جلب کرده است. نانوساختارهای استانات استرانسیم با توجه به حوزه وسیع کاربردیشان، از جمله مهمترین مواد با ساختار پروسکایت محسوب میشوند. در این کار پژوهشی، نانو کریستالهای پروسکایت استانات استرانسیم به روش حالت جامد تهیه شدند. نانو کریستال های SrSnO3 بدست آمده، تجزیه حرارتی با استفاده از آنالیز حرارتی همزمان (DTA-TG)، خواص ساختاری و ریزساختاری آن (اندازه و شکل ذرات) به کمک پراش پرتوی ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شدند. نتایج نشان می دهد که، محصول حاصل از واکنش حالت جامد، ساختار پروسکایتی داشته، و محصول SrSnO3 را با اندازه میانگین نانومتر 34.80 ایجاد می کند.
کلید واژگان: استانات استرانسیم, ساختار پروسکایت, واکنش حالت جامد -
خشکسالی با تاثیر بر کیفیت و کمیت منابع آب و رطوبت خاک، کشاورزی، هیدرولوژی و مسائل اجتماعی- اقتصادی جوامع بشری را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از انجام این مطالعه مشخص کردن الگوهای زمانی و مکانی شاخص خطر خشکسالی (DHI) و تهیه نقشه آن در استان سمنان می باشد. به منظور تهیه نقشه این شاخص، ابتدا اقدام به محاسبه درصد احتمال وقوع خشکسالی با استفاده از داده های SPI در دو گام زمانی 3 و 12 ماهه گردید، سپس برای پهنه بندی خطر از روش کریجینگ و برای رتبه بندی طبقات مختلف خطر از روش شکست طبیعی در محیط GIS استفاده گردید. نتایج نشان داد که در گام زمانی 3 ماهه مناطق شمالی و مرکزی و در گام زمانی 12 ماهه مناطق جنوبی استان از خطر خشکسالی بیشتری برخوردارند.
کلید واژگان: خشکسالی, خطر, شکست طبیعی, SPI, سمنانDrought occurrence has great impact on the quantity and quality of ground and surface water which in turn affects different aspects of human life including agriculture, water resources and socio-economic issues. Few researches have been performed so far on spatial analysis of drought hazard in Iran. The aim of this study is to determine the spatial and temporal patterns drought hazard index (DHI) and producing the map of this index in Semnan province, Iran. The Standardized Precipitation Index (SPI) was deployed at 3 and 12 months’ time scale for generating the map of drought hazard Index (DHI). Kriging and Natural Break methods were elaborated in GIS environment for zoning and classification respectively. The results showed that in 3 month time scale, highest droughts hazard are observed in the northern and central parts of the province and for the 12 month time scale, droughts pose highest hazard to the southern parts would experience the highest values of DHI.Keywords: Drought, Kriging, Hazard, Natural break, SPI, Semnan -
مجله مراتع، سال پنجم شماره 2 (Spring 2015)، صص 139 -153Plant litter is an important factor for soil conservation and sustainability that could modify soil chemical properties and increase the plant biomass production. The aim of this research was to compare plant litter chemical composition and its effects on soil properties in three species including Hordeum bulbosum, Poa bulbosa, Bromus tectorum. First, soil samples were taken in the depth of 0-30 cm and litter samples were collected from soil surface based on a random-systemic method using three 200m transects. Then, samples of dried plants of current and previous years were taken from 1 m2 plots. The soil samples under the plants and bare soil (as control) were also taken at the depth of 0-30 cm. Finally, the chemical composition of litter and physical and chemical properties of soils were analyzed. Results showed significant differences between species in terms of potassium (K), carbon (C), nitrogen (N) and carbon to nitrogen (C/N) ratio (P<0.01). There were also significant differences between litter and soil for chemical elements (P<0.01). The litter of species generally had higher values of all the chemical elements than soil elements except for the phosphorus (P). Hordeum bulbosum had higher values of P and C/N ratio in litter (3.23 ppm, 43.01, respectively) and higher values of P and K in the soil (10.8ppm, 400 ppm, respectively). Bromus tectorum had higher values of C and K in litter (44.88%, 1120 ppm, respectively) and higher values of C and N in the soil (1.53%, 0.50%, respectively) and Poa bulbosa had higher values of N in litter (1.53%) and lower values of C/N ratio in the soil (8.7). It was concluded that Poa bulbosa due to lower values of C/N ratio had higher litter quality than two other species for soil fertility.Keywords: Litter, Chemical composition, Soil properties, Hordeum bulbosum, Poa bulbosa, Bromus tectorum
-
ارتباط میزان تغییرات کاربری اراضی با نوسانات سفره آب زیرزمینی یکی از روش های مستقیم تاثیرات کاربری بر وضعیت هیدرولوژیکی هر منطقه ای است که می تواند مدیران را در مدیریت بهینه منابع طبیعی یاری دهد. در این تحقیق به منظور بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر میزان افت آب زیر زمینی دشت گیلانغرب، از تصاویر ماهواره ای سنجنده هایMSS، TM و ETM برای سال های 1364، 1379 و 1389 استفاده گردید. پس از پردازش و تحلیل تصاویر، کاربری های منطقه در پنج طبقه جنگل، مرتع، کشاورزی دیمی و بایر، کشاورزی آبی و مناطق مسکونی طبقه بندی گردیدند. برای بررسی خیزش و افت سفره منطقه نیز از آمار کمی چاه های پیزومتری موجود در دشت طی دوره 89-1378 استفاده گردید و لایه های بدست آمده نیز طبقه بندی شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که کاربری مرتعی با وسعت بیشتر از 50 درصد بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است به طوریکه در سال 1364، 81/61 درصد (9927 هکتار) و در سال 1379، 15/67 درصد(10782 هکتار) از منطقه را تشکیل داده است. در دوره 1379 تا 1389 کاربری مذکور با کاهش مساحت مواجه بوده به طوریکه در سال 1389، 23/50 درصد از مساحت (8066 هکتار) منطقه را پوشش داده است. بررسی کاربری کشاورزی دیمی و بایر نیز نشان داد که طی دوره 1364 تا 1379 با کاهش مساحتی معادل 84/0(130 هکتار) درصد روبرو بوده است اما این تغییرات در دوره 1379 تا 1389 بصورت افزایشی بوده بطوریکه طبق محاسبات انجام شده این افزایش مساحت 1429 هکتار(9/8 درصد) از منطقه را شامل شده است. بررسی میزان افت آب زیرزمینی نشان داد که با جایگزینی طبقه کاربری مرتعی با طبقات کشاورزی آبی و کشاورزی دیم و بایر بر میزان افت آب زیرزمینی افزوده شده است. این تغییرات موجب گردیده است که در سال 1389، 93/83 درصد از منطقه افت آب بیشتر از 50 سانتی متر در سال را داشته به طوریکه مساحت این منطقه در سال 1379، 85/43درصد از منطقه بوده است. بدون شک مداخلات انسانی از مهمترین عوامل تخریب در منطقه مذکور می باشد.
کلید واژگان: تغییرات کاربری, تصاویر ماهواره ای, افت آب زیر زمینی, پهنه بندی, دشت گیلانغربOne of the direct methods of land use impacts on the hydrological conditions of each region is relation between land use changes and the groundwater table fluctuations that can assist managers in optimized management of natural resources. In this study، to evaluating the impacts of land use changes on groundwater level drop in Gilan-E gharb plain، satellite images from MSS، TM and ETM sensors in 1985، 2000، 2010 were used. After processing and analysis of images، the region were classified into six classes in terms of land use including forest، pastoral، gardening، dry and water farming، farming and residential areas. Quantitative data of piezometric wells that exist in the plain during 1999- 2010 was used to examining aquifer changes and the resulting layers were also classified. The results showed that pasture land has devoted the largest area (more than 50% of the total area)، as it formed 61. 8% (9927 ha) and 67. 15% (10782 ha) of the area in 1985 and 2000 respectively، its extent has decreased during the period from 1379-1389 and formed 50. 23% (8066 ha) of the region. Evaluation of dry and water farming was also showed that it has been faced with decreasing in the amount of the area 0. 84% (130 ha) during 1985-2000، but the changes in the period 2000 to 2010 has been increased 1429 ha which formed 8. 9% of the region. Assessment of groundwater drop showed that it has been increased through replacing pasture lands class with farming classes. This changes has caused to 83. 93% of the area in 2010 had a groundwater drop more than 50 cm per year، so that the area of this region was 43. 85% in 2000. Human intervention is undoubtedly the most important factor of the region degradation.Keywords: Land use changes, Satellite images, Decrease groundwater table, Zonation, Gilan, e gharb plain -
شناخت ترکیب فلورستیک گیاهان در برنامه های مدیریت مرتع امری ضروری است. لذا این پژوهش با هدف بررسی فلور حوزه آبخیز سیمانی انجام شد. در مجموع 113 گونه گیاهی و 29 تیره گیاهی در منطقه وجود داشت به طوری که تیره های گندمیان (Poaceae) با 25 گونه، پروانه آسایان (Papilionacreae) با 17 گونه و نعناعیان (Lamiaceae) با 11 گونه دارای بیشترین فراوانی بودند. این در حالی است که تیره های چتریان (Apiaceae)، گل سرخیان (Rosaceae) و کاسنی (Asteraceae) فراوانی یکسانی (8 گونه) داشتند. نتایج حاصل از مطالعه شکل های زیستی گیاهان نشان داد که همی کریپتوفیت ها (28/36 درصد) بیشترین فراوانی را دارند و پس از آنها تروفیت ها (74/32 درصد)، فانروفیت ها (38/12 درصد)، کامفیت ها (96/7 درصد)، ژئوفیت ها (07/7 درصد) و ژئوفیت های ریزومی و پیازی در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. از نظرکورولوژی بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به عناصر ناحیه ایران- تورانی (29/59 درصد)، نواحی ایران - تورانی و مدیترانه ای (27/13 درصد)، ناحیه ایران- تورانی و مدیترانه ای و اروپا - سیبری (84/8 درصد )، ایران - تورانی و جهان وطنی (65/2 درصد) و ایران - تورانی و صحرا- سندی (65/2 درصد) است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که منطقه مورد مطالعه با وجود عوامل تخریبی، از فلور نسبتا بالایی برخوردار است که می توان از آن در ارزیابی وضعیت کنونی و پیش بینی وضعیت آینده منطقه (از طریق شناخت گونه ها) بهره گرفت.کلید واژگان: فلور, شکل زیستی, حوزه آبخیز سیمانی, استان کرمانشاهKnowing about vegetation and plants floristic composition is essential in rangeland-management-programming.This study was carried out in order to evaluate the vegetation and floristic composition in the Simani watershed of Kermanshah province.There were 113 plant species and 29 plant families in the region. In this regard,the families of Poaceae (25 species), Papilionaceae (17 species), Lamiaceae (11 species) had the highest frequency, while families of the Apiaceae, Asteraceae and Rosaceae had the same frequency (5 species).The obtained results from the study of plant life forms indicated that Hemicryptophytes (36.28%) had the highest frequency, while Therophytes (32.74%) were in the second place, Phanerophytes (12.38%) in the third, Chamephytes (7.96%) in the fourth, Geophytes (7.07%) in fifth and rhizomes and bulbous Geophytes in sixth and sixth place respectively. In terms of chorology,theIrano-Touranian (59.29%) was in the first place, Irano-Touranian and Mediteranian (13.27%) in the second, Irano-Touranian, Mediteranian and Euro-Siberian (8.84 %) in the third, Irano-Touranian and Cosmopolitan (2.65%) in the fourth and Irano Touranian and Saharo-Sindian (2.65%) in the last place. It can be concluded the area under study despite the destructive factors has fairly high flora by which can be used for assessing the current situation as well as predicting the future conditions of the region.Keywords: Vegetation, Floristic composition, Simani watershed, Kermanshah province
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.