به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد کمالی نژاد

  • طاهره امیریان، امیرسعید حسینی، محمد یوسف پور*، محمد کمالی نژاد
    سابقه و هدف

    در طب ایرانی اعتقاد بر این است که ایجاد حیات و ادامه آن به رطوبت غریزی وابسته است و مرگ طبیعی انسان زمانی رخ می دهد که این رطوبت به پایان می رسد. علی رغم کاربرد این واژه در متون طبی، درک واحدی از مفهوم رطوبت غریزی وجود ندارد. هدف ما در این پژوهش ارایه یک جمع ‎بندی منظم از داده های مرتبط با مفهوم رطوبت غریزی از دیدگاه اطبای کهن در قرون مختلف است، تا ضمن تبیین مفهوم رطوبت غریزی، استفاده های بالینی بیش تری از این مفهوم را مقدور سازد.

    مواد و روش ها

    برای استخراج اولیه داده ها کلیدواژه های رطوبت غریزی، رطوبت اصلی، رطوبت، الرطوبه الغریزیه، الرطوبه الاصلیه، Innate Moisture، Innate Humidity و Natural Moisture متناسب با محیط جستجو، مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه از روش تحلیل مفهوم راجرز استفاده شده است. این روش شامل یک دسته از مراحل هم پوشاننده است که هدف اساسی آن، شفاف کردن مفهوم می باشد.

    یافته ها

    در کتب، رطوبت از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است: رطوبت به عنوان عرض (کیفیت) و رطوبت به عنوان جوهر (ماده رطب). رطوبت غریزی به عنوان یک ماده رطب در بدن انسان وجود دارد. اگرچه در منابع، ماهیت رطوبت غریزی کم تر مورد بحث قرار گرفته است ولی نقش آن به عنوان یک پایه اصلی برای تداوم حیات انسان مورد اتفاق نظر اطبا می باشد.

    استنتاج

    رطوبت غریزی به دو دسته اصلی (ناشی از نطفه) و غیراصلی (ناشی از تغذیه) قابل تقسیم است. انواع رطوبات غریزی غیراصلی، جایگزین رطوبات غریزی اصلی می شوند، تا رطوبت غریزی اصلی در حد امکان دچار کم ترین تحلیل شده و تا زمانی که عمر طبیعی فرد اقتضا می کند، باقی بماند.

    کلید واژگان: رطوبت غریزی, ابن سینا, طب سنتی ایرانی, رطوبت اصلی, رطوبت
    Tahereh Amirian, Amirsaeed Hosseini, Mohammad Yousofpour*, Mohammad Kamalinejad
    Background and purpose

    In Persian medicine, it is believed that the creation of life and its continuation depends on Innate Moisture, and natural human death occurs when this moisture ends. Despite the use of this term in medical texts, there is no acceptable understanding of this concept. The purpose of this research was to provide a systematic summary of data about Innate Moisture from the perspective of traditional physicians in different centuries, to explain that and enable more use of this concept in clinical setting.

    Materials and methods

    The keywords in this study were as follows: Innate Moisture, Original Moisture, Moisture, al-Rotuba al-Ghrizia, al-Rotuba al-Asliyyah, Innate Humidity, and Natural Moisture in both Persian and English. We used Rodgers' evolutionary concept analysis which consists of a series of overlapping steps whose main goal is to clarify the concept.

    Results

    In medical books, Moisture is considered from two perspectives: Moisture as an accident (quality) and Moisture as a substance (moist substance). Innate Moisture is present as a moist substance in the human body. The nature of Innate Moisture is less discussed in sources, but physicians are in agreement about its role as a main basis for the continuation of human life.

    Conclusion

    Innate Moisture can be divided into two types; original (originated from zygote) and non-original (originated from nutrition). Non-original Innate Moistures are considered as alternative for original Innate Moisture so that the original Innate Moisture is reduced less and remains as long as the natural life of the person continues.

    Keywords: Innate Moisture, Avecina, Traditional Persian Medicine, Natural Moisture, moisture
  • تاثیر عصاره آبی بادام شیرین بر اختلالات تنفسی و خواب بیماران مبتلا به COVID-19
    محمد کمالی نژاد، علی عبدالهی نیا، عاطفه شریف، سیده وجیهه میرابوطالبی، بهناز نجفی، بابک دانش فرد، هانیه طاهرمحمدی، علی اکبر ولایتی
    زمینه

     ویروس  COVID-19به صورت گسترده میان انسان ها پخش شده است. این بیماری به دلیل شیوع بالای آن اکنون به یک بیماری همه گیر تبدیل شده و عوارض اقتصادی، اجتماعی و مرگ و میر جهانی را به همراه داشته است. بنابراین به منظور کاهش شدت و عوارض بیماری در بیماران، نیاز به مطالعه ای برای دستیابی به درمان کمکی ایمن در کنار درمان های پیشنهادی، واضح و بدیهی است. هدف ما در این مطالعه، بررسی اثر عصاره آبی بادام شیرین بر اختلالات تنفسی (شدت تنگی نفس و سرفه) و خواب در بیماران مبتلا به COVID-19 بود. 

    روش

     این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده است که بر روی 60 بیمار مبتلا به COVID-19 انجام شد، در طول مطالعه، تمامی بیماران گروه مداخله، علاوه بر دریافت داروهای تجویز شده برای درمان بیماری، عصاره آبی بادام شیرین، 10 سی سی 3 بار در روز بعد از غذا به مدت 6 روز دریافت کردند و گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده برای درمان COVID-19 را طبق پروتکل وزارت بهداشت ایران دریافت کردند. 

    یافته ها

     در این مطالعه 57 بیمار مطالعه را تکمیل کردند. نتایج مطالعه نشان داد که بین 2 گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری وجود ندارد ولی روند تغییرات شدت سرفه و کیفیت خواب پس از انجام مداخله در هر دو گروه مورد و شاهد به طور معناداری کاهشی بود و پس از انجام مداخله میزان تنگی نفس به طور معناداری در گروه شاهد کمتر از گروه مورد بود و عارضه خاصی نیز در گروه مداخله ثبت نشد. 

    نتیجه گیری

     نتایج این مطالعه نشان می دهد که عصاره آبی بادام شیرین به عنوان یک مکمل طبیعی در بیماران مبتلا به COVID-19 عارضه ای ندارد ولی به نظر می رسد که عصاره آبی بادام شیرین در کنار سایر گیاهان دارویی بتواند اثرگذاری بیشتری در این بیماران داشته باشد لذا پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری در مورد تاثیر بادام شیرین به تنهایی و یا در کنار سایر گیاهان دارویی بر علایم COVID-19 انجام شود.

    کلید واژگان: کووید-19, COVID-19, طب سنتی ایرانی, بادام شیرین, سرفه, تنگی نفس, اختلال خواب
  • سید ارسلان خسروی، محمد کمالی نژاد، سید محمدرضا جوادی، محمد غلامی فشارکی، حسن نامدار*

    زخم ها آسیب های شایعی هستند که تسریع امر درمان، کنترل عفونت و کاهش عوارض ناشی از آ نها از دغدغه های حوزه پزشکی است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی انواع زخم ها و عوامل موثر بر ترمیم آنها از دیدگاه طب ایرانی در مقایسه با طب رایج انجام شده است تا بتوان راه کار های جدیدی را جهت کنترل زخم ها و کاهش عوارض آنها یافت. این مطالعه، که یک بررسی مروری و کتابخانه ای است، به بررسی تعریف انواع زخم و دسته بندی آنها و عوامل موثر بر ترمیم زخم ها براساس پنج کتاب اصیل طب ایرانی با عنوان های کامل الصناعه الطبیه، القانون فی الطب، ذخیره خوارزمشاهی، طب اکبری و اکسیر‏ اعظم پرداخته است. همچنین منابع مرتبط با موضوع در طب نوین از پایگاه های داده ای PubMed/MEDLINE، Scopus و Google Scholar مورد جست وجو قرار گرفته و در انتها یافته ها با هم مقایسه و بحث و بررسی شدند. براساس نتایج این مطالعه، زخم ها براساس میزان آسیب ایجادشده در سطح پوست از دیدگاه طب ایرانی به هفت دسته تقسیم می شوند که فرایند ترمیم و درمان آنها در افراد مختلف براساس تنوع سن، جنس، وزن و وضعیت سبک زندگی می تواند متفاوت باشد. از دیدگاه طب نوین نیز زخم ها براساس طول، عمق، حجم و میزان تمیزی به انواع مختلفی تقسیم می شوند. طبق این یافته ها، سبک زندگی و شش اصل ضروری سلامتی از دیدگاه طب ایرانی، می توانند در فرایند ترمیم زخم موثر باشند. در مواجهه با زخم ها گام اول تفکیک آنها براساس دسته بندی بیان شده است که به نظر می رسد بتوان به کمک راه کارهای درمانی طب ایرانی در کنار طب نوین، در قالب اصلاح شش اصل سلامتی و درمان های معرفی شده، در روند ترمیم زخم تسریع ایجاد کرد و عوارض زخم ها را کاهش داد.

    کلید واژگان: زخم, ترمیم زخم, طب ایرانی, ابن سینا
    Seyed Arsalan Khosravi, Mohammad Kamalinejad, Seyed Mohammadreza Javadi, Mohammad Gholami Fesharaki, Hasan Namdar*

    Wounds are common injuries, that promotion of healing, infection control, and reducing the complications of which are an issue in medicine. The present study was conducted to evaluate the types of wounds and factors affecting their healing from the perspective of Persian medicine compared to conventional medicine, in order to find potential new solutions to control wounds and their complications. This review study was conducted to investigate definition of wounds and their classification based on five original Persian medicine books, including Kāmil al-Sinā`a al-Tibbīya by Haly Abbas, Al-Qanun fi al-Tibb by Avicenna, Zakhireye Khwarazmshahi by Sayyid Isma'il Jurjani, Tibb-i Akbari by Muhammad Akbar Arzānī, and Exir-i Azam by Muhammad Azam Khan Chishti. PubMed/MEDLINE, Scopus, and Google Scholar databases were searched for relevant evidence in contemporary medicine and comparison between results was made. According to these results, wounds are divided into seven categories in Persian medicine based on the amount of damage caused to the skin and the process of repairing and treating them is different based on various factors like age, sex, weight and lifestyle. Wounds are categorized based on length, depth, volume and cleanliness in modern medicine. According to results of this study results, lifestyle and six essential principles of health from the perspective of Persian medicine can be effective in the wound healing process. The first step in wound management, is diagnosing the category. The healing process can be accelerated with methods of Persian medicine (six principles of health and treatment methods) as a complementary method to modern medicine and complications can thereby be reduced.

    Keywords: Wound, Wound healing, Persian Medicine, Avicenna
  • امیر محمدخان، محمد کمالی نژاد، حسین سرمدیان، سید امیرحسین لطیفی، محسن بهرامی، وحید حسین زاده، بهناز نجفی، فریبا سعیدی*

    گیاه Trachyspermum copticum سالیان طولانی در درمان انواع بیماری‌ها از جمله تب‌های همه‌گیر، سرفه، سندرم‌های تنفسی، خستگی و بی‌اشتهایی کاربرد داشته است؛ هر چند که مستندات لازم جهت اثبات اثر بخشی آن همچنان مشخص نیست. این کارآزمایی بالینی موازی، سه‌ سو کور و تصادفی، جهت بررسی اثربخشی و ایمنی شربت موکوزیفت (یک شربت گیاهی بر پایه Trachyspermum copticum) در بیماران بزرگسال مبتلا به COVID-19 طراحی شده است. تمام بیماران علاوه بر درمان استاندارد COVID-19، به صورت تصادفی شربت موکوزیفت یا شربت دارو نما را 5 میلی‌لیتر سه بار در روز برای 14 روز دریافت کردند. 50 بیمار با تایید آزمایشگاهی عفونت SARS-CoV-2 مطالعه را به پایان رساندند. میانگین سن بیماران 5/56 سال و 21 نفر (42%) آن‌ ها مذکر بودند. در گروه مداخله کاهش معناداری در تنگی نفس مشاهده شد (p=0.001). اشتهای بیماران به صورت معناداری در گروه شربت موکوزیفت افزایش داشت (p=0.001). هم‌چنین کاهش معناداری در کاهش شدت خستگی در گروه مداخله مشاهده شد (p=0.001). در مقایسه با گروه کنترل، در گروه درمان، یک افزایش در میزان اشتها و یک کاهش در شدت خستگی، زودتر مشاهده شد. یافته‌های این مطالعه پیشنهاد می‌دهد که مصرف شربت موکوزیفت می‌تواند یک درمان کمکی موفق در کاهش تنگی نفس و شدت خستگی و افزایش میزان اشتها در بیماران مبتلا به COVID-19 باشد.

    کلید واژگان: کووید-19, موکوزیفت, Trachyspermum copticum, اشتها, خستگی, تنگلی نفس
    Fariba Saeedi*

    Trachyspermum copticum has been prescribed for the treatment of a variety of ailments including epidemic febrile conditions, cough, respiratory distress, fatigue and loss of appetite in traditional medicine. However, the evidence to support its effectiveness remains unknown. This parallel, triple-blinded, randomized, clinical trial aimed to evaluate the safety and efficacy of MOCOZIFT syrup (an herbal product of Trachyspermum copticum) in adult patients with confirmed COVID-19. All patients were enrolled and randomly assigned to receive either placebo or MOCOZIFT® syrup 5 cc, three times a day for 14 days, in addition to standard medications of COVID-19. A total of 50 patients with laboratory-confirmed SARS-CoV-2 infection completed the study. The mean age of patients was 56.5 years and 21 (42%) subjects were male. There was a significant reduction in dyspnea after taking medication (p=0.001). Patient’s appetite significantly increased in MOCOZIFT® group (p=0.001), also significant decrease in the severity of fatigue score was found in intervention group (p=0.001). Compared to the control group, an increase in appetite and decreasing fatigue occurred earlier in the treatment group. The findings of this study suggest that oral consumption of MOCOZIFT® syrup could be a promising opportunity to reduce dyspnea and fatigue severity and increased appetite in comparison with the placebo in COVID-19 patients.

    Keywords: COVID-19, MOCOZIFT®, Trachyspermum copticum, Appetite, Fatigue, Dyspnea
  • عطیه باقی زاده، علی دواتی، فاطمه عمادی*، ژاله علی اصل، محمد کمالی نژاد، علی جعفری حیدرلو، سید عباس هاشمی نژاد
    سابقه و هدف

    کولیت ‌اولسراتیو یک بیماری التهابی روده (IBD) و از معضلات سیستم درمانی دنیا محسوب می‌شود. هزینه‌های زیاد مادی و معنوی، عوارض ازمان بیماری، مصرف طولانی‌مدت داروها و عدم کفایت درمان‌های مرسوم در کنترل کامل علایم، ضرورت توجه بیشتر و به‌کارگیری درمان‌های مکمل را آشکار می‌کند. هدف این مطالعه اولویت‌بندی و معرفی گیاهان دارویی ذکر شده در منابع طب ایرانی جهت یافتن ایده‌هایی نو برای تولید داروهای مناسب و موثر در درمان کولیت ‌اولسراتیو می‌باشد.

    مواد و روش‌ها:

    در این مطالعه کتابخانه‌ای، از کلیدواژه‌های «سحج امعاء، قروح امعاء، قروح معی و قرحه امعاء» در 5 کتاب معتبر دارویی طب ایرانی «القانون فی ‌الطب، الابنیه عن حقایق ‌الادویه، الاغراض ‌الطبیه و المباحث ‌العلاییه، تحفه ‌المومنین، مخزن ‌الادویه» برای یافتن گیاهان دارویی موثر بر کولیت ‌اولسراتیو استفاده شد. پس از امتیازدهی و اولویت‌بندی بر اساس تعدد به‌کارگیری و شدت اثرگذاری از دیدگاه اطبا، مطالعات مرتبط با تاثیر آنها بر بیماری‌های التهابی و اولسراتیو دستگاه گوارش، مکانیسم اثر و مواد موثرشان نیز در پایگاه‌های علمی بررسی گردید.

    یافته‌ها:

    از 59 گیاه به‌دست آمده، بیشترین امتیازها به ترتیب مربوط به «برنج، ترشک، بارهنگ، باقلا و شنگ» بود که اثرات آنها در بیماری‌های التهابی و اولسراتیو دستگاه گوارش در مطالعات حیوانی و بالینی نوین نیز به اثبات رسیده است.

    نتیجه‌گیری:

    با در نظر گرفتن مشابهت علایم دو بیماری سحج امعاء و کولیت ‌اولسراتیو، شاید بتوان این دو را معادل هم قرار داد. با توجه به مکانیسم اثر ضدالتهابی و ترمیم‌کنندگی زخم اکثر گیاهان دارویی ذکرشده در این مطالعه، ممکن است بتوانیم در طراحی مطالعات بالینی و ساخت داروهای جدید برای رسیدن به درمان‌هایی با رویکرد طب ایرانی در بهبود کولیت ‌اولسراتیو و بیماری‌های التهابی دستگاه گوارش، از آنها بهره ببریم.

    کلید واژگان: طب ایرانی, کولیت اولسراتیو, گیاهان دارویی
    Atiyeh Baghizadeha, Ali Davatib, Fatemeh Emadia, c*, Jale Aliaslc, Mohammad Kamalinejadd, Ali Jafari Heidarlooe, Seyed Abbas Hasheminejada

    Background and Purpose:

    Ulcerative colitis is an inflammatory bowel disease (IBD) and one of the problems of the world's medical system. Huge financial and spiritual costs, disease complications, long-term use of drugs, and inadequacy of conventional therapies in complete control of symptoms, reveal the need to focus on and use complementary therapies. The purpose of this study was to prioritize and introduce the medicinal plants mentioned in Persian Medicine (PM) resources to find new ideas for producing a suitable and effective drug in the treatment of ulcerative colitis.
     

    Materials and Methods

    In this narrative library study, the search for effective medicinal plants on ulcerative colitis, with the keywords "Sahj-e-am’a, Ghorouh-e-am’a, Ghorouh-e-me’a, and Ghorheh-am’a" in five authoritative pharmaceutical books of PM, including: “Al-Qanun fi al-Tibb, Al-Abnyia 'an Haqa'iq al-Adwiya, Al-Aghrāḍ al-Ṭibbīyah wa al-Mabāhith al-Alāīyah, Tuhfat ul-Momineen, Makhzan al-Adwiya”; was performed. After scoring and prioritizing based on the frequency of use and the degree of effectiveness from the perspective of physicians, related studies in scientific databases investigating the effect of the highest rated items on inflammatory and ulcerative diseases of the gastrointestinal tract, their mechanism of action and their active components were reviewed.
     

    Results

    59 plants were found and the highest scores were related to “Oryza sativa L., Rumex acetosa, Plantago major L., Vicia faba, and Tragopogon graminifolius DC.”. The effects of these herbs on inflammatory and ulcerative diseases of the gastrointestinal tract have been confirmed in modern animal and clinical studies.
     

    Conclusion

    Considering similar symptoms of the two diseases “Sahj-e-am’a and ulcerative colitis”, it may be possible to propose them as equivalent terms. Concerning the anti-inflammatory and wound healing effects of most of the medicinal plants mentioned in this study, it seems that they can be used in designing clinical studies and formulating new drugs to propose therapies that improve symptoms of ulcerative colitis and inflammatory diseases of the gastrointestinal tract based on PM approach.

    Keywords: Persian Medicine, Ulcerative colitis, Medicinal plants
  • سینا عندلیب، نگار ملکی نژاد، محمد کمالی نژاد، مهدی توکلی زاده، مریم نوبرانی، سونیا شهبازی زنجان مسکن، محمدرضا اسکندری*
    مقدمه

    گلنار (Punica granatum var. pleniflora) از خانواده انار یا Puniaceae می باشد که به عنوان گل انار غیرمثمر شناخته می شود.

    هدف

    در مطالعه کنونی، اثرات محافظت کنندگی کبدی عصاره آبی گلنار در سمیت کبدی القاء شده توسط تترا کلرید کربن (CCl4)  در موش های صحرایی نر و همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی برون تن (in vitro) و درون تن (in vivo) این عصاره بررسی شد. خواص آنتی اکسیدانی و مهار کنندگی رادیکال های آزاد در برون تن، به روش DPPH و اندازه گیری پلی فنل و فلاونویید نیز ارزیابی شد.

    روش بررسی

    سمیت کبدی بوسیله تتراکلرایدکربن القا شد و حیوان های مورد آزمایش سه دوز مختلف عصاره را به صورت خوراکی دریافت کردند.  

    نتایج

    در انتهای آزمایش غلظت سرمی مارکرهای آسیب کبدی شامل: آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، گاما گلوتامیل ترانسفراز (GGT)، بیلی روبین و پروتئین تام خون در حیواناتی که توسط تتراکلراید کربن مسموم شده بودند، توسط عصاره کاهش یافت (001/0>P). علاوه بر این، در بخش درون تن عصاره توانست استرس اکسیداتیو کبدی ایجاد شده توسط تترا کلراید کربن را کاهش دهد که با افزایش گلوتاتیون (GSH) و کاهش لیپیدپراکسیداسیون کبدی مشخص می شود (001/0>P). در عین حال، این عصاره توانست وزن نسبی کبد را که در اثر مسمومیت با این سم کبدی افزایش یافته بود، بهبود ببخشد (001/0>P).

    نتیجه گیری

    به عنوان نتیجه گیری می توان گفت که بخشی از اثر محافظت کنندگی عصاره آبی گلنار در برابر آسیب کبدی ناشی از تتراکلراید کربن، می تواند بواسطه خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره باشد.

    کلید واژگان: گلنار, آنتی اکسیدان, پلی فنل, تترا کلرید کربن, فلاونوئید, محافظت کبدی
    Sina Andalib, Negar Maleki Nejad, Mohammad Kamali Nejad, Mahdi Tavakolizadeh, Maryam Noubarani, Sonia Shahbazi Zanjanmaskan, MohammadReza Eskandari*
    Background

    Punica granatum var. pleniflora (Golnar in Persian) is a subspecies of pomegranate that only has the blooms with no fruit generation. The plant has been used for the treatment of liver diseases in Iranian folk medicine.

    Objective

    In the present study, the hepatoprotective effects of aqueous extract of Punica granatum var. pleniflora (APG) were evaluated in carbon tetrachloride (CCl4)-induced hepatotoxicity in male rats along with its in vitro and in vivo antioxidant activities. In vitro free radical scavenging and antioxidant properties of APG were also measured by DPPH method and the determination of polyphenol and flavonoids contents.

    Methods

    Hepatotoxicity was induced in rats by CCl4 administration and the extract were administered orally at three different doses.

    Results

    At the end of the experiment, the serum biomarkers of liver injury, including alanine transaminase (ALT), aspartate transaminase (AST), alkaline phosphatase (ALP), gamma glutamyl transpeptidase (GGT), bilirubin, and total protein were significantly decrease in APG-treated animals when compared to CCl4-intoxicated rats (P<0.001). Besides, in vivo examination showed that the extract prevented CCl4-induced hepatic oxidative stress in rats, which demonstrated by the restoration of reduced glutathione (GSH) and the lessening of lipid peroxidation (P<0.001). In addition, APG diminished the increase of relative liver weight induced by CCl4 in rats (P<0.001).

    Conclusion

    To conclude, this study showed that APG possesses potent free radical scavenging and antioxidant activities. Also, the hepatoprotective properties of APG against CCl4-induced liver injury may be partly mediated by its antioxidant activity due to the presence of polyphenols and flavonoids in the plant.

    Keywords: Golnar, Antioxidant, Carbon tetrachloride, Flavonoid, Hepatoprotection, Polyphenol
  • مریم ایران‎زاد اصل، پروین منصوری*، محمد کمالی نژاد، نرجس گرجی
    مقدمه

    بدخیمی های پوست، از شایع ترین سرطان ها در میان سفید پوستان هستند که بروز فزاینده ای در جهان و ایران دارند. دستاوردهای علمی در تشخیص، غربالگری و روش های درمانی در کنترل این سرطان ها موفقیت نسبی داشته است. از اینرو لازم است، رویکردهای پیشنهادی سایر طب های مکمل و سنتی مورد توجه قرار گیرد.

    هدف

    هدف از این مقاله مروری بررسی درمان های جایگزین و مکمل از دیدگاه طب ایرانی به عنوان طب پیشگام با سابقه تاریخی طولانی است.

    روش بررسی

    در این مطالعه مروری، منابع پزشکی دوره طلایی طب ایرانی (قرن نهم تا نوزدهم میلادی)، یعنی زمان رازی و ابن سینا مورد بررسی قرار گرفت و نظرات آنها در مورد بدخیمی های پوستی استخراج شد. علاوه بر این، عبارت "سرطان پوست" در پایگاه داده ها مانند PubMed ،Science Direct ، Scopus  و Google Scholar جستجو شد. داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت.

    نتایج

    دانشمندان پارسی باستان انواع سرطان ها را می شناختند و در توصیف، طبقه بندی، سبب شناسی و درمان سرطان های پوست پیشگام بودند. در این مطالعه ایده های جالبی در مدیریت سرطان ها یافت شد. همچنین هیچ دیدگاهی متناقض بین طب ایرانی و مدرن در مورد سرطان های پوست وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    توجه به سایر مواردی که امروزه مورد غفلت واقع شده است، مثل تغذیه و پاکسازی از خلط سودا، می تواند با ارایه تیوری ها و فرضیه های جدید در دستیابی به درمان های موثرتر و ایمن تر راهگشا باشد.

    کلید واژگان: طب کهن ایرانی, سودا, بدخیمی پوست
    Maryam Iranzadasl, Parvin Mansouri*, Mohammad Kamalinejad, Narjes Gorji
    Background

    Skin cancers are the most prevalent type among the white with an increasing trend of incidence around the world and Iran. Scientific developments in diagnosing these cancers and using screening methods and utilizing treatment methods have contributed to the relative control of the cancer. Hence, it is necessary to consider other suggested approaches of complementary and traditional medicine to prevent and treat these cancers.

    Objective

    The purpose of this review is to investigate the alternative remedies from the Persian Medicine; as a pioneer medical approach with an old history.

    Methods

    In this review study, the medical textbooks of the golden era of Persian Medicine (9th to 19th centuries AD), i.e., the times of Razes and Avicenna, were explored and interesting opinions on skin malignancies were found. In addition, the phrase “skin cancers” was searched in databases like PubMed, Science Direct, Scopus, and Google Scholar. The gleaned data were analyzed and compared.

    Results

    The ancient Persian scholars knew the cancers and were forerunners in the description, classified, etiology and treatment of skin cancers. This study explored interesting opinions like nutrition and black bile clearance on skin malignancies  treatment, also found no contradictory views between the Persian and modern medicine on the topic of skin cancers.

    Conclusion

    Paying attention to the neglected areas can makes useful theories and hypotheses fore achievement to new more effective and safe remedies.

    Keywords: Ancient Persian medicine, Black bile, Skin cancer
  • غلامرضا محمدسلطانی، سید امیر حسین لطیفی*، محمد کمالی نژاد، سید عبدالعلی موسوی زاده
    مقدمه

    موکوزیت ناشی از رادیوتراپی سر و گردن شیوع بالایی دارد. با وجود این، طب رایج در پیشگیری و درمان این ضایعه کاملا موفق نبوده است. بنابراین، می توان از توان بالقوه طب ایرانی، به منظور پیش گیری و درمان خوراکی یا موضعی این عارضه، استفاده کرد. 

    مواد و روش ها 

    در این مطالعه کلیدواژه های موکوزیت، رادیوتراپی سر و گردن، قلاع و زخم های دهانی در بین کتاب های مرجع و معتبر طب سنتی ایران مانند کتاب قانون، ذخیره خوارزمشاهی، الحاوی، خلاصه التجارب، طب اکبری، اکسیر اعظم، خلاصه الحکمه و مخزن الادویه و همچنین پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، وب آو ساینس و پابمد از سال 1995 تا سال 2018 بررسی شد. 

    یافته ها

    با مقایسه زخم های دهانی، از دیدگاه طب ایرانی موکوزیت ناشی از رادیوتراپی، بیشترین شباهت بین موکوزیت با قلاع دموی و بثور صغار متقرح است که البته هر دوی این ضایعات، درمان یکسانی دارند. به منظور پیش گیری و درمان این زخم ها، راهکارهای مختلفی درخصوص اصلاح سبک زندگی توصیه شده است. علاوه بر این، با توجه به سبب گرمی و حرارت و خشکی در ایجاد موکوزیت، گیاهانی که باعث ایجاد خاصیت سردی و رطوبت و حفظ انسجام بافتی درکل بدن و ناحیه دهان می شوند، می توانند با خاصیت ضد التهابی و آنتی اکسیدانی و آنتی بیوتیکی به صورت موضعی و خوراکی در پیش گیری و درمان موکوزیت استفاده شوند.

    نتیجه گیری

    موکوزیت دهانی بیشترین شباهت را به قلاع دموی داشته و به دلیل دیدگاه متفاوت طب سنتی ایران به مقوله سلامت و بیماری، اصلاح سبک زندگی در کنار تدابیر درمانی در کنترل موکوزیت ناشی از رادیوتراپی سر و گردن می تواند راه گشا باشد.

    کلید واژگان: زخم های دهان, قلاع, موکوزیت, سرطان سر و گردن, طب ایرانی, طب سنتی ایران
    Gholamreza Mohammadsoltani, Seied Amirhossein Latifi*, Mohammad Kamali Nejad, Seyed Abdolali Musavazadeh
    Objective

    Radiation-Induced Mucositis (RIM) is more common in patients with head and neck cancers. Common medications have not been fully successful in preventing and treating RIM. We can use the potential of Iranian medicine for prevention and oral/topical treatment of these lesions. 

    Methods

    In this review study, the keywords of “Mucositis”, “Head and Neck Radiotherapy”, “Aphthous”, and “Mouth Ulcers” (In Persian) were used for searching in books related to Iranian Traditional Medicine (ITM) and in related papers published online and indexed in Scopus, Web of Science and PubMed databases from 1995 to 2018.

    Results

    According to ITM, RIM is mostly similar to a kind of aphthous oral ulcers called Ghola, both of which have the same treatment. For RIM treatment, various strategies for lifestyle modification have been recommended. Furthermore, considering that heat and dryness are the primary causes of RIM occurrence, the plants that cause damp feeling and produce moisture and maintain tissue integrity throughout the body and mouth can be used locally and orally for the prevention and treatment of RIM based on their anti-inflammatory, antioxidant and antibiotic properties.

    Conclusion

    Due to different viewpoints of ITM on health and disease, lifestyle modification and herbal remedies along with therapeutic measures can be effective in controlling RIM.

    Keywords: Oral Ulcers, Gholaa, mucositis, Head, neck cancer, Iranian traditional medicine, Iranian Medicine
  • زینب شکی، محمدرضا حیدری*، محسن ناصری، انوشیروان کاظم نژاد، محمد کمالی نژاد، حمیدرضا رستمانی، فاطمه علیجانیها
    زمینه و هدف
    خارش مزمن موجب کاهش کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر خارش مزمن بر کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - تحلیلی مقطعی 111 بیمار با میانگین سنی 12.7±58.36 سال به طور تصادفی در مراکز همودیالیز استان گلستان از اردیبهشت لغایت دی ماه سال 1396 ارزیابی شدند. اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی (پرسشنامه Itchy QOL)، خشکی پوست، شدت خارش (پرسشنامه Balaskas سال 1998) و تست های آزمایشگاهی (کلسیم، فسفر، آلکالین فسفاتاز، هورمون پاراتورمون، نیتروژن اوره خون، کراتینین، هموگلوبین و هماتوکریت) تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره شدت خارش 7.46±29.27 و کیفیت زندگی کلی 10.04±50.41 تعیین شد. بین شدت خارش و نمره کل کیفیت زندگی بیماران همبستگی معنی دار یافت شد (P<0.05). همبستگی شدت خارش با علایم، عملکرد و احساسات معنی دار بود (P<0.05). همچنین، بین شدت خارش با میزان خشکی پوست و میزان کلسیم سرم خون همبستگی معنی دار و مثبت وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای خشکی پوست و کلسیم خون با افزایش خارش رابطه آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    خارش باعث کاهش کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز می گردد.
    کلید واژگان: همودیالیز, خارش, خشکی پوست, کیفیت زندگی
    Zeinab Shaki, Mohammad Reza Heidari*, Mohsen Naseri, Anoshirvan Kazemnejad, Mohammad Kamalinejad, Hamid Reza Rostamani, Fatemeh Alijaniha
    Background and Objective
    Chronic itching reduces the quality of life of patients undergoing hemodialysis. This study was done to determine the effect of chronic itching on the quality of life of patients under hemodialysis in north of Iran.
    Methods
    In this descriptive-analytical study, 111 patients with mean age of 58.36±12.7 years were randomly selected from hemodialysis centers of Golestan province from May to December 2017. Demographic data, quality of life (Itchy QOL questionnaire), Xerosis, pruritus intensity (Balaskas 1998), and laboratory tests including calcium, phosphorus, alkaline phosphatase, parathyroid hormone, blood urea nitrogen, creatinine, hemoglobin and hematocrit were evaluated.
    Results
    The mean score of itching severity and overall quality of life was 29.27±7.46 and 41.4±10.44, respectively. There was a significant correlation between the severity of itching and the overall score of patients' quality of life (P<0.05). Correlation between severity of pruritus with symptom dimension, functional dimension and emotional dimension was significant (P<0.05). There was a significant correlation between severity of itching and Xerosis and serum calcium level (P<0.05). There was a significant correlation between Xerosis and calcium level with increased itching (P<0.05).
    Conclusion
    Itching reduced the quality of life in hemodialysis patients in north of Iran.
    Keywords: Hemodialysis, Itching, Xerosis, Quality of Life, Iran
  • مریم شایسته، محمد کمالی نژاد، جمال شمس، محمدرضا واعظ مهدوی*
    مقدمه و هدف
    خواب طبیعی باعث تجدید و تقویت قوا می شود. خواب در نتیجه افزایش رطوبت در مغز است که این رطوبت مانع حرکت روح در عصب شده و در نتیجه فرد به خواب می رود. هزینه های بالا، عوارض درمان و همچنین عدم پاسخ مناسب به درمان های رایج علاقه به استفاده از درمان های مکمل را افزایش داده است. مطالعه حاضر به بررسی عوامل مرتبط با بی خوابی و خواب خوب از دیدگاه طب سنتی ایران و طب رایج می پردازد.

    مواد و روش ها
    در این بررسی که یک مطالعه کتابخانه ای است متون قدیمی و پایگاه های اطلاعاتی روز دنیا جستجو شده و خواب و اختلالات مربوطه بر مبنای طب جدید و قدیم مقایسه شده است.

    نتایج
    علل بی خوابی به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شوند که عواملی مانند خشکی مغز، از علل درونی و مواردی مانند غم از علل بیرونی می باشند. خواب مناسب با مزاج فصول و میزان رطوبت آن، ورزش ملایم، هضم خوب غذا، دفع مناسب سموم و همچنین کنترل مناسب اعراض نفسانی مرتبط است. ایجاد رطوبت مناسب در مغز، پرهیز از غذاهای نفاخ و خشکی افزای مغز و ماساژ کف پا از درمان های مناسب برای بی خوابی می باشند.

    نتیجه گیری
    هر دو مکتب طبی به زمان بندی مناسب خواب توجه داشته بر پرهیز از خواب روز تاکید دارند. همچنین اصلاح سبک زندگی خط اول درمان در اختلالات مرتبط با خواب از دیدگاه طب جدید و قدیم است.
    کلید واژگان: طب سنتی, ابن سینا, بی خوابی
    Maryam Shayesteh, Mohammad Kamalinejad, Jamal Shams, Mohammad Reza Vaez Mahdavi*
    Background and Objective
    Natural sleep increases the strength of the body. Sleep is caused by increased moisture in the brain and the moisture in the nerves prevents the movement of the soul and thus the person goes to sleep. High costs, complications of treatment, and lack of appropriate response to common treatments have increased the interest in using complementary therapies. The present study examined the factors associated with insomnia and sleep of high quality from the perspective of Persian medicine and modern medicine.
    Materials and Methods
    This study was a library research based on searching ancient medical books and databases. Finally, sleep and related disorders in Persian medicine were compared with allopathic medicine.
    Results
    The causes of insomnia are divided into internal and external categories in which factors such as dryness of the brain are internal causes and factors like sadness are external causes. The proper sleep is related to the temperament of the seasons and its moisture content, mild exercise, good digestion of food, the proper disposal of pesticides and waste materials, as well as proper control of mental movement and response. Proper moisture in the brain, avoiding unhealthy foods and increasing dryness of the brain and feet massage are good treatments for insomnia.
    Conclusion
    Both modern and old medical schools emphasize on proper timing of sleep to avoid daytime sleep. Also, lifestyle modification is the first line of treatment for sleep-related disorders in both medical disciplines.
    Keywords: Traditional medicine, Avicenna, Insomnia
  • محمد کمالی نژاد*، سید محمد شمس، شیرین عباسی
    زمینه و هدف
    درماتیت آتوپیک یا اگزمای سرشتی، شایعترین بیماری التهابی مزمن و عودکننده دوران نوزادی و کودکی است که به ندرت تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند . و به طور شایع، سابقهای از آتوپی (به صورت آسم، رینیت آلرژیک یا حساسیت غذایی) همراه بیماری دیده می شود. این مطالعه به بررسی تطبیقی درماتیت آتوپیک با بیماری های التهابی - بثوری در طب سنتی ایران می پردازد. تطبیق این بیماری با بیماری های توصیف شده در طب سنتی ایران به عنوان یک طب کلنگر، می تواند گشایش افق های دیگری از شناخت و درمان را در پی داشته باشد.
    یافته ها
    هر چند حضور فاکتورهای التهابی در ایجاد درماتیت آتوپیک اثبات شده است، اما پاتوژنز بیماری هنوز به طور دقیق شناخته شده نیست. ازآنجایی که اطلاعات دقیقی از محل ضایعات، مزمن و عودکننده بودن و سابقه شخصی یا خانوادگی در حساسیت به آلرژنها در کتاب های طب سنتی ایران موجود نبوده است، بررسی بیماری به تظاهرات بالینی ذکر شده در منابع طب سنتی ایران محدود شده و این مطالعه بر پایه علائم اصلی بیماری (بثورات التهابی، خارش و خشکی) صورت پذیرفته است. در این پژوهش بیماری های التهابی - بثوری استخراج شده از منابع طب سنتی ایران از نظر علائم و اسباب ایجاد کننده آن با آنچه در طب نوین به عنوان تظاهرات بالینی و پاتوژنز درماتیت آتوپیک نام برده شده، مقایسه گردید.
    نتیجه گیری
    در فاز نهایی این پژوهش، از میان این طیف گسترده از بیماری های التهابی - بثوری با توجه به دو عامل اسباب ایجاد کننده و علائم بیماری، بیشترین شباهت درماتیت آتوپیک با نمله و جاورسیه دیده شد.
    کلید واژگان: درماتیت آتوپیک خارش, التهاب, طب سنتی
    Shirin Abbasi, SeyedMohammad Shams, Mohammad Kamalinejad*
    Background and Aim
    Atopic Dermatitis (AD) or innate eczema is the most common chronic relapsing inflammatory skin diseases in infantile and childhood, which is rarely continued into adulthood. Family or personal history of atopy (e.g. asthma, allergic rhinitis or food sensitivity) is very common in children suffered from AD.
    Materials and Methods
    Although the role of inflammatory processes in AD is well recognized, the exact pathogenesis of it is not fully understood. Therefore, comparison between AD and diseases described in traditional Iranian medicine (TIM) as a holistic medicine may open new horizons to the deeper comprehension and therapeutic approaches. In this study, we try to draw an analogy between AD and inflammatory skin rashes described in traditional Iranian medicine references. The lack of information of lesion's location, being chronic or recurrent and family or personal history of allergy in traditional Iranian medicine references led us to solely use the clinical manifestation. Hence, according to the major symptoms of AD, inflammatory rashes, pruritus, and xerosis are defined as the clinical manifestation of AD in this study. At the first step, we compare the symptoms and causes of inflammation skin rashes in traditional medicine and clinical manifestation with pathogenesis of AD in modern medicine. In the second step, we extract the similarities and differences between AD and inflammatory skin rashes described in TIM.
    Conclusion
    The results reveal that, Namleh and Javarsiyeh have the most common symptoms to AD, among all diseases described in traditional Iranian medicine.
    Keywords: Dermatitis, Atopic, Inflammation, Medicine, Traditional
  • نگین نجاتی، ماهرخ دولتیان *، محمد کمالی نژاد، مهدی خباز خوب
    مقدمه
    خونریزی پس از زایمان یکی از علل مهم مرگ و میر مادران به خصوص در کشورهای در حال توسعه است. برخی مطالعات، نشان دهنده تاثیر مثبت مواد موثره بارهنگ بر خونریزی پس از زایمان می باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر شربت خوراکی بارهنگ بر سطوح هموگلوبین و هماتوکریت بعد از زایمان در زنان کم خطر از نظر خونریزی پس از زایمان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده دوسوکور در سال 1396 بر روی 100 نفر از زنان مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان گنجویان شهرستان دزفول انجام شد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه 50 نفره مداخله و کنترل قرار گرفتند. در گروه مداخله بلافاصله پس از خروج جفت، 100 سی سی شربت بارهنگ 20% و 20 واحد اکسی توسین در یک لیتر سرم رینگر داده شد و در گروه کنترل نیز 100 سی سی شربت دارونما به همراه 20 واحد اکسی توسین در یک لیتر سرم رینگر داده شد. میزان هموگلوبین و هماتوکریت در تمام بیماران 6 ساعت پس از زایمان اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های تی مستقل، فیشر دقیق، من ویتنی، کندال تائو، کای اسکوئر و آنالیز واریانس داده های تکراری انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر افت میزان هموگلوبین و هماتوکریت اختلاف معنی داری داشتند (01/0=p). بر اساس نتایج مطالعه، قبل از مداخله میانگین هموگلوبین و هماتوکریت در گروه مداخله به ترتیب 8/3±60/12 گرم بر دسی لیتر و 3/3±69/36% و در گروه دارونما 1/1±25/12 گرم بر دسی لیتر و 4/3±06/38% بود (005/0
    نتیجه گیری
    شربت بارهنگ تاثیر معنی داری در کاهش میانگین افت هموگلوبین و هماتوکریت پس از زایمان دارد. احتمال می رود که استفاده از این شربت به پیشگیری عوارض کم خونی پس از زایمان کمک کند.
    کلید واژگان: بارهنگ, خونریزی پس از زایمان, هماتوکریت, هموگلوبین
    Negin Nejati, Mahrokh Dolatian *, Mohammad Kamalinejad, Mehdi Khabazkhoob
    Introduction
    Postpartum hemorrhage is one of the major causes of maternal mortality, especially in the developing countries. Some studies have shown the positive effects of Plantago on postpartum hemorrhage. We conducted this study to determine the effects of Plantago syrup on postpartum hemoglobin and hematocrit levels in low-risk women in terms of postpartum hemorrhage.
    Methods
    A double-blind, randomized, clinical trial was carried out on all the women who had gone through normal vaginal delivery in Ganjavian Maternity Clinic of Dezful, Iran, in 2017. The participants were randomly assigned to intervention and placebo group (n=50 per group). Immediately after placental expulsion, the intervention group received 100 cc of Plantago extract 20% and infusion of 20 U of oxytocin in 1 L of Ringer’s solution, and the control group was given 100 cc of placebo syrup and infusion of 20 U of oxytocin in 1 L of Ringer’s solution. Hemoglobin and hematocrit levels were measured in all the participants 6 h postpartum. To analyze the data, independent t-test, Fischer’s Exact test, Mann-Whitney U test, Kendall rank correlation coefficient, Chi-squared test, and repeated measures analysis of variance (ANOVA) were run in SPSS, version 17.
    Results
    There was a significant difference between the two groups in terms of hemoglobin and hematocrit reduction. Before the intervention, the mean levels of hemoglobin and hematocrit in the intervention group were 12.60±3.8 g/dl and 36.69±3.3%, respectively, and in the control group, they were 12.25±1.1 g/dl and 38.06±3.4%, respectively (P>0.005). After the intervention, the mean reduction in hemoglobin level in the intervention and control groups was 1.17±0.4 and 2.19±0.6 g/dl, respectively (P=0.001).
    Conclusion
    Oral Plantago syrup played a significant role in lowering the mean reduction in hemoglobin and hematocrit levels after delivery. The use of this syrup could help prevent the complications of postpartum anemia.
    Keywords: Postpartum hemorrhage, Plantago, Hemoglobin, Hematocrit
  • شکوه ورعی، بهاره غفورزاده تومتری، محمد کمالی نژاد، میر سعید یکانی نژاد، فریبا سادات کاظمی، ابراهیم خادم *
    زمینه و هدف
    شایع ترین عارضه تعبیه کاتترهای وریدی محیطی، فلبیت است. لذا هدف از مطالعه حاضر پیش گیری از ایجاد فلبیت ناشی از کاتتر وریدی محیطی با استفاده ضماد هواچوبه می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سوکور است که در مورد 120 بیمار بستری در بخش داخلی قلب و CCU بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1395 انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام و نمونه ها به صورت تخصیص تصادفی بلوکی چهارتایی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پس از تعبیه کاتتر وریدی محیطی به روش استریل، در محلی از اندام فوقانی که هیچ علامتی از فلبیت نداشت، در گروه آزمون، ضماد هواچوبه و در گروه شاهد، ضماد دارونما برروی پوست محل تعبیه آنژیوکت به ابعاد 3*3 سانتی متر قرار گرفت و با پوشش استریل پوشانده شد. هر 12 ساعت پوشش استریل برداشته شده و پس از بررسی محل مجددا ضماد گذاشته می شد. داده ها در نرم افزار SPSS با استفاده آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    دو گروه از نظر سن و جنس همگن بودند، اما از لحاظ روزهای بستری تفاوت داشتند. در حالی که در شروع مطالعه هیچ کدام از نمونه ها فلبیت نداشتند، در ساعت 12 تفاوت بروز فلبیت در دو گروه معنادار شد (گروه شاهد 0% و آزمون 37/42%). با تعدیل اثر روزهای بستری تفاوت دو گروه در ساعت 12 همچنان معنادار بود (001/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر ضماد هواچوبه بر پیش گیری از فلبیت پیشنهاد می شود، از این ضماد در هنگام تعبیه کاتتر وریدی محیطی استفاده شود.
    کلید واژگان: فلبیت, ضماد هواچوبه, ضماد دارونما, پیش گیری, مراقبت پرستاری
    Shokoh Varaei, Bahareh Ghafourzadeh Toomatari, Mohammad Kamalinejad, Mir Saeed Yekaninejad, Fariba Sadat Kazemi, Ebrahim Khadem*
    Background and Aim
    The most common complication of peripheral intravenous catheter use is phlebitis. This study aimed to determine the effect of Arnebia Euchroma on the prevention of peripheral intravenous catheter-related phlebitis.
    Methods & Materials: A double-blind randomized clinical trial done on 120 patients hospitalized in CCU and heart wards of Shariaty hospital in Tehran in 2017. The convenience samples were allocated into the two groups of control and intervention. After the insertion of an IV catheter (by sterile technique, in the site of upper limb without any signs of phlebitis), Arnebia Euchroma poultice for the intervention group and placebo poultice for the control group, was applied to the skin in the distal portion of IV catheter at 3×3 cm from the catheter insertion site. Then, this site was covered by sterile dressing. The patient was monitored every 12 hours by removing the dressing, and the poultice was applied again. Data were analyzed by descriptive and inferential statistics using the SPSS software.
    Results
    The two groups were homogeneous in terms of age and sex, but were different in the number of hospitalization days. While no phlebitis was observed in the baseline, there was a significant difference between the two groups (42.37% for intervention group vs 0% for control group) at the hour of 12. By adjusting the effect of hospitalization days, the difference was still significant (P
    Conclusion
    Arnebia Euchroma poultice was effective in the prevention of phlebitis. Thus, this poultice can be used when inserting a peripheral intravenous catheter.
    Keywords: phlebitis, Arnebia Euchroma poultice, placebo, prevention, nursing care
  • زهرا پورصفوی، سید جواد سیدطبایی، فرناز خیراندیش، مهدی محبعلی، محمد کمالی نژاد، رضوان وجدیان
    سابقه و هدف
    باتوجه به اینکه درمان اصلی لیشمانیوز ترکیبات آنتی موآن مانند پنتوستام و گلوکانتیم می باشد . مقاومت دارویی بیماران به این ترکیبات خصوصا در مناطق اندمیک مشکل اصلی این بیماری می باشد، داروهای با منشائ گیاهی می توانند به مرور جایگزین مناسبی باشند. به همین منظور در پژوهش حاضر تاثیر عصاره گیاهی برگ درخت زیتون که از گیاهان بومی کشور می باشد ، بر آماستیگوت های لیشمانیا تروپیکای حساس و مقاوم به گلوکانتیم در شرایط آزمایشگاهی در سال 1393 مورد بررسی قرار گرفت .
    مواد و روش ها
    نمونه مقاوم به گلوکانتیم از دانشگاه علوم پزشکی تهران تهیه شد سپس جهت کشت داخل سلولی انگل از ماکروفاژ های صفاق موش BALB/c استفاده شد.در مرحله بعد اثر سایتو توکسیسیتی عصاره بر روی ماکروفاژ های سالم توسط تست MTT بررسی شد و غلظت های مناسب توسط محاسبه CC50 بدست آمد.کاهش رشد انگل در داخل ماکروفاژ و همچنین کاهش در صد ماکروفاژ های آلوده شده، سپس اثر عصاره آبی و هیدروالکلی برگ درخت زیتون بارنگ آمیزی گیمسا تعیین و بدین وسیله میزان رشد انگل در مقابل این ترکیبات در حالت In vitro مشخص گردید. داده ها با استفاده از آزمون های T testو ANOVA و آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این بررسی نشان دادکه ترکیب 5 ظرفیتی آنتی موآن ( گلوکانتیم) باغلظت 25 میکروگرم بر میلی لیتر به طور معنی داری باعث کاهش تکثیر داخل سلولی انگل لشمانیا تروپیکای حساس به دارو شد، اما بر روی نمونه مقاوم به گلوکانتیم تاثیری مشاهده نگردید) 0.05) p≤.عصاره آبی در غلظت میلی گرم بر میلی لیتر2.5 و عصاره هیدروالکلی برگ درخت زیتون در غلظت 25میکروگرم بر میلی لیتر در روز سوم باعث از بین بردن تمام آماستیگوت های لیشمانیا تروپیکای حساس به گلوکانتیم درون ماکروفاژها گردید.
    نتیجه گیری
    این عصاره در از بین بردن انگل لیشمانیا تروپیکای حساس به گلوکانتیم درون ماکروفاژ و محیط کشت فعالیت ضد لیشمانیایی مطلوبی دارد.نتایج حاصله احتمالا بی تاثیر بودن عصاره آبی و هیدرو الکلی برگ درخت زیتون بر روی انگل لیشمانیا تروپیکای مقاوم به گلوکانتیم می باشد.با این حال استفاده از سایر مشتقات زیتون نیز به دلیل اثر بخشی آن بر روی فرم حساس به دارو توصیه می شود. با توجه به قابل دسترس بودن و هزینه پایین این عصاره جهت مطالعات In vivo توصیه می شود.همچنین آزمایشات بیشتری جهت ارزیابی این عصاره بر روی انگل لیشمانیا در مدل های حیوانی و افراد داوطلب توصیه می شود.
    کلید واژگان: عصاره آبی, عصاره هیدرو الکلی, لیشمانیا تروپیکا, برون تنی
    Zahra Poursafavi, Seyyed Javad Seyyed Tabaei Mr, Farnaz Kheirandish, Mehdi Mohebali Mr, Mohammad Kamalinezhad Mr, Rezvan Vajdian
    Introduction
    Cutaneous leishmaniasis is the most important parasitic disease. As the number of resistant types to glucantime (drug of choice) is increasing, it is needed to investigate the effects of other drugs like herbal medicines on this disease. Several studies have shown the anti Leishmania effects of olive leaf on the Leishmania and also some organisms. The goal of this study was to evaluate the in vitro effects of olive leaf aqueos and hydroalcoholic extract on amastigots of Leishmania tropica glutamimn resistance and sensitive in vitro.
    Materials & Methodes: Mouse peritoneal macrophages for the maintenance of Leishmania were used in vitro culture.To determine the effect of the extract on macrophage cytotoxicity MTT assay was performed and CC50 was calculated. In order to investigate the Leishmania tropica amastigots glutamimn resistance with different concentrations of olive leaf aqueous extract 0.31, 0.625, 1.25, 2.5mg/ml and olive leaf hydroalcoholic extract with different concentrations 3.1, 6.25, 12.5, 25 µg/ml were incubated for 24-72 hours. Geimsa stain was used as positive and negative controls, respectively.
    Results
    we found that olive leaf aqueous extract in 2.5mg/ml and hydroalcoholic extract in 25 µg/ml to 72 hours, are the best concentration and time. It is important to note that olive leaf aqueous and hydroalcoholic extract didn’t have any effect on Leishmania tropica Glucantime resistance in vitro (p≤0.05).
    Discussion &
    Conclusion
    the natural products are available and safe and can be used as a drug model without side effects, especially on amastigots of Leishmania tropica glutamimn sensitive.
    Keywords: Aqueous extract, Hydroalcoholic extract, Amastigot, Macrophage, Leishmania tropica
  • سیدعلی خدایی، محمد کمالی نژاد، فاطمه عمادی، محسن ناصری
    مقدمه و هدف
    کشف دارو بر اساس داروهای سنتی فارماکولوژی معکوس نامیده می شود. هنگام جستجوی داروهای طب سنتی با دو دسته بیماری، مواجه هستیم: نخست، بیماری هایی مانند یبوست که امکان تطبیق نسبی یا کامل آن ها در طب رایج و طب سنتی وجود دارد. دوم، بیماری هایی مانند زخم پای دیابتی که به طور مستقیم، ذکری از آن ها در طب سنتی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر، اولویت بندی مفردات طب سنتی و استفاده از فارماکولوژی معکوس، برای ساخت داروهای جدید موثر بر زخم پای دیابتی است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق کتابخانه ای، در سطح اول، انواع قروح در 4 منبع طب سنتی، جستجو و جمع آوری گردیدند و سپس بر اساس تشابه با علائم اصلی زخم پای دیابتی، قروح به دو گروه دارای علائم نزدیک به زخم پای دیابتی و دور از آن، تقسیم بندی شدند. در سطح بعد، مفردات موثر بر قروح بر اساس تاکید حکما و تکرار در منابع، امتیازبندی گردیدند. سرانجام، با جمع امتیاز دو سطح تقسیم بندی، مفردات مذکور را، رتبه بندی نمودیم.
    نتایج
    مورد، کندر، بارهنگ، صبر زرد و کاکنج، 5 مفرده نخست موثر بر زخم پای دیابتی می باشند. همچنین، میوه مورد جهت ساخت داروی زخم پای دیابتی پیشنهاد می گردد.
    نتیجه گیری
    برای استفاده از دانش قدیم در درمان بیماری های امروزی، نخست باید بین دو طب نوین و قدیم، ارتباط منطقی برقرار شود، سپس اولویت بندی مفردات دارویی و استفاده از فارماکولوژی معکوس جهت ساخت داروهای جدید موثر بر زخم پای دیابتی انجام شود.
    کلید واژگان: طب سنتی ایران (طب ایرانی), زخم پای دیابتی, مورد, بارهنگ
    Seyed-Ali Khodaie, Mohammad Kamalinejad, Fatemeh Emadi, Mohsen Naseri
    Background And Objective
    Drug discovery based on traditional medicines is called reverse pharmacology. During investigation of traditional medicine, there are two categories of diseases: The first, diseases such as constipation which they could be partially or fully matched in conventional and traditional medicine. The second, diseases such as diabetic foot ulcer (DFU) that, there is no direct mention about them in the context of traditional medicine. The aim of this study was to prioritize the materia medica utilized in Persian medicine for treatment of ghorooh (wounds) and using a reverse pharmacology approach to develop new effective drugs for DFU.
    Materials And Methods
    In this library study, on the first level, different types of ghorooh were searched and collected in four references of traditional medicine and then, these data were rated into two groups based on similarity with the main symptoms of DFU: Ghorooh with symptoms closed to DFU and ghorooh with symptoms away from DFU. In later levels, different materia affecting ghorooh were scored based on repetition in sources and scientists emphasis. Lastly, adding the scores of the two levels, acquired data was ranked in term of effect on DFUs.
    Results
    Myrtle, Frankincense, Plantain, Aloe Vera and Chinese lantern had highest scores. Finally, the myrtle fruits suggested for preparing the best formulation drug for DFU.
    Conclusion
    For use of traditional knowledge in modern diseases, first, we must establish a logical connection between conventional and traditional medicine. Then, prioritization of effective materia medica and reverse pharmacology could lead to production of new effective drugs for DFU.
    Keywords: Persian medicine, Diabetic foot ulcer, Myrtle, Plantain
  • پانته آقربانیان، محدثه جعفریان، محمد کمالی نژاد، فرناد ایمانی، محمد نیاکان لاهیجی، علی اکبر جعفریان *
    زنجبیل گیاهی است که با توجه به خواص متعدد درمانی به طور گسترده ای در طب مکمل استفاده می شود. در متون معتبر طب جدید و طب مکمل خواصی از قبیل ضد تهوع و استفراغ، ضد التهابی، تسکین درد، ضد میگرن، تقویت حافظه و... را برای مصرف این گیاه به صورت خوراکی ذکر کرده اند. در صورتی که بیمار به دلیل عادات غذایی و یا به صورت فرآورده های دارویی گیاهی قبل از اعمال جراحی و بیهوشی به میزان مشخصی از این گیاه به صورت خوراکی مصرف کرده باشد، می تواند عوارض و آثار بالقوه مهمی مانند تشدید خونریزی و ضد دردی در زمان بیهوشی یا جراحی داشته باشد. در این مطالعه نحوه عملکرد و اثرات جانبی و نیز نکات هشدار دهنده ای که پزشکان جراح و بیهوشی در رابطه با این گیاه و این دو اقدام مهم پزشکی باید بدانند، با توجه به متون معتبر طب سنتی ایران، گیاهان دارویی طب جدید و مقالات چاپ شده در مجلات معتبر مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: زنجبیل, طب سنتی, خونریزی
    Ghorbanian P., Jafarian M., Kamalinejad M., Imani F., Niakan Lahiji M., Jafarian A. A. *
    Ginger is a plant widely used in complementary medicine because of its various therapeutic properties. In recent medical and compelimentary medicine textbooks, it has been stated that the oral form of ginger is antiemetic, prevents vomiting and motion sickness, is used as an analgesic and anti-inflammatory, and enhances the memory. If the patients had used specific amounts of ginger or its products routinely before surgery and anesthesia, it could have consequences such as increased bleeding and analgesic effects during surgery and anesthesia. In this Study, we assessed the side effects and warnings surgeons and anesthesiologists had stated as interactions of this plant considering reputed Iranian’s traditional and new medicine and papers that texts published in the different Database.
    Keywords: Ginger, Traditional Medicine, Bleeding
  • مرضیه علی خانی، فروزان کریمی، حسن دربندی تمیجانی، سریرا شهنواز، شیما رسولی، محمد کمالی نژاد، احد خلیل نژاد، محمدرضا سهرابی
    مقدمه
    با توجه به اهمیت گیرنده ی عامل دگرگونی رشد- بتا (Transforming growth factor-beta receptor یا TGF-beta R) در مسیر پیام رسانی مربوط و نقش آن در سرنوشت سلول بدخیم، در این مطالعه، اثرات عصاره ی آبی بذر گیاه زنیان بر میزان رونویسی از ژن های کد کننده ی زنجیره های 1 و 2 کمپلکس هترودایمر گیرنده ی TGF-beta در سلول های سرطان پستان انسانی رده ی Michigan cancer foundation-7 (MCF-7) بررسی شد.
    روش ها
    پس از تیمار 24 ساعته ی سلول ها با دو غلظت غیر سایتوتوکسیک (Cytotoxic) از عصاره (5 و 40 میکروگرم بر میلی لیتر)، تغییرات میزان رونویسی از ژن های زنجیره های پیش گفته نسبت به گروه شاهد در سطح نسخه برداری، با روش Real-time polymerase chain reaction (RT-PCR) بررسی شد. داده ها، با استفاده از نرم افزار REST© و آزمون ANOVA تحلیل شدند. 050/0 > P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تیمار سلول ها با غلظت 5 میکروگرم/میلی لیتر از عصاره، با کاهش معنی دار در میزان نسخه برداری از ژن TGF-beta R1 در مقایسه با گروه شاهد همراه بود و میزان بیان آن، به حدود نصف (52/0) کاهش یافت (015/0 = P). تیمار سلول ها با غلظت 40 میکروگرم/میلی لیتر از عصاره، با افزایش غیر معنی دار در میزان نسخه برداری از ژن TGF-beta R1 در مقایسه با گروه شاهد (34/1 برابر) همراه بود (066/0 = P). تیمار سلول ها با غلظت های 5 (138/0 = P) و 40 میکروگرم/میلی لیتر (347/0 = P) از عصاره، با تغییرات معنی دار در سطح نسخه برداری از ژن TGF-beta R2 همراه نبود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تیمار سلول های سرطانی پستان رده ی MCF-7 با غلظت کم عصاره ی آبی بذر گیاه زنیان، با تغییر در میزان نسخه برداری از ژن TGF-beta R1 و نه TGF-beta R2، و در نتیجه، با تغییر در شرایط ریز محیط سلول سرطانی، همراه باشد. بررسی دقیق تر این موضوع، نیاز به مطالعات تکمیلی دارد
    کلید واژگان: گیاه زنیان, سرطان پستان, گیرنده ی نوع I عامل دگرگونی رشد, بتا, واکنش زنجیره ی پلیمراز, گیرنده ی نوع 2 عامل دگرگونی رشد- بتا
    Marzieh Alikhani, Forouzan Karimi, Hassan Darbandi-Tamijani, Sarira Shahnavaz, Shima Rasouli, Mohammad Kamalinejad, Ahad Khalilnejad, Mohammad-Reza Sohrabi
    Background
    Transforming growth factor (TGF)-beta 2 signaling pathways and their receptors exert a pivotal role in behavior and fate of tumor cells. Therefore, these pathways are target of drug discovery researches. In this study, we evaluated the effects of the aqueous extract of Trachyspermum copticum (L.) link (carum) seeds on TGF-beta receptor 1 and 2 genes coding the heterodimer complex of receptor in MCF-7 cell line of human breast cancer.
    Methods
    Non-cytotoxic concentrations of the extract determined by 3-(4,5-Dimethylthiazol-2-yl)-2,5-Diphenyltetrazolium bromide (MTT) test and cells treated with non-cytotoxic concentrations (5 and 40 µg/ml) of extract for 24 hours. Then, to evaluate the expression of TGF-beta receptors 1 and 2 genes at the level of transcription, real-time polymerase chain reaction (PCR) was performed (comparing the control group). Data were analyzed using REST® software and analysis of variance test. Level of significance was set at 0.05.
    Findings: Cells treated with concentration of 5 µg/ml of extract showed reduction in gene transcription levels to almost half (0.52) (P = 0.015); and in cells treated with concentration of 40 µg/ml of extract, gene transcription levels increased to 1.34 times (P = 0.066) comparing to control group. Treatment of cells with extract showed no meaningful changes in TGF-beta receptor 2 gene expression at the level of transcription (P = 0.148).
    Conclusion
    Results suggest that treatment of MCF-7 cells with low concentration of aqueous extract of Trachyspermum copticum (L.) link seeds can affect the TGF-beta receptor 1 gene transcription, but not the TGF-beta receptor 2; and alter the microenvironment of tumor cell. Further studies have to be performed for conclusive evidence.
  • آرزو علایی *، شبنم آقایان، محمد کمالی نژاد، مریم آرزومند
    سابقه و هدف
    با توجه به موثر بودن نعناع روی پلاک در این تحقیق تاثیر دهان شویه نعناع با کلر هگزیدین بر میزان پلاک میکروبی در دانشجویان دندان پزشکی دانشگاه ازاد اسلامی تهران مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به صورت کار آزمایی بالینی به شماره11/1395 دوسویه کورمتقاطع انجام شد. پلاک اولیه داوطلبین اندازه گیری و افراد به طور اتفاقی به دو گروه تقسیم شدند و طی 4هفته دوبار در روز دهانشویه خودرا استفاده نمودند. بعد از 2هفته دوره انتظار دهانشویه ها عوض و نمونه ها از دهانشویه های جدید استفاده نمودند. بعد از 4هفته پلاک و رنگیزه و پذیرش افراد ثبت و تغیرات آن با آزمون Mann-U-Withney بررسی گردید.
    یافته ها
    میزان رنگیزه افرادی که از دهانشویه کلرهگزیدین استفاده کرده بودند (16/1 ± 05/6) و افرادی که ازدهانشویه نعناع استفاده کرده بودند (83/0 ± 18/2) (001/0 > p ). میزان پلاک افرادی که از دهانشویه نعناع استفاده کرده بودند (24/0 ± 17/1) و افرادی که از دهانشویه کلرهگزیدین استفاده کرده بودند ( 17/0 ± 86/0). ( 001/0 > p ). افرادی که از دهانشویه نعناع استفاده کرده بودند همگی طعم مناسب گزارش کردند. اما افرادی که از دهانشویه کلرهگزیدین استفاده کرده بودند ، هیچ کدام طعم مناسبی در دهان خود احساس نکردند.(001/0 >p). در (84 %) 21 نفر افرادی که از دهانشویه کلرهگزیدین استفاده نمودند سوزش دهان مشاهده و در افرادی که از دهانشویه نعناع استفاده کردند (12 %) 3 نفر حس سوزش دهان گزارش شد. (001/0 > p) افرادی که از دهانشویه کلرهگزیدین استفاده کردند (96 %) 24 نفر احساس بوی نا مطبوع در دهان داشتند و در (4 %) 1 نفر افرادی که از دهانشویه نعناع استفاده کردند بوی نامطبوع در دهان گزارش شد. (001/0 >p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسددهانشویه کلر هگزیدین از لحاظ کاهش پلاک بهتر از دهانشویه نعناع می باشد ولی از لحاظ ایجاد بوی مطبوع و عدم سوزش دهان و ایجاد رنگیزه کمتر دهانشویه نعناع عملکرد بهتری نسبت به کلر هگزیدین داشت.
    کلید واژگان: دندانپزشکی پیشگیری, کلر هگزیدین, پلاک دندانی, رنگیزه دندانی
    Dr A. Alaee*, Dr Sh Aghayan, Dr M. Kamalinejad, Dr M. Arezoomand
    Background And Aim
    Given that the effectiveness of mint on a plaque. The aim of this study was to compare the impact of mint mouthwash with chlorhexidine on persons volunteered to be studied Islamic Azad University in Tehran.
    Materials And Methods
    The clinical trial cross over- double blind clinical trial was carried out. Initial plaque was recorded, and the samples randomly divided into two groups and they asked to rinse their mouthwash twice a day for 4 weeks. After 2 weeks wash out period, the groups were rotated and they used different mouthwash as the same methods.T he plaque and pigments and acceptance of person were recorded and Mann-U-Whitney test was used.
    Results
    The stain of those who had used chlorhexidine was (6.05 ± 1.16), and those who used mint mouthwash was (2.18±0.83) (P
    Conclusions
    It seems, Chlorhexidine mouthwash in reducing microbial plaque is better than mint mouthwash but regarding feeling flavor, no burning sensation and less staining, mint mouthwash had better efficacy.
    Keywords: preventive dentistry, chlorhexidine, dental plaque, dental stain
  • محبوبه مهربانی نطنزی، محمد کمالی نژاد، جمال کمالی، ثریا پرواری، زهره خدایی*
    مقدمه
    امروزه ناباروری حدود 4/27 درصد زنان 15 تا 44 سال، 11% زنان در سن باروری را تحت تاثیر خود قرار داده است. ید یک عنصر ریز مغذی است که برای سنتز هورمون های تیروئیدی ضروری می باشد. غلظت هورمون های تیروئیدی در خون تحت تاثیر میزان ید دریافتی بوده و تغییرات هورمون های تیروئیدی بر روی سیستم تولیدمثل موثر می باشد. امروزه تمام مردم ایران بدون توجه به وضعیت ذخایر ید بدن، نمک یددار مصرف می کنند. لذا با توجه به شیوع فراوان ناباروری در بین زوج های جوان، در این مطالعه تاثیر مصرف نمک یددار بر باروری موش های بزرگ آزمایشگاهی نر مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 20 موش نر و 10 موش ماده نژاد ویستار استفاده گردید که موش های نر به دو گروه تیمار کنترل تقسیم شدند، گروه تیمار ید دریافت کردند، گروه کنترل وموش های ماده با رژیم معمولی تغذیه گردیدند. به منظور بررسی اثرات احتمالی نمک یددار بر وزن بیضه ها، در پایان هفته چهارم، به منظور بررسی تغییرات وزنی بیضه ها نسبت به وزن بدن، درصد تحرک و تعداد اسپرم و همچنین میزان ذخیره اسپرمی اپیدیدیم، 5 موش نر از هر گروه توزین شده و کشته شدند. موش های نر باقیمانده با موش های ماده به صورت جفت جفت در قفس های جداگانه قرار داده شده و تعداد، جنسیت و سلامت نوزادان آن ها مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تعداد نوزادان سالم موش های نری که ید دریافت کرده بودند نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کمتر بود(p˂0. 05) . اما نتایج حاصل از آنالیز اسپرم بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر منفی دریافت نمک یددار بر میزان باروری، مصرف نمک یددار در افرادی که کمبود ید در رژیم غذایی خود ندارند، توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: نمک یددار, باروری, موش صحرایی نر
    M. Mehrabani Natanzi, M. Kamalinejad, J. Kamali, S. Parvari, Z. Khodaii*
    Introduction
    Today about 27.4 percent of female 15-44 years and 1 percent of female in fertility age are affected by infertility. Iodine is a rare element that is essential for the synthesis of thyroid hormones. Concentration of the thyroid hormones in blood under the influence of iodine intake and changes in thyroid hormones levels interact with reproductive system. Today, all the people of Iran consuming iodized salt regardless of iodine status in their body. In this study according to high prevalence of the infertility among young couples, iodized salt intake on fertility in male rats were investigated.
    Materials And Methods
    In this study 20 male and 20 female adult Wistar rats were used. Twenty male adult Wistar rats were randomly divided into 2 groups. Including the control group and treatment group that received iodine and female adult Wistar were fed with a regular diet. Five male rats from each group were killed at the end of the fourth weeks in order to evaluate the possible effect of iodized salt on sperm analysis and weight of testis. After a month, male and female rats were placed in pairs in separate cages and their offspring were investigated in terms of number, gender and health.
    Results
    The result of this study showed that the number of healthy offspring of treated male rats was significantly lower than the control group.
    Conclusion
    Due to the negative effect of excessive iodine intake on fertility rate, it is recommended to couples to perform functional tests of their thyroid glands before intake of iodized salts.
    Keywords: Iodized salt, fertility, male rat
  • ریحانه معینی، نرجس گرجی، حسین رضایی زاده، پروین پاسالار، اسماعیل ناظم، محمد کمالی نژاد
    سرطان در کشورهای صنعتی، دومین و در ایران سومین علت مرگ و میر محسوب می‏شود. بنابراین توجه به روش‏های پیشگیری و درمان سرطان با توجه به روند فزاینده بروز و بار بیماری یکی از اولویت‏های پژوهشی تمام جوامع به شمار می‏رود.
    این مطالعه یک بررسی مروری تحلیلی بر اساس منابع طب سنتی ایران درباره تعریف سرطان، سبب‏شناسی، علامات و کلیات درمان آن می باشد.
    از دیدگاه حکمای طب ایرانی سرطان نوعی ورم است که به سبب تغییرات اخلاط بدن ایجاد می‏شود و طی آن اخلاط بدن در اثر افزایش غیر طبیعی حرارت بدن (احتراق)، به ماده سودای غیر طبیعی تغییر ماهیت می‏دهد و در نتیجه عدم دفع و پاک سازی این مواد و تجمع آن در بخش‏هایی از بدن ورم سرطانی بروز می‏کند.
    پدیده احتراق و سوختن اخلاط در بدن از دیدگاه حکمای طب سنتی ایران نقطه آغازین شروع بیماری است و بر اساس همین بینش راه کارهای پیشگیرانه و درمانی ارائه شده است. به عنوان مثال یکی از مهم‏ترین توصیه ها، اجتناب از اقدامات مهیج بیماری است و اصول درمان بر پاک سازی بدن از عامل مسبب، تقویت و اصلاح مزاج استوار است.
    کلید واژگان: سرطان, طب سنتی ایران, سودا, ورم
    Reihaneh Moeini, Narjes Gorji, Hossein Rezaeizadeh, Parvin Pasalar, Esmail Nazem, Mohammad Kamalinejad
    In industrialized countries, cancer is the second cause of death and in Iran is the third. So, one of the research priorities of all communities is according to the methods of prevention and treatment of cancer.
    This study is an analytical review of the etiology, prevention and treatment of cancer from the viewpoint of Iranian Traditional Medicine.
    Persian physicians believed that human body was composed of four substances that named humorous (blood, phlegm, bile, black bile) and imbalance of them causes different types of diseases.
    From the perspective of Iranian Traditional physicians, Ignition and combustion phenomena humors is the starting point for the onset of cancer. Based on this insight, preventive and therapeutic strategies have been proposed.
    They are believed abnormal black bile, have the power of influence, aggression and high dispersion. However, stimulating interventions had been avoided in the cancers of internal organs. The goal of treatment and recurrent inhibition are reduction of carcinogenic substance, improving body action and Inhibition of Invasive behavior of disease.
    Keywords: Cancer, Iranian Traditional Medicine, Soda, Swelling
  • زهرا جعفری، سهیلا روحانی *، مریم نیتی، محمد کمالی نژاد، فرید زائری
    زمینه و هدف
    کیست هیداتیک بیشتر درکبد و ریه دیده می شود. استفاده از پروتواسکولکس کشها در حین جراحی برای کاهش عود بیماری ضروری است. تا به حال ماده پروتواسکولکس کشی که کاملا« موثر و عوارض جانبی کمی داشته باشد، شناخته نشده است. اثرات ضد باکتری، قارچی و انگلی انارPunica granatum به اثبات رسیده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات پروتواسکولکس کشی عصاره آبی انار ترش برای اولین بار در ایران است.
    مواد و روش کار
    درصد حیات پروتواسکولکس های کیست هیداتیک توسط رنگ آمیزی ائوزین 1/0% سنجیده شد. فعالیت پروتواسکولکس کشی عصاره آبی انار ترش mg/ml80، 70، 60 در زمان های 5، 10 و 15 دقیقه بررسی گردید. سرم فیزیولوژی و نمک اشباع به عنوان کنترل منفی و مثبت مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون Tukey استفاده شد.
    یافته ها
    بیشترین فعالیت پروتواسکولکس کشی مربوط به غلظتmg/m 80 بوده که بعد از 15 دقیقه مواجهه، باعث از بین رفتن 100% پروتواسکولکس ها شده است. با اینکه عصارهmg/ml 70 فعالیت پروتواسکولکس کشی اش در 10 دقیقه اول کمتر بوده، اما بعد از 15 دقیقه باعث از بین رفتن تمام پروتواسکولکس ها شده است. آزمون تحلیل واریانس دوطرفه نشان داده است که بین غلظتهای مختلف عصاره آبی انار ترش و اثر پروتواسکولکس کشی آن، اختلاف آماری معنی داری وجود دارد (05/0> p).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عصاره آبی انار اثر پروتواسکولکس کشی دارد لذا می تواند پس از بررسی در مدل حیوانی و آزمایشهای تکمیلی، به عنوان پروتواسکولکس کش موثر مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: کیست هیداتیک, انار, پروتواسکولکس کش, عصاره آبی
    Z. Jafari, S. Rouhani *, M. Niyyati, M. Kamalinejad, F. Zayeri
    Background And Objectives
    Hydatid cyst is observed in any organ, especially in liver and lung. Use of effective scolicidal agents during hydatid cyst surgery is essential to prevent the secondary infection. Most of these agents are not safe and effective. Many studies have shown that Punica granatum has antibacterial, antifungal and antiparasitical effects. This study was undertaken for the first time to evaluate the scolicidal effect of P. granatum aqueous extract in vitro.
    Material &
    Methods
    Viability of protoscoleces of hydatid cyst was confirmed by 0.1% eosin staining. Normal saline and hypertonic saline were used as negative and positive controls, respectively. Protoscoleces were treated with 60, 70 and 80 mg/ml of the sour P. granatum extract (based on the total amount of citric acid). All extracts were examined for 5, 10, and 15 minutes. Two-way ANOVA and Tukey’s test were used for data analysis.
    Results
    Sour P. granatum extract at the concentration of 80 mg/ml killed 100% of protoscoleces after 15 minutes of application. Scolicidal effect of Sour P. granatum extract at the concentration of 70 mg/ml was lower than that in 80 mg/ml. However, after 15 minutes of application, all of protoscoleces were killed. We observed a statistically significant difference in the protoscolicidal activity of the sour aqueous extract with different dilutions (60, 70, 80 mg/ml) (p > 0.05).
    Conclusion
    Our results suggest that aqueous extract of P. granatum can be a promising source of potential protoscolicidal agent. Regarding the usage of pomegranate and aqueous extract as drink and food, it seems this component is harmless and safe. Therefore, after being examined in vivo and additional experiments, it may be used as a suitable and effective scolicidal in surgery.
    Keywords: Hydatid cyst, Pomegranate (Punica granatum), Protoscolex, Aqueous extract
  • محبوبه مهربانی نطنزی، محمد کمالی نژاد، زهره خدایی، جمال کمالی، سیدعلی هاشمی، محمدحسین دهقان*
    مقدمه
    ترمیم زخم یکی از پیچیده ترین وقایع بیولوژیکی بعد از تولد بوده و باعث جایگزینی بافت مرده توسط بافت زنده می شود. هرگونه نقص درترمیم زخم، می تواند منجر به اختلالات پوستی مزمن شده و باعث کاهش شدید کیفیت زندگی و حتی مرگ شود. تاکنون دارویی که بتواند به طور موثر سبب تسریع و پیشبرد روند طبیعی ترمیم زخم در بدن شود، معرفی نشده و درمان زخم ها و سوختگی ها هنوز یکی از مشکلات اصلی کشورهای پیشرفته است. با توجه به آن که اثرات آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی در بهبود زخم، باارزش می باشند و بعضی از گیاهان دارویی دارای چنین اثراتی هستند، در این مطالعه تاثیر عصاره آبی میوه سماق، برترمیم زخم موردبررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    بعد از ایجاد زخمی به قطر 5/2 سانتی متر بر ناحیه پشتی 45 رت نر، حیوانات به سه گروه 15 تایی (تیمار، شاهد و کنترل مثبت) تقسیم شدند. 24 ساعت بعد از ایجاد زخم گروه تیمار هرروز به میزان 5/0 گرم عصاره آبی میوه سماق،گروه کنترل مثبت پماد موپیروسین 2% و گروه شاهد بدون دریافت تیمار نگهداری شدند. درصد انقباض زخم در روزهای صفر ،3 ،5 ،8 ،10، 12 و 15 محاسبه گردیده و آنالیزهای بیوشیمیایی و بررسی های هیستوپاتولوژی، در روزهای 5 ، 10 و15 انجام پذیرفت. برای بررسی قدرت آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی عصاره سماق، از اندازه گیری میزان فعالیت آنزیم میلوپراکسیداز استفاده شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS تحت تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند.
    نتایج
    مقایسه اولیه درصد انقباض زخم، حاکی از افزایش معنی دار درصد انقباض زخم در رت های تیمار شده با عصاره سماق در روزهای 8 و 15 بعد از ایجاد زخم نسبت به گروه شاهد است. افزایش معنی دار آماری در نمره بافت شناسی رت های تیمار شده با عصاره سماق ، نسبت به گروه شاهد دیده شد. نتایج حاصل از این مطالعه کاهش معنی دار (P<0.05) فعالیت آنزیم میلوپراکسیداز در روز 10 بعد از ایجاد زخم، در رت های تیمار شده با عصاره سماق نسبت به گروه شاهد را نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عصاره سماق علاوه بر افزایش سنتز کلاژن، سرعت اپیتلیالیزاسیون و انقباض زخم باعث کاهش التهاب و نفوذ ماکروفاژها و نوتروفیل ها به محل زخم در فاز التهابی می شود و از این طریق در تسریع روندترمیم زخم موثر بوده و می تواند به عنوان یک داروی مناسب برای درمان زخم به کار رود.
    کلید واژگان: ترمیم زخم, عصاره سماق, هیستولوژی و میلوپراکسیداز
    M. Mehrabani Natanzi, M. Kamalinejad, Z. Khodaii, J. Kamali, S.A. Hashemi, M.H. Dehghan*
    Introduction
    Wound healing is one of the most complicated biological events after birth that causes dead tissue replace with new one. Any defect in wound healing, can lead to chronic skin disorders causing severe loss of quality of life and even death. So far, a drug that could effectively promote and advance the natural process of wound healing in the body, has not been introduced. Treatment of wounds and burns, is still one major issue, even in developed countries. Due to importance and value of antioxidant and anti-inflammatory effects on wound healing, and the presence of these activities in some medicinal plants, in this study, the healing effects of aqueous extract of Rhus coriaria fruit, was examined.
    Materials And Methods
    After creating a full-thickness skin wound on the back of 45 male Sprague-Dawley rats, they were randomly divided into three groups: treatment, control or positive control. After 24 hours, the treatment group received 0.5 gram of the fruit extract, the positive control group treated with 2%mupirocin ointment and the control group received no treatment. Wound healing rates were calculated on days 0, 3, 5, 8, 10, 12 and 15 post-wounding and the wound tissues were harvested at 5, 10, and 15 days for histological and biochemical analysis. Myeloperoxidase (MPO) activity was used to determine the anti-oxidant and anti- inflamatory activity of the pklant extract. The results were statistically analysed using SPSS software.
    Results
    The percentage of the wound contraction was significantly increased in days 10, 12 and 15 in the treated group compared to the control group(P
    Conclusion
    These data provide evidence that Rhus coriaria extract accelerates cutaneous wound healing and its effect may be due to the increased re-epithelialization, collagen deposition and decreased MPO activity and oxidative damage in wound and so it can be used as a therapeutic agent for wound healing.
    Keywords: Wound healing, Rhus coriaria, histology, Myeloperoxidase
  • محمد یوسف پور، محمد مهدی اصفهانی، محمد کمالی نژاد، جمال شمس
    سابقه و هدف
    افسردگی یک اختلال روانی است که از گذشته تا حال مطرح بوده و به عنوان دومین علت ناتوانی تلقی می شود طبعا اینگونه بیماری ها در طب سنتی ایرانی نیز به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در این مقاله، علل و انواع مالیخولیا در طب سنتی ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت و با افسردگی در روانپزشکی جدید مقایسه شد.
    مواد وروش ها
    تحقیق به روش مطالعه کتابخانه ای انجام گرفت که نظرات اطبای ایرانی در زمینه علل و انواع مالیخولیا استخراج و مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    اطبای طب سنتی مالیخولیا را به یک اعتبار به سه نوع مغزی و سیستمیک و مراقی تقسیم کرده اند که بسیاری از علائم نوع مغزی آن با افسردگی در طب رایج شباهت دارد. در منابع طب ایرانی، اعتقاد بر این است که نوعا افزایش غیرطبیعی سودای غیرطبیعی در مغز، علت بروز بیماری مالیخولیاست.
    نتیجه گیری
    طبق نظر ابن سینا، علل مالیخولیا را در سه ارگان مغز، قلب و خون باید جستجو کرد. لذا در درمان این بیماری، باید به درمان بیماری های قلبی و خونی نیز اهتمام داشت. به نظر می رسد شایسته است این نظریه توسط محققان مورد بررسی و پژوهش های بالینی قرار گیرد.
    کلید واژگان: مالیخولیا, اختلالات روانی, طب سنتی ایرانی
    M. Yousofpour, M. M. Esfahani, M. Kamalinejad, J. Shams
    Background and
    Purpose
    Depression is a mental disorder that has so far been considered as the second cause of disability. Naturally, it was studied in Persian medicine. In this study, the causes and types of melancholia in Traditional Persian medicine with new psychiatric depression were compared.
    Methods and Materials: This study is a research library that was extracted, analyzed and reported comments of Iranian physicians about the causes and types of melancholia.
    Results
    is divided into three general types: cerebral melancholia, mālenkholia-l-marāqqī and systemic melancholia. Many of the signs of cerebral melancholia are similar to that of depression in conventional psychiatry. In Persian Medicine sources, it is believed that an abnormally high level of black bile in the brain is the cause of melancholia.
    Conclusion
    According to Ibn Sina, the cause of melancholia in the three organs of the brain, heart and blood must be searched. Thus in the treatment of this disease should also be considered to treat heart diseases and blood disorders. It seems appropriate that this theory be used by researchers for clinical researches.
    Keywords: Melancholia, Traditional Persian Medicine, psychological disorders
  • شیرین عباسی، سید محمد شمس، محمد کمالی نژاد*
    زمینه و هدف
    درماتیت آتوپیک یا اگزمای سرشتی، شایع ترین بیماری التهابی مزمن و عودکننده دوران نوزادی و کودکی است که به ندرت تا بزرگ سالی ادامه پیدا می کند. و به طور شایع، سابقه ای از آتوپی (به صورت آسم، رینیت آلرژیک یا حساسیت غذایی) همراه بیماری دیده می شود. این مطالعه به بررسی تطبیقی درماتیت آتوپیک با بیماری های التهابی- بثوری در طب سنتی ایران می پردازد. تطبیق این بیماری با بیماری های توصیف شده در طب سنتی ایران به عنوان یک طب کل نگر، می تواند گشایش افق های دیگری از شناخت و درمان را در پی داشته باشد.
    یافته ها
    هر چند حضور فاکتورهای التهابی در ایجاد درماتیت آتوپیک اثبات شده است، اما پاتوژنز بیماری هنوز به طور دقیق شناخته شده نیست. ازآنجایی که اطلاعات دقیقی از محل ضایعات، مزمن و عودکننده بودن و سابقه شخصی یا خانوادگی در حساسیت به آلرژن ها در کتاب های طب سنتی ایران موجود نبوده است، بررسی بیماری به تظاهرات بالینی ذکر شده در منابع طب سنتی ایران محدود شده و این مطالعه بر پایه علائم اصلی بیماری (بثورات التهابی، خارش و خشکی) صورت پذیرفته است. در این پژوهش بیماری های التهابی- بثوری استخراج شده از منابع طب سنتی ایران از نظر علائم و اسباب ایجاد کننده آن با آنچه در طب نوین به عنوان تظاهرات بالینی و پاتوژنز درماتیت آتوپیک نام برده شده، مقایسه گردید.
    نتیجه گیری
    در فاز نهایی این پژوهش، از میان این طیف گسترده از بیماری های التهابی- بثوری با توجه به دو عامل اسباب ایجاد کننده و علائم بیماری، بیشترین شباهت درماتیت آتوپیک با نمله و جاورسیه دیده شد.
    کلید واژگان: درماتیت آتوپیک خارش, التهاب, طب سنتی
    Shirin Abbasi, Seyedmohammad Shams, Mohammad Kamalinejad*
    Background And Aim
    Atopic Dermatitis (AD) or innate eczema is the most common chronic relapsing inflammatory skin diseases in infantile and childhood, which is rarely continued into adulthood. Family or personal history of atopy (e.g. asthma, allergic rhinitis or food sensitivity) is very common in children suffered from AD.
    Materials And Methods
    Although the role of inflammatory processes in AD is well recognized, the exact pathogenesis of it is not fully understood. Therefore, comparison between AD and diseases described in traditional Iranian medicine (TIM) as a holistic medicine may open new horizons to the deeper comprehension and therapeutic approaches. In this study, we try to draw an analogy between AD and inflammatory skin rashes described in traditional Iranian medicine references. The lack of information of lesion's location, being chronic or recurrent and family or personal history of allergy in traditional Iranian medicine references led us to solely use the clinical manifestation. Hence, according to the major symptoms of AD, inflammatory rashes, pruritus, and xerosis are defined as the clinical manifestation of AD in this study. At the first step, we compare the symptoms and causes of inflammation skin rashes in traditional medicine and clinical manifestation with pathogenesis of AD in modern medicine. In the second step, we extract the similarities and differences between AD and inflammatory skin rashes described in TIM.
    Conclusion
    The results reveal that, Namleh and Javarsiyeh have the most common symptoms to AD, among all diseases described in traditional Iranian medicine.
    Keywords: Dermatitis, Atopic, Inflammation, Medicine, Traditional
  • احمد رضا شریفی علون آبادی، فریدون خیام فر، محسن ناصری، محمد کمالی نژاد، فاطمه علیجانیها، زهرا بهاءالدین
    مقدمه
    انزال زودرس که در طب سنتی ایران «سرعت انزال» نامیده می شود، به معنای انزال زودتر از یک دقیقه از زمان شروع دخول، عدم توانایی در به تاخیرانداختن انزال و اضطراب و رنجش به هنگام مقاربت و با شیوعی از 3/2 تا 30 درصد است. هدف از این تحقیق، مقایسه علل انزال زودرس از دیدگاه طب سنتی ایران با طب رایج و استفاده از آن برای درک مفهوم دقیق تری از پاتوفیزیولوژی و درمان بیماری است.
    روش
    این مطالعه با مراجعه به منابع مرجع در طب رایج و طب سنتی ایران انجام شده و جمع آوری اطلاعات بر اساس مرور هدفمند کتب است. علل انزال زودرس با جستجوی کلمات کلیدی Premature Ejaculation، Sexual Disorders، انزال زودرس و سرعت انزال در پایگاه های داده ای معتبر علمی و کتب طب سنتی به دست آمد، سپس نتایج در جدول قرار گرفته و تشابهات و تمایز آن ها مشخص گردید.
    یافته ها
    علل مورد بحث در دو حوزه طب سنتی و رایج در نگاه اول متفاوت به نظر می رسد، اما مقایسه دقیق تر اشتراکات قابل توجهی را نشان می دهد. هر دو حیطه پزشکی رایج و طب سنتی به بیماری های قلبی، کبدی، معدی، کلیوی، نورولوژیک و سایکولوژیک به عنوان عاملی برای اختلالات جنسی و انزال زودرس اشاره کرده اند. علل مربوط به آلت تناسلی مردانه، اختلالات متابولیک، علل فیزیولوژیک، بافت شناختی و علل مربوط به گنادهای جنسی به زبان متفاوتی در هر دو حیطه طبی مطرح شده است. طب رایج اختصاصا به علل هورمونی اشاره کرده است. طب سنتی نیز اختصاصا به علائم مرتبط با مایع منی پرداخته و یک تقسیم بندی سه گانه مرتبط را مطرح کرده است.
    نتیجه گیری
    این بررسی به یک دسته بندی چهارده گانه رسید که در هشت مورد مطابقت از لحاظ لفظ و معنا، چهار مورد مطابقت در معنا، یک مورد قابل تطبیق، یک مورد مطابق با درجه بندی متفاوت در علائم و بیماری شناسی منتهی گردید.
    کلید واژگان: انزال زودرس, طب سنتی ایرانی, اختلالات جنسی, ابوعلی سینا
    Ahmad Reza Sharifi Olounabadi, Fereidoun Khayyamfar, Mohsen Naseri, Mohammad Kamalinejad, Fatemeh Alijaniha, Zahra Bahaeddin
    Introduction
    Premature ejaculation (PE) that is named as "Sorat-e-Enzal" [ejaculation quickly] in traditional Persian medicine (PM), means to ejaculate sooner than one minute from the start of vaginal penetration, inability to delay ejaculation and distress and suffering during intercourse. Its prevalence has been reported 2.3 to 30 percent.
    The aim of this study was to evaluate and compare the causes of premature ejaculation in traditional and conventional medicine and use it to explain more accurate concept of pathophysiology of the disease which provides more appropriate way to achieve therapeutic protocol.
    Method
    Data collection was based on targeted review of the credible books from traditional medicine such as Canon of Medicine and recent reference books and literatures in urology and psychiatry. The causes of premature ejaculation were obtained by searching keywords such as premature ejaculation and sexual disorders in databases including Pub Med, Science Direct, SID (Scientific Information Database) and also Google Scholar from 2004 to 2016. The causes identified were summarized in a table and the similarities and differences were determined.
    Results
    At the first look, the causes of premature ejaculation in traditional and conventional medicine seem to be different but more exact comparison showed significant similarities. The effect of six essential factors (named as sette-zarurieh in PM) on PE has been explained in both traditional and conventional medicine.
    In conventional and traditional medicine, the diseases of heart, liver, stomach and kidney and also neurological and psychological disorders cited as factors for sexual dysfunction.
    Factors related to the penis diseases, metabolic disorders or physiological, anatomical, histological diseases and causes related to sexual gonads have been mentioned in both conventional and traditional medicine. Conventional medicine specifically expresses hormonal causes (hyperthyroidism) whilst Persian medicine exclusively has explained symptoms related to semen liquid in this disorder.
    Discussion &
    Conclusion
    This review has categorized fourteen causes for premature ejaculation that are similar in both conventional and Persian medicine in almost all fields.
    Keywords: Premature ejaculation, Traditional Persian Medicine (PM), Sexual disorder, Avicenna
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال