به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدحسین هاشم زاده

  • حسن رفیعی*، محمدحسین هاشم زاده، محمد خوروش، امیرحسین مهدوی، علی جبارزارع، ریحانه امینی
    سابقه و هدف

    با توجه به کمبود آب، استفاده از آب های نامتعارف در کشور به خصوص پساب فاضلاب تصفیه شده شهری برای آبیاری محصولات کشاورزی اجتناب ناپذیر می باشد. با این حال نگرانی هایی در زمینه آلودگی های احتمالی این منابع و ورود این آلودگی ها به زنجیره غذایی انسان وجود دارد. ذرت علوفه ای به دلیل احتمال کاهش آلودگی میکروبی در مراحل مختلف سیلو کردن، به عنوان یکی از محصولات مناسب برای آبیاری با پساب فاضلاب مطرح است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر آبیاری با پساب فاضلاب تصفیه شده و آب چاه بر ترکیب شیمیایی و ویژگی های کیفی سیلاژ ذرت بود.

    مواد و روش ها

    برای این منظور، نمونه های سیلاژ 11 گله گاو شیری که علوفه ذرت مورد نیاز خود را از مزارع واقع در محدوده تصفیه خانه شمال اصفهان تهیه می کردند، به همراه 11 گله دیگر که منبع خرید علوفه ذرت آن ها از مزارع تحت آبیاری با آب چاه بود، جمع آوری شدند. ترکیبات شیمیایی نمونه های سیلاژ شامل ماده خشک، خاکستر، پروتئین خام و عصاره اتری با استفاده از روش تجزیه تقریبی و الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی براساس روش ون سوست اندازه گیری شد. همچنین انرژی خالص شیردهی و کربوهیدرات های غیرالیافی به ترتیب با استفاده از معادله آدامز و روش تفریق محاسبه گردید. اسیدهای چرب فرار و جمعیت میکروبی به ترتیب با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی و روش های استاندارد میکروبیولوژی اندازه گیری شد. میانگین ترکیب شیمیایی و ویژگی های کیفی دو گروه سیلاژ به وسیله نرم افزار آماری SAS و رویه Ttest مقایسه گردید.

    یافته ها

    تفاوت معنی داری در میزان ماده خشک، عصاره اتری، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، انرژی خالص شیردهی و خاکستر بین دو گروه سیلاژهای ذرت آبیاری شده با پساب فاضلاب تصفیه شده و آب چاه مشاهده نشد. با این حال درصد پروتئین خام و مقدار اسید استیک موجود در سیلاژهای ذرت آبیاری شده با پساب فاضلاب کمتر از گروه شاهد بود (01/0>P). در مقابل، نمونه های آبیاری شده با پساب فاضلاب دارای مقدار بیشتری کربوهیدرات غیر الیافی به همراه اسیدهای چرب فرار پروپیونیک و بوتیریک بودند که در نهایت باعث کاهش معنی دار pH گردید (01/0>P). از لحاظ شاخص های بهداشتی، علی رغم عدم مشاهده تفاوت معنی دار در مقدار کلنی های اشرشیاکلی و سالمونلا بین دو گروه، تعداد باکتری های گرم منفی، لاکتوباسیل و کل شمارش باکتری در سیلاژ آبیاری شده با پساب فاضلاب بیشتر بود (05/0>P).

    نتیجه گیری

    استفاده از پساب فاضلاب تصفیه شده برای آبیاری ذرت علوفه ای منجر به تغییر نوع تخمیر سیلاژ ذرت و افزایش اسید پروپیونیک و بوتیریک و کاهش اسید استیک می شود که در نهایت منجر به کاهش بیشتر pH سیلو می گردد. بر اساس یافته های حاضر به نظر می رسد با توجه به اثرات مخرب استفاده از پساب فاضلاب تصفیه شده در کیفیت تخمیر، کاهش پروتئین خام و افزایش برخی از فاکتورهای میکروبی، بایستی تمهیداتی جهت بهبود فرآیند تصفیه فاضلاب شهری به ویژه کاهش غلظت نیتروژن آمونیومی انجام گیرد.

    کلید واژگان: اسیدهای چرب فرار, پساب فاضلاب تصفیه شده, سیلاژ ذرت, شاخص های کیفی, عوامل میکروبی
    Hassan Rafiee *, Mohamad Hosein Hashemzadeh, Mohamad Khorvash, Amirhosein Mahdavi, Ali Jabarzareh, Reyhaneh Amini
    Background and objective

    As a result of the water scarcity, the use of unconventional water in the country, especially municipal wastewater, is inevitable. However, worries have always been existing about the possible contamination of these sources and the entry of these contaminants into the human food chain. Corn silage is regarded as one of the candidate products for irrigation with wastewater due to the possible reduction of microbial contamination resulting from various processing steps. The objective of this study was to investigate the quality and hygienic characteristics of corn silage irrigated by well water and treated wastewater.

    Materials and methods

    For this purpose, information of 11 industrial dairy herds that provided their corn forage from lands located around of northern Isfahan water treatment plant were compared with 11 other dairy herds whit source of purchased corn forage from lands irrigated with well water. The chemical composition of the silage samples, including dry matter, ash, crude protein, and ether extract, were measured using the approximate degradation. Also, neutral detergent fiber and acid detergent fiber were measured based on the Van Soest method. Furthermore, the net energy for lactation and non-fiber carbohydrates were calculated using Adams’ equation and the subtraction method, respectively. Volatile fatty acids were measured using gas chromatography, while microbial population were measured according to the instructions of microbiological tests. The comparison of the mean values of the two groups of corn silage irrigated with the well water and treated wastewater was performed using SAS statistical software and the T-test procedure.

    Results

    There was no significant difference between the two groups of corn silage in dry matter, ether extract, neutral detergent fiber, acid detergent fiber, net energy for lactation and ash. However, the percentage of crude protein and the amount of acetic acid in the corn silage irrigated with treated wastewater were significantly lower than the control group (P<0.01). In contrast, samples irrigated with treated wastewater had higher levels of non-fiber carbohydrates, along with propionic and butyric volatile fatty acids, which ultimately decreased the pH of silage (P<0.01). In terms of hygienic indicators, despite no significant difference in the amount of E. coli and Salmonella colonies between the two groups, the number of gram-negative bacteria, lactobacilli and the total bacterial count in the silage irrigated with treated wastewater were higher (P<0.05).

    Conclusion

    When treated sewage wastewater is utilized for irrigating corn forage, it alters the type of fermentation that takes place in the corn silage, leading to an increase in the levels of propionic and butyric acids, while decreasing the levels of acetic acid. As a result, the pH of the corn silage decreases further. According to this research, using treated sewage wastewater can negatively impact the quality of corn silage fermentation. This can result in a reduction of crude protein levels and an increase in certain microbial components. Therefore, it is crucial to improve the urban wastewater treatment process by reducing the concentration of ammonium nitrogen.

    Keywords: Corn Silage, Microbial Factors, Quality Indicators, Treated Wastewater, Volatile Fatty Acids
  • محمدحسین هاشم زاده، فرهاد رحمانی نیا*، پیام سعیدی
    زمینه و هدف

    خواب مناسب عاملی اساسی در بهبود عملکرد ورزشی است. بر اساس نتایج پژوهش ها خواب نامناسب می تواند به کاهش توان بی هوازی و افزایش خطر بیماری ها منجر شود. همچنین مصرف کافئین به عنوان یکی از مکمل های محبوب ورزشی، می تواند به طور مستقیم یا از طریق تاثیر روی خواب و استراحت به دستگاه ایمنی اثر بگذارد و همچنین سبب تاثیرات مثبت در عملکرد شود. در پژوهش حاضر آثار خواب عادی و منقطع به همراه مکمل یاری حاد کافئین بر برخی شاخص های دستگاه ایمنی و توان بی هوازی مردان ورزشکار بررسی شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع نیمه تجربی و با روش طرح تصادفی اجرا شد. 14 مرد ورزشکار (سن 32/1±92/22سال، قد 38/4±4/176سانتی متر و وزن 65/9±42/71 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت کردند. افراد به صورت تصادفی و مساوی به دو گروه و دو نوبت1. خواب عادی، کافئین/دارونما (NSP/NSC) و 2. خواب منقطع، کافئین/دارونما  (ISP/ISC)جایگزینشدند. گروه مکمل (شش میلی گرم کافئین در هر کیلوگرم وزن بدن) و گروه دارونما (آرد نخود) مصرف کردند. به منظور ارزیابی توان بی هوازی چرخ کارسنج مونارک 20 ثانیه ای و در پی آن 20 ثانیه استراحت اعمال شد که بلافاصله با 12 وهله چهارثانیه ای چرخ کارسنج با استراحت های 10 ثانیه ای بود. خون گیری در چهار زمان: هشت بامداد (پایه)، 60 دقیقه پس از مکمل یاری، پنج دقیقه پس از آزمون و 360 دقیقه پس از آزمون، انجام گرفت.

    نتایج

    در زمان پنج دقیقه پس از آزمون مقادیر نسبت پلاکت به لنفوسیت (PLR)، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR) و التهاب سیستمیک ایمنی (SII) در شرایط خواب عادی و کافئین کاهش معناداری نسبت به شرایط خواب منقطع و دارونما داشت. مقادیر WBC در زمان 360 دقیقه پس از آزمون در شرایط خواب عادی و دارونما نسبت به سایر شرایط افزایش معنادار داشت. همچنین 360 دقیقه پس از آزمون مقادیر  NLR و SII در شرایط خواب منقطع و کافئین نسبت به شرایط خواب عادی و کافئین افزایش معناداری نشان داد. مکمل یاری کافئین سبب افزایش معنادار در مقادیر  NLR و SII در شرایط خواب منقطع و کافئین نسبت به شرایط خواب عادی و دارونما شد. همچنین مصرف کافئین سبب افزایش معنادار اوج توان در گروه خواب عادی نسبت به سایر شرایط شد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد محرومیت از خواب تاثیر منفی بر شاخص های دستگاه ایمنی دارد و مصرف مکمل کافئین پس از محرومیت از خواب موجب بهبود برخی از شاخص های ایمنی می شود و اگرچه تاثیرات ارگوژنیک کافئین در حالت خواب عادی تایید شد، با توجه به عدم تایید افزایش عملکرد بی هوازی در حالت بی خوابی همراه با مکمل یاری کافئین، با این همه درباره اثر مقدار مصرفی مکمل یاری کافئین و تایید اثرگذاری احتمالی آن در مقدار مصرفی دیگر بر عملکرد بی هوازی همچنان به پژوهش های بیشتری نیاز است. بنابراین با توجه به بهبود شاخص های عملکرد ایمنی در شرایط بی خوابی با استفاده از مکمل کافئین، حتی در صورت عدم تقویت عملکرد بی هوازی، و اینکه بی خوابی شبکه پیام رسانی التهاب در بدن را قویا فعال می کند، می توان استفاده از این مکمل را برای ورزشکاران در شرایط بی خوابی و پیش از فعالیت های شدید، توصیه کرد.

    کلید واژگان: محرومیت از خواب, کافئین, سیستم ایمنی, چرخ کارسنج مونارک
    Mohammadhossein Hashemzadeh, Farhad Rahmaninia *, Payam Saidie
    Background and Purpose

    Adequate sleep is recognized as a fundamental factor in enhancing athletic performance. Studies have shown that poor sleep can lead to decreased anaerobic power and increased risk of diseases. Additionally, caffeine consumption, as one of the popular sports supplements, can directly or indirectly affect the immune system through its impact on sleep and rest, and also result in positive effects on performance. In the current study, the effects of normal and interrupted sleep combined with acute caffeine supplementation on some immune system indices and anaerobic power in male athletes were examined.

    Materials and Methods

    This semi-experimental study was conducted using a randomized design. Fourteen male athletes (mean±SD; age, 22.92±1.32 years; height, 176.4±4.38 cm; weight, 71.42±9.65 kg) participated in this study. Participants were randomly and equally assigned to 2 groups and 2 sessions: 1) normal sleep, caffeine/placebo (NSP/NSC) and 2) Interrupted sleep, caffeine/placebo (ISP/ISC). The supplement group consumed 6 mg of caffeine per kilogram of body weight, while the placebo group consumed chickpea flour. To assess anaerobic power, a Monark cycle ergometer test was applied with 20 seconds of cycling followed by 20 seconds of rest, immediately followed by 12 sets of 4-second cycling with 10-second rests. Blood samples were taken at four time points: 8 AM (baseline), 60 minutes after supplementation, 5 minutes post-test, and 360 minutes post-test.

    Results

    Five minutes after the test, platelet to lymphocyte ratio (PLR), neutrophil to lymphocyte ratio (NLR), and systemic immune-inflammation (SII) values showed a significant decrease in normal sleep and caffeine conditions compared to interrupted sleep and placebo conditions. Whith blood cells (WBC) values in normal sleep and placebo conditions demonstrated a significant (p<0.05) increase compared to other conditions at 360 minutes post-test. Additionally, at 360 minutes post-test, NLR and SII values in interrupted sleep and caffeine conditions showed a significant increase compared to normal sleep and caffeine conditions (p<0.05). Caffeine supplementation significantly increased NLR and SII values in interrupted sleep and caffeine conditions compared to normal sleep and placebo conditions (p<0.05). Caffeine consumption led to a significant increase in peak power in the normal sleep group compared to other conditions (p<0.05).

    Conclusion

    The results indicated that sleep deprivation negatively impacts immune system indicators, and caffeine supplementation after sleep deprivation improves some immune markers. Although the ergogenic effects of caffeine were confirmed under normal sleep conditions, the lack of enhancement in anaerobic performance with caffeine supplementation during sleep deprivation suggests a need for further research on the effects of different dosages of caffeine supplementation on anaerobic performance. Therefore, considering the improvement in immune function markers under sleep deprivation with caffeine supplementation, even without enhancing anaerobic performance, and the fact that sleep deprivation strongly activates the body's inflammatory signaling network, the use of this supplement can be recommended for athletes in conditions of sleep deprivation and before intense activities.

    Keywords: Sleep Deprivation, Caffeine, Immune System, Monark Cycle Ergometer
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال