محمود صفاری
-
زمینه و هدف
افزایش شیوع سویه های استافیلوکوک اریوس مقاوم به متی سیلین (MRSA)و درمان عفونت های ناشی از این سویه های مقاوم یکی از معضلات مهم بهداشتی درمانی می باشد. در این مطالعه الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی ایزوله های استافیلوکوکوس اریوس جدا شده از بیماران نسبت به آنتی بیوتیک های رایج و آخرین خط درمان بررسی و سویه های استافیلوکوک اریوس مقاوم به متی سیلین براساس ژن های mecA و femA جدا سازی گردیده است.
مواد و روش هااین پژوهش بر روی 146 ایزوله استافیلوکوک اریوس جدا شده از بیماران بستری و سرپایی مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی اصفهان و شهید بهشتی کاشان طی خرداد ماه 1396 تا شهریور ماه سال 1397 انجام پذیرفت. با توجه به پروتوکل های استاندارد CLSI چاپ شده در سال 2018، الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن برای آنتی بیوتیک های رایج تعیین گردید، همچنین حداقل غلظت مهاری آنتی بیوتیک ونکومایسین به روش براث میکرودایلوشن اندازه گیری شد. سویه های MRSA با روش فنوتیپی با استفاده از دیسک سفوکسیتین جداسازی گردید و جهت تایید تشخیص، ژن های mecA و fem A در سویه های فوق بررسی گردید.
یافته هااز 146 نمونه بالینی جمع آوری شده، فراوانی سویه های استافیلوکوکوس اریوس مقاوم به متی سیلین (4/16 %) 24 و فراوانی سویه های استافیلوکوکوس اریوس حساس به متی سیلین (6/83 %) 122 بدست آمد. بیشترین مقاومت به آنتی بیوتیک اریترومایسین (1/30 %) 44 بدست آمد و مقاومت به آنتی بیوتیک ونکومایسین در هیچ یک از سویه ها مشاهده نگردید در حالیکه مقاومت به آنتی بیوتیک لینزولید به میزان (1/3 %) مشاهده گردید. در بررسی مولکولی به روش واکنش زنجیره پلی مراز PCR ، تمامی استافیلوکوکوس اریوس های مقاوم به متی سیلین حامل ژن های mecA و femA بودند.
بحث و نتیجه گیری:
مطالعه حاضر نشان دهنده وجود سویه های استافیلوکوکوس اریوس مقاوم به متی سیلین با فراوانی نسبتا بالا در نمونه های بالینی جدا شده از بیمارستان های اصفهان و کاشان می باشد. همچنین وجود مقاومت به آنتی بیوتیک های جدید و پر اهمیت به عنوان آخرین حربه درمانی، یک زنگ خطر جدی محسوب می گردد.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس ارئوس مقاوم به متی سیلین, مقاومت آنتی بیوتیکی, mec A, fem ABackground and AimIncreased prevalence of methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) and treatment of infections due to these resistant strains is one of the most important health challenges. In this study, antimicrobial resistance patterns of Staphylococcus aureus isolates from patients were determined to commonly prescribed and last-resort antibiotics, and methicillin-resistant Staphylococcus aureus strains were isolated according to detection of mecA and femA genes.
Materials and MethodsThis research was done on 146 Staphylococcus aureus isolates from hospitalized and outpatients who referred to Isfahan Hospitals and Shahid-Beheshti Hospital of Kashan from June 2017 to September 2018. Antimicrobial resistance patterns to common antibiotics were determined by disk diffusion method according to the Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI) 2018 guidelines. Also Vancomycin minimum inhibitory concentration (MIC) of MRSA strains was determined using broth microdilution method. Isolation of MRSA strains were phenotypically done using cefoxitin disk and for confirmation mecA and femA genes were detected in these strains.
ResultsFrom 146 collected clinical samples, frequencies of MRSA and methicillin-susceptible Staphylococcus aureus (MSSA) were 24 (16.4%) and 122 (83.6%) respectively. The most resistance rate were detected to erythromycin 44 (30.1%) and vancomycin resistance was not seen among the S. aureus isolates, whereas linezolid resistance was 2/1 percent. In molecular study using PCR method, all MRSA strains carried mecA and femA genes.
ConclusionCurrent study showed that the frequency of MRSA among clinical samples isolated from Isfahan and Kashan Hospitals is relatively high. Also the presence of resistance to new and important antibiotics as last resort treatment is considered a serious alarm.
Keywords: Methicillin-resistant Staphylococcus aureus, Antibiotic resistance, mecA, femA -
مقدمهاندوفتالمیت مهمترین عارضه متعاقب عمل جراحی آب مروارید بوده و می تواند منجر به کاهش شدید و یا از دست رفتن بینایی گردد و یکی از عوامل مرگ و میر ناشی از عفونت های چشمی می باشد. پسودوموناس آئروژینوزا باسیل گرم منفی عامل کراتیت و اندوفتالمیت می باشد. بروز سویه های پسودوموناس آئروژینوزای مقاوم به چندین آنتی بیوتیک مشکل بسیار جدی و پر اهمیتی می باشد. درمان اندوفتالمیت ناشی از پسودوموناس آئروژینوزای مقاوم به چندین آنتی بیوتیک به دلیل محدودیت درمان موثر بر علیه آنها بسیار مشکل می باشد.
معرفی بیمار: یک خانم 63 ساله که تحت عمل جراحی PE+PCIOL چشم راست قرار گرفته بود سه روز بعد با علائم درد شدید و تاری دید مواجه می شود که با تشخیص اندوفتالمیت بستری شده و پاسخ کشت وجود باکتری پسودوموناس آئروژینوزا را نشان داد. در بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه پسودوموناس آئروژینوزا دارای مقاومت به چند آنتی بیوتیک بود. بیمار تحت عمل ویترکتومی قرار گرفت. پس از عمل بیمار دچار از دست رفتن بینایی و در نهایت واکنش شدید ویتره منجر به فوت بیمار گردید.بحث و نتیجه گیریاندوفتالمیت ناشی از پسودوموناس آئروژینوزا با پیشرفت سریع و از دست رفتن بینایی همراه می باشد. درمان اندوفتالمیت ناشی از پسودوموناس آئروژینوزا مقاوم به آنتی بیوتیک مشکل بوده و درمان سریع با آنتی بیوتیک مناسب براساس تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی ضروری می باشد.کلید واژگان: اندوفتالمیت, جراحی آب مروارید, پسودوموناس آئروژینوزا, مقاومت آنتی بیوتیکیIntroductionEndophthalmitis is the most devastating complications of cataract surgery that can lead to visual loss, blindness and death in severe cases. Pseudomonas aeruginosa is a gram negative rod that known to cause keratitis and endophthalmitis. The emergence of multidrug resistant Pseudomonas aeruginosa strains is a serious problem. The treatment of endophthalmitis by multidrug resistant Pseudomonas aeruginosa strains is very difficult due to the limitation for the choice of effective antibiotic.Case PresentationA 63-year-old woman was admitted to the hospital with severe pain and blurred vision. She had (PE+PCIOL) surgery in her right eye three days ago. Endophthalmitis was diagnosed and the Pseudomonas aeruginosa was identified in culture. The study of antimicrobial resistance pattern showed the Pseudomonas aeruginosa strain was multidrug resistant. After vitrectomy the patient had vision loss and finally the severe vitreous reaction led to death.ConclusionPseudomonas aeruginosa endophthalmitis is a rapidly progressive infection and associated with sight loss. The treatment of multidrug resistant Pseudomonas aeruginosa endophthalmitis is difficult and rapid treatment with appropriate antibiotic according to determination of antimicrobial resistance pattern is essential.Keywords: Endophthalmitis, cataract surgery, Pseudomonas aeruginosa, antibiotic resistance -
سابقه و هدفکلبسیلا پنومونیه یکی از پاتوژن های مهم در ایجاد عفونت ادراری می باشد. باتوجه به افزایش مقاومت باکتری های اوروپاتوژن نسبت به آنتی بیوتیک ها، درمان عفونت ادراری پیچیده گردیده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی آنزیم متالوبتالاکتاماز و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در سویه های کلبسیلا پنومونیه جدا شده از بیماران با عفونت ادراری انجام گرفت.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی- تحلیلی روی 1807 نمونه کشت مثبت ادراری جداشده از بیماران بستری و سرپایی در بیمارستان های قم صورت گرفت. تعداد 457 ایزوله های کلبسیلا پنومونیه جدا گردید. حساسیت آنتی بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن براساس معیار CLSI 2013انجام گرفت. جهت جداسازی ایزوله های تولیدکننده متالوبتالاکتاماز از روش هم افزایی دیسک دوگانه استفاده شد.نتایجشیوع عفونت مجاری ادراری ایجاد شده با کلبسیلا پنومونیه 3/25 درصد برآورد گردید. از بین 1807 نمونه کشت مثبت ادرار، 4/62 درصد متعلق به زنان و 6/37 درصد متعلق به مردان بودند. بیشترین مقاومت کلبسیلا پنومونیه جداسازی شده به تری متوپریم-سولفا متو کسازول با مقاومت 5/98 درصد، و کمترین مقاومت به آمیکاسین؛ 4/9 درصد، مروپنم؛ 8/22 درصد و ایمی پنم؛ 6/25 درصد بود. نتایج حاصل از دیسک ترکیبی نشان داد که 2/93 درصد ایزوله های مقاوم به ایمی پنم مولد متالوبتالاکتاماز هستند.نتیجه گیریمقاومت به کارباپنم ها و هم چنین تولید آنزیم متالوبتالاکتاماز در کلبسیلا پنومونیه اوروپاتوژن در حال افزایش است، ولی هنوز آمیکاسین بر علیه این ارگانیسم حساس بوده و این تاثیر پذیری را باید حفظ کرد.کلید واژگان: کلبسیلا پنومونیه, عفونت ادراری, مقاومت آنتی بیوتیکی, متالوبتالاکتامازFeyz, Volume:21 Issue: 4, 2017, PP 390 -397Bachground: Klebsiella pnomoniae is one of the most important etiologic agents of urinary tract infection (UTI). An increasing occurrence of antimicrobial resistance among uropathogenic bacterial isolates has complicated the treatment process. The aim of this study was to determine antibiotic susceptibility patterns and prevalence of the metallo-beta-lactamase enzyme of K. pneumoniae isolates collected from UTI.Materials And MethodsThis cross-sectional study was conducted on patients with complicated UTI reffered to hospitals in Qom city, Iran. A total of 1807 culture positive samples of pathogens were collected from the patients, among which 457 isolates were K. pneumoniae. The isolates were tested for antimicrobial susceptibility by the disc-diffusion method recommended by the guidelines of Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI 2013). In addition, the dubble disk synergy test was used to detect the K. pneumoniae isolates of metallo-beta-lactamase enzyme.ResultsThe prevalence of UTI infection due to K. pneumoniae was 25.3%. Among 1807 positive urine cultures, 62.4% were from females and 37.6% from males. Results of antimicrobial susceptibility showed that the highest antibiotic resistance was seen for trimetoprium-sulfametoxazole (98.5%) and the lowest resistance levels were seen for amikacin (9.4%), meropenem (22.8%) and imipenem (25.6%). The results of the imipenem-EDTA combined disk showed that 93.2% imipenem resistance isolates were positive for the metallo-beta- lactamase enzyme.ConclusionCarbapenem resistance and production of the metallo-beta-lactamase enzyme in K. pneumoniae uropathogenic are increasing. However, amikacin is still effective against these bacterial infections and its effectiveness should be maintained.Keywords: Klebsiella pnomoniae, UTI, Antibiotic resistance, Metallo-Beta-Lactamases
-
زمینه و هدفپسودموناس آئروژینوزا باکتری پاتوژن فرصت طلب ایجاد کننده عفونت به ویژه عامل عفونت در بیماران دچار زخم سوختگی می باشد. آنتی بیوتیک های خانواده کارباپنم به میزان بالایی در درمان عفونت های ناشی از ایزوله های پسودموناس آئروژینوزا دارای مقاومت چندگانه به کار می روند. جداسازی ایزوله های تولید کنننده کارباپنماز یکی از نتایج تجویز و مصرف بی رویه کارباپنم ها می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ژن هایbla-IMP-1 و bla-IMP-2 در سویه های پسودموناس آئروژینوزا تولید کننده متالوبتالاکتاماز جدا شده از بیماران سوختگی در اصفهان می باشد.مواد و روش هاتعداد 150 ایزوله پسودموناس آئروژینوزا از بیماران مبتلا به زخم سوختگی بستری در بخش سوختگی بیمارستان امام موسی کاظم اصفهان جداسازی گردید و در مطالعه حاضر وارد شد. باکتری با استفاده از تکنیک های بیوشیمیایی و میکروب شناسی شناسایی شد. تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی بر اساس دستورالعمل انستیتو استاندارد آزمایشگاه های بالینی( (CLSI انجام پذیرفت. آزمون دبل دیسک سینرژی تست جهت تعیین سویه های تولید کنننده متالوبتالاکتاماز در ایزوله های پسودموناس آئروژینوزا مقاوم به ایمیپنم استفاده گردید. از روش PCR جهت بررسی حضور ژن های bla-IMP-1 و bla-IMP-2 در سویه های پسودموناس آئروژینوزا تولید کننده متالوبتالاکتاماز استفاده شد و محصولات PCR تعیین توالی گردید.یافته هااز 150 ایزوله پسودموناس آئروژینوزا تمامی آنها به عنوان سویه های دارای مقاومت چندگانه شناسایی شدند. بیشترین مقاومت در برابر آنتی بیوتیک های سیپروفلوکساسین، توبرامایسین، ایمیپنم، مروپنم و آمیکاسین مشاهده گردید. تمامی 144 سویه پسودموناس آئروژینوزا مقاوم به ایمیپنم به عنوان سویه های تولید کنننده متالوبتالاکتاماز شناسایی شدند. از میان سویه های تولید کنننده متالوبتالاکتاماز، ( 3/19%) 29 و (3/5%) 8 سویه به ترتیب حامل ژن هایbla-IMP-1 و bla-IMP-2 تشخیص داده شدند.
بحث ونتیجه گیریبراساس نتایج این تحقیق. مقاومت سطح بالا به ایمیپنم همراه با تولید بالای متالوبتالاکتاماز در میان سویه های پسودموناس آئروژینوزا جدا شده از بیماران دچار عفونت زخم سوختگی در منطقه ما وجود دارد.کلید واژگان: پسودموناس آئروژینوزا, عفونت سوختگی, متالوبتالاکتاماز, bla, IMP, 1, bla, IMP, 2BackgroundPseudomonas aeruginosa is a nosocomial pathogen which especially causes infections among burn patients. Carbapenems are extensively used for the treatment of infections caused by multidrug-resistant P. aeruginosa isolates. The emergence of carbapenemases producing isolates is an outcome of increased utilization of carbapenems. The aim of this study was to determine the bla-IMP-1 and bla-IMP-2 genes in metallo-β-lactamase (MBL) -producing Pseudomonas aeruginosa isolated from burn patients in Isfahan.
Material andMethodsA total of 150 P. aeruginosa were isolated from burn patients hospitalized in Imam-Mousakazem hospital in Isfahan. Antimicrobial susceptibility was determined using disk diffusion method according to the Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI) guidelines. Double Disk Synergy Test (DDST) was carried out for screening of MBL production in imipenem-resistant strains. PCR assays were used for detection of bla-IMP-1 and bla-IMP-2 genes among metallo-β-lactamase-producing Pseudomonas aeruginosa isolates. The purified PCR products were sequenced.ResultsOf 150 Pseudomonas aeruginosa isolates, %100 identified as multi-drug resistant strains. The most resistance rates were seen against ciprofloxacin, tobromycin, meropenem and imipenem. All of 144 imipenem-resistant Pseudomonas aeruginosa isolates were MBL producing by DDST test. Twenty-nine (19.3%) and 8(5.3%) MBL producing Pseudomonas aeruginosa isolates harbored bla-IMP-1 and bla-IMP-2 genes respectively.ConclusionsAccording to results of this study high level resistance to imipenem and MBl genes carriage was seen among Pseudomonas aeruginosa isolated from burn patient infections in our region.Keywords: P. aeruginosa, Burn patients, Metallo, β lactamase, bla, IMP, 1, bla, IMP, 2 -
سابقه و هدفاشریشیاکلی یوروپاتوژنیک یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده عفونت مجاری ادراری است. این سویه ها انواع مختلفی از فاکتورهای ویرولانس از جمله چسبنده ها، توکسین ها و سیستم های اکتساب آهن را دارا می باشند. ژن های ویرولانس روی عناصر ژنتیکی متحرک و یا در نواحی خاصی از کروموزوم که جزایر پاتوژنیسیتی نامیده می شوند، قرار دارند. هدف از این مطالعه بررسی شیوع اشریشیاکلی یوروپاتوژنیک و فاکتورهای ویرولانس در میان سویه های اشریشیاکلی یوروپاتوژنیک می باشد.مواد و روش هااز 370 نمونه ی ادرار جمع آوری شده از بیماران بستری در بیمارستان شهید بهشتی کاشان مجموعه ای از 150 ایزوله ی اشریشیاکلی بین آذرماه 1391 تا تیرماه 1392جدا گردید. باکتری اشریشیاکلی با استفاده از تکنیک های بیوشیمیایی و میکروب شناسی استاندارد شناسایی شد و بررسی شیوع فاکتورهای ویرولانس با استفاده از روش PCR انجام گرفت.نتایجشیوع عفونت مجاری ادراری ایجاد شده با اشریشیاکلی 5/40 درصد برآورد گردید. شیوع ژن های ویرولانس pai، traT، aer، pap، hly به ترتیب شامل 74، 4/61، 7/30، 7/16 و 5/4 درصد به دست آمد و ژن های sfa، afa، cnf در سویه های ما شناسایی نشدند.نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که شیوع ژن های ویرولانس pai، traT و aer در میان سویه های اشریشیاکلی یوروپاتوژنیک جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان در منطقه ی ما بالا می باشد. بنابراین، ژن های فوق می توانند به عنوان هدف در مداخلات درمانی مورد بررسی بیشتری قرارگیرند.
کلید واژگان: اشریشیاکلی یوروپاتوژنیک, عفونت مجاری ادراری, ژن های ویرولانس, جزایر پاتوژنیسیتیFeyz, Volume:18 Issue: 3, 2014, PP 267 -274BackgroundUropathogenic Escherichia coli (UPEC) is one of the most important etiologic agent of urinary tract infection (UTI). UPEC strains have various types of virulence factors such as adhesins, toxins and iron uptake systems. Virulence genes are located on transmissible genetic elements and/or in particular locus on the chromosome called pathogenicity islands (PAI). The aim of this study was to investigate the prevalence of UPEC and the virulence factors among the UPEC isolates.Materials And MethodsOf 370 urine samples collected from hospitalized patients with UTI in Kashan Shahid-Beheshti hospital, a total of 150 E.coli strains were isolated between December 2012 and June 2013. Biochemical and standard microbiological techniques were used to identify the E.coli followed by screening for virulence genes using the polymerase chain reaction (PCR).ResultsThe prevalence of UTI infection was 40.5% and the frequency of UPEC virulence genes was traT (74%), aer (30.7%), PAI (61.4%), sfa (0%), pap (16.7%), cnf1 (0%), afa (0%) and hly (4.5 %).ConclusionOur study showed that the traT, PAI and aer virulence genes were highly prevalent among the UPEC strains isolated from hospitalized patients in our region; therefore, these genes could be studied as targets for medical interventions.Keywords: Uropathogenic Escherichia coli, Urinary tract infection, Virulence genes, Pathogenicity islands -
کلبسیلا پنومونیه یک پاتوژن فرصت طلب و یکی از عوامل شایع عفونت های بیمارستانی به شمار می آید که باعث ایجاد بیماری های مختلفی از جمله عفونت مجرای ادراری می شود. امروزه شیوع پاتوژن های مولد بتالاکتامازهای وسیع الطیف (ESBLs) مهم می باشد، به طوری که عفونت با این باکتری ها با افزایش شیوع بیماری ها و افزایش هزینه های درمانی مرتبط است. هدف از این تحقیق تعیین فراوانی ژن blaTEM در باکتری های کلبسیلا پنومونیه جدا شده از عفونت مجرای ادراری در قم می باشد. پس از شناسایی جدایه ها با استفاده از روش های کشت و بیوشیمیایی، 140 جدایه کلبسیلا پنومونیه شناسایی شد. حساسیت این جدایه ها نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف با روش دیسک در آگار براساس استاندارد(CLSI, 2013) مورد بررسی گرفت. تست تاییدی فنوتیپی جدایه های ESBL انجام گرفت و سپس با استفاده از روش PCRوجود ژن blaTEM مورد ارزیابی قرار گرفت.از 300 نمونه ادراری،140 جدایه کلبسیلا پنومونیه شناسایی شد که 52 (14/37 %) جدایه به عنوان ESBL مثبت شناسایی شدند. بیشترین مقاومت مربوط به آنتی بیوتیک سفتازیدیم (50/72 %) بود. از بین 52 جدایه ESBL مثبت، تعداد 32 (53/61 %) جدایه حاوی ژن blaTEM بودند.نتایج این پژوهش شیوع قابل توجه ژن TEM را در جدایه های کلبسیلا پنومونیه در بیمارستان مورد بررسی را نشان داد. از این رو ضرورت توجه بیشتر به منظور پایش گسترده مقاومت آنتی بیوتیکی و پیشگیری از انتشار ژن های مقاومت دارویی در این باکتری ها احساس می گردد.کلید واژگان: کلبسیلا پنومونیه, عفونت ادراری, ESBL, مقاومت آنتی بیوتیکیKlebsiella is opportunistic pathogen and one of the most common causes of nosocomial infections this pathogen cause a variety of diseases including urinary tract infections.Today, the prevalence of ESBL-producing pathogens (ESBLS) is important, so these infections are associated with prevalence of diseases and increase healthcare costs associated. The aim of this study was to determine the prevalence of genes blaTEM isolates of Klebsiella pneumoniae isolated from urinary tract infections in Qom.After identification of isolates using culture and biochemical methods, 140 isolates of Klebsiella pneumoniae was identified. The sensitivity of the isolates to different antibiotics was performed by disk diffusion method based on the standard (CLSI2013). The phenotypic confirmatory test ESBL strains have done followed by PCR method to detection of blaTEM gene. Out of 300 samples, 140 isolate identified as Klebsiella pneumoniae that 52 (%37.14) isolates were ESBL. The most antibiotic resistance was related to ceftazidime (%50.72). Out of 52 ESBL positive strains, 32 (61.53%) strains were shown to have blaTEM gene.Considering the high prevalence of ESBL-producing isolates in hospitals, early detection and follow-up to prevent the spread of resistant isolates it all the more essential. It must also change in the pattern of antibiotics, hospital infection control measures are highly recommended.Keywords: Klebsiella pneumoniae, Urinary Tract Infection, ESBL, Antibiotic resistance
-
سابقه و هدفاسترپتوکوک گروه B (GBS) به عنوان یک پاتوژن مهم در نوزادان و زنان باردار مطرح است. واکسیناسیون مادران می تواند باعث کاهش کلونیزاسیون و افزایش انتقال آنتی بادی به جنین شده و از عفونت های بعدی پیشگیری کند. برای این باکتری 9 سروتایپ بر اساس پلی ساکارید کپسولی قابل شناسایی است (.(Ia، Ib، II-VIII توزیع سروتایپ ها با گذشت زمان و در مناطق جغرافیایی مختلف تغییر می کند، بنابراین تولید واکسنی که به شکل جهانی مطلوب باشد، میسر نیست. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی سروتایپ های استرپتوکوک گروه B به روش Multiplex PCR در زنان باردار می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه 382 خانم باردار مورد بررسی قرار گرفتند. سواپ های گرفته شده از ناحیه واژن در محیط انتخابی LIM قرار گرفته و به مدت 24 ساعت در انکوباتور 37 درجه گرماگذاری شدند. پس از کشت در محیط Blood Agar استرپتوکوک گروه B با تست های استاندارد شناسایی و توسط ژن کد کننده dlts تایید شدند. تعیین تیپ کپسولی به روش Multiplex PCR جهت شناسایی سروتایپ های Ia، Ib، II-VIII انجام شد.نتایجاز مجموع 382 خانم باردار، 36 نفر (4/9 درصد) حامل استرپتوکوک گروه B شناخته شدند. شایع ترین تیپ ها در این مطالعه به ترتیب (1/32 درصد) III، (4/21 درصد) V، (3/14 درصد) IV بودند. تیپ های II و VIII در این مطالعه یافت نشد.نتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای سروتایپ های III، V و IV در این پژوهش، سروتایپ های مذکور می توانند در مطالعات آینده به منظور تولید واکسن های مولتی والنت ضد GBS مورد بررسی قرار گیرند.
کلید واژگان: استرپتوکوک گروه B, زنان باردار, سروتایپ, Multiplex PCRFeyz, Volume:17 Issue: 2, 2013, PP 173 -180BackgroundGroup B Streptococcus (GBS) has been described as an important pathogen in newborns and pregnant women. Maternal vaccination against GBS can reduce maternal GBS colonization and enhance antibody transfer to the fetus and also prevent the subsequent infections. Nine serotypes can be identified based on capsular polysaccharide: Ia، Ib، II-VIII. Due to the changes in serotypes'' distribution pattern over time and also variation in different geographic areas، production of a universally optimal vaccine is impossible. This study aimed to evaluate the serotype distribution of GBS using the multiplex PCR among the pregnant women.Materials And MethodsThis study was performed on 382 pregnant women. Vaginal swab samples were placed in the LIM selective medium and incubated at 37°C for 24 h. Then the samples were cultured in blood Agar medium and the GBS was identified and confirmed using the standard tests and gene encoding dlts، respectively. Capsular typing was perform ed using the multiplex PCR method to identify the Ia،Ib،II-VIII serotypes.ResultsThirty-six (9. 4 %) out of 382 pregnant women were carriers of GBS. The most common types were III (32. 14%)، V (21. 43%)، and IV (14. 3%)، respectively. Types II and VIII were not identified in this study.ConclusionConsidering the high prevalence of III، V and IV serotypes in this study، they are potential sources for the production of multivalent GBS vaccines in near future.Keywords: Group B Streptococcus_Pregnant women_Serotype_Multiplex PCR -
سابقه و هدف
کله سیستیت حاد و مزمن، و کلانژیت از بیماری های شایع در جراحی عمومی است و با توجه به نقش عوامل عفونی در پاتوژنز این بیماری ها، شناخت آنتی بیوتیک موثر جهت درمان این بیماران از اهمیت شایانی برخوردار است. هدف از این مطالعه شناسایی ارگانیسم های موجود در صفرا و بررسی حساسیت آنتی بیوتیکی در بیماران کله سیستکتومی شده می باشد.
مواد و روش هادر مطالعه مقطعی حاضر از 288 بیماری که با تشخیص کله سیستیت حاد و مزمن و کلانژیت تحت کله سیستکتومی قرار گرفتند، هنگام عمل نمونه ای استریل از صفرای موجود در کیسه صفرا به آزمایشگاه جهت کشت و آنتی بیوگرام ارسال شد.
نتایجشصت و دو مورد (5/21 درصد) از بیماران کشت صفرای مثبت داشتند. در بیماران مبتلا به کلانژیت موارد کشت مثبت بیشتری (7/64 درصد) نسبت به بیماران با تشخیص کله سیستیت حاد و مزمن (8/22 و 2/12 درصد) وجود داشت (001/0=P). اغلب ارگانیسم های رشد یافته شامل 36 مورد (58 درصد) اشرشیاکولی و 8 مورد (9/12درصد) کلبسیلا بودند. آنتی بیوتیک های موثر بر باکتری های گرم منفی به ترتیب حساسیت: ایمی پنم (100 درصد)، آمیکاسین (1/98 درصد) و جنتامایسین (4/90 درصد) بود. و برای باکتری های گرم مثبت شامل ایمی پنم، ونکومایسین، ریفامپسین و کلیندامایسین بود.
نتیجه گیریسفالوسپورین های نسل سوم که درمان تجربی عفونت های صفراوی هستند، حساسیت آنتی بیوتیکی مناسبی ندارند. آمیکاسین و جنتامایسین با توجه به قیمت مناسب و حساسیت بالا (بیش از 90 درصد)، به عنوان داروی خط اول برای عفونت های صفراوی پیشنهاد می شوند. استفاده از ایمی پنم به علت قیمت بالا، وسیع الطیف بودن و جهت جلوگیری از ایجاد مقاومت آنتی بیوتیکی، در خط اول درمان توصیه نمی شود.
کلید واژگان: کله سیتیت, کلانژیت, کله سیستکتومی, کشت, تست حساسیت آنتی بیوتیکیBackgroundAcute and chronic cholecystitis and cholangitis are common cases in general surgical diseases. Considering the role of infections in pathogenesis of these diseases, prescribing appropriate antibiotics is important to control the biliary tract infections. The aim of this study was to recognize the biliary pathogens as well as evaluate their antibiotic susceptibility in cholecystectomized patients.
Materials And MethodsThis cross-sectional study was performed on 288 cholecystectomized patients with acute and chronic cholecystitis and cholangitis. During the operation, a sterile bile sample was aspirated from the gallbladder which was sent to the laboratory for culture and antibiogram evaluation.
ResultsSixty-two (21.5%) patients were positive for bile culture. There were more positive cultures in cholangitis cases (64.7%) than the acute and chronic cholecystitis (22.8%, 12.2%, respectively; P=0.001). Thirty-six isolated pathogens were E.coli (58%) and 8 Klebsiella (12.9%). Moreover, the most effective antibiotics against the gram-negative bacteria: imipenem (100%), amikacin (98.1%) and gentamicin (90.4%) and for gram-positive bacteria: imipenem, vancomycin, rifampcin and clindamycin.
ConclusionThe third-generation cephalosporins, as an empirical treatment for biliary tract infections, lack the effective antibiotic susceptibility. Considering the high susceptibility (more than 90%) and the reasonable price of amikacin and gentamicin, cephalosporins are recommended as the first line treatment for biliary tract infection. Imipenem, an expensive broad-spectrum antibiotic, is not recommended as the first line treatment to avoid drug resistance.
Keywords: Cholecystitis, Cholangitis, Cholecystectomy, Culture, Antibiotic sensitivity test -
سابقه و هدفامروزه عفونت با هلیکوباکترپیلوری یک مشکل جهانی است. با توجه به مقاومت آنتی بیوتیکی این باکتری، نیاز جدی به درمان های جایگزین و یا موادی که مقاومت به آنتی بیوتیک ها را کم کنند، احساس می شود. هدف از این مطالعه بررسی خواص ضد میکروبی و جلوگیری کننده از مقاومت آنتی بیوتیکی عصاره گیاه انار بر علیه هلیکوباکترپیلوری می باشد.مواد و روش هاغلظت های 10، 15 و 20 درصد از عصاره دانه و پوست انار به طور جداگانه توسط حلال DMSOتهیه شد. مخلوط هایی از این عصاره ها با آنتی بیوتیک های مترونیدازول و کلاریترومایسین (هر کدام با 3 غلظت) همراه با دیسک های هر محلول تهیه شد. مقاومت هلیکوباکترهای جدا شده از بیوپسی معده بیماران کاندید ازوفاگوسکوپی مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1387 نسبت به هر دیسک بررسی شدند.نتایجبا توجه به قطر دوایر ناشی از مناطق هاله عدم رشد و مقایسه آنها با جداول استاندارد NCCLS، حساسیت دیسک های آنتی بیوتیکی کلاریترومایسین و مترونیدازول به همراه عصاره پوست انار در مقایسه با دیسک های آنتی بیوتیکی (به تنهایی) به طور معنی داری افزایش داشت. ولی حساسیت دیسکهای آنتی بیوتیکی کلاریترومایسین و مترونیدازول به همراه عصاره دانه انار در مقایسه با دیسک های آنتی بیوتیکی (به تنهایی) افزایش معنی داری نداشت.نتیجه گیریعصاره ی پوست و دانه انار هرچند به تنهایی بر روی هاله عدم رشد هلیکوباکتر پیلوری اثری ندارند، ولی می توانند به عنوان کاهنده ی مقاومت آنتی بیوتیکی مترونیدازول و کلاریتروماسین، در ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری مورد استفاده قرار گیرند.
کلید واژگان: عصاره ی انار, مقاومت آنتی بیوتیکی, هلیکوباکتر پیلوری, اثرات ضد میکروبی, آنتی بیوتیک مترونیدازول و کلاریترومایسنBackgroundHelicobacter pylori (H. pylori) infection is a worldwide problem nowadays. Considering H. pylori resistance to antibiotics, the need for complementary therapies or substances that reduce antibiotic resistance is completely obvious. The purpose of this study was to investigate the antimicrobial properties of pomegranate seed and peel extract against H. pylori.Materials And MethodsPomegranate seed and peel extract were prepared in different concentrations (10, 15 and 20 percent) separately using the DMSO. Mixtures of these concentrates with meteronidazol and claritromycin (each with 3 concentrates) as well as the discs for each concentrate were prepared. Finally, H. pylori resistance in stomach biopsies of candidates for esophagoscopy was evaluated for each disc during 2008-2009 in Kashan.ResultsConsidering an inhibitory zones around each disc and comparing those to the tables of national committee for clinical laboratory standards (NCCLS), antibiotic sensitivity to clarithromycin and meteronidazol increased significantly with pomegranate peel extract and it was not significantly increased with the pomegranate seed extract compared to the antibiotic discs alone.ConclusionAlthough the pomegranate seed and peel extract has no effect on inhibition zone of H. pylori, it can be used in reducing antibiotic resistance of meteronidazol and clarithromycin to eradicate H. pylori.Keywords: Pomegranate extract, Antibiotic resistance, Helicobacter pylori, Antimicrobial effects, Meteronidazol, Clarithromycin -
سابقه و هدف
در تولید کمپوست، پارامترهای فیزیکی و شیمیایی از قبیل دما، رطوبت، pH و نسبت کربن به نیتروژن نقش کلیدی ایفا می نمایند. لذا، هدف از این مطالعه بررسی پارامترهای فوق در تولید کمپوست به روش توده سطحی می باشد.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی بر روی زباله های تجزیه پذیر خرد شده کاشان در پاییز 1389 انجام شد. نمونه ها از 3/1 سطح وسط و کف توده تشکیل شده در هوای آزاد تا 63 روز برداشت شده و مخلوط و توده، بر حسب ضرورت هوادهی شدند. نمونه ها برای تعیین کربن و نیتروژن با روش Fourti مورد آزمایش قرار گرفتند.
نتایجدمای توده کمپوست در شروع فرایند 38، در روز نهم 65 و در روز آخر به 26 درجه سلسیوس رسید. میزان رطوبت در شروع فرایند 5/67 درصد و در روز پنجم 73 درصد رسید و در روز آخر به 38 درصد کاهش یافت. pH توده کمپوست در ابتدا 5/5 و در طول فرایند افزایش یافت و در پایان به pH 7/7 رسید. نسبت کربن به نیتروژن در ابتدای فرآیند 35 به 1 و در ادامه کاهش یافته و در روز آخر نمونه برداری به 5/12 به 1 رسید.
نتیجه گیریاین بررسی نشان داد که کمپوست تولید شده از نظر خصوصیات بیولوژیکی پس از 63 روز از ایجاد توده سطحی به استانداردهایی مانند وجود اکتینیومیست ها و تغییر رنگ دست یافت. نتایج این تحقیق با سایر محققین مطابقت داشت و اجرای روش کمپوست در این شهر با شرایط اقلیمی مناسب می باشد.
کلید واژگان: کمپوست, دما, رطوبت, pH, نسبت کربن به نیتروژنBackgroundConsidering the importance of chemical and physical parameters such as temperature, moisture, pH and carbon to nitrogen (C:N) ratio in producing compost, the purpose of this study was aimed to evaluate these parameters in producing compost by stack method.
Materials And MethodsThis descriptive study was carried out on municipal solid waste generated in Kashan during a 63-day period from Oct 3 to Dec 4, 2010. Compost samples were taken from the top one-third, the center and also the bottom of the compost pile and mixed; the compost pile was aerated (if necessary). Thereafter, samples were analyzed for carbon and nitrogen content using Fourti method.
ResultsThe initial temperature of the compost pile was 38°C and then increased to 65°C at the 9th day, and reached to 26°C at the last day of composting. The moisture at the beginning of the process was 67.5%, increased to 73% at the 5th day and decreased to 38% at the last day. The initial pH of the compost was 5.5, increased during the compost process, and reached an optimal value of 7.7 at the end of the process. The C:N ratio at the beginning of the process was 35:1 and in mature compost decreased to 12.5:1.
ConclusionPresence of actinomycetes and the dark-brown color of the prepared compost on the 63rd day of composting indicate that the compost meets the required standards. Consequently, the implementation of this method is suitable for tropical cities like Kashan.
-
ردیابی ژنهای مشارکت کننده در تولید آفلاتوکسین در تخم مرغ های مشکوک به آلودگی جهت غربالگری اولیه آنهازمینه و هدفآلودگی مواد غذایی با قارچ ها و تولید مایکوتوکسین هایی نظیر آفلاتوکسین منجر به ورود این سموم به بدن انسان می شود. آلودگی تدریحی با دوزهای ضعیف این مواد می تواند به عنوان فاکتورهای خطرناک عمده در ابتلا به سرطان کبد نقش داشته باشد. لذا این تحقیق به منظور ارزیابی تشخیص آلودگی تخم مرغ های مصرفی در انسان جهت تشخیص سم آفلاتوکسین به کار گرفته شد.مواد و روش هادراین مطالعه مقطعی، 144 تخم مرغ مشکوک و 211 تخم مرغ سالم جمع آوری و سه نمونه قارچ آسپرژیلوس نیجر، پنی سیلیوم اکسپانسوم و فوزاریوم ورتیسیلوئیدس به عنوان کنترل منفی و 14 نمونه آسپرژیلوس فلاووس به عنوان کنترل مثبت انتخاب و با تکنیک کروماتوگرافی نازک لایه و واکنش زنجیره ای پلیمراز مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.یافته هادر تخم مرغ های سالم هیچ یک از ردیف های ژن های مربوط به پرایمرهای مورد استفاده در واکنش زنجیره ای پلیمراز وجود نداشت. در تخم مرغ های مشکوک، در 4 نمونه nor-1، در 2 نمونه aflR، در 2 نمونه omt-A قابل ردیابی بود. 3 نمونه از 14 سویه اخذ شده آسپرژیلوس فلاووس، با روش کروماتوگرافی نازک لایه و هر 4 پرایمر مثبت بود. یکی از سویه های اخذ شده فقط با هر 4 پرایمر در واکنش زنجیره ای پلیمراز مثبت بود ولی در روش کروماتوگرافی نازک لایه منفی بود.نتیجه گیرینتایج فوق نشان می دهد که علی رغم این که روش واکنش زنجیرهای پلیمراز یک روش حساس، سریع و اختصاصی می باشد و وجود قارچ را قبل از ظهور کلنی در نمونه می تواند ردیابی کند، لذا برای اثبات توکسین زایی نیاز به آزمایشات مکمل دیگر دارد.
کلید واژگان: آفلاتوکسین, آسپرژیلوس, تخم مرغ, فوزاریوم, پنی سیلیومBackgroundFood contamination with fungi and the production of mycotoxins, such as aflatoxin, allow the toxins to enter human body. Continuous contamination with low doses of these agents can act as a major risk factor for hepatocellular carcinoma. Thus the present study was carried out to evaluate the detection of contamination in eggs with aflatoxin by PCR method.Materials And MethodsIn a cross-sectional study, a total of 144 suspicious and 211 intake eggs were collected and three samples of fungi including aspergillus niger, penicillium expansum, and fusarium verticillioides as negative controls and 14 samples of aspergillus flavus as positive controls were selected and examined using TLC and PCR. The results were analyzed through SPSS software.ResultsBy PCR, neither aflR, omt-A, and ver-1, nor-1 was detected in intake eggs by PCR. Of the suspected eggs, four samples with nor-1, two samples with aflR, and two samples with omt-A could be detected. Three samples of the 14 strains of aspergillus flavus were shown to be positive through the use of TLC and the four primers. One strain of aspergillus flavus was positive with all of the four primers; however, it was negative in TLC.ConclusionThe findings of this study indicated that PCR is a sensitive, fast, and specialized technique, but it cannot detect the presence of the fungi before the appearance of colonization. Thus for indicating toxcification, other complementary tests are also required. -
سابقه و هدفاستافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین (Methicillin-Resistant Staphylococcus aureus; MRSA) مهمترین عامل ایجاد عفونت بیمارستانی است. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیات مولکولی ایزوله های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونه های بالینی و شناسایی ژن mec و هم چنین تیپ بندی SCCmec در بیماران بیمارستان شهید بهشتی کاشان می باشد.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی روی 150 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونه های بالینی بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1388 انجام پذیرفت. سویه ها با تست های بیوشیمیایی نظیر رنگ آمیزی گرم، کاتالاز، کواگولاز، تست DNase و تخمیر قند مانیتول تایید گردید. ژنوتیپ SCCmec با روش multiplex PCR تعیین شد و نتایج با استفاده از آزمون مجذور کای و آزمون دقیق فیشر تحلیل گردید.نتایج87 مورد از 150 سویه (58 درصد) استافیلوکوکوس اورئوس حامل ژن mecA بود.34 سویه از 87 سویه مقاوم به متی سیلین (1/39 درصد) از بیمارستان و 53 سویه (9/60 درصد) از جامعه بود. 3 سویه از 87 نمونه (4/3 درصد) دارای ژن SCCmec typeI، 12 سویه (8/13 درصد) SCCmec typeII، 8 سویه (2/9 درصد) SCCmec type IVb،4 سویه (6/4 درصد) SCCmec type IVd و 3 سویه (4/3 درصد) SCCmec typeV بودند.نتیجه گیریبیش از نیمی از سویه های استافیلوکوکوس اورئوس دارای ژن mecA بوده و افزون بر 60 درصد آن ها از جامعه (CA-MRSA) جداشده بودند. هم چنین، SCCmec typeII فراوان ترین ژنوتیپ جدا شده از نمونه ها بود.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین MRSA, تایپینگ باکتریایی, تایپینگ مولکولیBackgroundMethicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) is the main cause of hospital infection. The aim of present study was to investigate the molecular characteristics of Staphylococcus aureus (SA), to detect mecA gene, and to type SCCmec in the strains isolated from patients at Kashan Shahid Beheshti Hospital.Materials And MethodsThis descriptive study was carried out on SA isolates (n=150) collected from the clinical samples at Kashan Shahid Beheshti Hospital, Iran during 2009. The identification of all tested isolates were confirmed using Gram's stain, coagulase, DNase and manitol salt agar. In addition, the genotypes of SCCmec in the MRSA isolates were determined by multiplex PCR.ResultsEighty seven (58%) out of 150 SA isolates were confirmed as MRSA harboring mecA gene detected by PCR. Thirty four out of 87 (39.1%) were HA-MRSA and the remainig 53 (60.9%) were CA-MRSA. The multiplex PCR assay for SCCmec complex of MRSA strains (n=87) showed that 3(3.4%) samples were SCCmec type I, 12(13.8%) SCCmec type II, 8(9.2)% SCCmec type IVb, 4(4.6%) SCCmec type IVd and 3(3.4%) SCCmec type V.ConclusionMore than 50% of SA strains were positive for mecA gene and more than 60% of them were CA-MRSA. Moreover, SCCmec type II was the predominant strain of the identified MRSA. -
سابقه و هدفبا توجه به افزایش مقاومت دارویی استافیلوکوکوس اورئوس و اهمیت وانکومایسین به عنوان داروی انتخابی، این مطالعه با هدف تعیین حداقل غلظت مهارکننده از رشد وانکومایسین، الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی، تعیین سویه های تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز و همچنین فاکتورهای خطر در شیوع استافیلوکوکوس اورئوس های مقاوم به متی سیلین در نمونه های بالینی بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1388 انجام پذیرفت.مواد و روش هااین مطالعه به صورت توصیفی بر روی 150 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس جداشده از نمونه های بالینی بیماران بستری در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1388 صورت گرفت. سویه ها با روش استاندارد نظیر تست کاتالاز، تست لوله ای کواگولاز، رشد بر روی محیط مانیتول سالت آگار و تست DNAase تعیین هویت شدند. آزمون حساسیت آنتی بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن بر روی 9 آنتی بیوتیک انجام شد و حداقل غلظت مهار کننده از رشد وانکومایسین با روش میکرودایلوشن براث تعیین گردیده و تولید آنزیم بتالاکتاماز با روش اسیدومتری انجام پذیرفت.نتایجاز 150 نمونه حاوی سویه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بیماران بستری، محدوده MIC وانکومایسین بین lm/gμ 4 تا 5/0 بود. بیشترین درصدMIC (66 درصد) وانکومایسین، lm/gμ 2 بود و کلیه ایزوله ها نسبت به وانکومایسین حساس بودند. میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 8/25±3/31 بود. بیشترین میزان مقاومت مربوط به پنی سیلین (3/93 درصد) و کمترین میزان مقاومت مربوط به وانکومایسین (بدون هیچ گونه مقاومت) تعیین گردید. 62 درصد از ایزوله ها، مقاوم به متی سیلین بودند. 87 درصد ایزوله ها دارای آنزیم بتا لاکتاماز بوده و فاکتورهای خطر در شیوع استافیلوکوکوس های مقاوم به متی سیلین، افزایش سن (001/0=P) و مصرف قبلی آنتی بیوتیک (0001/0>P) بود.نتیجه گیریبا توجه به این که وانکومایسین آنتی بیوتیک انتخابی جهت درمان بیماری های استافیلوکوکوس اورئوس در بیمارستان شهید بهشتی کاشان است جهت جلوگیری از گسترش سویه های مقاوم به وانکومایسین، اهمیت دادن به نتایج آزمایشگاه و آنتی بیوگرام و اضافه کردن تست MIC علاوه بر تست دیسک دیفیوژن در آزمایشگاه ضروری می باشد.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس, حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد, وانکومایسین, مقاومت آنتی بیوتیکیBackgroundConsidering the increased antimicrobial resistance to Staphylococcus aureus and also the importance of vancomycin as a treatment, the aim of this work was to determine the minimum inhibitory concentration (MIC) of vancomycin, the pattern of antibiotic susceptibility, removing the isolates producing beta-lactamase enzyme and determining the risk factors for prevalence of methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) isolated from clinical samples in Shahid Beheshti Hospital of Kashan-Iran.Materials And MethodsThis descriptive study was carried out on 150 Staphylococcus aureus isolates. The sample strains were identified using gram staining, catalase test, tube coagulase test, growth on manitol salt agar medium and the DNAase test. The antibiotic sensitivity test was determined by disk diffusion method on nine antibiotics. MIC of vancomycin was determined using Broth Microdilution Method. The production of beta-lactamase enzyme was performed using acidometry method.ResultsAmong the 150 Staphylococcus aureus isolates, MIC value was 0.5-4 µg/mL. The highest MIC of vancomycin was 2 µg/mL. All of isolates were sensitive to vancomycin. Mean age of patients was 31.3+25.8. Penicillin and vancomycin revealed the highest and the lowest resistant rate, respectively (93℅ and 0℅). Resistance to methicillin was 62%. Eighty-seven percent of the isolates produced enzyme beta lactamase. Risk factors for prevalence of methicillin resistant Staphylococcus aureus were high age and previous antibiotic therapy.ConclusionConsiderining the vancomycin as the selective antibiotic, on following the preventive guideline, preparing the antibiogram and adding MIC test are recommended. -
سل یکی از بیماری های عفونی بالقوه کشنده می باشد که پس از چندین دهه کاهش در میزان بروز آن همزمان با شیوع ایدز در جهان این بیماری نیز رو به افزایش نهاده است. سازمان بهداشت جهانی تخمین زده است که اگر کنترل شیوع این بیماری در جهان قوی تر نگردد در فاصله زمانی بین سال های 2000 تا 2020 نزدیک به یک میلیارد نفر از مردم جهان آلوده جدید بوده و 200 میلیون نفر بیمار می گردند و 35 میلیون نفر خواهند مرد. به همین علت در حال حاضر بیماری سل از طرف سازمان جهانی بهداشت به عنوان فوریت جهانی اعلام شده است.
Tuberculosis is an important cause of death in some countries. The world health organization estimates that if stronger measures are not taken up to control the prevalence of this disease, from 2000 to 2020 a billion people will be infected by the bacterium. According to time consuming of common detection methods of Mycobact-erium tuberculosis such as culture, it is necessary to evaluate a rapid detection tests such as PCR. Rapid diagnosis of tuberculosis may have profound effects in patients’ care According to importance of rapid detection and treatment of tuberculosis and for determine of sensitivity, specificity, positive predictive value and negative predictive value of PCR by using IS6110 this study was -
مقدمهلیشمانیوز جلدی یکی از مهمترین بیماری های انگلی در ایران است که کنترل این بیماری به لحاظ مداخله در محیط با اهداف کاهش ناقل و مخزن حیوانی بیماری هزینه زیادی دارد بدین منظور این مطالعه جهت تعیین تاثیر خون انسان، گاو، گوسفند و بز برای رشد عامل لیشمانیوز جلدی و مقایسه آن با محیط های محتوی خون خرگوش انجام گرفت.روش بررسیپژوهش حاضر از نوع تحلیلی (Analytical) است که بر روی پروماستیگوت لیشمانیا ماژور و تروپیکا (L.major & L.tropica) مورد تایید سازمان جهانی بهداشت، در محیط کشت محتوی خون خرگوش و محیط های هشت گانه خون انسان و محیطهای خون گاو، بز و گوسفند با 10 تکرار صورت پذیرفت. زمان سازگاری با محیط و حداکثر و حداقل رشد بر مبنای کاهش تعداد انگل فعال نسبت به تعداد انگل در زمان کشت محاسبه گردید و با آزمان آماری T student مورد قضاوت آماری قرار گرفت.نتایجسرعت زمان سازگاری پروماستیگوت در محیط ها با هم مساوی و بین 1 تا 3 روز بود. انگل در محیط کشت محتوی خون انسان، گوسفند و بز در زمان کوتاه تر و در محیط محتوی خون گاو در زمان بیشتری به حداکثر رشد رسید و حداقل تعداد رشد در خون خرگوش و گاو بیشتر از گروه خون انسان، بز و گوسفند بود. میزان رشد پروماستیگوت های هر دو گونه انگل در خون خرگوش بیشتر از گروه خونی انسان، بز و گوسفند بود (P<0.05). در حالی که میزان رشد تعداد هر دو نوع انگل در محیط محتوی خون خرگوش و خون گاو مشابه بود.نتیجه گیریبا توجه به این که سرعت رشد انگل در محیط های محتوی خون گاو و گروه خونی B انسان وضعیت مناسب و مفیدی دارد و امکان تهیه خون انسان ساده تر از خون گاو است. توصیه می شود در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی در صورت عدم دسترسی به خون خرگوش از خون انسان با گروه B- استفاده شود.کلید واژگان: خون, لیشمانیوز جلدی, پروماستیگوت, In vitroIntroductionAs there is a high prevalence of cutaneous Leishmaniasis in Iran, the problems and expenses for culture of the parasite are important. The effect of different types of blood human, cattle, sheep and goat on growth of leishmania tropica promastigote, L.major were examined and compared with rabbit blood. This study was preformed during 2001-2003 in Kashan.MethodsThis analytical study was performed on promastigote L. tropica and L. major which was confirmed by the World Health Organization. The examination was repeated 10 times. The time of compatibility with culture medium, maximum and minimum growth based on decrease in number of active parasite as compared to the basic number at the time of culture were determined and judged statistically.ResultsThe time of compatibility with culture medium was equal in all cases and it was about 1 to 3 days. With human, sheep and goat blood, maximum growth of parasite was reached in a shorter time period as compared to0 cow blood. The minimum growth in the blood of rabbit and cow was more than human, goat and sheep blood. The growth of 2 kinds of parasites in rabbit blood was more than human, goat and sheep blood (P<0.05), but it was similar to the amount of growth of these parasites in rabbit and cow blood.ConclusionIn places where it is difficult to have access to rabbit or cow blood, human B negative blood can be used.Keywords: Blood, Cutaneous Leishmaniasis, promastigote, In Vitro, Kashan
-
زمینه و هدفسودوموناس آئروژیناس (Pseudomonas aeroginosa) یک باسیل گرم منفی است که به صورت فلور طبیعی در دستگاه گوارش و پوست یافت می شود. این باکتری در ایجاد عفونت های فرصت طلب در سوختگی ها و زخم ها از اهمیت خاصی برخوردار است و با توجه به مقاومت این باکتری به طیف وسیعی از آنتی بیوتیک ها، یافتن مواد جایگزین بدون عوارض مانند عسل توسط بعضی از متخصصین توصیه شده است. با توجه به خواص ضد میکروبی عسل های مختلف بر آن شدیم تا در این مطالعه اثر این ماده را در منطقه کاشان روی باکتری فوق مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.مواد و روش هااین مطالعه با روش آزمایشگاهی انجام شد. از 15 نمونه عسل تهیه شده، 8 نمونه عسل انتخاب و پس از انجام آزمایشات شیمیایی، مقدار قندهای احیا کننده، آنزیم دیاستاز و مقدار قند ساکارز آن ها تعیین گردید. به این ترتیب 6 نمونه عسل طبیعی و دو نمونه عسل غیرطبیعی و یک نمونه عسل ساختگی از شکر جهت کنترل انتخاب گردیدند. پس از تهیه رقت های 5، 10، 15، 20، 25، 30% از هریک از نمونه ها در محیط مولرهینتون (V/V)، سوش استاندارد (27853=ATCC) سودوموناس آئروژینوزا روی محیط های فوق کشت و نتایج ارزیابی گردید. دو نمونه عسل طبیعی نیز بعد از حرارت دادن با رقت های فوق، مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته هانتایج نشان داد که عسل طبیعی دارای سطح آنزیم استاندارد از رقت 10% به بالا روی رشد باکتری موثر بوده و از رقت 20% به بالا کاملا مانع رشد باکتری شد در حالی که عسل های طبیعی فاقد آنزیم دیاستاز اثرات ضد میکروبی کمتری داشتند. عسل های غیرطبیعی هیچ گونه اثر ضدمیکروبی نداشتند. نتایج نشان داد که حرارت دادن باعث کاهش خاصیت ضدمیکروبی عسل می شود.نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که عسل های طبیعی دارای اثرات ضد میکروبی روی سودوموناس آئروژینوزا هستند و با توجه به مقاومت این باکتری نسبت به طیف وسیعی از آنتی بیوتیک ها، به عنوان یک جایگزین با پایش کامل عفونت و انجام تحقیقات درون تنی بیشتر، می تواند مورد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: دیاستاز, زخم, سوختگی, سودوموناس آئروژینوزا, عسلBackground And ObjectivePseudomonas aeroginosa is a gram negative bacterium which is found in the intestinal tract and skin as normal flora. It can cause opportunistic infections, contaminated wounds especially burn lesions, and is resistant to many antibiotics. Many studies support the use of honey for these infections. The aim of this study was to investigate the possible bactericidal effects of different kinds of honey, on P. aeroginosa, in Kashan.Materials And MethodsThis was a labaratory study. Eight out of 15 honey samples were selected and their reducing sugars, saccharose were quantified, also Diastase enzyme activity was determined. The included specimens were then classified to natural (6 specimens), synthetic unnatural (2 specimens) and a sample prepared by sugar, and two by heat-inactivated natural honeys. Different concentration (V/V) containing 5, 10, 15, 20, 25, 30 percent of honeys were added in the Muller Hinton agar and P. aeroginosa (ATCC=27853) were then cultured.ResultsThe results showed that natural honeys at the concentration of 10%, had bactricidal effects on the growth of P.aeroginosa. The synthetic honeys did not show this effect. but heating process reduced bactricidal properties of the honeys.ConclusionWe concluded that natural honeys can be used for the treatment of infectious wounds especially in burns, and superficial lesion. In vivo studies are also warranted to confirm the bactericidal effects of honey. Keywords:Keywords: Diastase, Wounds, Burns, Pseudomonas aeroginosa, Honeys -
زمینهحدود نیمی به مردم جهان به عفونت با هلیکوباکترپیلوری دچارند، اما فقط بعضی از افراد، علائم بالینی ظاهر می کنند. علاوه بر ویژگی های ژنتیکی میزبان و فاکتورهای محیطی، خصوصیات آنتی ژنی باکتری نیز در پاتوژنسیتی سویه ها مؤثر است. هدف این مطالعه، بررسی ساختمان آنتی ژنی سویه های مختلف هلیکوباکترپیلوری در بیمارانی است که عفونت آن ها با روش های استاندارد طلایی تشخیص و وضعیت پاتولوژی آن ها مشخص شده است.مواد و روش هااز میان 127 بیمار مورد مطالعه که به صورت تصادفی انتخاب شدند از هر کدام دو نمونه از قسمت آنتر معده، همراه با 5 سی سی خون گرفته شد و روی بیماران تست های اوره از سریع، هیستولوژی، پاتولوژی، الیزا و کشت در محیط اختصاصی و شرایط میکروآئروفیلیک انجام گرفت. سپس با استفاده از عصاره آنتی ژن باکتری که با NOG استخراج شده بود روی 37 نمونه HP که با استاندارد طلایی آلودگی آن ها تایید شده بود تست ایمنوبلات انجام شد. نتایج ایمنوبلات با استفاده از کیت استاندارد Helico blot 2-0 system مورد تایید و کنترل قرار گرفت.یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که در 7/94 درصد از بیماران مبتلا به دئودنیت، آنتی بادی علیه cag A (116 KDa) و در6/73 درصد آنتی بادی علیه Vac A (89KDa) وجود دارد، درحالی که این میزان در گاستریت 83 و 54 درصد و در بیماران مبتلا به سرطان معده و متاپلازی به ترتیب 8/81 و 7/72 درصد بود. آنتی بادی علیه آنتی ژن های 66 (Ureas B)، 61، 58 (HSP) کیلودالتون در بیماران مبتلا به گاستریت بیش تر و آنتی بادی علیه آنتی ژن های 45، 37، 35 کیلودالتون کم تر دیده شد. در سایر موارد اختلاف قابل توجهی مشاهده نگردید.بحث و نتیجه گیریبا بررسی و مطالعه نتایج فوق به نظر می رسد مطالعه ساختمان آنتی ژنیک سوش آلوده کننده در پیش گویی شدت بیماری نمی تواند به تنهایی مؤثر باشد و سایر فاکتورها نقش مهم تری در شدت بیماری دارند.
کلید واژگان: هلیکوباکترپیلوری, آنتی ژن, Vac A, Cag A, ایمنوبلات -
سابقه و هدفبا توجه به اینکه برخی قارچها از جمله اسپوروتریکس شنکئی که یک قارچ دو شکلی است قادر به ایجاد آرتریت می باشد. لذا خانمی 36 ساله مبتلا به منوآرتریت در زانوی راست که برای اولین بار در ایران درد و تورم مفصلی نامبرده از نوع قارچ اسپوروتریکوزیس تشخیص داده شد با داروی کتوکونازول مورد درمان قرار گرفت.
معرفی مورد: در مورد بیمار 36 ساله که با تشخیص قطعی آرتریت قارچی مراجعه نمود. بعلت عدم دسترسی به ایتراکونازول لذا جهت درمان کتوکونازول مورد استفاده قرار گرفت. درمان با دوز 400 میلی گرم روزانه در دو دوز منقسم شروع و در طول مدت درمان هریک ماه یکبار تست های کبدی و دیگر آزمایشات لازم از بیمار به عمل می آمد.یافتهپس از 8 هفته افیوژن و درد بیمار تقریبا ناپدید و محدودیت حرکتی نیز به نحو چشمگیری کاهش پیدا کرد. در آزمایشات قارچ شناسی که دو ماه بعد از شروع درمان از مایع سینویال بیمار انجام گرفت تعداد بسیار اندکی سلولهای مخمری مشاهده شد. حدود شش ماه پس از شروع درمان علائم درد و تورم مفصل زانو بطور کامل از بین رفته بود و بیمار شکایتی از مشکلات اولیه نداشت.نتیجه گیریجهت درمان اسپوروتریکوزیس مفصلی استفاده از داروی ketoconazole پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: آرتریت, اسپوروتریکوزیس, استئوآرتریت, کتوکونازولBackgroundSome fungi such as Sporothrix Schenckii may rarely cause arthritis. A 36-year old woman presented with complaining monoarthritis of right knee. Sporothrix Schenckii was revealed in the joint effusion for the first time in Iran. Case Report: She received ketoconazol, 400 mg daily in two divided doses. During the treatment functional liver test and other necessary laboratory tests were evaluated every month.ResultsAfter 8 weeks, effusion, pain and movement limitation decreased. After 2 months, some yeast was seen in microscopic evaluation of sinovial fluid. Six month after treatment, pain and swelling completely disappeared.ConclusionBased on the result of this study, Ketoconazole is recommended as choice treatment of sporothrical arthritis. -
سابقه و هدفنوکاردیوزیس عفونت چرکی تحت حاد مزمنی است که به طور عمده ریه را گرفتار می کند ولی ممکن است سایر اندام ها نظیر پوست و سیستم عصبی مرکزی را گرفتار کند. این بیماری بیشتر در افرادی که به نحوی سیستم ایمنی آنها سرکوب شده است مشاهده می شود، ولی تحقیقات مختلف وجود آن را در افراد طبیعی نیز نشان داده است. با توجه به اهمیت عفونت های ریوی در ایران و نقش این باکتری در آن، این مطالعه روی بیماران مبتلا به عفونت ریوی در شهرستان اراک در سال 1379 انجام پذیرفت.مواد و روش هااین تحقیق به صورت توصیفی روی 600 بیمار مبتلا به عفونت ریوی انجام شد. در تمامی موارد رنگ آمیزی اختصاصی نمونه خلط با ذیل نلسون تغییر یافته و کشت آن در محیط پارافین آگار و تعیین گونه ها بر اساس آزمایشات بیوشیمیایی هیدرولیزتیروزین، کازئین و ژلاتین انجام پذیرفت. شیوع نوکاردیوزیس در نمونه ها تعیین و میزان واقعی آن با احتمال 95 درصد در جامعه برآورد شد و تاثیر فصل و خصوصیات فردی با بروز بیماری مورد قضاوت آماری قرار گرفت.یافته هااز 600 بیمار مراجعه کننده به مراکز فوق، 26 مورد (33/4 درصد) نوکاردیا استروئید جدا شد. ارتباط معنی داری بین ابتلا به نوکاردیوز ریوی و سن، جنس و شغل و فصل دیده نشد.نتیجه گیریبا توجه به اینکه عفونت نوکاردیوز ریوی محدوده خاصی از نظر سنی، جنسی، شغلی و فصلی ندارد و با عنایت به این که علائم بالینی نوکاردیوز ریوی شبیه عفونت های سلی و قارچی ریوی است ولی درمان آن کاملا با عفونت های فوق متفاوت است و با توجه به مشکلات تشخیصی آن لازم است متخصصان بالینی در موارد خاص، نوکاردیوز ریوی را در نظر داشته باشند و جهت درمان آن اقدام نمایند.
BackgroundNocardiosis is a chronic sub acute suppurative infection that mainly affects lungs, however, other organs such as skin or central nervous system may also be involved. This is usually occurred in patients who have suppressed immune system. The present study was conducted on patients residing in Arak who have suffered from pulmonary infection.Materials And MethodsFor this descriptive study 600 subjects with pulmonary infection were included. Sputum was stained using modified Ziehl-Neelson technique in the paraffin agar medium. Specimens were determined using biochemical tests including gelatin, casein, and thyrosin hydrolysis. Finally, the prevalence of nocardiosis and its related factors were determined.ResultsOf 600 patients, 26 (4.33%) were revealed to have nocardia asteroides. There was no significant association between pulmonary nocardiosis and sex, age, occupation, and season.ConclusionSince the clinical features of pulmonary nocardiosis are similar to TB and other fungal infections of the lungs, despite different therapeutic approaches, clinical practitioners should be considered this infection and try to treat it. -
سابقه و هدفبا توجه به اهمیت داروهای ترومبولیتیک در درمان انفارکتوس حاد قلبی، این مطالعه در بیماران بستری در بخش CCU بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال های 79-1378 انجام و هدف آن تعیین میزان اثربخشی تزریق استرپتوکیناز(sk) در بیماران انفارکتوس حاد قلبی در مقایسه با سطح آنتی بادی sk، قبل و بعد از تزریق بود.مواد و روش هاتحقیق به روش کارآزمایی بالینی بر روی 45بیمار مبتلا به تشخیص انفارکتوس حاد قلبی انجام شد. علائم کلینیکی، تغییرات الکتروکاردیوگرام و آزمایشات پاراکلینیکی بود. کیت الیزا جهت بررسی سطح آنتی بادی ضد sk در این مطالعه به روش علمی تهیه شد. با اندازه گیری موج Q در الکتروکاردیوگرام تاثیر استرپتوکنیاز تعیین شد و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.یافته هااز بین 45بیمار مورد مطالعه 35 نفر(7/77%) سطح آنتی بادی ضدsk پائین و 10نفر(3/22%) سطح آنتی بادی بالا داشتند. در 8نفر (9/22%) به دنبال تزریق sk موج Q تا سه روز بعد از تزریق ظاهر نشد اما در 27بیمار باقی مانده هیچ تاثیر بالینی نداشت. در 27بیمار (60درصد) با سطح آنتی بادی ضد sk پایین و 10بیمار (2/22درصد) با سطح آنتی بادی ضد sk بالا تجویز استرپتوکیناز تاثیری بر موج Q نداشت. هیچ گونه مرگ و میری در طول مشاهده نشد. عوارض دارو شامل هیپوتانسیون (5/15درصد)، خونریزی (9درصد) و واکنش های آلرژیک (5/4درصد) بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: سطح بالای آنتی بادی ضدsk در میزان پاسخ به sk تزریقی موثر است. چنانچه سطح آنتی بادی بالا باشد پاسخی در بیمار قلبی مشاهده نمی شود. با توجه به شیوع بالای عفونت های استرپتوکوکی در جامعه باید سطح آنتی بادی ضد sk قبل از تزریق sk اندازه گیری شود. در صورتی که پایین تر از میزان استاندارد باشد داروی ترومبولیتیک مصرف شود در غیر این صورت توصیه می شود از سایر ترومبولیتیک ها جهت برقراری جریان خون در عروق کرونر استفاده شود.
کلید واژگان: استرپتوکیناز, آنتی بادی ضداسترپتوکیناز, انفارکتوس حاد قلبی, استرپتوکوکBackgroundWith respect to the efficacy of thrombolytic agents in the treatment of acute myocardial infarction, the present study was conducted on CCU patients in Shaheed Beheshti hospital in Kashan in 1999-2000. We have determined the efficacy of streptokinase (Sk) based on anti-streptokinase before and after the treatment.Materials And MethodsFor this clinical trial 45 patients with acute myocardial infarction were selected. Their diagnosis was made according to their clinical manifestations as well as EKG and paraclinical studies. Anti-streptokinase was measured by ELISA method. The efficacy of streptokinase was determined by Q wave in EKG.ResultsOf 45 patients, 35 had low and 10 had high level of anti-streptokinase. In 35 patients (28 with low and 10 with high anti-streptokinase) the Q wave remained unchanged following the drug administration. Drug side effects were hypotension (15.5%), bleeding (9%) and allergic reactions (4.5%). No mortality was reported.ConclusionWith respect to the high prevalence of streptococcal infections in our society, determining the anti-streptokinase level prior to the therapy is recommended. In case of low titer, we suggest streptokinase otherwise other thrombolytic agents should be administered. -
سابقه و هدفجدا سازی و استخراج کپسول پلی ساکاریدی اولین قدم در راه تهیه و ساخت واکسن های جلوگیری کننده در عفونت های حاصل از سوش های کپسول دار استافیلوکوک اورئوس می باشد. این تحقیق به منظور استخراج و تهیه کپسول استافیلوکوک اورئوس Type 2 انجام گرفت.مواد و روش هاتحقیق به روش توصیفی از نوع اکتشافی است. باکتری استافیلوکوک اورئوس سویه (Smith diffuse (ICH 70 بر روی محیط Broth) BHI) در انکوباتور شیکردار در شرایط هوازی و دمای 37 درجه سانتی گراد و rpm=200 و رسیدن آن به مرحله رشد نهایی، کپسول باکتری با روش اسید رقیق شده و حرارت استخراج گردید. سپس در طول شب در مقابل آب مقطر در 4 درجه سانتی گراد دیالیز شده و آنگاه لیوفیلیزه گردید. پودر لیوفیلیزه شده با استفاده از یک ستون DEAE سلولز به ابعاد cm 50×2.6 با روش گرادیانت از بافرهای 0.01M تا 1M بیکربنات آمونیوم با سرعت 60mt/h کروماتوگرافی تعویض یون Ion exchange chromatography گردیده و تخلیص شد. پلات طیف جذبی پلی ساکارید به دست آمده و کپسول خالص (استاندارد) با روش کالری متری توسط اسپکتروفوتومتر اسکن دار رسم گردید.یافته هاپلی ساکارید کپسولی از سلول کامل در انتهای فاز رشد نهایی باکتری در 0.1HCL در 100 درجه سانتی گراد به متراکم شود. پلات های مربوط به طیف جذبی پلی ساکاریدهای حاصل و استاندارد با استفاده از روش کالری متری H2SO4/glacial acetic acid assay در فاصله 620-350 نانومتر رسم گردید و نشان داد که کروماتوگرام های حاصل از آنتی ژن تخلیص شده قبلی و پلی ساکارید جدا شده در این تحقیق تطابق کامل دارد و موید صحت کربوهیدرات کپسولی استخراج و تخلیص شده می باشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: استخراج و خالص سازی کپسول استافیلوکوک اورئوس Type 2 مقدور است و تحقیق برای ساخت واکسن های جلوگیری کننده را توصیه می نماید.
کلید واژگان: استافیلوکوک اورئوس, کپسول پلی ساکاریدی, فاز رشد نهایی, آنتی ژن تخلیص شدهHistory andObjectivesExtraction and purification of polysaccharide capsule is the first step for preparation preventive vaccines in infections as a result of encapsulated Staphylococcus aureus. This study was carried out to extract and purify Staphylococcus aureus type 2.Materials And MethodsThe descriptive and explorative strategy of this study was conducted on Staphylococcus aureus (Smith diffuse variant) in BHI broth in a shaking incubator (200 rpm) in an aerobic condition at a temperature of 37°C. The capsule was extracted using dilute acid and heating method. Then, dialysis was done overlight at 4°C and the product was lyophilized. Lyophilized powder was purified using a cellulose DEAE column (2.6×50 cm) by gradient method using bicarbonate ammonium buffers (0.01-1 M) at a velocity of 60 mt/h (Ion exchange chromatography). Finally absorption spectrum was plotted and purified capsule was analyzed using scanning spectrophotometer.ResultsPolysaccharide capsule was collected in final growth phase at 0.1 HCL and at a temperature of 100°C. Absorption spectrum were evaluated using H2SO4/galacial acetic acid assay at wavelength range of 350-620 nm. The result showed that chromatographs are well matched with previously purified antigens. Conclusion and Recommendations: It is concluded that it is possible to extract and purify the capsule of Staphylococcus aureus type 2 and it is recommended to produce the related preventive vaccines. -
سابقه و هدفبا توجه به شیوع بالای اختلالات گوارشی و نقش عمده هلیکوباکترپیلوری در بروز گاستروآنتریت، زخم اثنی عشر و آدنوکارسینومای معده و عدم وجود یک روش استاندارد طلایی مورد پذیرش عموم و به منظور مقایسه آزمون های تهاجمی و غیر تهاجمی جهت تشخیص عفونت هلیکوباکترپیلوری این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1379 انجام گرفت.مواد و روش هاپژوهش حاضر با روش کارآزمایی بالینی از نوع تشخیصی بر روی 127 بیمار که با علایم مختلف بیماری معده مراجعه و دارای اندیکاسیون اندوسکوپی بودند، صورت پذیرفت. ضمن انجام گاستروسکوپی نمونه های متعدد از آنتر معده جهت کشت، پاتولوژی و اوره آز سریع و جهت بررسی آنتی بادی IgG علیه باکتری از بیمار 5cc خون گرفته شد. استاندارد طلایی در این مطالعه براساس کشت مثبت و همچنین براساس هیستولوژی توام با اوره آز سریع بود و میزان حساسیت، ویژگی، PPV و NPV هر یک از شاخص های کشت، اوره آز سریع، هیستولوژی و الیزا با استاندارد مناسب محاسبه گردید.یافته هاتحقیق بر روی 127 نفر با سنین 18±46.3 سال، 75.5% مرد و 42.5% زن انجام گرفت. مقایسه هر یک از آزمون های هیستولوژی، کشت، اوره آز سریع و الیزا با استاندارد طلایی کشت نشان داد که هر یک از آزمون ها به تنهایی و یا توام بودن دو آزمون از سه آزمون هیستولوژی، اوره آز سریع و الیزا از ارزش تشخیصی مناسبی برخوردار نیستند و در این مقایسه اوره آز سریع با PPV و NPV به ترتیب 59.3 و 92.3 از بیشترین ارزش برخوردار است. مقایسه هر یک از آزمون ها به تنهایی و یا هیستولوژی توام با الیزا و یا اوره آز استاندارد طلایی هیستولوژی توام با اوره آز سریع نشان داد که کشت از کمترین ارزش تشخیصی با PPV و NPV به ترتیب 56.7 و 50 درصد و هیستولوژی با بالاترین PPV و NPV به ترتیب 90 و 100 درصد برخوردار است. مقایسه آزمون الیزا با استانداردهای طلایی مختلف نشان داد که این آزمون از ویژگی بسیار پایین برخوردار است و حتی همراهی این آزمون با هیستولوژی و یا اوره آز سریع نمی تواند تاثیر چندانی در تشخیص بگذارد.نتیجه گیرینتیجه این که در ایران از اوره آز سریع و هیستولوژی به صورتتوام در تشخیص عفونت هلیکوباکترپیلوری می توان استفاده کرد و آزمون سرولوژی الیزا با کیت های تجارتی به دلیل ویژگی بسیار پایین توصیه نمی گردد ولی نتیجه منفی آن ممکن است گاهی کمک کننده باشد.
کلید واژگان: هلیکوباکترپیلوری, الیزا, استاندارد طلایی, سرولوژی, اوره آز سریع, هیستولوژیHistory andObjectivesConsidering the high incidence of gastrointestinal disorders and the involvement of Helicobacter pylori in the occurrence of gastritis, duodenal ulcers and gastric adenocarcinoma and the absence of a generally-accepted and standard method for its diagnosis, this study was carried out to compare the invasive and non-invasive methods on referrals of Shaheed Beheshti hospital in Kashan in 2000.Materials And MethodsThe clinical trial and diagnostic strategy of this study was performed on 127 cases with variant symptoms of gastric disorder and with endoscopic indication. During gastroscopy, samples were collected from antrum for culture, pathological diagnosis and fast urease and 5ml of blood was obtained for evaluation of IgG against, bacterium. The golden standard in this study was on the basis of a positive result for culture, pathological evaluation and fast urease. Then, the sensitivity, specificity, PPV and NPV were determined for criteria of culture, fast urease, histology and ELIZA.ResultsThe study was performed on 127 cases with an age of 46.3±18 years and 57.5% out of them were male and the remainder (42.5%) were female. The results showed that each test individually or two of the three tests (Histology, fast urease and ELIZA) can not have an appropriate diagnostic value. In this respect, a combination of urease with PPV and/or with NPV can have the greater diagnostic value of 59.3% and 92.3% respectively. Meanwhile, combination of culture and PPV and/or NPV showed the least diagnostic value, i.e. 56.7% and 50% respectively and combination of histology and PPV and/or NPV showed the highest value, i.e. 90% and 100% respectively. Furthermore, ELIZA test in comparison with golden standard had the least sensitivity, even in the presence of histologic evaluation and fast urease.ConclusionIt can be concluded that a combination of fast urease and histology is of high value in diagnosis of Helicobacter pylori in Iran. In addition, the serologic ELIZA test recommended not to be performed because of its low specificity. However, its negative results might be helpful in some cases.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.