به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمدتقی مختاری

  • سیده فاطمه سادات نژاد*، سهراب یزدانی مقدم، محمدتقی مختاری

    نهاد وزارت نقطه ثقل نظم دیوانی ایران در طول تاریخ بوده است. وزیر با عنوان های مختلفی مانند وزیر اعظم و صدراعظم در راس این نظام قرار داشت و به دستیاری روسای دیوان‌ها کشور را اداره می کرد. از دوره ناصرالدین شاه تکاپوهایی برای نوسازی دستگاه دیوان آغاز شد. این تلاش‌ها دو وجه داشت: ایجاد وزارتخانه‌های چندگانه و تعدیل جایگاه صدراعظم. این امر که به منزله تغییر در نهاد وزارت بود، به سادگی امکان‌پذیر نبود، زیرا نهادها در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. نتیجه آنکه تلاش‌ها برای ایجاد نهاد جدید وزارت شکست خورد. تا پایان سلطنت مظفرالدین شاه با وجود آنکه عنوان های متعدد وزارتی خلق شد، اداره امور همچنان در دستگاه صدراعظم باقی ماند، بی آنکه «وزارتخانه‌های چندگانه» به نهاد تبدیل شده باشد. پژوهش حاضر کوشیده است با اتکا به منابع کتابخانه‌ای و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی این مطلب بپردازد که تغییر نهاد وزارت و ایجاد وزاتخانه‌های جدید به عنوان نهادهایی نو در جریان انقلاب مشروطه ایران چگونه امکان‌پذیر گردید؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد انقلاب مشروطه نیروی لازم را برای ایجاد تغییر ناگهانی در نهاد وزارت فراهم ساخت. تحقق این امر از خلال تثبیت معنایی جدید از مفهوم وزیر صورت گرفت. این تثبیت معنایی از رهگذر مفهوم «وزیر مسیول» محقق گردید. طرح مفهوم «مسئولیت» در دایره مفاهیم اداری و سیاسی ایران، ریشه در تلاش‌های اصلاح‌طلبان دوره ناصری و مظفری داشت. پس از پیروزی مشروطه، تحقق حکومت مشروطه با «مسئولیت» وزرا یکسان تلقی شد. از سوی دیگر التهابات ماه‌های نخست پس از پیروزی انقلاب مشروطه، شکل دستگاه اجرایی و مفهوم وزارت را به مسئله محوری فعالان سیاسی بدل کرد. اتحاد این دو عامل زمینه‌ساز دگرگونی نهاد وزارت، حذف عنوان های متعدد وزارتی قبل از مشروطه و خلق وزارتخانه‌های جدید به عنوان نهادهایی نو گردید

    کلید واژگان: وزارت, وزیر مسئول, دولت مسئول, انقلاب مشروطه}
    Seyedeh Fatemeh Sadatnejad *

    The institution of the “vizierate” was the center of Iran's bureaucratic order throughout history. The “vizier” was at the head of the system with various titles, such as the grand chancellor, the chancellor, etc., were administering the country with heads of the bureaux assistance. Some efforts were made to renovate the Iran’s bureaucratic system from the time of Nasser al-Din Shah. These efforts were two-fold: the creation of multiple ministries and the modification of the position of the Chancellor. This was simply not possible as a change in the institution of the “vizierate”. Because the institutions resisted the change. By the end of the reign of Mozaffar al-Din Shah, numerous ministerial titles were created, while the focus of affairs remained on the chancellery, without the "multiple ministries" being transformed. The blow of the Constitutional Revolution provided the force needed to make a sudden change in the “vizierate” structure. This realization came about through a new meaning consolidation of the concept of “Vizier”. This semantic consolidation was realized through the concept of "responsible minister." The concept of "responsible minister" in the bureaucratic and political contexts of Iran, had roots in the Nasseri and Mozaffari era reformists. Following the victory of the constitution, the realization of the constitutional government was considered as the "responsibility" of the ministers. On the other hand, the turbulences of the first months after the victory of the Constitutional Revolution transformed the form of the executive system and the concept of ministry into a central issue for political activists. The unification of these two factors provided the basis for a change in the institution of the “vizierate”, the removal of numerous pre-constitutional ministerial titles, and the creation of new ministries as a new institution.

    Keywords: Vizierate, Responsible ministe, Responsibility of government, Constitutional revolution}
  • محمد تقی مختاری، فواد پور آرین، سید برهان تفسیری *
    هدف
    بررسی ویژگی های دموگرافیک(1) و دگرگونی کیفی-آموزشی و جنسی شهر سنندج در بازه زمانی 1320-1357.
    روش و رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر تاریخی است و با رویکرد تاریخ اجتماعی و بر مبنای منابع کتابخانه ای، اسنادی و نشریات به تبیین مسئله محوری پژوهش پرداخته شده است.
    یافته ها و نتایج پژوهش: در این پژوهش دگرگونی اجتماعی شهر سنندج در دوره پهلوی دوم با تکیه بر تحولات جمعیتی این شهر بررسی شد.
    برای تبیین هرچه بهتر مسئله پژوهش، از چند منظر به این مسئله پرداخته شد. در این راستا، ابتدا فضای کالبدی شهر سنندج و تحولات آن بررسی شد. سپس به امکانات شهری سنندج از قبیل مراکز آموزشی، بهداشتی، مالی و تفریحی و تاثیر آن ها بر مردم توجه شد. در ادامه ویژگی های جمعیتی سنندج در این دوران و تحولات و تحرکات جمعیتی آن -یعنی محوری ترین مسئله پژوهش حاضر- بررسی شد. با بررسی تحولات کیفی-آموزشی و جنسیتی، این نکته آشکار شد که زنان با برخورداری از امکانات آموزشی، رفته رفته به صورت یکی از گروه های اجتماعی فعال شهری درآمدند. در مبحث ویژگی های اقتصادی جمعیت، به مسئله شهری شدن نسبی مشاغل در سنندج توجه شد. سنندج درنتیجه این دگرگونی ها به صورت شهری صنعتی درنیامد، بلکه شکل خدماتی پیدا کرد.
    کلید واژگان: سنندج, دولت پهلوی دوم, دگرگونی جمعیت, ساختار اجتماعی}
    Mohammad Taghi Mokhtari, Foad Pour Arian, Seyyed Borhan Tafsiri
    Purpose
    Dimensions of social changes in the capital city of Kurdistan province of Iran is discussed during the 37 years of the reign of the Shah Mohammad Reza Pahlavi.
    Method/Research Design: Social changes in the city, in terms of changes in physical expansion and urban facilities (including education, health, financial institutions, and recreation) are studied. Data was collected from library materials and archival records.
    Findings: Access to modern education provided women an opportunity to take a more active role in the Sanandaj. Availability of a range of public sector jobs enhanced urbanism too. Both developments were found to be the engine of change of the city into a service oriented city.
    Keywords: Sanandaj, Demographics, Urbanism}
  • محمدتقی مختاری، سجاد جمشیدیان
    مسئله برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی همواره از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوعات فراروی دولت-های عصر مشروطه و پهلوی در تمامی ادوار بیست و چهارگانه تشکیل مجلس شورای ملی بوده است. انتخاباتی که در محیطی غیردموکراتیک و دخالت های عدیده دست اندرکاران برگزاری انتخابات به همراه ضعف و بی سوادی و عدم اطلاع دقیق مردم ایران از انتخابات و وظایف نمایندگان همراه بوده است. با به قدرت رسیدن دولت دکتر مصدق و همراهی طیف وسیعی از مردم ایران از این دولت و اهمیت مسئله نفت، دولت مصدق و حامیان ایشان که همیشه از مخالفان برگزاری انتخابات با نظام نامه مدون ادوار گذشته برای برگزاری انتخابات بودند، اقدام به برگزاری انتخابات مجلس هفدهم شورای ملی با همان نظام نامه و سبک و سیاق گذشته نمودند. با نزدیک شدن به برگزاری این انتخابات، طیف های گوناگونی از گروه های سیاسی کشور که از مخالفین دکتر مصدق و برنامه های اصلاحی دولت وی بودند، اقدام به مخالفت با برگزاری این انتخابات نمودند. دو طیف دربار و حزب توده از مهم ترین مخالفین برگزاری این انتخابات به شمار می رفتند و با در اختیار داشتن روزنامه های گوناگون، آزادانه در فضای باز سیاسی که دولت دکتر مصدق در طول دوران نخست وزیری خود موجد آن بود، اقدام به نشر و درج افکار و برنامه های خود در جهت مخالفت با برگزاری این انتخابات نمودند.
    در این مقاله، سعی بر آن است تا با شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع آرشیوی روزنامه های این دوره به افکار غالب و دلایل مخالفت مخالفین دکتر مصدق با برگزاری انتخابات این دوره پرداخته شود و در ورای آن به نحوه نگرش ارگان های موجود طیف های سیاسی و گروهی ایران در این برهه زمانی مهم پرداخته شود.
    کلید واژگان: انتخابات مجلس هفدهم شورای ملی, دکتر مصدق, حزب توده, مطبوعات, مسئله نفت}
    Mohammad Taghi Mokhtari, Sajjad Jamshidiyan
    The issue of establishing national legislative council election was one of the most important and challenging issues of the governments in constitutional era and Pahlavi governance, during all 24 periods of the council. The elections were happening in non-democratic space, with many interventions of the implementation’s agents of elections, together with illiteracy, weakness and unawareness of Iranian people about election and duties of representatives. When Dr. Mosaddegh got the power, by the companionship of a wide range of Iranian people, regarding to the government and the importance of oil issue, Mosaddegh’s government and its supporters, that were always against establishing elections with previous statutory regulations, continued implementing the 17th election of the Parliament by the previous regulations. By approaching the implementation of this election, many political groups, being in opposition with Mosaddegh’s reforming plans, began to oppose this election. The court of the Shah and the Tude Party were among the most important oppositions. These groups, having various kinds of newspapers, in the free political space that Mosaddegh established in his governance, proceeded publishing their plans and thoughts against election establishment. In this paper, it has been tried to address the prominent thoughts and the reasons of Mosaddegh’s oppositions to oppose election establishment in this period, by descriptive and analytic method and using archival sources of that period, we also aim to analyze the approach of the political organizations in Persia, regarding the above mentioned issue, in that important period of contemporary Persian history.
    Keywords: Seventeenth National Parliament elections, Dr. Mosaddegh, Tude Party, the press, the oil issue}
  • محمد تقی مختاری، محمدحسن رازنهان، امیر آهنگران
    در دوره قاجار، افغانستان به علت سرکشی مقطعی و توام با تجاوز حکام هرات و قندهار و کابل، به دیگر نواحی خراسان وتمایل قاجار ها برای اعاده حاکمیت ایران در این مناطق، در کانون توجه قرار گرفت. در عرصه بین المللی نیز، سلطه انگلستان و کمپانی هندشرقی اش بر هندوستان و ترس و واهمه آنان از حملات افغانان درانی به آنجا ورقابت های استعماری با فرانسه و روسیه، سبب اهمیت یافتن این منطقه شد. انگلیسی ها در زمان فتحعلی شاه، با سیاست اعزام سفیر و انعقاد برخی قراردادها، وی را بر ضد زمان شاه درانی تحریک کردند؛ سپس با وعده های واهی، مانند مساعدت مالی و نظامی برای مقابله با روس ها و استرداد مناطق قفقاز، مانع از اتحاد فرانسویان با ایران و نفوذ احتمالی شان در افغانستان و هندوستان شدند. در زمان محمدشاه، ترس از نفوذ روس ها در آسیای مرکزی و افغانستان، آنان را واداشت تا با بهره گیری از سیاست ایجاد چالش و تهدید، هم حاکم هرات را علیه دولت ایران بشورانند و هم با حمله به جزایر خلیج فارس، مانع از فتح هرات و دیگر نواحی افغانستان توسط ایران شوند. در دوره ناصری نیز، بی درایتی ناصرالدین شاه و صدراعظم وی، آقاخان، سبب شد تا انگلیسی ها ابتدا قرار داد سال 1269ق/1852م را به ایران تحمیل کرده و سپس، با استفاده از سیاست جنگ طلبی و اشغال جنوب ایران و تحمیل عهدنامه پاریس، افغانستان را از ایران جدا کنند.
    کلید واژگان: ایران, افغانستان, انگلستان, کمپانی هندشرقی, شاهان قاجار, عهدنامهپاریس}
    Mohammad Taghi Mokhtari, Mohammad Hasan Raznahan, Amir Ahangaran
    During Qajar era, Afghanistan became the central of attention as a result of reasons such as temporal rebellions, the invasion of rulers of regions i.e. Herat, Qandehar and Kabol to Khorasan and also Qajar king's tendency for restoration of sovereignty on such regions. Internationally, some factors including the domination of England and East India Company on India, England's fear for Dorani Afqan's Attacks and colonial rivalries with Russia and France had a remarkable role in the importance of Afghanistan. England succeeded in provoking Fath Ali Shah against Zaman Shah Dorani by sending ambassadors and signing the treaties. Subsequently, England prevented the alliance of Iran with France and the influence of France by invalid promises for financial and military assistances against Russia troops and restoration of Caucasus region's control. Under Mohammed Shah's kingdom, the fear of Russia's influence on Central Asia and Afghanistan obliged England not only to provoke the rulers of Herat against Iran's government but also to attack Persian Gulf's islands preventing from Iran's conquest in Heart and other regions by utilizing the policy of threat and challenge. During Nasser Al din Shah's period, at first, England imposed the contract of 1269 A.H on Iran and then the separation of Herat by occupation of south of Iran and Paris treaty, which was as a result of incompetence of Iran's authorities.
    Keywords: Iran, Afghanistan, England, East India Company, Qajar kings, The treaty of Paris}
  • فاطمه رضایی، محمدتقی مختاری
    تفکر وحدت ملی، در اندیشه روشنفکران حلقه برلن به تاثیر از اندیشه های آریایی گری در آلمان ایجاد شد. این تفکر در دوره رضاشاه، منجر به استقرار یک دولت ملی مقتدر شد که سعی داشت به طور مهندسی شده جامعه ایران را متمدن کند. بررسی نقش تفکر حلقه برلن در روشنفکری دوره رضاشاه اهمیت بسزایی دارد. حلقه برلن، به عنوان مهمترین حلقه روشنفکری ایران در دوره جنگ جهانی اول، با مطرح کردن مفهوم «ایرانیت» و «روح ملی ایرانی»، نقش مهمی در جریان روشنفکری پس از خود ایفا نمود. این کار بر آن است تا چرایی و چگونگی این تاثیر گذاری را بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که حلقه برلن چه تاثیری بر روشنفکران ملی گرای دوره رضا شاه داشته است. بدین منظور این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، ابتدا عوامل موثر بر تفکر حلقه برلن را مورد واکاوی قرار داده و سپس به چگونگی این تاثیر بر روشنفکران دوره رضاشاه می پردازد و به این نتیجه می رسد که روشنفکران حلقه برلن، مفهوم برتری نژاد آریایی را از نظریه گوبینو گرفتند و همانطور که آلمان ها از این نظریه نژادی در جهت تمرکز قدرت کشورشان استفاده کردند، آنان نیز، با مطرح کردن مفهوم« ایرانیت»، زمینه فکری مناسب جهت روی کار آمدن دولت ملی مقتدر رضاشاهی را فراهم ساختند. روشنفکران دوره رضاشاه نیز، مولفه های وحدت ملی را پردازش کردند و برخی از آنان را در سایه دولت جدید، اجرایی نمودند.
    کلید واژگان: حلقه برلن, روشنفکری, ملی گرایی, عصر رضاشاه, وحدت ملی}
  • محمدحسن رازنهان، محمدتقی مختاری، نادر پروین
    قاضی نورالله شوشتری (956 1019 ق)، از عالمان صوفی مشرب شیعه عصر صفوی بود که در تحول گفتمان سیاسی شیعی روزگارش، بس تاثیر گذارد. آثار او را از دید معرفت شناسی دینی بررسیده اند، اما تا کنون پژوهشی درباره اندیشه سیاسی وی صورت نپذیرفته است. این مقاله که تازه ترین تحقیق در این زمینه به شمار می رود، بر پایه روش جستاری توماس آرتور اسپریگنز، اندیشه سیاسی قاضی شوشتری را در مهم ترین آثارش مانند مجالس المومنین، صوارم المهرقه، احقاق الحق، مناصب النواصب و رساله اسئله یوسفیه، می کاود.
    بنابر نتایج تحقیق، زمانه قاضی شوشتری و فضای گفتمانی آن دوره، مانند گفتمان شیعی ضد سنی و اصولش (توحید، معاد، نبوت و امامت)، تعریف و تفسیر مسائل هستی شناختی و انسان شناختی از منظر روحانیان شیعه و صوفی مشرب، مهم ترین دلالت های معرفتی اندیشه سیاسی شوشتری بود. هم چنین لزوم استفاده از تقیه در برخی از هنگامه های ناگزیر و حساس، دفاع از امامت و عقاید شیعی، ناگزیری هم گرایی سیاسی متصوفه واقعی و شیعیان در برابر اهل سنت، تفهیم اتهامات دشمنان تاریخی تشیع در مناظرات سیاسی و اعلام فزونی شمار شیعیان جهان و آسیب شناسی تصوف اسلامی، مهم ترین دلالت های تبیینی (وضعیتی)، هنجاری و تضمنات سیاسی اندیشه قاضی شوشتری به شمار می روند.
    کلید واژگان: قاضی نورالله شوشتری, اندیشه سیاسی, تشیع, تصوف, مجالس المومنین, احقاق الحق, مناصب الناصب}
  • محمدتقی مختاری، محمد بیطرفان
    پس از پیروزی انقلاب مشروطیت زمینه های شکل گیری نهادهای نوین فراهم شد. یکی از مولفه های اصلی این نهادها، آشنایی مردم با حقوق سیاسی و اجتماعی خود بود. لذا تشکیل مجلس و نهادهای سیاسی و مدنی در ولایات ایران، ضرورت استقلال سیاسی و اقتصادی کشور را آشکار نمود. طرح تاسیس بانک ملی، به عنوان یکی از دغدغه های مهم نمایندگان مجلس، در راستای صیانت از مبانی و اساس اقتصاد کشور صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از اینست که چندین عامل مهم ضرورت شکل گیری بانک ملی را نزد نمایندگان مجلس تبیین می کرد، که از آن جمله می توان به مشکلات اولیه مالی و اقتصادی و سیطره بیگانگان بر حیات اقتصادی کشور اشاره نمود. این جریان، با موانع و مشکلات بسیاری همراه شد؛ چنان که فقدان علم و سواد توده مردم، نبود تجربه کافی، عدم امنیت سرمایه گذاری وغیرهازموانععمدهشکستطرحاولیهبانکملیبود.روشتحقیق در این جستار توصیفی''تحلیلی است.
    کلید واژگان: انقلاب مشروطیت, مجلس شورای ملی, بانک ملی, استقلال اقتصادی, استقلال سیاسی}
    Mohammad Taghi Mokhtari, Mohammad Bitarafan
    After the victory of constitution revolution، the context became ready for creating new institutions. One of the main elements of these institutions was making people familiar with their social and political rights. Thus establishment of parliament and political and social institutions in Iran clarified the necessity of political and economic independence. As one of the major concerns of Parliament، The plot for the establishment of National Bank، executed in order to preserve the fundamentals of the economy of thecountry. Research findings indicate that several important factors explained the necessity of formation of the National Bank for prliamentarians، including basic financial problems and foreign domination over economic life of country. Although this process was associated with many obstacles and difficulties; as lack of knowledge and education of the masses، lack of experience، lack of investment security، and etc was some of the main reasons for failure of the original plan of the National Bank. The method In this research is descriptive-analytical.
    Keywords: Constitutional Revolution, National Parliament, National Bank, Economic independence, Political independence}
  • ا.پ. نوواسیلتسف
    مترجم: دکتر محمدتقی مختاری
    رقابت سه قدرت منطقه ایران، عثمانی و روسیه، در نیمه دوم سده شانزده ابعاد وسیع تری به خود گرفته بود و این امر موجب نزدیکی استراتژیک موقت دو قدرت علیه یک قدرت دیگر می شد. در این بین، اتحاد ایران و روسیه علیه عثمانی و خان نشین کریمه، مسائل گرجستان، داغستان، آسیای میانه و هندوستان، مهم ترین عوامل اثرگذار بر روابط ایران و روسیه در دوزه زمانی یاد شده بودند.
    کلید واژگان: ایران, روسیه, عثمانی, شاه عباس اول صفوی, اتحاد, روابط سیاسی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال