به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مرضیه رشیدی

  • حسن قندهاری، مرضیه رشیدی، سعید صباغان، سیدمانی مهدوی*، الهام میرزامحمدی، ابوذر عزیزی، فرشاد صفدری
    مقدمه

    عمل جراحی در سطح صحیح، یکی از مهمترین نگرانی ها در درمان بیماران اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان (AIS) است. تغییر در تعداد مهره ها می تواند به طور بالقوه منجر به انجام جراحی اشتباه شود. این امکان وجود دارد که بروز و نوع این تغییرات تحت تاثیر عوامل مختلفی از قبیل نژاد باشد. در مطالعه گذشته نگر حاضر، شیوع این تغییرات در بیماران مبتلا به AIS ایرانی بررسی شده است.

    مواد و روش ها: 

    از سال 2012 تا 2017، جراحی فیوژن ستون فقرات برای درمان AIS در 125 بیمار انجام شد. مهره های پشتی و کمری تحت رادیوگرافی خلفی بعد از عمل قرار گرفتند. اولین مهره پشتی، مهره متصل به اولین جفت دنده در نظر گرفته شد. شمارش از بالا به پایین انجام شد. مهره های ناحیه کمری دقیقا از زیر آخرین مهره که یک جفت دنده به آن متصل بود شروع می شد.

    یافته ها:

     در 18 بیمار (14.4٪) شمارش غیر طبیعی مهره مشاهده شد. شیوع تعداد غیر طبیعی مهره های کمری نسبت به مهره های پشتی بیشتر بود (10.4٪ در مقابل 4٪). در 5 بیمار (4٪) تعداد 11مهره پشتی مشاهده شد. در 11 بیمار (8/8٪) 4 مهره کمری مشاهده شد. 2 بیمار، 6 مهره کمری (1.6٪) داشتند. هیچ بیماری با تعداد غیر طبیعی مهره های پشتی و کمری همزمان وجود نداشت.

    نتیجه گیری: 

    مطالعه حاضر نشان داد که در بیماران مبتلا به AIS در ایران تعداد غیر طبیعی مهره های پشتی و کمری نسبتا بالا است. لازم است که قبل از عمل مهره ها را بر اساس یک پروتکل سازمان یافته شمارش کرده تا از جراحی اشتباه در بیماران AIS جلوگیری شود.

    کلید واژگان: اسکولیوز, مهره, نوجوان, فیوژن ستون فقرات
    H. Ghandhari, M. Rashidi, S. Sabbaghan, S .M. Mahdavi*, E. Mirzamohammadi, A. Azizi, F. Safdari
    Introduction

    Correct-level surgery is one of the most important concerns in the treatment of patients with adolescent idiopathic scoliosis (AIS). Variations in vertebral number can potentially result in wrong-level surgery. It is possible that the incidence and type of these variations be affected by different factors such as ethnicity. In the current retrospective study, the prevalence of these variations in Iranian AIS patients was investigated.  

    Methods

    Between 2012 to 2017, spinal fusion was performed for the treatment of AIS in 125 patients. The thoracic and lumbar vertebrae were enumerated on posteroanterior radiographs. The first thoracic vertebra was the one attached to the first pair of ribs. Enumeration was continued in a caudal direction. The lumbar level initiated just below the last vertebra with a pair of associated ribs.

    Results

    Abnormal vertebral enumeration was found in 18 patients (14.4%). The prevalence of abnormal lumbar enumeration was higher than thoracic vertebrae (10.4% versus 4%). Eleven thoracic vertebrae were found in 5 patients (4%). Four lumbar vertebrae were found in eleven patients (8.8%). There were two patients with six lumbar vertebrae (1.6%). There was no patient with abnormal enumeration of both thoracic and lumbar vertebrae.

    Conclusion

    The current study showed a relatively high rate of atypical number of thoracic and lumbar vertebrae in Iranian AIS patients. It is necessary to enumerate the vertebrae on the basis of an organized protocol preoperatively to prevent wrong-level surgery in AIS patients.

    Keywords: Scoliosis, Vertebra, Adolescent, Spinal Fusion
  • مرضیه رشیدی*، علیرضا طاهری

    در دوره صفوی و قاجار، به سبب ارتباط با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد که این روند بر وضعیت زنان و حضور آن‏ها در عرصه‏های اجتماعی نیز تاثیرگذار بود. چهره‏نگاری در نقاشی ایرانی براساس الگوی مشخصی بوده است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، چهره زن در نگارگری‏های این دو دوره است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسش‏هاست: نمایش ویژگی‏های زنانه در نقوش دوره صفوی و قاجار به چه صورت بوده است؟ چه تفاوت‏های بین آن‏ها در این دو دوره وجود داشته است؟ نتایج نشان می‏دهد که زن در آثار نگارگری پیش از قاجار، اغلب جایگاهی مثالی و اسطوره‏ای داشته و از نظر نوع طراحی غیرواقع‏گرایانه ترسیم می‏شده و ارزش بصری آن همچون دیگر عناصر نگاره بوده است، ولی در اواخر دوره صفوی و دوره قاجار، بر اثر ارتباط با غرب، شاهد تغییر در نوع نگرش به نقاشی و درنتیجه توجه به واقع‏گرایی در ترسیم پیکره زنان و همچنین شکل‏گیری آثار تک نگاره شده است؛ که این تغییرات به ارائه تصویری نو از زن در نقاشی ایرانی منجر شد. روش تحقیق توصیفی ‏تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه‏ای است.

    کلید واژگان: پیکره نگاری, چهره نگاری, زن, صفوی, قاجار
    Marzieh Rashidi*, Alireza Taheri

    In the Safavid and Qajar dynasties, due to the relationship of Iran with the West, the desire of the court to experience the modern world and the desire of the Western world to recognize the East, shaped a kind of traditional and modern dichotomy in many social, cultural and artistic relationships of the society. This also influenced the status of women and their presence in the social arena. The portraiture in Iranian painting has been based on a pattern. What has been studied in this research is the woman's face in the paintings of these two periods. This article seeks to answer the following questions: How was the presentation of women's features in the designs of the Safavid period and Qajar era? What differences did they have in these two periods? The research method is descriptive-analytic and the information gathered by library method. The results show that women in the works of pre-Qajar paintings often have an exemplary and mythical position and, in terms of design, were unrealistic, and its visual value was like other elements of the painting, but in the late Safavid period and the Qajar period there has been a change in attitude towards painting due to the relationship with the West. As a result of attention to realism in drawing women's figures, as well as the formation of monotonous works, this led to a new image of woman in Iranian painting.

    Keywords: portraiture, iconography, woman, Safavid, Qajar
  • ضیاالدین باده یان *، شهرام کرمی، مرضیه رشیدی، محسن رجبی
    در طی سالیان اخیر پدیده زوال و خشکیدگی درختان بلوط در نواحی زاگرس مرکزی گسترش فراوانی داشته است. درختان بلوط ایرانی که گونه غالب جنگل های استان لرستان هستند، در اثر پدیده زوال دچار خشکیدگی شده و این امر سبب گردیده سطح وسیعی از جنگل های استان لرستان تخریب شوند. درختان بلوط دارای انواع مختلفی از ترکیبات ثانویه می باشند. این ترکیبات ثانویه درون برگ درختان به عنوان مکانیسم دفاعی در برابر شرایط تنش زا عمل می کنند. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر زوال بر روی ترکیبات ثانویه از قبیل میزان تانن کل، تانن متراکم، آنتی اکسیدان، قند نامحلول و قند محلول، نمونه هایی از برگ درختان سالم و درختان مبتلابه زوال در سه منطقه میانکوه، مله شبان و ابوالوفاء در استان لرستان جمع آوری گردید. پس از انجام مراحل آزمایشگاهی مختلف، آنالیز داده های به دست آمده، در قالب طرح فاکتوریل و آزمون تی مستقل با استفاده نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج بررسی نشان داد که میزان تانن کل، قند نامحلول، قند اصلی محلول، تانن متراکم، در پایه های مبتلا به زوال و پایه های سالم در مناطق میانکوه، مله شبان و ابوالوفاء تفاوت معنی داری داشته ولی میزان آنتی اکسیدان تفاوت معنی داری را نشان نداد. همچنین میزان تانن متراکم تفاوت معنی داری را در مناطق مورد بررسی نشان داد. با توجه به نتایج این بررسی می‎توان بیان کرد که شرایط تنش زا مانند زوال، سبب ایجاد تغییر در مقدار ترکیبات ثانویه در برگ درختان بلوط ایرانی می شوند که با بررسی این موضوع می‎توان به شیوع و کنترل شرایط تنش زا پی برد.
    کلید واژگان: زوال بلوط, جنگل های لرستان, تانن, آنتی اکسیدان, قند محلول و نامحلول
    Zeyaodin Badehyan *
    In recent years, Querqus trees especially those which are located in the Lorestan province, in the Central Zagros forests, have faced to the Oak decline phenomenon. Different natural and unnatural factors can make this phenomenon to occur. Quercus brantii, the dominant species of the Lorestan forests, is suffered from this phenomenon and it has been degraded in wide range. Quercus brantii contain different type of secondary compositions. Secondary compositions in the leaves react as a defensive mechanism against stress maker conditions. In present study, to investigate the effect of oak decline on the secondary compositions such as total tannin, insoluble suger, principal soluble suger, condensed tannin and antioxidant of the leaves of Quercus branti, some sample of the leaves from affected trees in the Lorestan forests were gathered. After different tests on the leaves of Quercus brantii, the analysis of the acquired data was conducted using the factorial experiment and independent t-test. The rate of total tannin, insoluble suger, principal soluble suger and condensed tannin in the affected tress in the regions of Miankooh, Maleshaban and Abolvafa had a significant difference with the healthy trees but the rate of antioxidant did not show a significant difference. Moreover, the rate of condensed tannin in the regions of Miankooh and Abolvafa were significantly greater than the other areas. Stressful conditions such as oak decline, cause changes in the amount of secondary compounds in leaves. Studying these changes can help diagnosing and controlling the prevalence of stressful conditions.
    Keywords: Oak decline, Lorestan Forests, tannin, Antioxidant, soluble, insoluble suger
  • حجت قربانی واقعی*، حسین علی بهرامی، مرضیه رشیدی
    استفاده از روش های آبیاری زیرسطحی با هدف تامین رطوبت خاک در محدوده ظرفیت زراعی، نقش کلیدی در توسعه برنامه های مدیریت آب و خاک دارد. تامین رطوبت زیرسطحی با قطعات سفالی از نوع کپسول های رسی می تواند راهی برای افزایش کارایی سیستم های آبیاری زیرسطحی در بسیاری از اراضی باغی مناطق خشک و نیمه خشک باشد. در این تحقیق به منظور تامین رطوبت مورد نیاز انگور از قطعاتی به ارتفاع 12 و قطر 5/ 3 سانتی متر استفاده شد و مقدار مصرف آب، عملکرد محصول و کارایی مصرف آب آن در مقایسه با آبیاری قطره ای سطحی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقدار متوسط مصرف آب و عملکرد میوه انگور در روش آبیاری کپسول رسی زیرسطحی و آبیاری قطره ای سطحی به ترتیب 4050 و 6668 مترمکعب در هکتار و 2/ 14 و 8/ 14 تن در هکتار بود و با توجه به مقدار عملکرد میوه و مقدار آب مصرفی، شاخص بهره وری آب در روش آبیاری کپسول رسی بهتر از روش آبیاری قطره ای سطحی بود. بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از کپسول های رسی متخلخل می تواند در راستای بهینه سازی مصرف آب آبیاری در گیاه انگور در مناطق خشک و نیمه خشک به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: آبیاری زیرسطحی, انگور, کپسول رسی متخلخل, رطوبت خاک
    Hojjat Ghorbani Vaghei*, Hosein Ali Bahrami, Marzieh Rashidi
    Maintaining soil moisture content at about field capacity and reducing water loss in near root zone using sub-irrigation methods plays a key role in developing soil and water management programs. Providing soil moisture can be an efficient method of subirrigation systems for many orchards at arid and semi-arid regions. In this research, in order to provide the water requirement of grape plant were used porous clay capsules with height and diameter of 12 cm and 3.5 cm, respectively. The water consumption, yield production and water use efficiency were evaluated and compared in both drip and porous clay irrigation systems. The results showed that the irrigation types significantly affect water consumption and water use efficiency. The average water consumption and yield production with buried clay capsules and drip irrigation methods on grapevine plant were 4050 and 6668 M3.ha-1 and 14.2 and 14.8 Ton.ha-1, respectively. According to the results of this study, it can be concluded that using buried porous clay capsules leads to higher water use efficiency compared to drip irrigation in growing grapevine plant in arid and semiarid regions.
    Keywords: Porous Pipe, Soil Moisture, Yield, Water Use Efficiency
  • ابراهیم فلاحی، مرضیه رشیدی، فرزاد ابراهیم زاده، شهره کرباسی، نصرت شکرالهی
    زمینه و هدف
    کم خونی فقر آهن یکی از مهمترین مشکلات تغذیه ای مخصوصا در بین زنان جوان است. راه های مختلفی برای مبارزه با کم خونی فقر آهن وجود دارد که از بین آنها تغییر در عادات غذایی مردم و دادن آموزش های تغذیه ای می تواند راه حل مناسبی باشد. هدف از این مطالعه تعیین اثر آموزش تغذیه بر کم خونی ناشی از فقر آهن در دختران دبیرستانی بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی 68 دختر دبیرستانی مبتلا به کم خونی فقر آهن به مدت 4 ماه تحت آموزش های تغذیه ای قرار گرفتند. مواد آموزشی از طریق بروشور، جزوه و سخنرانی و حاوی نکات تغذیه ای مربوط به شناسایی گروه های مختلف غذایی، افزاینده ها و کاهنده های جذب آهن، منابع غنی از آهن و سایر نکات تغذیه ای مفید بود. در آغاز و پایان مطالعه شاخص های هموگلوبین خون، فریتین و روی سرم مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین میزان آگاهی و نگرش افراد شرکت کننده در آغاز و پایان مطالعه مورد سنجش قرار گرفت. از آزمون های t زوجی و ویلکاکسون و همبستگی اسپیرمن برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد.
    یافته ها
    میزان هموگلوبین در آغاز و پایان مطالعه به ترتیب10±5/109، 13± 3/123 گرم در لیتر (001/0P
    کلید واژگان: آموزش تغذیه, آگاهی تغذیه ای, روی سرم, زنان جوان, کم خونی فقر آهن
    Ebrahim Falahi, Marzeah Rashidi, Farzad Ebrahimzadeh, Shohreh Karbasi, Nosrat Shokrollahi
    Background And Aim
    Iron-deficiency anemia is one of the main nutritional problems especially in young women. There are many strategies to combat iron deficiency anemia including change in food habits and nutritional education. Aim of this study was to determine the effect of nutritional education on iron deficiency anemia among high schools girls.
    Methods
    In this semi-experimental study 68 high schools girls with iron deficiency anemia were educated for 4 months. Education materials were included brochures pamphlets and lectures. During nutritional education sessions the girls were presented with a pamphlet in which nutritional topics such as food groups iron absorption enhancers and inhibitors good sources of iron and ways to improve absorption of iron from foods were explained in simple words. Hemoglobin serum ferritin and serum zinc were measured in the beginning and end of the intervention. The girl’s knowledge and their attitude about nutrition were also obtained before and after the study. Paired-t test Wilcoxon and Spearman tests were used for data analysis.
    Results
    The amount of hemoglobin at the beginning and the end of the study were 109.5±10 g/l and 123.3±13 g/l respectively (P
  • آزاده خونساری، کوروش گرجی، فواد عبدالله پور، سعید دهستانی، آرمان موسوی، بهرام دلفان، معصومه منصوری، مرضیه رشیدی، مهدی بیرجندی
    مقدمه
    امروزه از طب مکمل به طور گسترده در درمان استفاده شده و مقالات زیادی در زمینه فواید آن منتشر گشته، اما مواردی مبنی بر عدم مزایای آن نیز وجود دارند. این عدم توافق لزوم بررسی همه جانبه ای در مورد روش های مختلف طب مکمل را نشان می دهد، که هدف این تحقیق است.
    مواد و روش ها
    تعداد 71468 مقاله مرتبط با طب مکمل چاپ شده از سال 2000 به بعد در سایت های pubmed، sciencedirect و springer جستجو و ذخیره شدند. تمامی این مقالات مورد مطالعه قرار گرفته و روش های مختلف به کار برده شده، بیماری های مورد درمان گزارش شده، و نتیجه نهایی ذکر شده در مورد اثر درمانی طب مکمل تعیین شدند.
    یافته های پژوهش: بیماری های سیستم عصبی و مسائل روانی با 2/24% و استفاده از گیاهان با 1/30% موارد به ترتیب شایعترین موضوع مورد درمان و روش مورد استفاده بودند. در مجموع 6/91% مقالات به اثر مثبت ناشی از طب مکمل در درمان اشاره کرده و 8/44% از همین مقالات ذکر شده بر لزوم تحقیقات بیشتر برای تعیین اثر و مکانیزم عمل روش های طب مکمل تاکید داشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    گزارش بسیار مثبت محققان از استفاده از طب مکمل در درمان بیماری های شایع، لزوم توجه جدی به آموزش روش های طب مکمل را نشان داده و اختلاف فاحش بین استفاده از روش های مختلف طب مکمل و بیماری های مورد درمان، نشان دهنده این است که رویکرد به طب مکمل می تواند تابعی از فرهنگ و قومیت باشد.
    Khonsari A., Gorji K., Abdollahpur F., Dehestani S., Mousavi A., Delfan B., Mansouri M., Rashidi M., Birjandi M
    Introduction
    Complementary and Alternative Medicine (CAM) has recently become a focus of interest in curing patients. Although many studies have been published in the recent years arguing about the effectiveness of Complementary and Alternative Medicine, there are some evidences of side effects of using different methods of Complementary and Alternative Medicine. The aim of this paper was to investigate the effectiveness and side effects of CAM.
    Materials and Methods
    We searched the following electronic databases of January 2000 onward: PubMed, Sciencedirect and Springer. Our searching was limited to English language journals and human studies with the keywords: complementary medicine or alternative medicine.
    Findings
    According to this study, we observed that the most commonly used complementary and alternative methods are herbal remedies and the majority of studies are about neurological and psychological diseases. Altogether, 91.6 percent of the published literature implies the effectiveness of using Complementary and Alternative Medicine and 44.8 percent of this literature implies the need for more studies to specify the mechanism of these remedies.
    Conclusion
    With an ever-increasing number of consumers reportedly using non-conventional methods of disease management, medical students have now been recognized as key providers in education on complementary and alternative medicine (CAM). The evidence base for CAM is growing but in most areas, it is insufficient for making sound risk/benefit assessments. It is to suggest that further researches are needed to fill all these obvious gaps and necessary financial sources be prepared to accomplish the task.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال