محمدحسن کشاورزی
-
مقدمه
عوامل مختلفی بر کیفیت آموزش مجازی تاثیر می گذارند که شناسایی آن ها و روابط شان با یکدیگر می تواند زمینه و فرصت مناسبی برای برنامه ریزی آموزشی براساس نیازهای فراگیران و ویژگی های محیط آموزشی فراهم کند. لذا هدف از این مطالعه بررسی وضعیت و رابطه سه عامل حالت فراشناختی، سبک های یادگیری و مدیریت زمان در دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی رشته آموزش پزشکی بود.
روش هااین مطالعه تحلیلی- مقطعی در دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال تحصیلی 1401-1400 اجرا شد. 54 دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش پزشکی به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد حالت فراشناختی اونیل و عابدی، سبک یادگیری وارک و مدیریت زمان ترومن بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با بکارگیری آزمون های من ویتنی، کای دو، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل گردید.
یافته هانتایج نشان داد که بیشترین سبک یادگیری مورد استفاده در هر دو جنس، شنیداری است. میانگین نمره مدیریت زمان شرکت کنندگان در مطالعه برابر 41.77±6.74 و میانگین نمره راهبردهای فراشناختی برابر 50.03±7.46 بود. نتایج مطالعه نشان داد که رابطه بین سبک یادگیری و نمره فراشناختی (P=0.005, H=14.745) و بین سبک یادگیری و مدیریت زمان (P=0.001, H=19.433) معنی دار بود. همچنین رابطه بین سبک یادگیری با کلیه مولفه های فراشناختی (P<0.05) معنی دار بود. مطابق آزمون اسپیرمن بین حالت فراشناختی و مدیریت زمان رابطه معنی داری وجود نداشت (P>0.05, r=0.109).
نتیجه گیریبا عنایت به نتایج حاصله، سبک غالب یادگیری دانشجویان مجازی، شنیداری و میانگین نمره حالت فراشناختی در حد متوسط و مدیریت زمان نسبتا مطلوب بود. لذا توصیه می گردد که سیاست گذاران آموزشی به این سه عامل در بازنگری کوریکولوم و برنامه ریزی دانشجویان مجازی توجه نمایند.
کلید واژگان: فراشناخت, مدیریت زمان, یادگیری, آموزش, پزشکیIntroductionDifferent factors affect the quality of virtual education. Identifying them and their relationships with each other can provide a suitable opportunity for educational planning based on the needs of learners and the characteristics of the educational environment. Therefore, the purpose of this study was to investigate the status and relationship of three factors of metacognitive state, learning styles and time management among virtual master's students in the field of medical education.
MethodsThis cross-sectional analytical study was conducted in Iran University of Medical Sciences in 2021-2022. Fifty-four medical education master's students were included in the study by census method. Data collection tools were O’neil and Abedi's metacognitive state questionnaires, WARk's learning style questionnaire and Truman's time management questionnaire. The data were analyzed and using Mann-Whitney, Chi-square, Kruskal-Wallis and Spearman's correlation coefficient through SPSS .
ResultsThe results showed that the most used learning style in both sexes was listening. The mean of time management score was 41.77±6.74 and the mean of metacognitive strategies was 50.03±7.46. The results of the study showed that there was significant relationship between learning style and metacognitive score (P=0.005, H=14.745), as well as,between learning style and time management (P=0.001, H=19.433). Also, the relationship between learning style and all metacognitive components was significant (P<0.05). According to Spearman's test, there was no significant relationship between metacognitive state and time management (P>0.05, r=0.109).
ConclusionAccording to the results of the current study, the dominant learning style of virtual students was listening, and the mean of metacognitive score was average and time management was relatively favorable. Therefore, it is suggested, policy makers pay attention to these three factors in the revision of curriculum and educational planning for virtual students.
Keywords: Metacognition, Time management, Learning, Medical, Education -
سابقه و هدف
رفتارهای پیشگیرانه مهم ترین راه کنترل بیماری کووید 19 است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط سلامت معنوی و عقاید مذهبی با عملکرد پیشگیری کننده از کووید 19 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی انجام شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی است که روی 400 نفر از شهروندان شهر شیراز انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های متغیرهای دموگرافیک، الگوی اعتقاد بهداشتی، مقیاس سلامت معنوی آلیسون و مقیاس جایگاه کنترل سلامت اعتقاد به خدا استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی تجزیه وتحلیل شدند.
یافته هامیانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 52/10±95/36 سال بود. آزمون ضریب همبستگی بین رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری کرونا با سازه های مدل اعتقاد بهداشتی، سلامت معنوی و جایگاه اعتقاد به خدا در کنترل سلامت همبستگی معنی داری نشان داد (05/0>P). سازه های منافع درک شده، سلامت معنوی (وجودی و مذهبی)، جایگاه اعتقاد به خدا در کنترل سلامت، حساسیت درک شده و خودکارآمدی قوی ترین پیش بینی کننده رفتار بودند (05/0>P). در تحلیل رگرسیونی، متغیرهای بررسی شده 6/64 درصد از واریانس رفتارهای پیشگیری کننده از کووید 19 را پیشگویی کردند.
استنتاجنتایج این مطالعه ارتباط بین سلامت معنوی و عقاید مذهبی را با رفتارهای پیشگیری کننده از کووید 19 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی نشان می دهد. در انجام مداخله آموزشی، برای پیشگیری از بیماری کووید 19 از مدل اعتقاد بهداشتی، سلامت معنوی و عقاید مذهبی افراد استفاده شد.
کلید واژگان: رفتار پیشگیری, سلامت معنوی, عقاید مذهبی, کووید 19, مدل اعتقاد بهداشتیBackground and purposePreventive behavior is the best way to control COVID-19 disease. Therefore, the present study was conducted to determine the relationship between spiritual health and religious beliefs with the preventive behavior of COVID-19, based on the health belief model.
Materials and MethodsThe present study is a descriptive cross-sectional study performed on 400 citizens of Shiraz, Iran, who were selected through available sampling. For data collection, questionnaires of demographic variables, health belief model, Ellison’s spiritual well-being scale, and God lucus of health control scale were used. The collected data was analyzed in SPSS software (version 22) using descriptive and analytical statistical tests.
ResultsThe mean age of participants was 36.95 ± 10.52 years. Around 61% of the participants were women and 27% of them had university education. Correlation coefficient test showed a significant correlation between COVID-19 preventing behaviors and the structures of health belief model, spiritual well-being, and God's place in health control (P<0.05). The constructs of perceived benefits, spiritual health (existential and religious), God's place in health control, perceived sensitivity, and self-efficacy were the strongest predictors of behavior (P<0.05). In regression analysis, the studied variables predicted 64.6% of the variance of COVID-19 preventive behaviors.
ConclusionThe results of this study showed the relationship between spiritual health and religious beliefs with COVID-19 preventive behaviors, based on the health belief model. It should be mentioned that in carrying out an educational intervention to prevent the COVID-19 disease using the health belief model, spiritual health, and religious beliefs of people should be considered.
Keywords: COVID-19, Health belief model, Preventive behavior, Religious beliefs, Spiritual health -
Background and Objectives
Evidence-based Practice has been shown to improve patient care and outcomes, and studies emphasize that one of the barriers to the non-use of evidence-based practice (EBP) is the lack of proper education in this area. This study aims to develop educational factors in evidence-based rehabilitation.
MethodsThe study was conducted using the content analysis method. The study population was the rehabilitation educators in rehabilitation schools in Iran. Purposive sampling and semi structured interviews were applied to gather the data. A total of 16 rehabilitation educators were interviewed. Data analysis was conducted using Graneheim and Lundman methods.
ResultsThe findings of this study showed that evidence-based practice (EBP) is an educational (practical) process. Effective educational factors in evidence-based performance begin with the consideration of the needs of the patients and then look for the best methods to find the best evidence. Four themes, 10 categories, and 37 subcategories have been extracted from the study. From the analysis of the data obtained from the interviews, four main themes of “learning to find scientific evidence”, “interaction in the field of education,” “restrictive factors,” and “facilitating factors” emerged.
ConclusionFinally, they considered the triple principles of the best evidence medical education, which include the use of available scientific evidence, clinical experiences, and the client’s needs. For treatment, it integrates these parameters, and proper and timely education plays a fundamental role in this process.
Keywords: Evidence-Based, Rehabilitation Education, Content Analysis -
مقدمه وهدفامروزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش دانشگاهی می باشد. به نظر می رسد استفاده از راهبردهای شناختی یادگیری مناسب جهت ایجاد تغییرات مطلوب و پیشرفت تحصیلی نقش مهمی ایفا کند. لذا در این پژوهش تلاش شده است تا تاثیر آموزش راهبردهای شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی مورد بررسی قرار بگیرد.روش هاپژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی می باشد که بر روی دو گروه 50 نفری از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران اجرا گردید. بدین صورت که در گروه آزمایش علاوه بر ارائه محتوای درس، به مدت 20 دقیقه طی 6 جلسه در قالب فوق برنامه، راهبردهای شناختی ارائه و تمرین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون تحصیلی بود. داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 وارد و تحلیل شدند.یافته هاتمامی 100 دانشجو در مطالعه شرکت کردند. اختلاف معنادارآماری بین نمرات دانشجویان دو گروه قبل از آموزش راهبردهای شناختی وجود نداشت (28/0P=). در حالی که بعد از مداخله و ارائه آموزش اختلاف معناداری بین نمرات دانشجویان دو گروه مشاهده شد (01/0P=). همچنین نتابج آزمون تی زوجی نشان داد که میانگین نمرات آزمون پایان دوره نهایی هر یک از گروه ها نسبت به پیش آزمون افزایش یافت ولی این افزایش در گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه بوده است (001/0P=).نتیجه گیریآموزش راهبردهای شناختی در آموزش دانشگاهی موثر می باشد و منجر به ارتقای مهارت یادگیری فراگیران و به تبع آن پیشرفت تحصیلی خواهد شد لذا توجه به آن در برنامه ریزی های آموزشی توصیه می شود.کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, شناختی, دانشجوی پزشکیIntroductionStudents' academic achievement is one of the important indicators in assessing university education. It seems that the use of cognitive strategies plays an important role in making desired changes in learning and academic achievements. Therefore, in this research, the effect of teaching cognitive strategies on the academic achievement of medical students was studied.MethodsThis quasi-experimental study was conducted on two groups of 50 medical students of Iran University of Medical Sciences, using a two-group pretest-posttest test method. In the experimental group, in addition to presenting the content of the course, cognitive strategies were presented and practiced for 20 minutes in 6 sessions. The data collection tool was an educational test (pre-test, post-test and final end-of-period test). The data was analyzed using descriptive and inferential statistics (paired and independent t-test) and analyzed using SPSS20.ResultsAll students participated in the study. There was no significant difference between the scores of students in the two groups before the training of cognitive strategies (P=0.28). However, there was a significant difference between the scores of the two groups after the intervention and the training (P = 0.01).The average end-of-period test scores increased in both groups compared to the pre-test but this increase was higher in the experimental group than in the control group.ConclusionTeaching cognitive strategies in university education is effective and it will promote the learning skills of learners and consequently their academic achievement. Therefore, considering it is recommended in educational planning. Citation: Keshavarzi MH, Safari E, Shakarabi M, Kangrani Farahani AR, Taghavinia M, Zabihi Zazoly A. The Effect of Teaching Cognitive Strategies on the Academic Achievement of Medical Students. Journal of Development Strategies in Medical Education 2019;6(2):1-9.Keywords: Academic Achievement, Cognitive, Medical Students
-
زمینه و هدف
امروزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان به عنوان یکی از دغدغه های اساتید و مسولین می باشد که انتظار می رود دوره های آموزشی طوری طراحی شوند تا دانشجو به این هدف به عنوان یکی از شاخص های اثربخشی نظام آموزشی دست پیدا کند. لذا در این پژوهش تلاش شده است تا از آموزش راهبردهای شناختی جهت پیشرفت تحصیلی دانشجویان پرستاری استفاده شود و تاثیر این آموزش با بکارگیری الگوی کرک پاتریک بررسی شود.
روش بررسیپژوهش حاضر، مطالعه های نیمه تجربی می باشد که بر روی 60 نفر از دانشجویان پرستاری (دو گروه 30 نفر) دانشگاه علوم پزشکی ایران اجرا گردید. بدین صورت که در گروه آزمایش علاوه بر ارائه ی محتوای درس، طی 5 جلسه به مدت 20 دقیقه در قالب فوق برنامه راهبردهای شناختی ارائه و تمرین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون (آزمون پایان دوره) بود. داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 وارد و تحلیل شدند.
یافته هاتمامی 60 دانشجو در مطالعه شرکت کردند. اختلاف معنادارآماری بین نمرات دانشجویان دو گروه قبل از آموزش راهبردهای شناختی وجود نداشت (P=0.1). در حالی که بعد از مداخله و ارائه ی آموزش اختلاف معناداری بین نمرات دانشجویان دو گروه مشاهده شد (P=0.001). همچنین نتابج آزمون تی زوجی نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون هر یک از گروه ها نسبت به پیش آزمون افزایش یافت ولی این افزایش در گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه بوده است (P=0.001).
نتیجه گیریآموزش راهبردهای شناختی منجر به پیشرفت تحصیلی دانشجویان خواهد شد لذا برنامه ریزی جهت آموزش و ارتقای... این راهبردها توصیه می شود.
کلید واژگان: راهبرد شناختی, پیشرفت تحصیلی, دانشجوی پرستاریBackground & ObjectiveNowadays, the academic achievement of students is one of the concerns of professors and authorities. Therefore, the training courses are expected to be designed so that students can achieve this goal as one of the indicators of educational system effectiveness. Hence, in this study, we try to use cognitive strategies training for nursing students' academic achievement and the impact of this training is examined by applying the Kirk-Patrick model.
Materials and MethodsThis quasi-experimental study was performed on 60 nursing students (two groups of 30 students) of Iran University of Medical Sciences. In the experimental group, in addition to presenting the content of the lesson, 5 sessions of 20 minutes were presented and practiced in the form of the extracurricular cognitive strategies program. The data collection tool was pre-test and post-test (end-of-course test). Data were analyzed by SPSS software version 20.
ResultsAll 60 students participated in the study. There was no significant difference between the scores of students in the two groups before the cognitive strategies training (P = 0.1). There was a significant difference between the scores of the two groups after intervention and training (P = 0.001). Moreover, paired t-test results showed that the mean scores of post-test in each group increased compared to the pre-test but this increase was higher in the experimental group than the control group (P = 0.001).
ConclusionTraining the cognitive strategies will lead to students' academic achievement so that planning is recommended for training and promotion of these strategies.
Keywords: Cognitive Strategies, Academic Achievement, Nurse Students -
زمینه و هدفهدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه ابعاد انگیزش خودتعیین گری با اشتیاق شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.روش بررسیروش انجام مطالعه توصیفی - همبستگی بود. جامعه ی آماری مورد مطالعه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در چهار دانشکده (بهداشت- پزشکی- پیراپزشکی و دانشکده ی علوم رفتاری و سلامت روان) بودند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی دو پرسشنامه اشتیاق شغلی(سالوناوا و شوفلی با پایایی 99/0) و انگیزش شغلی با 5 مقیاس(کوداس و همکاران با پایایی 91/0) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار (spss نسخه 21) و آزمون های نرمالیتی، همبستگی و رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد.یافته هابراساس یافته های به دست آمده 44 درصد افراد مورد مطالعه مرد و 56 درصد دیگر زن بوده اند. رابطه ی مثبت و معناداری بین (انگیزش درونی، خودپذیر و درون فکنی شده) و رابطه ی منفی معنی داری بین (بی انگیزه گی درونی و بی انگیزگی بیرونی) با اشتیاق شغلی در اعضای هیات علمی مشاهده شد. نتایج نشان داد که 22 درصد از واریانس اشتیاق شغلی براساس ابعاد انگیزش خود تعیین گری شغلی قابل پیش بینی است و 17 درصد از واریانس انگیزش خود تعیین گری براساس ابعاد اشتیاق شغلی قابل پیش بینی است.نتیجه گیریمی توان گفت که سطوح بالای انگیزش شغلی خودتعیین کننده به پیامدهای مثبتی مانند اشتیاق شغلی می انجامد. با توجه به اینکه انگیزش شغلی براساس ابعاد اشتیاق شغلی قابل پیش بینی است، بنابراین لازم است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران با تدابیر لازم در پی بالا نگهداشتن انگیزش شغلی اعضای هیات علمی باشند.کلید واژگان: انگیزش شغلی, خودتعیین گری, اشتیاق شغلی, اعضای هیات علمی, دانشگاه علوم پزشکیBackground and ObjectiveThis study aimed to evaluate the relationship between self-determined motivation and work engagement of faculty members of Iran University of Medical Sciences.Materials and MethodsThis descriptive and correlational study was performed on faculty members of Iran University of Medical Sciences in four schools of health, medicine, paraclinical and behavioral sciences, and mental health. In total, 100 subjects were selected using the Cochran formula. Research tools included work engagement (Salanova and Schaufeli [2002] with 0.99 reliability). In addition, data analysis was performed in SPSS version 21 using normality, correlation, and multiple regression tests.ResultsAccording to the results, 44% of the subjects were male, and 56% were female. There was a significant and positive correlation between internal, introjected, and self-determined motivation and work engagement of the faculty members. On the other hand, there was a negative and significant relationship between internal and external amotivation and work engagement of the participants. Results indicated that 22% of the variance of work engagement could be predicted based on the dimensions of self-determined work motivation. In addition, 17% of the variance of self-determined motivation could be foreseen according to the dimensions of work engagement.ConclusionAccording to the results of the study, high levels of self-determined work motivation could have positive outcomes, such as work engagement. Given the fact that work motivation could be predicted by the dimensions of work engagement, it is necessary to design methods to maintain a high level of work motivation in faculty members by planners and decision makers of this field.Keywords: Work Motivation, Self-determined, Work Engagement, Faculty Members, University of Medical Sciences
-
مقدمهنظر به الزام قانونی و اهمیت اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و اهمیت بخش سلامت در نظام اقتصادی کشور، پژوهش حاضر به امکان سنجی اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز می پردازد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر پژوهش های میدانی و پرسش نامه ای بر مبنای الگوی شه است. به طوری که افزون بر سه بعد توانایی، اختیار و پذیرش، صرفه اقتصادی نیز به عنوان متغیر تاثیرگذار به الگو اضافه شد. نمونه پژوهش شامل 210 نفر از سه گروه مدیران ارشد و معاونین، مدیر مالی و روسای حسابداری و کارشناسان مالی و بودجه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز است. به منظور بررسی سوال های پژوهش، آزمون های آماری t یک نمونه ای، تحلیل واریانس و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزارهای Excel نسخه 2010 و SPSS نسخه 18 انجام شد.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه پاسخ دهندگان، با وجود پذیرش مناسب و اعتقاد به صرفه اقتصادی اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، ابعاد توانایی و اختیار در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز وجود ندارد. افزون براین، کلیه پاسخ دهندگان معتقدند اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد با صرفه اقتصادی همراه است. هم چنین، مدیر مالی و روسای حسابداری نسبت به سایر گروه ها، پذیرش سیاسی و مدیریتی بیشتری داشتند اما در بقیه موارد، همه گروه های پاسخ دهنده تقریبا اتفاق نظر داشتند.نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان می دهد که به طور کلی در زمان انجام پژوهش در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز بستر مناسب برای اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد وجود ندارد.
کلید واژگان: بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد, الگوی شه, صرفه اقتصادیThe Feasibility of Implementing Performance-based Budgeting in Shiraz University of Medical SciencesIntroductionRegarding the liability, and the importance of implementing Performance-based Budgeting, and because of the importance of the health sector in Iran economic system, this research considers the feasibility of implementing Performance-based Budgeting in Shiraz University of Medical Sciences.MethodThis research is applied, and the method for collecting data is based on questionnaire and field researches according to SHAH Model. Besides three dimensions of ability, authority, and acceptance, economic efficiency was also added to this model as an effective variable. The research sample includes three groups of chief officers and deputies, financial managers, accounting chairmen, and budget and financial experts of Shiraz University of Medical Sciences. In order to examine the research questions, One Sample t Test, ANOVA, and Friedman Test were carried out by using Excel software 2010, and SPSS Version 18.ResultsThe results of the research indicate that from the replier's point of view, although the appropriate acceptance and belief in implementing Performance-based Budgeting exist, ability dimensions, and authority do not exist in Shiraz University of Medical Sciences. Moreover, all the repliers believe that Performance-based Budgeting coincide with economic efficiency. Also, the group of financial managers and accounting chairmen had much more political and managerial acceptance than the other groups; however, almost all the replier groups had the same opinion in other cases.ConclusionThe findings of this research show that in general, at the time of doing this study, there is not any appropriate situation for implementing Performance-based Budgeting in Shiraz University of Medical Sciences.Keywords: Performance, based Budgeting, SHAH Model, Economic Efficiency -
مقدمههدف این پژوهش بررسی امکان سنجی آموزش الکترونیکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال 1391 می باشد.مواد و روش هاروش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه شامل اعضاء هئیت علمی و مسئولین دانشکده به تعداد 55 نفر و همچنین دانشجویان کارشناسی ارشد و دانشجویان کارشناسی ترم 6 به بالا به تعداد 510 نفر در رشته های مختلف می باشند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب گردید. حجم نمونه از میان اساتید و مسئولین 40 نفر و حجم نمونه از میان دانشجویان 390 نفر که از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه امکان سنجی آموزش مجازی ممقانی از دانشگاه الزهرا تهران بوده است. در سطح آمار توصیفی فراوانی و درصد و در سطح آمار استنباطی از آزمون کای دو استفاده شده است.نتایجیافته های پژوهش نشان داد امکان استقرار آموزش مجازی در دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت از نظر مسئولین و اساتید و همچنین در بین دانشجویان در سطح بالایی قرار دارد. میزان علاقمندی و تمایل اساتید و دانشجویان نسبت به آموزش مجازی در سطح بسیار بالایی (حدود 90 درصد) به دست آمد. اساتید نقش امکانات سخت افزاری و نرم افزاری (زیرساخت ها) در توسعه آموزش مجازی در سطح بسیار بالایی قرار دارد.نتیجه گیریبا پذیرش و مقبولیت این سیستم در بین جوامع و به نوعی حل شدن موانع فرهنگی، به نظر می رسد آماده کردن زیرساخت ها و تجهیزات مورد نیاز دیگر این فناوری در سطح سازمانی و ملی به عنوان مکمل های این سیستم نقش بسزایی در پشرفت آن خواهد داشت.
کلید واژگان: یادگیری الکترونیکی, آموزش مجازی, آموزش از دورInterdisciplinary Journal of Virtual Learning in Medical Sciences, Volume:4 Issue: 1, 2013, PP 20 -27IntroductionThe aim of this research was a path to survey about virtual education and parameters and viewpoints of students and faculty members and authorities as target for possibilities assessment of applying this kind of education in faculty of educational science and psychology Marvdasht Open University in 2012.Material And MethodsThe method used is descriptive and survey. The instrument for data collection compromised 2 questionnaires of Davudi Memghani. Students include 2 groups: post graduation and under graduation that are seniors and faculty members and authority of university. For sampling 37 teachers and authorities and 366 students was chosen. Survey data were analyzed through implementing two descriptive (Frequency and percentage) and deductive method (Chi Square).ResultsThe results indicated: high level of academic board members & authorities as expert has claimed that there are the possibilities of implementing virtual education in the faculty of educational science and psychology. Both of two groups have tended for using virtual education especially students (in high level). Academic board members & authorities have believed hard and software infrastructures has vital role for implementing virtual education.ConclusionToday is the age of information in the Tafler s point of view of. Virtual learning is the important role in the improvement and development of organizations. After the resolution of cultural obstacle and accepted this technology by people، it is appear other infrastructure and equipment in the organizational and national level have an effective role in the system.Keywords: Electronic Learning, Virtual Education, Distance Learning -
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.