به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد کیخا

  • یاسمن نصیری پور *، سپیده بختیاری، محمد کیخا، سحر بختیاری

    پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.

    کلید واژگان: سیستان, سفال, بررسی روشمند, سده های میانی اسلام, گاه نگاری, قلعه مدریش
    YASAMAN NASIRIPOUR *, Sepideh Bakhtiari, Mohammad Keikha, Sahar Bakhtiari

    The Sistan plain in the north of Sistan and Baluchistan province in the southeast of Iran, with suitable biological conditions, including fertile soil, a series of permanent and seasonal rivers, and a communication and commercial position as one of the most important centers of human societie is known in ancient times. Based on this and despite the limited archaeological activities in this field and the lack of comprehensive archaeological information from the historical periods of the region, it is necessary to carry out a systematic study and survey on one of the most important Islamic castles of this plain. For this purpose, in July of 2015, during the survey and speculation project in order to determine the area and propose the boundaries of the Bibi Doost hill chain, a methodical survey of Madrish Castle, which is located in a part of the northern area of the Bibi Doost area It was done by using the method of "methodical sampling of classified indicators". In this sampling, 218 ancient findings such as: broken pieces of pottery, stone vessels, manganese (glass bangles) and broken pieces of glassware were collected. In line with the objectives of the research, 77 pieces of indicative pottery were selected and subjected to typological comparisons. In this research, the basic question is: What period or era is the age of Madrish Castle through classification, typology and comparative studies of pottery? The method of data collection in this research is field and document methods, and descriptive-comparative research method, and the results have been analyzed based on comparative studies. The results of the studies carried out in this site clearly indicate the settlement date of the middle centuries of 5th to 9th A.H. And it shows the cultural connection of this region with neighboring regions such as Greater Khorasan, Afghanistan, Kerman and Baluchistan. Also, the significant and abundant type of pottery in this area is the unglazed pottery with carved motifs and geometric motifs.

    Keywords: Sistan, Chronology, Pottery, Systematic Survey, Middle Islamic Centuries, Madrish Castle
  • محمد کیخا*، کاظم ملازاده

     شهرستان زاهدان در مرکز استان سیستان و بلوچستان و از مناطق دارای معادن مس در جنوب شرق ایران محسوب می گردد. طی بررسی باستان شناختی این شهرستان ذر سال 1389 تعداد 15 محوطه فلزگری که سطح آن دارای پراکندگی بسیار زیاد سرباره های دورریز فلز بود، شناسایی و ثبت گردید. این محوطه ها براساس مطالعه ی یافته های سطحی مربوط به سده های میانی اسلام است. پرسش های مطرح شده در این پژوهش بر این اساس است که: 1) چه ارتباطی مابین الگوی پراکنش محوطه های فلزگری شهرستان زاهدان با توان های محیطی (منابع معدنی و منابع سوختی) و مسیرهای ارتباطی کهن موجود در این منطقه است؟ و 2) چه ارتباطی مابین محوطه های فلزگری شهرستان زاهدان و مراکز جمعیتی آن دوران همچون سیستان، زاهدان، فهرج و بم در استان کرمان وجود دارد؟ از این رو هدف این پژوهش شناخت و چرایی شکل گیری این محوطه های باستانی فلزگری و ارتباط آن با متغییرهای مورد مطالعه در این منطقه است. به همین دلیل، ابتدا معرفی محوطه های فلزگری شهرستان زاهدان انجام گردید و سپس با استفاده از نقشه های خروجی از نرم افزار GIS به تحلیل و شناسایی الگوی پراکنش محوطه های فلزگری با الگوی پراکنش منابع معدنی، منابع سوختی، مسیرهای ارتباطی و مراکز جمعیتی منطقه مورد پژوهش پرداخته شد. طبق مطالعات مذکور مشخص گردید که بیشتر محوطه های فلزگری منطقه وابستگی زیادی به معادن مس، منابع سوختی و مسیرهای ارتباطی کهن موجود در منطقه داشته اند و غالبا در نزدیکی به این معادن، منابع سوختی و مسیرهای ارتباطی و کاروانسراها و قلاع موجود مابین مراکز جمعیتی بم - فهرج - نصرت آباد - زاهدان - سیستان شکل گرفته اند.

    کلید واژگان: محوطه های فلزکاری, دوران اسلامی, شهرستان زاهدان, ارتباطات فرهنگی, GIS
    Mohammad Keikha *, Kazem Mollazadeh

    Zahedan city is located in the center of Sistan and Baluchistan province and is one of the areas with copper mines in the south-east of Iran, the surface of which had a lot of scattered metal slags. These sites are based on the study of surface finds related to the middle centuries of Islam. The questions raised in this research are based on: 1) What is the relationship between the distribution pattern of the metallurgical areas of Zahedan city with the environmental resources (mineral resources and fuel resources) and the old communication routes in this area? And 2) What is the relationship between the metallurgical areas of Zahedan city and the population centers of that time such as Sistan, Zahedan, Fahraj and Bam in Kerman province? Therefore, the purpose of this research is to know and why the formation of these ancient metallurgical sites and its relationship with the studied variables in this area. For this reason, the metallurgical areas of Zahedan city were first introduced and then, using the output maps from the GIS software, the distribution pattern of the metallurgical areas was analyzed and identified with the distribution pattern of mineral resources. According to the mentioned studies, it was found that most of the metallurgical areas of the region were highly dependent on copper mines, fuel sources and old communication routes in the region, and often near these mines, fuel sources and communication routes and caravanserais and castles exist between the centers. Bam-Fahraj-Nusrat-Abad-Zahedan-Sistan population has been formed.

    Keywords: Metalworking sites, Islamic era, Zahedan City, cultural communication, GIS
  • روح الله شیرازی، مجتبی رخشانی*، محمد کیخا، سحر بختیاری
    یکی از روش های بررسی و شناسایی عوامل مورد نظر در مطالعات باستان شناسی مطالعه الگوی استقرار و تحلیل استقراری است که به بررسی شکل گیری محوطه های باستانی در انواع بسترهای محیطی می پردازد. شهرستان فنوج در منطقه مکران بلوچستان در جنوب شرقی ایران، قرار گرفته است. برخلاف دیگر بخش های جنوب شرقی ایران، این ناحیه با وجود تنوع جغرافیایی و زیست محیطی، از دیدگاه باستان شناسی چندان شناخته شده نیست. اقوامی که در طول هزاره ها در این سرزمین زندگی می کرده اند، خود را با شرایط دشوار محیطی منطقه وفق داده اند. ناحیه مزبور دارای محوطه هایی از عصر مفرغ تا دوران اسلامی است. این پژوهش برای نخستین بار به بازشناسی مبحث الگوی استقراری در این شهرستان می پردازد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی و چرایی شکل گیری محوطه های باستانی در شهرستان فنوج است. در این راستا، با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و SPSS به تحلیل و شناسایی الگوهای استقراری شهرستان فنوج در ارتباط با عوامل مختلف جغرافیای طبیعی پرداخته شده است. مطالعات نشان می دهد که بیشتر استقرارگاه ها به عوامل محیطی و طبیعی وابسته بوده اند و غالبا در نزدیکی منابع آبی شکل گرفته اند.
    کلید واژگان: بلوچستان, شهرستان فنوج, الگوهای استقراری, ArcGIS, SPSS
    Rouhallah Shirazi, Mojtaba Rakhshani *, Mohammad Keika, Sahar Bakhtiari
    One of the methods to study and identify the factors in archaeological studies is to study the pattern of settlement and settlement analysis, which examines the formation of ancient sites in a variety of environmental contexts. Fanouj County is located in the Baluchistan region in southeastern Iran. This county leads to Iranshahr City from the north to Kerman City and Bandar Abbas City from the west and to Nikshahr City from the east and south. The total area of Fanouj County is about 7730 square kilometers and its height above sea level is about 700 meters. Unlike other parts of Southeast Iran, this area is not well known from an archaeological point of view. This region is very diverse in terms of natural and geographical environment. The people that have lived in this land for millennia have adapted to the difficult environmental conditions of the region. However, this region covers areas from the Bronze Age to the Islamic era has placed itself. This study for the first time recognizes the issue of settlement patterns in this county. Therefore, the purpose of this study is to identify and why the formation of ancient sites in Fanouj County. In this regard, using ArcGIS and SPSS softwares, the settlement patterns of Fanuj County about various factors of natural geography have been analyzed and identified. According to the mentioned studies, it was found that most of the areas of the region were dependent on environmental and natural factors and often established their settlements near water sources.
    Keywords: Fanouj County, Ancient Periods, Settlement Pattern, ArcGIS, SPSS
  • روح الله شیرازی*، محمد کیخا، سحر بختیاری، یاسمن نصیری پور

    دشت سیستان در عصر مفرغ کانون شکل گیری اجتماعات و محوطه های باستانی بوده و شهرسوخته استقرار مرکزی آن است. نظر به اینکه تخمین جمعیت جوامع باستانی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در پژوهش های باستان شناسی می باشد، در این مقاله سعی شده تا با انجام مطالعات میدانی با رهیافت قوم باستان شناسی و روش توصیفی- تحلیلی، ارتباطی بین مدل های جمعیت پذیری استقرارهای امروزی منطقه سیستان در حوزه شیب آب در شهرسوخته ایجاد شود و مدلی نوین برای برآورد تراکم جمعیت در هکتار برای این منطقه در دوران باستان ارایه گردد. از این رو اندازه و مقدار جمعیت 41 روستا از 154روستای حوزه جنوبی دشت سیستان مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج مطالعات نشان داد که تراکم جمعیتی در هر هکتار از مناطق مسکونی این منطقه در حدود 20  نفر می باشد. براین اساس، احتمالا شهرسوخته در دوره I (دوره شکل گیری) دارای وسعت 30 هکتار با جمعیتی در حدود 600 نفر بوده است. در دوره II و III (سال های 2800 تا 2200 پیش از میلاد: دوره شکوفایی و شهرنشینی)، وسعت محوطه به حدود 100 هکتار رسیده و جمعیتی در حدود 2000 نفر را در خود جای می داده است. در نهایت در دوره IV (دوره افول) با وسعت20 هکتار، جمعیتی در حدود400 نفر را دارا بوده است.

    کلید واژگان: سیستان, شهرسوخته, عصر مفرغ, تخمین جمعیت, رهیافت قوم - باستان شناسی
  • محمد کیخا*، سحر بختیاری، یاسمن نصیری پور، سپیده بختیاری

    دشت سیستان در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم پیش ازمیلاد کانون شکل گیری محوطه های شاخص و مهمی است که در تبیین و شکل گیری اجتماعات انسانی نقش اساسی ایفا نموده است. بررسی ها و کاوش های باستان شناختی حوزه سیستان با هدف مطالعه جایگاه باستان شناسی منطقه و سیر روند تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در عصرمفرغ صورت گرفته است. از مناطق مهم باستانی در قسمت های جنوبی دشت-سیستان منطقه حوض دار با وسعتی در حدود 40 کیلومترمربع است. اولین فصل پروژه بررسی و تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محوطه های منطقه حوض دار به سرپرستی محمدکیخا در سال 1398 انجام شد و منطقه مورد بررسی پیمایشی سیستماتیک قرار گرفت. طی این بررسی 12محوطه از عصرمفرغ شناسایی و ثبت شد که از نتایج مهم آن می توان به بررسی محوطه های عصر مفرغ محدوده حوض دار و تعیین جایگاه منطقه در جدول گاهنگاری جنوب شرق ایران اشاره نمود. پرسش اصلی مطرح شده در این پژوهش عبارت است از: با تکیه بر مواد فرهنگی جمع آوری شده از محوطه های عصرمفرغ منطقه حوض دار، گاهنگاری نسبی و روابط فرهنگی این منطقه با مناطق همجوار چگونه ارزیابی می شود؟ طبق مطالعات صورت گرفته در منطقه حوض دار تداوم فرهنگی از دوره Iتا دورهIV شهرسوخته در این منطقه مشاهده می شود . درطی این دوران به دلیل موقعیت سوق الجیشی منطقه که در مسیر شاهراه های ارتباطی واقع شده و با توجه به داده های باستان شناسی شاهد ارتباطات گسترده فرهنگی استقرارهای منطقه حوض دار با مناطق همجوار، همانند سیستان شمالی، بلوچستان، پاکستان، افغانستان، دره سند و تمدن های حوزه هلیل رود هستیم. پژوهش حاضر برمبنای مطالعات میدانی و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی جهت ارایه گاهنگاری نسبی منطقه و ارتباطات فرهنگی حوزه مذکور به مطالعه داده های فرهنگی پرداخت.

    کلید واژگان: سیستان, منطقه حوض دار, عصر مفرغ, ارتباطات فرهنگی, داده های فرهنگی
    Mohammad Keikha *, Sahar Bakhtiari, Yasaman Nasiripour, Sepdideh Bakhtiari

    Sistan plain is the center of the formation of significant and important areasin the late fourth millennium and early third millennium BC that have played a Fundamental role in Formation of human communities.  Archaeological surveys and excavations in Sistan region have been conducted with the aim of studying the archaeological position of this region and political, social and cultural developments in the Bronze Age. One of the most important ancient areas in the southern parts of the Sistan plain is the Hozdar region with an area of about 40 square kilometers. The first season of the project to survey and determine the area and propose the boundaries of Hozdar area under the supervision of Mohammad Keikha was done in 2019 and the area was surveyed systematically. During this Survey, 12 sites from the Bronze Age were identified and recorded, one of its important results is to study the developments that occurred in the Bronze Age and determine the position of the region in the chronological table of southeastern Iran. The main question raised in this research is: Based on cultural materials collected from the Bronze Age sites of Hozdar region, how is the relative chronology and cultural relations of this region with neighboring areas evaluated? According to studies conducted in Hozdar region, this region has a cultural continuity in the Bronze Age (simultaneously with the first period of Shahr-e Sokhteh to the fourth period of Shahr-e Sokhteh). During this period, due to the strategic position of the region, which is located along communication highways and also according to archaeological data, we see extensive cultural connections of Hozdar region settlements with neighboring regions, including North Sistan, Baluchistan, Pakistan, Afghanistan, the Indus Valley and the civilizations of the Halil River Basin. The present Research, based on field studies and relying on descriptive-analytical method, to determine the relative chronology of the region and cultural relations of the mentioned area, studied cultural material

    Keywords: Sistan, Hozdar region, Bronze Age Period, Cultural relations, Cultural data
  • یاسمن نصیری پور*، زهره جوزی، محمد کیخا، سحر بختیاری

    سرزمین بلوچستان به عنوان گذرگاه طبیعی شبه قاره هند از دیرباز نگاه ها را به سوی خود جلب نموده است. سفال به منزله شاخصه سبک های هنری و کاربردی ادوار مختلف می تواند علاوه بر تعیین قدمت یک سکونتگاه، به شناخت ابعادی از شرایط اجتماعی، تحولات تاریخی و کیفیت مبادلات تجاری کمک کند. ازاین روی یکی از اساسی ترین راه ها جهت درک ارتباطات فرهنگی در دوره های مختلف، مطالعه و بررسی سفالینه هاست. تاکنون در مورد سفال های اشکانی شهرستان خاش پژوهشی انجام نگرفته است. از این رو نگارندگان در این پژوهش سعی دارند تا با مطالعه توصیفی- تحلیلی یافته های سفالی، به گاهنگاری نسبی محوطه-های دوره اشکانی شهرستان خاش و چگونگی تعاملات فرهنگی درون و برون منطقه ای این حوزه بر اساس نتایج گونه شناختی سفال ها بپردازند. برای دستیابی به اهداف مذکور و پی بردن به روند جریانات فرهنگی آن در دوره اشکانی، پرسش های ذیل مطرح گردید: ?- تزیین غالب سفال اشکانی شهرستان خاش به چه صورت است؟ تزیین غالب سفال اشکانی در شهرستان خاش از نوع نقاشی می باشد.?- تعاملات فرهنگی درون و برون منطقه ای این حوزه بر اساس نتایج گونه شناختی سفال ها چگونه بوده است؟ نتایج حاصل از گونه شناختی نشانگر آن است که شهرستان خاش در طول دوره اشکانی با مناطق بلوچستان جنوبی، سیستان، کرمان، خراسان بزرگ، برخی مناطق حوزه خلیج فارس و دریای عمان، افغانستان و پاکستان ارتباط فرهنگی داشته است.

    کلید واژگان: بلوچستان شمالی(شهرستان خاش), سفال دوره ی اشکانی, گونه شناسی, مقایسه گونه شناختی
    Yasaman Nasiripour *, Zohreh Jouzi, Mohammad Keikha, Sahar Bakhtiari

    Baluchestan as a natural gateway of the Indian subcontinent has long attracted attention. Pottery, as a characteristic of artistic and applied styles of different periods, in addition to determining the age of a settlement, can help to know the social conditions, historical developments and the quality of trade exchanges. Therefore, one of the most basic ways to understand cultural connections in different periods is to study pottery. So far, no research has been done on Parthian pottery in Khash city, so in this study, the authors try to study the relative chronology of the Parthian sites of Khash city and how the cultural interactions inside and outside of this region based on the typological results of pottery by descriptive-analytical study of potteries. In order to achieve the mentioned purposes and to understand the trend of its cultural currents in the Parthian period, the following questions were raised: ?- What is the predominant decoration of Parthian pottery in Khash city? The predominant decoration of Parthian pottery in Khash city is painting. ?- What have been the cultural interactions inside and outside the region based on the typological results of pottery? The results of typology show that Khash city during the Parthian period with cultural regions of South Baluchistan, Sistan, Kerman, Greater Khorasan, some areas of the Persian Gulf and the Sea of Oman, Afghanistan and Pakistan. As a result, by comparing the typology of pottery, a relatively clear situation of the pottery industry of Khash city in the Parthian period and cultural connections within and outside the region of this city was revealed.

    Keywords: Northern Baluchestan (Khash city), Parthian pottery, Typology, typological comparison
  • محمد حدادی*، محمد کیخا

    افزایش سن با مرگ نورونها همراه است و بیشتر بیماریهای عصبی نظیر آلزایمر، پارکینسون و هانتینگتون نیز در سنین بالا اثرات بالینی خود را نشان میدهند. مرگ نورونی ناشی از فرایندهای دخیل در بیماریهای عصبی و فرایند پیری شباهتهای زیادی دارند. از این جمله استرس اکسیداتیو است که به عنوان یک عامل آسیب زننده سلولی موجب تخریب سلولهای عصبی شده و در شرایط بیماری با ایجاد اکسیداسیون DNA موجب از دست رفتن نواحی هتروکروماتینه کروموزومهای سلولهای عصبی و بیان بیش از نیاز برخی ژنها شده که به تدریج مرگ نورونی را در پی خواهد داشت.  بررسی مقایسه ای بیان برخی ژن های هدف اینگونه تغییرات اپی ژنتیکی در طول فرایند پیرشدن با آنچه که در شرایط بیماری عصبی رخ میدهد حایز اهمیتهای بالینی متعددی است. مگس سرکه (دروزوفیلا ملانوگاستر) به دلیل دارا بودن بیش از 75 درصد ژنهای بیماریزای انسانی و همینطور دستگاه عصبی مرکزی ساده مدل بسیار عالی برای چنین مطالعاتی است. در این مطالعه، وجود اختلاف در بیان برخی از  ژن های تحت تنظیم اصلاحات اپی ژنتیکی ساختار کروماتین طی فرآیند پیری در بافت مغز مگس های سرکه تیپ وحشی در دو گروه سنی 4 روزه و 40 روزه توسط تکنیک qRT-PCR مورد بررسی قرارگرفته و با نتایج گزارش شده مطالعه همین گروه از ژنها در مدل تایوپاتی مگس سرکه مقایسه گردید. نتایج بیانگر کاهش بیان ژن های Nvd، CG15115، Ir41a، CG15661 و Uif در گروه مگسهای 40 روزه بود در حالیکه بیان گروه دیگر از ژنها شامل CG40006، Dscam1، Ints3 و Gprk1 افزایش بیان همراه با افزایش سن را نشان دادند.  سطح بیان ژن Snap25 بدون تغییر مانده بود. این تغییرات بیان ژنها متفاوت از تغییرات گزارش شده در مورد مدل تایوپاتی مگس سرکه بوده و بیانگر تفاوت مسیرهای تنظیمی اپی ژنتیکی دخیل در مرگ نورونها در شرایط بیماری با روند پیری طبیعی دستگاه عصبی است.

    کلید واژگان: تائوپاتی, تنظیمهای اپی ژنتیکی, پیری مغز, مگس سرکه
    Mohammad Haddadi*, Mohammad Keikha

    Central Nervous system provides body homeostasis and adaptation to environmental changes, thus deregulated nervous processes can accelerates aging. On the other hand, neurodegenerative disorders are age-dependent conditions. Since neurons are highly vulnerable to oxidative damage thus, the normal brain aging and neurodegenerative conditions share similar characteristics. Drosophila melanogaster is an excellent model organism to study brain aging and age-related neurodegenerative changes. It has been reported that human Tau over-expression in Drosophila brain leads to DNA oxidation and a wide spread chromatin relaxation leading to changes in expression level of specific target genes. In this study, in order to obtain a more accurate insight into the normal aging of the nervous system we quantified and compared expression levels of the same target genes in young flies (4 days old) and old flies (40 days old) of wild-type Oregon K Drosophila insects applying qRT-PCR technique. The results showed that a group of genes including Nvd, CG15115, Ir41a, CG15661 and Uif show decreased expression by getting aged, and CG40006, Dscam1, Ints3, and Gprk1 genes are up-regulated as the flies’ age is increased. The Snap25 gene expression did not change during aging. These results showed that as the age rises, the expression of the genes in the organisms of this living creature undergoes changes that are due to changes in the epigenetic patterns. But the observed changes are different than that of reported in tauopathy fly models. This pattern of changes in gene expression reflects reduction of metabolic and signaling activity and increased accumulation of damage in the cells, which ultimately leads to aging.

    Keywords: Tauopathy, Epigenetic gene regulation, Brain aging, Drosophila melanogaster
سامانه نویسندگان
  • محمد کیخا
    محمد کیخا
    (1394) کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال