مرضیه رشیدی پور
-
لاکتات دهیدروژناز (LDH) یک آنزیم کلیدی در متابولیسم سلولی است که در تمام جانوران یافت می شود. این آنزیم نقش مهمی در تبدیل اسید پیروویک به اسیدلاکتیک و بالعکس ایفا می کند. LDH در طیف وسیعی از بافت ها و سلول های بدن جانوران، وجود دارد. در دهه اخیر، نانوذرات به دلیل خواص منحصربه فردشان برای طراحی حسگرهای نوری و الکترونیکی مورداستفاده قرار گرفته اند. این پژوهش یک روش مبتنی بر رنگ سنجی جدید را ارائه می دهد؛ نانوذرات نقره ای که از طریق عصاره آبی گل داوودی سنتز شده اند برای تشخیص مستقیم فعالیت لاکتات دهیدروژناز استفاده می شود. ابتدا، گل داوودی زیر نظر کارشناسان از گلخانه های شهرستان محلات جمع آوری شد، بعد از جداسازی و تهیه پودر بخش گل گیاه، عصاره آبی گل داوودی تهیه گردید؛ در ادامه با هدف تهیه نانوذرات نقره از طریق عصاره آبی و اضافه شدن محلول نیترات نقره با بررسی و بهینه سازی مناسب به تهیه نانوذرات نقره پرداخته شد. در مرحله بعد دو ویال تهیه شد؛ هر ویال شامل مخلوط واکنش حاوی Tris-HCl، MgCl2 وNADH بود، در یکی از ویال ها علاوه بر مواد محلول ذکرشده LDH نیز اضافه شد. سپس نانوذرات نقره و بوروهیدروسدیم به آن اضافه گردید. آنزیم می تواند +NAD را به NADH تبدیل کند. مکانیسم تشخیص آنزیم لاکتات دهیدروژناز براساس تجمع نانوذرات نقره است که منجر به افزایش اندازه نانوذرات می شود و این امر باعث تغییر رنگ می گردد. به این ترتیب وجود یا عدم وجود آنزیم به راحتی با چشم غیرمسلح در طی یک مرحله قابل تشخیص است. در حضور آنزیم، رنگ محلول مورداستفاده در پژوهش زرد و زمانی که آنزیم وجود نداشت، رنگ محلول مایل به خاکستری بود. در نتیجه می توان آنزیم لاکتات دهیدروژناز را با حساسیت بالا شناسایی کرد.
کلید واژگان: گل داوودی, لاکتات دهیدروژناز, نانوذرات نقره, متابولیسم جانوریLactate dehydrogenase (LDH) is a key enzyme in cellular metabolism found in all animals. It plays a crucial role in converting pyruvate to lactate and vice versa. LDH is present in a wide range of tissues and cells in the animal body. In recent decades, nanoparticles have been utilized due to their unique properties for designing optical and electronic sensors. This research presents a novel colorimetric method silver nanoparticles synthesized using chrysanthemum aqueous extract are employed for direct detection of lactate dehydrogenase activity. Initially, chrysanthemums were collected from greenhouses in Mahallat County under the supervision of experts. After separation and powder preparation of the flower part of the plant, chrysanthemum aqueous extract was prepared. Subsequently, the synthesis of silver nanoparticles using aqueous extract and addition of silver nitrate solution was investigated by optimizing appropriate conditions. In the next step, two vials were prepared, each containing a reaction mixture comprising Tris-HCl, MgCl2, and NADH. Additionally, one vial contained LDH. Silver nanoparticles and sodium borohydride were then added to the vials. The enzyme can convert NAD+ to NADH. The detection mechanism of lactate dehydrogenase enzyme is based on the aggregation of silver nanoparticles, which leads to an increase in their size and consequently a color change. Thus, the presence or absence of the enzyme can be easily distinguished with the naked eye in a single step. In the presence of the enzyme, the color of the solution used in the study was yellow, while in the absence of the enzyme, the color was grayish. Consequently, lactate dehydrogenase enzyme can be identified with high sensitivity.
Keywords: Chrysanthemum Flower, Lactate Dehydrogenase, Silver Nanoparticles, Animal Metabolism -
مقدمه
کلرپیریفوس یک نوع سم ارگانوفسفره می باشد که علی رغم استفاده فراوان، می توانند منجر به آسیب بافتی از جمله بافت طحال شود. گیاه مرزه خوزستانی دارای خاصیت آنتی اکسیدانی است و در کاهش آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو موثر است، هدف از این تحقیق بررسی اثر اسانس گیاه مرزه خوزستانی در سمیت طحال ناشی از سم کلرپیریفوس در موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش هادر این تحقیق تجربی تعداد 28 سر موش صحرایی نر بالغ با وزن بین 220-180 گرم انتخاب و به 4 گروه 7 تایی تقسیم شدند پس از تیمار ده روزه موش ها با سموم ارگان های طحال جداسازی شده و از لحاظ پاتولوژی مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسه آماری بین گروه کنترل، اسانس مرزه خوزستانی mg/kg 25، سم کلرپیریفوس mg/kg 01/0 و گروه اسانس مرزه خوزستانی mg/kg 25+سم کلرپیریفوس mg/kg 01/0 با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آزمون مجذور کای با شبیه سازی مونت کارلو تحت سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافته هاآزمون مجذور کای نشان داد بین گروه های مختلف از نظر توزیع انواع آسیب بافتی طحال تفاوت آماری معناداری وجود داشته است (005/0=P) ؛ به طوری که در گروه سم کلرپیریفوس آسیب های بافتی همچون تجمع ماکروفاژ و پیگمان و تحلیل پالپ سفید طحال مشاهده شده و این در حالی است که در سایر گروه ها هیچ نوع آسیب بافتی مشاهده نگردید.
بحث و نتیجه گیریمطالعه ما نشان داد که گیاه مرزه خوزستانی به دلیل داشتن ترکیبات آنتی اکسیدانی چون کارواکرول به منظور جلوگیری از آسیب بافتی موثر است همچنین با توجه به تاثیرات منفی کلرپیریفوس در دوزهای پیشنهادی توسط سازمان بهداشت جهانی، بررسی های بیشتر ضروری است.
کلید واژگان: اسانس, مرزه خورستانی, سم کلرپیریفوس, بافت طحالYafteh, Volume:24 Issue: 2, 2022, PP 78 -90BackgroundChlorpyrifos is a type of organophosphorus poison that, despite its widespread use, can lead to tissue damage, including spleen tissue. Khuzestani savory plant has antioxidant properties and is effective in reducing damage caused by oxidative stress. The aim of this study was to investigate the effect of Khuzestani savory plant essential oil on chlorpyrifos-induced spleen toxicity in male Wistar rats.
Materials and MethodsIn this experimental research, 28 adult male rats weighing between 180-220 grams were selected and divided into 4 groups of 7. Were examined. Statistical comparison between the control group, Khuzestani essential oil 25 mg/kg, chlorpyrifos poison 0.01 mg/kg and Khuzestani essential oil 25 mg/kg + chlorpyrifos poison 0.01 mg/kg using SPSS 22 software and square test Chi was performed with Monte Carlo simulation under a significance level of 0.05.
ResultsChi-square test showed that there was a statistically significant difference between different groups in terms of the distribution of spleen tissue damage types (P=0.005); So, in the chlorpyrifos poison group, tissue damage such as macrophage and pigment accumulation and spleen white pulp analysis was observed, while no tissue damage was observed in the other groups.
ConclusionOur study showed that the Khuzestan savory plant is effective in preventing tissue damage due to its antioxidant compounds such as carvacrol. Also, considering the negative effects of chlorpyrifos in the doses recommended by the World Health Organization, further investigations are necessary.
Keywords: Satureja Khuzestanica essential oil, Chlorpyrifos pesticid, Diazinon pesticid, Spleen tissue -
مقدمه
یکی از مهمترین مشکلات سیستم های بهداشت و درمان، افزایش شیوع عفونت های باکتریایی مقاوم به آنتی بیوتیک ها است. امروزه استفاده از مواد طبیعی از جمله اسانس های گیاهی دارای خواص ضد میکروبی بعنوان جایگزین آنتی بیوتیک ها روبه افزایش است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر نانوژل حاوی کیتوزان و اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی (Menthapiperita) بر ایزوله های بالینی اسینتوباکتربومانی در شرایط In-vitro می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی ایزوله های اسینتوباکتر بومانی از بیمارستان های منتخب شهرستان خرم آباد جداسازی و تعیین هویت شدند. پس از تهیه نانوژل حاوی کیتوزان و اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی (Menthapiperita)، حداقل غلظت ممانعت کنندگی (MIC) نانوژل بر روی ایزوله های اسینتوباکتر بومانی با روش میکروبراث دایلوشن در پلیت 96 خانه بر اساس دستورالعمل CLSI تعیین شدند.
یافته هامیانگین حداقل غلظت مهارکنندگی نانو ذره بدون اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی، نانوذره حاوی گیاه دارویی نعناع فلفلی و آنتی بیوتیک جنتامایسین به ترتیب 47± 496، 48± 301 و 25 ± 78 بود. که نشانه دهنده حساسیت بالای سویه های مورد مطالعه نسبت به جنتامایسین در مقایسه با دو گروه دیگر (001/0 ≤p) و کارایی موثرتر نانوذره حاوی اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی در مهار رشد سویه های سینتو باکتر بومانی در مقایسه با نانوذره بدون اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی می باشد (001/0 ≤p).
بحث و نتیجه گیرینتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده توانایی موثر نانوژل حاوی کیتوزان و اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی در مقایسه با نانوذره بدون اسانس (Menthapiperita) برای بازدارندگی رشد ایزوله های اسینتوباکتر بومانی می باشد.
کلید واژگان: نانوژل, اسانس نعناع فلفلی, اسینتوباکتربومانی, کیتوزانYafteh, Volume:23 Issue: 5, 2022, PP 14 -23BackgroundOne of the major problems presented to health care systems is the increasing prevalence of antibiotic-resistant bacterial infections. Today, natural substances, such as essential oils with antimicrobial properties, are increasingly used as an alternative to antibiotics. The present study aimed to assess the effect of chitosan nanogels containing essential oil of peppermint (Mentha Piperita) on clinical isolates of Acinetobacter baumannii in vitro.
Materials and MethodsIn this cross-sectional study, Acinetobacter baumannii were isolated from selected hospitals in Khorramabad. After preparing nanogels containing peppermint essential oil (Mentha Piperita), the minimum inhibitory concentration of chitosan nanogels on Acinetobacter baumannii isolates was determined by micro broth dilution method in a 96-well plate according to Clinical & Laboratory Standards Institute instructions.
ResultsThe mean minimum inhibitory concentrations of nanoparticles without essential oil of peppermint, containing peppermint, and gentamicin were 47±496, 48±301, and 25±25, respectively. This is indicative of the high sensitivity of the assessed strains to gentamicin, in comparison with the other two groups (P≤0.001) and the more effective performance of Menthapiperita in the inhibition of the growth of Acinetobacter baumannii isolates, as compared to nanoparticles without peppermint essential oil (P≤0.001).
ConclusionThe obtained results of the present study pointed to the effective ability of chitosan nanogels containing peppermint essential oil to inhibit the growth of Acinetobacter baumannii isolates, in comparison with non-essential nanoparticles (Mentha Piperita).
Keywords: Acinetobacter baumannii, Chitosan, Essential oil of Mentha piperita, Nanogel -
تحقیق حاضر با هدف بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس استخراج شده از پونه جمع آوری شده از مناطق مختلف شامل خرم آباد، الشتر و دلفان در استان لرستان و تعیین فعالیت ضد باکتریایی آنها علیه سه سویه باکتری Escherichia coli، Staphylococcus aureus و Pseudomonas aeruginosa انجام شد. آنالیز GC-MS نشان داد ترکیبات اصلی اسانس پونه منطقه خرم آباد شامل پولگان (41/54 درصد) و 8،1- سینیول (05/22 درصد) بود، درحالی که پونه منطقه الشتر غنی از پیپریتنون (29/29 درصد)، پولگان (53/17 درصد)، پیپریتنون اکساید (35/14 درصد) و 8،1- سینیول (34/14 درصد) و ترکیبات اصلی پونه منطقه دلفان سیترونلیل استات (93/59 درصد) و آروماندرن (1/5 درصد) بودند. همبستگی معنی داری بین تمام ویژگی های جغرافیایی و خاک، به جز فسفر و هدایت الکتریکی، با ترکیبات اسانس مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از MIC و MBC نشان داد حداقل غلظت بازدارندگی اسانس پونه مناطق مورد مطالعه بین mg/mL 2-03/0 بود. فعالیت ضدمیکروبی حاکی از این بود که موثرترین اسانس در مهارکنندگی باکتری های E. coliو S. aureus به ترتیب اسانس پونه منطقه الشتر و دلفان بودند و دو باکتری P. aeruginosa و S. aureus کمترین حساسیت به اسانس پونه منطقه خرم آباد داشتند. اسانس پونه جمع آوری شده از مناطق مختلف استان لرستان دارای قدرت بازدارندگی علیه باکتری های گرم مثبت و منفی مورد مطالعه از کم تا عالی بودندکه بستگی به منطقه جمع آوری گیاهان و سویه های مورد مطالعه باکتری داشت. در این تحقیق سه ترکیب سیترونلال، سیترونلیل استات و آرومادرن برای اولین بار برای اسانس پونه گزارش شد.کلید واژگان: اسانس, پونه, ترکیبات شیمیایی, فعالیت ضد باکتریایی, لرستانThe aim of this study was to investigate of the chemical composition of the essential oil extracted from Mentha longifolia collected from different regions of Lorestan province (Khorramabad, Aleshtar, Delfan) and to determine the antibacterial activities against three certain bacterial strains (Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Escherichia coli). The chemical profiling of the essential oil was performed using gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) analysis. GC-MS analysis revealed that essential oil of M. longifolia from Khorramabad region was constituted by pulegone (54.41%) and 1, 8-cineole (22.05%) as a major component. M. longifolia from Aleshtarwas rich in piperitenone (29.29%), pulegone (17.53%), piperitenone oxide (14.35%), 1, 8-cineole (14.34%) and the main component of M. longifolia from Delfanwas citronelyll acetate (59.93%), aromadrene (5.1%), respectively. A significant correlation between geographical and soil characteristics, except phosphorus and electrical conductivity, with the essential oils components was detected. The results obtained using MIC and MBC showed that the minimum inhibitory concentration of the essential oil of M. longifolia from studied regionwas in the range of 0.03-2 mg/mL. The most effective essential oil in bacterial inhibition for E. coli and S. aureus bacteria was the essential oil from Aleshtar and Delfan, respectively. Two bacteria P. aeruginosa and S. aureus were least susceptible to M. longifolia essential oil from Khorramabad region. The essential oil of M. longifolia from different regions of Lorestan provinc exhibited low to high inhibitory activity against gram-positive and negative bacteria,.which depended to the region of collected plants and studied bacterial strains. In this research, three components citronellyl acetat, citronellal and aromandrene was detected in M. longifolia essential oil for the first timeKeywords: Antibacterial activity, Chemical composition, Essential oil, Lorestan, Mentha longifolia
-
مقدمهسرطان یک بیماری پیچیده با تغییرات ژنتیکی می باشد. از جمله روش های متعددی که برای بهبود و پیشگیری این بیماری بکار می رود شیمی درمانی است که با توجه به مقاومت دارویی، اثرات جانبی داروهای سنتزی و اثبات پتانسیل دارویی بالای گیاهان، هدف از این مطالعه بررسی اثرات سمیت دو گیاه پیاز تابستانه لرستانی و پیاز یزدی از دسته لیلیاسه و مقایسه اثرات آنها در برابر دو سلول سرطانی انسان از رده سلول خون K562 و گردنه رحم HeLa می باشد.مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی پس از تهیه عصاره متانولی دو گیاه پیاز تابستانه لرستانی و پیاز یزدی، اثر سمیت هر کدام بر روی رشد سلول های سرطانی انسان از نوع خونی K562 و گردنه رحم HeLa در مقایسه با داروی استاندارد سیکلوفسفامید در طی زمان های 24، 48 و 72 ساعت با غلظت از 25/31 تا 250 میکروگرم بر میلی لیتر با استفاده از آزمون MTT مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج بیولوژیکی بدست آمده در محیط آزمایشگاهی حاکی از آن است که سمیت عصاره های متانولی گیاهان مطالعه شده در این تحقیق وابسته به دوز می باشد و افزایش غلظت موجب کاهش معنی دار سلول های سرطانی می شود. بر اساس داده های بدست آمده بیشترین سمیت 48 ساعت پس از افزایش عصاره این گیاهان اتفاق می افتد. همچنین آزمون MTT نشان داد که عصاره متانولی پیاز تابستانه لرستانی اثر سمیت بیشتری در مقایسه با پیاز یزدی بر علیه سلول HeLa داشت. درصورتی که بر اساس این آزمون حساسیت سلول K562 به عصاره پیاز یزدی بیشتر از عصاره پیاز تابستانه بود (01/0P<). علاوه براین، عصاره گیاهان سمیت بیشتری در مقابل سلول های مطالعه شده از داروی سیکلوفسفامید نشان داد.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده عصاره متانولی پیاز یزدی و پیاز تابستانه لرستانی در غلظت های به کار رفته دارای اثرات سمیت بر روی سلول های K562 و HeLa می باشد. لذا می توان جهت مطالعات بیشتر در محیط بدن موجود زنده از عصاره این گیاهان استفاده نمود.کلید واژگان: سرطان, پیاز تابستانه لرستانی, پیاز یزدی, سلول K562, سلول HeLa, سمیتYafteh, Volume:19 Issue: 1, 2017, PP 31 -41BackgroundCancer is a complex disease with genetic alterations. One of the many ways to improve and prevent this patient is chemotherapy that due to the emergence of drug resistance, side effects of synthetic drugs and high medical potential of plants, the aim of this study was to investigate anticancer activity of the methanolic extract of Allium Jesdianum and Nectaroscordeum Coelzi (Liliaceae family) against human cancer HeLa and K562 cell lines.Materials And MethodsIn an experimental study, after acquiring methanolic Allium Jesdianum and Nectaroscordeum Coelzi extracts, their effects on HeLa and K562 cell lines were investigated and compared with cyclophosphamide standard drug at 24, 48, 72 hour after incubation and different concentrations of extracts ranging from 31.25 to 250 µg/ml using MTT assay.ResultsIn vitro biological results indicated that inhibition of the titled cell lines in a dose dependent manner. Also, based on the data obtained, most toxicity is 48 hour after increase of plant extracts. Nectaroscordeum Coelzi extract treated HeLa cell line exhibited higher toxic effects than Allium Jesdianum extract, whereas Allium Jesdianum extract exhibit stronger cytotoxicity than Nectaroscordeum Coelzi extract at the tested concentrations on K562 cell lines. Additionally, the screening data reveal that the selected extracts were more potent in comparison with cyclophosphamide against the studied cell lines.ConclusionThis study demonstrates effectiveness of methanolic Allium Jesdianum and Nectaroscordeum Coelzi extracts in cervical and leukemia cancer for the first time. Furthermore, the tested extracts can be used to investigate in vivo studies.Keywords: Cancer, Nectaroscordeum Coelzi, Allium Jesdianum, K562, HeLa, Cytotoxicity
-
فصلنامه نانو مواد، پیاپی 26 (تابستان 1395)، صص 99 -106در این مطالعه نانوذرات نقره توسط عصاره آبی رزماری به عنوان یک روش سبز سنتز شدند. پارامترهای موثر بر سنتز نانوذرات نقره از قبیل دما، pH عصاره، غلظت نیترات نقره و عصاره (نسبت وزن گیاه به حجم حلال) بررسی و بهینه شدند. شرایط بهینه برای سنتز نانوذرات نقره به این شکل است. غلظت نیترات نقره mM1، غلظت عصاره g/L 20، pH برابر با 9 و دمای oC 45. مشخصات نانوذرات نقره سنتز شده توسط تکنیک های اسپکتروسکوپی فرابنفش/مرئی، مادون قرمز، پراش اشعه ایکس، پراکندگی دینامیکی نور (Dynamic Light Scattering) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) بررسی شدند. آنالیزهای DLS و TEM نشان می دهند که نانوذرات نقره غالبا کروی شکل بوده و اندازه آنها در محدودهnm 40-20 می باشند. حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) نانوذرات سنتز شده برای چندین باکتری تعیین شدند. فعالیت ضد باکتری نانوذرات نقره سنتز شده با چندین داروی آنتی بیوتیک به عنوان کنترل مقایسه شد. روش سنتزی پیشنهادی دوست دار محیط زیست بوده و قابلیت استفاده برای تولید نانوذرات نقره در مقیاس بزرگ را دارد.کلید واژگان: شیمی سبز, نانوذرات نقره, رزماری, ضد باکتریA green approach by using aqueous extract of Rosmarinus officinalis L. for silver nanoparticles (AgNPs) synthesis was developed and optimized. Parameters affecting the synthesis of AgNPs, such as temperature, extract pH, silver nitrate and extract (ratio of plant mass to extraction solvent volume) concentrations were investigated and optimized. Optimum conditions for the synthesis of silver nanoparticles (AgNPs) are as follows: Ag concentration, 1 mM, extract concentration, 2 g/L, pH=9 and temperature, 45 °C. Biosynthesized silver nanoparticles were characterized using UV Visible absorption spectroscopy (UV-Vis), Fourier transform infrared spectroscopy (FT-IR), X-ray diffraction (XRD), dynamic light scattering (DLS) and transmission electron microscopy (TEM). TEM and DLS analyses shown the synthesized AgNPs were predominantly spherical in shape with sizes in the range of 20-40 nm. The minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of AgNPs were determined for several pathogens include Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Proteus vulgaris, Bacillus cereus and Staphylococcus aureus. The antibacterial activity of the synthesized AgNPs was compared with several antibiotic drugs as control. This eco friendly and cost-effective synthesis method can be potentially use for large-scale production of silver nanoparticles.Keywords: Green chemistry, Silver nanoparticles, Rosmarinus officinalis L, Antibacterial
-
مقدمهسیسپلاتین دارویی پرکاربرد در درمان سرطان است که به علت ایجاد نفروپاتی محدودیت مصرف دارد. در این تحقیق، اثر پیش درمانی با مقادیر مختلف ال-آرژینین بر آسیب عملکردی کلیه ناشی از سیسپلاتین بررسی شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، 63 رت نر بالغ به 7 گروه تقسیم شدند: در گروه های3و4و5و6؛ 60دقیقه قبل از تزریق سیسپلاتین با دوز 5mg/kg، ال-آرژینین به ترتیب با مقادیر 500، 100، 200 و 400میلی گرم بر کیلوگرم تزریق شد. در گروه7 قبل از تزریق سیسپلاتین، نرمال سالین تجویز شد. در گروه های 1و2 بجای سیسپلاتین، نرمال سالین تزریق شد؛ در گروه2، 60دقیقه قبل از تزریق نرمال سالین، ال-آرژینین با دوز mg/kg400 تزریق شد و در گروه1 به جای ال-آرژینین هم نرمال سالین تزریق شد. تزریق ها داخل صفاقی انجام شدند. 72ساعت پس از تزریق سیسپلاتین خون گیری و جداسازی پلاسما انجام شد سپس نمونه ادرار از 24ساعت قبل از خون گیری توسط قفس متابولیک جمع آوری شد. میانگین مقادیر اوره و کراتینین پلاسما، کلیرانس کراتینین (ml/day.kg) و کسردفع سدیم(%) به عنوان شاخص های عملکرد کلیه بین گروه ها مقایسه شدند.نتایجدر مقایسه با گروه 7، تزریق ال-آرژینین با دوز mg/kg400 باعث بهبود معنی دار همه شاخص ها شد. ال-آرژینین با دوز mg/kg200 فقط باعث کاهش معنی دار اوره پلاسما و کسردفع سدیم و با دوز mg/kg100 فقط باعث بهبود معنی دار کسردفع سدیم شد. ال-آرژینین با دوز mg/kg50 باعث بهبود معنی دار همه شاخص های عملکرد کلیه به جز کلیرانس کراتینین شد.نتیجه گیریتزریق ال-آرژینین به ترتیب با مقادیر mg/kg400 و mg/kg50 بیشترین اثر در کاهش نفروپاتی ناشی از تجویز سیسپلاتین را داشت. علت اینکه ال-آرژینین با دوزهای حد واسط یعنی mg/kg100 و mg/kg200 تاثیر کمتری در کاهش نفروپاتی ناشی از سیسپلاتین داشته به بررسی بیشتری نیاز دارد.کلید واژگان: ال, آرژینین, سیسپلاتین, سمیت کلیوی, نفروپاتیIntroductionCisplatin is a widely used anti-cancer drug, which its application is limited by nephrotoxicity. In this study, the effect of pretreatment with different l-arginine doses on Cisplatin-induced renal functional injury was investigated.Methods63 male rats were divided into 7 groups: In groups 3, 4, 5 and 6, 60 min before the Cisplatin injection (5mg/kg); L-Arginine with doses of 50,100,200 or 400mg/kg was injected, respectively. In group7, normal saline was injected before Cisplatin administration. In groups 1 and 2, normal saline was injected instead of Cisplatin. In group 2, 60min before normal saline injection, 400mg/kg L-Arginine was administered and in group1, instead of L-arginine, normal saline was injected too. Injections were intraperitoneal. 72h after Cisplatin injection, blood sampling and plasma separation were done. Urine sample was collected 24 hours before blood sampling by metabolic cage. The mean of plasma urea and creatinine levels and creatinine clearance (ml/day.kg) and fractional excretion of Na (FENa, %) were compared among different groups as renal functional parameters.ResultsIn comparison to group 7, L-arginine injection in a dose of 400mg/kg led to significant amelioration of all parameters. 200 mg/kg L-arginine administration led to significant decrease in plasma urea level and FENa. 100mg/kg L-arginine caused significant improvement in fractional excretion of sodium. L-arginine injection with 50mg/kg dose, significantly ameliorate all renal function tests instead of creatinine clearance.ConclusionPretreatment with L-arginine administration with 400 or 50 mg/kg doses, respectively, had the highest effect on reducing Cisplatin-induced nephropathy. L-arginine injection with intermediate doses i.e. 200 or 100 mg/kg had less effect in reducing Cisplatin-induced nephropathy and it needs more investigations.Keywords: L, arginine, Cisplatin, Nephrotoxicity, Nephropathy
-
مقدمهفنل یک هیدروکربن آروماتیک و از مشتقات بنزن می باشد که در آب حلالیت بالایی دارد و حذف کامل آن به روش های معمول میسر نمی باشد. هدف از این تحقیق مطالعه حذف فنل با استفاده از فرآیند فتوکاتالیستیUV/ZnO و بررسی عوامل موثر در راندمان این فرآیند می باشد.روش بررسیاین پژوهش در مقیاس آزمایشگاهی و به طور ناپیوسته راهبری گردید. جهت انجام آزمایش ها از یک رآکتور به حجم 1 لیتر با استفاده از نانو ذرات اکسید روی که به روش حرارتی بر سطح شیشه تثبیت شده بودند و لامپ UVC استفاده گردید. اثر پارامترهای مختلف مانند غلظت اولیه فنل، pH و زمان ماند بر میزان تجزیه فتوکاتالیستی فنل مورد بررسی قرار گرفتند.[MP2D1]یافته هادر این مطالعه با بررسی پارامترهای موثر بر این فرآیند مشخص شد که در شرایط بهینه، غلظت اولیه فنل 5 میلی گرم بر لیتر، pH برابر 3، شدت تابش برابر μw/cm23950 و مدت زمان 120 دقیقه راندمان حذف 100 درصد حاصل گردید. pH، غلظت اولیه فنل و زمان تماس بر راندمان حذف فنل موثر بوده به طوری که با کاهش pH و غلظت اولیه فنل راندمان حذف افزایش می یابد.نتیجه گیریتجزیه فتوکاتالیستی فنل به وسیله فرآیند UV/ZnO یک روش موثر در حذف این آلاینده در محلول های آبی می باشد.کلید واژگان: تجزیه فتوکاتالیستی, نانو ذرات اکسید روی, فنل, pHBackground andPurposePhenol is an aromatic hydrocarbon and one of the banzan derivatives which have a higher dissolution rate in water and common methods cannot completely remove it. The main objective of this research was to study removal of phenol using UV/ZnO.Materials And MethodsThis study was conducted in a batch system. the experiments was conducted in a reactor with a capacity of 1 liter using zinc oxide nanoparticles that fixed on glass with the thermal fixing method and UVc radiation were used. The effects of initial concentration of phenol, solution pH, and contact time on the photocatalytic removal of phenol were studied. [MP2D1]ResultsThe results showed that the best conditions for the removal of phenol were achieved at pH 3, 5 mg/L initial phenol concentration, 3950 μw/cm2 radiation intensity and 120 min contact time (100% removal efficiency). The pH, initial phenol concentration, and contact time have an effect on phenol removal efficiency; the phenol removal efficiency increases with the decrease of initial phenol concentration and pH.ConclusionResults of the present study showed that the photocatalytic degradation process (UV/ZnO) is an effective method in removal of phenol from aqueous solutions.Keywords: Photocatalytic oxidation, ZnO nanoparticles, Phenol, pH
-
مقدمهگیاهBoiss Taraxacum syriacum از گونه Taraxacum officinalis (قاصدک) است که در طب سنتی برای درمان یرقان و اختلالات کبدی و سنگ صفرا مورد استفاده قرار می گیرد. در تحقیق حاضر اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی ریشه گیاهBoiss Taraxacum syriacum (TSBE) در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن مورد بررسی قرار گرفت.بحث و نتیجه گیریعصاره هیدروالکلی ریشه گیاه Taraxacum syriacum Boiss در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن در موشهای صحرایی تا حدودی نقش محافظتی دارد که به نظر می رسد در این میان نقش ترکیبات فنولی از جمله کارواکرول آن حائز اهمیت است.یافته هابا استفاده از روش ریز استخراج بیست و یک ترکیب مختلف شیمیایی از جمله 1- 1 دی متیل دیبوران، 1 پروپن 3 اتوکسی، 3-5 اکتادین دوآن، نونانال، دکانال، نونانوئیک اسید و کارواکرول در نمونه ریشه گیاه استخراج و شناسایی گردید. کراتینین در TSBE با دوز دویست میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه مسموم کاهش معنی دار پیدا کرده بود. در مطالعات هیستوپاتولوژیک نیز، نکروز کلیوی در گروه های عصاره (100و200 میلی گرم بر کیلوگرم) کاهش یافته بود.مواد و روش هااستخراج و شناسایی ترکیبات ریشه گیاه با استفاده از روش SPME-GC/MS (Solid Phase Microextraction) انجام گرفت. در این تحقیق تجربی آزمایشگاهی 30 موش نر بالغ به طور تصادفی پنج گروه تقسیم شدند (6= n). حیوانات در ابتدا با مقادیر مختلف TSBE (50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم، گاواژ) روزانه به مدت هفت روز پیاپی تیمار شدند، سپس در معرض دوز سمی استامینوفن (APAP) (700 میلی گرم بر کیلوگرم داخل صفاقی) قرار گرفتند. در گروه کنترل آب مقطر به مدت هفت روز تجویز شد. در گروه سمی استامینوفن آب مقطر به مدت هفت روز دریافت و در روز هفتم دوز سمی استامینوفن تزریق شد. بیست و چهار ساعت بعد نمونه خونی برای اندازه گیری کراتینین سرمی مجزا گردید و کلیه موش ها جدا شده و برای بررسی های هیستوپاتولوژیک در فرمالین ده درصد قرار داده شدند.
کلید واژگان: استامینوفن, تاراکساکوم سیریاکوم, مسمومیت کلیوی, SPMEYafteh, Volume:15 Issue: 2, 2013, PP 15 -24BackgroundTaraxacum Syriacum Boiss from Taraxacum Officinalis species is used in traditional herbal medicine for the treatment of jaundice، liver disorders and gallstones. This study was designed to investigate the ethanolic extract effect of the root of Taraxacum Syriacum (TSBE) on Acetaminophen-induced nephro-toxicity.Materials And MethodsThe root of Taraxacum Syriacum Boiss were analysed using SPME-GC/MS (Solid Phase Microextraction). In this experimental study، 30 male rats were randomly divided into 5 groups (n=6). The rats were treated firstly with different doses of TSBE (50،100 and 200 mg/kg، p. o.) daily for 7 days then they intraperitoneally were injected with 700 mg/kg Acetaminophen. Water was administered to the control group for seven days. Toxic (Acetaminophen) group received water for seven days and on day 7، 700 mg/kg Acetaminophen was intraperitoneally injected. Twenty-four hours after the Acetaminophen administration، animals were anaesthetized and blood was collected from the heart for assaying serum creatinine. Kidneys were removed، then cut off and placed in 10% formalin for histopathology assessment.Results21 chemical components of Taraxacum Syriacum Boiss root including 1،1-dimethyldiborane، 1-propene 3-ethoxy، 3،5-octadien-2-one، nonanal، decanal، nonanoic acid and carvacrol were identified and extracted. Creatinine reduced significantly in the experiment group (TSBE 200 mg/kg) in comporison with the toxic group. Also، in histopathology assessment، kidney necrosis reduced in experimental groups (TSBE 100، 200 mg/kg).ConclusionTSBE seems to have a protective role in Acetaminophen induced nephro-toxicity and the role of phenolic compounds such as carvacrol is important.Keywords: Acetaminophen, Taraxacum Syriacum Boiss, Nephro, toxicity, SPME -
مقدمهدر سال های اخیر، استفاده از مواد طبیعی به جای داروهای شیمیایی سنتتیک دارای عوارض جانبی، در پیشگیری و کنترل عفونت های مختلف تاکید شده است. با افزایش روز افزون مصرف گیاهان دارویی در درمان طبی، این شاخه از طب مکمل، جایگاه ویژه ای در درمان بیماری ها پیدا کرده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر ضد میکروبی عصاره آبی بذر یونجه در مقایسه با آنتی بیوتیک های جنتامایسین، پنی سیلین و سیپروفلوکسازین بر روی سویه های استاندارد باکتری های سودوموناس آئروژینوزا، اشرشیا کلی، استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسیتوژنز صورت پذیرفت.مواد و روش هاآزمایشات با استفاده از روش های دیسک دیفیوژن و میکروبراث دایلوشن انجام شد و MIC (حداقل غلظت مهارکننده رشد) و MBC (حداقل غلظت کشنده) گیاه شناسایی شدند.بحث و نتیجه گیریبر اساس یافته های این تحقیق عصاره آبی گیاه مذکور می تواند کاندید مناسبی برای بررسی های آزمایشگاهی و تکمیلی جهت جداسازی ترکیبات فعال موجود در آن برای دستیابی به داروهای ثر ضد میکروبی باشد.یافته هاحداقل غلظت مهارکننده رشد عصاره آبی گیاه یونجه بر باکتری های گرم مثبت لیستریا منوسایتوژنز و استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب 25/206 و6600 میکروگرم بر میلی بوده و بر باکتری های گرم منفی تست شده در این مطالعه تاثیری نداشت.
کلید واژگان: اثرات آنتی باکتریال, عصاره آبی, آنتی بیوتیک, یونجهYafteh, Volume:15 Issue: 2, 2013, PP 61 -65BackgroundIn recent years، it has been recommended to use natural materials، instead of chemically synthesized drugs with side effects، in the control and treatment of infections. Increasing use of medicinal plants for medical treatment made for this branch of complementary medicine a unique position. The present research was done to study anti-microbial effect of Medicago sativa exctract in comparison with Ciprofloxacin، Gentamicin and Penicillin antibiotics on clinical strains and phatogenic bacteria such as P. aeruginosa، E. coli، Staphylococcus aureus and Listeria monocytogenes.Materials And MethodsExperiments were conducted using micro broth dilution and disc diffusion methods، and MIC and MBC of the plant have been evaluatead.ResultsMIC Medicago sativa extract was effective on gram-positive bacteria Staphylococcus aureus and Listeria monocytogenes on the 206. 25 and 6600 µg/ml and on the gram-negative bacteria tested in this study had no effect.ConclusionBased on the research findings، mentioned herbal extract can be a good candidates for laboratory studies to separate active compounds in this plant to achieve effective antimicrobial drugs.Keywords: Antibacterial effects, Aqueous extract, Antibiotic, Medicago sativa -
مقدمه و هدفخوشاریزه با نام علمی Echinophora cinerea گیاهی است از خانواده چتریان که ارتفاع آن به 30 تا 100 سانتی متر می رسد. اسانس خوشاریزه حاوی ترکیباتی از جمله آلکالوئیدها و فلاونوئیدها و غیره است. یکی از بهترین منابع آنتی اکسیدان های طبیعی، ترکیبات فنلی موجود در اسانس های گیاهی از جمله این گیاه است. هدف بررسی ترکیبات شیمیایی، خاصیت آنتی باکتریال و فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس گیاه خوشاریزه با نام علمی Echinophora cinerea است.روش تحقیقتهیه اسانس به روش تقطیر با آب و شناسایی ترکیبات شیمیایی اسانس با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی کوپل شده با طیف سنج جرمی (GC-MS) انجام گرفت. ظرفیت آنتی اکسیدانی اسانس با استفاده از روش DPPH ارزیابی و با آنتی اکسیدان استاندارد BHT مقایسه شد. آزمون ضدباکتریایی به روش رقت سازی (محیط کشت براث) و انتشار دیسک انجام گرفت و حداقل غلظت مهار کنندگی MIC و کشندگی MBC باکتریایی اسانس ها پس از 24 و 48 ساعت مشخص و با گروه آنتی بیوتیک علیه استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسیتوژنز، سودوموناس ایروژینوزا، اشرشیاکولی و MRSA مقایسه گردید.نتایج و بحثمهمترین ترکیبات تشکیل دهنده اسانس خوشاریزه α- فلاندرن (09/32)، لیمونن (28/16%)، پارا-سیمن (75/10%)، α-پینن(79/9%)، کارواکرول (79/3%)، β-میرسن(65/2%) بود. IC50 برای اسانس خوشاریزه (mg/ml) 74/0 تعیین شد در صورتی که این پارامتر برای BHT (µg/ml) 63/50 بود. اثر ضد باکتریایی قوی اسانس خوشاریزه بر باکتری های استافیلوکوکوس ارئوس استاندارد مشاهده گردید؛ بطوری که در mg/ml 16/0 MIC اثر مهار کنندگی و در رقت mg/ml 63/0 MBC= اثرکشندگی بر این باکتری داشت. این اثر بر استافیلوکک مقاوم MRSA و اشرشیا کلی ضعیف تر بود. سودوموناس آئروژینوزا نسبت به این اسانس مقاوم بود.توصیه کاربردی/صنعتیبا توجه به خاصیت ضدباکتریایی و آنتی اکسیدان اسانس این گیاه می توان از آن در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی- بهداشتی و همچنین معطر سازی و طعم دهی مواد غذایی استفاده نمود.کلید واژگان: Echinophora cinerea, خوشاریزه, اسانس, ضدباکتریایی, آنتی اکسیدانBackground & AimEchinophora cinerea is a plant of the Apiaceae family, which reaches to a height of 30 to 100 cm. The essential oil of Echinophora cinerea contains alkaloids and flavonoids etc. Phenolic composition is one of the best sources of natural antioxidants. The goal of this study is to examine the antibacterial and antioxidant activities of the essential oil of E. cinerea.ExperimentalIn order preparation and identification of chemical compounds of essential oils, hydrodistillation approach and gas chromatography coupling with a mass spectrometer (GC, GC-MS) were used. Antioxidant capacity of the essential oil was determined by DPPH assay and, compared with standard antioxidants (BHT). Antibacterial test had done by broth microdilution and disk diffusion methods, and minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of these oils after 24 and 48 h were determined and compared to antibiotic standards against food-borne pathogens including Staphylococcus aureus, Listeria monocytogenes, Pseudomonas aeruginosa, Escherichia coli and MRSA.Results & discussionResults of GC and GC-MS showed that the major components of essential oil of E. cinerea were α-phellandrene (32.09%), limonene (16.28%), p-cymene (10.75%), α-pinene (9.79%), carvacrol (3.79%) and β-myrcene (2.65%). Results of antioxidant test indicated that IC50 for oil of Echinophora cinerea was 740 μg/ml while for BHT was 50.6 μg/ml. The highest antibacterial effects of essential oil were observed on standard bacteria of Staphylococcus aureus with MIC= 0.16 μg/ml and MBC= 0.63 μg/ml. This effect on MRSA-resistant Staphylococcus and E. coli was weaker. Pseudomonas aeruginosa was resistant to essential oil.Industrial and practical recommendationsAccording to results of present study, the essential oil E. cinerea can be used in the food, pharmaceutical, cosmetic and health industry and flavoring.Keywords: Echinophoracinerea, Antioxidant, Antibacterial, GCM, SDPPH
-
زمینهاکسیداسیون چربی ها و از جمله LDL در ایجاد آترواسکلروز نقش مهمی دارد. با استفاده از مواد آنتی اکسیدان در جیره غذایی مانند ویتامین E و عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط می توان از اکسیداسیون LDL جلوگیری و در نتیجه باعث جلوگیری از ایجاد آترواسکلروز شد.هدفمطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط بر اکسیداسیون LDL سرم برون تنی ناشی از سولفات مس انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه تجربی در سال 1389 در شهرستان خرم آباد انجام شد. نمونه خون افراد سالم بعد از یک شب ناشتایی تهیه و LDL سرم آن جدا شد. نمونه های LDL به پنج گروه تقسیم شدند: گروه اول شاهد، گروه دوم در معرض عامل اکسیدان سولفات مس و درمان نشده و گروه های سوم، چهارم و پنجم در معرض عامل اکسیدان سولفات مس و درمان شده با عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط به ترتیب با غلظت های 2/0، 2 و 20 میکروگرم بر میلی لیتر. جهت بررسی اکسیداسیون LDL مقدار دی ان های کونجوگه، زمان تاخیر ی ((Lag time و مالون دی آلدئید (Malondialdehyde) تشکیل شده اندازه گیری شد و اثرات غلظت های مختلف عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط بر مهار اکسیداسیون LDL سرم بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 13 SPSS و آزمون من ویتنی تحلیل شدند.یافته هامیزان زمان تاخیری براساس غلظت عصاره به ترتیب 2 / 2، 3 و 3 / 4 برابر افزایش یافت. همچنین میزان دی ان کونجوگه براساس غلظت عصاره به ترتیب 33 / 13، 66 / 46 و 00 / 80 درصد کاهش یافت. اثر مهاری عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط بر اکسیداسیون LDL متناسب با غلظت بود.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط باعث جلوگیری از اکسیداسیون LDL می شود و این ترکیب ممکن است اثرهای مشابهی در درون تنی داشته باشد.
کلید واژگان: عصاره هیدروالکلی پوست میوه بلوط, اکسیداسیون لیپوپروتئین با دانسیته کم (LDL)BackgroundOxidation of low-density lipoprotein (LDL) has been strongly implicated in the pathogenesis of atherosclerosis. The use of some antioxidant compounds in dietary food stuff such as vitamin E and Oak fruit (Quercus) husks hydroalcoholic extract (OHE) may inhibit the production of oxidized LDL and decrease both the development and the progression of atherosclerosis.ObjectiveThe present work investigated the effects of OHE on LDL oxidation induced-CuSO4 quantitatively in vitro.MethodsThis study was an experimental research performed in Khoramabad province during 2010. Fasting blood samples were collected from normal people followed by LDL isolation. The population study was divided into five groups (1: control; 2: those exposed to CuSO4 without treatment, and groups 3-5: those exposed to CuSO4 and treated with OHE (0.2, 2, and 20 µg/ml, respectively). Later, the formation of conjugated dienes, lag time, and malondialdehyde (MDA) were measured. Inhibition of Cu-induced oxidation was investigated in the presence of several concentrations of OHE (0.2, 2 and 20 µg/ml). Data were statistically analyzed by SPSS 13 using Mann Whitney test.FindingsOHE was found to have the ability to inhibit the CuSO4-induced LDL oxidation. Administration of oak (Quercus) husks hydroalcoholic extract (OHE) showed an increased rate of 2.2, 3, and 4.3 fold s at concentrations ranging from 0.2 to 20µg/ml against oxidation in vitro. Also conjugated dienes decreased 13.33%, 46.66% and 80.00% at concentrations ranging from 0.2 to 20 µg/ml of OHE, respectively. The inhibitory effects of OHE on LDL oxidation at concentrations used were dose-dependent.ConclusionThis study showed that the OHE has the potential to prevent the oxidation of LDL in vitro and it may suggest that this compound is capable of producing a similar effect in vivo. -
اثر تجویز اسانس گیاه مرزه خوزستانی بر شدت آسیب کلیوی ناشی از تجویز سیس پلاتین در موش های صحرایی
-
زمینه و هدفهمانطور که می دانیم مشکلات زیادی در درمان بسیاری از تومورها وجود دارد و مطالعات زیادی برای یافتن ترکیبات ضد توموری مناسب در کشورهای مختلف انجام می شود. در همین راستا این مطالعه جهت بررسی اثر ضد سرطانی عصاره های چای سبز و زیتون بر میزان لیز رده سلولی سرطانی پستان (BT474) انجام شد.روش کارابتدا عصاره های آبی چای سبز و اتانولی زیتون تهیه شدند. سپس با استفاده از روش سنجش آنزیم لاکتات دهیدروژناز میزان لیز سلولی یا سیتوتوکسیسیتی آنها در غلظت ها و زمان های مختلف بر روی سلول ها بررسی شد هر آزمایش 3 بار تکرار شد و نتایج برای هر تیمار بصورت میانگین ± انحراف معیار بیان گردید. اختلاف آماری بین تیمارها توسط آزمون تی بررسی شد و 05/0 > p به عنوان معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر مورد عصاره چای سبز با افزایش غلظت، درصد کشندگی یا لیز سلولی در 8 و 24 ساعت پس از تیمار کاهش یافت. بیشترین درصد لیز سلولی توسط عصاره زیتون در غلظت 1 میلی گرم در دسی لیتر (85%) مشاهده گردید درصد لیز در سلول های تیمار شده با عصاره زیتون وابسته به غلظت بوده و با افزایش غلظت بیشتر می شد. از نظر آماری درصد لیز سلولی عصاره زیتون در 24 ساعت تیمار با درصد لیز در 8 ساعت تیمار (83%) تفاوت معنی داری نداشت. اما مقایسه نتایج لیز سلولی عصاره چای سبز در 8 ساعت و 24 ساعت تیمار در غلظت های 01/0 و 1/0 میلی گرم در دسی لیتر تفاوت معنی داری نشان داد (000/0=p)نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که دو عصاره زیتون و چای سبز به صورت خام دارای اثر لیز سلولی روی رده سلولی BT474 هستند. عصاره زیتون اثر شدیدتری در مقایسه با عصاره چای سبز نشان داد که با افزایش غلظت اثر آن نیز افزایش می یافت.
Background And ObjectivesThere are many problems in treatment of different kinds of tumors. Many studies were carried out for finding suitable antitumor materials in different countries. The aim of this study is to evaluate the antitumor effects of olive and green tea extracts on human breast tumor cell line (BT474).MethodsWater and ethanol extracts of green tea and olive were prepared. BT474 cells were treated with determinded concentration of extracts at different incubation times and cell lysis was measured using the lactate dehydrogenase enzyme assay. Experiments were repeated 3 times and the results expressed as means ± standard deviation. Statistical analysis were performed by t-test and p ≤ 0.05 considered as significant.ResultsIncreasing the concentration of green tea in 8 and 24 h exposures decreased cell lysis or killing percentage of treated cells. Olive extract in 1mg/dL concentration showed highest percent (85%) of cell lysis. Cell lysis effect of olive extract treatments was dose-dependent and increased in higher concentrations. There were no significant difference in killing effect of olive extract between 8 and 24 h incubation time (consequently 83% and 85%). But at the same incubation periods the difference between percent of cell lysis in the presence of green tea extracts (0.01 and 0.1 mg/dL) was significant. (p =0.000).ConclusionsOur results indicated that crude olive and green tea extractions have exerted lytic effects on BT 474 lines. Olive extract have higher cytotoxicity than green tea. Cytotoxicity of olive extract was dose-dependent. -
ملاسمانوعی افزایش پیگمانتاسیون پوست شایع و اکتسابی است که به طور عمده در زنان و در مناطق در معرض آفتاب در صورت بروز می نماید. در حال حاضر روش های درمانی مختلفی از جمله داروهای کاهش دهنده پیگمانتاسیون پوست در درمان این بیماری به کار می رود که نتایج درمانی متفاوتی از آنها حاصل شده است. داروی هیدروکینون در حال حاضر به عنوان درمان استاندارد ملاسما شناخته شده است. عصاره شیرین بیان حاوی تعداد زیادی مواد طبیعی مانند Glabridin و Liquiritin می باشد که تاثیرات مفید متعددی روی پوست دارد که از آن جمله می توان از خواص روشن کنندگی پوست نام برد. مطالعه حاضر جهت مقایسه تاثیر درمانی کرم هیدروکینون 4 درصد و کرم عصاره شیرین بیان 4 درصد در درمان ملاسما انجام شده است.
مواد و روش هااین مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی روی 38 بیمار زن دچار ملاسما که در فاصله زمانی اردیبهشت 1386 و اردیبهشت 1387 به درمانگاه پوست بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد مراجعه و دچار هیپرپیگمانتاسیون دوطرفه و قرینه در ناحیه مالار صورت بودند انجام گرفته است. در این مطالعه کرم هیدروکینون در یک سمت صورت و کرم شیرین بیان در طرف مقابل بصورت یکبار در روز به هنگام شب و به مدت 8 هفته بر روی پوست مالیده شد. مقدار Modified melasma area and severity index (MMASI) برای هر طرف صورت بصورت جداگانه در ابتدای مطالعه و بعد از آن هر 2 هفته تا انتهای مطالعه اندازه گیری شد. آنالیز یافته ها با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری فریدمن Friedman))وآزمون رتبه ای علامت ویلکاکسون(Wilcoxon)به عمل آمد.
نتایج27 تن از بیماران مصرف دارو را تا انتهای مطالعه ادامه دادند.مقدار mmasi در سمتی که باکرم عصاره شیرین بیان درمان گردید از10/6± 59/10 به 17/2± 59/2 و در سمتی که با کرم هیدروکینون تحت درمان بود از34/6± 81/10 به 55/1± 63/1 در پایان 8 هفته کاهش یافت. این نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار mmasi در سمت تحت درمان با کرم عصاره شیرین بیان بود (001/0 P<). با این همه میزان کاهش mmasi در سمت تحت درمان با هیدروکینون به صورت قابل ملاحظه ای بالاتر از آن در مقایسه با سمت تحت درمان باکرم عصاره شیرین بیان بود (002/0 P<).
نتیجه گیریبا اینکه میزان کاهش پیگمانتاسیون ناشی از درمان با کرم عصاره شیرین بیان 4 درصد پس از 8 هفته درمان قابل ملاحظه می باشد (001/0 P<) ولی کرم هیدروکینون 4 درصد در این مورد به طور قابل توجهی موثرتر از کرم شیرین بیان 4 درصد است (002/0P=).
کلید واژگان: ملاسما, شیرین بیان, هیدروکینونMelasma is a common acquired cutaneous hyperpigmentation involving sunexposed areas of face predominantly in women: several treatment modalities including topical depigmenting agents are being used in management of this condition with varying results. Hydroquinon is the gold standard in treatment of melasma. Liquorice extract contains natural ingredients such as glabridin and Liquiritin which collectively have multiple effects on skin including skin lightening effect. This study was conducted to compare the clinical efficacy of 4% Hydroquinon and 4% Licorice extract creams in the treatment of melasma.
Material And MethodsThis clinical trial study was carried out on 38 women who had melasma with bilateral symmetrical hyperpigmentation of malar areas. The hydroquinone and licorice extract creams were applied to the opposite sides of the face once a day at night for 8 weeks. Mmasi scores were separately measured for each side of the face at the base line and every 2 weeks thereafter. The data were analyzed using the SPSS software and Friedman and Wilcoxon signed rank tests.
Results27 of the patients used the drugs regularly until the end of the study.The mmasi score decreased from 10.59±6.10 to 2.59±2.17 in the treatment (licorice) group and from 0.81±6.34 to 1.63±1.55 in the control (hydroquinone) group after 8 wks. The data showed that a significant decrease in mmasi occurred on the side treated with liquorice after the 8 weeks (P<0.001), while the decrease in mmasi was significantly higher on the side treated with hydroquinone(P=0.002).
ConclusionAlthough a significant decrease in mmasi from the baseline occurred on the side treated with 4% liqurice extract cream at the end of the study (P<0.001), 4% hydroquinone cream was significantly more effective in this respect than 4% licorice cream (P=0.002).
Keywords: Melasma, Glycyrrhiza glabra, Hydroquinon -
آرترواسکلروز به معنای تجمع چربی و سخت و سفت شدن جدار شریان ها می باشد و تمایل به درگیری نواحی خاصی از سیستم گردش خون دارد که بر اساس ناحیه گرفتار شدت درگیری و ویژگی های مربوط به ضایعه، تظاهرات و شواهد بالینی خاصی را به وجود می آورد. تنها عامل ضروری در پدید آمدن آترواسکلروز، سطح بالای کلسترول LDL است. امروزه از داروهایی نظیر لووستاتین، کلیسترامین و کلوفیبرات جهت کاهش سطح LDL و افزایش HDL استفاده می شود.مواد و روش هادر این مطالعه اثر مصرف جداگانه و توام دانه جوانه زده شنبلیله و کلوفیبرات بر سطح سرمی چربی های خون و ایجاد رگه های چربی در آئورت 25 خرگوش نر سالم بررسی شده است. خرگوشها به پنج گروه پنج تایی تقسیم شدند و برای مدت 45 روز به ترتیب زیر، رژیم غذایی و دارویی دریافت کردند، گروه یک: رژیم غذایی نرمال بدون دریافت دارو، گروه دو: رژیم غذایی پرچرب بدون دریافت دارو، گروه سه: رژیم غذایی پرچرب به اضافه کلوفیبرات (200 میلی گرم دو بار در روز)، گروه چهار: رژیم غذایی پر چرب به اضافه کلوفیبرات (50 میلی گرم دو بار در روز) و گروه پنج: رژیم غذایی پرچرب به اضافه کلوفیبرات (200 میلی گرم دو بار در روز) و پودر دانه جوانه زده شنبلیله (600 میلی گرم دو بار در روز). نمونه گیری از خون حیوانات به صورت ناشتا در ابتدا و انتهای مطالعه انجام شد و از نظر محتوای سرمی چربی ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پس از مطالعه نمونه های پاتولوژی از آئورت حیوانات تهیه و بررسی میکروسکوپی شد.بحث و نتیجه گیریکلسترول تام، LDL، و تری گلیسیرید در گروه های سه، چهار و پنج در طی مطالعه نسبت به گروه دو افزایش کمتری داشت، در صورتی که افزایش HDL در این گروه ها نسبت به گروه دو بیشتر بود. علاوه بر این شدت کمتری از درگیری آئورت با رگه های چربی در گروه پنج دیده شد.نتایجاین نتایج سودمند بودن دانه جوانه زده شنبلیله را هنگام مصرف با کلوفیبرات در پیشگیری و درمان هیپرلیپیدمی و آترواسکلروز در خرگوش مطرح می سازد (P<0.05).
کلید واژگان: آترواسکلروز, خرگوش, رگه چربی, شنبلیله, کلوفیبرات, هیپرلیپیدمیAtherosclerosis is the excess of fat and stiffness of arteries sidewalls in which specific areas of the circulatory system are involved, causing specific signs based on the involved area, the characteristics of the lesion, and the severity of involvement. The only factor necessary to cause atherosclerosis is the high level of LDL cholesterol. Today, drugs such as lovastatin, clofibrate, and Klystramyn are applied to reduce LDL and increase HDL levels.Material And MethodsThe effect of fenugreek seeds without any drugs or with clofibrat on blood lipids profile and fatty streak forming were evaluated in 25 male healthy rabbits. The rabbits were divided into 5 group of 5 and received the following diets and drugs for 45 days: Group Ι, normal diet without any drugs Group Π, high cholesterol diet without any drugs Group ΙΙΙ, high cholesterol diet in addition to germinated fenugreek seeds powder (600 mg bid) Group ΙV, high cholesterol diet in addition to clofibrat (50 mg bid) and GroupV, high cholesterol diet in addition to clofibrat (50 mg bid) and germinated fenugreek seeds powder (600 mg bid). The blood samples were collected after overnight fasting at the beginning and at the end of the test period and were estimated for lipids profile. Also autopsy and aortic cross-sectional sampling was conducted for microscopic study after the experiment.ResultThe serum total cholesterol, LDL, and triglyceride levels of groups ΙΙΙ, ΙV,V increased less than those in group Π but HDL levels in groups ΙΙΙ, ΙV and V increased more than that in group Π (P<0.001). Furthermore, the intensity of fatty streak was less in group V.ConclusionThis result indicates the usefulness of fenugreek seeds in the management of hyperlipidemia and atherosclerosis (P<0.05)Keywords: Atherosclerosis, Rabbit, Fatty steak, Fenugreek, Clofibrat, Hyperlipidemia -
بیماری زونا در نتیجه فعالیت مجدد ویروس واریسلا زوستر ایجاد می شود. شایعترین عارضه زونا پست هرپتیک نورالژیا (PHN) می باشد.PHN دردی است که بیش از 30 روز از بروز ضایعات پوستی بیماری پایدار بماند.علی رغم وجود درمانهای مختلف، هیچیک درمان قطعی محسوب نمی شوند.برخی از داروهای رایج مانند کاپسیسین منشا گیاهی دارند. ساتوریا خوزستانیکا که از گیاهان بومی لرستان و خوزستان است دارای اثرات اثبات شده ای در تسکین دردهاست. در این مطالعه تاثیر اسانس ساتوریا خوزستانیکا برPHN بررسی گردید.مواد و روش هااین مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسویه کور روی 50 بیمار مبتلا به PHNانجام شد. بیماران بصورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه مورد، محلول حاوی اسانس ساتوریا خوزستانیکا با غلظت %5 و گروه شاهد دارونما را دریافت نمودند. شدت درد قبل و بعد از مصرف، در مقیاس عددی ثبت گردید. نتایج با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر، آزمون تی و تی زوجی و من ویتنی تجزیه و تحلیل گردید.یافته هامیانگین شدت درد در گروه مورد قبل و بعد از مصرف بترتیب 48/1± 12/8 و 9/2±72/5 بود و میانگین شدت درد قبل و بعد از مصرف دارونما در گروه شاهد بترتیب 46/1±04/8 و 52/1±84/7بود که در مقایسه دو گروه، اختلاف معناداری وجود داشت.. همچنین بصورت معناداری پاسخدهی مردان به دارو بیش از زنان بود. %60 بیماران اثرات تسکینی دارو را تجربه نمودند. عوارض جانبی بصورت سوزش و قرمزی در9 بیمار مشاهده شد که همگی در عرض یک ساعت برطرف گردید. اختلاف آماری معناداری داری از نظر جنس و سن بین دو گروه وجود نداشت.بحث و نتیجه گیریاسانس ساتوریا خوزستانیکا در تسکین PHN موثر است و نسبت به بسیاری از درمانهای موجود از نظر زمان شروع اثر، پایداری اثر، پذیرش از سوی بیماران و عوارض جانبی مناسب تر است.
کلید واژگان: اسانس, پست هرپتیک نورالژیا, ساتوریا خوزستانیکاZona is caused by the reactivity of varicella zoster virus. The most prevalent effect of zona is Post Herpetic Neuralgia(PHN). PHN is a pain that can remain stably more than thirty days after skin losses. Despite the fact that there are different cures for PHN, none of them is certain. Some medications like capsaicin have herbal sources. Satureja khuzestanica is a plant which is indigenous to Lorestan and Khuzestan provinces and has proven effects on pain alleviation. This study investigated the effects of Satureja Khuzestanica essential oil on PHN.Material And MethodsThe study was carried out by clinical trails on fifty patients suffering from PHN. The patients were randomly divided into two groups. The experimental group received a solution containing the essential oil of Satureja khuzestanica with a five-percent density while the control group received the placebo. The pain intensities, before and after taking the medications, were recorded on a numerical scale. The results were analyzed using repeated- measures test, t-test, matched pairs t-test, and Mann-Whitney test.ResultThe average pain intensities in the experimental group befor and after taking the essential oil were 8.12±1.48 and 5.72±2.9 respectively. On the other hand, the average pain intensities in the control group before and after taking the placebo were 7.8±1.57 and 8.04±1.46 respectively. In addition, the men´s reaction to the medication was meaningfully more noticeable than the women´s. Sixty percent of the patients experienced the alleviating effects of the drug. The side effects of the drug were observed in nine patients in the form of erythema and burning that vanished in an hour. There were no statistically significant differences regarding sex and age variables of the two groups.ConclusionThe essential oil of Satureja khuzestanicais effective on alleviating PHN. It is more efficient than other medications regarding the effect starting time, the stability of effect, the acceptance, and the side effects.Keywords: Varicella zoster, Zona, Post Herpetic Neuralgia (PHN), Satureja khuzestanica -
مقدمهتریکومونیازیس یکی از شایعترین بیماری های مقاربتی در سراسر جهان است که توسط انگل تریکوموناس واژینالیس بوجود می آید. با توجه به افزایش شیوع آن و گزارشات روز افزون موارد مقاومت به مترونیدازول، نیاز به یافتن دارویی مناسب و حتی المقدور گیاهی ضروری به نظر میرسد. اسطوخودوس یکی از گیاهان دارویی است که اثرات درمانی ضد میکروبی، ضد ویروسی و ضد انگلی آن به اثبات رسیده است.مواد و روش هاتهیه اسانس به روش تقطیر(Hydrodistilation) انجام شد و پس از کشت انگل تریکوموناس واژینالیس با استفاده از محیط کشتTrichomona Modified CPLM Medium Base، انگل در لوله های ده تایی حاوی محیط کشت فوق الذکر، مترونیدازول، دی متیل سولفوکساید(DMSO)، اسانس های 1/0، 01/0، 001/0، گیاه اسطوخودوس در DMSO قرار داده شد و میزان اثرگذاری آنها در زمان های صفر(آغاز مجاورت) و به فواصل 15 دقیقه ای، تا 2 ساعت و سپس در ساعات(3، 4، 5، 6، 12، 24، 48، 72) به صورت کاملا ناآگاهانه از نظر زنده ماندن و تحرک بررسی شدند.
یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد که انگل ها تا 48 ساعت در محیط کشت Trichomonas Modified CPLM Medium Base زنده باقی ماندند و در مجاورت داروی مترونیدازول دو ساعت بعد و در محیط DMSO بعد از 5 ساعت از بین رفتند. غلظت 1/0 درصد اسانس اسطو خودوس در مدت 90 دقیقه تمامی انگلهای زنده را از بین برد، در صورتی که این زمان برای غلظت 1%، 120 دقیقه و برای غلظت 001/0، شش ساعت به طول انجامید.بحث و نتیجه گیریبا لحاظ نمودن این نکته که اسانس اسطوخودوس اثر قابل ملاحظه ای روی تریکوموناس واژینالیس دارد، نویسندگان بر استفاده گیاه به صورت In vivo بر روی انگل در مطالعات بعدی تاکید دارند.
IntroductionTrichomoniasis is considered a common inter-sexual disease caused by trichomonas vaginalis parasite all over the world. Thus, considering the increasing reports of its spread as well as its resistance to metronidazole, it seemed necessary to find a possible herbal drug for the case. Accordingly, An In vitro investigation was carried out to determine the anti trichomonas vaginalis activity of essential oil of Lavandula angyustifolia which is commonly used in traditional medicine.Materials and MethodsParasite collection was accomplished by obtaining contaminated soap of vagina from trichomonal women as well as cultivating the Trichomonas Modified CPLM Medium Base(TMCPLM). Identification was done through direct smear. Essential oil was prepared by hydro-distillation; then, the parasites were added to the 10 test-tubes containing TMCPLM, metronidazole, dimetyl solfoxide(DMSO), and essential oil with concentration of (0.1,0.01,0.001) to determine the effects of these concentrations in 15 min. interval times for 6 hours.FindingsFindings suggested that Trichomonas vaginalis could remain alive in Trichomona Modified CPLM Medium Base for 48 hours, in presence of metronidazole for 2 hours and TMCPLM for 5 hours. Also, the results indicated that essential oils at concentration of 0.1 and 0.01 were effective at the beginning of inoculation as well as at the concentration of 0.001 hours respectively.ConclusionThe investing authors suggest, further investigations to be carried out to check a more exact effect of anti- trichomonas vaginalis activity of Lavandula angyustifolia essential oil under In vivo condition to recommend it as a therapeutic medicine, if positive results proved.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.